۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
انحراف به معنای برگشتن و به طرفی مایلشدن، کجروی و بیفرمانی است،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۲۹۸۹.</ref> و به مایلشدن از راه راست به کجراهه میگویند.<ref>امینی، خطر انحراف دانشگاهها و راهکارهای عملی پیشگیری از دید امامخمینی، ۵۳.</ref> در اصطلاح | انحراف به معنای برگشتن و به طرفی مایلشدن، کجروی و بیفرمانی است،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۲۹۸۹.</ref> و به مایلشدن از راه راست به کجراهه میگویند.<ref>امینی، خطر انحراف دانشگاهها و راهکارهای عملی پیشگیری از دید امامخمینی، ۵۳.</ref> در اصطلاح [[فلسفه|فلسفی]]، تمایل از حد وسط و گرایش به یکی از طرفین را انحراف دانستهاند<ref>صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۶۹.</ref> و در اصطلاح علوم طبیعی، انحراف به خروج از حد تعادل گفته شدهاست؛ مانند انحراف بعضی از اعضای بدن از انجام وظیفه طبیعی.<ref>صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۶۹.</ref> | ||
انحراف از نگاه حقوقی به عمل غیرقانونی،<ref>شیخاوندی، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ۴۸.</ref> از نظر جامعهشناسی به رفتار شکننده هنجار،<ref>سلیمی و داوری، جامعهشناسی کجروی، ۲۲۲.</ref> از نگاه علمای اخلاق به عمل زشت و ناپسند [[جامعه]] یا [[وجدان]] و از نگاه [[دین]] به | انحراف از نگاه حقوقی به عمل غیرقانونی،<ref>شیخاوندی، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ۴۸.</ref> از نظر جامعهشناسی به رفتار شکننده هنجار،<ref>سلیمی و داوری، جامعهشناسی کجروی، ۲۲۲.</ref> از نگاه علمای اخلاق به عمل زشت و ناپسند [[جامعه]] یا [[وجدان]] و از نگاه [[دین]] به معصیت، [[گناه]] و اعمال خلاف دستور الهی<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۶.</ref> و [[بدعت]]<ref>پاکتچی، بدعت، ۱۱/۵۵۸.</ref> گفته میشود. | ||
[[امامخمینی]] انحراف را دورشدن از صراط مستقیم انسانیت و راه [[انبیا(ص)]]،<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۳۸.</ref> و نبود اصلاح و [[تهذیب نفس]]<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۲۰.</ref> میشمرد. مقصود از انحراف در اینجا، انحراف در مسائل سیاسی-اجتماعی است. | [[امامخمینی]] انحراف را دورشدن از صراط مستقیم انسانیت و راه [[انبیا(ص)]]،<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۳۸.</ref> و نبود اصلاح و [[تهذیب نفس]]<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۲۰.</ref> میشمرد. مقصود از انحراف در اینجا، انحراف در مسائل سیاسی-اجتماعی است. | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
انحراف تاریخی به قدمت خود [[انسان]] دارد؛ چنانکه در آیات مربوط به خلقت [[آدم(ص)]]، در [[قرآن کریم]]، فرشتگان، آفرینش موجود زمینی را موجب انحراف و فساد و خونریزی میدانستند.<ref>بقره، ۳۰.</ref> در طول تاریخ هر جامعهای برای قاعدهمندی رفتار اعضای خود، هنجارهایی را تعریف و نهادینه کرده و مردم را به رعایت آن هنجارها ملزم کردهاست و در برابر تخلف و سرپیچی از آن هم واکنش نشان دادهاست<ref>ضمیری، رسانه و انحرافات اجتماعی، ۱۰۳.</ref> | انحراف تاریخی به قدمت خود [[انسان]] دارد؛ چنانکه در آیات مربوط به خلقت [[آدم(ص)]]، در [[قرآن کریم]]، فرشتگان، آفرینش موجود زمینی را موجب انحراف و فساد و خونریزی میدانستند.<ref>بقره، ۳۰.</ref> در طول تاریخ هر جامعهای برای قاعدهمندی رفتار اعضای خود، هنجارهایی را تعریف و نهادینه کرده و مردم را به رعایت آن هنجارها ملزم کردهاست و در برابر تخلف و سرپیچی از آن هم واکنش نشان دادهاست<ref>ضمیری، رسانه و انحرافات اجتماعی، ۱۰۳.</ref> | ||
در آیاتی از کتاب مقدس، به انحراف از حق اشاره و از آن نهی شدهاست<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۲۳، ۲، تثنیه، ب۵، ۳۲.</ref> و برخی از مصادیق آن، مانند انحراف [[بنیاسرائیل]] و رویآوردن به [[گوسالهپرستی]] ذکر شدهاست.<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۲۳، ۲؛ تثنیه، ب۹، ۱۲–۱۳.</ref> | در آیاتی از کتاب مقدس، به انحراف از حق اشاره و از آن نهی شدهاست<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۲۳، ۲، تثنیه، ب۵، ۳۲.</ref> و برخی از مصادیق آن، مانند انحراف [[بنیاسرائیل]] و رویآوردن به [[گوسالهپرستی]] ذکر شدهاست.<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۲۳، ۲؛ تثنیه، ب۹، ۱۲–۱۳.</ref> قرآن کریم نیز در آیههای گوناگون از تخطی و انحراف آدم (ص)، و [[حوا]] سخن گفته<ref>بقره، ۳۶؛ طه، ۱۲۱.</ref> و با واژههایی همچون [[ضلالت]]<ref>حمد، ۷؛ توبه، ۱۱۵؛ قمر، ۴۷.</ref> غیّ<ref>بقره، ۲۵۶؛ مریم، ۵۹؛ شعرا، ۲۲۴.</ref> و زیغ<ref>آل عمران، ۷–۸؛ صف، ۵.</ref> که در برابر صراط مستقیم و هدایت و رشد قرار دارد، به موضوع انحراف و گمراهی اشاره کردهاست. | ||
جامعه اسلامی پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]]، به انواع انحرافات از آموزههای نبوی مبتلا شد و زمانی که [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]، حکومت را به دست گرفت، با انحرافاتی مانند بازتولید روابط و مناسبات قبیلهای، شکلگیری نظام طبقاتی، زیروروشدن ارزشهای اجتماعی، تفرقه و ازدسترفتن انسجام اجتماعی، رویگردانی از [[جهاد]]، فتنهانگیزی و پیمانشکنی مواجه بود و گرچه آن حضرت (ع)، در رفع این انحرافات کوشش بسیار کرد، با این حال، چنین انحرافاتی ویژه آن دوره نبود و در هر زمان و در میان هر جامعهای قابل پدیدار شدن است.<ref>امینناجی، قاضیزاده، بهنام، روشهای مبارزه امامعلی (ص)، با انحرافهای اجتماعی در نهج البلاغه، ۱۰۳–۱۰۴ و ۱۱۹.</ref> | جامعه اسلامی پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]]، به انواع انحرافات از آموزههای نبوی مبتلا شد و زمانی که [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]، حکومت را به دست گرفت، با انحرافاتی مانند بازتولید روابط و مناسبات قبیلهای، شکلگیری نظام طبقاتی، زیروروشدن ارزشهای اجتماعی، تفرقه و ازدسترفتن انسجام اجتماعی، رویگردانی از [[جهاد]]، فتنهانگیزی و پیمانشکنی مواجه بود و گرچه آن حضرت (ع)، در رفع این انحرافات کوشش بسیار کرد، با این حال، چنین انحرافاتی ویژه آن دوره نبود و در هر زمان و در میان هر جامعهای قابل پدیدار شدن است.<ref>امینناجی، قاضیزاده، بهنام، روشهای مبارزه امامعلی (ص)، با انحرافهای اجتماعی در نهج البلاغه، ۱۰۳–۱۰۴ و ۱۱۹.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== ماهیت و معیار انحراف == | == ماهیت و معیار انحراف == | ||
انسان به حکم [[عقل]] و [[اختیار]] که او را بر سایر موجودات برتری میدهد، استعداد تکامل و استعداد انحراف را توأمان دارد. ازجمله ویژگیهای بشر افراط و تفریط است و انحراف نتیجه خارج شدن از حد تعادل و جهالت انسان است،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۹/۱۰۹–۱۱۱.</ref> یعنی انسان در عین حال که میتواند راه پیشرفت و ترقی را طی کند، میتواند در اثر [[خودخواهی]] و [[هواپرستی]]، راه انحراف و سقوط را در پیش بگیرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۱/۴۱–۴۲.</ref> تاریخ روابط اجتماعی بشر گواهی میدهد که تا سالها، مقررات و آیینهای دینی، معیاری برای سنجش رفتار انسانهای پیرو بوده و هرچه برخلاف آن بود، انحراف شمرده میشد.<ref>شیخاوندی، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ۲۷.</ref> جامعهشناسان نیز یکی از عناصر عمده در شکلدادن به معنای انحراف و کجروی کنشها را میزان سازگاربودن یک رفتار با فرهنگ و نظام ارزشی حاکم بر جامعه میدانند.<ref>سلیمی و داوری، جامعهشناسی کجروی، ۱۵۷.</ref> | |||
قرآن کریم، معیار انحراف را سرپیچی از دستورهای الهی و دورشدن از مسیر بندگی و کمال واقعی میداند. در | قرآن کریم، معیار انحراف را سرپیچی از دستورهای الهی و دورشدن از مسیر بندگی و کمال واقعی میداند. در [[قرآن]]، علاوه بر کجرفتاری، کجباوری و کجاندیشی نیز انحراف خوانده شدهاست.<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۷.</ref> صراط مستقیم که در معارف دینی از مو باریکتر، از شمشیر تیزتر<ref>صدوق، الامالی، ۱۷۷.</ref> و به عنوان راه روشن<ref>شبر، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، ۵/۲۱۷.</ref> میانه و به دور از افراط و تفریط<ref>نهج البلاغه، خ۱۶، ۳۴.</ref> معرفی شدهاست، همان آئین [[خداپرستی]]، دین حق و پایبندی به دستورهای الهی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱/۷۵.</ref> این راه، رو به بالا و نزدیکترین راه به سوی [[خداوند]] است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۸.</ref> کسی که در این راه قدم نگذارد، گمراه و منحرف بهشمار میآید<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱/۷۹.</ref> و این گمراهی، به خود او لطمه میزند.<ref>سبا، ۵۰.</ref> | ||
از نظر دانشمندان [[علم اخلاق]] نیز خروج از حد و راه میانه و اعتدال و زیادهروی یا کوتاهی در برآوردن خواسته نیروهای درونی انسان، باعث انحراف میشود،<ref>نراقی، معراج السعاده، ۷۹.</ref> با این حال، از نظر جامعهشناسی ماهیت انحراف و کجروی، پیچیدهتر از آن است که بتوان دربارهٔ آن نظر قاطعی داشت و جامعهشناسان هنگام بحث از انحراف و کجروی، معنای واحدی را قصد نمیکنند.<ref>راک، کجروی، ۲۶۹.</ref> بهطور کلی اگر رفتاری با انتظارات مشترک جامعه یا یک گروه سازگار نباشد و بیشتر افراد، آن را ناپسند تلقی کنند، کجروی اجتماعی یا انحراف تلقی میشود.<ref>میری، مطالعات انحرافات و کجرویهای اجتماعی، ۱۳۳.</ref> البته از نگاه جامعهشناسی، معیار ارزیابی یک رفتار، نوع رابطه آن با هنجارها و قواعد زندگی اجتماعی است؛ اعم از اینکه آن هنجارها در ذات خود خوب باشند یا بد. از همینرو، برخی از جامعهشناسان انحراف را به دو شاخه مثبت و منفی تقسیم کردهاند.<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۶؛ حیدرنسب و بخشی، انحراف چیست؟ منحرف کیست؟ ۲۳–۲۴.</ref> در انحراف مثبت، فرد با اطلاع و آگاهی کامل، حدود و ارزشهای حاکم بر جامعه را زیر پا میگذارد و خود ارزش و اعتباری نو که برتر از ارزشهای پیشین است، میآفریند؛ ولی در انحراف منفی، فرد یا گروهی از نظام ارزشهای جامعه تجاوز میکند و نظامی میآفریند که از نظام پیشین و هنجار حاکم پستتر است،<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۶؛ شیخاوندی، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ۴۰.</ref> از همینرو تعریف دینی و اخلاقی از انحراف کاملاً مترادف با تعاریف حقوقی و جامعهشناسی نیست و از منظر دین و اخلاق، معیار تعیین رفتار نه قانون حاکم بلکه وجدان و تکلیف الهی است؛ بسا رفتارهای هنجارشکنانه از نظر قانون اجتماعی که از نظر اخلاق و قرآن، کجروی و انحراف نیست و برعکس.<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۶–۱۷.</ref> | از نظر دانشمندان [[علم اخلاق]] نیز خروج از حد و راه میانه و اعتدال و زیادهروی یا کوتاهی در برآوردن خواسته نیروهای درونی انسان، باعث انحراف میشود،<ref>نراقی، معراج السعاده، ۷۹.</ref> با این حال، از نظر جامعهشناسی ماهیت انحراف و کجروی، پیچیدهتر از آن است که بتوان دربارهٔ آن نظر قاطعی داشت و جامعهشناسان هنگام بحث از انحراف و کجروی، معنای واحدی را قصد نمیکنند.<ref>راک، کجروی، ۲۶۹.</ref> بهطور کلی اگر رفتاری با انتظارات مشترک جامعه یا یک گروه سازگار نباشد و بیشتر افراد، آن را ناپسند تلقی کنند، کجروی اجتماعی یا انحراف تلقی میشود.<ref>میری، مطالعات انحرافات و کجرویهای اجتماعی، ۱۳۳.</ref> البته از نگاه جامعهشناسی، معیار ارزیابی یک رفتار، نوع رابطه آن با هنجارها و قواعد زندگی اجتماعی است؛ اعم از اینکه آن هنجارها در ذات خود خوب باشند یا بد. از همینرو، برخی از جامعهشناسان انحراف را به دو شاخه مثبت و منفی تقسیم کردهاند.<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۶؛ حیدرنسب و بخشی، انحراف چیست؟ منحرف کیست؟ ۲۳–۲۴.</ref> در انحراف مثبت، فرد با اطلاع و آگاهی کامل، حدود و ارزشهای حاکم بر جامعه را زیر پا میگذارد و خود ارزش و اعتباری نو که برتر از ارزشهای پیشین است، میآفریند؛ ولی در انحراف منفی، فرد یا گروهی از نظام ارزشهای [[جامعه]] تجاوز میکند و نظامی میآفریند که از نظام پیشین و هنجار حاکم پستتر است،<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۶؛ شیخاوندی، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، ۴۰.</ref> از همینرو تعریف دینی و اخلاقی از انحراف کاملاً مترادف با تعاریف حقوقی و جامعهشناسی نیست و از منظر دین و اخلاق، معیار تعیین رفتار نه [[قانون]] حاکم بلکه وجدان و تکلیف الهی است؛ بسا رفتارهای هنجارشکنانه از نظر قانون اجتماعی که از نظر اخلاق و قرآن، کجروی و انحراف نیست و برعکس.<ref>صدر، قرآن و پدیده انحراف در جامعه، ۱۶–۱۷.</ref> | ||
== زمینههای انحراف == | == زمینههای انحراف == | ||
دربارهٔ منشأ گرایش به لغزش و انحراف در انسان، جامعهشناسان اختلاف نظر دارند. برخی بر این باورند که عامل انحراف انسان، بیرونی است و ارتباطی با [[فطرت]] او ندارد<ref>روسو، امیل، ۲۰۱؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۴۱۵–۴۱۷.</ref> و عواملی نظیر [[خانواده]]، محیطهای آموزشی و رسانهها در بروز رفتارهای انحرافی اثرگذارند،<ref>قائممقامی، نظامگسیختگی و انحرافات اجتماعی، ۲۹–۳۸.</ref> اما جمع دیگری معتقدند بدیهای انسان همیشه معلول محیط و اجتماع نیست و طبع انسانی هم در این زمینه نقش دارد. بر اساس این باور، انسان دارای صفاتی است که در صورت نبود مراقبت و تسلط بر آنها، عامل گمراهی او خواهند شد و اساساً کجرویها جزئی از وجود آدمیاند.<ref>سروش، حکمت و معیشت، ۱/۴۷–۵۳.</ref> | دربارهٔ منشأ گرایش به لغزش و انحراف در انسان، جامعهشناسان اختلاف نظر دارند. برخی بر این باورند که عامل انحراف انسان، بیرونی است و ارتباطی با [[فطرت]] او ندارد<ref>روسو، امیل، ۲۰۱؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۴۱۵–۴۱۷.</ref> و عواملی نظیر [[خانواده]]، محیطهای آموزشی و رسانهها در بروز رفتارهای انحرافی اثرگذارند،<ref>قائممقامی، نظامگسیختگی و انحرافات اجتماعی، ۲۹–۳۸.</ref> اما جمع دیگری معتقدند بدیهای انسان همیشه معلول محیط و اجتماع نیست و طبع انسانی هم در این زمینه نقش دارد. بر اساس این باور، انسان دارای صفاتی است که در صورت نبود مراقبت و تسلط بر آنها، عامل گمراهی او خواهند شد و اساساً کجرویها جزئی از وجود آدمیاند.<ref>سروش، حکمت و معیشت، ۱/۴۷–۵۳.</ref> | ||
در آموزههای دینی بر عواملی نظیر تکیه بر [[ظن]] و گمان به جای [[ | در آموزههای دینی بر عواملی نظیر تکیه بر [[ظن]] و گمان به جای علم و [[یقین]]، میل و هوای نفسانی، شتابزدگی، سنتگرایی، گذشتهنگری و شخصیتگرایی به عنوان ریشههای انحرافها، گمراهیها و لغزشهای فکری تأکید شدهاست،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۶۶–۶۹.</ref> بهطور کلی مهمترین عوامل انحراف، عبارتاند از: محیط طبیعی، نژاد و [[ارث]]، نبود تعلیم و تربیت و نارسایی فرهنگ جامعه<ref>سیفاللهی، مبانی جامعهشناسی، ۲۲۴–۲۲۵.</ref> جرمزایی خانواده، ضعف نظارت اجتماعی، ضعف مبانی دینی، دگرگونی در ارزشهای اجتماعی، [[فقر]]، بیکاری و نقص جسمی و ذهنی<ref>قجاوند، کلیات جامعهشناسی انحرافات اجتماعی، ۳۲–۳۳.</ref> همچنین برخی علتهای سیاسی مانند رهبران فاسد، نبود عدالت سیاسی و قضایی و بعضی از عوامل جغرافیایی نظیر شرایط آب و هوایی و شرایط فرهنگی ناشی از آن نیز در این زمینه نقش دارند.<ref>قجاوند، کلیات جامعهشناسی انحرافات اجتماعی، ۳۲–۳۳.</ref> «کارکردگرایان»، رفتارهای انحرافی را ناشی از سوء کارکرد نظامهای مختلف اجتماعی میدانند<ref>قجاوند، کلیات جامعهشناسی انحرافات اجتماعی، ۳۲–۳۳.</ref> و پیروان نظریه «تضاد» بر این اعتقادند که زندگی، مجموعهای از درگیریها، تضادها و کشمکشهاست و هر رقابتی که با ابعاد اساسی زندگی اجتماعی در ارتباط باشد، ممکن است سبب رفتارهای انحرافی اجتماعی نیز باشد.<ref>قجاوند، کلیات جامعهشناسی انحرافات اجتماعی، ۳۴.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در این موضوع نگرشی عرفانی-حکمی و دینی دارد و معنویت و ارزشهای معنوی و اخلاق متعالی و انسانشدن برای ایشان از مسائل اساسی حیات و زندگی بشر است. ایشان با اعتقاد به [[توحید]] و عدل وجودی، همه چیز را در پرتو این اعتقاد خویش و در جهت انسانسازی تفسیر میکرد،<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امامخمینی، ۱۵–۱۷.</ref> از اینرو انحراف را نیز دورشدن از راه مستقیم انسانیت که انبیای الهی معرفی کردهاند<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۳۸.</ref> و هر نوع تخطی از ظواهر دین<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۰.</ref> میدانست. ایشان در تحلیل انحراف به سه حوزه فردی، اجتماعی و سیاسی توجه داشت؛ در تحلیل انحراف فردی طبق آموزههای قرآن کریم معتقد بود انسان مختار است که میان صراط مستقیم و راه کج، یکی را انتخاب کند و اگر از راه راست دور شود، منحرف است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۲۶–۳۲۸.</ref> نیز تخطی از دین و | [[امامخمینی]] در این موضوع نگرشی [[عرفان|عرفانی]]-حکمی و دینی دارد و معنویت و ارزشهای معنوی و اخلاق متعالی و انسانشدن برای ایشان از مسائل اساسی حیات و زندگی بشر است. ایشان با اعتقاد به [[توحید]] و عدل وجودی، همه چیز را در پرتو این اعتقاد خویش و در جهت انسانسازی تفسیر میکرد،<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امامخمینی، ۱۵–۱۷.</ref> از اینرو انحراف را نیز دورشدن از راه مستقیم انسانیت که [[انبیای الهی]] معرفی کردهاند<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۳۸.</ref> و هر نوع تخطی از ظواهر دین<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۰.</ref> میدانست. ایشان در تحلیل انحراف به سه حوزه فردی، اجتماعی و سیاسی توجه داشت؛ در تحلیل انحراف فردی طبق آموزههای قرآن کریم معتقد بود انسان مختار است که میان صراط مستقیم و راه کج، یکی را انتخاب کند و اگر از راه راست دور شود، منحرف است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۲۶–۳۲۸.</ref> نیز تخطی از دین و احکام دینی، اعمال خلاف اخلاق و خلاف [[کرامت انسانی]] و هر کاری را که مورد [[رضایت خدا]] نباشد، عامل انحراف میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۱۳–۴۱۴؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۴۰–۲۴۳؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۲۳۸.</ref> بنابر نظر ایشان، چنین انحرافی برخاسته از خوددوستی و خودخواهی است که در [[دنیادوستی]]، تجلی کرده و انسان را به کجروی و خطا میکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲ و ۴۵۸.</ref> و تربیتنکردن نفس، موجب بیماریهای گوناگون روحی و فساد اخلاقی و انحراف میشود.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۷.</ref> در این راه، علم و دانش بدون توجه به [[خدا]] و معنویت و برای کسب مال و مقام نیز ظلمت و موجب انحراف است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۲۸–۳۲۹؛ امامخمینی، جهاد اکبر، ۱۳.</ref> | ||
امامخمینی در تحلیل انحراف اجتماع نیز باور داشت جامعه متشکل از فرد فرد انسانهاست و چنانچه انحرافات فردی برطرف شود، جامعه نیز از لغزش و کجروی در امان میماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۸۷.</ref> ایشان بر رعایت قانون در جامعه اسلامی توسط تمامی اعضای آن، اعم از مسئولان و مردم تأکید میکرد و اساس و عامل کجروی را شکستن قوانین جامعه میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۴/۲۲۹.</ref> ایشان همچنین ضمن تأکید بر تربیت صحیح دوران کودکی برای پیشگیری جامعه از انحراف و کجروی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۳–۲۸۴؛ ۹/۱۳۷ و ۱۴/۳۷–۳۸، ۴۹۷.</ref> و توجه به تربیت اخلاقی افراد به عنوان تشکیلدهندگان جامعه<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۵۰.</ref> بر نقش عوامل دیگری مثل وابستگی فرهنگی به بیگانگان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۳–۲۴۴.</ref> و رسانههای گروهی در انحراف جامعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۰–۲۹۱ و ۱۳/۴۷۶.</ref> تأکید فراوان میکرد. | امامخمینی در تحلیل انحراف اجتماع نیز باور داشت جامعه متشکل از فرد فرد انسانهاست و چنانچه انحرافات فردی برطرف شود، جامعه نیز از لغزش و کجروی در امان میماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۸۷.</ref> ایشان بر رعایت [[قانون]] در جامعه اسلامی توسط تمامی اعضای آن، اعم از [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] و مردم تأکید میکرد و اساس و عامل کجروی را شکستن قوانین جامعه میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۲۵ و ۱۴/۲۲۹.</ref> ایشان همچنین ضمن تأکید بر تربیت صحیح دوران کودکی برای پیشگیری جامعه از انحراف و کجروی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۳–۲۸۴؛ ۹/۱۳۷ و ۱۴/۳۷–۳۸، ۴۹۷.</ref> و توجه به تربیت اخلاقی افراد به عنوان تشکیلدهندگان جامعه<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۵۰.</ref> بر نقش عوامل دیگری مثل وابستگی فرهنگی به [[اجانب|بیگانگان]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۳–۲۴۴.</ref> و رسانههای گروهی در انحراف جامعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۰–۲۹۱ و ۱۳/۴۷۶.</ref> تأکید فراوان میکرد. | ||
از سوی دیگر، از نظر امامخمینی انحراف فکری و فرهنگی، خطرناکترین نوع انحراف است و در صورت انحراف در فرهنگ، حتی اگر همه عناصر یک جامعه بر صراط مستقیم باشند، دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه میکند؛ راه نجات از آن نیز | از سوی دیگر، از نظر امامخمینی انحراف فکری و فرهنگی، خطرناکترین نوع انحراف است و در صورت انحراف در فرهنگ، حتی اگر همه عناصر یک جامعه بر صراط مستقیم باشند، دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه میکند؛ راه نجات از آن نیز [[استقلال]]، اصلاح فرهنگ، اصلاح مدارس و همت جمعی و همگانی برای سد راه انحراف است و تلاش گروهی و محدود نمیتواند راه به جایی ببرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳ و ۱۷/۳۲۲–۳۲۳.</ref> از اینرو به نقشه دشمن برای انحراف و کجروی نوجوانان و [[جوانان]] در مدارس و [[دانشگاه|دانشگاهها]] هشدار میداد و از دانشآموزان و [[دانشجویان]] میخواست برای پیشگیری از انحراف، در کنار تحصیل به تهذیب اخلاقی هم بپردازند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲.</ref> ایشان ترویج مکاتب فکری غرب و شرق<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۲۴۱.</ref> قدیمی و کهنهانگاشتن احکام اسلام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۰۵.</ref> اشاعه [[فساد]] و فحشا به هدف تعجیل در [[ظهور امام زمان (ع)]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴.</ref> و فراموشکردن اهداف اصلی و مشغولشدن به مسائل فرعی و اختلاف بر سر آن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۳۵.</ref> را از مصادیق انحراف فکری میدانست و با بسیار مهم شمردن [[تهذیب نفس|تهذیب و اصلاح نفس]] برای [[طلاب]] و روحانیان، با توجه به روایتی از [[پیامبر اسلام(ص)]]،<ref>ابنشعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آلالرسول (ص)، ۵۰.</ref> انحراف یک عالم دینی را باعث انحراف عالَم و صدمهخوردن [[اسلام]] و روحانیت میشمرد و با اشاره به روایتی از [[امام علی (ع)|امیرالمؤمنین علی (ع)]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۵.</ref> بر آن بود که بوی تعفن عالِم منحرف در [[جهنم]]، موجب آزار اهل جهنم میشود. ایشان علت این امر را از باب تجسم اعمال{{ببینید|متن=ببینید|تجسم اعمال}} و سرایت انحراف و عفونت عالِم منحرف در جامعه میدانست.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۱۳–۱۶.</ref> | ||
امامخمینی همچنین در بعد سیاسی، ضمن تأکید بر حکومت عادل و صالح، انحراف ملتها را برخاسته از انحراف حکومتها میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۲.</ref> و ریشه انحراف حاکمان را گرفتاری در هواهای نفسانی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۹۴ و ۱۸/۲۳۸.</ref> وابستگی به شرق و غرب<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۳.</ref> و تلقی [[جدایی دین از سیاست]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۰۲.</ref> ارزیابی میکرد. از دیدگاه ایشان روی کارآمدن [[خاندان پهلوی]] و جایگزینی و ترویج | امامخمینی همچنین در بعد سیاسی، ضمن تأکید بر حکومت عادل و صالح، انحراف ملتها را برخاسته از انحراف حکومتها میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۲.</ref> و ریشه انحراف حاکمان را گرفتاری در هواهای نفسانی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۹۴ و ۱۸/۲۳۸.</ref> وابستگی به شرق و غرب<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۳.</ref> و تلقی [[جدایی دین از سیاست]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۰۲.</ref> ارزیابی میکرد. از دیدگاه ایشان روی کارآمدن [[خاندان پهلوی]] و جایگزینی و ترویج فرهنگ غربی به جای [[فرهنگ اسلامی]] ازجمله عوامل مؤثر در شکلگیری انحرافات و کجرویهای سیاسی بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۰–۳۳۳؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۳۱ و ۱۶۵.</ref> | ||
== مبارزه با انحراف == | == مبارزه با انحراف == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=== موضعگیری امام با انحرافات === | === موضعگیری امام با انحرافات === | ||
امامخمینی حوزههای علمیه را در شمار نهادهای مؤثر در حل و اصلاح کجرویهای جامعه و روحانیان را پرچمدار انحرافستیزی در جامعه میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۱۷.</ref> و معتقد بود علما و روحانیون ضامن بقای اسلام و احیاگران اسلام بهشمار میروند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.</ref> و به هنگام انحراف و خطر برای اسلام، نخست به گفتگو و نصیحت و در صورت تأثیرنکردن، به قیام براساس وظیفه اقدام میکنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۱۴–۱۱۵.</ref> چنانکه در صد سال اخیر (بهویژه حکم [[میرزاحسن شیرازی]] در قضیه تنباکو و تلاشهای [[شیخفضلالله نوری]] و دیگر عالمان [[ایران]] و [[نجف]] در [[جنبش مشروطیت]])، روحانیت در رأس مبارزه با انحراف قرار داشتهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۷۲ و ۱۳/۳۵۸.</ref> از همینرو حوزههای علمیه را به پرورش متخصصان دینی متعهد برای تحقق فقه عملی اسلام دعوت میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۱۷–۴۱۸؛ ۱۹/۱۵۲ و ۲۱/۲۹۲.</ref> و مخدوشکردن وجهه روحانیت را نیز از مصادیق انحراف میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|روحانیت}} | امامخمینی [[حوزههای علمیه]] را در شمار نهادهای مؤثر در حل و [[اصلاح]] کجرویهای جامعه و روحانیان را پرچمدار انحرافستیزی در جامعه میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۱۷.</ref> و معتقد بود علما و روحانیون ضامن بقای اسلام و احیاگران اسلام بهشمار میروند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.</ref> و به هنگام انحراف و خطر برای اسلام، نخست به گفتگو و نصیحت و در صورت تأثیرنکردن، به قیام براساس وظیفه اقدام میکنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۱۴–۱۱۵.</ref> چنانکه در صد سال اخیر (بهویژه حکم [[میرزامحمدحسن شیرازی|میرزاحسن شیرازی]] در [[نهضت تحریم تنباکو|قضیه تنباکو]] و تلاشهای [[شیخفضلالله نوری]] و دیگر عالمان [[ایران]] و [[نجف]] در [[جنبش مشروطیت]])، روحانیت در رأس مبارزه با انحراف قرار داشتهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۷۲ و ۱۳/۳۵۸.</ref> از همینرو حوزههای علمیه را به پرورش متخصصان دینی متعهد برای تحقق [[فقه]] عملی اسلام دعوت میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۱۷–۴۱۸؛ ۱۹/۱۵۲ و ۲۱/۲۹۲.</ref> و مخدوشکردن وجهه روحانیت را نیز از مصادیق انحراف میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|روحانیت}} | ||
امامخمینی بر مسئولیت افراد در برابر یکدیگر و اصلاح خطاها و کجرویها از طریق اجرای امر به معروف و نهی از منکر تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۶۹–۴۷۰ و ۱۸/۴۳۷–۴۳۸.</ref> همچنین افزون بر تأکید بر افشاگری مداوم مسائل انحرافی و آگاهسازی مردم به کمک علما، خطیبان و روحانیان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۱، ۲۲۱–۲۲۰؛ ۲/۴۸۵ و ۳/۴۳۳.</ref> با توجه به معقول و مشروعبودن پرسش و نقد و اعتراض به عملکرد مسئولان<ref>جعفری، مبانی فقهی نظارت شهروندان بر حاکمان (با تأکید بر نظر امامخمینی)، ۲۳۸.</ref> بر حق طبیعی مردم در نظارت بر عملکرد مسئولان و انتقاد از آنان و در صورت لزوم استیضاح آنان در نظام اسلامی صحه میگذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۹.</ref> از نظر ایشان، رهایی کامل از هر نوع انحراف اجتماعی به ایجاد نهادهای نظارتی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶۵–۴۶۶.</ref> و فعالیت مداوم همگان در شناسایی و طرد عناصر منحرف<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۳۲–۴۳۳.</ref> بستگی دارد و هوشیاری مداوم تکتک ملت و حرکت به سمت وحدت بر مبنای اسلام | امامخمینی بر [[مسئولیت]] افراد در برابر یکدیگر و اصلاح خطاها و کجرویها از طریق اجرای امر به معروف و نهی از منکر تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۶۹–۴۷۰ و ۱۸/۴۳۷–۴۳۸.</ref> همچنین افزون بر تأکید بر افشاگری مداوم مسائل انحرافی و آگاهسازی مردم به کمک علما، خطیبان و روحانیان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۱، ۲۲۱–۲۲۰؛ ۲/۴۸۵ و ۳/۴۳۳.</ref> با توجه به معقول و مشروعبودن پرسش و نقد و اعتراض به عملکرد مسئولان<ref>جعفری، مبانی فقهی نظارت شهروندان بر حاکمان (با تأکید بر نظر امامخمینی)، ۲۳۸.</ref> بر حق طبیعی مردم در [[نظارت]] بر عملکرد مسئولان و [[انتقاد]] از آنان و در صورت لزوم استیضاح آنان در نظام اسلامی صحه میگذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۹.</ref> از نظر ایشان، رهایی کامل از هر نوع انحراف اجتماعی به ایجاد نهادهای نظارتی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶۵–۴۶۶.</ref> و فعالیت مداوم همگان در شناسایی و طرد عناصر منحرف<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۳۲–۴۳۳.</ref> بستگی دارد و هوشیاری مداوم تکتک ملت و حرکت به سمت [[وحدت]] بر مبنای [[اسلام ناب]]، از دیگر وسایل غلبه و چیرگی بر انحرافات است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۰۷، ۴۳۳؛ ۴/۱۰۰، ۲۹۶؛ ۱۴/۳۷۳ و ۱۵/۳۰–۳۳.</ref> | ||
امامخمینی غلبه حتمی بر انحرافات را در آموزش همراه با پرورش اسلامی و در واقع پرورش همزمان همه ابعاد انسان میدید و خواستار اصلاح ساختار آموزشی کشور بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۹، ۳۵۱ و ۱۴/۳–۴.</ref> زیرا بهکارگیری مربیان و مبلغان تربیتیافته در مکتب اسلام اصیل و واقعی، ابزاری کارآمد در حل و اصلاح معضل انحراف است.<ref>قطبی، بر ساحل عاشورا، ۱۱۲.</ref> ایشان مدرسهها و دانشگاهها را محافل تولید فرهنگی مستقل و انحرافستیز معرفی میکرد؛ به شرط آنکه استادان و معلمان با معیار پیروی از اسلام ناب محمدی گزینش و انتخاب شده باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۲۸–۴۳۳؛ ۱۰/۷۹؛ ۱۳/۶؛ ۱۴/۲۹۲، ۳۶۱ و ۱۷/۴۴۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دانشگاه}} | امامخمینی غلبه حتمی بر انحرافات را در آموزش همراه با پرورش اسلامی و در واقع پرورش همزمان همه ابعاد انسان میدید و خواستار اصلاح ساختار آموزشی کشور بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۹، ۳۵۱ و ۱۴/۳–۴.</ref> زیرا بهکارگیری مربیان و مبلغان تربیتیافته در مکتب اسلام اصیل و واقعی، ابزاری کارآمد در حل و اصلاح معضل انحراف است.<ref>قطبی، بر ساحل عاشورا، ۱۱۲.</ref> ایشان مدرسهها و دانشگاهها را محافل تولید فرهنگی مستقل و انحرافستیز معرفی میکرد؛ به شرط آنکه استادان و [[معلم|معلمان]] با معیار پیروی از اسلام ناب محمدی گزینش و انتخاب شده باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۲۸–۴۳۳؛ ۱۰/۷۹؛ ۱۳/۶؛ ۱۴/۲۹۲، ۳۶۱ و ۱۷/۴۴۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دانشگاه}} | ||
به باور امامخمینی رسانهها و وسایل ارتباط جمعی ابزاری مهم برای ایجاد فرهنگ سالم و زدودن غبار انحرافات از چهره جامعه بهشمار میآیند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۵۶، ۴۹۶؛ ۱۲/۱۲ و ۱۸/۳۶۲–۳۶۳، ۴۷۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رادیو| تلویزیون| مطبوعات}} و در این میان نقش مطبوعات و نویسندگان در مقابله با قلمهای منحرف بیهمتاست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۷۴ و ۱۴/۱۲۷–۱۲۸، ۱۷۰.</ref> به شرط آنکه خود از عوامل انحراف تصفیه شوند و از نویسندگانی صالح و متعهد بهره جویند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۹۴؛ ۱۰/۱۵، ۲۹۳؛ ۱۱/۲۹۱ و ۱۳/۴۷۴.</ref> | به باور امامخمینی رسانهها و وسایل ارتباط جمعی ابزاری مهم برای ایجاد فرهنگ سالم و زدودن غبار انحرافات از چهره جامعه بهشمار میآیند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۵۶، ۴۹۶؛ ۱۲/۱۲ و ۱۸/۳۶۲–۳۶۳، ۴۷۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رادیو| تلویزیون| مطبوعات}} و در این میان نقش مطبوعات و نویسندگان در مقابله با قلمهای منحرف بیهمتاست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۷۴ و ۱۴/۱۲۷–۱۲۸، ۱۷۰.</ref> به شرط آنکه خود از عوامل انحراف تصفیه شوند و از نویسندگانی صالح و متعهد بهره جویند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۹۴؛ ۱۰/۱۵، ۲۹۳؛ ۱۱/۲۹۱ و ۱۳/۴۷۴.</ref> | ||
از سوی دیگر، از نظر تاریخی، یکی از نخستین واکنشهای عمومی امامخمینی در برابر ظهور پدیده انحراف در جامعه و حکومت، به اوایل دهه ۱۳۲۰ شمسی و نگارش کتاب [[کشف اسرار]] بازمیگردد. ایشان در آن برهه، با نگارش این کتاب، در برابر نویسندهای که دین و روحانیت را مسخره و به آن حمله کرده بود و اسلام را مایه عقبماندگی و پسرفت [[مسلمانان]] معرفی میکرد، بهشدت موضعگیری کرد<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۶–۵.</ref> در این کتاب، همچنین به برخی کجرویهای [[رضاشاه پهلوی]] مانند [[ظلم]] و تجاوز به حقوق مردم، ترویج فساد، غارتگری و تبلیغ و اشاعه آیینهای خرافی و معرفی آخوندهای ساختگی و بیتقوا به عنوان عالمان دینی و انحراف و تخطی از قانون، اشاره شدهاست.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۳۳، ۲۳۹ و ۳۳۲–۳۳۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|کشف اسرار}} | از سوی دیگر، از نظر تاریخی، یکی از نخستین واکنشهای عمومی امامخمینی در برابر ظهور پدیده انحراف در جامعه و حکومت، به اوایل دهه ۱۳۲۰ شمسی و نگارش کتاب [[کشف اسرار]] بازمیگردد. ایشان در آن برهه، با نگارش این کتاب، در برابر نویسندهای که [[دین]] و روحانیت را مسخره و به آن حمله کرده بود و اسلام را مایه [[عقبماندگی]] و پسرفت [[مسلمانان]] معرفی میکرد، بهشدت موضعگیری کرد<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۶–۵.</ref> در این کتاب، همچنین به برخی کجرویهای [[رضاشاه پهلوی]] مانند [[ظلم]] و تجاوز به حقوق مردم، ترویج فساد، غارتگری و تبلیغ و اشاعه آیینهای خرافی و معرفی آخوندهای ساختگی و بیتقوا به عنوان عالمان دینی و انحراف و تخطی از قانون، اشاره شدهاست.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۳۳، ۲۳۹ و ۳۳۲–۳۳۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|کشف اسرار}} | ||
=== واکنشهای امام به انحرافات رژیم پهلوی === | === واکنشهای امام به انحرافات رژیم پهلوی === | ||
امامخمینی همچنین از سال ۱۳۴۱، در برابر انحرافات مختلف رژیم پهلوی از اسلام، قانون اساسی و مصلحت ملت، واکنش نشان داد که مهمترین این واکنشها عبارت بودند از: | امامخمینی همچنین از سال ۱۳۴۱، در برابر انحرافات مختلف رژیم پهلوی از اسلام، قانون اساسی و مصلحت ملت، واکنش نشان داد که مهمترین این واکنشها عبارت بودند از: | ||
## [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] به دلیل وجود برخی بدعتها و انحرافات، مانند سوگند به کتابهای آسمانی به جای [[قرآن]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۰۹.</ref> | ## [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] به دلیل وجود برخی بدعتها و انحرافات، مانند سوگند به کتابهای آسمانی به جای [[قرآن]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۰۹.</ref> | ||
## برگزاری همهپرسی [[انقلاب سفید]] به عنوان انحراف از [[قانون اساسی مشروطه]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۳۳–۱۳۵.</ref> | ## برگزاری همهپرسی [[انقلاب سفید]] به عنوان انحراف از [[قانون اساسی مشروطه]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۳۳–۱۳۵.</ref> | ||
## [[حمله به مدرسه فیضیه|فاجعه مدرسه فیضیه]] که مخالفت محمدرضا پهلوی با اسلام شناخته شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۱۱.</ref> | ## [[حمله به مدرسه فیضیه|فاجعه مدرسه فیضیه]] که مخالفت [[محمدرضا پهلوی]] با اسلام شناخته شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۱۱.</ref> | ||
## رخداد [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ که در برابر انحراف رژیم پهلوی از قوانین اسلامی، قانون اساسی و متمم آن بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۹–۲۷۰ و ۲۸۸.</ref> | ## رخداد [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ که در برابر انحراف رژیم پهلوی از قوانین اسلامی، قانون اساسی و متمم آن بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۹–۲۷۰ و ۲۸۸.</ref> | ||
## روابط رژیم پهلوی و [[اسرائیل]] که انحراف از اسلام و خیانت به مسلمانان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۷.</ref> | ## روابط رژیم پهلوی و [[اسرائیل]] که انحراف از اسلام و خیانت به مسلمانان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۷.</ref> | ||
## [[کاپیتولاسیون]] که انحراف از احکام و قوانین دین اسلام و مصالح و نظر ملت ایران بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۱۱.</ref> | ## [[کاپیتولاسیون]] که انحراف از احکام و قوانین دین اسلام و مصالح و نظر ملت ایران بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۱۱.</ref> | ||
## اندیشه جدایی دین از سیاست به عنوان انحراف از اسلام.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۹ و ۲۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دین و سیاست}} | ## اندیشه جدایی دین از سیاست به عنوان انحراف از اسلام.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۹ و ۲۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دین و سیاست}} | ||
## برپایی [[جشنهای ۲۵۰۰ساله]] | ## برپایی [[جشنهای ۲۵۰۰ساله]] | ||
## ترویج فحشا در [[جشن هنر شیراز]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۲۹.</ref> | ## ترویج فحشا در [[جشن هنر شیراز]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۲۹.</ref> | ||
## تغییر مبدأ تاریخ رسمی کشور که انحراف از اسلام بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۰۳–۵۰۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|تغییر تاریخ هجری}} | ## تغییر مبدأ تاریخ رسمی کشور که انحراف از اسلام بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۰۳–۵۰۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|تغییر تاریخ هجری}} | ||
== مبارزه با جریانهای سیاسی منحرف == | == مبارزه با جریانهای سیاسی منحرف == | ||
به لحاظ سیاسی، تشکلهای سیاسی ( | به لحاظ سیاسی، تشکلهای سیاسی ([[حزب و تشکل|احزاب]]، سازمانها و غیره) هر یک دارای اجزا و مؤلفههایی مانند هدف، جهانبینی، ایدئولوژی، خط مشی کلی یا راهبردی، رهبری و مواردی از این دست هستند<ref>اسلامی، اپوزسیون جمهوری اسلامی ایران، ۳۳–۳۵.</ref> و وقتی دچار انحراف میشوند که از درون دچار تشتت و کجروی باشند و در مشی سیاسی خود منحرف شوند و دست به تجدید نظر ایدئولوژیک بزنند.<ref>رئیسی و دیگران، روند جدایی، ۱۲.</ref> پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، در میان جریانهای سیاسی متنوع و متکثر درون [[ایران]]، دو جریان انحرافی که هر یک اندیشه و برداشت عقیدتی خاصی از اسلام داشتند، در عرصه سیاسی ظهور و بروز بیشتری یافتند: دسته اول را میتوان «التقاطیون» نام نهاد که تفکر جامعهگرایانه داشتند و اسلام را موافق طبع شرق و غرب، با رنگ و لعاب [[روشنفکری]] و با پوششی از اصطلاحات وارداتی خواسته و میپسندیدند.{{ببینید|متن=ببینید|التقاط}} و دسته دوم «متحجران» بودند که تفکر خودگرایانه و برداشتهایی خشک و [[تعصب|متعصب]] و فردگرایانه از اسلام داشتند و اسلام را مجموعهای از اعمال عبادیِ بیروح میدیدند. {{ببینید|متن=ببینید|تحجر}} | ||
امامخمینی همچون پیش از انقلاب، در برابر کجروی هر دو دسته، واکنش نشان داد؛ برای نمونه در برابر گروههایی که در همهپرسی جمهوری اسلامی سعی میکردند با تبلیغات سوء، وجه اسلامی نظام پیشنهادی را مخدوش و مردم را به انتخاب جمهوری دموکراتیک ترغیب کنند، موضعگیری کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۳.</ref> و با وصف آنان به وابسته به بیگانگان و توطئهگر، انحراف آنان را ناشی از غربزدگی، تقلید و وابستگیشان دانست و با خائنخواندن آنان، تأکید کرد مردم این خیانتها را نخواهند پذیرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۲، ۳۷۲ و ۴۳۰.</ref> | امامخمینی همچون پیش از انقلاب، در برابر کجروی هر دو دسته، واکنش نشان داد؛ برای نمونه در برابر گروههایی که در همهپرسی جمهوری اسلامی سعی میکردند با تبلیغات سوء، وجه اسلامی نظام پیشنهادی را مخدوش و مردم را به انتخاب جمهوری دموکراتیک ترغیب کنند، موضعگیری کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۳.</ref> و با وصف آنان به وابسته به [[اجانب|بیگانگان]] و توطئهگر، انحراف آنان را ناشی از غربزدگی، تقلید و وابستگیشان دانست و با خائنخواندن آنان، تأکید کرد مردم این خیانتها را نخواهند پذیرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۲، ۳۷۲ و ۴۳۰.</ref> | ||
ایشان در برابر [[بدعت]] و انحراف آشکار [[سازمان مجاهدین خلق]] نیز ایستاد. این سازمان در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ در عین تمسک به برخی ظواهر دینی، رسماً از عقیده اسلام اعلان برائت کرد و [[مارکسیسم]] را مرام و مسلک مبارزاتی خود برگزید.<ref>دارابی، جریانشناسی سیاسی در ایران، ۹۷–۱۰۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} از نظر امامخمینی، التقاط اسلام با مکتب مارکسیسم، خود انحراف بود؛ زیرا ایشان نه تنها مکتب اسلام را غنی و بینیاز از جمع با مکاتب دیگر میدانست، بلکه چنین اقدامی را خیانت به اسلام و مسلمین میشمرد و با اعتقاد به اینکه نتیجه چنین تفکری، در سالهای آینده روشن میشود، نسبت به آن بهشدت واکنش نشان میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| التقاط| مارکسیسم}} ایشان معتقد بود این دسته با تفسیر غلط چند آیه، آیات و روایاتی را که در مخالفت صریح با مرام التقاطی و انحرافی آنان است، انکار میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۶.</ref> | ایشان در برابر [[بدعت]] و انحراف آشکار [[سازمان مجاهدین خلق]] نیز ایستاد. این سازمان در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ در عین تمسک به برخی ظواهر دینی، رسماً از عقیده اسلام اعلان برائت کرد و [[مارکسیسم]] را مرام و مسلک مبارزاتی خود برگزید.<ref>دارابی، جریانشناسی سیاسی در ایران، ۹۷–۱۰۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} از نظر امامخمینی، [[التقاط]] اسلام با مکتب مارکسیسم، خود انحراف بود؛ زیرا ایشان نه تنها مکتب اسلام را غنی و بینیاز از جمع با مکاتب دیگر میدانست، بلکه چنین اقدامی را خیانت به اسلام و مسلمین میشمرد و با اعتقاد به اینکه نتیجه چنین تفکری، در سالهای آینده روشن میشود، نسبت به آن بهشدت واکنش نشان میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| التقاط| مارکسیسم}} ایشان معتقد بود این دسته با تفسیر غلط چند آیه، آیات و روایاتی را که در مخالفت صریح با مرام التقاطی و انحرافی آنان است، انکار میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۶.</ref> | ||
امامخمینی گروه فرقان را نیز منحرف خواند و قیام آنان ضد حکومت اسلامی را خلاف اسلام و جرمی بزرگ اعلام کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۲.</ref> این گروه که در [[تفسیر قرآن]] بهشدت متأثر از مبانی مارکسیسم و [[سوسیالیسم]] بود و با نهاد روحانیت مخالفت جدی داشت، به [[ترور]] برخی از بزرگان و روحانیان، ازجمله [[مرتضی مطهری]] دست زد.<ref>دارابی، جریانشناسی سیاسی در ایران، ۱۰۲–۱۰۴.</ref> | امامخمینی [[گروه فرقان]] را نیز منحرف خواند و قیام آنان ضد حکومت اسلامی را خلاف اسلام و جرمی بزرگ اعلام کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۲.</ref> این گروه که در [[تفسیر قرآن]] بهشدت متأثر از مبانی مارکسیسم و [[سوسیالیسم]] بود و با نهاد روحانیت مخالفت جدی داشت، به [[ترور]] برخی از بزرگان و روحانیان، ازجمله [[مرتضی مطهری]] دست زد.<ref>دارابی، جریانشناسی سیاسی در ایران، ۱۰۲–۱۰۴.</ref> ایشان همچنین برخی موضعگیریها از جانب گروههای مختلف مانند تحریک مردم به دست اعضای [[جبهه ملی]] و دعوت آنان به راهپیمایی در مخالفت با قانون قصاص را که نص قرآن است انحرافی آشکار از سوی این جریان معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۵۰–۴۵۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جبهه ملی| قصاص}} | ||
امامخمینی همچنین با اشاره به تحمل رنج و مرارت بسیار از سوی مقدسنماها و متحجران در طول مبارزات، انحراف این دسته را ناشی از القای اندیشه جدایی دین از سیاست از سوی [[استکبار]] در میان آنان و پذیرش این نیرنگ عنوان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۸–۲۷۹.</ref> و بر این باور بود که بزرگترین ضربه این دسته، اعمال فشار و جهتگیری علیه مبارزه روحانیت اصیل در برابر رژیم ستمشاهی بودهاست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹.</ref> چنانکه در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی نیز اعمال و رفتار این گروه موجب تخریب شدید وجهه اسلامی نهضت شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۱۴.</ref> و اشکالتراشیهای پیاپی آنان و هجمه همهجانبهشان علیه حکومتِ نوپای اسلامی به مشکلی جدی برای نظام بدل گشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۶۷–۴۶۸.</ref> | امامخمینی همچنین با اشاره به تحمل رنج و مرارت بسیار از سوی مقدسنماها و متحجران در طول مبارزات، انحراف این دسته را ناشی از القای اندیشه [[جدایی دین از سیاست]] از سوی [[استکبار]] در میان آنان و پذیرش این نیرنگ عنوان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۸–۲۷۹.</ref> و بر این باور بود که بزرگترین ضربه این دسته، اعمال فشار و جهتگیری علیه مبارزه روحانیت اصیل در برابر رژیم ستمشاهی بودهاست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹.</ref> چنانکه در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی نیز اعمال و رفتار این گروه موجب تخریب شدید وجهه اسلامی نهضت شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۱۴.</ref> و اشکالتراشیهای پیاپی آنان و هجمه همهجانبهشان علیه حکومتِ نوپای اسلامی به مشکلی جدی برای نظام بدل گشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۶۷–۴۶۸.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |