|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''ملیشدن صنعت نفت''' ملیشدن [[صنعت نفت]] و نقش نیروهای [[ملی]] و مذهبی در آن.
| | ملیگرایی، حس وفاداری و دلبستگی افراد به ملت یا دولت و ابعاد و آثار آن. |
| ==گزارش اجمالی==
| | ملت به معنای گروه و آیین و شریعت است (دهخدا، ۱۳/۱۸۹۴۷ ـ ۱۸۹۴۸) و ملیت نیز به ویژگیهایی مانند متعلقبودن به سرزمین یا فرهنگی خاص میگویند که هویت فردی را از هویت افراد دیگر متفاوت میکند (انوری، ۷/۷۳۴۴). ملیگرایی به معنای دلبستگی شدید به نژاد، زبان و فرهنگ خودی همراه با اعتقاد به برتری ملت خود بر ملتهای دیگر آمدهاست (همان، ۷/۷۳۴۴ ـ ۷۳۴۵). |
| تاریخچه صنعت نفت ایران از توطئههای خارجی آکندهاست.<ref>میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ۱۸۰.</ref> پنج سال پس از تولد صنعت نفت در [[امریکا]] ۱۸۵۹م/ ۱۲۳۱ش و پیش از کشف نفت در [[ایران]]، امتیاز کشف و استخراج آن در سالهای ۱۲۳۶ش/ ۱۸۶۴م،<ref>موحد، خواب آشفته نفت، ۱۲۵.</ref> ۱۲۵۱ش/ ۱۸۷۲م <ref>ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۴۷ ـ ۴۴؛ شوادران، خاورمیانه، نفت و قدرتهای بزرگ، ۱۲؛ نصری، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ۷۹.</ref> و ۱۲۶۳ش/ ۱۸۸۴م به بیگانگان داده شد که هیچیک به انجام نرسید.<ref>ذوقی، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، ۴۳؛ ماسلی، نفت، سیاست و کودتا در خاورمیانه، ۵۵.</ref> در مورد اخیر در سال ۱۲۶۳ البرت هوتز بازرگان هلندی امتیازنامهای را از [[ناصرالدینشاه قاجار]] دریافت کرد که به نخستین امتیازنامه اکتشاف نفت «ایران» معروف شد؛ ولی فعالیتهای وی برای اکتشاف نفت در دالکی [[بوشهر]] به نتیجه نرسید.<ref>موحد، نفت ما، ۳۳.</ref> در سال ۱۹۰۱م/ ۱۲۸۰ش در سلطنت [[مظفرالدینشاه]]، [[ویلیام نکس دارسی انگلیسی]]، امتیاز شصتساله نفت را که شامل استخراج، بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران (به جز آذربایجان، گیلان و مازندران، گرگان و خراسان) میشد، از دولت ایران گرفت. دارسی متعهد شد در دو سال، شرکت یا شرکتهایی را برای بهرهبرداری تأسیس کند و از محصولات شانزده درصد با عنوان حق امتیاز و بیست هزار لیره سهم ایران را به دولت بپردازد و در تمام مدت صاحب امتیاز از پرداخت مالیات و حقوق گمرگی معاف باشد <ref>انتشارات وزارات نفت، ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت، ۱۰ ـ ۱۱.</ref> در روز ۵ خرداد ۱۲۸۷ش/ ۲۶ ماه مه سال ۱۹۰۸ نفت در [[مسجد سلیمان]] فوران کرد<ref>انتشارات وزارات نفت، ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت، ۱۱.</ref> و یک سال بعد در جنوب، شرکت نفت ایران و انگلیس تأسیس شد.<ref>ماسلی، نفت، سیاست و کودتا در خاورمیانه، ۷۳؛ کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۱۳۵.</ref>
| | ناسیونالیسم یا ملیگرایی، ایدئولوژی برخاسته از مفهوم مدرن دولت و آگاهی جمعی به «تعلق به یک ملت» را گویند که اغلب پدیدآورنده حس وفاداری، شور و دلبستگی افراد به عناصر تشکیلدهنده ملت (نژاد، زبان، سنتها و عادتها، ارزشهای اجتماعی و اخلاقی و به طور کلی فرهنگ) است و گاه موجب بزرگداشت مبالغهآمیز آنها و اعتقاد به برتری این مظاهر بر مظاهر ملیِ دیگر ملتها میشود (آشوری، ۳۱۹ ـ ۳۲۰؛ بابایی زارچ، ۵۴ ـ ۵۵)؛ به بیان دیگر ناسیونالیسم (به معنای جدید آن) به پیوند مستقیم مفهوم ملت با دولت اشاره میکند و با قومیت (قومگرایی) که بیشتر جنبه آگاهی به تعلق فرهنگی دارد و مبنای آن عنصر زبان، دین، آداب و رسوم، تاریخ و خاطره قومی مشترک است، تفاوت دارد (آشوری، ۳۰۷) (← مقاله قومیت). امامخمینی ملیت را در کنار اسلامیت، مشروع میداند اما اسلامگرایی بر ملیگرایی مقدم است (← ادامه مقاله). |
| | | پیشینه: در گذشته آگاهی قومی و بزرگداشت فرهنگ خود، اهمیت ویژهای در جامعهها داشت و این آگاهی در میان بیشتر اقوام گذشته، به صورت جداکردن خود از «دیگری» یافت میشد؛ چنانکه یونانیان، غیر یونانی را «بربر» و ایرانیان، غیر ایرانی را «انیران» میخواندند؛ اما این بزرگداشت میهن، بیشتر جنبه فرهنگی داشت نه سیاسی و با آگاهی ملی (ملیگرایی به معنای جدید) متفاوت بود (آشوری، ۳۰۷). برخی تحولات جدید دنیای غرب مانند رنسانس، نهضت اصلاح مذهبی، روشنفکری و رویدادهای اجتماعی همچون صلح وستفالی، پیدایش دولت ـ ملتها و انقلابهای گوناگون سیاسی و علمی در غرب که با انقلاب کبیر فرانسه به اوج خود رسید، مفهوم ملیگرایی را از جنبه فرهنگی وارد اندیشه سیاسی کرد (بابایی زارچ، ۱۱۲ ـ ۱۱۳؛ آشوری، ۱۶۳). انتشار تفکر ملیگرایی در اروپا، موجب شد تنها طی دوازده سال از ۱۸۵۹ تا ۱۸۷۰م، تغییرات بسیاری در نقشه جغرافیایی اروپا داده شود (منوچهری، ۱۱۴ ـ ۱۱۵). |
| {{ببینید|نفت}}
| | در کشورهای اسلامی و شرقی، ملیگرایی از سده نوزدهم و نخست در مصر و ترکیه آغاز شد (حاجیانی، ۲۴۵) و سپس این موج به دیگر کشورهای عربی راه یافت (درویشپور، ۲۸). آنچه موجب تقویت افکار ناسیونالیستی در کشورهای در حال توسعه شد، آگاهی روشنفکران این کشورها بر تأثیر حضور استعمارگران به عنوان دلیل اصلی عقبماندگی کشور خود و نیز جنگهای استقلالطلبانه و ضد استعماری در پارهای از مستعمرات پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که به کسب استقلال این کشورها کمک کرد (ابوالحمد، ۲۹۴). |
| | | اندیشه هویت ملی در ایران نیز پیشینهای بسیار طولانی دارد. به گواه بیشتر صاحبنظران، ایرانیان در دوره باستان (ساسانیان)، نوعی آگاهی جمعی و تعلق خاطری به عناصر هویت ملی خود داشتند. پس از ورود اسلام به ایران، در دوره نخست، برخی از عناصر هویت ملی ایرانیان نظیر سرزمین واحد، حکومت ملی و دین زرتشت از میانرفت؛ اما در دوره دوم، ایرانیان پس از پذیرش دین اسلام و درونیکردن ارزشهای آن و ایفای نقش بسیار مهم در ساخت تمدن اسلامی، سرانجام در آستانه سده دهم هجری قمری و با تشکیل حکومت صفویه، از دولت ملی برخوردار شدند و در پرتو اتحاد سه ضلع دین اسلام (مذهب تشیع)، حکومت ملی و اندیشه ایرانشهر، حکومتی ایرانی و مستقل و متمرکز بنیان نهادند و در باب عناصر هویت ملی خاص خود، به آگاهی جمعی رسیدند (گودرزی، ۵۱). ارتباط مذهب، هویت ملی، ملت و ناسیونالیسم در ایران از مباحث پیچیده و در عین حال متفاوت با دیگر ملتهای جهان است، به گونهای که برخلاف ملتسازیهای نو در جهان که بر پایه بهحاشیهراندنِ دین اتفاق افتاده، ایرانیان طی پنج سده گذشته، کسب استقلال و بازسازی ملی را در اتحاد دین و دولت و تأسیس دولت متمرکز مقدور دانستهاند (همان، ۵۳ ـ ۵۵). |
| [[رضاشاه پهلوی]] در سال ۱۳۱۲ در قرارداد دارسی تجدید نظر کرد و شرایطی را ظاهراً به سود ایران به آن افزود؛<ref>فاتح، پنجاه سال نفت ایران، ۲۷۸.</ref> اما در نگاه برخی کارشناسان این قرارداد توطئهای انگلیسی بود که به دست پهلوی به انجام رسید<ref>کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۸۲ ـ ۸۳.</ref> و سودی برای ایران دربر نداشت، بلکه سهم ایران از قرارداد قبلی کمتر و کمپانی انگلیس همچنان از پرداخت هر گونه [[مالیات]] و عوارض معاف بود<ref>خلیلالله مقدم، تاریخ جامع ملی شدن نفت، ۲۱ و ۹۶ ـ ۱۰۰؛ علم، نفت، قدرت و اصول، ۷۱ ـ ۷۴.</ref> و بر خلاف قرارداد دارسی، اموال شرکت نیز به دولت انگلیس تعلق گرفت.<ref>علم، نفت، قدرت و اصول، ۷۵ ـ ۷۶.</ref> سود شرکتهای انگلیسی روزبهروز بالا میرفت و مبلغ ناچیزی به ایران پرداخت میشد.<ref>فوران، مقاومت شکننده، ۴۲۵ ـ ۴۲۶.</ref> در [[جنگ جهانی دوم]] در شهریور ۱۳۲۰ به جهت موقعیت راهبردی ایران و وابستگی بریتانیا به منبع انرژی خاورمیانه، [[انگلستان]] ایران را اشغال کرد.<ref>موسوی، نفت، سیاست، اقتصاد، ۱۴۵.</ref> اشغال ایران فضای اجتماعی ایران را دگرگون ساخت. گرچه مردم از رفتن پهلوی شادمانی کردند ولی رنجها و مشکلات ناشی از اشغال کشور موجبات تنفر مردم از انگلستان را فراهم کرد<ref>بایرامی، آثار و پیامدهای اجتماعی اشغال ایران در شهریور۱۳۲۰، ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ قمری، تحول ناسیونالیسم در ایران، تهران، ۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۹۱.</ref> و زمینه مبارزه با امتیازهای خارجیان ازجمله امتیازهای نفتی فراهم شد.<ref>حشمتزاده، ایران و نفت، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران (۷۵ ـ ۱۳۵۷)، ۱۰۴ ـ ۱۱۶.</ref>
| | اندیشه ملیگرایی در ایران در دورههای مختلف صد سال اخیر، مانند مشروطیت و نهضت ملیشدن صنعت نفت، صورتها و انگیزههای متفاوتی گرفت؛ چنانکه گاه همچون اهرمی در برابر دین به کار رفت و گاه جنبهای استقلالطلب یافت (بابایی زارچ، ۷۰ ـ ۷۳) (← مقاله ملیشدن صنعت نفت). در دوران پهلوی، سیاستهای ملیگرایانهای چون احیای هویت پیش از اسلام، الگوگیری از پادشاهان هخامنشی، مقابله با ارزشهای اسلامی و پاکسازی زبان فارسی از عربی شدت یافت (عنایت، ۲۱۵؛ غرویان، ۱۰۶). شیوه حکومت پهلوی، سرانجام موجب رشد تدریجی گفتمانهای رقیب هویت ملی، مانند هویت مذهبی یا هویت ملی ـ مذهبی با شعار بازگشت به خویشتن شد که تحولات عمیقی را در پی داشت (حاجیانی، ۲۵۲ ـ ۲۵۳). |
| | | پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر نظریه ولایت فقیه و در قالب دولت ـ ملت شکل گرفت؛ به این معنا که انقلاب اسلامی اصل وجودی یک دولت ـ ملت به نام ایران را پذیرفت و بر صیانت از آن تأکید کرد (افتخاری، ۲۶). در واقع هویتی که در جمهوری اسلامی ایران به کار میرود، ترکیبی از آموزههای ایدئولوژیک با مؤلفههای دولت ـ ملت است؛ به همین دلیل در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با وجود همه شباهتهای دو جامعه، خط مرزی معنا یافت و به جلوگیری از تعرض به خاک به شکل یک اصل ملی که ایدئولوژی نیز آن را تأیید میکند، توجه شد (همان، ۲۷). |
| در زمان محمدرضا پهلوی، در دوره چهاردهم [[مجلس شورای ملی]] (اسفند ۱۳۲۲ تا اسفند ۱۳۲۴)، برخی از نمایندگان ازجمله غلامحسین رحیمیان خواستار ملیشدن صنعت نفت و الغای قراردادهای منعقدشده با خارجیان در زمان رضاشاه شدند.<ref>رهدار، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، ۴۸ ـ ۴۹.</ref>. پس از درخواست کافتارادزه نماینده شوروی برای دادن امتیاز نفت شمال به این کشور، به موجب طرح پیشنهادی [[محمد مصدق]] به نمایندگان مجلس، دولتها از مذاکره درباره اعطای امتیاز نفت به خارجیان منع شدند.<ref>تکمیل همایون، به یاد ۲۹ اسفند روز تاریخی و شکوهمند ملی شدن نفت، ۵.</ref> در مجلس پانزدهم عباس اسکندری در ۵ بهمن ۱۳۲۷ لغو قرارداد ۱۳۱۲ ایران و انگلیس و ملیشدن صنعت نفت را مطرح کرد؛ ولی سیدحسن تقیزاده از این قرارداد دفاع کرد و در پی آن دانشجویان در تظاهراتی خواهان ملیشدن صنعت نفت شدند.<ref>طاهر احمدی، اسنادی از جنبش دانشجویی و نهضت ملی ایران، ۵۴.</ref> در سال ۱۳۲۸ با قرارداد الحاقی میان نویل گَس نماینده انگلیس و عباسعلی گلشاییان وزیر دارایی ایران، معروف به «قرارداد گس ـ گلشاییان»، حق امتیاز ایران در برابر فروش هر تن نفت به جای چهار شلینگ به شش شلینگ افزایش یافت؛<ref>فوران، مقاومت شکننده، ۴۲۶؛ اقبال، نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ۳۶؛ مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۶۲.</ref> اما از آنجاکه تمام منافع ایران را تأمین نمیکرد،<ref>حسینیان، بازخوانی نهضت، ۱۱۴.</ref> با راهنمایی محمد مصدق از بیرون مجلس، مورد مخالفت شدید مجلس پانزدهم قرار گرفت و به تصویب نرسید.<ref>ذبیح، ایران در دوران دکتر مصدق، ۴۷.</ref> اعتراض به دخالت دولت در انتخابات مجلس شانزدهم منجر به تشکیل جبهه ملی برآمده از چند گروه سیاسی و مذهبی به رهبری مصدق شد و این تشکل در اول آبان ۱۳۲۸ اعلان موجودیت کرد<ref>مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۸۰؛ کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۱۴۷ ـ ۱۵۱، ۱۷۱ ـ ۱۷۷.</ref>
| | هویت ملی ایرانی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با مضامینی چون دفاع از تمامیت ارضی، استقلال سیاسی با تأکید بر شعار نه غربی نه شرقی، حس برگزیدگی و دارابودن رسالت جهانی شکل گرفت. ائتلاف و فشار قدرتهای عربی و غربی، پیگیری سیاستهای مستقل در عرصه بینالملل و شعار خودباوری و استقلال که امامخمینی مطرح کرد، همگی بهتدریج موجب بازتولید هویت ملی به معنای وطندوستی شدند (حاجیانی، ۲۵۳). قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در اصول ۱۵، ۱۸ و ۴۱، بر اصل هویت ملی تأکید کردهاست (← مقاله هویت). |
| | | ملیگرایی در اسلام: درباره سازگاری دین اسلام با ملیگرایی، اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. اسلام از آغاز ظهور خود داعیه جهانی داشته و مقیاسهای آن، جهانی و نه ملی و نژادی بودهاست. آیات متعددی از قرآن کریم نیز به این رسالت جهانی اسلام اشاره دارند (← اعراف، ۱۵۸؛ سبأ، ۲۸؛ تکویر، ۲۷)؛ بر همین اساس در ادبیات سیاسی اسلام، مفهوم ملت و امت، صرفنظر از تقدم و تأخر زمانی هر یک از آنها، کلماتی نزدیک به هماند و در بیشتر موارد به جای هم بهکار رفتهاند (شیرخانی، ۲/۵۱). «امت» اصطلاحی دینی و قرآنی است که سابقهای در زبانهای غربی ندارد و با مفهومی محوری در اندیشه دینی، به منزله جامعهای توحیدی با مفهوم برادری اسلامی و جهانیبودن اسلام رابطهای مستقیم دارد (بابایی زارچ، ۷۵ و ۸۹) (← مقاله جهان اسلام). |
| {{ببینید|جبهه ملی ایران}}
| | بنابراین، آنچه اسلام از آن حمایت میکند، ناسیونالیسم به معنای فرهنگی آن است، نه نژادپرستی (مطهری، ۲/۳۶۸). ملیگرایی به معنای «الوطنیه» و حس میهندوستی و حبالوطن، اگر به همبستگی و روابط حسنه بیشتر میان افراد جامعه منجر شود، نه تنها در اسلام مذموم نیست، بلکه به آن سفارش نیز شدهاست (مطهری، ۱۴/۶۴؛ غرویان، ۱۰۹). این در حالی است که نفی برتری و تبعیض نژادی در فلسفه سیاسی اسلام، از چنان شفافیتی برخوردار است که میتوان آن را از ضروریات اسلام دانست (خلیجی و ارسطو، ۱۶۴؛ عمید زنجانی، ۳/۲۱۴). قرآن کریم مؤمنان عالم از هر قوم و نژادی را شایسته ارتقا شمرده (مجادله، ۱۱)، تفاوت ملتها را وسیله شناخت بهتر (نه برتری) معرفی کرده و بهصراحت برتری را از آنِ انسانهای باتقوا دانستهاست (حجرات، ۱۱ ـ ۱۳)؛ چنانکه پیامبر اکرم(ص) با اشاره به آیه یازدهم سوره حجرات و یکیشمردن اصل و ذات همه انسانها، برتری عرب بر عجم (ابنشعبه، ۳۴) و برتری زبان عربی را نفی و بر این تأکید کردهاست که انسان تنها با عمل میتواند به خواستههای خود برسد و ریشه و نژاد، جانشین عمل نمیشود (مجلسی، ۲۱/۱۳۷). آن حضرت(ص)، با اعتقاد به این مطلب که دین ریشه و نژاد انسان و عقل اصل او را تشکیل میدهد (کلینی، ۸/۱۸۱)، در عمل و رفتار خود نیز با برتری نژادی مخالفت میکرد و کسانی را منزلت میداد که از نظر دیانت، برتر بودند؛ بنابراین اسلام، دینی بیرنگ، عمومی و انسانی است و به یک ملیت خاص تعلق ندارد (مطهری، ۱۴/۷۴ و ۷۶). |
| | | امامخمینی که اساس اسلام را بر امت واحد، برادری و برابری استوار میدید (← مقاله برادری)، ملیگرایی به معنای برتریدادن یک ملت بر ملتهای دیگر را خلاف دین اسلام و دعوت پیامبران میدانست و معتقد بود اسلام میان عرب، عجم، ترک و ملیتهای مختلف، تفاوتی قائل نیست و به همه انسانها با یک دید نگریستهاست (صحیفه، ۱/۳۷۸؛ ۱۲/۳۳۴ و ۱۵/۴۷۱). ایشان ضمن پذیرش ملیت، به معنای عضویت در یک ملت و مسئولیتهای ناشی از این تعلق (همان، ۳/۴۹۳)، در نگاه معرفتی خود، همواره اولویت را با اسلام میدانست و ملیت را در چارچوب اسلام و به شرط تعصبنداشتن و تعارضنداشتن با اسلام میپذیرفت (شیرخانی، ۲/۵۴؛ خسروی، ۱۷۷) و در موارد زیادی ملیت و اسلامیت را در کنار هم به کار میبرد (صحیفه، ۶/۱۳۰؛ ۸/۹۹؛ ۹/۴۶۳ و ۱۲/۲۵۹) و تأکید میکرد ملیت به معنای مخالفت با اسلام یا بهحاشیهبردن اسلام، به هیچ روی پذیرفته نیست (همان، ۱۳/۷۶ ـ ۷۸). |
| جبهه ملی با همیاری [[روحانیان]]، احقاق حقوق مردم ایران در حوزه نفت را در دستور کار قرار داد، ولی خواستهها فراتر از نفت بود.<ref>ادامه مقاله.</ref>
| | ابعاد و ویژگیهای ملیگرایی: ملیت و عضویت در یک واحد ملی، اولویت اساسی انسانها به شمار میرود و تقریباً تمام نظریاتی که معتقد به افول ملت و از میانرفتن مرزهای جغرافیاییاند، دچار سوء تفاهم و اغراق شدهاند و رویکردی غیر واقعبینانه در پیش گرفتهاند، زیرا ملت، نخستین پوشش و حفاظ فرد در تعامل با دیگران است (حاجیانی، ۳۵۸). |
| مجلس شانزدهم بهصراحت خواهان تجدید نظر در قرارداد نفتی با انگلیس شد. مصدق نماینده این دوره در نطقهای خود ملیشدن نفت را مطرح کرد<ref>خامهای، اقتصاد بدون نفت ابتکار بزرگ دکتر مصدق، ۸۸ ـ ۹۱؛ بیل و راجز لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ۱۰۵.</ref> و با تشکیل و رهبری گروه پارلمانی نفت یا کمیسیون نفت که متشکل از ۱۸ تن از نمایندگان مجلس بود، به بسیج نیروهای سیاسی کشور برای ملیکردن صنعت نفت پرداخت<ref>ذبیح، ایران در دوران دکتر مصدق، ۵۰.</ref> مردم، عالمان دینی و نخبگان ملی نیز که عقبافتادگی ایران و اشغال ایران را از توطئههای انگلیس میدانستند <ref>حسینیان، بازخوانی نهضت، ۱۱.</ref> با اشاره عالم برجسته و مبارز، [[سیدابوالقاسم کاشانی]] با برگزاری تجمعات و تظاهرات خواستار ملیشدن نفت شدند.<ref>مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۲۶۵؛ سحابی، نیم قرن خاطره و تجربه، ۱/۷۵.</ref> مطالبه ملیشدن نفت در میان مردم ایران فراگیر شد. کاشانی که پس از حادثه تیراندازی به [[محمدرضا پهلوی]] در بهمن ۱۳۲۷ به [[لبنان]] تبعید شده بود، از سوی مردم به صورت غیابی به نمایندگی مجلس شانزدهم برگزیده شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۱۸ ـ ۱۹.</ref> و در بیستم خرداد ۱۳۲۹ به ایران بازگشت. او در نخستین نطق خود در جمع هزاران نفر از مردم تهران که بنا به دعوت وی در [[مسجد شاه]] (امامخمینی) گرد آمده بودند، نفت را متعلق به ملت ایران دانست و قرارداد نفتی با بریتانیا را از سر زور و بیارزش خواند.<ref>مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۱۹؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۳۴۸.</ref> وی سکوت در برابر این فاجعه را جایز ندانست و از مردم خواست نگذارند انگلیس نفت ایران را ببرد<ref>مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۲۶۷.</ref>
| | واژه ناسیونالیسم در معانی مختلفی بهکار رفتهاست؛ از گونهای احساس وفاداری به ملتی خاص (یعنی نوعی میهنپرستی)، تمایل به رعایت منافع ملت خویش و لزوم حفظ فرهنگ ملی تا اعتقاد به این نظریه در سیاست و مردمشناسی که نوع بشر بالطبع، به ملتها تقسیم میشود و هر ملتی حق دارد حکومتی مستقل داشته باشد و دولتها تنها به این شرط مشروعیت دارند که مطابق این اصل تشکیل شده باشند (فولادوند، ۳۴۲ ـ ۳۴۳). ناسیونالیسم میتواند با جنبههای بسیار افراطآمیز و پرگزند نیز همراه باشد؛ چنانکه عشق و احترام بیش از حد یک ملت درباره فرهنگ و اعتبارات خود، همواره به کمارزشکردن و کوچکداشت امتیازها و ارزشهای ملتهای دیگر منتهی میشود. ناسیونالیسم در این حد افراطآمیز، گاهی با نژادپرستی و بینش برتریِ نژاد میآمیزد و تلاش میکند تمام کسانی را که متعلق به یک نژادند و در سرزمینهای گوناگون زندگی میکنند، تابع کشور، دولت و نظام سیاسی واحد کند (ابوالحمد، ۲۸۹). |
| | | ملیگرایی لزوماً مرتبط با نژادپرستی نیست و حتی میتوان آنها را رسماً مخالف یکدیگر دانست، زیرا ملیگرایی حقیقی معتقد به برابری ملتها، حق تشکیل کشور برای همه ملتها و تعرضنکردن یک ملت به ملت دیگر است؛ بنابراین نژادپرستی انحراف مشخص ملیگرایی است که همسفر آن شدهاست (کریک، ۹۸ ـ ۹۹)؛ بر همین اساس ملیگرایی به دو وجه مهم قابل تقسیم است: الف) ملیگرایی متکی بر عقلانیت و منطق که میتواند عامل همبستگی بیشتر و تقویتکننده روابط میان کسانی باشد که با یکدیگر زندگی مشترک دارند؛ ب) ملیگرایی استوار بر احساسات و عواطف و تعصبات ملی و نژادی که بیشتر مایه جدایی ملیتهای مختلف و بروز جنگ و نزاع بین آنهاست (مطهری، ۱۴/۶۴ ـ ۶۵). |
| {{ببینید|سیدابوالقاسم کاشانی}}
| | نگاه مشروط امامخمینی: ملیگرایی در اندیشه امامخمینی، با توجه به نگرش خاص ایشان به سیاست و حکومت، قابل فهم است. سیاست و حکومت در نظر ایشان مقید به یک محدوده خاص جغرافیایی یا کشور و مردمی خاص نیست، بلکه فرامرزی و جهانی است؛ از اینرو ملیگرایی یا ناسیونالیسم به صورت ایدئولوژیای محدود و جزءنگر در اندیشه ایشان جایگاهی ندارد (بابایی زارچ، ۱۷۴). در عین حال در بررسی نظریات امامخمینی درباره ملیگرایی، دو گرایش عمده قابل مشاهده است: |
| | | الف) ملیگرایی به مثابه یک ایدئولوژی: از آنجاکه موضعگیریهای امامخمینی درباره موضوعات مختلف روز ازجمله ملیگرایی، عمدتاً ناظر به واقعیتهای موجود در جامعه و استناد به شواهد تاریخی و آثار اجتماعی این پدیده در جوامع اسلامی و نهضتهای مردمی بوده (همان)، به طور کلی در آثار و کلام ایشان، با ملیگرایی به عنوان یک ایدئولوژیِ در برابر اسلام و ارزشهای دینی، مخالفت جدی شدهاست (← ادامه مقاله). ایشان با نقد تفکرات ملیگرایان، در صد سال اخیر و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مهمترین دلایل مخالفت خود با ملیگرایی را چنین اموری شمردهاست: استعماریبودن ایده ملیگرایی و خدمت آن به منافع غرب (ولایت فقیه، ۳۶ ـ ۳۷؛ صحیفه، ۱/۳۷۷ ـ ۳۷۸؛ ۵/۱۸۷؛ ۶/۳۵؛ ۷/۸۶ و ۱۳/۴۴۳)، ایجاد تفرقه و دشمنی میان مسلمانان و ملتهای مختلف جهان و غفلت آنان از یکدیگر (صحیفه، ۱۱/۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ۱۳/۸۷، ۲۰۹، ۴۴۳ ـ ۴۴۴ و ۲۰/۹۴)، تلاش برخی گروههای ملیگرا در بهانحرافکشیدن مبارزات مردم (همان، ۵/۵۴۶؛ ۶/۱، ۲۲، ۲۸، ۵۰، ۱۱۸ و ۱۵/۲۴) و دستاویزبودن برای ضد انقلاب در مقابله با حکومت اسلامی (همان، ۱۴/۶۸ ـ ۶۹). |
| [[جمعیت فداییان اسلام]] به رهبری [[سیدمجتبی نواب صفوی]]<ref>حوزه، روحانیت و روشنفکران در نهضت ملی نفت، ۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ عبدخدایی، خاطرات محمدمهدی عبدخدایی، ۹۷؛ کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۲۹۸.</ref> و جمعیت اتحادیه مسلمین رشت <ref>مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۴۱۷.</ref> نیز از ملیشدن نفت و کوتاهکردن دست شرکت ایرانی ـ انگلیسی نفت حمایت کردند.
| | ب) ملیگرایی به معنای اعتقاد به هویت ملی و احساس وفاداری به آن: یکی از معانی ملیبودن از نظر امامخمینی، تعلقداشتن به یک ملت است که احساس وظیفه و مسئولیت در قبال ملت را به همراه دارد و مورد تأیید ایشان است (همان، ۳/۴۹۳). امامخمینی وطن به عنوان زادگاه را از نظر اسلام قابل احترام میداند و میان ملیگرایی به معنای حب وطن و دفاع از مرزهای کشور و ملیگرایی به معنای مقابله ملتهای مسلمان با یکدیگر فرق قائل است (همان، ۱۳/۱۶۸ و ۲۰۹). ایشان که اسلام را عامل هویتدهنده و وحدتبخش مردم ایران میدانست، دفاع از تمامیت ارضی ایران و استقلال و عزت مردم این سرزمین مسلمان و دفاع از آن را امری لازم میشمارد و تقویت روح میهنپرستی و فداکاری را نیز از راه ایمان و دین و معنویت ممکن میبیند (کشف اسرار، ۲۴۸؛ شیرخانی، ۲/۵۶)؛ بر همین مبنا ایشان ضمن تأکید بر وجوب حفظ مملکت اسلامی، خود را آماده هر نوع فداکاری برای ملت ایران میدانست (صحیفه، ۱۰/۱۲۳ ـ ۱۲۴). |
| | | کاربرد بسیار واژه ملی در سخنان امامخمینی، گواه بر تأیید ایشان بر ملیت و ملیگرایی به معنای مسئولیت اجتماعی و انسانی فرد در قبال ملت و البته همراهی با دین اسلام است. ازجمله این کاربردها میتوان به این موارد اشاره کرد: برگزاری عزای ملی (همان، ۱/۱۵۷، ۳۳۱ و ۴/۱۵۸)، مفاخر اسلامی و ملی (همان، ۱/۴۰۹ و ۴۱۱)، وظیفه اسلامی و ملی (همان، ۳/۲۵۶ و ۴۷۵)، ملی بودن دولتها (همان، ۱/۴۱۰)، ذخایر ملی (همان، ۲/۱۴۱)، مبارزات دینی و ملی (همان، ۳/۴۴۸)، نهضت اسلامی و ملی (همان، ۳/۴۸۳ و ۴۸۶)، شعائر دینی و ملی (همان، ۳/۴۶۵)، مؤسسات ملی (همان، ۳/۴۶۸)، حکومت ملی و اسلامی (همان، ۳/۴۷۰)؛ اشخاص ملی و وطنخواه (همان)، مقاصد دینی و ملی (همان، ۳/۴۸۶)، قیام ملی (همان، ۴/۵۹)، شعارهای غیر اسلامی و غیر ملی (همان، ۴/۱۴۱)، اقتصاد ملی (همان، ۴/۱۵۹)، استقلال ملی (همان، ۴/۲۴۲)، افراد معروف به ملیت و خوشنامی برای مسئولیتهای اولیه انقلاب (۵/۱۵۱) و دانشگاه اسلامی، انسانی و ملی (همان، ۲۱/۴۳۰). |
| از سوی دیگر، بسیاری از علمای حوزه ازجمله [[سیدمحمدتقی خوانساری]]، [[سیدصدرالدین صدر]]،<ref>بازرگان، خاطرات، ۱/۲۷۷.</ref> [[سیدمحمد حجت]]، [[محمد فیض قمی]]،<ref>رهدار، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، ۶۱.</ref> [[بهاءالدین محلاتی]]، [[عباسعلی شاهرودی]]، [[سیدحسن چهارسوقی]]، [[باقر رسولی]]، [[سیدمحمود روحانی قمی]]، [[محمدرضا کلباسی]]، [[مهدی نجفی]]، [[میرزاحسین فقیه سبزواری]]، [[سیدحسین خادمی]]، [[مرتضی مدرسی اردکانی]] و [[سیدمصطفی سیدالعراقین]] از نهضت ملی نفت حمایت کردند؛<ref>حسینیان، بیست سال، ۱۰۰ ـ ۱۰۴.</ref> همچنین علمای [[همدان]]<ref>خبرنامه، همایش نفت، سلطه، کودتا، ۲۸ مرداد، ۷.</ref> و هیئت علمیه تهران<ref>مرکز اسناد ریاست جمهوری، اسنادی از انجمنها و مجامع مذهبی در دوره پهلوی، ۴۰۹ ـ ۴۱۰.</ref> حمایت خود از ملیشدن صنعت نفت را اعلام کردند. [[سیدحسین بروجردی]]؛ [[مرجع تقلید]] وقت نیز با فرونشاندن جوسازیها در قم علیه دولت مصدق و اجازهندادن به دربار پهلوی برای سوء استفاده از آن، به نهضت ملی نفت خدمت کرد.<ref>واعظزاده خراسانی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref> [[حزب توده]] نیز در آغاز هوادار [[جبهه ملی]] بود؛ اما در نهایت مصدق را ابزار دست [[امریکا]] شمرد و از حمایت وی دست کشید.<ref>فوران، مقاومت شکننده، ۴۲۷ ـ ۴۲۸.</ref>
| | جمع میان ملیگرایی و اتحاد ملل: با توجه به مسیر فطری زندگی بشر از چارچوبهای هویتی کوچک، مانند قبیله و قومیت به سوی واحدهای بزرگ، مانند دولت ـ ملتهای مدرن، خواه ناخواه آینده جامعه بشری، گذر از جوامع ملی به سوی سازمانهای فراملی است و دولت ـ ملتها، جای خود را به چارچوب بزرگتر و گستردهتر مانند یک سازمان جهانی خواهند داد (ابوالحمد، ۱۳۸). کشورها واحدهای مجرد نیستند و میان دیوارهای آهنین غیر قابل نفوذ محصور نشدهاند. همیشه و همه وقت میان گروههای انسانیِ ساکن سرزمینهای گوناگون، ارتباط وجود داشتهاست و هیچ دولتی تاکنون نتوانسته خود را از تأثیرات دنیای بیرون به دور بدارد، هرچند دامنه تأثیرپذیری کشورهای مختلف در دورههای مختلف متفاوت بودهاست (همان، ۶۳). جنگ جهانی اول و دوم و پیامدهای ناگوار آن بر جهان، موجب شد تا حامیان حکومت و صلح جهانی در ریشهیابی علل جنگهای منطقهای و جهانی، ساختار نظام بینالملل، وجود دولتهای مستقل و جدا از هم و ناسیونالیسم افراطی را ریشه اصلی منازعات در روابط بینالملل معرفی کنند و امروزه دولتها برای جلب مشروعیت بیشتر از سوی ملتها، تمایل اجتنابناپذیری به تعاملات فراملی دارند (خلیجی و ارسطو، ۱۶۸ و ۱۷۶). |
| | | پیش از اعلام نظریات مکتبهای سوسیالیستی و مارکسیستی در پایان سده نوزدهم میلادی درباره از میانرفتن مرزهای ملی و کشوری (انترناسیونالیسم) در آینده دور، ادیان بزرگ بهویژه اسلام هدفهای جهانی داشتند و به چارچوبهای ملی و ملیگرایی دلبستگی نداشتند (ابوالحمد، ۲۹۵)؛ اما بررسی تحولات صد سال اخیر در دنیای اسلام نیز نشان میدهد که از یک سو ملیگرایی عامل فروپاشی امپراتوری عثمانی و اختلاف میان کشورهای اسلامی بودهاست و از سوی دیگر برداشتهای افراطی بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی مسلمان از مفهوم وحدت اسلامی، موجب شده این مفهوم با نادیدهگرفتن منافع ملی به سود امت اسلامی مترادف شمرده شود و در نتیجه جمع میان ملیگرایی و وحدت امت اسلامی ناممکن تلقی شود (خلیجی و ارسطو، ۱۶۰) (← مقاله وحدت). |
| محمدرضا پهلوی در ۵/۴/۱۳۲۹ [[علی رزمآرا]] از حامیان منافع انگلستان را به نخستوزیری گمارد. وی تهدید کرد در صورت پافشاری بر ملیشدن نفت، [[مسجد]] را بر سر کاشانی و [[مجلس]] را بر سر اقلیت خراب خواهد کرد.<ref>همبلی، خودکامگی پهلوی: محمدرضاشاه (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷)، ۷۸؛ رهدار، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، ۵۱ ـ ۵۲.</ref> او در صدد بود که مجلس را منحل و حکومتنظامی برقرار کند.<ref>موحد، خواب آشفته نفت، ۱/۱۱۲؛ ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دستنشانده) ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، ۱۷۰.</ref> رزمآرا معتقد بود ایران نمیتواند صنعت نفت را اداره کند<ref>نجاتی، جنبش ملّی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۲۲، ۱۲۷ ـ ۱۲۸.</ref> و سعی کرد قرارداد الحاقی «گس ـ گلشاییان» را به تصویب مجلس جدید برساند.<ref>رهدار، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، ۵۲.</ref> گفتگو درباره قرارداد پنهانی نفتی و تقسیم مساوی درآمد آن میان ایران و انگلیس نیز در میان بود.<ref>فاتح، پنجاه سال نفت ایران، ۴۰۷.</ref> جبهه ملی احتمال میداد تهدیدهای رزمآرا علیه مجلس و [[روحانیان]]، جان همه آنان را به خطر اندازد.<ref>تبریزنیا، علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، ۲۲۶.</ref> رزمآرا در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹<ref>کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۱۶۷.</ref> با گلوله [[خلیل طهماسبی]] از اعضای [[فداییان اسلام]] و با فریاد «مرده باد شرکت نفت» کشته شد<ref>کارگر جهرمی، تحلیل روابط کاشانی و نواب صفوی در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران، ۷۴؛ ترکمان، اسرار قتل رزمآرا، ۱۷۰ ـ ۱۷۱.</ref> و [[حسین علاء]] به جای وی به نخستوزیری برگزیده شد و در ۱۷ اسفند کمیسیون خاص نفت، ملیشدن صنعت نفت را تصویب کرد <ref>فخیمی، سی سال نفت ایران از ملی شدن تا انقلاب اسلامی، ۴۲؛ کارگر جهرمی، تحلیل روابط کاشانی و نواب صفوی در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران، ۷۶.</ref>
| | منادیان وحدت اسلامی از کارکرد مثبت ملیگرایی، به منزله واقعیتی بالفعل در حیات سیاسی مسلمانان، در راستای مصالح امت اسلامی بهره گرفتهاند؛ چنانکه اگر ملیگرایی به همبستگی و روابط دوستانه با دیگر کشورها منجر گردد، مورد تأیید اسلام است و با وجود این نوع ملیگرایی، امکان تحقق وحدت اسلامی نیز وجود دارد. جمع میان این دو مفهوم از طریق چنین مؤلفههایی امکانپذیر است: ۱. قرائت وحدت در عین کثرت از مفهوم وحدت اسلامی، مطابق با سنت اجتماعی سیاسی پیامبر اکرم(ص)؛ ۲. مفهوم ملیگرایی منطقی ـ عقلانی به جای ملیگرایی احساسی ـ نژادی؛ ۳. نظریه تعاملی هویتهای خرد و کلان؛ ۴. تجربه همگرایی اروپا در ایجاد همسازی میان وفاداری ملی و فراملی در قالب اتحادیه اروپا (همان، ۱۶۰ و ۱۷۸). |
| | | امامخمینی اگرچه اصل استقلال حکومتها، ملتها و واحدهای مستقل حکومتی را به رسمیت میشناخت و بر حفظ آن تاکید میکرد، اما به آرمان حکومت جهانی اسلام کاملاً مقید و متعهد بود (صحیفه، ۱۳/۱۶۸ و ۲۴۰؛ رهنورد، ۱۳/۳۵ ـ ۸۱). ایشان که ملیگرایی به معنای مقابله ملتهای مختلف با یکدیگر بر اساس زبان و نژاد را از اساس مخالف دعوت انبیای الهی(ع) (همان، ۱۵/۴۷۱) و مهمترین عامل گسست و جدایی میان مسلمانان و تشکیل امت واحد اسلامی میدانست (همان، ۱۳/۸۷ ـ ۸۸، ۲۰۹، ۴۴۳ ـ ۴۴۴؛ ۱۵/۴۷۱ و ۱۸/۲۱۶)، ضمن مطروددانستن ملیگرایی احساسی و نژادی در اسلام، کشورهای اسلامی را به دوری از نژادپرستی و اتحاد دعوت و تأکید میکرد در صورت تحقق این وحدت و برادری ایمانی، تشکیل بزرگترین قدرت جهان به دست مسلمانان ممکن خواهد بود (همان، ۲۱/۴۲۷ ـ ۴۲۸). هدف اسلام، نادیدهگرفتن تفاوتهای زبانی و نژادی و ساختن امت واحد از همه ملتهای جهان و جلوگیری از سلطهگری است و جداکردن این امت بزرگ با ملیگرایی، مخالفت با قرآن کریم و از توطئههای شیاطین و قدرتهای بزرگ جهانی برای ممانعت از قدرت اسلام است (همان، ۱۳/۸۷، ۲۰۹ و ۴۴۳ ـ ۴۴۴). |
| مجلس در یک اقدام ناگهانی و به اتفاق آرا به نخستوزیری محمد مصدق ابراز تمایل کرد و اجرای قانون ملیشدن نفت را به او محول ساخت.<ref>ذبیح، ایران در دوران دکتر مصدق، ۵۴.</ref> وی یکی از دلایل خود برای پذیرش پست نخستوزیری در این دوره را بهسرانجام رساندن طرح ملیکردن صنعت نفت دانستهاست.<ref>مصدق، خاطرات و تألمات محمد مصدق، ۱۷۸.</ref> مردم نیز با تظاهرات گسترده از آن حمایت کردند و مجلس در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ بدون رأی مخالف، نفت را ملی اعلام کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، ۱/۳۵۶.</ref> در ۲۹ اسفند نیز [[مجلس سنا]] آن را تصویب کرد و به امضای محمدرضا پهلوی رسید و آن روز، روز ملیشدن صنعت نفت نام گرفت.<ref>تکمیل همایون، به یاد ۲۹ اسفند روز تاریخی و شکوهمند ملی شدن نفت، ۸.</ref>
| | از نظر امامخمینی این تفکر ملیگرایانه که دفاع از مصالح مسلمانان باید در حصار یک ملت خاص باشد و احقاق حقوق مسلمانان در بیرون مرزها، نامعقول و نامشروع است، خطا و موجب خط سرخکشیدن بر روی قرآن کریم، احادیث پیامبر(ص) و سیره همه انبیا(ع) و اولیای بزرگ است (همان، ۲۰/۸۷). جمهوری اسلامی ایران، با رد ملیگرایی به معنای مقابله ملتها با یکدیگر، میان خود و کشورهای اسلامی جدایی قائل نبوده، در کنار همه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان، در برابر همه مهاجمان به سرزمینهای اسلامی ایستادگی میکند (همان، ۱۵/۴۰۲). بر این اساس، دفاع ملت ایران در جنگ تحمیلی، تنها دفاع از ایران نبود، بلکه دفاع از اسلام در برابر کفر (همان، ۱۸/۳۸۵) و علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایهداری و کمونیزم بود (همان، ۲۱/۶۸). |
| ==قانون ملیشدن صنعت نفت==
| | منابع: قرآن کریم؛ آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش؛ ابنشعبه حرانی، حسنبنعلی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آلالرسول(ص)، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛ ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست (جامعهشناسی سیاسی)، تهران، توس، چاپ هفتم، ۱۳۷۶ش؛ افتخاری، اصغر، کالبد شکافی هویت، چاپشده در هویت در ایران تدوین علیاکبر علیخانی، تهران، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش؛ امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش؛ همو، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا؛ همو، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش؛ بابایی زارچ، علیمحمد، امت و ملت در اندیشه امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش؛ حاجیانی، ابراهیم، جامعهشناسی هویت ایرانی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ اول، ۱۳۸۸ش؛ خسروی، علیرضا، دین، انقلاب اسلامی و هویت با تأکید بر اندیشههای امامخمینی، تهران، تمدن ایرانی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش؛ خلیجی اسکویی، محسن و عبدالکریم ارسطو، ملیگرایی و وحدت اسلامی؛ تعامل یا تقابل، مجله مطالعات ملی، شماره۴۰، ۱۳۸۸ش؛ درویشپور، حجتالله، بررسی پدیده ناسیونالیسم در جهان عرب، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش؛ رهنورد، زهرا، امامخمینی و اندیشه دولت بزرگ اسلامی و جمهوریهای آزاد و مستقل، چاپشده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امامخمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، مسائل مستحدثه(۳)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۴ش؛ شیرخانی، علی، ملتگرایی و امتگرایی از منظر امامخمینی، چاپشده در مجموعه مقالات همایش سراسری اندیشه سیاسی اجتماعی امامخمینی، قم، المصطفی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش؛ عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۴۲۱ق؛ عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش؛ غرویان، محسن و شاکر قوامیان، ملیگرایی (ناسیونالیسم) از دیدگاه اسلام، مجله معرفت، شماره ۵۰، ۱۳۸۰ش؛ فولادوند، عزتالله، خرد در سیاست، تهران، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش؛ کریک، برنارد، دفاع از سیاست، ترجمه فرهاد مشتاقصفت، تهران، کتاب روز، چاپ اول، ۱۳۷۸ش؛ کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ گودرزی، حسین، کارکرد هویتبخش مذهب شیعه در دوره صفویه، چاپشده در دین، انقلاب اسلامی و هویت (با تأکید بر اندیشههای امامخمینی)، تدوین علیرضا خسروی، تهران، تمدن ایرانی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش؛ همو، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲، تهران، صدرا، چاپ نهم، ۱۳۷۹ش؛ منوچهری، محمدعلی، ملت و ملیت، تهران، معارف، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. |
| برابر مصوبه ۲۴ و ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ [[مجلس شورای ملی]] و [[مجلس سنا]]، صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور ملی شد و عملیات اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری در دست دولت ایران قرار گرفت و هیئتی از نمایندگان مجلس سنا و نمایندگان مجلس شورای ملی و وزیر دارایی تشکیل شد تا با نظارت این هیئت، اختیار از شرکت سابق نفت ایران و انگلیس گرفته و به دعاوی شرکت رسیدگی و تلاش شود بهتدریج متخصصان ایرانی جایگزین مهندسان خارجی شوند<ref>اداره کل انتشارات و تبلیغات، اسناد نفت، ۵۲ ـ ۶۸.</ref> روز ۱۹ خرداد ۱۳۳۰ اعضای هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران و سه تن از اعضای هیئت مختلط نفت در میان استقبال پرشور و بیسابقه دهها هزار تن از مردم خوزستان وارد آبادان شدند و شرکت نفت انگلیس را برکنار کردند. پرچم ایران بر فراز اداره مرکزی شرکت سابق در [[خرمشهر]] و تابلوی هیئتمدیره موقت به جای ریاست شرکت نفت انگلیس نصب شد.<ref>بازرگان، خاطرات، ۱/۲۷۹ ـ ۲۸۴.</ref> دولت انگلیس برای زندهکردن امتیازهای گذشته خود به دادگاه لاهه شکایت کرد که مصدق به نمایندگی از ایران در دادگاه شرکت و از حقوق مردم ایران دفاع و پیروز شد؛<ref>بازرگان، خاطرات، ۱/۲۹۲.</ref> پس از آن انگلستان موظف شد برابر قوانین بینالمللی به ایران غرامت بپردازد،<ref>کاشانی، مداخله انگلستان و آمریکا برای نابودی نهضت ملی نفت ایران، ۱۳۶.</ref> اما انگلیسیها پس از محکومیت، به تهدید اقتصادی و [[تحریم]] و نیز تهدید نظامی روی آوردند؛ ولی در نهایت دولت ایران موفق شد بهتدریج آنان را از ایران بیرون و کنسولگری انگلیس را در نه شهر ایران ازجمله [[مشهد]] و [[اهواز]] و [[رشت]] تعطیل کند.<ref>بختیاری، مصدق و اخراج انگلیسیها از ایران، ۹۶ ـ ۹۸.</ref>
| |
| ==دستاوردهای نهضت==
| |
| نهضت ملی نفت دستاوردهای پرارزشی برای مردم ایران به ارمغان آورد.<ref>آقاحسینی، تحلیل گفتمانی وعلل و عوامل شکست جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۳۲)، ۱.</ref> کوتاهکردن دست انگلستان از منابع حیاتی ایران، نقطه عطفی در تاریخ جنبشهای رهاییبخش منطقه [[خاورمیانه]] به شمار میرود.<ref>گلآوری، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، ۱۷.</ref> این امر کمر انگلستان را شکست و آن کشور را تبدیل به قدرت درجه دوم و سوم کرد.<ref>بازرگان، خاطرات، ۱/۲۹۳.</ref> رونق صادرات و واردات و بازگشایی کارخانههای تعطیلشده و به تکاپودرآوردن دوباره بازار<ref>گلآوری، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، ۱۷.</ref> و ملیشدن نفت، درآمد ایران را از شانزده تا بیست درصد به رقمی بیش از پنجاه درصد افزایش داد.<ref>بازرگان، خاطرات، ۱/۲۹۳.</ref> آشنایی مردم ایران با فرهنگ سیاسی و [[مقاومت]] و ایستادگی در برابر مشکلات و زیادشدن روحیه خودباوری، فراگیری تخصص در میان کارگران ایرانی صنعت نفت در جهت اداره صنایع نفتی و رشد نیروهای فنی در جامعه<ref>گلآوری، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، ۱۷؛ مینا، نهضت ملی نفت موتور محرکه قرارداد کنسرسیوم و تجدید نظر در آن، ۳۷.</ref> و راهاندازی پالایشگاه آبادان به دست نیروهای بومی <ref>بازرگان، خاطرات، ۱/۲۸۹ ـ ۲۹۰.</ref> شکست انحصار انگلیسیها در ایران و به تبع آن در نقاط مختلف خاورمیانه،<ref>گلآوری، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، ۱۷.</ref> هویتسازی ملی و روحیه خودباوری و خودیاری <ref>بازرگان، خاطرات، ۲۹۳؛ آقاحسینی، تحلیل گفتمانی وعلل و عوامل شکست جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۳۲)، ۳ ـ ۶.</ref> گسترش نشریات و فعالیتهای مطبوعاتی<ref>گلآوری، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، ۱۷.</ref> از آثار این نهضت بود.
| |
| | |
| این نهضت بر دیگر کشورهای تحت سیطره [[استعمار غرب]] بهویژه بریتانیا نیز مؤثر بود و از همان آغاز ملیکردن صنعت نفت، مقامهای بریتانیا در مذاکره با امریکاییها نگرانی خود را از تأثیر اقدامات ایران در مورد [[کانال سوئز]] ابراز میکردند. مصریها به پیروی از ایرانیان الغای عهدنامه ۱۹۳۶م/ ۱۳۱۵ش و خروج نیروهای بریتانیا از خاک [[مصر]] را مطرح کردند و پس از سقوط دولت نحاس پاشا، [[جمال عبدالناصر]] کانال سوئز را ملی اعلام کرد.<ref>هرمیداس باوند، روزهای افتخار و خذلان، نگرشی گذرا بر علل نافرجامی نهضت ملی کردن صنعت نفت و تبعات آن، ۷۳.</ref> مجمع عمومی سازمان ملل نیز به موجب قطعنامهای حق استفاده و بهرهبرداری از منابع را جزئی از حاکمیت ملتها دانست و به رسمیت شناخت.<ref>هرمیداس باوند، روزهای افتخار و خذلان، نگرشی گذرا بر علل نافرجامی نهضت ملی کردن صنعت نفت و تبعات آن، ۷۳.</ref>
| |
| ==شکست نهضت و علل آن==
| |
| تلاشها در جهت ملیشدن صنعت نفت گسترش پیدا کرد و به نهضتی فراگیر و ملی تبدیل شد که در صورت تداوم میتوانست به استقلال همهجانبه و [[آزادی]] ایران بینجامد؛ ولی بر اثر عواملی نتوانست به دیگر اهداف خود دست یابد.<ref>آقاحسینی، تحلیل گفتمانی وعلل و عوامل شکست جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۳۲)، ۱؛ ابرقویی، علل ناتوانی دولت ملی، ریشهیابی ناکامیها در حل مساله نفت، ۳۳۷ ـ ۳۳۸.</ref> امریکا که در زمان نهضت و پس از آن با ایران همدلی نشان میداد، سرانجام پس از توافق پنهانی با انگلیس بر سر نابودی نهضت ملی نفت و تقسیم غنایم به توافق رسید.<ref>کاشانی، مداخله انگلستان و آمریکا برای نابودی نهضت ملی نفت ایران، ۱۳۶ ـ ۱۳۷.</ref> دولت ملی مصدق نیز با [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای امریکایی ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲ سقوط کرد؛<ref>بازرگان، ۱/۳۰۴ ـ ۳۰۵؛ سحابی، نیم قرن خاطره و تجربه، ۱۵۸؛ فوران، مقاومت شکننده، ۴۳۴ ـ ۴۳۵ و ۴۳۷.</ref> چنانچه امریکا بعدها از نقش خود در این کودتا آشکارا سخن گفتهاست.<ref>روبین، جنگ قدرتها در ایران، ۸۵.</ref>
| |
| | |
| افزون بر کودتای امریکایی، عوامل متعدد دیگری نیز در شکست نهضت ملی نفت مؤثر بود؛<ref>فوران، مقاومت شکننده، ۴۳۸ ـ ۴۴۲.</ref> چنانکه اختلاف رهبران جنبش از عوامل اصلی ضعیفشدن نهضت ملی بود؛<ref>حوزه، روحانیت و روشنفکران در نهضت ملی نفت، ۱۲۷؛ واعظزاده خراسانی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۲۳۸.</ref> همچنین بیاعتنایی مصدق به [[روحانیت]] و تکیه بر احزاب سیاسی ازجمله عوامل ناکامی این نهضت شمرده شدهاست. مصدق نتوانست حمایت روحانیت را که نقش مهمی در فرایند ملیشدن نفت و ادامه نهضت خصوصاً بسیج نیروهای مردمی در ۳۰ تیر و سقوط نخستوزیری [[احمد قوام]] بر عهده داشتند، تدوام بخشد و حتی با خواستههای منطقی آنان مانند ممنوعیت [[خرید و فروش مسکرات]] مخالفت کرد؛<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۱۲.</ref> زیرا اقدام وی در تقویت بازوی غیر مذهبی دولت موجب شد که فداییان اسلام که از همپیمانان او بودند، با او رودررو شوند.<ref>کاتم، ناسیونالیسم در ایران، ۱۸۴؛ امینی، داوود، جمعیت فداییان اسلام و نقش آن در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران، ۱۰۲؛ نوذری، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ۱۳۳ ـ ۱۳۴؛ خسروشاهی، فداییان اسلام، ۱۱۴.</ref> این گروه که از مصدق قول گرفته بودند پس از پیروزی، [[احکام اسلام]] در ایران اجرا شود، از وی خواستند به وعده خویش عمل کند و جلوی مفاسد اجتماعی را بگیرد که با مخالفت وی روبهرو شدند و در نتیجه راه خود را از او جدا کردند و در مخالفت با دولت به زندان افتادند.<ref>حوزه، روحانیت و روشنفکران در نهضت ملی نفت، ۱۳۲ ـ ۱۳۳، امینی، داوود، جمعیت فداییان اسلام و نقش آن در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران، ۱۰۲.</ref>
| |
| | |
| مصدق با دورزدن کانونهای موجود قدرت، مستقیماً از مردم کمک خواست؛ ولی از هنر و ابزار سازماندهی مردم برخوردار نبود <ref>کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۱۱۶.</ref> تلقی اشتباه رهبران نهضت نفت از سیاستهای بینالمللی انرژی<ref>فوران، مقاومت شکننده، ۴۲۹ و ۴۳۱.</ref> و اعتماد بیجای مصدق به وعدههای امریکا و قبول دخالت بانک بینالمللی در قضیه نفت <ref>حوزه، روحانیت و روشنفکران در نهضت ملی نفت، ۱۳۲؛ آیت، چهره حقیقی مصدق السلطنه، ۶۵ ـ ۷۵.</ref> تشدید بحران مالی دولت مصدق در پی همکارینکردن شوروی<ref>فوران، مقاومت شکننده، ۴۳۷؛ رهدار، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، ۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref> و غفلت از مبارزه با استبداد داخلی<ref>رهدار، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، ۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> از دیگر علل شکست نهضت بود.
| |
| | |
| در تحلیل برخی آگاهان، مصدق و کاشانی به مسئله نفت اکتفا کردند و از اندیشه درباره کل نظام سیاسی و سرچشمه مفاسد اجتماعی غافل بودند و حال آنکه میبایست همانند نهضت [[امامخمینی]] سرچشمه مفاسد را که رژیم پهلوی بود هدف میگرفتند <ref>فضلالله، مصاحبه، آیینهداران حقیقت، ۳۵۲ ـ ۳۵۳.</ref> عواملی نیز باعث دشوارشدن وضعیت شد، ازجمله سلب اختیارات قانونگذاری از مجلس از سوی مصدق، سهلانگاری درباره مجازات مأموران حملهکننده به مردم در جریان نهضت و واقعه ۳۰ تیر<ref>زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد، ۱۸۱ ـ ۱۸۳؛ منصوری، ۲۵ سال حاکمیت آمریکا بر ایران، ۳۴ ـ ۳۵.</ref> انتصاب افراد مشکوک به مقامات مهم نظامی و بیتوجهی به اندرزهای دلسوزانه کاشانی و دیگران،<ref>حسینیان، بیست سال، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref> بهویژه بیتوجهی به اخطار کاشانی درباره احتمال [[کودتا]]<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۵۰۷.</ref> و نداشتن افراد تربیتشده برای مبارزه<ref>حوزه، روحانیت و روشنفکران در نهضت ملی نفت، ۱۴۲؛ ابرقویی، علل ناتوانی دولت ملی، ریشهیابی ناکامیها در حل مساله نفت، ۳۴۷.</ref> انگلستان نیز نفت ایران را [[تحریم]] کرد و با این تحریم شرایط اقتصادی اجتماعی ایران بدتر و راه برای مداخله گسترده بیگانگان هموار شد.<ref>فوران، مقاومت شکننده، ۴۲۹، ۴۳۱ و ۴۳۴؛ امینی، علی، ۶۹؛ کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ۲۷۲.</ref>
| |
| ==نگاه امامخمینی به نهضت ملی نفت==
| |
| امامخمینی به تاریخ اسلام، ایران و نهضتهای آزادیبخش و پیروزیها و شکستها توجه ویژه داشت و از تجربههای تاریخی در پیشبرد نهضت اسلامی بهره میگرفت. ایشان ملیشدن صنعت نفت و کوتاهکردن دست استعماری انگلیس را خدمت به کشور ایران میدانست. ایشان که معتقد بود مصدق میخواست به کشور خدمت کند اما اشتباه نیز داشت، یکی از اشتباههای وی را همانند قوامالسلطنه شمرده که وقتی قدرت داشت، محمدرضا پهلوی را از میان برنداشت، با اینکه به راحتی میتوانست او را کنار بگذارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۳۷۱.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|محمد مصدق}}
| |
| | |
| ایشان علت اصلی شکست نهضت ملی نفت را غیر اسلامیبودن و محصورکردن آن در دایره [[ملیگرایی]] و اهداف سیاسی و منافع مادی میدید<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۲۶۷ و ۱۳/۳۹.</ref> و بر این باور بود که ملیگرایان از همان آغاز از نظر فکری با [[اسلام]] و [[روحانیت]] مخالف بودند و در عمل نیز مخالفت کردند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۵۶.</ref> و همه علما و بزرگانی که در دوره [[مشروطیت]] در صدد خدمت به اسلام بودند، از [[میرزامحمدحسن شیرازی]] تا [[سیدابوالقاسم کاشانی]] را، خطاکار میخواندند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۶۴ ـ ۴۶۵.</ref> از نگاه امامخمینی [[جدایی دین از سیاست]] و جدایی رهبری سیاسی از رهبری مذهبی از عوامل شکست نهضت بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۲۶۸ ـ ۲۷۶.</ref> ایشان در مجموع به تفکر و شعار ملیگراییِ جبهه ملی بدبین بود و اعضای این جبهه را برای مملکت افرادی زیانبار و نگاه آنان را مخالف اسلام و روحانیت میدانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۵۶ ـ ۴۵۷ و ۴۴۹.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|ملیگرایی|جبهه ملی ایران}}
| |
| | |
| ایشان در مقایسه [[انقلاب اسلامی]] با نهضت نفت، انقلاب اسلامی را نهضتی عمیقتر از نهضت نفت میدانست و بر آن بود که نهضت نفت، نهضتی صرفاً سیاسی بود؛ ولی انقلاب اسلامی انقلابی سیاسی، مذهبی و ریشهدار بود. ایشان نهضت ملی نفت را جنبشی مادی و انقلاب اسلامی را انقلابی معنوی برمیشمرد. به باور ایشان نهضت نفت با تکیه بر توان سیاسی و دوری از معنویت و برخی از اشتباهات دیگر شکست خورد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۲۹۰ و ۷/۴۵۷ ـ ۴۵۹.</ref>
| |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس|۲}}
| |
| ==منابع==
| |
| {{منابع|۲}}
| |
| * آقاحسینی، علیرضا، تحلیل گفتمانی وعلل و عوامل شکست جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۳۲)، مجله پژوهشهای تاریخی، شماره۱۰، ۱۳۹۰ش.
| |
| * آیت، سیدحسن، چهره حقیقی مصدق السلطنه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
| |
| * ابرقویی، عباس، علل ناتوانی دولت ملی، ریشهیابی ناکامیها در حل مساله نفت، مجله راهبرد، شماره ۲۸، ۱۳۸۲ش.
| |
| * اداره کل انتشارات و تبلیغات، اسناد نفت، تهران، پویان، ۱۳۳۰ش.
| |
| * ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دستنشانده) ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، تهران، قومس، چاپ نهم، ۱۳۸۸ش.
| |
| * اقبال، اسماعیل، نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تهران، اطلاعات، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
| |
| * امینی، داوود، جمعیت فداییان اسلام و نقش آن در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ش.
| |
| * امینی، علی، خاطرات علی امینی، به کوشش یعقوب توکلی، تهران، حوزه هنری، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
| |
| * انتشارات وزارت نفت، ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت، تهران، ۱۳۶۵ش.
| |
| * بازرگان، مهدی، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، تدوین غلامرضا نجاتی، جلد دوم، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
| |
| * بایرامی، سمیه، آثار و پیامدهای اجتماعی اشغال ایران در شهریور۱۳۲۰، مجله مطالعات تاریخی، شماره ۲۷، ۱۳۸۸.
| |
| * بختیاری، امیرهوشنگ، مصدق و اخراج انگلیسیها از ایران، مجله تاریخ روابط خارجی، شماره ۱۸، ۱۳۸۳ش.
| |
| * بیل، جیمز، و ویلیام راجر لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ترجمه عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی و کاوه بیات، تهران، گفتار، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
| |
| * تبریزنیا، حسین، علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، ترجمه علی باقری، تهران، بینالملل، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
| |
| * ترکمان، محمد، اسرار قتل رزمآرا، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
| |
| * تکمیل همایون، ناصر، به یاد ۲۹ اسفند روز تاریخی و شکوهمند ملی شدن نفت، مجله حافظ، شماره ۲۵، ۱۳۸۴ش.
| |
| * حسینیان، روحالله، بازخوانی نهضت ملی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
| |
| * حسینیان، روحالله، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۴۰)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| |
| * حشمتزاده، محمدباقر، ایران و نفت، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران (۷۵ ـ ۱۳۵۷)، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * حوزه، مجله، روحانیت و روشنفکران در نهضت ملی نفت، شماره ۱۵، ۱۳۶۵ش.
| |
| * خامهای، انور، اقتصاد بدون نفت ابتکار بزرگ دکتر مصدق، تهران، ناهید، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
| |
| * خبرنامه، مجله، همایش نفت، سلطه، کودتا، ۲۸ مرداد، شماره ۲، ۱۳۸۲ش.
| |
| * خسروشاهی، سیدهادی، فداییان اسلام، تهران، اطلاعات، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
| |
| * خلیلالله مقدم، احمد، تاریخ جامع ملی شدن نفت، تهران، علم، ۱۳۷۷ش.
| |
| * ذبیح، سپهر، ایران در دوران دکتر مصدق، ترجمه، محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
| |
| * ذوقی، ایرج، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، تهران، دانشپور، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
| |
| * روبین، باری، جنگ قدرتها در ایران، ترجمه محمود مشرفی، تهران، آشتیانی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
| |
| * رهدار، احمد، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، مجله ۱۵ خرداد، شماره ۲۰، ۱۳۸۸ش.
| |
| * زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد، قم، دفتر نشر و پخش معارف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * سحابی، عزتالله، نیم قرن خاطره و تجربه، تهران، صبا، چاپ سوم، ۱۳۸۹ش.
| |
| * شوادران، بنجامین، خاورمیانه، نفت و قدرتهای بزرگ، ترجمه عبدالحسین شریفیان، تهران، فرانکلین، ۱۳۵۴ش.
| |
| * طاهراحمدی، محمود، اسنادی از جنبش دانشجویی و نهضت ملی ایران، مجله گنجینه اسناد، شماره ۵۷، ۱۳۸۴ش.
| |
| * عبدخدایی، محمدمهدی، خاطرات محمدمهدی عبدخدایی، تدوین سیدمهدی حسینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * علم، مصطفی، نفت، قدرت و اصول، ترجمه غلامحسین صالحیار، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
| |
| * فاتح، مصطفی، پنجاه سال نفت ایران، تهران، پیام، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
| |
| * فخیمی، قباد، سی سال نفت ایران از ملی شدن تا انقلاب اسلامی، تهران، مهراندیش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
| |
| * فضلالله، سیدمحمدحسین، مصاحبه، آیینهداران حقیقت، مجله حوزه، ۱۳۸۳ش.
| |
| * فوران، جان، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
| |
| * قمری (قنبری)، داریوش، تحول ناسیونالیسم در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
| |
| * کاتم، ریچارد، ناسیونالیسم در ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، کویر، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
| |
| * کاتوزیان، محمدعلی، مصدق و نبرد قدرت، ترجمه احمد تدین، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
| |
| * کارگر جهرمی، وحید، تحلیل روابط کاشانی و نواب صفوی در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران، مجله گنجینه اسناد، شماره ۹۲، ۱۳۹۲ش.
| |
| * کاشانی، سیدمحمود، مداخله انگلستان و آمریکا برای نابودی نهضت ملی نفت ایران، مجله تاریخ معاصر ایران، شماره ۲۹، ۱۳۸۶ش.
| |
| * گلآوری، عبدالکاظم، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، مجله حافظ، شماره ۲۵، ۱۳۸۴ش.
| |
| * ماسلی، لئونارد، نفت، سیاست و کودتا در خاورمیانه، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، رسام، چاپ اول، ۱۳۶۵ش.
| |
| * مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
| |
| * مرکز اسناد ریاست جمهوری، اسنادی از انجمنها و مجامع مذهبی در دوره پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| |
| * مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * مصدق، محمد، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، تهران، انتشارات علمی، چاپ هشتم، ۱۳۷۵ش.
| |
| * منصوری، جواد، ۲۵ سال حاکمیت آمریکا بر ایران، بیجا، بینا، ۱۳۶۴ش.
| |
| * موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت، تهران، کارنامه، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
| |
| * موحد، محمدعلی، نفت ما و مسائل حقوقی آن، تهران، خوارزمی، چاپ دوم، ۱۳۵۷ش.
| |
| * موسوی، میرطیب، نفت، سیاست، اقتصاد، تهران، خط سوم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * میلانی، محسن، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطاردزاده، تهران، گام نو، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| |
| * مینا، پرویز، مصاحبه، نهضت ملی نفت موتور محرکه قرارداد کنسرسیوم و تجدید نظر در آن، مجله اقتصاد انرژی، شماره ۱۴۷ ـ ۱۴۸، ۱۳۹۰ش.
| |
| * نجاتی، غلامرضا، جنبش ملّی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۲۲، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.
| |
| * نصری، قدیر، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
| |
| * نوذری، عزتالله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز، نوید شیراز، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
| |
| * واعظزاده خراسانی، محمد، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، به کوشش مجتبی احمدی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * هاشمی رفسنجانی، اکبر، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
| |
| * هرمیداس باوند، داود، روزهای افتخار و خذلان، نگرشی گذرا بر علل نافرجامی نهضت ملی کردن صنعت نفت و تبعات آن، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره ۱۰۷ ـ ۱۰۸، ۱۳۷۵ش.
| |
| * همبلی، گاوین، خودکامگی پهلوی: محمدرضاشاه (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷)، چاپشده در تاریخ جامع ملیشدن نفت، تدوین احمد خلیلالله، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
| |
| {{پایان}}
| |