۱۴٬۷۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|اساتید = احمد بهشتی و احمد احمدی | |اساتید = احمد بهشتی و احمد احمدی | ||
|شاگردان = | |شاگردان = | ||
|تالیفات = سخن | |تالیفات = [[سخن عشق]]، [[یک ساغر از هزار]]، [[اقلیم خاطرات]] و [[آوای مکتوب]] | ||
|وبگاه رسمی = | |وبگاه رسمی = | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''سیدهفاطمه طباطبایی'''، همسر [[سیداحمد خمینی]] و مورد عنایت [[امامخمینی]]. | '''سیدهفاطمه طباطبایی'''، همسر [[سیداحمد خمینی]] و مورد عنایت [[امامخمینی]]. | ||
سیده فاطمه طباطبائی در سال ۱۳۳۳ در تهران به دنیا آمد و در کنار تحصیل، به فراگیری هنرهایی مانند خیاطی و گلسازی پرداخت. در سال ۱۳۴۸ با سیداحمد خمینی ازدواج کرد و در سالهای مبارزه با همسر خود در کارهای مبارزاتی همکاری داشت و پس از شهادت [[سیدمصطفی خمینی]] ساکن نجف شدند و در فرازوفرودهای این سالها در عراق و پاریس همراه امامخمینی بودند. | |||
طباطبائی پس از پیروز را [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] تحصیلات خود را پی گرفت و کارشناسی فلسفه غرب را در دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد و دکترای عرفان اسلامی را در دانشگاه آزاد اسلامی به پایان برد. او برخی مسائل دشوار متون [[فلسفه|فلسفه اسلامی]] را از امامخمینی میپرسید که به جلسات کوتاه درسی انجامید و امامخمینی چند نامه اخلاقی و عرفانی به تقاضای طباطبائی خطاب به او نوشت و در نامهای کتاب [[آداب الصلاة (کتاب)|آداب الصلوة]] خود را به او هدیه کرد. | |||
امامخمینی، طباطبائی را همانند فرزندان خود میدانست و به او محبت میکرد و در نامهای خطاب به او یادآور شده که کتابهای عرفانی با همه قدر و منزلتی که دارند و کمکهایی که برای [[فهم قرآن]] و سخنان معصومین(ع) میکنند، ولی حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند. طباطبائی که علاقه ویژهای به امامخمینی دارد، او را فقیه خوب و فیلسوف و عارف برجسته میداند که احیاگر عصر بوده است. | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۶: | ||
طباطبایی امامخمینی را مسلمان احیاگر عصر برشمرده و خدامحوری و [[خداباوری]] و ارزشیبودن اعتقادات دینی را تحفه زعامت و [[رهبری]] ایشان دانستهاست. به نظر او در عصر امامخمینی، دینداری و خدامحوری تنها به امر باطنی و قلبی منحصر شده بود؛ ولی امامخمینی هشدار داد که این نظر و اندیشه باید در جهان بیرون، ظهور و بروز داشته باشد و ایشان عرفان حقیقی را با [[جهاد]] و حماسه تفکیکناپذیر معرفی کرد.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۳–۴.</ref> وی با اشاره به تفاوت حماسه حماسهسرایان و حماسه امامخمینی، حماسه ایشان را عرفانیالهی برشمرده که قهرمانها و شخصیتهای مورد احترام ایشان حقیقیاند نه تخیلی. شخصیتهایی مانند [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر خدا(ص)]]، [[حضرت علی(ع)]]، [[حضرت زهرا(س)]]، [[امام حسن مجتبی(ع)|امامحسن(ع)]] و [[امامحسین(ع)]]، شخصیتهاییاند که ایشان آنها را الگوی روح حماسی در [[زن]] و مرد معرفی کردهاست.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۵۲–۵۳.</ref> از نگاه وی امامخمینی میان [[سیاست]] و [[معنویت]] جمع و ثابت کرد که جمع میان [[زهد]] و وارستگی و خدمت و مسئولیت اجتماعی ممکن است و خود نیز چنین بود.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۵۸.</ref> وی با توضیح ابعاد وجودی امامخمینی، جمعشدن علوم نظری و عملی در ایشان را برجسته دانستهاست. از نظر او امامخمینی هم فقیه خوب بود، هم فیلسوف و هم [[عارف]] برجسته.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۴۲۸–۴۲۹.</ref> وی با ذکر خاطرهای از همراهی با امامخمینی در پایان عمر ایشان در بیمارستان، از عاطفیبودن و مهربانی ایشان سخن گفته که در همان حال نیز به شرایط روحی اطرافیان توجه خاص داشتهاست.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۵۶۰–۵۶۱.</ref> | طباطبایی امامخمینی را مسلمان احیاگر عصر برشمرده و خدامحوری و [[خداباوری]] و ارزشیبودن اعتقادات دینی را تحفه زعامت و [[رهبری]] ایشان دانستهاست. به نظر او در عصر امامخمینی، دینداری و خدامحوری تنها به امر باطنی و قلبی منحصر شده بود؛ ولی امامخمینی هشدار داد که این نظر و اندیشه باید در جهان بیرون، ظهور و بروز داشته باشد و ایشان عرفان حقیقی را با [[جهاد]] و حماسه تفکیکناپذیر معرفی کرد.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۳–۴.</ref> وی با اشاره به تفاوت حماسه حماسهسرایان و حماسه امامخمینی، حماسه ایشان را عرفانیالهی برشمرده که قهرمانها و شخصیتهای مورد احترام ایشان حقیقیاند نه تخیلی. شخصیتهایی مانند [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر خدا(ص)]]، [[حضرت علی(ع)]]، [[حضرت زهرا(س)]]، [[امام حسن مجتبی(ع)|امامحسن(ع)]] و [[امامحسین(ع)]]، شخصیتهاییاند که ایشان آنها را الگوی روح حماسی در [[زن]] و مرد معرفی کردهاست.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۵۲–۵۳.</ref> از نگاه وی امامخمینی میان [[سیاست]] و [[معنویت]] جمع و ثابت کرد که جمع میان [[زهد]] و وارستگی و خدمت و مسئولیت اجتماعی ممکن است و خود نیز چنین بود.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۵۸.</ref> وی با توضیح ابعاد وجودی امامخمینی، جمعشدن علوم نظری و عملی در ایشان را برجسته دانستهاست. از نظر او امامخمینی هم فقیه خوب بود، هم فیلسوف و هم [[عارف]] برجسته.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۴۲۸–۴۲۹.</ref> وی با ذکر خاطرهای از همراهی با امامخمینی در پایان عمر ایشان در بیمارستان، از عاطفیبودن و مهربانی ایشان سخن گفته که در همان حال نیز به شرایط روحی اطرافیان توجه خاص داشتهاست.<ref>طباطبایی، فاطمه، یک ساغر از هزار، ۵۶۰–۵۶۱.</ref> | ||
طباطبایی مدرس دانشگاه در رشته [[فلسفه]] و [[عرفان]] و عضو هیئت علمی [[پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی]] است. وی افزون بر تدریس و فعالیتهای فرهنگی، آثاری چون سخن | طباطبایی مدرس دانشگاه در رشته [[فلسفه]] و [[عرفان]] و عضو هیئت علمی [[پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی]] است. وی افزون بر تدریس و فعالیتهای فرهنگی، آثاری چون [[سخن عشق (کتاب)|سخن عشق]]، [[یک ساغر از هزار (کتاب)|یک ساغر از هزار]]، [[اقلیم خاطرات (کتاب)|اقلیم خاطرات]] و [[آوای مکتوب (کتاب)|آوای مکتوب]] را نگاشته و منتشر ساختهاست و مقالات بسیاری نیز در موضوع فلسفه و عرفان در نشریات ادواری چاپ کردهاست. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۹۹: | خط ۱۰۵: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* نسرین آقابیک، [https://books.khomeini.ir/10007 | * نسرین آقابیک، [https://books.khomeini.ir/books/10007/96/ سیدهفاطمه طباطبایی]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۷، ص۹۶–۱۰۳. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد هفتم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد هفتم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:خانواده امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |