ریا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اسفند ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


== پیشینه ==
== پیشینه ==
ریا از صفات ناپسندی است که [[فطرت انسانی]] از آن گریزان است. در [[ادیان الهی]] ریاکاران، تنها<ref>کتاب مقدس، ایوب، ب۱۵، ۳۴.</ref>و خوشی آنان لحظه‌ای<ref>کتاب مقدس، ایوب، ب۲۰، ۵.</ref>دانسته شده‌است و انسان‌ها را در اعمال نیک چون [[عبادت]]، [[صدقه]] و [[روزه]] از ریاکردن برحذر داشته‌اند.<ref>کتاب مقدس، متی، ب۶، ۲–۱۶، کتاب مقدس، مرقس، ب۱۲، ۴۰، کتاب مقدس، لوقا، ب۱۲، ۱.</ref> [[قرآن کریم]] نیز در موارد چندی به نکوهش ریا پرداخته،<ref>ماعون، ۴.</ref> مسلمانان را از این صفت ناپسند پرهیز داده، آن را صفت [[منافقان]]<ref>نساء، ۱۴۲.</ref>معرفی کرده‌است. در روایات نیز ریا از اقسام [[شرک]] دانسته شده، کسی که عملی را برای خوشایند مردم انجام دهد، فاقد شایستگی ثواب از ناحیه خداوند شمرده شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۳.</ref> در این روایات تصریح شده‌است تنها اعمالی که با [[اخلاص]] همراه باشند مورد قبول خداوند واقع می‌شوند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۹/۲۶۵.</ref>
ریا از صفات ناپسندی است که [[فطرت|فطرت انسانی]] از آن گریزان است. در [[ادیان الهی]] ریاکاران، تنها<ref>کتاب مقدس، ایوب، ب۱۵، ۳۴.</ref>و خوشی آنان لحظه‌ای<ref>کتاب مقدس، ایوب، ب۲۰، ۵.</ref>دانسته شده‌است و انسان‌ها را در اعمال نیک چون [[عبادت]]، [[صدقه]] و [[روزه]] از ریاکردن برحذر داشته‌اند.<ref>کتاب مقدس، متی، ب۶، ۲–۱۶، کتاب مقدس، مرقس، ب۱۲، ۴۰، کتاب مقدس، لوقا، ب۱۲، ۱.</ref> [[قرآن کریم]] نیز در موارد چندی به نکوهش ریا پرداخته،<ref>ماعون، ۴.</ref> مسلمانان را از این صفت ناپسند پرهیز داده، آن را صفت [[منافقان]]<ref>نساء، ۱۴۲.</ref>معرفی کرده‌است. در روایات نیز ریا از اقسام [[شرک]] دانسته شده، کسی که عملی را برای خوشایند مردم انجام دهد، فاقد شایستگی ثواب از ناحیه خداوند شمرده شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۳.</ref> در این روایات تصریح شده‌است تنها اعمالی که با [[اخلاص]] همراه باشند مورد قبول خداوند واقع می‌شوند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۹/۲۶۵.</ref>


[[علمای اخلاق]]، ریا را از صفات رذیله‌ای دانسته‌اند که از غلبه هوا و ضعف [[نفس]] نشئت می‌گیرد<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۱/۱۱۵.</ref>و آن را در قسم مهلکات [[اخلاق]] بحث کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۱۰۶.</ref> در میان اندیشمندان، [[حارث‌بن‌اسد]] محاسبی (م ۲۴۳ق)؛ عالم اخلاقی متأثر از [[اهل بیت(ع)]] ازجمله نخستین کسانی است که این موضوع را در الرعایة لحقوق الله<ref>محاسبی، الرعایة لحقوق الله، ۱۹۹.</ref>بحث کرده‌است. پس از او [[غزالی]] با بهره‌گیری از کتاب محاسبی، باب مستقلی به ریا اختصاص داده، به‌تفصیل به بیان آثار و اقسام آن پرداخته‌است.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۲/۲۰۷.</ref> این بحث در کتاب‌های اخلاقی چون [[المحجة البیضاء]]،<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۱۳۸–۲۱۰.</ref> [[جامع السعادات]]<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۳۸۴.</ref>و [[معراج السعاده]]<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۱۳.</ref>تکمیل شد. فقها از ریا به عنوان شرک به خدا<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲/۹۸؛ بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره (ع)، ۲/۱۸۲.</ref>و [[گناه کبیره]]<ref>نایینی، کتاب الصلاة، ۲/۳۸.</ref>یاد کرده، در کتاب‌های خود به بررسی [[احکام]] آن پرداخته‌اند.
علمای اخلاق، ریا را از صفات رذیله‌ای دانسته‌اند که از غلبه هوا و ضعف [[نفس]] نشئت می‌گیرد<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۱/۱۱۵.</ref>و آن را در قسم مهلکات [[اخلاق]] بحث کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۱۰۶.</ref> در میان اندیشمندان، [[حارث‌بن‌اسد]] محاسبی (م ۲۴۳ق)؛ عالم اخلاقی متأثر از [[اهل بیت(ع)]] ازجمله نخستین کسانی است که این موضوع را در الرعایة لحقوق الله<ref>محاسبی، الرعایة لحقوق الله، ۱۹۹.</ref>بحث کرده‌است. پس از او [[غزالی]] با بهره‌گیری از کتاب محاسبی، باب مستقلی به ریا اختصاص داده، به‌تفصیل به بیان آثار و اقسام آن پرداخته‌است.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۲/۲۰۷.</ref> این بحث در کتاب‌های اخلاقی چون [[المحجة البیضاء]]،<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۱۳۸–۲۱۰.</ref> [[جامع السعادات]]<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۳۸۴.</ref>و [[معراج السعاده]]<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۱۳.</ref>تکمیل شد. فقها از ریا به عنوان شرک به خدا<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲/۹۸؛ بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره (ع)، ۲/۱۸۲.</ref>و [[گناه کبیره]]<ref>نایینی، کتاب الصلاة، ۲/۳۸.</ref>یاد کرده، در کتاب‌های خود به بررسی [[احکام]] آن پرداخته‌اند.


[[امام‌خمینی]] نیز در آثار اخلاقی خود، به بررسی حقیقت این صفت ناپسند، ریشه‌ها، آثار و راه درمان آن پرداخته، ریا را همراه با اخلاص، [[توحید]]، [[شرک عبادی]]، [[حب جاه و مقام]]، [[حب نفس]] و [[نفاق]] بررسی می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۵.</ref> ایشان بیشتر مطالب اخلاقی در این زمینه را در [[شرح چهل حدیث]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۵–۵۸.</ref>بیان داشته، در کتاب‌های فقهی خویش نیز [[حکم فقهی]] ریا را بیان کرده‌است<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰؛ امام‌خمینی، الطهاره، ۳۷۶–۳۹۳؛ امام‌خمینی، الخلل، ۷۴–۷۵.</ref>و به موضوعاتی چون [[حکم]] ریا در اجزای [[واجب]] و [[مستحب]] و ریا در خصوصیات [[عبادت]]، مانند [[خضوع]] و [[خشوع]] در عبادت پرداخته‌است.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳۷۸–۳۸۲.</ref> ایشان در [[سخنرانی‌ها|سخنرانی‌های خود]] نیز همه اقشار جامعه را به پرهیز از این صفت رذیله توصیه کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۳۱، ۱۴/۱۷۶ و ۱۸/۴۵۱.</ref>
[[امام‌خمینی]] نیز در آثار اخلاقی خود، به بررسی حقیقت این صفت ناپسند، ریشه‌ها، آثار و راه درمان آن پرداخته، ریا را همراه با اخلاص، [[توحید]]، [[شرک عبادی]]، [[حب جاه و مقام]]، [[حب نفس]] و [[نفاق]] بررسی می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۵.</ref> ایشان بیشتر مطالب اخلاقی در این زمینه را در [[شرح چهل حدیث]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۵–۵۸.</ref>بیان داشته، در کتاب‌های فقهی خویش نیز حکم فقهی ریا را بیان کرده‌است<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰؛ امام‌خمینی، الطهاره، ۳۷۶–۳۹۳؛ امام‌خمینی، الخلل، ۷۴–۷۵.</ref>و به موضوعاتی چون [[حکم]] ریا در اجزای [[واجب]] و [[مستحب]] و ریا در خصوصیات [[عبادت]]، مانند [[خضوع]] و [[خشوع]] در عبادت پرداخته‌است.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳۷۸–۳۸۲.</ref> ایشان در [[سخنرانی‌ها|سخنرانی‌های خود]] نیز همه اقشار جامعه را به پرهیز از این صفت رذیله توصیه کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۳۱، ۱۴/۱۷۶ و ۱۸/۴۵۱.</ref>


== حقیقت و اقسام ==
== حقیقت و اقسام ==
۱۴٬۷۲۱

ویرایش