کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
'''منصوبان امام‌خمینی''' افراد منصوب برای [[مسئولیت‌ها]] و مأموریت‌های شرعی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و قضایی، پیش و پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]]، ۱۳۴۰ ـ ۱۳۶۸.
منطق، علم، دانشی دربردارنده قواعد سازماندهی فرایند تفکر و تصحیح آن.
==مفهوم‌شناسی==
منطق، مصدر میمی به معنای نطق و سخن‌گفتن است (ابن‌فارس، ۵/۴۴۰ ـ ۴۴۱؛ قرشی، ۷/۷۹). علم منطق به مجموعه قوانینی گفته می‌شود که ذهن را از لغزش و خطا در اندیشه بازمی‌دارد (ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱؛ قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد، ۵۹؛ مظفر، ۸؛ مطهری، ۵/۴۴). امام‌خمینی نیز منطق را دانشی برای حفظ فکر و اندیشه از خطا می‌داند (تنقیح الاصول، ۱/۱۱؛ جواهر الاصول، ۱/۳۲).
منصوبان جمع منصوب، از ریشه «نصب» است که به معنای برپاداشتن و چیزی را در جایی ثابت‌کردن<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۷/۱۳۶؛ راغب، مفردات راغب، ۱/۸۰۷.</ref> و کسی را به تصدی منصبی گماشتن<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۹۹۰۸.</ref> می‌آید و «منصوب» به کسی گفته می‌شود که به کاری گماشته شده‌است.<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۹۱۲۶.</ref> در ادبیات فقهی نیز به کسی که [[حاکم اسلامی]]، او را به کاری می‌گمارد، منصوب گفته می‌شود.<ref>مفید، المقنعه، ۸۱۰؛ طوسی، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ۳۰۰.</ref>
پیشینه: منطق با فطرت و سرشت انسان قرین و در همان پیدایش اولیه انسان با او همراه بوده‌است (گلشنی، ۴۵؛ قاضیان، ۱۸). سیر تاریخ تدوین منطق گواهی می‌دهد ارسطو واضع و تدوین‌کننده دانش منطق است (مطهری، ۵/۴۳؛ جعفری، منطق‌نگاری سینوی، ۱۳۶). وی مباحث منطقی را در شش رساله زیر عنوان «ارغنون» جمع‌آوری کرد که بعدها در حوزه نوافلاطونی‌ها به هشت رساله افزایش یافت (جعفری، منطق‌نگاری سینوی، ۱۳۶)؛ سپس یکی از شارحان آثار ارسطو به‌نام فرفوریوس مباحثی زیر عنوان کلیات خمس (ایساغوجی) مطرح کرد؛ بدین ترتیب تألیف منطقی به نُه رساله رسید و منطق ارسطویی به منطق نُه‌بخشی شهرت یافت (همان، ۱۳۶؛ کاپلستون، ۱/۳۲۰ ـ ۳۲۲؛ قراملکی، مقدمه بر التنقیح، ۶ ـ ۷) (← ادامه مقاله).
 
علم منطق در میان مسلمانان نفوذ و گسترش فوق‌العاده‌ای یافت و اضافاتی بر آن شد و با تقسیم علم به تصور و تصدیق به دست فارابی، به کمال سید (مطهری، ۵/۴۳؛ فایدئی، نوآوری‌های منطق فارابی، ۲۸). بزرگ‌ترین کتاب در برگیرنده منطق ارسطویی که در میان مسلمانان تدوین شد، بخش منطق شفای ابن‌سینا بود که چندین برابر منطق ارسطوست (مطهری، ۵/۴۳). آشنایی مسلمانان با منطق نُه‌بخشی ارسطو، نخستین شیوه‌ای است که نزد دانشمندان مسلمان رواج یافت و پیروان این شیوه منطق‌نگاری متناسب با مخاطبان و اهداف تعلیمی، آثار متنوعی تألیف کردند که از مهم‌ترین آثار منطق نُه‌بخشی در دوره پس از فارابی، می‌توان به رسائل اخوان الصفاء، شفای بوعلی، اساس الاقتباس و منطق التجرید خواجه‌نصیرالدین طوسی اشاره کرد (قراملکی، مقدمه بر التنقیح، ۷ ـ ۹).
حکومت و [[ولایت]]، به حکم [[عقل]]، اختصاص به خداوند دارد و تنها اوست که ولایتش به جعل دیگران استناد پیدا نمی‌کند و ذاتاً دارای حق تدبیر انسان‌ها و اداره امور آنان است، و چون ولایت از [[امور اعتباری]] عقلایی است، دیگران هم با جعل و نصب خداوند می‌توانند حکومت و ولایت را در اختیار بگیرند.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۶۰.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[ائمه اهل بیت(ع)]] منصوب خداوندند و مجاز به تصرف در امور حکومتی‌اند<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۵۹.</ref> و هر کس که آنان نصب کنند، تصرفاتش مشروع خواهد بود.<ref>سروش محلاتی، دین و دولت در اندیشه اسلامی، ۴۲۳.</ref> بدین سبب پیامبر اکرم(ص) پس از تشکیل حکومت اقدام به نصب [[کارگزاران]] حکومت کرد و نصب معاذبن‌جبل در منصب حاکم یمن،<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایه، ۵/۱۰۳.</ref> علاءبن‌حضرمی برای حکومت قطیف در [[بحرین]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، ۴/۱۲۷۴، ۱۴۳۸ و ۱۵۶۹.</ref> قضاعةبن‌عمرو به عنوان حاکم بنی‌اسد،<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الرسول،۳/۲۴۱.</ref> خالدبن‌ولید برای دعوت مردم نجران <ref>واقدی، المغازی، ۱/۲۵۴.</ref> و اسامةبن‌زید به فرماندهی لشکر <ref>واقدی، المغازی، ۳/۱۱۱۸.</ref> از آن جمله‌اند؛ چنان‌که [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] در دوره حکومت، کارگزارانی را منصوب کرد و نصب عثمان‌بن‌حنیف برای حکومت بصره <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۵/۳۶.</ref> عبیدالله‌بن‌عباس برای یمن <ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۳/۲۰۱.</ref> و محمدبن‌ابی‌بکر<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۹/۱۸.</ref> و [[مالک اشتر]] برای [[مصر]]<ref>نهج البلاغه، ن۳۸، ۴۳۴.</ref> ازجمله مهم‌ترین آنهاست.
ابن‌سینا در آثار منطقی ابتدایی خود تا حد بسیاری پیرو منطق رایج ارسطو بوده‌است؛ به گونه‌ای که در فصل‌بندی، محتوا و روش از ارسطو پیروی کرده‌است؛ اما بعدها از این روش فاصله گرفته، بیان خاصی از منطق ارائه کرده‌است (حسینی و فایدئی، ۱۳۰)؛ یعنی پس از دوره پیروی از شیوه ارسطو، در دوره تحول، منطق ارسطویی را از جهات گوناگون دچار تغییر و دگرگونی ساخته‌است (جعفری، منطق‌نگاری سینوی، ۱۳۸). یکی از تحولات محتوایی ابن‌سینا، واردکردن قیاس‌های اقترانی شرطی بود که پیش از او سابقه نداشته‌است (سلیمانی امیری، منطق صدرایی، ۱۳۷). وی در موارد پرشماری نه تنها از بیان جمهور، بلکه از بیان ارسطو نیز عدول کرد و خود بیان جدیدی آورد؛ تا آنجاکه مقولات عشر و بحث‌های تفصیلی صناعات خمس را حذف یا کاهش داده، منطق را در دو بخش تنظیم کرده، سامان داده‌است (جعفری، منطق‌نگاری سینوی، ۱۳۸ و ۱۴۳). ابن‌سینا با الهام‌گرفتن از تقسیم‌بندی علم به تصور و تصدیق، منطق را به دو بخش تعریف و حجت تقسیم کرد (قراملکی، سرآغاز منطق دوبخشی، ۳۹). شیوه دوبخشی ـ که سرآغاز آن در اشارات و تنبیهات است ـ روشی است که وی آن را در منطق المشرقیین تداوم داد (منطق المشرقیین، ۹ و ۶۰؛ قراملکی، مقدمه بر التنقیح، ۷ ـ ۹).
 
منطق‌دانان مسلمان پس از ابن‌سینا در تدوین کتاب‌های منطقی به دو گروه تقسیم شدند: دسته‌ای همچنان به روش گذشته، مباحث منطقی را دسته‌بندی کرده، مباحث تعریف را در بخش برهان آوردند؛ همانند بهمنیار در التحصیل، خواجه‌نصیرالدین طوسی در اساس الاقتباس و منطق التجرید؛ اما دسته‌ای دیگر مباحث تعریف را پیش از بخش قضایا ذکر کرده‌اند؛ همانند ابن‌حزم اندلسی در التقریب لحد المنطق، بغدادی در المعتبر، سهروردی در حکمة الاشراق، ارموی در مطالع الانوار، کاتبی در الشمسیه، ابهری در تنزیل الافکار، تفتازانی در تهذیب المنطق و ملاصدرا در التنقیح (سلیمانی امیری، منطق صدرایی، ۱۳۵ ـ ۱۳۶). شماری در نگارش منطق سعی کردند دو ساختار نُه‌بخشی و دو بخشی را تلفیق کنند. آنان در عین توجه به منطق دوبخشی به نُه‌بخشی ارسطویی نیز بدون حذف و ارجاع، توجه داشتند. چنین آثاری در واقع ده بخش دارند: «الفاظ، مدخل، قول شارح، قضیه، قیاس، برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه». کسانی چون سهلان ساوی مؤلف البصائر النصیریه، افضل‌الدین کاشانی مؤلف المنهاج المبین، مظفر مؤلف المنطق، محمود شهابی مؤلف رهبر خرد، و محمد خوانساری مؤلف منطق صوری، بر چنین روشی تأکید دارند (قراملکی، مقدمه بر التنقیح، ۱۵).
در معنایی عام از نصب که شامل نیابت و [[وکالت]] نیز می‌شود، [[امام‌خمینی]] نیز در طول [[مرجعیت شرعی]] خود از سال ۱۳۴۰ و در دوران [[رهبری]] خود پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]] افرادی را برای کارهای مختلف گمارد که نخستین آنان بر اساس آنچه در [[صحیفه امام]] آمده‌است، وکالت [[سیدسجاد حججی]] در [[امور حسبیه]] در فروردین ۱۳۴۰‏<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱/۴۶.</ref> و آخرینِ آنان نصب محی‌الدین فاضل هرندی در ستاد مرکزی هیئت‌های هفت‌نفره واگذاری زمین در اردیبهشت ۱۳۶۸‏ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۷۲.</ref> بوده‌است.
ملاصدرا نیز در آثار خود به مباحث منطقی پرداخته، با توجه به مبانی مهمی چون اصالت وجود، برخی مباحث منطقی را به‌شدت به چالش کشیده‌است (ملایری، ۴۳). او با توجه به مبانی خویش، شیئیت شیء را به صورت اخیر که همان فصل است، می‌داند (همان، ۵۱ ـ ۵۲؛ مطهری، ۱۱/۴۴۸)، و تمایزی که میان نوع و فصل، آن‌گونه که منطق‌دانان قدیم قائل بودند و فصل را مقدم بر نوع می‌دانستند، دگرگون ساخت (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۲۹۰ ـ ۲۹۱ و ۳/۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ سبزواری، تعلیقات الشواهد، ۵۶۸ ـ ۵۶۹ و ۵۷۶؛ ملایری، ۵۲) و با انتقال فصل از حیطه ماهیت به عرصه وجود، استحکام مباحث کلیات خمس را متزلزل ساخت و تعریف به لوازم وجودی را جایگزین تعریف ماهوی کرد (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۳/۱۰۳ ـ ۱۰۴ و ۵/۲۹۹؛ همو، رسالة فی الحدوث، ۸۰؛ ملایری، ۵۷). برخی اندیشمندان اسلامی همچون محدث استرآبادی و برخی مکاتب کلامی مانند اهل حدیث و حنابله و برخی عرفا، با منطق مخالفت کرده‌اند (قاضیان، ۳۱ ـ ۳۲).
 
در آغاز قرن بیستم میلادی نوع جدیدی از منطق با نام «منطق ریاضی» یا «فلسفه اصول ریاضیات» که از لحاظ قلمرو بسیار وسیع‌تر از منطق ارسطویی است، به دست برتراند راسل و وایتهد، مطرح و بسط داده شد. این منطق جدید نوعی محاسبه ریاضی است که در آن درباره نسبت، روابط، علامات و رموز بحث می‌شود (همان، ۳۰).
احکام صادرشده از امام‌خمینی، خاستگاه‌های مختلفی داشته‌است. برخی احکام ایشان از منصب کلی [[حاکم شرع]] به عنوان [[فقیه جامع شرایط]] صادر شده‌است، مانند [[اجازات شرعی]] برای تصدی امور حسبیه و نصب افراد برای نظارت بر [[اوقاف]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۷۳.</ref> و [[امامت جماعت]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۷.</ref> و برخی نیز از منصب رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران که از شئون [[ولایت فقیه]] است، صادر شده‌است و خود سه حوزه امور حکومتی و اجرایی مانند نصب برخی وزیران پیش از استقرار نهادهای قانونی در آغاز انقلاب اسلامی<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۴۰ ـ ۶۴۱.</ref> و امور قضایی مانند نصب رئیس [[دیوان عالی کشور]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۱۶۳.</ref> یا امور نظامی از باب [[فرماندهی کل قوا]] مانند تعیین رئیس [[ستاد مشترک ارتش]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۲۶۵.</ref> یا فرمانده [[سپاه پاسداران]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۲۲۴.</ref> را شامل می‌شود.
آشنایی امام‌خمینی با منطق در سال ۱۳۲۷ق/ ۱۲۸۸ش نزد نجفی خمینی در خمین آغاز شد و در سال ۱۳۳۹ق/ ۱۳۰۰ش در حوزه علمیه اراک نزد محمد گلپایگانی تکمیل شد (← مقاله استادان امام‌خمینی). ایشان در سال ۱۳۴۱ق/ ۱۳۰۱ش به بعد، به تدریس علوم عقلی ازجمله شرح شمسیه و منطق شرح منظومه پرداخت (← مقاله تدریس امام‌خمینی). ایشان در بحث‌های فلسفی و اصولی خویش، به مباحث منطقی پرداخته، طبق نظر منطق‌دانان مشهور به مباحث منطقی توجه کرده‌است؛ اما در مواردی همسو با حکمت متعالیه و بنابر اصالت وجود، برخی مباحث منطق را به چالش کشانده‌است؛ چنان‌که در مباحث تعریف، لوازم وجود را جایگزین لوازم ماهوی دانسته‌است (تقریرات، ۱/۲۲۱، ۲۲۳ و ۲۳۰؛ چهل حدیث، ۳۳۲). به اعتقاد ایشان تعلیمات منطقی و قواعد علم میزان که پایه علم‌هاست، رهین زحمت‌های ارسطوست و از این جهت که بنای تعلیم منطق به او نسبت داده شده، او را معلم اول می‌گویند. اهمیت کار منطقی ارسطو به حدّی است که ابن‌سینا در برابر تعالیمِ منطق ارسطو، زانوی ادب زده، معتقد است تاکنون کسی به قواعد منطقی ارسطو اشکال نکرده، آرای متین او دست‌خوش نقص و اشکال نشده‌است (کشف اسرار، ۴۲ ـ ۴۳؛ آداب الصلاة، ۳۰۳)؛ چنان‌که دکارت فرانسوی که گمان کرده انقلابی در منطق ایجاد کرده، بر پایه اذعان اهل فن، پایه معلومات وی در این خصوص بسیار سست و ضعیف است (کشف اسرار، ۴۲ ـ ۴۳). به احتمال بسیار، امام‌خمینی در بحث‌های منطقی خویش دوبخشی است؛ زیرا نخست اینکه شمسیه را تدریس کرده (صبوری قمی، ۱۴) که مبنای تنظیم‌اش دو بخشی است؛ دیگر اینکه ایشان بحث‌های مقولات عشر را در مباحث فلسفی بررسی کرده‌است، نه در منطق (← ادامه مقاله).
 
حقیقت و ماهیت منطق: علم منطق یکی از شاخه‌های علوم انسانی است که غرض آن، مصون‌داشتن ذهن انسان از خطا و اشتباه است؛ از این‌رو قواعد خاصی از ذهنی که درست می‌اندیشد و استدلال می‌کند، استخراج می‌کند؛ پس علم منطق، علم دستوری است؛ زیرا می‌خواهد دستورها و قواعدی برای درست‌اندیشیدن به دست دهد و به همین جهت دارای قواعد کلی و شمولی است (جعفری، خاستگاه تاریخی علم منطق، ۱۱۸).
{{ببینید|اجازات امام‌خمینی}}
امام‌خمینی نیز ماهیت و حقیقت منطق را همان قواعد خاصی می‌داند که ذهن را از خطا و لغزش مصون می‌دارد (تنقیح الاصول، ۱/۱۱؛ جواهر الاصول، ۱/۳۲) و بر این باور است که احکام منطقی، احکام محکم و استواری است که ناظر به واقعیات خارجی است و احکام نفس الامری هستند که حاکی از واقعیات خارجی و آینه تمام‌نمای جمال واقعیات‌اند و چنین نیست که تصورات محض باشند (تقریرات، ۱/۱۷۸). بنابراین در مسائل منطقی، به باطن و متن واقع نظر شده، در مقام حکایت از متن واقع، این تعبیرات آورده شده‌است (همان، ۱/۱۸۰ ـ ۲۱۱). اینکه در منطق برخی مقدمات لحاظ می‌شود و جنس الاجناس، جنس عالی، اجناس متوسطه و فصل‌های متوسط ترتیب داده می‌شود یا اینکه مفاهیم را به نحو لابشرط و بشرط‌لا، ملاحظه می‌کنند، به این معنا نیست که عالم منطقی این قواعد را از پیش خود درست کرده باشد و نظری به خارج نداشته باشد؛ بلکه اهل منطق خواسته‌اند نقشه خارج را آن طوری که هست لحاظ کنند و غرض این بحث‌ها برای تفهیم و القای حقیقت است (تقریرات، ۳/۵۶۲ ـ ۵۶۳).
 
جایگاه علم منطق: درباره علم‌بودن منطق در میان اندیشمندان اختلاف است. برخی از آن جهت که منطق از معقولات ثانیه بحث می‌کند و یا از آن جهت که وسیله و ابزار دیگر علوم است، آن را از شمار علوم خارج دانسته‌اند (← بغدادی، ۱ـ ۸؛ ایزدی‌تبار، ابزاری‌بودن منطق، ۱۹؛ قاضیان، ۲۷؛ منصوری، ۶۶)؛ امّا گروهی دیگر منطق را از علوم به شمار آورده‌اند و درباره «آلی» یا «اصیل»بودن آن معتقدند از آنجاکه منطق، مجموعه قواعد و قوانینی است که درباره موضوع خاص (معقولات ثانیه) بحث می‌کند، علمی اصیل و مستقل است و از آنجاکه وسیله تحصیل و تحقیق در علوم دیگر است، «علم آلی» است (ابن‌سینا، منطق المشرقین، ۵؛ ابن‌بهریز، ۱۱۵ ـ ۱۱۹؛ قاضیان، ۲۷ ـ ۲۸). نگاه ابزاری به منطق میان اندیشمندان اسلامی در قالب تعابیری از قبیل علم آلی، اداة الفیلسوف، آلة قانونیة، قسطاس و معیار بیان شده‌است (خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۱/۹؛ ملاصدرا، التنقیح، ۵؛ قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد، ۵۲؛ اخوان‌الصفاء، ۱/۴۲۶ ـ ۴۲۷؛ سهلان ساوی، ۵۲ ـ ۵۳؛ یزدی، ۱۱؛ ایزدی‌تبار، ابزاری‌بودن منطق، ۲۵)؛ از این‌رو مرتبه علم منطق پیش از تمام علوم نقلی و عقلی است؛ زیرا کسی که منطق نمی‌داند، نمی‌تواند در هیچ علمی تحقیق کند (ابن‌سینا، الشفاء (المنطق)، ۱۱ و ۱۵؛ قاضیان، ۲۹)؛ به‌ویژه در علوم عقلی، فلسفه وجودی منطق به سبب کاربرد و استفاده‌اش در فلسفه است. از ابزاری‌بودن منطق در میزان‌بودن، معرفت‌شناسی و حجت، استفاده می‌شود. وقتی فلسفه بحث وجود بما هو وجود را بیان می‌کند، این بحث حول وجود، به روش خاصی نیاز دارد؛ یعنی باید مسیر وصول به غایت فلسفه مشخص شود و مسیر وصول، بیان مسائل آن به روش منطقی است (منصوری، ۸۷ ـ ۸۸). امام‌خمینی نیز علم منطق را پایه همه علوم می‌داند (کشف اسرار، ۴۲) و آن را ابزاری برای علم فلسفه می‌شمارد و معتقد است فلاسفه برای تفهیم برخی مطالب فلسفی از منطق بهره برده‌اند (تقریرات، ۳/۵۶۲)؛ همچنین برخی مباحث منطقی، نظیر مباحث قیاس و اشکال منطقی و تمییز صحیح نتیجه از عقیم آن و برخی قضایا در علم اصول، نقش ابزاری و آلی دارند (تنقیح الاصول، ۴/۵۸۹)؛ چنان‌که ایشان در برخی آثار اصولی خود از منطق با عنوان یکی از مقدمات باب اجتهاد نام برده‌است (الاجتهاد و التقلید، ۱۰).
امام‌خمینی در بخشی از احکامی که برای تصدی مناصب مختلف صادر کرده‌است، به حق شرعی خود در نصب افراد<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۵/۴۲۶.</ref> و حق قانونی خود بر اساس [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۲۸۱.</ref> یا آرای عمومی مردم که از طریق راهپیمایی‌ها ابراز می‌شده،<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۵۴.</ref> استناد کرده‌است. ایشان در برخی موارد به شایستگی، تعهد دینی و انقلابیِ افراد برای تصدی یک منصب توجه داده‌است؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۸۰؛ ۱۲/۲۶۰؛ ۱۳/۳۵۶ و ‏۲۱/۳۸.</ref> چنان‌که در مواردی پس از احراز عدم صلاحیت فرد منصوب، او را برکنار کرده‌است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۰۷.</ref> واگذاری برخی منصب‌ها از سوی امام‌خمینی به افراد از حیثیات مختلف برخوردار است که در اینجا محل خدمت افراد ملاک قرار گرفته‌است؛ برای نمونه تعیین نماینده در نیروهای نظامی از باب حق شرعی فقیه قابل تحلیل است و یک منصب نظامی محسوب نمی‌شود؛ اما چون محل خدمت چنین فردی در ارگان‌های نظامی است، در اینجا در بخش منصوبان نظامی آمده‌است.
موضوع منطق: درباره موضوع علم منطق، میان منطق‌دانان اختلاف است. برخی موضوع علم منطق را «معرّف و حجت» می‌دانند؛ یعنی مسائل منطق یا درباره معرف‌ها (تعریفات) است یا درباره حجت‌ها، یعنی استدلال‌ها (مطهری، ۵/۵۰). برخی نیز موضوع منطق را الفاظ از آن جهت که بر معقولات و مفاهیم دلالت دارند، دانسته‌اند (← سلیمانی امیری، معرفی فلسفه منطق، ۴۳). ابن‌سینا موضوع منطق را معقولات ثانیه مستند به معقولات اولی می‌داند؛ از آن جهت که به وسیله آنها می‌توان از معلوم (معقولات اولی) به مجهول رسید (تعلیقات، ۱۶۷). ملاصدرا نیز موضوع منطق را معقولات ثانیه به شرط برخورداری از صلاحیت یا منفعت در رسیدن به مطلوب، می‌داند (الحکمة المتعالیه، ۱/۳۳۲ ـ ۳۳۳؛ التنقیح، ۵؛ موسی‌خانی، ۱۱۱).
 
امام‌خمینی نیز از آنجاکه حدود، قضایا و سایر مسائل منطقی را برآمده از خارج دانسته و منشأ و انتزاع آنها را عالم واقع و نفس الامر می‌داند (تقریرات، ۱۷۱ ـ ۱۷۲ و ۱/۱۹۱؛ تهذیب الاصول، ۱/۱۶۶؛ مناهج الوصول، ۱/۷۰)، موضوع علم منطق را معقولات ثانیه دانسته، معتقد است در علم میزان از معقولات ثانیه و از مفاهیم و کلیات بحث می‌شود (همان، ۱/۲۱۵ ـ ۲۱۶) که برگرفته از معقولات اولیه‌اند (تقریرات، ۳/۲۷۹ و ۲۸۲)؛ یعنی اصل معقول ثانی‌بودن شیء، از معقول اولی گرفته و انتزاع شده‌است؛ چنان‌که فصول و اجناس باید از نقشه این نظام عالم گرفته شوند (همان، ۳/۲۸۵؛ تهذیب الاصول، ۱/۱۶۶؛ مناهج الوصول، ۱/۷۰) (← ادامه مقاله).
از سوی دیگر، قلمرو این گزارش محدود به نصب‌هایی است که از دوام نسبی برخوردار بوده‌است و شامل مأموریت‌های خاص و مقطعیِ افراد، مانند اعزام [[عبدالله جوادی آملی]] و همراهان به [[شوروی]] برای ابلاغ پیام به صدر هیئت رئیسه [[اتحاد جماهیر شوروی]]<ref>‏امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۰.</ref> نمی‌گردد؛ همچنین به مناصبی توجه شده‌است که منابع آن در دسترس بوده‌است و مناصبی که به صورت شفاهی از سوی امام‌خمینی به دیگران واگذار شده، نیامده است. برای آسان‌شدن دسترسی، هر یک از موارد گفته شده به صورت مجزا و بر اساس ترتیب تاریخی ذکر شده و مواردی که دارای مدخل مستقل است به مقاله آن نیز در جای خود و برای یک‌بار ارجاع شده‌است.
ساختار منطق: بررسی ابواب منطق، اجزا و ترتیب آنها، کانون توجه منطق‌دانان است (علیزاده، ساختار منطق، ۴۰). مراد از ساختار منطق، بحثی درباره ابواب و اجزای علم منطق و ترتیب آن و دلیل طرح هر باب در کلیت علم منطق است (همان). ساختار منطق را از دو جهت می‌توان بررسی کرد:
==منصب‌ها و مأموریت‌های اجرایی و حکومتی==
الف) ساختار نفس الامری و واقعی منطق: مراد از ساختار نفس الامری منطق، ترتیبی است که به صورت طبیعی میان اجزا و ابواب آن برقرار است و طبع مباحث چنین ترتیبی را قبول دارد؛ از آنجاکه در منطق از «موصل» و «مقدمات موصل» بحث می‌شود و موصل «تصوری یا تصدیقی» است (سبزواری، شرح المنظومه، ۱/۷۲؛ جعفری، منطق‌نگاری سینوی، ۱۴۶؛ علیزاده، ساختار منطق، ۴۰ ـ ۴۱) و از آنجاکه اجزای موصل تصوری بر موصل تصدیقی تقدم دارد، ترتیب طبیعی میان اجزای منطق، اقتضا می‌کند نخست از تصور و موصل به آن، و سپس از تصدیق و موصل به آن بحث شود (علیزاده، ساختار منطق، ۴۱). منطق‌دانان نیز تصریح کرده‌اند ترتیب طبیعی اقتضا می‌کند بحث از بسایط و مفردات مقدم بر بحث از مرکبات و بحث از قیاس مطلق، مقدم بر قیاس‌های خاص باشد (همان، ۴۱؛ جعفری، منطق‌نگاری سینوی، ۱۴۶).
نصب‌های اجرایی و حکومتی، انتصاب‌هایی هستند که امام‌خمینی یا برای سامان‌دهی وضعیت اجرایی کشور به‌ویژه در شرایط انقلابی و نبود نهادهای مستقر قانونی انجام داده یا پس از تدوین [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]]، بر اساس وظایف قانونی به آن اقدام کرده‌است. در بخش اول، گاهی مأموریتِ نماینده صرفاً تأسیس یا نظارت بر عملکرد [[کمیته‌های انقلاب اسلامی]] به عنوان یک نهاد انتظامی بوده‌است که در ذیل عنوان نصب‌های نظامی و انتظامی آمده‌است یا مأموریت اعم از کارهای انتظامی و اقدام‌های اجرایی یا صرفاً اجرایی بوده‌است که در این بخش ذکر شده‌است؛ چنان‌که گاهی افراد به یک سمت حکومتی منصوب شده‌اند و به وظایف قانونی خود عمل می‌کرده‌اند و گاهی به نمایندگی از امام‌خمینی به ایفای وظایف محوله خاص می‌پرداخته‌اند:
ب) ساختار تدوینی و تاریخی منطق: مراد از ساختار تدوینی و تاریخی ابواب منطق، تغییراتی است که منطق‌دانان از جهت ترتیب و حذف و اضافه در این ابواب پدیدآورده‌اند (جعفری، منطق‌نگاری سینوی، ۱۴۶)؛ چنان‌که ابواب نزد ارسطو و پیروان او عبارت‌اند از: ۱. ایساغوجی (مدخل)؛ ۲. قاطیغورس (مقولات عشر)؛ ۳. باری ارمینیاس (قضایا)؛ ۴. آنالوطیقای اول (قیاس)؛ ۵. آنالوطیقای دوم (برهان)؛ ۶. طوبیقا (جدل)؛ ۷. اریطوریقا (خطابه)؛ ۸. سوفسطیقا (مغالطه)؛ ۹. بوطیقا (شعر) (علیزاده، ساختار منطق، ۴۲). اما در نظر ابن‌سینا و پیروان او، منطق به دو بخش معرِّف یا تعریف و حجت یا استدلال تقسیم می‌شود. بخش اول، شامل مدخل و حد، و بخش دوم شامل قضایا، قیاس و صناعات خمس است (ابن‌سینا، منطق المشرقیین، ۹ و ۶۰؛ همو، منطق دانشنامه علائی، ۱۱ ـ ۲۹ و ۳۲ ـ ۹۳؛ علیزاده، ساختار منطق، ۴۹ ـ ۵۰؛ قاضیان، ۳۱).
===منصب‌های اجرایی جهت ساماندهی امور انقلاب===
مدخل: در بخش مدخل، به باب الفاظ، مباحث کلی و جزئی، و روابط محمولات و مفاهیم کلی با مصادیق خارجی خود، یعنی بحث نسبت مفاهیم کلی از جهت مصادیق پرداخته می‌شود (ملاصدرا، التنقیح، ۷ ـ ۱۰؛ سجادی، ۳/۲۰۰۶). بحث مفاهیم کلی که ذیل عنوان نسب اربع مطرح می‌شود، به بررسی نسبت دو مفهوم کلی از حیث تباین، تساوی و خصوص مطلق و من وجه می‌پردازد و در درک شرایط مصداقی تعاریف و چگونگی حکم میان مفاهیم کلی و انتقال از یک یا چند حکم بین دو مفهوم کلی به حکمی دیگر بین آن دو، فایده و نقش اساسی دارد (علیزاده، نسبت‌های میان مفاهیم، ۱۰۶ ـ ۱۰۷). از دیگر مباحث اصلی در بخش مدخل، کلیات خمس است که درک درست آن منجر به شناخت اقسام حمل و محمولات و تغییردادن خواص و آثار هر یک آنهاست؛ زیرا مرکبات باید به بسایط تحلیل شوند تا روابط بین اجزا معلوم شود (مشکوةالدینی، ۱۶۰ ـ ۱۸۵).
#جلال‌الدین فارسی، هماهنگی با جنبش فلسطینی الفتح، ۳/۱۰/۱۳۵۷<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۲۷۳.</ref> {{ببینید|جلال‌الدین فارسی}}
مبحث کلیات خمس را «فرفوریوس» شاگرد فلوطین، چند قرن پس از ارسطو تألیف کرد و آن را «ایساغوجی» که به معنای مدخل و مقدمه است، نامید. بحث کلیات خمس مربوط به فلسفه است، ولی از آنجاکه بحث حدود و تعاریف متوقف بر آشنایی با کلیات خمس است، منطق‌دانان این بحث را مقدمه برای باب «حدود» می‌آورند (مطهری، ۵/۵۸؛ قاضیان، ۱۱۲) و معتقدند هر کلی که نسبت به افراد آن کلی در نظر گرفته شود، یکی از موارد (نوع، جنس، فصل، عرض عام و عرض خاص) خواهد بود (مطهری، ۵/۵۸). بنابراین اگر کلی، ذاتی ماهیت افراد خود باشد یا تمام ماهیت و ذات افراد خود باشد، «نوع» نام دارد؛ یا اگر جزء اعم ماهیت و ذات افراد خود و افراد دیگر باشد، «جنس» نام دارد و یا چنانچه جزء مختص ماهیت و ذات افراد خود باشد، «فصل» نام دارد (حلّی، ۱۵؛ ملاصدرا، مجموعه رسائل فلسفی، ۲۰۲؛ دینانی ابراهیمی، ۱/۲۰۹ ـ ۲۱۰؛ قاضیان، ۱۱۲)؛ امـا اگر کلی، عرض افراد خود یا مختص افراد خود باشد، «عرض خاص» نام دارد و یا اگر اعم از افراد خود و افراد دیگر باشد، «عرض عام» نام دارد (قطب‌الدین شیرازی، ۱۵۶ و ۲۶۰؛ ملاصدرا، مجموعه رسائل فلسفی، ۲۰۲؛ قاضیان، ۱۱۲).
#مهدی بازرگان، به همراه [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[مصطفی کتیرایی]] و دو تن به انتخاب خود آنان، هیئت پنج‌نفره در مناطق نفتی، ۸/۱۰/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۰۲.</ref> {{ببینید|مهدی بازرگان}}
امام‌خمینی نیز به باب الفاظ، مباحث کلی و جزئی، نسبت اربعه و کلیات خمس در آثار خویش پرداخته‌است (تقریرات، ۱/۲۳ ـ ۲۴ و ۲/۷۰؛ مناهج الوصول، ۲/۶۸؛ جواهر الاصول، ۱/۵۸ ـ ۵۹). ایشان در بحث کلیات خمس و باب ایساغوجی، نوع را متفق الحقیقه و تمام شیء می‌داند (تقریرات، ۱/۱۶۶) و جنس را مشترک میان انواع (کمال مشترک ذاتی) و قابل حمل بر اشیای مختلف می‌شمارد (همان، ۱/۱۷۸ ـ ۱۷۹ و ۱۹۴). بنابر نظر ایشان اهل منطق در بیان تحلیل فصول و اجناس به واقعیت خارجی توجه داشته‌اند؛ چون دیده‌اند حالاتی بر ماهیت عارض است؛ مثلاً اعتبارات سه‌گانه‌ای که برای کلیات خمس قائل شده‌اند، به یک اعتبار جزء حدّ قرار گرفته، بر نوع حمل می‌شود و به اعتبار بشرط لا و بشرط شیء قابل حمل نمی‌باشد (همان، ۱/۱۹۰ ـ ۱۹۴)؛ چنانچه بعضی‌ها دچار اشتباه شده‌اند (اصفهانی، ۱/۶۶۴ ـ ۶۶۵)؛ در حالی‌که این تعبیرات برای نشان‌دادن کیفیاتی است که ماهیات در مرتبه غیر ذات داراست (تقریرات، ۱/۱۸۴). بنابر نظر ایشان، اهل منطق از مقام لاتعین و ابهام به جنس و از مقام تعین به نوع تعبیر کرده‌اند؛ زیرا جنس حالت انتظار دارد و فصل محصل جنس است؛ از این‌رو برای جنس خالی از فصل، نمی‌توان مرتبه‌ای از تحقق فرض کرد؛ چون هر جنسی در فصل خود فانی است (همان، ۱/۱۹۴ و ۲۰۷). امام‌خمینی در مباحثی چون ربط حادث به قدیم، سعادت و شقاوت و شبهه ابن‌کمونه از بحث ذاتی باب ایساغوجی بهره برده‌است (← مقاله‌های توحید(۱)؛ سعادت و شقاوت؛ حکما؛ الذاتی لایعلل).
#یدالله سحابی، با همراهی محمدجواد باهنر، علی‌اکبر معین‌فر و دو تن دیگر، هیئتی برای تقویت و تنظیم اعتصاب‌ها، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۹۵.</ref> {{ببینید|یدالله سحابی}}
حدّ (تعریف): تعریف به معنای روشن‌کردن تصور و مفهوم مجهولی به وسیله تصورات معلوم است. تصوری که قرار است تعریف شود، «معرَّف» و تصور و یا تصوراتی که موجب شناساندن چیزی می‌شود، «معرِّف» یا قول شارح گویند (سبزواری، اسرار الحکم، ۱۱۰؛ قاضیان، ۱۳۶).
#جلیل ضرابی به همراه سیدصادق طباطبایی، رضا صدر، احمد عزیزی و شهریار روحانی برای تحویل‌گرفتن سفارتخانه ایران در امریکا، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۹۶.</ref>
تعریف نزد منطق‌دانان مشاء به دو گونه اصلی تقسیم می‌شود: حدّ و رسم، و هر یک از این دو نیز به تامّ و ناقص تقسیم می‌شود که در مجموع چهار قسم (حدّ تام، حدّ ناقص، رسم تام و رسم ناقص) را به وجود می‌آورد (یزدی، ۲۶۰ ـ ۲۶۱؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۱/۱۸۹؛ عظیمی، ۷۵). تعریف مشاء بر دو رکن اساسی جنس و فصل مبتنی است. جنس در هر چهار قسم تعریف و فصل در دو قسم (حدّ تام و ناقص) حضور دارد (عظیمی، ۷۵ ـ ۷۶). بیشتر منطق‌دانان پس از ارائه دستگاه جنس و فصل و ذاتی و عرضی و اینکه حدّ تام مشتمل بر تمام ذاتیات محدود است، به صعوبت و دشواری حدّ تام حقیقی، اعتراف کرده‌اند (قطب‌الدین رازی، شرح مطالع الانوار، ۱۰۰؛ سلیمانی امیری، صعوبت یا سهولت حدّ، ۸۱ ـ ۸۳). شیخ اشراق همه اقسام تعریف منطق مشائی، حد و رسم تام و ناقص را به نقد می‌کشد و آنها را ناکارآمد می‌شمارد و تنها تعریف عرضی را می‌پسندد (۲/۲۱ و ۷۳؛ یزدان‌پناه، ۱/۱۴۶ ـ ۱۴۷ و ۱۵۰ ـ ۱۵۲).
#سیدمحمدجواد پیشوایی، سامان‌بخشی امور اجتماعی و سیاسی بندر انزلی‏، ۲۷/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۵۰.</ref>
امام‌خمینی تعریف حدّ در نگاه منطق‌دانان مشاء را نقد کرده، معتقد است علمای منطق حدّ تام را جنس قریب و فصل قریب می‌دانند؛ برای نمونه حدّ تام انسان را «حیوان ناطق» می‌دانند، در حالی‌که این تعریف نادرست است؛ زیرا اولاً حقیقت انسان همان فصل اخیر است که صورت بوده و جنس، از خود تحصلی ندارد و حقیقت شیء به فصل اخیر است؛ ثانیاً ضمیمه‌کردن حیوان به ناطق برای شناساندن حقیقت انسان، ضمیمه‌کردن مباین به شیء است و این حدّ ناقص است، نه حد تام (تقریرات، ۱/۳۳۰)؛ ثالثاً حیوان در این تعریف از باب زیادت حدّ بر محدود است؛ زیرا ناطق همان انسان و جامع جمیع شئون کمالیه است و انسانیت انسان به همین فصل اخیر و صورت انسانی است (همان، ۳/۳۲۱؛ چهل حدیث، ۳۳۲).
#محمود لولاچیان و میرمحمد صادقی، تشکیل کمیته‌ای برای رسیدگی به وضع کارگران، تحت نظر [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] و [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، ۲۸/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۱.</ref>
امام‌خمینی در بیان تعریف و حد منطقی، در برخی آثار خویش به تحلیل پرداخته، بر این باور است که غرض مهم از حدّ و حدود، اطلاع‌یافتن بر ذاتیات است، نه ممتازساختن از جمیع ماعدای محدود؛ زیرا اگر چنین باشد، با فصل یا خاصه تنها نیز حاصل می‌شود (تقریرات، ۲/۴۲۵). ایشان حدّ تام را مشتمل بر مبدأ برهان و نتیجه برهان می‌داند (همان، ۱/۱۶۱) و معتقد است حدّ تام باید تمام حدود ماهیت را نشان دهد و اگر حیثیتی از حیثیات تخلف کند، دیگر حد تام نیست (مناهج الوصول، ۱/۲۲۳). بنابراین تعریف شیء به صورت اخیر آن است (تقریرات، ۱/۲۲۱ و ۲۳۰) و مابقی حدود از باب زیادت حدّ بر محدود است (همان، ۳/۵۶۶؛ چهل حدیث، ۳۳۲).
#حسین نوری همدانی، رسیدگی به وضع کردستان، ۲۹ و ۳۰/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۸۴ و ۱۹۶.</ref>{{ببینید|حسین نوری همدانی}}
قضایا و اقسام آن: قضیه بنیادی‌ترین عنصر تفکر آدمی است که بدون شناخت دقیق آن، نمی‌توان به اندیشه صحیح دست یافت (مشکوةالدینی، ۲۴۸ ـ ۲۴۶). قضیه، گفتار مرکب تامی است که ذاتاً قابل صدق و کذب باشد (قاضیان، ۱۶۳) و قضایا در منطق ارسطویی بسیار مهم‌اند؛ زیرا منطق بر پایه همین قضایا بنیان شده‌است؛ از این‌رو همه منطق‌دانان به‌تفصیل به بررسی قضایا پرداخته‌اند (قطب‌الدین شیرازی، ۳۸۹؛ حلّی، ۳۶ ـ ۴۱؛ یزدی، ۵۴). بنابر نظر امام‌خمینی قضایای منطقی، نقشه‌ای از حقایق اشیاست (تقریرات، ۱/۱۹۱).
#فضل‌الله محلاتی به همراه حبیب‌الله عسکراولادی و محسن لبافی، سرپرستی صندوق تعاون اصناف پایتخت‏، ۱/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۰۹.</ref> {{ببینید|فضل‌الله محلاتی|حبیب‌الله عسکراولادی}}
امام‌خمینی همسو با دیگر اهل منطق، برای قضایا تقسیماتی گوناگون قائل است:
#محمدحسین شریفی، حفظ کاخ‌ها و اموال خاندان پهلوی در مردآباد کرج‏، ۵/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۱۶.</ref>
۱. قضایای محصوره و مهمله: قضیه از جهت بیان کیفیت افراد موضوع و عدم ذکر آن، به محصوره و مهمله و طبیعیه تقسیم می‌شود. امام‌خمینی همسو با سایر منطق‌دانان از میان قضایای شخصیه، طبیعیه، مهمله و محصوره، تنها قضایای محصوره «موجبه کلیه، موجبه جزئیه، سالبه کلیه و سالبه جزئیه» را معتبر می‌داند (یعنی این قضایا در علوم عقلی و استدلالی به کار می‌روند) (انوار الهدایه، ۲/۱۰۱؛ جواهر الاصول، ۴/۲۹۲؛ مناهج الوصول، ۲/۲۸۸؛ تقریرات، ۲/۴۴۱).
#علی مقدم به همراه محمدعلی نظام‌زاده و حسین رضوانی، حفظ اموال محمدرضا پهلوی در جزیره کیش، ۹/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۰.</ref>
۲. قضیه ذهنیه، خارجیه و حقیقیه: قضیه ذهنیه، قضیه‌ای است که موضوع آن تنها در ذهن موجود باشد. قضیه خارجیه: قضیه‌ای است که در آن بر موضوع موجود در خارج حکم شود. قضیه حقیقیه قضیه‌ای است که موضوع آن نفس‌الامر باشد که هم شامل افراد خارجی است که قبلاً وجود داشته و هم شامل افرادی که فعلاً وجود دارند و هم شامل افرادی که بعداً در خارج تحقق می‌یابند (تقریرات، ۱/۱۸؛ تنقیح الاصول، ۲/۳۸۴ ـ ۳۸۵ و ۴/۲۳۲). امام‌خمینی با تأکید بر عدم انحلال قضایای حقیقیه به شرطیه، فرق قضیه حقیقیه با قضیه خارجیه را در این می‌داند که موضوع قضیه حقیقیه منحصر در افراد خارجی بالفعل نیست، بلکه اعم از افراد حقیقی و فرضی است؛ برخلاف قضیه خارجیه که تنها بر افراد خارجی بالفعل صادق است (تنقیح الاصول، ۳/۳۴۳؛ همو، انوار الهدایه، ۲/۱۴۴ ـ ۱۴۵؛ همو، جواهر الاصول، ۴/۴۴۹ ـ ۴۵۴؛ مطهری، ۹/۵۶۵ ـ ۵۶۶ و ۱۰/۲۸۵ ـ ۲۸۸).
#سیدابوالحسن حسینی، اعزام به منطقه مینودشت (برای رسیدگی به مشکلات)، ۱۳/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۰۵.</ref>
۳. قضایای موجبه و سالبه: قضایا از جهت اثبات یا نفی خبری، به موجبه و سالبه تقسیم می‌شوند (الاستصحاب، ۹۸؛ تقریرات، ۱/۱۲ ـ ۱۳ و ۲/۱۰۹؛ تنقیح الاصول، ۲/۳۶۰).
#علی حاج‌طرخانی به همراه اسدالله عسکراولادی و حبیب‌الله شفیق، ضبط اموال هژبر یزدانی، ۱۵/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۲۲.</ref>
۴. قضایای ضروریه و ممکنه: قضایا از جهت کیفیت نسبت حکم به موضوع، به ضروریه و ممکنه و غیر آن تقسیم می‌شوند (تقریرات، ۱/۱۷۸؛ تهذیب الاصول، ۱/۱۷۲ و ۳/۶۶۶).
#محمد فیض، اعزام به مراغه، میاندوآب، بناب و ملک‌کندی برای رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی، سامان‌دادن به اوضاع محلی و آشناکردن اهالی با وظایف دینی و اجتماعی‏، ۲۱/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۹.</ref>
۵. قضایای معدوله و محصله: قضایا از جهت اینکه متضمن معنی نفی باشند یا نباشند، به قضیه معدوله و محصله تقسیم می‌شوند (انوار الهدایه، ۲/۱۰۱ ـ ۱۰۴؛ تقریرات، ۱/۱۲، ۱۷۳؛ مناهج الوصول، ۲/۲۶۲).
#سیدعلی خامنه‌ای، رسیدگی به مشکلات و خواسته‌های مردم [[سیستان و بلوچستان]]‏، ۹/۱/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۴۲۹.</ref> {{ببینید|سیدعلی خامنه‌ای}}
فرق قضیه سالبه معدولة المحمول با قضیه سالبه از نظر امام‌خمینی این است که مقصود از قضیه سالبه، سلب حمل است؛ یعنی در قضیه سالبه، محمول از موضوع سلب می‌شود، اما مقصود از معدولة المحمول که در آن سلب جزء محمول است، حمل سلب است؛ یعنی مفهوم سلبی با همان حالت سلبی بر موضوع حمل می‌شود؛ بنابراین سالبه محصله با انتفای موضوع هم صادق است، ولی معدولة المحمول وجود موضوع را می‌طلبد؛ از این‌رو محمول سلبی در این قضایا، به موضوع ثابتی نسبت داده می‌شود (الاستصحاب، ۹۷؛ تقریرات، ۱/۱۷۶؛ تنقیح الاصول، ۴/۱۲۹؛ مناهج الوصول، ۲/۲۶۲ ـ ۲۶۴؛ معتمد الاصول، ۱/۲۹۴).
#علی‌اکبر مشکینی، رسیدگی و سروسامان‌دادن به اوضاع اردبیل، ۱۲/۱/۱۳۵۸<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۵.</ref> {{ببینید|علی مشکینی}}
امام‌خمینی در حل معماهای منطقی و بعضی مسائل اصولی، از قضایا بهره جسته‌است (انوار الهدایه، ۲/۹۱ و ۱۴۴ ـ ۱۴۵) و قائل است قضایای حقیقیه به قضایای شرطیه منحل نمی‌شود؛ آنچنان‌که از ظاهر بعضی کلمات منطقیین (قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد، ۲۴۳) و برخی علمای اصولی (عراقی، ۲/۳۰۰) برداشت می‌شود؛ بلکه طبق نظر امام‌خمینی قضایای حقیقیه، قضایای بتیه‌ای هستند که حکم روی افراد محققه یا مقدره رفته، قابل انطباق بر افراد، اعم از افراد محققه و مقدّره است؛ وگرنه اگر به نحو قضایای مشروطه باشد، لازم می‌آید اثبات لوازم ماهیات به نحو قضیه مشروطه به وجود خارجی آنها باشد و دیگر اینکه این قضایا داخل قضایای شرطیه باشند نه حملیه (انوار الهدایه، ۲/۹۱ و ۱۴۳ ـ ۱۴۵؛ تنقیح الاصول، ۳/۳۴۳).
#محمد یزدی‏، قضاوت و تنظیم امور سقز، قهرمان‌شهر (کرمانشاه)، اسلام‌آباد، ایلام و دیگر شهرها در استان‌های غرب، ۱۸/۱/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۷.</ref> {{ببینید|محمد یزدی}}
یکی از کاربردهای قضایا در آثار اصولی امام‌خمینی بحث از خطابات قانونی است. ایشان موضوع خطاب قانونی را به عنوان یک نظریه در دانش اصول فقه پایه‌ریزی کرده‌است؛ نظریه‌ای که مبتنی بر نگاه به قانون و شیوه قانون‌گذاری قوانین نزد عقلاست. ایشان بر خلاف اصولیان مشهور که خطاب شرعی را محصوره حقیقیه (خطابات انحلالی) می‌دانند، معتقد است خطابات شرعی خطابات طبیعیه حقیقیه (خطابات قانونی) هستند (جواهر الاصول، ۴/۲۲۳؛ تنقیح الاصول، ۳/۴۱۱؛ تهدیب الاصول، ۳/۲۶۶؛ مقیمی، ۷۸ ـ ۷۹) (← مقاله خطابات قانونی). از دیگر کاربردهای قضایا در آثار امام‌خمینی، بهره‌بردن از قضایای حقیقیه و خارجیه در بحث تکالیف شرعیه (تنقیح الاصول، ۳/۳۴۲) و اثبات عدم حجیت استصحاب عدم ازلی با تکیه بر تحلیل قضایای سالبه (تنقیح الاصول، ۲/۳۶۲ و ۳/۳۲۳ ـ ۳۲۵) (← مقاله استصحاب) است.
#محمدعلی گرامی، ساماندهی وضع مردم و کمیته‌های انقلاب اسلامی شهرکرد و شهرهای مجاور، ۲۵/۱/۱۳۵۸<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۵.</ref>
وجود رابط در قضایا: وجود رابط، به معنای چیزی جز «ثبوت شیء لشیء» در قضایای هلیه مرکبه نیست که ارتباط دو مفهوم اسمی و مستقل (موضوع و محمول) را برقرار می‌سازد؛ ولی خود یک مفهوم حرفی غیر مستقل است (سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۳۸ ـ ۲۴۰؛ همو، تعلیقات اسفار، ۱/۷۹؛ شکر، اثبات وجود رابط، ۴ ـ ۱۰؛ همو، بررسی آراء، ۵۳ ـ ۵۴). اما در اینکه وجود رابط در خارج تحققی دارد یا خیر، اختلاف وجود دارد. برخی محققان وجود رابط در خارج را پذیرفته‌اند؛ اما با همان شرایطی که در ذهن تحقق دارد؛ یعنی وجود آن در غیر است و وجود مستقلی از خود ندارد (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۰ ـ ۸۱؛ طباطبایی، ۲۸ ـ ۲۹؛ شکر، اثبات وجود رابط، ۴ ـ ۱۰؛ سلیمانی امیری، وجود رابط و وجود محمولی، ۱۲ و ۱۵ ـ ۱۷)؛ ولی گروهی چنین تحققی را به هیچ روی قبول ندارند (مطهری، ۱۰/۷۱ ـ ۷۴؛ شکر، اثبات وجود رابط، ۴ ـ ۱۰؛ همو، بررسی آراء، ۵۶ ـ ۶۰). اختلاف نظر فلاسفه و اهل منطق در خصوص اجزای قضیه به تمایز احکام منطقی و فلسفی بازمی‌گردد. مباحث فلسفی ناظر به واقع و حقایق خارجی است و به همین دلیل، قضایای هلیه بسیطه را «ثبوت الشیء» می‌خوانند و اجزای آنها را تنها سه جزء و سالبه آنها را فاقد حکم می‌دانند؛ اما مباحث منطقی ناظر به مفاهیم این اجزاست. این اجزا در همه قضایا به وجود ذهنی موجود است. بر این اساس، تمام قضایای منطقی چهار جزء (موضوع، محمول، نسبت حکمیه، حکم) دارند (مصباح یزدی، ۷۵؛ شکر، بررسی آراء، ۵۸ ـ ۶۲).
#اسماعیل فردوسی‌پور، ‏رسیدگی به امور مذهبی و مشکلات محلی شهرستان فردوس، ۲/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۲۵۳.</ref> {{ببینید|اسماعیل فردوسی‌پور}}
امام‌خمینی با تقسیم قضایا به حملی و غیر حملی، درباره وجود رابط و نسبت در قضایا، دو نوع بیان دارد:
#سیدمرتضی فاضل اصفهانی، تأیید انتخاب وی از سوی حسینعلی منتظری جهت رسیدگی به اوضاع قاین‏، ۱۱/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۳۵۶.</ref>
الف) بیان مطابق مشهور: امام‌خمینی در برخی آثار خود، با متمایزساختن احکام منطقی از احکام فلسفی، بر این باور است که احکام فلسفی، ناظر به واقعیت عینی است و فراتر از الفاظ و مفاهیم و تحلیل ذهن هستند. بر این اساس، قضایا در مقام عینیت و تحقق خارجی، فاقد وجود رابط‌اند؛ اما در احکام منطقی و تحلیل ذهنی، هر قضیه‌ای دارای اجزائی است که رابط، یکی از آنهاست؛ زیرا بدون ربط تحقق قضیه امکان‌پذیر نیست (مناهج الوصول، ۱/۶۹ ـ ۷۵؛ انوار الهدایه، ۲/۱۰۲).
#حسین اکبری، رسیدگی به مشکلات اهالی خوزستان به‌ویژه ماهشهر، تیر ۱۳۵۸<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۲۴۸.</ref>
ب) بیان اختصاصی: بنابر نظر امام‌خمینی در هیچ‌یک از انواع قضایا، نسبت و رابطی وجود ندارد؛ نه در قضایای موجبه و نه در قضایای سالبه و نه به اعتبار خارج و نه به اعتبار تصور ذهنی و تکلم و تلفظ. ایشان با تقسیم قضایا به اولی ذاتی و شایع صناعی، بر این باور است که در قضایای حمل اولی، در محکی عنه این قضایا، هیچ‌گونه نسبتی تحقق ندارد (مناهج الوصول، ۱/۸۶ ـ ۸۷؛ تهذیب الاصول، ۱/۴۷ ـ ۴۹)؛ نظیر «الانسان انسان» و «الانسان حیوان ناطق». در مثال اوّل، لازمه تحقق ربط در محکی سبب ایجاد مغایرت شیء و خودش است؛ زیرا مفهوم محمول عین مفهوم موضوع است و فرض وجود رابط در آن، مستلزم جواز سلب شیء از خود شیء است. پس تغایر در کار نیست تا به رابط و نسبت نیاز باشد. در مثال دوم نیز لازمه تحقق ربط انسان و حیوان ناطق، آن است که حد غیر از محدود باشد تا نیاز به ربط میان آنها توجیه‌پذیر باشد (مناهج الوصول، ۱/۸۶ ـ ۸۷؛ تهذیب الاصول، ۱/۴۷ ـ ۴۹). از این‌رو، در قضایایی که در محکی آنها تغایری میان موضوع و محمول نباشد و میان آنها وحدت حاکم باشد، مثل هلیات بسیطه و حمل‌های اولی، دیگر جایی برای وجود رابطی باقی نمی‌ماند؛ زیرا میان آنها هویت و عینیت برقرار است (مناهج الوصول، ۱/۸۷ ـ ۸۸). در قضایای حملی شایع که موضوع، مصداق حقیقی و ذاتی محمول است، محمول و مصداق هیچ‌گونه مغایرت عینی ندارند تا ربط و نسبت تحقق یابد؛ زیرا ثبوت رابط میان شیء و مصداق ذاتی آن یا آنچه در حکم آن است، مستلزم محال است (همان، ۱/۸۷؛ تهذیب الاصول، ۱/۴۷ ـ ۴۹).
#سیدمحمد موسوی خوئینی با همکاری صادق قطب‌زاده، تنظیم برنامه‌های [[رادیو]] و [[تلویزیون]] و جلوگیری از انحراف، ۲۱/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۷.</ref> {{ببینید|سیدمحمد موسوی خوئینی}}
موجهات: بحث از گزاره‌ها و قضایای موجهه در منطق، بر پایه دو مفهوم «ماده» و «جهت» شکل می‌گیرد. قضایای حملی از سه رکن موضوع، محمول و نسبت میان آن دو سامان می‌یابد (خواجه‌نصیر، اساس الاقتباس، ۱۴۸ ـ ۱۵۸؛ ملاصدرا، التنقیح، ۲۴؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۱/۲۷۰؛ سعیدی‌مهر، ۲۲). بنابراین هر محمولی با هر موضوعی سنجیده شود، یا برای آن ضرورت دارد یا دوام و یا امکان. کیفیت نسبت واقعی که در نفس میان موضوع و محمول است، «ماده» نامیده می‌شود و لفظی که در قضیه ملفوظ یا مکتوب و صورت ذهنیه‌ای که در قضیه بر این نسبت دلالت می‌کند، «جهت» نامیده می‌شود؛ حال اگر جهت با ماده مطابقت کند، قضیه صادقه است و اگر جهت با ماده مطابقت نکند، قضیه کاذبه است (قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد، ۲۶۰ ـ ۲۶۳؛ یزدی، ۶۰ ـ ۶۱؛ قاضیان، ۱۸۶ ـ ۱۸۷).
#هادی روحانی، اصلاح کارها و رسیدگی به امور مذهبی و اجتماعی منطقه بابل، ۲۵/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۱۰۹.</ref>
قضایای موجهه به بسیط و مرکب تقسیم می‌شوند: الف) موجهه بسیطه: بر سه گونه ضروریه (به شرط محمول، ذاتیه، مشروطه عامه، وقتیه، مطلقه و ازلیه) دایمه (دایمه مطلقه) و ممکنه است. ب) موجهه مرکبه نیز دارای اقسامی نظیر مشروطه خاصه، ممکنه خاصه، وجودیه، لاضروریه، لادایمه و... است (احمدی، ۸ ـ ۱۰؛ قاضیان، ۱۸۷ ـ ۱۹۶). برخی فلاسفه همه جهات قضایا را به قضایای ضروریه بازمی‌گردانند (شیخ اشراق، ۲/۲۹ ـ ۳۰، ۳۵ و ۵۷؛ یزدان‌پناه، ۱/۱۹۳ ـ ۱۹۷).
#سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، رسیدگی به مشکلات مناطق آذربایجان، ۳۱/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۰۷.</ref> {{ببینید|سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی}}
امام‌خمینی نیز در بحث قضایا به موجهات توجه داشته، معتقد است ماهیت شیء در خارج، از سه صورت (امکان، وجوب، امتناع) خالی نیست و باید یکی از جهات موجهه باشد (تقریرات، ۱/۲۶) و این‌گونه نیست که احکام منطقی موجهات، صرف تصورات محض باشد و اهل منطق قضایای ممکنه، ضروریه، حینیه و مشروطه را صرفاً تصویر کرده باشند؛ بلکه همه اینها دارای نفس الامری است (همان، ۱/۱۷۱ ـ ۱۷۲؛ تهذیب الاصول، ۱/۳۶۳ و ۳/۶۶۶). ایشان با بیان اقسام موجهات نظیر مطلقه، مشروطه، حینیه، ضروریه و دایمه، به احکام و کاربردهای آنها اشاره کرده‌است و در برخی آثار فلسفی و اصولی خویش، از آنها بهره برده‌است (انوار الهدایه، ۲/۱۴۴؛ مناهج الوصول، ۱/۲۲۴ و ۲/۳۶؛ جواهر الاصول، ۱۱۳؛ تقریرات، ۱/۲۴ و ۱۷۱ ـ ۱۷۲؛ تهذیب الاصول، ۱/۳۱ و ۳۶۳).
#سیدمحمدتقی شاهرخی، حل مشکلات منطقه بروجن، ۲۲/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۷۲.</ref>
قیاس و شکل‌های منطقی: مهم‌ترین مبحث منطق، استدلال‌های منطقی است که در کتاب‌های منطقی زیر عنوان «حجت» بحث می‌شود. پیشینیان حجت را به سه دسته قیاس، استقرا و تمثیل تقسیم کرده‌اند (ابن‌سینا، منطق دانشنامه علائی، ۵۹؛ قطب‌الدین شیرازی، ۴۱۵؛ همو، شرح مطالع الانوار، ۳۳۳). استقرا و تمثیل کمتر مورد توجه است و قیاس از میان اقسام سه‌گانه حجت، مهم‌ترین قسم و بلکه مهم‌ترین بخش منطق است (ابن‌سینا، منطق دانشنامه علائی، ۵۹؛ بهمنیار، ۱۰۶؛ مشکوةالدینی، ۲۲). قیاس، استدلالی است که ذهن با استفاده از قضایای کلی که درستی آنها معلوم است، به مطلوب خود می‌رسد (قاضیان، ۲۵۱ ـ ۲۵۲). قیاس، دارای اقسامی است؛ ازجمله قیاس اقترانی حملی که دارای سه حدّ است: اصغر، اکبر و اوسط، و به اعتبار چگونگی قرارگرفتن حدّ وسط در صغرا و کبرا چهار شکل برای قیاس اقترانی پدید می‌آید که به «اَشکال چهارگانه» معروف‌اند (خواجه‌نصیر، اساس الاقتباس، ۱۹۱ ـ ۱۹۴؛ قطب‌الدین شیرازی، ۴۱۶؛ قاضیان، ۲۵۶). در قیاس‌های منطقی ارسطویی، تنها به سه شکل قیاس اشاره شده‌است و شکل چهارم از اختراعات جالینوس است که درست بر خلاف شکل اول است و از ذهن و طبع انسانی به دور است؛ از این‌رو قدما شکل چهارم را فاقد اعتبار منطقی دانسته، به‌کلی آن را متروک گذاشته‌اند (ابن‌سینا، منطق دانشنامه علائی، ۶۴ ـ ۶۹؛ خواجه‌نصیر، اساس الاقتباس، ۱۹۱ ـ ۱۹۲؛ فایدئی، اندیشه‌های منطقی فخر رازی، ۱۴۱).
#محمدعلی رحمانی‏، رسیدگی به مشکلات شهرستان قوچان، ۴/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۴۸.</ref> {{ببینید|محمدعلی رحمانی}}
امام‌خمینی ضمن بیان اقسام قیاس (انوار الهدایه، ۱/۳۴۵ ـ ۳۴۸؛ تقریرات، ۲/۲۷۷ و ۳/۲۰ ـ ۲۱؛ تنقیح الاصول، ۲/۱۰۹؛ تهذیب الاصول، ۳/۱۱۴) به اشکال منطقی توجه داشته‌است (تقریرات، ۲/۱۲۷). ایشان در آثار خویش در موارد پرشماری از اشکال منطقی استفاده کرده‌است؛ ازجمله:
#احمد خدایی، رفع مشکلات و گرفتاری‌های اهالی مرودشت، ۶/۶/۱۳۵۸‏ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۵۳.</ref>
۱. اثبات جسم: امام‌خمینی در اثبات جسم و ترکیب آن از هیولی و صورت از قیاس شکل دوم بهره برده، معتقد است جسم من حیث ذاته بالفعل است و هر چیزی که این گونه باشد، بالقوه نخواهد بود؛ پس هیچ جسمی موجود بالقوه نیست. سپس ایشان این نتیجه را کبرای قیاس شکل دوم قرار داده، معتقد است هیولی بالقوه است و هیچ جسمی موجود بالقوه نیست، نتیجه اینکه هیچ هیولایی، جسم موجود نیست؛ و این نتیجه به مطلوب عکس می‌شود و آن اینکه هیچ جسم موجودی هیولی نیست (همان، ۲/۴۵۷) (← مقاله جسم).
#حسین کرمانی، رفع مشکلات و کمبودهای کردستان، ۶/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۵۵.</ref>
۲. توحید: امام‌خمینی همسو با حکمت متعالیه (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۶/۱۱۰) نخست با استدلالی در قالب قیاسِ شکل اول، بساطت ذات باری‌تعالی را اثبات می‌کند، سپس در اثبات کبرای این قیاس، یعنی «بسیط الحقیقة کل الاشیاء و لیس بشیء منها» قیاسی استثنایی ترتیب می‌دهد، به این شکل که اگر بسیط الحقیقة کل الاشیاء نباشد، باید مرکب باشد و این خلاف فرض است؛ زیرا در توحید ثابت شد بسیط الحقیقه، یعنی واجب‌تعالی از انواع و اقسام ترکیب مبّراست (دعاء السحر، ۲۶؛ چهل حدیث، ۶۰۷ ـ ۶۰۸؛ مصباح الهدایه، ۳۵ ـ ۳۶؛ تقریرات، ۲/۱۰۰ ـ ۱۰۴). پس حق‌تعالی از همه جهات واحد و بسیط است و وحدت او وحدت حقه حقیقیه است (تقریرات، ۲/۳۳) (← مقاله توحید(۱)).
#عبدالمجید معادیخواه به همراه نماینده وزارت کشور و نماینده جهاد سازندگی و گروه منتخب، رسیدگی به وضع عمرانی کردستان، ۱۰/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۷۴.</ref>
۳. تجرد نفس: این برهان به شکل قیاس استثنایی است و مرکب از متصله‌ای است که ترکیب‌یافته از حملیه‌ای است که «مقدم» می‌باشد و منفصله حقیقیه‌ای که «تالی» می‌باشد؛ به این بیان که اگر قوه عاقله در جسم منطبع باشد، یا نسبت به جسم دائم التعقل است یا پیوسته غیر متعقل است، و تالی به دو قسم‌اش باطل است؛ یعنی چون نقیض تالی بالوجدان ثابت است، تالی باطل بوده، مقدم نیز باطل است. پس ثابت می‌شود قوه عاقله (نفس) حال بر جسم و جسمانی نیست (همان، ۳/۲۰ ـ ۲۱).
#مصطفی فومنی حائری، رسیدگی به مشکلات منطقه فومنات، ۱۳/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۰۴.</ref>
صناعات خمس: ازجمله مباحث مورد توجه منطق‌دانان، صناعت خمس است. در منطق بر حسب اینکه ماده قیاس چه قسمی از مبادی و مقدمات قیاس است، پنج صنعت تشکیل می‌شود: برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه (مطهری، ۱۵/۲۹۷؛ ملاصدرا، التنقیح، ۴۶؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۱/۳۲۱ ـ ۳۳۶؛ قاضیان، ۲۹۴). برهان، از یقینیات، خطابه و جدل از مشهورات، مقبولات، مسلمات و مظنونات، شعر از مخیّلات و مغالطه از وهمیّات و مشبهّات تألیف می‌یابد (حلی، ۲۶۸؛ قاضیان، ۲۹۴). صناعت برهان که در آن شرایط حصول تصدیقیات یقینی بررسی می‌شود، مقصود بالذات و اصلی منطق است (ابن‌سینا، النجاة، ۱۳۰؛ مفتونی، ۵۵).
#مهدی کروبی، رسیدگی به مشکلات الیگودرز و ازنا، ۱۹/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۸۷.</ref> {{ببینید|مهدی کروبی}}
منطق‌دانان برهان را به «لِمّ» و «إنّ» تقسیم کرده‌اند. تقسیم برهان به «لِمّ» و «إنّ» براساس حدّ وسط صورت می‌گیرد. در میان حدود سه‌گانه (حدّ اصغر، حد اکبر و حد وسط) حد وسط مهم‌تر از دو حدّ دیگر است. این حدّ میان اصغر و اکبر ارتباط ایجاد کرده، موجب وصول به نتیجه می‌شود. حد وسط در برهان علت تصدیق است؛ یعنی علت نسبت در ظرف ذهن که به آن، واسطه در اثبات می‌گویند (قطب‌الدین رازی، شرح مطالع الانوار، ۳۳۴؛ خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۱/۳۰۶؛ حلّی، ۲۰۲؛ ایزدی‌تبار، بررسی برهان لِمّ و إنّ، ۱۰۴). حال اگر حد وسط افزون بر علت‌بودن در تصدیق، در خارج از ذهن نیز علت وجود اکبر برای اصغر باشد، برهان را لمّ می‌گویند، غیر این صورت برهان انّ است (ابن‌سینا، الشفاء، المنطق (البرهان)، ۳/۷۹؛ همو، الاشارات و التنبیهات، ۵۲؛ بغدادی، ۱/۲۱۰ ـ ۲۱۱؛ ایزدی‌تبار، بررسی برهان لِمّ و إنّ، ۱۰۴)، بنابراین در برهان لمّ حد وسط، واسطه در اثبات و ثبوت است و در برهان انّ حد وسط تنها واسطه در اثبات است (یزدی، ۱۱۲؛ ملاصدرا، التنقیح، ۴۹؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۱/۳۲۸؛ ایزدی‌تبار، بررسی برهان لِمّ و إنّ، ۱۰۴).
#سیدمحمد جعفری ورامینی، رسیدگی به مشکلات کمیته انقلاب اسلامی و اهالی خرم‌آباد، ۲۶/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۵۵۲.</ref>
امام‌خمینی نیز محکم‌ترین براهین را برهان لمّی می‌داند که حد وسط، علت ثبوت اکبر برای اصغر باشد، نه آنکه حد وسط معلول باشد (تقریرات، ۳/۵۱۶؛ معتمد الاصول، ۱/۳۶۹). ایشان بهترین برهان لمّی را به آن می‌داند که حد وسط، علت غایی یا علت فاعلی باشد نه علت صوری و مادی (تقریرات، ۳/۵۱۶). برهان، قیاسی است که نتیجه مطلق از آن حاصل می‌شود و صحت نتیجه‌اش، مربوط به عین حقیقت و متن واقعیت خارجی است. بنابر نظر امام‌خمینی، وقتی مقدمات برهان از اولیات باشد، دیگر نمی‌توان مقابل برهان مقاومت کرد؛ حتی اگر برابر آن اولیات حسیات و وجدانیات باشند. بنابراین اگر همه عقلا بر امری اجتماع کنند، ولی برهان خلاف آن را بگوید، باید همه عقلا را ترک گفت؛ حتی اگر سنت و آیات و نصوص بر خلاف آن باشند، باید آنها را به تأویل برد. همچنین جایی که برهان است، دیگر جای تعبد و رجوع به عرف نیست (همان، ۲/۲۹۸ ـ ۲۹۹).
#سیدمجتبی موسوی لاری، رسیدگی به مشکلات منطقه لارستان، ۱/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۸۵.</ref>
#احمد محسنی گرکانی، رسیدگی به امور مذهبی و اجتماعی در تویسرکان، ۲/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۰۵.</ref>
#محمد جعفری گیلانی، رسیدگی به مشکلات شهرهای لنگرود، رودسر و لاهیجان‏، ۹/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۹۳.</ref>
#علی صفدری و علی‌اکبر آشتیانی رسیدگی به مشکلات اقلید ۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۳۷۱.</ref>
#ابراهیم امینی به همراه علی‌اکبر مسعودی، رسیدگی به مشکلات علی‌آباد گرگان و گنبد قابوس، ۸/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه،‏۱۰/۳۹۷</ref> {{ببینید|ابراهیم امینی}}
#هادی مروی، رسیدگی به مشکلات مردم بهبهان و مسجد سلیمان، ۱۹/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۲۸.</ref> {{ببینید|ابوالقاسم خزعلی}}
#مهدی ربانی املشی، رسیدگی به مشکلات استان گیلان، ۴/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۱۱۶.</ref> {{ببینید|مهدی ربانی املشی}}
#ابراهیم یزدی، به همراه هیئت منتخب، رسیدگی به شکایت‌های استان‌ها، ۲۰/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۲۰۹.</ref> {{ببینید|ابراهیم یزدی}}
#عبدالرحیم ربانی شیرازی، رسیدگی به مشکلات مناطق عشایری فارس، ۲۳/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۲۳۰.</ref> {{ببینید|عبدالرحیم ربانی شیرازی}}
#ابوالقاسم خزعلی، رسیدگی به مشکلات منطقه خوزستان‏، ۲۵/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۲۴۶.</ref> {{ببینید|ابوالقاسم خزعلی}}
#عبدالرحیم ربانی شیرازی، رسیدگی به مشکلات منطقه فارس‏، ۱۰/۷/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۳/۲۵۳.</ref>
#محمد امامی کاشانی، احمد جنتی، محمدجواد باهنر، محمدعلی شرعی، محمد عبایی و غلامحسین حقانی، تأیید عضویت در شورای عالی تبلیغات، ۲۵/۱۱/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۱۱۰.</ref>
#محمدرضا مهدوی کنی، موافقت با درخواست عضویت در شورای بهزیستی کشور، ۲۱/۲/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۳۳۴.</ref> {{ببینید|محمدرضا مهدوی کنی}}
#محمد صدوقی، رسیدگی به وضع زلزله‌زدگان استان کرمان‏، ۲۲/۳/۱۳۶۰ (همان، ۱۴/۴۲۴) و ۷/۵/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۵۴.</ref> {{ببینید|محمد صدوقی}}
#سیدموسی موسوی، ادامه مأموریت در کردستان جهت رسیدگی به مشکلات مذهبی و اجتماعی و نابسامانی‌های منطقه، ۲/۶/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۴۳۸.</ref>
#سیدهاشم رسولی محلاتی، هماهنگی میان ائمه جمعه و قوای اجرایی، ۲۴/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۱۰.</ref> {{ببینید|سیدهاشم رسولی محلاتی}}
#محمدرضا مهدوی کنی، تشکیل ستاد کمک‌رسانی به مردم مناطق بمباران‌شده، ۱۴/۷/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۸۰.</ref>
#سیداحمد خمینی، تنظیم و تدوین آثار امام‌خمینی، ۱۷/۶/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۱۲۵.</ref> {{ببینید|سیداحمد خمینی}}
#سیدحمید روحانی، تأیید تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، ۲۵/۸/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۲۳۹.</ref> {{ببینید|سیدحمید روحانی}}
===منصب‌های حکومتی و دولتی===
منصب‌های حکومتی و دولتی، منصب‌هایی است که امام‌خمینی پیش از تدوین [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، به نهادسازی پرداخته و افرادی را در این چارچوب نصب کرده‌است یا پس از تدوین قانون اساسی، بر اساس وظایف قانونی به نصب افراد در منصب‌های مختلف اقدام کرده‌است:
#سیدمحمد حسینی بهشتی با هماهنگی مرتضی مطهری، تشکیل شورای انقلاب‏، آبان ۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۴/۳۰۷.</ref> {{ببینید|سیدمحمد حسینی بهشتی}}
#مرتضی مطهری، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[عبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[محمدجواد باهنر]]، اعضای اولیه شورای انقلاب ۲۲/۱۰/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۲۶.</ref> {{ببینید|مرتضی مطهری|شورای انقلاب}}
#مهدی بازرگان، تشکیل دولت موقت، ۱۵/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۵۴.</ref> {{ببینید|دولت موقت}}
#علی‌اکبر معین‌فر، وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب‏، ۲۴/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۴۰.</ref>
#کاظم سامی، وزیر بهداری و بهزیستی، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب‏، ۲۴/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۴۱.</ref>
#عباس تاج، وزیر نیرو، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب‏، ۲۸/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۴۳.</ref>
#یدالله سحابی، وزیر مشاور، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب‏، ۲۸/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۴۴.</ref>
#مهدی کروبی به همراه حبیب‌الله عسکراولادی و حبیب‌الله شفیق‏، تشکیل و سرپرستی کمیته امداد امام‌خمینی، ۱۹/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۷.</ref> {{ببینید|کمیته امداد امام‌خمینی}}
#محی‌الدین انواری و فضل‌الله محلاتی، سرپرستی حاجیان ایرانی، ۲۹/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۶۱.</ref> {{ببینید|محی‌الدین انواری}}
#یدالله سحابی، وزیر مشاور در امور تحقیقات‏، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب نسبت به هیئت وزیران‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۶۴.</ref>
#عزت‌الله سحابی، سرپرستی سازمان برنامه و بودجه‏، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب نسبت به هیئت وزیران‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۶۵.</ref> {{ببینید|عزت‌الله سحابی}}
#داریوش فروهر، وزیر مشاور، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب نسبت به هیئت وزیران‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۶۶.</ref>
#علی‌اکبر معین‌فر، وزیر نفت‏، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب نسبت به هیئت وزیران‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۶۷.</ref>
#حسین بنی‌اسدی، وزیر مشاور در امور اجرایی‏، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب نسبت به هیئت وزیران‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۶۸.</ref>
#عبدالعلی اسپهبدی، وزیر کار و امور اجتماعی‏، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب نسبت به هیئت وزیران‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۶۹.</ref>
#محمدعلی رجایی، کفالت وزارت آموزش و پرورش‏، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب نسبت به هیئت وزیران‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۷۳.</ref>{{ببینید|محمدعلی رجایی}}
#محمدعلی رجایی، وزیر آموزش و پرورش‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۰۴.</ref>
#حسن حبیبی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۰۵.</ref> {{ببینید|حسن حبیبی}}
#عزت‌الله سحابی، سرپرستی سازمان برنامه و بودجه‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۰۶.</ref>
#مصطفی چمران، وزیر دفاع ملی‏، طبق پیشنهاد نخست‌وزیر و تصویب کلی شورای انقلاب ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۶۳.</ref> و نیز طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۰۷.</ref> {{ببینید|مصطفی چمران}}
#علی‌اکبر معین‌فر، وزیر نفت‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۰۸.</ref>
#ناصر میناچی، وزیر ارشاد ملی‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۰۹.</ref>
#داریوش فروهر، وزیر مشاور، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۱۰.</ref>
#محمود احمدزاده هروی، وزارت صنایع و معادن‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۱۱.</ref>
#یوسف طاهری قزوینی، وزیر راه و ترابری‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۱۲.</ref>
#رضا صدر، وزیر بازرگانی‏، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۱۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۵۱۳.</ref>
#اکبر هاشمی رفسنجانی، سرپرستی وزارت کشور، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۲۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۵۸.</ref> {{ببینید|اکبر هاشمی رفسنجانی}}
#سیدابوالحسن بنی‌صدر، وزیر اقتصاد و سرپرستی وزارت امور خارجه، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۲۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۵۹.</ref> {{ببینید|سیدابوالحسن بنی‌صدر}}
#حسن عباسپور، وزیر نیرو، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۲۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۶۰.</ref>
#عباس شیبانی، وزیر کشاورزی، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۲۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۶۱.</ref>
#محسن یحیوی، وزیر مسکن و شهرسازی، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۲۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۶۲.</ref>
#محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر کار، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۲۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۶۳.</ref>
#موسی زرگر، وزیر بهداری و بهزیستی، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۲۶/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۶۴.</ref>
#محمود قندی، وزیر پست و تلگراف، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۷/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۱۳۹.</ref>
#صادق قطب‌زاده، امور خارجه، طبق پیشنهاد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، ۸/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۱۵۴.</ref> {{ببینید|صادق قطب‌زاده}}
#لطف‌الله صافی گلپایگانی، محمدرضا مهدوی کنی، احمد جنتی، غلامرضا رضوانی، یوسف صانعی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، فقهای شورای نگهبان طبق اصل ۹۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)، ۱/۱۲/۱۳۵۸ <ref>مهرپور، ۱/بیست و سه.</ref> {{ببینید|شورای نگهبان}}
#مهدی کروبی، تأسیس و سرپرستی بنیاد شهید انقلاب اسلامی‏، ۲۵/۱۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۱۸۵.</ref>
#ابراهیم یزدی، سرپرستی مؤسسه کیهان‏، ۸/۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۲۶۰.</ref>
#سیدمحمود دعایی، سرپرستی مؤسسه اطلاعات، ۲۰/۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۲۸۳.</ref> {{ببینید| سیدمحمود دعایی}}
#عبدالله نوری، نظارت بر انتخابات شورای عالی قضایی‏، ۲۸/۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۳۰۲.</ref> {{ببینید|عبدالله نوری}}
#محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آل‌احمد جلال‌الدین فارسی و علی شریعتمداری‏، اعضای ستاد انقلاب فرهنگی، ۲۳/۳/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۴۳۱.</ref> {{ببینید|شمس آل‌احمد|شورای عالی انقلاب فرهنگی}}
#محمدرضا توسلی با همکاری سیدعلی هاشمی گلپایگانی، سرپرستی حجاج ایرانی‏، ۲۷/۴/۱۳۵۹‏ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۳/۳۷.</ref> {{ببینید|محمدرضا توسلی}}
#محمدعلی رجایی، سرپرستی بنیاد مستضعفان، ۲۶/۶/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۳/۲۲۰.</ref>
#سیدمحمد خاتمی، سرپرستی روزنامه کیهان، ۲۵/۸/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۳/۳۵۶.</ref> {{ببینید|سیدمحمد خاتمی}}
#ابوالقاسم خزعلی، عضویت در جمع فقهای شورای نگهبان (پس از خروج محمدرضا مهدوی کنی از شورا) ‏، ۱۲/۱۱/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۴۲.</ref>
#سیدعبدالمجید ایروانی، سیدعلی هاشمی گلپایگانی، محمدرضا توسلی، حیدرعلی جلالی، و سیدحسن طاهری خرم‌آبادی سرپرستی حجاج ایرانی‏، ۱۸/۳/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۴۱۰.</ref> {{ببینید|بعثه حج}}
#لطف‌الله صافی گلپایگانی، ابقا در جمع فقهای شورای نگهبان پس از استعفا، آبان ۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۳۲۳.</ref> {{ببینید|لطف‌الله صافی گپایگانی}}
#میرحسین موسوی، ریاست بنیاد مستضعفان، ‏۱۳/۹/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۴۰۷.</ref> {{ببینید|میرحسین موسوی}}
#محمدرضا مهدوی کنی، عضو ستاد انقلاب فرهنگی‏، ۲/۱۰/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۴۴۴.</ref>
#احمد احمدی، عضو ستاد انقلاب فرهنگی‏، ۲/۱۰/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۴۴۵.</ref>
#عبدالمجید معادیخواه، مسئولیت هماهنگی تبلیغات خارج از کشور، ۲۸/۱۱/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۶۴.</ref>
#محمدرضا مهدوی کنی، عضو فقهای شورای نگهبان‏، ۲۱/۱۲/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۱۰۱.</ref>
#حبیب‌الله عسکراولادی، عضو هیئت امنای بنیاد ۱۵ خرداد، ۲۹/۲/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۲۵۵.</ref>
#یوسف صانعی، عضو شورای عالی بازسازی مناطق جنگی‏، ۱۸/۳/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۳۱۰.</ref> {{ببینید|یوسف صانعی}}
#سیدمحمد موسوی خوئینی، سرپرستی حجاج ایرانی‏، ۱۴/۵/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۴۰۰.</ref> {{ببینید|بعثه حج}}
#محمدمهدی ربانی املشی، عضو فقهای شورای نگهبان پس از استعفای یوسف صانعی‏، ۲۸/۱۰/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۲۴۲.</ref>
#محمدعلی صدوقی، نظارت بر انتخابات شورای عالی قضایی، ۵/۱۱/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۲۵۶.</ref>
#محمد امامی کاشانی، عضو فقهای شورای نگهبان‏، ۱۱/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۵۱۲.</ref> {{ببینید|محمد امامی کاشانی}}
#محمد مؤمن، عضو فقهای شورای نگهبان‏، ۱۱/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۵۱۳.</ref> {{ببینید|محمد مؤمن}}
#محمد محمدی گیلانی، عضویت در جمع فقهای شورای نگهبان‏، ۱۲/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۵۱۴.</ref> {{ببینید|محمد محمدی گیلانی}}
#حسن صانعی، سرپرستی بنیاد ۱۵ خرداد، ۲۲/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۱.</ref> {{ببینید|حسن صانعی}}
#علی شریعتمداری، احمد احمدی، عبدالکریم سروش، مصطفی معین، نخست‌وزیر، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، وزیر ارشاد اسلامی و دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی‏، عضو ستاد انقلاب فرهنگی، ۸/۶/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۸۳.</ref> {{ببینید|شورای عالی انقلاب فرهنگی}}
#سیدعلی خامنه‌ای، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی (رؤسای سه قوه)، محمدرضا مهدوی کنی، سیدکاظم اکرمی (وزیر آموزش و پرورش)، سیدرضا داوری، نصرالله پورجوادی و محمدرضا هاشمی‏، اعضای جدید ستاد انقلاب فرهنگی، ۱۹/۹/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref> {{ببینید| شورای عالی انقلاب فرهنگی}}
#محمدعلی صدوقی، نظارت بر انتخابات شورای عالی قضایی، ۵/۳/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۶۹.</ref>
#مهدی کروبی، سرپرستی حجاج ایرانی، ۲۸/۴/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۳۲۱.</ref> {{ببینید|بعثه حج}}
#مهدی کروبی، سرپرستی حجاج ایرانی در سال‌های بعد‏، ۷/۷/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۳۹۴.</ref>
#لطف‌الله صافی گلپایگانی، احمد جنتی، ابوالقاسم خزعلی، عضو فقهای شورای نگهبان، ۲۲/۳/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۵۹.</ref>
#مهدی کروبی، سرپرستی حجاج ایرانی‏، ۱۸/۶/۱۳۶۶ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۳۷۸.</ref>
#احمد جنتی رسیدگی به انتخابات گرگان، اردیبهشت ۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۴۳.</ref> {{ببینید|احمد جنتی}}
#محمد یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان پس از لطف‌الله صافی گلپایگانی‏، ۴/۴/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۷.</ref>
#میرحسین موسوی، سرپرستی امور جانبازان و ایجاد تشکیلات مناسب، ۳/۹/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۱۹۹.</ref>
#احمد جنتی، تأیید ریاست وی بر سازمان تبلیغات اسلامی‏، ۱۴/۱/۱۳۶۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۳۹.</ref>
#علی‌اکبر مشکینی، سیدحسن طاهری خرم آبادی، محمد مؤمن، اکبر هاشمی رفسنجانی، ابراهیم امینی، سیدعلی خامنه‌ای، میرحسین موسوی، حسن حبیبی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدمحمد موسوی خوئینی، محمد محمدی گیلانی، ابوالقاسم خزعلی، محمد یزدی، محمد امامی کاشانی، احمد جنتی، محمدرضا مهدوی کنی، احمد آذری قمی، محمدرضا توسلی، مهدی کروبی و عبدالله نوری‏، شورای بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۴/۲/۱۳۶۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۶۳.</ref> {{ببینید|شورای بازنگری قانون اساسی}}
 
===نمایندگی‌ها و امامت جمعه===
گستردگی وظایف رهبری در یک نظام اسلامی و نیز پهناوربودن کشور ایران، ایجاب می‌کرد امام‌خمینی در جایگاه [[ولی فقیه]] و رهبر جمهوری اسلامی ایران، برخی از وظایف شرعی و قانونی خود را به افراد واگذار کند و به صورت غیر مستقیم به هدایت جامعه بپردازد. این موارد به این شرح است:
#علی‌اکبر ناطق نوری، نمایندگی روحانیت در ستاد مرکزی جهاد سازندگی، ۷/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۵۲.</ref> {{ببینید|علی‌اکبر ناطق نوری}}
#سیدهاشم موسوی زنجانی، نمایندگی ولی فقیه در زنجان‏، ۱۴/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۴۴۸.</ref>
#سیدهادی خسروشاهی، نمایندگی در وزارت ارشاد ملی، ۲۳/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۶۹.</ref>
#سیدعبدالحسین دستغیب، امام‌جمعه شیراز، ۹/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۵۷.</ref> {{ببینید|سیدعبدالحسین دستغیب}}
#سیدمهدی یثربی، امام‌جمعه کاشان‏، ۱۵/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۶۶.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#محمد صدوقی، امام‌جمعه یزد، ۳۱/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۱۹.</ref> {{ببینید|محمد صدوقی}}
#قربانعلی درّی نجف‌آبادی، امام‌جمعه در شهر کرد و رسیدگی به امور شرعی و اجتماعی، ۱۷/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۴۸.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#حسینعلی منتظری، امام‌جمعه تهران‏، ۲۱/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۹۲.</ref> {{ببینید|حسینعلی منتظری}}
#سیدحسین آیت‌اللهی، امام‌جمعه جهرم‏، ۱/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۸۶.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#عطاءالله اشرفی اصفهانی، امام‌جمعه کرمانشاه‏، ۱۴/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۲۲۵.</ref> {{ببینید|عطاء‌الله اشرفی اصفهانی}}
#سیدیعقوب موسوی زنجانی، امام‌جمعه خدابنده‏، ۱۴/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۲۲۶.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#اسدالله ایمانی، امام‌جمعه کازرون و تصدی امور حسبیه‏، ۱۶/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۲۴۰.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#سیداسدالله مدنی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه همدان‏، ۲۱/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۲۸۰.</ref> {{ببینید|سیداسدالله مدنی}}
#سیدکاظم نورمفیدی، امام‌جمعه گرگان‏، ۱/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۳۱۸.</ref> و نمایندگی ولی فقیه ۱۱/۹/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۱۱۶.</ref> {{ببینید|سیدکاظم نورمفیدی}}
#سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی، امام‌جمعه اصفهان‏، ۲/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۳۲۹.</ref> {{ببینید|سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی}}
#سیدروح‌الله خاتمی، امام‌جمعه اردکان یزد‏، ۳/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۳۴۱.</ref> {{ببینید| سیدروح‌الله خاتمی}}
#سیداسدالله مدنی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه تبریز، ۱۲/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۴۵۰.</ref>
#میرزابیوک‌آقا مروّج، امام‌جمعه اردبیل و رسیدگی به مشکلات منطقه‏، ۱۳/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۴۶۴.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#هادی روحانی، امام‌جمعه بابل‏، ۱۴/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۴۸۲.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#سیدمحمدجواد رکنی حسینی، امام‌جمعه بندرلنگه‏، ۱۴/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۴۸۴.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#احمد جنتی، امام‌جمعه اهواز، ۲۰/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۴۰.</ref>
#سیدعبدالعلی لاری، امام‌جمعه لار، ۲۰/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۴۱.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#محمدباقر رفیعی، امام‌جمعه شهر ری‏، ۲۳/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۴۸.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#هبةالله یکتایی، امام‌جمعه خلخال‏، ۲۶/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۳۱۹.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#سیدعلی خامنه‌ای، امام‌جمعه تهران‏، ۲۴/۱۰/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۱۱۶.</ref>
#سیدصالح طاهری، امام‌جمعه اهواز، ۲۷/۲/۱۳۵۹ <ref>(همان، ‏۱۲/۳۰۰)</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#ابوالقاسم دانش آشتیانی، امام‌جمعه آشتیان‏، ۳۰/۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۳۱۶.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#هاشم تقدیری، امام‌جمعه سنقر، ۳۰/۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۳۱۷.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#ابوالحسن شیرازی، امام‌جمعه مشهد، ۲۷/۳/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۴۴۵.</ref> {{ببینید| ابوالحسن شیرازی}}
#محمدحسن قدیری، امام‌جمعه کوهپایه و رسیدگی به امور مذهبی و اجتماعی، ۵/۴/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۴۷۳.</ref> {{ببینید|محمدحسن قدیری}}
#سیدمهدی امام جمارانی، نمایندگی ولی فقیه در اوقاف‏، بنا به تصویب شورای انقلاب، ‏۲۶/۵/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۳/۱۲۲.</ref> {{ببینید|سیدمهدی امام جمارانی}}
#محمدعلی نظام‌زاده، نمایندگی ولی فقیه در اوقاف، بنا به تصویب شورای انقلاب‏، ۲۶/۵/۱۳۵۹‏ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۳/۱۲۳.</ref>
#محمدرضا مهدوی کنی، نمایندگی در هیئت حل اختلاف با سیدابوالحسن بنی‌صدر، ۱۲/۱/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۲۴۸.</ref>
#هادی باریک‌بین، امام‌جمعه قزوین‏، ۸/۴/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۵۱۴.</ref> {{ببینید|هادی باریک‌بین}}
#سیدهاشم رسولی محلاتی، نمایندگی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی‏، ۷/۶/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۱۳۳.</ref> {{ببینید|سیدهاشم رسولی محلاتی}}
#مسلم ملکوتی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه در تبریز، ۲۱/۸/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۳۵۲.</ref> {{ببینید|مسلم ملکوتی}}
#محمدصادق (محی‌الدین) حائری شیرازی، امام‌جمعه شیراز، ۱۰/۱۰/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۴۶۱.</ref> {{ببینید|محی‌الدین حائری شیرازی}}
#عبدالله نوری، نمایندگی ولی فقیه در جهاد سازندگی‏، ۱۳/۱۰/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۴۶۲.</ref>
#سیدعلی غیوری، نمایندگی ولی فقیه در هلال احمر، ۱۳/۲/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۲۴۳.</ref>
#محسن قرائتی، نمایندگی ولی فقیه در سازمان نهضت سوادآموزی‏، ۲۱/۲/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۲۴۸.</ref>
#سیدمیرآقا (سیداسماعیل) موسوی زنجانی، امام‌جمعه زنجان‏، ۲۶/۳/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۳۳۴.</ref> و نمایندگی ولی فقیه در استان زنجان ۵/۵/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۲۴.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#سیدروح‌الله خاتمی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه یزد، ۱۵/۴/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۳۷۳.</ref>
#سیدکاظم حسینی میانجی، امام‌جمعه خرم‌آباد، ۴/۷/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۷.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#محمدعلی موحدی کرمانی، امام‌جمعه کرمانشاه‏، ۲۷/۸/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۹۷.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#صادق احسان‌بخش، نمایندگی ولی فقیه در استان گیلان‏، ۸/۱۰/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۱۹۸.</ref> {{ببینید|صادق احسان‌بخش}}
#حیدرعلی جلالی خمینی، امام‌جمعه خمین، ۲/۱۲/۱۳۶۱ (موقت) <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۳۴۵.</ref> و ۷/۶/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۷۶.</ref> {{ببینید|حیدرعلی مقاله جلالی خمینی}}
#سیدمهدی یثربی، نمایندگی ولی فقیه در منطقه کاشان، <ref>۴/۲/۱۳۶۲ امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۴۰۹.</ref> (وی از پیش امام‌جمعه کاشان بوده‌است) {{ببینید|امامان جمعه}}
#محمد هاشمی، نمایندگی امام‌خمینی در سازمان صدا و سیما برای به‌عهده‌گرفتن همه مسئولیت‌های مدیر عامل، ۴/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۵۰۵.</ref> {{ببینید|محمد هاشمی}}
#سیدکاظم حسینی میانجی، نمایندگی ولی فقیه در استان لرستان، ۵/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۵۰۷.</ref>
#سیدابوالحسن موسوی همدانی، امام‌جمعه همدان‏، ۱۰/۷/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۸۴.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#سیدمحمد مدنی بروجنی، نمایندگی ولی فقیه در بوشهر، ۱۷/۸/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۰۲.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#سیدمهدی امام جمارانی، تصدی امور مربوط به ولی فقیه در اوقاف، ۲۵/۱۰/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۲۷.</ref>
#حسین زرندی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه در کرمانشاه‏، ۲۲/۳/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۷۷.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#محمدرضا ناصری یزدی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه در شهرکرد، ۲۰/۴/۱۳۶۶ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۳۰۵.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#محمدعلی انصاری، نمایندگی در بررسی انتخابات مجلس شورای اسلامی، اردیبهشت ۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۱.</ref> {{ببینید|محمدعلی انصاری}}
#محمدعلی صدوقی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه در یزد، ۱۳/۸/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه،‏۲۱/۱۸۳.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#ابراهیم فاضل فردوسی، نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه در بوشهر، ۲/۹/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۱۹۷.</ref> {{ببینید| امامان جمعه}}
#غلامحسین جمی، ادامه نمایندگی ولی فقیه و امام‌جمعه در آبادان‏، ۷/۱۰/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۲۱۶.</ref> {{ببینید|غلامحسین جمی}}
#محی‌الدین فاضل هرندی، نمایندگی در هیئت هفت‌نفره واگذاری زمین‏، ۹/۲/۱۳۶۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۷۲.</ref> {{ببینید|هیئت‌های هفت‌نفره}}
 
==منصب‌ها و مأموریت‌های قضایی==
نصب‌های قضایی مربوط به افرادی است که امام‌خمینی در مقام رهبری جمهوری اسلامی آنان را به سمت‌های قضایی گماشته‌است. این نصب‌ها پیش از استقرار نهادهای قانونی در کشور از فراوانی قابل توجهی برخوردار است و گاهی نصب قاضی در شهرهای کوچک را نیز شامل می‌شود؛ اما پس از رسمیت‌یافتن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ آذر ۱۳۵۸و استقرار نهاد قضایی قانونی، نصب‌ها در این حوزه نوعاً در چارچوب قانون اساسی صورت گرفته‌است؛ در عین حال پس از مشاهده ضعف‌هایی در عملکرد شورای عالی قضایی، امام‌خمینی افرادی را به صورت مستقل برای رسیدگی به امور قضایی نصب کرده‌است:
#(محمد)صادق خلخالی، تشکیل و ریاست [[دادگاه انقلاب اسلامی]]‏، ۵/۱۲/۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۱۵.</ref> {{ببینید|محمدصادق خلخالی}}
#مهدی هادوی‏، دادستانی کل انقلاب اسلامی، ۹/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۲۶۸.</ref>
#جعفر صبوری، قاضی دادگاه انقلاب کاشان‏، ۱۷/۱/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۴۸۳.</ref>
#حسن شریعتی و مرتضی مقتدایی‏، قاضی شرع خرمشهر، ۱۹/۱/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۵۱۱.</ref>
#علی تهرانی، قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب خراسان‏، ۲۴/۱/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۵.</ref> {{ببینید|علی تهرانی}}
#سیدکاظم نورمفیدی، قاضی شرع گرگان و حومه، ۱/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۷۲.</ref>
#مرتضی مقتدایی، قاضی شرع ملایر و زنجان‏، ۱۸/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۲۰۶.</ref>
#عبدالله جوادی آملی، قاضی دادگاه‌های انقلاب در آمل، ۲۵/۳/۱۳۵۸ ‏ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۱۶۴.</ref> {{ببینید|عبدالله جوادی آملی}}
#علی احمدی میانجی، قاضی شرع در میانه‏، ۷/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۳۲۳.</ref>
#احمد آذری قمی، دادستان دادگاه انقلاب تهران‏، ۱۱/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۳۵۷.</ref> {{ببینید|احمد آذری قمی}}
#سیدحسین موسوی تبریزی، قاضی شرع در تبریز و ارومیه‏، ۱۲/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۳۶۵.</ref> {{ببینید|سیدحسین موسوی تبریزی}}
#سیدمحمد جعفری ورامینی، رسیدگی به مشکلات زندان قصر، ۱۶/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۴۹۳.</ref>
#سیدکرامت‌الله ملک‌حسینی، رسیدگی به وضع زندانیان در یاسوج، ۱۷/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۵۱۸.</ref>
#سیدمحمدتقی شاهرخی، قاضی شرع دادگاه‌های بروجرد، ۱/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۱۴.</ref>
#عبدالجواد جبل‌عاملی، قاضی شرع دادگاه سده اصفهان، ۳/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۴۰.</ref>
#حسین اکبری، قاضی دادگاه‌های انقلاب آبادان و خرمشهر، ۸/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۵۳.</ref>
#علی قدوسی، دادستانی کل انقلاب اسلامی، ۱۵/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۶۴.</ref> {{ببینید|علی قدوسی}}
#محمد مؤمن قمی، سرپرستی امور زندانیان قم، رسیدگی به کار دادگاه‌ها و اداره امور ستاد انقلاب اسلامی و...، ۱۸/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۷۰.</ref>
#احمد مطهری، قاضی دادگاه‌های انقلاب خراسان، ۲۷/۵/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۲۸۷.</ref>
#مهدی بازرگان، تشکیل دادگاه محاکمه خیانتکاران (رؤسای ادارات کشوری و امنیتی و نظامی‏)، از طریق دادگستری، ۲/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۲۴.</ref>
#حسن تهرانی، قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی قم‏، ۲/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۴۷.</ref>
#علی احمدی میانجی، رسیدگی به مشکلات قضایی اهالی مشکین‌شهر و دشت مغان، ۷/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۵۹.</ref>
#طه مقدسی، قاضی دادگاه‌های انقلاب اسلامی محلات و شهرهای مجاور‏، ۱۱/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۸۱.</ref>
#محمدحسن امراللهی، حاکم دادگاه‌های صنفی تهران و قم‏، ۱۶/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۴۷.</ref>
#حسین اکبری، قاضی شرع دادگاه انقلاب کرج‏، ۲۱/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۹۳.</ref>
#محمد حسینی کاشانی، قاضی دادگاه انقلاب اسلامی کازرون‏، ۶/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۴۸.</ref>
#احمد مطهری، قاضی شرع دادگاه انقلاب کرج‏، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۷۰.</ref>
#اسماعیل فردوسی‌پور، قاضی شرع دادگاه انقلاب اسلامی مشهد، ۸/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۷۱.</ref>
#سیدمحمد حسینی بهشتی، ریاست دیوان عالی کشور، ۴/۱۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۱۶۳.</ref>
#سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، ریاست دادستانی کل کشور، ۴/۱۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۱۶۴.</ref>
#حسینعلی منتظری، احراز اجتهاد قضات داوطلب در شورای عالی قضایی، ۲۰/۳/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۴۱۱.</ref>
#سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، ریاست دیوان عالی کشور، ۸/۴/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۵۱۲.</ref>
#محمدمهدی ربانی املشی، ریاست دادستانی کل کشور، ۸/۴/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۵۱۳.</ref>
#محمدعلی صدوقی، نظارت بر انتخابات شورای عالی قضایی‏، ۱/۵/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۴۸.</ref>
#حسینعلی منتظری، تأیید صلاحیت قضات جهت عضویت در شورای عالی قضایی، ۳/۷/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۲۵۲.</ref>
#محمد محمدی گیلانی، رفع مشکلات شرعی شهرداری تهران، ۹/۸/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۷۲.</ref>
#سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی «رئیس دیوان عالی کشور»، میرحسین موسوی «نخست‌وزیر»، محمد امامی کاشانی «رئیس دیوان عدالت اداری»، مصطفی محقق «رئیس بازرسی کل کشور»، علی‌اکبر ناطق نوری «وزیر کشور» و غلامرضا آقازاده «وزیر مشاور»، عضو ستاد پیگیری فرمان هشت‌ماده‌ای، ۴/۱۰/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۱۷۲.</ref> {{ببینید| فرمان هشت‌ماده‌ای}}
#سیدجعفر کریمی، ریاست محکمه قضات‏، ۹/۱۰/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۱۹۹.</ref> {{ببینید|سیدجعفر کریمی}}
#سیدمحمد ابطحی محمدمهدی گیلانی، سیدجعفر کریمی، سیدحسن طاهری و مهدی قاضی، موافقت با عضویت آنان در ستاد اصلاح امور زندان‌ها، ۲/۳/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۴۵۰.</ref> {{ببینید|دفتر امام‌خمینی}}
#حسینعلی منتظری، احراز صلاحیت افراد پیشنهادی برای شورای عالی قضایی، ۳/۳/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۴۵۱.</ref>
#حسینعلی منتظری، تأیید صلاحیت نامزدهای عضویت در شورای عالی قضایی، ۲۱/۳/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۴۸۸.</ref>
#یوسف صانعی، دادستان کل کشور، ۱۹/۱۰/۱۳۶۱ (همان، ۱۷/۲۳۱) و ابقا در این سمت پس از استعفا، ۱۱/۳/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۷۱.</ref>
#حسینعلی منتظری، بررسی صلاحیت نامزدهای شورای عالی قضایی، ۱۶/۳/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۷۴.</ref>
#سیدمحمد موسوی خوئینی‏، ریاست دادستانی کل کشور، ۱۹/۴/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۳۱۳.</ref>
#محمد یزدی به همراه سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و دو تن از فقهای شورای نگهبان، هیئت تعیین حدود تعزیرات، ۲۸/۸/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۴۲۳ ـ ۴۲۴.</ref>
#سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، ریاست دیوان عالی کشور، ۷/۴/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۶۶.</ref>
#علی فلاحیان، دادستان دادسرای ویژه روحانیت‏، ۲۵/۳/۱۳۶۶ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۲۸۴.</ref> {{ببینید|دادگاه ویژه روحانیت}}
#علی رازینی، حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت‏، ۲۵/۳/۱۳۶۶ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۲۸۵.</ref>
#هادی مروی، ابقا در مقام ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات پس از مصوبه مجلس شورای اسلامی، ۲۵/۹/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۲۱۳.</ref>
#حسینعلی نیری و سیدابراهیم رئیسی، رسیدگی به وضعیت قضایی شهرهای سمنان و سیرجان، اسلام‌آباد و دورود، ۱۱/۱۰/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۲۲۷.</ref>
#حسینعلی نیری و سیدابراهیم رئیسی، رسیدگی به مشکلات قضایی سیرجان و دورود، ۲۳/۱۰/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۲۳۵.</ref>
#حسینعلی نیری و سیدابراهیم رئیسی، رسیدگی به پرونده‌های راکد در شورای عالی قضایی راجع به حدود و قصاص، ۱/۱۱/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۲۴۵.</ref>
==منصب‌های شرعی و مأموریت‌های تبلیغی==
مقصود نصب‌هایی است که امام‌خمینی در جایگاه [[مرجعیت دینی]] و [[فقیه جامع شرایط]] انجام داده و حوزه فعالیت منصوبان نیز در امور مذهبی و تبلیغ دینی یا در خارج کشور بوده‌است:
#عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی، تولیت مدرسه علمیه در کرمانشاه‏، اسفند ۱۳۴۶‏ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۵۸۳.</ref>
#محمد امامی کاشانی، نظارت بر مدرسه و مسجد سپهسالار (شهید مطهری)، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۱۸۶.</ref>
#سیدمحمدباقر خوانساری، امام جماعت مسجد بازار تهران، ۷/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۲۵۴.</ref> و ۲۴/۱۰/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۷.</ref> {{ببینید|سیدمحمدتقی خوانساری}}
#محمدباقر ابطحی، فعالیت مذهبی در اقلید فارس، ۱۳/۱۲/۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۰۴.</ref>
#محی‌الدین انواری، امام جماعت مسجد جامع نارمک، ۲۳/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۶/۳۷۴.</ref>
#محمد اشرفی، ادامه اقامت و فعالیت‌های تبلیغی در خوزان همایونشهر، ۵/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۲۲.</ref> {{ببینید|عطاء‌الله اشرفی اصفهانی}}
#سیدعبدالستار محمدی میانجی، امام جماعت در میانه،‏ ۱۸/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۲۰۳.</ref>
#صادق احسان‌بخش و سیدعبدالله ضیایی، سرپرستی بقاع متبرکه گیلان‏، ۲۱/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۲۴۳.</ref>
#محمدمهدی ربانی املشی، رسیدگی به وضع مذهبی و تبلیغی مازندران و گیلان، ۲۸/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۵۰.</ref>
#سیدرضا برقعی، عزیمت به منطقه خلیج فارس و قطر جهت رسیدگی به وضع شیعیان، ۱/۳/۱۳۵۸ و ۱۸/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۴۱۷ و ‏۹/۴۷۲.</ref>
#سیدمحمدجواد رکنی حسینی، فعالیت مذهبی در بندرلنگه، ۹/۳/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۲۱.</ref>
#حسین نوری همدانی، رسیدگی به وضع دانشجویان ایرانی مقیم اروپا، ۳۰/۳/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۲۱۳.</ref>
#محمدباقر غروی، بازگشت به قصر شیرین و ادامه فعالیت تبلیغی و مذهبی‏، ۱۲/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۳۶۶.</ref>
#هادی نیری، بازگشت به میانه جهت اصلاح امور اجتماعی و مذهبی‏، ۱۶/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۵۰۰.</ref>
#سیدمحمد سجادی اصفهانی، رسیدگی به وضع مردم جنگزده لبنان‏، ۲۷/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۲۹.</ref>
#علیرضا جوادی، اعزام به روستای تنکمان کرج جهت انجام امور مذهبی و اقدام در باره عمران و آبادانی‏، ۲۸/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۳۰.</ref>
#سیدعباس مُهری، امام‌جمعه در کویت‏، ۲/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۹۰.</ref> {{ببینید|سیدعباس مهری}}
#حیدرعلی جلالی خمینی، رسیدگی به مشکلات ایرانیان مقیم قطر، ۹/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۱۹۰.</ref>
#محمدعلی امینیان، انجام فعالیت‌های دینی در رشت، ۱۹/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۲۶۲.</ref>
#رمضانعلی قوچانی، انجام امور مذهبی در قوچان‏، ۲۱/۷/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۲۸۲.</ref>
#محمدباقر رفیعی، امام جماعت صحن حضرت عبدالعظیم‏، ۴/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۰/۳۵۵.</ref>
#حسین نوری همدانی، رسیدگی به وضع دانشجویان ایرانی مقیم اروپا، ۱۹/۸/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۲۷.</ref>
#محمد منهاج، تبلیغ احکام اسلام در استرالیا‏، ۲۴/۹/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۲۳۹.</ref>
#حسین نوری همدانی، اعزام به هند، پاکستان و بنگلادش جهت رسیدگی به وضعیت مسلمانان و حوزه‌های علمیه، ۶/۱۰/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۴۳۲.</ref>
#عباس واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی‏، ۱۵/۱/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۲۲۴.</ref> {{ببینید|عباس واعظ طبسی}}
#محمدرضا رحمت، رسیدگی به امور مذهبی پاکستان‏، ۱۳/۳/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۳۷۱.</ref>
#حسین نوری همدانی، رسیدگی به مشکلات مذهبی ایرانیان خارج از کشور، ۱۸/۳/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۴۱۰.</ref>
#حسین راستی سیدجعفر کریمی، جلال‌الدین طاهرشمس، محسن دوزدوزانی، احمد صابری و علی افتخاری‏، تأیید عضویت در شورای مدیریت حوزه علمیه قم، ۸/۱۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۱۶۰.</ref> {{ببینید|حسین راستی کاشانی|شورای مدیریت حوزه علمیه قم}}
#سیدمحمدمهدی دستغیب‏، تولیت آستانه احمدبن‌موسی شاهچراغ، ۵/۹/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۳۹۰.</ref>
#محمد امامی کاشانی، تولیت مدرسه و مسجد شهید مطهری (سپهسالار)‏، ۱۲/۱۰/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۲۱۳.</ref>
#مجتبی حاج‌آخوند و محمدحسین زرندی، سرپرستی حوزه علمیه باختران، ۶/۱۱/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۲۵۸.</ref> {{ببینید|امامان جمعه}}
#سیداحمد فهری زنجانی، نمایندگی در لبنان و سوریه‏، ۲۸/۱۱/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۳۳۶.</ref>
#عباس شیرازی، سرپرستی مؤسسه اسلامی نارمک‏، ۱۵/۷/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۱۸۳.</ref>
#سیدمحمد ابطحی، سیدهاشم رسولی محلاتی، محمدرضا توسلی، حسن صانعی، محمد عبایی، محمدجواد کشمیری، سیدعلی قاضی عسگر‏، مسئولیت دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه، ۲۹/۵/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۶.</ref>
#علی‌اکبر مشکینی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، احمد جنتی، محمد فاضل، محمدعلی شرعی، محمدرضا توسلی، حسن صانعی، ‏اعضای هیئت مؤسس مکتب خواهران (جامعة الزهرا)، ۳۱/۵/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۷.</ref> {{ببینید|محمد فاضل لنکرانی|مکتب خواهران}}
#محمدرضا مهدوی کنی، تولیت مدرسه مروی تهران‏، ۲۶/۶/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۷۱.</ref>
#غلامرضا رضوانی، امام جماعت مسجد سیدعزیزالله تهران‏، ۷/۱۲/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۷۴.</ref> {{ببینید|غلامرضا رضوانی}}
#محمد عبایی خراسانی، نمایندگی ولی فقیه در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم‏، ۲۵/۲/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۶۳.</ref> {{ببینید|دفتر تبلیغات اسلامی}}
#سیدمحمدعلی ابن‌الرضا، تولیت مؤسسه علمیه و خیریه ولی عصر(ع)، ۳۱/۲/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۶۶.</ref>
#احمد جنتی، حل اختلافات میان علمای شیراز، ۱۰/۴/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۳۰۶.</ref>
#محمد یزدی و محمد محمدی گیلانی، بررسی اموال غیر مجهول المالک‏، ۲۳/۲/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳.</ref>
#محسن لبّانی، نظارت بر موقوفات مدرسه دینی مروی، ۲۹/۹/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۷۳.</ref>
#مهدی باقری کنی، نظارت بر یکی از موقوفات مدرسه مروی، ‏۲۹/۹/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۱۷۴.</ref>
#سیداحمد فهری، امام‌جمعه دمشق‏، ۱۲/۱۲/۱۳۶۶ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۹۳.</ref>
#محمدعلی انصاری، مجید انصاری، حسین جاویدی، محمدجواد کشمیری و حسین هاشمیان، هیئت سرپرستی مدارس طلاب کرمانی‌ها در قم و کرمان‏، ۲۴/۳/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۶.</ref> {{ببینید|مجید انصاری}}
#مهدی کروبی و حسن صانعی رسیدگی به اموال مجهول المالک، ۶/۲/۱۳۶۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۶۵.</ref>
==منصب‌ها و مأموریت‌های نظامی و انتظامی==
رهبری انقلاب اسلامی ایجاب می‌کرد امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب در حالی‌که تمامی نهادهای نظامی، امنیتی و انتظامی در حال سردرگمی یا فروپاشی به سر می‌بردند، با دخالت مستقیم، نظم و انضباط را به جامعه برگرداند که با ابتکار تأسیس کمیته‌های انقلاب در شهرها و محله‌ها این مسئولیت را به انجام رساند. ایشان در این دوره با نصب و اعزام افراد شناخته‌شده انقلابی در هر منطقه، تلاش کرد وضع امنیتی و انتظامی کشور را برای استقرار نهادهای قانونی آماده سازد؛ چنان‌که ایشان پس از استقرار نهادهای قانونی نیز در مقام فرماندهی کل قوا دست به انتصاباتی در حوزه نظامی و انتظامی زد. از سوی دیگر، صیانت فرهنگی از محیط‌های نظامی و ارتقای فرهنگ دینی نظامیان ایجاب می‌کرد ایشان نمایندگانی را در میان ارگان‌های نظامی و انتظامی بگمارد. افرادی که ایشان به یکی از منصب‌های نظامی گماشته یا در مجموعه نظامیان دارای مأموریت و مسئولیت بوده‌اند، عبارت‌اند از:
#محمدطاهر آل‌شبیر خاقانی، تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در مناطق خوزستان، ۱/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۱۰.</ref> {{ببینید|خلق عرب}}
#محمدعلی رضایی، تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در تربت حیدریه، ۴/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۱۴.</ref>
#سیداصغر ناظم‌زاده، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی قزوین، رشت، بندر انزلی، آستارا و شهرهای نزدیک دیگر، ۶/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۲.</ref>
#قدرت‌الله علیخانی به همراه ابراهیم امیری، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی تاکستان، آبگرم، آوج، بویین زهرا و حومه، ۱۲/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۸.</ref>
#بهاءالدین علم‌الهدی، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی اردبیل، کشت و صنعت دشت مغان و توابع و منطقه پارس‌آباد و مشکین شهر، ۱۳/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۰۳. ‏</ref>
#سیدحسین مطهری یزدی‏، تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در فَشَم، ۱۶/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۵.</ref>
#محمد فقیهی مرندی، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی مرند و ماکو، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۸.</ref>
#ابراهیم امینی همراه با علی‌اکبر مسعودی، ‏سرکشی به امور کمیته‌های انقلاب اسلامی استان ساحلی و بنادر جنوب (هرمزگان)، ۲۳/۱۲/۱۳۵۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۷۳.</ref>
#تقی ریاحی، وزیر دفاع (طبق پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب‏)، ۱۱/۱/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۴۵.</ref> و برکناری در شهریور ۱۳۵۸ با دستور امام‌خمینی به نخست‌وزیر <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۰۷.</ref>
#صادق احسان‌بخش با همکاری سیدعبدالله ضیایی‏، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی رشت و حومه‏، ۱/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۷۳.</ref>
#مصطفی صدوقی‏، نظارت بر کمیته‌های انقلاب اسلامی ساری، ۷/۲/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۱۴۲.</ref>
#مرتضی بنی‌فضل، رسیدگی به کمیته‌های انقلاب اسلامی شهر خوی و حومه، ۷/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۵۱.</ref>
#مرتضی بنی‌فضل، رسیدگی به امور کمیته‌های انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی و غربی، ۱۲/۴/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۶۵۴.</ref>
#محمدحسین کاشانی، رسیدگی به وضع کمیته‌های انقلاب اسلامی لرستان، ۸/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۳۶۸.</ref>
#غلامحسین محمدی گلپایگانی، ارشاد و تبلیغ در پایگاه هوایی اصفهان، ۱۸/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۹/۴۷۳.</ref>
#حسن لاهوتی (سرپرست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران‏)، شرکت در جلسات شورای عالی سپاه، ۲۵/۶/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۵۴۸.</ref> {{ببینید|حسن لاهوتی}}
#هادی شادمهر، ریاست ستاد مشترک ارتش بنا بر اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‏، ۱/۱۰/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۱/۳۶۵.</ref>
#سیدابوالحسن بنی‌صدر، (به نمایندگی از خود) فرماندهی کل قوا، ۳۰/۱۱/۱۳۵۸ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۱۵۷.</ref> و برکناری در ۲۰/۳/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۴۲۰.</ref>
#سیدعلی خامنه‌ای، مشاور شورای عالی دفاع ملی‏، بر مبنای اصل یکصدودهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‏، ۲۰/۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۲۸۱.</ref>
#مصطفی چمران، مشاور شورای عالی دفاع ملی‏، ۲۰/۲/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۲۸۲.</ref>
#فضل‌الله محلاتی، نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۸/۳/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۲/۴۵۰.</ref>
#محمد امامی کاشانی، نمایندگی ولی فقیه در شهربانی‏، ۲۸/۳/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۱.</ref>
#مرتضی رضایی، فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۸/۴/۱۳۵۹ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۳/۳۸.</ref>
#غلامرضا صفایی، ریاست اداره عقیدتی سیاسی ارتش‏، ۲۲/۱/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۲۸۲.</ref>
#غلامحسین کرباسچی، ریاست اداره سیاسی ایدئولوژیک ژاندارمری‏، فروردین، ۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۲۸۳.</ref> {{ببینید|محمدصادق تهرانی}}
#محمدمهدی موحدی کرمانی، نمایندگی ولی فقیه در شهربانی‏، ۱۹/۳/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۱۹.</ref>
#ولی‌الله فلاحی (جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش)، واگذاری اختیارات فرماندهی کل قوا به ستاد مشترک، ۲۱/۳/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۱.</ref>
#سیدموسی نامجو، عضو شورای عالی دفاع‏، ۱۲/۴/۱۳۶۰‏ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۳۵.</ref>
#محسن رضایی، فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۰/۶/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۲۲۴.</ref> {{ببینید|محسن رضایی}}
#قاسمعلی ظهیرنژاد، ریاست ستاد مشترک ارتش‏، ۹/۷/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۲۶۵.</ref> {{ببینید|قاسمعلی ظهیرنژاد}}
#علی صیاد شیرازی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش‏، ۹/۷/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۲۶۶.</ref> {{ببینید|علی صیاد شیرازی}}
#اکبر هاشمی رفسنجانی، نمایندگی امام‌خمینی در شورای عالی دفاع‏، ۲۱/۷/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۳۰۲.</ref>
#قاسمعلی ظهیرنژاد، استفاده از اختیارات رهبری با مأموریت‌ها و وظایف نظامی، ۲۳/۷/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۳۰۸.</ref>
#سیدحسن طاهری خرم‌آبادی، نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۳/۹/۱۳۶۰<ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۵/۴۳۶.</ref> و ۸/۴/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۵۱۰.</ref> {{ببینید|سیدحسن طاهری خرم‌آبادی}}
#علی‌اکبر ناطق نوری‏ (وزیر کشور)، تفویض اختیارات در امور نیروی انتظامی، ۲۷/۱۲/۱۳۶۰ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱۶.</ref>
#علی‌اکبر ناطق نوری، سرپرستی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۱۷/۵/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۴۰۸.</ref> {{ببینید|کمیته انقلاب اسلامی}}
#محمدرضا فاکر، نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۳/۶/۱۳۶۱ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۴۳۹.</ref>
#سیدعلی خامنه‌ای، هماهنگی در امور ارتش و سپاه، ۱۵/۱/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۳۹۷.</ref>
#اسفندیار حسینی، فرماندهی نیروی دریایی ارتش‏، ۱۰/۲/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۷/۴۲۰.</ref>
#هوشنگ صدیق، فرمانده نیروی هوایی ارتش، ۴/۹/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۲۳۰.</ref>
#اکبر هاشمی رفسنجانی، فرماندهی عملیات و الفجر، ۳۰/۱۱/۱۳۶۲ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۳۵۵.</ref>
#علی‌اکبر آشتیانی، ریاست اداره عقیدتی سیاسی ژاندارمری‏، ۲۳/۴/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۸/۵۰۸.</ref> {{ببینید|علی‌اکبر آشتیانی}}
#قاسمعلی ظهیرنژاد، نمایندگی امام‌خمینی در شورای عالی دفاع‏، ۱/۸/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۸۷.</ref>
#اسماعیل سهرابی، ریاست ستاد مشترک ارتش‏، ۳/۸/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۸۸.</ref>
#علی سعیدی، مسئولیت حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۹/۸/۱۳۶۳ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۱۰۴.</ref>
#محمدحسین ملک‌زادگان، فرماندهی نیروی دریایی ارتش‏، ۶/۴/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۲۹۸.</ref>
#سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور (وزیر کشور)، سرپرستی کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۱/۸/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۴۱۵.</ref> {{ببینید|سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور}}
#سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور (وزیر کشور)، اختیارات فرماندهی کل قوا در نیروی انتظامی به وزیر کشور، ۲۲/۸/۱۳۶۴ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۴۲۰.</ref>
#سیدسراج‌الدین موسوی، فرماندهی کل کمیته انقلاب اسلامی، ۱۱/۴/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۷۰.</ref> {{ببینید| کمیته انقلاب اسلامی}}
#علی صیاد شیرازی و محسن رفیق‌دوست، عضو شورای عالی دفاع‏، ۲۳/۴/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۷۳.</ref>
#حسین حسنی‌سعدی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش‏، ۱۱/۵/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۸۵.</ref>
#منصور ستاری، فرماندهی نیروی هوایی ارتش‏، ۱۰/۱۱/۱۳۶۵ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۱۹۳.</ref>
#احمد وحیدی، فرماندهی حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، ۴/۱/۱۳۶۶ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۲۳۶.</ref>
#سیدسراج‌الدین موسوی‏، نمایندگی امام‌خمینی در کمیته‌های انقلاب اسلامی، ۲۲/۵/۱۳۶۶ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۰/۳۵۸.</ref>
#علی شهبازی، ریاست ستاد مشترک ارتش‏، ۱۳/۲/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۸.</ref>
#اکبر هاشمی رفسنجانی، جانشینی فرماندهی کل قوا، ۱۲/۳/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۵۶.</ref>
#علی رازینی، تشکیل دادگاه ویژه تخلفات جنگ‏، ۲/۵/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۱۰۲.</ref>
#رسول منتجب‌نیا، ریاست سازمان عقیدتی ـ سیاسی شهربانی‏، ۲۴/۱۱/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶۰.</ref>
#عبدالله نوری، نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۸/۱۲/۱۳۶۷ <ref>امام خمینی، صحیفه، ‏۲۱/۳۱۳.</ref>
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع|۲}}
* ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
* ابن‌بهریز، حبیب، حدود المنطق، چاپ‌شده به‌همراه المنطق تألیف ابن‌مقفع، تصحیح محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، انجمن فلسفه ایران، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
*  ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، البدایة و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
*  همو، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوی، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، تهران، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۹۹۸م.
*  همو، الشفاء، (المنطق)، تصحیح سعید زاید، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*  همو، منطق دانشنامه علائی، تصحیح محمد معین و سیدمحمد مشکوة، همدان، دانشگاه بوعلی سینا، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
*  همو، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
*  همو، منطق المشرقیین، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* همو، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، تصحیح محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
سروش محلاتی، محمد، دین و دولت در اندیشه اسلامی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
احمدی، علی‌اکبر، نقدی بر تحلیل زمانی قضیایا موجه، مجله، حکمت و فلسفه، شماره ۱، ۱۳۸۷ش.
شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
*  اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
طبری، محمدبن‌جریر، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
اصفهانی غروی، محمدحسین، نهایة الدرایة فی شرح الکفایه، تحقیق مهدی احدی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
طوسی، محمدبن‌حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ‌شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
*  همو، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
مفید، محمدبن‌محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*  همو، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
مهرپور، حسین، مجموعه نظریات شورای نگهبان، دوره اول تیر ۱۳۵۹ ـ تیر ۱۳۶۵، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
*  همو، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
*  همو، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
واقدی، محمدبن‌عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
*  همو، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
*  همو، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
*  همو، جواهر الاصول، تقریر سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
*  همو، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
*  همو، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
*  همو، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
*  همو، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
*  همو، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
*  همو، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
*  همو، مناهج الوصول الی علم الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم ....، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
*  ایزدی‌تبار، محمد، ابزاری بودن منطق، مجله معارف عقلی، شماره ۱، ۱۳۸۵ش.
همو، بررسی برهان لمّ و إنّ و ارزش معرفتی آنها، مجله معارف عقلی، شماره ۵، ۱۳۸۶ش.
*  بغدادی، ابوالبرکات، المعتبر فی الحکمه، اصفهان، انتشارات دانشگاه، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
*  بهمنیاربن‌مرزبان، التحصیل، تصحیح مرتضی مطهری، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
*  جعفری، علی‌اصغر، خاستگاه تاریخی علم منطق، مجله تاریخ فلسفه، شماره ۱، ۱۳۸۹ش.
*  همو، منطق نگاری سینوی، الزام‌ها و رخنه‌ها، مجله تاریخ فلسفه، شماره ۶، ۱۳۹۰ش.
*  حسینی، احمد و اکبر فایدئی، بررسی سیر تطور آثار منطقی ابن‌سینا از منطق نه بخشی به منطق ده‌بخشی، مجله آینه معرفت، شماره ۴۵، ۱۳۹۴ش.
*  حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش.
*  خواجه‌نصیر طوسی، محمدبن‌محمد، اساس الاقتباس، تصحیح مدرس رضوی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۱ش.
*  همو، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
*  دینانی ابراهیمی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش.
*  سبزواری، ملاهادی، اسرار الحکم، تصحیح کریم فیضی، قم، مطبوعات دینی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
*  سبزواری، ملاهادی، تعلیقات چاپ‌شده در الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، تألیف ملاصدرا، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
*  همو، التعلیقات علی الشواهد الربوبیه، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.
*  همو، شرح المنظومه، تصحیح و تعلیق حسن حسن‌زاده آملی، تهران، ناب، چاپ اول، ۱۳۶۹ ـ ۱۳۷۹ش.
*  سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
سعیدی‌مهر، ملاحظاتی در باب گزاره‌های موجه و معناشناسی آن در فلسفه اسلامی، مجله فلسفه و دین، شماره ۶، ۱۳۸۴ش.
*  سلیمانی امیری، عسکری، صعوبت یا سهولت حدّ و رابطه آن با وضع اسماء عالم بر مسما، مجله معرفت فلسفی، شماره ۴، ۱۳۸۳ش.
*  همو، معرفی فلسفه منطق، مجله معارف عقلی، شماره ۵، ۱۳۸۶ش.
*  همو، منطق صدرائی، آرا و نوآوری‌ها در مباحث مقدماتی، مجله نقد و نظر، شماره ۲، ۱۳۸۸ش.
*  همو، وجود رابط و وجود محمولی از نظر آقاعلی مدرس و علامه طباطبایی، مجله حکمت اسلامی، شماره ۳، ۱۳۹۵ش.
*  سهلان ساوی، عمر، البصائر النصیریة فی علم المنطق، مقدمه و تحقیق حسن مراغی، تهران، شمس تبریزی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
*  شکر، عبدالعلی، اثبات وجود رابط بر مبنای تحلیل رابطه علی و معلولی، مجله خردنامه صدرا، شماره ۶۲، ۱۳۸۹ش.
همو، بررسی آراء در تعیین جایگاه وجود رابط و محمولی در منطق و فلسفه، مجله خرنامه صدرا، شماره ۴۱، ۱۳۸۴ش.
*  شیخ اشراق، سهروردی، شهاب‌الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
*  صبوری قمی، جعفر، مصاحبه، مجله حوزه، شماره، ۸۴، ۱۳۸۶ش.
طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۱۶ق.
*  عراقی کزازی، آقاضیاءالدین علی‌بن‌آخوند، نهایة الافکار، تقریر محمدتقی بروجردی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
*  عظیمی، مهدی، وامداری سهروردی به ابن‌سینا در منطق تعریف، مجله حکمت معاصر، شماره ۲، ۱۳۹۶ش.
*  علیزاده، محمدرضا، ساختار منطق، مجله معارف عقلی، شماره ۱، ۱۳۸۵ش.
*  همو، نسبت‌های میان مفاهیم کلی، مجله معارف عقلی، شماره ۲۱، ۱۳۹۰ش.
*  فایدئی، اکبر، اندیشه‌های منطقی فخر رازی و طرح چالش‌های نوین او در مکتب سینوی، مجله شناخت، شماره ۷۶، ۱۳۹۶ش.
*  همو، نوآوری‌های منطقی فارابی و نقش او در اشاعه و تحول منطق ارسطویی در جهان اسلام، مجله خردنامه صدرا، شماره ۸۰، ۱۳۹۴ش.
*  قاضیان، رحمت‌اله، منطق، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
قراملکی، فرامرز، «الاشارات و التنبیهات» سرآغاز منطق دو بخشی، مجله آینه پژوهش، شماره ۲۴، ۱۳۷۳.
*  همو، مقدمه بر التنقیح فی المنطق، تألیف ملاصدرا، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
*  قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
*  قطب‌الدین رازی، محمدبن‌محمد، تحریر القواعد المنطقیة فی شرح الرسالة الشمسیه، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
همو، شرح مطالع الانوار فی المنطق، قم، کتبی نجفی، بی‌تا.
*  قطب‌الدین شیرازی، محمودبن‌مسعود، درة التاج، به اهتمام سیدمحمد مشکوة، تهران، حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
*  کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، یونان وروم، ترجمه سیدجلال‌الدین مجتبوی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
*  گلشنی، علیرضا، روش فازی در پژوهش، پلی ما بین روش‌های کمی و کیفی، مجله روش‌های روان‌شناختی، شماره ۱۴، ۱۳۹۲ش.
مشکوةالدینی، عبدالحسین، منطق نوین، ترجمه و شرح اللمعات المشرقیه تألیف ملاصدرا، تهران، نشر آگاه، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
مصباح یزدی، محمدتقی، تعلیقات علی النهایه، قم، مؤسسه در راه حق، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۵، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۵ش.
*  همو، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۹، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۸۳ش.
*  همو، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۰، تهران، صدرا، چاپ ششم، ۱۳۸۳ش.
*  همو، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۱، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
همو، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۵، تهران، صدرا، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
*  مظفر، محمدرضا، المنطق، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی‌تا.
*  مفتونی، نادیا، جایگاه یقین در صناعات خمس نزد فارابی، مجله خردنامه صدرا، شماره ۸۹، ۱۳۹۶ش.
*  مقیمی، غلامحسین، مختصات نص‌شناختی امام‌خمینی و تأثیر آن بر اندیشه فقهی و سیاسی، مجله سپهر سیاست، شماره ۴، ۱۳۹۴ش.
*  ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، التنقیح فی المنطق، تصحیح و تحقیق غلامرضا یاسی‌پور، نشر بنیاد حکمت صدرا، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
همو، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
*  همو، رسالة فی الحدوث، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
*  همو، مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین، تحقیق حامد ناجی اصفهانی، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
*  ملایری، موسی، اصالت وجود و تحول در منطق تعریف، مجله خردنامه صدرا، شماره ۸۴، ۱۳۹۵ش.
*  منصوری، مهدی، علم منطق، اصفهان، نشر صغیر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
*  موسی‌خانی، کاظم، هستی‌شناسی موضوع علم منطق از منظر ملاصدرا، مجله معارف منطقی، شماره ۵، ۱۳۹۵ش.
*  نایینی، میرزامحمدحسین، فوائد الاصول، تقریر محمدعلی کاظمی خراسانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
*  یزدان‌پناه، حکمت اشراق، گزارش و سنجش دستگاه فلسفی شیخ‌شهاب‌الدین سهروردی، تحقیق و نگارش مهدی علی‌پور، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
*  یزدی، مولی‌عبدالله، الحاشیه علی تهذیب المنطق، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴

ویرایش