دستخط امام‌خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ مرداد ۱۴۰۲
جز
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{اشتباه نشود|خط امام‌خمینی}}
[[پرونده:دستخط امام‌خمینی.png|بندانگشتی]]
'''دستخط امام‌خمینی'''، دستنوشته، امضا و مهر [[امام‌خمینی]] و ملاک اعتبار آن.
'''دستخط امام‌خمینی'''، دستنوشته، امضا و مهر [[امام‌خمینی]] و ملاک اعتبار آن.
امام‌خمینی خط‌شناس و از دوران جوانی اهل بیان و قلم بود. ایشان تا پیش از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، همۀ نوشته‌ها را به دست خود می‌نوشت؛ اما با فزونی مراجعات، برخی از [[شاگردان امام‌خمینی|شاگردان]] که خط خوش داشتند، این مهم را در ایران و نجف به‌عهده گرفتند.
پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، نوشته‌های مهم به املا و انشای امام‌خمینی و بخشی به خط خود ایشان بود. ایشان نوشته‌های خود را به صورت‌های مختلف امضا کرده ‌است و دست‌کم از آغاز دوره [[مرجعیت]] دارای مُهری مخصوص بود.
امام‌خمینی درباره انتساب مطالب به خود، حساسیت ویژه‌ای داشت و ازهمین‌رو ملاک تأیید را تنها صدا، خط و امضای خود، با تصدیق کارشناسان می‌دانست. ایشان به دلیل وجود تهمت‌ها و شبهه‌ها بارها بر [[امانت و امانتداری|امانت‌داری]] [[سیداحمد خمینی]]، وصی خود، تأکید کرد. پس از [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت امام‌خمینی]]، [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی|مؤسسه تنظیم و نشر آثار]]، به تردیدها دربارۀ انتساب دستخط دونامه (دربارۀ [[نهضت آزادی ایران|نهضت آزادی]] و [[حسینعلی منتظری]]) به امام‌خمینی، پاسخ گفت.


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
خط ۱۰: خط ۱۸:


== خط امام‌خمینی ==
== خط امام‌خمینی ==
[[امام‌خمینی]] آموزش خط را از کودکی آغاز کرد. ایشان خط و هنر خوشنویسی را پیش [[آقاحمزه محلاتی]] در [[مدرسه جدید احمدیه]] آموخت.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۳۹/۱؛ بابایی، کارنامه نور، ۲۴۸.</ref> ایشان همچنین خط نستعلیق را نزد برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، مشق می‌کرد<ref>پسندیده، خاطرات آیت‌الله پسندیده، ۲۱۷.</ref> که استاد این خط بود و خود افزون بر آموزش خط در [[تهران]] از [[میرزایحیی‌خان]]،<ref>پسندیده، خاطرات آیت‌الله پسندیده، ۵۱.</ref> در اصفهان خط میرعماد را آموزش دیده بود.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> {{ببینید|استادان امام‌خمینی}} پس از مدتی آموزش، خط امام‌خمینی بسیار شبیه خط برادر خود شد؛ به‌گونه‌ای که تشخیص آنها از هم مشکل بود؛ از همین رو پسندیده از ایشان خواست که خط خود را تغییر دهد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>
[[امام‌خمینی]] آموزش خط را از کودکی آغاز کرد. ایشان خط و هنر خوشنویسی را پیش [[آقاحمزه محلاتی]] در [[مدرسه جدید احمدیه]] آموخت.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۳۹/۱؛ بابایی، کارنامه نور، ۲۴۸.</ref> ایشان همچنین خط نستعلیق را نزد برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، مشق می‌کرد<ref>پسندیده، خاطرات آیت‌الله پسندیده، ۲۱۷.</ref> که استاد این خط بود و خود افزون بر آموزش خط در [[تهران]] از [[میرزایحیی‌خان]]،<ref>پسندیده، خاطرات آیت‌الله پسندیده، ۵۱.</ref> در اصفهان خط میرعماد را آموزش دیده بود.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> {{ببینید|استادان امام‌خمینی}} پس از مدتی آموزش، خط امام‌خمینی بسیار شبیه خط برادر خود شد؛ به‌گونه‌ای که تشخیص آنها از هم مشکل بود؛ از همین رو پسندیده از ایشان خواست که خط خود را تغییر دهد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref>


در گذشته که خودکار و روان‌نویس رایج نبود، امام‌خمینی گفته شده با قلم فرانسه ـ یک مورد تصویر مؤید آن است ـ و پیش از آن با قلم نی می‌نوشت و نمونه‌های خطی ایشان در آن دوران مانند حواشی فصوص الحکم و مصباح الانس، از زیبایی و اتقان برخوردار است. ایشان در خط، به‌ویژه خط ریزِ نستعلیق و شکسته استاد بود و اغلب با خط شکسته نستعلیق می‌نوشت و دستخط ایشان دارای پختگی و زیبایی است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> ایشان در سال‌های بعد از خودکار استفاده نمی‌کرد و با قلم روان‌نویس می‌نوشت.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>
در گذشته که خودکار و روان‌نویس رایج نبود، امام‌خمینی گفته شده با قلم فرانسه ـ یک مورد تصویر مؤید آن است ـ و پیش از آن با قلم نی می‌نوشت و نمونه‌های خطی ایشان در آن دوران مانند حواشی فصوص الحکم و مصباح الانس، از زیبایی و اتقان برخوردار است. ایشان در خط، به‌ویژه خط ریزِ نستعلیق و شکسته استاد بود و اغلب با خط شکسته نستعلیق می‌نوشت و دستخط ایشان دارای پختگی و زیبایی است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> ایشان در سال‌های بعد از خودکار استفاده نمی‌کرد و با قلم روان‌نویس می‌نوشت.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref>


امام‌خمینی افزون بر آنکه خط‌شناس و آگاه از تاریخ و خصوصیات انواع خط بود، مشوّق خط و خوشنویسی نیز بود. ایشان بر این باور بود که خط خوب همیشه از ترک‌ها بوده‌است و در ایران و جهان اسلام، همواره ترکان عثمانی، پیشتاز در خط خوش بوده‌اند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۳.</ref> نوشته‌های ایشان برخلاف گفته برخی،<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> چنان‌که خود این گوینده نیز در جای دیگر اذعان کرده‌است،<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> دارای چرکنویس و پاکنویس بود و اینک مجموعه‌ای از چرکنویس‌های فراوان ایشان، همراه سایر دستنوشته‌های ایشان که در دسترس بوده‌است، در بایگانی [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] موجود است.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>
امام‌خمینی افزون بر آنکه خط‌شناس و آگاه از تاریخ و خصوصیات انواع خط بود، مشوّق خط و خوشنویسی نیز بود. ایشان بر این باور بود که خط خوب همیشه از ترک‌ها بوده‌است و در ایران و جهان اسلام، همواره ترکان عثمانی، پیشتاز در خط خوش بوده‌اند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۳.</ref> نوشته‌های ایشان برخلاف گفته برخی،<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> چنان‌که خود این گوینده نیز در جای دیگر اذعان کرده‌است،<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> دارای چرکنویس و پاکنویس بود و اینک مجموعه‌ای از چرکنویس‌های فراوان ایشان، همراه سایر دستنوشته‌های ایشان که در دسترس بوده‌است، در بایگانی [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] موجود است.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref>


از سوی دیگر، نثر نوشتاری امام‌خمینی به دلیل تنوع، بسته به موضوعات آن، دارای سبک‌های متفاوتی است. در مجموع می‌توان گفت سبک ایشان، مرسل و ساده محاوره‌ای با رگه‌هایی از نثر مسجع و گاه آراسته‌است.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۳.</ref> از ویژگی‌های نثر نوشتاری ایشان تعبیرها و ترکیب‌های زیبا و گاه نوآورانه است؛<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۷.</ref> مانند درخت جهنمی استعمار،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۶۰/۳.</ref> قاموس شهادت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۵.</ref> شهدا در قهقهه مستانه،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۷/۲۱.</ref> مدرسه عشق،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۵/۲۱.</ref> اسلام پابرهنگان، [[اسلام ناب محمدی]]، [[اسلام آمریکایی]]، عارفان مبارزه‌جو و مرفهین بی‌درد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۱.</ref> با گذشت زمان بر پختگی و رسایی نثر امام‌خمینی افزوده شده‌است؛ چنان‌که گفته شده نوشته‌های متأخر ایشان از نظر ادبی شیواتر و از نظر ریتم، آهنگین‌ترند.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده (نسبت زبان و عرفان در شعر امام)، ۳۳۸.</ref> {{ببینید|ادبیات امام‌خمینی}}
از سوی دیگر، نثر نوشتاری امام‌خمینی به دلیل تنوع، بسته به موضوعات آن، دارای سبک‌های متفاوتی است. در مجموع می‌توان گفت سبک ایشان، مرسل و ساده محاوره‌ای با رگه‌هایی از نثر مسجع و گاه آراسته‌است.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۳.</ref> از ویژگی‌های نثر نوشتاری ایشان تعبیرها و ترکیب‌های زیبا و گاه نوآورانه است؛<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۷.</ref> مانند درخت جهنمی استعمار،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۶۰/۳.</ref> قاموس شهادت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۵.</ref> شهدا در قهقهه مستانه،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۷/۲۱.</ref> مدرسه عشق،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۵/۲۱.</ref> اسلام پابرهنگان، [[اسلام ناب محمدی]]، [[اسلام آمریکایی]]، عارفان مبارزه‌جو و مرفهین بی‌درد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۱.</ref> با گذشت زمان بر پختگی و رسایی نثر امام‌خمینی افزوده شده‌است؛ چنان‌که گفته شده نوشته‌های متأخر ایشان از نظر ادبی شیواتر و از نظر ریتم، آهنگین‌ترند.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده (نسبت زبان و عرفان در شعر امام)، ۳۳۸.</ref> {{ببینید|ادبیات امام‌خمینی}}
خط ۲۱: خط ۲۹:
[[امام‌خمینی]] از دوران جوانی اهل بیان و قلم بوده‌است. از ایشان آثار بسیاری در قالب کتاب، رساله، تعلیقه به زبان عربی و فارسی موجود است و ایشان در بخشی از آثار خود تاریخ نگارش اولیه کتاب یا رساله و سپس مرحله پاکنویس‌کردن را ذکر کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۲۱۹؛ امام‌خمینی، کتاب الطهاره، ۴۸۹/۳.</ref> در کنار کتاب‌ها و رساله‌ها می‌توان به [[استفتائات امام‌خمینی|استفتائات]]، [[اجازات امام‌خمینی|اجازات]]، [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|پیام‌ها و اعلامیه‌ها]]  و [[نامه‌های امام‌خمینی|نامه‌ها]] و برخی نوشته‌های دیگر امام‌خمینی اشاره کرد و آنچه در دسترس بوده، در [[صحیفه امام]] گردآوری شده‌است.{{ببینید|صحیفه امام}} یکی از آثاری که امام‌خمینی با خط خود بازنویسی (استنساخ) کرده، اداء المفروض من شرح أرجوزة العروض، در علم عروض نگارش محمدرضا نجفی اصفهانی است و استنساخ این اثر با خط خوش نستعلیق در تاریخ بیست‌وپنجم بهمن ۱۳۰۶ش/ ۱۳۴۶ق به پایان رسیده‌است.<ref>احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیت‌الله العظمی امام‌خمینی، ۲۰</ref> از ایشان گزینش و نسخه‌برداری برخی از [[شعر|اشعار]] و غزلیات دیوان‌های شاعران نیز گزارش شده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، واحد ادبیات، فرهنگ دیوان اشعار امام‌خمینی، بیست‌ویک.</ref> در سال‌های تبعید در عراق، از آنجا که انتشار دست‌نوشته به خط شکسته نستعلیق برای حروف‌چین‌ها در [[نجف اشرف]]، ممکن نبود، [[محمدحسن رحیمیان]] برخی دست‌نوشته‌های امام‌خمینی را برای چاپ، به خط نسخ بازنویسی می‌کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰؛ رحیمیان، گفتگو، ماهنامه یادآور، ۴۵.</ref>
[[امام‌خمینی]] از دوران جوانی اهل بیان و قلم بوده‌است. از ایشان آثار بسیاری در قالب کتاب، رساله، تعلیقه به زبان عربی و فارسی موجود است و ایشان در بخشی از آثار خود تاریخ نگارش اولیه کتاب یا رساله و سپس مرحله پاکنویس‌کردن را ذکر کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۲۱۹؛ امام‌خمینی، کتاب الطهاره، ۴۸۹/۳.</ref> در کنار کتاب‌ها و رساله‌ها می‌توان به [[استفتائات امام‌خمینی|استفتائات]]، [[اجازات امام‌خمینی|اجازات]]، [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|پیام‌ها و اعلامیه‌ها]]  و [[نامه‌های امام‌خمینی|نامه‌ها]] و برخی نوشته‌های دیگر امام‌خمینی اشاره کرد و آنچه در دسترس بوده، در [[صحیفه امام]] گردآوری شده‌است.{{ببینید|صحیفه امام}} یکی از آثاری که امام‌خمینی با خط خود بازنویسی (استنساخ) کرده، اداء المفروض من شرح أرجوزة العروض، در علم عروض نگارش محمدرضا نجفی اصفهانی است و استنساخ این اثر با خط خوش نستعلیق در تاریخ بیست‌وپنجم بهمن ۱۳۰۶ش/ ۱۳۴۶ق به پایان رسیده‌است.<ref>احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیت‌الله العظمی امام‌خمینی، ۲۰</ref> از ایشان گزینش و نسخه‌برداری برخی از [[شعر|اشعار]] و غزلیات دیوان‌های شاعران نیز گزارش شده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، واحد ادبیات، فرهنگ دیوان اشعار امام‌خمینی، بیست‌ویک.</ref> در سال‌های تبعید در عراق، از آنجا که انتشار دست‌نوشته به خط شکسته نستعلیق برای حروف‌چین‌ها در [[نجف اشرف]]، ممکن نبود، [[محمدحسن رحیمیان]] برخی دست‌نوشته‌های امام‌خمینی را برای چاپ، به خط نسخ بازنویسی می‌کرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰؛ رحیمیان، گفتگو، ماهنامه یادآور، ۴۵.</ref>


پس از [[تبعید امام‌خمینی]]، [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک)، در سال ۱۳۴۶ در حمله به خانه و نیز کتابخانه عمومی امام‌خمینی به نام ولی‌عصر (ع)، تمام مدارک و کتاب‌های شخصی ایشان و نیز ۹۸ جعبه محتوی ۷۳۵۰ جلد کتاب چاپی، یک جعبه شامل ۳۴ جلد کتاب خطی و سه جعبه چوبی و مقوایی، حاوی اوراق متفرقه و آلبوم عکس و نامه را ضبط و به ساواک منتقل کرد و امام‌خمینی خود دربارهٔ بخش شخصی آن، خاطرنشان کرده‌است که «در زمان شاه مخلوع به غارت رفته‌است».<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵۲۴/۱۳.</ref> {{ببینید|کتاب و کتاب‌خوانی}} گفته شده ناصر مقدم، از مقامات ارشد ساواک، نسخه‌های اصلی تألیفات امام‌خمینی را که به خط خود ایشان بود، در جایی خاص نگهداری کرده و این مجموعه پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] پیدا شد و به امام‌خمینی بازگردانده شد؛ به‌جز دو تعلیقه ایشان بر فصوص الحکم و مصباح الانس که در سال ۱۳۶۲ توسط یکی از طلبه‌های همدان، از دستفروشی دوره‌گرد که کتاب‌های قدیمی عرضه می‌کرد، شناخته و پیدا شدند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷–۱۷۸.</ref> از سرنوشت نسخه دستنوشت [[شرح چهل حدیث (کتاب)|شرح چهل حدیث]] نیز خبری نیست امام‌خمینی کتاب‌ها و رساله‌های علمی خود را با دست خود می‌نوشت؛ با این حال [[کتاب البیع]] ایشان که در نجف اشرف نوشته شده، پس از نگارش، از سوی برخی شاگردان ایشان پاره‌ای اصلاحات و افزوده‌های جزئی در آن صورت گرفته و ایشان خود با دقت همه این موارد را با دست خود بازبینی کرده‌است. (← کتاب البیع؛ بروجردی).
پس از [[تبعید امام‌خمینی]]، [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک)، در سال ۱۳۴۶ در حمله به خانه و نیز کتابخانه عمومی امام‌خمینی به نام ولی‌عصر (ع)، تمام مدارک و کتاب‌های شخصی ایشان و نیز ۹۸ جعبه محتوی ۷۳۵۰ جلد کتاب چاپی، یک جعبه شامل ۳۴ جلد کتاب خطی و سه جعبه چوبی و مقوایی، حاوی اوراق متفرقه و آلبوم عکس و نامه را ضبط و به ساواک منتقل کرد و امام‌خمینی خود دربارهٔ بخش شخصی آن، خاطرنشان کرده‌است که «در زمان شاه مخلوع به غارت رفته‌است».<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵۲۴/۱۳.</ref> {{ببینید|کتاب و کتاب‌خوانی}} گفته شده ناصر مقدم، از مقامات ارشد ساواک، نسخه‌های اصلی تألیفات امام‌خمینی را که به خط خود ایشان بود، در جایی خاص نگهداری کرده و این مجموعه پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] پیدا شد و به امام‌خمینی بازگردانده شد؛ به‌جز دو تعلیقه ایشان بر فصوص الحکم و مصباح الانس که در سال ۱۳۶۲ توسط یکی از طلبه‌های همدان، از دستفروشی دوره‌گرد که کتاب‌های قدیمی عرضه می‌کرد، شناخته و پیدا شدند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷–۱۷۸.</ref> از سرنوشت نسخه دستنوشت [[شرح چهل حدیث (کتاب)|شرح چهل حدیث]] نیز خبری نیست امام‌خمینی کتاب‌ها و رساله‌های علمی خود را با دست خود می‌نوشت؛ با این حال [[کتاب البیع]] ایشان که در نجف اشرف نوشته شده، پس از نگارش، از سوی برخی شاگردان ایشان پاره‌ای اصلاحات و افزوده‌های جزئی در آن صورت گرفته و ایشان خود با دقت همه این موارد را با دست خود بازبینی کرده‌است.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> {{ببینید|کتاب البیع}}


== نگارش در امور مرجعیت ==
== نگارش در امور مرجعیت ==
واگذاری انشا و نگارش بخشی از امور مربوط به [[مرجعیت]] مانند پاسخ به پرسش‌های فقهی و صدور اجازات، به فرد یا افراد دیگر به عنوان منشی، بسته به نوع نوشته و سلیقه مراجع تقلید و حسب جایگاه آنان از گذشته و همانند دیگر مناصب اجتماعی و سیاسی امری مرسوم بوده‌است. [[امام‌خمینی]] نیز همانند دیگر مراجع تقلید، از آغاز [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] تا زمان [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت]]، به استفتائات مقلدان، از قشرها و طبقات مختلف مردم [[ایران]] و سایر کشورها، پاسخ داده و [[اجازات امام‌خمینی|اجازات]] بسیاری صادر کرده‌است.{{ببینید|مرجعیت امام‌خمینی| استفتائات| اجازات امام‌خمینی}}
واگذاری انشا و نگارش بخشی از امور مربوط به [[مرجعیت]] مانند پاسخ به پرسش‌های فقهی و صدور اجازات، به فرد یا افراد دیگر به عنوان منشی، بسته به نوع نوشته و سلیقه مراجع تقلید و حسب جایگاه آنان از گذشته و همانند دیگر مناصب اجتماعی و سیاسی امری مرسوم بوده‌است. [[امام‌خمینی]] نیز همانند دیگر مراجع تقلید، از آغاز [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] تا زمان [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت]]، به استفتائات مقلدان، از قشرها و طبقات مختلف مردم [[ایران]] و سایر کشورها، پاسخ داده و [[اجازات امام‌خمینی|اجازات]] بسیاری صادر کرده‌است.{{ببینید|مرجعیت امام‌خمینی| استفتائات| اجازات امام‌خمینی}}


امام‌خمینی در سال‌های نخست مرجعیت و پیش از [[قیام پانزده خرداد|نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]، اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها، پاسخ به نامه‌ها و استفتائات و رسید وجوه شرعی را به دست خود می‌نوشت؛<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیت‌الله رسولی محلاتی، ۶۲؛ کریمی، مصاحبه.</ref> اما پس از گسترش مبارزه در سال ۱۳۴۲ و بازداشت، حصر و سپس بازگشت ایشان از تهران به قم {{ببینید|دستگیری امام‌خمینی}} و فزونی مراجعات مردم و علمای تهران و شهرستان‌ها به ایشان، [[دفتر امام‌خمینی]] در [[قم]] تأسیس شد و به پیشنهاد برخی نزدیکان، [[سیدهاشم رسولی محلاتی]]، از [[شاگردان امام‌خمینی]] که خطی خوب و شبیه خط امام‌خمینی داشت و انشای مورد تأیید ایشان را نیز داشت، به همکاری با بیت و دفتر امام‌خمینی دعوت شد و نوشتن پاسخ نامه‌ها، تلگرام‌ها، رسید وجوه شرعی، استفتاها و اجازات در مسائل مالی و امور حسبیه و نوشتن استفتائات بر عهده وی گذاشته شد<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیت‌الله رسولی محلاتی، ۶۲–۶۳؛ رسولی محلاتی، مشکوة، ۱۷۰–۱۷۱؛ رسولی محلاتی، پابه‌پای آفتاب، ۲۸۷/۲؛ رسولی محلاتی، یادآور، ۵۱؛ بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> چنان‌که امام‌خمینی پیش از آن برای نگارش نامه برای علما و شخصیت‌های شهرهای مختلف و تشویق آنان به درخواست از [[سیدحسین بروجردی]] برای هجرت به قم، به دلیل گستردگی بسیار زیاد نامه‌ها که شمار آنها به صدها مورد می‌رسید، از دو نفر از دوستان نزدیک خود، یعنی [[محمدحسین بروجردی]] و [[سیدمحمدصادق لواسانی]] که خطشان شبیه خط ایشان بود، کمک گرفته بود، اما همه نامه‌ها را با امضای خود فرستاد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>
امام‌خمینی در سال‌های نخست مرجعیت و پیش از [[قیام پانزده خرداد|نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]، اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها، پاسخ به نامه‌ها و استفتائات و رسید وجوه شرعی را به دست خود می‌نوشت؛<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیت‌الله رسولی محلاتی، ۶۲؛ کریمی، مصاحبه.</ref> اما پس از گسترش مبارزه در سال ۱۳۴۲ و بازداشت، حصر و سپس بازگشت ایشان از تهران به قم {{ببینید|دستگیری امام‌خمینی}} و فزونی مراجعات مردم و علمای تهران و شهرستان‌ها به ایشان، [[دفتر امام‌خمینی]] در [[قم]] تأسیس شد و به پیشنهاد برخی نزدیکان، [[سیدهاشم رسولی محلاتی]]، از [[شاگردان امام‌خمینی]] که خطی خوب و شبیه خط امام‌خمینی داشت و انشای مورد تأیید ایشان را نیز داشت، به همکاری با بیت و دفتر امام‌خمینی دعوت شد و نوشتن پاسخ نامه‌ها، تلگرام‌ها، رسید وجوه شرعی، استفتاها و اجازات در مسائل مالی و امور حسبیه و نوشتن استفتائات بر عهده وی گذاشته شد<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیت‌الله رسولی محلاتی، ۶۲–۶۳؛ رسولی محلاتی، مشکوة، ۱۷۰–۱۷۱؛ رسولی محلاتی، پابه‌پای آفتاب، ۲۸۷/۲؛ رسولی محلاتی، یادآور، ۵۱؛ بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> چنان‌که امام‌خمینی پیش از آن برای نگارش نامه برای علما و شخصیت‌های شهرهای مختلف و تشویق آنان به درخواست از [[سیدحسین بروجردی]] برای هجرت به قم، به دلیل گستردگی بسیار زیاد نامه‌ها که شمار آنها به صدها مورد می‌رسید، از دو نفر از دوستان نزدیک خود، یعنی [[محمدحسین بروجردی]] و [[سیدمحمدصادق لواسانی]] که خطشان شبیه خط ایشان بود، کمک گرفته بود، اما همه نامه‌ها را با امضای خود فرستاد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref>


پس از درگذشت [[سیدمحسن حکیم]] در سال ۱۳۴۹ و گسترش بیش‌تر مقلدان امام‌خمینی و شمار [[استفتائات امام‌خمینی|استفتائات]] از ایشان، به پیشنهاد بعضی از یاران و شاگردان و موافقت امام‌خمینی، «هیئت استفتا» در [[نجف اشرف]] تشکیل شد و این هیئت وظیفه پاسخگویی به پرسش‌های رسیده را بر اساس مبانی و فتاوای امام‌خمینی برعهده داشت. پاسخ‌ها پس از ملاحظه، تصحیح و تأیید امام‌خمینی، به دست ایشان مُهر و برای سؤال‌کنندگان فرستاده می‌شد<ref>رجایی‌نژاد، آشنایی با اعضای دفتر امام در قم، ۱ و ۳؛ کریمی، مصاحبه.</ref> {{ببینید|استفتائات امام‌خمینی}}. همچنین در نجف کسانی مانند [[محمدحسن رحیمیان|رحیمیان]]، [[اسماعیل فردوسی‌پور]] و [[سیدحمید روحانی]] اعلامیه‌های امام‌خمینی را بازنویسی می‌کردند و ایشان پس از ملاحظه دقیق آنها را امضا می‌کرد.<ref>ناصری، یادآور، ۴۵.</ref> استفتاها به خط [[محمدحسن قدیری]] که بی‌شباهت به خط امام‌خمینی نبود و نیز به خط [[سیدجعفر کریمی]] بود<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> و مجموعه‌ای از پیشنویس این استفتاها به خط کریمی و برخی حواشی اصلاحی و تکمیلی امام‌خمینی در بایگانی دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در [[قم]] موجود است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، موسوعة آثار الامام‌الخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۱.</ref> بخشی از استفتاها نیز با اجازه امام‌خمینی به عنوان دفتر قم پاسخ داده شده و تنها با مهر دفتر استفتائات امضا شده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، موسوعة آثار الامام‌الخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۲.</ref> در برخی موارد مجموعه سه‌جلدی استفتائات از سوی ناشر قبلی دخل و تصرف بی‌جا شده‌است؛ اما [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] هنگام انتشار مجموعه ده‌جلدی استفتائات در [[موسوعة الامام‌الخمینی]]، آن موارد را به حال نخست خود درآورده است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، موسوعة آثار الامام‌الخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۱.</ref>
پس از درگذشت [[سیدمحسن حکیم]] در سال ۱۳۴۹ و گسترش بیش‌تر مقلدان امام‌خمینی و شمار [[استفتائات امام‌خمینی|استفتائات]] از ایشان، به پیشنهاد بعضی از یاران و شاگردان و موافقت امام‌خمینی، «هیئت استفتا» در [[نجف اشرف]] تشکیل شد و این هیئت وظیفه پاسخگویی به پرسش‌های رسیده را بر اساس مبانی و فتاوای امام‌خمینی برعهده داشت. پاسخ‌ها پس از ملاحظه، تصحیح و تأیید امام‌خمینی، به دست ایشان مُهر و برای سؤال‌کنندگان فرستاده می‌شد<ref>رجایی‌نژاد، آشنایی با اعضای دفتر امام در قم، ۱ و ۳؛ کریمی، مصاحبه.</ref> {{ببینید|استفتائات امام‌خمینی}}. همچنین در نجف کسانی مانند [[محمدحسن رحیمیان|رحیمیان]]، [[اسماعیل فردوسی‌پور]] و [[سیدحمید روحانی]] اعلامیه‌های امام‌خمینی را بازنویسی می‌کردند و ایشان پس از ملاحظه دقیق آنها را امضا می‌کرد.<ref>ناصری، یادآور، ۴۵.</ref> استفتاها به خط [[محمدحسن قدیری]] که بی‌شباهت به خط امام‌خمینی نبود و نیز به خط [[سیدجعفر کریمی]] بود<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> و مجموعه‌ای از پیشنویس این استفتاها به خط کریمی و برخی حواشی اصلاحی و تکمیلی امام‌خمینی در بایگانی دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در [[قم]] موجود است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، موسوعة آثار الامام‌الخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۱.</ref> بخشی از استفتاها نیز با اجازه امام‌خمینی به عنوان دفتر قم پاسخ داده شده و تنها با مهر دفتر استفتائات امضا شده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، موسوعة آثار الامام‌الخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۲.</ref> در برخی موارد مجموعه سه‌جلدی استفتائات از سوی ناشر قبلی دخل و تصرف بی‌جا شده‌است؛ اما [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] هنگام انتشار مجموعه ده‌جلدی استفتائات در [[موسوعة الامام‌الخمینی]]، آن موارد را به حال نخست خود درآورده است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، موسوعة آثار الامام‌الخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۱.</ref>


=== پس از انقلاب اسلامی ایران ===
=== پس از انقلاب اسلامی ایران ===
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و تشکیل دفتر امام‌خمینی، در [[قم]]<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> و در [[جماران]]،<ref>امام‌جمارانی، خاطرات، ۱۵۹.</ref> امور سیاسی، احکام و بیانیه‌ها، اخبار و خبرنگاران و اطلاعیه‌های دفتر امام‌خمینی زیر نظر [[سیداحمد خمینی]] بود {{ببینید|دفتر امام‌خمینی}}؛ البته وی نیز چندان اعمال ریاست نمی‌کرد و برای خودش چنین شأنی قائل نبود.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۸.</ref> [[امام‌خمینی]] پس از پیرورزی انقلاب در تأکید بر ماندن [[سیدهاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی]] در دفتر قم ازجمله به شباهت انشا و خط وی با انشا و خط خود اشاره کرده‌است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> در دفتر امام‌خمینی کارها تقسیم می‌شد و وظایف هر فرد مشخص بود. حکم‌ها و نامه‌های کوتاه مانند تبریک‌ها و عزل و نصب‌ها را رسولی محلاتی می‌نوشت و امام‌خمینی آن را می‌خواند و تأیید و امضا می‌کرد.<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref>
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و تشکیل دفتر امام‌خمینی، در [[قم]]<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> و در [[جماران]]،<ref>امام‌جمارانی، خاطرات، ۱۵۹.</ref> امور سیاسی، احکام و بیانیه‌ها، اخبار و خبرنگاران و اطلاعیه‌های دفتر امام‌خمینی زیر نظر [[سیداحمد خمینی]] بود {{ببینید|دفتر امام‌خمینی}}؛ البته وی نیز چندان اعمال ریاست نمی‌کرد و برای خودش چنین شأنی قائل نبود.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۸.</ref> [[امام‌خمینی]] پس از پیرورزی انقلاب در تأکید بر ماندن [[سیدهاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی]] در دفتر قم ازجمله به شباهت انشا و خط وی با انشا و خط خود اشاره کرده‌است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> در دفتر امام‌خمینی کارها تقسیم می‌شد و وظایف هر فرد مشخص بود. حکم‌ها و نامه‌های کوتاه مانند تبریک‌ها و عزل و نصب‌ها را رسولی محلاتی می‌نوشت و امام‌خمینی آن را می‌خواند و تأیید و امضا می‌کرد.<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref>


احکام و پیام‌ها و نامه‌های مهم به املا و انشای امام‌خمینی و بخشی به خط خود ایشان بود و در صورت نیاز، رسولی محلاتی آن را بدون هیچ اصلاحی بازنویسی می‌کرد و امام‌خمینی آن را می‌دید و امضا می‌کرد؛<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> چنان‌که نامه ایشان به [[میخائیل گورباچف]] یا پیام ایشان پس از ترور [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در سال ۱۳۵۸ به خط رسولی محلاتی است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> ده‌ها پیام به سران کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به دست رسولی محلاتی و [[محمدحسن رحیمیان|رحیمیان]] نوشته شده‌است.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۲.</ref> نگارش اولیه پیام‌ها همه به دست خود امام‌خمینی بود که با دقت می‌نوشت ولی در برگه‌های متفرق و گاه دارای خط‌خوردگی بود و در اواخر نیز دست ایشان کمی می‌لرزید؛<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> چنان‌که نگارش پیام‌های طولانی گاه چند روز یا چند هفته به درازا می‌کشید و هرچند خط‌خوردگی کمتری داشت، اما اضافاتی داشت که در حواشی و در برگه‌های متفرقه بود و باید بازنویسی می‌شد. بیش‌تر این بازنویسی‌ها به دست رسولی محلاتی و برخی نیز به دست رحیمیان صورت گرفته‌است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸؛ رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref>
احکام و پیام‌ها و نامه‌های مهم به املا و انشای امام‌خمینی و بخشی به خط خود ایشان بود و در صورت نیاز، رسولی محلاتی آن را بدون هیچ اصلاحی بازنویسی می‌کرد و امام‌خمینی آن را می‌دید و امضا می‌کرد؛<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> چنان‌که نامه ایشان به [[میخائیل گورباچف]] یا پیام ایشان پس از ترور [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در سال ۱۳۵۸ به خط رسولی محلاتی است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> ده‌ها پیام به سران کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به دست رسولی محلاتی و [[محمدحسن رحیمیان|رحیمیان]] نوشته شده‌است.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۲.</ref> نگارش اولیه پیام‌ها همه به دست خود امام‌خمینی بود که با دقت می‌نوشت ولی در برگه‌های متفرق و گاه دارای خط‌خوردگی بود و در اواخر نیز دست ایشان کمی می‌لرزید؛<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> چنان‌که نگارش پیام‌های طولانی گاه چند روز یا چند هفته به درازا می‌کشید و هرچند خط‌خوردگی کمتری داشت، اما اضافاتی داشت که در حواشی و در برگه‌های متفرقه بود و باید بازنویسی می‌شد. بیش‌تر این بازنویسی‌ها به دست رسولی محلاتی و برخی نیز به دست رحیمیان صورت گرفته‌است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸؛ رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref>


=== اجازه‌نامه‌ها ===
=== اجازه‌نامه‌ها ===
امام‌خمینی، به دلیل مقام [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] و زعامت دینی، اجازه‌های بسیاری نیز در موضوع رسیدگی به امور حسبیه و گاه برای روایت حدیث، برای روحانیان و دیگر افراد واجد شرایط صادر کرده‌است {{ببینید|اجازات امام‌خمینی}} و همه آنها به خط امام‌خمینی نیست.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> نگارش اجازه‌ها پیش از دوره [[نجف]] به دست خود ایشان بود و شماری نیز به دست رسولی محلاتی و [[محمد محمدی گیلانی]] نوشته شده‌است<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> و پس از آن، اجازات و احکام [[امامان جمعه منصوب امام‌خمینی|امامان جمعه]] بر عهده [[حسن صانعی]]، رسولی محلاتی و رحیمیان بود؛<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> چنان‌که اجازه به [[سیدحسن نصرالله]] را رسولی محلاتی نوشته‌است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref>
امام‌خمینی، به دلیل مقام [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] و زعامت دینی، اجازه‌های بسیاری نیز در موضوع رسیدگی به امور حسبیه و گاه برای روایت حدیث، برای روحانیان و دیگر افراد واجد شرایط صادر کرده‌است {{ببینید|اجازات امام‌خمینی}} و همه آنها به خط امام‌خمینی نیست.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> نگارش اجازه‌ها پیش از دوره [[نجف]] به دست خود ایشان بود و شماری نیز به دست رسولی محلاتی و [[محمد محمدی گیلانی]] نوشته شده‌است<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> و پس از آن، اجازات و احکام [[امامان جمعه منصوب امام‌خمینی|امامان جمعه]] بر عهده [[حسن صانعی]]، رسولی محلاتی و رحیمیان بود؛<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> چنان‌که اجازه به [[سیدحسن نصرالله]] را رسولی محلاتی نوشته‌است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref>


گاه نیز دیگران مانند [[سیداحمد خمینی]] مشارکت داشتند؛ به عنوان نمونه امام‌خمینی پیام مبسوط خود در ۹ اسفند ۱۳۵۷ را که در آستانه ترک [[تهران]] به سوی قم در خانه داماد خود [[محمود بروجردی]] نوشته،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۱/۶–۲۶۶.</ref> به صورت پیش‌نویس نوشته و سیداحمدخمینی و برخی نزدیکان دیگر آن را نهایی کرده‌اند و امام‌خمینی امضا کرده‌است؛<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> چنان‌که حکم اعدام [[سلمان رشدی]]، به دلیل فوریت آن فاقد دستنوشته و امضای ایشان است و تنها با اعلام به [[رادیو]] و [[تلویزیون]] منتشر شده‌است.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> دستخط سیداحمد خمینی خوب بود ولی چندان شبیه خط امام‌خمینی نبود و با تمرین زیاد در این اواخر تا اندازه‌ای شبیه خط ایشان شده بود.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> از این‌رو مجموعه پیام‌ها، احکام، اجازات، استفتاها و مانند آن از گذشته تا سال‌های پایانی عمر امام‌خمینی، از نظر نگارش وضع یکسانی نداشته و همه آنها به خط امام‌خمینی نبوده‌است، هرچند همه آنها به امضا یا مهر یا امضا و مهر ایشان بوده‌است.
گاه نیز دیگران مانند [[سیداحمد خمینی]] مشارکت داشتند؛ به عنوان نمونه امام‌خمینی پیام مبسوط خود در ۹ اسفند ۱۳۵۷ را که در آستانه ترک [[تهران]] به سوی قم در خانه داماد خود [[محمود بروجردی]] نوشته،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۱/۶–۲۶۶.</ref> به صورت پیش‌نویس نوشته و سیداحمدخمینی و برخی نزدیکان دیگر آن را نهایی کرده‌اند و امام‌خمینی امضا کرده‌است؛<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> چنان‌که حکم اعدام [[سلمان رشدی]]، به دلیل فوریت آن فاقد دستنوشته و امضای ایشان است و تنها با اعلام به [[رادیو]] و [[تلویزیون]] منتشر شده‌است.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> دستخط سیداحمد خمینی خوب بود ولی چندان شبیه خط امام‌خمینی نبود و با تمرین زیاد در این اواخر تا اندازه‌ای شبیه خط ایشان شده بود.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> از این‌رو مجموعه پیام‌ها، احکام، اجازات، استفتاها و مانند آن از گذشته تا سال‌های پایانی عمر امام‌خمینی، از نظر نگارش وضع یکسانی نداشته و همه آنها به خط امام‌خمینی نبوده‌است، هرچند همه آنها به امضا یا مهر یا امضا و مهر ایشان بوده‌است.


== امضای امام‌خمینی ==
== امضای امام‌خمینی ==
خط ۵۰: خط ۵۸:
پس از انتقال امام‌خمینی به عراق، در مهر ۱۳۴۴، ایشان کسی (ظاهراً عبدالعلی قرهی) را پیش همسر خود فرستاد که «امانت» را به او بدهد و ثقفی آن را در حالی‌که گیرنده در دستمالی پیچیده بود، تحویل وی داد؛ در حالی‌که نمی‌دانست مهر امام‌خمینی است و بعدها امام‌خمینی از همسر خود بابت آن تشکر کرد.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجه‌ای دیگر، ۲۷۰–۲۷۱.</ref> پس از آن اشراقی که عهده‌دار امور بیت امام‌خمینی در قم بود، به [[سیدهاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی]] مأموریت داد تا مُهر و اسناد ضروری امام‌خمینی را که به دست قرهی از اعضای بیت در حال انتقال به عراق بود، برای رعایت احتیاط و آشنانبودن وی به زبان عربی، در [[خرمشهر]] از وی گرفته و به امام‌خمینی برساند. رسولی محلاتی که قرهی نیز وی را همراهی می‌کرد، خود را یک روز پس از ورود امام‌خمینی به [[کربلا]] به ایشان رساند و آنها را تحویل ایشان داد و همراه ایشان به [[نجف]] رفت و پس از سه ماه با توجه به قرار حضور [[خانواده امام‌خمینی]] به نجف، به [[ایران]] برگشت.<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیت‌الله رسولی محلاتی، ۷۹–۹۶؛ رسولی محلاتی، یادآور، ۵۴–۵۵.</ref>
پس از انتقال امام‌خمینی به عراق، در مهر ۱۳۴۴، ایشان کسی (ظاهراً عبدالعلی قرهی) را پیش همسر خود فرستاد که «امانت» را به او بدهد و ثقفی آن را در حالی‌که گیرنده در دستمالی پیچیده بود، تحویل وی داد؛ در حالی‌که نمی‌دانست مهر امام‌خمینی است و بعدها امام‌خمینی از همسر خود بابت آن تشکر کرد.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجه‌ای دیگر، ۲۷۰–۲۷۱.</ref> پس از آن اشراقی که عهده‌دار امور بیت امام‌خمینی در قم بود، به [[سیدهاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی]] مأموریت داد تا مُهر و اسناد ضروری امام‌خمینی را که به دست قرهی از اعضای بیت در حال انتقال به عراق بود، برای رعایت احتیاط و آشنانبودن وی به زبان عربی، در [[خرمشهر]] از وی گرفته و به امام‌خمینی برساند. رسولی محلاتی که قرهی نیز وی را همراهی می‌کرد، خود را یک روز پس از ورود امام‌خمینی به [[کربلا]] به ایشان رساند و آنها را تحویل ایشان داد و همراه ایشان به [[نجف]] رفت و پس از سه ماه با توجه به قرار حضور [[خانواده امام‌خمینی]] به نجف، به [[ایران]] برگشت.<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیت‌الله رسولی محلاتی، ۷۹–۹۶؛ رسولی محلاتی، یادآور، ۵۴–۵۵.</ref>


امام‌خمینی جز برهه‌ای اندک که مهر ایشان در اختیار هیئت استفتا بود، همه موارد استفتاها را خود مهر می‌کرد<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> یا پس از مطالعه در حضور ایشان مهر می‌شد.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> برخی استفتاها را نیز فقط امضا کرده‌است. مهر امام‌خمینی ازجمله وسایل شخصی ایشان است که اینک در بایگانی مؤسسه نگهداری می‌شود.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>
امام‌خمینی جز برهه‌ای اندک که مهر ایشان در اختیار هیئت استفتا بود، همه موارد استفتاها را خود مهر می‌کرد<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> یا پس از مطالعه در حضور ایشان مهر می‌شد.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> برخی استفتاها را نیز فقط امضا کرده‌است. مهر امام‌خمینی ازجمله وسایل شخصی ایشان است که اینک در بایگانی مؤسسه نگهداری می‌شود.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref>


== درخواست‌های متعدد دستخط ==
== درخواست‌های متعدد دستخط ==
خط ۷۷: خط ۸۵:
افزون بر اینکه امام‌خمینی در پاسخ یادشده به فرزند خود، انتشار در روزنامه‌های کثیرالانتشار یا شهادت دو نفر عادل خالی از گرایش به احزاب و جریان‌ها را نیز ملاک شمرده‌است و طبعاً میان مجموع ملاک‌های یادشده، نمی‌تواند ناسازگاری و تهافت وجود داشته باشد؛ از این‌رو یا باید اموری چون گواهی افراد عادل را به ملاکی که در وصیت‌نامه آمده، افزود، یا پذیرفت که مقصود امام‌خمینی از عطف «امضا» به «خط»، تقیید و ضمیمه نیست، بلکه تخییر و به صورت «منع خلوّ» است و ایشان تأکیدی بر اینکه باید تمام نوشته‌های منسوب به ایشان افزون بر امضا به خط ایشان نیز باشد، ندارد و گرنه این امر با روش ایشان از آغاز [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] تا پایان زندگی و حتی سال‌ها پیش از آن، به هیچ رو سازگاری نخواهد داشت؛ زیرا عقلایی و قابل پذیرش نیست که امام‌خمینی خواسته باشد با چنین تقییدی بخش زیادی از اسناد موجود خود را که از گذشته دور تا سال‌های پایانی عمر خود، تنها به خط ایشان است یا به امضا یا مهر ایشان رسیده‌است، از اعتبار بیندازد؛ در حالی‌که حتی حضور [[سیدهاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی]] در بیت ایشان از آغاز به دلیل تقارب خط وی با دستخط ایشان بوده‌است و بیش‌تر پاسخ‌های ایشان به استفتاها نه به خط ایشان است و نه به امضای ایشان، بلکه تنها با مهر ایشان اعتبار یافته‌است.
افزون بر اینکه امام‌خمینی در پاسخ یادشده به فرزند خود، انتشار در روزنامه‌های کثیرالانتشار یا شهادت دو نفر عادل خالی از گرایش به احزاب و جریان‌ها را نیز ملاک شمرده‌است و طبعاً میان مجموع ملاک‌های یادشده، نمی‌تواند ناسازگاری و تهافت وجود داشته باشد؛ از این‌رو یا باید اموری چون گواهی افراد عادل را به ملاکی که در وصیت‌نامه آمده، افزود، یا پذیرفت که مقصود امام‌خمینی از عطف «امضا» به «خط»، تقیید و ضمیمه نیست، بلکه تخییر و به صورت «منع خلوّ» است و ایشان تأکیدی بر اینکه باید تمام نوشته‌های منسوب به ایشان افزون بر امضا به خط ایشان نیز باشد، ندارد و گرنه این امر با روش ایشان از آغاز [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] تا پایان زندگی و حتی سال‌ها پیش از آن، به هیچ رو سازگاری نخواهد داشت؛ زیرا عقلایی و قابل پذیرش نیست که امام‌خمینی خواسته باشد با چنین تقییدی بخش زیادی از اسناد موجود خود را که از گذشته دور تا سال‌های پایانی عمر خود، تنها به خط ایشان است یا به امضا یا مهر ایشان رسیده‌است، از اعتبار بیندازد؛ در حالی‌که حتی حضور [[سیدهاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی]] در بیت ایشان از آغاز به دلیل تقارب خط وی با دستخط ایشان بوده‌است و بیش‌تر پاسخ‌های ایشان به استفتاها نه به خط ایشان است و نه به امضای ایشان، بلکه تنها با مهر ایشان اعتبار یافته‌است.


این نکته مهمی است که افزون بر بیان یادشده، [[مسیح بروجردی]]، نوه امام‌خمینی نیز که خود از نزدیک شاهد بوده و نیز به نقل از خاطرات پدر خود، [[محمود بروجردی]] {{ببینید|خانواده امام‌خمینی}} که در [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] وجود دارد، بر آن تأکید کرد. وی همچنین خاطرنشان ساخت که امام‌خمینی افزون بر دقت در سخنرانی‌ها و نوشته‌ها و پیام‌های خود، هنگام انتشار آنها از طریق [[رادیو]] و [[تلویزیون]] یا روزنامه‌ها نیز با دقت دنبال می‌کرد، آنها را گوش می‌کرد یا می‌خواند و پیگیر بود که مطالب به درستی بازگو شده باشد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>
این نکته مهمی است که افزون بر بیان یادشده، [[مسیح بروجردی]]، نوه امام‌خمینی نیز که خود از نزدیک شاهد بوده و نیز به نقل از خاطرات پدر خود، [[محمود بروجردی]] {{ببینید|خانواده امام‌خمینی}} که در [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] وجود دارد، بر آن تأکید کرد. وی همچنین خاطرنشان ساخت که امام‌خمینی افزون بر دقت در سخنرانی‌ها و نوشته‌ها و پیام‌های خود، هنگام انتشار آنها از طریق [[رادیو]] و [[تلویزیون]] یا روزنامه‌ها نیز با دقت دنبال می‌کرد، آنها را گوش می‌کرد یا می‌خواند و پیگیر بود که مطالب به درستی بازگو شده باشد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref>


بر این اساس، حتی اگر انتساب برخی نوشته‌ها یا مطالب [[امام‌خمینی]] که از سوی برخی طرف‌های دارای نفع، مورد مناقشه و پرسش قرار گرفته‌است، از نظر خط‌شناسی نیز احراز نشود که به خط خود ایشان است یا حتی احراز گردد که به خط ایشان نیست، همان احراز اصالت و درستی امضا در نسخه اصلی یا شهادت شهود یا راه‌های علمی دیگر، در اثبات انتساب این دست مطالب کفایت می‌کند و نمی‌توان تنها به ظاهر بدوی نوشته ایشان در پایان [[وصیتنامه امام‌خمینی|وصیتنامه]] بسنده و استناد کرد. افزون بر اینکه چارچوب‌های مدیریتی امام‌خمینی در بیت و دفتر ایشان و مناسبات حاکم بر آن، به گونه‌ای بوده‌است که هیچ زمینه‌ای برای اقدام‌های خودسرانه و دخل و تصرف‌های احتمالی در امور بیت و دفتر، ازجمله نوشته‌های ایشان در داخل دفتر و بیت ایشان باقی نمی‌گذاشت و شواهد این واقعیت در منابع موجود مرتبط به ایشان کم نیست و آنچه ایشان بر آن به عنوان ملاک درستی انتساب تأکید داشت، عمدتاً برای نفی برخی مطالبی بود که افراد یا جریان‌هایی دیگر به ایشان نسبت می‌دادند و برای جلوگیری از چنین نسبت‌هایی در آینده بود.
بر این اساس، حتی اگر انتساب برخی نوشته‌ها یا مطالب [[امام‌خمینی]] که از سوی برخی طرف‌های دارای نفع، مورد مناقشه و پرسش قرار گرفته‌است، از نظر خط‌شناسی نیز احراز نشود که به خط خود ایشان است یا حتی احراز گردد که به خط ایشان نیست، همان احراز اصالت و درستی امضا در نسخه اصلی یا شهادت شهود یا راه‌های علمی دیگر، در اثبات انتساب این دست مطالب کفایت می‌کند و نمی‌توان تنها به ظاهر بدوی نوشته ایشان در پایان [[وصیتنامه امام‌خمینی|وصیتنامه]] بسنده و استناد کرد. افزون بر اینکه چارچوب‌های مدیریتی امام‌خمینی در بیت و دفتر ایشان و مناسبات حاکم بر آن، به گونه‌ای بوده‌است که هیچ زمینه‌ای برای اقدام‌های خودسرانه و دخل و تصرف‌های احتمالی در امور بیت و دفتر، ازجمله نوشته‌های ایشان در داخل دفتر و بیت ایشان باقی نمی‌گذاشت و شواهد این واقعیت در منابع موجود مرتبط به ایشان کم نیست و آنچه ایشان بر آن به عنوان ملاک درستی انتساب تأکید داشت، عمدتاً برای نفی برخی مطالبی بود که افراد یا جریان‌هایی دیگر به ایشان نسبت می‌دادند و برای جلوگیری از چنین نسبت‌هایی در آینده بود.
خط ۹۳: خط ۱۰۱:


== تشکیل مؤسسه ==
== تشکیل مؤسسه ==
در پی حکم امام‌خمینی، سیداحمد خمینی بر مبنای طرحی که کلیات آن مورد موافقت امام‌خمینی و رؤسای سه قوه قرار گرفته بود، مؤسسه‌ای در سال ۱۳۶۷ با نام «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی» تأسیس کرد و پس از [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت امام‌خمینی]]، ثبت رسمی، اداره و مسئولیت آن را طی حکمی به [[محمدعلی انصاری کرمانی|محمدعلی انصاری]] سپرد. سپس قانونِ چگونگی حفظ آثار و یاد امام‌خمینی در ۱۳۶۸/۸/۱۴ با هشت ماده و دو تبصره در [[مجلس شورای اسلامی]] تصویب و به تأیید [[شورای نگهبان]] رسید. بنا بر قانون یادشده، امر حفظ، نشر، نظارت و تأیید آثار امام‌خمینی، مستقیم، به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی واگذار شد.<ref>اداره کل قوانین مجلس، مجموعه قوانین سومین دوره مجلس شورای اسلامی، ۲۰۱–۲۰۳.</ref> سیداحمد خمینی که به حفظ و حراست از سخنان و آثار امام‌خمینی توجه بسیار می‌کرد، در نامه‌ای به [[حمید انصاری]]، قائم‌مقام محمدعلی انصاری، یادآور شد سخنان امام‌خمینی با دقت و صداقت کامل و به دور از اعمال سلیقه شخصی و شعارزدگی گردآوری و مستند شود و اسامی اشخاص و گروه‌ها نیز با احترام بیاید.<ref>انصاری، حمید، حرم و مؤسسه امام‌خمینی.</ref> {{ببینید|مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی}}
در پی حکم امام‌خمینی، سیداحمد خمینی بر مبنای طرحی که کلیات آن مورد موافقت امام‌خمینی و رؤسای سه قوه قرار گرفته بود، مؤسسه‌ای در سال ۱۳۶۷ با نام «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی» تأسیس کرد و پس از [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت امام‌خمینی]]، ثبت رسمی، اداره و مسئولیت آن را طی حکمی به [[محمدعلی انصاری کرمانی|محمدعلی انصاری]] سپرد. سپس قانونِ چگونگی حفظ آثار و یاد امام‌خمینی در ۱۳۶۸/۸/۱۴ با هشت ماده و دو تبصره در [[مجلس شورای اسلامی]] تصویب و به تأیید [[شورای نگهبان]] رسید. بنا بر قانون یادشده، امر حفظ، نشر، نظارت و تأیید آثار امام‌خمینی، مستقیم، به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی واگذار شد.<ref>اداره کل قوانین مجلس، مجموعه قوانین سومین دوره مجلس شورای اسلامی، ۲۰۱–۲۰۳.</ref> سیداحمد خمینی که به حفظ و حراست از سخنان و آثار امام‌خمینی توجه بسیار می‌کرد، در نامه‌ای به [[حمید انصاری]]، قائم‌مقام محمدعلی انصاری، یادآور شد سخنان امام‌خمینی با دقت و صداقت کامل و به دور از اعمال سلیقه شخصی و شعارزدگی گردآوری و مستند شود و اسامی اشخاص و گروه‌ها نیز با احترام بیاید.<ref>انصاری، حرم و مؤسسه امام‌خمینی.</ref> {{ببینید|مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی}}


بر این اساس، [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] از نگاه شرعی و حقوقی، عهده‌دار امور مربوط به کلیه مطالب، اسناد و مدارک، ازجمله اعلام نظر دربارهٔ درستی یا نادرستی انتساب مطالب و اسناد به امام‌خمینی است و انتشار کتاب‌ها و آثاری که دارای مطالب منتسب به امام‌خمینی باشد، تنها پس از اعلام نظر و تأیید این مؤسسه صورت می‌گیرد.
بر این اساس، [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] از نگاه شرعی و حقوقی، عهده‌دار امور مربوط به کلیه مطالب، اسناد و مدارک، ازجمله اعلام نظر دربارهٔ درستی یا نادرستی انتساب مطالب و اسناد به امام‌خمینی است و انتشار کتاب‌ها و آثاری که دارای مطالب منتسب به امام‌خمینی باشد، تنها پس از اعلام نظر و تأیید این مؤسسه صورت می‌گیرد.
خط ۱۶۹: خط ۱۷۷:


=== نامه دوم و انتشار نامه نخست ===
=== نامه دوم و انتشار نامه نخست ===
نامه ۶ فروردین امام‌خمینی به دلیل لحن شدید آن به‌رغم تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار عمومی آن، به هدف ـ به تعبیر خود ایشان ـ خوابیدن فتنه<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸.</ref> با پیگیری و تأکید برخی شخصیت‌های کشور ازجمله [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]]، تنها به صورت خصوصی برای منتظری فرستاده شد و شماری محدود از شخصیت‌های کشور آن را خوانده یا برای آنان خوانده شد؛ ازجمله [[سیدحسین موسوی تبریزی]]، [[مرتضی بنی‌فضل]]، [[محمد عبایی خراسانی]] و [[محمد جعفری گیلانی]] که [[سیداحمد خمینی]] همان روز ۶ فروردین برای آنان خوانده‌است؛<ref>موسوی تبریزی، ۸۱.</ref> نیز [[مسیح مهاجری]]، مدیر مسئول [[روزنامه جمهوری اسلامی]] که سیداحمد خمینی ۷ فروردین در بیان دلیل منع امام‌خمینی از انتشار هر گونه مطلب از منتظری در روزنامه برای وی خوانده‌است؛<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> ولی این نامه در رسانه‌های عمومی منتشر نشد. با پاسخ ۷ فروردین منتظری که زمینه نامه ۸ فروردین امام‌خمینی را فراهم ساخت، طبعاً دیگر موضوع انتشار نامه ۶ فروردین نیز منتفی شد؛ تا جایی که به گفته منتظری پس از نامه وی، همان روز هفتم، [[عبدالله نوری]] از طریق تلفن به وی اطلاع داد که امام‌خمینی گفته‌است وی همچون گذشته وکیل ایشان است و بار دیگر در فاصله نیم ساعت افزود که [[بیت امام‌خمینی]] می‌گویند اگر این نامه به دست کسی افتاد از سوی آنان نبوده و از سوی بیت منتظری بوده‌است؛<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱–۶۸۹.</ref> اما نامه ۸ فروردین از رسانه‌ها ازجمله رادیو منتشر شد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۱/۱ و ۶۸۹.</ref>
نامه ۶ فروردین امام‌خمینی به دلیل لحن شدید آن به‌رغم تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار عمومی آن، به هدف ـ به تعبیر خود ایشان ـ خوابیدن فتنه<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸.</ref> با پیگیری و تأکید برخی شخصیت‌های کشور ازجمله [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]]، تنها به صورت خصوصی برای منتظری فرستاده شد و شماری محدود از شخصیت‌های کشور آن را خوانده یا برای آنان خوانده شد؛ ازجمله [[سیدحسین موسوی تبریزی]]، [[مرتضی بنی‌فضل]]، [[محمد عبایی خراسانی]] و [[محمد جعفری گیلانی]] که [[سیداحمد خمینی]] همان روز ۶ فروردین برای آنان خوانده‌است؛<ref>موسوی تبریزی، ۸۱.</ref> نیز [[مسیح مهاجری]]، مدیر مسئول [[روزنامه جمهوری اسلامی]] که سیداحمد خمینی ۷ فروردین در بیان دلیل منع امام‌خمینی از انتشار هر گونه مطلب از منتظری در روزنامه برای وی خوانده‌است؛<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref> ولی این نامه در رسانه‌های عمومی منتشر نشد. با پاسخ ۷ فروردین منتظری که زمینه نامه ۸ فروردین امام‌خمینی را فراهم ساخت، طبعاً دیگر موضوع انتشار نامه ۶ فروردین نیز منتفی شد؛ تا جایی که به گفته منتظری پس از نامه وی، همان روز هفتم، [[عبدالله نوری]] از طریق تلفن به وی اطلاع داد که امام‌خمینی گفته‌است وی همچون گذشته وکیل ایشان است و بار دیگر در فاصله نیم ساعت افزود که [[بیت امام‌خمینی]] می‌گویند اگر این نامه به دست کسی افتاد از سوی آنان نبوده و از سوی بیت منتظری بوده‌است؛<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱–۶۸۹.</ref> اما نامه ۸ فروردین از رسانه‌ها ازجمله رادیو منتشر شد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۱/۱ و ۶۸۹.</ref>


از سوی دیگر، گرچه قرار بر منتشرنشدن نامه ۶ فروردین بود، اما در سال ۱۳۷۶ دستنوشته‌ای بازنویسی‌شده و مخدوش از آن، از سوی برخی افراد که گفته شده از سوی همان گروهی بود که [[حسینعلی منتظری|منتظری]] را در برابر [[امام‌خمینی]] قرار داد و برای تشکیک در خط و امضای ایشان زمینه‌سازی کرد، منتشر شد.<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> گفته شده پس از انتشار این گزیده مخدوش، [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] ناگزیر به انتشار اصل نامه همراه با توضیح شد؛<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> امری که نیازمند بررسی بیش‌تر برای شناخت دقیق‌تر سبب و عامل انتشار است.
از سوی دیگر، گرچه قرار بر منتشرنشدن نامه ۶ فروردین بود، اما در سال ۱۳۷۶ دستنوشته‌ای بازنویسی‌شده و مخدوش از آن، از سوی برخی افراد که گفته شده از سوی همان گروهی بود که [[حسینعلی منتظری|منتظری]] را در برابر [[امام‌خمینی]] قرار داد و برای تشکیک در خط و امضای ایشان زمینه‌سازی کرد، منتشر شد.<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> گفته شده پس از انتشار این گزیده مخدوش، [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] ناگزیر به انتشار اصل نامه همراه با توضیح شد؛<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> امری که نیازمند بررسی بیش‌تر برای شناخت دقیق‌تر سبب و عامل انتشار است.


=== تردیدافکنی دربارهٔ نامه نخست ===
=== تردیدافکنی دربارهٔ نامه نخست ===
اینکه چه کسی یا کسانی سبب اصلی انتشار مخدوش نامه ۶ فروردین و سپس سبب اجبار مؤسسه به انتشار متن کامل آن شدند، در جای خود قابل بررسی است؛ اما اصالت نامه و انتساب آن به امام‌خمینی با توجه به محتوای آن، که طبعاً خوشایند برخی افراد و جریان‌ها نبود، در سال‌های بعد ازجمله خود منتظری<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۶۴/۱ و ۶۸۹.</ref> و نیز علی مطهری،<ref>مطهری، تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref> مورد مناقشه و حتی انکار قرار گرفت؛ چنان‌که انتشار آن به گمان برخی با توجه به نامه دوم امام‌خمینی می‌توانست به شخصیت و جایگاه امام‌خمینی آسیب بزند؛ در حالی‌که تردید در اصل انتساب آن به امام‌خمینی و اصالت آن، امری نادرست و کاملاً برخلاف دلایل و قرائن قطعی موجود است. نامه‌ای که به گفته خود منتظری برای چند نفر در محل بیت امام‌خمینی نیز به وسیله [[سیداحمد خمینی]] خوانده شده‌است؛ چنان‌که منتظری با تعبیر «می‌گویند» مطرح ساخته که در حضور امام‌خمینی نیز خوانده شده‌است.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱ و ۶۸۹.</ref> البته مطهری پس از توضیحات مبسوط [[حمید انصاری]]<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> با اعلان اینکه به مسئولان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی اطمینان دارد، کم‌وبیش از موضع قطعی قبلی خود برگشت.<ref>تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref><ref>(جماران).</ref>
اینکه چه کسی یا کسانی سبب اصلی انتشار مخدوش نامه ۶ فروردین و سپس سبب اجبار مؤسسه به انتشار متن کامل آن شدند، در جای خود قابل بررسی است؛ اما اصالت نامه و انتساب آن به امام‌خمینی با توجه به محتوای آن، که طبعاً خوشایند برخی افراد و جریان‌ها نبود، در سال‌های بعد ازجمله خود منتظری<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۶۴/۱ و ۶۸۹.</ref> و نیز علی مطهری،<ref>مطهری، تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref> مورد مناقشه و حتی انکار قرار گرفت؛ چنان‌که انتشار آن به گمان برخی با توجه به نامه دوم امام‌خمینی می‌توانست به شخصیت و جایگاه امام‌خمینی آسیب بزند؛ در حالی‌که تردید در اصل انتساب آن به امام‌خمینی و اصالت آن، امری نادرست و کاملاً برخلاف دلایل و قرائن قطعی موجود است. نامه‌ای که به گفته خود منتظری برای چند نفر در محل بیت امام‌خمینی نیز به وسیله [[سیداحمد خمینی]] خوانده شده‌است؛ چنان‌که منتظری با تعبیر «می‌گویند» مطرح ساخته که در حضور امام‌خمینی نیز خوانده شده‌است.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱ و ۶۸۹.</ref> البته مطهری پس از توضیحات مبسوط [[حمید انصاری]]<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> با اعلان اینکه به مسئولان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی اطمینان دارد، کم‌وبیش از موضع قطعی قبلی خود برگشت.<ref>تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴؛ انصاری، حرم و مؤسسه امام‌خمینی.</ref>


=== دلیل‌های اصالت و اعتبار نامه ===
=== دلیل‌های اصالت و اعتبار نامه ===
خط ۱۸۷: خط ۱۹۵:
هاشمی رفسنجانی نوشته‌است که [[سیداحمد خمینی]] از طریق تلفن، به او و رئیس‌جمهور وقت [[سیدعلی خامنه‌ای|خامنه‌ای]] که با تأکید هاشمی رفسنجانی از [[مشهد]] خود را مستقیماً به دفتر هاشمی رسانده و حضور داشته، اطلاع داده‌است که [[امام‌خمینی]] در پاسخ به نامه قبلی منتظری نامه تندی به وی نوشته‌است و خواسته‌است که از رادیو پخش شود، ولی با اصرار وی قرار شده‌است که اگر منتظری پذیرفت و همراهی کرد نامه منتشر نشود. هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه ۷ آذر ۱۳۷۶ در شرح موضوع افزوده‌است که امام‌خمینی نامه سربه‌مهری را که همان نامه ۶ فروردین بود، برای وی فرستاده و اجازه بازکردن و خواندن آن را به آنان داده بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> پس از آن اعضای هیئت رئیسه [[مجلس خبرگان رهبری|مجلس خبرگان]] شامل [[علی‌اکبر مشکینی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[سیدحسن طاهری خرم‌آبادی|سیدحسن طاهری]] و [[محمد مؤمن]] برای [[مشورت]] دربارهٔ نامه امام‌خمینی از [[قم]] در دفتر هاشمی حاضر شدند و همه این نظر را داشتند که برای انصراف امام‌خمینی تلاش شود و مشکینی دربارهٔ اثرداشتن این تلاش تردید داشت. [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] نیز در تماس تلفنی خود اشاره کرد که از [[سیدمحمد موسوی خوئینی]] شنیده‌است که قرار بر پخش نامه از رادیو است. پس از آن، هاشمی رفسنجانی به همراه خامنه‌ای، مشکینی و امینی بدون قرار قبلی، به دلیل اهمیت موضوع، ساعت نه‌ونیم شب برای دیدار با امام‌خمینی به [[جماران]] رفتند و به‌رغم تردید [[سیداحمد خمینی]] در پذیرش ملاقات در آن ساعت، امام‌خمینی پذیرفته و آنان توانسته‌اند با ایشان دیدار کنند و ایشان در این دیدار با حفظ منتظری در منصب [[قائم مقام رهبری|قائم‌مقامی]] و پیداکردن راه برای تعدیل و مراقبت وی با جدیت مخالفت کرده‌است؛ چنان‌که نظر و اصرار هاشمی رفسنجانی و دیگران برای تعدیل لحن نامه را نیز نپذیرفته‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۰–۵۱.</ref>
هاشمی رفسنجانی نوشته‌است که [[سیداحمد خمینی]] از طریق تلفن، به او و رئیس‌جمهور وقت [[سیدعلی خامنه‌ای|خامنه‌ای]] که با تأکید هاشمی رفسنجانی از [[مشهد]] خود را مستقیماً به دفتر هاشمی رسانده و حضور داشته، اطلاع داده‌است که [[امام‌خمینی]] در پاسخ به نامه قبلی منتظری نامه تندی به وی نوشته‌است و خواسته‌است که از رادیو پخش شود، ولی با اصرار وی قرار شده‌است که اگر منتظری پذیرفت و همراهی کرد نامه منتشر نشود. هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه ۷ آذر ۱۳۷۶ در شرح موضوع افزوده‌است که امام‌خمینی نامه سربه‌مهری را که همان نامه ۶ فروردین بود، برای وی فرستاده و اجازه بازکردن و خواندن آن را به آنان داده بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> پس از آن اعضای هیئت رئیسه [[مجلس خبرگان رهبری|مجلس خبرگان]] شامل [[علی‌اکبر مشکینی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[سیدحسن طاهری خرم‌آبادی|سیدحسن طاهری]] و [[محمد مؤمن]] برای [[مشورت]] دربارهٔ نامه امام‌خمینی از [[قم]] در دفتر هاشمی حاضر شدند و همه این نظر را داشتند که برای انصراف امام‌خمینی تلاش شود و مشکینی دربارهٔ اثرداشتن این تلاش تردید داشت. [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] نیز در تماس تلفنی خود اشاره کرد که از [[سیدمحمد موسوی خوئینی]] شنیده‌است که قرار بر پخش نامه از رادیو است. پس از آن، هاشمی رفسنجانی به همراه خامنه‌ای، مشکینی و امینی بدون قرار قبلی، به دلیل اهمیت موضوع، ساعت نه‌ونیم شب برای دیدار با امام‌خمینی به [[جماران]] رفتند و به‌رغم تردید [[سیداحمد خمینی]] در پذیرش ملاقات در آن ساعت، امام‌خمینی پذیرفته و آنان توانسته‌اند با ایشان دیدار کنند و ایشان در این دیدار با حفظ منتظری در منصب [[قائم مقام رهبری|قائم‌مقامی]] و پیداکردن راه برای تعدیل و مراقبت وی با جدیت مخالفت کرده‌است؛ چنان‌که نظر و اصرار هاشمی رفسنجانی و دیگران برای تعدیل لحن نامه را نیز نپذیرفته‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۰–۵۱.</ref>


اصرار [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] برای پخش‌نشدن نامه حتی موجب گریه او در این جلسه و پرسش از [[امام‌خمینی]] شد که چرا ایشان خواهش و نظر این جمع را مبنی بر اینکه باید انتشار نامه تا روشن‌شدن نوع واکنش [[حسینعلی منتظری|منتظری]] به نامه به تأخیر افتد، نمی‌پذیرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰.</ref> وی چند روز پیش از آن نیز در تأکید بر انصراف امام‌خمینی از برکناری منتظری، پیش ایشان گریسته بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> وی گزارشی از موضوع و پیشینه آن ازجمله اعتراض امام‌خمینی را که چرا مانع انتشار نامه از رادیو شده‌اند، در خطبه‌های یادشده بازگو کرده‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> البته گفته شده امام‌خمینی هرچند پذیرفت که نامه از رادیو خوانده نشود، اما خاطرنشان ساخته بود که «بعداً پشیمان خواهید شد».<ref>(موسوی تبریزی، ۸۱).</ref>
اصرار [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] برای پخش‌نشدن نامه حتی موجب گریه او در این جلسه و پرسش از [[امام‌خمینی]] شد که چرا ایشان خواهش و نظر این جمع را مبنی بر اینکه باید انتشار نامه تا روشن‌شدن نوع واکنش [[حسینعلی منتظری|منتظری]] به نامه به تأخیر افتد، نمی‌پذیرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰.</ref> وی چند روز پیش از آن نیز در تأکید بر انصراف امام‌خمینی از برکناری منتظری، پیش ایشان گریسته بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> وی گزارشی از موضوع و پیشینه آن ازجمله اعتراض امام‌خمینی را که چرا مانع انتشار نامه از رادیو شده‌اند، در خطبه‌های یادشده بازگو کرده‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> البته گفته شده امام‌خمینی هرچند پذیرفت که نامه از رادیو خوانده نشود، اما خاطرنشان ساخته بود که «بعداً پشیمان خواهید شد».<ref>موسوی تبریزی، ۸۱.</ref>


با این حال، امام‌خمینی سحرگاهان یا اذان صبح با فرستادن پیش‌خدمت خود به هاشمی رفسنجانی که خانه او در همسایگی ایشان بود، اطلاع داد که از انتشار نامه یادشده صرف‌نظر کرده‌است و به رادیو نمی‌دهد و برای رفع ناراحتی هاشمی، این موضوع را به اطلاع وی رسانده‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۲؛ هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰.</ref> در ۸ فروردین نیز [[سیداحمد خمینی]] از طریق تلفن، متن نامه ۷ فروردین منتظری و نامه دوم امام‌خمینی را برای هاشمی رفسنجانی خوانده و از حل نسبی موضوع اظهار خوشحالی کرده و افزوده‌است که قرار است نامه منتظری و نامه دوم امام‌خمینی منتشر شود.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۴–۵۵.</ref>
با این حال، امام‌خمینی سحرگاهان یا اذان صبح با فرستادن پیش‌خدمت خود به هاشمی رفسنجانی که خانه او در همسایگی ایشان بود، اطلاع داد که از انتشار نامه یادشده صرف‌نظر کرده‌است و به رادیو نمی‌دهد و برای رفع ناراحتی هاشمی، این موضوع را به اطلاع وی رسانده‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۲؛ هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰.</ref> در ۸ فروردین نیز [[سیداحمد خمینی]] از طریق تلفن، متن نامه ۷ فروردین منتظری و نامه دوم امام‌خمینی را برای هاشمی رفسنجانی خوانده و از حل نسبی موضوع اظهار خوشحالی کرده و افزوده‌است که قرار است نامه منتظری و نامه دوم امام‌خمینی منتشر شود.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۴–۵۵.</ref>


یک مؤید صدور نامه نخست، بخشنامه فوری و محرمانه [[میرحسین موسوی]]، نخست‌وزیر وقت است که در همان روز ۶ فروردین به صورت دستنویس دستور امام‌خمینی مبنی بر برداشتن تصاویر منتظری از [[ادارات]] و سازمان‌های دولتی سراسر کشور را ابلاغ کرد<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۱–۵۲.</ref> و دستخط آن موجود و در معرض دید است. نیز سیداحمد خمینی دو روز پیش از آن در ۴ فروردین، دستور امام‌خمینی به مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را مبنی بر اینکه از آن تاریخ هیچ مطلبی دربارهٔ منتظری منتشر نکنند، ابلاغ کرد.<ref>مهاجری، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>
یک مؤید صدور نامه نخست، بخشنامه فوری و محرمانه [[میرحسین موسوی]]، نخست‌وزیر وقت است که در همان روز ۶ فروردین به صورت دستنویس دستور امام‌خمینی مبنی بر برداشتن تصاویر منتظری از [[ادارات]] و سازمان‌های دولتی سراسر کشور را ابلاغ کرد<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۱–۵۲.</ref> و دستخط آن موجود و در معرض دید است. نیز سیداحمد خمینی دو روز پیش از آن در ۴ فروردین، دستور امام‌خمینی به مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را مبنی بر اینکه از آن تاریخ هیچ مطلبی دربارهٔ منتظری منتشر نکنند، ابلاغ کرد.<ref>مهاجری، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی.</ref>


'''۴. شهادت شرعی شخصیت‌ها''': یکی از دلایل قطعی و مستقل بر اعتبار نامه ۶ فروردین که افزون بر انطباق آن با موازین شرعی، منطبق بر یکی از راه‌هایی است که خود [[امام‌خمینی]] نیز برای درستی انتساب مطالب به ایشان معرفی کرده، شهادت مکتوب و شفاهی افراد مختلف ازجمله چند نفر از شناخته‌شده‌ترین عالمان و شخصیت‌های کشور است که خود به صورت مستقیم و نزدیک همان زمان از متن نامه آگاه بوده‌اند و دربارهٔ آن با امام‌خمینی به هدف تعدیل نظر ایشان گفتگو و حتی اصرار کرده‌اند. افرادی که همه مورد اعتماد و از گذشته از علاقه‌مندان به منتظری بوده‌اند و سه نفر از آنان به درخواست [[سیدحسن خمینی]] شهادت داده‌اند که این نامه از امام‌خمینی بوده‌است: [[سیدعلی خامنه‌ای|خامنه‌ای]] (رهبر انقلاب)، به تاریخ ۱۳۷۹/۱۰/۲۲، [[علی‌اکبر مشکینی|مشکینی]] (رئیس [[مجلس خبرگان رهبری]])، به تاریخ ۱۳۸۰/۱/۳۱ و [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] (رئیس [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]])، به تاریخ ۱۳۸۰/۲/۱۱. [[ابراهیم امینی]] (نایب‌رئیس مجلس خبرگان) نیز در اظهاراتی بر این امر شهادت داده‌است.<ref>پاسدار اسلام، ۴۲۹–۴۳۰/ ۱۷–۱۸؛ انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶؛ محمدی ری‌شهری، سنجه انصاف، ۲۸۹.</ref>
'''۴. شهادت شرعی شخصیت‌ها''': یکی از دلایل قطعی و مستقل بر اعتبار نامه ۶ فروردین که افزون بر انطباق آن با موازین شرعی، منطبق بر یکی از راه‌هایی است که خود [[امام‌خمینی]] نیز برای درستی انتساب مطالب به ایشان معرفی کرده، شهادت مکتوب و شفاهی افراد مختلف ازجمله چند نفر از شناخته‌شده‌ترین عالمان و شخصیت‌های کشور است که خود به صورت مستقیم و نزدیک همان زمان از متن نامه آگاه بوده‌اند و دربارهٔ آن با امام‌خمینی به هدف تعدیل نظر ایشان گفتگو و حتی اصرار کرده‌اند. افرادی که همه مورد اعتماد و از گذشته از علاقه‌مندان به منتظری بوده‌اند و سه نفر از آنان به درخواست [[سیدحسن خمینی]] شهادت داده‌اند که این نامه از امام‌خمینی بوده‌است: [[سیدعلی خامنه‌ای|خامنه‌ای]] (رهبر انقلاب)، به تاریخ ۱۳۷۹/۱۰/۲۲، [[علی‌اکبر مشکینی|مشکینی]] (رئیس [[مجلس خبرگان رهبری]])، به تاریخ ۱۳۸۰/۱/۳۱ و [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] (رئیس [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]])، به تاریخ ۱۳۸۰/۲/۱۱. [[ابراهیم امینی]] (نایب‌رئیس مجلس خبرگان) نیز در اظهاراتی بر این امر شهادت داده‌است.<ref>پاسدار اسلام، ۴۲۹–۴۳۰/ ۱۷–۱۸؛ انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶؛ محمدی ری‌شهری، سنجه انصاف، ۲۸۹.</ref>
خط ۲۸۷: خط ۲۹۵:


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
سیدضیاء مرتضوی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/342/ دانشجویان]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۳۴۲–۳۷۲.
 
* سیدضیاء مرتضوی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/342/ دانشجویان]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۳۴۲–۳۷۲.


[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای بیش از یک محتوا]]
[[رده:مقاله‌های دارای بیش از یک محتوا]]
[[رده:مقاله‌های نیازمند تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:زندگی سیاسی امام‌خمینی]]
[[رده:زندگی علمی امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۱۴٬۷۲۱

ویرایش