حزب‌الله، جریان فکری شکل‌گرفته در ایران و جهان اسلام بر اساس ارزش‌های اسلامی.

مقدمه

حزب را گروهی از مردم [۱]، گروه دارای قدرت و قاطعیت [۲] و عقیده و گرایش واحد [۳] معنا کرده‌اند. واژه حزب‌الله به معنای گروه، لشکر و یاران خداست [۴] و به مؤمنان، صالحان، حافظان قرآن، مصلحان [۵] و نگهدارندگان و یاری‌کنندگان دین خدا و رسول اکرم(ص) [۶] گفته شده است.

پیشینه

در قرآن کریم واژه «حزب‌الله» دو بار آمده است و آن را کسانی معرفی کرده که به خدا، روز قیامت و پیامبر اکرم(ص) ایمان دارند، خدا را از خود خشنود می‌سازند، از میان دشمنان خدا و پیامبر و اهل ایمان، کسی را به دوستی برنمی‌گزینند [۷] و ولایت خداوند تعالی و پیامبر(ص) و اهل ایمان را پذیرفته‌اند [۸]. حزب‌الله گروهی است که ایمان محکم، تقوا و عمل صالح دارد و در میان خود، دارای اتحاد و همبستگی کامل و آگاهی و آمادگی کافی است [۹]. در برابر حزب‌الله، حزب شیطان و منافقان قرار دارند که تظاهر به اسلام می‌کنند؛ ولی در باطن، با دشمنان خدا پیوند دوستی دارند [۱۰]. واژه «حزب‌الشیطان» نیز دو بار در یک آیه، تکرار شده است [۱۱].

پیامبر اکرم(ص) نزدیکی به خدا و فرستاده او را به منزله پیوستن به حزب‌الله شمرده است [۱۲]. جعفربن‌ابی‌طالب نیز وقتی به همراه مهاجرین دیگر، نزد نجاشی حاکم حبشه رسید، خود و گروه همراه خود را «حزب‌الله» و پیرو پیامبری معرفی کرد که به نیکی، فرمان می‌دهد و از بدی، بازمی‌دارد و به خوش‌رفتاری با همسایه و ارتباط با خویشان و یتیم‌نوازی و پرستیدن خداوند فرامی‌خواند [۱۳].

از مصادیق حزب‌الله در عصر پیامبر اکرم(ص) مؤمنانی بودند که ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را پذیرفته بودند [۱۴]؛ چنان‌که پیامبر(ص) ایشان را معیار شناخت حزب‌الله معرفی کرده است [۱۵]. امیرالمؤمنین(ع) نیز حزب و گروه [۱۶] و شیعیان خود را [۱۷] حزب‌الله شمرده است؛ چنان‌که امام‌صادق(ع)، امامان(ع) و شیعیان آنان را حزب‌الله نامیده است [۱۸]؛ نیز در روایتی یاران اندک و صبور طالوت(ع) که در برابر نوشیدن آب، مقاومت کردند، حزب‌الله معرفی شده‌اند [۱۹].

برخی مصداق عام حزب‌الله را در دوران معاصر، ملت ایران شمرده‌اند که با پیروی از پیامبر(ص) و رهبری امام‌خمینی، تاریخ شاهنشاهی ایران، بلکه تاریخ همه مستضعفان را دگرگون و اسلام را دوباره احیا کردند [۲۰]؛ اما حزب‌الله در مصداق خاص، به آن دسته از انقلابیان مذهبی و معتقد به بینش اسلامی و رهبری روحانیت و در رأس آن امام‌خمینی، گفته شده که به اسلام فقاهتی اعتقاد دارند، اصل ولایت فقیه را ضامن موفقیت انقلاب به شمار می‌آورند، بر حفظ ارزش‌ها اصرار دارند و از شرق و غرب تبرّی می‌جویند و مبارزه با استکبار را تا نابودی آن وظیفه خود می‌دانند [۲۱]. در ادبیات سیاسی معاصر عنوان حزب‌الله نخست درباره گروه‌های مذهبی خیابانی که با اعضای گروه‌های مخالف یعنی ائتلاف رئیس‌جمهور وقت، سیدابوالحسن بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق درگیر می‌شدند، به کار می‌رفت؛ اما پس از بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی در تیرماه ۱۳۶۰، جنبه عمومی یافت و این گرایش در سطح دولت تحکیم شد و دولت خود را دولت حزب‌الله نامید [۲۲]؛ با این حال، نگاه امام‌خمینی به طور عمده ناظر به معنای عام حزب‌الله و مردم معتقد به اسلام و انقلاب بوده است.

شاخصه‌ها

امام‌خمینی در دی‌ماه ۱۳۵۷، درباره معنای حزب‌الله، خاطرنشان کرد که هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار باشد، یک عضو از اعضای حزب‌اللَّه است و تمامی دستورها و خط مشی حزب‌الله را قرآن و اسلام بیان کرده است و این حزب غیر از احزاب متداول امروز دنیاست. ایشان بر همین اساس تمام مردم ایران را در هر سِنی، از زن و مرد که با شعارهای اسلامی با رژیم پهلوی مبارزه می‌کردند، در شمار حزب‌الله معرفی می‌کرد [۲۳] و معتقد بود آنان به خدا ایمان و اخلاص واقعی دارند و همین ویژگی موجب پیروزی آنان در جبهه درونی و بیرونی و جنگ با گروه‌های شیطانی می‌شود [۲۴]. از نظر ایشان همواره دو حزب الهی و شیطانی در عالم، وجود داشته است: حزب‌الله که در راه مستقیم قرار دارد و به سوی خدا و الوهیت و ملکوت دعوت می‌کند و حزب‌های شیطانی که اکثریت را تشکیل می‌دهد و به طبیعت و خود و غیر خدا فرا می‌خواند. ایشان بر اساس این شاخصه‌ها باور داشت انسان می‌تواند با ارزیابی خود، دریابد در کدام یک از این دو حزب قرار دارد [۲۵]؛ همچنین ایشان معیار خوب یا بدبودن هر حزبی را عقیده و اندیشه آن و الهی یا غیر الهی‌بودن آن می‌دانست و معتقد بود همه احزاب و گروه‌ها باید با محور قراردادن رضایت الهی و دعوت به سوی او در شمار حزب‌الله درآیند و اگر اندیشه‌ای غیر از این در سر دارند بدانند که در حزب شیطان قرار گرفته‌اند [۲۶].

امام‌خمینی با این معیارها همه مردم متدین و انقلابی ایران را حزب‌اللهی به شمار می‌آورد [۲۷] و تأسیس احزاب و جبهه‌ها و دسته‌های گوناگون را نشانه وحدت‌نداشتن و دوری از خدا می‌دانست [۲۸] و همگان را به قرارگرفتن زیر پوشش حزب‌الله فرا می‌خواند [۲۹]؛ همچنین به جوانان مؤمن توصیه می‌کرد در حزب واحدی که حزب خداست، وارد شوند،خدا را ناظر بر اعمال خود ببینند، تنها برای خدا کار کنند [۳۰]، پیش از اصلاح دیگران به خودسازی بپردازند و درباره انحراف دوستان و همراهان خود نیز هوشیار باشند [۳۱]. ایشان همچنین احزاب و گروه‌هایی نظیر انجمن اسلامی دانشجویان و حزب جمهوری اسلامی را که در راه انقلاب و اسلام قدم بر می‌داشتند، در شمار عنوان عام حزب‌الله به شمار می‌آورد [۳۲] و در برابر، احزاب و گروه‌هایی نظیر حزب رستاخیز [۳۳]، گروه فرقان، چریک‌های فدایی خلق [۳۴]، حزب دموکرات کردستان [۳۵]، حزب خلق مسلمان [۳۶]، حزب توده، بهائیت [۳۷]، سازمان مجاهدین خلق ایران [۳۸] و حزب بعث عراق [۳۹] را مخالف اسلام و در خط نفاق و حزب شیطان می‌دانست.

وظایف، عملکرد و اهداف

امام‌خمینی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷، در نجف، همگان را به حزب الهی فرا خواند و بر لزوم سازماندهی نهضت و گردهمایی همه جناح‌ها، احزاب و مردم و وحدت و هماهنگی آنان در برابر مشکلاتی که متوجه همه است، دعوت کرد [۴۰]. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در داخل کشور، از همه مردم به‌ویژه جوانان حزب‌اللهی می‌خواست با آنچه در شرع حرام شمرده شده یا بر خلاف مصالح کشور، ملت و نظام اسلامی است، مقابله کنند [۴۱] و در سطح بین‌المللی نیز از آنجا که یکی از وظایف حزب‌الله، آگاهی‌بخشیدن و هدایت‌کردن ملت‌ها است، از همه مسلمانان می‌خواست که با نام حزب‌الله، متحد شوند و اسلام را آن‌گونه که هست، به دنیا عرضه کنند [۴۲]. ایشان با اشاره به آیه ۲۵۷ سوره بقره هدف پیامبران(ع) را بیرون‌کشیدن مردم از حزب شیطان و واردکردن آنان به حزب‌الله و مبدأ نور و روشنایی می‌شمرد [۴۳]؛ چنان‌که بازستاندن حق مستضعفان از مستکبران را وظیفه حزب‌الله می‌دانست [۴۴].

از سوی دیگر، امام‌خمینی نجات کشور را وابسته به حضور جوانان حزب‌اللهی می‌دانست و آنان را پاسداران و صاحبان اصلی انقلاب می‌خواند و از مسئولان می‌خواست که با تشویق و قدردانی و مهرورزی، استعدادهای آنان را شکوفا کنند [۴۵]. ایشان معتقد بود از آنجا که حزب‌الله آمادگی دارد همه وجود خود را برای خدا بدهد، توان ایستادگی در برابر قدرت‌های بزرگ و شکست آنان را پیدا کرده است و این قدرت و توان، از یک نیروی معنوی نشئت می‌گیرد و قدرت‌های شرق و غرب عالم به جهت نگاه مادی‌گرایانه، ناتوان از ارزیابی آن بوده‌اند [۴۶]. ایشان با اشاره به انتشار کتاب آیات شیطانی و اعلان حکم اعدام نویسنده آن از سوی ایشان، از روحانیان و مردم حزب‌اللهی‌ها خواست همواره بر اصول اساسی اسلام و انقلاب پایبند باشند و فریب تحلیل‌های نادرستی که برای زیر پا گذاشتن احکام اسلام ارائه می‌شود، نخورند [۴۷].

سوء استفاده از عنوان حزب‌الله

با توجه به وجود افراد خطاکار و مغرض که به نام حزب‌الله کارهایی خارج از چارچوب و مقررات، انجام می‌دهند [۴۸]، امام‌خمینی به اعضای انجمن‌های اسلامی دانشجویان سفارش می‌کرد مراقب منافقان و منحرفانی باشند که چه بسا با ظاهری صالح و مقید به اسلام، قصد نفوذ دارند [۴۹]. ایشان در دیدار ۱۴ شهریور ۱۳۶۱ با هیئت‌های بازسازی وزارتخانه‌ها و پاکسازی ادارات، وجود چنین هیئت‌هایی را ضروری دانست و تأکید کرد به لحاظ چگونگی کار و انتخاب افراد، باید نهایت دقت صورت گیرد تا افراد مفسد، منافق و فریب‌کار با ظاهری اسلامی و تحت عناوینی چون حزب‌الله، جندالله و طرفداری از اسلام، در این هیئت‌ها نفوذ نکنند [۵۰]. ایشان برای جلوگیری از چنین پیشامدی، بر لزوم بهره‌گیری از نیروهای صالح و مطمئن که مورد تأیید یکی از قوای سه‌گانه یا نهادهای مرتبط باشند، تأکید می‌کرد [۵۱] (ببینید: پاکسازی)؛ از سوی دیگر، به مسئولان هشدار می‌داد که نیروهای حزب‌اللهی را با بهانه‌های بی‌مورد کنار نگذارند و وابستگان رژیم پهلوی را جایگزین آنان نکنند [۵۲].

حزب‌الله در تاریخ معاصر

در تاریخ معاصر ایران، گروهی با الهام‌گرفتن از آیات قرآن، نام حزب‌الله را انتخاب و در سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را به صورت مخفیانه آغاز کرد [۵۳]. این گروه که دفتر و تشکیلات سازماندهی‌شده نداشت، بر مبنای عقیده اسلامی و جهان‌بینی توحیدی عمل می‌کرد و هدف اصلی آن خودسازی فردی و جمعی، مبارزه با رژیم پهلوی و براندازی آن و به دست‌آوردن آمادگی لازم برای مقابله با هر گونه تهدیدِ حکومت پهلوی بود [۵۴]. گروه «حزب‌الله» به منظور تبلیغ و سازندگی، بهره‌برداری از توانایی‌های نیروهای خود، مبارزه با رژیم سلطنتی و شناسایی و جذب افراد مؤمن، فعالیت خود را با کار فکری و آموزشی و بر پایه متون دینی و احادیث و بخش‌هایی از نهج البلاغه آغاز کرد [۵۵].

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جریان عام حزب‌الله یعنی انقلابیان مذهبی و معتقد به تفکر اسلامی، نقش زیادی در به‌ثمرنشاندن انقلاب و رهبری آن داشت [۵۶]. بیشتر نیروهای این جریان که در برابر جناح لیبرال قرار داشت و در جریان جنگ با عراق [۵۷] و انتخاب محمدعلی رجایی به نخست‌وزیری [۵۸]، قدرت را به دست گرفت، طبقات متوسط و پایین جامعه تشکیل می‌دادند؛ نیروهایی که به اعتقادات اسلامی و رهبری روحانیت و در رأس آن، امام‌خمینی معتقد بودند [۵۹] و دیدگاهی ضد استعماری و ضد امپریالیستی داشتند و به‌شدت مخالف فاصله‌گرفتن از سیاست‌های سال‌های نخستین انقلاب بودند [۶۰].

از سوی دیگر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی گروه‌هایی با نام «حزب‌الله» در کشورهای دیگری ازجمله کویت و عربستان سعودی [۶۱] و لبنان آغاز به کار کردند که حزب‌الله لبنان مشهورترین آنهاست؛ این جنبش که متأثر از نهضت امام‌خمینی است، در سال ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۱ش هم‌زمان با اشغال نیمی از خاک لبنان به دست رژیم اسرائیل و جنگ‌های داخلی لبنان به وجود آمد. این گروه بعدها، در سه حوزه جنگ علیه اشغالگری اسرائیل، نیروهای نظامی غرب و دولت امین جُمَیّل که با فشار اسرائیل روی کار آمده بود، وارد عمل شد [۶۲] (ببینید: لبنان). امام‌خمینی همواره مقاومت و ظلم‌ستیزی حزب‌الله لبنان را تحسین و بر حمایت مادی و معنوی جمهوری اسلامی ایران از این گروه تأکید می‌کرد [۶۳].

حزب مستضعفان

امام‌خمینی در پی گسترش جریان حزب‌الله در تمامی جوامع اسلامی و حتی غیر اسلامی و مظلوم جهان بود و براین اساس با پیشنهاد تشکیل حزب مستضعفان، تلاش کرد همه مستضعفان را اعم از مسلمان و غیر مسلمان، با هدف مقابله با قدرت‌های استکباری سامان دهد؛ حزبی که در نگاه گسترده و جهانی ایشان همان حزب‌الله بود [۶۴]. هدف از تشکیل این حزب، از میان‌برداشتن مشکلات مستضعفان جهان با اراده جمعی بود [۶۵]. ایشان این حزب را در مسیر تحقق وعده الهی برای حاکمیت مستضعفان بر زمین به شمار می‌آورد [۶۶] و معتقد بود تأسیس حزب مستضعفان، تمامی مشکلات مسلمانان را رفع خواهد کرد و هیچ قدرتی توان مقابله با آن را نخواهد داشت [۶۷]. ایشان تأسیس این حزب که در واقع تحقق اراده الهی در پیروزی مستضعفان جهان بر مستکبران است [۶۸]، با احزاب محلی و منطقه‌ای که کار خود را درست انجام می‌دهند و توطئه نمی‌کنند، مغایر نمی‌دانست [۶۹] (ببینید: مستضعفان).

پانویس

  1. طریحی، مجمع البحرین، 2/38.
  2. راغب، مفردات الفاظ القرآن، 231.
  3. فراهیدی، کتاب العین، 3/165.
  4. راغب، مفردات الفاظ القرآن، 231.
  5. دهخدا، لغتنامه دهخدا، 6/7823.
  6. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 3/2510.
  7. مجادله، 22.
  8. مائده، 56.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 4/534.
  10. طباطبایی، المیزان، 19/342.
  11. مجادله، 19.
  12. حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد(ص) و اسناد صدر اسلام، 335 ـ 338.
  13. طباطبایی، المیزان، 3/269 ـ 271.
  14. طباطبایی، المیزان، 6/16 ـ 17.
  15. صدوق، الامالی، 123 و 368.
  16. طوسی، 270.
  17. مغربی، شرح الاخبار، 499.
  18. صدوق، التوحید، 166.
  19. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، 1/507.
  20. ← علم‌الهدی، ویژگیهای حزب‌الله، 8.
  21. ← محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، 156.
  22. برزین، جناح‌های سیاسی در ایران از دهه 1360 تا دوم خرداد 1376، 49 ـ 50.
  23. امام‌خمینی، صحیفه، 5/408.
  24. امام‌خمینی، صحیفه، 16/198.
  25. امام‌خمینی، صحیفه، 17/191.
  26. امام‌خمینی، صحیفه، 17/193 ـ 194.
  27. امام‌خمینی، صحیفه، 16/314، 363 و 17/262.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، 5/511.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، 6/295.
  30. امام‌خمینی، صحیفه، 8/269.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، 17/193 ـ 194.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، 15/200 ـ 201؛ 16/166 و 17/111 ـ 112.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، 3/395 و 17/191.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، 11/202 و 526.
  35. امام‌خمینی، صحیفه، 9/311.
  36. امام‌خمینی، صحیفه، 10/308 ـ 309 و 11/170.
  37. امام‌خمینی، صحیفه، 3/487؛ 5/346 و 17/460 ـ 461.
  38. امام‌خمینی، صحیفه، 10/459 ـ 461؛ 11/233 ـ 236 و 12/465 ـ 466، 470 ـ 471.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، 13/237 و 20/222.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، 3/394 ـ 395.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، 21/436.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، 6/295.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، 8/268.
  44. امام‌خمینی، صحیفه، 9/280 و 331.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، 19/150 ـ 151.
  46. امام‌خمینی، صحیفه، 16/314.
  47. امام‌خمینی، صحیفه، 21/291 ـ 292.
  48. کانون نشر انقلاب، 36 ـ 37؛ ← هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، 144 ـ 145، 354 و 454.
  49. امام‌خمینی، صحیفه، 17/111 ـ 112.
  50. امام‌خمینی، صحیفه، 16/473 ـ 475.
  51. امام‌خمینی، صحیفه، 16/474.
  52. امام‌خمینی، صحیفه، 19/151.
  53. ‌شاهی، خاطرات عزت‌شاهی، 110 ـ 111.
  54. شاهی، خاطرات عزت‌شاهی، 110 ـ 111.
  55. احمد، خاطرات احمد احمد، 172 ـ 173.
  56. محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، 156.
  57. محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، 55.
  58. محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، 158.
  59. مظفری، جریان شناسی سیاسی ایران معاصر، 27 ـ 33.
  60. برزین، جناح‌های سیاسی در ایران از دهه 1360 تا دوم خرداد 1376، 55 ـ 56.
  61. اخبار شیعیان، 50.
  62. اسداللهی، جنبش حزب‌الله لبنان، 16.
  63. امام‌خمینی، صحیفه، 20/243 ـ 244، 321، 338 و 486.
  64. امام‌خمینی، صحیفه، 9/331.
  65. امام‌خمینی، صحیفه، 9/280 ـ 281.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، 9/280 ـ 281.
  67. امام‌خمینی، صحیفه، 9/331.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، 9/280.
  69. امام‌خمینی، صحیفه، 9/339.

منابع

  • قرآن کریم.
  • احمد، احمد، خاطرات احمد احمد، به کوشش محسن کاظمی، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • اخبار شیعیان، مجله، شماره ۳۶، ۱۳۸۷ش.
  • اسداللهی، مسعود، جنبش حزب‌الله لبنان، گذشته و حال، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • برزین، سعید، جناح‌های سیاسی در ایران از دهه ۱۳۶۰ تا دوم خرداد ۱۳۷۶، تهران، مرکز، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • حمیدالله، محمد، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد(ص) و اسناد صدر اسلام، ترجمه محمد حسینی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • شاهی، عزت‌الله، خاطرات عزت‌شاهی، به کوشش محسن کاظمی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
  • صدوق، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • علم‌الهدی، سیدحسن، ویژگیهای حزب‌الله، قم، ایمان، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • کانون نشر انقلاب اسلامی، دیدگاه‌های قرآن و نهج البلاغه درباره حزب‌الله، تهران، ۱۳۶۰ش.
  • محمدی، منوچهر، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۷۷ش.
  • مظفری، آیت، جریان شناسی سیاسی ایران معاصر، قم، زمزم هدایت، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • مغربی، نعمان‌بن‌محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار(ع)، تصحیح محمدحسین جلالی حسینی، قم، دفتر انتشارت اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، ۱۳۸۵ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.

فاطمه امانی توانی، «حزب‌الله»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص.