۱۴٬۵۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | {{جعبه اطلاعات شخصیت سیاسی مذهبی | ||
| عنوان = صدام حسین | |||
| تصویر = صدام حسین 1.jpg | |||
| اندازه تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
|سرشناسی = | |||
|نام کامل = صدام حسین | |||
|لقب = | |||
|نسب = | |||
|زادروز = ۲۸ آوریل ۱۹۳۷م/ ۸ اردیبهشت ۱۳۱۶ش | |||
|شهر تولد = روستای العوجه، حوالی تکریت | |||
|کشور تولد = [[عراق]] | |||
|تاریخ درگذشت = دهم دی ۱۳۸۵ | |||
|شهر درگذشت = | |||
|کشور درگذشت = [[عراق]] | |||
|آرامگاه = | |||
|نام همسر = دختر دایی خود | |||
|فرزندان = | |||
|خویشاوند سرشناس= | |||
|دین = اسلام | |||
|مذهب = | |||
|پیشه = | |||
|مناصب = پنجمین رئیسجمهور عراق و عامل کشتار مردم عراق و تحمیل هشت سال جنگ علیه [[جمهوری اسلامی ایران]] | |||
|پس از = | |||
|پیش از = | |||
|اساتید = | |||
|شاگردان = | |||
|تالیفات = | |||
|وبگاه رسمی = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
'''صدامحسین'''، پنجمین رئیسجمهور [[عراق]] و عامل کشتار مردم عراق و تحمیل [[جنگ عراق علیه ایران|هشت سال جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران]]. | |||
صدامحسین تکریتی در سال ۱۹۳۷م/۱۳۱۶ش در حوالی تکریت عراق به دنیا آمد و در دهسالگی به بغداد رفت و ادامه تحصیل داد و در دوره دبیرستان وارد حزب بعث عراق شد. | |||
صدام در سال ۱۹۵۸ به اتهام قتل یکی از مقامات دولتی در تکریت زندانی شد و در ۲۲ سالگی با مشارکت در ترور عبدالکریم قاسم رئیسجمهور وقت عراق، به مصر پناه برد و در آنجا دبیرستان را به اتمام رساند و در دانشگاه درس میخواند که با قتل عبدالکریم قاسم درس را نا تمام و روانه عراق شد. پس از برکناری حسن البکر از نخستوزیری و نیز برکناری بسیاری از اعضای [[حزب بعث عراق|حزب بعث]] از مناصب دولتی، صدام به فعالیتهای زیرزمینی پرداخت. | |||
در سال ۱۹۶۸ حزب بعث با کسب موافقت آمریکا علیه عارف کودتا کرد و او پس از آن، معاون البکر شد و مدت یازاده سال معاون او بود. البکر در سال ۱۹۷۹ به اجبار استعفا داد وصدام به قدرت رسید. | |||
صدام با به قدرت رسیدن، فعالیت احزاب را ممنوع و به تسویه حساب با مخالفان خود پرداخت و حتی به نزدیکان خود رحم نمیکرد. او پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] سیاست سرکوب [[شیعه|شیعیان]] را در عراق تشدید کرد و نهایتاً جنگی تمام عیار را بر [[جمهوری اسلامی]] تحمیل کرد. | |||
امامخمینی صدام را دیوانه و دارای فکر مغشوش و کسی که عقل درستی ندارد نامیده است. | |||
قدرتهای عضو ناتو در سال ۱۳۸۲ش به بهانه سلاح شیمیایی عراق را مورد تهاجم و اشغال قرار دادند که صدام پس از آن فراری و پس از آن که در چالهای پنهان شده بود دستگیر شد و در سال ۱۳۸۴ محکوم به اعدام گردید. حکم اعدام او در سال ۱۳۸۵ اجرا شد. | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
صدامحسین تکریتی در ۲۸ آوریل ۱۹۳۷م/ ۸ اردیبهشت ۱۳۱۶ش در روستای العوجه، حوالی تکریت عراق به دنیا آمد.<ref>خلیل، جمهوری وحشت، ۷؛ اسکندر، صدام حسین مناضلاً و منکرا و انساناً، ۲۰.</ref> پدرش حسین عبدالمجید، پیش از تولد صدام درگذشت.<ref>پارسادوست، ما و عراق، ۱۲۷؛ معتضد، سقوط دیکتاتور، ۴۰.</ref> او پنجساله بود که مادرش صحبه دوباره [[ازدواج]] کرد. ناپدری صدام، ابراهیم حسن، با او رفتار خشن و بدی داشت.<ref>امامی، صدام: بازی نفت و بحران خلیج فارس، ۴۱–۴۲.</ref> صدام درس اول ابتدایی را در تکریت فرا گرفت و در دهسالگی به اتفاق دایی خود خیرالله طلفاح، به [[بغداد]] رفت و در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۱۲۷.</ref> | |||
صدام حسین در سال ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵ش در حالیکه دوران دبیرستان را میگذراند، تحت تأثیر اندیشههای [[ملیگرایی]] حزب بعث عراق وارد این حزب شد<ref>امامی، صدام: بازی نفت و بحران خلیج فارس، ۴۴؛ پارسادوست، نقش عراق، ۱۲۸.</ref> که در سال ۱۹۵۱م/ ۱۳۳۰ش تأسیس شده بود و شاخهای از حزب بعث سوریه بهشمار میرفت{{ببینید|حزب بعث عراق}}. حزب بعث سوریه را میشل عفلق مسیحی سوری با گرایش چپ و بر بنیاد [[ناسیونالیستی|اندیشه ناسیونالیستی]]، در سال ۱۹۴۳م/ ۱۳۲۲ش در [[دمشق]] تأسیس کرده بود.<ref>شورای نویسندگان، تاریخ سیاسی عراق، ۱۴۶؛ خلیل، جمهوری وحشت، ۸.</ref> | صدام حسین در سال ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵ش در حالیکه دوران دبیرستان را میگذراند، تحت تأثیر اندیشههای [[ملیگرایی]] حزب بعث عراق وارد این حزب شد<ref>امامی، صدام: بازی نفت و بحران خلیج فارس، ۴۴؛ پارسادوست، نقش عراق، ۱۲۸.</ref> که در سال ۱۹۵۱م/ ۱۳۳۰ش تأسیس شده بود و شاخهای از حزب بعث سوریه بهشمار میرفت{{ببینید|حزب بعث عراق}}. حزب بعث سوریه را میشل عفلق مسیحی سوری با گرایش چپ و بر بنیاد [[ناسیونالیستی|اندیشه ناسیونالیستی]]، در سال ۱۹۴۳م/ ۱۳۲۲ش در [[دمشق]] تأسیس کرده بود.<ref>شورای نویسندگان، تاریخ سیاسی عراق، ۱۴۶؛ خلیل، جمهوری وحشت، ۸.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۶۴: | ||
صدام حسین و حزب بعث به محض به دست گرفتن قدرت از فعالیت احزاب جلوگیری کردند و بیدرنگ به بازداشت و سرکوب مخالفان پرداختند.<ref>جعفری، بررسی تاریخی، ۳۴۲–۳۴۴.</ref> پاکسازی کسانی که به برتری صدام اعتقادی نداشتند، در اقدامات او قرار داشت.<ref>یافی، جمهوری عراق، ۲۰۰.</ref> کیفر توهین به او و نهادهای عالیرتبه مملکتی در ملأ عام، زندانی ابد یا اعدام بود.<ref>امامی، صدام: بازی نفت و بحران خلیج فارس، ۷۴.</ref> وی به هیچکس حتی نزدیکان خود اعتماد کافی نداشت.<ref>امامی، صدام: بازی نفت و بحران خلیج فارس، ۵۸–۵۹.</ref> او رسیدن به قدرت به هر ترتیب و با انواع ترفندها و کشتن بیرحمانه رفیقان را مد نظر قرار داد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۲۶۴.</ref> پدرزن فرزندش عُدیّ نیز به دستور او [[اعدام]] شد؛ چنانکه ماهر عبدالرشید، پدرزن فرزند دیگرش قصیّ، به دلیل محبوبیت زیاد در ارتش، به شکل مرموزی کشته شد؛ همچنین دو داماد وی حسین کامل و صدام کامل نخست به ثروت و مقام رسیدند؛ ولی پس از احراز جایگاه، مورد بدگمانی صدام قرار گرفتند و به [[اردن]] گریختند. صدام پس از مدتی به آنان وعده عفو داد؛ ولی بیدرنگ پس از بازگشت به عراق هر دو در سال ۱۹۹۶م/ ۱۳۷۷ش کشته شدند.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۵۰۲ و ۶۳۴–۶۳۷.</ref> او با تشکیل حکومتی بر پایه ترس و وحشت، به پاکسازی حزبی و سرکوب گسترده مخالفان و اقلیتها بهخصوص [[شیعه|شیعیان]]، کردها، ایرانیان، یهودیان و کمونیستها پرداخت.<ref>کلیدر، جنگهای صدام، ۶۵.</ref> همچنین بعدها گورهای دستهجمعی زیادی در مزارع منطقه «الکفل» در اطراف [[نجف]] کشف شد که کشتهها به حالت دستهجمعی اعدام شده بودند.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۴۰۸–۴۱۰.</ref> | صدام حسین و حزب بعث به محض به دست گرفتن قدرت از فعالیت احزاب جلوگیری کردند و بیدرنگ به بازداشت و سرکوب مخالفان پرداختند.<ref>جعفری، بررسی تاریخی، ۳۴۲–۳۴۴.</ref> پاکسازی کسانی که به برتری صدام اعتقادی نداشتند، در اقدامات او قرار داشت.<ref>یافی، جمهوری عراق، ۲۰۰.</ref> کیفر توهین به او و نهادهای عالیرتبه مملکتی در ملأ عام، زندانی ابد یا اعدام بود.<ref>امامی، صدام: بازی نفت و بحران خلیج فارس، ۷۴.</ref> وی به هیچکس حتی نزدیکان خود اعتماد کافی نداشت.<ref>امامی، صدام: بازی نفت و بحران خلیج فارس، ۵۸–۵۹.</ref> او رسیدن به قدرت به هر ترتیب و با انواع ترفندها و کشتن بیرحمانه رفیقان را مد نظر قرار داد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۲۶۴.</ref> پدرزن فرزندش عُدیّ نیز به دستور او [[اعدام]] شد؛ چنانکه ماهر عبدالرشید، پدرزن فرزند دیگرش قصیّ، به دلیل محبوبیت زیاد در ارتش، به شکل مرموزی کشته شد؛ همچنین دو داماد وی حسین کامل و صدام کامل نخست به ثروت و مقام رسیدند؛ ولی پس از احراز جایگاه، مورد بدگمانی صدام قرار گرفتند و به [[اردن]] گریختند. صدام پس از مدتی به آنان وعده عفو داد؛ ولی بیدرنگ پس از بازگشت به عراق هر دو در سال ۱۹۹۶م/ ۱۳۷۷ش کشته شدند.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۵۰۲ و ۶۳۴–۶۳۷.</ref> او با تشکیل حکومتی بر پایه ترس و وحشت، به پاکسازی حزبی و سرکوب گسترده مخالفان و اقلیتها بهخصوص [[شیعه|شیعیان]]، کردها، ایرانیان، یهودیان و کمونیستها پرداخت.<ref>کلیدر، جنگهای صدام، ۶۵.</ref> همچنین بعدها گورهای دستهجمعی زیادی در مزارع منطقه «الکفل» در اطراف [[نجف]] کشف شد که کشتهها به حالت دستهجمعی اعدام شده بودند.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۴۰۸–۴۱۰.</ref> | ||
صدام حسین در | صدام حسین در سیاست خارجی نیز یک نژادپرست افراطی بود.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۱۳۵.</ref> شعار طرفداری از عربها<ref>جعفری، بحران در مرزها، ۳۹۰.</ref> و آزادسازی سرزمینهای عربی مسئلهای بود که وی بر آن تکیه میکرد.<ref>جعفری، بررسی تاریخی، ۵۵۵ و ۵۶۲.</ref> وی دربارهٔ ارزشهای عربی غلو میکرد و به پیروی از حزب بعث، برای ملت عرب رسالت ابدی برای رستگاری همه انسانها قائل بود و ملت عرب را منبع همه [[پیامبران(ع)]] و مهد تمدن میدانست. او میگفت مسلمان واقعی حتماً میل دارد و میکوشد که عربها را قوی و نیرومند ببیند.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۱۳۵.</ref> | ||
پس از تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی در ایران]] صدام از طرفی به مذاکره روی آورد و با [[ابراهیم یزدی]] وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در هاوانا دیدار کرد و بر عادیشدن روابط دو کشور تأکید کرد.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۲۷۰.</ref> از سوی دیگر، او پس از تظاهرات شیعیان در دو کشور [[بحرین]] و [[کویت]] در مهر ۱۳۵۸ بهطور تلویحی به دولت جمهوری اسلامی ایران اخطار کرد و خود را نماینده همه کشورهای عربی [[خلیج فارس]] خواند. در این میان دولت عراق تجدید نظر دربارهٔ قرارداد الجزایر را دنبال میکرد.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۲۷۶–۲۷۷.</ref> صدام در سخنانی دولت عراق را بیش از هر کشور دیگری در خاورمیانه مورد تهدید امامخمینی برای [[صدور انقلاب اسلامی]] معرفی کرد؛ ازجمله به این دلیل که ایران کشوری شیعه است و نیمی از جمعیت عراق را نیز شیعیان تشکیل میدهند.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۲۷۷–۲۷۸؛ کیهان، روزنامه، ۱۴/۱/۱۳۵۹ش، ۱.</ref> از اینرو به ارعاب و سرکوب شیعیان در داخل عراق رو آورد و ازجمله فعالیتهای سیدمحمدباقر صدر را زیر نظر گرفت و به بازداشت ایشان پرداخت<ref>غفاری و حیدرخانی، شیعیان عراق پس از سقوط صدام، ۴۹–۵۰.</ref> و در نهایت به [[شهادت]] وی و خواهرش [[بنتالهدی صدر|بنتالهدی]] در فروردین ۱۳۵۹، انجامید.<ref>پارسادوست، ما و عراق، ۲۶۷–۲۶۸.</ref> امامخمینی از چگونگی شهادت دلخراش آنان ابراز تأسف شدید کرد و قاتلان ایشان را جنایتکارانی برشمرد که عمری را به خونخواری و ستمپیشگی گذراندهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۳–۳۵۴.</ref> {{ببینید|سیدمحمدباقر صدر}}. صدام همچنین در سال ۱۳۶۲ شش تن از [[خاندان حکیم|خاندان سیدمحسن حکیم]] را به شکل وحشتناکی به [[شهادت]] رساند. امامخمینی این خبر را بسیار تأسفبرانگیز و حیرتآور برشمرد که به دست «صدام عفلقی، جنایتکار و ددمنش دهر»، صورت گرفت. به تعبیر ایشان، این جنایت باعث تأسف و ناراحتی هر انسان باوجدانی میشود که از فطرت انسانی منحرف نشده باشد. ایشان از صدام و امثال او با عنوان جنایتپیشهای یاد کرده که خوی درندگی بر آنان چیره است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۰۱.</ref> {{ببینید|سیدمحسن حکیم}}. | پس از تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی در ایران]] صدام از طرفی به مذاکره روی آورد و با [[ابراهیم یزدی]] وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در هاوانا دیدار کرد و بر عادیشدن روابط دو کشور تأکید کرد.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۲۷۰.</ref> از سوی دیگر، او پس از تظاهرات شیعیان در دو کشور [[بحرین]] و [[کویت]] در مهر ۱۳۵۸ بهطور تلویحی به دولت جمهوری اسلامی ایران اخطار کرد و خود را نماینده همه کشورهای عربی [[خلیج فارس]] خواند. در این میان دولت عراق تجدید نظر دربارهٔ قرارداد الجزایر را دنبال میکرد.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۲۷۶–۲۷۷.</ref> صدام در سخنانی دولت عراق را بیش از هر کشور دیگری در خاورمیانه مورد تهدید امامخمینی برای [[صدور انقلاب اسلامی]] معرفی کرد؛ ازجمله به این دلیل که ایران کشوری شیعه است و نیمی از جمعیت عراق را نیز شیعیان تشکیل میدهند.<ref>پارسادوست، نقش عراق، ۲۷۷–۲۷۸؛ کیهان، روزنامه، ۱۴/۱/۱۳۵۹ش، ۱.</ref> از اینرو به ارعاب و سرکوب شیعیان در داخل عراق رو آورد و ازجمله فعالیتهای سیدمحمدباقر صدر را زیر نظر گرفت و به بازداشت ایشان پرداخت<ref>غفاری و حیدرخانی، شیعیان عراق پس از سقوط صدام، ۴۹–۵۰.</ref> و در نهایت به [[شهادت]] وی و خواهرش [[بنتالهدی صدر|بنتالهدی]] در فروردین ۱۳۵۹، انجامید.<ref>پارسادوست، ما و عراق، ۲۶۷–۲۶۸.</ref> امامخمینی از چگونگی شهادت دلخراش آنان ابراز تأسف شدید کرد و قاتلان ایشان را جنایتکارانی برشمرد که عمری را به خونخواری و ستمپیشگی گذراندهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۳–۳۵۴.</ref> {{ببینید|سیدمحمدباقر صدر}}. صدام همچنین در سال ۱۳۶۲ شش تن از [[خاندان حکیم|خاندان سیدمحسن حکیم]] را به شکل وحشتناکی به [[شهادت]] رساند. امامخمینی این خبر را بسیار تأسفبرانگیز و حیرتآور برشمرد که به دست «صدام عفلقی، جنایتکار و ددمنش دهر»، صورت گرفت. به تعبیر ایشان، این جنایت باعث تأسف و ناراحتی هر انسان باوجدانی میشود که از فطرت انسانی منحرف نشده باشد. ایشان از صدام و امثال او با عنوان جنایتپیشهای یاد کرده که خوی درندگی بر آنان چیره است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۵۰۱.</ref> {{ببینید|سیدمحسن حکیم}}. | ||
== جنگ علیه با ایران == | |||
ازجمله مهمترین اقدامات صدام علیه نهضت اسلامی مردم ایران، راه اندازی جنگی تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران بود. ششم مارس سال ۱۹۷۵م/ ۱۵ اسفند ۱۳۵۳ در جریان کنفرانس سران اوپک با میانجیگری هواری بومدین رئیسجمهور الجزایر دیداری میان [[محمدرضا پهلوی]] و صدام حسین انجام شد که نتیجه آن اعلامیه الجزایر و انعقاد قرارداد ۱۹۷۵م بود. به موجب این اعلامیه دو کشور [[ایران]] و عراق توافق کردند که مرزهای آبی خود را بر اساس «خط تالوگ» تعیین کنند و تدبیری در مرزها سنجیده شود که از هر گونه حرکت خرابکارانه جلوگیری شود. عهدنامه یادشده و سه پروتکل منضم به آن و چهار موافقتنامه تکمیلی به تصویب [[مجلس شورای ملی|مجلس شورای ملی ایران]] و عراق رسید.<ref>شورای عالی نظارت، گزیده اسناد جنگ ایران و عراق، ۱۸۹–۱۹۰؛ آقایی، بررسی ابعاد حقوقی جنگ عراق علیه ایران، ۱۰۵–۱۰۶.</ref> بنابر این قرارداد نیم طرف شرقی اروندرود از آنِ ایران شد.<ref>سامرائی، ویرانی دروازه شرقی، ۴۶؛ مشایخ فریدنی، ۱۷۶–۱۷۸.</ref> جمهوری اسلامی ایران نیز پس از [[انقلاب اسلامی]]، بر پایبندی خود به توافق الجزایر تأکید کرد<ref>لوی و میک، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ۱۱۹؛ حوزه، مجله، جنگ در آیینه مبانی، شماره ۱۳، ۱۳۶۴ش، ۱۱۰–۱۱۱.</ref>؛ ولی صدام حسین این قرارداد را به نفع ایران برشمرد<ref>آقایی، بررسی ابعاد حقوقی جنگ عراق علیه ایران، ۱۱۱–۱۱۲ و ۱۱۵.</ref> و دولت عراق با احضار کاردار [[سفارتخانه|سفارت]] جمهوری اسلامی ایران در بغداد، به وزارت خارجه، لغو یکجانبه قرارداد الجزایر را ابلاغ کرد<ref>سلیمانیخواه، تصمیم صدام به جنگ علیه ایران، ۹/۳۷.</ref> و صدام در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ با اونیفورم فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق، در سخنرانیای در تلویزیون ملی عراق، متن قرارداد الجزایر را پاره و الغای آن را اعلام کرد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۴۴۱.</ref> وی با چراغ سبز غرب و با ادعای رهبری جهان عرب جنگ با ایران را در ۳۱/۶/۱۳۵۹ آغاز کرد<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۶–۹؛ غلامی ابرستان، استراتژی امامخمینی در جنگ تحمیلی، ۹.</ref> {{ببینید|جنگ تحمیلی}} و با روحیه [[دیکتاتوری]] و جنگطلبی و به تحریک دشمنان جمهوری اسلامی، به مدت هشت سال با ایران جنگید. او در این جنگ، از سلاحهای شیمیایی و ضد انسانی استفاده کرد.<ref>خراسان، روزنامه، حزب بعث از میشل عفلق تا صدام تکریتی، ۳۱/۶/۱۳۹۴ش، ۱۲.</ref> | ازجمله مهمترین اقدامات صدام علیه نهضت اسلامی مردم ایران، راه اندازی جنگی تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران بود. ششم مارس سال ۱۹۷۵م/ ۱۵ اسفند ۱۳۵۳ در جریان کنفرانس سران اوپک با میانجیگری هواری بومدین رئیسجمهور الجزایر دیداری میان [[محمدرضا پهلوی]] و صدام حسین انجام شد که نتیجه آن اعلامیه الجزایر و انعقاد قرارداد ۱۹۷۵م بود. به موجب این اعلامیه دو کشور [[ایران]] و عراق توافق کردند که مرزهای آبی خود را بر اساس «خط تالوگ» تعیین کنند و تدبیری در مرزها سنجیده شود که از هر گونه حرکت خرابکارانه جلوگیری شود. عهدنامه یادشده و سه پروتکل منضم به آن و چهار موافقتنامه تکمیلی به تصویب [[مجلس شورای ملی|مجلس شورای ملی ایران]] و عراق رسید.<ref>شورای عالی نظارت، گزیده اسناد جنگ ایران و عراق، ۱۸۹–۱۹۰؛ آقایی، بررسی ابعاد حقوقی جنگ عراق علیه ایران، ۱۰۵–۱۰۶.</ref> بنابر این قرارداد نیم طرف شرقی اروندرود از آنِ ایران شد.<ref>سامرائی، ویرانی دروازه شرقی، ۴۶؛ مشایخ فریدنی، ۱۷۶–۱۷۸.</ref> جمهوری اسلامی ایران نیز پس از [[انقلاب اسلامی]]، بر پایبندی خود به توافق الجزایر تأکید کرد<ref>لوی و میک، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ۱۱۹؛ حوزه، مجله، جنگ در آیینه مبانی، شماره ۱۳، ۱۳۶۴ش، ۱۱۰–۱۱۱.</ref>؛ ولی صدام حسین این قرارداد را به نفع ایران برشمرد<ref>آقایی، بررسی ابعاد حقوقی جنگ عراق علیه ایران، ۱۱۱–۱۱۲ و ۱۱۵.</ref> و دولت عراق با احضار کاردار [[سفارتخانه|سفارت]] جمهوری اسلامی ایران در بغداد، به وزارت خارجه، لغو یکجانبه قرارداد الجزایر را ابلاغ کرد<ref>سلیمانیخواه، تصمیم صدام به جنگ علیه ایران، ۹/۳۷.</ref> و صدام در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ با اونیفورم فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق، در سخنرانیای در تلویزیون ملی عراق، متن قرارداد الجزایر را پاره و الغای آن را اعلام کرد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۴۴۱.</ref> وی با چراغ سبز غرب و با ادعای رهبری جهان عرب جنگ با ایران را در ۳۱/۶/۱۳۵۹ آغاز کرد<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۶–۹؛ غلامی ابرستان، استراتژی امامخمینی در جنگ تحمیلی، ۹.</ref> {{ببینید|جنگ تحمیلی}} و با روحیه [[دیکتاتوری]] و جنگطلبی و به تحریک دشمنان جمهوری اسلامی، به مدت هشت سال با ایران جنگید. او در این جنگ، از سلاحهای شیمیایی و ضد انسانی استفاده کرد.<ref>خراسان، روزنامه، حزب بعث از میشل عفلق تا صدام تکریتی، ۳۱/۶/۱۳۹۴ش، ۱۲.</ref> | ||
خط ۳۲: | خط ۷۷: | ||
از سوی دیگر، همانگونه که [[امامخمینی]] به کشورهای منطقه هشدار داده بود که اگر صدام حسین فرصت پیدا کند، به کشورهای دیگر نیز حمله میکند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۲.</ref> ارتش عراق به دستور وی در ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ش/ ۱۹۹۰م به کشور کویت حمله و این کشور را اشغال کرد<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۴۹۹؛ کلیدر، جنگهای صدام، ۷۸.</ref> و دست به غارت و تاراج بیحد و حصر زد و صدام «علی کامل مجید» معروف به علی شیمیایی را حکمران کویت کرد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۵۰۲–۵۰۶.</ref> صدام با این حمله باعث بروز بحران بینالمللی شد. شورای امنیت [[سازمان ملل متحد]]، در هجده مرداد ۱۳۶۹ ضمیمهسازی کویت به عراق را غیرقانونی اعلام کرد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۵۰۸.</ref> | از سوی دیگر، همانگونه که [[امامخمینی]] به کشورهای منطقه هشدار داده بود که اگر صدام حسین فرصت پیدا کند، به کشورهای دیگر نیز حمله میکند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۲.</ref> ارتش عراق به دستور وی در ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ش/ ۱۹۹۰م به کشور کویت حمله و این کشور را اشغال کرد<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۴۹۹؛ کلیدر، جنگهای صدام، ۷۸.</ref> و دست به غارت و تاراج بیحد و حصر زد و صدام «علی کامل مجید» معروف به علی شیمیایی را حکمران کویت کرد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۵۰۲–۵۰۶.</ref> صدام با این حمله باعث بروز بحران بینالمللی شد. شورای امنیت [[سازمان ملل متحد]]، در هجده مرداد ۱۳۶۹ ضمیمهسازی کویت به عراق را غیرقانونی اعلام کرد.<ref>معتضد، سقوط دیکتاتور، ۵۰۸.</ref> | ||
== سرکوب قیامهای ملت عراق == | |||
جنایتهای صدام حسین، ملت عراق را به [[قیام]] علیه وی واداشت. [[انتفاضه شعبانیه عراق]] عنوان قیام مردم عراق بر ضد حکومت صدام بود که در شعبان سال ۱۴۱۱ق/ اسفند ۱۳۶۹ش پس از شکست ارتش عراق در جنگ اول خلیج فارس رخ داد.<ref>تبرائیان، انتفاضه شعبانیه، ۲۲۲–۲۲۳.</ref> در نتیجه این قیام، از هجده استان عراق، چهارده استان دیالی، واسط، میسان، [[بصره|البصره]]، ذیقار، المثنی، القادسیه، بابل، [[کربلا]]، [[نجف]]، دهوک، اربیل، کرکوک و سلیمانیه به دست انقلابیان افتاد و تنها استانهای مرکزی شامل صلاحالدین، [[بغداد]]، نینوا و انبار در اختیار حکومت بود.<ref>تبرائیان، انتفاضه شعبانیه، ۲۳۰.</ref> | جنایتهای صدام حسین، ملت عراق را به [[قیام]] علیه وی واداشت. [[انتفاضه شعبانیه عراق]] عنوان قیام مردم عراق بر ضد حکومت صدام بود که در شعبان سال ۱۴۱۱ق/ اسفند ۱۳۶۹ش پس از شکست ارتش عراق در جنگ اول خلیج فارس رخ داد.<ref>تبرائیان، انتفاضه شعبانیه، ۲۲۲–۲۲۳.</ref> در نتیجه این قیام، از هجده استان عراق، چهارده استان دیالی، واسط، میسان، [[بصره|البصره]]، ذیقار، المثنی، القادسیه، بابل، [[کربلا]]، [[نجف]]، دهوک، اربیل، کرکوک و سلیمانیه به دست انقلابیان افتاد و تنها استانهای مرکزی شامل صلاحالدین، [[بغداد]]، نینوا و انبار در اختیار حکومت بود.<ref>تبرائیان، انتفاضه شعبانیه، ۲۳۰.</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۱۴۰: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* حسین صالحی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/621/ صدام حسین]، دانشنامه | * حسین صالحی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/621/ صدام حسین]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۶، ص۶۲۱–۶۲۹. | ||
[[رده:مقالههای | {{جنگ عراق علیه ایران}} | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:شخصیتهای خارجی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |