اسماعیل صالحی مازندرانی

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۶ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

صالحی مازندرانی، اسماعیل؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. او در سال ۱۳۱۲ ش روستای نقت چال منطقه لفور در قائم شهر استان مازندران و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش ملّا رحمت‌الله، از روحانیان منطقه بود و اجداد او هم در کسوت روحانیت بودند. صالحی مازندرانی قرائت قرآن را نزد پدرش آموخت. دوره ابتدایی را هم به صورت متفرقه در همانجا به پایان رساند (خاطرات آیت‌الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ۲۰-۲۱). او از سال ۱۳۲۶ به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و بخشی از مقدمات را پیش پدرش خواند. سپس در سال ۱۳۲۷ ش به بابل رفت و در مدرسه صدر آن شهر، صرف میر را نزد میرزا ابوالحسن جاودانی خواند. کتاب‌های صمدیه، شمسیه و جامی را هم نزد سید محمد محقق بهشتی خواند و در منطق کبری از شاگردان محمدعلی شریف طبرستانی بود. علاوه بر آن از درس‌های سید حسن بهشتی، ابوالحسن بپطبرستانی، عبدالله جوادی آملی، حسن حسن‌زاده آملی و سید حسین شمس خراسانی در بابل بهره برد و در تمام سالهای تحصیل در بابل تحت تربیت شیخ امان‌الله کریمی قرار گفت و بعضی از دروس حوزوی را زیرنظر او خواند (همان، ۳۰-۳۸). هم زمان کتاب‌های سیوطی و حاشیه ملا عبدالله را در آنجا تدریس می‌کرد (همان، ۸۴). آنگاه در سال ۱۳۳۰ ش راهی تهران شد و به مدت دو سال در مدارس دینی آن شهر از درس استادان آنجا بهره برد و از جمله در درس‌های سید حسین شمس خراسانی و ابوالفضل علمایی سرابی بهره برد (همان، ۴۰-۴۱). در مدت تحصیل در تهران به خانه آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی تردد داشت و تحت تاثیر اندیشه‌ای او و نیز سید مجتبی واب صفوی قرار گرفت (همان، ۴۲-۴۴). صالحی در سال ۱۳۳۲ راهی مشهد شد و در آنجا در درس مطول محمدتقی ادیب نیشابوری شرکت کرد. مدتی هم در درس رسائل و مکاسب شیخ هاشم قزوینی شرکت کرد و سپس وارد درس خارج فقه و اصول سید مجتبی قزوینی، میرزا کاظم دامغانی و آیت‌الله سید محمدهادی حسینی میلانی خواند (همان، ۴۷-۵۲؛ محیطی اردکانی، ۸۴-۸۷؛ «درگذشتگان: آیت‌الله صالحی مازندرانی»، ۱۱۶). او پس از شش سال تحصیل در مشهد، در سال ۱۳۳۹ ش راهی قم شد و به تکمیل تحصیلات خارج فقه و اصول نزد استادان آن حوزه پرداخت. وی کفایه الاصول را نزد سید محمدباقر سلطانی طباطبایی تکمیل کرد (خاطرات آیت‌الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ۷۰) و سپس مدت کوتاهی (چند ماه) در درس خارج فقه آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت داشت و آنگاه از درس خارج فقه و اصول آیات امام خمینی، میرزا هاشم آملی، سید محمدرضا موسوی گلپایگانی و سید محمد محقق داماد سود برد. مدتی هم از درس علامه سید محمدحسین طباطبائی بهره برد و سپس به تدریس فقه و اصول در حوزه علمیه قم پرداخت (محیطی اردکانی، ۸۷-۹۰). وی در خاطراتش از حضور سه الی چهار ساله در درس امام خمینی از بدو ورود به قم تا تبعید امام خمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ سخن گفته است. وی درباره تدریس امام خمینی می‌گوید: «حضرت امام در تدریس از دقت نظر بالایی برخوردار بود و تحقیق ایشان زبانزد عام و خاص بود. خوشبختانه بعد از تبعید ایشان، با کتاب‌ها و نظرات ایشان مانوس بودم و پیش نمی‌آید کتاب‌های ایشان دم دست نباشد و از آن استفاده نکنم»( خاطرات آیت‌الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ۶۹-۷۰). او پس از تبعید امام خمینی در درس خارج اصول را نزد آیت‌الله میرزا هاشم آملی ادامه داد و در درس خارج فقه از درس آیت‌الله گلپایگانی و سید محمد محقق داماد و ابوالفضل خوانساری بهره برد و هم زمان در درس فلسفه و تفسیر علامه سید محمدحسین طباطبایی استفاده می‌کرد . هم زمان از درس فلسفه حسینعلی منتظری و علی مشکینی استفاده می‌کرد(همان، ۷۰- ۸۰). هم زمان به تدریس کتاب‌های رسایل و مکاسب و کفایه الاصول در حوزه علمیه قم می‌پرداخت(همان، ۸۴-۸۵).

صالحی مازندرانی با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی، وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد و همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم، اعلامیه‌هایی را در حمایت از امام خمینی امضا می‌کرد. پس از تبعید امام خمینی به خارج از کشور، به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در ۴ فروردین ۱۳۴۴ ش همراه با جمعی از علما و محصلان مازندرانی حوزه علمیه قم در نامه‌ای به امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت، به تبعید امام خمینی اعتراض کرد و خواستار بازگرداندن امام خمینی به کشور و نیز آزادی سایر زندانیان شد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۵۸-۱۶۰). پس از تبعید امام خمینی به عراق، همراه با روحانیان و طلاب علوم حوزوی حوزه علمیه قم در نامه‌ای به ایشان با عنوان «بزرگ مرجع عالم تشیع حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی»، خرسندی خود را از حضور امام خمینی در عتبات عالیات ابراز کردند، ولی با اشاره به این مهم که «تبعید آن مرجع عالی‌قدر که به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران صورت گرفته است»، تأثر و تنفر عموم ملت ایران را از آن اقدام حکومت پهلوی اعلام و بار دیگر بر این نکته تأکید کردند که «ملت شریف مسلمان ایران و حوزه علمیه قم که از منویات مقدس آن قائد العظیم‌الشأن پیروی می‌کنند و برای تأمین و اجرای آن از هیچ‌گونه فداکاری دریغ ندارند». آنان سپس بازگشت ایشان به کشور را مسئلت کردند تا «با مراجعت حضرت‌عالی به حوزه علمیه قم و با تدبیرات خردمندانه و رهبری‌های ارزنده آن زعیم عالی‌قدر، مصالح عالیه اسلام و ایران و حقوق از دست رفته ملت تأمین گردد» (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام خمینی در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ۳۷۲-۳۶۹). در آستانه سومین سالگرد حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه نیز، همراه با دیگر روحانیان، با صدور اعلامیه‌ای آن اقدام و نیز دستگیری و تبعید امام خمینی به خارج از کشور و دستگیری و زندانی کردن جمع کثیری از فعالان سیاسی ـ مذهبی را مورد انتقاد قرار دادند (همان، ۱۹۲-۱۹۵).

او در سال ۱۳۵۳ ش براثر تداوم فعالیت‌های سیاسی دستگیر شد و پس از بازجویی در قم و مدتی حبس در زندانی شهربانی قم، در تیر ۱۳۵۳ به تهران منتقل شد و مدت یک سال در زندان‌های قزل‌قلعه (انفرادی و عمومی)، اوین و قصر، زندانی شد. در آن دوران از جمله روحانیان بود که محاسنش توسط ماموران کوتاه شد و این کار با هدف شکنجه روحانیان صورت می‌گرد. در آن زندان‌ها با عبدالرحیم ربانی شیرازی، عبدالمجید معادیخواه، جعفر شجونی و... هم بند بود و همراه با آنان به مبارزه عقیدتی با زندانیان مخالف مذهب می‌پرداخت. او در نهایت در بهار ۱۳۵۴ از زندان آزاد گردید و به قم بازگشت (خاطرات آیت‌الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ۹۶-۱۷۰ ؛ محیطی اردکانی، ۱۰۲). او پس از آزادی به مبارزات سیاسی ادامه داد و در سال‌های ۱۳۵۶ ـ ۱۳۵۷ همراه مدرسین حوزه علمیه قم به صدور اعلامیه‌های انتقادی می‌پرداخت (دوانی، ج ۷، ۷۷-۸۱؛ همان، ج ۸، ۳۸۰-۳۸۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۵۱، ۲۶۷، ۲۶۹، ۲۶۹، ۳۲۱ ـ ۳۲۲، ۳۲۹ ـ ۳۳۲، ۴۰۳ ـ ۴۰۵، ۴۱۸، ۴۲۵؛ آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۴۴۸-۴۴۹). وی هم‌زمان با سفر به نقاط مختلف کشور ازجمله استان‌های مازندران، یزد و کرمان، در تبیین اهداف نهضت اسلامی نقش ایفا می‌کرد. صالحی مازندرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در رسیدگی به وضعیت منطقه مازندران به خصوص قائم شهر نقش داشت و از جمله کمیته‌های انقلاب اسلامی آنجا را ساماندهی کرد. مدتی هم در دادگستری انجا خدمت کرد (خاطرات آیت‌الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ۲۲۶-۲۲۸). سپس در استان کردستان به فعالیت علیه ضد انقلاب پرداخت (همان، ۲۲۸-۲۳۷). او سپس به نمایندگی از امام خمینی به استان‌های کرمان، اردبیل و زنجان فعالیت داشت (همان، ۲۳۸) و مدت یک ماه هم در دادگاه انقلاب اسلامی در استان مرکزی خدمت کرد و مدتی هم در استان‌های همدان و خراسان به فعالیت‌های قضایی پرداخت (همان، ۲۴۰-۲۸۱). صالحی در نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان مازندران به نمایندگی برگزیده شد (خبرگان ملت، دفتر اول، ۵۸۹). او که در سال ۱۳۶۷ ش از امام خمینی اجازه‌ای در امور شرعی دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج ۲۱، ۵۸)، در دومین دوره مجلس خبرگان رهبری نیز بار دیگر به نمایندگی از سوی مردم استان مازندران انتخاب شد (همان، ۵۹۴). او همچنین سال‌ها در دادگاه عالی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های قضایی مشغول بود («درگذشتگان: آیت‌الله صالحی مازندرانی»، ۱۱۶). صالحی مازندرانی که سال‌ها در حوزه علمیه قم به تدریس شرح تجرید، شرح منظومه، اسفار اربعه، نهایه الحکمه، کفایه‌الاصول می‌پرداخت («درگذشتگان: آیت‌الله صالحی مازندرانی»، ۱۱۶)، از سال ۱۳۵۸ ش به تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم پرداخت و هم‌زمان درس‌های تفسیر قرآن و اخلاق را هم تدریس می‌کرد. در کنار آن به تألیف آثار علمی هم اهتمام داشت و از آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱ رساله توضیح المسائل. ۲ - مفتاح البصیره فی فقه الشریعه (شرح عروه‌الوثقی)، جلد اول و دوم و سوم در موضوع طهارت. ۳ مناسک حج. ۴ - استفتائات، دو جلد. ۵ احکام جوانان و نوجوانان. بعضی از تألیفات وی که هنوز چاپ نشده نیز عبارت است از: ۱-یک دوره خارج طهارت. ۲ - یک دوره کامل خارج اصول فقه در چهار جلد. ۳– رساله‌ای در «ولایت‌فقیه» که قبل از پیروزی انقلاب تألیف شده است. ۴- حواشی و تعلیقه بر کتاب اسفار و شرح منظومه. ۵– رساله‌ای مبسوط و استدلالی در «انفال و ثروت‌های عمومی». ۶– رساله‌ای در «ولایت جدّ و پدر بر دختر بالغ». ۷- یک دوره خارج قضا، خمس، وکالت و کفالت از کتاب تحریرالوسیله. ۸ - یک دوره خارج بیع و خیارات از کتاب مکاسب. او در ۹ شهریور ۱۳۸۰ ش در سوادکوه از دنیا رفت و پیکرش پس از انتقال به قم و اقامه نماز توسط عبدالله جوادی آملی در مسجد طباطبایی حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد («درگذشتگان: آیت‌الله صالحی مازندرانی»، ۱۱۷). منابع: آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات آیت‌الله اسماعیل صالحی مازندرانی (۱۳۸۴)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «درگذشتگان: آیت‌الله صالحی مازندرانی» (۱۳۸۰)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۶۹؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۷ و ۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ محیطی اردکانی، احمد (۱۳۸۲)، «شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی‏، فقیه فروتن»، ستارگان حرم، ج ۱۲، گروهی از نویسندگان ماهنامه¬ کوثر، قم، زائر.