عدالت اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{دیگر کاربردها|عدالت (ابهام‌زدایی)}}
{{دیگر کاربردها|عدالت (ابهام‌زدایی)}}
'''عدالت اجتماعی'''، امکان بهره‌مندی همگان از شرایط عادلانه برای دسترسی به منابع و فرصت‌های اجتماعی.
'''عدالت اجتماعی'''، امکان بهره‌مندی همگان از شرایط عادلانه برای دسترسی به منابع و فرصت‌های اجتماعی.
==معنی==
عدل به معنای برابری میان دو چیز <ref>ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ۴/۲۴۶؛ راغب، مفردات، ۵۵۱؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۴۲۱.</ref>، درستی و موزون‌بودن <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۱/۴۳۰.</ref> و میانه‌روی در کارها <ref>فیومی، المصباح المنیر، ۳۹۶.</ref> است و در برابر آن، ظلم و جور <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۳۹.</ref> و ناقص و بدون نظم و انتظام <ref>راغب، مفردات، ۵۵۱ ـ ۵۵۲.</ref> قرار دارد. عدالت را دست‌یافتن هرکس به چیزی که سزاوار آن است، تعریف کرده‌اند <ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۵/۱۰۷.</ref>؛ چنان‌که عدالت اخلاقی را انقیاد و اطاعت عملی همه قوای درونی انسان از قوه عاقله <ref>نراقی، جامع السعادات، ۱/۸۵ ـ ۸۶.</ref> {{ببینید|عدالت(۱)}} و عدالت اجتماعی را حفظ حقوق همه مردم در کل جامعه و احترام به حقوق دیگران و رعایت مصالح عمومی <ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۹۴۱؛ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۴۶۱.</ref> دانسته‌اند.


عدالت اجتماعی با مفاهیم [[برابری]]، مساوات، [[قسط]] و [[انصاف]] نزدیکی معنایی دارد؛ اگرچه این مفاهیم، با هم و با [[عدالت]] تفاوت‌هایی دارند <ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۷.</ref>. مساوات و برابری به معنای بهره‌مندیِ مساوی همه افراد و یکسانی است <ref>دهخدا، لغتنامه، ۳/۳۸۹۵ و ۱۲/۱۸۳۶۳؛ فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۷.</ref>. قسط نیز که به عدل، پیمانه، ترازو و سهمیه معنا شده است <ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۱/۱۵۴۹۵ ـ ۱۵۴۹۶.</ref>، ظاهراً در معنای عدالتِ روشن و آشکار به‌ کار می‌رود؛ ولی عدل در امور مخفی و پنهان هم به‌ کار برده می‌شود <ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۸.</ref>. همچنین انصاف به نصف‌کردن و برابرداشتن گویند؛ چنان‌که بر هیچ طرف زیادی نشود <ref>دهخدا، لغتنامه، ۲/۳۰۵۵ ـ ۳۰۵۶.</ref>. تفاوت انصاف با عدالت در آن است که انصاف به تقسیم برابر با امور حسی گفته می‌شود و عدالتْ امور حسی و غیر حسی را دربر می‌گیرد <ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۸.</ref>.
== معنی ==
==پیشینه==
عدل به معنای برابری میان دو چیز،<ref>ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ۴/۲۴۶؛ راغب، مفردات، ۵۵۱؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۴۲۱.</ref> درستی و موزون‌بودن<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۱/۴۳۰.</ref> و میانه‌روی در کارها<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۳۹۶.</ref> است و در برابر آن، ظلم و جور<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۲/۳۹.</ref> و ناقص و بدون نظم و انتظام<ref>راغب، مفردات، ۵۵۱–۵۵۲.</ref> قرار دارد. عدالت را دست‌یافتن هرکس به چیزی که سزاوار آن است، تعریف کرده‌اند<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۵/۱۰۷.</ref>؛ چنان‌که عدالت اخلاقی را انقیاد و اطاعت عملی همه قوای درونی انسان از قوه عاقله<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱/۸۵–۸۶.</ref> {{ببینید|عدالت(۱)}} و عدالت اجتماعی را حفظ حقوق همه مردم در کل جامعه و احترام به حقوق دیگران و رعایت مصالح عمومی<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۹۴۱؛ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۴۶۱.</ref> دانسته‌اند.
مفهوم عدالت و گرایش به آن، امری انسانی و فطری است که از آغاز تمدن بشری وجود داشته است. در متون موجود در لوحه‌های گلی سه هزار سال پیش از میلاد [[مسیح(ع)]]، فرمان‌هایی وجود دارد که در آن نشانه‌هایی از مصادیق عدالت یافت می‌شود و در قرن هجدهم پیش از میلاد، حمورابی یکی از بزرگ‌ترین مجموعه قوانین را با هدف استقرار عدالت اجتماعی در جامعه بابل، بر لوحی منقش کرد که تا امروز موجود است <ref>جمشیدی، نظریه عدالت، ۴۶ ـ ۴۷.</ref>. مسئله عدالت اجتماعی و تحقق آن، همواره دغدغه ادیان بزرگ چون [[زرتشت]]، [[یهود]]، [[مسیحیت]] و [[اسلام]] بوده و اندیشه متفکران [[چین]] و [[هند|هند باستان]] تا [[یونان]] و [[روم]] را به خود جلب کرده است <ref>جمشیدی، نظریه عدالت، ۴۸ ـ ۶۶.</ref>.


بر اساس جهان‌بینی‌های مختلف در آموزه‌ها و نگرش‌های مکاتب گوناگون، از عدالت تفسیرهای متفاوتی شده است: در اندیشه [[لیبرالیسم]]، عدالت به معنای فراهم‌آوردن زمینه مناسب برای رشد و شکوفایی بر اساس رقابت است؛ از این‌رو عدالت یعنی اینکه هر کسی به اندازه توانایی‌های خود در برخوردی رقابت‌آمیز تا آنجاکه می‌تواند از امکانات و مزایای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بهره‌مند شود <ref>جمشیدی و زنگنه، آسیب‌شناسی عدالت، ۵۶.</ref>. رویکردهای لیبرالیستی کوشیده تا با دفاع از [[سرمایه‌داری]]، میان [[آزادی]] و [[برابری]] آشتی برقرار کند <ref>رالز، نظریه عدالت، ۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref> و عدالت را در گسترش آزادی‌های فردی بجوید <ref>واعظی، عدالت اجتماعی، ۱۹۳.</ref>. در مکتب مارکسیسم نیز عدالت اجتماعی به معنای برابری در همه امکانات و توزیع برابر و مطابق نیاز افراد جامعه، از اصول زیربنایی است <ref>حاتمی‌نژاد و راستی، عدالت اجتماعی، ۴۹.</ref> {{ببینید|مارکسیسم}}. این مکتب مادی، بُعد اقتصادی عدالت را برجسته کرده و با ترجیح برابری بر آزادی <ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۶؛ حقیقت، اصول عدالت سیاسی، ۳۷۴.</ref>،
عدالت اجتماعی با مفاهیم [[برابری]]، مساوات، [[قسط]] و [[انصاف]] نزدیکی معنایی دارد؛ اگرچه این مفاهیم، با هم و با [[عدالت]] تفاوت‌هایی دارند.<ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۷.</ref> مساوات و برابری به معنای بهره‌مندیِ مساوی همه افراد و یکسانی است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۳/۳۸۹۵ و ۱۲/۱۸۳۶۳؛ فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۷.</ref> قسط نیز که به عدل، پیمانه، ترازو و سهمیه معنا شده‌است،<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۱/۱۵۴۹۵–۱۵۴۹۶.</ref> ظاهراً در معنای عدالتِ روشن و آشکار به کار می‌رود؛ ولی عدل در امور مخفی و پنهان هم به کار برده می‌شود.<ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۸.</ref> همچنین انصاف به نصف‌کردن و برابرداشتن گویند؛ چنان‌که بر هیچ طرف زیادی نشود.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۲/۳۰۵۵–۳۰۵۶.</ref> تفاوت انصاف با عدالت در آن است که انصاف به تقسیم برابر با امور حسی گفته می‌شود و عدالتْ امور حسی و غیر حسی را دربر می‌گیرد.<ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۸.</ref>


مقوله «نیاز» را مبنای طبقه‌بندی اجتماعی قرار داده است <ref>واعظی، عدالت اجتماعی، ۱۹۳.</ref>. در این دو مکتب همواره بعد اقتصادی و سیاسی عدالت اجتماعی از برجستگی و توجه بیشتری برخوردار بوده است <ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۱۱.</ref>. در اسلام، عدالت به معنای نوعی برابری و مساوات بر مبنای لیاقت و برخورداری افراد از فرصت‌ها و امکانات برای شکوفایی فطری انسان در جامعه است <ref>جمشیدی و زنگنه، آسیب‌شناسی عدالت، ۳۶.</ref>.
== پیشینه ==
مفهوم عدالت و گرایش به آن، امری انسانی و فطری است که از آغاز تمدن بشری وجود داشته‌است. در متون موجود در لوحه‌های گلی سه هزار سال پیش از میلاد [[مسیح(ع)]]، فرمان‌هایی وجود دارد که در آن نشانه‌هایی از مصادیق عدالت یافت می‌شود و در قرن هجدهم پیش از میلاد، حمورابی یکی از بزرگ‌ترین مجموعه قوانین را با هدف استقرار عدالت اجتماعی در جامعه بابل، بر لوحی منقش کرد که تا امروز موجود است.<ref>جمشیدی، نظریه عدالت، ۴۶–۴۷.</ref> مسئله عدالت اجتماعی و تحقق آن، همواره دغدغه ادیان بزرگ چون [[زرتشت]]، [[یهود]]، [[مسیحیت]] و [[اسلام]] بوده و اندیشه متفکران [[چین]] و [[هند|هند باستان]] تا [[یونان]] و [[روم]] را به خود جلب کرده‌است.<ref>جمشیدی، نظریه عدالت، ۴۸–۶۶.</ref>


[[امام‌خمینی]] مفهوم عدالت را به مفهوم [[اعتدال]]، بسیار نزدیک می‌دانست <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۴۷ ـ ۱۵۳؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۴ ـ ۳۵۷.</ref> و راه میانه‌ای برای رسیدن انسان به [[سعادت و شقاوت|سعادت]] و خدا می‌شمرد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۵۲.</ref> و آن را با شاخصه‌هایی مانند جلوگیری از چپاول و غارت منابع و ثروت‌های ملت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۰۱.</ref>، رفع [[ظلم]] <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۳۵.</ref> و نترسیدن ملت از [[حکومت]] <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۵.</ref>، نبود اختلاف طبقاتی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۷۰.</ref> و تأمین رفاه برای همه اقشار <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۲۵.</ref> به‌ویژه فقرا و [[مستضعفان]] <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۳.</ref> بیان می‌کرد. ایشان در جایگاه فقیهی که با [[فلسفه]] و [[عرفان اسلامی]] به‌خوبی آشنا بود <ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۹۵ ـ ۹۶.</ref> و در چارچوب مکتب فلسفی [[حکمت متعالیه]] می‌اندیشید <ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۸۰.</ref>، در عمل نیز وارد عرصه سیاسی شد <ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۹۴ ـ ۹۵.</ref>. ایشان که حکومت و تشکیل آن را ابزاری برای تحقق عدل در جامعه می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲.</ref>، معتقد بود مطلوبیت و شایستگی حکومت با شاخصه عدالت شناخته می‌شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۹.</ref>؛ بنابراین مطلوب‌ترین خواست امام‌خمینی، تحقق حکومت عدل و انصاف به جای حکومت‌های استعمارزده که اساس آن بر ظلم و چپاول است، بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۴۶ و ۷/۱۱۵.</ref>.
بر اساس جهان‌بینی‌های مختلف در آموزه‌ها و نگرش‌های مکاتب گوناگون، از عدالت تفسیرهای متفاوتی شده‌است: در اندیشه [[لیبرالیسم]]، عدالت به معنای فراهم‌آوردن زمینه مناسب برای رشد و شکوفایی بر اساس رقابت است؛ از این‌رو عدالت یعنی اینکه هر کسی به اندازه توانایی‌های خود در برخوردی رقابت‌آمیز تا آنجاکه می‌تواند از امکانات و مزایای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بهره‌مند شود.<ref>جمشیدی و زنگنه، آسیب‌شناسی عدالت، ۵۶.</ref> رویکردهای لیبرالیستی کوشیده تا با دفاع از [[سرمایه‌داری]]، میان [[آزادی]] و [[برابری]] آشتی برقرار کند<ref>رالز، نظریه عدالت، ۱۱۰–۱۱۱.</ref> و عدالت را در گسترش آزادی‌های فردی بجوید.<ref>واعظی، عدالت اجتماعی، ۱۹۳.</ref> در مکتب مارکسیسم نیز عدالت اجتماعی به معنای برابری در همه امکانات و توزیع برابر و مطابق نیاز افراد جامعه، از اصول زیربنایی است<ref>حاتمی‌نژاد و راستی، عدالت اجتماعی، ۴۹.</ref> {{ببینید|مارکسیسم}}. این مکتب مادی، بُعد اقتصادی عدالت را برجسته کرده و با ترجیح برابری بر آزادی،<ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۶؛ حقیقت، اصول عدالت سیاسی، ۳۷۴.</ref>
==در آموزه‌های اسلامی==
در فرهنگ قرآن پس از [[توحید]]، اصلی فراگیرتر از [[عدالت]] وجود ندارد <ref>لطیفی، مبانی عدالت اجتماعی، ۸۴.</ref>. از آموزه‌های [[قرآن کریم]] چنین بر می‌آید که نظام هستی مبتنی بر عدل است <ref>الرحمن، ۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۵/۱۰۷؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱/۷۹.</ref> و هر پدیده‌ای در نظام آفرینش، عملکردی متناسب با وضع خود دارد <ref>جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ۱۹۹ و ۲۱۳.</ref>. بنیان آموزه‌های اجتماعی [[اسلام]] نیز بر عدالت استوار است و خداوند خود را فرمان‌دهنده‌ به عدل نامیده <ref>نحل، ۹۰.</ref>، [[پیامبر اسلام(ص)]] را مأمور به رعایت عدالت معرفی کرده <ref>شوری، ۱۵.</ref> و هدف بعثت پیامبران را برپاداشتن عدل و قسط به وسیله مردم دانسته است <ref>حدید، ۲۵.</ref>؛ همچنان‌که [[ظلم]] و بی‌عدالتی را از عوامل سقوط تمدن‌ها و نابودی جوامع انسانی معرفی کرده است <ref>انعام، ۴۵؛ کهف، ۵۷ ـ ۵۹.</ref>. در روایات [[اهل بیت(ع)]] نیز عدالت، قانونی عمومی و فراگیر <ref>نهج‌ البلاغه، ح۴۲۹، ۶۰۳.</ref> و شاخصی برای بندگی خدا و مایه قوام و دوام حیات اجتماعی <ref>آمدی، تصنیف غرر، ۹۹.</ref> معرفی شده است.


اهمیت عدالت اجتماعی در سیره عملی پیامبر اکرم(ص) کاملاً برجسته است <ref>نهج‌ البلاغه، خ۹۳، ۱۲۹.</ref>. از نخستین اقدامات اساسی ایشان در [[مدینه]]، تهیه نظام‌نامه‌ای با محوریت عدالت اجتماعی در همه اصول و قوانین و حتی روابط مسلمانان با گروه‌های دیگر بود <ref>←ابن‌هشام، السیرة النبویه(ص)، ۱/۵۰۱ ـ ۵۰۳.</ref>. [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] که عدالت اجتماعی را گمشده جامعه مسلمان پس از رسول اکرم(ص) می‌دانست <ref>جرداق، الإمام علی صوت العدالة الإنسانیه، ۱۲۹ ـ ۱۳۰.</ref>، پذیرش و ارزش حکومت را در اجرای عدالت می‌دید و در عرصه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، عدالت‌ را سرلوحه اقدامات خویش قرار داد <ref>نهج‌ البلاغه، خ۳، ۲۴؛ خ۱۵، ۳۲؛ خ۳۷، ۵۹ و ن۴۶، ۴۴۶.</ref>؛ از این‌رو مردم در دوره کوتاه زمامداری ایشان، عدالت را با جان و دل خویش درک کردند <ref>نهج‌ البلاغه، ن۷۰، ۴۹۳.</ref>. نگرش ویژه امام‌علی(ع) به «عدالت» و برتردانستن آن از جود و احسان <ref>نهج‌ البلاغه، ح۴۲۹، ۶۰۳.</ref>، به جهت نقشی است که عدالت در جذب دل‌های مردمان به سوی حاکم و زدودن کینه‌ها دارد <ref>نهج‌ البلاغه، ن۵۳، ۴۶۱.</ref> و عامل استحکام ارکان حکومت و پیوند مردم و زمامدار است <ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۴۶.</ref>. امام‌علی(ع) چنان به اقامه عدالت در جامعه اهتمام می‌ورزید و انعطاف‌ناپذیر بود که مخالفت و دشمنی کسانی را که عدالت‌طلبی ایشان را بر نمی‌تابیدند، برانگیخت. آنان که تاب عدالت ایشان را نداشتند، به [[جنگ]] با او روی آوردند و سرانجام همین روحیه عدالت‌خواهی، موجب [[شهادت]] او گردید <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۴/۸۱۹.</ref>.
مقوله «نیاز» را مبنای طبقه‌بندی اجتماعی قرار داده‌است.<ref>واعظی، عدالت اجتماعی، ۱۹۳.</ref> در این دو مکتب همواره بعد اقتصادی و سیاسی عدالت اجتماعی از برجستگی و توجه بیشتری برخوردار بوده‌است.<ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۱۱.</ref> در اسلام، عدالت به معنای نوعی برابری و مساوات بر مبنای لیاقت و برخورداری افراد از فرصت‌ها و امکانات برای شکوفایی فطری انسان در جامعه است.<ref>جمشیدی و زنگنه، آسیب‌شناسی عدالت، ۳۶.</ref>
==در اندیشه متفکران اسلامی==
فقیهان، متکلمان، عالمان اخلاق، فیلسوفان، سیاستنامه‌نویسان و حاکمان مسلمان با رویکردهای گوناگون مذهبی، به شرح مفهوم «عدالت» و انواع آن پرداخته‌اند و هر یک با تکیه بر دیدگاه ویژه خود، بخشی از این فضیلت بزرگ الهی و انسانی را <ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۸.</ref> بر اساس آموزه‌های قرآن کریم که خاستگاه اندیشه‌ورزی مسلمانان درباره عدالت به‌ شمار می‌آید <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۲ ـ ۴۳.</ref>، تبیین ‌کرده‌اند. در آغاز شکل‌گیری پایه‌های دانش مسلمانان، [[علم کلام]] با محوریت مسئله عدالت و اشتراط آن برای زمامدار جامعه، پدید آمد <ref>اخوان کاظمی، عدالت در ‌اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۹۷.</ref> و کلام اسلامی بیش از هر مسئله‌ای به عدل پرداخت <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۹.</ref>؛ سپس دامنه مباحث عدالت به حوزه فلسفه گسترش یافت و حکیمان مسلمان، عدل الهی را حقیقتی که لازمه آن حتمی‌بودن صدور فعل عادلانه از خداوند است، معرفی کردند <ref>جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ۴۷.</ref>. این نگرش به قلمرو [[تشریع الهی]] نیز گسترش یافت و فقیهان بر بنیان این اندیشه، در برخی از مسائل شرعی، اقتضای عدالت را مبنایی برای ترجیح برخی از آرا <ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۲/۴۹۱؛ نجفی، جواهر، ۲۳/۲۹۴؛ امام‌خمینی، البیع، ۱/۵۳۴ ـ ۵۳۶ و ۵۹۸ ـ ۵۹۹.</ref>، بلکه معیار و مبنایی برای احکام و مسائل فقهی و حقوقی قرار دادند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۶ ـ ۵۸؛ علیدوست، عدالت به مثابه یک سند، ۱۵۶ ـ ۱۵۸.</ref>؛ چنان‌که امام‌خمینی در مسئله تحریم [[ربا]]، دلیل اصلی حرمت ربا را ظلمی می‌داند که بر اثر گرفتن زیاده، واقع می‌شود <ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۵۴۲ ـ ۵۴۳.</ref> یا درباره معیار مطالبه «مثل» در مسئله [[ضمان]]، با اشاره به آرای [[شیخ انصاری]] و [[علامه حلی]]، رأی دومی را می‌پذیرد که معیار را آنچه عدالت اسلام ایجاب می‌کند، دانسته است <ref>امام‌خمینی، البیع، ۱/۵۳۴ ـ ۵۳۶.</ref>.


[[فارابی]] امکان دستیابی به [[سعادت و شقاوت|سعادت]] را تنها در چارچوب سیاستی عدالت‌محور ‌می‌داند <ref>داوری اردکانی، مقام سیاست نزد فارابی، ۱/۷۶.</ref> و با اشاره به تقسیم عادلانه منافع و نیکویی‌ها در جامعه، دولت را عهده‌دار وضع قوانین برای صیانت از سهم عادلانه مردم <ref>فارابی، فصول منتزعه، ۷۱ ـ ۷۲.</ref> معرفی می‌کند. [[ابن‌خلدون]] با تکیه بر سرشت اجتماعی انسان و با توجه به نظام توانایی‌ها و شایستگی‌های هم‌نوعان <ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۵۴ ـ ۵۵.</ref>، عدالت اجتماعی را تأمین مصلحت عمومی از سوی دولت با دفع ضرر و جلب منفعت‌ و مهم‌ترین راهکار برای تأمین عمران و امنیت معرفی کرده است <ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۴۸۸ ـ ۴۸۹.</ref>. از نظر وی امنیت و آبادانی جامعه در گرو عدالت و درستی رفتار زمامدار و کارگزاران اوست <ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۵۱.</ref> و کارکرد سیاست و حکومت، همان کارکرد [[دین]] و رساندن انسان به [[رستگاری]] است که با تکیه بر عدالت به دست می‌آید <ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۵۰ ـ ۵۲.</ref>. درمجموع عدالت نزد اندیشمندان مسلمان، مشترک معنوی است که اقسام گوناگونی را از عدالت الهی تا عدالت فردی و اجتماعی دربر می‌گیرد <ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۱۰.</ref>.
[[امام‌خمینی]] مفهوم عدالت را به مفهوم [[اعتدال]]، بسیار نزدیک می‌دانست<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۴۷–۱۵۳؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۴–۳۵۷.</ref> و راه میانه‌ای برای رسیدن انسان به [[سعادت و شقاوت|سعادت]] و خدا می‌شمرد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۵۲.</ref> و آن را با شاخصه‌هایی مانند جلوگیری از چپاول و غارت منابع و ثروت‌های ملت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۰۱.</ref> رفع [[ظلم]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۳۵.</ref> و نترسیدن ملت از [[حکومت]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۵.</ref> نبود اختلاف طبقاتی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۷۰.</ref> و تأمین رفاه برای همه اقشار<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۲۵.</ref> به‌ویژه فقرا و [[مستضعفان]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۳.</ref> بیان می‌کرد. ایشان در جایگاه فقیهی که با [[فلسفه]] و [[عرفان اسلامی]] به‌خوبی آشنا بود<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۹۵–۹۶.</ref> و در چارچوب مکتب فلسفی [[حکمت متعالیه]] می‌اندیشید،<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۸۰.</ref> در عمل نیز وارد عرصه سیاسی شد.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۹۴–۹۵.</ref> ایشان که حکومت و تشکیل آن را ابزاری برای تحقق عدل در جامعه می‌دانست،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲.</ref> معتقد بود مطلوبیت و شایستگی حکومت با شاخصه عدالت شناخته می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۹.</ref>؛ بنابراین مطلوب‌ترین خواست امام‌خمینی، تحقق حکومت عدل و انصاف به جای حکومت‌های استعمارزده که اساس آن بر ظلم و چپاول است، بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۴۶ و ۷/۱۱۵.</ref>
==مبانی و اصول==
در دیدگاه‌های صاحب‌نظران حوزه حقوق عمومی درباره مبانی عدالت اجتماعی، تفاوت‌های فراوانی دیده می‌شود که حکم [[عقل]] و تحلیل مسائل و آرمان‌های اجتماعی، عواطف انسانی، وجدان عمومی، رأی و نظر اکثریت، قواعد طبیعت و خواست دولت، بخشی از آن مبانی است <ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۱۶.</ref>؛ اما در اندیشه اسلامی میان [[حق]] و [[عدالت]] ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و تحقق عدالت به شناسایی صاحبان حق و ادای حقوق آنان است <ref>لطیفی، مبانی عدالت اجتماعی، ۸۳.</ref>. از دیگر مبانی و ریشه‌های عدالت این است که دارای حسن و ارزش ذاتی است؛ زیرا تأمین‌کننده منافع و مصالح و سعادت انسان‌هاست <ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۷۹ ـ ۳۸۰.</ref> و [[سعادت و شقاوت|سعادت]] انسان در گروی صلاح جامعه است و مهم‌ترین چیزی که صلاح جامعه به آن بستگی دارد، عدالت است <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۳۳۰.</ref>. مبنای دیگر عدالت اجتماعی، برابری انسان‌ها در آفرینش <ref>اسراء، ۷۰؛ نساء، ۱.</ref>، ساختار اجتماعی <ref>بیهقی، السنن الکبری، ۶/۵۶۷؛ علیخانی، علی‌اکبر، توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی(ع)، ۵۲ ـ ۵۶.</ref> و استفاده از امکانات و فرصت‌هاست <ref>ابن‌‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۲/۱۱۱؛ محمدی ری‌شهری، موسوعة الامام علی(ع)، ۴/۱۹۴ ـ ۲۰۰.</ref>. در جامعه‌ای که با این مبانی برپا می‌شود، حقوق عمومی و طبیعی و فطری مانند حق حیات، حق [[آزادی]] و حق مالکیت فردی که خداوند برای همه انسان‌ها قرار داده، رعایت می‌شود <ref>جهانیان، مفهوم، مبانی فلسفی و حقوقی، و اصول عدالت، ۹۶.</ref>.


از دیدگاه امام‌خمینی که برگرفته از مبانی [[اسلام]] است، خداوند عادل مطلق است و آنچه به قلم [[قدرت]] او جریان پیدا می‌کند، بر اساس عدل است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۱۳.</ref> و جهان هستی، نفس انسان، قانون و جامعه چهار موضوع اصلی عدالت به ‌شمار می‌آیند <ref>اخترشهر، الزامات عدالت و آزادی در‌ اندیشه امام‌خمینی، ۱۷۹؛ ایران‌نژاد و دیگران، عدالت اجتماعی در‌ اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۲۵ ـ ۱۲۸.</ref>. ایشان عدالت را به‌ مثابه یک مقیاس و بنیان در همه امور <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵ ـ ۴۰۷.</ref> و بسط صفت عدل خداوند <ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۱.</ref> می‌دانست و معتقد بود عدالت علاوه بر اینکه فضیلتی در حوزه اخلاق فردی است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۱۰ ـ ۵۱۱.</ref>، در جامعه و تمام نهادهای اجتماعی نیز قابل تحقق و اجراست و به رفع ایادی ظالمین و تأمین [[استقلال]] و [[آزادی]] و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، خواهد انجامید <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۳ و ۱۷/۱۴۰.</ref> و گسترش دین در جامعه نیز باید بر محور و اساس عدالت الهی باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۵/۱۰۹.</ref>. بر اساس گرایش فطری انسان به عدل <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۱۳.</ref>، عدالت امری معنوی و فراتاریخی است که اختصاص به [[زمان]]، مذهب یا جامعه خاص ندارد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref>. ایشان هرچند برقراری عدالت اجتماعی را مقصد بزرگ اسلام معرفی می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref>، اما آن را یک هدف میانی برای گسترش معرفت الهی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۵.</ref>، تهذیب انسان و اهداف متعالی پیامبران(ع) <ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۱۰.</ref> می‌دانست.
== در آموزه‌های اسلامی ==
==شرایط و زمینه‌ها==
در فرهنگ قرآن پس از [[توحید]]، اصلی فراگیرتر از [[عدالت]] وجود ندارد.<ref>لطیفی، مبانی عدالت اجتماعی، ۸۴.</ref> از آموزه‌های [[قرآن کریم]] چنین بر می‌آید که نظام هستی مبتنی بر عدل است<ref>الرحمن، ۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۵/۱۰۷؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱/۷۹.</ref> و هر پدیده‌ای در نظام آفرینش، عملکردی متناسب با وضع خود دارد.<ref>جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ۱۹۹ و ۲۱۳.</ref> بنیان آموزه‌های اجتماعی [[اسلام]] نیز بر عدالت استوار است و خداوند خود را فرمان‌دهنده به عدل نامیده،<ref>نحل، ۹۰.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] را مأمور به رعایت عدالت معرفی کرده<ref>شوری، ۱۵.</ref> و هدف بعثت پیامبران را برپاداشتن عدل و قسط به وسیله مردم دانسته‌است<ref>حدید، ۲۵.</ref>؛ همچنان‌که [[ظلم]] و بی‌عدالتی را از عوامل سقوط تمدن‌ها و نابودی جوامع انسانی معرفی کرده‌است.<ref>انعام، ۴۵؛ کهف، ۵۷–۵۹.</ref> در روایات [[اهل بیت(ع)]] نیز عدالت، قانونی عمومی و فراگیر<ref>نهج البلاغه، ح۴۲۹، ۶۰۳.</ref> و شاخصی برای بندگی خدا و مایه قوام و دوام حیات اجتماعی<ref>آمدی، تصنیف غرر، ۹۹.</ref> معرفی شده‌است.
تفاوت‌های زیستی و طبیعی انسان‌ها در دستیابی به موقعیت‌های اجتماعی اثرگذار است <ref>ارسطو، سیاست، ۱۱ ـ ۱۲ و ۳۵ ـ ۳۷.</ref>، اما ساختار اجتماعی و هنجارها و قواعد حاکم بر جامعه نیز در دستیابی به پایگاه‌های اجتماعی کاملاً مؤثر است <ref>مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ۲۹۲ ـ ۲۹۴.</ref>. در این میان تلاش برخی مکاتب فکری مانند [[مارکسیسم]] برای ریشه‌کنی همه امتیازات اجتماعی و تعریف عدالت در شکل تساوی و مساوات مطلق و برتری‌دادن آن بر عدالت <ref>آرون، مراحل اساسی سیر ‌اندیشه در جامعه‌شناسی، ۱۶۹ ـ ۱۷۵.</ref>، از واقع‌بینی به دور است. آموزه‌های دینی بر اساس یک نگاه واقع‌بینانه در کنار پذیرش تفاوت‌های طبیعی و تفاوت‌های اجتماعی ناشی از آنها <ref>انعام، ۱۶۵؛ زخرف، ۳۲.</ref> و تأکید بر وجود [[حکمت]] در تفاوت‌های طبیعی انسان‌ها <ref>روم، ۲۲؛ حجرات، ۱۳؛ نساء، ۳۲.</ref>، ریشه نابرابری اجتماعی و نیازمندی بینوایان را معلول برخورداری فزاینده توانگران می‌داند <ref>نهج‌ البلاغه، ح۳۲۰، ۵۷۸.</ref> و بر این اساس ضمن اینکه اجرای عدالت از سوی حاکمیت را مایه بی‌نیازی مردم می‌شمارد <ref>کلینی، کافی، ۳/۵۶۸.</ref> و از افراد جامعه نیز می‌خواهد که به میزان توان خود شرایط را برای برقراری عدالت و توازن اقتصادی در جامعه فراهم کنند <ref>بقره، ۲۵۴ و ۲۶۷؛ معارج، ۲۴.</ref>.


در همین چارچوب می‌توان مفهوم عدالت اجتماعی در اندیشه امام‌خمینی را به دو شاخص اصلی شامل تلاش برای برابری همگانی در دستیابی به فرصت‌های اجتماعی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۶.</ref> و پاسخگویی به نیازهای اساسی مردم <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۷.</ref> دانست. به همین دلیل ایشان مفهوم عدالت اجتماعی را در بسیاری از موارد با مفاهیمی مانند محرومیت، [[فقر]] و [[مستضعفان]] همراه می‌کرد و تأمین نیازهای اساسی مردم و رفع محرومیت از چهره جامعه را مقدمه رشد و تعالی معنوی انسان می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰؛ ۴/۱۴۵ و ۷/۵۳۱.</ref>. ایشان همچنین بر کارآمدی آموزه‌های اسلامی در برقراری عدالت اجتماعی به‌ویژه در حوزه اقتصاد، تأکید می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰ و ۲۱/۴۴۴.</ref> و در همین راستا برپایی [[حکومت اسلامی]] عدالتخواه را ضامن برقراری عدالت در گستره جامعه می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۲.</ref> و بر آن بود که اگر زمامدار جامعه، عادل و عدالت‌پرور باشد، تمام ارکان و زیرمجموعه‌های آن نظام نیز به عدالت گرایش پیدا می‌کنند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۵.</ref>؛ البته از نگاه ایشان حکومت به‌تنهایی نمی‌تواند عدالت را در جامعه بگستراند و نیازمند مشارکت همگانی است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۸ ـ ۱۵۹، ۴۰۹ و ۲۱/۱۵۹.</ref>.
اهمیت عدالت اجتماعی در سیره عملی پیامبر اکرم (ص) کاملاً برجسته است.<ref>نهج البلاغه، خ۹۳، ۱۲۹.</ref> از نخستین اقدامات اساسی ایشان در [[مدینه]]، تهیه نظام‌نامه‌ای با محوریت عدالت اجتماعی در همه اصول و قوانین و حتی روابط مسلمانان با گروه‌های دیگر بود.<ref>←ابن‌هشام، السیرة النبویه (ص)، ۱/۵۰۱–۵۰۳.</ref> [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] که عدالت اجتماعی را گمشده جامعه مسلمان پس از رسول اکرم (ص) می‌دانست،<ref>جرداق، الإمام علی صوت العدالة الإنسانیه، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> پذیرش و ارزش حکومت را در اجرای عدالت می‌دید و در عرصه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، عدالت را سرلوحه اقدامات خویش قرار داد<ref>نهج البلاغه، خ۳، ۲۴؛ خ۱۵، ۳۲؛ خ۳۷، ۵۹ و ن۴۶، ۴۴۶.</ref>؛ از این‌رو مردم در دوره کوتاه زمامداری ایشان، عدالت را با جان و دل خویش درک کردند.<ref>نهج البلاغه، ن۷۰، ۴۹۳.</ref> نگرش ویژه امام‌علی (ع) به «عدالت» و برتردانستن آن از جود و احسان،<ref>نهج البلاغه، ح۴۲۹، ۶۰۳.</ref> به جهت نقشی است که عدالت در جذب دل‌های مردمان به سوی حاکم و زدودن کینه‌ها دارد<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۶۱.</ref> و عامل استحکام ارکان حکومت و پیوند مردم و زمامدار است.<ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۴۶.</ref> امام‌علی (ع) چنان به اقامه عدالت در جامعه اهتمام می‌ورزید و انعطاف‌ناپذیر بود که مخالفت و دشمنی کسانی را که عدالت‌طلبی ایشان را برنمی‌تابیدند، برانگیخت. آنان که تاب عدالت ایشان را نداشتند، به [[جنگ]] با او روی آوردند و سرانجام همین روحیه عدالت‌خواهی، موجب [[شهادت]] او گردید.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۴/۸۱۹.</ref>


[[امام‌خمینی]] در مراحل گوناگون [[نهضت اسلامی]] و با صراحت قیام خود را برای اجرای [[عدالت]] دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۲۳.</ref> و برای عدالت اجتماعی، به مصادیق و شرایطی اشاره کرد که می‌تواند به گسترش عدالت در جامعه منجر شود:
== در اندیشه متفکران اسلامی ==
# برابری حاکمان جامعه با فرودستان و تأثیرگذارنبودن موقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در میزان برخورداری افراد از حقوق عمومی و شهروندی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۸، ۲۶۶ و ۱۵/۱۰۹.</ref>؛
فقیهان، متکلمان، عالمان اخلاق، فیلسوفان، سیاستنامه‌نویسان و حاکمان مسلمان با رویکردهای گوناگون مذهبی، به شرح مفهوم «عدالت» و انواع آن پرداخته‌اند و هر یک با تکیه بر دیدگاه ویژه خود، بخشی از این فضیلت بزرگ الهی و انسانی را<ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۸.</ref> بر اساس آموزه‌های قرآن کریم که خاستگاه اندیشه‌ورزی مسلمانان دربارهٔ عدالت به‌شمار می‌آید،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۲–۴۳.</ref> تبیین کرده‌اند. در آغاز شکل‌گیری پایه‌های دانش مسلمانان، [[علم کلام]] با محوریت مسئله عدالت و اشتراط آن برای زمامدار جامعه، پدید آمد<ref>اخوان کاظمی، عدالت در اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۹۷.</ref> و کلام اسلامی بیش از هر مسئله‌ای به عدل پرداخت<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۹.</ref>؛ سپس دامنه مباحث عدالت به حوزه فلسفه گسترش یافت و حکیمان مسلمان، عدل الهی را حقیقتی که لازمه آن حتمی‌بودن صدور فعل عادلانه از خداوند است، معرفی کردند.<ref>جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ۴۷.</ref> این نگرش به قلمرو [[تشریع الهی]] نیز گسترش یافت و فقیهان بر بنیان این اندیشه، در برخی از مسائل شرعی، اقتضای عدالت را مبنایی برای ترجیح برخی از آرا،<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۲/۴۹۱؛ نجفی، جواهر، ۲۳/۲۹۴؛ امام‌خمینی، البیع، ۱/۵۳۴–۵۳۶ و ۵۹۸–۵۹۹.</ref> بلکه معیار و مبنایی برای احکام و مسائل فقهی و حقوقی قرار دادند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۶–۵۸؛ علیدوست، عدالت به مثابه یک سند، ۱۵۶–۱۵۸.</ref>؛ چنان‌که امام‌خمینی در مسئله تحریم [[ربا]]، دلیل اصلی حرمت ربا را ظلمی می‌داند که بر اثر گرفتن زیاده، واقع می‌شود<ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۵۴۲–۵۴۳.</ref> یا دربارهٔ معیار مطالبه «مثل» در مسئله [[ضمان]]، با اشاره به آرای [[شیخ انصاری]] و [[علامه حلی]]، رأی دومی را می‌پذیرد که معیار را آنچه عدالت اسلام ایجاب می‌کند، دانسته‌است.<ref>امام‌خمینی، البیع، ۱/۵۳۴–۵۳۶.</ref>
# پرهیز از رفتار خودسرانه و تلاش همگانی برای حرکت در چارچوب قانون <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۶۸.</ref> {{ببینید|قانون}}؛
# توزیع عادلانه درآمدهای عمومی و تلاش برای رفاه و آسایش همگان به‌ویژه فرودستان و زاغه‌نشینان <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۰۵؛ ۷/۳۳۵ و ۱۱/۱۳۰.</ref> {{ببینید|رفاه}}؛
# انتقادپذیری زمامداران، ارائه پاسخ قانع‌کننده به انتقادات مردم و خدمتگزاری آنان به مردم <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۰۹ و ۷/۵۲۸.</ref> {{ببینید|انتقاد}}.


[[امام‌خمینی]] علاوه بر نیازهای حیاتی مانند ارزاق و خدمات عمومی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۱۴.</ref>، مواردی مانند مسکن <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸ ـ ۵۱۹.</ref>، بهداشت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۱.</ref>، آموزش <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۸۳ و ۸/۴۰۰.</ref> و اشتغال <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۲۳.</ref> را جزو نیازهای اساسی افراد و اقشار مختلف ذکر کرده و برابری همگان در بهره‌مندی از امکانات و منابع را عدالت اجتماعی دانسته است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref>؛ بنابراین از نگاه ایشان مواردی مانند تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی، مشارکت همگانی و [[جهاد]] برای [[محرومیت‌زدایی]]، مبارزه با روحیه [[زراندوزی]] و [[دنیاپرستی]]، ساده‌زیستی مسئولان {{ببینید|ساده‌زیستی}}، وضع قوانین حمایتی برای محرومان و اجرای قوانین و احکام اسلام، مهم‌ترین راهکارهای برقراری عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی‌اند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰ ـ ۳۴۲.</ref>.
[[فارابی]] امکان دستیابی به [[سعادت و شقاوت|سعادت]] را تنها در چارچوب سیاستی عدالت‌محور می‌داند<ref>داوری اردکانی، مقام سیاست نزد فارابی، ۱/۷۶.</ref> و با اشاره به تقسیم عادلانه منافع و نیکویی‌ها در جامعه، دولت را عهده‌دار وضع قوانین برای صیانت از سهم عادلانه مردم<ref>فارابی، فصول منتزعه، ۷۱–۷۲.</ref> معرفی می‌کند. [[ابن‌خلدون]] با تکیه بر سرشت اجتماعی انسان و با توجه به نظام توانایی‌ها و شایستگی‌های هم‌نوعان،<ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۵۴–۵۵.</ref> عدالت اجتماعی را تأمین مصلحت عمومی از سوی دولت با دفع ضرر و جلب منفعت و مهم‌ترین راهکار برای تأمین عمران و امنیت معرفی کرده‌است.<ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۴۸۸–۴۸۹.</ref> از نظر وی امنیت و آبادانی جامعه در گرو عدالت و درستی رفتار زمامدار و کارگزاران اوست<ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۵۱.</ref> و کارکرد سیاست و حکومت، همان کارکرد [[دین]] و رساندن انسان به [[رستگاری]] است که با تکیه بر عدالت به دست می‌آید.<ref>ابن‌خلدون، تاریخ، ۱/۵۰–۵۲.</ref> درمجموع عدالت نزد اندیشمندان مسلمان، مشترک معنوی است که اقسام گوناگونی را از عدالت الهی تا عدالت فردی و اجتماعی دربر می‌گیرد.<ref>جمال‌زاده، عدالت سیاسی و اجتماعی، ۱۰.</ref>
==ارتباط با آزادی و معنویت==
[[آزادی]] به عنوان یکی از موضوعات و مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی <ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۱.</ref>، از والا‌ترین ارزش‌های انسانی است <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۱۱۷.</ref> و راه دستیابی عادلانه انسان به حقوق طبیعی‌اش را هموار می‌کند <ref>غروی، مبانی حقوق در اسلام، ۳۲۴.</ref>. در این جهت عدالتْ راهبرد و چارچوب تأمین و استیفای آزادی برای همه افراد جامعه به شمار می‌رود و هنگام تزاحم، اطلاقِ آزادی را مقید می‌کند <ref>قاضی‌زاده، ‌اندیشه‌های فقهی ـ سیاسی امام‌خمینی، ۴۲۳.</ref>؛ بنابراین می‌توان عدالت را «خیر مطلق» و آزادی را «خیر مشروط» دانست <ref>شجاعی‌زند، مصادر دینی آزادی و عدالت، ۱/۱۲۸.</ref>. عدالت اگرچه زمینه و پیش‌شرط آزادی به‌ شمار می‌آید، هدف و نتیجه آن نیز خواهد بود؛ زیرا ثمره آزادی آن است که همگان در فضایی همسان، دستاورد تلاش خویش را به کف آرند و از این رهگذر، هر چیز به جای خویش بنشیند و هر صاحب حقی به آنچه سزاوار است، برسد <ref>شجاعی‌زند، مصادر دینی آزادی و عدالت، ۱/۲۲۱.</ref>.


مناسبات دو مفهوم عدالت اجتماعی و آزادی، بخش مهمی از اندیشه سیاسی امام‌خمینی را نیز تشکیل می‌داد <ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۰.</ref>. امام‌خمینی آزادی را یک حق طبیعی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۲ و ۴/۱۱۴.</ref> و خدادادی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۸۶ ـ ۲۸۷.</ref>، برای تمام افراد بشر دانسته است و به دلیل خاستگاه الهی این موهبت <ref>نهج‌ البلاغه، ن۳۱، ۴۲۳.</ref>، قلمرو آن را چارچوب برآمده از قوانین [[اسلام]] معرفی کرده است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۹.</ref>. ایشان عدالت را یک اصل مهم و شاخص اساسی در جامعه می‌‌دانست <ref>جمشیدی، ‌اندیشه سیاسی، ۱۹۰.</ref>؛ زیرا تحقق بسیاری از ارزش‌ها مانند آزادی، مبتنی بر وجود آن در جامعه است <ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۲۱.</ref>؛ بدین ترتیب برخلاف اندیشه‌ای که انسان امروز را با معضل انتخاب آزادی یا [[عدالت]] قرار می‌دهد <ref>شجاعی‌زند، مصادر دینی آزادی و عدالت، ۱/۱۱۶.</ref>، از دیدگاه امام‌خمینی برپایی عدالت در گستره جامعه، زمینه‌ساز دستیابی به آزادی نیز خواهد بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۱۵.</ref> و ایشان هیچ‌گاه به دنبال نفی یکی از دو مفهوم عدالت اجتماعی و آزادی نبود و هر دو را برای جامعه ضروری می‌دانست <ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۲۵.</ref>.
== مبانی و اصول ==
در دیدگاه‌های صاحب‌نظران حوزه حقوق عمومی دربارهٔ مبانی عدالت اجتماعی، تفاوت‌های فراوانی دیده می‌شود که حکم [[عقل]] و تحلیل مسائل و آرمان‌های اجتماعی، عواطف انسانی، وجدان عمومی، رأی و نظر اکثریت، قواعد طبیعت و خواست دولت، بخشی از آن مبانی است<ref>فتاحی زفرقندی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، ۱۶.</ref>؛ اما در اندیشه اسلامی میان [[حق]] و [[عدالت]] ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و تحقق عدالت به شناسایی صاحبان حق و ادای حقوق آنان است.<ref>لطیفی، مبانی عدالت اجتماعی، ۸۳.</ref> از دیگر مبانی و ریشه‌های عدالت این است که دارای حسن و ارزش ذاتی است؛ زیرا تأمین‌کننده منافع و مصالح و سعادت انسان‌هاست<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۷۹–۳۸۰.</ref> و [[سعادت و شقاوت|سعادت]] انسان در گروی صلاح جامعه است و مهم‌ترین چیزی که صلاح جامعه به آن بستگی دارد، عدالت است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۳۳۰.</ref> مبنای دیگر عدالت اجتماعی، برابری انسان‌ها در آفرینش،<ref>اسراء، ۷۰؛ نساء، ۱.</ref> ساختار اجتماعی<ref>بیهقی، السنن الکبری، ۶/۵۶۷؛ علیخانی، علی‌اکبر، توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی (ع)، ۵۲–۵۶.</ref> و استفاده از امکانات و فرصت‌هاست.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۲/۱۱۱؛ محمدی ری‌شهری، موسوعة الامام علی (ع)، ۴/۱۹۴–۲۰۰.</ref> در جامعه‌ای که با این مبانی برپا می‌شود، حقوق عمومی و طبیعی و فطری مانند حق حیات، حق [[آزادی]] و حق مالکیت فردی که خداوند برای همه انسان‌ها قرار داده، رعایت می‌شود.<ref>جهانیان، مفهوم، مبانی فلسفی و حقوقی، و اصول عدالت، ۹۶.</ref>


ایشان در میدان عمل، [[آزادی‌خواهی]] را در راستای تحقق عدالت به ابزاری مهم در رویارویی با [[رژیم پهلوی]] تبدیل کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸.</ref> و در نظام جمهوری اسلامی نیز بر چارچوب قانونی و اسلامی‌بودن آزادی تأکید می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۵.</ref>. اساساً در [[جامعه اسلامی]] همه ارزش‌های عالی ازجمله عدالت اجتماعی و آزادی، در صورتی تأیید می‌شوند که در پرتو اسلام و توأم با معنویت باشند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۷۴.</ref>. تفاوت اساسی مکتب اسلام با مکاتب دیگر در این است که اسلام، معنویت را پایه و اساس شمرده و ترکیبی که از عدالت و معنویت ارائه کرده است، در هیچ مکتب دیگری وجود ندارد <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۲۳۳.</ref>.
از دیدگاه امام‌خمینی که برگرفته از مبانی [[اسلام]] است، خداوند عادل مطلق است و آنچه به قلم [[قدرت]] او جریان پیدا می‌کند، بر اساس عدل است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۱۳.</ref> و جهان هستی، نفس انسان، قانون و جامعه چهار موضوع اصلی عدالت به‌شمار می‌آیند.<ref>اخترشهر، الزامات عدالت و آزادی در اندیشه امام‌خمینی، ۱۷۹؛ ایران‌نژاد و دیگران، عدالت اجتماعی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۲۵–۱۲۸.</ref> ایشان عدالت را به مثابه یک مقیاس و بنیان در همه امور<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵–۴۰۷.</ref> و بسط صفت عدل خداوند<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۱.</ref> می‌دانست و معتقد بود عدالت علاوه بر اینکه فضیلتی در حوزه اخلاق فردی است،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۱۰–۵۱۱.</ref> در جامعه و تمام نهادهای اجتماعی نیز قابل تحقق و اجراست و به رفع ایادی ظالمین و تأمین [[استقلال]] و [[آزادی]] و تعدیل ثروت به‌طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، خواهد انجامید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۳ و ۱۷/۱۴۰.</ref> و گسترش دین در جامعه نیز باید بر محور و اساس عدالت الهی باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۵/۱۰۹.</ref> بر اساس گرایش فطری انسان به عدل،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۱۳.</ref> عدالت امری معنوی و فراتاریخی است که اختصاص به [[زمان]]، مذهب یا جامعه خاص ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref> ایشان هرچند برقراری عدالت اجتماعی را مقصد بزرگ اسلام معرفی می‌کرد،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱.</ref> اما آن را یک هدف میانی برای گسترش معرفت الهی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۵.</ref> تهذیب انسان و اهداف متعالی پیامبران (ع)<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۱۰.</ref> می‌دانست.


امام‌خمینی در بیان تفاوت میان [[حکومت اسلامی]] با دیگر حکومت‌ها علاوه بر عدالت اجتماعی، بر معنویت نیز تأکید می‌کرد و بر آن بود که تمام حکومت‌های دنیا به دنبال جنبه‌های مادی و اقتصادی عدالت‌اند و برای رشد معنویت انسان تلاش نمی‌کنند؛ در حالی‌که در مکتب اسلام بر هر دو مقوله تأکید شده و عدالت به همراه معنویت دیده شده است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۵۵.</ref>.
== شرایط و زمینه‌ها ==
==نقش حکومت در عدالت اجتماعی==
تفاوت‌های زیستی و طبیعی انسان‌ها در دستیابی به موقعیت‌های اجتماعی اثرگذار است،<ref>ارسطو، سیاست، ۱۱–۱۲ و ۳۵–۳۷.</ref> اما ساختار اجتماعی و هنجارها و قواعد حاکم بر جامعه نیز در دستیابی به پایگاه‌های اجتماعی کاملاً مؤثر است.<ref>مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ۲۹۲–۲۹۴.</ref> در این میان تلاش برخی مکاتب فکری مانند [[مارکسیسم]] برای ریشه‌کنی همه امتیازات اجتماعی و تعریف عدالت در شکل تساوی و مساوات مطلق و برتری‌دادن آن بر عدالت،<ref>آرون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی، ۱۶۹–۱۷۵.</ref> از واقع‌بینی به دور است. آموزه‌های دینی بر اساس یک نگاه واقع‌بینانه در کنار پذیرش تفاوت‌های طبیعی و تفاوت‌های اجتماعی ناشی از آنها<ref>انعام، ۱۶۵؛ زخرف، ۳۲.</ref> و تأکید بر وجود [[حکمت]] در تفاوت‌های طبیعی انسان‌ها،<ref>روم، ۲۲؛ حجرات، ۱۳؛ نساء، ۳۲.</ref> ریشه نابرابری اجتماعی و نیازمندی بینوایان را معلول برخورداری فزاینده توانگران می‌داند<ref>نهج البلاغه، ح۳۲۰، ۵۷۸.</ref> و بر این اساس ضمن اینکه اجرای عدالت از سوی حاکمیت را مایه بی‌نیازی مردم می‌شمارد<ref>کلینی، کافی، ۳/۵۶۸.</ref> و از افراد جامعه نیز می‌خواهد که به میزان توان خود شرایط را برای برقراری عدالت و توازن اقتصادی در جامعه فراهم کنند.<ref>بقره، ۲۵۴ و ۲۶۷؛ معارج، ۲۴.</ref>
اندیشمندان مسلمان همواره به پیوند [[سیاست]] و عدالت اجتماعی توجه کرده‌اند؛ زیرا حکومت، عاملی است برای رسیدن به عدالت اجتماعی و فراهم‌آمدن شرایط و موقعیت همسان برای برخورداری همگان از حقوق طبیعی خود مانند [[برابری]]، آزادی، [[امنیت]] و آسایش <ref>آشوری، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، ۲۰۷.</ref>. ‌اندیشمندان مسلمان حکومت را مسئول برقراری توازن اجتماعی، به‌ویژه در بعد اقتصادی آن و تأمین اجتماعی افراد دانسته‌اند <ref>صدر، اقتصادنا، ۶۵۹ ـ ۶۶۳.</ref>، تا سلامتِ آرامش اجتماع حفظ شود و جایگاه زمامدار جامعه پایدار بماند <ref>ماوردی، أدب الدنیا و الدین، ۱۱۶.</ref>.


امام‌خمینی نیز با پیوند نگرش فقهی ـ کلامی خود با اندیشه سیاسی، حکومت را در ارتباطی ژرف با عدالت مورد توجه قرار داده است. ایشان با تکیه بر ضرورت اجرای [[احکام الهی]]، حکومت را ابزاری برای «بسط عدالت» <ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۲۴ ـ ۶۲۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۸.</ref> و برقراری نظام عادلانه اسلامی <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۵۴.</ref> می‌دید تا در پرتو اجرای کامل عدالت اسلامی، مردم به آرامش برسند و جان و مال و آبروی آنها حفظ شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰.</ref>. در این راستا ایشان با تبیین وظیفه حکومت اسلامی در رویکردهای کلان برای برقراری عدالت اجتماعی <ref>سبحانی و رضوی، استخراج اصول حاکم بر ایده عدالت در آرای امام‌خمینی، ۹۱.</ref>، مسئولان و کارشناسان را به اتخاذ و انتخاب الگویی از رشد و توسعه سفارش می‌کرد که تأمین‌کننده نیازهای اساسی همه افراد و اقشار جامعه باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸ ـ ۵۱۹ و ۸/۲۸۶ ـ ۲۸۹.</ref> و برابری همگان در بهره‌مندی از امکانات و منابع را به رسمیت بشناسد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۷۲ و ۱۱/۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref> و در آن، رفع نابرابری اجتماعی با اولویت تخصیص منابع به اقشار و مناطق محروم، دیده شده باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۵۰؛ ۹/۴۹۰ و ۲۰/۳۴۱.</ref>. از نگاه ایشان فلسفه تشکیل حکومت گسترش عدالت، نفی نابرابری اجتماعی و تربیت انسان عادل و جامعه معتدل است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۹؛ ۴/۵۱۲ و ۹/۴۵۷ ـ ۴۵۸.</ref> {{ببینید|حکومت اسلامی}}.
در همین چارچوب می‌توان مفهوم عدالت اجتماعی در اندیشه امام‌خمینی را به دو شاخص اصلی شامل تلاش برای برابری همگانی در دستیابی به فرصت‌های اجتماعی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۶.</ref> و پاسخگویی به نیازهای اساسی مردم<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۷.</ref> دانست. به همین دلیل ایشان مفهوم عدالت اجتماعی را در بسیاری از موارد با مفاهیمی مانند محرومیت، [[فقر]] و [[مستضعفان]] همراه می‌کرد و تأمین نیازهای اساسی مردم و رفع محرومیت از چهره جامعه را مقدمه رشد و تعالی معنوی انسان می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰؛ ۴/۱۴۵ و ۷/۵۳۱.</ref> ایشان همچنین بر کارآمدی آموزه‌های اسلامی در برقراری عدالت اجتماعی به‌ویژه در حوزه اقتصاد، تأکید می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰ و ۲۱/۴۴۴.</ref> و در همین راستا برپایی [[حکومت اسلامی]] عدالتخواه را ضامن برقراری عدالت در گستره جامعه می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۲.</ref> و بر آن بود که اگر زمامدار جامعه، عادل و عدالت‌پرور باشد، تمام ارکان و زیرمجموعه‌های آن نظام نیز به عدالت گرایش پیدا می‌کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۵.</ref>؛ البته از نگاه ایشان حکومت به‌تنهایی نمی‌تواند عدالت را در جامعه بگستراند و نیازمند مشارکت همگانی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۸–۱۵۹، ۴۰۹ و ۲۱/۱۵۹.</ref>
==بی‌عدالتی در رژیم پهلوی==
با وقوع [[نهضت مشروطه]] در [[ایران]] که در اعتراض به نارسایی‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و بی‌عدالتی و [[ظلم]] و جور صورت گرفت <ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی، ۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref> و تأسیس عدالتخانه و اجرای احکام اسلام از [[شعار|شعارهای]] اصلی مردم در طول نهضت بود <ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی، ۲۴۸.</ref>، انتظار می‌رفت ساختار نظام سیاسی به حکومت عادلانه نزدیک‌تر شود <ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ معاصر ایران، ۱۵۸ ـ ۱۶۰.</ref>؛ ولی پس از گذشت زمانی اندک، از میان غبار مشروطیت، حاکم خودکامه‌ای برخاست که بی‌اعتنا به اصول مشروطیت بود و بار دیگر نظامی سلطنتی و مبتنی بر استبدادِ فردی برقرار کرد <ref>علیخانی، بهروز، نگاهی به زمینه‌های اجتماعی ـ روانی شکست حکومت مشروطه، ۴۸ ـ ۴۹.</ref> {{ببینید|نهضت مشروطه}}. نیروهای متفقین نیز در هجوم به ایران اگرچه [[رضاخان پهلوی]] را برکنار کرد، بنیان [[استبداد]] را در ایران حفظ کرد و [[محمدرضا پهلوی]] با موافقت آنان بر تخت سلطنت تکیه زد <ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۱۰۲ ـ ۱۰۴.</ref>؛ بدین ترتیب [[دیکتاتوری]] و استبداد و خودکامگی و پایمال‌کردن حقوق مردم و ستم رواداشتن به آنان به‌خصوص در سال‌هایی که به قیام امام‌خمینی منتهی شد، در ظاهری آراسته ادامه پیدا کرد <ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۹.</ref>.


تکیه بر بنیان عدالت‌خواهی و باور راسخ امام‌خمینی به برپایی عدالت اجتماعی در گستره جامعه موجب شد تا ایشان در برابر بی‌عدالتی و ستمگری رژیم پهلوی و حکومت پادشاهی ایران قیام و اعتراض کند و اعلام کند تحقق عدالت اجتماعی با وجود رژیم پهلوی امکان ندارد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۸۸.</ref>؛ از این‌رو شعار حکومت پهلوی را برای تحقق عدالت اجتماعی در ایران به سخره گرفت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۰۵ و ۴/۴۲۳.</ref> و عدالت را عنصر گم‌شده و فراموش‌شده در روابط اجتماعی و اقتصادی آن جامعه شمرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۲۱ و ۴۲۷.</ref> و با برجسته‌سازی نابرابری موجود در جامعه و برانگیختن حس عدالت‌طلبی مردم <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۸۲ و ۶/۳۳.</ref>، آن را به عاملی نیرومند برای سرنگونی نظامِ وابسته به غرب به عنوان یک «هدف غیر قابل تغییر» <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳.</ref> مبدل ساخت {{ببینید|تبعیض}}.
[[امام‌خمینی]] در مراحل گوناگون [[نهضت اسلامی]] و با صراحت قیام خود را برای اجرای [[عدالت]] دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۲۳.</ref> و برای عدالت اجتماعی، به مصادیق و شرایطی اشاره کرد که می‌تواند به گسترش عدالت در جامعه منجر شود:
==عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران==
# برابری حاکمان جامعه با فرودستان و تأثیرگذارنبودن موقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در میزان برخورداری افراد از حقوق عمومی و شهروندی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۸، ۲۶۶ و ۱۵/۱۰۹.</ref>؛
امام‌خمینی پس از برپایی [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] در ایران، بر ویژگی عدالت‌خواهی این نظام تأکید کرد و ساختار حکومتی آن را در سایه عدالت الهی، ساختاری به دور از ستم و زورگویی معرفی کرد که در اندیشه رفاه مستمندان و به دنبال استیفای حقوق آنان است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۲۵.</ref>. در اصل یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به حکومت [[حق]] و عدل قرآن به عنوان یک اعتقاد و در اصل دوم به قسط و عدل به عنوان ارکان و پایه‌های نظام اشاره شده و در اصل سوم دولت جمهوری اسلامی به تأمین امکانات عادلانه برای همگان و در همه زمینه‌های مادی و معنوی و رفع تبعیضات ناروا موظف شده است.
# پرهیز از رفتار خودسرانه و تلاش همگانی برای حرکت در چارچوب قانون<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۶۸.</ref> {{ببینید|قانون}}؛
# توزیع عادلانه درآمدهای عمومی و تلاش برای رفاه و آسایش همگان به‌ویژه فرودستان و زاغه‌نشینان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۰۵؛ ۷/۳۳۵ و ۱۱/۱۳۰.</ref> {{ببینید|رفاه}}؛
# انتقادپذیری زمامداران، ارائه پاسخ قانع‌کننده به انتقادات مردم و خدمتگزاری آنان به مردم<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۰۹ و ۷/۵۲۸.</ref> {{ببینید|انتقاد}}.


بنابر [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، حقوق و آزادی‌های مدنی که باید برای همه افراد کشور به طور عادلانه و مساوی آماده باشند، عبارت‌اند از:
[[امام‌خمینی]] علاوه بر نیازهای حیاتی مانند ارزاق و خدمات عمومی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۱۴.</ref> مواردی مانند مسکن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸–۵۱۹.</ref> بهداشت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۱.</ref> آموزش<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۸۳ و ۸/۴۰۰.</ref> و اشتغال<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۲۳.</ref> را جزو نیازهای اساسی افراد و اقشار مختلف ذکر کرده و برابری همگان در بهره‌مندی از امکانات و منابع را عدالت اجتماعی دانسته‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳–۴۵۴.</ref>؛ بنابراین از نگاه ایشان مواردی مانند تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی، مشارکت همگانی و [[جهاد]] برای [[محرومیت‌زدایی]]، مبارزه با روحیه [[زراندوزی]] و [[دنیاپرستی]]، ساده‌زیستی مسئولان {{ببینید|ساده‌زیستی}}، وضع قوانین حمایتی برای محرومان و اجرای قوانین و احکام اسلام، مهم‌ترین راهکارهای برقراری عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰–۳۴۲.</ref>
# طبق اصول ۲۸ و ۴۳ آزادی‌ و حق انتخاب شغل؛
 
== ارتباط با آزادی و معنویت ==
[[آزادی]] به عنوان یکی از موضوعات و مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی،<ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۱.</ref> از والاترین ارزش‌های انسانی است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۱۱۷.</ref> و راه دستیابی عادلانه انسان به حقوق طبیعی‌اش را هموار می‌کند.<ref>غروی، مبانی حقوق در اسلام، ۳۲۴.</ref> در این جهت عدالتْ راهبرد و چارچوب تأمین و استیفای آزادی برای همه افراد جامعه به‌شمار می‌رود و هنگام تزاحم، اطلاقِ آزادی را مقید می‌کند<ref>قاضی‌زاده، اندیشه‌های فقهی ـ سیاسی امام‌خمینی، ۴۲۳.</ref>؛ بنابراین می‌توان عدالت را «خیر مطلق» و آزادی را «خیر مشروط» دانست.<ref>شجاعی‌زند، مصادر دینی آزادی و عدالت، ۱/۱۲۸.</ref> عدالت اگرچه زمینه و پیش‌شرط آزادی به‌شمار می‌آید، هدف و نتیجه آن نیز خواهد بود؛ زیرا ثمره آزادی آن است که همگان در فضایی همسان، دستاورد تلاش خویش را به کف آرند و از این رهگذر، هر چیز به جای خویش بنشیند و هر صاحب حقی به آنچه سزاوار است، برسد.<ref>شجاعی‌زند، مصادر دینی آزادی و عدالت، ۱/۲۲۱.</ref>
 
مناسبات دو مفهوم عدالت اجتماعی و آزادی، بخش مهمی از اندیشه سیاسی امام‌خمینی را نیز تشکیل می‌داد.<ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۰.</ref> امام‌خمینی آزادی را یک حق طبیعی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۲ و ۴/۱۱۴.</ref> و خدادادی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۸۶–۲۸۷.</ref> برای تمام افراد بشر دانسته‌است و به دلیل خاستگاه الهی این موهبت،<ref>نهج البلاغه، ن۳۱، ۴۲۳.</ref> قلمرو آن را چارچوب برآمده از قوانین [[اسلام]] معرفی کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۹.</ref> ایشان عدالت را یک اصل مهم و شاخص اساسی در جامعه می‌دانست<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی، ۱۹۰.</ref>؛ زیرا تحقق بسیاری از ارزش‌ها مانند آزادی، مبتنی بر وجود آن در جامعه است<ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۲۱.</ref>؛ بدین ترتیب برخلاف اندیشه‌ای که انسان امروز را با معضل انتخاب آزادی یا [[عدالت]] قرار می‌دهد،<ref>شجاعی‌زند، مصادر دینی آزادی و عدالت، ۱/۱۱۶.</ref> از دیدگاه امام‌خمینی برپایی عدالت در گستره جامعه، زمینه‌ساز دستیابی به آزادی نیز خواهد بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۱۵.</ref> و ایشان هیچ‌گاه به دنبال نفی یکی از دو مفهوم عدالت اجتماعی و آزادی نبود و هر دو را برای جامعه ضروری می‌دانست.<ref>انصاری و نظری، نسبت عدالت با آزادی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۲۵.</ref>
 
ایشان در میدان عمل، [[آزادی‌خواهی]] را در راستای تحقق عدالت به ابزاری مهم در رویارویی با [[رژیم پهلوی]] تبدیل کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸.</ref> و در نظام جمهوری اسلامی نیز بر چارچوب قانونی و اسلامی‌بودن آزادی تأکید می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۵.</ref> اساساً در [[جامعه اسلامی]] همه ارزش‌های عالی ازجمله عدالت اجتماعی و آزادی، در صورتی تأیید می‌شوند که در پرتو اسلام و توأم با معنویت باشند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۷۴.</ref> تفاوت اساسی مکتب اسلام با مکاتب دیگر در این است که اسلام، معنویت را پایه و اساس شمرده و ترکیبی که از عدالت و معنویت ارائه کرده‌است، در هیچ مکتب دیگری وجود ندارد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۲۳۳.</ref>
 
امام‌خمینی در بیان تفاوت میان [[حکومت اسلامی]] با دیگر حکومت‌ها علاوه بر عدالت اجتماعی، بر معنویت نیز تأکید می‌کرد و بر آن بود که تمام حکومت‌های دنیا به دنبال جنبه‌های مادی و اقتصادی عدالت‌اند و برای رشد معنویت انسان تلاش نمی‌کنند؛ در حالی‌که در مکتب اسلام بر هر دو مقوله تأکید شده و عدالت به همراه معنویت دیده شده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۵۵.</ref>
 
== نقش حکومت در عدالت اجتماعی ==
اندیشمندان مسلمان همواره به پیوند [[سیاست]] و عدالت اجتماعی توجه کرده‌اند؛ زیرا حکومت، عاملی است برای رسیدن به عدالت اجتماعی و فراهم‌آمدن شرایط و موقعیت همسان برای برخورداری همگان از حقوق طبیعی خود مانند [[برابری]]، آزادی، [[امنیت]] و آسایش.<ref>آشوری، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، ۲۰۷.</ref> اندیشمندان مسلمان حکومت را مسئول برقراری توازن اجتماعی، به‌ویژه در بعد اقتصادی آن و تأمین اجتماعی افراد دانسته‌اند،<ref>صدر، اقتصادنا، ۶۵۹–۶۶۳.</ref> تا سلامتِ آرامش اجتماع حفظ شود و جایگاه زمامدار جامعه پایدار بماند.<ref>ماوردی، أدب الدنیا و الدین، ۱۱۶.</ref>
 
امام‌خمینی نیز با پیوند نگرش فقهی ـ کلامی خود با اندیشه سیاسی، حکومت را در ارتباطی ژرف با عدالت مورد توجه قرار داده‌است. ایشان با تکیه بر ضرورت اجرای [[احکام الهی]]، حکومت را ابزاری برای «بسط عدالت»<ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۲۴–۶۲۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۸.</ref> و برقراری نظام عادلانه اسلامی<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۵۴.</ref> می‌دید تا در پرتو اجرای کامل عدالت اسلامی، مردم به آرامش برسند و جان و مال و آبروی آنها حفظ شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰.</ref> در این راستا ایشان با تبیین وظیفه حکومت اسلامی در رویکردهای کلان برای برقراری عدالت اجتماعی،<ref>سبحانی و رضوی، استخراج اصول حاکم بر ایده عدالت در آرای امام‌خمینی، ۹۱.</ref> مسئولان و کارشناسان را به اتخاذ و انتخاب الگویی از رشد و توسعه سفارش می‌کرد که تأمین‌کننده نیازهای اساسی همه افراد و اقشار جامعه باشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸–۵۱۹ و ۸/۲۸۶–۲۸۹.</ref> و برابری همگان در بهره‌مندی از امکانات و منابع را به رسمیت بشناسد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۷۲ و ۱۱/۲۹۲–۲۹۳.</ref> و در آن، رفع نابرابری اجتماعی با اولویت تخصیص منابع به اقشار و مناطق محروم، دیده شده باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۵۰؛ ۹/۴۹۰ و ۲۰/۳۴۱.</ref> از نگاه ایشان فلسفه تشکیل حکومت گسترش عدالت، نفی نابرابری اجتماعی و تربیت انسان عادل و جامعه معتدل است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۹؛ ۴/۵۱۲ و ۹/۴۵۷–۴۵۸.</ref> {{ببینید|حکومت اسلامی}}.
 
== بی‌عدالتی در رژیم پهلوی ==
با وقوع [[نهضت مشروطه]] در [[ایران]] که در اعتراض به نارسایی‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و بی‌عدالتی و [[ظلم]] و جور صورت گرفت<ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی، ۲۴۰–۲۴۱.</ref> و تأسیس عدالتخانه و اجرای احکام اسلام از [[شعار]]های اصلی مردم در طول نهضت بود،<ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی، ۲۴۸.</ref> انتظار می‌رفت ساختار نظام سیاسی به حکومت عادلانه نزدیک‌تر شود<ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ معاصر ایران، ۱۵۸–۱۶۰.</ref>؛ ولی پس از گذشت زمانی اندک، از میان غبار مشروطیت، حاکم خودکامه‌ای برخاست که بی‌اعتنا به اصول مشروطیت بود و بار دیگر نظامی سلطنتی و مبتنی بر استبدادِ فردی برقرار کرد<ref>علیخانی، بهروز، نگاهی به زمینه‌های اجتماعی ـ روانی شکست حکومت مشروطه، ۴۸–۴۹.</ref> {{ببینید|نهضت مشروطه}}. نیروهای متفقین نیز در هجوم به ایران اگرچه [[رضاخان پهلوی]] را برکنار کرد، بنیان [[استبداد]] را در ایران حفظ کرد و [[محمدرضا پهلوی]] با موافقت آنان بر تخت سلطنت تکیه زد<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۱۰۲–۱۰۴.</ref>؛ بدین ترتیب [[دیکتاتوری]] و استبداد و خودکامگی و پایمال‌کردن حقوق مردم و ستم رواداشتن به آنان به‌خصوص در سال‌هایی که به قیام امام‌خمینی منتهی شد، در ظاهری آراسته ادامه پیدا کرد.<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۹.</ref>
 
تکیه بر بنیان عدالت‌خواهی و باور راسخ امام‌خمینی به برپایی عدالت اجتماعی در گستره جامعه موجب شد تا ایشان در برابر بی‌عدالتی و ستمگری رژیم پهلوی و حکومت پادشاهی ایران قیام و اعتراض کند و اعلام کند تحقق عدالت اجتماعی با وجود رژیم پهلوی امکان ندارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۸۸.</ref>؛ از این‌رو شعار حکومت پهلوی را برای تحقق عدالت اجتماعی در ایران به سخره گرفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۰۵ و ۴/۴۲۳.</ref> و عدالت را عنصر گم‌شده و فراموش‌شده در روابط اجتماعی و اقتصادی آن جامعه شمرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۲۱ و ۴۲۷.</ref> و با برجسته‌سازی نابرابری موجود در جامعه و برانگیختن حس عدالت‌طلبی مردم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۸۲ و ۶/۳۳.</ref> آن را به عاملی نیرومند برای سرنگونی نظامِ وابسته به غرب به عنوان یک «هدف غیرقابل تغییر»<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳.</ref> مبدل ساخت {{ببینید|تبعیض}}.
 
== عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران ==
امام‌خمینی پس از برپایی [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] در ایران، بر ویژگی عدالت‌خواهی این نظام تأکید کرد و ساختار حکومتی آن را در سایه عدالت الهی، ساختاری به دور از ستم و زورگویی معرفی کرد که در اندیشه رفاه مستمندان و به دنبال استیفای حقوق آنان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۲۵.</ref> در اصل یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به حکومت [[حق]] و عدل قرآن به عنوان یک اعتقاد و در اصل دوم به قسط و عدل به عنوان ارکان و پایه‌های نظام اشاره شده و در اصل سوم دولت جمهوری اسلامی به تأمین امکانات عادلانه برای همگان و در همه زمینه‌های مادی و معنوی و رفع تبعیضات ناروا موظف شده‌است.
 
بنابر [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، حقوق و آزادی‌های مدنی که باید برای همه افراد کشور به‌طور عادلانه و مساوی آماده باشند، عبارت‌اند از:
# طبق اصول ۲۸ و ۴۳ آزادی و حق انتخاب شغل؛
# بر اساس اصول ۳۱ و ۴۳ آزادی و حق مسکن؛
# بر اساس اصول ۳۱ و ۴۳ آزادی و حق مسکن؛
# طبق اصول ۴۳ و ۴۶ آزادی و حق مالکیت؛
# طبق اصول ۴۳ و ۴۶ آزادی و حق مالکیت؛
خط ۶۵: خط ۷۵:
# طبق اصل ۴۳ حق برخورداری از بهداشت و درمان.
# طبق اصل ۴۳ حق برخورداری از بهداشت و درمان.


[[امام‌خمینی]] در سیره عملی خود نیز اهتمام ویژه‌ای به عدالت اجتماعی داشت و می‌کوشید تا در رفتارهای فردی و حکومتی خویش، آن را رعایت کند. در رفتار فردی ایشان ساده‌زیستی <ref>←رجایی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۲/۴۸ ـ ۶۳.</ref> و نکوهش خوی کاخ‌نشینی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۱۷ و ۴۰۴.</ref> و در سیره حکومتی ایشان اقدامات حمایتی مانند حکم تشکیل کمیته‌ امداد در اولین ماه [[پیروزی انقلاب]] <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۷.</ref> {{ببینید|کمیته امداد امام‌خمینی}}، فرمان تشکیل جهاد سازندگی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۷۹ ـ ۱۸۰.</ref> {{ببینید|جهاد سازندگی}}، افتتاح حساب بانکی ویژه برای رسیدگی به مسکن محرومان <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸ ـ ۵۲۰.</ref> {{ببینید|بنیاد مسکن انقلاب اسلامی}} و تقاضای بسیج عمومی برای مبارزه با بی‌سوادی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶ ـ ۴۴۷.</ref> {{ببینید|نهضت سوادآموزی}} و دستور ایشان برای مصادره اموال سلسله پهلوی و وابستگان آن به نفع محرومان <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۷.</ref> {{ببینید|مصادره اموال}} و در پی آن، تشکیل بنیاد مستضعفان <ref>قطبی، سیاه و سفید سرزمین من، ۱۵۱.</ref> {{ببینید|بنیاد مستضعفان}}، بیانگر تلاش ویژه ایشان برای برقراری عدالت اجتماعی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به فرمان امام‌خمینی، کمک به محرومیت‌زدایی و استقرار عدالت اجتماعی در زمینه‌های آب سالم و بهداشتی، تأمین برق، احداث راه، توسعه صنایع غذایی و آموزش روستاییان و مانند آن به اجرا درآمد <ref>قطبی، سیاه و سفید سرزمین من، ۱۵۱ ـ ۱۵۲.</ref>.
[[امام‌خمینی]] در سیره عملی خود نیز اهتمام ویژه‌ای به عدالت اجتماعی داشت و می‌کوشید تا در رفتارهای فردی و حکومتی خویش، آن را رعایت کند. در رفتار فردی ایشان ساده‌زیستی<ref>←رجایی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۲/۴۸–۶۳.</ref> و نکوهش خوی کاخ‌نشینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۱۷ و ۴۰۴.</ref> و در سیره حکومتی ایشان اقدامات حمایتی مانند حکم تشکیل کمیته امداد در اولین ماه [[پیروزی انقلاب]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۷.</ref> {{ببینید|کمیته امداد امام‌خمینی}}، فرمان تشکیل جهاد سازندگی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۷۹–۱۸۰.</ref> {{ببینید|جهاد سازندگی}}، افتتاح حساب بانکی ویژه برای رسیدگی به مسکن محرومان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۱۸–۵۲۰.</ref> {{ببینید|بنیاد مسکن انقلاب اسلامی}} و تقاضای بسیج عمومی برای مبارزه با بی‌سوادی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶–۴۴۷.</ref> {{ببینید|نهضت سوادآموزی}} و دستور ایشان برای مصادره اموال سلسله پهلوی و وابستگان آن به نفع محرومان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۷.</ref> {{ببینید|مصادره اموال}} و در پی آن، تشکیل بنیاد مستضعفان<ref>قطبی، سیاه و سفید سرزمین من، ۱۵۱.</ref> {{ببینید|بنیاد مستضعفان}}، بیانگر تلاش ویژه ایشان برای برقراری عدالت اجتماعی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به فرمان امام‌خمینی، کمک به محرومیت‌زدایی و استقرار عدالت اجتماعی در زمینه‌های آب سالم و بهداشتی، تأمین برق، احداث راه، توسعه صنایع غذایی و آموزش روستاییان و مانند آن به اجرا درآمد.<ref>قطبی، سیاه و سفید سرزمین من، ۱۵۱–۱۵۲.</ref>


امام‌خمینی در جایگاه [[رهبری]] جامعه مسلمان توجه به عدالت اجتماعی را یکی از مطالبات جدی و همیشگی خود از مسئولان و نهادهای حاکمیتی می‌دانست <ref>ایران‌نژاد و دیگران، عدالت اجتماعی در‌ اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۳۲.</ref> و به‌ویژه از روحانیان که در پی پیروزی انقلاب در جایگاه اداره کشور قرار گرفتند، می‌خواست [[ساده‌زیستی]] را پیشه خود سازند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا پرهیز کنند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۲.</ref> {{ببینید|روحانیت}}؛ همچنین در فرمان مهمی که خطاب به [[قوه قضاییه]] و ارگان‌های اجرایی با محوریت حقوق مردم صادر کرد، با قاطعیت خواستار آن شد که عمل به عدل اسلامی سرلوحه فعالیت و اقدامات تمام نهادهای حاکمیتی در نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰.</ref> تا مردم با احساس آرامش و [[امنیت]] و آسوده‌‌خاطر زندگی کنند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۲.</ref> {{ببینید|فرمان هشت‌ماده‌ای}}. ایشان در طول ده سال رهبری [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] همواره مراقب بود که حتی به صورت غیرمستقیم، این جایگاه سیاسی و اجتماعی موجب بهره‌مندی بیشتر ایشان و نزدیکان ایشان از منابع و فرصت‌های اجتماعی نگردد؛ چنان‌که در پاسخ نامه نخستین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران که خواسته بود فرزند ایشان، [[سیداحمد خمینی]] منصب نخست‌وزیری را بپذیرد، بدون هیچ تکلفی و با صراحت، آن درخواست را رد کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۶.</ref>. ایشان تأکید می‌ورزید اگر از سوی ایشان نیز کسی توصیه آورد نادیده گرفته شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۷۲.</ref>. ایشان همچنین از مطبوعات و رسانه‌ها می‌خواست که در خدمت تربیت و رشد و پیشرفت مردم و کشور باشند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۲۱ و ۱۹/۱۵۹.</ref> و از پوشش حداکثری اخبار مربوط به [[رهبری]] بپرهیزند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۶.</ref> و به مخالفان نیز اجازه ابراز دیدگاه‌های خود را بدهند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۲.</ref> {{ببینید|مطبوعات|رادیو|تلویزیون}}.
امام‌خمینی در جایگاه [[رهبری]] جامعه مسلمان توجه به عدالت اجتماعی را یکی از مطالبات جدی و همیشگی خود از مسئولان و نهادهای حاکمیتی می‌دانست<ref>ایران‌نژاد و دیگران، عدالت اجتماعی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۳۲.</ref> و به‌ویژه از روحانیان که در پی پیروزی انقلاب در جایگاه اداره کشور قرار گرفتند، می‌خواست [[ساده‌زیستی]] را پیشه خود سازند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا پرهیز کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۲.</ref> {{ببینید|روحانیت}}؛ همچنین در فرمان مهمی که خطاب به [[قوه قضاییه]] و ارگان‌های اجرایی با محوریت حقوق مردم صادر کرد، با قاطعیت خواستار آن شد که عمل به عدل اسلامی سرلوحه فعالیت و اقدامات تمام نهادهای حاکمیتی در نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰.</ref> تا مردم با احساس آرامش و [[امنیت]] و آسوده‌خاطر زندگی کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۲.</ref> {{ببینید|فرمان هشت‌ماده‌ای}}. ایشان در طول ده سال رهبری [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] همواره مراقب بود که حتی به صورت غیرمستقیم، این جایگاه سیاسی و اجتماعی موجب بهره‌مندی بیشتر ایشان و نزدیکان ایشان از منابع و فرصت‌های اجتماعی نگردد؛ چنان‌که در پاسخ نامه نخستین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران که خواسته بود فرزند ایشان، [[سیداحمد خمینی]] منصب نخست‌وزیری را بپذیرد، بدون هیچ تکلفی و با صراحت، آن درخواست را رد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۶.</ref> ایشان تأکید می‌ورزید اگر از سوی ایشان نیز کسی توصیه آورد نادیده گرفته شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۷۲.</ref> ایشان همچنین از مطبوعات و رسانه‌ها می‌خواست که در خدمت تربیت و رشد و پیشرفت مردم و کشور باشند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۲۱ و ۱۹/۱۵۹.</ref> و از پوشش حداکثری اخبار مربوط به [[رهبری]] بپرهیزند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۶.</ref> و به مخالفان نیز اجازه ابراز دیدگاه‌های خود را بدهند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۲.</ref> {{ببینید|مطبوعات|رادیو|تلویزیون}}.
==عدالت اجتماعی در آینده بشری==
[[قرآن کریم]] در آیات متعدد بر این نکته تأکید ‌کرده است که انسان در فرجام تاریخ خود به جامعه‌ای مبتنی بر حق و همراه با پیروزی پارسایان دست می‌یابد <ref>اعراف، ۱۲۸؛ قصص، ۵؛ نور، ۵۵.</ref> و در سایه این تکامل اجتماعی، آرمان‌های همیشگی بشر مانند برقراری عدالت و آزادی برآورده می‌گردد <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۳۵.</ref>. نوید اسلامیِ قیام و انقلاب مهدی موعود، چارچوب این فرجام تاریخی را تشکیل می‌دهد. مجموعه اخبار و روایات درباره [[مهدویت]]، در دو محور اساسی شامل شاخص‌های جامعه آرمانی عصر ظهور با تأکید بر عدالت اجتماعی <ref>صدوق، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ۲/۶۴۶ ـ ۶۴۷؛ طبرسی، ۷/۲۳۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۶۲.</ref> و انتظار فرج با تأکید بر زمینه‌سازی [[ظهور]] به مثابه یک عمل عبادی است <ref>صدوق، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ۱/۳۲۰؛ طوسی، الغیبة، ۴۵۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۱۲۲ ـ ۱۲۳.</ref>. از این اخبار بر می‌آید که مهم‌ترین مسئله عصر ظهور [[حضرت مهدی(ع)]]، بیداد و نابرابری فراگیر جامعه بشری است و مهم‌ترین برنامه اصلاحی امام‌مهدی(ع)، برپایی عدالت اجتماعی خواهد بود <ref>حکیمی، عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام، ۲۴.</ref>.


آموزه اسلامی ظهور مهدی موعود(ع) با محوریت [[عدالت‌خواهی]] <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۶۲.</ref>، همان‌گونه که در طول تاریخ هم بر دیدگاه نظری شیعیان در اندیشه سیاسی و هم بر حرکت‌ها و تلاش‌های اجتماعی آنان اثرگذار بوده <ref>لمبتون، نظریه دولت در ایران، ۶۹ ـ ۷۰؛ اخوان کاظمی، عدالت در ‌اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۳۳۷.</ref>، در فرایند [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز از نقش و جایگاهی مهم برخوردار بوده است؛ تا جایی که این اثرپذیری از فرهنگ مهدوی، از دید پژوهشگران غربی نیز پنهان نمانده، در تحلیل‌های علمی آنان کاملاً برجسته شده است <ref>کرامر، علویان سوریه، ۱۷.</ref>. در چارچوب این اندیشه شیعی، امام‌خمینی برقراری کامل عدالت اجتماعی را در گستره جهان، از ویژگی‌های عصر ظهور مهدی موعود(ع) می‌شمرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰ و ۱۷/۳۰۶ ـ ۳۰۷.</ref>. از نگاه ایشان برپایی عدالت در عصر ظهور تنها ناظر به عدالت توزیعی و رفاه اجتماعی نیست، بلکه ناظر به تمام مراتب انسانی است و دستاورد آن، برقراری اعتدال در تمام وجوه و ابعاد فردی و اجتماعی است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰.</ref>. با الهام‌گرفتن از این آموزه، امام‌خمینی گام برداشتن منتظران امام ‌زمان(ع) برای اجرایی‌کردن عدالت نسبی در عصر خویش و زمینه‌سازی برای ظهور را دارای اهمیت و ضرورت می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۹.</ref>؛ زیرا اساساً انتظار ظهور منجی، «انتظار قدرت اسلام» است که می‌طلبد تا همه کوشش کنند «مقدمات ظهور» فراهم شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۴.</ref>.
== عدالت اجتماعی در آینده بشری ==
[[قرآن کریم]] در آیات متعدد بر این نکته تأکید کرده‌است که انسان در فرجام تاریخ خود به جامعه‌ای مبتنی بر حق و همراه با پیروزی پارسایان دست می‌یابد<ref>اعراف، ۱۲۸؛ قصص، ۵؛ نور، ۵۵.</ref> و در سایه این تکامل اجتماعی، آرمان‌های همیشگی بشر مانند برقراری عدالت و آزادی برآورده می‌گردد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۳۵.</ref> نوید اسلامیِ قیام و انقلاب مهدی موعود، چارچوب این فرجام تاریخی را تشکیل می‌دهد. مجموعه اخبار و روایات دربارهٔ [[مهدویت]]، در دو محور اساسی شامل شاخص‌های جامعه آرمانی عصر ظهور با تأکید بر عدالت اجتماعی<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۶۴۶–۶۴۷؛ طبرسی، ۷/۲۳۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۶۲.</ref> و انتظار فرج با تأکید بر زمینه‌سازی [[ظهور]] به مثابه یک عمل عبادی است.<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱/۳۲۰؛ طوسی، الغیبة، ۴۵۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۱۲۲–۱۲۳.</ref> از این اخبار بر می‌آید که مهم‌ترین مسئله عصر ظهور [[حضرت مهدی(ع)]]، بیداد و نابرابری فراگیر جامعه بشری است و مهم‌ترین برنامه اصلاحی امام‌مهدی (ع)، برپایی عدالت اجتماعی خواهد بود.<ref>حکیمی، عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام، ۲۴.</ref>


در گفتمان [[امام‌خمینی]] تلاش دینی و حرکت انقلابی، گامی در راستای زمینه‌سازی برای ظهور منجی موعود و برپایی عدالت کامل به شمار می‌آید <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۲؛ ۱۶/۱۳۱ و ۲۱/۳۲۷.</ref> و در چارچوب همین نگرش، امام‌خمینی استقرار [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] در ایران با اهداف و آرمان‌های دینی را امانتی الهی می‌دانست که باید با تلاش و پشتکار فراوان به پیشگاه صاحب امانت یعنی حضرت مهدی موعود(ع) ارائه شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۵ و ۱۸/۴۷۱ ـ ۴۷۲.</ref>؛ از این‌رو از مسئولان می‌خواست در این کشور ولی‌عصر(ع) <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۳.</ref> به گونه‌ای عمل کنند که جمهوری اسلامی آغازی برای حکومت جهانی اسلام به پرچم‌داری حضرت حجت(ع) باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۲۷.</ref> و راه برای ظهور منجی مصلح، هموار شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.</ref> و با اقدامات زمینه‌ساز، جهان برای آمدن مهدی(ع) آماده گردد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۷.</ref> {{ببینید|مهدویت|امام ‌زمان(ع)}}.
آموزه اسلامی ظهور مهدی موعود (ع) با محوریت [[عدالت‌خواهی]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۶۲.</ref> همان‌گونه که در طول تاریخ هم بر دیدگاه نظری شیعیان در اندیشه سیاسی و هم بر حرکت‌ها و تلاش‌های اجتماعی آنان اثرگذار بوده،<ref>لمبتون، نظریه دولت در ایران، ۶۹–۷۰؛ اخوان کاظمی، عدالت در اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۳۳۷.</ref> در فرایند [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز از نقش و جایگاهی مهم برخوردار بوده‌است؛ تا جایی که این اثرپذیری از فرهنگ مهدوی، از دید پژوهشگران غربی نیز پنهان نمانده، در تحلیل‌های علمی آنان کاملاً برجسته شده‌است.<ref>کرامر، علویان سوریه، ۱۷.</ref> در چارچوب این اندیشه شیعی، امام‌خمینی برقراری کامل عدالت اجتماعی را در گستره جهان، از ویژگی‌های عصر ظهور مهدی موعود (ع) می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰ و ۱۷/۳۰۶–۳۰۷.</ref> از نگاه ایشان برپایی عدالت در عصر ظهور تنها ناظر به عدالت توزیعی و رفاه اجتماعی نیست، بلکه ناظر به تمام مراتب انسانی است و دستاورد آن، برقراری اعتدال در تمام وجوه و ابعاد فردی و اجتماعی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰.</ref> با الهام‌گرفتن از این آموزه، امام‌خمینی گام برداشتن منتظران امام زمان (ع) برای اجرایی‌کردن عدالت نسبی در عصر خویش و زمینه‌سازی برای ظهور را دارای اهمیت و ضرورت می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۹.</ref>؛ زیرا اساساً انتظار ظهور منجی، «انتظار قدرت اسلام» است که می‌طلبد تا همه کوشش کنند «مقدمات ظهور» فراهم شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۴.</ref>
==پانویس==
 
در گفتمان [[امام‌خمینی]] تلاش دینی و حرکت انقلابی، گامی در راستای زمینه‌سازی برای ظهور منجی موعود و برپایی عدالت کامل به‌شمار می‌آید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۲؛ ۱۶/۱۳۱ و ۲۱/۳۲۷.</ref> و در چارچوب همین نگرش، امام‌خمینی استقرار [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی]] در ایران با اهداف و آرمان‌های دینی را امانتی الهی می‌دانست که باید با تلاش و پشتکار فراوان به پیشگاه صاحب امانت یعنی حضرت مهدی موعود (ع) ارائه شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۵ و ۱۸/۴۷۱–۴۷۲.</ref>؛ از این‌رو از مسئولان می‌خواست در این کشور ولی‌عصر (ع)<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۳.</ref> به گونه‌ای عمل کنند که جمهوری اسلامی آغازی برای حکومت جهانی اسلام به پرچم‌داری حضرت حجت (ع) باشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۲۷.</ref> و راه برای ظهور منجی مصلح، هموار شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.</ref> و با اقدامات زمینه‌ساز، جهان برای آمدن مهدی (ع) آماده گردد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۷.</ref> {{ببینید|مهدویت|امام زمان (ع)}}.
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
* آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر ‌اندیشه در جامعه‌شناسی، ترجمه باقر پرهام، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۸۲ش.
* آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی، ترجمه باقر پرهام، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۸۲ش.
* آشوری، محمد، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، تهران، گرایش، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* آشوری، محمد، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، تهران، گرایش، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
* آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
* ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
* ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
* ابن‌خلدون، عبدالرحمن‌بن‌محمد، تاریخ ابن‌خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن‌خلدون، عبدالرحمن‌بن‌محمد، تاریخ ابن‌خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن‌شهرآشوب، محمد‌بن‌علی، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
* ابن‌شهرآشوب، محمدبن‌علی، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
* ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویه(ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
* ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویه (ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
* اخترشهر، علی، الزامات عدالت و آزادی در‌ اندیشه امام‌خمینی، مجله علمی پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۴۲، ۱۳۹۴ش.
* اخترشهر، علی، الزامات عدالت و آزادی در اندیشه امام‌خمینی، مجله علمی پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۴۲، ۱۳۹۴ش.
* اخوان کاظمی، بهرام، عدالت در ‌اندیشه‌های سیاسی اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* اخوان کاظمی، بهرام، عدالت در اندیشه‌های سیاسی اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، شرکت سهامی، ۱۳۵۸ش.
* ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، شرکت سهامی، ۱۳۵۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* انصاری، منصور و سعید نظری، نسبت عدالت با آزادی در ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، مجله ‌اندیشه سیاسی در اسلام، شماره ۲ ـ ۳، ۱۳۹۴ش.
* انصاری، منصور و سعید نظری، نسبت عدالت با آزادی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، مجله اندیشه سیاسی در اسلام، شماره ۲–۳، ۱۳۹۴ش.
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* ایران‌نژاد، ابراهیم و دیگران، عدالت اجتماعی در‌ اندیشه سیاسی امام‌خمینی، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، شماره ۱، ۱۳۹۱ش.
* ایران‌نژاد، ابراهیم و دیگران، عدالت اجتماعی در اندیشه سیاسی امام‌خمینی، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، شماره ۱، ۱۳۹۱ش.
* بیهقی، احمدبن‌حسین، السنن الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۹م.
* بیهقی، احمدبن‌حسین، السنن الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۹م.
* جرداق، جورج، الإمام علی صوت العدالة الإنسانیه، قم، مجمع جهانی اهل‌بیت، ۱۴۲۶ق.
* جرداق، جورج، الإمام علی صوت العدالة الإنسانیه، قم، مجمع جهانی اهل‌بیت، ۱۴۲۶ق.
* جمال‌زاده، ناصر، عدالت سیاسی و اجتماعی، در سه رهیافت فقهی، فلسفی و جامعه‌شناختی، مجله دانش سیاسی، شماره ۸، ۱۳۸۷ش.
* جمال‌زاده، ناصر، عدالت سیاسی و اجتماعی، در سه رهیافت فقهی، فلسفی و جامعه‌شناختی، مجله دانش سیاسی، شماره ۸، ۱۳۸۷ش.
* جمشیدی، محمدحسین و پیمان زنگنه، آسیب‌شناسی عدالت در مکاتب سیاسی جهان معاصر، مجله پژوهش‌های انقلاب اسلامی، شماره ۲، ۱۳۹۱ش.
* جمشیدی، محمدحسین و پیمان زنگنه، آسیب‌شناسی عدالت در مکاتب سیاسی جهان معاصر، مجله پژوهش‌های انقلاب اسلامی، شماره ۲، ۱۳۹۱ش.
* جمشیدی، محمدحسین، ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* جمشیدی، محمدحسین، اندیشه سیاسی امام‌خمینی، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* جمشیدی، محمدحسین، نظریه عدالت از دیدگاه فارابی، امام‌خمینی و شهید صدر، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* جمشیدی، محمدحسین، نظریه عدالت از دیدگاه فارابی، امام‌خمینی و شهید صدر، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* جوادی آملی، عبدالله، بنیان مرصوص، امام‌خمینی در بیان و بنان آیت‌الله جوادی آملی، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* جوادی آملی، عبدالله، بنیان مرصوص، امام‌خمینی در بیان و بنان آیت‌الله جوادی آملی، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* جوادی آملی، عبدالله، فلسفه حقوق بشر، قم، إسراء، چاپ ششم، ۱۳۸۹ش.
* جوادی آملی، عبدالله، فلسفه حقوق بشر، قم، إسراء، چاپ ششم، ۱۳۸۹ش.
* جهانیان، ناصر، مفهوم، مبانی فلسفی و حقوقی، و اصول عدالت، چاپ‌شده در دومین نشست‌ اندیشه‌های راهبردی، تهران، دبیرخانه نشست‌ اندیشه‌های راهبردی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
* جهانیان، ناصر، مفهوم، مبانی فلسفی و حقوقی، و اصول عدالت، چاپ‌شده در دومین نشست اندیشه‌های راهبردی، تهران، دبیرخانه نشست اندیشه‌های راهبردی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
* حاتمی‌نژاد، حسین و عمران راستی، عدالت اجتماعی و عدالت فضایی، مجله جغرافیایی سرزمین، شماره ۹، ۱۳۸۵ش.
* حاتمی‌نژاد، حسین و عمران راستی، عدالت اجتماعی و عدالت فضایی، مجله جغرافیایی سرزمین، شماره ۹، ۱۳۸۵ش.
* حقیقت، سیدصادق، اصول عدالت سیاسی، مجله نقد و نظر، شماره ۱۰ ـ ۱۱، ۱۳۷۶ش.
* حقیقت، سیدصادق، اصول عدالت سیاسی، مجله نقد و نظر، شماره ۱۰–۱۱، ۱۳۷۶ش.
* حکیمی، محمد، عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام، پژوهشی در انقلاب جهانی مهدی(عج)، قم، بوستان کتاب، چاپ ششم، ۱۳۸۵ش.
* حکیمی، محمد، عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام، پژوهشی در انقلاب جهانی مهدی (عج)، قم، بوستان کتاب، چاپ ششم، ۱۳۸۵ش.
* داوری اردکانی، رضا، مقام سیاست نزد فارابی و اهمیت تفکر سیاسی او در عصر حاضر، چاپ‌شده در مجموعه مقالات تأملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، به اهتمام موسی نجفی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* داوری اردکانی، رضا، مقام سیاست نزد فارابی و اهمیت تفکر سیاسی او در عصر حاضر، چاپ‌شده در مجموعه مقالات تأملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، به اهتمام موسی نجفی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
خط ۱۱۹: خط ۱۳۲:
* رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ ششم، ۱۳۸۳ش.
* رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ ششم، ۱۳۸۳ش.
* سبحانی، حسن و سیدمحمد رضوی، استخراج اصول حاکم بر ایده عدالت در آرای امام‌خمینی، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ۶۵، ۱۳۸۳ش.
* سبحانی، حسن و سیدمحمد رضوی، استخراج اصول حاکم بر ایده عدالت در آرای امام‌خمینی، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ۶۵، ۱۳۸۳ش.
* شجاعی‌زند، علیرضا، مصادر دینی آزادی و عدالت، چاپ‌شده در چهارمین نشست ‌اندیشه‌های راهبردی، تهران، دبیرخانه نشست‌ اندیشه‌های راهبردی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
* شجاعی‌زند، علیرضا، مصادر دینی آزادی و عدالت، چاپ‌شده در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی، تهران، دبیرخانه نشست اندیشه‌های راهبردی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
* صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* صدوق، محمد‌بن‌علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
* صدوق، محمدبن‌علی، کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
* صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
* صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
* طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضل‌الله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
* طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضل‌الله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طوسی، محمد‌بن‌حسن، الغیبة، قم، دارالمعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* طوسی، محمدبن‌حسن، الغیبة، قم، دارالمعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* علیخانی، بهروز، نگاهی به زمینه‌های اجتماعی ـ روانی شکست حکومت مشروطه و به قدرت رسیدن رضاخان در ایران، مجله جامعه‌شناسی ایران، شماره ۱ ـ ۲، ۱۳۹۵ش.
* علیخانی، بهروز، نگاهی به زمینه‌های اجتماعی ـ روانی شکست حکومت مشروطه و به قدرت رسیدن رضاخان در ایران، مجله جامعه‌شناسی ایران، شماره ۱–۲، ۱۳۹۵ش.
* علیخانی، علی‌اکبر، توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی(ع)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* علیخانی، علی‌اکبر، توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی (ع)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* علیدوست، ابوالقاسم، عدالت به مثابه یک سند، قاعده، رویکرد و گفتمان عام، چاپ‌شده در دومین نشست ‌اندیشه‌های راهبردی (عدالت)، تهران، دبیرخانه نشست ‌اندیشه‌های راهبردی، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
* علیدوست، ابوالقاسم، عدالت به مثابه یک سند، قاعده، رویکرد و گفتمان عام، چاپ‌شده در دومین نشست اندیشه‌های راهبردی (عدالت)، تهران، دبیرخانه نشست اندیشه‌های راهبردی، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
* غروی، سیدمحمدجواد، مبانی حقوق در اسلام، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* غروی، سیدمحمدجواد، مبانی حقوق در اسلام، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، تحقیق فوزی نجار، تهران، نشر الزهراء(س)، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
* فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، تحقیق فوزی نجار، تهران، نشر الزهراء (س)، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
* فتاحی زفرقندی، علی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، بررسی مفهوم عدالت، مجله دفتر مطالعات نظام‌سازی اسلامی، شماره ۵۶، ۱۳۹۵ش.
* فتاحی زفرقندی، علی، آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی، بررسی مفهوم عدالت، مجله دفتر مطالعات نظام‌سازی اسلامی، شماره ۵۶، ۱۳۹۵ش.
* فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
خط ۱۳۷: خط ۱۵۰:
* فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، صدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
* فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، صدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* قاضی‌زاده، کاظم، ‌اندیشه‌های فقهی ـ سیاسی امام‌خمینی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* قاضی‌زاده، کاظم، اندیشه‌های فقهی ـ سیاسی امام‌خمینی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* قطبی، هادی، سیاه و سفید سرزمین من، ۱ ـ مقایسه‌ای کوتاه و گویا میان قبل و بعد از انقلاب، قم، احمدیه، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
* قطبی، هادی، سیاه و سفید سرزمین من، ۱ ـ مقایسه‌ای کوتاه و گویا میان قبل و بعد از انقلاب، قم، احمدیه، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
* کرامر، مارتین، علویان سوریه، تشیع مقاومت و انقلاب، چاپ‌شده در مجموعه مقالات کنفرانس بین‌المللی، دانشگاه تل‌آویو، چاپ اول، ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۸ش.
* کرامر، مارتین، علویان سوریه، تشیع مقاومت و انقلاب، چاپ‌شده در مجموعه مقالات کنفرانس بین‌المللی، دانشگاه تل‌آویو، چاپ اول، ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۸ش.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* لطیفی، محمود، مبانی عدالت اجتماعی، مجله حکومت اسلامی، شماره ۳۵، ۱۳۸۴ش.
* لطیفی، محمود، مبانی عدالت اجتماعی، مجله حکومت اسلامی، شماره ۳۵، ۱۳۸۴ش.
* لمبتون، آ. ک. س، نظریه دولت در ایران، ترجمه چنگیز پهلوان، تهران، آزاد، ۱۳۵۹ش.
* لمبتون، آ.ک. س، نظریه دولت در ایران، ترجمه چنگیز پهلوان، تهران، آزاد، ۱۳۵۹ش.
* ماوردی، علی‌بن‌محمد، أدب الدنیا و الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
* ماوردی، علی‌بن‌محمد، أدب الدنیا و الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* محمدی ری‌شهری، محمد، موسوعة الامام علی(ع)، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
* محمدی ری‌شهری، محمد، موسوعة الامام علی (ع)، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
* مدنی، سیدجلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
* مدنی، سیدجلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
* مصباح یزدی، محمدتقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۸۸ش.
* مصباح یزدی، محمدتقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۸۸ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۴، تهران، صدرا، چاپ ‌ششم، ۱۳۸۰ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۴، تهران، صدرا، چاپ ششم، ۱۳۸۰ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۳، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۳، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
خط ۱۵۶: خط ۱۶۹:
* نجفی، موسی و موسی فقیه حقانی، تاریخ معاصر ایران، اصفهان، آرما، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
* نجفی، موسی و موسی فقیه حقانی، تاریخ معاصر ایران، اصفهان، آرما، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
* نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.
* نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.
* نهج‌ البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج‌ البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* واعظی، احمد، عدالت اجتماعی و مسائل آن، مجله قبسات، شماره ۳۳، ۱۳۸۳ش.
* واعظی، احمد، عدالت اجتماعی و مسائل آن، مجله قبسات، شماره ۳۳، ۱۳۸۳ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
 
* حمید فاضل قانع، [https://books.khomeini.ir/10007/books/226/ عدالت اجتماعی]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۷، ص۲۲۶-۲۳۷.
== پیوند به بیرون ==
* حمید فاضل قانع، [https://books.khomeini.ir/10007/books/226/ عدالت اجتماعی]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۷، ص۲۲۶–۲۳۷.
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های جلد هفتم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد هفتم دانشنامه]]
۱۴٬۶۱۱

ویرایش