۱۴٬۶۵۲
ویرایش
(ابرابزار) |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:مرجعیت امام خمینی 5.jpg|بندانگشتی]] | |||
'''مرجعیت امامخمینی''' چگونگی شکلگیری مرجعیت [[امامخمینی]]، مراحل و ابعاد آن. | '''مرجعیت امامخمینی''' چگونگی شکلگیری مرجعیت [[امامخمینی]]، مراحل و ابعاد آن. | ||
[[مرجعیت]]، به معنای محل رجوع، معنایی عام، بهویژه در قلمرو مسائل علمی و شرعی دارد. پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، مهمترین مسئله، آینده مرجعیت شیعیان بود. روحانیت ازجمله امامخمینی با توطئه [[رژیم پهلوی]] درباره انتقال مرجعیت به عراق و تجزیه آن مخالفت کردند. | |||
امامخمینی از شخصیتهای شاخص و استادان برجسته [[حوزه علمیه قم]] بود. برخی [[شاگردان امامخمینی]] و نیز استادان حوزه، ایشان را از نظر علمی قویتر و برتر از دیگر فقهای موجود میدانستند که نشانۀ اعلمبودن ایشان بود. بر این اساس مرجعیت امامخمینی، با وجود مخالفت شخص ایشان، در میان مردم و نخبگان مطرح شد. سرانجام امامخمینی با توجه به شرایط اجتماعی و اصرارهای زیادی که از طرف حوزویان، مردم و نخبگان سیاسی بود، مسئولیت مرجعیت را پذیرفت. | |||
با آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]]، محبوبیت امامخمینی در میان حوزویان و توده مردم افزونتر شد و به تبع، مرجعیت ایشان نیز گسترش بیشتری پیدا کرد. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۹: | ||
امامخمینی از شخصیتهای شاخص و استادان برجسته حوزه علمیه قم بود. تدریس ایشان در [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه]]، [[عرفان]] و [[اخلاق]] مشهور بود؛ چنانکه به عنوان نمونه [[محمد صدوقی]] از استادان برجسته حوزه قم ـ که در آن زمان ساکن یزد بود ـ ایشان را در تدریس فلسفه، عرفان، فقه و اصول، استاد درجه اول حوزه شمرده که با وجود استادان بزرگ در قم، تدریس ایشان اولویت یافت و پس از درس بروجردی پرجمعیتترین درسها بود.<ref>صدوقی، مجموعه اطلاعیههای سومین شهید محراب حضرت آیتالله صدوقی، ۲۹؛ مؤمن، خاطرات، ۵/۱۷۶.</ref> بسیاری از برجستگان علمی در درس ایشان حاضر میشدند. افزون بر اعتراف حوزویان به مقام علمی و معنوی ایشان، [[سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی]] (ساواک) نیز در گزارشی که در سال ۱۳۳۵ از حوزه علمیه قم تهیه کرده است، در حالیکه شاگردان گلپایگانی و شریعتمداری را هریک سیصد، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] را دویست، [[محمدعلی اراکی]]، سیدشهابالدین مرعشی، [[عباسعلی شاهرودی]] و سیدمحمد داماد را هریک صد تن ذکر کرده است، شاگردان امامخمینی را پانصد تن برشمرده است.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، مدرسه فیضیه، ۴–۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۴۷–۴۸.</ref> و گفته شده این شمار، پس از درگذشت بروجردی به هزار تا ۱۲۰۰ تن رسید.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹.</ref>{{ببینید|شاگردان امامخمینی}} | امامخمینی از شخصیتهای شاخص و استادان برجسته حوزه علمیه قم بود. تدریس ایشان در [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه]]، [[عرفان]] و [[اخلاق]] مشهور بود؛ چنانکه به عنوان نمونه [[محمد صدوقی]] از استادان برجسته حوزه قم ـ که در آن زمان ساکن یزد بود ـ ایشان را در تدریس فلسفه، عرفان، فقه و اصول، استاد درجه اول حوزه شمرده که با وجود استادان بزرگ در قم، تدریس ایشان اولویت یافت و پس از درس بروجردی پرجمعیتترین درسها بود.<ref>صدوقی، مجموعه اطلاعیههای سومین شهید محراب حضرت آیتالله صدوقی، ۲۹؛ مؤمن، خاطرات، ۵/۱۷۶.</ref> بسیاری از برجستگان علمی در درس ایشان حاضر میشدند. افزون بر اعتراف حوزویان به مقام علمی و معنوی ایشان، [[سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی]] (ساواک) نیز در گزارشی که در سال ۱۳۳۵ از حوزه علمیه قم تهیه کرده است، در حالیکه شاگردان گلپایگانی و شریعتمداری را هریک سیصد، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] را دویست، [[محمدعلی اراکی]]، سیدشهابالدین مرعشی، [[عباسعلی شاهرودی]] و سیدمحمد داماد را هریک صد تن ذکر کرده است، شاگردان امامخمینی را پانصد تن برشمرده است.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، مدرسه فیضیه، ۴–۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۴۷–۴۸.</ref> و گفته شده این شمار، پس از درگذشت بروجردی به هزار تا ۱۲۰۰ تن رسید.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹.</ref>{{ببینید|شاگردان امامخمینی}} | ||
گزارش ساواک بیانگر موقعیت علمی امامخمینی در حوزه علمیه قم حدود پنج سال پیش از درگذشت بروجردی است. جایگاه علمی ایشان نه تنها در میان حوزویان و حکومت وقت بلکه نزد اصحاب مطبوعات نیز شناخته شده بوده است؛ از اینرو [[روزنامه کیهان]] در ۱۲ فروردین ۱۳۴۰، امامخمینی را در صدر علمایی که از نگاه خبرگان و صاحبنظران صلاحیت جانشینی بروجردی را دارند، آورده و یادآور شده است ایشان چهارصد شاگرد دارد که بیشتر آنان از فضلای تراز اول [[حوزه علمیه قم|حوزه قم]] هستند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۵؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۷۷ و ۱۲۳۸.</ref> افزون بر اینها، شاگردان ایشان معتقد بودند اقتدار ازدسترفته حوزه، حضور جدی ایشان را در [[مرجعیت|مقام مرجعیت]] میطلبد؛ به همین جهت، شماری از علاقهمندان که بیشتر شاگردان برجسته ایشان بودند، در صدد برآمدند مرجعیت امامخمینی را مطرح کنند. [[حسینعلی منتظری]]، [[یوسف صانعی]]، [[محمدصادق خلخالی]]، [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]]، [[نعمتالله صالحی نجفآبادی]]، [[علیاکبر مسعودی خمینی]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[حسین نوری]]، [[ابراهیم امینی]]، [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[احمد جنتی]]،<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (از مرجعیت امامخمینی تا تبعید)، ۲۶.</ref> [[مجتبی تهرانی]]<ref>روحانی، حاج آقا مجتبی، ۳۰–۳۱.</ref> ربانی املشی،<ref>روحانی، نهضت، ۱/۷۷؛ ربانی املشی، سرگذشتهای ویژه، ۳/۱۹.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و بسیاری از افراد دیگر،<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، زیر نظر محسن هاشمی، ۱۱۶–۱۱۷.</ref> ازجمله فضلا و فعالانی بودند که تصمیم گرفتند طی برنامهای مرجعیت ایشان را مطرح کرده، سپس گسترش دهند. | گزارش ساواک بیانگر موقعیت علمی امامخمینی در حوزه علمیه قم حدود پنج سال پیش از درگذشت بروجردی است. جایگاه علمی ایشان نه تنها در میان حوزویان و حکومت وقت بلکه نزد اصحاب مطبوعات نیز شناخته شده بوده است؛ از اینرو [[روزنامه کیهان]] در ۱۲ فروردین ۱۳۴۰، امامخمینی را در صدر علمایی که از نگاه خبرگان و صاحبنظران صلاحیت جانشینی بروجردی را دارند، آورده و یادآور شده است ایشان چهارصد شاگرد دارد که بیشتر آنان از فضلای تراز اول [[حوزه علمیه قم|حوزه قم]] هستند.<ref>کیهان، روزنامه، ۱۵؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۷۷ و ۱۲۳۸.</ref> افزون بر اینها، شاگردان ایشان معتقد بودند اقتدار ازدسترفته حوزه، حضور جدی ایشان را در [[مرجعیت|مقام مرجعیت]] میطلبد؛ به همین جهت، شماری از علاقهمندان که بیشتر شاگردان برجسته ایشان بودند، در صدد برآمدند مرجعیت امامخمینی را مطرح کنند. [[حسینعلی منتظری]]، [[یوسف صانعی]]، [[محمدصادق خلخالی]]، [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]]، [[نعمتالله صالحی نجفآبادی]]، [[علیاکبر مسعودی خمینی]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[حسین نوری همدانی|حسین نوری]]، [[ابراهیم امینی]]، [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[احمد جنتی]]،<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (از مرجعیت امامخمینی تا تبعید)، ۲۶.</ref> [[مجتبی تهرانی]]<ref>روحانی، حاج آقا مجتبی، ۳۰–۳۱.</ref> ربانی املشی،<ref>روحانی، نهضت، ۱/۷۷؛ ربانی املشی، سرگذشتهای ویژه، ۳/۱۹.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و بسیاری از افراد دیگر،<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، زیر نظر محسن هاشمی، ۱۱۶–۱۱۷.</ref> ازجمله فضلا و فعالانی بودند که تصمیم گرفتند طی برنامهای مرجعیت ایشان را مطرح کرده، سپس گسترش دهند. | ||
از سوی دیگر، برخی شاگردان امامخمینی ازجمله منتظری، [[مرتضی مطهری]] و مجتبی تهرانی، ایشان را قویتر و برتر از دیگر فقهای موجود میدانستند<ref>منتظری، خاطرات آیتالله منتظری، ۱/۲۶۳؛ روحانی، حاج آقا مجتبی، ۲۹–۳۰.</ref> قویتر و برتر، از نظر علمی به معنای اعلمیت است. منتظری در خاطرات خود به موقعیت ممتاز ایشان در حوزه اشاره کرده، یادآور شده است بسیاری از فضلا و طلبههای خاص، به امامخمینی نظر داشتند؛<ref>منتظری، خاطرات آیتالله منتظری، ۱/۱۸۸.</ref> حتی هنگام درخواست رساله از [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، پس از فوت بروجردی، از مرجعیت امامخمینی حمایت کرد و ایشان را از خود و دیگر فقها برتر دانست و مزاحگونه گفت: «بیسوادها (تعبیر رایج کاشانی) تا حاجآقاروحالله در قم هست، سراغ هیچکس دیگر نروید؛ نه سراغ من و نه سراغ هیچکس دیگر»<ref>عسکر اولادی، امامخمینی و هیئتها، ۱۷۸؛ عسکر اولادی، خاطرات، ۶۷.</ref> [[محمدمهدی ربانی املشی]] و [[فضلالله محلاتی]] نیز معتقد به اعلمیت ایشان بودند.<ref>ربانی املشی، سرگذشتهای ویژه، ۳/۱۶؛ محلاتی، خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ۵۴.</ref> برخی دیگر بر آن بودند اگر در اعلمیت ایشان نسبت به فقهای نجف تردید باشد، بدون شک ایشان از فقهای قم اعلم است. بر همین اساس، پس از رحلت بروجردی به معرفی ایشان در حوزه قم و دیگر شهرها پرداختند.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن خرمآبادی، ۱/۵۹–۶۱ و ۱۱۹.</ref> | از سوی دیگر، برخی شاگردان امامخمینی ازجمله منتظری، [[مرتضی مطهری]] و مجتبی تهرانی، ایشان را قویتر و برتر از دیگر فقهای موجود میدانستند<ref>منتظری، خاطرات آیتالله منتظری، ۱/۲۶۳؛ روحانی، حاج آقا مجتبی، ۲۹–۳۰.</ref> قویتر و برتر، از نظر علمی به معنای اعلمیت است. منتظری در خاطرات خود به موقعیت ممتاز ایشان در حوزه اشاره کرده، یادآور شده است بسیاری از فضلا و طلبههای خاص، به امامخمینی نظر داشتند؛<ref>منتظری، خاطرات آیتالله منتظری، ۱/۱۸۸.</ref> حتی هنگام درخواست رساله از [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، پس از فوت بروجردی، از مرجعیت امامخمینی حمایت کرد و ایشان را از خود و دیگر فقها برتر دانست و مزاحگونه گفت: «بیسوادها (تعبیر رایج کاشانی) تا حاجآقاروحالله در قم هست، سراغ هیچکس دیگر نروید؛ نه سراغ من و نه سراغ هیچکس دیگر»<ref>عسکر اولادی، امامخمینی و هیئتها، ۱۷۸؛ عسکر اولادی، خاطرات، ۶۷.</ref> [[محمدمهدی ربانی املشی]] و [[فضلالله محلاتی]] نیز معتقد به اعلمیت ایشان بودند.<ref>ربانی املشی، سرگذشتهای ویژه، ۳/۱۶؛ محلاتی، خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ۵۴.</ref> برخی دیگر بر آن بودند اگر در اعلمیت ایشان نسبت به فقهای نجف تردید باشد، بدون شک ایشان از فقهای قم اعلم است. بر همین اساس، پس از رحلت بروجردی به معرفی ایشان در حوزه قم و دیگر شهرها پرداختند.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن خرمآبادی، ۱/۵۹–۶۱ و ۱۱۹.</ref> | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۸۶: | ||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | [[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:مقالههای تأییدشده]] | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای دارای تصویر]] | ||
[[رده:مرجعیت امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |