|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''مک فارلین''' ماجرا، سفر پنهانی و غیر قانونی مشاور امنیت ملی رئیسجمهور امریکا به ایران، ۱۳۶۵.
| | المکاسب المحرمه، کتابی در فقه استدلالی درباره درآمدهای حرام از امامخمینی؛ عربی. |
| ==گزارش اجمالی==
| | یکی از مهمترین کتابهای فقه استدلالی در حوزههای علمیه شیعی از نیمه دوم قرن سیزده قمری تاکنون، کتاب المکاسب شیخمرتضی انصاری (۱۲۱۴ ـ ۱۲۸۱ق) است. این کتاب که مباحث مکاسب محرمه، بیع و خیارات را دربردارد، با ارائه طرحی نو در فقه استدلالی، توانستهاست با عنوان کتاب درسی سطوح عالی حوزه، مورد پذیرش و اقبال عمومی قرار گیرد (عابدی، ۵۶). از زمان تألیف کتاب المکاسب، شاگردان شیخ انصاری با نوشتن حاشیه بر آن، به تحلیل، تفسیر و نقد آرای وی پرداختهاند؛ از اینرو کتابهای پرشمار و باارزشی در این موضوع پدید آمدهاست که از آن جمله میتوان به حاشیه مکاسب سیدمحمدتقی شیرازی، حاشیه مکاسب سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی و حاشیه مکاسب محمدحسین اصفهانی اشاره کرد (همان). افزون بر این، برخی فقها با تدریس این مبحث، به نگارش و تألیف کتابهایی در این موضوع پرداختهاند؛ برخی به قلم خودشان و برخی نیز در قالب تقریرات. |
| در خرداد ۱۳۶۵ جیمز مک فارلین مشاور امنیت ملی [[رونالد ریگان]] به صورت محرمانه و با یک هواپیمای حامل سلاح به [[تهران]] آمد که پس از افشای آن، در ایران به ماجرای «مک فارلین» و در [[امریکا]] به «ایران گیت» و «ایران کنترا» مشهور شد.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۰.</ref> مقامات ایرانی آن را اقدامی از سوی امریکا برای جلب رضایت [[جمهوری اسلامی ایران]] خواندند و امریکاییان آن را اقدامی در جهت مذاکره برای خاتمه جنگ [[ایران]] و [[عراق]] و همکاری در آزادسازی گروگانهای امریکایی در [[لبنان]] و اهداف دیگر اعلام کردند. این ماجرا رسوایی بزرگ دولت امریکا در دوران ریاستجمهوری رونالد ریگان لقب گرفت و منتقدان سیاستهای او این ماجرا را مستمسک خود برای حمله به دولت وی قرار دادند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۲۲۸ ـ ۲۲۹.</ref>
| | امامخمینی پس از آنکه در سال ۱۳۷۷ق/ ۱۳۳۷ش در قم از تدریس و همزمان تألیف کتاب الطهاره فراغت یافت، تدریس مباحث مکاسب و بیع در فقه را آغاز کرد. کتاب المکاسب المحرمه دستاورد تدریس ایشان در حوزه علمیه قم است که همزمان به نگارش مباحث تدریسشده اقدام کردهاست. اما با آغاز مبارزات امامخمینی و دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه و سپس به نجف اشرف، ادامه مباحث بیع و خیارات در حوزه علمیه نجف به پایان رسیدهاست (← مقاله تدریس امامخمینی). |
| ==چگونگی شکلگیری==
| | سیر مباحث المکاسب المحرمه که در دو جلد تنظیم شده، بر اساس ترتیب مباحث بخش مکاسب محرمه شیخ انصاری به نگارش درآمده است. ایشان هرچند تقسیمبندی وی در تقسیم کتاب به پنج قسم و ذکر مسائلی در خاتمه را رعایت کرده، متعرض روایت معروف تحف العقول و دیگر روایاتی که شیخ انصاری ذکر کرده، نشده، در نوع چهارم (کسب با انجام اعمال محرمه) از ۲۶ موردی که شیخ انصاری مطرح و بحث کردهاست، مسائل تصویر، غنا، غیبت، قمار، کذب، کمک به ظالم و ولایت جائر را به تفصیل بررسی کرده، به دیگر مباحث نپرداختهاست. |
| ارتش عراق به فرماندهی [[صدام حسین]] در پایان شهریور ۱۳۵۹ به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد و بخشهای زیادی از خاک کشور را تصرف کرد. مسئولان ایرانی با بازسازی [[نیروهای مسلح]] و کمک نیروهای مردمی بخش عمدهای از خاک کشور را آزاد کردند و در مواضعی نیز وارد خاک عراق شدند. کشورهای غربی و [[اتحاد جماهیر شوروی]] در راستای حمایت از عراق نیروی زمینی و هوایی عراق را با سلاحهای مدرن تجهیز کردند. سلاحهای ایران که عمدتاً قدیمی بودند، در برابر سلاحهای جدید عراق کارآیی لازم را نداشتند؛ بنابراین ایران ناگزیر بود از دلالان بینالمللی و بازار سیاه قطعات هواپیما و سلاحهای مورد نیاز خود مانند موشک تاو، هاک و هاپون را فراهم کند. از سوی دیگر، سلاح مدرن و بهروز و مورد نیاز نیروهای مسلح ایران در اختیار غربیها بود.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۷ ـ ۹؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۹ ـ ۳۵.</ref> از سال ۱۳۶۲ تا اواخر سال ۱۳۶۴ دلالهای جهانیِ اسلحه ازجمله دلال ایرانی اسلحه، منوچهر قربانیفر برای ایران اسلحه فراهم میکردند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۶۷ ـ ۷۶.</ref>
| | در جلد اول، کسب حرام تعریف و اقسام آن بیان شدهاست. مباحث مربوط به این بخش در پنج قسم آمدهاست: ۱. کسب با اعیان نجس؛ ۲. کسب با چیزهایی که معامله با آنها تنها به صورت حرام ممکن است. در این قسم، اشیا به چند نوع تقسیم شدهاند: نوع اول، اشیائی که بهرهبردن از آنها تنها در کار حرام ممکن است؛ مانند بت، آلات قمار و لهو (۱/۱۶۱ ـ ۱۷۳). نوع دوم اشیائی که انتفاع حلال و انتفاع حرام از آنها امکانپذیر است؛ مانند جاریه مُغنیه. نوع سوم، مواردی است که امکان استفاده حرام از آنها وجود دارد؛ مثل فروش سلاح به دشمنان اسلام (۱/۱۷۴ ـ ۲۳۴)؛ ۳. کسب با چیزهایی که به دلیل پستی و یا ناچیزبودن، منفعت چشمگیر عقلایی ندارند؛ مانند حشرات موذی (۱/۲۳۷ ـ ۲۴۸)؛ ۴. کسب با اشیائی که حرمت نفسی دارند. در این قسم، مسائلی همچون حرمت تصویر، حرمت غنا ـ بهویژه با توجه به رساله روضة الغناء محمدرضا اصفهانی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۲۲) ـ و حرمت غیبت بحث شدهاست (۱/۲۵۱ ـ ۴۸۴). در بحث غیبت، تنبیهاتی شامل چهار امر آمدهاست که در آن به تعریف غیبت، استثنائات غیبت، حرمت گوشدادن به غیبت و کفاره غیبت پرداخته شدهاست. |
| | | جلد دوم، در ادامه قسم چهارم، به کسبهای حرام و قسم پنجم به بحث درآمدهای حرام از طریق قمار، دروغ، کمک به ظالم، پذیرش مناصب حکومتی و حکومت جور پرداختهاست؛ ۵. کسب با چیزهایی که انجامش بر انسان واجب است (۲/۷ ـ ۳۳۱). در «خاتمه» دو مسئله هدایا و جوایز سلطان جائر و کارگزاران او و حکم مالیاتها و عوارض حاکم جائر بحث و بررسیشدهاست (۲/۳۳۵ ـ ۴۳۲). |
| {{ببینید|جنگ تحمیلی}}
| | برخی مباحث کتاب، مانند غنا، غیبت، دروغ، قمار و ولایت جائر، به گونهای طرح شدهاند که در حکم رساله مستقلی هستند. شیوه تحلیل و استدلال و بررسی و نقد آرا و مقارنه و تطبیقِ آمیخته با انصاف علمی، از ویژگیهای کلی کتاب است که افقهای جدیدی پیشروی مخاطبان میگشاید؛ تا آنجاکه یکی از متنهای قابل استفاده برای استادان در درسهای خارج فقه به شمار میآید (متین، ۳۰۰). طرح مباحث از دو زاویه فردی و اجتماعی، مزیتی دیگر در این تألیف است (احمدی فقیه، ۳۳)؛ برای نمونه کتاب در مبحث فروش سلاح به کافران، از مرز عناوین جنگ و صلح فراتر رفته، مقتضیات زمان و مصالح مسلمانان را نیز در نظر گرفتهاست. امامخمینی این مسئله را از امور سیاسی تابع مسائل متغیر روز میداند که حتی در مواقعی اقتضا دارد سلاح به رایگان در اختیار کفار قرار گیرد (۱/۲۲۷). مبانی و قواعدی که در کتاب بهکار رفته، بر پایه سنت، سیره عقلا و فتاوای فقهاست که در این میان، مؤلف به سیره عقلا توجه خاصی دارد (گرامی). |
| | | برخی دیگر از ویژگیها و امتیازات این کتاب چنین است: ۱. بحثهای رجالی پرشماری در کتاب آمدهاست (← ۱/۶۸ و ۴۰۲)، در حالیکه در مکاسب شیخ انصاری مباحث رجالی نیامده است؛ ۲. امامخمینی به اختلافات نسخههای روایات؛ خصوصاً آنچه در اختلاف فتوا دخیل است توجه کامل کردهاست (← ۱/۷۶، ۹۹ و ۳۹۳)؛ ۳. در بحث استحقاق عذاب برای کفار و غیر شیعیان، معتقد است؛ اولاً نباید میان استحقاق عذاب و فعلیت آن خلط کرد؛ ثانیاً اکثر قریب به اتفاق آنان جاهل قاصرند نه جاهل مقصر (۱/۱۹۹ ـ ۲۰۰)؛ ۴. به مسائل سیاسی و تفکیک روایاتی که احکام سیاسی را بیان میکنند، توجه شایانی دارد (← ۱/۴۲۵)؛ ۵. از طولانیکردن مباحث واضح و غیر ضروری پرهیز کردهاست (← ۱/۳۸۰). |
| پس از گروگانگیری چند امریکایی در لبنان، تهیه سلاح با آزادی گروگانهای امریکایی پیوند خورد. امریکاییها فروش هر گونه سلاح به ایران را منوط به استفاده این کشور از نفوذ خود برای آزادی گروگانها کردند و برای نشاندادن حسن نیت خود، در فوریه و مه ۱۹۸۶م اولین و دومین محموله سلاحهای امریکایی به ایران فرستاده شد و به دنبال آن یکی از گروگانهای امریکایی به نام «بنیامین ویر» با واسطهگری ایران آزاد شد. پس از آن، امریکاییها علاقه بیشتری به موضوع نشان دادند<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۷۵ ـ ۷۷؛ رشید، کیک، کلت و کتاب مقدس، ۸.</ref> و تصور کردند دولتمردان ایران به دلیل نیاز شدید به اسلحه آماده کنارآمدن با آنان هستند؛ از اینرو در ۲۵ مه ۱۹۸۶م/ ۴ خرداد ۱۳۶۵ یک هیئت امریکایی متشکل از «مک فارلین» مشاور سابق امنیت ملی رئیسجمهور امریکا، «الیور نورث» عضو شورای امنیت ملی، «جرج کیو» مأمور سابق سیا در تهران، «هوارد تیچر» از کارکنان شورای امنیت ملی و «آمیرام نیر»، مأمور امنیتی [[اسرائیل]] پنهانی و با گذرنامههای جعلی و نامهای مستعار به ظاهر برای انجام معاملات اسلحه وارد ایران شدند. هواپیمای آنان حامل سلاحهای پیچیدهای بود که ایران به آن نیاز شدیدی داشت؛ ولی اسناد و مدارک گویای این است که مهمترین هدفِ سفر مک فارلین به تهران، تجدید روابط سیاسی با ایران بودهاست.<ref>هاشمی رفسنجانی، اطلاعات.</ref>
| | امامخمینی نخست مطالب را به صورت شفاهی در حوزه درس فقهی خود بیان کرده و در طول مدت تدریس پس از پایان هر درس، به نگارش مطالب آن پرداختهاست (گرامی). نگارش کتاب در هشتم جمادیالاولی ۱۳۸۰ق/ هفتم آبان ۱۳۳۹ش پایان یافتهاست (۲/۴۳۲). |
| | | افزون بر نگارش امامخمینی، تقریرهای پرشماری از این درس وجود دارد که به قلم حسین تقوی اشتهاردی، محمد یزدی، محمدعلی گرامی، محمد مؤمن و... نوشته شدهاست. این کتاب را نخستین بار مجتبی تهرانی تحقیق کرده و منابع، مآخذ و روایات و اقوال نقلشده کتاب را استخراج کردهاست. اثر مذکور در سال ۱۳۴۱ توسط انتشارات مهر چاپ شدهاست. افزون بر این، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان نیز در همان سال این اثر را منتشر کردهاست. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، بر اساس نسخه خطی و دستنوشت امامخمینی و مقابله آن با نسخه چاپی چاپخانه مهر، به تحقیق این اثر پرداخته، با افزودن تعلیقات و چندین فهرست فنی در سالهای ۱۳۷۳ ـ ۱۳۷۴ آن را در دو جلد (۴۹۴ + ۵۴۳ص) در قطع وزیری به چاپ رساندهاست. سیدمحمد هاشمی مقدمهای بر کتاب نوشتهاست و در آن به زندگینامه علمی امامخمینی پرداخته، پس از معرفی برخی تألیفات ایشان، سبک بحثهای فقهی امامخمینی را با ذکر مثال تشریح کردهاست (۱/۵ ـ ۲۶). ناشر در این چاپ افزون بر استخراج منابع و فهرستهای مختلف، با استفاده از متن کتاب، عناوین مباحث را گسترش دادهاست؛ همچنین اسناد روایاتی که از نظر نویسنده ضعیف بوده، بررسی کردهاست. کتاب با عناوین و فهرست جدید، در پنج قسم و یک خاتمه تنظیم شده و نمونهای از تصویر دستنوشتهای نویسنده که نسخه خطی آن در مؤسسه مذکور موجود است، در چند صفحه افست شدهاست. این کتاب با آخرین تحقیقات در «موسوعة الامامالخمینی» در سال ۱۳۹۲، در دو جلد ۱۳ و ۱۴ به چاپ رسیدهاست. |
| دولت ریگان در پیشبرد اهداف خود در قبال جمهوری اسلامی ایران در سالهای آغازین انقلاب ـ با وجود در پیشگرفتن سیاست خشن ـ ناکام مانده بود؛ بنابراین پس از اعلام نتایج مطالعات شورای امنیت ملی امریکا درباره وضعیت ایران، تصمیم به تجدید نظر در سیاست خود در قبال ایران گرفت. دلایل این بازنگری عبارت بود از: کاهش احتمال شکست ایران در جنگ، استفاده از نفوذ ایران در میان [[حزبالله لبنان]] برای آزادی اتباع خود، هراس از نفوذ شوروی در ایران و استفاده از بحران جانشینی در ایران پس از رحلت [[امامخمینی]].<ref>هاشمی رفسنجانی، اطلاعات.</ref> در مقابل، هدف ایران از برقراری این ارتباط خرید تسلیحات مورد نیاز خود در جنگ بود.<ref>پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۵۵۴.</ref> بر اساس گفتههای دلالان اسلحه انتظار مک فارلین و هیئت همراه آن بود که در مدت اقامت در تهران، با مقامات عالیرتبه ایران ازجمله رئیسجمهور، نخستوزیر و رئیس مجلس مذاکراتی انجام دهند.<ref>هاشمی رفسنجانی، اطلاعات؛ علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۱ ـ ۱۲.</ref>
| |
| | |
| سفر این هیئت پنهانی و غیر قانونی و با نام مستعار و پاسپورت جعلی ایرلندی با یک هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ با نام کشور ایرلند بود و پیامی ویژه از طرف ریگان و هدایایی شامل سه قبضه کلت برای سران سه قوه و یک کیک به شکل کلید بود و امریکاییها انتظار داشتند این کیک در ضیافتی با مقامات ایران خورده شود تا نماد گشودهشدن قفل روابط دو کشور ایران و امریکا باشد <ref>رشید، کیک، کلت و کتاب مقدس، ۸؛ علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۰.</ref> پس از اطلاع از هویت مسافران و اهداف آنان، با عدم موافقت امامخمینی و سران قوا هیچکدام از مسئولان عالیرتبه نظام به دیدار مک فارلین و هیئت همراه نرفتند.<ref>هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، ۱۳؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۱۶؛ ادامه مقاله.</ref> مذاکره با مک فارلین را فریدون وردینژاد از مسئولان حفاظت و اطلاعات [[سپاه]]، محسن کنگرلو مشاور نخستوزیر و یکی از نمایندگان مجلس بر عهده داشتند.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۱؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۲۴ ـ ۱۴۱.</ref> محتوای مذاکرات از تأمین سلاح و آزادی گروگانها در لبنان فراتر نرفت؛ هرچند توقع هیئت امریکایی بیش از این بود.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۲۴ ـ ۱۴۱.</ref>
| |
| | |
| هیئت امریکایی پس از چهار روز معطلی و بدون آنکه معاملهای صورت پذیرد، پس از دریافت گذرنامههای خود و تخلیه قطعات یدکی داخل هواپیما در هفتم خرداد ۱۳۶۵ ایران را ترک کردند؛<ref>هاشمی رفسنجانی، کیهان هوایی، ۷؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۱۷.</ref> البته پس از بازگشت مک فارلین ارتباطات قطع نشد<ref>هاشمی رفسنجانی، کیهان هوایی، ۷.</ref> و امریکاییها در اندیشه کانال دیگری برای ارتباط برآمدند و با علی هاشمی (برادرزاده اکبر هاشمی رفسنجانی) که برای درمان چشم خود با همسرش در [[لندن]] بود تماس گرفته یک [[انجیل]] اهدایی با دستخط و امضای ریگان از طریق او و آلبرت حکیم (فردی ایرانی و مرتبط با امریکاییها) برای مقامات ایران فرستادند تا مذاکراتی آشتیجویانه را آغاز کنند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۵۵ و ۲۲۱ ـ ۲۲۲.</ref> فرستادن سلاح از سوی امریکا به ایران و تلاش ایران برای آزادی گروگانها تا زمان افشای ماجرا ادامه یافت.
| |
| ==علنیشدن ماجرا==
| |
| پس از آزادی یکی از گروگانهای امریکایی در لبنان، در برخی از دانشگاهها در آبان ۱۳۶۵ تشکل دفتر تحکیم وحدت اعلامیههایی منتشر کرد و با اشاره به موضوع مک فارلین به وجود جریانهای سازشکار و متمایل به غرب در فضای کشور هشدار داد.<ref>کیهان، روزنامه، ۸/۸/۱۳۶۵.</ref> در روزنامههای محلی شهر بعلبک لبنان نیز به این اعلامیهها و ارتباطات اشاره شد تا اینکه «حسن صبرا» ناشر مجله الشراع بیروت از طرفداران سوریه و انقلاب اسلامی در مقالهای در ۳ نوامبر ۱۹۸۶م برابر با ۱۲ آبان ۱۳۶۵ش فاش کرد مشاور امنیت ملی امریکا در رأس هیئتی به تهران مسافرت کرده و با بعضی مقامات ایران در زمینه مبادله اسلحه مذاکره کردهاست.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۶۹؛ علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۷.</ref> برخی بر آناند که محافل نزدیک به سیدمهدی هاشمی، از روحانیان نزدیک به [[حسینعلی منتظری]] قائممقام رهبری، برای انحراف افکار عمومی از اتهامات متعددی که به وی وارد شده بود، این گزارش مخلوط از واقعیات و دروغ را در اختیار الشراع قرار دادند.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۷.</ref> واقعیت این بود که سفر مک فارلین به ایران در خرداد ۱۳۶۵ صورت گرفت؛ اما عوامل سیدمهدی هاشمی برای اینکه ادعای ارتباط این سفر با دستگیری وی در ۲۹/۷/۱۳۶۵ را به واقعیت نزدیک کنند، از سفری که بیش از پنج ماه پیش صورت گرفته بود به عنوان سفر ماه گذشته یاد کردند. در منبع افشای این ماجرا احتمالات دیگری نیز مطرح شدهاست. در پی چاپ این مطلب، مک فارلین دیدار خود از تهران را بهشدت تکذیب کرد <ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۸؛ انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۵۷۲؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۵ ـ ۱۷۷.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|سیدمهدی هاشمی}}
| |
| | |
| امامخمینی با مشاهده قصد سوء استفاده عناصر مشکوک به همکاری با [[رژیم اسرائیل]]، فرمان داد آن را افشا کنند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۶؛ انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۵۸۴؛ علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۸.</ref> [[هاشمی رفسنجانی]] رئیس [[مجلس شورای اسلامی]]، در مراسم ۱۳ آبان ۱۳۶۵ در تشریح سفر مک فارلین یادآور شد وی با گذرنامه ایرلندی و با نام مستعار «شون دولین» به اتفاق چند نفر دیگر به تهران آمد؛ ولی هیچیک از مقامهای ارشد دولت [[جمهوری اسلامی ایران]] با آنان دیدار نکردند و افزود ایران همان گونه که در حل بحران هواپیمای TWA (که در خرداد ۱۳۶۴ در مسیر آتن ـ رم به دست لبنانیها ربوده شد) کمک کرد،<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۵۱ ـ ۵۲ و ۱۶۹ ـ ۱۷۱.</ref> حاضر است در عملی انساندوستانه برای آزادی گروگانهای امریکایی به شرط حسن نیت امریکا و توجه به خواستههای ملت مظلوم لبنان کمک کند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۵۸۷.</ref>
| |
| | |
| هاشمی رفسنجانی در [[نماز جمعه]] ۱۶ آبان ۱۳۶۵ نیز با اشاره به شگردهای تبلیغاتی این ماجرا ازجمله بحث فرستادن سلاح از [[اسرائیل]] به ایران جنگ اصلی ایران را با رژیم اسرائیل دانست و یادآور شد بخشی از سلاحهای پیشرفته مورد نیاز ایران منحصراً در دست امریکاست و ایران آن را تاکنون از بازار سیاه تهیه کردهاست؛ اما ایران هرچند هواپیماهایش زمینگیر شود، از اسرائیل سلاح خریداری نخواهدکرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، کیهان، ۱۸؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۱.</ref> وی در جای دیگر یادآور شد با وجود تبلیغات غربیها مبنی بر اینکه ایران از اسرائیل سلاح خرید میکند، دنیا به نادرستی این تبلیغات پی بردهاست و ایران حتی یک بار که جریانی اسرائیلی در فرستادن سلاح دست داشت جلوی تخلیه سلاح را گرفت.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۲۵؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۷۹.</ref> امریکاییها نیز این گزارش را تأیید کردهاند.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> [[سیدعلی خامنهای]]، رئیسجمهور نیز پس از سخنرانی در [[مجمع عمومی سازمان ملل]] در مصاحبهای (اوایل مهر ۱۳۶۶) با خبرنگار شبکه تلویزیونی ای. بی. سی امریکا یادآور شد گزارش امریکاییها از ماجرای مک فارلین و معاملات تسلیحاتی با ایرانیها بسیار تفاوت دارد. خرید سلاح در قبال آزادی گروگانها نبود، بلکه با پرداخت پول بود و طرف معامله نیز دلالان بینالمللی بودند؛ اما فروشندگان این سلاحها از ایران درخواست کردند از نفوذ خود برای آزادیسازی گروگانها استفاده کند و ایران که هیچ اشکالی در کمک به آزادی گروگانها نمیدید، موافقت کرد.<ref>ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی بر جمهوری اسلامی ایران، ۲۰۹.</ref>
| |
| ==واکنشهای داخلی==
| |
| افشای ماجرای مک فارلین در داخل ایران واکنشها و تفسیرهای مختلفی را در پی داشت. عوامل سیدمهدی هاشمی با انتشار شبنامهای نظام اسلامی را متهم به سازش با امریکا کردند. تشکلهایی مانند [[دفتر تحکیم وحدت]] نیز با ادبیاتی مشابه دراینباره هشدار دادند.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۳۶.</ref> عباس دوزدوزانی نماینده مردم تهران در [[مجلس شورای اسلامی]] در نطق پیش از دستور جلسه علنی ۱۳ آبان ۱۳۶۵ مجلس شورای اسلامی، نابودی صدام حسین به دست ملت عراق و با کمک مسلمانان انقلابی را مطلوب ایران خواند و زد و بندهای سیاسی را به دور از شأن انقلاب اسلامی دانست و تقارن موضوعاتی مانند آزادی غیرمنتظره گروگانهای امریکایی در لبنان و همزمانی آن با برخی سفرها و مذاکرهها را سبب نگرانی دوستداران انقلاب اسلامی شمرد.<ref>دوزدوزانی، روزنامه کیهان، ۲؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۲؛ انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۵۹۳.</ref> [[سیدمحمد موسوی خوئینیها]] دادستان وقت کل انقلاب اسلامی نیز در همین روز در جمع گروهی از [[دانشجویان پیرو خط امام]] به مناسبت سالروز [[تسخیر لانه جاسوسی]] با اشاره به شیوههای نفوذ [[شیطان]] در انسان و نیز شیطان بزرگ امریکا در انقلابها، مقابله با امریکا را جوهره انقلاب اسلامی خواند و یادآور شد سازش با امریکا به معنای نابودی انقلاب و پیام ۱۳ آبان را مبارزه با نیروهای گرفتار در شعاع وسوسههای رابطه با امریکا و نقطه کور ورود شیطان بزرگ به کشور خواند.<ref>خوئینیها، روزنامه کیهان، ۱۸؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۲ ـ ۱۷۳؛ انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۵۹۳ ـ ۵۹۵.</ref>
| |
| | |
| در ۲۱/۸/۱۳۶۵ سعید رجایی خراسانی، نماینده جمهوری اسلامی ایران در [[سازمان ملل]] در مصاحبهای مطبوعاتی در مقر این سازمان گسترش همکاری روسیه و اروپا با ایران و احتمال پیروزی قریبالوقوع ایران در جنگ با عراق را دلیل علاقه دولت امریکا برای رابطه با ایران اعلام کرد و افزود افشای این جریان شرایط سختی برای امریکا فراهم کردهاست. امریکا نیز برای کاهش فشار افکار عمومی، فرستادن سلاح از سوی اسرائیل به ایران را مطرح کرد تا بخشی از این فشار را به سوی ایران برگرداند. رجایی این اتهام را بیاساس خواند و تأکید کرد بخش عمده اختلاف جمهوری اسلامی ایران با امریکا ناشی از حمایت امریکا از رژیم غاصب قدس است.<ref>رجایی خراسانی، روزنامه کیهان، ۲۰؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۴.</ref> این مصاحبه بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۷۴۳؛ ادامه مقاله.</ref> | |
| | |
| در ۲۵ آبان هشت تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی جلالالدین فارسی، سیداحمد حسینی سیرجانی، حسین موسویان، کمالالدین نیکروش، مرتضی فهیم کرمانی، سیدمحمد خامنهای، حسنعلی نجفی و ابراهیم اسرافیلیان، با توجه به جنجال و تبلیغات صورتگرفته در خصوص ارتباط ایران با دولت امریکا با طرح سؤالی از [[علیاکبر ولایتی]] وزیر امور خارجه وقت، خواستار توضیح درباره این ماجرا و نقش برخی از افرادِ خارج از وزارت امور خارجه در این ارتباط و چگونگی سفر هیئت امریکایی به ایران شدند.<ref>رسالت، روزنامه، ۲۹/۸/۱۳۶۵؛ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۳و ۲۰۱.</ref> این موضوع واکنش شدید امامخمینی را در پی داشت.<ref>ادامه مقاله.</ref> واکنشهای داخلی با مدیریت امامخمینی، به جای تنش، موجب افزایش وحدت ملی شد؛ زیرا مردم و نخبگان به امامخمینی اعتماد داشتند و ایشان را منزه از هر گونه بند و بست و اقدامی خلاف منافع اسلام و کشور میدانستند.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۱۸؛ ادامه مقاله.</ref>
| |
| ==واکنشهای خارجی==
| |
| پس از مواضع و سخنان هاشمی رفسنجانی، مقامات کاخ سفید ازجمله اسپیکز، سخنگوی کاخ سفید و دونالد ریگان رئیس ستاد کاخ سفید، نخست موضوع فروش اسلحه به ایران را انکار کردند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۲.</ref> دولت امریکا نیز چند روزی را با تاییدنکردن خبرهای منتشرشده و با تأکید بر بیطرفی امریکا در جنگ پشت سر گذاشت؛ اما سرانجام ریگان رئیسجمهور امریکا در شب ۱۳ نوامبر ۱۹۸۶م/ ۲۲ آبان ۱۳۶۵ طی نطقی از رادیو و تلویزیون درباره ارتباط با ایران، [[فروش اسلحه]] به کشور، گروگانهای امریکایی در لبنان، اهمیت راهبردی ایران و [[جنگ ایران و عراق]] سخن گفت و از اعزام هیئتی به ریاست مک فارلین دفاع کرد. او در ۱۹ نوامبر برابر با ۲۸ آبان نیز در مصاحبهای مطبوعاتی مسئولیت کامل این ماجرا را بر عهده گرفت و در دفاع از آن هدف خود را از این اقدام تجدید روابط با ایران و جانشینکردن رابطهای بهتر به جای روابط خصمانه، خاتمه جنگ ایران و عراق، خاتمهدادن به تروریسم و آزادی گروگانهای امریکایی در لبنان شمرد.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۴ ـ ۱۷۵.</ref>
| |
| | |
| سرهنگ جان مارلین پویندگستر، مشاور امنیت ملیِ ریگان در مصاحبه با شبکه «ان. بی. سی»، کنفرانس مطبوعاتی روز چهارشنبه ۲۱/۸/۱۳۶۵ رجایی خراسانی را در سازمان ملل عامل عمده تصمیم ریگان برای علنیساختن برنامه مذاکرات خود با ایران دانست. وی دلیل سکوت دولت ریگان درباره ایجاد رابطه با ایران را به دلیل در معرض خطر بودن ادامه تماسها با ایران و نیز آزادی گروگانها اعلام کرد.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۵.</ref>
| |
| | |
| در امریکا افکار عمومی و رسانهها، دولت را هم به دلیل رسوایی اخیر و هم به دلیل عدم توانایی در آزادی گروگانها بهشدت تحت فشار قرار دادند تا جایی که چند تن از مسئولان عالیرتبه امریکا مجبور به استعفا شدند. مک فارلین نیز خودکشی کرد، ولی نجات یافت و افشای این موضوع موجب شد تا امریکا فشارهای خود بر ضد ایران را تشدید و از عراق حمایت بیشتری کند.<ref>اردستانی، رویارویی استراتژیهای جنگ ایران و عراق، ۱۴۳ ـ ۱۴۵.</ref> اقدامات ریگان در ارتباط با ایران مورد انتقاد مقامات امریکایی قرار گرفت. رهبران سیاسی هر دو حزب بزرگ امریکا از کنگره خواستار تحقیق درباره معامله دولت ریگان با ایران در مورد فروش اسلحه در ازای آزادی گروگانهای امریکایی در لبنان شدند.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۶۲ ـ ۶۶۳.</ref> سناتورهای دموکرات طرح استیضاح رئیسجمهور را مطرح کردند و با اینکه ریگان استیضاح نشد، رئیس سازمان سیا و برخی دیگر از مقامات امنیتی امریکا مجبور به استعفا شدند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۲۲۸.</ref> دولت ایرلند در استفاده مقامات امریکایی از گذرنامههای جعلی ایرلندی بهشدت به کاخ سفید اعتراض و خواهان توضیح شد.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۰۷؛ کیهان، روزنامه، ۱۵/۸/۱۳۶۵، ۲۰.</ref>
| |
| | |
| رونالد ریگان در بهمن ۱۳۶۵ در سخنرانی خود تصریح کرد ماجرای مک فارلین بزرگترین شکست دوران ریاست جمهوری وی بوده و مسئولیت کامل آن را بر عهده میگیرد.<ref>طیرانی، روزشمار روابط ایران و امریکا، ۳۳۴.</ref> چند روز پس از این اعتراف، کمیسیون «تاور» یعنی کمیسیونی که ریگان برای تحقیق در ماجرای مک فارلین معین کرد و مأمور رسیدگی به این بحران بود، ماجرای مک فارلین را اشتباه مسلم امریکاییها خواند.<ref>طیرانی، روزشمار روابط ایران و امریکا، ۳۳۴.</ref> این رسوایی نه تنها اعتبار و محبوبیت دولت ریگان را کاهش داد، بلکه سیاستهای بعدی امریکا در قبال کشورهای جهان سوم و توانایی این کشور در هدایت سیاست خارجی را با تردید مواجه ساخت و هنگامی که مشخص شد سود حاصل از فروش سلاح به ایران در اختیار شورشیان مخالف دولت نیکاراگوئه قرار گرفته، ابعاد این رسوایی افزایش بیشتری یافت.<ref>ستوده، تحولات نظام بینالملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۹.</ref>
| |
| | |
| رسانههای امریکایی رسوایی مک فارلین را برای دولت ریگان با رسوایی «واتر گیت» در دوران ریچارد نیکسون مقایسه کردند و از اینرو آن را «ایران گیت» نامیدند.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۷۶.</ref> از سوی دیگر، به دلیل اینکه دولت ریگان بخشی از سود حاصل از فرستادن سلاح به ایران را برای تأمین هزینههای شورشیان مخالف دولت ساندنیست نیکاراگوئه موسوم به «کنتراها = مخالفان» اختصاص داده بود، این قضیه به «ایران کنترا» نیز شهرت یافت.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۱۶۰.</ref>
| |
| | |
| افشای سفر محرمانه هیئت امریکایی به ایران بازتاب گستردهای نیز در رسانههای جهان داشت. شبکه سی.بی.اس امریکا گزارشهای متعددی از این ماجرا پخش کرد؛ ازجمله یادآور شد شواهد موجود از نوعی معامله میان ایران و امریکا حکایت میکند؛ ولی امکان دارد مأموریت مک فارلین بیشتر به منظور بهبود روابط درازمدت با ایران بودهاست نه یک راه حل موقت جهت آزادی گروگانها<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۰۹.</ref> شبکه ان. بی. سی امریکا ضمن پخش گزارش سخنان هاشمی رفسنجانی یادآور شد مأموریت هیئت امریکایی به ایران، طرح پویندگستر مشاور امنیت ملی ریگان بوده که مسئله مذاکرات با ایران جهت آزادی گروگانها را بسیار محرمانه نگه داشتهاست. دیگر شبکههای رادیو و تلویزیونی امریکا در گزارش خود از این ماجرا ضمن یادآوری گروگانهای امریکایی در ایران و سیاست ضد امریکایی جمهوری اسلامی، از ارتباط امریکا و ایران و کمک ایران در آزادی گروگانهای امریکایی در لبنان اظهار تعجب و حیرت کردند.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۰۹ ـ ۶۱۰؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳۱/۱۵.</ref> رادیو لندن نیز به نقل از خبرنگار وال استریت ژورنال رفتن سیاستمداران امریکایی با گذرنامه جعلی به ایران را واقعهای شگفت خواند.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۱۰.</ref> رادیو بیبیسی در ۱۴/۸/۱۳۶۵ آن را مایه سرافگندگی دولت امریکا خواند<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۱۰.</ref> و در ۱۷/۸/۱۳۶۵ در تفسیری از این ماجرا یادآور شد امریکا هدفهای بلندپروازانهتری از آزادی گروگانها، برای آینده دارد و آن فراهم کردن زمینه بهبود روابط با ایران پس از «آیتالله خمینی» است.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۶۴؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳۴/۳۸ ـ ۴۰.</ref> رسانههای آلمان غربی نیز اخبار و تفسیرهای بسیاری درباره ماجرای مک فارلین منتشر کردند.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۱۱.</ref> شبکه دوم تلویزیون [[فرانسه]] با اشاره به آزادی یکی از گروگانهای امریکایی و سخنان هاشمی رفسنجانی درباره سفر مک فارلین یادآور شد انقلاب اسلامی ایران هنوز بسیار جاندار و در حال تحرک است.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۱۲؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳۱/۳۶.</ref>
| |
| | |
| نادیدهگرفتن تحریم تسلیحاتی ایران، اعتبار امریکا را نزد متحدانش در هم شکست؛<ref>سلیمی بنی، تاکتیک چماق و شیرینی و دیپلماسی ایالات متحده در ماجرای ایران گیت، ۷۰.</ref> چنانکه افشای این مسئله در میان کشورهای عرب منطقه تأثیر منفی شدیدی بر جای گذاشت. آنان به مواضع دوگانه امریکا در منع دولتها از فروش اسلحه به ایران و اقدام پنهانی خود به فروش سلاح اعتراض کردند و آن را سبب بدبینی به امریکا دانستند.<ref>ایولاکوست، ۲۴؛ انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۷۹.</ref> شاذلی قلیبی دبیرکل اتحادیه عرب در اعلامیهای اتفاقات مربوط به رابطه پنهانی ایران و امریکا را ناقض تعهدات قبلی امریکا در حفظ بیطرفیاش در جنگ ایران و عراق خواند و یادآور شد گزارشهای فرستادن سلاح از امریکا به ایران، جامعه عرب را مضطرب کردهاست.<ref>علیزاده، با چشم باز؛ مک فارلین، ۲۱.</ref> افشای این ماجرا بازتاب گستردهای در رسانههای امارات داشت. روزنامه الخلیج در ۱۴/۸/۱۳۶۵ ضمن درج این خبر با اشاره به سکوت مقامات کاخ سفید و فرار سخنگوی این کاخ از پاسخ به خبرنگاران، یادآور شد به احتمال قوی روابطی محرمانه میان امریکا و ایران وجود داشتهاست و در صورت صحت این گزارشها دامنه توطئههای سیاسی خطرناک امریکا در منطقه آشکار خواهد شد.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۱۱؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳۱/۱۸.</ref> روزنامه الرأی العام کویت نیز تأکید کرد اصل حفظ منافع برای امریکا سبب شده امریکا مواضع اصلی خود را درباره ایران نادیده بگیرد. این روزنامه با اظهار نگرانی از آنچه آن را تحوّل در سیاست امریکا درباره ایران خواند، از امریکا خواست سیاستها و معیارهایی جدید و مناسب با معادلات جاری در منطقه [[خلیج فارس]] و [[خاورمیانه]] بهکار گیرد.<ref>انصاری و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، ۴۴/۶۶۴ ـ ۶۶۵؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۳۴/۶.</ref>
| |
| ==واکنش امامخمینی==
| |
| ماجرای مک فارلین به همان اندازه که برای امریکاییها سبب رسوایی و ذلت بود برای ایرانیان مایه غرور و افتخار بود. امامخمینی طی سخنانی در ۲۹ آبان ۱۳۶۵ این موضوع را برتر از همه پیروزیهای ملت ایران تلقی کرد و یادآور شد خودداری ایرانیان از دیدار با فرستاده رئیسجمهور امریکا مسئله بزرگی است که دنیا را منفجر کرده و رسوایی بزرگی برای رئیسجمهور امریکا است که باید برای آن عزا بگیرد و کاخ سفید مبدل به کاخ سیاه شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۹ ـ ۱۶۰.</ref> ایشان با اشاره به ادعای مک فارلین که گفته بود اگر به شوروی رفته بود رئیسجمهور این کشور سه بار به دیدن وی میآمد بیان کرد، ایران برخلاف شوروی کشوری اسلامی است و همینطور ایران دیگر همانند زمان [[قاجار]] و [[پهلوی]] در برابر کشورهای قدرتمند سر تعظیم فرو نخواهد آورد، بلکه ایران کشوری با ملتی هوشیار و مقتدر است. ایشان رسواییهای امریکا را از برکات اسلام و انقلاب اسلامی، [[ایمان]] و بیداری مردم در ایران دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref>
| |
| | |
| از سوی دیگر، امامخمینی در ادامه و در پی انتقادهای تند داخلی و طرح سؤال هشت تن از نمایندگان مجلس از وزیر امور خارجه یادآور شد در حالیکه مطبوعات و رسانههای دنیا به دنبال سرپوشگذاشتن بر این رسواییاند و اضطراب و نگرانی کاخ سفید و طرفداران وی از افشای ماجرا حکایت از عظمت آن دارد، متأسفانه در داخل ایران برخی بیتوجه به عمق مسئله به جای مبارزه با امریکا با خود مبارزه میکنند. ایشان برخی از این نمایندگان را هیچ و پوچ و غیر قابل ذکر دانست؛ اما درباره افراد باسابقه در این جمع یادآور شد در وقت همداستانیِ همه در مبارزه با امریکا، فریاد آنان بر سر مسئولان دور از انتظار بود. ایشان سپس با سخنانی که بیانگر رنجش شدید از نامه برخی نمایندگان است، لحن آنان را از لحن اسرائیل و امریکا تندتر و منشأ آن را تبلیغات خارجی یا هوای نفس دانست. ایشان در ادامه این سخنرانی با توجه به تزلزل دنیا بهویژه کاخ سفید و قدرت جمهوری اسلامی یادآور شد باعث شکستن این قدرت و همچنین دل ملت و مسئولان نشوند. ایشان ایجاد دودستگی و یکدیگر را تندرو و کندرو خواندن بر خلاف اسلام دانست و منتقدان را به وحدت و همبستگی فرا خواند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۱ ـ ۱۶۳.</ref>
| |
| | |
| سخنان امامخمینی سبب شد نمایندگان پرسش خود را پس بگیرند و یادآور شوند تصور این بود که طرح مسئله در مجلس به مصلحت انقلاب و موجب رضایت امامخمینی است؛ ولی پس از اطلاع از نظر ایشان و مصلحت امت، نیازی به طرح پرسش نیست.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، ۲۰۸.</ref>
| |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس|۲}}
| |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع|۲}}
| | *احمدی فقیه، محمدحسن، الامامالخمینی، الآثار و المؤلفات، بیروت، دارالروضه، بیتا. |
| *اردستانی، حسین، رویارویی استراتژیهای جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | | *امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. |
| *انصاری، مهدی و دیگران، روزشمار جنگ ایران و عراق، ماجرای مک فارلین، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | | *عابدی، احمد، معرفیهای اجمالی، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۱، ۱۳۷۷ش. |
| *ایولاکست، مسائل ژئوپلیتیک: اسلام، دریا، آفریقا، ترجمه عباس آگاهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش. *پارسادوست، منوچهر، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | | *گرامی، محمدعلی، مصاحبه، موجود در آرشیو واحد خاطرات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۲۸/۳/۱۳۸۰ش. |
| *خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی، گزارشهای ویژه، مجله، شماره ۲۳۱، ۱۵/۸/۱۳۶۵؛ شماره ۲۳۴، ۱۸/۸/۱۳۶۵ش.
| | *متین، مجله، آشنایی با دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در قم، شماره ۲، ۱۳۷۸ش. |
| *خوئینیها، سیدمحمد، روزنامه کیهان، ۱۹/۸/۱۳۶۵ش.
| | *هاشمی، سیدمحمد، مقدمه کتاب المکاسب المحرمه تألیف امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. |
| *دوزدوزانی، عباس، روزنامه کیهان، ۱۳/۸/۱۳۶۵ش.
| |
| *رجایی خراسانی، سعید، روزنامه کیهان، ۲۲/۸/۱۳۶۵ش.
| |
| *رسالت، روزنامه، ۲۹/۸/۱۳۶۵ش.
| |
| *رشید، محسن، کیک، کلت و کتاب مقدس، مجله همشهری ماه، آبان ۱۳۸۰ش.
| |
| *ستوده، محمد، تحولات نظام بینالملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | |
| *سلیمی بنی، صادق، تاکتیک چماق و شیرینی و دیپلماسی ایالات متحده در ماجرای ایران گیت، مجله رواق اندیشه، شماره ۲۳، ۱۳۸۲ش.
| |
| *طیرانی، بهروز، روزشمار روابط ایران و امریکا، تهران، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | |
| *علیزاده، فاطمه، با چشم باز؛ مک فارلین، تهران، انتشارات روزنامه ایران، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
| |
| *کیهان، روزنامه، ۸ و ۱۵/۸/۱۳۶۵ش.
| |
| *ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی بر جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
| |
| *هاشمی بهرمانی، محسن و حبیبالله حمیدی، ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح ـ آزادی گروگانها، تهران، نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
| |
| *هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
| |
| *هاشمی رفسنجانی، اکبر، روزنامه اطلاعات، ۱۴/۸/۱۳۶۵ش؛ همو، رورنامه کیهان، ۱۷/۸/۱۳۶۵ش؛ همو، مجله کیهان هوایی، ۱۹/۱/۱۳۶۶ش.
| |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |