|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''ملکفهد'''، وزیر، معاون نخستوزیر و پادشاه [[عربستان سعودی]]. | | '''مسلم ملکوتی''' [[روحانی]] مبارز، [[شاگردان امام خمینی|شاگرد]] و نماینده [[امامخمینی]] در [[آذربایجان]]، [[امام جمعه]] تبریز و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]]. |
| ==معرفی اجمالی== | | ==زندگینامه و تحصیلات== |
| فهدبنعبدالعزیز در سال ۱۹۲۳م/ ۱۳۰۲ش به دنیا آمد. پدرش عبدالعزیز پادشاه [[عربستان]] و مادرش حصه دختر احمد سدیری بود. مادر فهد پنجمین و محبوبترین همسر عبدالعزیز بود که پسران او به سدیریان، شهرت دارند.<ref>عظیمی، عربستان سعودی، ۹۱.</ref> وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه سلطنتی [[ریاض]] فرا گرفت؛ سپس به مدرسه علوم دینی [[مکه]] رفت و تحصیلات خود را ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، در سال ۱۳۳۲ نخستین وزیر فرهنگ شد. تصدی پست وزارت کشور در سال ۱۳۴۲ و ارتقا به عنوان معاون نخستوزیر در سال ۱۳۴۶ پستهای بعدی وی پیش از رسیدن به مقام ولیعهدی این کشور در سال ۱۳۵۴ بود.<ref>عظیمی، عربستان سعودی، ۹۰.</ref>
| | مسلم ملکوتی سرابی در سال ۱۳۰۳ش/ ۱۳۴۴ق در یکی از روستاهای «بلاسجین» شهر سراب زاده شد. پدر وی مشهدی یوسف، مردی دیندار و با [[قرآن]] و [[دعا]] مأنوس بود و با بعضی از علمای منطقه، ارتباط داشت. شغلش [[کشاورزی]] بود و به سبب داشتن [[زمین]] وسیع، شماری از روستاییان رعیت او بودند. وی به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقهمند بود و همزمان با کشاورزی، در مکتبخانه کنار فرزندش مسلم، روخوانی قرآن و خواندن و نوشتن میآموخت. مادر ملکوتی فاطمه، زنی متدین، پاکدامن، مدیر، مدبر و پرکار بود و امور زندگی را که از سوی شوهر به وی واگذار شده بود، به گونه شایسته مدیریت میکرد.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۵.</ref> |
|
| |
|
| فهد از زمان [[ملکفیصل]]، نخستوزیر و پادشاه عربستان در سالهای ۱۳۴۳ ـ ۱۳۵۴ تمام تلاش خود را برای مجهزکردن ارتش عربستان به سلاحهای پیشرفته و مدرن نظامی به کار گرفت. همچنین با موضعگیریهای تند و صریح درباره آزادی [[فلسطین]] و دشمنی با [[رژیم اسرائیل]] به پیروی از نظریات [[فیصل]]، پیشتاز خانواده سعودی شد.<ref>آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۶۹.</ref> پیوند ویژه میان فهد و شش برادرش سبب شد که آنان در دهه شصت میلادی به صورت گروه غالب در خانواده سعودی جلوه کنند. حمایت این گروه از ملکفیصل در جدال علیه قدرتطلبی ملکسعود ـ نخستوزیر و پادشاه پیشین عربستان ـ یکی از عوامل حیاتی و موفقیتآمیز این گروه بود. آنان توانستند در سالهایی که هواداران [[جمال عبدالناصر]]، رئیسجمهور [[مصر]]، حکومتشان را تهدید میکردند، پایه اصلی حکومت را به نفع خود بنیان نهند و ملکفیصل به قدرت رسید.<ref>آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۶۹.</ref>
| | ملکوتی در ششسالگی مقداری از سورههای قرآن را در زادگاهش حفظ کرد و پس از آن، مقدمات علوم اسلامی را نزد روحانیان محلی آغاز کرد. وی سپس به شهر سراب رفت و بقیه مقدّمات و سیوطی، مغنی، شرح جامی و مطوّل را نزد استادان آن دیار، میرزارضاقلی، میرزایعقوب، میرزاغلامعلی اصغری و میرزاحسین محدثی فرا گرفت و در سال ۱۳۲۰ وارد [[حوزه علمیه]] تبریز شد و در مدرسه «طالبیه» به تحصیل پرداخت. وی در تبریز، کتاب [[معالم الاصول]] را نزد میرزاخلیل نطنزی، [[شرح لمعه]] را نزد سیدکاظم نوبری، سیدمهدی انگجی، سیدعلی مولانا، بخشی از [[مکاسب]] و [[رسائل]] را نزد [[سیدکاظم شریعتمداری]] و بخش دیگر را نزد میرزاکاظم شبستری و [[میرزامحمود دوزدوزانی]] فرا گرفت و بخشهایی از [[علم کلام]] و [[فلسفه]] را نزد [[سیدمحمد بادکوبهای]] خواند.<ref>ملکوتی، خبرگان ملت، ۱/۴۵۱؛ اباذری، آئینه انوار الست، ۱۰ و ۱۱.</ref> |
|
| |
|
| پس از ملکفیصل، برادر او ملکخالد روی کار آمد و فهد هم به ولیعهدی رسید. این دو در راه وابستگی عربستان به [[امریکا]] گامهای بلندتری برداشتند. آمد و شد رجال نظامی، کارشناسان سیاسی و امنیتی واشنگتن به ریاض گسترش یافت. [[ملکخالد]] و فهد بارها برای دیدار رؤسای جمهور [[امریکا]] و ازجمله [[جیمیکارتر]] به واشنگتن رفتند و با امضای قراردادهای امنیتی متقابل میان دو کشور، واشنگتن رسماً حمایت خود را از حکومت سعودی در برابر معترضان داخلی و مخالفان خارجی اعلام کرد. حاکم سعودی نیز علاوه بر اینکه بخش زیادی از درآمد نفتی کشور عربستان را در اختیار بانکها و کارخانههای تسلیحاتی امریکا گذاشت، نقش خود را با کاهش قیمت نفت در دهه هفتاد میلادی (پنجاه شمسی) در سازمان اوپک برای تأمین منافع امریکا ایفا کرد.<ref>هالیدی، عربستان بیسلاطین، ۳۲۲.</ref> فهد که سِمتهای متعددی را تجربه کرده بود، توانست به محض رسیدن به مقام ولایتعهدی در ۱۳۵۴ به فردی تبدیل شود که در پست ولایتعهدی نقش یک سلطان حاکم را ایفا کند؛ بدین ترتیب تمام برنامهریزیها در عربستان، از نیمه دهه هفتاد به بعد با اشاره و میل فهد صورت میگرفت.<ref>آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۵۸.</ref> فهد برای حل بحران [[خاورمیانه]] و مسئله [[فلسطین]]، سیاستهای متفاوتی در پیش گرفت. در سال ۱۳۵۷ پس از دیدار با آلفرد اترتون سفیر سیار امریکا در خاورمیانه، کنفرانس کمپ دیوید را یک گام بزرگ به سوی برقراری صلح عادلانه شمرد؛ اما پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] در ایران و بهویژه پس از برگزاری کنفرانس قدس در [[تهران]] در یک چرخش سیاسی اعلام کرد برای نجات فلسطین اشغالشده باید به [[جهاد]] مقدس رو آورد و اندکی پس از آن اعلام کرد کشورش برای صلح با اسرائیل آماده است؛<ref>آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۶۲.</ref> اما مواضع فهد و دولت عربستان درباره جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر شرایط، متفاوت بودهاست. مقامات عربستان پس از پیروزی انقلاب (از بهمن ۱۳۵۷ تا دی ۱۳۶۰) تحولات ایران را بهدقت دنبال، اما از اظهار نظر صریح درباره حوادث ایران خودداری میکردند؛<ref>اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۲۱؛ عظیمی، عربستان سعودی، ۱۲۴.</ref> زیرا این ترس و اضطراب در سعودیها وجود داشت که سرایت انقلاب به کشورشان، حکومتشان را متزلزل کند؛ بنابراین به شکلی محرمانه و با کمک برخی از کشورهای دیگر عربی، در صدد انجام طرحهایی جهت دفع خطر احتمالی برآمدند.<ref>اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۲۲.</ref>
| | ملکوتی در اواخر ۱۳۲۳ به [[حوزه علمیه قم]] هجرت کرد و در [[مدرسه فیضیه]] ساکن شد. [[درس خارج|درسهای خارج فقه و اصول]] را از استادانی چون [[سیدمحمدتقی خوانساری]]، [[سیدصدرالدین صدر]]، [[سیدمحمد حجت کوهکمرهای]]، [[سیدحسین بروجردی]]، [[امامخمینی]] و [[میرزاعباسعلی شاهرودی]] فرا گرفت و بیشتر مباحث درس حجت کوهکمرهای را نوشت.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۲۸ ـ ۳۰.</ref> وی در فلسفه از استادانی چون سیدحسین قاضی، عبدالنبی عراقی، میرزامهدی مازندرانی، ابوالقاسم اصفهانی، [[میرزامهدی آشتیانی]]، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و امامخمینی بهره برد.<ref>ملکوتی، خبرگان ملت، ۱/۴۵۲.</ref> وی در ضمن اقامت و تحصیل در قم، مدتی نیز همراه دوستانش، [[علی احمدی میانجی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و محمدعلی حقی سرابی به [[مشهد]] عزیمت کرد و در مدرسه خیراتخان سکونت گزید<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> و در این حوزه نیز فقه و معارف دینی را از استادانی چون سیدیونس اردبیلی و میرزامهدی غروی اصفهانی فرا گرفت و [[ریاضیات]] و هیئت را نزد [[محمدرضا کرباسی]] آموخت. بخشی از [[شرح اشارات]] را نیز نزد سیفالله ایسی میانجی فرا گرفت و آنگاه به قم بازگشت.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، پایگاه اطلاعرسانی؛ ملکوتی، خبرگان ملت، ۱/۴۵۲ ـ ۴۵۳.</ref> |
|
| |
|
| {{ببینید|عربستان سعودی}}
| | ملکوتی در سال ۱۳۳۴ به [[نجف اشرف]] رفت و دوازده سال در درسهای خارج فقه و اصول [[سیدمحسن حکیم]]، [[سیدعبدالهادی شیرازی]]، [[سیدمحمود شاهرودی]]، [[سیدابوالقاسم خویی]] و [[حسین حلی]] حاضر شد و در این مدت یک دوره کامل درس اصول خویی را نوشت و از شاگردان بارز ایشان بود. او با بیش از سه دهه تلاش علمی به درجه [[اجتهاد]] رسید و از بعضی استادان خود [[اجازه اجتهاد]] گرفت؛ چنانکه با شخصیتهای بزرگ علمی چون [[آقابزرگ تهرانی]] و [[عبدالحسین امینی]] ارتباط علمی و دوستی پیدا کرد و از آنان اجازه روایت گرفت. وی به سبب جایگاه علمیاش در [[حوزه علمیه نجف]] به «میرزامسلم سرابی» شهرت یافت<ref>اباذری، آئینه انوار الست، ۱۳.</ref> او همچنین در تمام دوره تحصیل در سراب، تبریز، قم، مشهد و نجف به تدریس اهتمام داشت و [[طلاب]] و [[روحانیان]] بسیاری را تعلیم داد و تربیت کرد؛ بهگونهای که بسیاری از شخصیتهای برجسته نظام [[جمهوری اسلامی ایران]] از شاگردان وی هستند. او در حوزه نجف، در مقبره [[میرزای شیرازی]] به تدریس رسائل، مکاسب، [[کفایة الاصول]]، شرح اشارات، [[شرح منظومه]]، [[اسفار]]، ریاضیات و هیئت میپرداخت.<ref>اباذری، آئینه انوار الست، ۱۶.</ref> ملکوتی در سال ۱۳۴۷ برای [[صله ارحام]] و با هدف بازگشت به نجف، به ایران آمد؛ اما به سبب تیرهشدن روابط ایران و عراق و بیرون راندن ایرانیان از آن کشور، ناگزیر به اقامت در قم شد.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۴۲ ـ ۴۳.</ref> |
|
| |
|
| در بهمن ۱۳۵۹ پس از تشکیل سومین کنفرانس سران کشورهای اسلامی در طائف عربستان، رهبران شش کشور [[حوزه خلیج فارس]]، شامل عربستان سعودی، [[کویت]]، [[امارات متحده عربی]]، [[بحرین]]، [[قطر]] و [[عمان]] در حاشیه کنفرانس اقدام به تشکیل یک اجلاس غیر رسمی کردند و موضوع اجلاسیه را به همکاری میان کشورهای منطقه اختصاص دادند و در پایان همان سال، شورای همکاری خلیج فارس مرکب از کشورهای یادشده تشکیل شد.<ref>آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۹۸؛ شهابی، ۱۱ و ۱۵.</ref> فهد که در زمان تشکیل این شورا، ولیعهد عربستان بود، درباره اهداف شورا گفت دولت عربستان معتقد است که هر خطری که یک کشور عربی را تهدید کند، برای دیگر کشورهای عربی نیز خطرناک خواهد بود.<ref>آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۲۱۰.</ref> از طرف دیگر عربستان در دوره دولت موقت، تصمیم گرفت هیئتهایی را به ایران بفرستد و حتی هیئتی را برای تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران فرستاد.<ref>هاشمآبادی، روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان در دهه اخیر (۸۹ ـ ۷۹)، ۲۰۱؛ اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۲۲.</ref> این هیئت با [[امامخمینی]] دیدار کرد و ایشان در این دیدار از ملک فهد که چنین هیئتی را به ایران فرستادهاست، تشکر کرده و خواستار برخورد مناسب دولت سعودی با زائران ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و توجه دولتهای اسلامی به [[وحدت مسلمین]] شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۶۵.</ref>
| | ملکوتی از زمان اقامت در تبریز، با شنیدن آوازه علمی امامخمینی به ایشان علاقهمند شد و با هجرت به قم، نخست در [[درس اخلاق]] روزهای جمعه ایشان حاضر شد و سپس به درس خارج اصول و فقه ایشان راه یافت؛<ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۲۴.</ref> چنانکه در فضای ضد فلسفی قم، در درس خصوصی فلسفه ایشان شرکت کرد و پس از موفقیت در آزمون گزینشی ایشان، به صورت مداوم با آن همراه شد.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۳۲.</ref> در سالهای آغازین نهضت اسلامی با اینکه ملکوتی در حوزه علمیه قم حضور نداشت، به دلیل اینکه از شاگردان خاص و از علاقهمندان امامخمینی بود، مسائل نهضت را در نجف دنبال میکرد و در ماجرای حمله به مدرسه فیضیه با گروهی از فضلا و استادان نجف، اعلامیه حمایت از حوزه قم و خواستههای مراجع تقلید را امضا کرد <ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۸۰؛ اباذری، آئینه انوار الست، ۵۱.</ref> |
|
| |
|
| فهد در سال ۱۳۵۸ به مناسبت بهبودی حال امامخمینی از بیماری، به ایشان پیام فرستاد و امامخمینی در ۲۷ اسفند ۱۳۵۸، در تلگرامی در پاسخ از وی تشکر و در ضمن، اظهار امیدواری کرد مسلمانان جهان از تعلیمات اسلامی پیروی کنند و به قطع وابستگی خود از دولتهای [[استعمارگر]] جهان، و بهویژه [[امریکا]] اقدام کنند و [[استقلال]] کامل خود را بازیابند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۹۲.</ref>
| | {{ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}} |
|
| |
|
| پس از درگذشت ملکخالد در سال ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۱ش فهد به پادشاهی رسید. وی درباره صنعتیشدن عربستان سعودی معتقد بود ساختن زیربنا تنها آغازی برای یک حرکت در درازمدت بودهاست. به اعتقاد او باید تعداد بیشتری از افراد زبده و بااستعدادِ خارج از خانواده سعودی برای بهحرکتدرآوردن چرخ اقتصاد و صنعت به دولت راه مییافتند و در تداوم همین خط مشی بود که بیشتر جایگاههای وزارت به تکنوکراتهای تحصیلکرده غرب و خارج از خاندان سعودی سپرده شد.<ref>آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۶۰.</ref> | | هنگامی که امامخمینی در سال ۱۳۴۴ از [[ترکیه]] به نجف تبعید شد، وی در شمار نخستین کسانی بود که در میانه راه [[کربلا]] و نجف (خان النص)، به همراه دیگر شاگردان، به استقبال ایشان رفت. امامخمینی نیز در میان شاگردان و علمای نجف، محبت و توجه ویژهای به وی کرد و پس از اقامت در نجف، برای بازدید به خانه وی رفت <ref>اباذری، آئینه انوار الست، ۵۱.</ref> از آن پس، ارتباط استادی و شاگردی در نجف تا بازگشت ملکوتی در سال ۱۳۴۷ به ایران ادامه یافت. پس از اقامت در ایران نیز ارتباط معنوی و انقلابی شاگرد و استاد، همچنان ادامه پیدا کرد،<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> بهگونهای که وی در فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی خود، از مبانی فکری و انقلابی امامخمینی الهامگرفته، در [[تبلیغ]] دینی خود بهویژه در شهرستان سراب، مسائل انقلاب و ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی را با ظرافت با مردم در میان میگذاشت. در مواردی نیز مأموران حکومتی ایشان را تهدید کرده، از وی میخواستند برای سلامتی [[محمدرضا پهلوی]] در پایان سخنرانی [[دعا]] کند؛ اما او بسیار قاطع در میان مردم، به آنان پاسخ رد میداد و از دعاکردن خودداری میکرد تا اینکه مورد تعقیب و اذیت و آزار [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) قرار گرفت و ناگزیر شد منطقه را ترک کند.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۲۰۰.</ref> |
| | ==فعالیتهای سیاسی== |
| | در آبان ۱۳۵۶ که حرکت نهضت اسلامی با درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، روند تکاملی خود را پی گرفت، ملکوتی به عنوان عضو برجسته «فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم»، در عرصههای مختلف و سرنوشتساز انقلاب حضوری فعال داشت و در بیشتر اعلامیههای مدرسین که در آن شرایط بسیار دشوار و خطرناک دوران ستمشاهی صادر میشد، در شمار امضاکنندگان بود؛ چنانکه در بیانیه معروف به «خلع شاه از سلطنت»، امضای ملکوتی نخستین امضای آن بود.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> امضای ملکوتی در دیگر بیانیههای سرنوشتساز این دوره درباره قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز، فجایع شهر [[یزد]]، اوضاع سیاسی ایران، اعتراض به حمله مأموران رژیم به خانهها و بیوت [[مراجع تقلید|مراجع]]، حادثه ۱۹ اردیبهشت قم، تحریم جشن نیمه شعبان، محکومیت جنایت میدان ژاله (هفده شهریور) تهران، اعتراض به تشکیل دولت نظامی [[غلامرضا ازهاری]]، پیام به کارکنان شرکت نفت، پشتیبانی از اعتصاب کارکنان شرکت نفت، راهپیمایی [[تاسوعا]] و [[عاشورا]]، سالگرد [[قیام خونین قم]]، حمایت از استادان دانشگاهها، تلگرام به رئیسجمهور [[فرانسه]] برای ورود امامخمینی به پاریس، اعتراض به جنایات عوامل محمدرضا پهلوی و اعتراض به روی کارآمدن دولت [[شاپور بختیار]] نیز به چشم میخورد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۵۱، ۲۶۸، ۲۷۲، ۲۹۲، ۲۹۹، ۳۲۲، ۴۰۵، ۴۲۷، ۴۳۴، ۴۴۹، ۴۷۳، ۴۹۱، ۵۰۷، ۵۲۰، ۵۲۲، ۵۲۵، ۵۲۹ و ۵۳۴.</ref> |
| | ==فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب== |
| | ملکوتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با مردم انقلابی و امامخمینی همراه بود. وی در اوایل پیروزی، با حکم امامخمینی برای حل اختلافات شهرستان زنجان مأموریت یافت و اختلافات عمیق و حساس عالمان و برخی گروههای دیگر آن سامان را به گونه شایسته حل و فصل کرد.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۲۱۸ ـ ۲۱۹.</ref> وی بار دیگر به همین منظور در سال ۱۳۵۸ به استان آذربایجان شرقی و تبریز اعزام شد و این مأموریت خطیر را نیز با موفقیت به انجام رساند.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۲۲۲.</ref> |
|
| |
|
| فهد در سال ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۱ش طرح بهرسمیت شناختن رژیم اسرائیل از سوی کشورهای عربی را مطرح کرد و رهبران کشورهای عربی در [[اجلاس سران کنفرانس اسلامی]] در فاس [[مراکش]]، همان سال این طرح را تصویب کردند. وی در این اجلاس سعی کرد به طور غیر مستقیم بر ضرورت همزیستی مسالمتآمیز با صهیونیستها تأکید کند. این طرح که پس از شکست طرح کمپ دیوید مطرح شد، هدفش حل مناقشات خاورمیانه با حضور امریکا و کاستن احساسات ضد صهیونیستی بود. طرح فهد یک طرح هشتمادهای بود که بر اساس آن، رژیم اشغالگر قدس به طور ضمنی، شناسایی و امنیت آن تضمین میشد.<ref>اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۳۲؛ آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۶۴ ـ ۱۶۵.</ref> اعلام طرح هشتمادهای فهد و شناسایی رژیم صهیونیستی بر اساس ماده هفت این طرح و انتقاد صریح و گسترده و راهپیمایی عظیم مردم ایران در مخالفت با آن ـ که سرانجام یکی از دلایل عمده شکست کنفرانس فاس گردید ـ موجب تیرهترشدن روابط ایران و عربستان شد. در نهایت طرح فهد قابلیت لازم برای اجراییشدن را به دست نیاورد.<ref>عظیمی، عربستان سعودی، ۱۲۲.</ref>
| | ملکوتی در ۲۱ آبان ۱۳۶۰ پس از شهادت [[سیداسدالله مدنی]]، نماینده امامخمینی و امام جمعه تبریز و پایان دوره موقت [[علیاکبر مشکینی]] در این منصب، طی حکمی از سوی [[امامخمینی]] به امامت جمعه تبریز و نمایندگی ایشان در آذربایجان منصوب شد. امامخمینی در این حکم، ملکوتی را به داشتن پیشینه روشن، مراتب علم و [[تقوا]] ستود و برای وی اظهار امیدواری کرد که در تدبیر امور و رسیدگی به نیازهای محل و خدمت به [[اسلام]] و [[مسلمانان]] موفق باشد و از مردم آذربایجان بهویژه [[علما]] و [[روحانیت]]، خواست از وی پشتیبانی کنند و وی نیز با مشورت آنان در خدمت به جمهوری اسلامی توفیق یابد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۵۲.</ref> وی همچنین نمایندگی مردم آذربایجان شرقی در دوره اول تا سوم [[مجلس خبرگان رهبری]] را به عهده داشت.<ref>ملکوتی، خبرگان ملت، ۱/۴۵۱.</ref> ملکوتی از سال ۱۳۷۴ به دعوت گروهی از علما از تبریز به شهر قم بازگشت و به تدریس خارج فقه، اصول، فلسفه و موارد دیگر اشتغال داشت.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> |
|
| |
|
| {{ببینید|سازمان کنفرانس اسلامی}}
| | ملکوتی در خطبه [[نماز جمعه]]، پس از سلام و صلوات بر [[چهارده معصوم(ع)]]، از امامخمینی با عنوان «امام مسلمین» یاد میکرد و ایشان را بزرگ میداشت؛<ref>اباذری، آئینه انوار الست، ۷۰.</ref> چنانکه وی ازجمله فقهایی بود که [[ولایت ولیفقیه]] جامع شرایط را، ادامه ولایت [[امامان معصوم(ع)]] میشمرد و در مرحله عمل نیز بدان پایبند بود و سالها پیش از پیروزی انقلاب، در یکی از آثار خود بر ضرورت تشکیل [[حکومت اسلامی]] تأکید کرده بود.<ref>ملکوتی، الامن العام، ۱۳۶.</ref> وی امامخمینی را جامع علوم مختلف اسلامی میدانست و معتقد بود ایشان از شدت احاطهای که به فقه، اصول، فلسفه، [[عرفان]] و [[اخلاق]] داشت، میتوانست مباحثشان را کاملاً از هم جدا کند؛ به همین سبب وقتی درس فقه میگفت، شاگرد گمان میکرد ایشان فلسفه نخواندهاست و چون فلسفه میگفت، شاگرد گمان میبرد ایشان از مباحث فقه و اصول بیخبر است؛ از اینرو کتاب عرفانش ممحض در عرفان است و در کتاب فقه ایشان تنها مباحث فقهی به چشم میخورد و به نوشتن درسهای خود نیز مقیّد بود<ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۳۰ ـ ۱۳۱.</ref> از نگاه ملکوتی، امامخمینی در اخلاق عملی نیز کار کرده بود؛ بهگونهای که درس اخلاق ایشان، فضای معنوی عجیبی ایجاد میکرد و ثمرهاش آن بود که طلاب و فضلای درس ایشان تا یک هفته از نظر اخلاقی و معنوی تغذیه میشدند و شخصیت اخلاقی امامخمینی بهگونهای بود که برخی، با وجود اینکه از نظر فلسفی مخالف سرسخت ایشان بودند، در برابر شخصیت اخلاقی ایشان سر تعظیم فرود میآوردند.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۲۴ ـ ۱۲۵.</ref> ایشان با همه مقام علمی، [[تواضع]] ستودنی داشت و گاهی بهصراحت به شاگرد اعلام میکرد پاسخ پرسش را نمیداند و این برای شاگردان تازگی داشت؛ چنانکه از سر تواضع خود را استاد فلسفه نمیدانست و مباحث ارائهشده را فلسفه قلمداد نمیکرد.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۲۸.</ref> وی خاطرنشان کردهاست امامخمینی تمام نمازهای روزانه را در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] و مدرسه فیضیه با جماعت اقامه میکرد و «دائمالجماعه» بود؛ ظهر و عصر را در مدرسه فیضیه به [[سیداحمد زنجانی]]، نماز مغرب و عشا را در حرم فاطمه معصومه(س) به سیدمحمدتقی خوانساری و نماز صبح را به سیدصدرالدین صدر اقتدا میکرد<ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۲۵.</ref> و [[شجاعت]] و شهامت ایشان نیز ستودنی بود.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۱۲۹.</ref> |
| | |
| به نظر امامخمینی دولتهای مسلمان نباید با هیچیک از ابرقدرتها، دوباره سازش کنند؛ در حالیکه ملکفهد و [[انور سادات]]، رئیسجمهور وقت مصر با امریکا که میخواهد دست مردم منطقه را از سرنوشتشان کوتاه کند، همراهی میکردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۹.</ref> ایشان تأکید داشت [[جمهوری اسلامی ایران]] خواهان شرافت و انسانیت است و هر مسلمانی موظف است در برابر ابرقدرتها ایستادگی کند و با طرحهایی از قبیل طرح سادات و فهد به مخالفت برخیزد و طرحهایی از این قبیل را که به نفع [[مستضعفان]] نیست، محکوم کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.</ref> از نظر ایشان این طرح باعث شد رژیم اسرائیل ارتفاعات جولان را نیز به خاک خود ملحق کند و ملکفهد و امثال او منافع و ذخایر خود را تقدیم کنند و در ازای آن ملت خود را به ذلت بکشانند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۸.</ref> همچنین از نگاه ایشان این طرح هیچ جنبه مثبتی نداشت، بلکه چیزی بود که امریکا، صهیونیزم و بعضی از نوکران آنان مطرح کرده بودند و میخواستند آن را بر همه تحمیل کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۶۹.</ref> ایشان درباره این طرح برای اسلام اعلام خطر کرد و معتقد بود باید به [[ملتهای مسلمان]] و کشورهای اسلامی تذکر داده شود که طرح یادشده به منظور بهرسمیت شناختن رژیم اسرائیل مطرح شدهاست؛ در حالیکه اسرائیل در سالهای طولانی، اقدام به غصب زمینهای مسلمانان و کشتار دستهجمعی در [[فلسطین]] و [[لبنان]] و دیگر کشورها کردهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۰.</ref> ایشان خاطرنشان کرد طرح یادشده باعث خواهد شد اسرائیل در آینده، [[مکه]] و [[مدینه]] را نیز از چنگ آنان درآورد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۱.</ref> ایشان در ادامه نیز خاطرنشان کرد که طرح فهد یکی از طرحهایی بود که اسرائیل و جنایات وی را استوار میکرد. ایشان طرفداری از آن را برای [[مسلمانان]] فاجعه و برای دولتهای اسلامی انفجار دانست و مخالفت با آن را فریضه بزرگ اسلامی شمرد و امثال فهد را مسلماننما خواند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۳.</ref>
| |
| | |
| کمکهای مالی، تسلیحاتی و سیاسی بزرگ عربستان به [[عراق]] در [[جنگ تحمیلی]] این کشور علیه ایران، در شرایطی آغاز شد که عراق اطمینان کامل به کمکهای بلاعوض امریکا و همپیمانان آن کشور و همکاری کشورهای عرب خلیج فارس و در رأس آنها عربستان داشت.<ref>عظیمی، عربستان سعودی، ۱۲۵.</ref> از مهمترین اقدامات فهد علیه ایران میتوان به طراحی توطئه نفتی علیه ایران اشاره کرد. عربستان در جلسه هفتادوششم اوپک (آذر ۱۳۶۴) طرح جدیدی ارائه کرد که بر اساس آن، بهای نفت به پایینترین سطح خود در تاریخ رسید و هدف اصلی این توطئه ایران بود تا با قطع درآمدهای ارزی حاصل از نفت و همچنین با بمباران پایانههای نفتیِ ایران به دست عراق، مشکلات داخلی و تضعیف تدارکات و پشتیبانی جنگی، ایران را به پای میز مذاکره بکشاند.<ref>عظیمی، عربستان سعودی، ۳۱-۳۲.</ref>
| |
| | |
| از سوی دیگر، فهد که در جنگ تحمیلی با دادن کمکها و وامهای چند میلیارد دلاری به کمک [[صدام حسین]] شتافته بود و با طولانیشدن جنگ میدید آینده خوبی در انتظار رژیم عراق نیست، در سال ۱۳۶۵ برای همکاری با ایران برای پایاندادن به سلطه بعث عراق و صدام حسین و نجات مردم عراق و منطقه از دست وی، پیشنهادهایی به ایران داد؛ ازجمله اینکه ایران برای مدت یک هفته، جنگ را در جبههها متوقف سازد و آنان خودشان برای از میانبردن صدام اقدام کنند. این پیشنهاد در جلسات مسئولان ارشد ایران بحث شد و امامخمینی هم در جریان قرار گرفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۱۱ ـ ۱۲.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|عربستان سعودی}}
| |
| | |
| همچنین در اول شهریور ۱۳۶۵ در پی حملات هوایی عراق به منابع نفتی ایران و تهدیدهای رئیسجمهور وقت ایران در [[نماز جمعه تهران]]، نماینده ویژه ملکفهد، مشورتهایی را با مقامات کشور [[سوریه]] انجام داد و به دنبال آن، عبدالحلیم خدام، معاون رئیسجمهور سوریه به ایران آمد. وی از ایران خواست در سیاست مقابله به مثل، به کشتیهای عربستان حمله نکند و ادعای فهد در خصوص همکارینکردن با عراق در زدن جزیره «سیری» و اذیتنکردن زائران بازداشتشده در عربستان را یادآور شد و از رئیسجمهور ایران قول گرفت که دو هفته ایران کشتیهای عربستان را نزند.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۲۳۱.</ref> پیرو این تصمیم در ششم شهریور ۱۳۶۵، عربستان ۱۰۳ تن از ۱۱۳ تن حاجیان بازداشتی ایران را که در جریان خودسرانه انتقال مواد منفجره توسط [[سیدمهدی هاشمی]] مسئول [[واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] و برخی دیگر، در خلال برگزاری مراسم [[حج]] بازداشت شده بودند<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۲۳۸؛ اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۳۳.</ref> آزاد کرد. غلامرضا آقازاده وزیر نفت ایران، پس از سفر به عربستان که برای مذاکره با ملکفهد ترتیب داده شده بود، گزارش کرد فهد اعلام کردهاست صدور نفت عراق از طریق عربستان قطع شده و دیگر این کشور کمکی به عراق نخواهد کرد و موافق حذف صدام حسین است؛ همچنین میخواهد روابطش را با ایران نیکو کند.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۲۸۶.</ref>
| |
| | |
| فهد خواسته بود فردی از ایران به عربستان برود تا درباره چگونگی حذف صدام حسین مذاکره کنند.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۳۰۴.</ref> در آبان ۱۳۶۵ ملکفهد اعلام کرد در کنفرانس سران شورای همکاری خلیج فارس به نفع ایران حرکت خواهد کرد و اظهار آمادگی کرد در صورت خاموششدن دو هفتهای شعله جنگ در جبههها ـ حتی بدون آتشبس ـ برای حذف صدام اقدام شود و سه نفر از باقیمانده زندانیان کاروان ایرانی را همراه با پروندهها، پس خواهد داد.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۳۳۰.</ref>
| |
| | |
| اما کشتار چهارصد تن از حاجیان ایرانی در مراسم حج در نهم مرداد ۱۳۶۶، بزرگترین ضربه را به روابط دو کشور وارد کرد. فاجعه خونین مکه که به کشتهشدن صدها حجگزار ایرانی و غیر ایرانی و هزاران زخمی منجر شد، باعث شدیدترین جنگهای تبلیغاتی دو کشور علیه یکدیگر گردید. [[رادیو]] و [[تلویزیون]] و رسانههای سعودی همزمان با قتل عام حاجیان ایرانی در سال ۱۳۶۶، دائماً برای توجیه جنایات خود، عملیات کشف مواد منفجره از حجگزاران ایرانی را که یک سال پیش اتفاق افتاده بود، مطرح میکردند. در نهایت کنفرانس کشورهای اسلامی و دیگر کشورهای عرب، حمایت خود را از عملکرد سعودی در این کشتار اعلام کردند.<ref>اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۳۳.</ref> در قضیه کشتار [[حجگزاران]]، امامخمینی معتقد بود این موضوع یک توطئه بود که بر آل سعود تحمیل شد و این خاندان با قبول این مسئله خود را در دنیا دچار انحطاط کردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷۰.</ref> ایشان هشدار داد که ملکفهد و امثال وی در آینده خواهند فهمید که چه چیزی بر آنان تحمیل شدهاست. آل سعود که خود را خادمالحرمین مینامیدند، از نظر ایشان خائنالحرمین قلمداد شدند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷۱.</ref> ایشان معتقد بود ملکفهد، هر سال، مقدار زیادی از ثروتهای ملت عربستان را صرف تبلیغ [[وهابیت]] میکند و ملت غافل را به سوی ابرقدرتها متمایل و از نام [[اسلام]] و [[قرآن]] برای نابودی اسلام و قرآن بهرهبرداری میکند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۶.</ref>
| |
| | |
| ملکفهد در سال ۱۳۷۴ دچار سکته مغزی شد و از نظر جسمی تحلیل رفت و از آن زمان به بعد اداره امور روزمره کشور به برادر ناتنیاش امیرعبدالله سپرده شد. وی در دهم مرداد ۱۳۸۴ در سن ۸۲سالگی درگذشت.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱، ۴ و ۱۶.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|کشتار حجاج ایرانی}}
| |
|
| |
|
| | {{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}} |
| | ==آثار و خدمات== |
| | ملکوتی خدمات اجتماعی بسیاری نیز داشتهاست؛ تأسیس و بازسازی چندین [[مسجد]]، تجدید بنای مدرسه علمیه حضرت ولیعصر(ع)، تأسیس کتابخانه المهدی(ع)، صندوق قرض الحسنه المهدی(ع) و صندوق مستمندان در سراب و احداث مصلای بزرگ تبریز ازجمله آنها میباشد،<ref>اباذری، آئینه انوار الست، ۶۴ ـ ۶۸.</ref> آثار علمی چندی نیز از وی باقی ماندهاست: المحاکمات، الربا فیالتشریع الاسلامی (سه جلد)، الفرق بین الدین و العلم و الفلسفه، الامن العام فیالاسلام، المنافقون فی القرآن و السنة و التاریخ، تفسیر سوره فاتحه، مقتل الامامالحسین(ع)، شرح مبسوط بر کفایة الاصول، تقریرات درس سیدمحمد حجت کوهکمرهای، حاشیه بر عروة الوثقی، حاشیه بر اسفار ملاصدرا، حاشیه بر شفای ابنسینا، مناسک حج و توضیح المسائل <ref>اباذری، خبرگان ملت، ۱/۴۵۷؛ اباذری، آئینه انوار الست، ۷۱ و ۷۴.</ref> وی به سبب علاقه وصفناپذیر به کتاب و کتابخوانی، کتابخانه شخصی پرارزشی با بیش از پنجاه هزار جلد کتاب با موضوعات گوناگون به زبانهای فارسی، عربی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و... بر جا گذاشتهاست و حدود یک هزار جلد آن، نسخههای خطی است و در میان آنها، نسخههای نفیس نیز وجود دارد <ref>اباذری، آئینه انوار الست، ۷۷.</ref> |
| | ==وفات== |
| | مسلم ملکوتی پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۳، در ۹۰سالگی درگذشت و پیکرش در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>اباذری، آئینه انوار الست، ۷۸.</ref> وی نه پسر و پنج دختر از یک همسر داشت و پسر بزرگ وی روحانی و از استادان حوزه است.<ref>ملکوتی، خاطرات، ۵۲ و ۵۵.</ref> |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع|۲}} | | {{منابع|۲}} |
| *آقایی، سیدداود، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش. | | *اباذری، عبدالرحیم، آئینه انوار الست، قم، رسالت یعقوبی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. |
| *اخوان کاظمی، بهرام، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. *اطلاعات، روزنامه، ۱۰/۵/۱۳۸۴ش.
| | *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثارامام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. |
| *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | | *دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۸ش. |
| *شهابی، سیفالرضا، دیدگاههای شورای همکاری خلیج فارس، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | | *مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |
| *عظیمی، رقیهالسادات، عربستان سعودی، تهران، وزارت امورخارجه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | | *ملکوتی، مسلم، الامن العام فی الاسلام و النظارة العامة للعموم علی العموم، تبریز، شفق، چاپ اول، ۱۴۰۳ق؛ |
| *هاشمآبادی، حسینعلی، روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان در دهه اخیر (۸۹ ـ ۷۹)، پایاننامه ارشد دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه امامصادق(ع). | | *ملکوتی، مسلم، خاطرات آیتالله مسلم ملکوتی، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. *ملکوتی، مسلم، مصاحبه، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، دبیرخانه مجلس خبرگانه رهبری، ۱۳۷۹ش. |
| *هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | |
| *هالیدی، فرد، عربستان بیسلاطین، ترجمه بهرام افراسیابی، تهران، کتابسرا، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش. | |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
| == پیوند به بیرون ==
| |
| *سمیه تام، [https://books.khomeini.ir/books/10009/501/ ملکفهد]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۵۰۱-۵۰۵.
| |