۲۱٬۱۴۹
ویرایش
جز (Shams صفحهٔ بیست و نه بهمن را به بیست و نه بهمن ۱۳۵۶ منتقل کرد) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در تبریز [[سیدمحسن موسوی تبریزی]] از فضلای حوزه، نامهای با موضوع دعوت از مردم برای شرکت در مجلسی به همین مناسبت که پیش از ظهر ۲۹ بهمن در مسجد قزللی (میرزایوسفآقا مجتهد) برگزار میشد، نوشت. این نامه به امضای علمای دیگر تبریز [[سیدحسن انگجی]]، [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]]، [[جعفر اشراقی]]، [[سیدیوسف هاشمی]] (حکمآبادی)، [[عبدالحمید شربیانی]]، [[عبدالمجید واعظی]]، [[عبدالحسین غروی]]، [[کاظم دینوری]] و [[عبدالله مجتهدی سرابی]] نیز رسید و در مکانهای عمومی نصب شد.<ref>موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیتالله موسوی تبریزی، ۴۱۰–۴۱۱؛ موسوی تبریزی، سیدمحسن، خاطرات، ۱۰۳–۱۰۵؛ شیرخانی، حماسه ۲۹ بهمن تبریز، ۲۲۸، ۲۳۱؛ بهبودی، تبریز در انقلاب، ۲۱۹–۲۲۰</ref> | در تبریز [[سیدمحسن موسوی تبریزی]] از فضلای حوزه، نامهای با موضوع دعوت از مردم برای شرکت در مجلسی به همین مناسبت که پیش از ظهر ۲۹ بهمن در مسجد قزللی (میرزایوسفآقا مجتهد) برگزار میشد، نوشت. این نامه به امضای علمای دیگر تبریز [[سیدحسن انگجی]]، [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]]، [[جعفر اشراقی]]، [[سیدیوسف هاشمی]] (حکمآبادی)، [[عبدالحمید شربیانی]]، [[عبدالمجید واعظی]]، [[عبدالحسین غروی]]، [[کاظم دینوری]] و [[عبدالله مجتهدی سرابی]] نیز رسید و در مکانهای عمومی نصب شد.<ref>موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیتالله موسوی تبریزی، ۴۱۰–۴۱۱؛ موسوی تبریزی، سیدمحسن، خاطرات، ۱۰۳–۱۰۵؛ شیرخانی، حماسه ۲۹ بهمن تبریز، ۲۲۸، ۲۳۱؛ بهبودی، تبریز در انقلاب، ۲۱۹–۲۲۰</ref> | ||
با وجود دستور استاندار آذربایجان شرقی به [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] ( | با وجود دستور استاندار آذربایجان شرقی به [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) و شهربانی، برای بستن دهانه [[بازار]] و جلوگیری از رسیدن مردم به مسجد، عموم مردم تبریز بهویژه بازاریان و دانشجویان، با تعطیلی بازار و کلاسهای دانشگاه تبریز، سر ساعت ۱۰ صبح ۲۹ بهمن، مقابل درهای بسته مسجد قزل تجمع کردند. این تجمع که هر لحظه بر تعداد آن افزوده میشد، با توهین سرگرد مقصود حقشناس، رئیس کلانتری ۶ به مقدسات، به درگیری و تنش کشیده شد. [[شهادت]] دانشجوی ۲۲ ساله «محمد تجلّا» به دست سرگرد حقشناس نیز هجوم مردم به مراکز و نهادهای دولتی را موجب شد.<ref>بنابی، خاطرات، ۲۷؛ موسوی تبریزی، سیدمحسن، خاطرات، ۱۰۷؛ وظیفه شعاع، خاطرات، ۱۳۴–۱۳۶؛ مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۳/۴–۵، ۱۱–۱۳، ۲۵–۲۶، ۲۸–۲۹ و ۳۲–۳۶</ref> | ||
پس از ناتوانی شهربانی و ساواک تبریز در مهار این قیام، فرمان [[محمدرضا پهلوی]] به اسکندر آزموده، استاندار (دایی جمشید آموزگار نخستوزیر) ابلاغ شد. این فرمان شامل سستینکردن در انجام وظایف، بازجویی از بازداشتشدگان و زخمیها، دریافت خسارت از متعرضان به اموال و شدت عمل با کسانی که به بستن مغازهها اقدام کردند، بود.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۳/۲۱–۲۲</ref> در اجرای این فرمان، نظامیان پادگان عجبشیر، پادگان تبریز و یگانهای کمکی مانند تیپ ۳ مرند، گردان مراغه و همه کلانتریهای استان، مأمور سرکوب قیام مردم تبریز شدند. بازار و چهارراه شهناز (شریعتی)، آخرین نقطهای بود که به دست ارتش افتاد و شهر به نظامیان سپرده شد.<ref>براهنی، در انقلاب ایران چه شدهاست و چه خواهد شد، ۵۷؛ خاماچی، خاطرات، ۳۹؛ نوربخش، خاطرات، ۱۲۴؛ وظیفه شعاع، خاطرات، ۱۳۶</ref> | پس از ناتوانی شهربانی و ساواک تبریز در مهار این قیام، فرمان [[محمدرضا پهلوی]] به اسکندر آزموده، استاندار (دایی جمشید آموزگار نخستوزیر) ابلاغ شد. این فرمان شامل سستینکردن در انجام وظایف، بازجویی از بازداشتشدگان و زخمیها، دریافت خسارت از متعرضان به اموال و شدت عمل با کسانی که به بستن مغازهها اقدام کردند، بود.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۳/۲۱–۲۲</ref> در اجرای این فرمان، نظامیان پادگان عجبشیر، پادگان تبریز و یگانهای کمکی مانند تیپ ۳ مرند، گردان مراغه و همه کلانتریهای استان، مأمور سرکوب قیام مردم تبریز شدند. بازار و چهارراه شهناز (شریعتی)، آخرین نقطهای بود که به دست ارتش افتاد و شهر به نظامیان سپرده شد.<ref>براهنی، در انقلاب ایران چه شدهاست و چه خواهد شد، ۵۷؛ خاماچی، خاطرات، ۳۹؛ نوربخش، خاطرات، ۱۲۴؛ وظیفه شعاع، خاطرات، ۱۳۶</ref> |