سیدمهدی غضنفری
غضنفری، سید مهدی؛ از شاگردان دوره سطح و خارج فقه و اصول امام خمینی. سید مهدی غضنفری در سال ۱۲۹۵ ش (شریف رازی، ج ۵، ۵۸) در خانوادهای با پیشینه درخشان علمایی در شهر خوانسار به دنیا آمد. پدرش سید محمدتقی غضنفری خوانساری، جدش سید هاشم غضنفری خوانساری و جد اعلای او حاج سید میرمحمد از عالمان برجسته خوانسار بودند و سالها به تبلیغ دین و ارشاد مردم در آن سامان میپرداختند. سید مهدی غضنفری خواندن و نوشتن را در خوانسار آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در زادگاهش و نزد استادان آن شهر خواند. او در سال ۱۳۱۲ ش راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل ادامه داد. غضنفری در آنجا در دروس سطح امام خمینی، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی، میرزا آقا ترابی دامغانی و شیخ محمدعلی ادیب تهرانی شرکت کرد (میرمحمدی، ۱۴۰). درباره کتاب یا درسی که نزد امام خمینی خواند اطلاعی در دست نیست. همچنین درباره سال دقیق حضور او در درس امام خمینی هم گزارشی وجود ندارد و با استناد به سالهای حضور او در قم میتوان احتمال داد که در فاصله سالهای ۱۳۱۲ ش که غضنفری در قم مستقر شد تا سال ۱۳۲۴ ش که امام خمینی تدریس درس خارج فقه و اصول را آغاز کرد، در درس سطح امام خمینی حضور مییافته است. سید مهدی غضنفری سپس به عراق رفت و مدتی از درس آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی بهره برد (نویسنده زندگینامه غضنفری در دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور به اشتباه استاد او را در نجف آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی نامیده است) (کاظمینی، ج ۲، ۶۱۱). او سپس به کشور بازگشت و در حوزه علمیه قم در درسهای خارج فقه و اصول آیات سید محمدتقی موسوی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت کوهکمری، سید احمد خوانساری، سید حسین طباطبایی بروجردی، امام خمینی، شیخ محمدعلی اراکی و سید محمدرضا موسوی گلپایگانی حضور یافت (همان). درباره سالهای دقیق حضور او در درس خارج فقه و اصول امام خمینی گزارشی در دست نیست و تنها با استناد به زندگینامه او در دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور که نام امام خمینی را در ردیف استادان درس خارج فقه و اصول غضنفری آورده است، میتوان احتمال داد که از شاگردان درسهای خارج فقه و اصول امام خمینی هم بوده است. او که از آیات میرزا حسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمدتقی خوانساری، بروجردی، سید احمد خوانساری، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید عبدالهادی شیرازی، سید محمود حسینی شاهرودی، شیخ محمدعلی اراکی و امام خمینی اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود، در سال ۱۳۳۵ ش راهی شهر خمین شد و امامت جماعت مسجد جامع آن شهر را بر عهده گرفت (همان). غضنفری ازجمله روحانیانی بود که با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی روی آورد. ازجمله پس از دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در شکلگیری تظاهرات مردم خمین علیه حکومت پهلوی نقش داشت و ساواک در گزارشی دراینباره از او بهعنوان یکی از رهبران (سرکردگان) مردم در آن روز نام برد (سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱، ۳۴۵). غضنفری سپس همراه با جمعی از روحانیان شهر خمین، نامهای به محمدرضاشاه پهلوی ارسال و از دستگیری امام خمینی ابراز نگرانی کردند و خواستار آزادی ایشان شدند (قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۷، ۱۳۳). در سال ۱۳۴۳ ش نیز به دستور سید مرتضی پسندیده، از سخنرانی در ماه رمضان آن سال در اعتراض به سختگیری حکومت پهلوی علیه فعالان سیاسی خودداری کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۰، ۲۲). پس از عزیمت امام خمینی به نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ ش همراه با روحانیان مبارز خمین نامهای به امام خمینی ارسال کردند و ضمن محکومیت تبعید ایشان به خارج از کشور، خرسندی خود را از حضور ایشان در نجف اشرف ابراز کردند (همان، ۵۰). در سال ۱۳۴۴ ش نیز وقتی فشارها علیه روحانیان در خمین شدت گرفت و مأموران شهربانی از سخنرانی شیخ بزرگ بنیادی از روحانیان مدعو به آن شهر جلوگیری کردند، در جلسات اعتراضی روحانیان خمین در خانه سید مرتضی پسندیده شرکت داشت. نتیجه این جلسه تعطیل کردن نماز جماعت در اعتراض به این سختگیریها بود (همان، ۵۶). سپس همراه با جمعی از روحانیان خمین و همچنین جمع کثیری از مردم آن شهر، به اداره پست و تلگراف خمین رفتند و در آنجا شکوائیهای را علیه رئیس شهربانی خمین و خطاب به وزیر کشور و وزیر دادگستری وقت ارسال کردند (همان، ۵۹ ـ ۶۲). همچنین او ازجمله روحانیانی بود که از حضور در مراسم استقبال قرآن موسوم به قرآن پهلوی که با هدف ارائه چهرهای مذهبی از حکومت پهلوی برگزار شده بود خودداری کرد (همان، ۷۲). غضنفری همچنین در ۱۳۴۵ ش و در پی اقدام ساواک در ممانعت از سخنرانی شیخ محمد یزدی در خمین، به آن اعتراض کرد و سپس همراه با روحانیان خمین تصمیم گرفتند از سخنرانی در مساجد آن شهر خودداری کنند (همان، ۱۰۵؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۴، ۳۵). بر اساس گزارش ساواک، غضنفری ازجمله روحانیانی بود که در مراسم نیایش و دعا برای شاه (پس از سوءقصد نافرجام علیه شاه) خودداری کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۰، ۱۳۹). همچنین در دعوت از روحانیان مبارز به شهر خمین برای سخنرانی فعال بود («نگاهی به وصیتنامه امام خمینی: آیتالله محسنی گرکانی: وصیتنامه امام خمینی باید فرهنگ عمومی شود»، ۶-۷). به سبب این فعالیتها، ساواک در گزارشی از او بهعنوان یکی از طرفداران سرسخت و جدی امام خمینی نام برد که در مواقع مقتضی از «هیچگونه تحریک مردم فروگذار نکرده است و نمیکند و در اکثر وقایع اتفاقیه، نام او به چشم میخورد» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۰، ۱۶۲). سید محمدتقی غضنفری خوانساری پدر سید مهدی غضنفری و امام جماعت یکی از مساجد خوانسار در سال ۱۳۵۰ ش از دنیا رفت و در پی آن جمعی از مردم خوانسار از او خواستند تا با بازگشت به زادگاهش، امامت جماعت مسجد فوق را بر عهده بگیرد. او در سال ۱۳۵۰ ش حوزه علمیه باقرالعلوم معروف به مدرسه دوراه خوانسار را تعمیر کرد و مدیریت آنجا را بر عهده گرفت (کاظمینی، ج ۲، ۶۱۱ ـ ۶۱۲) و به تدریس در آن مدرسه پرداخت. او در خوانسار هم به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ ش از طرف ساواک ممنوعالخروج از کشور شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۰، ۲۷۷). در ۱۳۵۶ ش نیز بار دیگر ساواک او را ممنوعالخروج کرد (همان، ۳۵۱). وی در سال ۱۳۵۷ ش و در آستانه اعیاد شعبانیه همراه برخی از عالمان برجسته خوانسار اعلامیهای صادر و در اعتراض به حکومت پهلوی و سرکوب تظاهرات مردم در سراسر کشور، آن اعیاد را تحریم کردند (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، ج ۲، ۵۳۲). سید مهدی غضنفری پس از پیروزی انقلاب اسلامی امامت جمعه شهرستان خوانسار را بر عهده گرفت. در دوران جنگ تحمیلی بارها در جبهههای جنگ حضور یافت. همزمان سالها به تدریس دروس حوزوی و اقامه نماز جمعه و جماعت در خوانسار میپرداخت. از تألیفات او میتوان به کتابهای جواهرالکلام در ۳ جلد، توضیحالکفایه، خلاصه المغنی، مسائل عصر جدید، ترجمه منظومه بی الف و همزه میر ابوالقاسم جعفر موسوی خوانساری معروف به میرکبیر مدفون در قوچان خوانسار (شاگرد علامه مجلسی)، خودآموز لمعه در ۲ جلد و شرح صحیفه الحسینیه اشاره کرد. از آثار عامالمنفعه او هم میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تجدید بنای حسینیه مرکزی شهر خوانسار معروف به حسینیه دوراه، تجدید بنای مسجد دوراه خوانسار، بنای سقاخانهای در خوانسار، احداث ضریح امامزاده یکی از قراء بربرود، تجدید مقبره ملا مبین (یکی از علمای بزرگ خوانسار مدفون در بازار پایین خوانسار) بنای مقبره برای مرحوم جد و والدش حاج سید هاشم و حاج سید محمدتقی غضنفری خوانساری، تعمیر مقبره آیتالله دهکردی در زینبیه اصفهان، تعمیر بقعه بابا احمد واقع در شهر خمین، تعمیر مسجدی در محل سبزیکار شهر خمین، توسعه مسجدی در گوشه آقا عظیم خمین، تجدید بنا و بازسازی مدرسه باقرالعلوم خوانسار و تأسیس کتابخانه مهدویه جهت طلاب و پرداخت شهریه به آنان (میرمحمدی، ۱۴۰-۱۴۱؛ کاظمینی، ج ۲، ۶۱۱-۶۱۲). سید مهدی غضنفری در دهم مرداد ۱۳۸۲ در خوانسار درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سید محمدعلی ابن الرضا در همان شهر به خاک سپرده شد (همان، ۱۴۱). منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان (۱۳۸۳)، ج ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۵، تهران، اسلامیه؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج ۷، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، به اهتمام سید محمدکاظم مدرسی و میرزا محمد کاظمینی، ج ۲، تهران، بنیاد ریحانه الرسول یزد، برگ رضوان؛ میرمحمدی، حمیدرضا (۱۳۸۲)، «درگذشتگان: آیتالله سید مهدی غضنفری خوانساری»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۸۲، مهر و آبان؛ «نگاهی به وصیتنامه امام خمینی: آیتالله محسنی گرکانی: وصیتنامه امام خمینی باید فرهنگ عمومی شود» (۱۳۹۳)، هفتهنامه حریم امام، شماره ۱۱۹، ۸ خرداد؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۰: آیتالله حاج سید مرتضی پسندیده (۱۳۸۰)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.