|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''ملکحسن''' شاه [[مراکش]]، دوست، حامی و میزبان [[محمدرضا پهلوی]].
| | ==ملکحسین== شاه اردن، همپیمان [[محمدرضا پهلوی]] و حامی [[رژیم بعثی عراق]] در تجاوز علیه [[ایران]]. |
| ==معرفی اجمالی== | | ==معرفی اجمالی== |
| ملکحسن دوم در ۹ ژوئیه سال ۱۹۲۹م/ ۱۳۰۸ش در رباط، پایتخت مراکش متولد شد. پدرش ملکمحمد پنجم از خاندان علویان مراکش بود که از سال ۱۶۳۱م/ ۱۰۰۹ش بر منطقه مغرب عربی حکومت میکردند. ملکحسن پس از تحصیلات ابتدایی و دانشگاهی در مراکش به [[فرانسه]] رفت و در نیروی دریایی دوره آموزش ناو جنگی را فرا گرفت و سپس در دانشگاه بوردگن فرانسه در رشته حقوق به تحصیل پرداخت.<ref>واتربوری، امیرالمؤمنین: الملکیة و النخبة السیاسیة المغربیه، ۲۰۷؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۲.</ref> او پس از فوت پدرش در ۲۶ فوریه ۱۹۶۱م/ ۱۳۴۰ش در ۳۲سالگی به پادشاهی رسید.<ref>بالتا، مغرب بزرگ، ۱۲۱ ـ ۱۲۲.</ref> وی در دسامبر ۱۹۶۲م/ ۱۳۴۱ش با تغییر قانون اساسی و کاهش نقش سیاسی احزاب بهسرعت قدرت خود را تثبیت کرد.<ref>همان؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۲.</ref> او از انتساب خود به خاندان [[پیامبر اکرم(ص)]] و نیز بر عهدهداشتن رهبری مبارزه علیه [[استعمار]] فرانسه، برای بهدستآوردن محبوبیت در میان مردم استفاده میکرد<ref>دکمجیان، اسلام و انقلاب، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، بررسی پدیده بنیادگرایی اسلامی، ۳۷۵ ـ ۳۷۶.</ref> و با اطلاعاتی که از [[فقه]] و [[تمدن اسلامی]] داشت، خود را «امیرالمؤمنین» میخواند و در برخی از سمینارها به عنوان یک صاحب نظر اسلامی سخنرانی میکرد.<ref>کمالیان و رنجبر، عزّت شیعه، ۲/۶۱۳ ـ ۶۱۴.</ref>
| | حسینبنطلال، معروف به ملکحسین، در ۴ نوامبر ۱۹۳۵م/ ۱۳۱۴ش در امان پایتخت اردن زاده شد. وی دوران کودکی خود را در مدرسه انگلیسیها در امان گذراند و سپس در مدرسه هاروارد و مدرسه ویکتوریا در شهر اسکندریه [[مصر]] به تحصیل پرداخت.<ref>موریس، الملوک الهاشمیون، ۱۹۹؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۴۰۵.</ref> طلال پدر وی یازده ماه پس از بهقدرترسیدن در سال ۱۹۵۲م/ ۱۳۳۱ش به علت بیماری روانی، از سلطنت خلع شد و فرزندش حسین که در آن زمان در آکادمی نظامی سلطنتی سند هرست [[انگلستان]] مشغول به تحصیل بود به سلطنت رسید؛<ref>مناقبتی، اردن، ۵۸.</ref> ولی چون هنوز به سن قانونی نرسیده بود، شورای نیابتِ سلطنت، وظایف وی را بر عهده گرفت تا اینکه در ماه می ۱۹۵۳م/ ۱۳۳۲ش پس از رسیدن به سن قانونی رسماً حکومت را در دست گرفت.<ref>دالاس، تاریخ ملک و مملکۀ الحسین ۱۸۹۳ ـ ۱۹۹۹م، ۲۷ ـ ۲۹؛ موریس، الملوک الهاشمیون، ۱۹۹ ـ ۲۰۰.</ref> وی از خاندان هاشمی منتسب به [[اهل بیت پیامبر(ص)]] بود؛ خاندانی که تا پیش از سلطه [[آلسعود]] در ۱۹۲۶م/ ۱۳۰۵ش حاکم حجاز و حافظان حرمین شریفین بودند. ملکحسین همواره از این امر برای به دست آوردن محبوبیت در میان توده مردم و تقویت [[مشروعیت]] خود بهره میبرد.<ref>دکمجیان، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، ۳۶۰ ـ ۳۶۱.</ref> |
|
| |
|
| ملکحسن با رژیم صهیونیستی اسرائیل رابطهای نزدیک و دوستانه داشت و در همین راستا زمینه آشنایی و ارتباط [[محمد انور سادات]]، رئیسجمهور پیشین [[مصر]] با صهیونیستها و امضای قرارداد معروف [[کمپدیوید]] در سال ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۷ش را فراهم کرد <ref>بالتا، ۱۳۰؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۶۰۷ ـ ۶۰۸.</ref> او در سال ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۵ش با شیمون پرز، نخستوزیر وقت [[رژیم اسرائیل]] در شهر «افران» مراکش دیدار و تلاش کرد پس از [[ترور]] انور سادات، در سال ۱۹۸۱م/ ۱۳۶۰ش، دوباره نشست عربها و اسرائیل برگزار شود و زمینه برقراری و توسعه روابط عربها با رژیم صهیونیستی فراهم گردد.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۶۰۷.</ref> رابطه ملکحسن با [[رژیم پهلوی]] بسیار نزدیک و صمیمانه بود. وی در جریان مبارزات اسلامی به رهبری [[امامخمینی]] همواره از رژیم پهلوی حمایت میکرد؛ حتی در آستانه پیروزی و در هنگامی که امامخمینی در پاریس اقامت داشت، تلاش کرد با میانجیگری، برای نجات محمدرضا پهلوی راهی پیدا کند؛<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۱۰۹ ـ ۱۱۰؛ کمالیان و رنجبر، عزّت شیعه، ۲/۶۱۳.</ref> در حالیکه امامخمینی وساطت امثال ملکحسن را بیفایده میدانست و اینگونه واسطهگریها را اقدامی در جهت تحکیم قدرت پهلوی و ادامه خیانت و جنایت رژیم پهلوی بر ملت ایران میشمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۲۵.</ref>
| | در جنگ ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۶ش عربها و [[اسرائیل]]، کل کرانه باختری رود اردن، شامل [[بیتالمقدس]] و مکانهای مقدس این مناطق به اشغال رژیم اسرائیل درآمد<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۴۰۴ و ۴۰۸.</ref> و هزاران فلسطینی از سرزمین خود آواره و به کشور اردن رانده شدند که سه سال بعد در سال ۱۹۷۰م/ ۱۳۴۹ش رژیم اردن آنان را سرکوب و قتل عام کرد. روز این واقعه به [[جمعه سیاه]] معروف است. [[محمدرضا پهلوی]] در جریان قتلعام آوارگان فلسطینی در اردن از ملکحسین حمایت کرد<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۴۰۶؛ پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۳ ـ ۱۱۴؛ مناقبتی، اردن، ۷۷.</ref> رابطه ملکحسین با پهلوی بسیار گرم و صمیمانه بود. این روابط بهقدری دوستانه بود که وی سالی چند بار همراه همسر و برخی از بستگانش به ایران میآمد و برای تفریح به کاخهای ییلاقی پهلوی در شمال کشور میرفت.<ref>مناقبتی، اردن، ۸۵ ـ ۸۶.</ref> پهلوی همواره با دادن کمکهای مالی و پرداخت وامهای کلان به [[اقتصاد]] ورشکسته اردن کمک میکرد. در همین راستا وی حدود بیست فروند جنگنده فانتوم را که از امریکا خریداری کرده بود، برای تقویت بنیه نظامی اردن به ملکحسین هدیه کرد.<ref>پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۲ ـ ۱۱۳.</ref> |
|
| |
|
| به دنبال اوجگیری انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی که ناچار شده بود از ایران خارج شود، در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت و پس از یک هفته اقامت در آنجا به توصیه مقامات [[امریکا]] برای اقامت به مراکش سفر کرد.<ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، ۳۴۱ ـ ۳۴۳؛ میلانی، نگاهی به شاه، ۵۱۸ و ۵۲۳.</ref> ملکحسن به گرمی از او استقبال کرد و یکی از کاخهای خود را در اختیار او قرار داد.<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۳۷۰.</ref> | | ملک حسین برای کمک به رژیم پهلوی، از ورود افکار و اندیشههای انقلابی [[امامخمینی]] به اردن جلوگیری میکرد و برای فعالیت عالمان دینی محدودیت ایجاد کرده بود.<ref>خراسان، روزنامه؛ پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۴.</ref> هنگام سفر [[جیمی کارتر]] رئیسجمهور [[امریکا]] در ژانویه ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۷ش به تهران، [[محمدرضا پهلوی]]، ملکحسین را نیز به تهران دعوت کرد تا همزمان او نیز حضور داشته باشد.<ref>پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۲؛ نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۵۷ و ۶۰.</ref> همچنین ملکحسین برای جلوگیری از سقوط رژیم پهلوی، هنگام اقامت امامخمینی در [[فرانسه]]، از ایشان درخواست کرد تا از مبارزه برای سقوط پهلوی دست بردارد؛<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۱۰۹ ـ ۱۱۰؛ نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۱۷۰.</ref> ولی [[امامخمینی]] وساطت افرادی نظیر ملکحسین را بیفایده و در راستای تلاش برای ادامه خیانت و جنایت رژیم پهلوی به ملت ایران میدانست؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۲۵؛ نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۴۲ ـ ۳۴۵.</ref> چنانکه گفته شده او برای میانجیگری میان امامخمینی و محمدرضا پهلوی به پاریس سفر کرد،<ref>یزدی، ۳/۵۶۲.</ref> اما امامخمینی پیش از سفر او اعلام کرد او را نخواهد پذیرفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۸۰.</ref> با این حال، پهلوی پس از خروج از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷، قصد رفتن به اردن و دیدار با ملکحسین را داشت؛ ولی سفیر وقت ایران در اردن به وی اطلاع داد که شاه اردن از پذیرفتن او عذرخواهی کردهاست.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۱۸۷.</ref> امامخمینی با اشاره به عدم پذیرش پهلوی از سوی ملکحسین، آن را نشانه پشتکردن رفقای پهلوی به او دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۱.</ref> |
|
| |
|
| {{ببینید|فرار شاه}}
| | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] حکومت اردن نظام جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و ملکحسین در اسفند ۱۳۵۷ طی پیامی این پیروزی را به امامخمینی تبریک گفت و در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هیئتی پنجنفره از شخصیتهای علمی اردن را به ریاست وزیر اوقاف و امور مقدسات کشورش به ایران فرستاد<ref>مناقبتی، اردن، ۸۶؛ پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۵.</ref> با این حال، وی از [[ضد انقلاب]] و مخالفان جمهوری اسلامی ایران حمایت میکرد و در صدد توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی بود و آمادگی خود را برای ایفای نقش پهلوی در گسترش نفوذ و نقش نظامی [[امریکا]] در [[خلیج فارس]] اعلام کرده بود.<ref>خراسان؛ پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۴.</ref> |
|
| |
|
| ایران و مراکش قرارداد بازگرداندن مجرمان را داشتند؛ بنابراین با درخواست رسمی دولت ایران درباره بازگرداندن پهلوی، طبق قانون و به موجب قرارداد، ملکحسن باید او را تحویل میداد یا از وی میخواست تا کشور مراکش را ترک کند.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۰۹ ـ ۱۱۰ و ۱۳۴.</ref> امامخمینی نیز به طور غیر رسمی از دولت مراکش خواسته بود که پهلوی را به دولت انقلابی ایران تحویل دهد تا در [[دادگاه انقلاب]] محاکمه شود؛ ولی ملکحسن حاضر به این کار نبود.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۰۹.</ref> از سوی دیگر، ملکحسن که احساس میکرد از اقامت پهلوی در مراکش به درد سر افتاده، مایل نبود وی به مدت نامحدودی در مراکش بماند؛<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۹۳ ـ ۹۴.</ref> از اینرو از وی خواست تا بنا به برخی ملاحظات سیاسی از هر گونه فعالیت و موضعگیری سیاسی خودداری کند و این مسئله مایه افسردگی پهلوی شد.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۱۳.</ref> همچنین وی برای اینکه اقدام خود در پناهدادن به پهلوی را توجیه کند، اعلام کرد قصد مداخله در امور ایران را ندارد، پهلوی در مراکش مهمان اوست و مقامات ایران نباید این مهماننوازی را با مداخله در امور ایران اشتباه کنند.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۴۷.</ref> امامخمینی با اشاره به درماندگی [[محمدرضا پهلوی]] در خارج از ایران، اظهار داشت کار وی به جایی رسیدهاست که رفیق شفیق او ملکحسن هم اعلام کرده که او را به شاهی نمیشناسد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۲.</ref> و او را تنها به عنوان یک آدم عادی میپذیرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۱.</ref> با این حال، با تثبیت پیروزی انقلاب اسلامی، ملکحسن به سبب نگرانی از پیامدهای احتمالی حضور پهلوی در مراکش از وی خواست مراکش را ترک کند و هواپیمای خود را نیز در اختیار او قرار داد تا به پاناما برود.<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۳۷۰؛ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۱۸۷.</ref> | | ملکحسین در [[جنگ عراق علیه ایران]] به حمایت همهجانبه از [[صدام حسین]] پرداخت و صراحتاً به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرد<ref>پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۶.</ref> و در همین راستا چند بار از عراق دیدن کرد و حتی در جبهههای جنگ حضور یافت و همراه صدام حسین گلوله توپی را به صورت نمادین به سوی خاک ایران شلیک کرد که فیلم آن هم از تلویزیون بغداد پخش شد.<ref>غضنفری، روزنامه کیهان، ۶.</ref> وی همچنین در طول هشت سال جنگ، بندر عقبه و راههای مواصلاتی اردن را برای حمل و نقل سلاح و تجهیزات نظامی سبک و سنگین در اختیار عراق قرار داد و به هواپیماهای عراق اجازه داد که از فرودگاههای اردن استفاده کنند.<ref>غضنفری، روزنامه کیهان، ۶.</ref> افزون بر این او نیروهای نظامی خود را برای کمک به رژیم عراق در جنگ و نیز سرکوب اعتراضات مردم عراق علیه رژیم بعثی، به آن کشور فرستاد و در یک سخنرانی تأکید کرد اگر لازم باشد نیروهای بیشتری را به عراق خواهد فرستاد؛<ref>مناقبتی، اردن، ۸۸؛ پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۴۰۶.</ref> چنانکه چند هیئت نظامی و گروهی از افسران اردن را به همراه تیپ زرهی یرموک با چهل دستگاه تانک برای اداره واحدهای نیروی هوایی و توپخانه به عراق فرستاد.<ref>غضنفری، اردن، ۶.</ref>. وی در مارس ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۵ش برای کنترل و مقابله با رشد اسلامگرایی در اردن قانون انتخابات را تغییر داد و برخی اسلامگرایان را بازداشت و دانشجویان را سرکوب کرد که در این سرکوبی حدود بیست نفر از دانشجویان دانشگاه یرموک به قتل رسیدند.<ref>دکمجیان، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، ۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> |
| | امامخمینی ملکحسین را همنوا با اسرائیل و صدام حسین و محمدرضا پهلوی میدانست و بارها به حمایت وی از رژیم عراق در [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] اشاره کرد و آن را عملی انتحاری و مضحک برشمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۲، ۴۲ ـ ۴۳، ۲۵۸ ـ ۲۵۹ و ۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref> ایشان داوطلبی ملکحسین برای جنگ علیه ایران را نشانه بیاطلاعی وی از پیامد این تصمیم دانست و تأکید کرد ملت مسلمان اردن، از جنگطلبی وی استقبال نخواهند کرد و ملکحسین مانند محمدرضا پهلوی شکست خواهد خورد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۲ و ۴۲ ـ ۴۳.</ref> ایشان همچنین شاه اردن را مانند صدام حسین، بیخبر از قدرت مردمی ایران و شور [[ایمان]] آنان دانست و او را نصیحت کرد فریب وعدههای [[امریکا]] را نخورد و به جای جنگطلبی و اقدامات سفیهانه، ارتش خود را برای نجات [[بیتالمقدس]] تجهیز کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۳.</ref> |
|
| |
|
| پس از آغاز [[جنگ عراق علیه ایران]] در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹، ملکحسن به حمایت از [[صدام حسین]] پرداخت. وی پس از [[عملیات «کربلای ۵»]] در منطقه [[شلمچه]] و احتمال سقوط [[بصره]] در جنوب [[عراق]]، حمایت خود از رژیم عراق را بیشتر کرد و در اجلاس سران عرب در «فاس» مراکش تلاش زیادی کرد تا [[سوریه]] و [[لیبی]] را که در جنگ بیطرف بودند، به حمایت از این رژیم متقاعد کند؛ ولی موفق نشد؛ با این حال، وی در آن اجلاس میلیاردها دلار از کشورهای عرب برای کمک به رژیم عراق جمعآوری کرد و در اختیار آن قرار داد.<ref>جنابی، مصاحبه، تابناک، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> او افزون بر حمایتهای گسترده سیاسی و تسلیحاتی، ۳۲۰ افسر از نیروهای زمینی و هوایی خود را به عراق فرستاد تا در کنار عراق با ایران بجنگند. وی در طول سالهای جنگ نقش دلالی اسلحه از کشورهای اسرائیل، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا را برای صدام حسین انجام میداد.<ref>جنابی، مصاحبه، تابناک، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> امامخمینی با اشاره به ادعای صلحطلبی صدام در جنگ تحمیلی و توسل به سران کشورهای منطقه از قبیل ملکحسن و [[ملکحسین]]، آنان را جنایتکاران تاریخ و ورشکستگانی دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۷.</ref> که صلحطلبی آنان نیز باطنش جنگ است و با صلحطلبی ایران که انسانی، الهی و واقعی است، متفاوت میباشد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۶.</ref>
| | امامخمینی با اشاره به اینکه ضعف نظامی صدام حسین را همه جهانیان متوجه شده بودند، اصرار ملکحسین بر حمایت از صدام را نکوهش کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۲.</ref> و با اشاره به اینکه صدام حسین به سبب حماقتی که داشت خودش را با دست خودش به هلاکت انداخت، تأکید کرد ملکحسین نیز با حمایت احمقانه از صدام حسین، خود را به هلاکت انداخت و مانند او در میان ملت اردن رسوا شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵.</ref> به اعتقاد ایشان ملکحسین پس از تجربه برادر جنایتکارش صدام، از خواب خرگوشی برنخواسته و داوطلب جنگ با [[اسلام]] و [[قرآن کریم]] شدهاست، غافل از آنکه علاوه بر اینکه ملت اردن مسلمان است و هرگز با اسلام به جنگ برنخواهد خواست، سرنوشت او همان سرنوشت محمدرضا پهلوی با آن قدرت بزرگ شیطانی و پشتیبانی قدرتهای بزرگ و کوچک خواهد بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۳.</ref> ایشان پس از [[فتح خرمشهر]] در خرداد ۱۳۶۱ نیز به کشورهای همجوار و منطقه هشدار داد امثال ملکحسین برای آنان نفعی ندارند و دین و دنیایشان را تباه خواهند کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۸ ـ ۲۵۹.</ref> با این حال، ایشان با اشاره به ادعای صلحطلبی صدام در جنگ تحمیلی و توسل به سران کشورهای منطقه از قبیل ملکحسین و [[ملکحسن]]، آنان را جنایتکاران تاریخ و ورشکستگانی دانست،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۷.</ref> که صلحطلبی آنان نیز باطنش جنگ است و با صلحطلبی ایران که انسانی، الهی و واقعی است، متفاوت میباشد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۶.</ref> |
|
| |
|
| مسلمانان مراکش با الهامگرفتن از [[انقلاب اسلامی ایران]] در اعتراض به رژیم وابسته ملکحسن در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۳ش دست به تظاهرات و راهپیمایی زدند که وی بهشدت آنان را سرکوب و عده زیادی را بازداشت و زندانی کرد. جریان اسلامگرای «عبدالسلام یاسین» که از شاخههای «جمعیة الشباب الاسلامیه» بود، از طرفداران انقلاب اسلامی و علاقهمندان به امامخمینی بود و بر ضد [[امپریالیسم غرب]]، انحطاط اخلاقی و بیعدالتی اجتماعی مبارزه میکرد. در فوریه ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۳ش رژیم مراکش وی را بازداشت و به مدت چهار سال زندانی و شکنجه کرد.<ref>دکمجیان، اسلام و انقلاب، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، بررسی پدیده بنیادگرایی اسلامی، ۳۷۶ ـ ۳۷۸.</ref> این رژیم همچنین شورشها و اعتصابهای گسترده مردمی را سرکوب کرد که در جریان آن، دستکم ۱۵۰ نفر کشته و هزاران نفر بازداشت و زندانی شدند.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۵ ـ ۵۸۶.</ref> ملکحسن با نشاندادن عکس امامخمینی در تلویزیون مغرب که مأموران وی از تظاهرکنندگان گرفته بودند، تظاهرکنندگان را طرفداران امامخمینی نامید. وی همراه داشتن عکس ایشان را جرمی نابخشودنی و دلیل سرکوب مردم دانست و ایران را به مداخله در امور مراکش متهم کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، ۴۶۰.</ref> به دنبال اظهارات اهانتآمیز ملکحسن به امامخمینی، [[وزارت امور خارجه ایران]] بهشدت اعتراض کرد و از وی خواست از اظهارات خود پوزش بخواهد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱/۷/۱۳۵۸؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۷۸ و ۲۱۲.</ref> پس از اعتراض ایران ملکحسن سفیر خود را از تهران فرا خواند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۷/۱۳۵۸، ۱؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۷۹.</ref> و روابط ایران و مراکش که از آغاز پیروزی انقلاب بهشدت کاهش یافته بود، به طور کامل قطع شد <ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۲/۱۱/۱۳۵۹؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۲۷۳.</ref>
| | از سوی دیگر، ملکحسین که وابسته به [[امریکا]] و [[انگلیس]] بود و همواره در جهت منافع امریکا و [[رژیم صهیونیستی]] در منطقه گام برمیداشت، بر اساس طرحهای «فهد» و «فاس» که به نفع رژیم صهیونیستی بود، تلاش میکرد عربها موجودیت رژیم اسرائیل را به رسمیت بشناسند؛<ref>پروازی، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، ۱۲۰.</ref> از اینرو امامخمینی به وی و نیز برخی دولتهای منطقه هشدار داد با اینگونه طرحها علاوه بر پذیرش اسارت خود به دست امریکا و اسرائیل، دشمنی دولت و ملت و قوای مسلح ایران را برای همیشه برای خود ایجاد خواهند کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۵ ـ ۲۶۷.</ref> ایشان با اشاره به توطئه برگرداندن [[مصر]] به سازمان کنفرانس اسلامی توسط [[ملکحسن]] و ملکحسین پس از [[پیمان کمپ دیوید]]، این اقدام را برای حل عقدههایی که از بیداری ملتها و پرخاشگری آنها برای اینان حاصل شدهاست، غیر کافی دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۰.</ref> ایشان همچنین به [[سران جنبش غیر متعهدها]] سفارش کرد افرادی مانند ملکحسین و [[صدام حسین]] را از جمع خود دور کنند، تا بتوانند یک کنفرانس صحیح و جنبش غیر متعهد واقعی را تشکیل بدهند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۳.</ref> |
|
| |
|
| امامخمینی، ملکحسن را وابسته به قدرتهای خارجی میدانست و همواره از عملکرد وی انتقاد میکرد. ایشان در ۲۲ اسفند ۱۳۶۱ با اشاره به سابقه کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد، به وضعیت و ترکیب جدید آن انتقاد کرد و ملکحسن، ملکحسین [[حسنی مبارک]] و امثال آنان را اشخاص وابسته به قدرتهای شرق و غرب خواند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref> ایشان معتقد بود ستایش [[امریکا]] از این کنفرانس، دلیل وابستگی آن به غرب است و لازم است برای نتیجهبخش و مفیدبودن چنین کنفرانسهایی، نخست افراد متعهد از غیر متعهد جدا شوند؛ زیرا امثال ملکحسن به جهت وابستگی آشکار به قدرتهای خارجی، لایق عضویت در چنین مجموعهای نیستند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref>
| | امامخمینی در ۱۶ مرداد ۱۳۶۵ در پیامی به زائران [[خانه خدا]] یادآور شد سیلیخوردگان از وحدت [[مسلمانان]] برای جلوگیری از پیروزی اسلام و ضربهزدن به شرف و عزت اسلامی، از دلالان دورهگرد و جنایتکاری امثال ملکحسین اردنی استفاده میکنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۸ ـ ۹۹.</ref> ایشان همچنین در پیام دیگری به حاجیان در ۱۲ مرداد ۱۳۶۶ با اشاره به [[کشتار زائران خانه خدا]] به دست [[رژیم آلسعود]]، حمایت ملکحسین، صدام حسین و ملکحسن مراکشی از آلسعود و جنایات این خاندان را نکوهش کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۵۱.</ref> ایشان در [[وصیتنامه]] خود نیز بهشدت از ملکحسین [[انتقاد]] کردهاست و او را جنایتپیشهای دورهگرد خوانده که برای خدمت به امریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملت خود رویگردان نیست؛ از اینرو دشمنی ملتهای مسلمان با وی و امثال او مایه افتخار مسلمانان است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref> |
|
| |
|
| {{ببینید|ملکحسین}}
| | در سال ۱۹۹۳م/ ۱۳۷۲ش پس از قرارداد صلح کمپ دیوید که با فشار امریکا میان اسحاق رابین نخستوزیر وقت اسرائیل و [[یاسر عرفات]] رئیس پیشین [[سازمان آزادیبخش فلسطین]] به امضا رسید، ملکحسین نیز در ژوئیه ۱۹۹۴م/ ۱۳۷۳ش توافق صلح با اسرائیل را امضا کرد <ref>دکمجیان، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، ۳۶۱ ـ ۳۶۲؛ دالاس، تاریخ ملک و مملکۀ الحسین ۱۸۹۳ ـ ۱۹۹۹م، ۲۴۵ ـ ۲۴۶.</ref> |
| | |
| امامخمینی با اشاره به توطئه برگرداندن مصر به سازمان کنفرانس اسلامی توسط ملکحسن و ملکحسین پس از پیمان کمپ دیوید، این اقدام را برای حل عقدههایی که از بیداری ملتها و پرخاشگری آنها برای اینان حاصل شدهاست، غیر کافی دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۰.</ref> ایشان در پیام خود به مناسبت پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با اشاره به بیمورد بودن ترس حکومتهای منطقه ازجمله مراکش از پیامدهای انقلاب اسلامی ایران، تبلیغات آنان علیه جمهوری اسلامی ایران را نکوهش و اعلام کرد [[مستضعفان]] جهان اسلام از برخی اعمال دولتمردان منطقه ناراضیاند و رفتار حاکمان خود را خلاف شئون اسلامی میدانند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۰ ـ ۳۴۱.</ref> ایشان برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی در مراکش را هم به سبب محل برگزاری و هم از نظر محتوا بهشدت محکوم و تأکید کرد در این شرایط تلاش سران کشورها برای برگزاری چنین کنفرانسهایی جز بهرسمیتشناختن اسرائیل ثمره دیگری ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref> ایشان در این پیام با اشاره به اینکه دست ملکحسن، میزبان اجلاس سران کشورهای اسلامی، به خون [[مسلمانان]] مظلوم آغشتهاست، خاطرنشان کرد سران اسلامی شخصی را رئیس کنفرانس کردهاند که اعتراضهای گسترده ملت خود را که به قبول طرح «کمپ دیوید» و «فهد» معترض بودند، بهشدت سرکوب کرد و مسلمانان را در همه شهرهای آن کشور به خاک و خون کشید.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref>
| |
| | |
| امامخمینی همچنین در ۱۶ مرداد ۱۳۶۵ در پیام به زائران خانه خدا، به سران کشورهای اسلامی ازجمله ملکحسن سفارش کرد مراقب چپاولگریهای [[استعمار]] باشند و برای مردم مستضعف و [[فقیر]] خود، بیش از این ننگ وابستگی به بار نیاورند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۷ ـ ۹۸.</ref> ایشان با اشاره به اینکه امثال ملکحسن ابزار دست استعمارند که شکستخوردگانِ از وحدت مسلمانان، آنان را وارد صحنه کردهاند، وی را به سبب ملاقات و دست دوستی دادن به شیمون پرز، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی، خائن به اسلام و ملتهای مسلمان بهخصوص ملتهای عربی و [[فلسطین]] دانست و خیانت وی را نابخشودنی شمرد و از ملتها و دولتهای اسلامی و عربی خواست که با برخورد قاطع دست او را قطع کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۷ ـ ۹۸.</ref> ایشان در ۱۲ مرداد ۱۳۶۶ نیز در پیام دیگری درباره [[کشتار زائران ایرانی]] در مراسم «برائت از مشرکین» به دست مأموران [[رژیم آلسعود]] حمایت ملکحسن، ملکحسین و صدام حسین از جنایت آلسعود در قتل عام زائران خانه خدا را محکوم<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref> و اعلام کرد گویا آلسعود در کشتن صدها زن و مرد بیدفاع مسلمان و عبور از روی اجساد مطهر آنان، به پیروزی بزرگی رسیده و سنگر بزرگی را فتح کردهاست که آنان اعلام همبستگی با آلسعود کردهاند و در حالیکه جهان اسلام به ماتم نشسته و [[دل پیامبر خاتم(ص)]] از این جنایت شکستهاست، به همدیگر تبریک میگویند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref> ایشان همچنین با اشاره به اینکه مسئله اعلام برائت از [[مشرکان]] در مراسم حج، فرمان الهی است، آلسعود و ملکحسین، ملکحسن، حسنی مبارک و صدام حسین را ظالم و ستمگر شمرد و اقدام آنان را بهشدت نکوهش کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۵۳.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|کشتار حجاج ایرانی}}
| |
| | |
| امامخمینی در ۱۳ تیر ۱۳۶۷ در پاسخ به نامه تسلیت [[حسینعلی منتظری]] به ایشان درباره حمله امریکا به هواپیمای مسافربری با اشاره به اینکه مقابله ایران تنها با عراق و رژیمهای [[اردن]]، مصر و مراکش نبود، بلکه جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب بود، بار دیگر از پشتیبانی ملکحسن و دیگر سران دولتهای همسو با رژیم عراق بهشدت انتقاد کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۸ ـ ۶۹.</ref> ایشان در [[وصیتنامه]] خود نیز برای مسلمانان و [[مستضعفان]] جهان، دشمنی با امثال ملکحسن، ملکحسین، حسنی مبارک و صدام حسین را که خادم امریکا و اسرائیلاند و در این راه از هیچ جنایتی به ملتهای خود رویگردان نیستند، موجب افتخار دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref>
| |
| | |
| ملکحسن در ۲۲ جولای ۱۹۹۹م/ ۱۳۷۸ش در هفتادسالگی و پس از ۳۸ سال سلطنت درگذشت و محمد ششم پسر وی در ۳۶سالگی جانشین او شد.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۸؛ راسخون، پایگاه اطلاعرسانی.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|حمله امریکا به هواپیمای مسافربری}}
| |
|
| |
|
| | ملکحسین چهار بار ازدواج کرد که حاصل آن یازده فرزند بود<ref>(دالاس، تاریخ ملک و مملکۀ الحسین ۱۸۹۳ ـ ۱۹۹۹م، ۷۵، ۱۰۲ و ۱۹۹).</ref> وی که سالها با بیماریهای مختلف دست و پنجه نرم میکرد، در هفتم فوریه ۱۹۹۹م/ ۱۳۷۸ش بر اثر بیماری سرطان غدد لنفاوی در سن ۶۴سالگی درگذشت.<ref>موریس، الملوک الهاشمیون، ۲۲۰.</ref> وی سه روز پیش از مرگ، ولیعهد خود حسنبنطلال را که برادرش بود، برکنار و فرزند خود عبدالله را ولیعهد اردن کرد.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۴۰۷.</ref> او چند کتاب ازجمله مشاغل الملوک و حربی مع اسرائیل را منتشر کردهاست.<ref>موریس، الملوک الهاشمیون، ۲۱۹.</ref> |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع|۲}} | | {{منابع|۲}} |
| *اطلاعات، روزنامه، ۱/۷/۱۳۵۸؛ ۴/۷/۱۳۵۸؛ ۱۲/۱۱/۱۳۵۹ش.
| |
| *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | | *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. |
| *بالتا، پل، مغرب بزرگ، ترجمه عباس آگاهی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وابسته به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول ۱۳۷۰ش. | | *پروازی، مریم، نقش و تأثیر امام در سوریه و اردن، مشهد، قاف مشهدالرضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. |
| *پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، تهران، سیمرغ، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
| | *خراسان، روزنامه، ۶/۱۲/۱۳۵۷ش. |
| *جنابی، علی، مصاحبه، تابناک، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۸/۱۲/۱۳۸۷ش. | | *دالاس، رولان، تاریخ ملک و مملکۀ الحسین ۱۸۹۳ ـ ۱۹۹۹م، ترجمه جولی صلیبا، بیروت، جروس پرس، چاپ اول، ۱۹۹۹م. *دکمجیان، هرایر، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. |
| *دکمجیان، هرایر، اسلام و انقلاب، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، بررسی پدیده بنیادگرایی اسلامی، ترجمه حمید احمدی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | | *طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. *غضنفری، کامران، روزنامه کیهان، ۲۴/۱/۱۳۹۴ش. |
| *راسخون، پایگاه اطلاعرسانی، ۶/۶/۱۳۹۵ش.
| | *گازیروسکی، مارک و دیگران، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه عسکر قهرمانپور، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۹۴ش. |
| *طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. *کمالیان، محسن و علیاکبر رنجبر کرمانی، عزّت شیعه، قم، صحیفه خرد، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | | *مناقبتی، محمدرضا، اردن، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. |
| *گازیروسکی، مارک، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه عسکر قهرمانپور، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۹۴ش. | | *موریس، جیمس، الملوک الهاشمیون، ترجمه احمد محمد خالد، بیروت، دارالعربیة للموسوعات، چاپ اول ۲۰۰۶م. |
| *مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. *میلانی، عباس، نگاهی به شاه، تورنتو ـ کانادا، نشر پرشین سیرکل، چاپ اول، ۱۳۹۲ش/ ۲۰۱۳م. | | *نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش. |
| *نوازنی، بهرام، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. چاپ اول، ۱۳۸۱ش. *واتربوری، جون، امیرالمؤمنین: الملکیة و النخبة السیاسیة المغربیه، ترجمه عبدالغنی ابوالعزم و دیگران، مغرب، رباط، الغنی للنشر، چاپ دوم ۲۰۰۴م. | |
| *هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، به کوشش مهدی هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |