کاربر:Salar/صفحه تمرین
خوف و رجا، ترس از عقاب یا هیبت خداوند و امید به رحمت او.
مفهومشناسی
خوف به معنای ترس و واهمه[۱] و در برابر رجا به معنای امید و آرزو[۲] است. در اصطلاح اخلاق، خوف به معنای ترس از عقابی است که انسان به سبب ارتکاب محرمات، انتظار آن را دارد[۳] و در اصطلاح عرفان، اضطراب ناشی از اطلاع بر اخبار و انذار رسولان الهی است.[۴]
رجا در اصطلاح اخلاق و عرفان به معنای امید به امری محبوب از ناحیه حقتعالی است.[۵] امامخمینی نیز خوف را ترس از حقتعالی میداند که از تجلّی جلال و کبریای حق یا تفکّر در حساب و عذاب الهی یا نقصان فرد در انجام امر الهی ناشی میشود[۶] و رجا را امید به رحمت حق میداند که از ادراک رحمت مطلقه حق به دست میآید.[۷]
واژگانی چون خشیت، حزن با خوف و طمع، با رجا مرتبطاند. خشیت حالتی است که در برابر عظمت خالق به دست میآید.[۸] فرق خوف و خشیت در این است که خشیت به منزله علت است و خوف به منزله معلول؛[۹] حزن حالتی است که از واردشدن مکروه یا ازدستدادن محبوبی بهوجود میآید[۱۰] و نسبت به گذشتهاست؛ در حالیکه خوف نسبت به آینده است.[۱۱] طمع نیز غیر از رجاست؛ زیرا در رجا امید به رحمت، همراه عمل است؛ در حالیکه طمع همراه عمل نیست و یا ملاحظه نمیگردد.[۱۲]
پیشینه
خوف و رجا از مباحث مهم در اخلاق و عرفان است و اهل معرفت آن دو را دو بال برای سیر سالک معرفی میکنند؛[۱۳] زیرا پیشرفت و سعادت آدمی در گرو اعتدال روحی و قوای نفسانی است. در قرآن کریم، آیات پرشماری با انذارهای خود، مسلمانان را خائف[۱۴] و با بشارتهای خود، آنان را به لطف و کرم خداوند امیدوار[۱۵] کردهاست و در برخی منابع روایی بابی به آن اختصاص یافتهاست.[۱۶]
بحث از خوف و رجا، پیشینهای دراز در کتابهای اخلاقی و عرفانی دارد. کتابهای التعرف کلاباذی (م۳۸۰)[۱۷] و اللمع سرّاج (م۳۷۸)،[۱۸] از نخستین کتابهای عرفان عملی دراینباره است. علمای اخلاق در کتابهای اخلاقی به خوف ناپسند، مانند خوف از مرگ یا مردم نیز اشاره کردهاند.[۱۹] امامخمینی در آثار اخلاقی و عرفانی خود چون شرح چهل حدیث[۲۰] به تبیین روایتی درباره خوف و رجا پرداخته، در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل[۲۱] به تکمیل آن مباحث پرداختهاست. ایشان با بررسی مبادی و آثار خوف و رجا و با تقسیم خوف به خوف اخص خواص و خوف اولیا، خوف عوام و خوف خواص، به تحلیل آنها پرداختهاست.[۲۲]
حقیقت خوف و رجا
خوف و رجا دو حالت نفسانی است که اهل معرفت آنها را ازجمله مقامات سالکان شمردهاند (انصاری، منازل السائرین، ۴۹). علمای اخلاق نیز این دو را صفتی نفسانی میدانند که اگر شخص انتظار پیشامد امر مکروهی را در آینده داشته باشد، در قلب دردی به وجود میآید که خوف نامیده میشود و اگر توقع محبوبی داشته باشد، در قلب لذت و راحتیای احساس میشود که همان رجا است (غزالی، ۱۲/۱۷۳؛ فیض کاشانی، ۷/۲۴۹). امامخمینی خوف و رجا را از فطریات مخموره انسان و از جنود عقل میداندکه خوف از ادراک عظمت و هیبت (حدیث جنود، ۳۲۹) و رجا از امید به رحمت همراه با عمل به دست میآید (همان، ۱۹۳)؛ زیرا انسان با توجه به معرفت فطریای که به حق دارد، رحمت او را ادراک میکند و این سبب امید به رحمت حق و توجه به قصور ذاتی خود میشود (همان، ۱۳۶ ـ ۱۳۷). در برابر اگر این فطرت محجوب شود، از رحمت حق مأیوس گشته، به قنوط و ناامیدی مبتلا میگردد و لازمه آن محدود دانستن رحمت و اسما و صفات حق است (همان، ۱۳۸). امامخمینی رجای حقیقی را رجایی میداند که موجب سستی در انجام وظیفه و عبادت نشود، در عین حال شخص بر اعمال خود اعتماد نداشته و به رحمت حق امیدوار باشد و آنچه موجب سستی شود را غرور میشمارد و بر اجتناب از آن تأکید میکند (همان، ۱۳۱ ـ ۱۳۳؛ چهل حدیث، ۲۲۷ ـ ۲۲۸). ایشان با استناد به روایتی از امامصادق(ع) که رجای افراد مبتلا به گناه را دروغ شمردهاست (کلینی، ۲/۶۸)، معتقد است رجای صحیح آن است که شخص از تمام اسباب و نعمتهایی که به او عنایت شده، استفاده کند و پس از آن به انتظار و امید آن باشد که حقتعالی با عنایات سابقه خود اسبابی که تحت اختیار او نیست، فراهم سازد و موانع و مفسدات را رفع کند (چهل حدیث، ۲۲۷ ـ ۲۲۹؛ حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۷). به اعتقاد ایشان غرور از بزرگترین جنود ابلیس است، بر خلاف رجا که از جنود رحمان است؛ مغرور هم به حسب مبادی و هم به حسب آثار با رجا اختلاف دارد؛ زیرا مبدأ رجا علم به سعه رحمت است و مبدأ غرور تعاون به امر الهی است (حدیث جنود، ۱۳۱ ـ ۱۳۲).
اقسام و مراتب
اسباب خوف و رجا
جمع میان خوف و رجا
ثمرات خوف و رجا
پانویس
- ↑ جوهری، الصحاح، ۱۳۵۹/۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۹۹/۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۳۰۹/۱۴؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۴۴۷/۱۹.
- ↑ خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۱؛ نراقی، معراج السعاده، ۱۷۰.
- ↑ انصاری، مجموعه رسائل فارسی، منازل السائرین، ۵۰.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۲۵۹؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۸۰؛ نراقی، معراج السعاده، ۲۰۲.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳۷ ـ ۱۳۸.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۲۹.
- ↑ خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۵۲ ـ ۵۵.
- ↑ گیلانی، ترجمه و شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقه، ۴۰.
- ↑ جرجانی، کتاب التعریفات، ۳۸.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۵۷/۵.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۹۳.
- ↑ مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۳۸۱/۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۴۸/۷.
- ↑ هود(ع)، ۱۱۹؛ نبأ، ۲۱ ـ ۲۶؛ حاقه، ۲۶ ـ ۳۷.
- ↑ نحل، ۱۱۹؛ زمر، ۱۵۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۶۷/۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۲۱۶/۱۵.
- ↑ کلاباذی، التعرف، ۹۷ ـ ۹۸.
- ↑ سرّاج طوسی، اللمع فی التصوف، ۱۱۱ ـ ۱۱۴.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۷۳/۷ ـ ۲۷۵؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۲۴۶.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۲۲۱.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۲۹، ۱۳۷ و ۳۲۵.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۳۲۷ ـ ۳۲۸.
منابع
- قرآن کریم.
- آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
- ابنقیم جوزیه، محمدبنابیبکر، مدارج السالکین بین منازل ایاک نعبد و ایاک نستعین، تحقیق عبدالغنی محمد علی الفاسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- همو، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- همو، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
- انصاری، خواجهعبدالله، مجموعه رسائل فارسی، صد میدان، تحقیق محمدسرور مولایی، تهران، توس، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- همو، منازل السائرین، تحقیق علی شیروانی، تهران، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، تهران، ناصرخسرو، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
- جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، اوصاف الاشراف، تحقیق سیدمهدی شمسالدین، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- زبیدی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- سرّاج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، ترجمه مهدی محبتی، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمدبنحسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیمبنحسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا.
- فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
- قشیری، عبدالکریمبنهوازن، رساله قشیریه، ترجمه حسنبناحمد عثمانی، تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، تهران، زوار، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- کلاباذی، محمدبنابراهیم، کتاب التعرف، به کوشش محمدجواد شریعت، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- گیلانی، عبدالرزاق، ترجمه و شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقه، منسوب به امامصادق(ع)، تحقیق رضا مرندی، تهران، پیام حق، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مکی، ابوطالب محمدبنعلی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، شرح اصول الکافی، تحقیق محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
- نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بیتا.
پیوند به بیرون
معصومه طلوع، خوف و رجا، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۲۸۹-۲۹۴.