حق: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== واژه‌شناسی ==
== واژه‌شناسی ==
حقّ از ریشه «حقق» در برابر باطل<ref>فراهیدی، العین، ۳/۶؛ ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ۱/۴۱۳؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۰/۴۹؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۴۸.</ref> و به معنای ثابت<ref>← جوهری، الصحاح، ۴/۱۴۶۰.</ref> و مطابق با واقع<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۲۴۶.</ref> آمده‌است. فقیهان و اصولیان گاه حق را در معنای عام و لغوی یعنی ثبوت به کار برده‌اند؛ هرچند موارد آن ممکن است دارای ویژگی‌های خاص باشد؛ مانند اطلاق حق بر خبر صادق به دلیل ثابت‌بودن مضمون آن<ref>← خویی، موسوعة الإمام‌الخویی، ۳۶/۲۹.</ref>؛ از این‌رو در معنای لغوی به هر جعل تأسیسی یا امضایی حق گفته‌اند.<ref>← آل بحرالعلوم، بلغة الفقیه، ۱/۳۳.</ref> فهم دقیق معنای حق با واژگانی مانند [[حکم]]،<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة المکاسب، ۱/۵۵.</ref> سلطنت،<ref>←یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۳/۶۸۸.</ref> [[ملک]]،<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۴/۴۶–۴۷.</ref> عین و منفعت<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۴/۴۶–۴۷.</ref> مرتبط است.<ref>← امام‌خمینی، البیع، ۴/۲۰۱.</ref> [[امام‌خمینی]] حق را امری اعتباری دانسته<ref>امام‌خمینی، البیع، ۴/۲۰.</ref> و ضمن اشاره به تفاوت حق و حکم، حق را قابل اسقاط و قابل دفع با استفاده از شرط ضمن [[عقد]] برشمرده است، مانند شرط‌کردنِ نداشتن حق قسم در ضمن عقد ازدواج؛ اما حکم این‌گونه نیست و نمی‌توان در ضمن عقد، ارث نبردن را شرط کرد؛ زیرا مخالف [[شرع]] و حکم الهی است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۴/۱۶۱.</ref>
حقّ از ریشه «حقق» در برابر باطل<ref>فراهیدی، العین، ۳/۶؛ ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ۱/۴۱۳؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۰/۴۹؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۴۸.</ref> و به معنای ثابت<ref>← جوهری، الصحاح، ۴/۱۴۶۰.</ref> و مطابق با واقع<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۲۴۶.</ref> آمده‌است. فقیهان و اصولیان گاه حق را در معنای عام و لغوی یعنی ثبوت به کار برده‌اند؛ هرچند موارد آن ممکن است دارای ویژگی‌های خاص باشد؛ مانند اطلاق حق بر خبر صادق به دلیل ثابت‌بودن مضمون آن<ref>← خویی، موسوعة الإمام‌الخویی، ۳۶/۲۹.</ref>؛ از این‌رو در معنای لغوی به هر جعل تأسیسی یا امضایی حق گفته‌اند.<ref>← آل بحرالعلوم، بلغة الفقیه، ۱/۳۳.</ref> فهم دقیق معنای حق با واژگانی مانند [[حکم]]،<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة المکاسب، ۱/۵۵.</ref> سلطنت،<ref>←یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۳/۶۸۸.</ref> ملک،<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۴/۴۶–۴۷.</ref> عین و منفعت<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۴/۴۶–۴۷.</ref> مرتبط است.<ref>← امام‌خمینی، البیع، ۴/۲۰۱.</ref> [[امام‌خمینی]] حق را امری اعتباری دانسته<ref>امام‌خمینی، البیع، ۴/۲۰.</ref> و ضمن اشاره به تفاوت حق و حکم، حق را قابل اسقاط و قابل دفع با استفاده از شرط ضمن [[عقد]] برشمرده است، مانند شرط‌کردنِ نداشتن حق قسم در ضمن عقد ازدواج؛ اما حکم این‌گونه نیست و نمی‌توان در ضمن عقد، ارث نبردن را شرط کرد؛ زیرا مخالف [[شرع]] و حکم الهی است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۴/۱۶۱.</ref>


واژه حق در [[فقه]] به صورت مطلق به کار نرفته‌است، بلکه بیشتر در قالب بیان مصادیق است؛ مانند حق [[قضاوت]]<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الامامیه، ۲۵ و ۲۸–۲۹.</ref> و [[حق خیار]]<ref>سید مرتضی، الانتصار فی انفرادات الإمامیه، ۴۶۵، طوسی، المبسوط، ۲/۹۶.</ref> که در آنها حق به متعلق خود که از سنخ فعل است، اضافه شده‌است<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الامامیه، ۳۰.</ref> یا مانند حق تحجیر و حق وصایت که در آن حق به سبب ایجاد خود اضافه شده‌است.<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الامامیه، ۲۹.</ref>
واژه حق در [[فقه]] به صورت مطلق به کار نرفته‌است، بلکه بیشتر در قالب بیان مصادیق است؛ مانند حق [[قضاوت]]<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الامامیه، ۲۵ و ۲۸–۲۹.</ref> و [[خیار|حق خیار]]<ref>سید مرتضی، الانتصار فی انفرادات الإمامیه، ۴۶۵، طوسی، المبسوط، ۲/۹۶.</ref> که در آنها حق به متعلق خود که از سنخ فعل است، اضافه شده‌است<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الامامیه، ۳۰.</ref> یا مانند حق تحجیر و حق وصایت که در آن حق به سبب ایجاد خود اضافه شده‌است.<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الامامیه، ۲۹.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
۱۴٬۷۵۵

ویرایش