عبدالکریم حق‌شناس

از ویکی امام خمینی
عبدالکریم حق‌شناس
عبدالکریم حق‌شناس.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۲۹۸ش
زادگاهتهران
تاریخ وفات۱ مرداد ۱۳۸۶
محل دفنحرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
شهر وفاتتهران
اطلاعات علمی
استادانمحمد صدوقی، مهدی امیرکلاهی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی خوانساری، امام‌خمینی
محل تحصیلتهران و قم
اجازه اجتهاد ازمحمدعلی شاه‌آبادی، میرزا مهدی آشتیانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، عبدالنبی عراقی، محمدعلی شاه‌آبادی، سیداحمد زنجانی، سیدحسین بروجردی و...
تألیفاترساله‌ای در ارث زوجه، تقریرات دروس خارج برخی از استادان، ز ملک تا ملکوت، مجموعه دست‌نوشته‌های عرفانی و اخلاقی و...
سایرتدریس
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم پهلوی و حمایت از نضهت امام‌خمینی
اجتماعیفعالیت تبلیغی در تهران

عبدالکریم حق‌شناس، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امام‌خمینی.

تولد و تحصیل

عبدالکریم حق‌شناس تهرانی در سال ۱۲۹۸ش در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند و سپس وارد دبیرستان دارالفنون تهران شد[۱] هم‌زمان به فراگیری زبان‌های خارجی پرداخت و افزون بر زبان عربی، به زبان‌های انگلیسی و فرانسه نیز مسلط شد[۲] در سال آخر متوسطه، تحصیل در دبیرستان را رها کرد و در یکی از حجره‌های مسجد جامع تهران ساکن شد و به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. هم‌زمان کارپردازی یکی از تاجران بازار تهران را بر عهده گرفت[۳]

عبدالکریم حق‌شناس اعزام به خدمت سربازی را کمک به ظلم می‌دانست بنابراین با تغییر نام و نام‌خانوادگی خود از کریم صفاکیش به عبدالکریم حق‌شناس، از رفتن به سربازی خودداری کرد[۴] و به تحصیل دروس حوزوی در تهران ادامه داد. او بخشی از مقدمات را نزد شیخ محمدحسین زاهد، سیدعلی حائری معروف به مفسر و عبدالعلی تهرانی خواند. سپس در درس سطح محمدرضا تنکابنی شرکت کرد. مدتی هم از درس اخلاق ابراهیم امامزاده زیدی بهره‌مند شد. هم‌زمان از درس عرفان و نیز منظومه محمدعلی شاه‌آبادی استفاده می‌کرد و بخش دیگری از دروس عقلی را نزد میرزا مهدی آشتیانی فراگرفت.

مهاجرت به قم

در سال ۱۳۱۸ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی به قم رفت و در مدرسه دارالشفا که زیر نظر محمد صدوقی قرار داشت، مقیم شد.[۵] صدوقی به او اعتماد کامل داشت و کلید مدرسه را به وی سپرد. وی در قم بخش دیگری از دروس سطح را نزد شیخ مهدی امیرکلاهی تکمیل کرد[۶] و سپس در دروس خارج فقه و اصول سیدمحمد حجت کوه‌کمری شرکت کرد و آن دروس را تقریر نمود. آنگاه از درس خارج فقه و اصول سیدمحمدتقی خوانساری بهره برد[۷] همچنین در درس فلسفه امام‌خمینی (اسفار ملاصدرا) شرکت کرد[۸] و هم‌زمان در درس اخلاق امام‌خمینی هم شرکت می‌جست[۹] مناسبات او با امام‌خمینی از استاد ـ شاگردی فراتر رفت و وی در برخی از سفرها، امام‌خمینی را همراهی می‌کرد.[۱۰] درباره حضور او در درس فلسفه و اخلاق امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که تا سال ۱۳۲۳ش از آن دروس بهره می‌برده است.

در آن دوره که سیدحسین طباطبایی بروجردی در شهر بروجرد مقیم بود، همراه با مرتضی مطهری به بروجرد رفت و از درس خارج فقه آن مرجع بهره برد. پس از استقرار آیت‌الله بروجردی در قم در سال ۱۳۲۴ش در درس آن مرجع شرکت کرد [۱۱] همچنین در یکی از سفرهایش به عراق، با سیدابوالقاسم خویی به بحث درباره طهارت و نجاست اهل کتاب پرداخت و پس از آن بحث‌ها آیت‌الله خویی بر اجتهاد او اذعان کرد.[۱۲]

حق‌شناس تهرانی که از آیات خویی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، شیخ عبدالنبی عراقی، شیخ محمدعلی شاه‌آبادی[۱۳] و سیداحمد زنجانی اجازه اجتهاد دریافت کرده بود،[۱۴] در سال ۱۳۳۱ش و پس از درگذشت شیخ محمدحسین زاهد، امام جماعت مسجد امین‌الدوله تهران، با درخواست جمعی از اهالی برای تصدی امامت جماعت آن مسجد روبرو شد. او بر ادامه تحصیل در قم تمایل داشت،[۱۵] ولی وقتی امام‌خمینی در جریان دعوت مردم قرار گرفت، خواستار اجابت این دعوت شد و از آیت‌الله بروجردی خواست حکمی دراین‌باره صادر کند؛ بنابراین حق‌شناس با درخواست مردم تهران و با توصیه امام‌خمینی و حکم آیت‌الله بروجردی به تهران رفت[۱۶] و امامت مسجد امین‌الدوله را بر عهده گرفت. او در آن مسجد به اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانی‌های اخلاقی می‌پرداخت و هم‌زمان تدریس هم می‌کرد[۱۷] سپس تدریس در مدرسه فیلسوف‌الدوله و سپهسالار قدیم (شهید بهشتی فعلی) را آغاز کرد [۱۸] و مدتی هم ریاست مدرسه فیلسوف‌الدوله و سپهسالار قدیم را بر عهده داشت.[۱۹]

حمایت از نهضت امام‌خمینی

عبدالکریم حق‌شناس از مروجان امام‌خمینی در تهران بود و بسیاری از جوانان بازار تهران از طریق او با امام‌خمینی آشنا شدند،[۲۰] چراکه از نظر جوانان، او نمونه‌ای از آموزش و عمل و شخصیت اخلاقی امام‌خمینی بود[۲۱] وی در تربیت نیروهای جوان و راهنمایی و سازمان‌دهی جوانان تهران نقش داشت[۲۲] و با هدایت و راهنمایی‌های او، «هیئت موید» توسط جمعی از جوانان تهران تأسیس شد و این هیئت، نقطه آغاز شکل‌گیری هیئت‌های مذهبی در بازار تهران بود که در سال ۱۳۴۱ش ذیل عنوان هیئت‌های موتلفه اسلامی، متحد شدند.[۲۳]

امام‌خمینی نیز در نامه‌ای که به سیداحمد خمینی در تهران نوشت از وی به‌عنوان یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نام برد[۲۴] بر اساس نامه‌های امام‌خمینی، وی از سال ۱۳۴۹ش از روحانیان طراز اول تهران بود که به ترویج امام‌خمینی و سیدابوالقاسم خویی می‌پرداخت[۲۵] با استناد به صحیفه امام می‌توان گفت که او از سال ۱۳۵۳ش، از وکلای شرعی امام‌خمینی در تهران بوده و در ارسال وجوهات شرعی به ایشان نقش داشته است[۲۶] به همین سبب ساواک در دی ۱۳۵۳ش، از او به‌عنوان یکی از افرادی که در ارسال وجوهات شرعیه به امام‌خمینی نقش دارد نام برد.[۲۷]

حق‌شناس در سال ۱۳۵۵ش اجازه‌ای از امام‌خمینی درخواست کرده بود و ایشان در نامه‌ای به سیدمرتضی پسندیده، خواستار تأیید آن اجازه شد[۲۸] حق‌شناس پس از رحلت سیدمصطفی خمینی همراه با روحانیون مبارز تهران با صدور اعلامیه‌ای، مردم را برای شرکت در مجلس ختمی به آن مناسبت در مسجد جامع تهران دعوت کردند[۲۹] در آن سال‌ها دانشجویان با حضور در مسجد امین‌الدوله، از بحث‌های او استفاده می‌کردند.

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی به اقامه نماز جماعت و سخنرانی در مسجد دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران پرداخت[۳۰] سپس به تدریس دروس فقه و نیز فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری) در مدرسه شهید بهشتی (سپهسالار قدیم) ادامه داد و هم‌زمان به اقامه نماز جماعت در مسجد امین‌الدوله می‌پرداخت.[۳۱]

تألیفات

رساله‌ای در ارث زوجه؛ تقریرات درس خارج فقه مرحوم آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری؛ تقریرات دروس خارج اصول آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری؛ تقریرات دروس خارج فقه و اصول آیت‌الله بروجردی؛[۳۲] ز ملک تا ملکوت (مجموعه درس‌های اخلاقی در سه جلد)؛ چند جمله برای دل تو داداش جون، رهنمای سلوک /عبدالکریم حق‌شناس؛ گزیده‌ای از سخنان، منهاج الکریم؛ و مجموعه دست‌نوشته‌های عرفانی و اخلاقی از تألیفات عبدالکریم حق‌شناس است.

درگذشت

عبدالکریم حق‌شناس پس از یک دوره بیماری، در اول مرداد ۱۳۸۶ در بیمارستان پارسیان تهران از دنیا رفت[۳۳] و پیکرش در دوم مرداد ماه سال ۱۳۸۶ از مسجد ارگ تهران به سوی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تشییع و در همان مکان مقدس به خاک سپرده شد.[۳۴]

پانویس

  1. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۹-۱۱.
  2. قنبریان، در محضر حضرت آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۱.
  3. «مردی که رویاهایش صادق بود»، ص۷۱.
  4. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۴.
  5. «وداع با معلم اخلاق (گزارشی از زندگی مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس)»، ص۱۱۹؛ «مردی که رویاهایش صادق بود»، ص۷۱.
  6. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۱۵.
  7. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۴۲۹.
  8. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۲۵.
  9. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۲۵؛ قنبریان، در محضر حضرت آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۱؛ سرگذشت‌های ویژه...، ج۵، ص۴۵.
  10. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۲۶-۱۲۷.
  11. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۶-۱۷؛ «مردی که رویاهایش صادق بود»، ص۷۱.
  12. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۸-۱۹.
  13. قنبریان، در محضر حضرت آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۱.
  14. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۱۸؛ «مردی که رویاهایش صادق بود»، ص۷۱.
  15. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۴۲۹؛ قنبریان، در محضر حضرت آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۱.
  16. پابه‌پای آفتاب، ج۴، ۱۳۹۰، ص۳۳.
  17. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۰.
  18. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۴۲۹؛ قنبریان، در محضر حضرت آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۲.
  19. «مردی که رویاهایش صادق بود»، ص۷۱.
  20. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۱.
  21. امام‌خمینی و هیئت‌های دینی مبارز، ص۱۷۶.
  22. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۴۲۹.
  23. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۱۷۹-۱۸۲.
  24. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۳۶۵.
  25. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۴۵.
  26. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۶۳ و ۶۷ و ۱۲۳.
  27. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۴۵۳، ۴۶۷، ۴۶۹؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۵، ص۴۷.
  28. سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ص۱۷۸ و ۱۸۳.
  29. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۶، ص۵۲۰ـ۵۲۱؛ آیت‌الله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص۳۶۷.
  30. «آیت حق»، ص۲۰.
  31. پابه‌پای آفتاب، ج۴، ص۳۴.
  32. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۴۲۹؛ «گزارشی از زندگی مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس»، ص۱۱۹؛ قنبریان، در محضر حضرت آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۲.
  33. یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس، ص۲۴.
  34. «مردی که رویاهایش صادق بود»، ص۷۱.

منابع

  • آیت‌الله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک: امید اسلام (۱۳۸۸)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • «آیت حق» (۱۳۹۵)، روزنامه جام جم، شماره ۴۶۴۰، ۲۴/۶/۱۳۹۵.
  • امام‌خمینی و هیئت‌های دینی مبارز، خاطرات محمدعلی اسدی، هاشم امانی، سعید امانی همدانی، اکبر حسینی صالحی، حبیب‌الله عسگراولادی، فضل‌الله فرخ، محسن لبانی، سیدمحمود محتشمی‌پور، ابراهیم نظری (۱۳۸۷)؛ به اهتمام محمدجواد مرادی‌نیا، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
  • پابه‌پای آفتاب (۱۳۹۱)، پابه‌پای آفتاب: گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام‌خمینی، تدوین امیررضا ستوده، تهران، نشر پنجره.
  • دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۶، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۳، تهران، پیروز.
  • امام‌خمینی، صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • قنبریان، حسن (۱۳۹۵)، در محضر حضرت آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، تهران، صبا.
  • «گزارشی از زندگی مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس» (۱۳۸۶)، ماهنامه حکمت و معرفت، سال دوم، شماره ۵، مرداد.
  • «مردی که رویاهایش صادق بود»، هفته‌نامه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی پنجره، سال دوم، شماره ۵۲، شنبه ۲ مرداد ۱۳۸۹.
  • یادنامه عالم ربانی مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالکریم حق‌شناس (۱۳۹۲)، گردآوری و تدوین، مؤسسه ایمان ماندگار، قم، مطیع.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۹: آیت‌الله سیدمحمدصادق لواسانی (۱۳۹۵)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.