کاربر:H.Ahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''مهجوریت قرآن''' نکوهش دوری از [[قرآن]] و لزوم بازگشت به آن.
'''مهجوریت قرآن''' نکوهش دوری از [[قرآن]] و لزوم بازگشت به آن.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
«مهجوریت» از ریشه «هجر» به معنای دورشدن از چیزی و ترک و رویگردانی از آن است (ابن‌منظور، ۵/۲۵۰ ـ ۲۵۲؛ زبیدی، ۷/۶۰۶) و در اصطلاح علوم قرآنی به معنای روی‌برگرداندن از قرآن و ترک آن (طوسی، ۷/۴۸۶؛ زمخشری، ۳/۲۷۷) و نشنیدن و درک‌نکردن آن (طبرسی، مجمع البیان، ۷/۲۶۳) است. امام‌خمینی نیز مصداق روشن مهجوریت قرآن را ترک مسایل مهم قرآنی و اسلامی و عمل برخلاف آن دانسته‌است (صحیفه، ۱۶/۳۴).
«مهجوریت» از ریشه «هجر» به معنای دورشدن از چیزی و ترک و رویگردانی از آن است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۵/۲۵۰ ـ ۲۵۲؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۷/۶۰۶.</ref> و در اصطلاح علوم قرآنی به معنای روی‌برگرداندن از قرآن و ترک آن <ref>طوسی، التبیان، ۷/۴۸۶؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، ۳/۲۷۷.</ref> و نشنیدن و درک‌نکردن آن<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۷/۲۶۳.</ref> است. [[امام‌خمینی]] نیز مصداق روشن مهجوریت قرآن را ترک مسایل مهم قرآنی و اسلامی و عمل برخلاف آن دانسته‌است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴.</ref>
پیشینه: قرآن کریم از شکایت رسول اکرم(ص) در روز قیامت از مهجوریت، ترک و جلوگیری از رواج قرآن سخن گفته‌است (فرقان، ۳۰؛ طباطبایی، ۱۵/۲۰۵؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۴/۱۱) که به باور برخی مفسران، شکایت پیامبر(ص) به قیامت اختصاص ندارد (بیضاوی، ۴/۱۲۳؛ کاشانی، ۴/۵۶۵؛ شبر، ۳۴۹) و ایشان در همین دنیا نیز به سبب فراموش‌کردن قرآن ـ که برنامه زندگی و وسیله نجات و حرکت و ترقی مسلمانان است ـ از مهجورماندن و پایین‌آوردن آن در حد تشریفات شکایت دارد (مکارم شیرازی، ۱۵/۹۲ ـ ۹۳همچنین برخی روایات از مهجوریت و فراموش‌شدن معارف قرآن پس از رسول خدا(ص) خبر داده‌اند (نهج البلاغه، خ۱۴۷، ۲۰۱ ـ ۲۰۳؛ کلینی، ۲/۶۱۳ ـ ۶۱۴).
==پیشینه==
پس از نزول قرآن، پیامبر(ص) در جایگاه نخستین مفسر، خود عهده‌دار ترویج و تفسیر قرآن شد و با تشکیل حلقه‌های قرآنی به تربیت شاگردانی شایسته پرداخت؛ اما پس از رحلت پیامبر(ص)، فاصله‌گرفتن از زمان نزول قرآن، گسترش دامنه فتوحات مسلمانان و ظهور مسایل علمی جدید سبب مهجوریت قرآن و متوقف شدن رشد تعلیمات قرآنی شد (طباطبایی، ۵/۲۷۲ ـ ۲۷۳). اندیشمندان و مفسران اسلامی درباره مهجوریت قرآن، ذیل آیه ۳۰ سوره فرقان به بحث پرداخته‌اند و ابعاد مهجوریت و عوامل آن را برشمرده‌اند (زمخشری، ۳/۲۷۷؛ طباطبایی، ۱۵/۲۰۵؛ مکارم شیرازی، ۱۵/۹۲ ـ ۹۳؛ خرمشاهی، قرآن‌شناخت، ۱۴۴ ـ ۱۵۶).
قرآن کریم از شکایت [[رسول اکرم(ص)]] در [[روز قیامت]] از مهجوریت، ترک و جلوگیری از رواج قرآن سخن گفته‌است<ref>فرقان، ۳۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۵/۲۰۵؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۴/۱۱.</ref> که به باور برخی مفسران، شکایت پیامبر(ص) به قیامت اختصاص ندارد<ref>بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل (تفسیر البیضاوی)، ۴/۱۲۳؛ کاشانی، زبدة التفاسیر، ۴/۵۶۵؛ شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۳۴۹.</ref> و ایشان در همین دنیا نیز به سبب فراموش‌کردن قرآن ـ که برنامه زندگی و وسیله نجات و حرکت و ترقی مسلمانان است ـ از مهجورماندن و پایین‌آوردن آن در حد تشریفات شکایت دارد؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۹۲ ـ ۹۳.</ref> همچنین برخی روایات از مهجوریت و فراموش‌شدن معارف قرآن پس از رسول خدا(ص) خبر داده‌اند.<ref>نهج البلاغه، خ۱۴۷، ۲۰۱ ـ ۲۰۳؛ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳ ـ ۶۱۴.</ref>
مهجوریت و غربت قرآن در میان مسلمانان سبب مطرح‌شدن مسئله بازگشت به قرآن (اسدآبادی، ۱۶۰) و ظهور جنبش‌های اصلاحی با شعار بازگشت به قرآن (بنان، ۱۴۵) در سده اخیر از سوی مصلحان مسلمان، نظیر سیدجمال‌الدین اسدآبادی (مطهری، ۲۴/۳۶ و ۱۰۸) شد. این جنبش‌ها که پس از چند قرن رکود، در ایران، مصر، سوریه، لبنان، شمال افریقا، ترکیه، افغانستان و هند برای مبارزه با حملات گسترده و استعمارگرانه غرب به جهان اسلام ظهور کرده بودند (بنان، ۱۴۵مسلمانان جهان را به شناخت و بازیابی مجدد قرآن فرا می‌خواندند و از این طریق، بیداری و تحول فکری، سیاسی و اجتماعی آنان را خواهان بودند؛ به گونه‌ای که بتوانند هویت گم‌شده و ناتوان‌شده مسلمانان را زنده سازند و آنان را به مقاومت در برابر استعمارگران و در نهایت احیای عزت و عظمت دیرین وادارند (خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر، ۲۰ ـ ۲۲). خاستگاه اصلی این مسئله، قرآن (فرقان، ۳۰) و روایات (نهج البلاغه، خ۱۳۳، ۱۸۸؛ خ۱۷۵، ۲۵۳ ـ ۲۵۶؛ خ۱۸۲، ۲۷۰ ـ ۲۷۱ و خ۱۸۹، ۲۸۹ ـ ۲۹۰) است و آنچه مصلحان مسلمان در سده اخیر مطرح کرده‌اند، در حقیقت بازتاب آموخته‌های قرآن و روایات است.
 
از نظر تاریخی، جامع‌ترین اندیشه در این زمینه، از اسدآبادی و محمد عبده است که نخستین بار شعار بازگشت به قرآن را مطرح ساختند و نوعی حرکت سیاسی، در جهت مبارزه با استعمار و اتحاد اسلام، برای تشکیل یک نظام اسلامی آغاز کردند و با انتشار مجله عروة الوثقی از مبارزه اجتماعی و اصلاح دینی سخن گفتند (مطهری، ۲۴/۴۷ و ۱۵۱). ازجمله کسانی که در خروج قرآن از مهجوریت در جامعه اسلامی کوشید، سیدمحمدحسین طباطبایی است. ایشان با فداکاری و گذشتن از شخصیت اجتماعی خود ـ که می‌توانست با پرداخت به علوم دیگری غیر از تفسیر، به دست بیاورد ـ برای زدودن مهجوریت و غربت از قرآن و علوم مرتبط با آن، به تدریس، تفسیر و سپس تألیف تفسیر المیزان مشغول شد (مطهری، ۲۴/۵۳۳ ـ ۵۳۴؛ جوادی آملی، ۴۴).
پس از نزول قرآن، [[پیامبر(ص)]] در جایگاه نخستین مفسر، خود عهده‌دار ترویج و تفسیر قرآن شد و با تشکیل حلقه‌های قرآنی به تربیت شاگردانی شایسته پرداخت؛ اما پس از رحلت پیامبر(ص)، فاصله‌گرفتن از زمان نزول قرآن، گسترش دامنه فتوحات [[مسلمانان]] و ظهور مسایل علمی جدید سبب مهجوریت قرآن و متوقف شدن رشد تعلیمات قرآنی شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۲۷۲ ـ ۲۷۳.</ref> اندیشمندان و مفسران اسلامی درباره مهجوریت قرآن، ذیل آیه ۳۰ سوره فرقان به بحث پرداخته‌اند و ابعاد مهجوریت و عوامل آن را برشمرده‌اند.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، ۳/۲۷۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۵/۲۰۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۹۲ ـ ۹۳؛ خرمشاهی، قرآن‌شناخت، ۱۴۴ ـ ۱۵۶.</ref>
امام‌خمینی نیز از منادیان بازگشت به قرآن و یکی از احیاگران معارف و مسایل مطرح در قرآن است (بنان، ۱۵۶) که پیش از آن به ورطه فراموشی سپرده شده بود؛ مانند مسایل حکومتی و سیاسی در اسلام. ایشان توانست این مسایل را زنده و آن را در جامعه اجرا کند (دیاری بیدگلی، مقدمه، کایشان در آثار خود درباره ابعاد مهجوریت قرآن، عوامل مؤثر در آن و آثار و پیامدهای مهجوریت، همچنین بازگشت به قرآن و روش آن بحث کرده‌است (آداب الصلاة، ۱۹۵ ـ ۱۹۹؛ تفسیر حمد، ۱۱۰، ۱۳۶ ـ ۱۳۷ و ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ صحیفه، ۱۴/۳۷۸ و ۱۶/۳۴).
مهجوریت و غربت قرآن در میان مسلمانان سبب مطرح‌شدن مسئله [[بازگشت به قرآن]] <ref>اسدآبادی، العروة الوثقی، ۱۶۰.</ref> و ظهور جنبش‌های اصلاحی با شعار بازگشت به قرآن<ref>بنان، مهجوریت قرآن از دیدگاه امام‌خمینی، ۱۴۵.</ref> در سده اخیر از سوی مصلحان مسلمان، نظیر [[سیدجمال‌الدین اسدآبادی]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۶ و ۱۰۸.</ref> شد. این جنبش‌ها که پس از چند قرن رکود، در [[ایران]]، [[مصر]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، شمال افریقا، [[ترکیه]]، [[افغانستان]] و [[هند]] برای مبارزه با حملات گسترده و استعمارگرانه غرب به جهان اسلام ظهور کرده بودند،<ref>بنان، مهجوریت قرآن از دیدگاه امام‌خمینی، ۱۴۵.</ref> مسلمانان جهان را به شناخت و بازیابی مجدد قرآن فرا می‌خواندند و از این طریق، بیداری و تحول فکری، سیاسی و اجتماعی آنان را خواهان بودند؛ به گونه‌ای که بتوانند هویت گم‌شده و ناتوان‌شده مسلمانان را زنده سازند و آنان را به [[مقاومت]] در برابر استعمارگران و در نهایت احیای عزت و عظمت دیرین وادارند.<ref>خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر، ۲۰ ـ ۲۲.</ref> خاستگاه اصلی این مسئله، قرآن<ref>فرقان، ۳۰.</ref> و [[روایات]]<ref>نهج البلاغه، خ۱۳۳، ۱۸۸؛ خ۱۷۵، ۲۵۳ ـ ۲۵۶؛ خ۱۸۲، ۲۷۰ ـ ۲۷۱ و خ۱۸۹، ۲۸۹ ـ ۲۹۰.</ref> است و آنچه مصلحان مسلمان در سده اخیر مطرح کرده‌اند، در حقیقت بازتاب آموخته‌های قرآن و روایات است.
ابعاد مهجوریت: اندیشمندان اسلامی برای مهجوریت قرآن، ابعاد چندی برشمرده‌اند (غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۳؛ بنان، ۵۲ ـ ۷۰):
 
الف) تلاوت: مهجوریت قرآن در تلاوت، گاه به عدم تلاوت است و این امر شامل هر دو دسته افرادی که اساساً نمی‌توانند قرآن تلاوت کنند و کسانی که می‌توانند تلاوت کنند؛ ولی در مطالعه آن انگیزه‌ای ندارند، می‌شود (خرمشاهی، قرآن‌شناخت، ۱۴۴ ـ ۱۴۹؛ بنان، ۵۲ ـ ۵۳) و گاه به رعایت‌نکردن آداب تلاوت که برای آن ذکر شده‌است. اما افرادی به خواندن قرآن و رعایت حروف و مخارج و اهتمام به ختم آن فریفته می‌شوند و آداب آن را رعایت نمی‌کنند (غزالی، احیاء علوم الدین، ۳/۵۱۵ازجمله این آداب اینهاست: ۱. حضور قلب و ترک حدیث نفس (همان، ۳/۵۱۱)؛ ۲. تعظیم متکلم و به‌یادآوردن عظمت او (فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۳۶)؛ ۳. استعاذه یعنی؛ پناه‌بردن به خداوند از شر شیطان (همو، تفسیر الصافی، ۱/۷۳). امام‌خمینی مقصود از آداب تلاوت را همان آدابی می‌داند که در شریعت مطهر آمده‌است که عبارت‌اند از: ۱. اخلاص (چهل حدیث، ۵۰۰ ـ ۵۰۱)؛ ۲. حضور قلب (همان، ۵۰۴؛ حدیث جنود، ۱۰۶)؛ ۳. تعظیم قرآن (آداب الصلاة، ۱۸۰ ـ ۱۸۱)؛ ۴. استعاذه از شیطان (همان، ۲۲۰ ـ ۲۲۱)؛ ۵. ترتیل (چهل حدیث، ۵۰۳)؛ ۶. قرائت با حزن (همان، ۵۰۴)؛ ۷. تطبیق (منطبق‌ساختن خود بر قرآن) (آداب الصلاة، ۲۰۶ ـ ۲۰۹) (← مقاله تلاوت قرآن
از نظر تاریخی، جامع‌ترین اندیشه در این زمینه، از اسدآبادی و [[محمد عبده]] است که نخستین بار شعار بازگشت به قرآن را مطرح ساختند و نوعی حرکت سیاسی، در جهت مبارزه با [[استعمار]] و [[اتحاد اسلام]]، برای تشکیل یک نظام اسلامی آغاز کردند و با انتشار [[مجله عروة الوثقی]] از مبارزه اجتماعی و اصلاح دینی سخن گفتند.<ref>(مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۷ و ۱۵۱.</ref> ازجمله کسانی که در خروج قرآن از مهجوریت در جامعه اسلامی کوشید، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] است. ایشان با فداکاری و گذشتن از شخصیت اجتماعی خود ـ که می‌توانست با پرداخت به علوم دیگری غیر از تفسیر، به دست بیاورد ـ برای زدودن مهجوریت و غربت از قرآن و علوم مرتبط با آن، به تدریس، تفسیر و سپس تألیف [[تفسیر المیزان]] مشغول شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۵۳۳ ـ ۵۳۴؛ جوادی آملی، شمس‌الوحی تبریزی، ۴۴.</ref>
ب) تدبر: قرآن کریم کسانی را که در آیات قرآن تدبر نمی‌کنند، با این پرسش که آیا بر دل‌هایشان مهر خورده‌است، نکوهیده‌است (محمد(ص)، ۲۴). در روایات نیز بر تدبر در آیات قرآن و تفکر در مضامین آن توصیه شده‌است تا انسان‌ها از نور آن بهره‌مند شوند (کلینی، ۲/۶۰۰) و عبرت‌های آن را به کار گیرند (آمدی، ۱۱۱همچنین اندیشمندان اسلامی بر تدبر در آیات قرآن تأکید می‌ورزند (طبرسی، تفسیر جوامع، ۳/۲) و غفلت از آن را سبب درک‌نکردن حقایق می‌دانند (گنابادی، ۲/۴۶۸از این‌رو افراد بسیاری به سبب تدبرنکردن در قرآن از آن بهره نمی‌برند (زمخشری، ۲/۱۸۰). امام‌خمینی نیز شرایطی، همچون طهارت روح و پاکی از پلیدی طبیعت را برای درک حقایق قرآن و فهم آن لازم می‌داند (آداب الصلاة، ۲۰۱ ـ ۲۰۲) و توجه بیش از حد به الفاظ و عبارات قرآن و تلاش برای به‌پایان‌رسانیدن سوره‌ها در هنگام تلاوت را از نمونه‌های آشکار مهجوریت در تدبر در قرآن می‌شمارد (همان، ۱۹۸؛ چهل حدیث، ۴۹۹ و ۵۰۳ ـ ۵۰۴؛ صحیفه، ۱۴/۳۸۷ ـ ۳۸۹) (← مقاله‌های قرآن؛ اهداف قرآن
 
ج) جامعیت: به باور امام‌خمینی، قرآن کریم دربردارنده همه جهات معرفتی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی است (صحیفه، ۴/۴۴۸) که انسان در رسیدن به سعادت به آن نیاز دارد و علما و مفسرانی که تنها به جهات ادبی و بلاغی قرآن توجه کنند و تمام شئون قرآن را در همین امور نمایش دهند، در حقیقت قرآن را از هدف اصلی خود دور کرده‌اند (آداب الصلاة، ۱۹۴ ـ ۱۹۵؛ صحیفه، ۴/۶چنان‌که برخی برای اجتناب از وقوع در تفسیر به رأی، قرآن را از ابعاد مختلف آن عاری دانسته و با این کار این کتاب آسمانی را به طور کلی مهجور کرده‌اند (آداب الصلاة، ۱۹۹) (← مقاله جامعیت قرآن
امام‌خمینی نیز از منادیان بازگشت به قرآن و یکی از احیاگران معارف و مسایل مطرح در قرآن است<ref>بنان، مهجوریت قرآن از دیدگاه امام‌خمینی، ۱۵۶.</ref> که پیش از آن به ورطه فراموشی سپرده شده بود؛ مانند مسایل حکومتی و سیاسی در اسلام. ایشان توانست این مسایل را زنده و آن را در جامعه اجرا کند؛<ref>(دیاری بیدگلی، اندیشه و آرای تفسیری امام‌خمینی، مقدمه، ک.</ref> ایشان در آثار خود درباره ابعاد مهجوریت قرآن، عوامل مؤثر در آن و آثار و پیامدهای مهجوریت، همچنین بازگشت به قرآن و روش آن بحث کرده‌است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۵ ـ ۱۹۹؛ امام خمینی، تفسیر حمد، ۱۱۰، ۱۳۶ ـ ۱۳۷ و ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۸ و ۱۶/۳۴.</ref>
د) عمل: از مصادیق مهجوریت قرآن، ترک عمل به قرآن است (خازن بغدادی، ۳/۳۱۳). قرآن کریم کسانی که آموزه‌های کتاب آسمانی را می‌آموزند اما به آن پایبند نیستند نکوهش کرده‌است (جمعه، ۵). امیرالمؤمنین(ع) در وصیت خود تأکید می‌کند مبادا دیگران در عمل به قرآن بر مسلمانان پیشی گیرند (نهج البلاغه، ن۴۷، ۴۴۷). در واقع قرآن کریم کتاب انسان‌سازی است و بیان فلسفه نظری نیست و هر چشم‌اندازی که ارائه می‌دهد، برای عمل است (مطهری، ۲/۲۸۴). امام‌خمینی بر این باور است که قرآن باید در تمام شئون زندگی، اعم از مسایل عبادی، سیاسی و اجتماعی وارد شود (صحیفه، ۱۶/۳۸ ـ ۳۹). ایشان یکی از اقسام مهجوریت قرآن را عمل‌نکردن به دستورها و فرمان‌های الهی آن (کشف اسرار، ۲۲۰) و متروک‌شدن مسایل مهم قرآنی و اسلامی می‌داند و باور دارد چه‌بسا در برخی کشورها برخلاف این دستورها عمل می‌شود (صحیفه، ۱۶/۳۴). همچنین ایشان مسایلی، مانند بی‌توجهی به ابعاد هدایتی و تربیتی قرآن در دعوت به وحدت و نهی از اختلاف در میان مسلمانان و حکومت‌های اسلامی و رهاکردن حکومت عدل الهی و پایه‌گذاری انحراف از دین خدا را از نشانه‌های مهجوریت قرآن می‌داند (همان، ۱۶/۳۳ ـ ۳۵ و ۲۱/۳۹۴ ـ ۳۹۵).
==ابعاد مهجوریت==
عوامل مؤثر در مهجوریت: اندیشمندان اسلامی و مفسران، علل و عواملی برای مهجوریت قرآن بیان کرده‌اند که به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود:
اندیشمندان اسلامی برای مهجوریت قرآن، ابعاد چندی برشمرده‌اند:<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۳؛ بنان، مهجوریت قرآن از دیدگاه امام‌خمینی، ۵۲ ـ ۷۰.</ref>
۱. عوامل فرهنگی ـ اجتماعی: در نگاه اندیشمندان اسلامی، برخی عوامل مهجوریت قرآن ریشه در فرهنگ و اجتماع مسلمانان دارد؛ مانند:
*'''تلاوت:''' مهجوریت قرآن در تلاوت، گاه به عدم تلاوت است و این امر شامل هر دو دسته افرادی که اساساً نمی‌توانند قرآن تلاوت کنند و کسانی که می‌توانند تلاوت کنند؛ ولی در مطالعه آن انگیزه‌ای ندارند، می‌شود<ref>خرمشاهی، قرآن‌شناخت، ۱۴۴ ـ ۱۴۹؛ بنان، مهجوریت قرآن از دیدگاه امام‌خمینی، ۵۲ ـ ۵۳.</ref> و گاه به رعایت‌نکردن آداب تلاوت که برای آن ذکر شده‌است. اما افرادی به خواندن قرآن و رعایت حروف و مخارج و اهتمام به ختم آن فریفته می‌شوند و آداب آن را رعایت نمی‌کنند؛<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۳/۵۱۵.</ref> ازجمله این آداب اینهاست:
الف) بی‌توجهی به جامعیت قرآن: بهره‌نگرفتن و بی‌توجهی مسلمانان نسبت به همه ابعاد قرآن سبب مهجورشدن آن شده‌است. قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی و هدایتگر بشر، از جامعیت لازم برخوردار است و معارف و آموزه‌های آن جاودانه و منطبق بر همه زمان‌ها و مکان‌هاست و با اینکه در یک دوره تاریخی و با توجه به امور و مسایل آن زمان نازل شده، به حکم اینکه کتابی جاوید و جهانی است، هرگز معارف و مقصود آیاتش به شرایط ویژه آن زمان محصور و منحصر نمی‌شود (ایازی، قرآن اثری جاویدان، ۱۳ ـ ۱۸).
#حضور قلب و ترک [[حدیث نفس]]؛<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۳/۵۱۱.</ref>
امام‌خمینی نیز بر این باور است قرآن کتابی مربوط به همه اعصار است (صحیفه، ۸/۱۷۱) و همان‌گونه که انسان نامحدود است، نسخه تربیتی انسان و مربی او، یعنی قرآن نیز نامحدود است (همان، ۱۲/۴۲۲). ایشان یادآور شده‌است، اگرچه همه ابعاد و مراتب مختلف قرآن از دسترس افراد عادی به دور است؛ ولی لازم است علمای اسلام در کشف حقایق قرآن در تمام ابعاد آن بکوشند تا این کتاب آسمانی مهجور نماند (همان، ۲۰/۹۲ ـ ۹۳). ایشان غفلت مفسران از بیان جهات عرفانی، اخلاقی و اجتماعی قرآن را از عواملی می‌داند که سبب شده‌است مردم قرن‌ها از حقایق قرآن محروم شوند (آداب الصلاة، ۱۹۳). به باور ایشان، یکی از نیرنگ‌های مهم شیطان این است که همیشه کمالات موهوم را بر انسان جلوه می‌دهد و وی را به داشته‌هایش راضی و قانع می‌کند؛ چنان‌که اهل تجوید را به همان علم جزئی قانع و آنها را از فهم کتاب نورانی الهی محروم می‌سازد؛ همچنین فیلسوف و عارف را در اصطلاحات محبوس و از دعوت‌های الهی محروم می‌کند (همان، ۱۹۵ ـ ۱۹۶) (← مقاله جامعیت قرآن
#تعظیم متکلم و به‌یادآوردن عظمت او؛<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۳۶.</ref>
ب) مهجوریت اهل بیت(ع): قرآن کتاب خداوند و امام معصوم(ع) حجت اوست و اینها دو راه هدایت و نجات‌اند. قرآن، امام صامت و امام، قرآن ناطق است؛ چنان‌که در روایت به این امر تأکید شده‌است (مرعشی، ۲/۲۴۶). بنابر نظر امام‌خمینی، مهجوریت هر یک، مهجوریت دیگری است تا اینکه این دو مهجور بر رسول خدا(ص) در حوض کوثر وارد شوند (صحیفه، ۲۱/۳۹۴
#استعاذه یعنی؛ پناه‌بردن به خداوند از شر شیطان.<ref>فیض، تفسیر الصافی، ۱/۷۳.</ref> امام‌خمینی مقصود از آداب تلاوت را همان آدابی می‌داند که در [[شریعت]] مطهر آمده‌است که عبارت‌اند از:
ج) نگرش نادرست در بهره‌بردن از قرآن: فرهنگ نادرست بهره‌بردن از قرآن و آداب و رسوم غلط، از عوامل مهجوریت قرآن به شمار می‌رود. امام‌خمینی باور دارد فرهنگی که مردم آن، بیشتر برای استخاره، تبرک و مجالس مردگان به قرآن توجه می‌کنند یا برخی اهل علم، بیشتر عمر خود را صرف تجوید و جهات لغوی و آرایه‌های ادبی می‌کنند، از عوامل مهجوریت قرآن است (آداب الصلاة، ۱۹۸؛ صحیفه، ۲۱/۳۹۵
##اخلاص؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref>
د) عملکرد نسل گذشته و مربیان جامعه: عالمان دینی و نسل کهن به علومی غیر از تدبر و تفسیر قرآن اهتمام می‌ورزیده‌اند و به همین دلیل کسانی که به تدبر و تفسیر قرآن مشغول بوده‌اند، به اندازه عالمان دیگر، احترام و امکانات نداشته‌اند. این موضوع سبب مشغول‌شدن به علوم دیگر و انحراف از توجه به قرآن در نسل گذشته و به دنبال آن در نسل جدید شده‌است (مطهری، ۲۴/۵۳۳ ـ ۵۳۴ولی امام‌خمینی به ترویج ابعاد گوناگون قرآن در جامعه اهتمام بسیار می‌ورزید و در آثار خود ابعاد اجتماعی و عرفانی قرآن را بیان می‌کرد. ایشان در وصیت‌نامه خود به پیروی از قرآن و اسلام افتخار می‌کند که می‌خواهد قیود پیچیده بر دست و پا و قلب و عقل بشر را بردارد و مسلمانان را به وحدت فرا می‌خواند (صحیفه، ۲۱/۳۹۶
##حضور قلب؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۶.</ref>
هـ) حجاب‌های فهم قرآن: حجاب‌های فهم قرآن ازجمله عواملی است که مانع از درک صحیح آن می‌شود؛ مانند تمسک به ظواهر قرآن و دست‌برداشتن از حقایق آن (ناصرخسرو، ۳ ـ ۴). به باور امام‌خمینی، از عوامل مهجورشدن قرآن، ممنوع‌کردن تدبر و تفکر در آیات قرآن به بهانه تفسیر به رأی است؛ چنان‌که برخی به این بهانه قرآن را در استفاده‌های اخلاقی، عرفانی و ایمانی محدود کرده‌اند (آداب الصلاة، ۱۹۹). این یکی از فتنه‌های شیطان است که افراد را به همان علومی که دارند، قانع می‌کند و آنان را از علوم دیگر و همچنین از فهم کتاب الهی بازمی‌دارد (همان، ۱۹۵) (← مقاله تأویل). به باور ایشان، خطر تحجرگرایان و مقدس‌نمایان بیشتر از دشمنان اسلام است (صحیفه، ۲۱/۲۷۸) و جاهلان متحجر و عالمان بی‌تقوا سبب شده‌اند ابعاد عرفانی، فلسفی، سیاسی و حکومتی قرآن مهجور شود (همان، ۲۰/۹۳).
##تعظیم قرآن؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰ ـ ۱۸۱.</ref>
۲. عوامل سیاسی: برخی از عوامل مهجوریت قرآن از خارج جغرافیای اسلام، به جهات استعمارگرایانه، سبب مهجوریت و دوری مسلمانان از قرآن شده‌است. استعمارگران برای رسیدن به مقصود خود از شیوه‌های مختلفی استفاده کرده‌اند:
##استعاذه از شیطان؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۰ ـ ۲۲۱.</ref>
الف) ترویج جدایی دین از سیاست: یکی از حربه‌های استعمار برای منزوی‌کردن و بی‌اثرساختن قرآن در تحولات سیاسی و اجتماعی، ترویج جدایی دین از سیاست است (مطهری، ۲۴/۱۰۸ ـ ۱۰۹). به باور امام‌خمینی یکی از عوامل مهجوریت قرآن، نقشه‌های استعماری است تا نگذارد مسلمانان به قرآن چنگ زنند (صحیفه، ۶/۳۳۶ ـ ۳۳۷). به باور ایشان، استعمار و بیگانگان در مهجوریت قرآن نقش مهمی داشته‌اند. آنان چون قرآن را سد راه اهداف استعماری خویش می‌دیدند، می‌کوشیدند با سوءاستفاده از بی‌اطلاعی مردم مسلمان و نسل جوان از قرآن، از همه سو به قرآن یورش برند (همان، ۱/۴۱۱؛ ۲/۴۶۰ ـ ۴۶۱، ۴۸۷ ـ ۴۸۸ و ۴/۲۱۴ ـ ۲۱۵). استعمارگران با این هدف از چند راه وارد شدند: یکی انکار وجود سیاست در اسلام و القای این فکر که اسلام و سیاست با یکدیگر رابطه‌ای ندارند (ولایت فقیه، ۲۰ ـ ۲۲) و دیگری تحقیر سیاست و سبک‌شمردن آن برای علما، به منظور دورکردن آنان از صحنه سیاست (صحیفه، ۲۱/۴۰۵
##ترتیل؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۳.</ref>
ب) افیون‌شمردن دین: از حربه‌های استعمار در محو فرهنگ اسلام و مبانی قرآنی، ترویج افیون بودن دین است. امام‌خمینی حمله به قرآن کریم را ریشه این عقیده می‌داند و آن را از اهداف سیاسی استعمارگران می‌خواند (همان، ۴/۳۱۶ ـ ۳۱۷
##قرائت با حزن؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴.</ref>
ج) عوامل و حکومت‌های دست‌نشانده: از حربه‌ها و ابزارهای استعمار، عوامل و حکومت‌های دست‌نشانده آنان است که همواره با فعالیت‌های خود، در جهت تقویت اهداف و مقاصد ضد قرآنی استعمار گام برداشته‌اند. از نظر امام‌خمینی، در دوران رژیم پهلوی، برخی اقدامات و نقشه‌ها به منظور مهجوریت قرآن و اسلام و احکام آن صورت می‌گرفت (همان، ۱/۱۳۷، ۱۹۹ و ۴۱۰ ـ ۴۱۱). گاهی نیز قدرت‌های شیطانی به واسطه حکومت‌های منحرف ـ که به دستورهای اسلام عمل نمی‌کنند ـ برای محو قرآن و اثبات مقاصد شیطانی خود، قرآن را به خط زیبا چاپ می‌کنند و از این راه عقاید ضد قرآن را ترویج می‌کنند و ملت‌ها را به سوی ابرقدرت‌ها سوق می‌دهند (همان، ۲۱/۳۹۶).
##تطبیق (منطبق‌ساختن خود بر قرآن).<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۶ ـ ۲۰۹.</ref>
آثار و پیامدهای مهجوریت قرآن: ازجمله آثار مهجوریت قرآن در جامعه شیوع خرافات قومی و قبیله‌ای و رواج احادیث مجعول است (طباطبایی، ۵/۲۷۴). برخی مصلحان معتقد بودند اگر به قرآن توجه نشود و به احکام و اوامر و نواهی آن عمل نشود، مسلمانان صاحب قدرت، عزت و سعادت نخواهند شد (اسدآبادی، ۲۸۰).  
 
امام‌خمینی نیز آثار مهجورشدن قرآن را برشمرده است: ۱. ازدست‌دادن عظمت و بزرگی مسلمانان در عالم (صحیفه، ۱۶/۳۸ ـ ۳۹)؛ ۲. دوری دولت‌های اسلامی و مسلمانان از تعالیم نورانی قرآن کریم که سبب شده‌است مسلمانان تحت سیاست‌های تجاوزکارانه شرق و غرب قرار گیرند و به اوضاع نابسامان و سخت دچار شوند (همان، ۲/۴۳۹ و ۱۶/۳۷) و در نتیجه مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای مسلمان را فراگیرد (همان، ۲/۲۷۸ و ۴۷۰)؛ ۳. بی‌اعتناشدن روحانیون به اوضاع سیاسی و اقتصادی جامعه (همان، ۱۵/۱۲ ـ ۱۳)؛ ۴. دوری جامعه از معنویت و سعادت و رواج فساد در جامعه (همان، ۱۰/۵۳۰ ـ ۵۳۳)؛ ۵. دوری از سیره عملی انبیا و معصومان(ع)؛ زیرا مهجوریت قرآن، مهجوریت اهل بیت(ع) و سنت و روش و سیره عملی آنان است؛ به این دلیل که قرآن و عترت پیامبر(ص)، دو ثقل به‌یادگارمانده از ایشان‌اند که هر چه درباره یکی از آنها روی دهد، درباره دیگری نیز روی داده‌است (همان، ۲۱/۳۹۳ ـ ۳۹۶)؛ ۶. به‌حاشیه‌رفتن قرآن در تمام شئون زندگی (همان، ۱۶/۳۸).
{{ببینید|تلاوت قرآن}}
گرایش بازگشت به قرآن: در اواخر قرن سیزدهم هجری، حرکتی میان مسلمانان آغاز شد که آنان را به شناخت و بازیابی قرآن فرامی‌خواند و از این طریق، بیداری فکری مسلمانان را خواهان بود (ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۹۹از این‌رو در جهان اسلام با مشاهده مهجوریت قرآن، طرح بازگشت به قرآن مطرح شد و دلیل این طرح در مرحله نخست، مشکلات جهان اسلام، احساس عقب‌ماندگی جوامع مشرق‌زمین و تحقیر شخصیت و کاهش‌یافتن توان مسلمانان در رویارویی با غرب و استعمار اروپایی بود. مصلحان، دوران عظمت و شکوه نخستین مسلمانان و خیزش فرهنگی، اجتماعی و علمی صدر اسلام را به یاد داشتند و می‌دیدند که این پویش و حرکت، دیگر وجود ندارد و مسلمانان در رکود، تحجر، انحراف و همچنین خرافه‌پرستی و شعارزدگی به سر می‌برند (همان، ۱/۹۹ ـ ۱۰۰). بیدارگران جهان اسلام می‌دیدند که هر چه مردم از آموزه‌های قرآن فاصله می‌گیرند، مشکلات آنان زیادتر و بدبختی و نکبت بیشتر دامنگیر آنان می‌شود (بنان، ۱۱۹ ـ ۱۳۰بنابراین تنها راه نجات مسلمانان و رسیدن به قدرت گذشته را بازگشت به آموزه‌های نخستین اسلام و عمل به احکام قرآن می‌دانستند (اسدآبادی، ۲۸۰).
 
امام‌خمینی دلیل بازگشت به قرآن را چند مسئله اساسی می‌داند: آوردن قرآن از صحنه فردی به اجتماعی (صحیفه، ۱۳/۲۷۵؛ ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۰۱ ـ ۱۰۲آگاهی از مقاصد قرآن (آداب الصلاة، ۱۹۴ ـ ۱۹۵) و عمل‌کردن به قوانین آن (کشف اسرار، ۲۲۰). ایشان بالاترین خطر را برای مسلمانان، بی‌هویتی و تسلیم‌شدن آنان در برابر سلطه مستبدان و مستکبران جهان می‌شمارد (صحیفه، ۱۵/۲۹۰ ـ ۲۹۱).
*'''تدبر:''' قرآن کریم کسانی را که در آیات قرآن تدبر نمی‌کنند، با این پرسش که آیا بر دل‌هایشان مهر خورده‌است، نکوهیده‌است <ref>محمد(ص)، ۲۴.</ref> در [[روایات]] نیز بر تدبر در آیات قرآن و تفکر در مضامین آن توصیه شده‌است تا انسان‌ها از نور آن بهره‌مند شوند<ref>کلینی، الکافی، ۲/۶۰۰.</ref> و عبرت‌های آن را به کار گیرند؛<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۱۱.</ref> همچنین اندیشمندان اسلامی بر تدبر در آیات قرآن تأکید می‌ورزند<ref>طبرسی، تفسیر جوامع، ۳/۲.</ref> و غفلت از آن را سبب درک‌نکردن حقایق می‌دانند؛<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۲/۴۶۸.</ref> از این‌رو افراد بسیاری به سبب تدبرنکردن در قرآن از آن بهره نمی‌برند.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، ۲/۱۸۰.</ref> امام‌خمینی نیز شرایطی، همچون [[طهارت روح]] و پاکی از پلیدی طبیعت را برای درک حقایق قرآن و فهم آن لازم می‌داند<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱ ـ ۲۰۲.</ref> و توجه بیش از حد به الفاظ و عبارات قرآن و تلاش برای به‌پایان‌رسانیدن سوره‌ها در هنگام تلاوت را از نمونه‌های آشکار مهجوریت در تدبر در قرآن می‌شمارد.<ref>امام خمینی، آداب الصلوة، ۱۹۸؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹ و ۵۰۳ ـ ۵۰۴؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۷ ـ ۳۸۹.</ref>
روش بازگشت به قرآن: مصلحان اسلامی همگی بر اساس مهجوریت قرآن، طرح بازگشت به قرآن را مطرح کردند تا جامعه اسلامی را به اتحاد و بیداری بازگردانند (مطهری، ۲۴/۱۰۸ ـ ۱۰۹) و راه آن را کنارزدن خرافه‌ها و پیرایه‌هایی دانستند که در طول تاریخ به اسلام بسته شده بود. از این‌رو لازم بود به سنت معتبر و سیره سلف صالح مراجعه کرد؛ زیرا در فهم صحیح قرآن رجوع به سنت معتبر لازم است؛ زیرا آنان به خطرهای «حسبنا کتاب الله» در هر عصر و زمانی برای مسخ اسلام پی برده بودند (همان، ۲۴/۳۶).
 
امام‌خمینی در مسئله بازگشت به قرآن به دو جهت اجتماعی و فردی توجه کرده‌است. از جهت اجتماعی و در برخورد با مسایل فرهنگی و سیاسی، ایشان برای نفی سلطه و مقابله با استعمار خارجی و جلوگیری از چپاول منابع مسلمانان، به مسئله وحدت مسلمانان در آیه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً» (آل عمران، ۱۰۳) اشاره می‌کند و بر این باور است که اگر مسلمانان به همین یک آیه عمل کنند، تمام مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنان، بدون توسل به اجانب حل خواهد شد (صحیفه، ۱۳/۲۷۵) و از آنجاکه بخشی از مهجوربودن قرآن مربوط به عمل نکردن به مسایل اجتماعی و سیاسی آن است، ایشان عمل‌کردن به قرآن کریم را سبب بازگشت عظمت و مجد اسلام و مسلمانان و خروج از نفوذ استعمار می‌داند (همان، ۲/۴۶۰).
{{ببینید|قرآن|اهداف قرآن}}
اما از جهت فردی، به اعتقاد امام‌خمینی قرآن کتاب هدایت، انس و زندگی است (همان، ۲۱/۷۸) و لازم است در تمام شئون زندگی انسان وارد شود و به قرائت آن اهتمام کنند (همان، ۱۶/۳۹بنابراین راه بازگشت به قرآن در آغاز انس با قرآن، غفلت‌نورزیدن از آن است و با فهم دستورها (همان، ۲۰/۹۱ ـ ۹۳) و پذیرش دعوت‌ها، مواعظ، معارف و حکمت‌های آن می‌توان قرآن را از مهجوریت خارج کرد (آداب الصلاة، ۱۹۸ ـ ۱۹۹). البته این امر در صورتی حاصل می‌شود که در معارف قرآن به روی مردم باز باشد و مفسران تفسیرهایی بنویسند که بیان مقاصد و تعلیم شئون الهی باشد و مردم نیز باید برای آموزش شئون الهی به آن رجوع کنند (همان، ۱۹۴).
 
*'''جامعیت:''' به باور امام‌خمینی، قرآن کریم دربردارنده همه جهات معرفتی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۸.</ref> که انسان در رسیدن به [[سعادت]] به آن نیاز دارد و [[علما]] و مفسرانی که تنها به جهات ادبی و بلاغی قرآن توجه کنند و تمام شئون قرآن را در همین امور نمایش دهند، در حقیقت قرآن را از هدف اصلی خود دور کرده‌اند؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۴ ـ ۱۹۵؛ امام خمینی، صحیفه، ۴/۶.</ref> چنان‌که برخی برای اجتناب از وقوع در [[تفسیر به رأی]]، قرآن را از ابعاد مختلف آن عاری دانسته و با این کار این کتاب آسمانی را به طور کلی مهجور کرده‌اند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۹.</ref>
 
{{ببینید|جامعیت قرآن}}
 
*'''عمل:''' از مصادیق مهجوریت قرآن، ترک عمل به قرآن است.<ref>خازن بغدادی، تفسیر الخازن (لباب التأویل فی معانی التنزیل)، ۳/۳۱۳.</ref> قرآن کریم کسانی که آموزه‌های کتاب آسمانی را می‌آموزند اما به آن پایبند نیستند نکوهش کرده‌است <ref>جمعه، ۵.</ref> [[امیرالمؤمنین(ع)]] در وصیت خود تأکید می‌کند مبادا دیگران در عمل به قرآن بر مسلمانان پیشی گیرند.<ref>نهج البلاغه، ن۴۷، ۴۴۷.</ref> در واقع قرآن کریم کتاب انسان‌سازی است و بیان فلسفه نظری نیست و هر چشم‌اندازی که ارائه می‌دهد، برای عمل است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۲۸۴.</ref> امام‌خمینی بر این باور است که قرآن باید در تمام شئون زندگی، اعم از مسایل عبادی، سیاسی و اجتماعی وارد شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸ ـ ۳۹.</ref> ایشان یکی از اقسام مهجوریت قرآن را عمل‌نکردن به دستورها و فرمان‌های الهی آن<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ۲۲۰.</ref> و متروک‌شدن مسایل مهم قرآنی و اسلامی می‌داند و باور دارد چه‌بسا در برخی کشورها برخلاف این دستورها عمل می‌شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴.</ref> همچنین ایشان مسایلی، مانند بی‌توجهی به ابعاد هدایتی و تربیتی قرآن در دعوت به وحدت و نهی از اختلاف در میان [[مسلمانان]] و حکومت‌های اسلامی و رهاکردن [[حکومت عدل الهی]] و پایه‌گذاری انحراف از دین خدا را از نشانه‌های مهجوریت قرآن می‌داند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۳ ـ ۳۵ و ۲۱/۳۹۴ ـ ۳۹۵.</ref>
==عوامل مؤثر در مهجوریت==
اندیشمندان اسلامی و مفسران، علل و عواملی برای مهجوریت قرآن بیان کرده‌اند که به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود:
*'''عوامل فرهنگی ـ اجتماعی:''' در نگاه اندیشمندان اسلامی، برخی عوامل مهجوریت قرآن ریشه در فرهنگ و اجتماع مسلمانان دارد؛ مانند:
#'''بی‌توجهی به جامعیت قرآن:''' بهره‌نگرفتن و بی‌توجهی مسلمانان نسبت به همه ابعاد قرآن سبب مهجورشدن آن شده‌است. قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی و هدایتگر بشر، از جامعیت لازم برخوردار است و معارف و آموزه‌های آن جاودانه و منطبق بر همه زمان‌ها و مکان‌هاست و با اینکه در یک دوره تاریخی و با توجه به امور و مسایل آن زمان نازل شده، به حکم اینکه کتابی جاوید و جهانی است، هرگز معارف و مقصود آیاتش به شرایط ویژه آن زمان محصور و منحصر نمی‌شود.<ref>ایازی، قرآن اثری جاویدان، ۱۳ ـ ۱۸.</ref> امام‌خمینی نیز بر این باور است قرآن کتابی مربوط به همه اعصار است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۱۷۱.</ref> و همان‌گونه که انسان نامحدود است، نسخه تربیتی انسان و [[مربی]] او، یعنی قرآن نیز نامحدود است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۲.</ref> ایشان یادآور شده‌است، اگرچه همه ابعاد و مراتب مختلف قرآن از دسترس افراد عادی به دور است؛ ولی لازم است علمای اسلام در کشف حقایق قرآن در تمام ابعاد آن بکوشند تا این کتاب آسمانی مهجور نماند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۲ ـ ۹۳.</ref> ایشان غفلت مفسران از بیان جهات عرفانی، اخلاقی و اجتماعی قرآن را از عواملی می‌داند که سبب شده‌است مردم قرن‌ها از حقایق قرآن محروم شوند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.</ref> به باور ایشان، یکی از نیرنگ‌های مهم [[شیطان]] این است که همیشه کمالات موهوم را بر انسان جلوه می‌دهد و وی را به داشته‌هایش راضی و قانع می‌کند؛ چنان‌که اهل تجوید را به همان علم جزئی قانع و آنها را از فهم کتاب نورانی الهی محروم می‌سازد؛ همچنین [[فیلسوف]] و [[عارف]] را در اصطلاحات محبوس و از دعوت‌های الهی محروم می‌کند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۵ ـ ۱۹۶.</ref> {{ببینید|جامعیت قرآن}}
#'''مهجوریت اهل بیت(ع):''' قرآن کتاب خداوند و [[امام معصوم(ع)]] حجت اوست و اینها دو راه [[هدایت]] و نجات‌اند. قرآن، [[امام صامت]] و امام، [[قرآن ناطق]] است؛ چنان‌که در روایت به این امر تأکید شده‌است.<ref>مرعشی، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۲/۲۴۶.</ref> بنابر نظر امام‌خمینی، مهجوریت هر یک، مهجوریت دیگری است تا اینکه این دو مهجور بر رسول خدا(ص) در حوض کوثر وارد شوند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۴.</ref>
#'''نگرش نادرست در بهره‌بردن از قرآن:''' فرهنگ نادرست بهره‌بردن از قرآن و آداب و رسوم غلط، از عوامل مهجوریت قرآن به شمار می‌رود. امام‌خمینی باور دارد فرهنگی که مردم آن، بیشتر برای [[استخاره]]، تبرک و مجالس مردگان به قرآن توجه می‌کنند یا برخی اهل علم، بیشتر عمر خود را صرف تجوید و جهات لغوی و آرایه‌های ادبی می‌کنند، از عوامل مهجوریت قرآن است؛<ref>امما خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۸؛ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۵.</ref>
#'''عملکرد نسل گذشته و مربیان جامعه:''' عالمان دینی و نسل کهن به علومی غیر از تدبر و [[تفسیر قرآن]] اهتمام می‌ورزیده‌اند و به همین دلیل کسانی که به تدبر و تفسیر قرآن مشغول بوده‌اند، به اندازه عالمان دیگر، احترام و امکانات نداشته‌اند. این موضوع سبب مشغول‌شدن به علوم دیگر و انحراف از توجه به قرآن در نسل گذشته و به دنبال آن در نسل جدید شده‌است؛<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۵۳۳ ـ ۵۳۴.</ref> ولی امام‌خمینی به ترویج ابعاد گوناگون قرآن در جامعه اهتمام بسیار می‌ورزید و در آثار خود ابعاد اجتماعی و عرفانی قرآن را بیان می‌کرد. ایشان در [[وصیت‌نامه]] خود به پیروی از قرآن و اسلام افتخار می‌کند که می‌خواهد قیود پیچیده بر دست و پا و قلب و [[عقل]] بشر را بردارد و مسلمانان را به [[وحدت]] فرا می‌خواند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۶.</ref>
#'''حجاب‌های فهم قرآن:''' حجاب‌های فهم قرآن ازجمله عواملی است که مانع از درک صحیح آن می‌شود؛ مانند تمسک به [[ظواهر قرآن]] و دست‌برداشتن از حقایق آن.<ref>ناصرخسرو، زاد المسافر، ۳ ـ ۴.</ref> به باور امام‌خمینی، از عوامل مهجورشدن قرآن، ممنوع‌کردن تدبر و [[تفکر]] در آیات قرآن به بهانه تفسیر به رأی است؛ چنان‌که برخی به این بهانه قرآن را در استفاده‌های اخلاقی، عرفانی و ایمانی محدود کرده‌اند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۹.</ref> این یکی از فتنه‌های [[شیطان]] است که افراد را به همان علومی که دارند، قانع می‌کند و آنان را از علوم دیگر و همچنین از فهم کتاب الهی بازمی‌دارد<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۵.</ref> به باور ایشان، خطر تحجرگرایان و مقدس‌نمایان بیشتر از دشمنان اسلام است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۸.</ref> و جاهلان متحجر و عالمان بی‌تقوا سبب شده‌اند ابعاد عرفانی، فلسفی، سیاسی و حکومتی قرآن مهجور شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۳.</ref> {{ببینید|تأویل}}
*'''عوامل سیاسی:''' برخی از عوامل مهجوریت قرآن از خارج جغرافیای اسلام، به جهات استعمارگرایانه، سبب مهجوریت و دوری مسلمانان از قرآن شده‌است. استعمارگران برای رسیدن به مقصود خود از شیوه‌های مختلفی استفاده کرده‌اند:
#'''ترویج جدایی دین از سیاست:''' یکی از حربه‌های [[استعمار]] برای منزوی‌کردن و بی‌اثرساختن قرآن در تحولات سیاسی و اجتماعی، ترویج [[جدایی دین از سیاست]] است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۰۸ ـ ۱۰۹.</ref> به باور امام‌خمینی یکی از عوامل مهجوریت قرآن، نقشه‌های استعماری است تا نگذارد مسلمانان به قرآن چنگ زنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref> به باور ایشان، استعمار و بیگانگان در مهجوریت قرآن نقش مهمی داشته‌اند. آنان چون قرآن را سد راه اهداف استعماری خویش می‌دیدند، می‌کوشیدند با سوءاستفاده از بی‌اطلاعی [[مردم]] مسلمان و نسل [[جوان]] از قرآن، از همه سو به قرآن یورش برند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۱؛ ۲/۴۶۰ ـ ۴۶۱، ۴۸۷ ـ ۴۸۸ و ۴/۲۱۴ ـ ۲۱۵.</ref> استعمارگران با این هدف از چند راه وارد شدند: یکی انکار وجود سیاست در اسلام و القای این فکر که اسلام و سیاست با یکدیگر رابطه‌ای ندارند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۲۰ ـ ۲۲.</ref> و دیگری تحقیر سیاست و سبک‌شمردن آن برای علما، به منظور دورکردن آنان از صحنه سیاست؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref>
#'''افیون‌شمردن دین:''' از حربه‌های استعمار در محو فرهنگ اسلام و مبانی قرآنی، ترویج افیون بودن دین است. امام‌خمینی حمله به قرآن کریم را ریشه این عقیده می‌داند و آن را از اهداف سیاسی استعمارگران می‌خواند؛<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۴/۳۱۶ ـ ۳۱۷.</ref>
#'''عوامل و حکومت‌های دست‌نشانده:''' از حربه‌ها و ابزارهای استعمار، عوامل و حکومت‌های دست‌نشانده آنان است که همواره با فعالیت‌های خود، در جهت تقویت اهداف و مقاصد ضد قرآنی استعمار گام برداشته‌اند. از نظر امام‌خمینی، در دوران رژیم پهلوی، برخی اقدامات و نقشه‌ها به منظور مهجوریت قرآن و اسلام و احکام آن صورت می‌گرفت.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱/۱۳۷، ۱۹۹ و ۴۱۰ ـ ۴۱۱.</ref> گاهی نیز قدرت‌های شیطانی به واسطه حکومت‌های منحرف ـ که به دستورهای اسلام عمل نمی‌کنند ـ برای محو قرآن و اثبات مقاصد شیطانی خود، قرآن را به خط زیبا چاپ می‌کنند و از این راه عقاید ضد قرآن را ترویج می‌کنند و ملت‌ها را به سوی ابرقدرت‌ها سوق می‌دهند.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۲۱/۳۹۶.</ref>
==آثار و پیامدهای مهجوریت قرآن==
ازجمله آثار مهجوریت قرآن در جامعه شیوع [[خرافات]] قومی و قبیله‌ای و رواج [[احادیث مجعول]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۲۷۴.</ref> برخی مصلحان معتقد بودند اگر به قرآن توجه نشود و به احکام و اوامر و نواهی آن عمل نشود، مسلمانان صاحب قدرت، عزت و [[سعادت]] نخواهند شد.<ref>اسدآبادی، العروة الوثقی، ۲۸۰.</ref>
[[امام‌خمینی]] نیز آثار مهجورشدن قرآن را برشمرده است:
#ازدست‌دادن عظمت و بزرگی مسلمانان در عالم؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸ ـ ۳۹.</ref>
#دوری دولت‌های اسلامی و مسلمانان از تعالیم نورانی قرآن کریم که سبب شده‌است مسلمانان تحت سیاست‌های تجاوزکارانه شرق و غرب قرار گیرند و به اوضاع نابسامان و سخت دچار شوند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۴۳۹ و ۱۶/۳۷.</ref> و در نتیجه مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای مسلمان را فراگیرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۷۸ و ۴۷۰.</ref>
#بی‌اعتناشدن روحانیون به اوضاع سیاسی و اقتصادی جامعه؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲ ـ ۱۳.</ref>
#دوری جامعه از معنویت و سعادت و رواج [[فساد]] در جامعه؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۳۰ ـ ۵۳۳.</ref>
#دوری از سیره عملی انبیا و [[معصومان(ع)]]؛ زیرا مهجوریت قرآن، مهجوریت [[اهل بیت(ع)]] و [[سنت]] و روش و سیره عملی آنان است؛ به این دلیل که قرآن و [[عترت پیامبر(ص)]]، دو ثقل به‌یادگارمانده از ایشان‌اند که هر چه درباره یکی از آنها روی دهد، درباره دیگری نیز روی داده‌است؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۳ ـ ۳۹۶.</ref>
#به‌حاشیه‌رفتن قرآن در تمام شئون زندگی.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸.</ref>
==گرایش بازگشت به قرآن==
در اواخر قرن سیزدهم هجری، حرکتی میان مسلمانان آغاز شد که آنان را به شناخت و بازیابی قرآن فرامی‌خواند و از این طریق، بیداری فکری مسلمانان را خواهان بود؛<ref>ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۹۹.</ref> از این‌رو در جهان اسلام با مشاهده مهجوریت قرآن، طرح بازگشت به قرآن مطرح شد و دلیل این طرح در مرحله نخست، مشکلات جهان اسلام، احساس عقب‌ماندگی جوامع مشرق‌زمین و تحقیر شخصیت و کاهش‌یافتن توان مسلمانان در رویارویی با [[غرب]] و [[استعمار]] اروپایی بود. مصلحان، دوران عظمت و شکوه نخستین مسلمانان و خیزش فرهنگی، اجتماعی و علمی [[صدر اسلام]] را به یاد داشتند و می‌دیدند که این پویش و حرکت، دیگر وجود ندارد و مسلمانان در رکود، تحجر، انحراف و همچنین [[خرافه‌پرستی]] و شعارزدگی به سر می‌برند <ref>ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۹۹ ـ ۱۰۰.</ref> بیدارگران جهان اسلام می‌دیدند که هر چه مردم از آموزه‌های قرآن فاصله می‌گیرند، مشکلات آنان زیادتر و بدبختی و نکبت بیشتر دامنگیر آنان می‌شود؛<ref>بنان، مهجوریت قرآن از دیدگاه امام‌خمینی، ۱۱۹ ـ ۱۳۰.</ref> بنابراین تنها راه نجات مسلمانان و رسیدن به قدرت گذشته را بازگشت به آموزه‌های نخستین اسلام و عمل به احکام قرآن می‌دانستند.<ref>اسدآبادی، العروة الوثقی، ۲۸۰.</ref>
 
امام‌خمینی دلیل بازگشت به قرآن را چند مسئله اساسی می‌داند: آوردن قرآن از صحنه فردی به اجتماعی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۷۵؛ ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> آگاهی از مقاصد قرآن<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۴ ـ ۱۹۵.</ref> و عمل‌کردن به قوانین آن <ref>امام خمینی، کشف اسرار، ۲۲۰.</ref> ایشان بالاترین خطر را برای مسلمانان، بی‌هویتی و تسلیم‌شدن آنان در برابر سلطه مستبدان و [[مستکبران]] جهان می‌شمارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref>
==روش بازگشت به قرآن==
مصلحان اسلامی همگی بر اساس مهجوریت قرآن، طرح بازگشت به قرآن را مطرح کردند تا جامعه اسلامی را به [[اتحاد]] و بیداری بازگردانند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۰۸ ـ ۱۰۹.</ref> و راه آن را کنارزدن خرافه‌ها و پیرایه‌هایی دانستند که در طول تاریخ به اسلام بسته شده بود. از این‌رو لازم بود به [[سنت معتبر]] و سیره سلف صالح مراجعه کرد؛ زیرا در فهم صحیح قرآن رجوع به سنت معتبر لازم است؛ زیرا آنان به خطرهای «حسبنا کتاب الله» در هر عصر و زمانی برای مسخ اسلام پی برده بودند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۶.</ref>
 
امام‌خمینی در مسئله بازگشت به قرآن به دو جهت اجتماعی و فردی توجه کرده‌است. از جهت اجتماعی و در برخورد با مسایل فرهنگی و سیاسی، ایشان برای نفی سلطه و مقابله با استعمار خارجی و جلوگیری از چپاول منابع مسلمانان، به مسئله وحدت مسلمانان در آیه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً»<ref>آل عمران، ۱۰۳.</ref> اشاره می‌کند و بر این باور است که اگر مسلمانان به همین یک آیه عمل کنند، تمام مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنان، بدون توسل به اجانب حل خواهد شد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۷۵.</ref> و از آنجاکه بخشی از مهجوربودن قرآن مربوط به عمل نکردن به مسایل اجتماعی و سیاسی آن است، ایشان عمل‌کردن به قرآن کریم را سبب بازگشت عظمت و مجد اسلام و مسلمانان و خروج از نفوذ استعمار می‌داند <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰.</ref>
 
اما از جهت فردی، به اعتقاد امام‌خمینی قرآن کتاب هدایت، انس و زندگی است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۷۸.</ref> و لازم است در تمام شئون زندگی انسان وارد شود و به قرائت آن اهتمام کنند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹.</ref> بنابراین راه بازگشت به قرآن در آغاز انس با قرآن، غفلت‌نورزیدن از آن است و با فهم دستورها<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۹۱ ـ ۹۳.</ref> و پذیرش دعوت‌ها، مواعظ، معارف و حکمت‌های آن می‌توان قرآن را از مهجوریت خارج کرد.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۸ ـ ۱۹۹.</ref> البته این امر در صورتی حاصل می‌شود که در معارف قرآن به روی مردم باز باشد و مفسران تفسیرهایی بنویسند که بیان مقاصد و تعلیم شئون الهی باشد و مردم نیز باید برای آموزش شئون الهی به آن رجوع کنند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۴.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴

ویرایش