برائت از مشرکین
برائت از مشرکان، نخستین بار، قرآن کریم مسلمانان را به اعلام برائت از مشرکان فرا خوانده است. پیامبر اکرم(ص) نیز با فرستادن امیرالمؤمنین علی(ع) در سال نهم هجری به مکه و تلاوت آیاتی از سوره توبه از مشرکان اعلان برائت کرد. امامخمینی این آموزه مهم اسلامی را پس از انقلاب اسلامی احیا کرد و از سال ۱۳۶۰ش، حجگزاران با رهنمودهای امامخمینی مراسم برائت از مشرکین را در قالب راهپیمایی در مکه برگزار و از آمریکا و شوروی و اسرائیل به عنوان رهبران کفر و شرک اعلان برائت میکردند. این مراسم در سال ۱۳۶۶ش به کشتار حجاج ایرانی از سوی دولت سعودی انجامید که طی آن، ۳۲۵ تن به شهادت رسیدند.
پیشینه در اسلام
آیین حج، که بنابر برخی روایات، برگرفته از طواف و عبادت فرشتگان بر گرد «بیت المعمور» در آسمان چهارم است.[۱]، از زمان حضرت آدم(ع)، آغاز شد.[۲] و در زمان حضرت ابراهیم (ع)، با بازسازی کعبه، دوباره احیا گردید.[۳] پس از ابراهیم(ع) بهتدریج بتپرستی در محیط مکه رواج پیدا کرد و به مناسک حج ازجمله طواف و قربانی نیز راه یافت.[۴] اما با ظهور اسلام، حج یکی از واجبات دینی مسلمانان و پیراسته از مناسک شرکآلود شد.[۵]
رسول خدا(ص) در سال هشتم هجری، پس از فتح مکه، کعبه را به همراه حضرت علی(ع) از بتها پاک کرد.[۶] یک سال بعد، آیات نخستین سوره برائت نازل شد. رسول خدا(ص) پس از آن، به علی(ع) مأموریت داد آن را در موسم حج قرائت کند. آن حضرت(ع) نیز در منا، این آیات را قرائت کرد. این آیات شامل چهار بند است که یکی از آنها ممنوعیت ورود مشرکان به خانه خدا و حجگزاری آنان پس از مهلت چهارماهه است. این اتمام حجت تأثیر گذاشت و موجب از میانرفتن بتپرستی در شبهجزیره عربستان شد.[۷]
امامخمینی و برائت از مشرکان
یکی از ابتکارات امامخمینی در ادبیات حج، اصطلاح «حج ابراهیمی محمدی» است (امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۳۳ و ۲۰/۸۹.). ایشان برای حج، با کارکردهای اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در سطوح فردی، ملی و بینالمللی، جایگاه ویژهای قائل بود، به گونهای که باید ایشان را احیاگر حج ابراهیمی نامید. امامخمینی در بیان ویژگیهای حج «ابراهیمی محمدی»، آن را کنگره سراسر سیاسی که به دعوت حضرت ابراهیم(ع) و حضرت محمد(ص) برپا میشود، شمرد و معتقد بود این اجتماع با هدف تأمین منافع مردم و دعوت به عدالت اجتماعی و برابری برپا میشود و در ادامه بتشکنیهای ابراهیم(ع) و محمد(ص) و مبارزه با طاغوت از سوی موسی(ع) است و باید ندای لبیک حاجیان، ضمن اظهار اطاعت و بندگی در برابر خداوند، دربردارنده مقاومت و تسلیمنشدن در برابر شیطان بزرگ بتها و طاغوتهای جهانخوار که همه مستضعفان جهان را به سجده و ستایش در برابر خود فرا میخوانند، باشد و به موازات عشق به حق، باید از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگان آنها برائت جسته شود (امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹.). ایشان حج را کانون معارف الهی میدانست که باید محتوای سیاست اسلام را برای تمام زوایای زندگی بشر در آن جستجو کرد (امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۷).
امامخمینی در ادبیات حج مفاهیم و واژههایی را نیز وارد کرد که پیش از آن یا وجود نداشت یا کاملاً فراموش شده بود و از مهمترین آنها مفهوم «برائت از مشرکان» بود و پیش از آن در ادبیات رایج حج وجود نداشت. تعبیر «برائت از مشرکان»، از واقعه قرائت سوره توبه در روزهای حج (سال نهم هجری) توسط امیرالمؤمنین(ع) گرفته شده است.[۸]
از نگاه امامخمینی حج کانون مبارزه با استکبار و بتزدگی است: مبارزه با شرک، استکبار و بت در هر شکل و نوع آن با اصل حج عجین شده و از آغازِ بنیانگذاری آن وجود داشته است. پارهای از اعمال حج این دیدگاه را تأیید میکنند.[۹] و در بسیاری از آداب و سننی که حضرت ابراهیم(ع)، پایهگذاری کرده، روح بتشکنی و بتستیزی وجود دارد. پیامبر اکرم(ص) نیز همواره تلاش میکرد روح و حقیقت این آیینها را زنده کند. نزول سوره «برائت»، حقیقت حج را برای همیشه جاودانه کرد و محتوای این سوره و شکل اعلام عمومی آن، موضوع مبارزه با استکبار و بتزدگی و بتپرستی و شرک را جزو بخشهای جداییناپذیر حج قرار داد.[۱۰]
امامخمینی فریاد برائت از مشرکان را که فریادی سیاسیعبادی و امر رسول خدا(ص) بوده، مخصوص زمانی خاص نمیداند و آن را دستوری جاویدان میشمارد.[۱۱] ایشان معتقد است برائت از مشرکان، از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است و کهنهشدنی نیست.[۱۲]؛ زیرا یکی از عوامل مهم عقبماندن مسلمانان، دشمنان اسلاماند که با ایجاد اختلاف و تفرقهافکنی در میان مسلمانان، سرمایهها و منافع کشورهای اسلامی را به یغما میبرند؛ بنابراین افشاکردن ستمهای آنان وظیفه زائران خانه خداست.[۱۳] ایشان اعلام برائت را مرحله اول مبارزه میداند و ادامه مبارزه با شرک را که در هر عصر و زمانی، جلوهها و شیوههای خود را میطلبد، وظیفه مسلمانان بهشمار میآورد.[۱۴]
پیامهای امامخمینی به حجاج
از دیگر ابتکارات امامخمینی در حج، صدور پیام برای حاجیان در هر سال بود. ایشان در این پیامها با تفکری که حج را منحصر در ابعاد فردی و اخلاقی آن میدانست، بهشدت مقابله کرده و با تأکید بر عواملی مانند برائت از مشرکان، حج را مبنای مبارزه با طاغوت و بیداری مسلمانان قرار داده است.[۱۵]
صدور پیامهای امامخمینی خطاب به حاجیان، از سال ۱۳۴۹ آغاز شد.[۱۶] و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، نخستین پیام امامخمینی برای حاجیان بیتالله الحرام در سال ۱۳۵۸ صادر شد. مفاد اصلی این پیام دعوت مسلمانان به وحدت، دفاع از حیثیت اسلامی و ملی در برابر آمریکا و صهیونیسم بینالملل و بهرهبرداری از ظرفیت عظیم حج برای نجات کشورهای اسلامی از چنگال جهانخواران بود.[۱۷] صدور این پیامها که نمایندگان ایشان در امور حج آن را در مراسم برائت از مشرکان قرائت کردند، تا سال ۱۳۶۶ هر سال ادامه داشت.[۱۸]
کشتار حجاج در مراسم برائت از مشرکان
نخستین مراسم «برائت از مشرکین» در سال ۱۳۶۰ش با هماهنگی دولت سعودی انجام شد (دلشاد، جمعه خونین مکه، ۷–۸). از آن پس، حجگزاران هر سال با رهنمودهای امامخمینی مراسم برائت از مشرکین را در قالب راهپیمایی در مکه برگزار و از آمریکا و شوروی و اسرائیل به عنوان رهبران کفر و شرک اعلان برائت میکردند و پیام امامخمینی در برائت از مشرکان و حمایت از مظلومان جهان بهویژه فلسطین خوانده میشد.[۱۹] عربستان سعودی این مواضع انقلابی ایران اسلامی را نمیپسندید.[۲۰] لذا خالدبنعبدالعزیز پادشاه وقت سعودی در سال ۱۳۶۰ طی نامهای به امامخمینی مراسم برائت از مشرکین را مخل آسایش دیگر حاجیان شمرد.[۲۱] اما امامخمینی در پاسخ به آن اختلاف میان مسلمانان را عامل عقبماندگی جوامع اسلامی دانست و سنت برائت از مشرکین را عاملی برای وحدت و آگاهی سیاسی مسلمانان معرفی کرد.[۲۲]
در سال ۱۳۶۶ش نیز بنا بر سنت هر ساله، این مراسم در روز جمعه ۶ ذیالحجه ۱۴۰۷ق/ ۱۱ مرداد، ساعت ۱۶:۳۰ با حضور حدود هفتاد تا صد هزار.[۲۳]، زائر ایرانی و غیر ایرانی روبهروی بعثه امامخمینی واقع در میدان معابده مکه با تلاوت آیاتی از قرآن کریم و قرائت پیام امامخمینی آغاز شد.[۲۴] پس از آن مهدی کروبی سرپرست حاجیان و نماینده امامخمینی در امور حج سخنرانی کرد (دلشاد، جمعه خونین مکه، ۱۱) و پس از آن، حاضران در مراسم همانند سالهای پیش به سوی مسجدالحرام به راه افتادند.[۲۵] اندکی بعد افرادی با استفاده از چوب و سنگ که قبلاً در داخل کامیونهای پارکشده در خیابانهای اطراف آماده شده بود، به جمعیت حمله کردند و با بهآتشکشیدن چندین دستگاه اتومبیل آشوب پدیدآوردند.[۲۶] نیروهای نظامی نیز بدون تذکر قبلی به ضرب و جرح راهپیمایان پرداختند و با سلاح گرم نیز به سوی حاجیان تیراندازی کردند و به کشتار حجاج پرداختند. در نتیجه تعداد بسیاری از زنان بر اثر فشار جمعیت خفه شدند یا با اصابت گلوله به شهادت رسیدند.[۲۷] وزارت کشور عربستان کشتهشدگان حادثه را ۳۵۰ تن که ۲۷۵ تن از آنان ایرانی بودند، اعلام کرد.[۲۸] اما بنابر آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی تعداد شهدای ایرانی ۳۲۵ تن بوده است. از این شمار، ۲۰۲ تن زن و بقیه مرد بودهاند.[۲۹] سه نفر از شهدا نیز فلسطینی بودند.[۳۰] در این فاجعه پنج هزار تن نیز مجروح شدند.[۳۱]
امامخمینی که خود از این حادثه بیش از دیگر حوادث انقلاب صدمه روحی دیده و در یک روز بیش از ده بار برای آن گریسته.[۳۲] و نیز دیدارهای خود در عید قربان آن سال را تعطیل کرد.[۳۳]، در برابر این حادثه بهشدت واکنش نشان داد و در پیامها و سخنرانیهای متعدد آن را محکوم کرد و به زوایای گوناگون حادثه پرداخت؛ ازجمله ایشان در ۱۲/۵/۱۳۶۶/ ۷ ذیالحجه ۱۴۰۷ در پیامی به مهدی کروبی با ذکر آیه کریمه «وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ».[۳۴]، این حادثه را پیام استقامت و مظلومیت زائران ایرانی از کنار خانه کعبه شمرد و مسئول اصلی این حادثه را آل سعود به نمایندگی از آمریکا و اسرائیل دانست و برای مردم ایران که با شگردهای آمریکا و صدام حسین در کشتار بیگناهان و حمله به مسجدها و عزاداران آشنایند، این حادثه را عادی شمرد. ایشان با ابراز تأثر از این قتلعام بیسابقه امت پیامبر(ص) و شکستهشدن قلب آن حضرت، خداوند را بر بیخردی دشمنان در تقویت انقلاب اسلامی و معرفی مظلومیت مردم ایران سپاس گفت و ابراز کرد آنان با دست خود پرده از چهره واقعی خود برداشته و نشان دادند که فرقی میان آل سعود و صدام حسین و دیگر کشورهای مرتجع عرب نیست و به دنیا ثابت شد که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین منافع آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمیآید و آل سعود و وهابیهای از خدا بیخبر با این کار نشان دادند که همیشه از پشت به مسلمانان خنجر زدهاند. ایشان در ادامه، خاندان سعود را وارث ابوسفیان و ابولهب و بنیامیه خواند و امید داد جمهوری اسلامی ایران در میان زائران خانه حق از کشورهای گوناگون طرفداران صادق و وفاداری دارد که میتوانند بر حقانیت ایران و معرفی ابعاد این ماجرا به دیگر مردم جهان گواهی دهند.[۳۵]
پانویس
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۳۴–۳۶ و ۴۹؛ صدوق، علل الشرائع، ۲/۴۰۶–۴۰۷.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۳۶–۴۳؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۳/۲۰۸ و۲۱۰.
- ↑ بقره، ۱۲۵–۱۲۷؛ حج، ۲۶؛ ← طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۸۰–۲۸۳.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۳۹–۴۲.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۱۲۱.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۸۱۰–۸۱۵..
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۸۸۹–۸۹۴.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹–۹۰؛ سلطانی، تجلی توحید، ۱۴۳.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۱۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱–۹۲ و ۲۰/۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۴–۳۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۲–۳۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۶.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، ۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۷؛ ۱۵/۱۶۸؛ ۱۶/۵۱۰؛ ۱۸/۸۶؛ ۱۹/۲۰، ۳۳۳ و ۲۰/۳۱۱.
- ↑ دلشاد، جمعه خونین مکه، ۷–۸ و ۱۱.
- ↑ میردامادی، آن سوی حج خونین، ۲۱۸ و ۲۳۱–۲۳۲؛ یزدانفام، روزشمار جنگ ایران و عراق (اسکورت نفت کشها)، ۵۰/۱۸۱)،
- ↑ اطلاعات، روزنامه، ۱۹/۷/۱۳۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵/۲۹۰–۲۹۳ و ۱۹/۳۳۴.
- ↑ میردامادی، جنایت وهابیت، ۱۴ و ۷۶.
- ↑ دلشاد، جمعه خونین مکه، ۱۰–۱۱؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۱۱.
- ↑ میردامادی، آن سوی حج خونین، ۱۵–۱۶.
- ↑ کروبی، مصاحبه، ۱۸۵؛ یزدانفام، روزشمار جنگ ایران و عراق (اسکورت نفت کشها)، ۵۰/۱۴۹.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، دفاع و سیاست، ۲۰۸؛ میردامادی، آن سوی حج خونین، ۱۹–۲۰؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۲/۵/۱۳۶۶.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۲/۵/۱۳۶۶.
- ↑ واحد روابط عمومی، کعبه در خون، ۲۶؛ میردامادی، جنایت وهابیت، ۶۷۹–۶۹۱.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۲/۵/۱۳۶۶، ۹.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۵/۱۳۶۶، ۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، دفاع و سیاست، ۲۰۹.
- ↑ اشراقی، خاطره، ۳۵۹.
- ↑ اطلاعات، روزنامه، ۱۴/۵/۱۳۶۶.
- ↑ حج، ۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۴۹–۳۵۰.
منابع
- قرآن کریم
- ازرقی، محمدبنعبدالله، أخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، بیروت، دارالاندلس، تحقیق رشدی صالح ملحس، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- اشراقی، زهرا، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، تدوین حسین رودسری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- اطلاعات، روزنامه، ۱۹/۷/۱۳۶۰، ۲.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۷، ۲۰، ۲۱ و ۲۴/۵/۱۳۶۶.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- دلشاد، متین، جمعه خونین مکه، تهران، مؤسسه انتشاراتی روزنامه ایران، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۵ش.
- سبزواری، ملاهادی، شرح الاسماء الحسنی، تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- سلطانی، محمدعلی، تجلی توحید، تهران، معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبری، ۱۳۹۰ش.
- صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- کروبی، مهدبی، مصاحبه، مجله مشکوة، شماره ۱۵، ۱۳۶۶ش.
- محمدی، محسن و محمدهادی فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امامخمینی، مجله مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۳۳، ۱۳۹۲ش.
- میردامادی، سیدحسن، آن سوی حج خونین یا تبلیغات آلسعود، تهران، دفتر نماینده امام و سرپرست حجاج ـ مرکز تحقیقات و انتشارات حج، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- میردامادی، سیدحسن، جنایت وهابیت، قم، بینا، بیتا.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۶، دفاع و سیاست، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- واحد روابط عمومی و بینالملل بنیاد شهید انقلاب اسلامی، کعبه در خون، ۱۳۶۷ش.
- یزدانفام، محمود، روزشمار جنگ ایران و عراق (اسکورت نفت کشها)، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.