confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ملیشدن صنعت | '''ملیشدن صنعت نفت''' ملیشدن [[صنعت نفت]] و نقش نیروهای [[ملی]] و مذهبی در آن. | ||
تاریخچه صنعت نفت ایران از توطئههای خارجی آکندهاست | ==گزارش اجمالی== | ||
تاریخچه صنعت نفت ایران از توطئههای خارجی آکندهاست.<ref>میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ۱۸۰.</ref> پنج سال پس از تولد صنعت نفت در [[امریکا]] ۱۸۵۹م/ ۱۲۳۱ش و پیش از کشف نفت در [[ایران]]، امتیاز کشف و استخراج آن در سالهای ۱۲۳۶ش/ ۱۸۶۴م،<ref>موحد، خواب آشفته نفت، ۱۲۵.</ref> ۱۲۵۱ش/ ۱۸۷۲م (ذوقی، ۴۷ ـ ۴۴؛ شوادران، ۱۲؛ نصری، ۷۹) و ۱۲۶۳ش/ ۱۸۸۴م به بیگانگان داده شد که هیچیک به انجام نرسید (ذوقی، ۴۳؛ ماسلی، ۵۵). در مورد اخیر در سال ۱۲۶۳ البرت هوتز بازرگان هلندی امتیازنامهای را از ناصرالدینشاه قاجار دریافت کرد که به نخستین امتیازنامه اکتشاف نفت «ایران» معروف شد؛ ولی فعالیتهای وی برای اکتشاف نفت در دالکی بوشهر به نتیجه نرسید (موحد، نفت ما، ۳۳). در سال ۱۹۰۱م/ ۱۲۸۰ش در سلطنت مظفرالدینشاه، ویلیام نکس دارسی انگلیسی، امتیاز شصتساله نفت را که شامل استخراج، بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران (به جز آذربایجان، گیلان و مازندران، گرگان و خراسان) میشد، از دولت ایران گرفت. دارسی متعهد شد در دو سال، شرکت یا شرکتهایی را برای بهرهبرداری تأسیس کند و از محصولات شانزده درصد با عنوان حق امتیاز و بیست هزار لیره سهم ایران را به دولت بپردازد و در تمام مدت صاحب امتیاز از پرداخت مالیات و حقوق گمرگی معاف باشد (انتشارات وزارات نفت، ۱۰ ـ ۱۱). در روز ۵ خرداد ۱۲۸۷ش/ ۲۶ ماه مه سال ۱۹۰۸ نفت در مسجد سلیمان فوران کرد (همان، ۱۱) و یک سال بعد در جنوب، شرکت نفت ایران و انگلیس تأسیس شد (ماسلی، ۷۳؛ کاتوزیان، ۱۳۵) (← مقاله نفت). | |||
رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۲ در قرارداد دارسی تجدید نظر کرد و شرایطی را ظاهراً به سود ایران به آن افزود (فاتح، ۲۷۸)؛ اما در نگاه برخی کارشناسان این قرارداد توطئهای انگلیسی بود که به دست پهلوی به انجام رسید (کاتوزیان، ۸۲ ـ ۸۳) و سودی برای ایران دربر نداشت، بلکه سهم ایران از قرارداد قبلی کمتر و کمپانی انگلیس همچنان از پرداخت هر گونه مالیات و عوارض معاف بود (خلیلالله مقدم، ۲۱ و ۹۶ ـ ۱۰۰؛ علم، ۷۱ ـ ۷۴) و بر خلاف قرارداد دارسی، اموال شرکت نیز به دولت انگلیس تعلق گرفت (علم، ۷۵ ـ ۷۶). سود شرکتهای انگلیسی روزبهروز بالا میرفت و مبلغ ناچیزی به ایران پرداخت میشد (فوران، ۴۲۵ ـ ۴۲۶). در جنگ جهانی دوم در شهریور ۱۳۲۰ به جهت موقعیت راهبردی ایران و وابستگی بریتانیا به منبع انرژی خاورمیانه، انگلستان ایران را اشغال کرد (موسوی، ۱۴۵). اشغال ایران فضای اجتماعی ایران را دگرگون ساخت. گرچه مردم از رفتن پهلوی شادمانی کردند ولی رنجها و مشکلات ناشی از اشغال کشور موجبات تنفر مردم از انگلستان را فراهم کرد (بایرامی، ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ قمری، ۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ کاتوزیان، ۹۱) و زمینه مبارزه با امتیازهای خارجیان ازجمله امتیازهای نفتی فراهم شد (حشمتزاده، ۱۰۴ ـ ۱۱۶). | رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۲ در قرارداد دارسی تجدید نظر کرد و شرایطی را ظاهراً به سود ایران به آن افزود (فاتح، ۲۷۸)؛ اما در نگاه برخی کارشناسان این قرارداد توطئهای انگلیسی بود که به دست پهلوی به انجام رسید (کاتوزیان، ۸۲ ـ ۸۳) و سودی برای ایران دربر نداشت، بلکه سهم ایران از قرارداد قبلی کمتر و کمپانی انگلیس همچنان از پرداخت هر گونه مالیات و عوارض معاف بود (خلیلالله مقدم، ۲۱ و ۹۶ ـ ۱۰۰؛ علم، ۷۱ ـ ۷۴) و بر خلاف قرارداد دارسی، اموال شرکت نیز به دولت انگلیس تعلق گرفت (علم، ۷۵ ـ ۷۶). سود شرکتهای انگلیسی روزبهروز بالا میرفت و مبلغ ناچیزی به ایران پرداخت میشد (فوران، ۴۲۵ ـ ۴۲۶). در جنگ جهانی دوم در شهریور ۱۳۲۰ به جهت موقعیت راهبردی ایران و وابستگی بریتانیا به منبع انرژی خاورمیانه، انگلستان ایران را اشغال کرد (موسوی، ۱۴۵). اشغال ایران فضای اجتماعی ایران را دگرگون ساخت. گرچه مردم از رفتن پهلوی شادمانی کردند ولی رنجها و مشکلات ناشی از اشغال کشور موجبات تنفر مردم از انگلستان را فراهم کرد (بایرامی، ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ قمری، ۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ کاتوزیان، ۹۱) و زمینه مبارزه با امتیازهای خارجیان ازجمله امتیازهای نفتی فراهم شد (حشمتزاده، ۱۰۴ ـ ۱۱۶). | ||
در زمان محمدرضا پهلوی، در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی (اسفند ۱۳۲۲ تا اسفند ۱۳۲۴)، برخی از نمایندگان ازجمله غلامحسین رحیمیان خواستار ملیشدن صنعت نفت و الغای قراردادهای منعقدشده با خارجیان در زمان رضاشاه شدند (رهدار، ۴۸ ـ ۴۹). پس از درخواست کافتارادزه نماینده شوروی برای دادن امتیاز نفت شمال به این کشور، به موجب طرح پیشنهادی محمد مصدق به نمایندگان مجلس، دولتها از مذاکره درباره اعطای امتیاز نفت به خارجیان منع شدند (تکمیل همایون، ۵). در مجلس پانزدهم عباس اسکندری در ۵ بهمن ۱۳۲۷ لغو قرارداد ۱۳۱۲ ایران و انگلیس و ملیشدن صنعت نفت را مطرح کرد؛ ولی سیدحسن تقیزاده از این قرارداد دفاع کرد و در پی آن دانشجویان در تظاهراتی خواهان ملیشدن صنعت نفت شدند (طاهر احمدی، ۵۴). در سال ۱۳۲۸ با قرارداد الحاقی میان نویل گَس نماینده انگلیس و عباسعلی گلشاییان وزیر دارایی ایران، معروف به «قرارداد گس ـ گلشاییان»، حق امتیاز ایران در برابر فروش هر تن نفت به جای چهار شلینگ به شش شلینگ افزایش یافت (فوران، ۴۲۶؛ اقبال، ۳۶؛ مرکز بررسی اسناد، ۱/۶۲)؛ اما از آنجاکه تمام منافع ایران را تأمین نمیکرد (حسینیان، بازخوانی نهضت، ۱۱۴)، با راهنمایی محمد مصدق از بیرون مجلس، مورد مخالفت شدید مجلس پانزدهم قرار گرفت و به تصویب نرسید (ذبیح، ۴۷). اعتراض به دخالت دولت در انتخابات مجلس شانزدهم منجر به تشکیل جبهه ملی برآمده از چند گروه سیاسی و مذهبی به رهبری مصدق شد و این تشکل در اول آبان ۱۳۲۸ اعلان موجودیت کرد (مرکز بررسی اسناد، ۱/۸۰؛ کاتوزیان، ۱۴۷ ـ ۱۵۱، ۱۷۱ ـ ۱۷۷) (← مقاله جبهه ملی ایران). جبهه ملی با همیاری روحانیان، احقاق حقوق مردم ایران در حوزه نفت را در دستور کار قرار داد، ولی خواستهها فراتر از نفت بود (← ادامه مقاله). | در زمان محمدرضا پهلوی، در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی (اسفند ۱۳۲۲ تا اسفند ۱۳۲۴)، برخی از نمایندگان ازجمله غلامحسین رحیمیان خواستار ملیشدن صنعت نفت و الغای قراردادهای منعقدشده با خارجیان در زمان رضاشاه شدند (رهدار، ۴۸ ـ ۴۹). پس از درخواست کافتارادزه نماینده شوروی برای دادن امتیاز نفت شمال به این کشور، به موجب طرح پیشنهادی محمد مصدق به نمایندگان مجلس، دولتها از مذاکره درباره اعطای امتیاز نفت به خارجیان منع شدند (تکمیل همایون، ۵). در مجلس پانزدهم عباس اسکندری در ۵ بهمن ۱۳۲۷ لغو قرارداد ۱۳۱۲ ایران و انگلیس و ملیشدن صنعت نفت را مطرح کرد؛ ولی سیدحسن تقیزاده از این قرارداد دفاع کرد و در پی آن دانشجویان در تظاهراتی خواهان ملیشدن صنعت نفت شدند (طاهر احمدی، ۵۴). در سال ۱۳۲۸ با قرارداد الحاقی میان نویل گَس نماینده انگلیس و عباسعلی گلشاییان وزیر دارایی ایران، معروف به «قرارداد گس ـ گلشاییان»، حق امتیاز ایران در برابر فروش هر تن نفت به جای چهار شلینگ به شش شلینگ افزایش یافت (فوران، ۴۲۶؛ اقبال، ۳۶؛ مرکز بررسی اسناد، ۱/۶۲)؛ اما از آنجاکه تمام منافع ایران را تأمین نمیکرد (حسینیان، بازخوانی نهضت، ۱۱۴)، با راهنمایی محمد مصدق از بیرون مجلس، مورد مخالفت شدید مجلس پانزدهم قرار گرفت و به تصویب نرسید (ذبیح، ۴۷). اعتراض به دخالت دولت در انتخابات مجلس شانزدهم منجر به تشکیل جبهه ملی برآمده از چند گروه سیاسی و مذهبی به رهبری مصدق شد و این تشکل در اول آبان ۱۳۲۸ اعلان موجودیت کرد (مرکز بررسی اسناد، ۱/۸۰؛ کاتوزیان، ۱۴۷ ـ ۱۵۱، ۱۷۱ ـ ۱۷۷) (← مقاله جبهه ملی ایران). جبهه ملی با همیاری روحانیان، احقاق حقوق مردم ایران در حوزه نفت را در دستور کار قرار داد، ولی خواستهها فراتر از نفت بود (← ادامه مقاله). |