محکم و متشابه
محکم و متشابه، محکم آن است که دلالتی روشن و قابل فهم دارد؛ امّا متشابه برای عموم ظهور ندارد و ابهامّاتی دارد که فهم آن منوط به علم و دانش است.
اهمیت و جایگاه محکم و متشابه
در اصطلاح دینی محکم آن است که شبههای از حیث لفظ و معنا بر آن عارض نمیشود و متشابه آن است که تفسیرش به جهت مشابهت آن با غیر از نظر لفظ یا معنا ابهام دارد و ظاهرش خبر از معنای مراد نمیدهد.[۱]
بحث محکم و متشابه از جمله مباحث اساسی در علوم قرآنی است. شیوه برخورد مفسران با آیات محکم و متشابه متفاوت است، دستهای از متکلمان و مفسران بر این عقیدهاند که وجود متشابهات زمینهساز معرفت عمیق و دقیق در قرآن میباشد.[۲] برخی نیز نارسائی الفاظ و واژهها از رساندن دقیق مفاهیم را دلیل بر ضرورت وجود متشابهات دانستهاند.[۳] امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث محکم و متشابه پرداخته و رابطه تنگاتنگی میان تأویل و متشابهات برقرار کرده است.[۴]
معنای محکم و متشابه
مفسران درباره آیات محکم و متشابه آراء مختلفی بیان کردهاند.[۵] نگاه امامخمینی در معنای متشابهات قرآن، نسبتاً از جامعیت خاصی برخوردار است و با رویکردی روششناسانه و با توجه به قاعده روح معانی، مشکل متشابهات را حل کرده است و در عین حال به جمع ظاهر و باطن آیات پرداخته و ضمن پایبندی به ظواهر آیات، معانی باطنی و حقایق معنوی و اسرار آیات الهی را نیز وجهه همت خویش ساخته است.
امامخمینی برای فهماندن مقصودشان از آیات محکم و متشابه به بیان مقدمهای میپردازد که در آن مقدمه، معارف قرآن به دو دسته عملی و علمی تقسیم میشوند. معارف عملی باید محکم باشند؛ زیرا عمل مربوط به عموم است و واضح نبودن آن، سبب تردید در مقام عمل میشود؛ ولی در مباحث علمی باید فکر کرد و طولانی شدن تفکر و پیدا شدن شقوق برای مطلب مشکلی ندارد.[۶] ایشان تأکید دارند که قرآن و حدیث مشتمل بر هر دو نوع معارف است و وجود معارف علمی که معنای آن برای عموم روشن نیست، هیچ مشکلی ایجاد نمیکند، پس تشابه برای جاهل است نه برای ژرف اندیش و راسخان در علم؛ چنانچه گفته شده «والمتشابه ما اشتبه علی جاهله والمحکم ما یُعمل به»؛ ازاینرو نفوس غیرمستعد حق ورد به آیات متشابه را ندارند. امامخمینی با استناد به روایتی راهحل فهم متشابهات را ارجاع آن به محکم میداند و معتقد است برای فهم متشابه باید اجتهادی که ثمرهاش فهم متشابهات قرآن میباشد، انجام گیرد.[۷]
رابطه تأویل با متشابهات
برخی اهل معرفت در بیان رابطه تأویل با متشابهات معتقدند که تأویل؛ یعنی توفیق و تطبیق بین محکمات و متشابهات بر اساس قانون عقل و شرع میباشد. و هدف از تأویل آیات متشابه را بر طرف کردن تناقص متوهم در بین آیات میدانند.[۸]
امامخمینی نیز در بیان رابطه تأویل با متشابهات با استناد به برخی آیات الهی تصریح دارد که آیات بر دو گونه است، یکی آیات محکمات که تأویلی ندارد و همه آن را میفهمند و دیگری آیات متشابهات که تأویل دارند و از قبیل رمز است و تأویل آن را خدا و راسخان در علم میدانند.[۹]
به اعتقاد ایشان فهم صحیح از آیات متشابه، حمل الفاظ بر روح معانی است؛ زیرا وقتی انسان به روح معانی الفاظ راه پیدا کند، درمییابد که الفاظی که در قرآن به کار رفتهاند، معانی باطنی و تأویلی دارند و حمل آنها بر معنای ظاهری خلاف عقل و برهان خواهد بود.[۱۰] با وجود این مطالب، امامخمینی، تأویل را منحصر به آیات متشابه ندانسته و حوزه تأویل را مربوط به باطن آیات نیز میداند که شامل کل آیات قرآن اعم از محکمات و متشابهات است و معتقد است قرآن، ظاهری دارد که تفسیر آن واجب و باطنهایی دارد که تأویل آنها لازم و ضروری است.[۱۱]
پانویس
- ↑ راغب، المفردات الفاظ القرآن، ص۱۲۸ و ۲۵۴؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۶۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۸۹، ص۳۸۳؛ ج۹۰، ص۱۲.
- ↑ معتزلی، ج۱۶، ص۳۷۱-۳۷۲؛ ملاصدرا، المتشابهات القرآن، ص۷۶-۹۱.
- ↑ معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص۲۱.
- ↑ امامخمینی، کشف اسرار، ص۳۲۴-۳۲۳؛ شرح دعای سحر، ص۳۷، ۵۸؛ مصباح الهدایه، ص۳۹؛ آداب الصلاة، ص۲۰۰؛ الاجتهاد والتقلید، ص۷۲.
- ↑ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۷۳-۷۵؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۱، ص۲۲۹-۲۴۰؛ معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص۲۱.
- ↑ امامخمینی، کشف اسرار، ص۳۲۱-۳۲۲؛ میرعرب، علوم قرآن در اندیشه، امامخمینی، ص۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ امامخمینی، الاجتهاد والتقلید، ص۷۲؛ کشف اسرار، ص۳۲۲-۳۲۳؛ میرعرب، علوم قرآن در اندیشه امامخمینی، ص۱۰۴.
- ↑ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰، ۳۶۹ و ۴۲۷؛ رضوانیپور، تأویل قرآن از دیدگاه امامخمینی و مقایسه آن با دیدگاه سیدحیدر آملی، ص۳۲-۳۳؛ طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۴۹.
- ↑ امامخمینی، کشف اسرار، ص۳۲۲-۳۲۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۳۹؛ شرح دعای سحر، ص۳۷؛ آداب الصلاة، ص۲۰۰؛ صاحبی، اسرار ملکوت ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۵۸؛ رضوانیپور، تأویل قرآن از دیدگاه امامخمینی و مقایسه آن با دیدگاه سیدحیدر آملی، ص۳۳-۳۴.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۶ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- آملی، سیدحیدر، تفسیر محیط الاعظم والبحر الخضم، تحقیق سیدمحسن موسوی، قم، مؤسسه فرهنگ و نشر نور علی نور، ۱۴۲۲ق.
- راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق.
- رضوانیپور، مهدی، تأویل قرآن از دیدگاه امامخمینی و مقایسه آن با دیدگاه سیدحیدر آملی، تهران، نشر عروج، ۱۳۸۹ش.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهرانی، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- طباطبائی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- عیاشی، محمدبنمسعود، تفسسر العیاشی، قم، مؤسسه البعثه، ۱۴۲۱ق.
- قاضی، عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید، تحقیق جورج قنواتی، قاهره، دار المصریه، ۱۹۶۵م.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بیتا.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، المتشابهات القرآن، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
- میرعرب، فرج الله، علوم قرآن در اندیشه امامخمینی، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۵ش.
نویسنده: باقر صاحبی