۱۴٬۷۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قاعده الواحد'''، ضرورت عقلی صدور معلول واحد از [[علت]] واحد در [[فلسفه|دانش فلسفه]]. | '''قاعده الواحد'''، ضرورت عقلی صدور معلول واحد از [[علت]] واحد در [[فلسفه|دانش فلسفه]]. | ||
یکی از مهمترین [[قواعد فلسفی|قاعدههای فلسفی]]، قاعده الواحد است که در تبیین بسیاری از اصول و مسائل فلسفی نقش مهمی دارد، برخی [[حکما]] این قاعده را از امهات اصول دانسته و با عنوان اصل اصیل در آثار خود به کار بردهاند. | |||
[[عرفا]] برخوردی دوگانه با این قاعده دارند برخی مفاد آن را پذیرفته و برخی بر این باورند که استناد این قاعده به عرفا خالی از اشکال نیست. | |||
[[امامخمینی]] این قاعده را، قاعدهای محکم و متین میداند و مفاد قاعده را با دو رویکرد فلسفی و عرفانی بررسی میکند. در نگاه فلسفی مبتنی بر پذیرش سنخیت علت و معلول و صادر و مصدر است؛ اما در هستیشناسی عرفانی تعبیر به ظهور میشود. به اعتقاد ایشان میان [[حکما|فلاسفه]] و عرفا در مصداق صادر نخستین اختلاف است. | |||
امامخمینی میان این دو دیدگاه جمع کرده و مبنای تلاش برای جمع میان دو دیدگاه را اصل عدم جدایی برهان و [[کشف و شهود|شهود]] میداند. ایشان برای قاعده الواحد کاربردها و ثمراتی قائل است از جمله: ۱- فاعلیت خداوند نسبت به عالم ۲- ابطال جبر ۳- ابطال [[تفویض]] ۴- علم واجب تعالی به غیر خود. | |||
== پیشینه == | |||
واحد از ریشه «وحد» به معنای انفراد و یکی است<ref>راغب، مفردات، ۸۵۷.</ref> و در اصطلاح امر بسیطی است که در ذاتش هیچ تکثری ندارد.<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۶۵–۱۶۶.</ref> | واحد از ریشه «وحد» به معنای انفراد و یکی است<ref>راغب، مفردات، ۸۵۷.</ref> و در اصطلاح امر بسیطی است که در ذاتش هیچ تکثری ندارد.<ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۱۶۵–۱۶۶.</ref> | ||
یکی از مهمترین [[قواعد فلسفی|قاعدههای فلسفی]]، قاعده «الواحد لایصدر منه الا الواحد» است که در تبیین بسیاری از اصول و مسائل فلسفی نقش مهمی دارد؛ به گونهای که بسیاری از مسائل فلسفی بهطور مستقیم و غیر مستقیم بر آن مترتب است<ref>دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱.</ref>؛ چنانکه برخی [[حکما]] این قاعده را از امهات اصول عقلی دانسته، با عنوان «اصل اصیل» در آثار خود به کار بردهاند.<ref>میرداماد، القبسات، ۳۵۱؛ دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱.</ref> برخی [[فلاسفه]] مبتکر این قاعده را [[ارسطو]] میدانند و دراینباره به سخن فیلسوف معروف «زنون» که از شاگردان اوست، استناد کردهاند؛ اما برخی دیگر مدعی شدهاند تمام فلاسفه پیش از ارسطو، چنین اعتقادی داشتهاند و برای اثبات مدعای خویش به سخنان [[ابنرشد اندلسی]] استناد میکنند که این قاعده را به دو تن از فیلسوفان پیش از ارسطو، یعنی [[افلاطون]] و ثامسطیون نسبت داده است.<ref>آشتیانی، مهدی، ۳۶–۳۷؛ دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱–۴۵۲.</ref> اگرچه ریشه بحث این قاعده، در فلاسفه یونان باستان است،<ref>دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱–۴۵۲.</ref> اما برهانیکردن آن، تبیین ابعاد مختلف و بهرهگیری از لوازم و نتایج آن در موارد متعدد در میان فلاسفه اسلامی صورت پذیرفته است.<ref>فارابی، آراء، ۵۲–۵۶؛ خواجهنصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۳/۲۴۴–۲۴۷؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۷/۲۰۴–۲۰۷.</ref> | یکی از مهمترین [[قواعد فلسفی|قاعدههای فلسفی]]، قاعده «الواحد لایصدر منه الا الواحد» است که در تبیین بسیاری از اصول و مسائل فلسفی نقش مهمی دارد؛ به گونهای که بسیاری از مسائل فلسفی بهطور مستقیم و غیر مستقیم بر آن مترتب است<ref>دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱.</ref>؛ چنانکه برخی [[حکما]] این قاعده را از امهات اصول عقلی دانسته، با عنوان «اصل اصیل» در آثار خود به کار بردهاند.<ref>میرداماد، القبسات، ۳۵۱؛ دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱.</ref> برخی [[فلاسفه]] مبتکر این قاعده را [[ارسطو]] میدانند و دراینباره به سخن فیلسوف معروف «زنون» که از شاگردان اوست، استناد کردهاند؛ اما برخی دیگر مدعی شدهاند تمام فلاسفه پیش از ارسطو، چنین اعتقادی داشتهاند و برای اثبات مدعای خویش به سخنان [[ابنرشد اندلسی]] استناد میکنند که این قاعده را به دو تن از فیلسوفان پیش از ارسطو، یعنی [[افلاطون]] و ثامسطیون نسبت داده است.<ref>آشتیانی، مهدی، ۳۶–۳۷؛ دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱–۴۵۲.</ref> اگرچه ریشه بحث این قاعده، در فلاسفه یونان باستان است،<ref>دینانی، قواعد کلی، ۱/۴۵۱–۴۵۲.</ref> اما برهانیکردن آن، تبیین ابعاد مختلف و بهرهگیری از لوازم و نتایج آن در موارد متعدد در میان فلاسفه اسلامی صورت پذیرفته است.<ref>فارابی، آراء، ۵۲–۵۶؛ خواجهنصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۳/۲۴۴–۲۴۷؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۷/۲۰۴–۲۰۷.</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۳۰: | ||
=== صدور === | === صدور === | ||
مدعای قاعده الواحد از یک ادعای اثباتی | مدعای قاعده الواحد از یک ادعای اثباتی(صدور معلول واحد از علت واحد) و یک ادعای سلبی (عدم صدور کثیر از علت واحد) تشکیل شده است؛ از اینرو مقصود از «صدور معلول واحد از علت واحد»، همان صدور به [[معنای حقیقی]] است نه اضافی و اعتباری، به این معنا که اگر وجود و ذات علت، دارای حیث و خصوصیتی باشد که از آن معلول خاصی صادر و تحقق یابد، به این حیث و خصوصیت «صدور» گفته میشود. قائلان به قاعده، تصریح دارند مقصودشان از «صدور» معنای حقیقی آن است؛ به این صورت که به علتِ بساطت ذات [[خداوند]]، آن صدور میتواند [[مبدأ]] و علت یک معلول گردد<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۲/۲۰۵؛ فیض کاشانی، عین الیقین، ۱/۱۶۵؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ۶۵؛ لاهیجی، شوارق الالهام، ۲/۲۹۹ ـ ۳۰۳.</ref> | ||
امامخمینی نیز صدور را حقیقت نور واحدی میداند که از وجود بسیط صادر شده است.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۸۷.</ref> به باور ایشان با توجه به اینکه تمام شئون معلول از شئون علت است و علت در مرتبه ذات دارای تمام کمالات معلول خود میباشد، صدور معلول از علت، صدور کمال از کمال است<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۲۳۴.</ref>؛ یعنی مرتبه بالایی جامع تمام کمالات مرتبه پایینتر خود است که از او صادر میشود؛ زیرا معنای صدور تنزل سنخ کمالی از کمالات بالاست.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۵۶۱.</ref> | امامخمینی نیز صدور را حقیقت نور واحدی میداند که از وجود بسیط صادر شده است.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۸۷.</ref> به باور ایشان با توجه به اینکه تمام شئون معلول از شئون علت است و علت در مرتبه ذات دارای تمام کمالات معلول خود میباشد، صدور معلول از علت، صدور کمال از کمال است<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۲۳۴.</ref>؛ یعنی مرتبه بالایی جامع تمام کمالات مرتبه پایینتر خود است که از او صادر میشود؛ زیرا معنای صدور تنزل سنخ کمالی از کمالات بالاست.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۵۶۱.</ref> | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۵۰: | ||
* باقر صاحبی، [https://books.khomeini.ir/books/10010/221/ قاعده الواحد]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۱۰، ص ۲۲۱–۲۲۸. | * باقر صاحبی، [https://books.khomeini.ir/books/10010/221/ قاعده الواحد]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۱۰، ص ۲۲۱–۲۲۸. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:قواعد فلسفی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |