خرید و فروش خون: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
خرید و فروش، که در زبان عربی از آن به بیع و شراء تعبیر می‌کنند،<ref>ابن‌اثیر، النهایه، ج۱، ص۱۷۴؛ فیّومی، المصباح المنیر، ص۶۹.</ref> از نظر برخی فقیهان به معنای انتقال اختیاری عین مملوک از شخصی به شخص دیگر است که در مقابل دریافت عوض انجام می‌شود<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۲، ص۲۶۵؛ طوسی، المبسوط، ‏ج۲، ص۷۶؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۵؛ شهید ثانی، فوائد القواعد، ص۵۲۶.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز آن را به مبادله یک مال در برابر مال دیگر تعریف کرده‌است<ref>امام خمینی، البیع، ج۱، ص۳۰ و ۶۸.</ref> خون طبیعی که در بدن انسان‌ها و حیوانات جریان دارد، به خون پاک و نجس و خون حیوانات صاحب نفس سائله یعنی دارای خون جهنده و حیواناتی که خون جهنده ندارند، تقسیم‌شدنی است.
خرید و فروش، که در زبان عربی از آن به بیع و شراء تعبیر می‌کنند،<ref>ابن‌اثیر، النهایه، ج۱، ص۱۷۴؛ فیّومی، المصباح المنیر، ص۶۹.</ref> از نظر برخی فقیهان به معنای انتقال اختیاری عین مملوک از شخصی به شخص دیگر است که در مقابل دریافت عوض انجام می‌شود<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۲، ص۲۶۵؛ طوسی، المبسوط، ‏ج۲، ص۷۶؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۵؛ شهید ثانی، فوائد القواعد، ص۵۲۶.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز آن را به مبادله یک مال در برابر مال دیگر تعریف کرده است<ref>امام‌خمینی، البیع، ج۱، ص۳۰ و ۶۸.</ref> خون طبیعی که در بدن انسان‌ها و حیوانات جریان دارد، به خون پاک و نجس و خون حیوانات صاحب نفس سائله یعنی دارای خون جهنده و حیواناتی که خون جهنده ندارند، تقسیم‌شدنی است.


== پیشینه ==
== پیشینه ==
[[قرآن کریم]] در سه جا به حرمت خوردن خون خارج‌شده از بدن حیوانات تصریح کرده‌است<ref>بقره، ۱۷۳؛ مائده، ۳؛ نحل، ۱۱۵.</ref> تأکید قرآن بر حرمت خون نشان می‌دهد در عصر نزول، خوردن خون در میان عرب جاهلی وجود داشته‌است؛ چنان‌که گزارش‌های مفسران شاهد این مدعاست<ref>سیوطی، الدرالمنثور، ج۲، ص۲۵۶؛ شوکانی، فتح القدیر، ج۲، ص۱۴؛ صادقی، الفرقان، ج۸، ص۴۷–۴۸.</ref>؛ حتی عرب جاهلی گاهی با ایجاد زخم بر روی بدن شتر یا هر حیوان دیگری، خون آن را جمع‌آوری می‌کرد و می‌نوشید.<ref>ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۱۳؛ علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۹، ص۵۹.</ref> تا اینکه قرآن کریم از این عمل نهی فرمود.
[[قرآن کریم]] در سه جا به حرمت خوردن خون خارج‌شده از بدن حیوانات تصریح کرده است<ref>بقره، ۱۷۳؛ مائده، ۳؛ نحل، ۱۱۵.</ref> تأکید قرآن بر حرمت خون نشان می‌دهد در عصر نزول، خوردن خون در میان عرب جاهلی وجود داشته است؛ چنان‌که گزارش‌های مفسران شاهد این مدعاست<ref>سیوطی، الدرالمنثور، ج۲، ص۲۵۶؛ شوکانی، فتح القدیر، ج۲، ص۱۴؛ صادقی، الفرقان، ج۸، ص۴۷–۴۸.</ref>؛ حتی عرب جاهلی گاهی با ایجاد زخم بر روی بدن شتر یا هر حیوان دیگری، خون آن را جمع‌آوری می‌کرد و می‌نوشید.<ref>ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۱۳؛ علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۹، ص۵۹.</ref> تا اینکه قرآن کریم از این عمل نهی فرمود.


بحث از خرید و فروش خون نیز در پی حرمت نوشیدن آن مورد سؤال بوده و در برخی روایات به آن اشاره شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ‏ ص۲۵۳–۲۵۴.</ref> فقیهان پیشین نیز در بحث‌های خود به خرید و فروش خون پرداخته‌اند و این بحث در بیشتر کتب فقیهان پیشین تا فقیهان بعدی پیگیری شده‌است<ref>مفید، ۵۸۹؛ طوسی، النهایه، ۳۶۴؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ج۲، ص۳؛ حلی، علامه، نهایة الإحکام، ج۲، ص۴۶۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۰.</ref>؛ اما در عصر حاضر با توجه به استفاده گسترده از خون انسان در مصارف پزشکی و تزریق آن به بیماران، بحث از خرید و فروش آن با رویکردی جدید مطرح شده‌است. امام‌خمینی نیز در [[تحریر الوسیله]]، زیر عنوان [[مسائل کالبدشکافی]]، به ذکر برخی فروع آن<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۵۹۵.</ref> و در [[المکاسب المحرمه]] در مبحث اکتساب به اعیان نجس، به بررسی تفصیلی حکم مسئله و دلایل آن پرداخته‌است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹، ۵۳–۵۵ و ۵۷–۵۸.</ref>
بحث از خرید و فروش خون نیز در پی حرمت نوشیدن آن مورد سؤال بوده و در برخی روایات به آن اشاره شده است.<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ‏ ص۲۵۳–۲۵۴.</ref> فقیهان پیشین نیز در بحث‌های خود به خرید و فروش خون پرداخته‌اند و این بحث در بیشتر کتب فقیهان پیشین تا فقیهان بعدی پیگیری شده است<ref>مفید، ۵۸۹؛ طوسی، النهایه، ۳۶۴؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ج۲، ص۳؛ حلی، علامه، نهایة الإحکام، ج۲، ص۴۶۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۰.</ref>؛ اما در عصر حاضر با توجه به استفاده گسترده از خون انسان در مصارف پزشکی و تزریق آن به بیماران، بحث از خرید و فروش آن با رویکردی جدید مطرح شده است. امام‌خمینی نیز در [[تحریر الوسیله]]، زیر عنوان [[مسائل کالبدشکافی]]، به ذکر برخی فروع آن<ref>امام‌خمینی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۵۹۵.</ref> و در [[المکاسب المحرمه]] در مبحث اکتساب به اعیان نجس، به بررسی تفصیلی حکم مسئله و دلایل آن پرداخته است.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹، ۵۳–۵۵ و ۵۷–۵۸.</ref>


== حکم خرید و فروش ==
== حکم خرید و فروش ==
آرا و نظرهای متفاوتی دربارهٔ انتفاع بردن و خرید و فروش انواع خون از فقها نقل شده‌است. دربارهٔ خرید و فروش خون نجس که در گذشته فایده بسیاری غیر از خوردن برای آن تصور نمی‌شد، از ظاهر تعابیر بسیاری از فقها، مانند [[شیخ مفید]]،<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۹.</ref> شیخ طوسی در نهایه<ref>طوسی، النهایه، ص۳۶۴.</ref> و محقق حلی<ref>حلی، محقق، شرائع الاسلام، ج۲، ص۳.</ref> بر می‌آید که خرید و فروش اعیان نجسه ازجمله خون حرام است؛ حتی علامه حلی دربارهٔ آن ادعای اجماع کرده و مستند آن را نداشتن منفعت حلال و عین نجس بودن آن دانسته‌است<ref>حلی، علامه، نهایة الإحکام، ج۲، ص۴۶۳.</ref>؛ هرچند برخی تعابیر، مانند کلام [[شیخ طوسی]] در [[مبسوط شیخ طوسی|مبسوط]]<ref>طوسی، مبسوط، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و ابن‌ادریس،<ref>ابن ادریس، تحف العقول، ج۲، ص۲۲۱.</ref> صراحتی در حرمت تکلیفی ندارد و تنها بیانگر عدم جواز بیع است و معمولاً در کلام فقهای بعدی، به‌ویژه متأخران، تنها حرمت وضعی بیع اعیان نجسه، ازجمله خون مطرح شده و برای اثبات چنین حرمتی، علاوه بر اجماع به عموم آیاتی که مردار و خون را حرام دانسته<ref>بقره، ۱۷۳؛ مائده، ۳؛ نحل، ۱۱۵.</ref> و روایاتی که در کنار بعضی اجزای حرام حیوان، از خرید و فروش خون نیز نهی کرده‌اند، ازجمله مرفوعه واسطی<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۵۳.</ref> و روایات دال بر حرمت اکتساب به [[اعیان نجس]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ص۳۳۱.</ref> تمسک شده‌است.<ref>مجاهد طباطبایی، المناهل، ص۲۷۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۰–۱۱.</ref>
آرا و نظرهای متفاوتی دربارهٔ انتفاع بردن و خرید و فروش انواع خون از فقها نقل شده است. دربارهٔ خرید و فروش خون نجس که در گذشته فایده بسیاری غیر از خوردن برای آن تصور نمی‌شد، از ظاهر تعابیر بسیاری از فقها، مانند [[شیخ مفید]]،<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۹.</ref> شیخ طوسی در نهایه<ref>طوسی، النهایه، ص۳۶۴.</ref> و محقق حلی<ref>حلی، محقق، شرائع الاسلام، ج۲، ص۳.</ref> بر می‌آید که خرید و فروش اعیان نجسه ازجمله خون حرام است؛ حتی علامه حلی دربارهٔ آن ادعای اجماع کرده و مستند آن را نداشتن منفعت حلال و عین نجس بودن آن دانسته است<ref>حلی، علامه، نهایة الإحکام، ج۲، ص۴۶۳.</ref>؛ هرچند برخی تعابیر، مانند کلام [[شیخ طوسی]] در [[مبسوط شیخ طوسی|مبسوط]]<ref>طوسی، مبسوط، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و ابن‌ادریس،<ref>ابن ادریس، تحف العقول، ج۲، ص۲۲۱.</ref> صراحتی در حرمت تکلیفی ندارد و تنها بیانگر عدم جواز بیع است و معمولاً در کلام فقهای بعدی، به‌ویژه متأخران، تنها حرمت وضعی بیع اعیان نجسه، ازجمله خون مطرح شده و برای اثبات چنین حرمتی، علاوه بر اجماع به عموم آیاتی که مردار و خون را حرام دانسته<ref>بقره، ۱۷۳؛ مائده، ۳؛ نحل، ۱۱۵.</ref> و روایاتی که در کنار بعضی اجزای حرام حیوان، از خرید و فروش خون نیز نهی کرده‌اند، ازجمله مرفوعه واسطی<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۵۳.</ref> و روایات دال بر حرمت اکتساب به [[اعیان نجس]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ص۳۳۱.</ref> تمسک شده است.<ref>مجاهد طباطبایی، المناهل، ص۲۷۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۰–۱۱.</ref>


امام‌خمینی عموم اجماع‌های دال بر عدم جواز بیع عین نجس را ناظر به بیان حکم وضعی (فساد و بطلان معامله) دانسته‌است، نه [[حکم تکلیفی]] و حرمت شرعی آن<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۴–۲۷.</ref>؛ چنان‌که اجماع موجود در [[نهایة الاحکام|نهایة الإحکام]] را به ملاحظه تعلیل علامه حلی، مبنی بر عدم انتفاع به خون،<ref>حلی، علامه، نهایه الاحکام، ج۲، ص۴۶۳.</ref> ناظر به حرمت وضعی دانسته‌است<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹.</ref> به نظر ایشان در غیر مسکرات دلیل درخور اعتنایی بر حرمت خود معامله وجود ندارد<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹.</ref> با توجه به دلایل یادشده، نظریه معروف میان فقیهان عدم صحت خرید و فروش خون نجس بوده‌است؛ اما دربارهٔ خون پاک کلام صریحی در میان فقهای پیشین وجود ندارد و تنها اطلاق برخی عبارات شاید بتواند خون پاک را نیز شامل شود<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۹؛ طوسی، النهایه، ص۳۶۴)،</ref> تا آنکه علامه حلی به‌صراحت موضوع خرید و فروش خون پاک را طرح کرد و آن را به سبب خباثت خون، صحیح ندانست<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۳۵.</ref> و برخی پس از وی دلیل عدم انتفاع را بر آن افزودند.<ref>عاملی، مفتاح الکرامة، ج۱۲، ص۶۵.</ref>
امام‌خمینی عموم اجماع‌های دال بر عدم جواز بیع عین نجس را ناظر به بیان حکم وضعی (فساد و بطلان معامله) دانسته است، نه [[حکم تکلیفی]] و حرمت شرعی آن<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۴–۲۷.</ref>؛ چنان‌که اجماع موجود در [[نهایة الاحکام|نهایة الإحکام]] را به ملاحظه تعلیل علامه حلی، مبنی بر عدم انتفاع به خون،<ref>حلی، علامه، نهایه الاحکام، ج۲، ص۴۶۳.</ref> ناظر به حرمت وضعی دانسته است<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹.</ref> به نظر ایشان در غیر مسکرات دلیل درخور اعتنایی بر حرمت خود معامله وجود ندارد<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹.</ref> با توجه به دلایل یادشده، نظریه معروف میان فقیهان عدم صحت خرید و فروش خون نجس بوده است؛ اما دربارهٔ خون پاک کلام صریحی در میان فقهای پیشین وجود ندارد و تنها اطلاق برخی عبارات شاید بتواند خون پاک را نیز شامل شود<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۹؛ طوسی، النهایه، ص۳۶۴)،</ref> تا آنکه علامه حلی به‌صراحت موضوع خرید و فروش خون پاک را طرح کرد و آن را به سبب خباثت خون، صحیح ندانست<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۳۵.</ref> و برخی پس از وی دلیل عدم انتفاع را بر آن افزودند.<ref>عاملی، مفتاح الکرامة، ج۱۲، ص۶۵.</ref>


با این حال، موضوع عدم جواز خرید و فروش خون پاک، مورد انکار برخی فقهای متأخر، ازجمله [[شیخ انصاری]] قرار گرفته‌است. به باور وی، در فرض وجود منفعت حلال در خون پاک، خرید و فروش آن جایز خواهد بود و سخن [[علامه حلی]] مبنی بر عدم جواز بیع به این دلیل بوده‌است که غیر از خوردن، منفعتی برای خون پاک تصور نشده‌است<ref>انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۷–۲۸.</ref> همچنین وی دربارهٔ همه اعیان نجسه بر این باور است که معیار اصلی در جواز خرید و فروش داشتن منفعت حلالی است که مورد توجه باشد و تنها مانع ـ که نص و اجماع بر آن دلالت می‌کنند ـ حرمت انتفاع است؛ اما خود نجاست مانع مستقلی نیست.<ref>انصاری المکاسب، ج۱، ص۳۳.</ref> وی برای مدعای خود کلمات بسیاری از فقها را مانند شیخ طوسی،<ref>طوسی، الخلاف، ج۳، ص۱۸۷.</ref> ابن‌زهره،<ref>ابن‌زهره، غنیة النزوع، ص۲۱۴.</ref> علامه حلی<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۲۷–۲۸.</ref> و دیگران<ref>حلی، فخرالمحققین، ایضاح الفوائد، ج۱، ص۴۰۲؛ فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ج۲، ص۵.</ref> گواه می‌گیرد و آنها را با خود هم‌رأی می‌داند.<ref>انصاری، المکاسب، ج۱، ص۳۴–۳۵.</ref>
با این حال، موضوع عدم جواز خرید و فروش خون پاک، مورد انکار برخی فقهای متأخر، ازجمله [[شیخ انصاری]] قرار گرفته است. به باور وی، در فرض وجود منفعت حلال در خون پاک، خرید و فروش آن جایز خواهد بود و سخن [[علامه حلی]] مبنی بر عدم جواز بیع به این دلیل بوده است که غیر از خوردن، منفعتی برای خون پاک تصور نشده است<ref>انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۷–۲۸.</ref> همچنین وی دربارهٔ همه اعیان نجسه بر این باور است که معیار اصلی در جواز خرید و فروش داشتن منفعت حلالی است که مورد توجه باشد و تنها مانع ـ که نص و اجماع بر آن دلالت می‌کنند ـ حرمت انتفاع است؛ اما خود نجاست مانع مستقلی نیست.<ref>انصاری المکاسب، ج۱، ص۳۳.</ref> وی برای مدعای خود کلمات بسیاری از فقها را مانند شیخ طوسی،<ref>طوسی، الخلاف، ج۳، ص۱۸۷.</ref> ابن‌زهره،<ref>ابن‌زهره، غنیة النزوع، ص۲۱۴.</ref> علامه حلی<ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۲۷–۲۸.</ref> و دیگران<ref>حلی، فخرالمحققین، ایضاح الفوائد، ج۱، ص۴۰۲؛ فاضل مقداد، التنقیح الرائع، ج۲، ص۵.</ref> گواه می‌گیرد و آنها را با خود هم‌رأی می‌داند.<ref>انصاری، المکاسب، ج۱، ص۳۴–۳۵.</ref>


با وجود این شیخ انصاری دربارهٔ خون نجس، فرض وجود منفعت حلال را مطرح نمی‌کند. تنها برخی فقهای پس از وی به‌صراحت می‌گویند خرید و فروش خون به‌طور مطلق، پاک باشد یا نجس، اگر دارای منفعت [[حلال]] و درخور اعتنا باشد، جایز است. طرفداران این نظر بیشتر از فقهای معاصرند.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۹۵؛ زین‌الدین، کلمة التقوی، ج۴، ص۸؛ خویی، موسوعة الإمام‌الخوئی، ج۳۵، ص۸۲–۸۳؛ گلپایگانی، مجمع المسائل، ج۲، ص۱۳؛ تبریزی، ارشاد الطالب، ج۱، ص۲۱.</ref>
با وجود این شیخ انصاری دربارهٔ خون نجس، فرض وجود منفعت حلال را مطرح نمی‌کند. تنها برخی فقهای پس از وی به‌صراحت می‌گویند خرید و فروش خون به‌طور مطلق، پاک باشد یا نجس، اگر دارای منفعت [[حلال]] و درخور اعتنا باشد، جایز است. طرفداران این نظر بیشتر از فقهای معاصرند.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۹۵؛ زین‌الدین، کلمة التقوی، ج۴، ص۸؛ خویی، موسوعة الإمام‌الخوئی، ج۳۵، ص۸۲–۸۳؛ گلپایگانی، مجمع المسائل، ج۲، ص۱۳؛ تبریزی، ارشاد الطالب، ج۱، ص۲۱.</ref>


به گفته امام‌خمینی، حرمت خرید و فروش نجاسات، دایرمدار عدم جواز انتفاع به آن است. به باور ایشان، چون در گذشته خون غیر از خوردن، منفعت درخور توجهی دیگر نداشته، در روایات و آثار فقهای متقدم، حکم به حرمت خرید و فروش آن شده‌است<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۵۷.</ref> ایشان اجماع مبنی بر حرمت خرید و فروش خون و دیگر [[اعیان نجس]] را به دلیل مدرکی‌بودن، فاقد حجیت دانسته‌است<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۴۸.</ref> ایشان همچنین مانند برخی دیگر از فقها،<ref>نراقی، مستند الشیعه، ج۷، ص۳۴۵؛ خویی، موسوعة الإمام‌الخوئی، ج۳۵، ص۶–۷ و ۸۳.</ref> روایت تحف العقول را ـ که بر حرمت فروش خون دلالت می‌کند ـ دارای ضعف سندی می‌داند؛ بنابراین نمی‌توان به آن استناد کرد.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۹، ۲۹–۳۰.</ref>
به گفته امام‌خمینی، حرمت خرید و فروش نجاسات، دایرمدار عدم جواز انتفاع به آن است. به باور ایشان، چون در گذشته خون غیر از خوردن، منفعت درخور توجهی دیگر نداشته، در روایات و آثار فقهای متقدم، حکم به حرمت خرید و فروش آن شده است<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۵۷.</ref> ایشان اجماع مبنی بر حرمت خرید و فروش خون و دیگر [[اعیان نجس]] را به دلیل مدرکی‌بودن، فاقد حجیت دانسته است<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۴۸.</ref> ایشان همچنین مانند برخی دیگر از فقها،<ref>نراقی، مستند الشیعه، ج۷، ص۳۴۵؛ خویی، موسوعة الإمام‌الخوئی، ج۳۵، ص۶–۷ و ۸۳.</ref> روایت تحف العقول را ـ که بر حرمت فروش خون دلالت می‌کند ـ دارای ضعف سندی می‌داند؛ بنابراین نمی‌توان به آن استناد کرد.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۹، ۲۹–۳۰.</ref>


دلیل دیگری که برای اثبات حرمت خرید و فروش خون مورد استناد قرار گرفته، [[مرفوعه واسطی]] است که بر اساس آن فروختن هفت چیز از [[حیوانات حلال‌گوشت]]، ازجمله خون تحریم شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۵۳.</ref> به نظر امام‌خمینی، به قرینه روایات دیگر، نهی از فروش خون برای خوردن آن بوده‌است؛ از این‌رو این روایت قادر به اثبات حرمت خرید و فروش خون به گونه مطلق نیست<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۵۷.</ref> همچنین به باور ایشان منظور از تحریم خون در برخی آیات، به دلیل قراین متعددی، ازجمله ذکر خون در کنار مردار و گوشت خوک، تحریم خوردن آنهاست.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۵۴–۵۵.</ref>
دلیل دیگری که برای اثبات حرمت خرید و فروش خون مورد استناد قرار گرفته، [[مرفوعه واسطی]] است که بر اساس آن فروختن هفت چیز از [[حیوانات حلال‌گوشت]]، ازجمله خون تحریم شده است<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۵۳.</ref> به نظر امام‌خمینی، به قرینه روایات دیگر، نهی از فروش خون برای خوردن آن بوده است؛ از این‌رو این روایت قادر به اثبات حرمت خرید و فروش خون به گونه مطلق نیست<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۵۷.</ref> همچنین به باور ایشان منظور از تحریم خون در برخی آیات، به دلیل قراین متعددی، ازجمله ذکر خون در کنار مردار و گوشت خوک، تحریم خوردن آنهاست.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ج۱، ص۵۴–۵۵.</ref>


امام‌خمینی علاوه بر کتاب [[تحریر الوسیله]]، در رساله [[توضیح المسائل امام‌خمینی|توضیح المسائل]] خود نیز به‌صراحت، بهره‌بردن از خون در غیر خوردن و فروختن آن را برای استفاده حلال، مانند فروش خون به بیماران جایز دانسته‌است و بهتر از آن را صلح یا نقل حق اختصاص می‌داند؛ البته به نظر ایشان، در صورت انتقال خون از یک نفر به نفر دیگر، در صورت [[جهل]] به مقدار آن می‌توان مصالحه کرد؛ ولی موافق با احتیاط آن است که پول را در ازای اجازه خون‌گرفتن، بگیرند، بلکه این احتیاط تا حد امکان ترک نشود.<ref>امام‌خمنیی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۵۹۵؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ص۴۶۹.</ref>
امام‌خمینی علاوه بر کتاب [[تحریر الوسیله]]، در رساله [[توضیح المسائل امام‌خمینی|توضیح المسائل]] خود نیز به‌صراحت، بهره‌بردن از خون در غیر خوردن و فروختن آن را برای استفاده حلال، مانند فروش خون به بیماران جایز دانسته است و بهتر از آن را صلح یا نقل حق اختصاص می‌داند؛ البته به نظر ایشان، در صورت انتقال خون از یک نفر به نفر دیگر، در صورت [[جهل]] به مقدار آن می‌توان مصالحه کرد؛ ولی موافق با احتیاط آن است که پول را در ازای اجازه خون‌گرفتن، بگیرند، بلکه این احتیاط تا حد امکان ترک نشود.<ref>امام‌خمنیی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۵۹۵؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ص۴۶۹.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۳۲: خط ۳۲:
* ابن‌اثیر، مبارک‌بن‌محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، تصحیح محمود محمد طناحی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش
* ابن‌اثیر، مبارک‌بن‌محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، تصحیح محمود محمد طناحی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش
* ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق
* ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق
* ابن‌زهره، غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع، قم، مؤسسه امام‌صادق (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق
* ابن‌زهره، غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع، قم، مؤسسه امام‌صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق
* ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول (ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق
* ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق
* ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، تفسیر القرآن العظیم، تصحیح محمد حسین شمس‌الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۹ق
* ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، تفسیر القرآن العظیم، تصحیح محمد حسین شمس‌الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۹ق
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
خط ۴۱: خط ۴۱:
* انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق
* انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق
* تبریزی، میرزاجواد، إرشاد الطالب إلی التعلیق علی المکاسب، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق
* تبریزی، میرزاجواد، إرشاد الطالب إلی التعلیق علی المکاسب، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق
* حلی، فخرالمحققین، محمدبن‌حسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، تحقیق سیدحسین موسوی و دیگران، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۸۷ق
* حلی، فخرالمحققین، محمدبن‌حسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، تحقیق سیدحسین موسوی و دیگران، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۸۷ق
* حلی، محقق، جعفربن‌حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق
* حلی، محقق، جعفربن‌حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق
خط ۶۲: خط ۶۲:
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق
* گلپایگانی، سیدمحمدرضا، مجمع المسائل، تحقیق علی کریمی جهرمی و دیگران، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق
* گلپایگانی، سیدمحمدرضا، مجمع المسائل، تحقیق علی کریمی جهرمی و دیگران، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق
* مجاهد طباطبایی، سیدمحمدبن‌علی، کتاب المناهل، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، بی‌تا
* مجاهد طباطبایی، سیدمحمدبن‌علی، کتاب المناهل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، بی‌تا
* مفید، محمدبن‌محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق
* مفید، محمدبن‌محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق
* نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
<br>
==پیوند به بیرون==
*مهدی نصرتیان اهور، [https://books.khomeini.ir/books/10005/149/ خرید فروش خون]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ۱۴۹-۱۵۱.


== پیوند به بیرون ==
* مهدی نصرتیان اهور، [https://books.khomeini.ir/books/10005/149/ خرید فروش خون]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ۱۴۹–۱۵۱.
[[رده:فقه]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:فقه]]
۱۴٬۷۴۱

ویرایش