امام حسن‌ مجتبی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۰۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ شهریور ۱۴۰۲
جز
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۴: خط ۲۴:


'''امام‌حسن مجتبی(ع)'''، زندگی، جایگاه و نقش امام دوم(ع).
'''امام‌حسن مجتبی(ع)'''، زندگی، جایگاه و نقش امام دوم(ع).
امام حسن(ع) ملقب به محتبی، امام دوم شیعیان و فرزند [[امام‌علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه زهرا(س)|حضرت زهرا(س)]] در پانزدهم ماه رمضان سال سوم قمری در مدینه به دنیا آمد و بنا بر قول مشهور در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمری در مدینه با توطئه معاویه به [[شهادت]] رسید. امام‌حسن(ع) دارای فضایل و مقامات معنوی فراوان است و روایاتی از [[پیامبر اکرم(ص)]] دربارهٔ شخصیت، فضایل و مناقب ایشان آمده است. امام‌حسن(ع) همچنین بسیار مورد توجه پدر خود علی(ع) بود؛ چنان‌که او را به یحیی‌بن‌زکریا و داشتن [[علم الهی]] در کودکی تشبیه کرد.
[[امام‌خمینی]]، امام‌حسن(ع) را سبط اکبر پیامبر(ص) خوانده و احتمال داده یکی از معانی «حمله عرش» در [[قرآن]]، حاملان علم و دانش هستند که چهار نفر از [[پیامبران]] گذشته و چهار نفر از افراد کامل امت اسلامی شامل پیامبر اکرم(ص)، امام‌علی(ع)، امام‌حسن(ع) و [[امام حسین(ع)]] حاملان آن باشند. امام‌خمینی، امام‌حسن(ع) را از اصحاب پیامبر(ص) خوانده و اینکه مانند دیگر امامان(ع) دارای ولایت کلی (تکوینی) و تشریعی است.
امام‌خمینی با اشاره به قیام امام‌حسن(ع) علیه معاویه و سپس به علل صلح آن حضرت با معاویه پرداخته و معتقد است حیله‌گری و خیانت برخی از همراهان امام‌حسن(ع) از علت‌های صلح تحمیلی است. به گفته او ادامه تفکر [[خوارج]] و مقدسان نهروان که برای علی(ع) آن همه مشکل درست کردند، از موجبات صلح تحمیلی امام‌حسن(ع) است که در صورت آگاهی و استقامت یاران، امام‌حسن(ع) گرفتار آن مصائب نمی‌شد و قضایای [[کربلا]] پیش نمی‌آمد.
امام‌خمینی تأکید کرده است که علمای بزرگ وظیفه دارند در مبارزه با [[فساد]] و [[ستم]]، راه [[ائمه(ع)]] ازجمله امام‌حسن(ع) را دنبال کنند. ایشان در دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران|جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران]] (۱۳۵۹–۱۳۶۷) با بیان دشواری‌های برخاسته از جنگ، به مردم سفارش کرد از زندگی امام علی(ع) و امام‌مجتبی(ع) عبرت بگیرند و در راه خدا [[مقاومت]] کنند.


== معرفی اجمالی ==
== معرفی اجمالی ==
خط ۳۲: خط ۴۰:


پیامبر(ص) از همان آغاز بر آن بود که جایگاه حسن(ع) را به مردم بنمایاند و در مواقع مهم ایشان را به همراه داشت،<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۳/۲۵۶.</ref> در حضور جمعیت به او ابراز علاقه می‌کرد،<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰، ۲۴–۲۵.</ref> او را سید و آقا<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۷/۲۶.</ref> و سرور جوانان بهشت<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۳/۲۵۱.</ref> می‌خواند و دوستی و دشمنی وی و برادرش [[امام حسین(ع)|حسین(ع)]] را دوستی و دشمنی با خود می‌دانست.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۳/۲۶۴.</ref>
پیامبر(ص) از همان آغاز بر آن بود که جایگاه حسن(ع) را به مردم بنمایاند و در مواقع مهم ایشان را به همراه داشت،<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۳/۲۵۶.</ref> در حضور جمعیت به او ابراز علاقه می‌کرد،<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰، ۲۴–۲۵.</ref> او را سید و آقا<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۷/۲۶.</ref> و سرور جوانان بهشت<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۳/۲۵۱.</ref> می‌خواند و دوستی و دشمنی وی و برادرش [[امام حسین(ع)|حسین(ع)]] را دوستی و دشمنی با خود می‌دانست.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۳/۲۶۴.</ref>
امام‌حسن(ع) بسیار مورد توجه پدر خود علی(ع) بود؛ چنان‌که حسن(ع) را به یحیی‌بن‌زکریا و داشتن [[علم الهی]] در کودکی تشبیه کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۳/۳۲۶.</ref> علی(ع) پس از بازگشت از [[صفین]] وصیت‌نامه‌ای برای فرزند نوشت که در آن فرزند خود را به [[تقوا]]، [[دعا]]، مطالعه و پندگرفتن از تاریخ و شناخت زمانه خویش توجه داد.<ref>نهج البلاغه، ن۳۱، ۴۰۹–۴۱۰.</ref> امام‌حسن(ع) نزد دیگر صحابه پیامبر(ص) نیز از جایگاهی شایسته و ممتاز برخوردار بود.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۳/۲۵۸–۲۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۳/۳۲۲–۳۳۳.</ref>
امام‌حسن(ع) بسیار مورد توجه پدر خود علی(ع) بود؛ چنان‌که حسن(ع) را به یحیی‌بن‌زکریا و داشتن [[علم الهی]] در کودکی تشبیه کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۳/۳۲۶.</ref> علی(ع) پس از بازگشت از [[صفین]] وصیت‌نامه‌ای برای فرزند نوشت که در آن فرزند خود را به [[تقوا]]، [[دعا]]، مطالعه و پندگرفتن از تاریخ و شناخت زمانه خویش توجه داد.<ref>نهج البلاغه، ن۳۱، ۴۰۹–۴۱۰.</ref> امام‌حسن(ع) نزد دیگر صحابه پیامبر(ص) نیز از جایگاهی شایسته و ممتاز برخوردار بود.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۳/۲۵۸–۲۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۳/۳۲۲–۳۳۳.</ref>


خط ۶۵: خط ۷۴:


== الگوی جنگ و صلح ==
== الگوی جنگ و صلح ==
[[امام‌خمینی]] تأکید کرده است که علمای بزرگ وظیفه دارند در مبارزه با [[فساد]] و [[ستم]]، راه [[ائمه(ع)]] ازجمله امام‌حسن(ع) را دنبال کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱.</ref> ایشان در دوران [[جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران]] (۱۳۵۹–۱۳۶۷) با بیان دشواری‌های برخاسته از جنگ، به [[مردم]] سفارش کرد از زندگی [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و امام‌مجتبی(ع) عبرت بگیرند و در راه خدا [[مقاومت]] کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵.</ref> اگر برخی مدعیان اسلام در زمان امام‌علی(ع) از آن حضرت جانبداری می‌کردند، چه بسا آن صلح تحمیلی در زمان امام‌حسن(ع) و کشتن و اسارت خاندان پیامبر(ص) در زمان امام‌حسین(ع) پیش نمی‌آمد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۹.</ref> ایشان با اشاره به شهادت [[محمدعلی رجایی]] رئیس‌جمهور و [[محمدرضا باهنر]] نخست‌وزیر به دست [[سازمان مجاهدین خلق]] در هشتم شهریور ۱۳۶۰ اعلام کرد که شهدای صدر اسلام مانند علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و حسن‌بن‌علی(ع) و دیگر ائمه(ع) برتر از شهدای زمان کنونی بودند و آنان عمر خود را برای حفاظت از اسلام به کار بردند و همه چنین وظیفه‌ای دارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۱۳۵.</ref> ایشان مقاومت‌ها و خدمت‌های امام‌حسن(ع) به اسلام را الگوی مردم ایران شمرده و یادآور شده است آن حضرت با خدمت بزرگ خود دولت ستمگر اموی را رسوا ساخت و اسلام را زنده کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref>
[[امام‌خمینی]] تأکید کرده است که علمای بزرگ وظیفه دارند در مبارزه با [[فساد]] و [[ستم]]، راه [[ائمه(ع)]] ازجمله امام‌حسن(ع) را دنبال کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱.</ref> ایشان در دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران|جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران]] (۱۳۵۹–۱۳۶۷) با بیان دشواری‌های برخاسته از جنگ، به [[مردم]] سفارش کرد از زندگی [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و امام‌مجتبی(ع) عبرت بگیرند و در راه خدا [[مقاومت]] کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵.</ref> اگر برخی مدعیان اسلام در زمان امام‌علی(ع) از آن حضرت جانبداری می‌کردند، چه بسا آن صلح تحمیلی در زمان امام‌حسن(ع) و کشتن و اسارت خاندان پیامبر(ص) در زمان امام‌حسین(ع) پیش نمی‌آمد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۹.</ref> ایشان با اشاره به شهادت [[محمدعلی رجایی]] رئیس‌جمهور و [[محمدجواد باهنر]] نخست‌وزیر به دست [[سازمان مجاهدین خلق]] در هشتم شهریور ۱۳۶۰ اعلام کرد که شهدای صدر اسلام مانند علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و حسن‌بن‌علی(ع) و دیگر ائمه(ع) برتر از شهدای زمان کنونی بودند و آنان عمر خود را برای حفاظت از اسلام به کار بردند و همه چنین وظیفه‌ای دارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۱۳۵.</ref> ایشان مقاومت‌ها و خدمت‌های امام‌حسن(ع) به اسلام را الگوی مردم ایران شمرده و یادآور شده است آن حضرت با خدمت بزرگ خود دولت ستمگر اموی را رسوا ساخت و اسلام را زنده کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref>


امام‌خمینی از سوی دیگر، برای دلداری به آن عده از فرماندهان [[دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران|دفاع مقدس]] که از نرسیدن به همه اهداف خود در جنگ تحمیلی ازجمله در [[عملیات بدر]] در اسفند ۱۳۶۳، در هور الهویزه<ref>درودیان، آغاز تا پایان، ۱۰۲–۱۱۶؛ اطلاعات، ۱۱.</ref> ناراحت بودند، به آنان توصیه کرد [[صبر]] پیشه کنند و با اشاره به سیره ائمه(ع) ازجمله امام‌حسن(ع) و امام‌حسین(ع) یادآور شد ائمه معصوم(ع) نیز گاه در رسیدن به مقاصد خود موفق نبودند؛ اما کار برای خدا شکست ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷۸.</ref> از سوی دیگر، در اوج دفاع مردم ایران علیه متجاوزان [[حزب بعث|بعثی]]، برخی به امام‌خمینی سفارش می‌کردند با رژیم متجاوز عراق صلح کند؛ ولی ایشان این سازش را به [[مصلحت]] نمی‌دید و پیشنهاد صلح با [[صدام حسین]] را مانند صلح امام‌حسن(ع)، صلحی تحمیلی از جانب مقدسان می‌دانست و معتقد بود چنان‌که معاویه بر سر پیمان خود با امام‌حسن(ع) نماند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۸–۱۱۹.</ref> صدام حسین نیز بر عهد خود وفادار نخواهد ماند و پاره‌کردن قرارداد صلح ایران با عراق معروف به «قرارداد الجزایر» به وسیله او را شاهد آن شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۲.</ref> با این حال، ایشان در سال ۱۳۶۷ با پدیدآمدن شرایط ناگوار در جنگ تحمیلی، [[قطعنامه ۵۹۸]] و آتش‌بس را پذیرفت و تلخی این اقدام در کام خود را همانند تلخی [[نوشیدن جام زهر]] شمرد.{{ببینید|متن=ببینید|قطعنامه ۵۹۸}}. ایشان پس از پذیرش قطعنامه با اشاره به [[صلح حدیبیه|صلح پیامبر(ص) با مشرکان قریش در حدیبیه]]<ref>مفید، الارشاد، ۱/۱۲۱؛ آل یاسین، صلح امام‌حسن(ع)، ۱۷.</ref> خاطرنشان کرد پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) نیز مأمور به انجام [[تکلیف]] بودند، نه به نتیجه، و پذیرش صلح نیز به معنای عقب‌نشینی از مواضع اصولی نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴–۲۸۵.</ref>
امام‌خمینی از سوی دیگر، برای دلداری به آن عده از فرماندهان [[دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران|دفاع مقدس]] که از نرسیدن به همه اهداف خود در جنگ تحمیلی ازجمله در [[عملیات بدر]] در اسفند ۱۳۶۳، در هور الهویزه<ref>درودیان، آغاز تا پایان، ۱۰۲–۱۱۶؛ اطلاعات، ۱۱.</ref> ناراحت بودند، به آنان توصیه کرد [[صبر]] پیشه کنند و با اشاره به سیره ائمه(ع) ازجمله امام‌حسن(ع) و امام‌حسین(ع) یادآور شد ائمه معصوم(ع) نیز گاه در رسیدن به مقاصد خود موفق نبودند؛ اما کار برای خدا شکست ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷۸.</ref> از سوی دیگر، در اوج دفاع مردم ایران علیه متجاوزان [[حزب بعث|بعثی]]، برخی به امام‌خمینی سفارش می‌کردند با رژیم متجاوز عراق صلح کند؛ ولی ایشان این سازش را به [[مصلحت]] نمی‌دید و پیشنهاد صلح با [[صدام حسین]] را مانند صلح امام‌حسن(ع)، صلحی تحمیلی از جانب مقدسان می‌دانست و معتقد بود چنان‌که معاویه بر سر پیمان خود با امام‌حسن(ع) نماند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۸–۱۱۹.</ref> صدام حسین نیز بر عهد خود وفادار نخواهد ماند و پاره‌کردن قرارداد صلح ایران با عراق معروف به «قرارداد الجزایر» به وسیله او را شاهد آن شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۲.</ref> با این حال، ایشان در سال ۱۳۶۷ با پدیدآمدن شرایط ناگوار در جنگ تحمیلی، [[قطعنامه ۵۹۸]] و آتش‌بس را پذیرفت و تلخی این اقدام در کام خود را همانند تلخی [[نوشیدن جام زهر]] شمرد.{{ببینید|متن=ببینید|قطعنامه ۵۹۸}}. ایشان پس از پذیرش قطعنامه با اشاره به [[صلح حدیبیه|صلح پیامبر(ص) با مشرکان قریش در حدیبیه]]<ref>مفید، الارشاد، ۱/۱۲۱؛ آل یاسین، صلح امام‌حسن(ع)، ۱۷.</ref> خاطرنشان کرد پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) نیز مأمور به انجام [[تکلیف]] بودند، نه به نتیجه، و پذیرش صلح نیز به معنای عقب‌نشینی از مواضع اصولی نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴–۲۸۵.</ref>
خط ۱۵۶: خط ۱۶۵:
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۱۴٬۵۰۰

ویرایش