ملیشدن صنعت نفت، ملیشدن صنعت نفت و نقش نیروهای ملی و مذهبی در آن. تاریخچه صنعت نفت ایران از توطئههای خارجی آکندهاست (میلانی، ۱۸۰). پنج سال پس از تولد صنعت نفت در امریکا ۱۸۵۹م/ ۱۲۳۱ش و پیش از کشف نفت در ایران، امتیاز کشف و استخراج آن در سالهای ۱۲۳۶ش/ ۱۸۶۴م (موحد، خواب آشفته نفت، ۱۲۵)، ۱۲۵۱ش/ ۱۸۷۲م (ذوقی، ۴۷ ـ ۴۴؛ شوادران، ۱۲؛ نصری، ۷۹) و ۱۲۶۳ش/ ۱۸۸۴م به بیگانگان داده شد که هیچیک به انجام نرسید (ذوقی، ۴۳؛ ماسلی، ۵۵). در مورد اخیر در سال ۱۲۶۳ البرت هوتز بازرگان هلندی امتیازنامهای را از ناصرالدینشاه قاجار دریافت کرد که به نخستین امتیازنامه اکتشاف نفت «ایران» معروف شد؛ ولی فعالیتهای وی برای اکتشاف نفت در دالکی بوشهر به نتیجه نرسید (موحد، نفت ما، ۳۳). در سال ۱۹۰۱م/ ۱۲۸۰ش در سلطنت مظفرالدینشاه، ویلیام نکس دارسی انگلیسی، امتیاز شصتساله نفت را که شامل استخراج، بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران (به جز آذربایجان، گیلان و مازندران، گرگان و خراسان) میشد، از دولت ایران گرفت. دارسی متعهد شد در دو سال، شرکت یا شرکتهایی را برای بهرهبرداری تأسیس کند و از محصولات شانزده درصد با عنوان حق امتیاز و بیست هزار لیره سهم ایران را به دولت بپردازد و در تمام مدت صاحب امتیاز از پرداخت مالیات و حقوق گمرگی معاف باشد (انتشارات وزارات نفت، ۱۰ ـ ۱۱). در روز ۵ خرداد ۱۲۸۷ش/ ۲۶ ماه مه سال ۱۹۰۸ نفت در مسجد سلیمان فوران کرد (همان، ۱۱) و یک سال بعد در جنوب، شرکت نفت ایران و انگلیس تأسیس شد (ماسلی، ۷۳؛ کاتوزیان، ۱۳۵) (← مقاله نفت). رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۲ در قرارداد دارسی تجدید نظر کرد و شرایطی را ظاهراً به سود ایران به آن افزود (فاتح، ۲۷۸)؛ اما در نگاه برخی کارشناسان این قرارداد توطئهای انگلیسی بود که به دست پهلوی به انجام رسید (کاتوزیان، ۸۲ ـ ۸۳) و سودی برای ایران دربر نداشت، بلکه سهم ایران از قرارداد قبلی کمتر و کمپانی انگلیس همچنان از پرداخت هر گونه مالیات و عوارض معاف بود (خلیلالله مقدم، ۲۱ و ۹۶ ـ ۱۰۰؛ علم، ۷۱ ـ ۷۴) و بر خلاف قرارداد دارسی، اموال شرکت نیز به دولت انگلیس تعلق گرفت (علم، ۷۵ ـ ۷۶). سود شرکتهای انگلیسی روزبهروز بالا میرفت و مبلغ ناچیزی به ایران پرداخت میشد (فوران، ۴۲۵ ـ ۴۲۶). در جنگ جهانی دوم در شهریور ۱۳۲۰ به جهت موقعیت راهبردی ایران و وابستگی بریتانیا به منبع انرژی خاورمیانه، انگلستان ایران را اشغال کرد (موسوی، ۱۴۵). اشغال ایران فضای اجتماعی ایران را دگرگون ساخت. گرچه مردم از رفتن پهلوی شادمانی کردند ولی رنجها و مشکلات ناشی از اشغال کشور موجبات تنفر مردم از انگلستان را فراهم کرد (بایرامی، ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ قمری، ۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ کاتوزیان، ۹۱) و زمینه مبارزه با امتیازهای خارجیان ازجمله امتیازهای نفتی فراهم شد (حشمتزاده، ۱۰۴ ـ ۱۱۶). در زمان محمدرضا پهلوی، در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی (اسفند ۱۳۲۲ تا اسفند ۱۳۲۴)، برخی از نمایندگان ازجمله غلامحسین رحیمیان خواستار ملیشدن صنعت نفت و الغای قراردادهای منعقدشده با خارجیان در زمان رضاشاه شدند (رهدار، ۴۸ ـ ۴۹). پس از درخواست کافتارادزه نماینده شوروی برای دادن امتیاز نفت شمال به این کشور، به موجب طرح پیشنهادی محمد مصدق به نمایندگان مجلس، دولتها از مذاکره درباره اعطای امتیاز نفت به خارجیان منع شدند (تکمیل همایون، ۵). در مجلس پانزدهم عباس اسکندری در ۵ بهمن ۱۳۲۷ لغو قرارداد ۱۳۱۲ ایران و انگلیس و ملیشدن صنعت نفت را مطرح کرد؛ ولی سیدحسن تقیزاده از این قرارداد دفاع کرد و در پی آن دانشجویان در تظاهراتی خواهان ملیشدن صنعت نفت شدند (طاهر احمدی، ۵۴). در سال ۱۳۲۸ با قرارداد الحاقی میان نویل گَس نماینده انگلیس و عباسعلی گلشاییان وزیر دارایی ایران، معروف به «قرارداد گس ـ گلشاییان»، حق امتیاز ایران در برابر فروش هر تن نفت به جای چهار شلینگ به شش شلینگ افزایش یافت (فوران، ۴۲۶؛ اقبال، ۳۶؛ مرکز بررسی اسناد، ۱/۶۲)؛ اما از آنجاکه تمام منافع ایران را تأمین نمیکرد (حسینیان، بازخوانی نهضت، ۱۱۴)، با راهنمایی محمد مصدق از بیرون مجلس، مورد مخالفت شدید مجلس پانزدهم قرار گرفت و به تصویب نرسید (ذبیح، ۴۷). اعتراض به دخالت دولت در انتخابات مجلس شانزدهم منجر به تشکیل جبهه ملی برآمده از چند گروه سیاسی و مذهبی به رهبری مصدق شد و این تشکل در اول آبان ۱۳۲۸ اعلان موجودیت کرد (مرکز بررسی اسناد، ۱/۸۰؛ کاتوزیان، ۱۴۷ ـ ۱۵۱، ۱۷۱ ـ ۱۷۷) (← مقاله جبهه ملی ایران). جبهه ملی با همیاری روحانیان، احقاق حقوق مردم ایران در حوزه نفت را در دستور کار قرار داد، ولی خواستهها فراتر از نفت بود (← ادامه مقاله). مجلس شانزدهم بهصراحت خواهان تجدید نظر در قرارداد نفتی با انگلیس شد. مصدق نماینده این دوره در نطقهای خود ملیشدن نفت را مطرح کرد (خامهای، ۸۸ ـ ۹۱؛ بیل و راجز لویس، ۱۰۵) و با تشکیل و رهبری گروه پارلمانی نفت یا کمیسیون نفت که متشکل از ۱۸ تن از نمایندگان مجلس بود، به بسیج نیروهای سیاسی کشور برای ملیکردن صنعت نفت پرداخت (ذبیح، ۵۰). مردم، عالمان دینی و نخبگان ملی نیز که عقبافتادگی ایران و اشغال ایران را از توطئههای انگلیس میدانستند (حسینیان، بازخوانی نهضت، ۱۱) با اشاره عالم برجسته و مبارز، سیدابوالقاسم کاشانی با برگزاری تجمعات و تظاهرات خواستار ملیشدن نفت شدند (مرکز بررسی اسناد، ۱/۲۶۵؛ سحابی، ۱/۷۵). مطالبه ملیشدن نفت در میان مردم ایران فراگیر شد. کاشانی که پس از حادثه تیراندازی به محمدرضا پهلوی در بهمن ۱۳۲۷ به لبنان تبعید شده بود، از سوی مردم به صورت غیابی به نمایندگی مجلس شانزدهم برگزیده شد (مرکز بررسی اسناد، ۱/۱۸ ـ ۱۹) و در بیستم خرداد ۱۳۲۹ به ایران بازگشت. او در نخستین نطق خود در جمع هزاران نفر از مردم تهران که بنا به دعوت وی در مسجد شاه (امامخمینی) گرد آمده بودند، نفت را متعلق به ملت ایران دانست و قرارداد نفتی با بریتانیا را از سر زور و بیارزش خواند (همان، ۱/۱۹؛ مدنی، ۱/۳۴۸). وی سکوت در برابر این فاجعه را جایز ندانست و از مردم خواست نگذارند انگلیس نفت ایران را ببرد (مرکز بررسی اسناد، ۱/۲۶۷) (← مقاله کاشانی، سیدابوالقاسم). جمعیت فداییان اسلام به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی (حوزه، ۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ عبدخدایی، ۹۷؛ کاتوزیان، ۲۹۸) و جمعیت اتحادیه مسلمین رشت (مرکز بررسی اسناد، ۱/۴۱۷) نیز از ملیشدن نفت و کوتاهکردن دست شرکت ایرانی ـ انگلیسی نفت حمایت کردند. از سوی دیگر، بسیاری از علمای حوزه ازجمله سیدمحمدتقی خوانساری، سیدصدرالدین صدر (بازرگان، ۱/۲۷۷)، سیدمحمد حجت، محمد فیض قمی (رهدار، ۶۱)، بهاءالدین محلاتی، عباسعلی شاهرودی، سیدحسن چهارسوقی، باقر رسولی، سیدمحمود روحانی قمی، محمدرضا کلباسی، مهدی نجفی، میرزاحسین فقیه سبزواری، سیدحسین خادمی، مرتضی مدرسی اردکانی و سیدمصطفی سیدالعراقین از نهضت ملی نفت حمایت کردند (حسینیان، بیست سال، ۱۰۰ ـ ۱۰۴)؛ همچنین علمای همدان (خبرنامه، ۷) و هیئت علمیه تهران (مرکز اسناد ریاست جمهوری، ۴۰۹ ـ ۴۱۰) حمایت خود از ملیشدن صنعت نفت را اعلام کردند. سیدحسین بروجردی؛ مرجع تقلید وقت نیز با فرونشاندن جوسازیها در قم علیه دولت مصدق و اجازهندادن به دربار پهلوی برای سوء استفاده از آن، به نهضت ملی نفت خدمت کرد (واعظزاده خراسانی، ۲۳۷ ـ ۲۳۸). حزب توده نیز در آغاز هوادار جبهه ملی بود؛ اما در نهایت مصدق را ابزار دست امریکا شمرد و از حمایت وی دست کشید (فوران، ۴۲۷ ـ ۴۲۸). محمدرضا پهلوی در ۵/۴/۱۳۲۹ علی رزمآرا از حامیان منافع انگلستان را به نخستوزیری گمارد. وی تهدید کرد در صورت پافشاری بر ملیشدن نفت، مسجد را بر سر کاشانی و مجلس را بر سر اقلیت خراب خواهد کرد (همبلی، ۷۸؛ رهدار، ۵۱ ـ ۵۲). او در صدد بود که مجلس را منحل و حکومتنظامی برقرار کند (موحد، خواب آشفته نفت، ۱/۱۱۲؛ ازغندی، ۱۷۰). رزمآرا معتقد بود ایران نمیتواند صنعت نفت را اداره کند (نجاتی، ۱۲۷ ـ ۱۲۸) و سعی کرد قرارداد الحاقی «گس ـ گلشاییان» را به تصویب مجلس جدید برساند (رهدار، ۵۲). گفتگو درباره قرارداد پنهانی نفتی و تقسیم مساوی درآمد آن میان ایران و انگلیس نیز در میان بود (فاتح، ۴۰۷). جبهه ملی احتمال میداد تهدیدهای رزمآرا علیه مجلس و روحانیان، جان همه آنان را به خطر اندازد (تبریزنیا، ۲۲۶). رزمآرا در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ (کاتوزیان، ۱۶۷) با گلوله خلیل طهماسبی از اعضای فداییان اسلام و با فریاد «مرده باد شرکت نفت» کشته شد (کارگر جهرمی، ۷۴؛ ترکمان، ۱۷۰ ـ ۱۷۱) و حسین علاء به جای وی به نخستوزیری برگزیده شد و در ۱۷ اسفند کمیسیون خاص نفت، ملیشدن صنعت نفت را تصویب کرد (فخیمی، ۴۲؛ کارگر جهرمی، ۷۶). مجلس در یک اقدام ناگهانی و به اتفاق آرا به نخستوزیری محمد مصدق ابراز تمایل کرد و اجرای قانون ملیشدن نفت را به او محول ساخت (ذبیح، ۵۴). وی یکی از دلایل خود برای پذیرش پست نخستوزیری در این دوره را بهسرانجام رساندن طرح ملیکردن صنعت نفت دانستهاست (۱۷۸). مردم نیز با تظاهرات گسترده از آن حمایت کردند و مجلس در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ بدون رأی مخالف، نفت را ملی اعلام کرد (مرکز بررسی اسناد، ۱/۳۵۶). در ۲۹ اسفند نیز مجلس سنا آن را تصویب کرد و به امضای محمدرضا پهلوی رسید و آن روز، روز ملیشدن صنعت نفت نام گرفت (تکمیل همایون، ۸). قانون ملیشدن صنعت نفت: برابر مصوبه ۲۴ و ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ مجلس شورای ملی و مجلس سنا، صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور ملی شد و عملیات اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری در دست دولت ایران قرار گرفت و هیئتی از نمایندگان مجلس سنا و نمایندگان مجلس شورای ملی و وزیر دارایی تشکیل شد تا با نظارت این هیئت، اختیار از شرکت سابق نفت ایران و انگلیس گرفته و به دعاوی شرکت رسیدگی و تلاش شود بهتدریج متخصصان ایرانی جایگزین مهندسان خارجی شوند (اداره کل انتشارات، ۵۲ ـ ۶۸). روز ۱۹ خرداد ۱۳۳۰ اعضای هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران و سه تن از اعضای هیئت مختلط نفت در میان استقبال پرشور و بیسابقه دهها هزار تن از مردم خوزستان وارد آبادان شدند و شرکت نفت انگلیس را برکنار کردند. پرچم ایران بر فراز اداره مرکزی شرکت سابق در خرمشهر و تابلوی هیئتمدیره موقت به جای ریاست شرکت نفت انگلیس نصب شد (بازرگان، ۱/۲۷۹ ـ ۲۸۴). دولت انگلیس برای زندهکردن امتیازهای گذشته خود به دادگاه لاهه شکایت کرد که مصدق به نمایندگی از ایران در دادگاه شرکت و از حقوق مردم ایران دفاع و پیروز شد (همان، ۱/۲۹۲)؛ پس از آن انگلستان موظف شد برابر قوانین بینالمللی به ایران غرامت بپردازد (کاشانی، ۱۳۶)، اما انگلیسیها پس از محکومیت، به تهدید اقتصادی و تحریم و نیز تهدید نظامی روی آوردند؛ ولی در نهایت دولت ایران موفق شد بهتدریج آنان را از ایران بیرون و کنسولگری انگلیس را در نه شهر ایران ازجمله مشهد و اهواز و رشت تعطیل کند (بختیاری، ۹۶ ـ ۹۸). دستاوردهای نهضت: نهضت ملی نفت دستاوردهای پرارزشی برای مردم ایران به ارمغان آورد (آقاحسینی، ۱). کوتاهکردن دست انگلستان از منابع حیاتی ایران، نقطه عطفی در تاریخ جنبشهای رهاییبخش منطقه خاورمیانه به شمار میرود (گلآوری، ۱۷). این امر کمر انگلستان را شکست و آن کشور را تبدیل به قدرت درجه دوم و سوم کرد (بازرگان، ۱/۲۹۳). رونق صادرات و واردات و بازگشایی کارخانههای تعطیلشده و به تکاپودرآوردن دوباره بازار (گلآوری، ۱۷) و ملیشدن نفت، درآمد ایران را از شانزده تا بیست درصد به رقمی بیش از پنجاه درصد افزایش داد (بازرگان، ۱/۲۹۳). آشنایی مردم ایران با فرهنگ سیاسی و مقاومت و ایستادگی در برابر مشکلات و زیادشدن روحیه خودباوری، فراگیری تخصص در میان کارگران ایرانی صنعت نفت در جهت اداره صنایع نفتی و رشد نیروهای فنی در جامعه (گلآوری، ۱۷؛ مینا، ۳۷) و راهاندازی پالایشگاه آبادان به دست نیروهای بومی (بازرگان، ۱/۲۸۹ ـ ۲۹۰)، شکست انحصار انگلیسیها در ایران و به تبع آن در نقاط مختلف خاورمیانه (گلآوری، ۱۷)، هویتسازی ملی و روحیه خودباوری و خودیاری (بازرگان، ۲۹۳؛ آقاحسینی، ۳ ـ ۶)، گسترش نشریات و فعالیتهای مطبوعاتی (گلآوری، ۱۷) از آثار این نهضت بود. این نهضت بر دیگر کشورهای تحت سیطره استعمار غرب بهویژه بریتانیا نیز مؤثر بود و از همان آغاز ملیکردن صنعت نفت، مقامهای بریتانیا در مذاکره با امریکاییها نگرانی خود را از تأثیر اقدامات ایران در مورد کانال سوئز ابراز میکردند. مصریها به پیروی از ایرانیان الغای عهدنامه ۱۹۳۶م/ ۱۳۱۵ش و خروج نیروهای بریتانیا از خاک مصر را مطرح کردند و پس از سقوط دولت نحاس پاشا، جمال عبدالناصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد (هرمیداس باوند، ۷۳). مجمع عمومی سازمان ملل نیز به موجب قطعنامهای حق استفاده و بهرهبرداری از منابع را جزئی از حاکمیت ملتها دانست و به رسمیت شناخت (همان). شکست نهضت و علل آن: تلاشها در جهت ملیشدن صنعت نفت گسترش پیدا کرد و به نهضتی فراگیر و ملی تبدیل شد که در صورت تداوم میتوانست به استقلال همهجانبه و آزادی ایران بینجامد؛ ولی بر اثر عواملی نتوانست به دیگر اهداف خود دست یابد (آقاحسینی، ۱؛ ابرقویی، ۳۳۷ ـ ۳۳۸). امریکا که در زمان نهضت و پس از آن با ایران همدلی نشان میداد، سرانجام پس از توافق پنهانی با انگلیس بر سر نابودی نهضت ملی نفت و تقسیم غنایم به توافق رسید (کاشانی، ۱۳۶ ـ ۱۳۷). دولت ملی مصدق نیز با کودتای امریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سقوط کرد (بازرگان، ۱/۳۰۴ ـ ۳۰۵؛ سحابی، ۱۵۸؛ فوران، ۴۳۴ ـ ۴۳۵ و ۴۳۷)؛ چنانچه امریکا بعدها از نقش خود در این کودتا آشکارا سخن گفتهاست (روبین، ۸۵). افزون بر کودتای امریکایی، عوامل متعدد دیگری نیز در شکست نهضت ملی نفت مؤثر بود (فوران، ۴۳۸ ـ ۴۴۲)؛ چنانکه اختلاف رهبران جنبش از عوامل اصلی ضعیفشدن نهضت ملی بود (حوزه، ۱۲۷؛ واعظزاده خراسانی، ۲۳۸)؛ همچنین بیاعتنایی مصدق به روحانیت و تکیه بر احزاب سیاسی ازجمله عوامل ناکامی این نهضت شمرده شدهاست. مصدق نتوانست حمایت روحانیت را که نقش مهمی در فرایند ملیشدن نفت و ادامه نهضت خصوصاً بسیج نیروهای مردمی در ۳۰ تیر و سقوط نخستوزیری احمد قوام بر عهده داشتند، تدوام بخشد و حتی با خواستههای منطقی آنان مانند ممنوعیت خرید و فروش مسکرات مخالفت کرد (هاشمی رفسنجانی، ۱/۱۱۲)؛ زیرا اقدام وی در تقویت بازوی غیر مذهبی دولت موجب شد که فداییان اسلام که از همپیمانان او بودند، با او رودررو شوند (کاتم، ۱۸۴؛ امینی، داوود، ۱۰۲؛ نوذری، ۱۳۳ ـ ۱۳۴؛ خسروشاهی، ۱۱۴). این گروه که از مصدق قول گرفته بودند پس از پیروزی، احکام اسلام در ایران اجرا شود، از وی خواستند به وعده خویش عمل کند و جلوی مفاسد اجتماعی را بگیرد که با مخالفت وی روبهرو شدند و در نتیجه راه خود را از او جدا کردند و در مخالفت با دولت به زندان افتادند (حوزه، ۱۳۲ ـ ۱۳۳، امینی، داوود، ۱۰۲). مصدق با دورزدن کانونهای موجود قدرت، مستقیماً از مردم کمک خواست؛ ولی از هنر و ابزار سازماندهی مردم برخوردار نبود (کاتوزیان، ۱۱۶). تلقی اشتباه رهبران نهضت نفت از سیاستهای بینالمللی انرژی (فوران، ۴۲۹ و ۴۳۱) و اعتماد بیجای مصدق به وعدههای امریکا و قبول دخالت بانک بینالمللی در قضیه نفت (حوزه، ۱۳۲؛ آیت، ۶۵ ـ ۷۵)، تشدید بحران مالی دولت مصدق در پی همکارینکردن شوروی (فوران، ۴۳۷؛ رهدار، ۱۰۷ ـ ۱۰۸) و غفلت از مبارزه با استبداد داخلی (رهدار، ۱۰۱ ـ ۱۰۲) از دیگر علل شکست نهضت بود. در تحلیل برخی آگاهان، مصدق و کاشانی به مسئله نفت اکتفا کردند و از اندیشه درباره کل نظام سیاسی و سرچشمه مفاسد اجتماعی غافل بودند و حال آنکه میبایست همانند نهضت امامخمینی سرچشمه مفاسد را که رژیم پهلوی بود هدف میگرفتند (فضلالله، ۳۵۲ ـ ۳۵۳). عواملی نیز باعث دشوارشدن وضعیت شد، ازجمله سلب اختیارات قانونگذاری از مجلس از سوی مصدق، سهلانگاری درباره مجازات مأموران حملهکننده به مردم در جریان نهضت و واقعه ۳۰ تیر (زهیری، ۱۸۱ ـ ۱۸۳؛ منصوری، ۳۴ ـ ۳۵)، انتصاب افراد مشکوک به مقامات مهم نظامی و بیتوجهی به اندرزهای دلسوزانه کاشانی و دیگران (حسینیان، بیست سال، ۱۹۲ ـ ۱۹۳)، بهویژه بیتوجهی به اخطار کاشانی درباره احتمال کودتا (مدنی، ۱/۵۰۷) و نداشتن افراد تربیتشده برای مبارزه (حوزه، ۱۴۲؛ ابرقویی، ۳۴۷). انگلستان نیز نفت ایران را تحریم کرد و با این تحریم شرایط اقتصادی اجتماعی ایران بدتر و راه برای مداخله گسترده بیگانگان هموار شد (فوران، ۴۲۹، ۴۳۱ و ۴۳۴؛ امینی، علی، ۶۹؛ کاتوزیان، ۲۷۲). نگاه امامخمینی به نهضت ملی نفت: امامخمینی به تاریخ اسلام، ایران و نهضتهای آزادیبخش و پیروزیها و شکستها توجه ویژه داشت و از تجربههای تاریخی در پیشبرد نهضت اسلامی بهره میگرفت. ایشان ملیشدن صنعت نفت و کوتاهکردن دست استعماری انگلیس را خدمت به کشور ایران میدانست. ایشان که معتقد بود مصدق میخواست به کشور خدمت کند اما اشتباه نیز داشت، یکی از اشتباههای وی را همانند قوامالسلطنه شمرده که وقتی قدرت داشت، محمدرضا پهلوی را از میان برنداشت، با اینکه به راحتی میتوانست او را کنار بگذارد (۴/۳۷۱) (← مقاله مصدق، محمد). ایشان علت اصلی شکست نهضت ملی نفت را غیر اسلامیبودن و محصورکردن آن در دایره ملیگرایی و اهداف سیاسی و منافع مادی میدید (۵/۲۶۷ و ۱۳/۳۹) و بر این باور بود که ملیگرایان از همان آغاز از نظر فکری با اسلام و روحانیت مخالف بودند و در عمل نیز مخالفت کردند (۱۴/۴۵۶) و همه علما و بزرگانی که در دوره مشروطیت در صدد خدمت به اسلام بودند، از میرزامحمدحسن شیرازی تا سیدابوالقاسم کاشانی را، خطاکار میخواندند (۱۴/۴۶۴ ـ ۴۶۵). از نگاه امامخمینی جدایی دین از سیاست و جدایی رهبری سیاسی از رهبری مذهبی از عوامل شکست نهضت بود (۵/۲۶۸ ـ ۲۷۶). ایشان در مجموع به تفکر و شعار ملیگراییِ جبهه ملی بدبین بود و اعضای این جبهه را برای مملکت افرادی زیانبار و نگاه آنان را مخالف اسلام و روحانیت میدانست (۱۴/۴۵۶ ـ ۴۵۷ و ۴۴۹) (← مقالههای ملیگرایی؛ جبهه ملی ایران). ایشان در مقایسه انقلاب اسلامی با نهضت نفت، انقلاب اسلامی را نهضتی عمیقتر از نهضت نفت میدانست و بر آن بود که نهضت نفت، نهضتی صرفاً سیاسی بود؛ ولی انقلاب اسلامی انقلابی سیاسی، مذهبی و ریشهدار بود. ایشان نهضت ملی نفت را جنبشی مادی و انقلاب اسلامی را انقلابی معنوی برمیشمرد. به باور ایشان نهضت نفت با تکیه بر توان سیاسی و دوری از معنویت و برخی از اشتباهات دیگر شکست خورد (۵/۲۹۰ و ۷/۴۵۷ ـ ۴۵۹). منابع: آقاحسینی، علیرضا، تحلیل گفتمانی وعلل و عوامل شکست جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۳۲)، مجله پژوهشهای تاریخی، شماره۱۰، ۱۳۹۰ش.
آیت، سیدحسن، چهره حقیقی مصدق السلطنه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش. ابرقویی، عباس، علل ناتوانی دولت ملی، ریشهیابی ناکامیها در حل مساله نفت، مجله راهبرد، شماره ۲۸، ۱۳۸۲ش. اداره کل انتشارات و تبلیغات، اسناد نفت، تهران، پویان، ۱۳۳۰ش. ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دستنشانده) ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۰، تهران، قومس، چاپ نهم، ۱۳۸۸ش. اقبال، اسماعیل، نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تهران، اطلاعات، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش. امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. امینی، داوود، جمعیت فداییان اسلام و نقش آن در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ش. امینی، علی، خاطرات علی امینی، به کوشش یعقوب توکلی، تهران، حوزه هنری، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش. انتشارات وزارت نفت، ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت، تهران، ۱۳۶۵ش. بازرگان، مهدی، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، تدوین غلامرضا نجاتی، جلد دوم، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. بایرامی، سمیه، آثار و پیامدهای اجتماعی اشغال ایران در شهریور۱۳۲۰، مجله مطالعات تاریخی، شماره ۲۷، ۱۳۸۸. بختیاری، امیرهوشنگ، مصدق و اخراج انگلیسیها از ایران، مجله تاریخ روابط خارجی، شماره ۱۸، ۱۳۸۳ش. بیل، جیمز، و ویلیام راجر لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ترجمه عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی و کاوه بیات، تهران، گفتار، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. تبریزنیا، حسین، علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، ترجمه علی باقری، تهران، بینالملل، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. ترکمان، محمد، اسرار قتل رزمآرا، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. تکمیل همایون، ناصر، به یاد ۲۹ اسفند روز تاریخی و شکوهمند ملی شدن نفت، مجله حافظ، شماره ۲۵، ۱۳۸۴ش. حسینیان، روحالله، بازخوانی نهضت ملی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. همو، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۴۰)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. حشمتزاده، محمدباقر، ایران و نفت، جامعهشناسی سیاسی نفت در ایران (۷۵ ـ ۱۳۵۷)، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. حوزه، مجله، روحانیت و روشنفکران در نهضت ملی نفت، شماره ۱۵، ۱۳۶۵ش. خامهای، انور، اقتصاد بدون نفت ابتکار بزرگ دکتر مصدق، تهران، ناهید، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش. خبرنامه، مجله، همایش نفت، سلطه، کودتا، ۲۸ مرداد، شماره ۲، ۱۳۸۲ش. خسروشاهی، سیدهادی، فداییان اسلام، تهران، اطلاعات، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش. خلیلالله مقدم، احمد، تاریخ جامع ملی شدن نفت، تهران، علم، ۱۳۷۷ش. ذبیح، سپهر، ایران در دوران دکتر مصدق، ترجمه، محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. ذوقی، ایرج، مسایل سیاسی ـ اقتصادی نفت ایران، تهران، دانشپور، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. روبین، باری، جنگ قدرتها در ایران، ترجمه محمود مشرفی، تهران، آشتیانی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. رهدار، احمد، روحانیت و نهضت ملیشدن نفت ایران، مجله ۱۵ خرداد، شماره ۲۰، ۱۳۸۸ش. زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد، قم، دفتر نشر و پخش معارف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. سحابی، عزتالله، نیم قرن خاطره و تجربه، تهران، صبا، چاپ سوم، ۱۳۸۹ش. شوادران، بنجامین، خاورمیانه، نفت و قدرتهای بزرگ، ترجمه عبدالحسین شریفیان، تهران، فرانکلین، ۱۳۵۴ش. طاهراحمدی، محمود، اسنادی از جنبش دانشجویی و نهضت ملی ایران، مجله گنجینه اسناد، شماره ۵۷، ۱۳۸۴ش. عبدخدایی، محمدمهدی، خاطرات محمدمهدی عبدخدایی، تدوین سیدمهدی حسینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. علم، مصطفی، نفت، قدرت و اصول، ترجمه غلامحسین صالحیار، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. فاتح، مصطفی، پنجاه سال نفت ایران، تهران، پیام، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش. فخیمی، قباد، سی سال نفت ایران از ملی شدن تا انقلاب اسلامی، تهران، مهراندیش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. فضلالله، سیدمحمدحسین، مصاحبه، آیینهداران حقیقت، مجله حوزه، ۱۳۸۳ش. فوران، جان، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. قمری (قنبری)، داریوش، تحول ناسیونالیسم در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. کاتم، ریچارد، ناسیونالیسم در ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، کویر، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. کاتوزیان، محمدعلی، مصدق و نبرد قدرت، ترجمه احمد تدین، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش. کارگر جهرمی، وحید، تحلیل روابط کاشانی و نواب صفوی در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران، مجله گنجینه اسناد، شماره ۹۲، ۱۳۹۲ش. کاشانی، سیدمحمود، مداخله انگلستان و آمریکا برای نابودی نهضت ملی نفت ایران، مجله تاریخ معاصر ایران، شماره ۲۹، ۱۳۸۶ش. گلآوری، عبدالکاظم، دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، مجله حافظ، شماره ۲۵، ۱۳۸۴ش. ماسلی، لئونارد، نفت، سیاست و کودتا در خاورمیانه، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، رسام، چاپ اول، ۱۳۶۵ش. مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش. مرکز اسناد ریاست جمهوری، اسنادی از انجمنها و مجامع مذهبی در دوره پهلوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روحانی مبارز آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. مصدق، محمد، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، تهران، انتشارات علمی، چاپ هشتم، ۱۳۷۵ش. منصوری، جواد، ۲۵ سال حاکمیت آمریکا بر ایران، بیجا، بینا، ۱۳۶۴ش. موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت، تهران، کارنامه، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش. همو، نفت ما و مسائل حقوقی آن، تهران، خوارزمی، چاپ دوم، ۱۳۵۷ش. موسوی، میرطیب، نفت، سیاست، اقتصاد، تهران، خط سوم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. میلانی، محسن، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطاردزاده، تهران، گام نو، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. مینا، پرویز، مصاحبه، نهضت ملی نفت موتور محرکه قرارداد کنسرسیوم و تجدید نظر در آن، مجله اقتصاد انرژی، شماره ۱۴۷ ـ ۱۴۸، ۱۳۹۰ش. نجاتی، غلامرضا، جنبش ملّی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۲۲، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش. نصری، قدیر، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. نوذری، عزتالله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز، نوید شیراز، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش. واعظزاده خراسانی، محمد، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، به کوشش مجتبی احمدی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. هاشمی رفسنجانی، اکبر، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش. هرمیداس باوند، داود، روزهای افتخار و خذلان، نگرشی گذرا بر علل نافرجامی نهضت ملی کردن صنعت نفت و تبعات آن، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره ۱۰۷ ـ ۱۰۸، ۱۳۷۵ش. همبلی، گاوین، خودکامگی پهلوی: محمدرضاشاه (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷)، چاپشده در تاریخ جامع ملیشدن نفت، تدوین احمد خلیلالله، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.