نهضت آزادی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
==روند شکل‌گیری==
==روند شکل‌گیری==


با تجدید فعالیت جبهه ملی دوم در سال 1339<ref> نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/146.</ref>{{ببینید|جبهه ملی ایران}}، میان برخی اعضای آن اختلافاتی ایجاد شد<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/226.</ref>. برخی اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ازجمله سیدمحمود طالقانی، یدالله سحابی و مهدی بازرگان که بیشتر بر نیروها و گرایش مذهبی تأکید داشتند، با مخالفت برخی دیگر از اعضا روبه‌رو شدند<ref> میثمی، خاطرات لطف‌الله، 1/69.</ref>؛ همچنین اختلافاتی چون اعتراض به نبود ایدئولوژی خاص در جبهه ملی<ref> جعفریان، جریان‌ها، 343.</ref>، رهبری محمد مصدق، چگونگی برخورد با دولت امینی<ref> دولت وقت.</ref><ref> میثمی، خاطرات لطف‌الله، 1/77 و 79.</ref> و نیز رواج موج مذهب‌گرایی در دانشگاه، موجب شد افرادی که مذهبی‌تر بودند و نیز تمایل به اتخاذ مواضع تند‌تر در برخورد با رژیم داشتند، از جبهه ملی جدا شوند<ref> زیباکلام، مقدمه‏ای، 245.</ref>. در نتیجه پس از کاهش فشار سیاسی در سال 1340 بازرگان و جمعی از هم‌فکرانش با استفاده از تجربیات گذشته و برای تشکیل گروهی سیاسی مبتنی بر عقاید و مرام اسلامی و ملی<ref> رضوی‌نیا، نهضت آزادی، 17 ـ 18.</ref> نهضت آزادی را در 27/4/1340 تأسیس کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/374.</ref> و به ‌دلیل آنکه مردم از اسم حزب ذهنیت خوبی نداشتند، نام «نهضت» را برگزیدند<ref> میثمی، خاطرات لطف‌الله، 1/71.</ref>. مسئولیت نهضت آزادی نیز بر عهده مهدی بازرگان بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/4.</ref>{{ببینید|مهدی بازرگان}} طالقانی نیز با توجه به موقعیت ویژه‌ای که در جنبش داشت، ترجیح داد به صورت مستقل عمل کند و به‌رغم آنکه از بنیانگذاران نهضت آزادی بود، فعالیت تشکیلاتی نکرد<ref> یزدی، سه‌جمهوری، 354 ـ 355؛ جعفریان، جریان‌ها، 335.</ref>.
با تجدید فعالیت جبهه ملی دوم در سال 1339<ref> نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/146.</ref>{{ببینید|جبهه ملی ایران}}، میان برخی اعضای آن اختلافاتی ایجاد شد<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/226.</ref>. برخی اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ازجمله سیدمحمود طالقانی، یدالله سحابی و مهدی بازرگان که بیشتر بر نیروها و گرایش مذهبی تأکید داشتند، با مخالفت برخی دیگر از اعضا روبه‌رو شدند<ref> میثمی، خاطرات لطف‌الله، 1/69.</ref>؛ همچنین اختلافاتی چون اعتراض به نبود ایدئولوژی خاص در جبهه ملی<ref> جعفریان، جریان‌ها، 343.</ref>، رهبری محمد مصدق، چگونگی برخورد با دولت امینی<ref> دولت وقت.</ref><ref> میثمی، خاطرات لطف‌الله، 1/77 و 79.</ref> و نیز رواج موج مذهب‌گرایی در دانشگاه، موجب شد افرادی که مذهبی‌تر بودند و نیز تمایل به اتخاذ مواضع تند‌تر در برخورد با رژیم داشتند، از جبهه ملی جدا شوند<ref> زیباکلام، مقدمه‏ای، 245.</ref>. در نتیجه پس از کاهش فشار سیاسی در سال 1340 بازرگان و جمعی از هم‌فکرانش با استفاده از تجربیات گذشته و برای تشکیل گروهی سیاسی مبتنی بر عقاید و مرام اسلامی و ملی<ref> رضوی‌نیا، نهضت آزادی، 17 ـ 18.</ref> نهضت آزادی را در 27/4/1340 تأسیس کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/374.</ref> و به ‌دلیل آنکه مردم از اسم حزب ذهنیت خوبی نداشتند، نام «نهضت» را برگزیدند<ref> میثمی، خاطرات لطف‌الله، 1/71.</ref>. مسئولیت نهضت آزادی نیز بر عهده مهدی بازرگان بود<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 1/4.</ref>{{ببینید|مهدی بازرگان}} طالقانی نیز با توجه به موقعیت ویژه‌ای که در جنبش داشت، ترجیح داد به صورت مستقل عمل کند و به‌رغم آنکه از بنیانگذاران نهضت آزادی بود، فعالیت تشکیلاتی نکرد<ref> یزدی، سه‌جمهوری، 354 ـ 355؛ جعفریان، جریان‌ها، 335.</ref>.


از دیگر اعضای نهضت آزادی می‌توان به ابراهیم یزدی، سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی، هاشم صباغیان<ref> یوسفی اشکوری، 1/447.</ref>، جلال‌الدین فارسی، عباس شیبانی<ref> جعفریان، جریان‌ها، 346.</ref>، منصور عطایی، حسن نزیه، محمد نخشب، عباس سمیعی، رحیم عطایی، عباس امیرانتظام، عزت‌الله سحابی و جمعی دیگر از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشگاه تهران اشاره کرد<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 511؛ سحابی، نیم قرن خاطره، 1/228 و 243.</ref>. شماری از جوانان مذهبی ازجمله مصطفی چمران، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر نیز در کنار نهضت آزادی با آنان همکاری می‌کردند<ref> جعفریان، جریان‌ها، 345 ـ 346.</ref>؛ البته در ادامه افرادی چون امیرانتظام و سمیعی به دلیل بروز برخی اختلافات از نهضت آزادی جدا شدند<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/243.</ref>.
از دیگر اعضای نهضت آزادی می‌توان به ابراهیم یزدی، سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی، هاشم صباغیان<ref> یوسفی اشکوری، 1/447.</ref>، جلال‌الدین فارسی، عباس شیبانی<ref> جعفریان، جریان‌ها، 346.</ref>، منصور عطایی، حسن نزیه، محمد نخشب، عباس سمیعی، رحیم عطایی، عباس امیرانتظام، عزت‌الله سحابی و جمعی دیگر از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشگاه تهران اشاره کرد<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 511؛ سحابی، نیم قرن خاطره، 1/228 و 243.</ref>. شماری از جوانان مذهبی ازجمله مصطفی چمران، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر نیز در کنار نهضت آزادی با آنان همکاری می‌کردند<ref> جعفریان، جریان‌ها، 345 ـ 346.</ref>؛ البته در ادامه افرادی چون امیرانتظام و سمیعی به دلیل بروز برخی اختلافات از نهضت آزادی جدا شدند<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/243.</ref>.
خط ۱۵: خط ۱۵:
==اصول و اهداف==
==اصول و اهداف==


اصول و مرامنامه نهضت آزادی نیز که در اردیبهشت‌ 1340 منتشر شد، دو حوزه کلی سیاست داخلی و خارجی را دربر می‌گیرد. در حوزه سیاست داخلی، اعضای نهضت آزادی بر استقرار قانون و تلاش برای رفع نواقص آن، احقاق حقوق ملت، تعیین حدود اختیارات مسئولان، ترویج اصول اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بر اساس مبانی اسلام و مبارزه با مظاهر فساد، فقر، بیکاری، جهل، عقب‌ماندگی و نفاق، همچنین آماده‌کردن تدریجی ملت برای استفاده از دموکراسی، تأمین استقلال کشور و اعتقاد به استقلال قوه قضاییه تأکید می‌کردند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 46.</ref>؛ در حوزه سیاست خارجی نیز خواهان همبستگی با کشورهای صلح‌جو و رعایت اصل بی‌طرفی، آزادی و استقلال ملت‌های کوچک و حمایت از نهضت‌های اصیل بودند<ref> همان، 1/46.</ref>؛ همچنین مهدی بازرگان در جلسه اعلان تأسیس نهضت آزادی، با تأکید بر اینکه این تشکل در طول جبهه ملی و یکی از عناصر تشکیل‌دهنده و تکمیل‌کننده آن است و نه در عرض آن<ref> بازرگان، اسناد نهضت آزادی ایران، 1/10.</ref>، مرام اصلی این گروه را به صورت خلاصه، مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدّقی دانست و در تشریح آن اظهار داشت این حزب ورود به سیاست و فعالیت اجتماعی را از باب وظیفه ملی و فریضه دینی برگزیده و دین را از سیاست جدا نمی‌داند و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت می‌شمارد؛ چنان‌که نسبت به حیثیت، استقلال و تعالی ایران، فوق‌العاده پافشاری می‌کند؛ ولی مخالف ارتباط و تعامل با جهان نیست. وی افزود این گروه از قانون اساسی به صورت واحد جامع طرفداری می‌کند و اجازه نمی‌دهد اساس آن که آزادی عقاید، مطبوعات و اجتماعات؛ استقلال قضات، تفکیک قوا و انتخابات صحیح است، فراموش شود؛ همان‌گونه که محمد مصدق را از خادمین بزرگ و افتخارات ایران و شرق به شمار می‌آورد و از راه او پیروی می‌کند<ref> همان، 1/17.</ref>.
اصول و مرامنامه نهضت آزادی نیز که در اردیبهشت‌ 1340 منتشر شد، دو حوزه کلی سیاست داخلی و خارجی را دربر می‌گیرد. در حوزه سیاست داخلی، اعضای نهضت آزادی بر استقرار قانون و تلاش برای رفع نواقص آن، احقاق حقوق ملت، تعیین حدود اختیارات مسئولان، ترویج اصول اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بر اساس مبانی اسلام و مبارزه با مظاهر فساد، فقر، بیکاری، جهل، عقب‌ماندگی و نفاق، همچنین آماده‌کردن تدریجی ملت برای استفاده از دموکراسی، تأمین استقلال کشور و اعتقاد به استقلال قوه قضاییه تأکید می‌کردند<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 1/44 ـ 46.</ref>؛ در حوزه سیاست خارجی نیز خواهان همبستگی با کشورهای صلح‌جو و رعایت اصل بی‌طرفی، آزادی و استقلال ملت‌های کوچک و حمایت از نهضت‌های اصیل بودند<ref> همان، 1/46.</ref>؛ همچنین مهدی بازرگان در جلسه اعلان تأسیس نهضت آزادی، با تأکید بر اینکه این تشکل در طول جبهه ملی و یکی از عناصر تشکیل‌دهنده و تکمیل‌کننده آن است و نه در عرض آن<ref> بازرگان، اسناد نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 1/10.</ref>، مرام اصلی این گروه را به صورت خلاصه، مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدّقی دانست و در تشریح آن اظهار داشت این حزب ورود به سیاست و فعالیت اجتماعی را از باب وظیفه ملی و فریضه دینی برگزیده و دین را از سیاست جدا نمی‌داند و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت می‌شمارد؛ چنان‌که نسبت به حیثیت، استقلال و تعالی ایران، فوق‌العاده پافشاری می‌کند؛ ولی مخالف ارتباط و تعامل با جهان نیست. وی افزود این گروه از قانون اساسی به صورت واحد جامع طرفداری می‌کند و اجازه نمی‌دهد اساس آن که آزادی عقاید، مطبوعات و اجتماعات؛ استقلال قضات، تفکیک قوا و انتخابات صحیح است، فراموش شود؛ همان‌گونه که محمد مصدق را از خادمین بزرگ و افتخارات ایران و شرق به شمار می‌آورد و از راه او پیروی می‌کند<ref> همان، 1/17.</ref>.


به ‌‌طور کلی اگرچه نهضت آزادی با هدف اینکه گروهی مذهبی ـ سیاسی باشد، تشکیل شد، اما به طور عمده بر فعالیت سیاسی متمرکز شد؛ زیرا فلسفه تأسیس آن تحقق آزادی، تحقق حقوق بشر بر اساس اعلامیه حقوق بشر و منشور ملل متحد بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 45؛ جعفریان، جریان‌ها، 344.</ref>. از اهداف نهضت آزادی در این حوزه می‌توان به توجه به دموکراسی، کاهش دخالت دولت در حیطه سیاسی و عمومی، برگزاری انتخابات آزاد، درخواست برای پایان بازداشت‌ها، شکنجه و اعدام فعالان<ref> جعفریان، جریان‌ها، 344 ـ 346؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 170.</ref> و اعتقاد به اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» اشاره کرد. این گروه اگرچه با هدف مبارزه با سلطنت شکل گرفته بود، اما مبارزه را در چارچوب قانون اساسی کشور و با پذیرش کلیت این قانون تفسیر می‌کرد، نه انقلاب و براندازی<ref> رضوی‌نیا، نهضت آزادی، 46 ـ 47.</ref>. نهضت آزادی از کنگره، شورای مرکزی، دفتر سیاسی، هیئت اجرایی، هیئت داوری و حوزه‌ها تشکیل می‌شد و کنگره بالاترین مرجع تصمیم‌گیری این تشکل بود<ref> رضوی‌نیا، نهضت آزادی، 31.</ref>.  
به ‌‌طور کلی اگرچه نهضت آزادی با هدف اینکه گروهی مذهبی ـ سیاسی باشد، تشکیل شد، اما به طور عمده بر فعالیت سیاسی متمرکز شد؛ زیرا فلسفه تأسیس آن تحقق آزادی، تحقق حقوق بشر بر اساس اعلامیه حقوق بشر و منشور ملل متحد بود<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 1/44 ـ 45؛ جعفریان، جریان‌ها، 344.</ref>. از اهداف نهضت آزادی در این حوزه می‌توان به توجه به دموکراسی، کاهش دخالت دولت در حیطه سیاسی و عمومی، برگزاری انتخابات آزاد، درخواست برای پایان بازداشت‌ها، شکنجه و اعدام فعالان<ref> جعفریان، جریان‌ها، 344 ـ 346؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 170.</ref> و اعتقاد به اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» اشاره کرد. این گروه اگرچه با هدف مبارزه با سلطنت شکل گرفته بود، اما مبارزه را در چارچوب قانون اساسی کشور و با پذیرش کلیت این قانون تفسیر می‌کرد، نه انقلاب و براندازی<ref> رضوی‌نیا، نهضت آزادی، 46 ـ 47.</ref>. نهضت آزادی از کنگره، شورای مرکزی، دفتر سیاسی، هیئت اجرایی، هیئت داوری و حوزه‌ها تشکیل می‌شد و کنگره بالاترین مرجع تصمیم‌گیری این تشکل بود<ref> رضوی‌نیا، نهضت آزادی، 31.</ref>.  


==در دوران نهضت اسلامی==
==در دوران نهضت اسلامی==
خط ۲۳: خط ۲۳:
نخستین اقدام اعضای نهضت آزادی پس از اعلام موجودیت، انتشار نشریه «حاشیه بی‌حاشیه» با رویکرد انتقادی از رژیم پهلوی و به منظور صدور اعلامیه، درباره حوادث و رویدادهای روز بود<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 513.</ref>. آنان با برنامه تشکیلاتی منسجم در آغاز دهه چهل شمسی، ضمن ایجاد پایگاه‌های اجتماعی در دانشگاه‌های داخل کشور، دانشجویان را به منظور مبارزه با رژیم سازماندهی می‌کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/380؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 176.</ref>؛ همچنین در آغاز سال 1341 علی شریعتی با مشورت و کمک پرویز امین<ref> پاریس.</ref>، مصطفی چمران<ref> کالیفرنیا.</ref> و صادق قطب‌زاده<ref> واشنگتن.</ref> اساسنامه شاخه خارج از کشور نهضت آزادی را تدوین کردند و به تأیید بازرگان رساندند<ref> بازرگان، خاطرات، 2/165 ـ 166؛ نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/469.</ref>.
نخستین اقدام اعضای نهضت آزادی پس از اعلام موجودیت، انتشار نشریه «حاشیه بی‌حاشیه» با رویکرد انتقادی از رژیم پهلوی و به منظور صدور اعلامیه، درباره حوادث و رویدادهای روز بود<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 513.</ref>. آنان با برنامه تشکیلاتی منسجم در آغاز دهه چهل شمسی، ضمن ایجاد پایگاه‌های اجتماعی در دانشگاه‌های داخل کشور، دانشجویان را به منظور مبارزه با رژیم سازماندهی می‌کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/380؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 176.</ref>؛ همچنین در آغاز سال 1341 علی شریعتی با مشورت و کمک پرویز امین<ref> پاریس.</ref>، مصطفی چمران<ref> کالیفرنیا.</ref> و صادق قطب‌زاده<ref> واشنگتن.</ref> اساسنامه شاخه خارج از کشور نهضت آزادی را تدوین کردند و به تأیید بازرگان رساندند<ref> بازرگان، خاطرات، 2/165 ـ 166؛ نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/469.</ref>.


با مطرح‌شدن مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال 1341{{ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}}، نهضت آزادی ازجمله گروه‌هایی بود که با تشکیل جلسات سخنرانی و رفت ‌و آمد میان تهران و قم و دیدار با مراجع و علما، با ایشان همکاری نزدیکی داشت<ref> موسوی تبریزی، 113.</ref> و در آبان 1341 با صدور بیانیه‌ای، انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی و دادن حق رأی به زنان از سوی رژیم را فریبکارانه و با هدف سرگرم‌کردن مردم شمرد و از زنان خواست اگر به دنبال رهایی از چنگال استعمار و استبدادند، نخست حقوق بدیهی‌تر خود مانند آزادی مطبوعات را طلب کنند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/171 ـ 173.</ref>. نهضت آزادی همچنین ضمن حمایت از روحانیت بر این نکته تأکید کرد که آنچه روحانیت می‌خواهد ارتجاع و سیر قهقرایی نیست و همه، اعم از روحانیت و نهضت آزادی، خواستار رژیم پارلمانی و حکومت قانونی هستند<ref> همان، 1/178.</ref>. پس از آن بازرگان در زمستان 1341 به دیدار امام‌خمینی در قم رفت<ref> بازرگان، خاطرات، 2/253.</ref>.
با مطرح‌شدن مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال 1341{{ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}}، نهضت آزادی ازجمله گروه‌هایی بود که با تشکیل جلسات سخنرانی و رفت ‌و آمد میان تهران و قم و دیدار با مراجع و علما، با ایشان همکاری نزدیکی داشت<ref> موسوی تبریزی، 113.</ref> و در آبان 1341 با صدور بیانیه‌ای، انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی و دادن حق رأی به زنان از سوی رژیم را فریبکارانه و با هدف سرگرم‌کردن مردم شمرد و از زنان خواست اگر به دنبال رهایی از چنگال استعمار و استبدادند، نخست حقوق بدیهی‌تر خود مانند آزادی مطبوعات را طلب کنند<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 1/171 ـ 173.</ref>. نهضت آزادی همچنین ضمن حمایت از روحانیت بر این نکته تأکید کرد که آنچه روحانیت می‌خواهد ارتجاع و سیر قهقرایی نیست و همه، اعم از روحانیت و نهضت آزادی، خواستار رژیم پارلمانی و حکومت قانونی هستند<ref> همان، 1/178.</ref>. پس از آن بازرگان در زمستان 1341 به دیدار امام‌خمینی در قم رفت<ref> بازرگان، خاطرات، 2/253.</ref>.


در ماجرای همه‌پرسی برای لوایح شش‌گانه که رژیم پهلوی آن را انقلاب سفید می‌خواند، در بهمن 1341{{ببینید|انقلاب سفید}}، نهضت آزادی نیز ضمن حمایت از مواضع روحانیت<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 161.</ref> در اعلامیه‌های جداگانه‌ای، محتوای آن را توصیه امریکا، برخلاف قانون، ضد و نقیض، با محتوایی خیانت‌بار، سبب بروز مشکلات و رکود اقتصادی و همچنین موجب تقویت موقعیت استبدادی محمدرضا پهلوی خواند و درباره تصویب آن هشدار داد<ref> نهضت آزادی ایران، 1/214 ـ 215، 222 ـ 224، 226 و 228؛ بازرگان، خاطرات، 1/388.</ref>. این مواضع سبب شد در چهارم بهمن 1341، چند تن از سران نهضت آزادی مانند بازرگان، یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی، عباس شیبانی و نیز همراهانی چون طالقانی که عضو نهضت نبودند، به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، همچنین اهانت به مقام سلطنت، بازداشت و به زندان‌های طولانی محکوم شوند<ref> نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/332؛ بازرگان، خاطرات، 1/389 ـ 390.</ref>.
در ماجرای همه‌پرسی برای لوایح شش‌گانه که رژیم پهلوی آن را انقلاب سفید می‌خواند، در بهمن 1341{{ببینید|انقلاب سفید}}، نهضت آزادی نیز ضمن حمایت از مواضع روحانیت<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 161.</ref> در اعلامیه‌های جداگانه‌ای، محتوای آن را توصیه امریکا، برخلاف قانون، ضد و نقیض، با محتوایی خیانت‌بار، سبب بروز مشکلات و رکود اقتصادی و همچنین موجب تقویت موقعیت استبدادی محمدرضا پهلوی خواند و درباره تصویب آن هشدار داد<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 1/214 ـ 215، 222 ـ 224، 226 و 228؛ بازرگان، خاطرات، 1/388.</ref>. این مواضع سبب شد در چهارم بهمن 1341، چند تن از سران نهضت آزادی مانند بازرگان، یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی، عباس شیبانی و نیز همراهانی چون طالقانی که عضو نهضت نبودند، به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، همچنین اهانت به مقام سلطنت، بازداشت و به زندان‌های طولانی محکوم شوند<ref> نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/332؛ بازرگان، خاطرات، 1/389 ـ 390.</ref>.


از سوی دیگر، بازداشت اعضای نهضت آزادی موجب افزایش همکاری آنان با روحانیت شد و این همکاری پس از قیام پانزده خرداد سال 1342 و کشتار مردم به دلیل اعتراض نهضت آزادی به این حادثه، ابعاد گسترده‌تری به خود گرفت<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 165.</ref>. نهضت آزادی در اعلامیه‌های خود در این زمان، ضمن اعتراض به بازداشت روحانیان ازجمله امام‌خمینی و تأکید بر سرنگونی محمدرضا پهلوی که پیش‌تر به آن معتقد نبودند، خواستار حضور مردم در مبارزات شد و در اعلامیه «دیکتاتور خون می‌ریزد»، ضمن اعلام حمایت از مراجع و روحانیت، این حادثه را قیام ملی مردم در برابر حکومتی دیکتاتور شمرد<ref> نهضت آزادی ایران، 1/292 و 295 ـ 296.</ref>. با این حال، براساس برخی گزارش‌ها دستگیری سران نهضت آزادی ارتباط مستقیم با قیام پانزده خرداد نداشت و آنان پیشتر در بهمن 1341 دستگیر شده بودند و در جلسات دادگاه انتشار اعلامیه‌هایی از سوی نهضت در حمایت از پانزده خرداد را نفی کردند و افزودند که آنان در زمان صدور آنها در زندان بودند<ref> بازرگان، مجموعه آثار، 6/14 و 116.</ref>؛ چنان‌که گفته شده سران نهضت آزادی اعلامیه «دیکتاتور خون می‌ریزد» و چند اعلامیه مشابه را که در حمایت نهضت صادر شده بود، تکذیب کرده و آن را ساختگی خوانده‌اند<ref> روحانی، 1/649.</ref>.
از سوی دیگر، بازداشت اعضای نهضت آزادی موجب افزایش همکاری آنان با روحانیت شد و این همکاری پس از قیام پانزده خرداد سال 1342 و کشتار مردم به دلیل اعتراض نهضت آزادی به این حادثه، ابعاد گسترده‌تری به خود گرفت<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 165.</ref>. نهضت آزادی در اعلامیه‌های خود در این زمان، ضمن اعتراض به بازداشت روحانیان ازجمله امام‌خمینی و تأکید بر سرنگونی محمدرضا پهلوی که پیش‌تر به آن معتقد نبودند، خواستار حضور مردم در مبارزات شد و در اعلامیه «دیکتاتور خون می‌ریزد»، ضمن اعلام حمایت از مراجع و روحانیت، این حادثه را قیام ملی مردم در برابر حکومتی دیکتاتور شمرد<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 1/292 و 295 ـ 296.</ref>. با این حال، براساس برخی گزارش‌ها دستگیری سران نهضت آزادی ارتباط مستقیم با قیام پانزده خرداد نداشت و آنان پیشتر در بهمن 1341 دستگیر شده بودند و در جلسات دادگاه انتشار اعلامیه‌هایی از سوی نهضت در حمایت از پانزده خرداد را نفی کردند و افزودند که آنان در زمان صدور آنها در زندان بودند<ref> بازرگان، مجموعه آثار، 6/14 و 116.</ref>؛ چنان‌که گفته شده سران نهضت آزادی اعلامیه «دیکتاتور خون می‌ریزد» و چند اعلامیه مشابه را که در حمایت نهضت صادر شده بود، تکذیب کرده و آن را ساختگی خوانده‌اند<ref> روحانی، 1/649.</ref>.


حکم سران نهضت آزادی، که در بهمن 1341 دستگیر شده بودند، سرانجام پس از 76 جلسه دادگاه، در دادگاه تجدیدنظر<ref> 15/4/1343.</ref> اعلام شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/31.</ref>. پیش از تشکیل دادگاه تجدیدنظر، در هشتم تیرماه 1343، مرتضی مطهری در نامه‌ای به امام‌خمینی، از ایشان خواست با توجه به وجهه و مقبولیت بالای مذهبی اعضای دستگیرشده نهضت آزادی، به‌ویژه جنبه صددرصد مذهبی و دینی دفاعیات آنان، که در داخل و خارج ایران بازتاب وسیعی داشته است، نیز واکنش صریح بعضی از مراجع و علما مانند سیداحمد خوانساری و سیدکاظم شریعتمداری به این امر، درباره برگزاری این دادگاه، جایگاه قضا و مسئولیت قاضی در صدور حکم، نامه‌ای فوری خطاب به رئیس دادگاه بنویسد. وی با اشاره به دغدغه امام‌خمینی مبنی بر تأثیر صدور اعلامیه از سوی ایشان، بر شدت محکومیت این افراد، تصریح کرد با توجه به دیداری که با این افراد صورت گرفته، آنان معتقدند در هر حال حکم سنگینی خواهند داشت و توجه امام‌خمینی به صدور اعلامیه برای آنان اهمیت بیشتری دارد. افزون بر اینکه صدور اعلامیه از سوی سایر علما و سکوت امام‌خمینی ممکن است حمل بر تخطئه این افراد از سوی ایشان شود؛ از این‌رو مطهری به سهم خود این کار را درست و لازم شمرد<ref> مطهری، مجموعه آثار، 58 ـ 59؛ مقدم، 2/220 ـ 221.</ref>.
حکم سران نهضت آزادی، که در بهمن 1341 دستگیر شده بودند، سرانجام پس از 76 جلسه دادگاه، در دادگاه تجدیدنظر<ref> 15/4/1343.</ref> اعلام شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/31.</ref>. پیش از تشکیل دادگاه تجدیدنظر، در هشتم تیرماه 1343، مرتضی مطهری در نامه‌ای به امام‌خمینی، از ایشان خواست با توجه به وجهه و مقبولیت بالای مذهبی اعضای دستگیرشده نهضت آزادی، به‌ویژه جنبه صددرصد مذهبی و دینی دفاعیات آنان، که در داخل و خارج ایران بازتاب وسیعی داشته است، نیز واکنش صریح بعضی از مراجع و علما مانند سیداحمد خوانساری و سیدکاظم شریعتمداری به این امر، درباره برگزاری این دادگاه، جایگاه قضا و مسئولیت قاضی در صدور حکم، نامه‌ای فوری خطاب به رئیس دادگاه بنویسد. وی با اشاره به دغدغه امام‌خمینی مبنی بر تأثیر صدور اعلامیه از سوی ایشان، بر شدت محکومیت این افراد، تصریح کرد با توجه به دیداری که با این افراد صورت گرفته، آنان معتقدند در هر حال حکم سنگینی خواهند داشت و توجه امام‌خمینی به صدور اعلامیه برای آنان اهمیت بیشتری دارد. افزون بر اینکه صدور اعلامیه از سوی سایر علما و سکوت امام‌خمینی ممکن است حمل بر تخطئه این افراد از سوی ایشان شود؛ از این‌رو مطهری به سهم خود این کار را درست و لازم شمرد<ref> مطهری، مجموعه آثار، 58 ـ 59؛ مقدم، 2/220 ـ 221.</ref>.
خط ۳۷: خط ۳۷:
با افزایش خفقان در کشور، پس از حادثه پانزده خرداد و سرکوب مبارزات مسالمت‌آمیز، سه تن از اعضای تندرو نهضت آزادی ازجمله محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک‌بین رودسری که از آغاز تشکیل، به‌خصوص پس از واقعه پانزده خرداد و در طول دوره زندان، همواره منتقد قاطعیت نداشتن رهبران آن در برخورد با رژیم پهلوی بودند، تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفتند<ref> همان، 1/381 ـ 382؛ احمدی روحانی، 25.</ref>. این انشعاب موجب تأسیس سازمان مجاهدین خلق در سال 1344 شد<ref> جعفریان، جریان‌ها، 382 ـ 383؛ بازرگان، خاطرات، 1/381 ـ 382.</ref>{{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}}
با افزایش خفقان در کشور، پس از حادثه پانزده خرداد و سرکوب مبارزات مسالمت‌آمیز، سه تن از اعضای تندرو نهضت آزادی ازجمله محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک‌بین رودسری که از آغاز تشکیل، به‌خصوص پس از واقعه پانزده خرداد و در طول دوره زندان، همواره منتقد قاطعیت نداشتن رهبران آن در برخورد با رژیم پهلوی بودند، تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفتند<ref> همان، 1/381 ـ 382؛ احمدی روحانی، 25.</ref>. این انشعاب موجب تأسیس سازمان مجاهدین خلق در سال 1344 شد<ref> جعفریان، جریان‌ها، 382 ـ 383؛ بازرگان، خاطرات، 1/381 ـ 382.</ref>{{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}}


از سال 1342 تا 1355 با ایجاد شکاف عمیق میان رژیم پهلوی و مردم، به‌تدریج خفقان بر کشور حاکم شد<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 200.</ref> و کاهش فعالیت نهضت آزادی را نیز در پی داشت. بازترشدن فضای سیاسی در سال‌های 1355 ـ 1357 فرصت مناسبی را برای فعالان سیاسی و روشنفکران ایجاد کرد<ref> همان، 258.</ref>، به ‌طوری که نهضت آزادی با علنی‌کردن فعالیت خود در مقابله با رژیم، با حرکتی سازمان‌یافته در فروردین 1356، ضمن تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» فعالیت‌های سیاسی خود را به صورت علنی‌تر و سازمان‌یافته‌تر پیگیری کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/215 و 226.</ref> و به دلیل ارتباطات حقوق بشری خود با سازمان ملل متحد، به صدور بیانیه و مصاحبه با روزنامه‌ها و رادیوهای خارجی روی آورد<ref> مهدوی کنی، 180.</ref>؛ همچنین در اردیبهشت 1357، نهضت آزادی، شاخه اروپا، متن کامل مصاحبه امام‌خمینی با نشریه لوموند را که در نجف اشرف صورت گرفت و در نشریه لوموند به چاپ رسید، ترجمه، تکثیر و توزیع کرد<ref> مؤسسه تنظیم، 21/250 ـ 264.</ref>. نهضت آزادی در نامه‌هایی به محمدرضا پهلوی هم، درباره رواج فساد و تجاوز به حقوق اجتماعیِ مردم اعتراض کرد و خواستار خروج پهلوی از کشور شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/247؛ نهضت آزادی ایران، 11/13.</ref>. از دیگر اقدام‌های مهم آنان فرستادن نامه‌های متعدد به مجامع بین‌المللی، دبیرکل سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی<ref> نهضت آزادی ایران، 9/دفتردوم، 113.</ref>، اعتراض به رفتار ضد انسانی رژیم<ref> همان، 9/دفتردوم، 145.</ref> و درخواست نجات ملت ایران پس از 17 شهریور<ref> همان، 9/دفتردوم، 159.</ref> بود.
از سال 1342 تا 1355 با ایجاد شکاف عمیق میان رژیم پهلوی و مردم، به‌تدریج خفقان بر کشور حاکم شد<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 200.</ref> و کاهش فعالیت نهضت آزادی را نیز در پی داشت. بازترشدن فضای سیاسی در سال‌های 1355 ـ 1357 فرصت مناسبی را برای فعالان سیاسی و روشنفکران ایجاد کرد<ref> همان، 258.</ref>، به ‌طوری که نهضت آزادی با علنی‌کردن فعالیت خود در مقابله با رژیم، با حرکتی سازمان‌یافته در فروردین 1356، ضمن تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» فعالیت‌های سیاسی خود را به صورت علنی‌تر و سازمان‌یافته‌تر پیگیری کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/215 و 226.</ref> و به دلیل ارتباطات حقوق بشری خود با سازمان ملل متحد، به صدور بیانیه و مصاحبه با روزنامه‌ها و رادیوهای خارجی روی آورد<ref> مهدوی کنی، 180.</ref>؛ همچنین در اردیبهشت 1357، نهضت آزادی، شاخه اروپا، متن کامل مصاحبه امام‌خمینی با نشریه لوموند را که در نجف اشرف صورت گرفت و در نشریه لوموند به چاپ رسید، ترجمه، تکثیر و توزیع کرد<ref> مؤسسه تنظیم، 21/250 ـ 264.</ref>. نهضت آزادی در نامه‌هایی به محمدرضا پهلوی هم، درباره رواج فساد و تجاوز به حقوق اجتماعیِ مردم اعتراض کرد و خواستار خروج پهلوی از کشور شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/247؛ نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/13.</ref>. از دیگر اقدام‌های مهم آنان فرستادن نامه‌های متعدد به مجامع بین‌المللی، دبیرکل سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 9/دفتردوم، 113.</ref>، اعتراض به رفتار ضد انسانی رژیم<ref> همان، 9/دفتردوم، 145.</ref> و درخواست نجات ملت ایران پس از 17 شهریور<ref> همان، 9/دفتردوم، 159.</ref> بود.


==در دوران انقلاب اسلامی==
==در دوران انقلاب اسلامی==
خط ۴۳: خط ۴۳:
با اوج‌گیری مبارزات اسلامی در سال 1357، بازرگان دبیرکل نهضت آزادی در شهریور 1357 در نامه‌ای به ایشان، نگرش سیاسی خود را تشریح کرد و در 29 مهر همان سال به پاریس رفت تا ایشان را از دیدگاه خود درباره رویدادهای ایران آگاه سازد که اختلاف نظرات، ازجمله سیاست گام‌به‌گام وی، سبب بی‌نتیجه‌ماندن گفتگوی وی با امام‌خمینی در این زمینه شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/252 ـ 253 و 256 ـ 257؛ یزدی، شصت‌سال صبوری، 3/157.</ref>. از نظر امام‌خمینی روش تدریجی و گام‌به‌گام، باعث کاسته‌شدن شور مردم و ازدست‌رفتن حمایت مردمی و زمینه سرکوب مردم به دست رژیم و خنثی‌شدن تمامی برنامه‌ها بود؛ از این‌رو ایشان بر فشار بیشتر برای سقوط رژیم و تشکیل مجلس پس از رفتن پهلوی تأکید می‌کرد<ref> 5/58 ـ 59 و 6/333.</ref>.
با اوج‌گیری مبارزات اسلامی در سال 1357، بازرگان دبیرکل نهضت آزادی در شهریور 1357 در نامه‌ای به ایشان، نگرش سیاسی خود را تشریح کرد و در 29 مهر همان سال به پاریس رفت تا ایشان را از دیدگاه خود درباره رویدادهای ایران آگاه سازد که اختلاف نظرات، ازجمله سیاست گام‌به‌گام وی، سبب بی‌نتیجه‌ماندن گفتگوی وی با امام‌خمینی در این زمینه شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/252 ـ 253 و 256 ـ 257؛ یزدی، شصت‌سال صبوری، 3/157.</ref>. از نظر امام‌خمینی روش تدریجی و گام‌به‌گام، باعث کاسته‌شدن شور مردم و ازدست‌رفتن حمایت مردمی و زمینه سرکوب مردم به دست رژیم و خنثی‌شدن تمامی برنامه‌ها بود؛ از این‌رو ایشان بر فشار بیشتر برای سقوط رژیم و تشکیل مجلس پس از رفتن پهلوی تأکید می‌کرد<ref> 5/58 ـ 59 و 6/333.</ref>.


امام‌خمینی همچنین در دیدار با بازرگان، ضمن بیان لزوم تشکیل شورای انقلاب، از او نیز مانند برخی افراد خواست فهرست پیشنهادی ارائه کند و تنها به گروه خود یعنی نهضت آزادی بسنده نکند. بازرگان فهرست خود را که شامل افرادی چون مرتضی مطهری، مجموعه آثار، اکبر هاشمی رفسنجانی، یدالله سحابی، سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی، کریم سنجابی، سیدابوالفضل موسوی زنجانی و ابراهیم یزدی بود، به ایشان پیشنهاد کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/257؛ یزدی، شصت‌سال صبوری، 3/163 و 165؛ مهدوی کنی، 205.</ref>. این شورا پس از تأکید دوباره امام‌خمینی بر سرعت‌بخشیدن به روند تشکیل، در آذر 1357 آغاز به کار کرد<ref> 4/307؛ بازرگان، خاطرات، 2/288.</ref>{{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}}. با وجود اختلاف نظر سران نهضت آزادی با امام‌خمینی در روش نهایی مبارزه با رژیم، نهضت آزادی پس از بازگشت بازرگان از پاریس، با صدور اعلامیه‌ای از امام‌خمینی به عنوان رهبر انقلاب اعلام حمایت و بر ادامه مبارزه تا سقوط رژیم پهلوی تأکید کرد. این اعلامیه پایداری مردم را برای ایجاد حکومت اسلامی خواستار شد و تصریح کرد اکثریت ملت ایران امام‌خمینی را رهبر خود برگزیده‌اند و از خواسته رهبر خود عقب نمی‌نشینند<ref> نهضت آزادی ایران، 11/32 ـ 33.</ref>.
امام‌خمینی همچنین در دیدار با بازرگان، ضمن بیان لزوم تشکیل شورای انقلاب، از او نیز مانند برخی افراد خواست فهرست پیشنهادی ارائه کند و تنها به گروه خود یعنی نهضت آزادی بسنده نکند. بازرگان فهرست خود را که شامل افرادی چون مرتضی مطهری، مجموعه آثار، اکبر هاشمی رفسنجانی، یدالله سحابی، سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی، کریم سنجابی، سیدابوالفضل موسوی زنجانی و ابراهیم یزدی بود، به ایشان پیشنهاد کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/257؛ یزدی، شصت‌سال صبوری، 3/163 و 165؛ مهدوی کنی، 205.</ref>. این شورا پس از تأکید دوباره امام‌خمینی بر سرعت‌بخشیدن به روند تشکیل، در آذر 1357 آغاز به کار کرد<ref> 4/307؛ بازرگان، خاطرات، 2/288.</ref>{{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}}. با وجود اختلاف نظر سران نهضت آزادی با امام‌خمینی در روش نهایی مبارزه با رژیم، نهضت آزادی پس از بازگشت بازرگان از پاریس، با صدور اعلامیه‌ای از امام‌خمینی به عنوان رهبر انقلاب اعلام حمایت و بر ادامه مبارزه تا سقوط رژیم پهلوی تأکید کرد. این اعلامیه پایداری مردم را برای ایجاد حکومت اسلامی خواستار شد و تصریح کرد اکثریت ملت ایران امام‌خمینی را رهبر خود برگزیده‌اند و از خواسته رهبر خود عقب نمی‌نشینند<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/32 ـ 33.</ref>.


نهضت آزادی همچنین در زمان اوج‌گیری مبارزات با صدور بیانیه‌هایی به حمایت از مبارزات ملت برخاست. بیانیه آنان به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور<ref> همان، 11/18 ـ 19.</ref>، دعوت به تظاهرات تاسوعا<ref> همان، 11/39.</ref> و بیانیه‌ای که پس از تظاهرات تاسوعا و عاشورا، آن را «رفراندوم ملت ایران در اجابت دعوت امام‌خمینی» خواندند<ref> همان، 11/40 ـ 41.</ref>، ازجمله مهم‌ترینِ آنهاست.
نهضت آزادی همچنین در زمان اوج‌گیری مبارزات با صدور بیانیه‌هایی به حمایت از مبارزات ملت برخاست. بیانیه آنان به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور<ref> همان، 11/18 ـ 19.</ref>، دعوت به تظاهرات تاسوعا<ref> همان، 11/39.</ref> و بیانیه‌ای که پس از تظاهرات تاسوعا و عاشورا، آن را «رفراندوم ملت ایران در اجابت دعوت امام‌خمینی» خواندند<ref> همان، 11/40 ـ 41.</ref>، ازجمله مهم‌ترینِ آنهاست.
خط ۴۹: خط ۴۹:
نهضت آزادی پس از آبان 1357 و تعطیلی مطبوعات، مدارس و دانشگاه‌ها که آن را ناشی از خفقان موجود در کشور می‌دانست، با راهبرد جدید خود، به انتشار نشریه‌ای با نام «اخبار جنبش اسلامی» و توزیع گسترده آن پرداخت<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 514.</ref>. با تشکیل کمیته استقبال از امام‌خمینی که گردانندگان اصلی آن مطهری و سیدمحمد حسینی بهشتی بودند، برخی اعضای نهضت آزادی چون هاشم صباغیان نیز در آن حضور داشتند<ref> دانش‌منفرد، 66 ـ 68.</ref>{{ببینید|کمیته استقبال}} همچنین پس از اعتصاب کارگران و کارمندان صنعت نفت، امام‌خمینی در دی همان سال بازرگان را با توجه به سوابق وی در این زمینه، مأمور تشکیل هیئت پنج‌نفره کرد تا ضمن راه‌اندازی تأسیسات نفتی بر تولیدات نفت نیز نظارت کنند<ref> 5/302 ـ 303.</ref>؛ برخی از اعضای نهضت آزادی چون هاشم صباغیان و حسن حبیبی هم از اعضای این هیئت بودند<ref> اسماعیلی، 29.</ref>{{ببینید|اعتصاب کارکنان صنعت نفت}}
نهضت آزادی پس از آبان 1357 و تعطیلی مطبوعات، مدارس و دانشگاه‌ها که آن را ناشی از خفقان موجود در کشور می‌دانست، با راهبرد جدید خود، به انتشار نشریه‌ای با نام «اخبار جنبش اسلامی» و توزیع گسترده آن پرداخت<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 514.</ref>. با تشکیل کمیته استقبال از امام‌خمینی که گردانندگان اصلی آن مطهری و سیدمحمد حسینی بهشتی بودند، برخی اعضای نهضت آزادی چون هاشم صباغیان نیز در آن حضور داشتند<ref> دانش‌منفرد، 66 ـ 68.</ref>{{ببینید|کمیته استقبال}} همچنین پس از اعتصاب کارگران و کارمندان صنعت نفت، امام‌خمینی در دی همان سال بازرگان را با توجه به سوابق وی در این زمینه، مأمور تشکیل هیئت پنج‌نفره کرد تا ضمن راه‌اندازی تأسیسات نفتی بر تولیدات نفت نیز نظارت کنند<ref> 5/302 ـ 303.</ref>؛ برخی از اعضای نهضت آزادی چون هاشم صباغیان و حسن حبیبی هم از اعضای این هیئت بودند<ref> اسماعیلی، 29.</ref>{{ببینید|اعتصاب کارکنان صنعت نفت}}


با ورود امام‌خمینی به کشور در 12 بهمن 1357 و انتخاب بازرگان به نخست‌وزیری دولت موقت، بدون در نظر گرفتن سوابق حزبی<ref> 6/54 ـ 55.</ref>، نهضت آزادی در بیانیه‌ای انتخاب بازرگان را انتخابی انقلابی و سرنوشت‌ساز خواند و با استناد به آیه «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکمْ»<ref> نساء 59.</ref>، اطاعت از فرمان امام‌خمینی را که به نیابت از امام(ع) ، حق عزل و نصب دارد، وظیفه شرعی و عقیدتی خود اعلام کرد<ref> نهضت آزادی ایران، 11/71.</ref>.
با ورود امام‌خمینی به کشور در 12 بهمن 1357 و انتخاب بازرگان به نخست‌وزیری دولت موقت، بدون در نظر گرفتن سوابق حزبی<ref> 6/54 ـ 55.</ref>، نهضت آزادی در بیانیه‌ای انتخاب بازرگان را انتخابی انقلابی و سرنوشت‌ساز خواند و با استناد به آیه «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکمْ»<ref> نساء 59.</ref>، اطاعت از فرمان امام‌خمینی را که به نیابت از امام(ع) ، حق عزل و نصب دارد، وظیفه شرعی و عقیدتی خود اعلام کرد<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/71.</ref>.


با تشکیل دولت موقت، اکثریت اعضای آن را اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی، ازجمله صدر حاج‌سیدجوادی<ref> وزارت کشور.</ref>، کریم سنجابی<ref> وزارت خارجه.</ref>، سیداحمد مدنی<ref> وزارت دفاع.</ref>، علی اردلان<ref> وزارت اقتصاد)  و حسن نزیه<ref> وزارت نفت.</ref> تشکیل دادند<ref> اسماعیلی، 57 ـ 58، 60 و 62.</ref>. بازرگان، یدالله سحابی و صدر حاج‌سیدجوادی تصمیم گرفتند از سمت‌های حزبی خود استعفا کنند؛ اما همچنان عضو حزب باشند<ref> صدر حاج‌سیدجوادی، 140 ـ 141.</ref>. فهرست دولت نیز در اسفند 1357 به تأیید امام‌خمینی رسید<ref> 6/213.</ref>؛ اما با توجه به فضای داخلی و بیرونی دولت، پس از مدتی برخی اعضای دولت تغییر کردند<ref> اسماعیلی، 63.</ref>. وجود برخی اختلافات میان انقلابیان با دولت موقت در مسائل مختلف، موجب شد اعضای دولت چندین بار ترمیم و از سمت خود استعفا دهند که استعفای آنان با مخالفت امام‌خمینی روبه‌رو شد<ref> بازرگان، شورای انقلاب، 35 ـ 40؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، 358 ـ 359 و 373 ـ 374؛ کیهان، 13/5/1359، 9.</ref>{{ببینید|دولت موقت}}
با تشکیل دولت موقت، اکثریت اعضای آن را اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی، ازجمله صدر حاج‌سیدجوادی<ref> وزارت کشور.</ref>، کریم سنجابی<ref> وزارت خارجه.</ref>، سیداحمد مدنی<ref> وزارت دفاع.</ref>، علی اردلان<ref> وزارت اقتصاد)  و حسن نزیه<ref> وزارت نفت.</ref> تشکیل دادند<ref> اسماعیلی، 57 ـ 58، 60 و 62.</ref>. بازرگان، یدالله سحابی و صدر حاج‌سیدجوادی تصمیم گرفتند از سمت‌های حزبی خود استعفا کنند؛ اما همچنان عضو حزب باشند<ref> صدر حاج‌سیدجوادی، 140 ـ 141.</ref>. فهرست دولت نیز در اسفند 1357 به تأیید امام‌خمینی رسید<ref> 6/213.</ref>؛ اما با توجه به فضای داخلی و بیرونی دولت، پس از مدتی برخی اعضای دولت تغییر کردند<ref> اسماعیلی، 63.</ref>. وجود برخی اختلافات میان انقلابیان با دولت موقت در مسائل مختلف، موجب شد اعضای دولت چندین بار ترمیم و از سمت خود استعفا دهند که استعفای آنان با مخالفت امام‌خمینی روبه‌رو شد<ref> بازرگان، شورای انقلاب، 35 ـ 40؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، 358 ـ 359 و 373 ـ 374؛ کیهان، 13/5/1359، 9.</ref>{{ببینید|دولت موقت}}
خط ۶۳: خط ۶۳:
==پس از دولت موقت==
==پس از دولت موقت==


نهضت آزادی که در پانزدهم آبان 1358 در واکنش به تصرف سفارت امریکا از بیانات امام‌خمینی درباره قطع رابطه با امریکا و تصرف سفارت، حمایت<ref> نهضت آزادی ایران، 11/207 ـ 208.</ref> و امریکا را مقصر این اقدام معرفی کرده بود<ref> کیهان، 15/8/1358، 3.</ref>، پس از افشای اسناد ارتباط برخی اعضای خود با سفارت امریکا<ref> سلطانی، 1/251.</ref>، در پنجم دی 1358 خواستار اعلام جرم علیه دو نفر از دانشجویان و پیگیری اتهامات آنان در تسخیر سفارت شد<ref> نهضت آزادی ایران، 11/232؛ امیرانتظام، 1/196 ـ 197؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، 398 ـ 399.</ref> و گروگان‌گیری را نمایشی از ناهنجاری دولت و انقلاب ایران، همچنین رقابت و مخالفت با دولت موقت و نیروهای ملی و مذهبی دانست و کسانی که نهضت آزادی را در راه امریکا معرفی می‌کردند، ضد انقلاب خواند<ref> یوسفی اشکوری، 1/432 ـ 433، 439؛ سلطانی، 1/252.</ref>. دانشجویان نیز ضمن آنکه این اسناد را ناشی از وجود یک جریان انحرافی در درون انقلاب شمردند، آمادگی خود را برای بررسی اسناد در دادگاه اعلام کردند<ref> امیرانتظام، 1/198؛ کیهان، 6/10/1358، 2.</ref>.
نهضت آزادی که در پانزدهم آبان 1358 در واکنش به تصرف سفارت امریکا از بیانات امام‌خمینی درباره قطع رابطه با امریکا و تصرف سفارت، حمایت<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/207 ـ 208.</ref> و امریکا را مقصر این اقدام معرفی کرده بود<ref> کیهان، 15/8/1358، 3.</ref>، پس از افشای اسناد ارتباط برخی اعضای خود با سفارت امریکا<ref> سلطانی، 1/251.</ref>، در پنجم دی 1358 خواستار اعلام جرم علیه دو نفر از دانشجویان و پیگیری اتهامات آنان در تسخیر سفارت شد<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/232؛ امیرانتظام، 1/196 ـ 197؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، 398 ـ 399.</ref> و گروگان‌گیری را نمایشی از ناهنجاری دولت و انقلاب ایران، همچنین رقابت و مخالفت با دولت موقت و نیروهای ملی و مذهبی دانست و کسانی که نهضت آزادی را در راه امریکا معرفی می‌کردند، ضد انقلاب خواند<ref> یوسفی اشکوری، 1/432 ـ 433، 439؛ سلطانی، 1/252.</ref>. دانشجویان نیز ضمن آنکه این اسناد را ناشی از وجود یک جریان انحرافی در درون انقلاب شمردند، آمادگی خود را برای بررسی اسناد در دادگاه اعلام کردند<ref> امیرانتظام، 1/198؛ کیهان، 6/10/1358، 2.</ref>.


پس از استعفای دولت موقت، بازرگان در دی 1358 به هدف شرکت در نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری، نامزدی خود را اعلام کرد<ref> یوسفی اشکوری، 1/332.</ref>؛ ولی با توجه به جلوگیری از بروز اختلاف در نهضت آزادی و درخواست امام‌خمینی از وی برای حضور در مجلس<ref> در دیدار با سحابی و بازرگان.</ref>، همچنین به دلیل حمایت برخی اعضای نهضت آزادی از حسن حبیبی به عنوان نامزد ریاست‌جمهوری، از نامزدی در انتخابات انصراف داد<ref> همان، 1/336؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، 416.</ref>. وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در خرداد 1359، به همراه چند تن از اعضای نهضت آزادی مانند ابراهیم یزدی، یدالله سحابی، صباغیان و صدر حاج‌سیدجوادی، به مجلس راه یافت و با حضور در فراکسیون اقلیت نهضت آزادی در مجلس شورای اسلامی، اقداماتی انجام داد<ref> یوسفی اشکوری، 1/447، 449، 452 و 455.</ref>.
پس از استعفای دولت موقت، بازرگان در دی 1358 به هدف شرکت در نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری، نامزدی خود را اعلام کرد<ref> یوسفی اشکوری، 1/332.</ref>؛ ولی با توجه به جلوگیری از بروز اختلاف در نهضت آزادی و درخواست امام‌خمینی از وی برای حضور در مجلس<ref> در دیدار با سحابی و بازرگان.</ref>، همچنین به دلیل حمایت برخی اعضای نهضت آزادی از حسن حبیبی به عنوان نامزد ریاست‌جمهوری، از نامزدی در انتخابات انصراف داد<ref> همان، 1/336؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، 416.</ref>. وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در خرداد 1359، به همراه چند تن از اعضای نهضت آزادی مانند ابراهیم یزدی، یدالله سحابی، صباغیان و صدر حاج‌سیدجوادی، به مجلس راه یافت و با حضور در فراکسیون اقلیت نهضت آزادی در مجلس شورای اسلامی، اقداماتی انجام داد<ref> یوسفی اشکوری، 1/447، 449، 452 و 455.</ref>.


نهضت آزادی همچنین به منظور بزرگداشت محمد مصدق در چهاردهم اسفند 1359، با صدور اطلاعیه‌ای از مردم تهران برای شرکت در مراسمی در دانشگاه تهران و به دور از مباحث تفرقه‌افکنانه دعوت کرد<ref> نهضت آزادی ایران، 11/302 ـ 306.</ref>. برخی اعضای نهضت آزادی ازجمله یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی و هاشم صباغیان نیز در این مراسم حضور داشتند<ref> کیهان، 16/12/1359، 3؛ موسوی اردبیلی، 494.</ref>؛ اما این مراسم به صحنه شعارها و درگیری‌های طرفداران بنی‌صدر و مخالفان آن تبدیل و منجر به کشته و مجروح‌شدن افرادی شد<ref> کیهان، 16/12/1359، 1؛ جمهوری اسلامی، 9.</ref>. پس از این حادثه که در مسجد سید اصفهان هم تکرار شد، نهضت آزادی در اطلاعیه‌ای در 17/12/1359 تشنج ایجادشده در دانشگاه را از پیش طراحی‌شده و از سوی مدعیان حمایت از امام‌خمینی خواند که برخلاف توصیه‌های ایشان و تنها به نفع استعمار شرق و غرب بود. نهضت آزادی در این اطلاعیه با انتقاد از موضع‌گیری بعدی طرفداران حزب جمهوری اسلامی که نهضت آزادی و گروه‌های دعوت‌کننده به مراسم را مقصر خواندند، از امام‌خمینی خواست با رهنمودهای سازنده خود، به رفع بن‌بست‌های موجود اقدام کند<ref> نهضت آزادی ایران، 11/307 ـ 309.</ref>. در برابر، گروه‌های حزب‌الله نیز حادثه چهاردهم اسفند را برنامه‌ای از جانب گروه‌های چپ و ملی‌گرایان دانستند و ادعای این افراد مبنی بر مسئول‌دانستن نیروها و نهادهای انقلابی را در برهم‌زدن مراسم، بی‌اساس و دروغ خواندند<ref> جمهوری اسلامی، 3.</ref>{{ببینید|چهارده اسفند}}
نهضت آزادی همچنین به منظور بزرگداشت محمد مصدق در چهاردهم اسفند 1359، با صدور اطلاعیه‌ای از مردم تهران برای شرکت در مراسمی در دانشگاه تهران و به دور از مباحث تفرقه‌افکنانه دعوت کرد<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/302 ـ 306.</ref>. برخی اعضای نهضت آزادی ازجمله یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی و هاشم صباغیان نیز در این مراسم حضور داشتند<ref> کیهان، 16/12/1359، 3؛ موسوی اردبیلی، 494.</ref>؛ اما این مراسم به صحنه شعارها و درگیری‌های طرفداران بنی‌صدر و مخالفان آن تبدیل و منجر به کشته و مجروح‌شدن افرادی شد<ref> کیهان، 16/12/1359، 1؛ جمهوری اسلامی، 9.</ref>. پس از این حادثه که در مسجد سید اصفهان هم تکرار شد، نهضت آزادی در اطلاعیه‌ای در 17/12/1359 تشنج ایجادشده در دانشگاه را از پیش طراحی‌شده و از سوی مدعیان حمایت از امام‌خمینی خواند که برخلاف توصیه‌های ایشان و تنها به نفع استعمار شرق و غرب بود. نهضت آزادی در این اطلاعیه با انتقاد از موضع‌گیری بعدی طرفداران حزب جمهوری اسلامی که نهضت آزادی و گروه‌های دعوت‌کننده به مراسم را مقصر خواندند، از امام‌خمینی خواست با رهنمودهای سازنده خود، به رفع بن‌بست‌های موجود اقدام کند<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/307 ـ 309.</ref>. در برابر، گروه‌های حزب‌الله نیز حادثه چهاردهم اسفند را برنامه‌ای از جانب گروه‌های چپ و ملی‌گرایان دانستند و ادعای این افراد مبنی بر مسئول‌دانستن نیروها و نهادهای انقلابی را در برهم‌زدن مراسم، بی‌اساس و دروغ خواندند<ref> جمهوری اسلامی، 3.</ref>{{ببینید|چهارده اسفند}}


نهضت آزادی همچنین با وقوع حوادث سال 1360<ref> ترورهای گستره سازمان مجاهدین خلق و خروج آنان از کشور.</ref>، با فرستادن نامه‌ای به امام‌خمینی آنان را محکوم کرد<ref> هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، 190.</ref>؛ چنان‌که اقدامات آن سازمان ازجمله حادثه هفتم تیر 1360<ref> کیهان، 15/4/1360، 1 و 16؛ اطلاعات، 15/4/1360، 9.</ref> و هشتم شهریور همان سال را<ref> اطلاعات، 12/6/1360، 13.</ref> محکوم کرد. با این حال، پس از مخالفت جبهه ملی با تصویب لایحه قصاص در سال 1360 و اعلام ارتداد این تشکل از سوی امام‌خمینی در 25 خرداد 1360<ref> 14/449 و 462.</ref>، ایشان از نهضت آزادی خواست حساب خود را از این افراد جدا و اقدام آنان را محکوم کند<ref> 14/455 ـ 456.</ref>؛ اما نهضت آزادی با وجود اختلافات خود با جبهه ملی حاضر به این کار نشد<ref> سلطانی، 1/57 ـ 58.</ref>. امام‌خمینی نیز به دلیل برائت‌نجستن نهضت آزادی از جبهه ملی، از آنان انتقاد کرد و دلیلِ آن را نداشتن شمّ سیاسی خواند<ref> 14/491 ـ 492.</ref>. اقدامات ناسازگار نهضت آزادی مایه ضعف آن شد؛ اما با وجود کاهش فعالیت، همچنان در امور مختلف اظهار نظر می‌کرد<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 515؛ یوسفی اشکوری، 1/430.</ref>.
نهضت آزادی همچنین با وقوع حوادث سال 1360<ref> ترورهای گستره سازمان مجاهدین خلق و خروج آنان از کشور.</ref>، با فرستادن نامه‌ای به امام‌خمینی آنان را محکوم کرد<ref> هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، 190.</ref>؛ چنان‌که اقدامات آن سازمان ازجمله حادثه هفتم تیر 1360<ref> کیهان، 15/4/1360، 1 و 16؛ اطلاعات، 15/4/1360، 9.</ref> و هشتم شهریور همان سال را<ref> اطلاعات، 12/6/1360، 13.</ref> محکوم کرد. با این حال، پس از مخالفت جبهه ملی با تصویب لایحه قصاص در سال 1360 و اعلام ارتداد این تشکل از سوی امام‌خمینی در 25 خرداد 1360<ref> 14/449 و 462.</ref>، ایشان از نهضت آزادی خواست حساب خود را از این افراد جدا و اقدام آنان را محکوم کند<ref> 14/455 ـ 456.</ref>؛ اما نهضت آزادی با وجود اختلافات خود با جبهه ملی حاضر به این کار نشد<ref> سلطانی، 1/57 ـ 58.</ref>. امام‌خمینی نیز به دلیل برائت‌نجستن نهضت آزادی از جبهه ملی، از آنان انتقاد کرد و دلیلِ آن را نداشتن شمّ سیاسی خواند<ref> 14/491 ـ 492.</ref>. اقدامات ناسازگار نهضت آزادی مایه ضعف آن شد؛ اما با وجود کاهش فعالیت، همچنان در امور مختلف اظهار نظر می‌کرد<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 515؛ یوسفی اشکوری، 1/430.</ref>.
۵۷۲

ویرایش