حجب: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ آذر ۱۴۰۱
خط ۱۷: خط ۱۷:
==حجاب‌های ظلمانی==
==حجاب‌های ظلمانی==
اهل معرفت حجاب‌های ظلمانی متعددی برای قلوب بندگان برشمرده‌اند که عبارت‌اند از:
اهل معرفت حجاب‌های ظلمانی متعددی برای قلوب بندگان برشمرده‌اند که عبارت‌اند از:
# حجاب خودبینی و انانیت: نزد برخى از عارفان، پیروى از [[نفس اماره]] حجاب اعظم خوانده می‌شود <ref>هجویری، کشف‌ المحجوب، 10</ref>. برخى نیز خودپسندی علمى و عملى را حجاب اعظم در حصول [[قرب الهی]] دانسته‌اند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، 107</ref>. امام‌خمینی حجاب خودبینی و انانیت را ظلمانی‌ترین و ضخیم‌ترین حجاب‌ها و زدودن آن را مقدمه و کلیدِ زدودن دیگر حجاب‌ها می‌شمارد <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 7 ـ 8</ref>. به باور ایشان در میان حجاب‏ها، حجاب خودبینی مانع بزرگی بر سر راه رشد و معرفت آدمى است. این حجاب سبب مى‏‌شود انسان خود را بى‌نیاز توهم کند و به آنچه می‌داند قانع و مغرور شود و این خود از دام‌های [[شیطان]] است <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 195</ref>. به باور ایشان با بودن حجابِ انانیت، سالک به مقصد نرسیده و هنوز در راه است <ref>امام‌خمینی، دیوان امام، 248</ref>؛ علاوه بر اینکه خودبینی و خودخواهی با خداخواهی جمع نمی‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 45</ref>. ایشان بر این باور است اگر انسان گرفتار خودبینى و انانیت شود، از حق غافل شده، حجاب‌های غلیظی میان حق و قلب او واقع می‌شود که نور هدایت در آن راه نمی‌یابد و از توفیقات الهی محروم می‌گردد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 543</ref>.
# حجاب خودبینی و انانیت: نزد برخى از عارفان، پیروى از [[نفس اماره]] حجاب اعظم خوانده می‌شود <ref>هجویری، کشف‌ المحجوب، 10.</ref>. برخى نیز خودپسندی علمى و عملى را حجاب اعظم در حصول [[قرب الهی]] دانسته‌اند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، 107.</ref>. امام‌خمینی حجاب خودبینی و انانیت را ظلمانی‌ترین و ضخیم‌ترین حجاب‌ها و زدودن آن را مقدمه و کلیدِ زدودن دیگر حجاب‌ها می‌شمارد <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 7 ـ 8.</ref>. به باور ایشان در میان حجاب‏ها، حجاب خودبینی مانع بزرگی بر سر راه رشد و معرفت آدمى است. این حجاب سبب مى‏‌شود انسان خود را بى‌نیاز توهم کند و به آنچه می‌داند قانع و مغرور شود و این خود از دام‌های [[شیطان]] است <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 195.</ref>. به باور ایشان با بودن حجابِ انانیت، سالک به مقصد نرسیده و هنوز در راه است <ref>امام‌خمینی، دیوان امام، 248.</ref>؛ علاوه بر اینکه خودبینی و خودخواهی با خداخواهی جمع نمی‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 45.</ref>. ایشان بر این باور است اگر انسان گرفتار خودبینى و انانیت شود، از حق غافل شده، حجاب‌های غلیظی میان حق و قلب او واقع می‌شود که نور هدایت در آن راه نمی‌یابد و از توفیقات الهی محروم می‌گردد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 543.</ref>.
# حجاب علم: اهل عرفان [[علم]] را حجاب مشهود و عیان می‌دانند <ref>انصاری ، منازل السائرین، 85؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، 1/294 ـ 295</ref>. امام‌خمینی علم و استدلال را حجاب برای سالک می‌شمارد و تا زمانی که شخص به قدم فکر و استدلال در پى معرفت حق و سیر الى اللّه‏ است، در واقع گرفتار حجاب اکبر و اعظم است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 625؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، 138 ـ 139؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، 18؛ امام‌خمینی، دیوان امام، 212</ref> {{ببینید|متن=ببینید|علم}}. در عین حال ایشان عقیده دارد علم مقدمه [[شهود]] است و علم گرچه حجاب است، بدون ورود در حجاب، زدودن آن هم میسر نیست؛ اما سالک نباید در این حجاب بماند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 457</ref>. ایشان مراتب بالای این حجاب را زمانی می‌داند که شخص آن را برای معارضه و تفاخر بیاموزد که این حجاب اکبر خواهد بود و خطر آن از هر چیز دیگری بیشتر است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 457؛ امام‌خمینی، تقریرات، 3/498 ـ 499؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، 139؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، 18؛ امام‌خمینی، دیوان امام، 204</ref>. امام‌خمینی قائل است تا قلب انسان در حجاب برهان است و از حجاب غلیظ علم برهانى بیرون نیامده، به اولین مرتبه صدیقین نمی‌رسد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 191 ـ 192</ref>.
# حجاب علم: اهل عرفان [[علم]] را حجاب مشهود و عیان می‌دانند <ref>انصاری ، منازل السائرین، 85؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، 1/294 ـ 295.</ref>. امام‌خمینی علم و استدلال را حجاب برای سالک می‌شمارد و تا زمانی که شخص به قدم فکر و استدلال در پى معرفت حق و سیر الى اللّه‏ است، در واقع گرفتار حجاب اکبر و اعظم است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 625؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، 138 ـ 139؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، 18؛ امام‌خمینی، دیوان امام، 212.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|علم}}. در عین حال ایشان عقیده دارد علم مقدمه [[شهود]] است و علم گرچه حجاب است، بدون ورود در حجاب، زدودن آن هم میسر نیست؛ اما سالک نباید در این حجاب بماند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 457.</ref>. ایشان مراتب بالای این حجاب را زمانی می‌داند که شخص آن را برای معارضه و تفاخر بیاموزد که این حجاب اکبر خواهد بود و خطر آن از هر چیز دیگری بیشتر است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 457؛ امام‌خمینی، تقریرات، 3/498 ـ 499؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، 139؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، 18؛ امام‌خمینی، دیوان امام، 204.</ref>. امام‌خمینی قائل است تا قلب انسان در حجاب برهان است و از حجاب غلیظ علم برهانى بیرون نیامده، به اولین مرتبه صدیقین نمی‌رسد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 191 ـ 192.</ref>.
# حجاب کثرات: در نگاه عرفانى، یکى از مهم‌ترین حجاب‏‌ها که مانع رؤیت جمال حق است، کثرات موجود در [[عالم هستى]] است که باعث توهم استقلال موجودات در وجود مى‏‌شوند؛ در حالى‌ که در نظام هستى، [[حقیقت وجود]] تنها برای حق‌تعالی است و تمامی موجودات دیگر نمود و تجلیات وجود بى‌کران اویند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، 107؛ قیصرى، شرح فصوص الحکم، 778؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 2/291 ـ 292</ref>. رفع حجاب کثرت، به قدم‌ نهادن در سیر و سلوک و توجه به [[وحدت]] است که در سفر اول از سیر و سلوک حاصل می‌شود <ref>آملی، المقدمات،‌ 268</ref>. امام‌خمینی نیز کثرات و تعینات را حجاب رؤیتِ محبوب می‌داند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 288</ref>؛ زیرا در هر تعین و تقیدی حجابی ظلمانی و در هر وجود و انّیّتی، حجابی نورانی است <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 289</ref> و انسان که مجموعه همه تعینات و تقیدات است، محجوب به تمام حجاب‌های هفتگانه ظلمانی و حجاب‌های هفت‌گانه نورانی است <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 271</ref>. ایشان بر این باور است توحید حقیقى زمانی نصیب انسان مى‏شود که از این حجاب‌ها بیرون آید <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 327</ref>. در نگاه امام‌خمینی انسان به دلیل اینکه در حجاب کثرت غرق است، از همه موجودات حجاب بیشتری دارد؛ زیرا هیچ موجودی مانند انسان، شدت اشتغال به طبیعت را ندارد، مگر کسانى که حجاب کثرت را پاره کرده و بدون حجاب به شهود جمال حق بار یافته باشند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 256</ref>. به نظر ایشان، تمام حجاب‌ها چه نورانی و چه ظلمانی، به حجاب تعین و کثرات در عوالم برمی‌گردد، به گونه‌ای که اشتغال به این امور و این حجاب، انسان را از توجه به محبوب محروم می‌کند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، 300 ـ 302</ref>. ایشان در تفسیری تأویلی تعبیر «الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ» را در [[سوره حمد]] با محجوبانِ به [[کثرت]] و «الضَّالِّینَ» را با محجوبانِ به وحدت منطبق می‌کند و «الصّراطَ الْمُسْتَقیمَ» را حد وسط میان این دو می‌داند که هیچ‌یک از وحدت بر کثرت و کثرت بر وحدت، بر یکدیگر غلبه ندارند <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، 88</ref>.
# حجاب کثرات: در نگاه عرفانى، یکى از مهم‌ترین حجاب‏‌ها که مانع رؤیت جمال حق است، کثرات موجود در [[عالم هستى]] است که باعث توهم استقلال موجودات در وجود مى‏‌شوند؛ در حالى‌ که در نظام هستى، [[حقیقت وجود]] تنها برای حق‌تعالی است و تمامی موجودات دیگر نمود و تجلیات وجود بى‌کران اویند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، 107؛ قیصرى، شرح فصوص الحکم، 778؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 2/291 ـ 292.</ref>. رفع حجاب کثرت، به قدم‌ نهادن در سیر و سلوک و توجه به [[وحدت]] است که در سفر اول از سیر و سلوک حاصل می‌شود <ref>آملی، المقدمات،‌ 268.</ref>. امام‌خمینی نیز کثرات و تعینات را حجاب رؤیتِ محبوب می‌داند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 288.</ref>؛ زیرا در هر تعین و تقیدی حجابی ظلمانی و در هر وجود و انّیّتی، حجابی نورانی است <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 289.</ref> و انسان که مجموعه همه تعینات و تقیدات است، محجوب به تمام حجاب‌های هفتگانه ظلمانی و حجاب‌های هفت‌گانه نورانی است <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 271.</ref>. ایشان بر این باور است توحید حقیقى زمانی نصیب انسان مى‏شود که از این حجاب‌ها بیرون آید <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 327.</ref>. در نگاه امام‌خمینی انسان به دلیل اینکه در حجاب کثرت غرق است، از همه موجودات حجاب بیشتری دارد؛ زیرا هیچ موجودی مانند انسان، شدت اشتغال به طبیعت را ندارد، مگر کسانى که حجاب کثرت را پاره کرده و بدون حجاب به شهود جمال حق بار یافته باشند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 256.</ref>. به نظر ایشان، تمام حجاب‌ها چه نورانی و چه ظلمانی، به حجاب تعین و کثرات در عوالم برمی‌گردد، به گونه‌ای که اشتغال به این امور و این حجاب، انسان را از توجه به محبوب محروم می‌کند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، 300 ـ 302.</ref>. ایشان در تفسیری تأویلی تعبیر «الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ» را در [[سوره حمد]] با محجوبانِ به [[کثرت]] و «الضَّالِّینَ» را با محجوبانِ به وحدت منطبق می‌کند و «الصّراطَ الْمُسْتَقیمَ» را حد وسط میان این دو می‌داند که هیچ‌یک از وحدت بر کثرت و کثرت بر وحدت، بر یکدیگر غلبه ندارند <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، 88.</ref>.
# حجاب گناهان: بر اساس قرآن <ref>نساء، 155؛ مطففین، 14 ـ 15</ref> و برخی از روایات <ref>کلینی، الکافی، 2/271</ref>، [[گناه]]، حجاب و عامل تیرگى جان آدمى است؛ به گونه‌ای که با ارتکاب گناه در [[قلب انسان]]، نقطه سیاهی پدید مى‌‏آید که اگر [[توبه]] نکند، آن نقطه سیاه افزوده شده تا جایی که همه قلب او را فرا می‌گیرد و دیگر روى رستگارى را نخواهد دید <ref>کلینی، الکافی، 2/271</ref>. اهل معرفت نیز معاصی را سبب حجاب قلب و مانع [[قرب الهی]] و سیر الی الله شمرده‌اند <ref>نسفى، الانسان الکامل، 97</ref>. امام‌خمینى با تأکید بر این مطلب، تحلیلی فلسفی از آن کرده است. به باور ایشان هر یک از اعمال صالح یا سیئات، در ملکوت نفس دارای صورتی مناسب با خود است که [[نفس]] با آن، نورانی و پاکیزه یا ظلمانی و پلید می‌شود و نفس مانند آینه‌ای، حقایق را از عالم بالا دریافت می‌کند و در صورتی که ظلمانی گردد، زنگار زده، نمی‌تواند این حقایق و معارف را دریافت کند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 201</ref>. با حجاب گناهان و کدورت گناه، نمی‌توان حقایق روحانی را درک کرد و این گناهان مانع وصول الی الله است <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، 46 ـ 47</ref> و گناهان ظاهری و باطنی در صورتی که بر قلب سلطه و غلبه یابند، نور فطرت را به‌کلی خاموش می‌کنند و در این صورت درِ [[سعادت]] بر انسان بسته و بر قلب مهر زده می‌شود <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 202</ref>.
# حجاب گناهان: بر اساس قرآن <ref>نساء، 155؛ مطففین، 14 ـ 15.</ref> و برخی از روایات <ref>کلینی، الکافی، 2/271.</ref>، [[گناه]]، حجاب و عامل تیرگى جان آدمى است؛ به گونه‌ای که با ارتکاب گناه در [[قلب انسان]]، نقطه سیاهی پدید مى‌‏آید که اگر [[توبه]] نکند، آن نقطه سیاه افزوده شده تا جایی که همه قلب او را فرا می‌گیرد و دیگر روى رستگارى را نخواهد دید <ref>کلینی، الکافی، 2/271.</ref>. اهل معرفت نیز معاصی را سبب حجاب قلب و مانع [[قرب الهی]] و سیر الی الله شمرده‌اند <ref>نسفى، الانسان الکامل، 97.</ref>. امام‌خمینى با تأکید بر این مطلب، تحلیلی فلسفی از آن کرده است. به باور ایشان هر یک از اعمال صالح یا سیئات، در ملکوت نفس دارای صورتی مناسب با خود است که [[نفس]] با آن، نورانی و پاکیزه یا ظلمانی و پلید می‌شود و نفس مانند آینه‌ای، حقایق را از عالم بالا دریافت می‌کند و در صورتی که ظلمانی گردد، زنگار زده، نمی‌تواند این حقایق و معارف را دریافت کند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 201.</ref>. با حجاب گناهان و کدورت گناه، نمی‌توان حقایق روحانی را درک کرد و این گناهان مانع وصول الی الله است <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، 46 ـ 47.</ref> و گناهان ظاهری و باطنی در صورتی که بر قلب سلطه و غلبه یابند، نور فطرت را به‌کلی خاموش می‌کنند و در این صورت درِ [[سعادت]] بر انسان بسته و بر قلب مهر زده می‌شود <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 202.</ref>.
# حجاب حب دنیا: در روایات [[حبّ دنیا]] اساس و سرآغاز همه گناهان شمرده شده است <ref>کلینی، الکافی، 2/315</ref>. اهل معرفت نیز حب دنیا و مقام را از حجب دانسته و راه رفع آن را دوری جستن از تعلقات دنیا و شهرت‌طلبی شمرده‌اند <ref>ملاصدرا، کسر الاصنام، 222 ـ 223</ref>. امام‌خمینى بر این باور است حب دنیا و مقام حجابى است که انسان را از معرفت حق‌تعالی و انوار جمال و جلال او محروم می‌کند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 127؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، 543</ref> و انسان را از ریاضت‌‏هاى شرعى و عبادات باز می‌دارد و جنبه طبیعتش را تقویت و جنبه روحى و معنوى او را ضعیف مى‏‌کند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 125، 160 و 352؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، 421؛ امام‌خمینی، صحیفه، 520</ref>. ایشان علاقه به جاه و مقام را نیز از حجاب‌هایی می‌داند که اگر بر قلب مسلط شود، موجب خاموش‌شدن [[فطرت الهی]] می‌شود و همه درهای سعادت بر آدمی بسته می‌شود <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 202</ref>. از سوی دیگر، عارفان برخی از حجاب‌ها مانند [[شرک خفی]] <ref>آملی، جامع الاسرار، 87</ref> و [[جهل]] <ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، 3/214</ref> را حجاب اعظم شمرده‌اند. امام‌خمینی نیز حجاب خودبینی و انانیت <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 7 ـ 8</ref> و حجاب علم را حجاب اعظم شمرده است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 625، امام‌خمینی، تفسیر حمد، 138 ـ 140</ref>.
# حجاب حب دنیا: در روایات [[حبّ دنیا]] اساس و سرآغاز همه گناهان شمرده شده است <ref>کلینی، الکافی، 2/315.</ref>. اهل معرفت نیز حب دنیا و مقام را از حجب دانسته و راه رفع آن را دوری جستن از تعلقات دنیا و شهرت‌طلبی شمرده‌اند <ref>ملاصدرا، کسر الاصنام، 222 ـ 223.</ref>. امام‌خمینى بر این باور است حب دنیا و مقام حجابى است که انسان را از معرفت حق‌تعالی و انوار جمال و جلال او محروم می‌کند <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 127؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، 543.</ref> و انسان را از ریاضت‌‏هاى شرعى و عبادات باز می‌دارد و جنبه طبیعتش را تقویت و جنبه روحى و معنوى او را ضعیف مى‏‌کند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 125، 160 و 352؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، 421؛ امام‌خمینی، صحیفه، 520.</ref>. ایشان علاقه به جاه و مقام را نیز از حجاب‌هایی می‌داند که اگر بر قلب مسلط شود، موجب خاموش‌شدن [[فطرت الهی]] می‌شود و همه درهای سعادت بر آدمی بسته می‌شود <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 202.</ref>. از سوی دیگر، عارفان برخی از حجاب‌ها مانند [[شرک خفی]] <ref>آملی، جامع الاسرار، 87.</ref> و [[جهل]] <ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، 3/214.</ref> را حجاب اعظم شمرده‌اند. امام‌خمینی نیز حجاب خودبینی و انانیت <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، 7 ـ 8.</ref> و حجاب علم را حجاب اعظم شمرده است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 625، امام‌خمینی، تفسیر حمد، 138 ـ 140.</ref>.
 
==حجاب‌های نورانی==
==حجاب‌های نورانی==
از حجاب‌هایی که مانع رؤیت جمال حق می‌شود، به حجاب‌های نورانی تعبیر کرده‌اند؛ چنان‌که در [[مناجات شعبانیه]] از آن سخن به میان آمده است: «حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ: تا چشمان قلب، حجاب‌های نوری را بشکافد». در این دعا کمال انقطاع برای بنده طلب می‌شود تا چشمان قلوب به جمال حق روشن گردد و حجاب‌های نورانی را شکافته به معدن عظمت راه یابد و در عز قدس ربوبی معلق شود <ref>ابن‌طاووس، الاقبال الاعمال، 3/299</ref>. امام‌خمینی این انقطاع را انقطاع از «ما سوی‌ الله» <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، 37</ref> و معدن عظمت را همان ضیافت الهی می‌داند <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، 45</ref> که سالک به تجلیات ذاتی غیبی نایل می‌شود و خود را متعلق به عزّ قدس او می‌بیند. در این حال احاطه قیومی حق‌تعالی و فنای ذاتی خود را شهود می‌کند و همه موجودات را ظل و سایه حق می‌بیند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 454</ref>.
از حجاب‌هایی که مانع رؤیت جمال حق می‌شود، به حجاب‌های نورانی تعبیر کرده‌اند؛ چنان‌که در [[مناجات شعبانیه]] از آن سخن به میان آمده است: «حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ: تا چشمان قلب، حجاب‌های نوری را بشکافد». در این دعا کمال انقطاع برای بنده طلب می‌شود تا چشمان قلوب به جمال حق روشن گردد و حجاب‌های نورانی را شکافته به معدن عظمت راه یابد و در عز قدس ربوبی معلق شود <ref>ابن‌طاووس، الاقبال الاعمال، 3/299</ref>. امام‌خمینی این انقطاع را انقطاع از «ما سوی‌ الله» <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، 37</ref> و معدن عظمت را همان ضیافت الهی می‌داند <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، 45</ref> که سالک به تجلیات ذاتی غیبی نایل می‌شود و خود را متعلق به عزّ قدس او می‌بیند. در این حال احاطه قیومی حق‌تعالی و فنای ذاتی خود را شهود می‌کند و همه موجودات را ظل و سایه حق می‌بیند <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، 454</ref>.
۳۹۲

ویرایش