کاربر:Salehi

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۰۵ توسط Salehi (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام)

کاربر:Salehi/صفحه تمرین۱؛ کاربر:Salehi/صفحه تمرین قطعنامه ۵۹۸، مصوبه نهایی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای پایان‌دادن به جنگ ایران و عراق، ۱۳۶۶.

هجوم سراسری ارتش عراق به خاک ایران در ۳۱/۶/۱۳۵۹، منجر به جنگی هشت‌ساله میان دو کشور شد (← مقاله جنگ تحمیلی). شورای امنیت سازمان ملل متحد که ایجاد صلح و امنیت بین‌المللی جزو وظایف آن است (مصفا و دیگران، ۸۴ ـ ۸۸)، موضع‌گیری‌های متفاوتی در قبال این جنگ داشت. این شورا تنها یک روز پس از آغاز تهاجم عراق، مسئولیت خود درباره جنگ ایران و عراق را با صدور بیانیه‌ای ضعیف آغاز کرد (همان، ۹۴ ـ ۹۵) و در ۶/۷/۱۳۵۹ش/ ۲۸ سپتامبر۱۹۸۰م نخستین قطعنامه به شماره ۴۷۹ با عنوان «وضعیت میان ایران و عراق» را تنها با توصیه به حل اختلاف از راه مسالمت‌آمیز و پرهیز از توسل به زور صادر کرد (همان، ۹۵ ـ ۹۶ و ۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ هدایتی خمینی، ۳۰۳؛ محمدعلی‌پور، ۱۳۷).

پس از آنکه دولت جمهوری اسلامی ایران این قطعنامه را به دلیل نادیده‌گرفتن تجاوز عراق به خاک ایران، نپذیرفت (اطلاعات، ۱۲/۷/۱۳۵۹، ۱ و ۱۰؛ مصفا و دیگران، ۵۸ ـ ۸۰ و ۹۵ ـ ۹۶)، دولت عراق تلاش کرد تجاوز نظامی را با عنوان «دفاع از خود» توجیه کند (مصفا و دیگران، ۲۵ ـ ۵۷) و با استفاده از ماه‌ها سکوت شورای امنیت (اداره کل، ۲/۱۶۰؛ یزدان‌فام، ۲۱۹)، مواضع نظامی خود را در بخش‌های مهمی از مناطق اشغال‌شده از خاک جمهوری اسلامی ایران استوار سازد (ولایتی و دیگران، ۷ ـ ۸)؛ اما موفقیت تدریجی نیروهای نظامی ایران که به آزادسازی خرمشهر در خرداد سال ۱۳۶۱ منجر شد (← مقاله خرمشهر، آزادسازی) و تصور شکست دولت عراق و برقراری حکومتی از نوع حکومت ایران، نگرانی‌هایی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی به وجود آورد؛ بنابراین شورای امنیت دومین قطعنامه خود را به شماره ۵۱۴ در ۲۱/۴/۱۳۶۱ش/ دوازدهم ژوئیه ۱۹۸۲م و در شرایطی که عراق از بیشتر مناطق ایران بیرون رانده شده بود، صادر کرد. این قطعنامه با اظهار نگرانی عمیق از ادامه برخورد دو کشور، خواستار آتش‌بس، عقب‌نشینی نیروها به مرزهای بین‌المللی و تلاش برای دستیابی به راه حلی جامع و عادلانه بر اساس اصول منشور ملل متحد شد (همان، ۹ ـ ۱۰؛ مصفا و دیگران، ۹۶ ـ ۹۷ و ۱۴۷ ـ ۱۴۸؛ اداره کل، ۲/۱۶۰ ـ ۱۶۱). به‌رغم پذیرش مجدد عراق، ایران این قطعنامه را تلاش هماهنگ قدرت‌های جهانی برای ممانعت از دستیابی ایران به پیروزی ارزیابی و اعلام کرد به دفاع مشروع خود ادامه می‌دهد (اطلاعات، ۲۳/۴/۱۳۶۱، ۴؛ ولایتی و دیگران، ۱۰).

سومین قطعنامه به شماره ۵۲۲ در ۱۲/۷/۱۳۶۱ش/ چهارم اکتبر ۱۹۸۲م، تفاوت چندانی با قطعنامه‌های پیشین نداشت؛ بنابراین با وجود پذیرش عراق، این قطعنامه نیز نتوانست اعتماد ایران را جلب کند (مصفا و دیگران، ۹۷ ـ ۹۸ و ۱۴۸ ـ ۱۴۹؛ اداره کل، ۲/۱۶۱ ـ ۱۶۲). امتناع ایران از پذیرش این قطعنامه حملات هوایی عراق به شهرها و مناطق مسکونی و نیز کشتی‌های تجاری و نفتکش‌های ایران را به دنبال داشت (ولایتی و دیگران، ۱۲). پس از گسترش جنگ به خلیج فارس و انتشار گزارش نمایندگان ویژه دبیرکل سازمان ملل، پس از بازدید از مناطق اشغالی و شهرهای بمباران‌شده در ایران و عراق (همان)، شورا قطعنامه چهارم خود به شماره ۵۴۰ را در محکوم‌سازی و توقف تمام اقدامات نظامی بر ضد اهداف غیر نظامی، در ۹/۸/۱۳۶۲ش/ ۳۱ اکتبر ۱۹۸۳م صادر کرد (همان؛ مصفا و دیگران، ۹۸ و ۱۵۰ ـ ۱۵۱؛ اداره کل، ۲/۱۶۲). این قطعنامه که به‌رغم اسناد تاریخی و دستورالعمل دبیرخانه سازمان ملل متحد و حساسیت ایران، نام «خلیج فارس» را تحریف کرد (هدایتی خمینی، ۹۸؛ پارسادوست، ۶۷۰ ـ ۶۷۱) و تنها پس از پیروزی‌های مهم نیروهای ایرانی در عملیات والفجر۴ صادر شد (هدایتی خمینی، ۹۷ ـ ۹۸)، از برخی ایرادهای قطعنامه‌های ۵۱۴ و ۵۲۲ مبرّا بود و نکات مثبتی نیز داشت (همان، ۹۹ ـ ۱۰۱)؛ در حالی‌که مسئولان ایران، با رد این قطعنامه اعلام کردند تا تغییر رفتار شورای امنیت، سیاست جمهوری اسلامی ایران در تحریم آن تغییر نمی‌کند (کیهان، ۱۳/۸/۱۳۶۲، ۲)، دولت عراق این قطعنامه را پذیرفت و ایران را تهدید کرد در صورت رد آن، با تمام قوا به دفاع از منافع حیاتی خود دست خواهد زد (هدایتی خمینی، ۱۰۱؛ ولایتی و دیگران، ۱۳).

با این بهانه، عراق که در سال‌های ۱۳۵۹ ـ ۱۳۶۲، به صورت محدود از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌های غربی ایران استفاده کرده بود (اطلاعات ۸۰ سال، ۲/۶۰۷؛ پارسادوست، ۶۱۷ ـ ۶۱۸)، سلاح‌های شیمیایی را به طور گسترده به ‌کار برد (خاطری و جنتی‌محب، ۱۹). به‌رغم گزارش ایران (هدایتی خمینی، ۱۸۰؛ پارسادوست، ۶۱۸ ـ ۶۲۰)، هشداری به عراق داده نشد و تنها پس از استمرار و تشدید کاربرد سلاح‌های شیمیایی و پس از آنکه خاویر پرز دکوئیار (دبیرکل سازمان ملل متحد)، هیئتی از پزشکان و متخصصان را برای تحقیق درباره ادعای ایران و معاینه مصدومان ایرانی در بیمارستان‌های اروپا تعیین کرد، شورای امنیت در فروردین ۱۳۶۳ بیانیه‌ای صادر کرد و بدون نام‌بردن از متخلف، کاربرد سلاح‌های شیمیایی را در جنگ عراق و ایران محکوم کرد (مصفا و دیگران، ۱۰۵ ـ ۱۰۶؛ هدایتی خمینی، ۱۸۰ ـ ۱۸۴؛ پارسادوست، ۶۲۰ ـ ۶۲۶).

با وجود حمله گسترده عراق به کشتی‌های تجاری و نفتکش که در آب‌های آزاد و بین‌المللی خلیج فارس قصد بنادر ایران را داشتند، اقدام متقابل و محدود ایران، موجب شد کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در نامه‌ای به رئیس شورای امنیت، با ادعای تجاوز ایران به آزادی کشتیرانی در مسیر بندرهای کویت و عربستان سعودی، ثبات، صلح و امنیت بین‌المللی را در خطر جدید بشمارند. شورای امنیت نیز در ۱۱/۳/۱۳۶۳ش/ اول ژوئن ۱۹۸۴م، در قطعنامه ۵۵۲ حمله به کشتی‌های تجاری را محکوم کرد. این بار هم دولت عراق، قطعنامه را پذیرفت؛ اما وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیه‌ای با انتقاد از عملکرد شورای امنیت، تأکید کرد برخی از دولت‌های منطقه و جهان می‌کوشند وضعیتی «غیر قابل قبول» را بر ایران تحمیل کنند (اطلاعات، ۱۳/۳/۱۳۶۳، ۱ و ۳؛ مصفا و دیگران، ۹۸ ـ ۱۰۰ و ۱۵۱ ـ ۱۵۳).

در اردیبهشت ۱۳۶۴، گستردگی و ناهنجاری استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی، شورای امنیت را واداشت در بیانیه‌ای، بدون خطاب به عراق، استفاده از این سلاح‌ها را علیه سربازان ایرانی تأیید و آن را محکوم کند. وزارت امور خارجه عراق در یادداشتی، ضمن اعتراض به شورای امنیت، بیانیه‌ را با قید و شرط‌هایی پذیرفت؛ اما اعلام کرد اگر ایران حمله جدیدی به خاک عراق آغاز کند یا نیروهایش را بدین منظور در مرز متمرکز کند، عراق بر اساس «حق دفاع از خود»، از تمامی امکانات [ازجمله سلاح‌های شیمیایی]، برای پس‌راندن تهاجم استفاده خواهد کرد (مصفا و دیگران، ۱۰۶ ـ ۱۰۷؛ هدایتی خمینی، ۱۸۴ ـ ۱۸۶؛ پارسادوست، ۶۲۹ ـ ۶۳۴).

صدور قطعنامه ۵۹۸

به دنبال ورود نیروهای ایرانی به منطقه فاو در ۲۱/۱۱/۱۳۶۴، شورای امنیت با درخواست عراق و کشورهایی از «اتحادیه عرب»، تشکیل جلسه داد که در ۵/۱۲/۱۳۶۴ش/ ۲۴ فوریه ۱۹۸۶م به صدور قطعنامه ۵۸۲ انجامید. این قطعنامه از بمباران مراکز جمعیتی غیر نظامی، حمله به کشتی‌های بی‌طرف یا هواپیماهای غیر نظامی، به‌ویژه استفاده از سلاح‌های شیمیایی، اظهار تأسف کرد و از ایران و عراق، آتش‌بس فوری و عقب‌نشینی به مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی را خواست. همچنین مبادله زندانیان جنگی با همکاری صلیب سرخ و توصیه به طرفین برای اقدام به حل اختلاف، از نکات این قطعنامه بود (مصفا و دیگران، ۱۰۰ و ۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ هدایتی خمینی، ۱۰۸، ۱۱۰، ۱۱۲، ۱۱۴ و ۳۱۳ ـ ۳۱۴؛ پارسادوست، ۶۷۱ ـ ۶۷۲).

وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد آنچه در قطعنامه، به کلیت موضوع جنگ یا خاتمه خصومت مربوط می‌شود، ناقص، بی‌اعتبار و غیر قابل اجراست؛ البته دولت ایران در چارچوب رعایت مقررات بین‌المللی، آماده همکاری با دبیرکل سازمان ملل متحد است (کیهان، ۷/۱۲/۱۳۶۴؛ مصفا و دیگران، ۱۰۱ و ۱۳۵ ـ ۱۳۷؛ هدایتی خمینی، ۱۱۴ ـ ۱۱۵)؛ اما دولت عراق در نامه‌ای به دبیرکل اعلام کرد در صورت قبول رسمی و بدون شرط قطعنامه از سوی ایران و اجرای آن، عراق نیز آماده اجراست (هدایتی خمینی، ۱۱۵). این قطعنامه به بررسی عینی جنگ ایران و عراق نزدیک شده بود و قطعنامه‌های بعدی، برای تأکید و اجرای همین قطعنامه صادر شدند. اشاره به کاربرد سلاح‌های شیمیایی در قطعنامه ۵۸۲، سبب شد شورا در فروردین ۱۳۶۵، در بیانیه‌ای عراق را استفاده‌کننده از سلاح‌های شیمیایی بشناسد و محکوم کند (همان، ۱۸۶ ـ ۱۸۹؛ مصفا و دیگران، ۱۰۷؛ اداره کل، ۲/۱۶۴). این بیانیه و قطعنامه ۵۸۸ که در ۱۶/۷/۱۳۶۵ش/ ۱۸ اکتبر ۱۹۸۶م صادر شد و دو کشور را به اجرای کامل قطعنامه ۵۸۲ فرا می‌خواند (کامرون، ۳۲۷ ـ ۳۲۸؛ هدایتی خمینی، ۱۱۸ ـ ۱۲۱ و ۳۱۵ ـ ۳۱۶)، نتوانست اعتماد ایران را جلب کند و در عین حال با استقبال عراق روبه‌رو شد (هدایتی خمینی، ۱۲۲ ـ ۱۲۶ و ۲۷۶؛ اداره کل، ۲/۱۶۴).

سرانجام در ۲۲/۱۰/۱۳۶۵ش/ ۱ ژانویه ۱۹۸۷م، خاویر پرز دوکوئیار، دبیرکل سازمان ملل متحد، در کنفرانسی مطبوعاتی اعضای دایم شورا را برای اقدامات هماهنگ، جهت پایان‌دادن به جنگ ترغیب کرد (کامرون، ۱۳۰؛ ولایتی و دیگران، ۱۶). پس از پنج ماه مذاکره و رایزنی درباره متن پیش‌نویسی که امریکا نقش ویژه‌ای در تهیه آن داشت و رعایت اصلاحات جزئی پیشنهادشده از سوی ده عضو غیر دایم، قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹/۴/۱۳۶۶ش/ بیستم ژوئیه ۱۹۸۷م به تصویب تمام اعضا رسید. به‌رغم انزواطلبی و تحریم شورا از سوی ایران، برخی خواسته‌های ایران به واسطه آلمان غربی و غنا در قطعنامه لحاظ شد (هدایتی خمینی، ۱۲۹ ـ ۱۵۸ و ۳۱۷ ـ ۳۱۸؛ پارسادوست، ۶۷۴ ـ ۶۸۲؛ کامرون، ۱۳۱ ـ ۱۷۱).

محتوای قطعنامه

قطعنامه‌های پیشین درباره «وضعیت میان ایران و عراق» (مصفا و دیگران، ۸۶ ـ ۸۷، ۹۰، ۹۶ و ۱۱۲ ـ ۱۱۳) صادر شده بودند؛ اما قطعنامه ۵۹۸ که از مفصل‌ترین قطعنامه‌های شورا به شمار می‌رفت، پس از قسمت مقدماتی، ضمن ده بند (اجرایی) سعی در خاتمه واقع‌بینانه جنگ داشت (پارسادوست، ۶۸۴ ـ ۶۸۵)؛ بنابراین از همان ابتدای مقدمات، به جای «وضعیت میان ایران و عراق»، درباره درگیری (congeict) سخن می‌گفت و در مقدمه با تأیید مجدد قطعنامه ۵۸۲، از آغاز و ادامه منازعه، بمباران مراکز غیر نظامی، نقض حقوق بین‌المللی، به‌ویژه کاربرد سلاح‌های شیمیایی ابراز تأسف می‌کرد. قطعنامه ۵۹۸ با تصریح به تصمیم برای پایان‌دادن به همه عملیات نظامی میان ایران و عراق به نحو جامع، عادلانه و پایدار، تعهد همه دولت‌ها به حل مسالمت‌آمیز اختلافات بین‌المللی را یادآور می‌شد. در پایان بخش مقدماتی، شورای امنیت با حکم به «نقض صلح» در منازعه (Congeict) میان ایران و عراق و بر اساس مواد ۳۹ و۴۰ از منشور ملل متحد (مصفا و دیگران، ۸۸ ـ ۹۱، ۹۳ ـ ۹۸، ۱۰۰ ـ ۱۰۵، ۱۱۰ ـ ۱۱۳ و ۱۱۵ ـ ۱۱۶؛ محمدعلی‌پور، ۱۴۵؛ کامرون، ۳۱۴): ۱. از ایران و عراق می‌خواست (Demands) که به عنوان نخستین گام در راه حل اختلاف، آتش‌بس فوری را رعایت کنند و همه نیروها فوراً به مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی بازگردند. ۲. از دبیرکل درخواست می‌کرد گروه ناظران سازمان ملل را با مشورت دو طرف برای تأیید، تحکیم و نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی اعزام کند. ۳. مصرانه می‌خواست اسیران جنگی پس از قطع عملیات جنگی، بنابر کنوانسیون سوم ژنو مصوب دوازدهم اوت ۱۹۴۹م بدون درنگ آزاد شوند. ۴. از ایران و عراق می‌خواست که در اجرای قطعنامه و در کوشش‌های میانجی‌گری برای دستیابی به یک راه حل جامع، با دبیرکل همکاری کنند. ۵. از همه کشورها نهایت خویشتنداری را می‌طلبید تا از گسترش بیشتر جنگ پیشگیری شود. ۶. از دبیرکل درخواست می‌کرد با مشورت ایران و عراق مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت جنگ به هیئت بی‌طرف را بررسی کند و هرچه زودتر به شورا گزارش دهد. ۷. با توجه به ابعاد عظیم خسارت‌های واردشده و ضرورت تلاش برای بازسازی با کمک‌های مناسب بین‌المللی، از دبیرکل درخواست می‌کرد با انتخاب گروهی از کارشناسان برای بررسی مسئله بازسازی، به شورا گزارش دهد. ۸. همچنین از دبیرکل می‌خواست تا با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راه‌های افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند. ۹. از دبیرکل درخواست می‌کرد که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد. ۱۰. شورا همچنین در صورت لزوم، تشکیل جلسه برای بررسی اقدامات دیگر به منظور اجرای این قطعنامه را در دستور کار خود قرار می‌داد (هدایتی خمینی، ۱۴۰ ـ ۱۴۲ و ۳۱۷ ـ ۳۱۸).

موضع ایران و تشدید فشارها

عراق با استقبال از قطعنامه در ۲۳/۵/۱۳۶۶ش/ چهاردهم اوت ۱۹۸۷م در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل متحد، رسماً آن را قبول کرد و آماده همکاری با شورای امنیت شد (همان، ۱۶۲ ـ ۱۶۳)؛ اما جمهوری اسلامی ایران گرچه این قطعنامه را حاوی نکات مثبتی می‌دید (همان، ۱۵۳ ـ ۱۵۷)، با اعلام مواضع خود درباره آن، سیاست «نه رد و نه قبول» در پیش گرفت و ضمن آن به تلاش‌های سیاسی خود برای جابه‌جایی در بندهای قطعنامه و تقدم محکومیت متجاوز نسبت به برقراری آتش‌بس، ادامه داد (کیهان، ۳۰/۴/۱۳۶۶، ۲ و ۲۲/۵/۱۳۶۶، ‌۳؛ هاشمی رفسنجانی، دفاع و سیاست، ۱۷ ـ ۱۸). با اعلام مواضع ایران فشارهای بین‌المللی برای وادارکردن ایران به قبول قطعنامه آغاز شد (هدایتی خمینی، ۱۶۳ ـ ۱۷۰؛ پارسادوست، ۶۸۸ ـ ۶۹۴). بیشتر از یک سال بود که امریکا پس از افشای فروش سلاح به ایران (← مقاله مک فارلین، ماجرا)، برای جبران بی‌اعتمادی کشورهای غربی و عربی، به نفع عراق وارد خلیج فارس شده (پارسادوست، ۵۵۲ ـ ۵۵۸؛ کامرون، ۱۲۴ ـ ۱۲۷) و با بهانه حفاظت از نفتکش‌های کویتی که در خدمت رژیم عراق بودند، ناوگان جنگ دریایی خود را به منطقه آورده بود (کیهان، ۳۰/۴/۱۳۶۶، ۲ و ۳۱/۴/۱۳۶۶، ۲؛ پارسادوست، ۵۵۹ ـ ۵۶۶؛ کامرون، ۱۲۷ ـ ۱۲۸ و ۱۴۴ ـ ۱۴۸).

در۳۰/۶/۱۳۶۶ش/ ۲۱ سپتامبر ۱۹۸۷م چند ساعت پیش از حضور رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران در چهل‌ودومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، یک بالگرد امریکایی که مجهز به موشک و مسلسل بود، به کشتی بازرگانی «ایران اجر» حمله کرد و با کشتن پنج تن از خدمه، ۲۵ تن را زخمی و بازداشت کرد. «ایران اجر» حامل مواد غذایی و خواروبار برای نیروهای نظامی مستقر در بوشهر بود؛ اما امریکا بدون ارائه سند، ادعا کرد که کشتی در حال مین‌گذاری در آب‌های بین‌المللی بوده است (اطلاعات، ۳۱/۶/۱۳۶۶ و ۱، ۲، ۴، ۱۲/۷/۱۳۶۶؛ پارسادوست، ۵۶۶ ـ ۵۷۴). رئیس‌جمهور امریکا در روز حادثه با اشاره به حضور سیدعلی خامنه‌ای، رئیس‌جمهور ایران در اجلاس، از وی خواست بدون ابهام اعلام کند که ایران، قطعنامه ۵۹۸ (آتش‌بس) را قبول دارد یا نه و گفت که در صورت پاسخ منفی، شورا راهی جز اعمال مجازات علیه ایران و وادارکردنش به قبول ندارد (هدایتی خمینی، ۱۶۴). امریکا با اثبات مخالفت ایران با قطعنامه ۵۹۸، می‌توانست ضرورت تصویب تحریم تسلیحاتی ایران را یادآور شود (کامرون، ۱۷۷ ـ ۱۷۸ و ۱۸۰). اعضای دایم شورا که در هفت سال گذشته، کج‌دار و مریز، به تسلیح عراق پرداخته و بی‌طرف نبودند، اکنون پیچیده‌ترین سلاح‌ها را در برابر نفت به عراق می‌دادند؛ اما با شدیدترین تدابیر، به شرکت‌ها برای خریدهای تسلیحاتی ایران سخت می‌گرفتند (مصفا و دیگران، ۱۱۷ ـ ۱۱۹؛ یزدان‌فام، ۲۱۵ ـ ۲۱۶؛ درودیان، پایان جنگ، ۲۹ ـ ۳۰). در گزارش هیئت اعزامی سنای امریکا به منطقه، تأکید شده بود که شکست عراق، فاجعه‌ای برای منافع غرب است و در مهر ۱۳۶۶، امریکا دو پایانه نفتی و سه قایق گشتی ایرانی را منهدم کرد (پارسادوست، ۵۷۴ ـ ۵۷۹).

عراق که به برتری نظامی دست یافته و از رویکرد قدرت‌ها مطمئن بود، در ۲۵/۱۲/۱۳۶۶ش/ شانزدهم مارس ۱۹۸۸م به بهانه همکاری مخالفان کُرد عراقی با نیروهای ایران، به بمباران شیمیایی گسترده حلبچه (کردستان عراق) اقدام کرد که منجر به کشتار سریع پنج هزار غیر نظامی عراقی شد (پارسادوست، ۶۴۳ ـ ۶۴۸ و ۶۹۱ ـ ۶۹۳؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۳؛ خاطری و جنتی‌محب، ۱۹)؛ سپس به کمک سلاح‌های شیمیایی، شبه‌جزیره فاو را در ۲۹/۱/۱۳۶۷ پس گرفت و نیروهای ایرانی را عقب راند و پس از گرفتن بصره، در خاک ایران (شلمچه، جزایر مجنون) پیش رفت (پارسادوست، ۶۹۲ و ۶۹۴). در همان روزِ بازگیری فاو در ۲۹/۱/۱۳۶۷ش/ ۱۸ آوریل ۱۹۸۸م، امریکا به تلافی برخورد ناوِ جنگی‌اش با مین‌های ساخت ایران، دو پایانه بزرگ نفتی، سه ناو جنگی و سه قایق تندرو ایران را منهدم کرد (همان، ۵۸۰ ـ ۵۸۵). در این زمان، ایران کوشش‌هایی را برای تماس با کشورهای عربی جنوب خلیج فارس آغاز کرده بود و برای اجرای قطعنامه، همکاری نزدیکی با دبیرکل داشت. از سوی دیگر، به‌رغم فشار امریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران، توجه جامعه بین‌المللی به کاربرد سلاح‌های شیمیایی به دست عراق، جلب شده بود (همان، ۵۸۴ ـ ۵۸۵). در هفت سال گذشته، عراق ۲۵۲ بار مردم و نظامیان ایران را هدف سلاح‌های شیمیایی قرار داده بود و ۵۶۷۸۹ نفر را کشته یا مجروح کرده بود. بالأخره برای نخستین‌ بار در ۱۹/۲/۱۳۶۷ش/ نهم می ۱۹۸۸م قطعنامه ۶۱۲ در محکومیت کاربرد سلاح‌های شیمیایی تصویب شد (اطلاعات، ۶/۱/۱۳۶۷؛ کیهان، ۲۷/۱/۱۳۶۷، ۱ ـ ۲؛ هدایتی خمینی، ۱۹۴ ـ ۲۰۰ و ۳۱۹؛ پارسادوست، ۶۴۶ ـ ۶۵۴؛ کامرون، ۲۱۸ ـ ۲۲۲).

از سوی دیگر، در ۱/۳/۱۳۶۷ش/ ۲۲ می ۱۹۸۸م یکی از پیشرفته‌ترین کشتی‌های جنگی دنیا متعلق به امریکا، یعنی «وینسنز» وارد آب‌های خلیج فارس شد. این رزم‌ناو که مجهز به پیشرفته‌ترین سیستم رادار جهانی بود، در ۱۲/۴/۱۳۶۷ش/ سوم ژوئیه ۱۹۸۸م، با حمله به هواپیمای مسافربری «ایران ایر»، ادعا کرد آن را با جنگنده F16 اشتباه گرفته است. تمامی ۲۹۰ سرنشین پرواز ۶۵۵ هواپیمایی «ایران ایر» کشته شدند (← مقاله حمله امریکا به هواپیمای مسافربری). دو روز بعد ایران مستقیماً به رئیس شورای امنیت، نامه نوشت و تشکیل فوری جلسه برای رسیدگی به جنایت امریکا را درخواست کرد. به‌رغم تلاش‌های ایران، نتیجه جلسات شورای امنیت که به این منظور تشکیل شد، تصویب قطعنامه ۶۱۶ در جلسه ۲۹/۴/۱۳۶۷ش/ بیستم ژوئیه ۱۹۸۸م بود که بدون محکومیت خاطی، تنها به خطای ناو «وینسنز» اشاره کرد و در بند ۵، اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ را تنها راه حل جامع، عادلانه، پایدار و شرافتمندانه جنگ ایران و عراق دانست (هدایتی خمینی، ۲۲۳ ـ ۲۲۵ و ۳۲۰ ـ ۳۲۱؛ پارسادوست، ۵۹۸ ـ ۶۰۴؛ کامرون، ۲۳۵ ـ ۲۴۴).

در هنگام برگزاری جلسات شورای امنیت که برای بررسی مسئله حمله امریکا به هواپیمای مسافربری ایران، تشکیل شده بود، محمدجعفر محلاتی (سفیر و جانشین نماینده دایمی ایران در سازمان ملل) در نیمه‌شب یکشنبه ۲۶/۴/۱۳۶۷ش/ هفدهم ژوئیه ۱۹۸۸م نامه سیدعلی خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، مبنی بر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران را در خانه دکوئیار (دبیرکل) تسلیم وی کرد (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۰؛ هدایتی خمینی، ۱۷۰ ـ ۱۷۲؛ پارسادوست، ۶۹۴).

پذیرش قطعنامه

چگونگی آغاز جنگ، در شرایطی که جمهوری نوپای اسلامی سخت سرگرم مسائل و مشکلات داخلی بود و سیستم دفاعی‌اش، ترمیم نیافته بود (مصفا و دیگران، ۶۷ ـ ۶۹ و ۱۴۰ ـ ۱۴۱)، بی‌توجهی و مسئولیت‌ناشناسی سازمان ملل متحد و رکن شورای امنیت در معرفی متجاوز و سرانجام واکنش قدرت‌های بزرگ (← مقاله‌های سازمان ملل متحد؛ ابرقدرت‌ها) و حکومت‌های منطقه در مقابل ایران، دولت و ملت ایران را قانع کرده بود که علت جنگ، دشمنی با حاکمیت اسلام است و جنگ بر کل امت اسلامی و مکتب اسلام تحمیل شده است (حبیبی، دو ـ چهار) و چنان‌که امام‌خمینی تأکید می‌کرد تمام کفر در برابر اسلام قرار گرفته است (۱۱/۵۲۸ و ۱۳/۲۲۶)؛ بنابراین دفاع از کیان اسلام برای نظام اسلامی، تکلیف (فریضه) شناخته می‌شد (همان، ۱۳/۲۵۰ ـ ۲۵۲). درخواست آتش‌بس و صلح، بدون شناسایی و تنبیه متجاوز برای بازداشتنِ دشمنان دیگر از طمع تجاوز به حریم نظام‌های اسلامی، صلحی تحمیلی برای تضعیف بیشتر ایران بود؛ همچنین تجربه‌های تاریخ معاصر ثابت کرده‌اند که سازش و تسلیم در برابر متجاوز، امنیت پایدار نخواهد آورد (حبیبی، چهار).

امام‌خمینی صلح‌طلبی حامیان صدام حسین را فراهم‌سازیِ فرصت تجهیز او می‌دانست و سازش با حزب بعث (← حزب بعث عراق) را یاریِ آن و از گناهان بزرگ می‌شمرد (۲۰/۸۸)؛ بر همین مبنا موضع جنگ تا رفع فتنه از عالم را بر اساس مبانی قرآنی (۱۹/۱۱۶) و عمل به تکلیف صیانت از اسلام تبیین می‌کرد (۱۳/۲۵۰)؛ اما عواملی چون تحریم و تضعیف بنیه نظامی و اقتصادی ایران، تلفات بی‌تناسب و کمبود نیروی داوطلب در جبهه‌های وسیعی از استان‌های مرزی، تأثیر و حمایت مستقیم قدرت‌های بزرگ در معادلات بین‌المللی به نفع عراق، ورود غیر رسمی امریکا در جنگ علیه ایران و حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران که اوج دشمنی امریکا با ایران بود، موجب تغییر نظر ایران در مورد قطعنامه ۵۹۸ شد (محمدعلی‌پور، ۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ زیباکلام، ۳۰۲ ـ ۳۰۴؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۲، ۱۴ و ۱۸).

پس از گزارش مسئولان اقتصادی و نظامی، به‌ویژه نامه فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (← مقاله رضایی، محسن) به اکبر هاشمی رفسنجانی (جانشین فرماندهی کل نیروهای مسلح) در ۲/۴/۱۳۶۷ که نیازهای برنیامدنیِ ادامه جنگ را بر می‌شمرد و با بررسی جوانبی از مسئله در حضور امام‌خمینی (۲۳/۴/۱۳۶۷)، به توصیه ایشان جلسه مشورتی سران قوای سه‌گانه و مسئولان مربوط تشکیل شد (درودیان، پایان جنگ، ۱۶۲؛ همو، روند پایان جنگ، ۲۹؛ روغنی زنجانی، ۱۷۱؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۱۸ ـ ۱۹؛ تابناک). در آغاز جلسه در ۲۵/۴/۱۳۶۷، سیداحمد خمینی برای پیشگیری از اختلاف نظر و برخوردهای احساسی، پیام محرمانه امام‌خمینی را قرائت کرد. ایشان در این پیام ضمن ابراز انزجار از سازش با قدرت‌های جهان و در عین حال رضایت به خواست الهی و تأکید بر وظیفه پاسداری از اسلام و نظام اسلامی، مشکلات ادامه جنگ را بر اساس گزارش‌های مسئولان سیاسی، نظامی و اقتصادی کشور توضیح داد و به مسئولان هشدار داد که نگرانی از واکنش افراد تند و انقلابی، آنها را از مصلحت نظام دور نکند و البته باید تمام همت و تلاش خود را برای توجیه و تفهیم مردم در مورد آتش‌بس به کار گیرند. ایشان تأکید کرد یک قدم انحراف، حرام است و موجب واکنش خواهد بود (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۱۵؛ پنجره، ۳۵). ستاد فرماندهی کل قوا نیز در همان روزِ پذیرش قطعنامه از سوی ایران در ۲۷/۴/۱۳۶۷، در بیانیه‌ای ضمن تشریح شرایط جنگ، پذیرش قطعنامه را به اطلاع مردم رساند (جمهوری اسلامی، ۲۸/۴/۱۳۶۷، ۱ و ۲). امام‌خمینی با رد پیشنهاد هاشمی رفسنجانی برای برعهده‌گرفتن مسئولیت پذیرش آتش‌بس (قطعنامه ۵۹۸)، خود مسئولیت آن را پذیرفت و راضی نشد دیگران قربانی شوند (ثقفی، ۳۹۲).

با توجه به واکنش ناباورانه مردم و رزمندگان که ناشی از تبلیغ برتری قوای ایران و ضعف دشمن و بی‌اطلاعی از تحولات اخیر جبهه‌ها بود (درودیان، پایان جنگ، ۱۶۴) و نیز برای تبیین چرایی پذیرش قطعنامه، امام‌خمینی دو روز پس از قبول قطعنامه در پیامی که به مناسبت فرارسیدن ایام حج منتشر شد، ضمن حمایت کامل از صداقت و تعهد مسئولان نظام، بر دخالت‌نداشتن دیگران در این تصمیمِ مسئولان تأکید کرد و علل پذیرش قطعنامه را تغییر شرایطی دانست که به دلیل رعایت مصلحت، اینک از ذکر آن خودداری می‌کند و امیدوار است در آینده روشن شود. ایشان در این پیام با تأکید بر رضایت به رضای خدا، تلخی این پذیرش را مانند نوشیدن جام زهر دانست و با توجه به ضرورت پشت سر نهادن آن مرحله، مردم را از چراها و بایدها و نبایدها برحذر داشت (۲۱/۹۲ ـ ۹۵). ایشان همچنین در ۳۱/۴/۱۳۶۷ در نامه‌ای خطاب به رضایی، ضمن اینکه وزارت امور خارجه را متصدی امور سیاسی جنگ دانست، بر اعتقاد به صلح پایدار و تاکتیکی‌نبودن پذیرش قطعنامه، تأکید کرد و با یادآوری لزوم هوشیاری همه‌جانبه مردم در خنثی‌سازی نقشه دشمن، حضور گسترده آنان را در جبهه، تا قبول قطعنامه از سوی عراق خواستار شد (۲۱/۱۰۱).

پیامدها

پذیرش قطعنامه از سوی ایران، بازتاب گسترده‌ای در کشور‌ها و رسانه‌های خبری جهان داشت (جمهوری اسلامی، ۲۹/۴/۱۳۶۷، ۱ و ۳). امریکا با استقبال از اقدام ایران، آن را نخستین گام در راه صلح دانست. همچنین کشورهای منطقه با توجه به روند روبه‌گسترش جنگ در منطقه خلیج فارس، از تصمیم ایران استقبال کردند (درودیان، پایان جنگ، ۱۶۶ ـ ۱۶۸). عراق با احساس ضعف ایران، پذیرش قطعنامه از سوی ایران را فریبکارانه شمرد و اعلام کرد جنگ ادامه دارد؛ بنابراین در ۳۱/۴/۱۳۶۷ش/ ۲۲ ژوئیه ۱۹۸۸م در خاک ایران پیشروی کرد؛ اما پس از انتشار پیام امام‌خمینی به نیروهای مسلح (۲۱/۱۰۱) و تشکیل خطوط دفاعی جدید، دستور عقب‌نشینی نیروهای خود را صادر کرد (پارسادوست، ۷۰۴ ـ ۷۰۷؛ کامرون، ۲۴۴ ـ ۲۴۶). هم‌زمان با این حمله، سازمان مجاهدین خلق ایران با پشتیبانی ارتش عراق و با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی، حمله گسترده‌ای را از غرب ایران آغاز کرد و به‌سرعت پیش رفت. این عملیات با طراحی و اجرای عملیات مرصادِ ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، در مراحل نخست با شکست روبه‌رو شد (مؤسسه مطالعات، ۳/۳۰۴ ـ ۳۰۵ و ۳۲۲ ـ ۳۲۵؛ جمهوری اسلامی، ۵ و ۸/۵/۱۳۶۷، ۱ و ۲) (← مقاله سازمان مجاهدین خلق ایران).

عراق در جبهه سیاسی نیز با دشواری روبه‌رو شد. پیش‌شرط‌های غیر اصولی صدام حسین برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ (← ادامه مقاله)، افکار عمومی جهان و بسیاری از دولت‌ها را علیه او برانگیخت. صدام حسین که در برابر فشار فزاینده دبیرکل، شورای امنیت، متحدان عرب خود و افکار عمومی دنیا قرار داشت و با کاربرد مکرر سلاح‌های شیمیایی در حملات اخیرش، اعتبار مدافعان خود را به خطر انداخته بود (پارسادوست، ۶۵۱ ـ ۶۵۲ و ۷۰۷ ـ ۷۱۱)، در ۱۵/۵/۱۳۶۷ش/ ۶ اوت ۱۹۸۸م، به دبیرکل اعلام کرد که در صورت موافقت روشن و رسمی ایران با مذاکره مستقیم، با آتش‌بس موافق است (کامرون، ۲۴۷). پس از آنکه ایران، مذاکرات مستقیم پس از آتش‌بس را پذیرفت، جنگ عملاً از ۱۷/۵/۱۳۶۷ و رسماً از ساعت ۳ صبح (گرینویچ) ۲۹/۵/۱۳۶۷ش/ ۲۰ اوت ۱۹۸۸م خاتمه یافت (پارسادوست، ۷۰۹ ـ ۷۱۰). از آنجاکه در بند دو اجرایی قطعنامه ۵۹۸، برای نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی طرفین، «تیم ناظر ملل متحد» پیش‌بینی شده بود، دبیرکل در هفتم اوت ۱۹۸۸، گزارش مفصلی درباره شرایط و وظایف «گروه نظامی ناظر سازمان ملل برای ایران و عراق» (UNIIM OG) به شورا تسلیم کرد و در ۱۸/۵/۱۳۶۷ش/ ۱۹ اوت ۱۹۸۸م قطعنامه ۶۱۹ که مبنای تأسیس و اعزام «یونیماک» بود، تصویب شد (هدایتی خمینی، ۱۷۵ ـ ۱۷۶؛ کامرون، ۲۴۷ ـ ۲۴۸).

مذاکرات صلح

مذاکرات صلح با حضور نمایندگان هر دو کشور، علی‌اکبر ولایتی (وزیر خارجه ایران) و طارق عزیر (وزیر خارجه عراق) از پنج‌شنبه ۳/۶/۱۳۶۷ش/ ۲۵ اوت ۱۹۸۸م در «کاخ ملت‌ها» (ژنو) آغاز شد و در ژنو و نیویورک ادامه داشت (هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۵؛ درودیان، گزینه‌های راهبردی، ۲۸۰). دلیل عمده شکست چهار دور مذاکرات، اصرار عراق به مذاکره مستقیم (ولایتی و دیگران، ۲۲) و نیز حق حاکمیت این کشور بر اروندرود و تقدم این مطلب بر اجرای قطعنامه ۵۹۸ و در واقع لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بود (کامرون، ۲۴۹؛ درودیان، گزینه‌های راهبردی، ۲۸۰). پس از رحلت امام‌خمینی در خرداد ۱۳۶۸ نیز عراق تلاش کرد در وضعیت جدید با نادیده‌گرفتن قرارداد ۱۹۷۵و ایجاد بن‌بست در مذاکرات، ایران را به پذیرش خواسته‌های خود وادار کند؛ اما مقاومت ایران سبب شد تا عراق سرانجام طرح پیشنهادی صدام حسین را در ۱۵/۱۰/۱۳۶۸ش/ پنجم ژانویه ۱۹۹۰م با تأکید بر مبادله اسرای مجروح و مذاکره مستقیم مقامات دو کشور در بغداد و تهران ارائه کند که البته به دلیل نقص این طرح در مسئله عقب‌نشینی نیروها به مرزهای بین‌المللی، با اقبال ایران مواجه نشد (ولایتی و دیگران، ۲۶).

در عین حال آنچه در این اوضاع روی داد، بروز تنش در مناسبات امریکا و عراق به دلیل نگرانی از افزایش توان نظامی عراق و تهدیدهای عراق و اسرائیل بر ضد یکدیگر بود. در چنین فضایی که احتمال وقوع جنگ در منطقه رو به فزونی بود، در ۱/۲/۱۳۶۹ش/ ۲۱ آوریل ۱۹۹۰م نامه محرمانه صدام حسین از طریق یاسر عرفات برای رهبر انقلاب، سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور ایران فرستاده شد (درودیان، پایان جنگ، ۲۴۹ ـ ۲۵۶). از ۱/۲/۱۳۶۹ تا ۲۳/۵/۱۳۶۹ دوازده نامه میان رؤسای جمهور عراق و ایران رد و بدل شد. نخستین نتایج این مکاتبات که سرانجام منجر به پذیرش قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر از سوی عراق شد، بازگشت دو طرف به مرزهای بین‌المللی و در نتیجه خروج کامل عراق از مناطق اشغالی کشور و آغاز تبادل اسرا بود. همچنین عراق در خصوص تضمین امنیت در خلیج فارس و تحقق منطقه‌ای عاری از نیروهای بیگانه اعلام همکاری کرد (دفتر مطالعات، ۱۳ ـ ۶۵).

پس از اقدامات یادشده برای اجرای بند شش قطعنامه (مشخص‌کردن مسئول آغاز جنگ)، که به اعتقاد ایران از مهم‌ترین امتیازات آن بود (ملکی، ۱۸۱)، دبیرکل از هر دو کشور خواست تا مواضع خود را درباره مسئولیت جنگ اعلام کنند و خود نیز پس از مشورت گروهی از کارشناسان خبره و ملاحظه اسناد و مدارک مرتبط با موضوع، در گزارش ۱۸/۹/۱۳۷۰ش/ نهم دسامبر ۱۹۹۹م عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد (هاشمی رفسنجانی، اعتدال و پیروزی، ۱۹۷ ـ ۱۹۹)؛ با این حال، بند‌ هفتم قطعنامه (تعیین خسارات و کمک‌های بین‌المللی برای بازسازی) عملاً اجرایی نشد؛ زیرا به دلیل ابهام در متن تصویب‌شده قطعنامه و تأخیر در معرفی متجاوز، امکان دریافت غرامت از عراق به وجود نیامد (ملکی، ۱۸۲؛ ولایتی؛ خرازی). بند هشتم (بررسی راه‌های افزایش امنیت در منطقه) نیز که موافق با نامه وزیر امور خارجه ایران به دبیرکل در ۸/۳/۱۳۶۵ش/ ۲ می۱۹۸۶م تنظیم شده بود، به‌رغم تلاشِ ایران برای اجرای آن و افزایش ثبات منطقه، تاکنون اجرایی نشده است (هدایتی خمینی، ۱۴۲ و ۲۸۲؛ هاشمی رفسنجانی، اعتدال و پیروزی، ۵۴۱ ـ ۵۴۲).

پانویس

منابع

  • اداره کل امور حقوقی وزارت امور خارجه، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • اطلاعات ۸۰ سال، ۸۰ سال حضور مستمر در صحنه اطلاع‌رسانی کشور، چاپ دوم ۱۳۸۷ش.
  • اطلاعات، روزنامه، ۱۲/۷/۱۳۵۹.
  • اطلاعات، روزنامه، ۲۳/۴/۱۳۶۱.
  • اطلاعات، روزنامه، ۱۳/۳/۱۳۶۳.
  • اطلاعات، روزنامه، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
  • اطلاعات، روزنامه، ۱، ۲، ۴، ۱۲/۷/۱۳۶۶.
  • اطلاعات، روزنامه، ۱۶/۱/۱۳۶۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • پارسادوست، منوچهر، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • پنجره، مجله خبری تحلیلی، شماره ۹۹، ۱۳۹۰ش.
  • تابناک. پایگاه اطلاع‌رسانی، کد خبر ۴۳۷۶۰۲، ۵/۷/۱۳۹۳ش.
  • ثقفی، خدیجه، بانوی انقلاب خدیجه‌ای دیگر، به کوشش علی ثقفی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۸، ۲۹/۴/۱۳۶۷ و ۵، ۸/۵/۱۳۶۷ش.
  • حبیبی، نجفقلی، مقدمه کتاب تجاوز عراق به ایران و موضع‌گیری سازمان ملل متحد، تألیف نسرین مصفا و دیگران، تهران، مرکز مطالعات عالی بین‌المللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی (دانشگاه تهران)، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  • خاطری، شهریار و احمد جنتی‌محب، جنگ شیمیایی عراق علیه ایران به روایت اسناد سازمان ملل متحد، تهران، صریر، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • خرازی، سیدصادق، دیپلماسی ایرانی، پایگاه اطلاع‌رسانی،. ۲۷/۵/۱۳۹۲ش.
  • درودیان، محمد، پایان جنگ (سیری در جنگ ایران و عراق)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • درودیان، محمد، روند پایان جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • درودیان، محمد، گزینه‌های راهبردی جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، متن نامه‌های مبادله‌شده بین روسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق ۱۳۶۹، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۸۰ش.
  • روغنی زنجانی، مسعود، گفتگو، چاپ‌شده در اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی، به کوشش بهمن احمدی امویی، تهران، گام نو، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • زیباکلام، صادق، هاشمی بدون روتوش، تهران، روزنه، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • کامرون، ر. هیوم، سازمان ملل متحد، ایران و عراق، ترجمه هوشنگ راسخی، عزمی ثابت، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • کیهان، روزنامه، ۱۳/۸/۱۳۶۲.
  • کیهان، روزنامه، ۷/۱۲/۱۳۶۴.
  • کیهان، روزنامه، ۳۰، ۳۱/۴/۱۳۶۶.
  • کیهان، روزنامه، ۲۲/۵/۱۳۶۶.
  • کیهان، روزنامه، ۲۷/۱/۱۳۶۷ش.
  • مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام (۱۳۴۴ ـ ۱۳۸۴)، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • محمدعلی‌پور، فریده، دفاع مشروع در حقوق بین الملل (با توجه به جنگ عراق علیه ایران)، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • مصفا، نسرین، عبدالرحمن عالم، مسعود طارم سری و بهرام مستقیمی، تجاوز عراق به ایران و موضع‌گیری سازمان ملل متحد، تهران، مرکز مطالعات عالی بین‌المللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی (دانشگاه تهران)، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  • ملکی، عباس، جنگ تحمیلی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، مجله سیاست خارجی، شماره ۲، ۱۳۶۶ش.
  • ولایتی، علی‌اکبر، اصغر صادقی و محمود یزدان‌فام، تاریخ سیاسی و نظامی جنگ عراق و ایران، تهران، کتاب مرجع، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • ولایتی، علی‌اکبر، دیپلماسی ایرانی. پایگاه اطلاع‌رسانی، ۲۶/۴/۱۳۹۲ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۶، دفاع و سیاست، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۹، اعتدال و پیروزی، به کوشش عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
  • هدایتی خمینی، عباس، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران (تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران)، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
  • یزدان‌فام، محمود، انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی و نظام بین الملل، چاپ‌شده در مجموعه مقالات دفاع مقدس، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.

پروین‌سادات قوامی ـ سیدحسین موسوی‌خوئینی