سیداحمد خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ تیر ۱۴۰۲
جز
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
'''سیداحمد''' '''خوانساری،''' [[مرجع تقلید]] معاصر و مورد علاقه و تکریم [[امام‌خمینی]].
'''سیداحمد''' '''خوانساری،''' [[مرجع تقلید]] معاصر و مورد علاقه و تکریم [[امام‌خمینی]].
سیداحمد خوانساری در سال ۱۲۷۰ در خوانسار متولد شد و پس از فراگیری دانش­‌های مکتب‌خانه‌­ای، تحصیلات حوزوی را در خوانسار شروع کرد و در ادامه به [[حوزه علمیه اصفهان]] رفت. وی با هجرت به نجف مدت دو سال از درس آخوند خراسانی بهره برد و پس از درگذشت آخوند خراسانی از دروس سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، شیخ الشریعه­ اصفهانی و آقاضیاءالدین عراقی بهره­‌مند شد.
خوانساری سال ۱۲۹۷ از نجف راهی ایران شد و با توقف در دزفول، مدتی از درس محمدرضا معزی­‌دزفولی استفاده کرد و پس از آن به اراک رفت و از دروس [[عبدالکریم حائری یزدی|عبدالکریم حائری­ یزدی]] بهره‌­مند شد و خود نیز به تدریس مشغول شد.
با هجرت حائری به قم، خوانساری پس از مدتی به [[قم]] هجرت کرد و ضمن حضور در درس او، خود به تدریس اشتغال داشته است. حائری اقامه نماز جماعت خویش در [[مدرسه فیضیه]]  را به خوانساری واگذار نمود.
خوانساری در سال ۱۳۳۰ به درخواست [[سیدحسین بروجردی]] امامت جماعت [[مسجد سیدعزیزالله تهران]] را عهده‌دار شد و پس از درگذشت بروجردی به عنوان یکی از مراجع تقلید شیعیان شناخته شد. او در جریان مقابله روحانیت و مردم علیه اقدامات رژیم شاه اقداماتی انجام می­‌داد و به هنگام [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به ترکیه]]، علاوه بر تشکیل جلسه با علمای تهران و وزیر دربار وقت، داماد خود را برای دیدار با امام به ترکیه فرستاد.
خوانساری گرچه طبق خواسته روحانیون انقلابی در صحنه‌­ها و حوادث فعال نبود، ولی با ورود امام‌خمینی به ایران در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه علوی]] به دیدار ایشان رفت و امام‌خمینی با وجود نقدی که به روش سیاسی محافظه­‌کارانه و سکوت او در برابر اعمال رژیم پهلوی داشت، به علم و [[اخلاص]] خوانساری اعتقاد کامل داشت.
سیداحمد خوانساری در دی­‌ماه ۱۳۶۳ و در ۹۶ سالگی درگذشت و پس از تشیع در حرم [[حضرت فاطمه معصومه(س)|حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.


== زندگی‌نامه و تحصیلات ==
== زندگی‌نامه و تحصیلات ==
خط ۳۸: خط ۵۰:


=== هجرت به قم ===
=== هجرت به قم ===
او برای شرکت در درس محمدرضا معزی دزفولی، مدتی در دزفول توقف کرد<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۹۹۰/۲.</ref> و پس از آن رهسپار [[اراک]] شد و ضمن بهره‌گیری از درس عبدالکریم حائری یزدی {{ببینید|عبدالکریم حائری یزدی}} به تدریس نیز پرداخت. حائری یزدی هنگام مهاجرت به [[قم]] در سال ۱۳۰۱ و تقاضای مردم اراک، اقامه نماز جماعت و اداره امور دینی مردم اراک را به خوانساری واگذار کرد.<ref>سلیمی، سیداحمد (آیت‌الله)، ۱۶۴.</ref> از محمدعلی اراکی{{ببینید|محمدعلی اراکی}} نقل شده‌است که حائری یزدی، تقریباً شش ماه پس از سفر به قم، در جلسه‌ای به شایستگی سیداحمد خوانساری برای اعلمیت بر علمای شیعه تصریح کرد؛ هرچند خود وی به اقامت در اراک، رضایت داده‌است.
او برای شرکت در درس محمدرضا معزی دزفولی، مدتی در دزفول توقف کرد<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۹۹۰/۲.</ref> و پس از آن رهسپار [[اراک]] شد و ضمن بهره‌گیری از درس [[عبدالکریم حائری یزدی]] به تدریس نیز پرداخت. حائری یزدی هنگام مهاجرت به [[قم]] در سال ۱۳۰۱ و تقاضای مردم اراک، اقامه نماز جماعت و اداره امور دینی مردم اراک را به خوانساری واگذار کرد.<ref>سلیمی، سیداحمد (آیت‌الله)، ۱۶۴.</ref> از [[محمدعلی اراکی]] نقل شده‌است که حائری یزدی، تقریباً شش ماه پس از سفر به قم، در جلسه‌ای به شایستگی سیداحمد خوانساری برای اعلمیت بر علمای شیعه تصریح کرد؛ هرچند خود وی به اقامت در اراک، رضایت داده‌است.


خوانساری پس از اطلاع از رضایت حائری یزدی، همان سال به قم مهاجرت کرد و همراه با شرکت دوباره در درس‌های حائری یزدی، به تدریس نیز پرداخت. حائری پس از گذشت دو ماه، اقامه نماز جماعت خویش را در [[مدرسه فیضیه قم|مدرسه فیضیه]] به خوانساری واگذار کرد و خود در نخستین نماز جماعت، به او اقتدا کرد.<ref>نور علم، مجله، نجوم امت(۵)، ۱۳؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۹۹۱/۲.</ref> خوانساری در مدت حضور خود در قم، از درس فلسفه [[علی‌اکبر حکمی یزدی]] از استادان [[امام‌خمینی]] نیز بهره برد. وی برخی [[فقه|مباحث فقهی]] را نزد [[محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی]] که وی نیز از استادان امام‌خمینی بوده‌است و حساب و هندسه و جبر و مقابله را نزد [[میرزامحمدحسن ریاضی]] فرا گرفت.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۹۹۲/۲.</ref>
خوانساری پس از اطلاع از رضایت حائری یزدی، همان سال به قم مهاجرت کرد و همراه با شرکت دوباره در درس‌های حائری یزدی، به تدریس نیز پرداخت. حائری پس از گذشت دو ماه، اقامه نماز جماعت خویش را در [[مدرسه فیضیه قم|مدرسه فیضیه]] به خوانساری واگذار کرد و خود در نخستین نماز جماعت، به او اقتدا کرد.<ref>نور علم، مجله، نجوم امت(۵)، ۱۳؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۹۹۱/۲.</ref> خوانساری در مدت حضور خود در قم، از درس فلسفه [[علی‌اکبر حکمی یزدی]] از استادان [[امام‌خمینی]] نیز بهره برد. وی برخی [[فقه|مباحث فقهی]] را نزد [[محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی]] که وی نیز از استادان امام‌خمینی بوده‌است و حساب و هندسه و جبر و مقابله را نزد [[میرزامحمدحسن ریاضی]] فرا گرفت.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۹۹۲/۲.</ref>
خط ۵۲: خط ۶۴:


== مبارزات و فعالیت‌های سیاسی ==
== مبارزات و فعالیت‌های سیاسی ==
پس از تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در دولت [[اسدالله علم|اسدالله عَلَم]] و دعوت امام‌خمینی از علما و مراجع برای اعتراض به این لایحه<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۵/۱.</ref> {{ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}} خوانساری در اطلاعیه‌ای در نهم آبان ۱۳۴۱، بدون اشاره به لایحه، از مردم برای شرکت در مجلس [[دعا]] و ذکر به مناسبت [[شهادت حضرت فاطمه زهرا(ع)]] و اطلاع از موضوع مهم مذهبی دعوت کرد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۳۵۰/۱؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۰/۱؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۲۵۸.</ref> استفاده از عنوان دعا به دلیل احتیاط خوانساری در این امور بود.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۴۸.</ref>
پس از تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در دولت [[اسدالله علم|اسدالله عَلَم]] و دعوت امام‌خمینی از علما و مراجع برای اعتراض به این لایحه<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۵/۱.</ref> خوانساری در اطلاعیه‌ای در نهم آبان ۱۳۴۱، بدون اشاره به لایحه، از مردم برای شرکت در مجلس [[دعا]] و ذکر به مناسبت [[شهادت حضرت فاطمه زهرا(ع)]] و اطلاع از موضوع مهم مذهبی دعوت کرد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۳۵۰/۱؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۰/۱؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۲۵۸.</ref> استفاده از عنوان دعا به دلیل احتیاط خوانساری در این امور بود.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۴۸.</ref>


امام‌خمینی در نامه‌ای به [[محمدتقی فلسفی]]، سخنران این مجلس، اعلامیه خوانساری را مثبت ارزیابی کرد؛ اما چگونگی آن را سست و نارسا دانست. ایشان با ابراز شگفتی از این اعلامیه، برپایی مجلس عزا و قراردادن اساس دیانت در ضمن آن را موهنِ به مقصد شمرد و از آن بدتر فضای [[مسجد سیدعزیزالله]] و چگونگی تبلیغ برای چنین مجلسی را به هیچ وجه مناسب ندانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۵/۱–۸۶.</ref> ایشان در ادامه نامه، این فرصت را ازدست‌رفته خواند؛ اما تهدید [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] به برپایی اجتماعی بزرگ‌تر و آگاه‌کردن مردم در خارج از [[تهران]] را در ضمن سخنرانی فلسفی، مغتنم شمرد؛ در عین حال از فلسفی خواست با توجه به وضع روز دنیا و دستِ بسته رژیم در بازداشت مخالفان، از تهدید رژیم نترسد و ملاحظه نکند؛ زیرا مسئله از صلح و آشتی گذشته و پای نابودی [[احکام|احکام اسلام]] در میان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۶/۱.</ref>
امام‌خمینی در نامه‌ای به [[محمدتقی فلسفی]]، سخنران این مجلس، اعلامیه خوانساری را مثبت ارزیابی کرد؛ اما چگونگی آن را سست و نارسا دانست. ایشان با ابراز شگفتی از این اعلامیه، برپایی مجلس عزا و قراردادن اساس دیانت در ضمن آن را موهنِ به مقصد شمرد و از آن بدتر فضای [[مسجد سیدعزیزالله]] و چگونگی تبلیغ برای چنین مجلسی را به هیچ وجه مناسب ندانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۵/۱–۸۶.</ref> ایشان در ادامه نامه، این فرصت را ازدست‌رفته خواند؛ اما تهدید [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] به برپایی اجتماعی بزرگ‌تر و آگاه‌کردن مردم در خارج از [[تهران]] را در ضمن سخنرانی فلسفی، مغتنم شمرد؛ در عین حال از فلسفی خواست با توجه به وضع روز دنیا و دستِ بسته رژیم در بازداشت مخالفان، از تهدید رژیم نترسد و ملاحظه نکند؛ زیرا مسئله از صلح و آشتی گذشته و پای نابودی [[احکام|احکام اسلام]] در میان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۶/۱.</ref>
خط ۵۸: خط ۷۰:
در سوم بهمن ۱۳۴۱ زمانی که خوانساری به‌دلیل اعتراض به همه‌پرسی [[محمدرضا پهلوی]] در [[تظاهرات]] مردمی حضور یافته بود، در هجوم پلیس و مأموران امنیتی مجروح شد.<ref>ناطق نوری، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، ۴۹/۱؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۲۶۴.</ref> خانه وی و [[سیدمحمد بهبهانی]] نیز از سوی مأموران رژیم محاصره شدید شد و امام‌خمینی در پیامی خطاب به ملت ایران، به این اقدام رژیم، به‌شدت واکنش نشان داد و با برشمردن بخشی از ستم‌ها و فجایع رژیم، [[سوگند]] یاد کرد که این زندگی را نمی‌خواهد و کاش مأموران ایشان را بازداشت کنند تا تکلیف نداشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۱/۱.</ref>
در سوم بهمن ۱۳۴۱ زمانی که خوانساری به‌دلیل اعتراض به همه‌پرسی [[محمدرضا پهلوی]] در [[تظاهرات]] مردمی حضور یافته بود، در هجوم پلیس و مأموران امنیتی مجروح شد.<ref>ناطق نوری، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، ۴۹/۱؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۲۶۴.</ref> خانه وی و [[سیدمحمد بهبهانی]] نیز از سوی مأموران رژیم محاصره شدید شد و امام‌خمینی در پیامی خطاب به ملت ایران، به این اقدام رژیم، به‌شدت واکنش نشان داد و با برشمردن بخشی از ستم‌ها و فجایع رژیم، [[سوگند]] یاد کرد که این زندگی را نمی‌خواهد و کاش مأموران ایشان را بازداشت کنند تا تکلیف نداشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۱/۱.</ref>


همچنین خوانساری در پاسخ به پرسش گروهی از مردم دربارهٔ شرکت در [[انقلاب سفید|همه‌پرسیِ انقلاب سفید]]، تمام تصویب‌نامه‌های خلاف شرع را [[حرام]] و شرکت در آنها را در حکم مبارزه با [[امام مهدی(عج)|امام زمان (ع)]] دانست. او تأکید کرد [[حرام|محرمات الهی]] با تصویب‌نامه [[حلال]] نمی‌شوند.<ref>متولی، سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۴–۲۵ و ۷۷–۷۸؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۹/۱.</ref> پس از قرائت اعلامیه وی دربارهٔ تحریم همه‌پرسی در جمع مردم، مردم در مسجد سیدعزیزالله اجتماع کردند و خوانساری نیز برای شرکت در جمع مردم بیرون آمد؛ ولی مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) برخورد و درگیری ایجاد کردند. خوانساری به نشانه مخالفت با آن، مدتی در نماز جماعت مسجد سیدعزیزالله حاضر نشد.<ref>متولی، سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۵–۲۶.</ref> وی و سیدمحمد بهبهانی در اعلامیه‌ای در ۱۳۴۱/۱۲/۱۲ با درخواست چاره‌جویی از عموم علما و مراجع، نگرانی خود را از طرح شش‌ماده‌ای انقلاب سفید پهلوی اعلام کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۸/۱–۵۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴/۳ ـ ۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref>
همچنین خوانساری در پاسخ به پرسش گروهی از مردم دربارهٔ شرکت در [[انقلاب سفید|همه‌پرسیِ انقلاب سفید]]، تمام تصویب‌نامه‌های خلاف شرع را [[حرام]] و شرکت در آنها را در حکم مبارزه با [[امام زمان(ع)]] دانست. او تأکید کرد [[حرام|محرمات الهی]] با تصویب‌نامه [[حلال]] نمی‌شوند.<ref>متولی، سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۴–۲۵ و ۷۷–۷۸؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۹/۱.</ref> پس از قرائت اعلامیه وی دربارهٔ تحریم همه‌پرسی در جمع مردم، مردم در مسجد سیدعزیزالله اجتماع کردند و خوانساری نیز برای شرکت در جمع مردم بیرون آمد؛ ولی مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) برخورد و درگیری ایجاد کردند. خوانساری به نشانه مخالفت با آن، مدتی در نماز جماعت مسجد سیدعزیزالله حاضر نشد.<ref>متولی، سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۵–۲۶.</ref> وی و سیدمحمد بهبهانی در اعلامیه‌ای در ۱۳۴۱/۱۲/۱۲ با درخواست چاره‌جویی از عموم علما و مراجع، نگرانی خود را از طرح شش‌ماده‌ای انقلاب سفید پهلوی اعلام کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۸/۱–۵۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴/۳ ـ ۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref>


طبق گزارش ساواک، خوانساری در پاسخ به درخواست برخی از روحانیون، برای شدت عمل بیشتر در برابر رژیم، تأکید کرد با وجود تذکرات و بی‌تأثیربودن آن، همچنین وضع مزاجی ضعیف خود، تکلیف دیگری از نظر شرع ندارد. ساواک در این گزارش‌ها تأکید کرده‌است با توجه به وضعیت سایر علمای بزرگ و پیشگام بودن [[امام‌خمینی]] در مبارزه با رژیم، جمعی از علما و روحانیون، در جلساتی (فروردین ۱۳۴۱) ایشان را به عنوان رهبر شیعیان معرفی کرده‌اند. خوانساری اگرچه این اعلامیه را امضا نکرد، ولی دربارهٔ پشتیبانی از آن قول مساعد داد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹۶/۹–۹۷.</ref>
طبق گزارش ساواک، خوانساری در پاسخ به درخواست برخی از روحانیون، برای شدت عمل بیشتر در برابر رژیم، تأکید کرد با وجود تذکرات و بی‌تأثیربودن آن، همچنین وضع مزاجی ضعیف خود، تکلیف دیگری از نظر شرع ندارد. ساواک در این گزارش‌ها تأکید کرده‌است با توجه به وضعیت سایر علمای بزرگ و پیشگام بودن [[امام‌خمینی]] در مبارزه با رژیم، جمعی از علما و روحانیون، در جلساتی (فروردین ۱۳۴۱) ایشان را به عنوان رهبر شیعیان معرفی کرده‌اند. خوانساری اگرچه این اعلامیه را امضا نکرد، ولی دربارهٔ پشتیبانی از آن قول مساعد داد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹۶/۹–۹۷.</ref>


هفتم خرداد ۱۳۴۲ امام‌خمینی در نامه‌ای خطاب به خوانساری، از بی‌تحرکی و سکوت علمای تهران، به‌ویژه خوانساری، انتقاد کرد و با تبیین سکوت [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی (ع)]] و قیام ایشان علیه ظلم، دوران حاضر را زمان قیام ارزیابی کرد و سکوت را بی‌فایده خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۸/۱–۲۳۹.</ref> خوانساری نیز در پاسخ، با اعلام اطاعت خود از امام‌خمینی، از ایشان خواست مطالبات خود را آرام‌تر و با زبان نرم از رژیم پهلوی درخواست کند و محمدرضا پهلوی را به حفظ جایگاه علما و توجه به نقش آنان در جلوگیری از نفوذ بیگانگان نصیحت کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۹/۱، پاورقی.</ref>
هفتم خرداد ۱۳۴۲ امام‌خمینی در نامه‌ای خطاب به خوانساری، از بی‌تحرکی و سکوت علمای تهران، به‌ویژه خوانساری، انتقاد کرد و با تبیین سکوت [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و قیام ایشان علیه ظلم، دوران حاضر را زمان قیام ارزیابی کرد و سکوت را بی‌فایده خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۸/۱–۲۳۹.</ref> خوانساری نیز در پاسخ، با اعلام اطاعت خود از امام‌خمینی، از ایشان خواست مطالبات خود را آرام‌تر و با زبان نرم از رژیم پهلوی درخواست کند و محمدرضا پهلوی را به حفظ جایگاه علما و توجه به نقش آنان در جلوگیری از نفوذ بیگانگان نصیحت کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۹/۱، پاورقی.</ref>


پس از [[بازداشت امام‌خمینی]] خوانساری در شانزدهم خرداد ۱۳۴۲ در اطلاعیه‌ای، از قتل و جرح مردم و بازداشت ایشان ابراز تأسف کرد و نتیجه این‌گونه اعمال ضد انسانی را جز تشدید امور و وخامت اوضاع و تفرقه ندانست.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۸۱.</ref> وی در تابستان ۱۳۴۲ در دوره بازداشت امام‌خمینی در پادگان عشرت‌آباد تهران، به دیدار ایشان رفت.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۲۳۹/۱–۲۴۰؛ روحانی، ۶۷۴/۱.</ref> امام‌خمینی که در دوران زندان، خوانساری را از قبول هر گونه تعهد و التزامی به رژیم پهلوی در برابر آزادی ایشان، برحذر داشته بود،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴۰۰/۲–۴۰۱.</ref> پس از آزادی از زندان در فروردین ۱۳۴۳، تلاش وی را در پیشبرد اهداف نهضت ستود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱.</ref> خوانساری در سال‌های بعد نیز در مواردی برای تخفیف مجازات و عفو مبارزان اقدام کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳۷۶/۲؛ منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۳۳۸/۱–۳۴۸.</ref>
پس از [[بازداشت امام‌خمینی]] خوانساری در شانزدهم خرداد ۱۳۴۲ در اطلاعیه‌ای، از قتل و جرح مردم و بازداشت ایشان ابراز تأسف کرد و نتیجه این‌گونه اعمال ضد انسانی را جز تشدید امور و وخامت اوضاع و تفرقه ندانست.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۸۱.</ref> وی در تابستان ۱۳۴۲ در دوره بازداشت امام‌خمینی در پادگان عشرت‌آباد تهران، به دیدار ایشان رفت.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۲۳۹/۱–۲۴۰؛ روحانی، ۶۷۴/۱.</ref> امام‌خمینی که در دوران زندان، خوانساری را از قبول هر گونه تعهد و التزامی به رژیم پهلوی در برابر آزادی ایشان، برحذر داشته بود،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴۰۰/۲–۴۰۱.</ref> پس از آزادی از زندان در فروردین ۱۳۴۳، تلاش وی را در پیشبرد اهداف نهضت ستود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱.</ref> خوانساری در سال‌های بعد نیز در مواردی برای تخفیف مجازات و عفو مبارزان اقدام کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳۷۶/۲؛ منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۳۳۸/۱–۳۴۸.</ref>


امام‌خمینی در فروردین ۱۳۴۳ در پاسخ به پیام تبریک خوانساری به مناسبت آزادی و [[بازگشت امام‌خمینی به قم|بازگشت به قم]]، از خوانساری تشکر کرد و تلاش بیشتر او و دیگر مراجع را در احقاق حق و ابطال باطل از بارگاه حق درخواست کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱.</ref> چنان‌که در نامه‌ای به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، با قدردانی از تلاش‌های خوانساری، از او خواست سلام و دعای خیر ایشان را به وی برساند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۶/۱.</ref>
امام‌خمینی در فروردین ۱۳۴۳ در پاسخ به پیام تبریک خوانساری به مناسبت آزادی و بازگشت به قم، از خوانساری تشکر کرد و تلاش بیشتر او و دیگر مراجع را در احقاق حق و ابطال باطل از بارگاه حق درخواست کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱.</ref> چنان‌که در نامه‌ای به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، با قدردانی از تلاش‌های خوانساری، از او خواست سلام و دعای خیر ایشان را به وی برساند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۶/۱.</ref>


=== اعتراض علیه تبعید امام‌خمینی ===
=== اعتراض علیه تبعید امام‌خمینی ===
در پی [[تبعید امام‌خمینی به ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳، خوانساری برای بررسیِ این مشکل، جلسه‌ای با حضور علمای تراز اول [[تهران]] و حسین قدس نخعی، وزیر دربار تشکیل داد و داماد خود [[سیدفضل‌الله فرید خوانساری]]<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۹۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴۰۱/۲–۴۰۲.</ref> را به [[ترکیه]] فرستاد تا با امام‌خمینی دیدار و در آسان‌کردن امور تلاش کند.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۳۸ و ۱۰۰؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۷۸/۲.</ref> {{ببینید|بورسا}} در ادامه اعتراض‌ها علیه تبعید امام‌خمینی، با نظر خوانساری مراسم [[مبعث|جشن مبعث رسول اکرم (ص)]] در چهاردهم آذر ۱۳۴۳ برگزار نشد و دید و بازدیدهای آن عید طبق روال گذشته صورت نگرفت.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۳۹.</ref> همچنین با انتقال [[امام‌خمینی]] از ترکیه به [[نجف]]، خوانساری در تلگرامی به نجف، ضمن کسب اطلاع از سلامتی، برای موفقیت ایشان دعا کرد.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۱۰۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳۲۷/۵.</ref>
در پی [[تبعید امام‌خمینی به ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳، خوانساری برای بررسیِ این مشکل، جلسه‌ای با حضور علمای تراز اول [[تهران]] و حسین قدس نخعی، وزیر دربار تشکیل داد و داماد خود [[سیدفضل‌الله فرید خوانساری]]<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۹۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴۰۱/۲–۴۰۲.</ref> را به [[ترکیه]] فرستاد تا با امام‌خمینی دیدار و در آسان‌کردن امور تلاش کند.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۳۸ و ۱۰۰؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۷۸/۲.</ref> {{ببینید|بورسا}} در ادامه اعتراض‌ها علیه تبعید امام‌خمینی، با نظر خوانساری مراسم [[مبعث|جشن مبعث رسول اکرم(ص)]] در چهاردهم آذر ۱۳۴۳ برگزار نشد و دید و بازدیدهای آن عید طبق روال گذشته صورت نگرفت.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۳۹.</ref> همچنین با انتقال [[امام‌خمینی]] از ترکیه به [[نجف]]، خوانساری در تلگرامی به نجف، ضمن کسب اطلاع از سلامتی، برای موفقیت ایشان دعا کرد.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۱۰۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳۲۷/۵.</ref>


خوانساری در سال ۱۳۴۵، اشتباه‌های آشکار دولت در لایحه حمایت از خانواده را به دولت وقت تذکر داد<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳۰۲/۱.</ref> و در زلزله سال ۱۳۴۷ خراسان، در اعلامیه‌ای ضمن تسلیت و اعلام تعطیلی [[حوزه‌های علمیه|حوزه علمیه]] در پانزدهم جمادی‌الثانی ۱۳۸۸ق/ ۱۸ شهریور ۱۳۴۷ و نیز برگزاری مراسم ترحیم برای کشته‌شدگان حادثه، شماره حسابی برای کمک به زلزله‌زدگان اختصاص داد.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۴۴.</ref>
خوانساری در سال ۱۳۴۵، اشتباه‌های آشکار دولت در لایحه حمایت از خانواده را به دولت وقت تذکر داد<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳۰۲/۱.</ref> و در زلزله سال ۱۳۴۷ خراسان، در اعلامیه‌ای ضمن تسلیت و اعلام تعطیلی [[حوزه‌های علمیه|حوزه علمیه]] در پانزدهم جمادی‌الثانی ۱۳۸۸ق/ ۱۸ شهریور ۱۳۴۷ و نیز برگزاری مراسم ترحیم برای کشته‌شدگان حادثه، شماره حسابی برای کمک به زلزله‌زدگان اختصاص داد.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۴۴.</ref>
خط ۷۶: خط ۸۸:


=== سکوت خوانساری در حوادث انقلاب اسلامی ===
=== سکوت خوانساری در حوادث انقلاب اسلامی ===
پس از [[قیام نوزده دی ۱۳۵۶]] و حوادث [[قم]] و [[تبریز]]، با وجود درخواست پیاپی علما از خوانساری برای ورود به مسئله و مذاکره با مقامات،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰۹/۲–۲۱۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۵۶/۶.</ref> سکوت وی که ناشی از احتیاط زیاد وی در این‌گونه امور بود، رنجش و اعتراض انقلابیان را در پی داشت. خوانساری برای حفظ بی‌طرفی خود، در فروردین ۱۳۵۷ به [[عتبات]] سفر کرد؛ اما در این سفر انقلابیان به او بی‌توجهی کردند و امام‌خمینی نیز در نجف اشرف به دیدار وی نرفت.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۰۴ و ۲۰۶.</ref> برخی از انقلابیان بر این باور بودند، نفوذ فرزند خوانساری بر او، موجب سکوت وی در حوادث [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] بوده‌است.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۰۵.</ref> پس از [[ورود امام‌خمینی به ایران]] در بهمن ۱۳۵۷، خوانساری در [[مدرسه علوی]] به دیدار ایشان رفت.<ref>خلخالی، خاطرات آیت‌الله خلخالی، ۲۸۰/۱.</ref>
پس از [[۱۹ دی|قیام نوزده دی ۱۳۵۶]] و حوادث [[قم]] و [[تبریز]]، با وجود درخواست پیاپی علما از خوانساری برای ورود به مسئله و مذاکره با مقامات،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰۹/۲–۲۱۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۵۶/۶.</ref> سکوت وی که ناشی از احتیاط زیاد وی در این‌گونه امور بود، رنجش و اعتراض انقلابیان را در پی داشت. خوانساری برای حفظ بی‌طرفی خود، در فروردین ۱۳۵۷ به [[عتبات]] سفر کرد؛ اما در این سفر انقلابیان به او بی‌توجهی کردند و امام‌خمینی نیز در نجف اشرف به دیدار وی نرفت.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۰۴ و ۲۰۶.</ref> برخی از انقلابیان بر این باور بودند، نفوذ فرزند خوانساری بر او، موجب سکوت وی در حوادث [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] بوده‌است.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۰۵.</ref> پس از [[ورود امام‌خمینی به ایران]] در بهمن ۱۳۵۷، خوانساری در [[مدرسه علوی]] به دیدار ایشان رفت.<ref>خلخالی، خاطرات آیت‌الله خلخالی، ۲۸۰/۱.</ref>


== ویژگی‌های اخلاقی ==
== ویژگی‌های اخلاقی ==
خط ۸۴: خط ۹۶:


== درگذشت ==
== درگذشت ==
‏سیداحمد خوانساری در صبح شنبه ۲۹ دی ۱۳۶۳ در ۹۶سالگی درگذشت. این خبر [[حوزه‌های علمیه]] را عزادار و بازار تهران را سه روز تعطیل کرد. پیکر او پس از تشییع در [[تهران]] به [[قم]] منتقل شد و پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به امامت مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، در [[حضرت فاطمه معصومه(س)|حرم فاطمه معصومه (س)]] کنار قبر [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و در جوار قبر استادش، [[عبدالکریم حائری یزدی]] به خاک سپرده شد.<ref>میرمحمدی، ستارگان خوانسار، ۱۰۶.</ref> امام‌خمینی به همین مناسبت، در پیامی خوانساری را عالمی بزرگوار و مرجعی بزرگ خواند که حق بزرگی بر حوزه‌ها داشته و پیوسته نزد حوزه‌های علمیه و دین‌مداران، جایگاه بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس، تربیت، علم و عمل به پایان رسانید. ایشان تأکید کرد این مرجع بزرگ با رفتار، کردار و پرهیزگاری خود، همواره به تربیت نفوس مستعد اهتمام ورزید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲۸/۱۹.</ref> ایشان همچنین پس از درگذشت خوانساری با ابقای تولیت و هیئت مدیره [[مؤسسه علمیه و خیریه ولی عصر(ع) خوانسار]] موافقت و حکم سیداحمد خوانساری را به شکل سابق تنفیذ کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱۹.</ref>
‏سیداحمد خوانساری در صبح شنبه ۲۹ دی ۱۳۶۳ در ۹۶سالگی درگذشت. این خبر [[حوزه‌های علمیه]] را عزادار و بازار تهران را سه روز تعطیل کرد. پیکر او پس از تشییع در [[تهران]] به [[قم]] منتقل شد و پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به امامت مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، در حرم فاطمه معصومه(س) کنار قبر [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و در جوار قبر استادش، [[عبدالکریم حائری یزدی]] به خاک سپرده شد.<ref>میرمحمدی، ستارگان خوانسار، ۱۰۶.</ref> امام‌خمینی به همین مناسبت، در پیامی خوانساری را عالمی بزرگوار و مرجعی بزرگ خواند که حق بزرگی بر حوزه‌ها داشته و پیوسته نزد حوزه‌های علمیه و دین‌مداران، جایگاه بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس، تربیت، علم و عمل به پایان رسانید. ایشان تأکید کرد این مرجع بزرگ با رفتار، کردار و پرهیزگاری خود، همواره به تربیت نفوس مستعد اهتمام ورزید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲۸/۱۹.</ref> ایشان همچنین پس از درگذشت خوانساری با ابقای تولیت و هیئت مدیره [[مؤسسه علمیه و خیریه ولی عصر(ع) خوانسار]] موافقت و حکم سیداحمد خوانساری را به شکل سابق تنفیذ کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱۹.</ref>


امام‌خمینی در سال ۱۳۶۷ نیز در پاسخ نامه [[محمدحسن قدیری]] دربارهٔ اشکال به حکم بازی [[شطرنج]]، نظر خوانساری در جواز بازی شطرنج بدون رهن را شاهد آورد و قدیری را به کتاب جامع المدارک وی ارجاع داد؛ چنان‌که در این نامه دوباره بر درجه [[تقوا]]، دقت نظر و علمیت خوانساری تأکید کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵۱/۲۱.</ref> {{ببینید|شطرنج | قمار}}
امام‌خمینی در سال ۱۳۶۷ نیز در پاسخ نامه [[محمدحسن قدیری]] دربارهٔ اشکال به حکم بازی [[شطرنج]]، نظر خوانساری در جواز بازی شطرنج بدون رهن را شاهد آورد و قدیری را به کتاب جامع المدارک وی ارجاع داد؛ چنان‌که در این نامه دوباره بر درجه [[تقوا]]، دقت نظر و علمیت خوانساری تأکید کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵۱/۲۱.</ref> {{ببینید|شطرنج | قمار}}
خط ۱۲۷: خط ۱۳۹:
*محمد عابدی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/274/ خوانساری، سیداحمد]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۲۷۴–۲۷۹.
*محمد عابدی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/274/ خوانساری، سیداحمد]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۲۷۴–۲۷۹.


[[رده:مقاله‌های ارزیابی‌شده]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد پنجم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مراجع تقلید شیعه]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۱۴٬۶۵۲

ویرایش