کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
'''منافع ملی''' ارزش‌ها و اهداف [[ملت]] در سطح ملی و فراملی.
مناهج الوصول الی علم الاصول، کتابی شامل یک دوره مباحث الفاظ در علم اصول فقه از امام‌خمینی؛ عربی.
==مفهوم‌شناسی==
امام‌خمینی نزدیک به دو دهه در حوزه علمیه قم، سه دوره اصول فقه در سطح خارج تدریس کرده که یک دوره آن کامل و دو دوره آن ناقص بوده‌است (← مقاله تدریس امام‌خمینی). کتاب مناهج الوصول الی علم الاصول دستاورد بخشی از تدریس دوره دوم ایشان است که در سال‌های ۱۳۷۰ق/ ۱۳۳۰ش تا ۱۳۷۳ق/ ۱۳۳۳ش جریان داشته‌است و ایشان برابر شیوه خود پس از تدریس آن را نگاشته‌است. این کتاب شامل یک دوره کامل مباحث الفاظ است و تاریخ پایان نگارش آن ۲۱ شوال ۱۳۷۳ق ثبت شده‌است (سبحانی، ۳۲).
هر یک از دو واژه «منافع» و «ملی»، از گستره معنایی وسیعی برخوردارند. منافع، جمع منفعت به معنای سود و فایده <ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۹۱۵۴.</ref> و ملی، منسوب به ملت و به معنای آنچه در دست و اختیار ملت است، آمده‌است<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۹۰۰۱.</ref> «منافع ملی» اصطلاحی سیاسی است که به معیارهای پایدار و جاودان<ref>سیف‌زاده، اصول روابط بین‌الملل، ۱۸۱.</ref> و هدف‌های اساسی و تعیین‌کننده نهایی در حوزه [[سیاست خارجی]] که طی آن، تصمیم‌گیرندگان [[دولت]] را در این فرایند راهنمایی و ارشاد می‌کند، گفته می‌شود. این مفهوم حیاتی‌ترین نیازهای یک دولت را شامل می‌شود که دربرگیرنده حفظ و بقا، [[استقلال]]، [[تمامیت ارضی]]، [[امنیت]] و رفاه اقتصادی است.<ref>نخعی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، ۲۹.</ref> کاربرد این مفهوم در حوزه سیاست متضمن مشروعیت‌بخشیدن به عملکرد نظام سیاسی کشورهاست و عاملی تعیین‌کننده در تصمیم‌گیری سیاست خارجی یک کشور شمرده می‌شود.<ref>علی‌بابایی، فرهنگ سیاسی آرش، ۶۲۶ ـ ۶۲۷.</ref> در مفهوم جامعه‌شناسی، منافع ملی، واقعیتی عمومی و دایمی است که از سوی کشورهایی که خواهان حفظ [[هویت]] خود در چارچوب [[مرزها]]، [[مردم]] و [[حکومت]] خودند، عنوان می‌گردد.<ref>نخعی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، ۳۰.</ref>
امام‌خمینی در هر بحث کوشیده‌است به بیان اصل مطلب بسنده کند و از طرح زواید و بحث‌های خارج از موضوع بپرهیزد. به همین هدف مبحث طلب و اراده را از کتاب حذف کرده و در رساله مستقلی آورده‌است (۱/۲۴۲) (← مقاله الطلب و الاراده). همچنین در هر موضوعی تنها دیدگاه‌هایی را ذکر کرده که آنها را نادرست و قابل نقد می‌دانسته‌است. یکی از ویژگی‌های این اثر نقد برداشت‌های فلسفی و گاه کلامی اصولیانی، مانند محمدکاظم خراسانی و محمدحسین اصفهانی است. ایشان همچنین استفاده از اصطلاحات عرفانی را در مباحث اصولی و لفظی نابجا می‌انگارد و نیز یادآور می‌شود این‌گونه مباحث را باید به اهل آن واگذاشت (۱/۳۶۰ و ۳۷۸). در این نوشته، امام‌خمینی به مناسبت یادکرد اصولیان، به هر یک القابی داده (۱/۴۵، ۴۸، ۴۹، ۱۰۴، ۱۱۹ و ۱۳۳) که حاکی از نظر ایشان درباره شخصیت و اعتبار علمی آنان است.
 
کتاب مناهج الوصول شامل یک مقدمه و پنج مقصد است و به ترتیب مباحث کفایة الاصول آخوند خراسانی سامان یافته‌است. در مقدمه، از چهارده امر بحث شده‌است. امر نخست به تبیین موضوع علم و تعریف علم اصول اختصاص دارد. امام‌خمینی با طرح تعاریف موجود درباره موضوع علوم، همه آنها را بی‌وجه خوانده و التزام به آنها را مردود شمرده‌است (۱/۴۰ ـ ۴۲). از نظر ایشان تمایز علوم ریشه در اختلاف ذاتی علوم و اختلاف در سنخ قضایای آنها دارد (۱/۴۳). در امر دوم تا هشتم به مباحث وضع، چگونگی وضع، اقسام وضع، مجاز، چگونگی وضع الفاظ برای ذات معانی، چگونگی دلالت هیئات بر معانی و علایم حقیقت و مجاز پرداخته شده‌است. امر نهم به بحث از تعارض احوال و شک در ظهور لفظ در معنای پیش یا پس از نقل اختصاص دارد و پس از آن، در ذیل فصول دهم تا چهاردهم، مباحث حقیقت شرعیه، دلالت لفظ بر مصداق صحیح مفهوم خود یا اعم از آن، اشتراک یک لفظ در دو یا چند معنا، کاربرد لفظ در بیشتر از یک معنا و مسائل مربوط به مشتق آمده‌است. ادامه جلد نخست به بخشی از مقصد اول، یعنی بحث اوامر اختصاص یافته و در آن از ماده امر، صیغه امر، بحث اجزا و مقدمه واجب بحث شده‌است.
با توجه به تعریف‌های یادشده، در یک رویکرد کلی می‌توان گفت محدوده منافع را قدرت و عناصر تشکیل‌دهنده آن تعیین می‌کند و محدوده منافع ملی دولت‌ها به تبع برخورداری آنان از قدرت و توانایی‌های جدید دگرگون می‌شود.<ref>قوام، روابط بین‌الملل، ۳۱۲.</ref> به این معنا دولت‌های قوی، حوزه منافع ملی گسترده‌تری دارند و همین امر تعارضات بین‌المللی را موجب می‌شود؛ در حالی‌که گستره منافع دولت‌های ضعیف معمولاً محلی، منطقه‌ای و محدود است.<ref>نخعی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، ۳۰.</ref> واقعیت این است که جهان امروز برای منافع ملی حد و مرزی نمی‌شناسد و حتی در زمانی که پای منافع کل بشریت در میان است، بسیاری از دولت‌ها قادر به ترجیح آن بر منافع ملی و خاص خود نیستند.<ref>نخعی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، ۳۶.</ref>
در جلد دوم، ادامه مباحث مقصد اول، یعنی مباحث اقتضای امر به شیء و نهی از ضد آن، جواز امر با انتفای شرط، متعلق امر و نهی، بقای جواز پس از نسخ وجوب و اقسام واجب آمده‌است. پس از آن، در مقصد دوم، بحث نواهی و چگونگی تعلق نهی به طبایع و ماهیات، جواز اجتماع امر و نهی و دلالت نهی بر فساد ذکر شده‌است. موضوع مقصد سوم مفاهیم است و طی چهار فصل، به‌ترتیب، چگونگی دلالت جملات شرطیه بر مفهوم و مفهوم‌های وصف و غایت و استثنا بحث شده‌است (۲/۱۷۵ ـ ۲۲۰) (← مقاله مفاهیم). مقصد چهارم درباره عام و خاص و مطلق و مقید است. سرفصل‌های این مقصد عبارت‌اند از: مدلولات اسمای اجناس، فرق مطلق و عام، عدم احتیاج عام به مقدمات حکمت، اقسام عموم و خروج برخی الفاظ از عموم. سرانجام در پنجمین مقصد به مطلق و مقید پرداخته شده‌است. امام‌خمینی در این مقصد، نخست به تعریف مطلق و مقید می‌پردازد (← مقاله مطلق و مقید)، سپس اسم جنس و ماهیت و اقسام آن را بررسی می‌کند و در پایان مقدمات حکمت و وجوه گوناگون مطلق و مقید و احکام هر یک از آنها را بازمی‌گوید (۲/۲۲۹ ـ ۳۳۹).
 
در میان مطالب ارائه‌شده، چندین نظر وجود دارد که از برجستگی خاصی برخوردار است و برخی از آنها از نوآوری‌های امام‌خمینی به شمار می‌آید. خلاصه‌ای از این دیدگاه‌ها بدین شرح است: ۱. امام‌خمینی ضمن نقد نظر مشهور اصولیان، به‌ویژه آخوند خراسانی، درباره موضوع علم، استناد آنان به قاعده فلسفی «الواحد» را ناشی از خلط میان واحد حقیقی و اعتباری دانسته و یادآور شده‌است این قاعده ناظر به واحد بسیط حقیقی من جمیع‌الجهات است که از هر نوع شایبه کثرت عاری است؛ اما وحدت علوم یک نوع وحدت اعتباری است و وحدت حاکم بر آنها وحدت سنخی است (۱/۳۵ و ۴۲)؛ ۲. بنا به عقیده مشهور اصولیان، اگر وضع عام و موضوعٌ‌له خاص باشد، اشکالی ندارد؛ ولی عکس آن ممتنع است. امام‌خمینی ضمن نادرست‌خواندن این عقیده افزوده‌است اگر وضع، آینه برای موضوعٌ‌له باشد، هر دو صورت محال است و اگر جنبه انتقال لفظ برای مصادیق آن، هرچند به‌اجمال لحاظ شود، هر دو حالت ممکن است (۱/۵۹ ـ ۶۰)؛ ۳. از دیدگاه امام‌خمینی، به شهادت طبع سلیم و بررسی کلام خطبا و شعرای عرب و فارس، نظریه مشهور در باب مجاز باطل است (۱/۱۰۴ و ۱۰۶). به نظر ایشان زیبایی به‌کارگیری مجاز در آن نیست که لفظی به‌عاریت جایگزین لفظی دیگر شود، بلکه در آن است که معنایی به جای معنای دیگر بنشیند؛ بنابراین لفظ در همه کاربردهای مجاز در موضوعٌ‌له به‌کار گرفته می‌شود؛ ولی مقصود جدی برخلاف استعمال است؛ زیرا تطبیق معنای موضوعٌ‌له بر مقصود جدی با این ادعاست که این مقصود جدی مصداق آن کلی است؛ چون در غیر این صورت، کلام از اوج زیبایی به حضیض برودت و ابتذال فرومی‌افتد و مقصود از مجازگویی به‌یکباره گم می‌شود (۱/۱۰۶)؛ ۴. یکی از مهم‌ترین دیدگاه‌های اصولی امام‌خمینی، نظریه خطابات قانونی است (خمینی، ۳/۴۵۵). ایشان کلیه خطابات شرعی را از نوع خطابات کلی و قانونی دانسته و معتقد است اصولیان بدین سبب که میان خطابات عمومی و شخصی خلط کرده‌اند، در حل بسیاری از مشکلات عاجز مانده‌اند (۲/۲۵). از دیدگاه ایشان، قول به اشتراک تکلیف میان عالم و جاهل، عاجز و قادر، غافل و ملتفت، ناسی و ذاکر و همچنین مکلف‌بودن کفار به فروع نیز تنها با عمومی‌بودن خطابات شرعی توجیه‌شدنی است؛ چون هدف اصلی در خطابات شخصی، برانگیختن مکلفان بر عمل است و در موارد یادشده، عجز و جهل و غفلت و بی‌ایمانی مانع از انبعاث است و در نتیجه نه‌تنها خطاب به آنها قبیح است، بلکه اصولاً چنین خطابی معقول نیست؛ در صورتی که در خطابات عمومی چنین محذوراتی در میان نیست و رویه‌ای کاملاً عقلایی است (۲/۲۶ ـ ۲۸) (← مقاله خطابات قانونی)؛ ۵. در مسئله «متعلق اوامر و نواهی» اصولیان دیدگاه‌های مختلفی دارند: برخی مسئله را عقلی محض یا مبتنی بر آن می‌دانند و آن را بر اساس اصالةالوجود و اصالةالماهیه می‌بینند (۲/۶۳). برخی دیگر معتقدند اوامر و نواهی یا به طبایع تعلق می‌گیرند یا به وجود خارجی (عراقی، ۲/۳۸۰) و برخی نیز بحث را از نوع لغوی می‌پندارند و به‌تبادر آن را متعلق به طبایع می‌دانند (حائری اصفهانی، ۱۰۷)؛ ولی امام‌خمینی بحث را از فضای علم منطق خارج می‌سازد و حساب ماهیات اعتباری مخترعه شرع را غیر از کلی طبیعی می‌داند و حتی معتقد است این بحث مختص به صیغه امر و نهی نیست، بلکه بحث در متعلق طلب است؛ از این‌رو اوامر و نواهی را مطلقاً متعلق به طبایع می‌داند؛ چنان‌که معتقد است امر، متعلق به نفس ماهیت است و مرآتیت ماهیت برای افراد نامعقول است (۲/۶۸ ـ ۶۹).
[[امام‌خمینی]] منافع عمومی جامعه را در بندگی مطلق خدا و دوری از هر گونه [[بت‌پرستی]] و [[شرک]] تفسیر می‌کرد و تأکید داشت منافع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همگان، در [[توحید]] و تأسی از [[پیامبران الهی(ع)]] و در دوری از شرک تأمین می‌شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱.</ref> ایشان مفهوم منافع ملی را بر اساس ارزش‌هایی مانند حفظ موجودیت نظام، تمامیت ارضی، استقلال، امنیت، عدالت، [[وحدت]]، اعتبار بین‌المللی و حفظ ارزش‌های دینی تعریف می‌کرد.<ref>ادامه مقاله.</ref>
دیدگاه‌های ابتکاری امام‌خمینی را در حوزه‌های علمیه، شاگردان ایشان بررسی و نقد کرده‌اند. فرزند ایشان، سیدمصطفی خمینی از نخستین کسانی بود که در درس‌های خارج اصول خود، به بررسی این مبانی پرداخت (جم). بعدها محمدحسن قدیری نیز به او پیوست و به نقد و تحلیل این نظریات پرداخت (۱/جم). بااین‌همه بیشتر اصولیان معاصر، امام‌خمینی را هم در روش و هم در ارائه برداشت‌های اصولی نو و خلاف مشهور ستوده‌اند و دیدگاه‌های او را مایه حل مشکلات این علم دانسته‌اند (فاضل، ۱/۱۶؛ لنگرودی، ۱/۱۶؛ مؤمن، ۱/جم؛ قدیری، ۱/جم).
==پیشینه==
امام‌خمینی نگارش مناهج الوصول را در شنبه ۲۴ شوال ۱۳۷۳ق به پایان برده‌است (۲/۳۳۹). نگارش این اثر پس از نوشتن قسمت امارات و اصول بوده‌است که در دوره اول تدریس شده بود. برخی مطالب کتاب نیز گواه این است که ایشان این کتاب را پس از انوار الهدایه و رساله‌های الاستصحاب، الاجتهاد و التقلید، برائت، التعادل و الترجیح و رساله الطلب و الاراده نگاشته‌است (۱/۴۲، ۲۴۶، ۳۲۰، ۳۲۲ و ۲/۲۵۹، ۲۷۶ ـ ۲۷۷).
انسان موجودی منفعت‌محور است و آدمی چه در زندگی شخصی چه در اجتماع یا حکومت، در [[جنگ]] یا [[صلح]]، به دنبال یافتن نهان‌شده گرانسنگ خود یعنی منفعت است؛<ref>تاجیک، انسان ایرانی و منافع ملی، تأملی دیرینه‌شناختی و تبارشناختی»، ۱۹.</ref> بنابراین مفهوم منافع را در انسان‌های ماقبل مدرن نیز می‌توان پی‌گرفت؛ اما شناسه «ملی» آن ویژه عصر مدرن است (همان، ۲۱). نخستین بار، «چارلز بیرد» مفهوم منافع ملی را وارد متون تخصصی روابط بین‌الملل کرد. او در کتاب اندیشه منافع ملی، مطالعه تحلیلی در سیاست خارجی امریکا، منافع ملی را تبلور و جلوه خارجی منافع عمومی در داخل می‌شمرد.<ref>نخعی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، ۳۰.</ref> این مفهوم که مبنا و انگیزه اصلی رفتار و سیاست کشورهاست، مؤخر بر شکل‌گیری هویت ملی و دولت ملی است. پیدایش مفهوم ملت در اروپا حاصل رشد مناسبات سرمایه‌داری و ظهور دولت به مثابه یک نهاد مستقل و نماینده کل افراد جامعه بود.<ref>تاجیک، انسان ایرانی و منافع ملی، تأملی دیرینه‌شناختی و تبارشناختی»، ۲۱ ـ ۲۳.</ref>
در معرفی این اثر، برخی به‌اشتباه آن را به سیدمصطفی خمینی نسبت داده‌اند (جواهری، ۳۵۷) و برخی دیگر آن را از تألیفات فقهی امام‌خمینی دانسته‌اند و در مقام معرفی آن، تنها به ذکر دیدگاه‌های ایشان درباره ملاک وحدت علوم و تعریف علم اصول بسنده و جز چند صفحه جلد نخست آن را گزارش نکرده‌اند (جده، ۲۲۳).
 
این اثر را نخستین بار در فروردین ۱۳۷۳ش/ شوال ۱۴۱۴ق، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در دو جلد با قطع وزیری، همراه با دو مقدمه تحقیق (مقدمه محمد فاضل لنکرانی درباره علم اصول و روش اصولی امام‌خمینی و مقدمه ناشر درباره مراحل تحقیق و آماده‌سازی کتاب) چاپ کرده‌است (۱/۲۱). چاپ دوم آن به فاصله کمتر از یک سال در رجب ۱۴۱۵ق انتشار یافت (۱/۴ و ۲/۴). این اثر در جلد ۱ و ۲ موسوعة الامام‌الخمینی به همراه آخرین تحقیقات در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده‌است.
در پی تحولات [[انقلاب صنعتی]] و دموکراتیک در [[جهان غرب]]، مفهوم منافع ملی نیز در قرن شانزدهم میلادی در [[ایتالیا]]، قرن هفدهم در [[انگلیس]] و قرن هجدهم در [[امریکا]]، وارد قانون اساسی این کشورها شد.<ref>سیف‌زاده، اصول روابط بین‌الملل، ۲۳۵ ـ ۲۳۷.</ref> منافع ملی در زبان سیاست‌گذاران و دولت‌مردانِ پایان قرن نوزدهم، تغییر محتوایی کرد و گرایش آرمان‌گرایانه‌ای به خود گرفت؛ هرچند این برداشت از منافع ملی چندان پایدار نماند.<ref>سیف‌زاده، اصول روابط بین‌الملل، ۲۳۵ ـ ۲۳۶.</ref> آرمان‌گرایان (ایده‌آلیست‌ها) معتقد بودند هر کشوری از گروه‌های گوناگونی تشکیل شده‌است و هر یک از این گروه‌ها درباره اینکه چه چیزی برای ملت بهترین است، نظری متفاوت با گروه‌های دیگر دارد. به اعتقاد آنان منافع ملی برآیند این ترجیحات است و نه مقتضیات عینی. این گروه منافع ملی را نه یک واقعیت عینی مستقل از اراده رهبران، بلکه به عنوان سلسله‌ای ترجیحات کلی تعریف می‌کرد که در تصمیمات رهبران کشور بازتاب دارد.<ref>سیف‌زاده، سیاست خارجی، ۱۰۵.</ref> این در حالی است که بر اساس گفتمان واقع‌گرایان (رئالیسم)، منافع ملی واقعیتی عینی و معیاری است که اقدام سیاسی بر اساس آن ارزیابی می‌شود و بر اساس قدرت تعریف می‌شود.<ref>علی‌بابایی، فرهنگ سیاسی آرش، ۶۲۷.</ref>
 
از سوی دیگر، این مفهوم در [[تاریخ معاصر ایران]] به لحاظ عینی به پیش از [[مشروطیت]] بازمی‌گردد که با وجود پادشاهی «ظل الله»، منافع ملی مترادف با مفهوم منافع فردی بود؛<ref>تاجیک، انسان ایرانی و منافع ملی، تأملی دیرینه‌شناختی و تبارشناختی»، ۳۱ ـ ۳۲.</ref> اما به لحاظ نظری به دوران مشروطه و زمان آشنایی ایرانیان با مفاهیمی مانند امنیت، قانون، آزادی، وطن، دموکراسی و مانند آن بازمی‌گردد (توکلی طرقی، ۴۲۵ ـ ۴۲۶)؛ به عبارتی با نهضت مشروطه و تأسیس نوعی دولت ملی در معنای امروزی آن و مطرح‌شدن مباحثی مانند هویت ملی، مفاهیمی مانند منافع ملی نیز مطرح شد.<ref>تاجیک، انسان ایرانی و منافع ملی، تأملی دیرینه‌شناختی و تبارشناختی»، ۲۹.</ref> در دوره پهلوی این مفهوم را باید در سیاست خارجی آن با دیگر کشورها جستجو کرد.<ref>ادامه مقاله.</ref>
 
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]]، در بخش‌های مختلف [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] و [[سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی]]، به منافع ملی توجه جدی شد. دراین‌باره مهم‌ترین مبانی منافع ملی از دیدگاه [[امام‌خمینی]] بر نفی [[ظلم]] و مبارزه با آن، حفظ استقلال همه‌جانبه، تمامیت ارضی، حمایت از [[محرومان]] و [[مستضعفان]]، [[وحدت جهان اسلام]]، [[دفاع]] از حقوق همه [[مسلمانان]]، مخالفت با [[استعمار]] و صلح و دوستی با ملت‌ها استوار بود.<ref>ادامه مقاله.</ref>
==رابطه با مصالح دینی==
تحلیل همه مفاهیم سیاسی ـ اجتماعی ازجمله منافع ملی، در الگوی اسلامی ـ ایرانی، باید مبتنی بر نگرش انسان‌شناختی آن باشد؛ زیرا نگاه این نظام به انسان، متفاوت با دیگر نظام‌هاست. این نظام که انسان را دارای دو بُعد جدانشدنی مادی و معنوی می‌بیند، [[سعادت]] او را هم در گرو تأمین این دو بعد می‌داند و در واقع چیزی تأمین‌کننده منفعت انسان است که رسیدن به کمال را برای او آسان کند.<ref>خوش‌چهره و عظیمی، منافع ملی در الگوی اسلامی ـ ایرانی. ۴۲.</ref>
 
[[مصالح]] دینی [[دنیا]] و [[آخرت]] را شامل می‌شود و دارای ثبات است؛ در حالی‌که منافع ملی عموماً ناظر بر قلمرو زمانی دنیایی است و متحول و متغیر است؛<ref>افتخاری، مصلحت و منفعت؛ جمع بین مصالح دینی و منافع ملی در الگوی حکومتی جمهوری اسلامی، ۴۳.</ref> بنابراین مصالح دینی دربرگیرنده مجموعه منافعی‌اند که [[شارع|شارع حکیم]] برای بندگانش خواسته‌است و این منافع عام و مشتمل بر حفظ [[دین]]، جان، [[عقل]]، نسل و مال‌اند.<ref>افتخاری، مصلحت و منفعت؛ جمع بین مصالح دینی و منافع ملی در الگوی حکومتی جمهوری اسلامی، ۴۴.</ref> [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] در نامه به [[مالک اشتر نخعی]]، آنچه را که موجب آثار و منافع نیکو در سرزمین‌ها و تکمیل [[نعمت]] و [[کرامت|کرامت الهی]] است، اصولی چون روابط درست اجتماعی و سیاسی حاکم و پیوند با مردم، برقراری عدل در شهرها و تلاش برای اتحاد امت ذکر کرده و در روابط خارجی نیز [[وفای به عهد]] و تأکید بر صلح در عین دوراندیشی از حیله [[دشمن]] را تأمین‌کننده آرامش و رفاه و نعمت خوانده‌است.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۲.</ref>
 
بنابراین در تبیین منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌بایست ماهیت و [[هویت]] اسلامی [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] را لحاظ کرد؛ زیرا هویت اسلامی نقش اساسی در تعیین ارزش‌ها و عناصر تشکیل دهنده در منافع ملی جمهوری اسلامی ایران ایفا می‌کند.<ref>دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی، ۱۴۳.</ref>
 
از نظر امام‌خمینی مصالح و منافع ملی و روابط بین‌الملل در چارچوب حکومت اسلامی شکل می‌گیرد. در این دیدگاه، از یک سو منافع اسلام در روابط خارجی [[حکومت اسلامی]] نقشی درخور اهمیت می‌یابد و از سوی دیگر، حفظ آزادی، استقلال و مصالح امت اسلامی را در کنار منافع ملی لحاظ می‌کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۸۰.</ref> ایشان معتقد بود به طور کلی مسلمانان نباید تنها به قلمرو منافع خود بیندیشند؛ زیرا منطقه در شرف یک نهضت اسلامی است؛ هرچند برخی کشورها مانند امریکا در تلاش‌اند به کمک برخی از کشورهای اسلامی مانع تحقق این امر شوند و طرح‌های امریکا نمی‌تواند به نفع صلح و منافع کشورهای اسلامی باشد؛ زیرا نگاه اسلامی صلح را تنها بر پایه شرافت و انسانیت طلب می‌کند و ابرقدرت‌ها انسانیت انسان‌ها را تحت سلطه قرار می‌دهند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۹ ـ ۳۴۰.</ref>
 
از بررسی اصول [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] در عرصه [[روابط بین‌الملل]] نیز می‌توان نظام سیاسی ایران را دارای دو رویکرد عملی یافت که عبارت است از: منافع ملی و مصالح دینی؛ ازجمله مقدمه و اصول ۳ و ۱۵۴ قانون اساسی ضمن معرفی آرمان‌های عالی اسلامی، حکومت اسلامی را موظف به انجام تعهدات دینی همانند حمایت از همه [[مستضعفان]] و مظلومان در هر نقطه دانسته‌است و این ویژگی در سایر اصول قانون اساسی نیز بیان‌کننده رابطه منافع ملی و مصالح دینی است.
==منافع ملی در رژیم پهلوی==
منافع ملی در دوران رژیم پهلوی را باید در چارچوب سیاست خارجی آن با دیگر کشورها ارزیابی کرد. سیاست و روابط خارجی ایران در دوره [[رضاشاه پهلوی]]، از سال ۱۳۰۴ ـ ۱۳۱۲ بر عادی‌سازی روابط ایران با دیگر کشورها به‌ویژه با کشورهای همسایه و از ۱۳۱۲ ـ ۱۳۲۰ بر مبنای اتحاد و ائتلاف با رایش سوم و حکومت [[آدُلف هیتلر]] در [[آلمان]] قرار داشت. در دوره [[محمدرضا پهلوی]] و در سال‌های ۱۳۲۰ ـ ۱۳۳۰ حکومت به‌رغم روابط با کشورهای دیگر، فاقد اصول سیاست خارجی مدون بود و از سال ۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۲ دوران صدارت [[محمد مصدق]]، سیاست موازنه منفی که در واقع خارج از قواعد ساختار بین‌المللی بود، حاکم شد. پس از کودتای ۱۳۳۲ تا انقلاب ۱۳۵۷ سیاست خارجی رژیم پهلوی بر مبنای واقع‌گرایی و پیروی از سیاست اتحاد و ائتلاف با غرب و امریکا قرار گرفت.<ref>ازغندی، چارچوب‌ها و جهت‌گیرهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۹ ـ ۱۱.</ref> این سیاست هرچند به گونه‌ای می‌توانست منافع حکومت و مردم را تأمین کند، اما به سبب یک‌جانبه‌بودن این رابطه، [[ایران]] را به یک کشور وابسته و تک‌محصولی تبدیل کرد که در نهایت به کاهش [[مشروعیت]] نظام پهلوی منجر و موجب پیروزی انقلاب اسلامی گردید.<ref>ازغندی، چارچوب‌ها و جهت‌گیرهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۴۹.</ref> از سال ۱۳۳۲ به بعد، محمدرضا پهلوی در حالی شخصاً کنترل سیاست خارجی را به دست گرفت که دیپلماسی ایران تحت نظارت مشترک امریکا و انگلیس قرار داشت.<ref>مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۳۰۰ ـ ۱۳۵۷ش، ۲۱۹.</ref> او با پشت‌کردن به سیاست موازنه منفی و تنها برای حفظ موجودیت خود، ایران را وارد پیمان‌هایی چون پیمان نظامی [[بغداد]] کرد که موجب وابستگی شدید ایران به غرب و سلب آزادی عمل کشور می‌شد.<ref>مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۲۲۰ ـ ۲۲۱.</ref>
 
سیاست‌های رژیم پهلوی که فاقد قیدوبندهایی از سوی جامعه بود، عمدتاً اولویت‌های ویژه شخص پهلوی و نه منافع و نیازهای جامعه را منعکس می‌کرد. این منافع عبارت بود از: تشویق رشد اقتصادی بسیار سریع، حفظ کنترل محکم سیاست داخلی، تقویت نیروهای نظامی ایران، ایجاد تصویری از شکوه و جلال امپراتورانه با برگزاری جشن‌های مختلف، تشویق غربی‌شدن و تبدیل ایران به قدرت مهمی در امور منطقه‌ای و جهانی. محمدرضا پهلوی علاقه کمی به کاهش [[فقر]]، دموکراتیک‌کردن نظام سیاسی یا حفظ رسوم و نهادهای سنتی ایران نشان می‌داد.<ref>گازیوروسکی، سیاست خارجی آمریکا و شاه، ترجمه جمشید زنگه، ۳۹۱.</ref>
 
{{ببینید|جشن هنر شیراز|جشن‌های ۲۵۰۰ساله|تغییر تاریخ هجری}}
 
در ده سال پایانی حکومت پهلوی، اگرچه درآمد ملی کشور روند صعودی داشت، اما نابرابری اجتماعی نیز به‌شدت افزایش یافت <ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج‌ساله ایران، ۱/۳۴۸ و ۲/۴۸۷.</ref> شکست برنامه اصلاحات ارضی، حذف مالکان بزرگ، تقسیم و قطعه‌قطعه‌شدن زمین‌های کشاورزی، کاهش نقش [[کشاورزی]] در اقتصاد ملی، [[مهاجرت]] بی‌رویه از [[روستا]] به شهر، شکاف بزرگ میان سطح درآمد شهری و روستایی و غیره، عامل و موجد مشکلات بزرگ اجتماعی و فرهنگی بود.<ref>خلجی، اصلاحات آمریکایی و قیام ۱۵ خرداد، ۱۶۰ ـ ۱۶۲؛ سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۱۴؛ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۵۰۰.</ref>
 
{{ببینید|اصلاحات ارضی}}
 
امام‌خمینی با اشاره به اهداف سیاسی رژیم پهلوی از اصلاحاتی که به نام اصلاحات ارضی و [[انقلاب سفید]] اجرا شد، آن را مغایر با [[احکام|احکام شریعت اسلامی]] و منافی منافع ملت برشمرد. ایشان معتقد بود برنامه‌های اصلاحی رژیم از جانب [[امریکا]] و [[اسرائیل]] توصیه شده و تأمین‌کننده منافع کوتاه‌مدت و بلندمدت آنان است؛ بنابراین با تضییع حقوق عمومی مردم و منافع ملی ایران، استقلال کشور را خدشه‌دار می‌سازد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۳ ـ ۱۵۴؛ ۲/۴۸۳ ـ ۴۸۴ و ۳/۷۱ ـ ۷۴.</ref> از نظر ایشان اصلاحات ارضی موجب شد در زمینه کشاورزی، ایران به واردکننده بزرگ مواد غذایی در برابر تاراج نفت تبدیل شود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۵.</ref> همچنین در صنعت، صنایع مونتاژ غیر متناسب با نیاز کشور را به وجود آورد و کشور را چنان وابسته به خارج کرد که رهایی از آن بسیار سخت بود؛ در زمینه‌های دیگری مانند تسلیحات و مخازن زیرزمینی [[نفت]] و مس، شیلات، جنگل‌ها، مراتع، آب‌ها، امور فرهنگی و به‌فسادکشاندن سطح اخلاق عمومی جامعه و سایر امور کشور را به نقطه صفر رساند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۳۴ ـ ۱۳۷.</ref> ایشان عملکرد محمدرضا پهلوی در دوران حکومتش را صرفاً بر اساس تأمین منافع بیگانگان ارزیابی می‌کرد و معتقد بود او برای این هدف از هیچ کاری دریغ نمی‌کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۳۴ ـ ۱۳۷ و ۵/۱۷۴.</ref> و بر حفظ استقلال و آزادی ایران و کوتاه‌شدن دست بیگانگان از منافع ملی ایران تأکید جدی می‌کرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۳۴ ـ ۱۳۷ و ۵/۱۷۴.</ref> از این‌رو با سفارش به [[علمای اسلام]] برای ساکت‌نبودن در برابر جنایات رژیم پهلوی، اسرائیل و امریکا، از مردم می‌خواست بر ضد منافع این کشورها در ایران اقدام کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۷ و ۴۹۵.</ref> به اعتقاد ایشان، حتی حضور مستشاران نظامی امریکایی در ایران نیز برای تأمین منافع امریکا بود؛ زیرا آنان در [[سفارت امریکا]] اوضاع کشور را برای حفظ منافع امریکا کنترل می‌کردند و قدرت عمل را از [[ارتش]] ایران گرفته بودند. در واقع امریکا، ایران را به یک پایگاه نظامی برای تأمین منافع ملی خود تبدیل کرده بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۷۴.</ref>
==منافع ملی در جمهوری اسلامی ایران==
منافع ملی در هر کشوری با توجه به شرایط سیاسی، جغرافیایی و تاریخی آن کشور و همچنین منطبق بر ارزش‌های حیاتی، اصول اساسی و مورد قبول جامعه تبیین می‌شود. این اصول اساسی برگرفته از مذهب، [[فلسفه]]، [[عرفان]]، [[فرهنگ]]، [[تاریخ]]، [[آداب و سنن]] و گذشته یک ملت است.<ref>علی‌بخشی و بیات، مبانی نظری منافع ملی، ۱۲.</ref> در رویکرد اسلامی هم پذیرش جایگاه منافع ملی، مستلزم پذیرش بنیان‌های ویژه‌ای است که آن منافع بر اساس آنها تعریف شده‌اند.<ref>علی‌بخشی و بیات، مبانی نظری منافع ملی، ۱۵۸.</ref>
 
قلمرو منافع ملی نظام جمهوری اسلامی ایران، به وسیله نقش‌های ملی که برای خود تعریف کرده، ترسیم و تعیین می‌شود. سیاست خارجی در نظام جمهوری اسلامی نیز بر اساس منافع و ارزش‌های ملی تدوین و پیگیری می‌شود و در چارچوب این اصول و منافع، اهدافی مشخص و معین را برای خود تعریف می‌کند. بر این اساس به‌رغم تعدد و حتی تعارض نقش‌های ملی ایران، همه آنها بیانگر این واقعیت است که قلمرو منافع ملی جمهوری اسلامی ایران فراتر از مرزهای جغرافیایی و سرزمینی ایران است؛<ref>دهقانی، هویت و منفعت، ۱۴۷؛ دهقانی، سیاست خارجی، ۱۲۹ ـ ۱۳۰.</ref> از همین‌رو اصل ۱۵۲ قانون اساسی، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بر نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دولت‌های غیر [[محارب]] شمرده‌است.
 
{{ببینید|سیاست خارجی}}
 
امام‌خمینی محدوده قلمرو منافع ملی نظام جمهوری اسلامی ایران را احترام به آزادی و استقلال کشور می‌دانست و معتقد بود هر کشوری که در صدد تجاوز به منافع ملت و غارت مخازن نباشد، بر مبنای احترام متقابل و بر اساس حفظ آرمان‌ها و مصالح و منافع خود با او رفتار خواهد شد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۷.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است که نباید برای رسیدن به منافع خود، به ملت‌های دیگر تجاوز کرد، بلکه باید بر اساس تأکیدهای اسلامی در رفع مشکلات ملت‌های مظلوم سهیم بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۶.</ref>
 
از نگاه تاریخی، جمهوری اسلامی ایران از آغاز به دلیل مبانی عقیدتی، سیاست تغییر وضع موجود و نفی قطب‌بندی‌های رایج بین‌المللی را به عنوان مبانی اصول سیاست خارجی خود برگزید و با نفی سلطه جهانی به مبارزه با مظاهر این نظام به‌ویژه امریکا به عنوان مظهر [[استکبار جهانی]] و کشوری که سال‌ها منافع ملت ایران را به غارت برده‌است، برخاست.<ref>رنجبر، منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۹.</ref> بر اساس اندیشه سیاسی حاکم بر جمهوری اسلامی ایران، نه تنها امنیت مردم مسلمان و امنیت کشور و امنیت حکومت جمهوری اسلامی ایران از هم جدا نیست، بلکه مرتبط با امنیت و منافع دیگر مسلمانان جهان نیز است؛ به عبارتی واژه «امت» به جای واژه «ملت» نشسته و منافع ملی ایران به منافع کل جهان اسلام وابسته می‌شود.<ref>رنجبر، منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۵.</ref>
 
به طور کلی بر اساس دیدگاه امام‌خمینی منافع ملی نظام جمهوری اسلامی ایران را می‌توان بر مبنای ارزش‌هایی که برای خود برمی‌گزیند، بررسی کرد. این ارزش‌ها عبارت‌اند از: حفظ موجودیت نظام جمهوری اسلامی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۸۹.</ref> تمامیت ارضی،<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۲۷.</ref> حاکمیت ملی و استقلال،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۲.</ref> امنیت ملت و حفظ وحدت ملی،<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۷.</ref> ایجاد جامعه عدل اسلامی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۷ ـ ۵۸.</ref> وحدت جهان اسلام،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۹۹.</ref> اعتبار بین‌المللی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۵۷ ـ ۳۵۸.</ref> عدالت جهانی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷ و ۴۳۴ ـ ۴۳۵.</ref> و حفظ موجودیت اسلام.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۸۹.</ref>
==زمینه‌ها و عوامل حفظ منافع ملی==
منافع ملی در تبیین و پیش‌بینی رفتار بین‌المللی، راهبرد و هدف‌های سیاست خارجی دولت‌ها اهمیت زیادی دارد؛<ref>قوام، آناتومی تعاملات، ۱.</ref> به عبارتی همه کشورها در طرح و اجرای سیاست خارجی خود در صحنه روابط بین‌الملل در صدد حفظ، کسب یا توسعه منافع ملی‌شان با توجه به هدف‌ها، شرایط و موقعیت ویژه خودند؛<ref>اسدی، جایگاه منافع ملی در ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳.</ref> از این‌رو منافع ملی حیاتی‌ترین نیازهای یک دولت را که شامل حفظ و بقا، استقلال، تمامیت ارضی، امنیت و رفاه اقتصادی است، دربر می‌گیرد که برای حفظ آن باید تلاش کرد.<ref>قوام، آناتومی تعاملات، ۱ ـ ۲.</ref> نیز منافع ملی عنوانی است که از یک سو با سیاست‌گذاری‌ها، موضع‌گیری و جهت‌گیری دولت و ملت در ارتباط است و از دیگر سو با آرمان‌ها و اهداف ملی نیز رابطه‌ای تنگاتنگ دارد.<ref>دارابکلایی، منافع ملی از دیدگاه امام‌خمینی، ۶/۳۶۷ ـ ۳۶۸.</ref>
 
از سوی دیگر، مفهوم منافع ملی در عمل، با ابهامی جدی مواجه است؛ زیرا از سویی غالباً با اظهار نظرهای کلی همراه است و از سوی دیگر، در هر دوره‌ای اولویت خاصی برای منافع ملی در نظر گرفته می‌شود و همین امر تشخیص صدق و کذب اظهارات زمامداران جامعه را مشکل می‌کند به این بیان که چطور می‌توان دریافت آنچه زمامدار به عنوان نفع عمومی معرفی می‌کند، سرپوشی بر منافع خصوصی و خودخواهانه او نیست.<ref>نخعی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، ۳۱ ـ ۳۲.</ref> روشن‌نبودن اهداف و منافع کلان جامعه، یکی از مشکلات عمده به‌خصوص در جهان سوم است. تغییر دایمی اهداف و نهادی‌نشدن آنها در میان افراد، جناح‌ها و احزاب بانفوذ، کل جامعه را بلاتکلیف کرده و شتاب و فعالیت و برنامه‌ریزی را مختل می‌کند. این در حالی است که توسعه جدی در شرایطی اتفاق می‌افتد که از اجزای جداناشدنی منافع ملی محسوب شود (سریع‌القلم، ۲۷). در واقع ملتی که منافع ملی خود را به‌درستی نشناسد، خطر نابودی خود را فراهم کرده‌است.<ref>نخعی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، ۳۶.</ref>
 
عوامل و زمینه‌های حفظ منافع ملی از دیدگاه امام‌خمینی در چند محور قابل توجه است:
#'''وحدت ملی:''' وحدت و اتحاد، برای رسیدن به اهداف مشترک و عمومی، امری است انسانی و برخاسته از ذات و سرشت نوعی انسان<ref>جمشیدی، تبیین الزامات سیاسی عقلانی وحدت ملی در اندیشه امام‌خمینی، ۲۲۴.</ref> وحدت در چارچوب ملی یا دولت ـ ملت، امری فطری و سیاسی ـ عقلانی است. افزون بر این، وجود دشمن مشترک و حفظ و تداوم ارزش‌ها و دستاوردهای عمومی جامعه، اهمیت و ضرورت وحدت کلمه را عقلاً دوچندان می‌کند.<ref>جمشیدی، تبیین الزامات سیاسی عقلانی وحدت ملی در اندیشه امام‌خمینی، ۲۴۸ ـ ۲۴۹.</ref> تأکید اسلام بر وحدت، به عنوان امری وجودی و نه صرفاً تشریعی، نشان می‌دهد که اسلام از واحد سیاسی معنوی امت اسلامی سخن می‌گوید. امت در اصل جمعیتی است دارای عقاید و اهداف مشترک که در اداره سرنوشت خود از خطی واحد و مشترک پیروی می‌کنند و خود را مسئول این سرنوشت مشترک می‌دانند؛<ref>جمشیدی، تبیین الزامات سیاسی عقلانی وحدت ملی در اندیشه امام‌خمینی، ۲۲۴.</ref> اما این امت می‌تواند در چارچوب مشخص جغرافیایی مستقر باشد؛ بر همین اساس امروزه با توجه به نیاز انسان‌ها به باهم‌بودن و تعیین سرنوشت مشترک اجتماعی، مسئله وحدت ملی، به‌خصوص در عرصه فرهنگی و سیاسی، اهمیت بسیاری یافته‌است.<ref>جمشیدی، تبیین الزامات سیاسی عقلانی وحدت ملی در اندیشه امام‌خمینی، ۲۲۴.</ref> امام‌خمینی وحدت ملی را وحدتی الهی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۰۱.</ref> و آن را عامل همبستگی مردم، نابودی [[استعمار]]، غلبه بر دشمن و قدرت‌های بزرگ می‌دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۴۸۱؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۷.</ref> ایشان معتقد بود برای تأمین وحدت امت اسلام در برابر نفوذ استعمارگران به تشکیل حکومت عادلانه اسلامی نیاز است؛ زیرا تشکیل حکومت برای حفظ منافع و مصالح نظام و وحدت مسلمانان است.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۷.</ref> به اعتقاد ایشان امروزه منافع همه کشورهای اسلامی به‌هم گره خورده‌است و اگر اختلافی در این میان به وجود آید، به ضرر همه خواهد بود؛ پس کشورها در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی خود همواره باید این موضوع را مد نظر داشته باشند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۳۳.</ref> ایشان با تأکید بر حرکت در مسیر منافع مردم در تمام زمینه‌ها، بر تحقق آنچه که به صلاح مردم و پاسخگوی آرمان اسلامی آنان است، اهتمام داشت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۶.</ref> {{ببینید|وحدت}}
#'''قدرت ملی:''' قدرت ملی، ظرفیت و قابلیت یک کشور برای تعقیب اهداف راهبردی خود از طریق سیاست‌های هدفمند است. در حقیقت قدرت ملی برآیند توانایی‌های جامعه است و دارای مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، اطلاعاتی و حتی جغرافیایی است. قدرت ملت در استفاده از منابع معنوی نیز می‌تواند از مؤلفه‌های قدرت ملی باشد.<ref>خوش‌چهره و عظیمی، منافع ملی در الگوی اسلامی ـ ایرانی. ۵۳.</ref> کشوری که از قدرت ملی بالایی برخوردار باشد، به‌آسانی می‌تواند علاوه بر حیات و بقای خویش، منافع ملی دیگر را نیز حفظ کند. امام‌خمینی حضور و وحدت مردم را از نمادهای مهم قدرت ملی ارزیابی می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۲۸۶؛ ۶/۴ و ۱۲/۱۶.</ref> و معتقد بود اتکای به قدرت ملی، عامل وحدت و همدلی ملت است و کشور را از آسیب حفظ می‌کند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۶۷ ـ ۶۸ و ۱۹/۴۵۸.</ref>
#'''مشارکت سیاسی:''' اختلاف سلیقه در ساحت‌های مختلف اجتماع امری طبیعی است و یکی از راهکارهای مدرن در جوامع برای کنترل تکثر و تنوع سیاسی، جهت‌دهی آن به سوی رفتار سیاسی مطلوب و ایجاد مشارکت عموم مردم و تشکل‌های سیاسی قانونی است.<ref>ظهیری، رفتارشناسی سیاسی مطلوب در جامعه دینی، ۱۱۱ ـ ۱۱۲.</ref> وجود یک نظام دموکراتیک برآمده از اراده ملی، در قالب حضور [[مردم]] در [[انتخابات]] و فعالیت احزاب و تشکل‌های سیاسی یکی دیگر از راهکارهای حفظ و تداوم منافع ملی است. امام‌خمینی همواره بر لزوم شرکت مردم در انتخابات تأکید می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۷۶.</ref> ایشان معتقد بود مردم خود باید تعیین‌کننده سرنوشت انتخابات باشند و بتوانند نمایندگان شایسته خود را انتخاب کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۸۳.</ref> یکی از راه‌های حفظ مشارکت مردم، شکل‌گیری احزاب سیاسی است. از آنجاکه هر یک از احزاب از منظر خاصی به منافع ملی می‌نگرند، تصمیماتی که از آرای مختلف احزاب گرفته می‌شود، می‌تواند به صورت جامع‌تری منافع کشور را تأمین کند.<ref>رنجبر، منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref> میان حکومت، قانون، آزادی‌های اساسی و مشارکت مردم، رابطه بسیار نزدیکی وجود دارد.<ref>هرمیداس باوند، منافع ملی، احزاب و مشارکت سیاسی، ۹۸.</ref> امام‌خمینی در ارتباط با رقابت سیاسی احزاب معتقد بود تنها احزاب و گروه‌هایی اجازه شرکت در انتخابات را دارند که به منافع ملی احترام بگذارند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۴۶.</ref> زیرا از دیدگاه ایشان در رقابت میان احزاب و تشکل‌ها، مهم‌ترین عاملی که رضایت خداوند را نیز به همراه دارد، [[تألیف قلوب]] و تلاش برای از میان‌بردن تفرقه و نزدیکی مواضع احزاب و جریانات در برابر یکدیگر است و در این میان باید از ایجاد تفرقه‌افکنی در برابر هم به‌شدت پرهیز کرد و با تبادل افکار و اندیشه‌های سازنده، مسیر رقابت میان تشکل‌ها را از هر گونه انحراف و افراط و تفریط دور نگه داشت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۸۰.</ref> {{ببینید|حزب و تشکل|انتخابات}}
#'''توان نظامی:''' یکی از انواع منافع ملی داشتن قدرت نظامی بازدارنده برای ایجاد امنیت ملی است که هر کشوری بدان نیازمند است. امنیت ملی، هرچند خود از منافع ملی است، در عین حال، حافظ کلیت منافع ملی نیز است. در [[قرآن کریم]] به [[مؤمنان]] سفارش شده‌است که در مقام مبارزه با [[کافر|کافران]]، خود را مهیا کنند تا آن حد که بتوانند از آذوقه، تسلیحات، ابزارهای جنگی و اسب‌های سواری، برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خود فراهم سازند.<ref>انفال، ۶۰.</ref>. [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] فلسفه حکومت اسلامی را برقراری امنیت در جامعه می‌دانست تا در سایه آن، همه انسان‌ها بتوانند به دور از هر گونه ناامنی و تشویش، به منافع و مصالح مادی و معنوی خود دست یابند. ایشان هدف از مبارزه و جهاد را استوارساختن امنیت مناطق مسکونی، احساس ایمنی مردم مظلوم و اجرای قوانین معطل‌مانده الهی شمرده‌است.<ref>نهج البلاغه، خ۱۳۱، ۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref> امام‌خمینی در عین حال که از قدرت نظامی غافل نبود<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۶۰.</ref> و از خداوند درخواست می‌کرد قدرت نظامی و انتظامی ایران هر چه بیشتر نیرومندتر شود،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۱۶.</ref> اما داشتن قدرت نظامی را به‌تنهایی برای پیروزی یک ملت کافی نمی‌دانست و توجه به عنایات الهی و رضای خدا را همواره به نیروهای مسلح و قوای نظامی و انتظامی توصیه می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۲.</ref>
#'''سیاست مستقل و استوار خارجی:''' سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای حفظ مصالح دولت اسلامی و کسب استقلال برنامه‌ریزی شده‌است. این استقلال زمانی امکان تحقق دارد که ایران از جنبه سیاسی تابع شرق و غرب نباشد و از بعد اقتصادی در تئوری و عمل، هم‌زمان الگوهای توسعه [[سرمایه‌داری]] و راه رشد غیر سرمایه‌داری [[سوسیالیستی]] را طرد کند؛<ref>ازغندی، چارچوب‌ها و جهت‌گیرهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۵۲.</ref> البته تأکید بر قطع وابستگی را نباید به معنای قطع رابطه با خارج دانست.<ref>ازغندی، چارچوب‌ها و جهت‌گیرهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۵۲.</ref> از نگاه امام‌خمینی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید بر مبنای حفظ آزادی و استقلال کشور، حفظ مصالح و منافع ملت ایران،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۱۴.</ref> حفظ عزت مردم <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۰.</ref> نفی سلطه، وابستگی‌نداشتن و تأمین روابط متعادل و صلح‌آمیز بین‌المللی و مانند آن با توجه خاص به حقوق همه مسلمانان جهان باشد؛ زیرا هدف نهایی اسلام و به تبع آن نظام اسلامی، استقرار کامل ارزش‌های الهی بر کل جهان است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۴ ـ ۱۵ و ۲۱/۴۲۷.</ref> ایشان به نخبگان سیاسی و کارگزاران حکومتی توصیه می‌کرد مراقب باشند که دچار [[شیطان|وسوسه‌های شیطانی]] سیاست‌های دولت‌های غرب و شرق نشوند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۷.</ref> ایشان تأکید داشت شعار [[نه شرقی و نه غربی]] شعار اصولی انقلاب اسلامی و ترسیم‌کننده سیاست واقعی عدم تعهد کشورهای اسلامی است؛ کشورهایی که اسلام را تنها مکتب خود برگزیده‌اند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۹.</ref> {{ببینید|سیاست خارجی}}
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع|۲}}
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مناهج الوصول الی علم الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
* قرآن کریم.
*جده، مخلص، نکاتی چند درباره مناهج الوصول الی علم الأصول، مجله حضور، شماره ۱۱، ۱۳۷۴ش.
*  ازغندی، علیرضا، چارچوب‌ها و جهت‌گیرهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، قومس، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
*جواهری، محمدرضا، اجتهاد در عصر ائمه معصومین(ع)، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
*  اسدی، بیژن، جایگاه منافع ملی در ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مجله رهیافت‌های سیاسی و بین‌المللی، شماره ۸، ۱۳۸۵ش.
*حائری اصفهانی، محمدحسین، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیه، قم، دار احیاء العلوم الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
*  افتخاری، اصغر، مصلحت و منفعت؛ جمع بین مصالح دینی و منافع ملی در الگوی حکومتی جمهوری اسلامی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
*خمینی، سیدمصطفی، تحریرات فی الاصول، قم، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*سبحانی، جعفر، مقدمه کتاب لمحات الاصول تألیف امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
*عراقی کزازی، آقاضیاءالدین، علی‌بن‌آخوند، نهایة الافکار، تقریر محمدتقی بروجردی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
* تاجیک، محمدرضا، انسان ایرانی و منافع ملی، تأملی دیرینه‌شناختی و تبارشناختی»، چاپ‌شده در مجموعه مقالات منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
*فاضل لنکرانی، محمد، مقدمه کتاب مناهج الوصول الی علم الاصول، تألیف امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
* توکلی طرقی، اثر آگاهی از انقلاب فرانسه در شکل‌گیری انگاره مشروطیت در ایران، مجله ایران نامه، شماره ۳۱، ۱۳۶۹ش.
*قدیری، محمدحسن، المباحث فی علم الاصول، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
*  جمشیدی، محمدحسین، تبیین الزامات سیاسی عقلانی وحدت ملی در اندیشه امام‌خمینی، مجله پژوهش سیاست نظری، شماره ۱۵، ۱۳۹۳ش.
*لنگرودی، مرتضوی، سیدمحمدحسن، مقدمه کتاب جواهر الاصول تألیف امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
*  خلجی، عباس، اصلاحات آمریکایی و قیام ۱۵ خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
*مؤمن قمی، محمد، تسدید الاصول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
*  خوش‌چهره، محمد و عباسعلی عظیمی شوشتری، منافع ملی در الگوی اسلامی ـ ایرانی.
* پیشرفت از منظر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجله پژوهش‌های سیاست اسلامی، شماره ۶، ۱۳۹۳ش.
*  دارابکلایی، اسماعیل، منافع ملی از دیدگاه امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات کنگره امام‌خمینی و حکومت اسلامی، (نهادهای سیاسی و اصول مدنی)، قم، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
*  دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، سمت، چاپ پنجم، ۱۳۹۲ش.
*  دهقانی فیروزآبادی، هویت و منفعت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، چاپ‌شده در مجموعه مقالات منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* رنجبر، مقصود، منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، قم، آیت عشق، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* سریع‌القلم، محمود، توسعه، جهان سوم و نظام بین‌الملل، تهران، سفیر، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
*  سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
*  سیف‌زاده، سیدحسین، سیاست خارجی ایران، رهیافتی نظری ـ رویکردی عملی، تهران، میزان، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
*  سیف‌زاده، سیدحسین، اصول روابط بین‌الملل (الف و ب)، تهران، میزان، چاپ پنجم، ۱۳۸۵ش.
* ظهیری، سیدمجید، رفتارشناسی سیاسی مطلوب در جامعه دینی، مجله پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، شماره ۷۷ و ۷۸، ۱۳۸۸ش.
*  علی‌بابایی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی آرش، تهران، آشیان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* علی‌بخشی، ابراهیم و محمدحسن بیات، مبانی نظری منافع ملی، تهران، اجا، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
*  قوام، سیدعبدالعلی، آناتومی تعاملات نظام سیاسی و منافع ملی، مجله سیاست خارجی، شماره ۱ و ۲، ۱۳۷۳ش.
*  قوام، سیدعبدالعلی، روابط بین‌الملل: نظریه‌ها و رویکردها، تهران، سمت، چاپ نهم، ۱۳۹۳ش.
*  گازیوروسکی، مارک. ج، سیاست خارجی آمریکا و شاه، ترجمه جمشید زنگه، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
*  مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۳۰۰ ـ ۱۳۵۷ش، تهران، البرز، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
* نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج‌ساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
*  نخعی، هادی، توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
*  نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*  هرمیداس باوند، داوود، (منافع ملی، احزاب و مشارکت سیاسی، چاپ‌شده در کتاب روشنفکران، احزاب و منافع ملی، به کوشش مسعود رضوی، تهران، فرزان، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴

ویرایش