صافی اصفهانی، حسن؛ از شاگردان درس سطح و خارج فقه امام خمینی. او در سال ۱۲۹۸ ش در اصفهان متولد شد (صافی اصفهانی، ۱۷). پدرش نصرالله، به صحافی (کتاب) اشتغال داشت و از دوستان علامه عبدالحسین امینی صاحب کتاب گران‌سنگ الغدیر بود و در کتابخانه امیرالمؤمنین در نجف اشرف به صحافی می‌پرداخت و نسبش به ملا صالح مازندرانی، داماد علامه محمدباقر مجلسی می‌رسید (صافی اصفهانی،۱۷). صافی دوران ابتدایی را در دبستان قدسیه اصفهان گذراند. مقطع متوسطه را هم تا سال دوم یا سوم دبیرستان ادامه داد (مهدوی، ج ۲، ۵۶۲) و در ۱۳۱۶ ش با راهنمایی شیخ احمد حججی نجف‌آبادی وارد مدرسه علمیه کاسه‌گران اصفهان شد و به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. مدت کوتاهی از تحصیل او نگذشته بود که به خدمت سربازی اعزام گردید. پس از طی دوران دو ساله سربازی بار دیگر وارد حوزه علمیه اصفهان شد و مدت دو سال به تحصیل در آن حوزه پرداخت. در سال ۱۳۲۰ ش راهی قم شد و در حوزه علمیه قم به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت. صافی اصفهانی، شرح لمعه را نزد آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی خواند و بخش‌هایی از رسایل و مکاسب را هم از شیخ عبدالرزاق نائینی فراگرفت (قاسمی، ج ۳، ۱۳۱؛ صافی اصفهانی، ج ۱، ۲۰). آنگاه در درس عالی سطح امام خمینی شرکت کرد (صافی اصفهانی، ج ۱، ۲۰). مقداری از تفسیر را هم نزد آیت‌الله سید احمد موسوی خوانساری خواند (همان، ۲۱). او در سال ۱۳۲۲ ش برای ادامه تحصیل به عراق رفت (قاسمی، ج ۳، ۱۳۱)، بنابراین می‌توان گفت که در فاصله سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۲۲ ش در درس سطح امام خمینی حاضر می‌شده است. صافی پس از ورود به حوزه علمیه نجف اشرف در درس کفایه شیخ عبدالحسین رشتی از شاگردان آخوند خراسانی (صاحب کفایه) حاضر و از درس خارج اصول او نیز بهره‌مند شد (شریف رازی، ج ۸، ۱۹۲). دروس عقلی را هم نزد شیخ صدرا بادکوبه‌ای فراگرفت («مصاحبه با آیت‌الله...»، ۳۷؛ قاسمی، ج ۳، ۱۳۱) و هم‌زمان در درس اخلاق سید جمال‌الدین گلپایگانی حاضر شد («مصاحبه با آیت‌الله...»، ۳۷؛ مهدوی، ج ۲، ۵۶۲؛ قاسمی، ج ۳، ۱۳۲). آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید عبدالهادی حسینی شیرازی، شیخ محمدعلی کاظمینی و شیخ محمدکاظم شیرازی شرکت کرد (صافی اصفهانی، ج ۱، ۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با آیت‌الله...»، ۳۷). بیشترین استفاده او در درس خارج فقه و اصول از محضر آیت‌الله خویی بود؛ وی از درس خارج مکاسب محرمه، البیع، الطهاره و الصلوه آیت‌الله خویی سود برد و در درس اصول ایشان هم حضوری فعال داشت و یک دوره کامل یعنی دوره دوم خارج اصول («مصاحبه با آیت‌الله...»، ۳۷) و درس مباحث الفاظ از دوره سوم درس خارج اصول ایشان را تقریر نمود (قاسمی، ج ۳، ۱۳۲). همچنین در دوره تفسیر آیت‌الله خویی نیز حضور می‌یافت (همان؛ «مصاحبه با آیت‌الله...»، ۳۷). سپس به تدریس شرح لمعه، الفرائد الرسائل، المکاسب، کفایه و خارج اصول در حوزه علمیه نجف اشرف پرداخت (مهدوی، ج ۲، ۵۶۲-۵۶۳؛ قاسمی، ج ۳، ۱۳۲). با استناد به خاطرات برخی از شاگردان امام خمینی، او علی‌رغم تدریس درس خارج در نجف اشرف، با آغاز درس خارج فقه (بیع) امام خمینی در مسجد شیخ انصاری، در آن درس حضور یافت (خاطرات حجت‌الاسلام...، ۵۰۴) و از شاگردان ایشان بود (باقری بیدهندی، ۱۳۲). او همچنین در پذیرش امامت جماعت آن مسجد از سوی امام خمینی نقش داشت (صحیفه دل، ج ۲، ۱۳). وی در ۱۳۴۶ ش همراه با جمعی از طلاب و علمای حوزه علمیه نجف اشرف، پس از دستگیری و زندانی شدن آقایان حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی، با ارسال نامه‌ای به آنان، تأثر خود را از آن اقدام اعلام و بر آزادی فوری آنان تأکید کردند (روحانی، ج ۲، ۲۶۴-۲۶۵). در ۱۳۵۰ ش دولت بعث عراق ایرانیان مقیم آن کشور را تحت فشار قرار داد و صافی اصفهانی متأثر از این فشار (شریف رازی، ج ۸، ۱۹۲)، به درخواست مردم اصفهان و با دستور امام خمینی و آیت‌الله خویی به زادگاهش بازگشت (مهدوی، ج ۳، ۵۶۳). او که در همان سال از امام خمینی اجازه تصدی در امور شرعیه را دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج ۲۱، ۶۰۱)، پس از استقرار در اصفهان ابتدا در مسجد کمر زرین اصفهان به اقامه نماز جماعت می‌پرداخت و سپس به درخواست آیت‌الله سید حسین خادمی، اقامه نماز جماعت در مسجد جامع آن شهر را هم بر عهده گرفت. صافی از همان سال به تدریس فقه و اصول در مدرسه صدر اصفهان پرداخت و درس او از رونق و اهمیت زیادی برخوردار بود (موحد ابطحی، ج ۱، ۶۳۱). حسن صافی در کنار تدریس در حوزه علمیه اصفهان، به مبارزه با حکومت پهلوی هم می‌پرداخت. در ۲۵ دی ۱۳۵۶، پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام خمینی و سرکوب تظاهرات طلاب در قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با روحانیان اصفهان با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، آن اقدامات را محکوم و آن را «بر خلاف قانون حقوق بشر و ضد اخلاق و عدالت اجتماعی» تعبیر و اعلام کردند در اعتراض به آن اقدامات، از اقامه نماز جماعت خودداری خواهند کرد (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، ج ۱، ۱۹۰-۱۹۱؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ۲۴۰-۲۴۱). در اردیبهشت ۱۳۵۷ نیز پس از حمله مأموران به بیت مراجع تقلید در قم، همراه با آیات سید حسین خادمی و محمدعلی صادقی اصفهانی در نامه‌ای به آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری، اقدام مزبور را محکوم کردند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۳۰۰). در مرداد آن سال نیز پس از دستگیری سید جلال‌الدین طاهری اصفهانی، از روحانیان شاخص اصفهان، همراه با دیگر روحانیان مبارز اصفهان با صدور اعلامیه‌ای، یورش توأم با خشونت و توهین مأموران به خانه طاهری را محکوم و اعلام کردند در اعتراض به آن اقدام، ضمن تعطیلی تدریس و اقامه نماز جماعت، در بیت خادمی دست به تحصن خواهند زد. آنان در پایان آن اعلامیه با ابراز تنفر از کشتار مردم در شهرهای مختلف کشور، همبستگی خود را با «حضرت آیت‌الله‌العظمی المجاهد الخمینی» اعلام نمودند (همان، ۳۳۵-۳۳۶؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ۳۲۶-۳۲۷). در آذر آن سال هم در پی اهانت حکومت پهلوی به مدارس دینی به‌ویژه مدرسه صدر اصفهان و در حمایت از اعتصاب اصناف و بازاریان، همراه با جمعی از علمای شاخص اصفهان با صدور اعلامیه‌ای، روز ۶ آذر (۲۶ ذی‌الحجه) را عزای عمومی اعلام کردند و از اصناف و بازاریان خواستند پس از ۲۴ روز اعتصاب، از ۷ آذر به کسب‌وکار خود بازگردند و حمایت و پشتیبانی خود را از اسلام و قرآن نشان دهند (همان، ۴۷۶-۴۷۷). او در بهمن ۱۳۵۷ همراه با روحانیان مبارز اصفهان با صدور اعلامیه‌ای، ضمن اعتراض به دستور شاپور بختیار، نخست‌وزیر وقت در بستن فرودگاه‌ها بر روی پروازهای خارجی با هدف جلوگیری از بازگشت امام خمینی به کشور، به‌منظور همبستگی با روحانیان متحصن در مسجد دانشگاه تهران، اعلام کردند در بیت خادمی دست به تحصن خواهند زد (سیر مبارزات یاران امام خمینی در...، کتاب ۱۶، ۳۹۷-۳۹۸؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹، ۵۳۴-۵۳۵؛ همان، کتاب ۳۵، ۳۶۳ ـ ۳۶۴). صافی اصفهانی سپس به تدریس در اصفهان ادامه داد و پس از وفات خادمی و بیماری صادقی اصفهانی [رؤسای پیشین حوزه علمیه اصفهان]، ریاست حوزه علمیه آن شهر را بر عهده گرفت و در رسیدگی به امور طلاب و بهبود وضعیت مدارس دینی اصفهان اهتمام داشت (مهدوی، ج ۲، ۵۶۳). حوزه درس خارج اصول او در آن زمان مهم‌ترین جلسه درس در حوزه علمیه اصفهان بود (موحد ابطحی، ج ۱، ۶۳۱). او مدرسه علمیه و مرکز تحقیقات اسلامی و خیریه صاحب‌الامر علیه‌السلام را در شهر قم بنیان نهاد (ابن‌شاذان، ۵-۶) و علاوه بر آن، دارالشفاء فاطمیه (سلام الله علیها) را در اصفهان تأسیس کرد. از آثار او می‌توان به کتاب‌های هدایه الاصول (تقریرات درس اصول آیت‌الله خویی) در چهار جلد، شوق وصال، اقتصاد استدلالی، اقتصاد برای دانشجویان و درس‌های اخلاقی در سه جلد اشاره کرد (علیزاده ثانی). صافی اصفهانی در ۷ مهر ۱۳۷۴ در اصفهان درگذشت و پیکرش در مقبره علامه مجلسی در آن شهر به خاک سپرده شد (صافی اصفهانی، ج ۱، ۲۲؛ مهدوی، ج ۲، ۵۶۳). منابع: ابن‌شاذان، محمد ابن احمد (۱۳۸۷)، گذری کوتاه بر مناقب عرشیان در فضائل علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام از منابع اهل سنت، مترجم: کریم آقا داودی، قم، مؤسسه فرهنگی صاحب‌الامر؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان (۱۳۸۳)، ج ۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ باقری بیدهندی، ناصر (۱۳۶۸)، «نجوم امت ۲۸: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج‌آقا روح‌الله خمینی»، ماهنامه نور علم، دوره سوم، شماره ۳۱، تیر؛ خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر محتشمی‌پور (۱۳۷۶)، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی؛ روحانی، سید حمید (۱۳۶۴)، نهضت امام خمینی در ایران، ج ۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۷۰)، گنجینه دانشمندان، ج ۸، قم، مؤلف؛ صافی اصفهانی، حسن (۱۴۱۷ ق)، الهدایه‌الاصول، ج ۱، قم، مؤسسه فرهنگی صاحب‌الامر؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ صحیفه دل (۱۳۷۹): خاطرات مکتوب از شاگردان امام خمینی (س)، ج ۲، به کوشش حمید بصیرت‌منش، احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی (س)؛ قاسمی، رحیم (۱۳۹۳)، دره الصدق فیمن تلمذ من علماء اصفهان بالنجف، ج ۴، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه؛ «مصاحبه با آیت‌الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی» (۱۳۷۳)، فصلنامه حوزه، شماره ۶۵، آذر ـ دی؛ مهدوی، مصلح‌الدین (۱۳۸۷)، اعلام اصفهان، ج ۲، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان؛ موحد ابطحی، سید حجت (۱۴۱۸ ق)، ریشه‌ها و جلوه‌های تشیع در حوزه علمیه اصفهان، اصفهان، دفتر تبلیغات المهدی (عج) اصفهان؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۹: خادم شریعت آیت‌الله حسین خادمی (۱۳۸۹)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۵: حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمد احمدی (۱۳۸۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۶، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.