نهضت آزادی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۹: خط ۶۹:
نهضت آزادی همچنین به منظور بزرگداشت محمد مصدق در چهاردهم اسفند 1359، با صدور اطلاعیه‌ای از مردم تهران برای شرکت در مراسمی در دانشگاه تهران و به دور از مباحث تفرقه‌افکنانه دعوت کرد<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/302 ـ 306.</ref>. برخی اعضای نهضت آزادی ازجمله یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی و هاشم صباغیان نیز در این مراسم حضور داشتند<ref> کیهان، روزنامه، 16/12/1359، 3؛ موسوی اردبیلی، غائله 14 اسفند، 494.</ref>؛ اما این مراسم به صحنه شعارها و درگیری‌های طرفداران بنی‌صدر و مخالفان آن تبدیل و منجر به کشته و مجروح‌شدن افرادی شد<ref> کیهان، روزنامه، 16/12/1359، 1؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، 9.</ref>. پس از این حادثه که در مسجد سید اصفهان هم تکرار شد، نهضت آزادی در اطلاعیه‌ای در 17/12/1359 تشنج ایجادشده در دانشگاه را از پیش طراحی‌شده و از سوی مدعیان حمایت از امام‌خمینی خواند که برخلاف توصیه‌های ایشان و تنها به نفع استعمار شرق و غرب بود. نهضت آزادی در این اطلاعیه با انتقاد از موضع‌گیری بعدی طرفداران حزب جمهوری اسلامی که نهضت آزادی و گروه‌های دعوت‌کننده به مراسم را مقصر خواندند، از امام‌خمینی خواست با رهنمودهای سازنده خود، به رفع بن‌بست‌های موجود اقدام کند<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/307 ـ 309.</ref>. در برابر، گروه‌های حزب‌الله نیز حادثه چهاردهم اسفند را برنامه‌ای از جانب گروه‌های چپ و ملی‌گرایان دانستند و ادعای این افراد مبنی بر مسئول‌دانستن نیروها و نهادهای انقلابی را در برهم‌زدن مراسم، بی‌اساس و دروغ خواندند<ref> جمهوری اسلامی، روزنامه، 3.</ref>{{ببینید|چهارده اسفند}}
نهضت آزادی همچنین به منظور بزرگداشت محمد مصدق در چهاردهم اسفند 1359، با صدور اطلاعیه‌ای از مردم تهران برای شرکت در مراسمی در دانشگاه تهران و به دور از مباحث تفرقه‌افکنانه دعوت کرد<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/302 ـ 306.</ref>. برخی اعضای نهضت آزادی ازجمله یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی و هاشم صباغیان نیز در این مراسم حضور داشتند<ref> کیهان، روزنامه، 16/12/1359، 3؛ موسوی اردبیلی، غائله 14 اسفند، 494.</ref>؛ اما این مراسم به صحنه شعارها و درگیری‌های طرفداران بنی‌صدر و مخالفان آن تبدیل و منجر به کشته و مجروح‌شدن افرادی شد<ref> کیهان، روزنامه، 16/12/1359، 1؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، 9.</ref>. پس از این حادثه که در مسجد سید اصفهان هم تکرار شد، نهضت آزادی در اطلاعیه‌ای در 17/12/1359 تشنج ایجادشده در دانشگاه را از پیش طراحی‌شده و از سوی مدعیان حمایت از امام‌خمینی خواند که برخلاف توصیه‌های ایشان و تنها به نفع استعمار شرق و غرب بود. نهضت آزادی در این اطلاعیه با انتقاد از موضع‌گیری بعدی طرفداران حزب جمهوری اسلامی که نهضت آزادی و گروه‌های دعوت‌کننده به مراسم را مقصر خواندند، از امام‌خمینی خواست با رهنمودهای سازنده خود، به رفع بن‌بست‌های موجود اقدام کند<ref> نهضت آزادی ایران، اسناد نهضت، 11/307 ـ 309.</ref>. در برابر، گروه‌های حزب‌الله نیز حادثه چهاردهم اسفند را برنامه‌ای از جانب گروه‌های چپ و ملی‌گرایان دانستند و ادعای این افراد مبنی بر مسئول‌دانستن نیروها و نهادهای انقلابی را در برهم‌زدن مراسم، بی‌اساس و دروغ خواندند<ref> جمهوری اسلامی، روزنامه، 3.</ref>{{ببینید|چهارده اسفند}}


نهضت آزادی همچنین با وقوع حوادث سال 1360<ref> ترورهای گستره سازمان مجاهدین خلق و خروج آنان از کشور.</ref>، با فرستادن نامه‌ای به امام‌خمینی آنان را محکوم کرد<ref> هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، 190.</ref>؛ چنان‌که اقدامات آن سازمان ازجمله حادثه هفتم تیر 1360<ref> کیهان، روزنامه، 15/4/1360، 1 و 16؛ اطلاعات، 15/4/1360، 9.</ref> و هشتم شهریور همان سال را<ref> اطلاعات، 12/6/1360، 13.</ref> محکوم کرد. با این حال، پس از مخالفت جبهه ملی با تصویب لایحه قصاص در سال 1360 و اعلام ارتداد این تشکل از سوی امام‌خمینی در 25 خرداد 1360<ref> 14/449 و 462.</ref>، ایشان از نهضت آزادی خواست حساب خود را از این افراد جدا و اقدام آنان را محکوم کند<ref> 14/455 ـ 456.</ref>؛ اما نهضت آزادی با وجود اختلافات خود با جبهه ملی حاضر به این کار نشد<ref> سلطانی، خط سازش، 1/57 ـ 58.</ref>. امام‌خمینی نیز به دلیل برائت‌نجستن نهضت آزادی از جبهه ملی، از آنان انتقاد کرد و دلیلِ آن را نداشتن شمّ سیاسی خواند<ref> 14/491 ـ 492.</ref>. اقدامات ناسازگار نهضت آزادی مایه ضعف آن شد؛ اما با وجود کاهش فعالیت، همچنان در امور مختلف اظهار نظر می‌کرد<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 515؛ یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، 1/430.</ref>.
نهضت آزادی همچنین با وقوع حوادث سال 1360<ref> ترورهای گستره سازمان مجاهدین خلق و خروج آنان از کشور.</ref>، با فرستادن نامه‌ای به امام‌خمینی آنان را محکوم کرد<ref> هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، 190.</ref>؛ چنان‌که اقدامات آن سازمان ازجمله حادثه هفتم تیر 1360<ref> کیهان، روزنامه، 15/4/1360، 1 و 16؛ اطلاعات، روزنامه، 15/4/1360، 9.</ref> و هشتم شهریور همان سال را<ref> اطلاعات، روزنامه، 12/6/1360، 13.</ref> محکوم کرد. با این حال، پس از مخالفت جبهه ملی با تصویب لایحه قصاص در سال 1360 و اعلام ارتداد این تشکل از سوی امام‌خمینی در 25 خرداد 1360<ref> 14/449 و 462.</ref>، ایشان از نهضت آزادی خواست حساب خود را از این افراد جدا و اقدام آنان را محکوم کند<ref> 14/455 ـ 456.</ref>؛ اما نهضت آزادی با وجود اختلافات خود با جبهه ملی حاضر به این کار نشد<ref> سلطانی، خط سازش، 1/57 ـ 58.</ref>. امام‌خمینی نیز به دلیل برائت‌نجستن نهضت آزادی از جبهه ملی، از آنان انتقاد کرد و دلیلِ آن را نداشتن شمّ سیاسی خواند<ref> 14/491 ـ 492.</ref>. اقدامات ناسازگار نهضت آزادی مایه ضعف آن شد؛ اما با وجود کاهش فعالیت، همچنان در امور مختلف اظهار نظر می‌کرد<ref> شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب، 515؛ یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، 1/430.</ref>.


پس از پایان کار دوره نخست مجلس شورای اسلامی و شرکت‌نکردن نهضت آزادی در رقابت‌های دوره دوم مجلس به دلیل برآورد آنان از فضای کشور، اعضای این حزب صرفاً به ارائه دیدگاه‌ها و انتقادها به شرایط کشور بسنده کردند؛ از همین‌رو بازرگان در سال 1364 «جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت» را با حضور برخی اعضای نهضت آزادی و گروه‌های سیاسی دیگر تشکیل داد تا نقش یک گروه منتقد قانونی را بر عهده بگیرد<ref> یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، 1/339 ـ 340.</ref>. مواضع انتقادی نهضت آزادی در آن مقطع<ref> صدور بیانیه در مخالفت با ادامه جنگ پس از آزادسازی خرمشهر و تداوم انتقاد از ولایت فقیه.</ref>، همچنین نامه سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، وزیر کشور وقت، در بهمن 1366 به امام‌خمینی، مبنی بر اینکه نهضت آزادی به دلیل تلاش برای تشویش اذهان و تضعیف و مخالفت با نظام، فاقد صلاحیت برای هر گونه فعالیت ازجمله امور دولتی است<ref>امام‌خمینی، 20/479 ـ 480.</ref>، موجب شد ایشان ضمن تأیید نظر وزیر کشور، پرونده قطور نهضت آزادی و نیز عملکرد آن ‌در دولت موقت را شاهد آن بشمارد که این سازمان طرفدار جدی وابستگی ایران به امریکا است و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذاری نکرده است و این از اشتباهات آنان است که امریکا را بهتر از شوروی ملحد می‌دانند. ایشان در این پاسخ با اشاره با انحرافات آنان، پیامد استمرار دولت موقت را گرفتارشدن ملت ایران در چنگال امریکا و مستشاران آن و سیلی‌خوردن اسلام از امریکا دانست و نهضت آزادی را فاقد صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی شمرد و ضرر آنان را به این دلیل که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان را منحرف خواهند کرد و با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث و تأویل‌های جاهلانه ممکن است موجب فساد عظیم شوند، از ضرر گروه‌های منحرف دیگر حتی منافقین، یعنی سازمان مجاهدین خلق که آنان را « فرزندان عزیز مهندس بازرگان» خواند، بیشتر و بالاتر دانست. ایشان همچنین خاطرنشان ساخت که نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند و از این‌رو، گفتارها و نوشتارهایی که منتشر کرده‌اند مستلزم آن است که دستورهای امیرالمؤمنین علی(ع)  در گماردن والیان و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی برخلاف احکام اولیه و ثانویه اسلام است، بر خلاف اسلام دانسته و آن حضرت را تخطئه کنند بلکه مرتد بدانند! یا آنکه همه این امور را از وحی الهی بدانند که آن نیز بر خلاف ضرورت اسلام است. ایشان در پایان تأکید کرد چون نهضت آزادی و افراد آن موجب گمراهی بسیاری از افراد ناآگاه می‌شوند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند<ref> 20/481 ـ 482.</ref>{{ببینید|دستخط امام‌خمینی}}
پس از پایان کار دوره نخست مجلس شورای اسلامی و شرکت‌نکردن نهضت آزادی در رقابت‌های دوره دوم مجلس به دلیل برآورد آنان از فضای کشور، اعضای این حزب صرفاً به ارائه دیدگاه‌ها و انتقادها به شرایط کشور بسنده کردند؛ از همین‌رو بازرگان در سال 1364 «جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت» را با حضور برخی اعضای نهضت آزادی و گروه‌های سیاسی دیگر تشکیل داد تا نقش یک گروه منتقد قانونی را بر عهده بگیرد<ref> یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، 1/339 ـ 340.</ref>. مواضع انتقادی نهضت آزادی در آن مقطع<ref> صدور بیانیه در مخالفت با ادامه جنگ پس از آزادسازی خرمشهر و تداوم انتقاد از ولایت فقیه.</ref>، همچنین نامه سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، وزیر کشور وقت، در بهمن 1366 به امام‌خمینی، مبنی بر اینکه نهضت آزادی به دلیل تلاش برای تشویش اذهان و تضعیف و مخالفت با نظام، فاقد صلاحیت برای هر گونه فعالیت ازجمله امور دولتی است<ref>امام‌خمینی، 20/479 ـ 480.</ref>، موجب شد ایشان ضمن تأیید نظر وزیر کشور، پرونده قطور نهضت آزادی و نیز عملکرد آن ‌در دولت موقت را شاهد آن بشمارد که این سازمان طرفدار جدی وابستگی ایران به امریکا است و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذاری نکرده است و این از اشتباهات آنان است که امریکا را بهتر از شوروی ملحد می‌دانند. ایشان در این پاسخ با اشاره با انحرافات آنان، پیامد استمرار دولت موقت را گرفتارشدن ملت ایران در چنگال امریکا و مستشاران آن و سیلی‌خوردن اسلام از امریکا دانست و نهضت آزادی را فاقد صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی شمرد و ضرر آنان را به این دلیل که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان را منحرف خواهند کرد و با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث و تأویل‌های جاهلانه ممکن است موجب فساد عظیم شوند، از ضرر گروه‌های منحرف دیگر حتی منافقین، یعنی سازمان مجاهدین خلق که آنان را « فرزندان عزیز مهندس بازرگان» خواند، بیشتر و بالاتر دانست. ایشان همچنین خاطرنشان ساخت که نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند و از این‌رو، گفتارها و نوشتارهایی که منتشر کرده‌اند مستلزم آن است که دستورهای امیرالمؤمنین علی(ع)  در گماردن والیان و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی برخلاف احکام اولیه و ثانویه اسلام است، بر خلاف اسلام دانسته و آن حضرت را تخطئه کنند بلکه مرتد بدانند! یا آنکه همه این امور را از وحی الهی بدانند که آن نیز بر خلاف ضرورت اسلام است. ایشان در پایان تأکید کرد چون نهضت آزادی و افراد آن موجب گمراهی بسیاری از افراد ناآگاه می‌شوند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند<ref> 20/481 ـ 482.</ref>{{ببینید|دستخط امام‌خمینی}}
۵۷۲

ویرایش