غلامحسین جمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''غلامحسین جمی'''؛ روحانی مبارز، امام جمعه و نماینده امام‌خمینی در آبادان و عضو مجلس خبرگان رهبری. ==زندگینامه== غلامحسین جمی در سال ۱۳۰۴ در قریه «اَهرَم» مرکز تنگستان، از توابع بوشهر زاده شد. پدر وی احمد، سواد مکتب‌خانه‌ای داشت؛ کتا...» ایجاد کرد)
 
خط ۱: خط ۱:
'''غلامحسین جمی'''؛ روحانی مبارز، [[امام جمعه]] و نماینده [[امام‌خمینی]] در [[آبادان]] و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]].
'''غلامحسین جمی'''؛ روحانی مبارز، [[امام جمعه]] و نماینده [[امام‌خمینی]] در [[آبادان]] و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]].
==زندگینامه==
==زندگینامه==
غلامحسین جمی در سال ۱۳۰۴ در قریه «اَهرَم» مرکز تنگستان، از توابع بوشهر زاده شد. پدر وی احمد، سواد مکتب‌خانه‌ای داشت؛ [[کتاب نصاب ‌الصبیان]] و [[کلیات سعدی]] خوانده و حافظ بیشتر سوره‌های [[قرآن]] بود و از این‌رو مورد اعتماد مردم بود. مادر او زینب نام داشت و اهل روستای خائیز بود که حدود چهار فرسخ با اهرم فاصله داشت.<ref>جمی، خاطرات، ۱۷ و ۲۱.</ref> جمی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه آموخت و پس از آن، به مدرسه دولتی انوشیروان رفت و تا ششم ابتدایی تحصیل کرد<ref>جمی، خاطرات، ۲۲.</ref> سپس به تشویق پدر در زادگاهش نزد [[علی ماحوزی]] درس‌های حوزوی را آغاز کرد و مدتی نیز آن را در حوزه برازجان و [[بوشهر]] ادامه داد.<ref>جمی، خاطرات، ۲۵.</ref>
غلامحسین جمی در سال ۱۳۰۴ در قریه «اَهرَم» مرکز تنگستان، از توابع بوشهر زاده شد. پدر وی احمد، سواد مکتب‌خانه‌ای داشت؛ [[کتاب نصاب ‌الصبیان]] و [[کلیات سعدی]] خوانده و حافظ بیشتر سوره‌های [[قرآن]] بود و از این‌رو مورد اعتماد مردم بود. مادر او زینب نام داشت و اهل روستای خائیز بود که حدود چهار فرسخ با اهرم فاصله داشت.<ref>جمی، خاطرات، ۱۷ و ۲۱.</ref> جمی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه آموخت و پس از آن، به مدرسه دولتی انوشیروان رفت و تا ششم ابتدایی تحصیل کرد<ref>جمی، خاطرات، ۲۲.</ref> سپس به تشویق پدر در زادگاهش نزد [[علی ماحوزی]] درس‌های حوزوی را آغاز کرد و مدتی نیز آن را در حوزه برازجان و [[بوشهر]] ادامه داد.<ref>جمی، خاطرات، ۲۵.</ref><br>
جمی در سال ۱۳۲۷ برای ادامه تحصیل به [[شهر آبادان]] رفت و در مدرسه [[عبدالرسول قائمی]]، از علمای آبادان، ساکن شد و ضمن تدریس [[صرف]] و [[نحو]]، کتاب‌های [[کتاب معالم الاصول|معالم الاصول]] و [[کتاب شرائع الاسلام|شرائع الاسلام]] را نزد قائمی و[[سیدموسی حسینی]] فراگرفت.<ref>جمی، خاطرات، ۲۶.</ref> وی چندی بعد به [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] رفت و [[حاشیه ملاعبدالله]] و [[کتاب مطول|مطول]] را از [[حسین راستی کاشانی]] و [[محمدعلی مدرس افغانی]] فرا گرفت؛ اما به دلیل بیماری بیش از دو سال نتوانست آنجا بماند، به آبادان برگشت و تحصیلات خود را نزد قائمی، [[سیدمحمد صدر هاشمی]] و [[محمدطاهر شبیر خاقانی]] ادامه داد و در همه این درس‌ها با عیسی طرفی هم‌بحث بود.<ref>کاظمی، مقدمه و اضافات کتاب نوشتم تا بماند، ۲۲.</ref> وی از [[سیدابراهیم اصطهباناتی]]، [[سیدمحسن حکیم]]، [[سیدابوالقاسم خویی]]، امام‌خمینی‌، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و همه مراجع تقلید آن دوره ایران اجازه [[امور حسبیه]] داشت و در حدود بیست‌سالگی به دست علی ماحوزی معمم شد.<ref>جمی، خاطرات، ۲۹.</ref>
جمی در سال ۱۳۲۷ برای ادامه تحصیل به [[شهر آبادان]] رفت و در مدرسه [[عبدالرسول قائمی]]، از علمای آبادان، ساکن شد و ضمن تدریس [[صرف]] و [[نحو]]، کتاب‌های [[کتاب معالم الاصول|معالم الاصول]] و [[کتاب شرائع الاسلام|شرائع الاسلام]] را نزد قائمی و[[سیدموسی حسینی]] فراگرفت.<ref>جمی، خاطرات، ۲۶.</ref><br>
وی چندی بعد به [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] رفت و [[حاشیه ملاعبدالله]] و [[کتاب مطول|مطول]] را از [[حسین راستی کاشانی]] و [[محمدعلی مدرس افغانی]] فرا گرفت؛ اما به دلیل بیماری بیش از دو سال نتوانست آنجا بماند، به آبادان برگشت و تحصیلات خود را نزد قائمی، [[سیدمحمد صدر هاشمی]] و [[محمدطاهر شبیر خاقانی]] ادامه داد و در همه این درس‌ها با عیسی طرفی هم‌بحث بود.<ref>کاظمی، مقدمه و اضافات کتاب نوشتم تا بماند، ۲۲.</ref> وی از [[سیدابراهیم اصطهباناتی]]، [[سیدمحسن حکیم]]، [[سیدابوالقاسم خویی]]، امام‌خمینی‌، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و همه مراجع تقلید آن دوره ایران اجازه [[امور حسبیه]] داشت و در حدود بیست‌سالگی به دست علی ماحوزی معمم شد.<ref>جمی، خاطرات، ۲۹.</ref>
 
==فعالیت‌های سیاسی==
==فعالیت‌های سیاسی==
جمی در اوایل دهه سی با [[جمعیت فداییان اسلام]]، شاخه آبادان همکاری داشت و چون رهبران این گروه در سال ۱۳۳۴ اعدام شدند، وی همراهی با آنان را از طریق خطابه و منبر پی گرفت.<ref>کاظمی، مقدمه و اضافات کتاب نوشتم تا بماند، ۲۲ـ۲۳.</ref> او نخستین‌ بار از طریق استاد خود راستی کاشانی در نجف، با نام امام‌خمینی آشنا شد و معتقد بود با وجود امام‌خمینی در [[قم]]، حوزه این شهر بی‌نیاز از مراجع سایر حوزه‌هاست.<ref>جمی، خاطرات، ۶۸.</ref> وی پس از شروع [[نهضت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی، مبارزات سیاسی جدی خود را به همراه قائمی که در رأس روحانیان مبارز آبادان قرار داشت و از علاقه‌مندان امام‌خمینی بود، آغاز کرد<ref>جمی، خاطرات، ۸۹ـ۹۴.</ref> جمی با آغاز نهضت امام‌خمینی، در ماجرای تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، طی نامه‌ای به همراه علمای آبادان به سیدمحمدرضا گلپایگانی، از مفاد آن ابراز ناراحتی و نگرانی کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۳.</ref> چنان‌که در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به همراه علمای مبارز آبادان در جهت روشنگری مردم تلاش کرد و ازجمله روحانیانی بود که در قم به دیدار امام‌خمینی رفت.<ref>کاظمی، مقدمه و اضافات کتاب نوشتم تا بماند، ۲۳.</ref> وی همچنین پس از آزادی امام‌خمینی از حبس و حصر در تهران و برگشت به قم، به همراه [[جعفر سبحانی]] به دیدار ایشان رفت و چون امام‌خمینی از پیش نام او را شنیده و با برخی فعالیت‌های وی آشنا بود، به وی ابراز محبت کرد.<ref>جمی، خاطرات، ۱۹۷.</ref> وی در سال ۱۳۴۳ در پی تبعید امام‌خمینی به ترکیه، به همراه علمای آبادان طی تلگرامی به ایشان، از این اقدام رژیم پهلوی ابراز ناراحتی و تأسف کرد و خواستار بازگشت ایشان به وطن شد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۲۲.</ref>
جمی در اوایل دهه سی با [[جمعیت فداییان اسلام]]، شاخه آبادان همکاری داشت و چون رهبران این گروه در سال ۱۳۳۴ اعدام شدند، وی همراهی با آنان را از طریق خطابه و منبر پی گرفت.<ref>کاظمی، مقدمه و اضافات کتاب نوشتم تا بماند، ۲۲ـ۲۳.</ref> او نخستین‌ بار از طریق استاد خود راستی کاشانی در نجف، با نام امام‌خمینی آشنا شد و معتقد بود با وجود امام‌خمینی در [[قم]]، حوزه این شهر بی‌نیاز از مراجع سایر حوزه‌هاست.<ref>جمی، خاطرات، ۶۸.</ref> وی پس از شروع [[نهضت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی، مبارزات سیاسی جدی خود را به همراه قائمی که در رأس روحانیان مبارز آبادان قرار داشت و از علاقه‌مندان امام‌خمینی بود، آغاز کرد<ref>جمی، خاطرات، ۸۹ـ۹۴.</ref> جمی با آغاز نهضت امام‌خمینی، در ماجرای تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، طی نامه‌ای به همراه علمای آبادان به سیدمحمدرضا گلپایگانی، از مفاد آن ابراز ناراحتی و نگرانی کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۳.</ref> چنان‌که در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به همراه علمای مبارز آبادان در جهت روشنگری مردم تلاش کرد و ازجمله روحانیانی بود که در قم به دیدار امام‌خمینی رفت.<ref>کاظمی، مقدمه و اضافات کتاب نوشتم تا بماند، ۲۳.</ref> وی همچنین پس از آزادی امام‌خمینی از حبس و حصر در تهران و برگشت به قم، به همراه [[جعفر سبحانی]] به دیدار ایشان رفت و چون امام‌خمینی از پیش نام او را شنیده و با برخی فعالیت‌های وی آشنا بود، به وی ابراز محبت کرد.<ref>جمی، خاطرات، ۱۹۷.</ref> وی در سال ۱۳۴۳ در پی تبعید امام‌خمینی به ترکیه، به همراه علمای آبادان طی تلگرامی به ایشان، از این اقدام رژیم پهلوی ابراز ناراحتی و تأسف کرد و خواستار بازگشت ایشان به وطن شد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۲۲.</ref>
Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱

ویرایش