طاغوت: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
طاغوت از ماده «طغی» به معنای تجاوز از حد در عصیان،<ref>ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ۳/۴۱۲.</ref> مصدر است و در بسیاری موارد برای مبالغه، به معنای اسم فاعل نیز به‌کار رفته‌است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۳۷۵؛ قرشی، قاموس قرآن، ۲/۲.</ref> این واژه به هر متجاوز از حد، هر معبودی به غیر خدا و هر مانع [[خیر]]<ref>راغب، مفردات، ۵۲۰–۵۲۱.</ref> و به پیشوای گمراهی<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۴۴۴.</ref> و هر کسی که در [[شر]] و [[معصیت]]، فراتر از حد خود گام بردارد<ref>جوهری، الصحاح، ۶/۲۴۱۲.</ref> گفته شده‌است. [[شیطان]]، بت‌ها، مرتدان و کاهنان<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۴۴۴؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۴/۴۰۰؛ دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۴۳۷.</ref> و نیز منافقان، فاسقان، مستکبران و هر پادشاه و فرمانروای ستمگر و [[کافر]]،<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۸۴۲–۴۸۴۳.</ref> از مصادیق طاغوت شمرده شده‌اند. کاربرد طاغوت دربارهٔ انسان به این معناست که از حد و اندازه‌ای که [[عقل]] یا [[شرع]] برای او معین کرده، تجاوز کند؛ بنابراین هر انسان ظالم، زورگو و نافرمانِ از وظایف بندگی خدا از روی گردنکشی، طاغوت به‌شمار می‌رود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۴۰۲.</ref>
طاغوت از ماده «طغی» به معنای تجاوز از حد در عصیان،<ref>ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ۳/۴۱۲.</ref> مصدر است و در بسیاری موارد برای مبالغه، به معنای اسم فاعل نیز به‌کار رفته‌است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۳۷۵؛ قرشی، قاموس قرآن، ۲/۲.</ref> این واژه به هر متجاوز از حد، هر معبودی به غیر خدا و هر مانع [[خیر]]<ref>راغب، مفردات، ۵۲۰–۵۲۱.</ref> و به پیشوای گمراهی<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۴۴۴.</ref> و هر کسی که در [[شر]] و [[معصیت]]، فراتر از حد خود گام بردارد<ref>جوهری، الصحاح، ۶/۲۴۱۲.</ref> گفته شده‌است. [[شیطان]]، بت‌ها، مرتدان و کاهنان<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۴۴۴؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۴/۴۰۰؛ دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۴۳۷.</ref> و نیز منافقان، فاسقان، مستکبران و هر پادشاه و فرمانروای ستمگر و [[کافر]]،<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۸۴۲–۴۸۴۳.</ref> از مصادیق طاغوت شمرده شده‌اند. کاربرد طاغوت دربارهٔ انسان به این معناست که از حد و اندازه‌ای که [[عقل]] یا [[شرع]] برای او معین کرده، تجاوز کند؛ بنابراین هر انسان ظالم، زورگو و نافرمانِ از وظایف بندگی خدا از روی گردنکشی، طاغوت به‌شمار می‌رود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۴۰۲.</ref>


واژه طاغوت که دارای جنبه‌های اخلاقی و سیاسی است، در دهه‌های اخیر و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، در ادبیات ایران و میان مسلمانان، کاربرد ویژه‌ای یافته و در کلام امام‌خمینی بیشتر به معنای سیاسی آن و در معنای حکومت‌ها و حاکمیت‌های نامشروع به‌کار رفته‌است. در نگاه ایشان حکومت در اصل از آنِ خدا و هر کسی است که او اذن دهد، وگرنه طاغوت خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۵ و ۳۷؛ ← منتظری، نظام الحکم، ۲۳–۲۹.</ref>
واژه طاغوت که دارای جنبه‌های اخلاقی و سیاسی است، در دهه‌های اخیر و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، در ادبیات ایران و میان مسلمانان، کاربرد ویژه‌ای یافته و در کلام [[امام‌خمینی]] بیشتر به معنای سیاسی آن و در معنای حکومت‌ها و حاکمیت‌های نامشروع به‌کار رفته‌است. در نگاه ایشان حکومت در اصل از آنِ خدا و هر کسی است که او اذن دهد، وگرنه طاغوت خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۵ و ۳۷؛ ← منتظری، نظام الحکم، ۲۳–۲۹.</ref>


== طاغوت در قرآن و روایات ==
== طاغوت در قرآن و روایات ==
واژه طاغوت در [[قرآن کریم]]، هشت بار به‌کار رفته<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۲۴.</ref> که در برابر [[ایمان]] است و [[کفر]] به آن، مقدمه ایمان شمرده شده‌است<ref>بقره، ۲۵۶.</ref>؛ همچنان‌که دعوت به [[خداپرستی]] با اجتناب از طاغوت همراه است.<ref>نحل، ۳۶.</ref> از نگاه قرآن، کافران تحت سرپرستی و ولایت و یاری طاغوت قرار دارند<ref>بقره، ۲۵۷.</ref> و در راه آن می‌جنگند.<ref>نساء، ۷۶.</ref> قرآن به برخی از [[اهل کتاب]] که به طاغوت ایمان آوردند و مشرکان را هدایت‌شده‌تر می‌دانستند<ref>نساء، ۵۱؛ ← طباطبایی، المیزان، ۴/۳۷۵.</ref> و نیز به مسلمانان منافقی که داوری طاغوت و حاکمان باطل را ترجیح می‌دادند،<ref>نساء، ۶۰.</ref> انتقاد کرده و پیروان طاغوت را همراهان آتش جهنم خوانده‌است.<ref>بقره، ۲۵۷.</ref>
واژه طاغوت در [[قرآن کریم]]، هشت بار به‌کار رفته<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۲۴.</ref> که در برابر [[ایمان]] است و [[کفر]] به آن، مقدمه ایمان شمرده شده‌است<ref>بقره، ۲۵۶.</ref>؛ همچنان‌که دعوت به [[خداپرستی]] با اجتناب از طاغوت همراه است.<ref>نحل، ۳۶.</ref> از نگاه قرآن، کافران تحت سرپرستی و ولایت و یاری طاغوت قرار دارند<ref>بقره، ۲۵۷.</ref> و در راه آن می‌جنگند.<ref>نساء، ۷۶.</ref> قرآن به برخی از [[اهل کتاب]] که به طاغوت ایمان آوردند و [[شرک|مشرکان]] را هدایت‌شده‌تر می‌دانستند<ref>نساء، ۵۱؛ ← طباطبایی، المیزان، ۴/۳۷۵.</ref> و نیز به مسلمانان منافقی که داوری طاغوت و حاکمان باطل را ترجیح می‌دادند،<ref>نساء، ۶۰.</ref> [[انتقاد]] کرده و پیروان طاغوت را همراهان آتش جهنم خوانده‌است.<ref>بقره، ۲۵۷.</ref>


حقیقت [[بعثت|بعثت پیامبران (ع)]]، دعوت به [[عبادت]] خداوند و اجتناب از طاغوت،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۲۴۲.</ref> به معنای [[اطاعت]] و عبادت‌نکردن طاغوت است.<ref>زمر، ۱۷.</ref> کفر به طاغوت، تنها با اعتقاد قلبی نیست، بلکه با جبهه‌گیری، دوری‌جستن، رد و انکار، مقابله و طرد آن از جایگاه قدرت و سروری جامعه، محقق می‌شود. اجتناب از طاغوت به این است که مسلمان حساب خود را از طاغوت و صف و نظام و دایره نفوذ آن، دور و این قطع ارتباط و [[برائت]] را آشکار کند<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، ۶۹–۷۰.</ref> و از آنجاکه اعتماد به طاغوت و فرمانبرداری از او حتی در غیر معصیت خداوند نیز پشتیبانی و حمایت از طاغوت شمرده شده و موجب سیطره طاغوت بر مسلمانان می‌شود، خداوند تعالی مطرح‌کردن دعوا نزد طاغوت، و اعتماد و اطمینان به او را نیز بر مؤمنان حرام کرده و آنان را به برائت و اجتناب از آن، حتی درگرفتن حق، فرمان داده‌است. روایات نیز بر وجوب [[جهاد]] با طاغوت تأکید کرده‌اند.<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، ۷۱–۷۲.</ref>
حقیقت [[بعثت|بعثت پیامبران (ع)]]، دعوت به [[عبادت]] خداوند و اجتناب از طاغوت،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۲۴۲.</ref> به معنای [[اطاعت]] و عبادت‌نکردن طاغوت است.<ref>زمر، ۱۷.</ref> کفر به طاغوت، تنها با اعتقاد قلبی نیست، بلکه با جبهه‌گیری، دوری‌جستن، رد و انکار، مقابله و طرد آن از جایگاه قدرت و سروری [[جامعه]]، محقق می‌شود. اجتناب از طاغوت به این است که مسلمان حساب خود را از طاغوت و صف و نظام و دایره نفوذ آن، دور و این قطع ارتباط و [[برائت]] را آشکار کند<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، ۶۹–۷۰.</ref> و از آنجاکه اعتماد به طاغوت و فرمانبرداری از او حتی در غیر معصیت خداوند نیز پشتیبانی و حمایت از طاغوت شمرده شده و موجب سیطره طاغوت بر مسلمانان می‌شود، خداوند تعالی مطرح‌کردن دعوا نزد طاغوت، و اعتماد و اطمینان به او را نیز بر مؤمنان حرام کرده و آنان را به برائت و اجتناب از آن، حتی درگرفتن حق، فرمان داده‌است. روایات نیز بر وجوب [[جهاد]] با طاغوت تأکید کرده‌اند.<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، ۷۱–۷۲.</ref>


لفظ طاغوت در منابع روایی [[شیعه]]، بارها به‌کار رفته و بیشتر بر حاکمان ستمگر<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۶۱–۲۶۲، ۳۱۹ و ۴۲۹.</ref> و در بیان حرمت مراجعه به قاضی و حاکم ظالم با این واژه از آن نام برده شده‌است.<ref>کلینی، کافی، ۷/۴۱۱–۴۱۲.</ref> در برخی از روایات، دشمنان [[اهل بیت(ع)]] از مصادیق جبت و طاغوت معرفی شده‌اند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۳۰/۱۸۷–۱۸۸ و ۳۱/۶۰۰–۶۰۱.</ref>
لفظ طاغوت در منابع روایی [[شیعه]]، بارها به‌کار رفته و بیشتر بر حاکمان ستمگر<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۶۱–۲۶۲، ۳۱۹ و ۴۲۹.</ref> و در بیان حرمت مراجعه به قاضی و حاکم ظالم با این واژه از آن نام برده شده‌است.<ref>کلینی، کافی، ۷/۴۱۱–۴۱۲.</ref> در برخی از روایات، دشمنان [[اهل بیت(ع)]] از مصادیق جبت و طاغوت معرفی شده‌اند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۳۰/۱۸۷–۱۸۸ و ۳۱/۶۰۰–۶۰۱.</ref>
خط ۱۶: خط ۱۶:
با توجه به برخی از آیات<ref>بقره، ۲۵۶–۲۵۷، نساء، ۵۱ و ۶۰، نازعات، ۳۷ و علق، ۶.</ref> و روایات اسلامی،<ref>کلینی، کافی، ۷/۴۱۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۳۵/۳۹۶.</ref> طاغوت به همه معبودهای شیطانی در برابر خداوند، هواهای نفسانی و نیز پیشوایان و حاکمان غیر الهی گفته می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۴؛ یوسفی، اسلام و نظام‌های طاغوتی، ۱۶ و ۲۷–۲۸.</ref>؛ بنابراین هر مانعی که در راه هدایت بشر به سوی حق، ایجاد اختلال کند، طاغوت است.<ref>یوسفی، اسلام و نظام‌های طاغوتی، ۱۶.</ref>
با توجه به برخی از آیات<ref>بقره، ۲۵۶–۲۵۷، نساء، ۵۱ و ۶۰، نازعات، ۳۷ و علق، ۶.</ref> و روایات اسلامی،<ref>کلینی، کافی، ۷/۴۱۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۳۵/۳۹۶.</ref> طاغوت به همه معبودهای شیطانی در برابر خداوند، هواهای نفسانی و نیز پیشوایان و حاکمان غیر الهی گفته می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۴؛ یوسفی، اسلام و نظام‌های طاغوتی، ۱۶ و ۲۷–۲۸.</ref>؛ بنابراین هر مانعی که در راه هدایت بشر به سوی حق، ایجاد اختلال کند، طاغوت است.<ref>یوسفی، اسلام و نظام‌های طاغوتی، ۱۶.</ref>


[[امام‌خمینی]] طاغوت را دارای مراتب و همه مراتب آن را از لشکریان شیطان می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۰.</ref> ایشان در یک نگاه کلی، با استناد به [[آیات قرآن کریم]]،<ref>بقره، ۲۵۷؛ هود، ۵۶.</ref> تنها دو راه برای انسان قائل است: راه الله و راه طاغوت و اینکه تمام حرکات انسان در این دو راه، قابل تفسیر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵.</ref> از نگاه ایشان، فاعل و مربیِ راه الهی، خدا و مربی راه طاغوت، [[شیطان]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۹.</ref> در راه خدا، تمام ابعاد عقلانی، خیالی و عملی انسان، به سوی الهی‌شدن هدایت می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۳.</ref>؛ اما در راه طاغوت، همه عناصر، مادی و شیطانی است و حتی امور معنوی هم به مادیت کشانده می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۶۲.</ref> و نهایت این راه جهنم خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۳.</ref> ایشان نبردهای واقع‌شده در دنیا را نیز به دو دسته طاغوتی و توحیدی تقسیم می‌کند و بر آن است که نبردهای توحیدی، با هدف تأدیب و بازگرداندن افراد سرکش به راه الهی انجام می‌شوند و در برابر آن، جنگ‌هایی که با هدف کسب مقام و قدرت صورت می‌گیرند، طاغوتی‌اند. در گذشته نیز جنگ‌های الهی به دست اولیا و انبیای الهی صورت گرفته و جنگ‌های طاغوتی را ابرقدرت‌های دنیا رقم زده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۳.</ref> ایشان با تقسیم طاغوت به طاغوت درونی که به بعد اخلاقی نظر دارد و طاغوت بیرونی که به بعد سیاسی نظر دارد، بر ضرورت [[مبارزه]] با آن در هر دو مرتبه، تأکید کرده‌است:
[[امام‌خمینی]] طاغوت را دارای مراتب و همه مراتب آن را از لشکریان شیطان می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۰.</ref> ایشان در یک نگاه کلی، با استناد به آیات قرآن کریم،<ref>بقره، ۲۵۷؛ هود، ۵۶.</ref> تنها دو راه برای انسان قائل است: راه الله و راه طاغوت و اینکه تمام حرکات انسان در این دو راه، قابل تفسیر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵.</ref> از نگاه ایشان، فاعل و مربیِ راه الهی، خدا و مربی راه طاغوت، [[شیطان]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۹.</ref> در راه خدا، تمام ابعاد عقلانی، خیالی و عملی انسان، به سوی الهی‌شدن هدایت می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۳.</ref>؛ اما در راه طاغوت، همه عناصر، مادی و شیطانی است و حتی امور معنوی هم به مادیت کشانده می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۶۲.</ref> و نهایت این راه [[جهنم]] خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۳.</ref> ایشان نبردهای واقع‌شده در دنیا را نیز به دو دسته طاغوتی و توحیدی تقسیم می‌کند و بر آن است که نبردهای توحیدی، با هدف تأدیب و بازگرداندن افراد سرکش به راه الهی انجام می‌شوند و در برابر آن، جنگ‌هایی که با هدف کسب مقام و قدرت صورت می‌گیرند، طاغوتی‌اند. در گذشته نیز جنگ‌های الهی به دست اولیا و [[پیامبران(ع)|انبیای الهی]] صورت گرفته و جنگ‌های طاغوتی را [[ابرقدرت‌ها|ابرقدرت‌های]] دنیا رقم زده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۳.</ref> ایشان با تقسیم طاغوت به طاغوت درونی که به بعد اخلاقی نظر دارد و طاغوت بیرونی که به بعد سیاسی نظر دارد، بر ضرورت [[مبارزه]] با آن در هر دو مرتبه، تأکید کرده‌است:


=== طاغوت درونی ===
=== طاغوت درونی ===
امام‌خمینی با استناد به آیه ۲۵۷ [[سوره بقره]]، به بررسی میزان و معیار طاغوتی و غیر طاغوتی‌بودن پرداخته و ملاک تشخیص را عمل برای خدا یا برای هوای نفسانی و شیطان ذکر کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۴–۳۵۵.</ref> مهم انگیزه حرکت است که طاغوتی یا الهی‌بودن را نشان می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۴۰.</ref> بر اساس آیه یادشده و آیه پنجم [[سوره ابراهیم(ع)]]، خداوند تعالی ولیّ مؤمنان است و به همه انبیا (ع) مأموریت داده‌است مردم را از ظلمت‌ها و گرفتاری‌ها به سوی نور [[هدایت]] کنند، و ولیّ کافران طاغوت است و کار او ازمیان‌بردن نور و کشاندن مردم به ظلمت است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۵۹.</ref> ایشان با اشاره به آیات ۶ و ۷ [[سوره علق]] که نخستین آیات نازل‌شده بر [[پیامبر اکرم(ص)]] است، یکی از مسائل اساسی انسان در همه دوران‌ها را طغیان نفس بر اثر استغنا می‌داند که ریشه همه اختلافات و انگیزه [[بعثت]] همه پیامبران (ع) است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹–۳۹۰.</ref> و [[تکبر]] که از خودبینی و خودخواهی و غفلت از حق نشئت می‌گیرد، از عوامل سرکشی نفس است<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۹۱.</ref> و نجات انسان از سرکشی [[نفس]]، تنها با [[تعلیم و تعلم]] کتاب و حکمت و تزکیه ممکن خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹.</ref> مال و مقام نیز از عوامل مهم گرفتاری انسان است و کسانی که بدون تزکیه نفس وارد امور دنیا می‌شوند، طغیانشان بیشتر خواهد بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹–۳۹۰.</ref>؛ بر همین اساس ایشان خاطرنشان کرده‌است طغیان کسانی که مورد قبول مردم‌اند، مانند دولت‌مردان و علما، خطر بزرگ‌تری برای بشریت به همراه خواهد داشت و موجب فساد خواهد بود؛ بنابراین [[تزکیه نفس]] برای دولت‌مردان و صاحبان شهرت و مقام، از ضرورت و اهمیت بیشتری برخوردار است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۹۱–۳۹۲.</ref> ایشان با تأکید بر جهاد با نفس طاغوتی، آن را «جهاد اکبر» که جهادی بس بزرگ و مشکل است، خوانده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۰۰.</ref> و معتقد است این جهاد باید پیش از قوی‌شدن ریشه‌های فساد در انسان صورت گیرد؛ در غیر این صورت امکان اصلاح نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۰۰.</ref>
امام‌خمینی با استناد به آیه ۲۵۷ [[سوره بقره]]، به بررسی میزان و معیار طاغوتی و غیر طاغوتی‌بودن پرداخته و ملاک تشخیص را عمل برای خدا یا برای هوای نفسانی و شیطان ذکر کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۴–۳۵۵.</ref> مهم انگیزه حرکت است که طاغوتی یا الهی‌بودن را نشان می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۴۰.</ref> بر اساس آیه یادشده و آیه پنجم [[سوره ابراهیم(ع)]]، خداوند تعالی ولیّ مؤمنان است و به همه انبیا (ع) مأموریت داده‌است مردم را از ظلمت‌ها و گرفتاری‌ها به سوی نور هدایت کنند، و ولیّ کافران طاغوت است و کار او ازمیان‌بردن نور و کشاندن مردم به ظلمت است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۵۹.</ref> ایشان با اشاره به آیات ۶ و ۷ [[سوره علق]] که نخستین آیات نازل‌شده بر [[پیامبر اکرم(ص)]] است، یکی از مسائل اساسی انسان در همه دوران‌ها را طغیان نفس بر اثر استغنا می‌داند که ریشه همه اختلافات و انگیزه بعثت همه پیامبران (ع) است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹–۳۹۰.</ref> و [[تکبر]] که از خودبینی و خودخواهی و [[غفلت]] از حق نشئت می‌گیرد، از عوامل سرکشی نفس است<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۹۱.</ref> و نجات انسان از سرکشی [[نفس]]، تنها با تعلیم و تعلم کتاب و حکمت و تزکیه ممکن خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹.</ref> مال و مقام نیز از عوامل مهم گرفتاری انسان است و کسانی که بدون تزکیه نفس وارد امور دنیا می‌شوند، طغیانشان بیشتر خواهد بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹–۳۹۰.</ref>؛ بر همین اساس ایشان خاطرنشان کرده‌است طغیان کسانی که مورد قبول مردم‌اند، مانند دولت‌مردان و علما، خطر بزرگ‌تری برای بشریت به همراه خواهد داشت و موجب فساد خواهد بود؛ بنابراین [[تزکیه نفس]] برای دولت‌مردان و صاحبان شهرت و مقام، از ضرورت و اهمیت بیشتری برخوردار است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۹۱–۳۹۲.</ref> ایشان با تأکید بر جهاد با نفس طاغوتی، آن را «[[جهاد اکبر]]» که جهادی بس بزرگ و مشکل است، خوانده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۰۰.</ref> و معتقد است این جهاد باید پیش از قوی‌شدن ریشه‌های فساد در انسان صورت گیرد؛ در غیر این صورت امکان اصلاح نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۰۰.</ref>


=== طاغوت بیرونی ===
=== طاغوت بیرونی ===
یکی از عرصه‌های مهم [[اندیشه امام‌خمینی]]، توجه به مباحث قرآنی و تفسیر سیاسی آن است. ایشان با بازتعریف و توضیح مفاهیم قرآنی، رویکردهای جدیدی در زمینه‌های سیاسی اجتماعی پدیدآورد که می‌توان آن را تفسیر عملی قرآن نامید. این نگاه، موضوعات قرآنی را در بطن حوادث جاری، در مسائل داخلی و مسائل بین‌الملل قرار داده و به تطبیق‌سازی متناسب با واژگان و مفاهیم قرآنی پرداخته‌است. تبیین و تحلیل واژگانی، به‌تدریج به مرحله تطبیق رسیده و در آخر به رفتار سیاسی متناسب با اصول قرآنی منجر شده‌است.<ref>کلانتری و دانشیار، بررسی تفسیر سیاسی واژه‌ها و مفاهیم قرآنی در انقلاب، ۵۹–۶۱.</ref> «طاغوت» یکی از این واژه‌هاست که امام‌خمینی آن را با مصادیق خارجی، تطبیق و تحلیل کرده و آن را بر رفتار سیاسی خاصی منطبق کرده‌است.<ref>کلانتری و دانشیار، بررسی تفسیر سیاسی واژه‌ها و مفاهیم قرآنی در انقلاب، ۷۴.</ref> در منطق ایشان همه حکومت‌های نامشروع در ذیل عنوان «طاغوت» جای می‌گیرند و آنچه در سخن ایشان با عناوینی چون «قدرت سیاسی ناروا»، «قدرت سیاسی باطل» یا «حکومت جائر» آمده در راستای تعریف این واژه است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰؛ ایزدهی، فقه سیاسی امام‌خمینی، ۱۷۵.</ref> مراد از طاغوت حکومت‌های ظالم و نامشروعی‌اند که در برابر حکومت‌های الهی طغیان کرده‌اند. این امر قاضیان نامشروع را نیز دربر می‌گیرد و قرارگرفتن حکومت‌ها یا قاضیان ذیل این واژه، به دلیل سرکشی آنان در برابر فرمان خدا و وضع قوانین و قضاوت‌ها، با معیار نفس است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۸۸؛ ایزدهی، فقه سیاسی امام‌خمینی، ۱۷۵.</ref>
یکی از عرصه‌های مهم اندیشه امام‌خمینی، توجه به مباحث قرآنی و تفسیر سیاسی آن است. ایشان با بازتعریف و توضیح مفاهیم قرآنی، رویکردهای جدیدی در زمینه‌های سیاسی اجتماعی پدیدآورد که می‌توان آن را تفسیر عملی قرآن نامید. این نگاه، موضوعات قرآنی را در بطن حوادث جاری، در مسائل داخلی و مسائل بین‌الملل قرار داده و به تطبیق‌سازی متناسب با واژگان و مفاهیم قرآنی پرداخته‌است. تبیین و تحلیل واژگانی، به‌تدریج به مرحله تطبیق رسیده و در آخر به رفتار سیاسی متناسب با اصول قرآنی منجر شده‌است.<ref>کلانتری و دانشیار، بررسی تفسیر سیاسی واژه‌ها و مفاهیم قرآنی در انقلاب، ۵۹–۶۱.</ref> «طاغوت» یکی از این واژه‌هاست که [[امام‌خمینی]] آن را با مصادیق خارجی، تطبیق و تحلیل کرده و آن را بر رفتار سیاسی خاصی منطبق کرده‌است.<ref>کلانتری و دانشیار، بررسی تفسیر سیاسی واژه‌ها و مفاهیم قرآنی در انقلاب، ۷۴.</ref> در منطق ایشان همه حکومت‌های نامشروع در ذیل عنوان «طاغوت» جای می‌گیرند و آنچه در سخن ایشان با عناوینی چون «قدرت سیاسی ناروا»، «قدرت سیاسی باطل» یا «حکومت جائر» آمده در راستای تعریف این واژه است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰؛ ایزدهی، فقه سیاسی امام‌خمینی، ۱۷۵.</ref> مراد از طاغوت حکومت‌های ظالم و نامشروعی‌اند که در برابر حکومت‌های الهی طغیان کرده‌اند. این امر قاضیان نامشروع را نیز دربر می‌گیرد و قرارگرفتن حکومت‌ها یا قاضیان ذیل این واژه، به دلیل سرکشی آنان در برابر فرمان خدا و وضع قوانین و قضاوت‌ها، با معیار نفس است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۸۸؛ ایزدهی، فقه سیاسی امام‌خمینی، ۱۷۵.</ref>


[[امام‌خمینی]] همچنین همه نظام‌های سیاسی غیر مبتنی بر آموزه‌های اسلام را به سبب طاغوت‌بودنِ حاکمان آن، شرک‌آمیز معرفی کرده<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۵.</ref> و ضمن تأکید بر حکم سیاسی اسلام که دستور کفر ورزیدن به سلاطین و حاکمان ظالم و دستورهای آنان می‌دهد،<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۹۱.</ref> براندازی این حکومت‌ها را وظیفه همه مسلمانان شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> در تکمیل اندیشه قرآنی و نگاه به واژه طاغوت و تطبیق آن با جامعه و [[نظام اسلامی]]، امام‌خمینی واژه‌های دیگری نظیر فرعون را به‌کار می‌گیرد<ref>کلانتری و دانشیار، بررسی تفسیر سیاسی واژه‌ها و مفاهیم قرآنی در انقلاب، ۷۵.</ref>؛ برای نمونه ادعای [[محمدرضا پهلوی]] را مبنی بر [[توبه]] و پشیمانی در آستانه [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، غیر واقعی و از روی ترس دانست و آن را با توبه [[فرعون]] در آخرین لحظه غرق‌شدن در رود نیل، تطبیق و مقایسه کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۸۴–۸۷.</ref>
[[امام‌خمینی]] همچنین همه نظام‌های سیاسی غیر مبتنی بر آموزه‌های اسلام را به سبب طاغوت‌بودنِ حاکمان آن، شرک‌آمیز معرفی کرده<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۵.</ref> و ضمن تأکید بر حکم سیاسی اسلام که دستور کفر ورزیدن به سلاطین و حاکمان ظالم و دستورهای آنان می‌دهد،<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۹۱.</ref> براندازی این حکومت‌ها را وظیفه همه مسلمانان شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> در تکمیل اندیشه قرآنی و نگاه به واژه طاغوت و تطبیق آن با [[جامعه]] و نظام اسلامی، امام‌خمینی واژه‌های دیگری نظیر فرعون را به‌کار می‌گیرد<ref>کلانتری و دانشیار، بررسی تفسیر سیاسی واژه‌ها و مفاهیم قرآنی در انقلاب، ۷۵.</ref>؛ برای نمونه ادعای [[محمدرضا پهلوی]] را مبنی بر [[توبه]] و پشیمانی در آستانه [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، غیر واقعی و از روی ترس دانست و آن را با توبه [[فرعون]] در آخرین لحظه غرق‌شدن در رود نیل، تطبیق و مقایسه کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۸۴–۸۷.</ref>


بنابر دیدگاه امام‌خمینی، از مهم‌ترین مصادیقِ طاغوت، سلطنت یا حکومت فردی مبتنی بر زور و غلبه و بی‌توجه به خواست مردم است. این نوع حکومت از نگاه ایشان که حکومت جمهوریِ متکی بر قانون [[اسلام]] را حکومت مورد پذیرش خود معرفی می‌کرد، طبق مبانی فقه سیاسی [[شیعه]] و به دلیل منتسب‌نبودن به خداوند و قوانین الهی و همراهی با زورگویی و وراثت، مطرود و نامشروع تلقی می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۴۴ و ۱۷۳؛ ایزدهی، فقه سیاسی امام‌خمینی، ۱۷۷.</ref> {{ببینید|نظام سلطنتی}}؛ بر این اساس امام‌خمینی، حکومت پهلوی را به دلیل غیرقانونی، یاغی و غاصب‌بودن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۶ و ۳۵۰.</ref> ظلم و ستم بر مردم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۵۱.</ref> خیانت به کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۷۴.</ref> قتل‌عام مردم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۶۶.</ref> عمل‌کردن بر خلاف مصالح کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۱۷–۴۱۸.</ref> اشاعه فساد و تباهی در کشور<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۳۱ و ۱۷/۲۱۱–۲۱۲.</ref> و وابستگی به قدرت‌های شیطانی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۵۶.</ref> از مصادیق طاغوت به‌شمار می‌آورد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۲؛ ۱۱/۲۹۱ و ۱۴/۱۲۱.</ref>
بنابر دیدگاه امام‌خمینی، از مهم‌ترین مصادیقِ طاغوت، سلطنت یا حکومت فردی مبتنی بر زور و غلبه و بی‌توجه به خواست مردم است. این نوع حکومت از نگاه ایشان که حکومت جمهوریِ متکی بر قانون [[اسلام]] را حکومت مورد پذیرش خود معرفی می‌کرد، طبق مبانی فقه سیاسی شیعه و به دلیل منتسب‌نبودن به خداوند و قوانین الهی و همراهی با زورگویی و وراثت، مطرود و نامشروع تلقی می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۴۴ و ۱۷۳؛ ایزدهی، فقه سیاسی امام‌خمینی، ۱۷۷.</ref> {{ببینید|نظام سلطنتی}}؛ بر این اساس امام‌خمینی، حکومت پهلوی را به دلیل غیرقانونی، یاغی و غاصب‌بودن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۶ و ۳۵۰.</ref> ظلم و ستم بر مردم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۵۱.</ref> خیانت به کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۷۴.</ref> قتل‌عام مردم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۶۶.</ref> عمل‌کردن بر خلاف مصالح کشور،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۱۷–۴۱۸.</ref> اشاعه فساد و تباهی در کشور<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۳۱ و ۱۷/۲۱۱–۲۱۲.</ref> و وابستگی به قدرت‌های شیطانی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۵۶.</ref> از مصادیق طاغوت به‌شمار می‌آورد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۲؛ ۱۱/۲۹۱ و ۱۴/۱۲۱.</ref>


از سوی دیگر، از نگاه امام‌خمینی از جهت مصداق‌شناسی، فرعون،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۸ و ۱۴/۳۹۰.</ref> برخی از قدرت‌های بزرگ گذشته مانند [[روم]] و [[ایران باستان]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۰۵.</ref> کافران زمان [[پیامبر(ص)]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۵۹ و ۱۴/۴۰۶.</ref> [[معاویةبن‌ابی‌سفیان]] و [[یزیدبن‌معاویه]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۷۷؛ ۶/۱۰۵ و ۸/۹، ۴۲۰.</ref> نیز از مصادیق طاغوت هستند و همچنین وابستگان به [[غرب]] که در جامعه، اخلال ایجاد می‌کنند و در پی اختلاف‌افکنی هستند، در راستای طاغوت و در مسیر آن یا از کارگزاران آن شمرده می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۹۴؛ ۹/۴۵۹–۴۶۰ و ۱۰/۷۹.</ref> پیروزی انقلاب اسلامی غلبه حق بر باطل و پیروزی جنود رحمانی بر اولیای شیطان و طاغوت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۶.</ref> و نیز تحول از طاغوت به حکم‌الله بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۹۹ و ۱۰۲.</ref>
از سوی دیگر، از نگاه امام‌خمینی از جهت مصداق‌شناسی، فرعون،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۸ و ۱۴/۳۹۰.</ref> برخی از قدرت‌های بزرگ گذشته مانند [[روم]] و [[ایران باستان]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۰۵.</ref> کافران زمان [[پیامبر(ص)]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۵۹ و ۱۴/۴۰۶.</ref> [[معاویةبن‌ابی‌سفیان]] و [[یزیدبن‌معاویه]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۷۷؛ ۶/۱۰۵ و ۸/۹، ۴۲۰.</ref> نیز از مصادیق طاغوت هستند و همچنین وابستگان به غرب که در جامعه، اخلال ایجاد می‌کنند و در پی اختلاف‌افکنی هستند، در راستای طاغوت و در مسیر آن یا از کارگزاران آن شمرده می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۹۴؛ ۹/۴۵۹–۴۶۰ و ۱۰/۷۹.</ref> پیروزی انقلاب اسلامی غلبه حق بر باطل و پیروزی جنود رحمانی بر اولیای شیطان و طاغوت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۶.</ref> و نیز تحول از طاغوت به حکم‌الله بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۹۹ و ۱۰۲.</ref>


== تمایز حکومت طاغوت با حکومت اسلامی ==
== تمایز حکومت طاغوت با حکومت اسلامی ==
در اندیشه امام‌خمینی حکومت اسلامی، نقطه مقابل حکومت طاغوت است و حکومتی است که در همه زمینه‌ها مبتنی بر [[وحی]] و قانون الهی است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۱۸–۶۱۹.</ref> این حکومت نه استبدادی است، نه مطلقه، بلکه مشروطه است و «مجموعه شرط» همان احکام و قوانین الهی است که باید اجرا شود؛ بنابراین حکومت اسلامی «حکومت قانون الهی بر مردم» است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۳–۴۴.</ref> در این نگاه ویژگی مهم طاغوت و حکومت طاغوتی، [[ظلم]] به مردم<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۸–۱۳۹ و ۱۰/۴۸۰.</ref> و به‌اسارت‌کشیدن بندگان خداست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۰.</ref> و مردم نقشی در حکومت ندارند و همه امور در دست یک نفر یا یک گروه است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲۵.</ref> طاغوت با تلاش و برنامه‌ریزی، مردم و جوانان را از مسیر صحیح منحرف می‌کند و با بی‌توجه‌ساختنِ آنان به مسائل جامعه، راه را برای رسیدن به اهداف مادی خود هموارتر می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۷۴، ۲۴۱، ۴۵۲ و ۱۰/۳۶–۳۷.</ref>
در اندیشه امام‌خمینی [[حکومت اسلامی]]، نقطه مقابل حکومت طاغوت است و حکومتی است که در همه زمینه‌ها مبتنی بر [[وحی]] و قانون الهی است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۱۸–۶۱۹.</ref> این حکومت نه استبدادی است، نه مطلقه، بلکه مشروطه است و «مجموعه شرط» همان احکام و قوانین الهی است که باید اجرا شود؛ بنابراین حکومت اسلامی «حکومت قانون الهی بر مردم» است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۳–۴۴.</ref> در این نگاه ویژگی مهم طاغوت و حکومت طاغوتی، [[ظلم]] به مردم<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۸–۱۳۹ و ۱۰/۴۸۰.</ref> و به‌اسارت‌کشیدن بندگان خداست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۰.</ref> و مردم نقشی در حکومت ندارند و همه امور در دست یک نفر یا یک گروه است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲۵.</ref> طاغوت با تلاش و برنامه‌ریزی، مردم و جوانان را از مسیر صحیح منحرف می‌کند و با بی‌توجه‌ساختنِ آنان به مسائل جامعه، راه را برای رسیدن به اهداف مادی خود هموارتر می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۷۴، ۲۴۱، ۴۵۲ و ۱۰/۳۶–۳۷.</ref>


از سوی دیگر، امام‌خمینی تأکید می‌کند یکی از تفاوت‌های مهم حکومت اسلامی و حکومت طاغوتی، در طرز رفتار حکومت با مردم است. در حکومت طاغوت، مردم از حکومت وحشت دارند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۳۵.</ref>؛ اما در دولت اسلامی محبت و برادری میان مردم و حکومت وجود دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۴۰ و ۹/۱۴۱.</ref> و مردم به مشکلات کشور بی‌توجه نیستند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۴۷.</ref>؛ در حالی‌که از ویژگی‌های حکومت طاغوتی، [[خضوع]] در برابر [[بیگانگان]] به جهت احتیاج به آنان و شدت عمل در برخورد با مردم است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۳۵.</ref>؛ زیرا طاغوت به سبب ظلم به مردم و نداشتن پشتوانه مردمی، از مردم دور شده و مجبور به سرکوب ملت است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱۸ و ۱۰/۴۸۶.</ref> {{ببینید|حکومت اسلامی}}.
از سوی دیگر، امام‌خمینی تأکید می‌کند یکی از تفاوت‌های مهم حکومت اسلامی و حکومت طاغوتی، در طرز رفتار حکومت با [[مردم]] است. در حکومت طاغوت، مردم از حکومت وحشت دارند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۳۵.</ref>؛ اما در دولت اسلامی محبت و برادری میان مردم و حکومت وجود دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۴۰ و ۹/۱۴۱.</ref> و مردم به مشکلات کشور بی‌توجه نیستند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۴۷.</ref>؛ در حالی‌که از ویژگی‌های حکومت طاغوتی، خضوع در برابر [[بیگانگان]] به جهت احتیاج به آنان و شدت عمل در برخورد با مردم است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۳۵.</ref>؛ زیرا طاغوت به سبب ظلم به مردم و نداشتن پشتوانه مردمی، از مردم دور شده و مجبور به سرکوب ملت است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱۸ و ۱۰/۴۸۶.</ref> {{ببینید|حکومت اسلامی}}.


== ضرورت مبارزه با طاغوت ==
== ضرورت مبارزه با طاغوت ==
از نظر امام‌خمینی موضع‌گیری در برابر طاغیان زمان، از اصول اولیه رسالت پیامبران (ع) بوده و اساساً فلسفه بعثت پیامبران، نجات انسان از شر طاغوت‌ها و برپایی جبهه الهی در برابر طاغوت است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۶۲ و ۱۱/۱۸۵.</ref>؛ زیرا تمام ادیان، مذاهب و انبیای الهی، گرفتار و مواجه با طاغوت یا طاغوت‌هایی بوده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۸–۳۹ و ۱۷/۴۱۴.</ref> سیره [[پیامبر اکرم(ص)]] نیز مقابله با تمامی مظاهر طاغوت بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۵۹.</ref> و تمام جنگ‌های ایشان، با مشرکانِ طغیانگر [[عرب]] بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۲۰.</ref>؛ بر همین اساس ایشان بهترین الگوی مبارزه با طاغوت را [[قرآن کریم]] که سراسر آن امر به مقابله با طاغوت و برانگیختن مستضعفان علیه مستکبران است و سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) که همواره در برابر طاغوت می‌ایستادند، معرفی می‌کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۱۴؛ ۴/۱۸ و ۶/۱۵۹؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> {{ببینید|استکبار|مستضعفان}}. به باور ایشان پیروزی بر طاغوت تنها با انگیزه الهی ممکن می‌گردد؛ در غیر این صورت [[هوای نفس]] و انگیزه‌های شیطانی، حتی اگر به پیروزی ظاهری هم برسد، شکست به‌شمار می‌رود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۵.</ref> ایشان برانداختن طاغوت و قدرت‌های سیاسی ناروا را وظیفه همگانی شمرده<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> و با اشاره به آیات قرآن،<ref>سبأ، ۴۶؛ نحل، ۳۶.</ref> بر قیام و اجتناب از طاغوت تأکید کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۳۷.</ref>
از نظر امام‌خمینی موضع‌گیری در برابر طاغیان زمان، از اصول اولیه رسالت پیامبران (ع) بوده و اساساً فلسفه بعثت پیامبران، نجات انسان از شر طاغوت‌ها و برپایی جبهه الهی در برابر طاغوت است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۶۲ و ۱۱/۱۸۵.</ref>؛ زیرا تمام ادیان، مذاهب و انبیای الهی، گرفتار و مواجه با طاغوت یا طاغوت‌هایی بوده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۸–۳۹ و ۱۷/۴۱۴.</ref> [[سیره پیامبر اکرم(ص)]] نیز مقابله با تمامی مظاهر طاغوت بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۵۹.</ref> و تمام جنگ‌های ایشان، با مشرکانِ طغیانگر عرب بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۲۰.</ref>؛ بر همین اساس ایشان بهترین الگوی مبارزه با طاغوت را [[قرآن کریم]] که سراسر آن امر به مقابله با طاغوت و برانگیختن مستضعفان علیه مستکبران است و سیره پیامبر (ص) و [[ائمه (ع)]] که همواره در برابر طاغوت می‌ایستادند، معرفی می‌کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۱۴؛ ۴/۱۸ و ۶/۱۵۹؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> {{ببینید|استکبار|مستضعفان}}. به باور ایشان پیروزی بر طاغوت تنها با انگیزه الهی ممکن می‌گردد؛ در غیر این صورت [[هوای نفس]] و انگیزه‌های شیطانی، حتی اگر به پیروزی ظاهری هم برسد، شکست به‌شمار می‌رود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۵.</ref> ایشان برانداختن طاغوت و قدرت‌های سیاسی ناروا را وظیفه همگانی شمرده<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> و با اشاره به آیات قرآن،<ref>سبأ، ۴۶؛ نحل، ۳۶.</ref> بر قیام و اجتناب از طاغوت تأکید کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۳۷.</ref>


با توجه به سنت الهی در نابودی طاغوت بر اساس خواست مردم، از شرایط مهم غلبه بر طاغوت از نظر [[امام‌خمینی]] این موارد است: مهیاشدن مردم برای جلوگیری از [[ظلم]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۳۰–۱۳۱.</ref> تحقق‌بخشیدن به اراده خدا،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۲.</ref> قدرت [[ایمان]] و وحدت کلمه،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲؛ ۷/۶۵ و ۱۲/۲۰۳.</ref> [[فداکاری]] و [[شهادت‌طلبی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۲.</ref> و همراهی همه ملت با یکدیگر.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸؛ ۱۱/۵۳۱ و ۱۲/۸۴.</ref> در این راستا پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] و برچیده‌شدن رژیم پهلوی، یکی از دغدغه‌های امام‌خمینی زدودن آثار طاغوتی از [[جامعه اسلامی]] بود. ایشان تأکید می‌کرد کشور طاغوتی باید به کشوری الهی تبدیل شود و رنگ طاغوتیِ کشور به رنگ خدایی مبدل گردد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱، ۱۸۵.</ref> و این مهم که پیروزی نهایی به‌شمار می‌آید، با از میان‌رفتن و تصفیه عناصر و قوانین انحرافی رژیم طاغوتی و اجرای احکام خدا و قرآن محقق می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۶۸ و ۹/۲۶.</ref>
با توجه به [[سنت الهی]] در نابودی طاغوت بر اساس خواست مردم، از شرایط مهم غلبه بر طاغوت از نظر [[امام‌خمینی]] این موارد است: مهیاشدن مردم برای جلوگیری از [[ظلم]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۳۰–۱۳۱.</ref> تحقق‌بخشیدن به [[اراده خدا]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۲.</ref> قدرت [[ایمان]] و [[وحدت کلمه]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲؛ ۷/۶۵ و ۱۲/۲۰۳.</ref> [[فداکاری]] و [[شهادت‌طلبی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۲.</ref> و همراهی همه ملت با یکدیگر.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸؛ ۱۱/۵۳۱ و ۱۲/۸۴.</ref> در این راستا پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] و برچیده‌شدن رژیم پهلوی، یکی از دغدغه‌های امام‌خمینی زدودن آثار طاغوتی از [[جامعه اسلامی]] بود. ایشان تأکید می‌کرد کشور طاغوتی باید به کشوری الهی تبدیل شود و رنگ طاغوتیِ کشور به رنگ خدایی مبدل گردد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱، ۱۸۵.</ref> و این مهم که پیروزی نهایی به‌شمار می‌آید، با از میان‌رفتن و تصفیه عناصر و قوانین انحرافی رژیم طاغوتی و اجرای احکام خدا و قرآن محقق می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۶۸ و ۹/۲۶.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۴٬۶۵۲

ویرایش