عبدالکریم حقشناس
عبدالکریم حقشناس، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امامخمینی.
تحصیل
عبدالکریم حقشناس تهرانی در سال ۱۲۹۸ش در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند و سپس وارد دبیرستان دارالفنون تهران شد[۱] همزمان به فراگیری زبانهای خارجی پرداخت و افزون بر زبان عربی، به زبانهای انگلیسی و فرانسه نیز مسلط شد[۲] در سال آخر متوسطه، تحصیل در دبیرستان را رها کرد و در یکی از حجرههای مسجد جامع تهران ساکن شد و به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. همزمان کارپردازی یکی از تاجران بازار تهران را بر عهده گرفت[۳]
عبدالکریم حقشناس اعزام به خدمت سربازی را کمک به ظلم میدانست بنابراین با تغییر نام و نامخانوادگی خود از کریم صفاکیش به عبدالکریم حقشناس، از رفتن به سربازی خودداری کرد[۴] و به تحصیل دروس حوزوی در تهران ادامه داد. او بخشی از مقدمات را نزد شیخ محمدحسین زاهد، سیدعلی حائری معروف به مفسر و عبدالعلی تهرانی خواند. سپس در درس سطح آیتالله محمدرضا تنکابنی شرکت کرد. مدتی هم از درس اخلاق ابراهیم امامزاده زیدی بهرهمند شد. همزمان از درس عرفان و نیز منظومه آیتالله محمدعلی شاهآبادی استفاده میکرد و بخش دیگری از دروس عقلی را نزد میرزا مهدی آشتیانی فراگرفت. در سال ۱۳۱۸ ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی به قم رفت و در مدرسه دارالشفا که زیر نظر شهید محمد صدوقی قرار داشت، مقیم شد.[۵] صدوقی به او اعتماد کامل داشت و کلید مدرسه را به وی سپرد. وی در قم بخش دیگری از دروس سطح را نزد شیخ مهدی امیرکلاهی تکمیل کرد[۶] و سپس در دروس خارج فقه و اصول آیتالله سیدمحمد حجت کوهکمری شرکت کرد و آن دروس را تقریر نمود. آنگاه از درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری بهره برد[۷] همچنین در درس فلسفه امامخمینی (اسفار ملاصدرا) شرکت کرد[۸] و همزمان در درس اخلاق امامخمینی هم شرکت میجست[۹] مناسبات او با امامخمینی از استاد ـ شاگردی فراتر رفت و وی در برخی از سفرها، امامخمینی را همراهی میکرد [۱۰] درباره حضور او در درس فلسفه و اخلاق امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که تا سال ۱۳۲۳ ش از آن دروس بهره میبرده است. در آن دوره که آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی در شهر بروجرد مقیم بود، همراه با مرتضی مطهری به بروجرد رفت و از درس خارج فقه آن مرجع بهره برد. پس از استقرار آیتالله بروجردی در قم در سال ۱۳۲۴ ش در درس آن مرجع شرکت کرد [۱۱] همچنین در یکی از سفرهایش به عراق، با آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی به بحث درباره طهارت و نجاست اهل کتاب پرداخت و پس از آن بحثها آیتالله خویی بر اجتهاد او اذعان کرد [۱۲]
حقشناس تهرانی که از آیات خویی، سیدمحمد حجت کوهکمری، شیخ عبدالنبی عراقی، شیخ محمدعلی شاهآبادی[۱۳] و سیداحمد زنجانی اجازه اجتهاد دریافت کرده بود،[۱۴] در سال ۱۳۳۱ش و پس از درگذشت شیخ محمدحسین زاهد، امام جماعت مسجد امینالدوله تهران، با درخواست جمعی از اهالی برای تصدی امامت جماعت آن مسجد روبرو شد. او بر ادامه تحصیل در قم تمایل داشت،[۱۵] ولی وقتی امامخمینی در جریان دعوت مردم قرار گرفت، خواستار اجابت این دعوت شد و از آیتالله بروجردی خواست حکمی دراینباره صادر کند؛ بنابراین حقشناس با درخواست مردم تهران و با توصیه امامخمینی و حکم آیتالله بروجردی به تهران رفت[۱۶] و امامت مسجد امینالدوله را بر عهده گرفت. او در آن مسجد به اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانیهای اخلاقی میپرداخت و همزمان تدریس هم میکرد[۱۷] سپس تدریس در مدرسه فیلسوفالدوله و سپهسالار قدیم (شهید بهشتی فعلی) را آغاز کرد [۱۸] و مدتی هم ریاست مدرسه فیلسوفالدوله و سپهسالار قدیم را بر عهده داشت [۱۹]
حمایت از نهضت امامخمینی
عبدالکریم حقشناس از مروجان امامخمینی در تهران بود و بسیاری از جوانان بازار تهران از طریق او با امامخمینی آشنا شدند،[۲۰] چراکه از نظر جوانان، او نمونهای از آموزش و عمل و شخصیت اخلاقی امامخمینی بود[۲۱] وی در تربیت نیروهای جوان و راهنمایی و سازماندهی جوانان تهران نقش داشت[۲۲] و با هدایت و راهنماییهای او، «هیئت موید» توسط جمعی از جوانان تهران تأسیس شد و این هیئت، نقطه آغاز شکلگیری هیئتهای مذهبی در بازار تهران بود که در سال ۱۳۴۱ ش ذیل عنوان هیئتهای موتلفه اسلامی، متحد شدند[۲۳] امامخمینی نیز در نامهای که به سیداحمد خمینی در تهران نوشت از وی بهعنوان یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نام برد[۲۴] بر اساس نامههای امامخمینی، وی از سال ۱۳۴۹ ش از روحانیان طراز اول تهران بود که به ترویج امامخمینی و آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی میپرداخت[۲۵] با استناد به صحیفه امام میتوان گفت که او از سال ۱۳۵۳ش، از وکلای شرعی امامخمینی در تهران بوده و در ارسال وجوهات شرعی به ایشان نقش داشته است[۲۶] به همین سبب ساواک در دی ۱۳۵۳ش، از او بهعنوان یکی از افرادی که در ارسال وجوهات شرعیه به امامخمینی نقش دارد نام برد [۲۷] حقشناس در سال ۱۳۵۵ ش اجازهای از امامخمینی درخواست کرده بود و ایشان در نامهای به سیدمرتضی پسندیده، خواستار تأیید آن اجازه شد[۲۸] حقشناس پس از رحلت سیدمصطفی خمینی همراه با روحانیون مبارز تهران با صدور اعلامیهای، مردم را برای شرکت در مجلس ختمی به آن مناسبت در مسجد جامع تهران دعوت کردند[۲۹] در آن سالها دانشجویان با حضور در مسجد امینالدوله، از بحثهای او استفاده میکردند.
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی به اقامه نماز جماعت و سخنرانی در مسجد دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران پرداخت[۳۰] سپس به تدریس دروس فقه و نیز فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری) در مدرسه شهید بهشتی (سپهسالار قدیم) ادامه داد و همزمان به اقامه نماز جماعت در مسجد امینالدوله میپرداخت[۳۱] رسالهای در ارث زوجه؛ تقریرات درس خارج فقه مرحوم آیتالله سیدمحمد حجت کوهکمری؛ تقریرات دروس خارج اصول آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری؛ تقریرات دروس خارج فقه و اصول آیتالله بروجردی؛[۳۲] ز ملک تا ملکوت (مجموعه درسهای اخلاقی در سه جلد)؛ چند جمله برای دل تو داداش جون، رهنمای سلوک /عبدالکریم حقشناس؛ گزیدهای از سخنان، منهاج الکریم؛ و مجموعه دستنوشتههای عرفانی و اخلاقی از تألیفات اوست.
عبدالکریم حقشناس پس از یک دوره بیماری، در اول مرداد ۱۳۸۶ در بیمارستان پارسیان تهران از دنیا رفت[۳۳] و پیکرش در دوم مرداد ماه سال ۱۳۸۶ از مسجد ارگ تهران به سوی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تشییع و در همان مکان مقدس به خاک سپرده شد[۳۴]
پانویس
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۹-۱۱.
- ↑ قنبریان، ص۲۱.
- ↑ «مردی که رویاهایش...»، ص۷۱.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۴.
- ↑ «وداع با معلم اخلاق (گزارشی از زندگی مرحوم آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس)»، ص۱۱۹؛ «مردی که رویاهایش...»، ص۷۱.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۱۵.
- ↑ شریفرازی، ج ۳، ص۴۲۹.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۲۵.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۲۵؛ قنبریان، ص۲۱؛ سرگذشتهای ویژه...، ج ۵، ص۴۵.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۲۶-۱۲۷.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۶-۱۷؛ «مردی که رویاهایش...»، ص۷۱.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۸-۱۹.
- ↑ قنبریان، ص۲۱.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۱۸؛ «مردی که رویاهایش...»، ص۷۱.
- ↑ شریفرازی، ج ۳، ص۴۲۹؛ قنبریان، ص۲۱.
- ↑ پابهپای آفتاب، ج ۴، ۱۳۹۰، ص۳۳.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۲۰.
- ↑ شریفرازی، ج ۳، ص۴۲۹؛ قنبریان، ص۲۲.
- ↑ «مردی که رویاهایش...»، ص۷۱.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۲۱.
- ↑ امامخمینی و هیئتهای...، ص۱۷۶.
- ↑ رازی، ج ۳، ص۴۲۹.
- ↑ رازی، ج ۳، ص۱۷۹-۱۸۲.
- ↑ رازی، ج ۷، ص۳۶۵.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۴۵.
- ↑ صحیفه امام، ج ۳، ص۶۳ و ۶۷ و ۱۲۳.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۴۵۳، ۴۶۷، ۴۶۹؛ سیر مبارزات...، ج ۱۵، ص۴۷.
- ↑ سیر مبارزات...، ص۱۷۸ و ۱۸۳.
- ↑ دوانی، ج۶، ص۵۲۰ ـ ۵۲۱؛ آیتالله حاج...، ص۳۶۷.
- ↑ «آیت حق»، ص۲۰.
- ↑ پابهپای آفتاب...، ج ۴، ص۳۴.
- ↑ رازی، ج۳، ص۴۲۹؛ «گزارشی از زندگی مرحوم آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس»، ص۱۱۹؛ قنبریان، ص۲۲.
- ↑ یادنامه عالم ربانی...، ص۲۴.
- ↑ «مردی که رویاهایش...»، ص۷۱.
منابع
- آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک: امید اسلام (۱۳۸۸)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- «آیت حق» (۱۳۹۵)، روزنامه جام جم، شماره ۴۶۴۰، ۲۴/۶/۱۳۹۵.
- امامخمینی و هیئتهای دینی مبارز، خاطرات محمدعلی اسدی، هاشم امانی، سعید امانی همدانی، اکبر حسینی صالحی، حبیبالله عسگراولادی، فضلالله فرخ، محسن لبانی، سیدمحمود محتشمیپور، ابراهیم نظری (۱۳۸۷)؛ به اهتمام محمدجواد مرادینیا، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
- پابهپای آفتاب (۱۳۹۱)، پابهپای آفتاب: گفتهها و ناگفتهها از زندگی امامخمینی، تدوین امیررضا ستوده، تهران، نشر پنجره.
- دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- شریفرازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۳، تهران، پیروز.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- قنبریان، حسن (۱۳۹۵)، در محضر حضرت آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس، تهران، صبا.
- «گزارشی از زندگی مرحوم آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس» (۱۳۸۶)، ماهنامه حکمت و معرفت، سال دوم، شماره ۵، مرداد.
- «مردی که رویاهایش صادق بود»، هفتهنامه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی پنجره، سال دوم، شماره ۵۲، شنبه ۲ مرداد ۱۳۸۹.
- یادنامه عالم ربانی مرحوم آیتالله حاج میرزا عبدالکریم حقشناس (۱۳۹۲)، گردآوری و تدوین، مؤسسه ایمان ماندگار، قم، مطیع.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۹: آیتالله سیدمحمدصادق لواسانی (۱۳۹۵)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.