محمدجواد حجتی کرمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۰: خط ۵۰:
حجتی کرمانی از پاییز ۱۳۴۴ تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان به سر برد <ref>زریری، فرهنگ‌نامه رجال روحانی، ۱۱۹.</ref>. او در این مدت، در زندان تهران (جمشیدیه، شهربانی و بندهای مختلف زندان قصر (۴۹ ـ ۱۳۴۴)، زندان دژ برازجان (۵۰ ـ ۱۳۴۹)، در زندان کرمان (۵۲ ـ ۱۳۵۰) و برای بار دوم در زندان اوین تهران (۵۴ ـ ۱۳۵۲) زندانی بود <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۱۹۲؛ زریری، فرهنگ‌نامه رجال روحانی، ۱۱۹.</ref>. تغییر محل زندان به دلیل اقدام به فرار دسته‌جمعی گروه بیژن جزنی در سال ۱۳۴۹بود <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۲۲۶ ـ ۲۲۸.</ref>. او از زمستان ۱۳۴۳ تا بهار ۱۳۴۴، چهار ماه و در سال‌های ۱۳۴۵ ـ ۱۳۴۶ حدود یک سال در زندان با [[مهدی بازرگان]]، [[سیدمحمود طالقانی]] و [[یدالله سحابی]] هم‌بند بود و خاطرات بسیاری از این روزها ثبت کرده است <ref>حجتی کرمانی، ملی‌گرایی، ۱۱.</ref>.
حجتی کرمانی از پاییز ۱۳۴۴ تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان به سر برد <ref>زریری، فرهنگ‌نامه رجال روحانی، ۱۱۹.</ref>. او در این مدت، در زندان تهران (جمشیدیه، شهربانی و بندهای مختلف زندان قصر (۴۹ ـ ۱۳۴۴)، زندان دژ برازجان (۵۰ ـ ۱۳۴۹)، در زندان کرمان (۵۲ ـ ۱۳۵۰) و برای بار دوم در زندان اوین تهران (۵۴ ـ ۱۳۵۲) زندانی بود <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۱۹۲؛ زریری، فرهنگ‌نامه رجال روحانی، ۱۱۹.</ref>. تغییر محل زندان به دلیل اقدام به فرار دسته‌جمعی گروه بیژن جزنی در سال ۱۳۴۹بود <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۲۲۶ ـ ۲۲۸.</ref>. او از زمستان ۱۳۴۳ تا بهار ۱۳۴۴، چهار ماه و در سال‌های ۱۳۴۵ ـ ۱۳۴۶ حدود یک سال در زندان با [[مهدی بازرگان]]، [[سیدمحمود طالقانی]] و [[یدالله سحابی]] هم‌بند بود و خاطرات بسیاری از این روزها ثبت کرده است <ref>حجتی کرمانی، ملی‌گرایی، ۱۱.</ref>.
حجتی کرمانی در اسفند ۱۳۴۶، همراه شماری دیگر از زندانیان، در نامه‌ای به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، کشتار سیاه‌پوستان زیمبابوه را محکوم کرد و آن را ناشی از سیاست‌های استعماری انگلستان دانست <ref>زریری، فرهنگ‌نامه رجال روحانی، ۱۱۹.</ref>. وی در این دوره از زندان، سه جلد از [[تفسیر المیزان]] را به سفارش نویسنده آن، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] ترجمه کرد <ref>پایگاه اطلاع‌رسانی جماران.</ref>. او پس از آزادی از زندان، به قم، [[اهواز]]، [[مشهد]]، [[یزد]] و کرمان سفر کرد و در این شهرها همراه با دیدار با روحانیان انقلابی، گاه مجالس سخنرانی نیز داشت <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۲۶۲ ـ ۲۶۴.</ref>.
حجتی کرمانی در اسفند ۱۳۴۶، همراه شماری دیگر از زندانیان، در نامه‌ای به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، کشتار سیاه‌پوستان زیمبابوه را محکوم کرد و آن را ناشی از سیاست‌های استعماری انگلستان دانست <ref>زریری، فرهنگ‌نامه رجال روحانی، ۱۱۹.</ref>. وی در این دوره از زندان، سه جلد از [[تفسیر المیزان]] را به سفارش نویسنده آن، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] ترجمه کرد <ref>پایگاه اطلاع‌رسانی جماران.</ref>. او پس از آزادی از زندان، به قم، [[اهواز]]، [[مشهد]]، [[یزد]] و کرمان سفر کرد و در این شهرها همراه با دیدار با روحانیان انقلابی، گاه مجالس سخنرانی نیز داشت <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۲۶۲ ـ ۲۶۴.</ref>.
 
===تبعید===
پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در اول آبان ۱۳۵۶، حجتی به همراه گروهی از علما در تلگرامی به امام‌خمینی، این مصیبت را به ایشان تسلیت گفت <ref>مؤسسه تنظیم، ۶/۶۹.</ref> و در مراسم چهلم وی در قم، یکی از سخنرانان [[مسجد اعظم]] بود و در پایان مراسم به منبر رفت و پس از ذکر مقدماتی، قطعنامه‌ای در سیزده ماده خواند که برخی از مهم‌ترین بندهای آن، عبارت بود از: درخواست و تأکید بر بازگشت سریع امام‌خمینی به کشور، آزادی زندانیان سیاسی ازجمله حسینعلی منتظری و سیدمحمود طالقانی، آزادی اجتماعات و رفع منع از منابر و سخنرانی‌ها، قطع کامل همه روابط با دولت اسرائیل و بازگشت تاریخ رسمی کشور به هجری شمسی <ref>مرکز بررسی اسناد، ۳۶.</ref>. این سخنرانی‌ها موجی از دستگیری و تبعید روحانیان مبارز را در پی داشت و حجتی کرمانی نیز از آن دسته بود و به ایرانشهر تبعید شد <ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۲ ـ ۳۸۳.</ref>؛ سپس در ششم فروردین ۱۳۵۷، مکان تبعید او به سنندج تغییر یافت <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۲۹۷.</ref> و در شهریور ۱۳۵۷ به جیرفت کرمان منتقل شد. در این زمان به دلیل اوج‌گیری نهضت و کم‌شدن سختگیری‌ها، حجتی کرمانی بدون مأمور به سمت جیرفت حرکت کرد <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۳۱۱.</ref>. او در مسیر سفر به جیرفت، هفده شهریور ۱۳۵۷ را در تهران بود و در تهران به همراه شماری از روحانیان مبارز و با همراه داشتن اعلامیه‌های امام‌خمینی، دستگیر شد و چهل روز در بازداشت به سر برد <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۳۱۲ ـ ۳۱۳</ref>. دوران تبعید او تنها ده روز پس از رفتن به جیرفت به پایان رسید و به این ترتیب به دلیل اوج‌گیری نهضت، محکومیت تبعید او که سه سال بود، حدود یک سال بیشتر طول نکشید <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۳۱۶.</ref>.
پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در اول آبان ۱۳۵۶، حجتی به همراه گروهی از علما در تلگرامی به امام‌خمینی، این مصیبت را به ایشان تسلیت گفت <ref>مؤسسه تنظیم، ۶/۶۹.</ref> و در مراسم چهلم وی در قم، یکی از سخنرانان [[مسجد اعظم]] بود و در پایان مراسم به منبر رفت و پس از ذکر مقدماتی، قطعنامه‌ای در سیزده ماده خواند که برخی از مهم‌ترین بندهای آن، عبارت بود از: درخواست و تأکید بر بازگشت سریع امام‌خمینی به کشور، آزادی زندانیان سیاسی ازجمله حسینعلی منتظری و سیدمحمود طالقانی، آزادی اجتماعات و رفع منع از منابر و سخنرانی‌ها، قطع کامل همه روابط با دولت اسرائیل و بازگشت تاریخ رسمی کشور به هجری شمسی <ref>مرکز بررسی اسناد، ۳۶.</ref>. این سخنرانی‌ها موجی از دستگیری و تبعید روحانیان مبارز را در پی داشت و حجتی کرمانی نیز از آن دسته بود و به ایرانشهر تبعید شد <ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۲ ـ ۳۸۳.</ref>؛ سپس در ششم فروردین ۱۳۵۷، مکان تبعید او به سنندج تغییر یافت <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۲۹۷.</ref> و در شهریور ۱۳۵۷ به جیرفت کرمان منتقل شد. در این زمان به دلیل اوج‌گیری نهضت و کم‌شدن سختگیری‌ها، حجتی کرمانی بدون مأمور به سمت جیرفت حرکت کرد <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۳۱۱.</ref>. او در مسیر سفر به جیرفت، هفده شهریور ۱۳۵۷ را در تهران بود و در تهران به همراه شماری از روحانیان مبارز و با همراه داشتن اعلامیه‌های امام‌خمینی، دستگیر شد و چهل روز در بازداشت به سر برد <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۳۱۲ ـ ۳۱۳</ref>. دوران تبعید او تنها ده روز پس از رفتن به جیرفت به پایان رسید و به این ترتیب به دلیل اوج‌گیری نهضت، محکومیت تبعید او که سه سال بود، حدود یک سال بیشتر طول نکشید <ref>حجتی کرمانی، عشق و تلاش، ۳۱۶.</ref>.


۳۹۲

ویرایش