|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''امامکاظم(ع)'''، موسیبنجعفر، زندگی، جایگاه و نقش [[امام هفتم(ع)]]. | | '''موسیقی''' [[حکم شرعی]] صدای موزون از ابزارهای خاص. |
| ==زندگینامه== | | ==مفهومشناسی== |
| امام ابوالحسن، موسیبنجعفر(ع) ملقب به [[کاظم]]، صابر، عبد صالح، سید<ref>شریف قرشی، حیاة الامامموسیبنجعفر(ع)، ۱/۵۳ ـ ۵۵.</ref> در هفتم صفر ۱۲۸ق در ابواء از توابع [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۱۵؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۲؛ ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۳۴.</ref> پدر ایشان [[امامصادق(ع)]] و مادر ایشان حمیده،<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۲/۳۲۳؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۲.</ref> از بانوان، ستوده و پاکیزه بود.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۷۷.</ref>
| | موسیقی در معنایی عام، به صوت و آوای آهنگینی گفته میشود که با حنجره انسان یا ابزار و آلات ویژه تولید میشود.<ref>مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، ۲/۸۹۱؛ دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۳/۱۹۲۵۷.</ref> در شکل اول به آن موسیقی کلامی، آواز یا غنا گفته میشود که ذیل عنوان «غنا» بحث میگردد و در شکل دوم به آن موسیقی ابزاری یا آهنگ گفته میشود. مراد از موسیقی در کاربردهای رایج عرفی همین معنا است، که گاهی همراه با آواز و گاهی بدون آن اجرا میشود.<ref>حسینی، الموسیقی، ۱۷.</ref> |
|
| |
|
| {{ببینید|امام صادق(ع) جعفربنمحمد}} | | {{ببینید|غنا}} |
| | ==پیشینه== |
| | زمان و مکان پیدایش موسیقی به معنای عام، بهدرستی معلوم نیست؛ اما بیشک در کهنترین دوران تاریخ بشر وجود داشتهاست و مانند سایر علوم و فنون، با گذشت زمان، گسترش یافته تا آنکه به یک فنّ و دانش تبدیل شدهاست. در [[ایران]]، همانند بسیاری از کشورها از نخستین ادوار تمدّنی در مراسم ملّی و مذهبی، در بزمها و رزمها وجود داشتهاست. در میان عربهای پیش از [[اسلام]] نیز به شکلی ساده و ابتدایی وجود داشته و پس از اسلام در زمان [[بنیامیه]] و [[بنیعباس]] در اثر ارتباط با ایرانیان، در دربار خلفا برای مجالس بزم و سرور به همراه رقص و پایکوبی و بادهگساری، توسط خوانندگان و نوازندگان زن و مرد به کار گرفته شدهاست.<ref>همایی، تاریخ ادبیات ایران، ۱۷۰ ـ ۱۷۷؛ زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ۵/۴۰ ـ ۴۱.</ref> |
|
| |
|
| مقصود از ابوالحسن، ابوالحسن الماضی و ابوالحسن اول در روایات امامکاظم(ع) است؛<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۲۶ و ۳۰۸.</ref> چنانکه [[امامخمینی]] نیز اشاره کردهاست.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۱۳.</ref> امامکاظم بیست سال با پدر خود زندگی کرد و در بیستسالگی به [[امامت]] رسید. دوره امامت آن حضرت ۳۵ سال بود.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۲۴؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۳۰.</ref>
| | موسیقی به سبب تأثیرات سحرگونه، پیوسته در طول تاریخ مورد توجه طبقات مختلف مردم بودهاست. در نوشتهها از تأثیر نغمات و اصوات در نفوس و ایجاد نشاط و تقویت اراده در کارهای دشوار و خستگیآور عضلانی، برانگیختن حسّ سلحشوری در جنگها، کاهش غضب و ناراحتی یا تولید محبت و الفت و جز آنها نیز سخن گفتهاند.<ref>اخوانالصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۱/۱۸۳ ـ ۱۸۵.</ref> امروزه تأثیر موسیقی در درمان پارهای از بیماریهای روانی و حتی تأثیر آن در حیوانات و چگونگی رشد گیاهان نیز مطرح است.<ref>مختاری، غنا و موسیقی، ۱/۸۳.</ref> البته اینگونه نیست که همگان در تأثیرگذاری مثبت موسیقی در بخشهای مذکور اتفاق نظر داشته باشند؛ و کسانی مخالف این نظریات هستند. در عین حال چیزی که جای اختلاف ندارد، استفادههای نادرست از موسیقی و تأثیرگذاری نامطلوب موسیقیهای رایج در جوامع است که از اینرو همیشه عالمان و فقیهان با اشاعه و ترویج موسیقی در جامعه، مخالفت کردهاند.<ref>ادامه مقاله.</ref> |
| ==جایگاه و ویژگیها==
| |
| به تصریح [[پیامبر اکرم(ص)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۸۵.</ref> و وصیت امامصادق(ع)، موسیبنجعفر(ع) از سوی خداوند به امامت برگزیده شد.<ref>همان، ۱/۲۸۰ ـ ۲۸۱؛ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۱۶؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۹ ـ ۱۱.</ref> حضرت از کودکی بسیار مورد علاقه و توجه امامصادق(ع) بود<ref>شریف قرشی، حیاة الامامموسیبنجعفر(ع)، ۱/۵۰.</ref> و ایشان را دری از درهای خدا و دارنده [[علم]]، [[قضاوت]]، فهم و [[سخاوت]] و معرفت به چیزهایی خواند که مردم در وقت اختلاف بدان نیاز دارند؛<ref>صدوق، عیون اخبار، ۱/۲۴.</ref> نیز ایشان را مرجع علمی مردم معرفی کرد.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۳۳۵.</ref> [[عبدالله افطح]] از فرزندان امامصادق(ع) مدعی جانشینی پدر بود اما [[شیعه|شیعیان]]<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۳۹ ـ ۴۰؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۵/۴۶۷ ـ ۴۶۸.</ref> و یاران خاص امامصادق(ع) مانند [[هشامبنسالم]] و [[مؤمن طاق]] با آزمودن وی و درماندن او از پاسخ به مسائل دینی و یافتن پاسخهای خود از موسیبنجعفر(ع)<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۵۱ ـ ۳۵۲.</ref> به تثبیت امامت موسیبنجعفر(ع) در نزد توده مردم کمک کردند.<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۱۳ ـ ۱۴.</ref>
| |
|
| |
|
| امامکاظم(ع) مورد احترام بزرگان [[اهل سنت]] بود و آنان گاه برای پاسخ پرسشهای علمی خود به حضرت مراجعه میکردند.<ref>کورانی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، ۹۱.</ref> قاضیابویوسف و محمدحسن شیبانی از فقیهان مذاهب اسلامی به قصد آزمودن جایگاه علمی امامکاظم(ع) به دیدار ایشان در زندان رفتند و با اعتراف به آگاهی ایشان، از علم حلال و حرام و [[علم غیب]]، از حضرت درباره منابع دانش ایشان پرسیدند که ایشان علم [[پیامبر(ص)]] و [[علی(ع)]] را منبع دانش خود شمرد.<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۴۱ ـ ۴۲.</ref> جایگاه معنوی و اجتماعی حضرت چنان بود که طبق نقل، [[هارون عباسی]] خطاب به فرزندش [[مأمون]]، ایشان را برای خلافت سزاوارتر از خود شمرد و بهصراحت علاقه به حکومت را از موجبات اصرار خود بر واگذارنکردن این حق الهی به حضرت دانست.<ref>صدوق، عیون اخبار، ۱/۸۸ ـ ۸۹.</ref>
| | گروهی از اندیشمندان مسلمان، چون [[فارابی]]،<ref>فارابی، احصاء العلوم، ۶۰ ـ ۶۲.</ref> [[ابنسینا]]،<ref>ابنسینا، رسائل، ۲۸۵ ـ ۲۹۶.</ref> و [[خواجهنصیر طوسی]]،<ref>خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱/۳۰۱ ـ ۳۰۵.</ref> از دانش موسیقی بحث کردهاند. در این فن با عنوان یکی از شاخههای علم ریاضی، درباره حالات نغمهها و ایقاع و چگونگی ترکیب لحنها و بهکارگیری ابزارهای موسیقی بحث شدهاست.<ref>بهایی، الکشکول، ۲/۲۰۰.</ref> موسیقی در بُعد عَملی در طی قرون متمادی به طور عمده به صورت لهوی و همراه با ابتذال، هرزگی و انواع فساد بودهاست. موسیقی در دوران معاصر بر اثر رویکارآمدن رسانههای شنیداری و دیداری در سطح وسیعی به کار گرفته میشود و از نظر فنّی با ابداع سبکهای نوین و اختراع ابزارهای جدید و درهمآمیختگی زیاد آن در سطح جهان در حد بیسابقهای رشد کردهاست و پیوسته به ابعاد جدیدی از آن پرداخته میشود. |
| | ==موسیقی در متون اسلامی== |
| | علاوه بر [[قرآن کریم]] که مفسران مصداق برخی آیات<ref>لقمان، ۶.</ref> را نواختن آلات موسیقی و گوشدادن به صدای آنها دانستهاند،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۸/۴۹۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۲۰۹.</ref> تقریباً در همه کتابهای جامع روایی، از [[شیعه]] <ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۳۱ ـ ۴۳۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۶/۲۳۹ ـ ۲۴۷.</ref> و [[سنی]]،<ref>ابنماجه، سنن ابن ماجه، ۱/۶۱۱ ـ ۶۱۳؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۲/۲۰۶.</ref> دهها حدیث درباره موسیقی وجود دارد. اگرچه سند شماری از این احادیث ضعیف شمرده میشود، اما در میان آنها [[روایات]] صحیح متعددی وجود دارد.<ref>انصاری، کتاب المکاسب، ۱/۲۸۵ ـ ۲۸۶؛ امامخمینی، مکاسب، ۱/۳۰۷ ـ ۳۰۸ و ۳۱۵ ـ ۳۱۶.</ref> در این روایات، موسیقی در مواردی همچون نواختن دف در عروسیها، مجاز شمرده شدهاست؛<ref>ابنماجه، سنن ابن ماجه، ۱/۶۱۲؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۳/۹۱ و ۱۴/۳۰۵ ـ ۳۰۶.</ref> ولی به طور غالب، این حدیثها به نکوهش و بازداشتن از موسیقی و ابزار آن پرداختهاست. طبق برخی از این روایتها [[پیامبر اعظم(ص)]] به طور صریح از برخی ابزار مانند مزمار، طبل و تنبور نهی کردهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۴ ـ ۳۱۵.</ref> در برخی دیگر شیوع موسیقی از نشانههای آخرالزمان و یا موجب نزول بلا شمرده شده و در پارهای دیگر، شنیدن صدای موسیقی زیر عنوان شنیدن [[لهو]]، موجب فساد قلب و رویش [[نفاق]] در آن دانسته شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref> در برخی دیگر مداومت بر نواختن برخی از ابزارها تا چهل روز، عامل چیرگی [[شیطان]] و از میانرفتن غیرت معرّفی شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۲.</ref> در مجموع، ابزارهایی چون طنبور، عود، مزمار، طبل، بربط و دف، در روایات ذکر شدهاست. |
|
| |
|
| تذکرهنویسان افزون بر جایگاه علمی، کرامات بسیاری را برای امامکاظم(ع) نقل کردهاند.<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۱۳ ـ ۱۵.</ref> حضرت در میان توده [[مردم]] نیز از جایگاه ممتازی برخوردار بود. [[امامخمینی]] به استناد منابع،<ref>صدوق، عیون اخبار، ۱/۸۸ ـ ۸۹.</ref> یادآور شدهاست ابهت و جایگاه امامکاظم(ع) در دلهای حاکمان عباسی نیز جای انکار نداشت و آنان به جایگاه عظمت معنوی ایشان در میان مردم اعتراف میکردند؛ چنانکه از مأمون عباسی نقل شدهاست تشیع را از پدرش هارون فرا گرفتهاست.<ref>امام خمینی، الطهاره، ۳/۴۵۸.</ref> ایشان از موسیبنجعفر(ع) و دیگر [[امامان(ع)]] به عنوان ائِمَّةُ الْمُؤمِنینَ و حجت خداوند بر مردم و امامانِ هدایت یاد کردهاست<ref>امام خمینی، توضیح المسائل، ۹۸.</ref> و نیز با استناد به [[روایات]]،<ref>صدوق، الخصال، ۲/۳۹۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۴/۲۳۹.</ref> روز چهارشنبه را متعلق به آن حضرت شمرده و مناسب دانستهاست در تعقیب [[نماز صبح]] برای نجات از دریای ظلمانی و دامگاه شیطانی، متوسل به آن امام همام، که مقرب بارگاه قدس و محرم سراپرده انس است، شوند و برای کاملشدن عمل و قبول عبادات ناقص و مناسک غیر لایق، آن بزرگان را واسطه قرار دهند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.</ref>
| | موسیقی در متون فقهی بیشتر در باب [[مکاسب محرمه]]، ذیل بحث کسب درآمد با آلات لهو و در باب شهادت در بحث [[عدالت شاهد]]، مطرح شدهاست و در آن مسایلی از قبیل خرید و فروش ابزار موسیقی، ساخت، استفاده از آن و شنیدن صدای آن، بحث شدهاست. فقیهان با توجه به دلایلی که درباره لهو و ملاهی وارد شدهاست، ازجمله [[آیه لهو الحدیث]]<ref>لقمان، ۶.</ref> و روایاتی که در خصوص ابزار موسیقی وجود دارد، در همه این مسایل نظر به [[حرمت]] دادهاند و با نگاهی به متون فقهی، حکم مزبور درباره مسایل موسیقی را میتوان از احکام مورد اتفاق فقیهان [[شیعه]] <ref>طوسی، المبسوط، ۸/۲۲۴؛ نراقی، مستند الشیعه، ۱۸/۱۵۹ ـ ۱۶۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۵ و ۴۱/۵۱؛ خویی، موسوعه، ۳۵/۲۴۲ ـ ۲۴۴.</ref> و بیشتر فقیهان اهل سنّت در همه عصرها<ref>نووی، المجموع فی شرح المهذب، ۲۰/۲۳۰.</ref> دانست. تنها در خصوص استفاده از دف در جشن عروسی و یا ختنهسوران، بسیاری از فقیهان گذشته، به استناد حدیث مربوط، [[فتوا]] به حلیت آن دادهاند<ref>طوسی، المبسوط، ۸/۲۲۴؛ حلی، شرائع الاسلام، ۴/۱۱۷؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴/۱۸۳.</ref> و این فتوا به سبب ضعیفبودن سند حدیث <ref>تبریزی شهیدی، هدایة الطالب الی اسرار المکاسب، ۱/۱۰۷.</ref> مورد توجه شماری دیگر از فقیهان بهویژه فقیهان معاصر واقع نشده و معارضاتی به دنبال داشتهاست.<ref>امامخمینی، استفتائات، ۲/۱۶؛ خویی، صراط النجاة، ۲/۲۹۰؛ گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۵۶؛ تبریزی، صراط النجاة، ۶/۴۱۸.</ref> استفاده از برخی ابزارها مثل طبل و شیپور به منظور اعلام جنگ یا اعلام وقت و یا فراریدادن حیوانات، ازجمله کمشمار مسایلی است که برخی فقیهان آن را مطرح کرده و حکم به [[حرمت]] یا [[حلیت]] آن دادهاند؛ چنانکه بهکارگیری ابزارهای غیر متعارف که کاربرد دیگری دارند، در تولید موسیقی نیز مطرح شدهاست و درباره آن فتوای حلیت وجود دارد.<ref>نراقی، مستند الشیعه، ۱۸/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> |
|
| |
|
| امامموسیبنجعفر(ع) اهل کرامت و اطلاع از علوم غیبی<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۲۸۷ ـ ۲۸۸؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۱۳ ـ ۱۵.</ref> و در علم و دانش سرآمد مردم روزگار خود<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۲/۳۱۰.</ref> بود؛ چنانکه در کودکی نیز به پرسشهای شرعی مردم پاسخ میداد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۱۷۵.</ref> از ایشان به فقیهترین، عابدترین، پارساترین و حافظترین مردم در مورد قرآن،<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۳۵؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۲ و ۲۰؛ ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۴۹.</ref> گشادهدستترین و بزرگوارترین مردم<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۲۰؛ ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۴۹ ـ ۹۵۰.</ref> یادشده است. آن حضرت بسیار حلیم و باگذشت و صبور بود و از اینرو به «کاظم» شهره شده بود.<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۳۵؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۵/۲۹۱.</ref> و با متانت و گذشت، مخالفان خود را به موافق تبدیل میکرد.<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۲/۲۰ ـ ۲۲ و ۴۳.</ref> ایشان(ع) اهل [[عبادت]] و [[خشوع]] و [[خضوع]] در برابر خدا بود.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۵/۲۹۱؛ قمی، الانوار البهیة فی تواریخ الحجج الالهیه، ۱۵۸ و ۱۷۴.</ref> [[نماز شب]] را به [[نماز صبح]] وصل و تا طلوع آفتاب با خداوند [[مناجات]] میکرد.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۱۸.</ref> ایشان در [[صله رحم]] موفقترینِ مردم بود،<ref>قمی، الانوار البهیة فی تواریخ الحجج الالهیه، ۱۶۰.</ref> در پنهانی به فقرا کمک میرساند،<ref>ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۴۹؛ قمی، الانوار البهیة فی تواریخ الحجج الالهیه، ۱۶۰.</ref> با صدای خوش [[قرآن]] تلاوت میکرد و خود میگریست و مردم نیز از صدای حضرت میگریستند و در میان مردم مدینه به «زینالمتهجدین» شهره بود.<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۳۵.</ref>
| | امامخمینی در بعضی از کتابهای فقهی خود، به صورت مختصر بحث موسیقی را مطرح کردهاست؛<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳؛ امام خمینی، زبدة الاحکام، ۱۳۷.</ref> اما بعدها در چارچوب پاسخ به [[استفتائات]] به ابعاد مختلف موسیقی پرداخته و نظریات جدیدی دادهاست. |
| | ==دیدگاه فقهای معاصر== |
| | دگرگونیهایی که در دنیای معاصر در زمینه موسیقی به وجود آمدهاست، بستر جدیدی برای نگاه فقهی به موضوع موسیقی فراهم کرده و دیدگاههای تازهای به دنبال داشتهاست. فقها در این زمینه به دو گروه تقسیم شدهاند: برخی موسیقی را مطلقاً [[حرام]] دانستهاند و فرقی میان [[مطرب]] و غیر مطرب قائل نشده<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۵۷.</ref> و بعضی دیگر، میان موسیقی مطرب و غیر مطرب فرق گذاشتهاند.<ref>خویی، منیة السائل، ۱۶۲ ـ ۱۶۳؛ سیستانی، الفتاوی المیسره، ۴۳۷؛ حکیم، حواریات فقهیه، ۳۳۵.</ref> |
|
| |
|
| [[امامخمینی]] به استناد روایات<ref>صدوق، الامالی، ۱۴۶ ـ ۱۴۷.</ref> تصریح کردهاست سجدههای طولانی امامکاظم(ع) شهرت داشت<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۷۶.</ref> و حضرت به فرزند خود سفارش کرد در عبادت خدا بکوشد و هیچگاه خود را از تقصیر و کوتاهی در عبادت و طاعت خدا مبرا نداند؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۷۵.</ref> همچنین به استناد روایات،<ref>کلینی، الکافی، ۷/۵۳؛ صدوق، من لایحضر، ۴/۲۴۹؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۹/۱۴۹.</ref> یادآور شدهاست آن حضرت بخشی از اموال خود را در راه خدا [[وقف]] کرد<ref>امام خمینی، البیع، ۳/۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref> ایشان حضرت امامکاظم(ع) را در سرودهای به دارنده قدرت و حلم ستودهاست.<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.</ref>
| | امامخمینی از پیشگامان نگاه نو به موسیقی و نظریهپردازی جدید در این زمینه است. در دیدگاه سنتی، موسیقی تقریباً به طور مطلق حرام دانسته میشد. ظاهر سخن ایشان در کتاب [[تحریر الوسیله]] که پیش از انقلاب نوشته شده، مطابق دیدگاه سایر فقیهان است و از ابزارهای موسیقی چون نی، بربط و مانند آن به عنوان آلات لهو یاد کرده، آنها را یکی از مصادیق ابزارهای حرام، یعنی ابزارهایی که صرفاً منافع حرام دارند، دانستهاست. از اینرو ایشان خرید و فروش، اجاره و ساخت این قبیل ابزار را حرام و شکستن آن را واجب میشمرد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، ۱/۴۷۳؛ امام خمینی، وسیلة النجاة، ۳۲۰.</ref> |
| ==دوران امامت==
| |
| امامکاظم(ع) پس از شهادت امامصادق(ع) درسال ۱۴۸ق،<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۱۸۰.</ref> به امامت رسید. [[راویان حدیث]] و شیعیان برای استفاده از ایشان گرد آمدند و با وجود شرایط دشوار سیاسی،<ref>ادامه مقاله.</ref> راویان، سخنان ایشان را مینوشتند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۱۵۳ و ۹۱/۳۲۰.</ref> [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۳۴۲ ـ ۳۶۶</ref> ۲۵۰ تن و برخی دیگر <ref>عطاردی، مسند الامامالکاظم ابیالحسن موسیبنجعفر(ع)، ۳/۲۸۱ ـ ۵۶۹.</ref> ۶۳۸ تن از راویان آن حضرت را در کتابهای خود ثبت کردهاند. در نوشتههای امامخمینی نام برخی از آنان آمدهاست ازجمله: [[یونسبنعبدالرحمن]]، [[صفوانبنیحیی]]، [[محمدبنابیعمیر]]، عبداللهبنمغیره، [[حسنبنمحبوب]] از [[اصحاب اجماع]]<ref>امام خمینی، الخلل، ۱۶۲؛ امام خمینی، البیع، ۲/۶۳۱؛ امام خمینی، الرسائل العشره، ۱۳۳.</ref> [[هشامبنحکم]]،<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۷۹.</ref> محمدبنحصین،<ref>امام خمینی، الخلل، ۸۷.</ref> عبدالرحمنبنحجاج،<ref>امام خمینی، البیع، ۳/۲۵۱.</ref> محمدبنحکیم،<ref>امام خمینی، الاستصحاب، ۳۹۶.</ref> منصوربنیونس برزج <ref>امام خمینی، البیع، ۵/۲۶۰.</ref> اسحاقبنعمار<ref>امام خمینی، البیع، ۴/۵۸۶.</ref> علیبنسوید <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۶۱.</ref> [[سماعةبنمهران]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۶۴.</ref> و [[ابوبصیر]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۲۷.</ref> بخش قابل توجهی از مسائل فقهی در بابهای گوناگون [[فقه]] از [[طهارت]] تا [[دیات]] و فلسفه احکام به وسیله علیبنجعفر از برادرش موسیبنجعفر(ع) به مردم منتقل شدهاست<ref>عریضی، مسائل علیبنجعفر و مستدرکاتها، ۱۰۳ ـ ۳۵۱.</ref> و امامخمینی در مسائل گوناگون به آن استناد کردهاست.<ref>امام خمینی، الاستصحاب، ۳۳۳؛ امام خمینی، انوار الهدایه، ۲/۲۱۹؛ امام خمینی، الخلل، ۲۱.</ref>
| |
|
| |
|
| بیان جایگاه [[عقل]] و خرد در [[قرآن]] و نقش خرد در هدایت انسان،<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۳ ـ ۲۰.</ref> شرح مسائل اعتقادی ازجمله [[توحید]]،<ref>صدوق، التوحید، ۶۹؛ عطاردی، مسند الامامالکاظم ابیالحسن موسیبنجعفر(ع)، ۲۵۵ ـ ۲۶۷.</ref> [[نبوت]] و انبیا<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۲۶.</ref> بیان سیره و [[معجزات]] پیامبر(ص) <ref>حمیری، قرب الاسناد، ۳۱۷ ـ ۳۳۰.</ref> و امامت و بیان حقانیت [[اهل بیت پیامبر(ص)]]<ref>ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۵۰.</ref> ازجمله امامت خود ایشان<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۲۹۹.</ref> مسائل اخلاقی و بیان ارزشهای دینی،<ref>عطاردی، مسند الامامالکاظم ابیالحسن موسیبنجعفر(ع)، ۳/۲۴۱ ـ ۲۵۳.</ref> مسائل فقهی و بیان [[احکام شرعی]] <ref>عطاردی، مسند الامامالکاظم ابیالحسن موسیبنجعفر(ع)، ۲/۱۸۱ ـ ۵۹۷ و ۳/۷ ـ ۲۳۲؛ کلینی، الکافی، ۵/۳۸۷.</ref> از مسائل مطرح در سخنان حضرت بود و مردم برای حل معضلات تاریخی نیز از حضرت کمک میگرفتند.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۱۱.</ref>
| | با این همه امامخمینی در زمانهای بعد، موسیقی مطرب را حرام و غیر مطرب را حلال میشمارد و تشخیص این دو نوع موسیقی را بر عهده [[عرف]] دانسته، بر این باور است موسیقی مشکوک، یعنی موسیقیای که عرف نتواند تشخیص دهد مطرب است یا غیر مطرب، از نظر شرعی اشکال ندارد.<ref>امام خمینی، استفتائات، ۲/۱۲ ـ ۱۸.</ref> ایشان در بحث غنا میان ایجاد طرب که ملاک صدق غناست و لهویبودن، تفکیک قائل میشود (← مقاله غنا)، امّا در مورد موسیقی، گفتهاست مراد از مطرب، موسیقی مناسب با مجلس [[لهو و لعب]] است؛<ref>امام خمینی، استفتائات، ۳/۶۰۳.</ref> موسیقی غیر مطرب نیز به معنای غیر لهوی و مانند موسیقیهایی است که برای شورآفرینی در جنگ به کار میروند. ایشان بر همین مبنا بهکارگیری آلات موسیقی (نوازندگی)، خرید و فروش، اجاره، ساخت و نگهداری آنها، همچنین تعلیم و یادگیری نوازندگی در مورد ابزاری که مخصوص لهو باشد، یعنی موسیقی مطرب را جایز نمیداند، اما این امور را درباره ابزاری که در موسیقی غیر لهوی بهکار گرفته میشوند، جایز میشمارد و در اصطلاح چون از این ابزار هم در نوع لهوی و هم در غیر لهوی، استفاده میشود، به آنها «آلات مشترک» گفته میشود.<ref>امام خمینی، استفتائات، ۲/۱۲، ۱۶ و ۱۷.</ref> البته ایشان در فتوایی تصریح میکند اگر بر فرض آلات مختص به لهو، استفاده مشروع بیابند، یعنی استفاده از آنها در مورد موسیقی غیر مطرب رایج گردد، این دسته ابزار نیز جزو ابزار مشترک شمرده خواهند شد؛ از اینرو خرید و فروش آن و سایر تصرفات در آن با هدف کسب منافع حلال، اشکالی ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۹.</ref> |
|
| |
|
| امامخمینی در نوشتههای خود برخی از سخنان امامکاظم(ع) را درباره [[تفسیر قرآن]] و ظاهر<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۱۳.</ref> و باطن آن،<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۹ ـ ۳۳۰.</ref> سیره و حالات رسول خدا(ص)،<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۵۱.</ref> حالات معنوی و سیر و سلوک پیامبر(ص)<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۷.</ref> وقایعی از زندگی پیامبر(ص) <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۸۵.</ref> و دلایل امامت اهل بیت(ع) در [[قرآن]] و [[سنت نبوی]]<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۹؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۰۴ ـ ۲۰۵.</ref> آوردهاست و نیز به مبارزه امامکاظم(ع) با افراد منحرف و سران فرقههای بدعتگذار مانند [[علیبنحمزه بطائنی]] از سران جریان [[واقفیه]] اشاره کردهاست.<ref>امام خمینی، الطهاره، ۳/۳۳۸.</ref> ایشان در آثار خود نمونههایی از سخنان امامکاظم(ع) در موضوعات ارزشها و تعالیم اخلاقی اسلام و راههای خودسازی و [[تزکیه نفس]]،<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۶۱، ۲۶۴ و ۳۶۰.</ref> تشویق به خدمت به [[مؤمن]] و کمک به تشویق خانواده برای آنان و رازداری<ref>امام خمینی، وسیلة النجاة، ۱۹۵.</ref> و نیز تشویق به کار و تلاش برای تأمین [[رزق حلال]] برای خانواده <ref>امام خمینی، وسیلة النجاة، ۴۷۰.</ref> احکام و شرایع در ابواب مختلف آن،<ref>امام خمینی، الخلل، ۲۰۲.</ref> ازجمله حرمت [[ربا]]،<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۲۱.</ref> [[خرید و فروش میته]]،<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۲۳.</ref> تذکیه حیوانات حرامگوشت،<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۷۰.</ref> [[خرید و فروش آلات قمار]]<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۱۷۳.</ref> [[تصویرگری]]،<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۲۶۰.</ref> شرط [[طلاق]] برای زن،<ref>امام خمینی، البیع، ۵/۲۶۰.</ref> فلسفه احکام <ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۱۷.</ref> و نیز مسائل [[اهم و مهم]] در احکام،<ref>امام خمینی، الطهاره، ۲/۳۹۵.</ref> را بازگو کردهاست. مجموعه مسند الامامالکاظم(ع) تألیف عزیزالله عطاردی و نیز موسوعة الامامالکاظم(ع) تألیف سیدمحمد حسینی قزوینی بخشی از میراث علمی امامکاظم(ع) را ثبت کردهاند.
| | به طور کلی در دلیلآوری فرق موسیقی مطرب و غیر مطرب گفته میشود موسیقی در گذشته به سبب شرایط حاکم بر آن، همیشه مصداق لهو بودهاست؛ اما اکنون بر اثر استفادههای متنوّعی که از آن میشود، به یک موضوع مشترک میان لهو و غیر لهو تبدیل شدهاست. بنابراین نمیتوان حرمت همه انواع موسیقی را از روایات استنباط کرد؛ زیرا در بسیاری از این روایات، موسیقی و ابزار آن با عنوان لهو و آلات ملاهی و مانند آن، نکوهش شدهاست؛ پس نمیتواند بر حرمت موسیقی غیر لهوی دلالت کند. ممکن است اطلاق روایاتی که بهکارگیری ابزار موسیقی را نهی کردهاند، به سبب فرض لهویبودن موسیقی در زمان خود باشد. صرف این احتمال ـ حتی اگر اثبات هم نشود ـ اطلاق این روایات بر موسیقی غیر لهوی را مخدوش میسازد. در نتیجه، دلیلی برای حرامبودن موسیقیهای غیر لهوی و غیر مطرب که در این زمان وجود دارند، در دست نخواهدبود،<ref>حسینی، الموسیقی، ۲۳۴؛ گرجی، نقش زمان و مکان در احکام، ۱۴/۲۸۵.</ref> و چون لهو و طرب از موضوعاتی است که در منابع شرعی از [[قرآن|آیات]] و [[احادیث]]، تعریف ویژهای درباره آن وارد نشدهاست، بر اساس قاعده، تشخیص چنین موضوعی بر عهده [[عرف]] خواهد بود. چنانچه عرف در تشخیص مطرب و تعیین حد و مرز آن نسبت به غیر مطرب دچار شبهه گردد، یعنی در موارد خاص نتواند تشخیص دهد و شک کند که آیا مطرب است یا غیر مطرب، به عنوان یک شبهه موضوعی، طبق قاعده، [[اصل برائت]] در آن جاری میشود. در نتیجه حکم به حلالبودن موارد مشکوک، میگردد.<ref>ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۱۳ و ۱۱۵.</ref> |
| ==موضعگیریهای سیاسی==
| |
| دوره امامت موسیبنجعفر(ع) از دورههای پرخفقان تاریخ اسلام است.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۴۳۷؛ کورانی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، ۸۴، ۱۲۵ ـ ۱۳۳، ۱۳۷ ـ ۱۴۲ و ۱۸۹.</ref> امامکاظم(ع) با حاکمان [[بنیعباس]]، منصور دوانیقی، مهدی، موسی و هارون معاصر بود.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۲۳؛ ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۳۷، ۹۴۵ و ۹۵۸.</ref> این گروه، مقتدر و ستمکار بودند.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۲۸۷ و ۲۹۰.</ref> منصور بغداد را در سال ۱۴۵ ـ ۱۴۹ق تأسیس کرد و مرکز خلافت عباسیان را از کوفه به بغداد منتقل ساخت.<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۲/۱۲.</ref> وی با گماردن جاسوس، مخالفان خود را بازداشت میکرد و از میان میبرد.<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۲۱ ـ ۲۲۲.</ref> و علویان بسیاری به دست وی تبعید یا کشته شدند.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۸۱ ـ ۱۸۲ و ۱۹۶.</ref> منصور افزون بر بهشهادترساندن امامصادق(ع) در صدد بود امامکاظم(ع) را نیز بکشد که موفق نشد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۷/۲۰۵ و ۲۰۶؛ کورانی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، ۸۴ ـ ۸۶.</ref> کارگزاران موسی نیز ستمکار بودند.<ref>کورانی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، ۳۷۳.</ref> در دوره وی حسینبنعلی معروف به شهید فخ از نوادگان [[امامحسن مجتبی(ع)]] با عدهای از علویان برای احیای سنت پیامبر اکرم(ص) و اجرای عدالت قیام کردند و در [[مکه]] به دست نیروهای موسی کشته شدند.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجواهر، ۳/۳۲۶ ـ ۳۲۷؛ کورانی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، ۱۳۷ ـ ۱۴۱.</ref> هارون نیز برای حفظ قدرت خود به هر کاری دست میزد.<ref>صدوق، عیون اخبار، ۱/۱۰۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۱۷۶ ـ ۱۷۷.</ref>
| |
|
| |
|
| موسیبنجعفر(ع) همانند دیگر ائمه [[امامت]] و [[رهبری]] جامعه اسلامی را متعلق به اهل بیت پیامبر(ص) میدانست<ref>عطاردی، مسند الامامالکاظم ابیالحسن موسیبنجعفر(ع)، ۱/۳۱۵ ـ ۳۳۶.</ref> و در راه احیای حقوق غصبشده آنان و نیز گسترش عدالت در جامعه تلاش میکرد.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۲۰ و ۳۴۶؛ عطاردی، مسند الامامالکاظم ابیالحسن موسیبنجعفر(ع)، ۱/۵۷ ـ ۶۳.</ref> یاران ایشان نیز در همین راستا فعالیت میکردند<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲۵۸ و ۲۶۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۱۸۹.</ref> و واجبات مالی خود ازجمله [[خمس]] را به ایشان تحویل میدادند.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۲/۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref> نیز شواهدی در دست است که برخی از نهضتهای علویان مانند نهضت حسینبنعلی معروف به شهید فخ مورد حمایت ایشان بودند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۶۶؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۳۸۰.</ref> از سوی دیگر، خلفای عباسی همه راههای تطمیع و تهدید را برای به سکوت واداشتن امامکاظم(ع) تجربه کردند و پس از بینتیجهبودن آن، به زندان و شکنجه و کشتن روی آوردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۱۴۴، ۲۳۸ و ۹۹/۱۷.</ref> موسیبنجعفر(ع) در زمان هادی، مهدی و هارون چند بار در بصره و بغداد زندانی شد.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۴۱۴ ـ ۴۱۵؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۳/۲۹؛ ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۳۷ ـ ۹۳۸، ۹۵۳ ـ ۹۵۴ و ۹۵۸.</ref> درباره مدت زندانیبودن ایشان گفتههای مختلفی وجود دارد. برخی مدت آن را چهار سال<ref>دخیل، ائمتنا، ۲/۱۰.</ref> و برخی ده سال<ref>صدوق، عیون اخبار، ۱/۹۵.</ref> و برخی چهارده سال نوشتهاند.<ref>ذاکری، محدودیتها و زندانهای موسیبنجعفر(ع)، ۴۴۴ ـ ۴۹۰.</ref>
| | بر پایه استدلال یادشده، روشن میشود دیدگاه جدید، یعنی فرقگذاشتن میان موسیقی مطرب و غیر مطرب، با دیدگاه سنّتی، تعارض ندارد و دیدگاه جدید از باب تغییر حکم یا تبدّل رأی نیست؛ بلکه ناشی از تغییر موضوع در موسیقی است که با مبانی علمی سازگار است؛<ref>ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۱۶؛ طاهری خرمآبادی، سازگاری دین و نیازهای جدید، ۱۴/۱۹۰.</ref> چنانکه از برخی نوشتههای امامخمینی نیز این حکم به دست میآید؛ زیرا ایشان با اشاره به تغییر موضوعات برخی مسایل، مانند [[انفال]]، [[رهان در سبق]]، [[رمایه]] و [[شطرنج]]، صدور احکام جدید در این امور را لازم میداند <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref> شاهد این مدعا، نقلی است که فرزند امامخمینی مطرح کردهاست که ممنوعبودن موسیقیهای [[رادیو]] و [[تلویزیون]] در رژیم پهلوی، به سبب مصلحتاندیشی بودهاست؛ یعنی همه موسیقیهای آن زمان حرام نبوده، موسیقیهای غیر مطرب حلال بودهاست؛ ولی چون بیشتر موسیقیها و برنامههای آن زمان، فسادآور بوده، امامخمینی به طور کلی گوشدادن به رادیو و تلویزیون و دیدن برنامهها و حتی خرید و فروش و نگهداری رادیو و تلویزیون را ممنوع اعلام کرد.<ref>خمینی، آینه آفتاب، ۲۱۱.</ref> همچنین از ایشان نقل شدهاست که گوشدادن به موسیقیهای مجاز [[صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران]] را در صورتی که از رادیو و تلویزیون کشور دیگری پخش شود، جایز نمیدانستهاست ؛<ref>خمینی، آینه آفتاب، ۲۱۱.</ref> یعنی چون رسانههای آن کشورها در برنامههای خود اهداف نامشروع، ضد اخلاقی و ضد ایرانی را دنبال میکنند، گوشدادن و دیدن هر گونه برنامه از رادیو و تلویزیون آنها، به مصلحت نیست.<ref>ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۱۴.</ref> |
|
| |
|
| در برابر خشونت خلفای عباسی بهویژه هارون،<ref>کلینی، الکافی، ۸/۲۵۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۷/۱۷۶ ـ ۱۷۷.</ref> تنها چیزی که میتوانست خط فکری و سیاسی اهل بیت(ع) را تداوم بخشد، توسل به شیوه تقیه در مبارزه و جهاد بود.<ref>خامنهای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۴۴.</ref> امامکاظم(ع) به برخی از یاران زیرک و توانمند خود اجازه داده بود که به دستگاه خلافت نزدیک شوند و از این راه به پیروان اهل بیت(ع) کمک کنند <ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۴۳۶ ـ ۴۳۷؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۲/۲۲ ـ ۲۳.</ref> ایشان با شیعیان ارتباط حضوری و مکاتبهای داشت.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۲۶؛ کورانی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، ۲۷۷ ـ ۲۸۰.</ref> و افزون بر مدینه با دیگر نقاط ازجمله مکه و شام نیز ارتباط داشت<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۱۱ ـ ۳۱۲.</ref> و پیامهای خود را مستقیم یا به وسیله تشکیلات وکالت به پیروان خود منتقل میساخت.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۱۲ و ۸/۱۲۴.</ref> ایشان در فرصتهای به دستآمده در زندان به نامههای یاران درباره مسائل شرعی نیز پاسخ میداد<ref>کلینی، الکافی، ۸/۱۲۴؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۴۵۴.</ref> و نیز در زندان با برخی از رهبران دیگر مذاهب چون هندبنحجاج ارتباط داشت.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۲۴۱.</ref> ایشان علاقهمندی به اهل بیت(ع) را حتی در میان بعضی از خانواده زندانبان خود ازجمله نزدیکان سندیبنشاهک گسترش داد؛<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۴۳۹؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۳/۳۲؛ کورانی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، ۲۴۵.</ref> نیز موسیبنابراهیم مروزی، مربی فرزندان سندی را از مریدان خود ساخت.<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۴۰۷ ـ ۴۰۸.</ref> | | برخی [[مراجع تقلید]] نیز در زمان امامخمینی و بسیاری از ایشان پس از وی، در فتوای خود همانند ایشان میان موسیقی مطرب و غیر مطرب فرق گذاشتند، امّا [[فتوای حلّیت موسیقی غیر مطرب]] و به طور کلی فرض موسیقی حلال، در آغاز امر، با توجه به سابقه ذهنی درباره موسیقی و ابزار لهو، گران به نظر میرسید؛ بهویژه زمانی که ابزار لهو را به سبب فرض استفاده از آن در موسیقی حلال، از ابزارهای مشترک شمرده، در نتیجه، استفاده و خرید و فروش آن برخلاف آنچه در برخی از [[نصوص]] آمدهاست، حلال دانسته شود. از اینرو [[محمدحسن قدیری]]؛ یکی از شاگردان و از اعضای دفتر امامخمینی در قم، نامهای به ایشان نوشت و ضمن نقل حدیثی از پیامبر(ص) که به طور صریح از ابزاری چون نی نهی میکند،<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۴.</ref> با استناد به اطلاق آن، یادآوری کرد نیزدن حرام است؛ چه ابزار لهو دانسته شود و چه ابزار مشترک، و دلیلی برای انصراف آن وجود ندارد. همچنین یادآور شد قصد حلال در ابزار مشترک، مجوّز خرید و فروش آن نیست، بلکه لازم است قصد حرام در میان نباشد. امامخمینی در پاسخ وی با اشاره به لزوم توجه به مسئله، تفاوت اوضاع زمانه و تغییر موضوع، تأکید کردهاست نداشتن قصد حرام به معنای داشتن قصد حلال است؛ زیرا عموماً کسانی که معامله میکنند، با توجه و قصد معامله میکنند و فردِ متوجّه، وقتی قصد حرام ندارد، یعنی قصد حلال دارد؛ نه آنکه اصلاً قصدی نداشته باشد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۹ ـ ۱۵۲.</ref> |
| | ==ترویج موسیقی مبتذل== |
| | در اوایل پیروزی [[انقلاب اسلامی]]، امامخمینی اشاعه و ترویج موسیقی را نکوهش کرده، آن را مولّد روح عشقبازی، شهوترانی و میگساری که شجاعت، جوانمردی و جدّیت را از انسان دور ساخته، و موجب خماری و تنبلی میشود، معرفی کرد، و خاطرنشان ساخت جوانی که به موسیقی عادت کند، از مسایل جدّی زندگی، ازجمله مسایل سیاسی غافل شده، نمیتواند برای جامعه مفید باشد. ایشان رواج موسیقی در زمان رژیم پهلوی را در راستای انحراف و سرگرمکردن جوانان برای جلوگیری از رشد آنان و وابستهکردن به بیگانگان و بهتاراجبردن گنجینههای کشور ارزیابی کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۵۷ ـ ۱۵۸ و ۲۰۰ ـ ۲۰۲.</ref> از اینرو در سالهای آغازین انقلاب اسلامی، بارها به [[مسئولان]] امر، سفارش کرد موسیقی را از صدا و سیما حذف کنند و از تهمت کهنهپرستی نهراسند. از نظر ایشان موسیقی خیانت به مملکت بود و عادت به آن، عادت خبیثی بود که صدا و سیما باید آرامآرام، با عادتدادن مردم به مسایل آموزنده آن را از میان ببرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۵۷ ـ ۱۵۸ و ۲۰۴ ـ ۲۰۵.</ref> ایشان در ادامه نیز بر لزوم پرهیز از پخش غنا و موسیقی حرام که گاه در صدا و سیما وجود داشت، تأکید کرد و خواهان آن شد در مواردی که امکان تفکیک مصادیق حرام از اصل برنامه نیست، خود برنامه کنار گذاشته شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۹۰.</ref> |
|
| |
|
| امامخمینی یادآور شدهاست امامکاظم(ع) در راه اسلام مانند دیگر اولیای خدا، چه افراد پیش از اسلام و چه پس از اسلام، رنج و محنت کشید.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۶۷.</ref> ایشان که به دست خلفای عباسی سالها زندانی شد به دلیل نمازخواندن خود یا فرزند پیامبر(ص)بودن نبود؛ آنان خود نه تنها نماز میخواندند بلکه امام جماعت هم بودند. حضرت حاکمان عباسی را لایق خلافت نمیدانست و آنان را طاغوت میشمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰.</ref> امامخمینی خاطرنشان ساخته که هارون به جهت اقبال مردم به امامکاظم(ع) و ترس از بهخطرافتادن حکومت خود، با حضرت بسیار دشمنی میکرد <ref>امام خمینی، الطهاره، ۳/۴۵۸.</ref> در تحلیل ایشان زندانیشدن ائمه(ع) به دست دشمنان به سبب [[نماز]] و [[روزه]] نبود و حاکمان عباسی نیز نماز میخواندند و امامکاظم(ع) و دیگر ائمه(ع) اگر در برابر ظلمهای ستمگران سکوت میکردند، نه تنها به آنان آسیبی نمیرسید که مورد احترام حاکمان نیز قرار میگرفتند و نیز مخالفت زمامداران با ائمه(ع) به جهت انتساب آنان به پیامبر اکرم(ص) یا صرف امامت نیز نبود،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۱.</ref> بلکه دشمنی آنان با امامان(ع) به سبب مبارزه آنان با خلافت شاهان و طاغوتها بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۲.</ref> ایشان همچنین خاطرنشان کردهاست که ائمه اهل البیت(ع) ازجمله موسیبنجعفر(ع) وقتی زمینه مبارزه آشکار و [[مبارزه مسلحانه|مسلحانه]] با ستمکاران را فراهم نمیدیدند، پنهانی مردم را دعوت به مبارزه علیه ستم میکردند و بدین سبب رژیمهای ستمکاری مانند هارون، آنان را بازداشت میکردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۱.</ref> و مخالفت هارون با آن حضرت به سبب آن بود که هارون را خلیفه پیامبر(ص) نمیدانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۱ ـ ۱۵۲.</ref> | | به نظر میرسد با توجه به اشراف و نظارت کلی امامخمینی بر صدا و سیما، این استنباط وجود دارد که ایشان به سبب شیوع موسیقی مبتذل در دوران پهلوی، بر آن بود تا رسیدن به طرح مطلوب موسیقی، موسیقی موجود حذف شود و در حدّ ضرورت، از آن استفاده گردد و به اشاعه و ترویج آن توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران، دامن زده نشود تا موسیقی در مسیر پالایش از ابتذال و در جهت اهداف انقلاب قرار گیرد. البته امامخمینی در مدت رهبری پس از انقلاب اسلامی، در عمل با بهکارگیری موسیقی به طور مطلق در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و مراکز مربوط دیگر، مخالفت نکرد و در این مراکز نیز به شکل معمول از موسیقی استفاده میشدهاست؛<ref>امام خمینی، استفتائات، ۲/۱۱ ـ ۱۸.</ref> حتی در اظهار نظری صریح، در آذر ۱۳۶۶ بیشتر موارد آن را از نظر شرعی، بیاشکال دانستهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۴۶.</ref> همچنین سرود «ای مجاهد شهید مطهر» که درباره شهید [[مرتضی مطهری]] ساخته شده بود، در حضور ایشان و با ابزارهای موسیقی به صورت زنده اجرا شد <ref>دعایی، پایگاه اطلاعرسانی جماران.</ref> و ایشان این سرود را بیاشکال دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۰.</ref> |
|
| |
|
| در خبری آمدهاست که هارون به موسیبنجعفر(ع) پیشنهاد کرد حدود [[مزرعه فدک]] را برای برگرداندن آن به بنیهاشم تعیین کند و حضرت در پاسخ یک حد مزرعه فدک را عدن و مرز دیگر آن را سمرقند و حد سوم آن را افریقا و مرز چهارم آن را ارمنستان شمرد که هارون بسیار ناراحت شد و گفت در این صورت چیزی برای خود او باقی نخواهد ماند.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۲۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۱۴۴ ـ ۱۴۵.</ref> تفسیر و تحلیل امامخمینی از این گفتگو آن است که حکومت بر همه سرزمین اسلام، حق ائمه(ع) است و حاکمان عباسی غاصب خلافتاند؛ بر همین اساس حاکمان ستمگر عباسی رهابودن موسیبنجعفر(ع) را زمینهساز قیام و سرنگونکردن سلطنت نامشروع خود میدیدند؛ از این جهت به امام هفتم(ع) مهلت ندادند، وگرنه بدون تردید ایشان با پیداشدن فرصت، قیام میکرد و اساس دستگاه حاکمان غاصب را واژگون میساخت.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۱ ـ ۱۵۲.</ref> | | از سوی دیگر، گفته شدهاست که امامخمینی در سالهای آخر عمر خود نظر جدیدی ابراز کردهاست و در جلسهای که چند نفر از مسئولان کشور حضور داشتهاند، خاطرنشان کردهاست که این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی ایران پخش میشود، حلال است؛ اما اگر همینها در فلان کشور (عربستان) اجرا شود، حرام است.<ref>خامنهای، غناء، متن درس خارجفقه رهبر معظم انقلاب، ۲۶۸.</ref> این نگاه امامخمینی به ملاک لهوبودن در فضا و احوال عمومی جامعه و کشور تفسیر شدهاست.<ref>خامنهای، غناء، متن درس خارجفقه رهبر معظم انقلاب، ۲۶۸.</ref> در گزارشی دیگر آمدهاست که در جلسه سران کشور که در خانه [[سیداحمد خمینی]] تشکیل شده بود و تلویزیون هنگام ورود امامخمینی آهنگ یکی از خوانندگان را پخش میکرد، امامخمینی در پاسخ به پرسش [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] که چگونه در گذشته موسیقی را حرام میدانست و اینک حلال، خاطرنشان کرد که اینک نیز همین موسیقی را اگر از رادیوی [[عربستان]] پخش شود، حرام میداند و افزود که ایشان خبر رادیوی رژیم پهلوی را نیز حرام میدانست و موسیقی که جای خود دارد؛ اما این موسیقی از نظام اسلامی پخش میشود و حلال است؛<ref>خمینی، کیهان.</ref> بر این اساس فتوای ایشان تغییر نکردهاست و ملاک [[حکم اولی]] همان مطرببودن است و این نظر بر اساس [[حکم ثانوی]] پخششدن از رسانه نظام فاسد است.<ref>سروش محلاتی، نظریه اخیر امامخمینی درباره موسیقی، ۲۴.</ref> |
|
| |
|
| امامخمینی در گزارشی دیگر یادآور شدهاست هارون پس از واردشدن امامکاظم(ع) بر وی، دستور داد حضرت را تا نزدیک مسند سواره آوردند و به شایستگی به وی احترام کرد؛ ولی با رسیدن نوبت به [[بنیهاشم]] برای گرفتن سهمیه [[بیتالمال]]، مبلغ اندکی بدانان اختصاص داد و در پاسخ پرسش فرزندش مأمون از علت آن همه ستایش و اندکی سهمیه، ابراز داشت فرزندش دلیل این کار را نمیتواند درک کند. ضرورت دارد بنیهاشم برای پیشگیری از قیام علیه حکومت عباسیان در حالت فقر بهسر ببرند و بازداشت و مسموم و کشته شوند.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۲.</ref> امامکاظم(ع) هر گونه همکاری با ستمکاران حتی به اندازه دوختن کیسه و تیزکردن قلمی برای آنان را ناروا میشمرد<ref>امامخمینی، مکاسب، ۲/۱۵۰.</ref> و به یاران خود درباره همکاری با دستگاه ستمکار بنیعباس هشدار میداد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۱۷۲.</ref> امامخمینی به استناد روایات<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۱۸۲.</ref> یادآور شدهاست امامکاظم(ص) [[صفوان جمال]] را از کرایهدادن شترهای خود به هارون منع کرد و تأکید کرد اندک علاقه به زندهماندنِ ستمکار به هدف گرفتن طلب نیز حشر با آنان را در پی دارد و سرانجام آن، آتش دوزخ است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ۲/۱۵۵.</ref>
| | از سوی دیگر، گفته شده امامخمینی که علاقمند به دیدار با سازندگان سرود شهید مرتضی مطهری بود، پیشانی [[محمدعلی راغب]] سازنده این سرود را بوسید و او را تشویق به ادامه راه کرد و تاکید کرد در کشور باید موسیقیای تولید شود که از غرب فاصله بگیرد و موسیقی با ادبیات اصیل و عرفانی ترویج گردد.<ref>راغب، روزنامه جمهوری اسلامی، ۸.</ref> |
| | |
| از سوی دیگر، امامموسیبنجعفر(ع) به برخی از خواص خود اجازه داد در دستگاه هارون وارد شوند؛ برای نمونه امامخمینی ورود افرادی چون [[علیبنیقطین]] به دستگاه هارون<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۹/۲۰۲ ـ ۲۰۳.</ref> را برای کمک به اولیای خدا دانسته<ref>امام خمینی، مکاسب، ۲/۲۰۴.</ref> و افزودهاست خداوند در کنار ستمکاران، کسانی از اولیای خود برای کمک به دوستان و دفع ستم از آنان را ذخیره دارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ۲/۲۰۴؛ امام خمینی، وسیلة النجاة، ۳۲۹ ـ ۳۳۰.</ref> ایشان به استناد منابع تاریخی<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۲۷ ـ ۲۲۸.</ref> یادآور شدهاست امامکاظم(ع) برای در امانماندن ابنیقطین از فشار هارون به وی اجازه داده بود به شیوه دیگر مذاهب وضو بگیرد<ref>امام خمینی، الخلل، ۱۹۳؛ امام خمینی، الرسائل العشره، ۹۴.</ref> و نیز با استناد منابع روایی<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۲۳۸.</ref> یادآور شدهاست امامکاظم(ع) در حبس نیز دست از هدایت مردم و مقابله با دشمن نکشید.<ref>امام خمینی، صحیفه ۲/۳۷۱.</ref> ایشان در آغاز نهضت اسلامی ایران به مسئولان [[رژیم پهلوی]] توصیه کرد همانند زمامداران گذشته که از امثال علیبنیقطین برای مشورت استفاده میکردند، از [[کارگزاران]] شایسته استفاده کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۱۲.</ref> گفته شده در وقت [[تبعید]] امامخمینی از ایران، شاگردان و یاران ایشان جلسات [[دعای توسل]] در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] برگزار میکردند و با رسیدن نوبت توسل به موسیبنجعفر(ع) و ذکر مصائب و زندانها و هجرانهای آن حضرت، یاد امامخمینی و مظلومیت ایشان در اذهان تداعی و ناله مردم بلندتر میشد و همین زائران فاطمه معصومه(س) را به خود جذب میکرد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۲۵.</ref> | |
| | |
| امامخمینی در شهریور ۱۳۶۵ در پاسخ نامه محمد رنجبر از اسیران ایرانی [[جنگ تحمیلی]] در عراق، ضمن دعای خیر برای اسیران، آنان را به الگوگرفتن از حضرت موسیبنجعفر(ع) سفارش کرد و تأکید کرد آن حضرت بیش از همه اسیران در رنج و گوشه زندان به سر برد و اسیران در زندانهای بعث عراق باید برای اسلام عزیز صبر پیشه کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref> ایشان خود نیز در سال ۱۳۴۲، در پاسخ یکی از دوستان خود که از وضع نخستین شب زندان پرسیده بود، اظهار داشته که «به یاد جد خود موسیبنجعفر(ع) افتاده و فهمیدهاست که بر ایشان چه گذشتهاست».<ref>فردوسیپور، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین فردوسیپور، ۴۹.</ref>
| |
| ==شهادت==
| |
| بنابر مشهور امامکاظم(ع) در۲۴ رجب ۱۸۳ق، در ۵۴سالگی، در زندان بغداد به دستور هارون،<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۴۲؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۲۳ ـ ۳۲۴.</ref> به دست زندانبان ایشان، سندیبنشاهک<ref>ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۵۵ و ۹۵۶.</ref> به [[شهادت]] رسید. سندی برای فریب مردم و تظاهر به اینکه امام(ع) را نکشتهاست، عدهای از فقها و مردم سرشناس را گرد آورد تا گواهی دهند که موسیبنجعفر(ع)، با مرگ طبیعی درگذشته است.<ref>اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ۳/۲۷؛ ابنصباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۹۵۶؛ قمی، الانوار البهیة فی تواریخ الحجج الالهیه، ۱۶۸ ـ ۱۶۹.</ref> امامخمینی به استناد منابع تاریخی،<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۴۱۷.</ref> یادآور شدهاست امامکاظم(ع) پیش از درگذشت، پیشنهاد سندیبنشاهک را که گفت از اموال خودش برای کفنکردن حضرت استفاده میکند نپذیرفت و یادآور شد [[کفن]]، [[مَهر زنان]] و جامه احرام [[اهل بیت(ع)]] باید از اموال حلال فراهم شود و ایشان نیز کفنی برای خود آماده دارد.<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۶۹۷.</ref> ایشان خاطرنشان کردهاست حضرت را در کفنی که بر آن همه قرآن نوشته شده بود، دفن کردند.<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۰۳.</ref> امامکاظم(ع) در مقبره معروف به مقابر قریش بغداد به خاک سپرده شد.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۴۱۸ ـ ۴۱۹.</ref> ایشان فرزند خود [[علیبنموسیالرضا(ع)]] را امام پس از خود به مردم معرفی کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۱۱ ـ ۳۱۲.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|امام رضا(ع)، علیبنموسی}}
| |
| ==فرزندان==
| |
| درباره تعداد فرزندان موسیبنجعفر(ع)، در منابع تاریخی گزارشهای متفاوتی آمدهاست. به گزارش [[شیخ مفید]] ایشان دارای ۳۷ فرزند (۱۸ پسر و ۱۹ دختر) بودهاست. امامرضا(ع)، ابراهیم، [[شاهچراغ]]، حمزه و اسحاق ازجمله پسران و فاطمه و حکیمه ازجمله دختران ایشاناند.<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۲/۲۴۴.</ref> امامخمینی نیز از امامرضا(ع)، احمدبنموسی مدفون در شیراز<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۹۰.</ref> و [[فاطمه معصومه(س)]] مدفون در [[قم]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۴.</ref> یاد کردهاست. نسب امامخمینی نیز با حدود سی واسطه به امامموسیبنجعفر(ع) میرسد (← مقاله اجداد امامخمینی). ایشان در جریان تبعید به عراق در سال ۱۳۴۳ به همراه [[سیدمصطفی خمینی]] به زیارت حضرت موسیبنجعفر(ع) و [[حضرت امامجواد(ع)]] در [[کاظمین]] مشرف شد<ref>(اختری، خاطرات، ۱/۲۲ ـ ۲۴؛ ملکوتی، خاطرات آیتالله مسلم ملکوتی، ۱۸۲.</ref> ایشان پیش از هجرت به [[پاریس]] نیز به زیارت کاظمین رفت و با ابراز احساسات زائرانِ حرم روبهرو شد.<ref>دعایی، مصاحبه، پابهپای آفتاب، ۲/۲۰۹.</ref>
| |
| | |
| {{ببینید|حضرت فاطمه معصومه(ع)|تبعید امامخمینی|اقامتگاهها}}
| |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع|۲}} | | {{منابع|۲}} |
| * آل قاسم، عدنان فرحان، تاریخ الحوزات العلمیه، قم، مرکز المصطفی العالمی للترجمه و النشر، چاپ دوم، ۱۳۹۵ش. | | * قرآن کریم. |
| * ابنابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. | | * ابنسینا، حسینبنعبدالله، رسائل ابنسینا، قم، بیدار، ۱۴۰۰ق. |
| * ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | | * ابنماجه قزوینی، محمدبنیزید، سنن ابنماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، بیتا. |
| * ابنصباغ مالکی، علیبنمحمد، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
| | * اخوانالصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. |
| * اختری، محمدحسن، خاطرات، چاپشده در خاطرات سالهای نجف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
| | * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. |
| * اربلی، علیبنعیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
| | * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. |
| * اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق سیداحمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
| | * امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، زبدة الاحکام (عربی)، مطابق با فتوای آیتالله العظمی الامامالخمینی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | |
| * امامخمینی، سیدروحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | |
| * امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | |
| * امامخمینی، سیدروحالله، الخلل فی الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش. | |
| * امامخمینی، سیدروحالله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش. | | * انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. |
| | * ایرانی، علیاکبر، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. |
| | * بهایی عاملی، محمدبنحسین، الکشکول، بیروت، اعلمی، چاپ ششم، ۱۴۰۳ق. |
| | * تبریزی شهیدی، میرزافتاح، هدایة الطالب الی اسرار المکاسب، تبریز، اطلاعات، ۱۳۷۵ق. |
| | * تبریزی، میرزاجواد، صراط النجاة، قم، دارالصدیقة الشهیده(س)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق. |
| * حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | | * حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. |
| * حمیری، عبداللهبنجعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | | * حسینی، علی، الموسیقی، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. |
| * خامنهای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش. | | * حکیم طباطبایی، سیدمحمدسعید، حواریات فقهیه، تحقیق سیدعبدالهادی حکیم، بیروت، المنار، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. |
| * خطیب بغدادی، احمدبنعلی، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفی عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | | * حلی، محقق، جعفربنحسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. |
| * دخیل، علی محمد علی، ائمتنا، بیروت، دارالمرتضی، چاپ پانزدهم، ۱۴۲۵ق. | | * خامنهای، سیدعلی، غناء، متن درس خارجفقه رهبر معظم انقلاب، تهران، فقه روز، چاپ اول، ۱۳۹۸ش. |
| * دعایی، سیدمحمود، مصاحبه، پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | | * خمینی، سیداحمد، آئینه آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |
| * ذاکری، علی اکبر، محدودیتها و زندانهای موسیبنجعفر(ع)، چاپشده در مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امامکاظم(ع)، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۹۲ش. | | * خمینی، سیداحمد، روزنامه کیهان، ۱۱/۲/۱۳۷۰ش. |
| * رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش. | | * خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. |
| * شریف قرشی، باقر، حیاة الامامموسیبنجعفر(ع)، تحقیق محمدمهدی قرشی، آستان مقدسه امامکاظم(ع)، چاپ اول، ۱۴۳۱ق. | | * خویی، سیدابوالقاسم، صراط النجاة، قم، دفتر نشر برگزیده، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. |
| * صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش. | | * خویی، سیدابوالقاسم، منیة السائل، بینا، بیتا. |
| * صدوق، محمدبنعلی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق. | | * خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، مصباح الفقاهه، ج۳۵، تقریر میرزامحمدعلی توحیدی تبریزی، قم، مؤسسه احیاء آثار الإمامالخویی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق. |
| * صدوق، محمدبنعلی، الخصال، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش. | | * دعایی، سیدمحمود، پایگاه اطلاعرسانی جماران، کد خبر ۷۷۵۹۷، ۱۸/۱۲/۱۳۹۳ش. |
| * صدوق، محمدبنعلی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق سیدمهدی لاجوردی، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق. | | * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. |
| * صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | | * راغب، محمدعلی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۲/۹/۱۳۹۹ش. |
| * طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | | * زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهرکلام، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۳۳ش. |
| * طوسی، محمدبنحسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. | | * سروش محلاتی، محمد، نظریه اخیر امامخمینی درباره موسیقی، مجله حریم امام، شماره ۳۸۰، ۱۳۹۸ش. |
| * طوسی، محمدبنحسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | | * سیستانی، سیدعلی، الفتاوی المیسره، قم، دفتر آیتالله سیستانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. |
| * طوسی، محمدبنحسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش. | | * شهید ثانی، زینالدینبنعلی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. |
| * عریضی، علیبنجعفر، مسائل علیبنجعفر و مستدرکاتها، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | | * طاهری خرمآبادی، سیدحسن، سازگاری دین و نیازهای جدید، چاپشده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |
| * عطاردی، عزیزالله، مسند الامامالکاظم ابیالحسن موسیبنجعفر(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. |
| * فردوسیپور، اسماعیل، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین فردوسیپور، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
| | * طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. |
| * قمی، عباس، الانوار البهیة فی تواریخ الحجج الالهیه، با تعلیقات محمدکاظم خراسانی شانهچی، نجف، مکتبة الحیدریه، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | | * طوسی، محمدبنحسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق. |
| | * فارابی، ابونصر، احصاء العلوم، مقدمه و شرح علی بوملحم، بیروت، الهلال، چاپ اول، ۱۹۹۶م. |
| * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. |
| * کورانی، علی، الامامالکاظم سید بغداد و حامیها و شفیعها، بغداد، بخش فرهنگی آستانه مقدس امامکاظم(ع)، بیروت، دارالمرتضی، چاپ اول، ۱۴۳۳ق. | | * گرجی، ابوالقاسم، نقش زمان و مکان در احکام، چاپشده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |
| | * گلپایگانی، سیدمحمدرضا، ارشاد السائل، بیروت، دارالصفوه، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. |
| * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. |
| * مسعودی، علیبنحسین، مروج الذهب و معادن الجواهر، تحقیق اسعد داغر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. | | * مختاری، رضا و محسن صادقی، غنا و موسیقی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. |
| * مفید، محمدبنمحمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آلالبیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | | * مصطفی، ابراهیم و دیگران، المعجم الوسیط، قاهره، دارالدعوه، بیتا. |
| * ملکوتی، مسلم، خاطرات آیتالله مسلم ملکوتی، تدوین عبدالرحیم اباذری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق. |
| * نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق. | | * نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. |
| * نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | | * نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. |
| | * نووی، یحییبنشرف، المجموع فی شرح المهذب، بیروت، دارالفکر، بیتا. |
| | * همایی، جلالالدین، تاریخ ادبیات ایران، تهران، فروغی، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش. |
| | * هیثمی، علیبنابیبکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق. |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |