۱۴٬۷۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''دین'''، مجموعه باورهای قلبی، احکام عملی و اوصاف نفسانی از جانب [[خدا|خداوند]] برای سعادت و هدایت انسان. | '''دین'''، مجموعه باورهای قلبی، احکام عملی و اوصاف نفسانی از جانب [[خدا|خداوند]] برای سعادت و هدایت انسان. | ||
[[امامخمینی]]، دین را مجموعه قوانین و دستورهایی میداند که خداوند تشریع کردهاست تا راههای [[هدایت و ضلالت|هدایت]] را به انسان بفهماند و ماهیت دین، بر پایه توحید استوار است. به اعتقاد او انسان برای رسیدن به [[سعادت و شقاوت|سعادت دنیوی و اخروی]]، نیاز به قوانینی دارد که او را به این هدف برساند و این سعادت از راه قوانین بشری به دست نمیآید. | |||
امامخمینی با تأکید بر نادرستی این نظر که دین را حاکمان تأسیس کردهاند، خاطرنشان کردهاست تاریخ درباره [[پیامبران(ع)|انبیا(ع)]] برخلاف آن گواهی میدهد. او با تقسیم ادیان به توحیدی و غیر توحیدی، ادیان غیر توحیدی را ادیان باطلی میداند که دارای وجه مشترکِ رفع نیازهای مادی و دنیوی است و به مسائل روحی توجهی ندارند. | |||
امامخمینی [[ادیان الهی]] را دارای ویژگیهایی میداند، ازجمله: توحیدیبودن، اعتقاد به [[معاد]]، و عقلانیبودن و برای دین اهدافی برشمرده است همچون: رسیدن به سعادت، تمدنسازی و ایجاد [[عدالت اجتماعی|عدالت]] و آرامش روحی. ایشان زبان دین را در بیان احکام شرعی و قوانین کلی، زبانی عرفی دانسته و قلمرو دین را در همه جوانبی که به سعادت بشر مربوط است، گسترده میداند و معتقد است اصل ادیان توحیدی هیچگاه مخالف [[علم]] نبودهاند، بلکه اسلام به کسب علم توصیه و بر آن تأکید کردهاست. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
دین به معنای جزا،<ref>فراهیدی، ۸/۷۲؛ جوهری، ۵/۲۱۱۸.</ref> حساب<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۳/۱۶۹.</ref> و اطاعت و انقیاد<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۱۹.</ref> است و به صورت استعاره در معنای [[شریعت، طریقت و حقیقت|شریعت]] به کار میرود.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۳۲۳.</ref> دین به معنای کلی به مجموعه اعتقادات و اعمالی گفته میشود که افراد از آن پیروی میکنند.<ref>قاضیسعید، شرح توحید الصدوق، ۳/۵۵۵.</ref> نیز دین در ادیان ابراهیمی به سنت و طریق الهی و مطلق شرایعی گفته میشود که خداوند به واسطه [[پیامبران(ع)]] برای بشر فرستادهاست<ref>ابنمیثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۳/۲۰۳ ـ ۲۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۵/۳۵۰.</ref> و بندگان با پیروی از آن به عبودیت و به انجام آن قیام میکنند.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۴۳۴.</ref> برخی دین را در معنایی عامتر، مجموعهای از باورها، اعمال، شعائر و آموزهها میدانند که افراد بشر در جوامع مختلف بنا کردهاند؛<ref>هیک، فلسفه دین، ۲۳.</ref> چنانکه دین به معنای خاص در ادبیات رایج مسلمانان در [[اسلام|دین اسلام]] به کار میرود.<ref>سید مرتضی، الذخیره، ۵۴۴؛ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۵/۱۴.</ref> {{ببینید|اسلام}} دین در نگاه [[امامخمینی]]، قانون بزرگ خداوند است که برای هدایت و تعالی انسان و نظم در حیات دنیوی و اداره نظام اجتماعی و حکومتی آمدهاست.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۹۱.</ref> ایشان دینشناس را کسی میداند که از جهاتِ متعدد دین از عقاید، قوانین و نظامهای اجتماعی و سیاسی آگاه باشد.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۸.</ref> | دین به معنای جزا،<ref>فراهیدی، ۸/۷۲؛ جوهری، ۵/۲۱۱۸.</ref> حساب<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۳/۱۶۹.</ref> و اطاعت و انقیاد<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۱۹.</ref> است و به صورت استعاره در معنای [[شریعت، طریقت و حقیقت|شریعت]] به کار میرود.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۳۲۳.</ref> دین به معنای کلی به مجموعه اعتقادات و اعمالی گفته میشود که افراد از آن پیروی میکنند.<ref>قاضیسعید، شرح توحید الصدوق، ۳/۵۵۵.</ref> نیز دین در ادیان ابراهیمی به سنت و طریق الهی و مطلق شرایعی گفته میشود که خداوند به واسطه [[پیامبران(ع)]] برای بشر فرستادهاست<ref>ابنمیثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۳/۲۰۳ ـ ۲۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۵/۳۵۰.</ref> و بندگان با پیروی از آن به عبودیت و به انجام آن قیام میکنند.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۴۳۴.</ref> برخی دین را در معنایی عامتر، مجموعهای از باورها، اعمال، شعائر و آموزهها میدانند که افراد بشر در جوامع مختلف بنا کردهاند؛<ref>هیک، فلسفه دین، ۲۳.</ref> چنانکه دین به معنای خاص در ادبیات رایج مسلمانان در [[اسلام|دین اسلام]] به کار میرود.<ref>سید مرتضی، الذخیره، ۵۴۴؛ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۵/۱۴.</ref> {{ببینید|اسلام}} دین در نگاه [[امامخمینی]]، قانون بزرگ خداوند است که برای هدایت و تعالی انسان و نظم در حیات دنیوی و اداره نظام اجتماعی و حکومتی آمدهاست.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۹۱.</ref> ایشان دینشناس را کسی میداند که از جهاتِ متعدد دین از عقاید، قوانین و نظامهای اجتماعی و سیاسی آگاه باشد.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۸.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۴۴: | ||
ادیان از جنبههای مختلف دستهبندی شدهاند، مانند ادیان شرقی و غربی، ادیان ابتدایی و پیشرفته و ادیان سامی، آریایی و خاور دور. همچنین ادیان به دو قسم توحیدی و غیر توحیدی تقسیم میشوند. مجموعه ادیان توحیدی شامل [[یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[اسلام]] و نیز (طبق یک نظر) زرتشت است<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶ ـ ۱۷.</ref> که در آموزههای خود به سه اصل توحید، [[نبوت]] و [[معاد]] قائلاند؛ ولی ادیان غیر توحیدی مانند ادیان هندوئیسم، بودیسم و شینتو هیچیک از این سه اصل را قبول ندارند و در مقابل توحید، به چندگانهپرستی و شرک و در مقابل نبوت به حکمت و در مقابل معاد قائل به تناسخاند.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۳۸ ـ ۳۹، ۴۷ و ۵۸.</ref> پیروان ادیان توحیدی غیر از [[اسلام]] که صاحب کتاباند، [[اهل کتاب (مصادیق)|اهل کتاب]] خوانده میشوند.<ref>طوسی، المبسوط، ۴/۲۱۰؛ حلی، تحریر الاحکام، ۲/۱۹۹.</ref> این اصطلاح فقهی برای نخستین بار و به فراوانی در قرآن آمدهاست. این گروه در بسیاری موارد در مقابل مشرکان ذکر شدهاند.<ref>حجّتی، ۳۱.</ref> امامخمینی با تقسیم ادیان به توحیدی و غیر توحیدی، از ادیان یهودیت، مسیحیت، و زرتشت و عقاید آنان بحث کردهاست. قرآن کریم با تأیید ادیان توحیدی و فرستادن [[پیامبران(ع)|انبیایی]] همچون ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع)<ref>بقره، ۱۳۶؛ احزاب، ۷.</ref> به تحریف بعضی از حقایق و معارف در این ادیان به دست پیروانشان اشاره کردهاست.<ref>بقره، ۷۵؛ آل عمران، ۷۰ ـ ۷۱؛ توبه، ۳۰.</ref> دین اسلام به پیروان ادیان آسمانی به دیده احترام مینگرد<ref>آل عمران، ۶۴ و ۱۱۳؛ مائده، ۶۵.</ref> و به آنان اجازه دادهاست با پیمان اهل ذمه در سرزمین اسلامی زندگی کنند.<ref>نجفی، ۲۱/۲۹۴؛ طنطاوی، ۴/۱۶۱ و ۶/۲۵۵.</ref> {{ببینید|اهل کتاب(۱)}} | ادیان از جنبههای مختلف دستهبندی شدهاند، مانند ادیان شرقی و غربی، ادیان ابتدایی و پیشرفته و ادیان سامی، آریایی و خاور دور. همچنین ادیان به دو قسم توحیدی و غیر توحیدی تقسیم میشوند. مجموعه ادیان توحیدی شامل [[یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[اسلام]] و نیز (طبق یک نظر) زرتشت است<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶ ـ ۱۷.</ref> که در آموزههای خود به سه اصل توحید، [[نبوت]] و [[معاد]] قائلاند؛ ولی ادیان غیر توحیدی مانند ادیان هندوئیسم، بودیسم و شینتو هیچیک از این سه اصل را قبول ندارند و در مقابل توحید، به چندگانهپرستی و شرک و در مقابل نبوت به حکمت و در مقابل معاد قائل به تناسخاند.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۳۸ ـ ۳۹، ۴۷ و ۵۸.</ref> پیروان ادیان توحیدی غیر از [[اسلام]] که صاحب کتاباند، [[اهل کتاب (مصادیق)|اهل کتاب]] خوانده میشوند.<ref>طوسی، المبسوط، ۴/۲۱۰؛ حلی، تحریر الاحکام، ۲/۱۹۹.</ref> این اصطلاح فقهی برای نخستین بار و به فراوانی در قرآن آمدهاست. این گروه در بسیاری موارد در مقابل مشرکان ذکر شدهاند.<ref>حجّتی، ۳۱.</ref> امامخمینی با تقسیم ادیان به توحیدی و غیر توحیدی، از ادیان یهودیت، مسیحیت، و زرتشت و عقاید آنان بحث کردهاست. قرآن کریم با تأیید ادیان توحیدی و فرستادن [[پیامبران(ع)|انبیایی]] همچون ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع)<ref>بقره، ۱۳۶؛ احزاب، ۷.</ref> به تحریف بعضی از حقایق و معارف در این ادیان به دست پیروانشان اشاره کردهاست.<ref>بقره، ۷۵؛ آل عمران، ۷۰ ـ ۷۱؛ توبه، ۳۰.</ref> دین اسلام به پیروان ادیان آسمانی به دیده احترام مینگرد<ref>آل عمران، ۶۴ و ۱۱۳؛ مائده، ۶۵.</ref> و به آنان اجازه دادهاست با پیمان اهل ذمه در سرزمین اسلامی زندگی کنند.<ref>نجفی، ۲۱/۲۹۴؛ طنطاوی، ۴/۱۶۱ و ۶/۲۵۵.</ref> {{ببینید|اهل کتاب(۱)}} | ||
ادیان غیر توحیدی با وجود پراکندگی، در بعضی از باورها اشتراک دارند؛ مانند اعتقاد به شیء مقدس، اعتقاد به سحر و جادو و اعتقاد به قربانی<ref> | ادیان غیر توحیدی با وجود پراکندگی، در بعضی از باورها اشتراک دارند؛ مانند اعتقاد به شیء مقدس، اعتقاد به سحر و جادو و اعتقاد به قربانی<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳ ـ ۲۲.</ref>؛ اما مشرکان در اصل اعتقاد به خدا یا خدایان بزرگ مشترک بودند و نخبگان آنان معتقد بودند خداوند بزرگتر از آن است که انسان بتواند با او ارتباط داشته باشد. از این جهت در توجه و عبادت باید به واسطهای که مورد عنایت اوست توجه کرد و او را عبادت کرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۶/۱۲۰؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۸ ـ ۱۹.</ref> {{ببینید|شرک}} امامخمینی ادیان غیر توحیدی را که به دست بشر به وجود آمدهاند، ادیان باطلی میداند که دارای وجه مشترکیاند و آن این است که هدف آنها ـ درصورتی که بنیانگذاران آنها افراد امین و دلسوزی باشند ـ تنها رفع نیازهای مادی و دنیوی مردم است و به روحانیت و باطن مردم توجهی ندارند و قوانین آنها در حدی است که نظام جامعه و نظام تجارت و معاش آنان مختل نشود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۱۱ ـ ۴۱۳.</ref> ایشان معتقد است تمام ادیان توحیدی بر اساس حقایق و معارف الهی نازل شدهاند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۹۱.</ref> و هدف همه آنها [[هدایت]]، [[تربیت]] و آسایش مردم است و برای انسانسازی آمدهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۲۸۷.</ref> ایشان همواره به پیروان ادیان الهی با دیده احترام و تکریم نگریسته و بر حفظ حقوق آنان تأکید کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ۶/۴۶۱ ـ ۴۶۲ و ۱۸/۳۰۴.</ref> | ||
== هندسه و نظام کلی شناخت دین == | == هندسه و نظام کلی شناخت دین == | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۸: | ||
* ریحانه غلامیان ـ سیدعلی احمدی امیری، [https://books.khomeini.ir/books/10005/470/ دین]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۵، ص۴۷۸–۴۹۱. | * ریحانه غلامیان ـ سیدعلی احمدی امیری، [https://books.khomeini.ir/books/10005/470/ دین]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۵، ص۴۷۸–۴۹۱. | ||
[[رده:مقالههای جلد پنجم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد پنجم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | [[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:ادیان و مذاهب]] | [[رده:ادیان و مذاهب]] | ||
[[رده:کلام]] | [[رده:کلام]] | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |