۲۱٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بیماری امامخمینی'''، گزارش سیر بیماریهای مهم دوران زندگی [[امامخمینی]] و درمان آن. | '''بیماری امامخمینی'''، گزارش سیر بیماریهای مهم دوران زندگی [[امامخمینی]] و درمان آن. | ||
==مقدمه== | |||
امامخمینی در طول زندگی چند نوبت به بیماریهای خاص دچار | == مقدمه == | ||
[[چلپی]] پزشک مورد علاقه امامخمینی گرمای شدید نجف را عامل بیماری تشخیص داد <ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲/۳۱</ref> | امامخمینی در طول زندگی چند نوبت به بیماریهای خاص دچار شدهاست. ایشان در سال ۱۳۳۸ [[تب مالت]] گرفت و این بیماری تا زمان [[تبعید]] به [[عراق]] ادامه یافت.<ref>مصطفوی، فریده، جلسه ۷۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۱۲۰</ref> در نخستین [[تابستان]] اقامت در [[نجف]] نیز بهسختی دچار درد چشم شد و مدتی نتوانست به [[نماز جماعت]] برود.{{سخ}} | ||
امامخمینی در روز ورود به ایران در [[بهشت زهرا(س)]] به سبب ازدحام جمعیت، کنترل خود را از دست داد که پس از استفاده از ماسک اکسیژن، به حال طبیعی برگشت. ایشان خود با یادآوری این حالت به این احساس خود اشاره کرده که شخصی در صدد است بهزور جلوی بینی ایشان را بگیرد و چون او را نمیشناخته، مقاومت میکرده و بعدها | [[چلپی]] پزشک مورد علاقه امامخمینی گرمای شدید نجف را عامل بیماری تشخیص داد.<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲/۳۱</ref> امامخمینی از سالها پیش از [[پیروزی انقلاب]] پیوسته از بیماری قلبی رنج میبرد که با مداوا بهبود مییافت.<ref>خمینی، فصل صبر، ۱۱</ref> در دوره اقامت در عراق نیز یکبار به علت کاهش بیش از حد [[فشار خون]]، به سنکوب مبتلا شده بود.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۵۷</ref> کمخوراکی و بدی آب و هوا، بیماری قلبی ایشان را در نجف تشدید کرد و پزشک سفارش کرد ایشان برای تغییر آب و هوا به [[سامرا]] یا [[کاظمین]] برود اما ایشان به دلیل در فشار بودن جوانان در شکنجهگاههای رژیم پهلوی نپذیرفت.<ref>قوچانی، خاطرات سالهای نجف، ۱/۱۷۶–۱۷۷</ref>{{سخ}} | ||
==مهمترین بیماری امامخمینی== | امامخمینی در روز ورود به ایران در [[بهشت زهرا(س)]] به سبب ازدحام جمعیت، کنترل خود را از دست داد که پس از استفاده از ماسک اکسیژن، به حال طبیعی برگشت. ایشان خود با یادآوری این حالت به این احساس خود اشاره کرده که شخصی در صدد است بهزور جلوی بینی ایشان را بگیرد و چون او را نمیشناخته، مقاومت میکرده و بعدها فهمیدهاست وی دکتر [[سیدحسن عارفی]] بودهاست.<ref>طباطبایی، سیدعبدالحسین، طبیب دلها، ۳۳۶–۳۳۷</ref> | ||
مهمترین بیماری امامخمینی به سالهای | |||
پس از مدتی حال [[امامخمینی]] بهتر شد؛ | == مهمترین بیماری امامخمینی == | ||
==تاسیس بیمارستان بقیةالله== | مهمترین بیماری امامخمینی به سالهای ۱۳۵۸–۱۳۶۸ بر میگردد. ایشان پس از آنکه در ۱۰/۱۲/۱۳۵۷ برای اقامت از [[تهران]] به [[قم]] رفت<ref>رجائینژاد، روزشمار زندگی اجتماعی و سیاسی امامخمینی، ۱۸۴</ref>؛ فعالیتهای فراوان و نامناسببودن محیط کار و زندگی و شرارتهای [[حزب خلق مسلمان]] در قم {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری خلق مسلمان}}، بیماری قلبی نهفته ایشان را فعال کرد.<ref>خمینی، فصل صبر، ۱۱؛ توسلی، مصاحبه، ۵۶</ref> در ۲۶/۸/۱۳۵۸ پس از معاینه و مشاهده [[نوار قلب]]، توصیههای پزشکی لازم به ایشان داده شد<ref>عارفی، طبیب دلها، ۴۶–۴۷</ref> و به پیشنهاد عارفی در اواخر [[دی]] ۱۳۵۸ در قم در خانه [[شهابالدین اشراقی]]، [[داماد]] امامخمینی، تحت نظارت پزشکان قرار گرفت.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۵۲</ref> در بامداد ۳/۱۱/۱۳۵۸ درد سینه ایشان از نو آغاز شد و احساس ناراحتی و ضعف کرد و به زمین افتاد. عارفی با توجه به کمبود امکانات پزشکی در قم با مشورت نزدیکان امامخمینی، ایشان را در همان [[شب]] که برفی نیز بود با آمبولانس به تهران انتقال داده، در بیمارستان قلب تهران واقع در خیابان ولیعصر (ع)، بستری کرد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۵۵–۵۶</ref> امامخمینی خود راضی به انتقال به تهران نبود و تنها پس از آنکه مسئولان درجه اول کشور آن را [[تکلیف شرعی]] بر ایشان دانستند، پذیرفت که منتقل شود.<ref>موسوی اردبیلی، مصاحبه، ۵/۲۵۹</ref> در حالیکه کشور در آستانه نخستین [[انتخابات ریاستجمهوری]] بود، امامخمینی در بیمارستان به فرزند خود [[سیداحمد خمینی]] سفارش کرد اگر مسئلهای برای ایشان پیش آمد، آن را پنهان نگه دارد و پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، آن را اعلام کند.<ref>آشتیانی، پابهپای آفتاب، ۲/۱۳</ref>{{سخ}} | ||
در اوایل سال ۱۳۶۲، عارفی، پزشک امامخمینی پیشنهاد داد به سبب رعایت مسائل درمانی، سیاسی و امنیتی، بیمارستانی در نزدیکی محل سکونت امامخمینی برپا گردد <ref>عارفی، طبیب دلها، | پس از مدتی حال [[امامخمینی]] بهتر شد؛ چنانکه از دیگر بیماران بستری عیادت کرد، و برخی مسئولان و مردم نیز در بیمارستان به دیدار ایشان رفتند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۱–۲</ref> پزشکان سفارش کردند ایشان دوره نقاهت را در آب و هوای مناسبتری بگذراند. از اینرو منزلی در «دربند» [[شمیران]] برای ایشان و همراهان تهیه شد<ref>عارفی، طبیب دلها، ۶۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اقامتگاهها}}. امامخمینی در دوازده [[اسفند]] پس از آنکه از اقشار مختلف مردم، پزشکان، پرستاران و کارکنان بیمارستان قلب تشکر کرد،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۶۸</ref> بیمارستان را ترک کرد و در خانه دربند، ساکن شد.<ref>کهننسب و دیگران، آنجا که بوی یار میدهد، ۳۸۱</ref> پس از مدتی در خانه جدید، درد قلبی دوباره پدیدار گشت. دکتر [[رشید معصومی]] نوارهای قلب ایشان را به اروپا برد و پزشکان اروپایی، درمان طبی، یعنی تجویز دارو و استراحت و جراحی را پیشنهاد دادند. امامخمینی با [[جراحی]] مخالفت کرد و پذیرفت داروهای تجویزشده را منظم استفاده کند.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۶۷</ref> این امر از انگشتشمار مواردی بود که امامخمینی نظری غیر از نظر پزشکان داشت.<ref>طباطبایی، سیدعبدالحسین، طبیب دلها، ۳۴۰</ref> محل سکونت امامخمینی در شمیران، به دلیل دشواری دیدارها و اعیانیبودن آن مورد پذیرش ایشان نبود و پس از چند ماه، برای سکونت به [[جماران]] رفت. با ورود ایشان به جماران گروه پزشکی ثابتی از متخصصان قلب، ریه و داخلی تشکیل شد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۷۳–۷۵</ref> گروه پزشکی غیر ثابتی نیز با تخصصهای دیگر برای مداوای ایشان در نظر گرفته شد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۷۵–۷۶</ref> [[سیداحمد خمینی]] در فراهمآوردن مقدمات سلامتی ایشان نقش بسیاری داشت<ref>هاشمی رفسنجانی، امین مردم، ۳۵</ref> و پزشکان فعالیتهای پزشکی خود را با وی هماهنگ میکردند.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۵۵</ref> | ||
امامخمینی سه بار در این بیمارستان بستری شد. بار اول در ۶/۱/۱۳۶۵ قلب ایشان یکباره از کار ایستاد که با فعالیت بهموقع دکتر [[مسعود پورمقدس]] به زندگی بازگشت <ref>عارفی، طبیب دلها، | |||
==آخرین بیماری== | == تاسیس بیمارستان بقیةالله == | ||
امامخمینی در ۲۹/۲/۱۳۶۸ به سبب احساس درد در معده، برای معاینه پزشکی در بیمارستان بقیةالله(ع) جماران بستری گردید و پس از رادیوگرافی، به خانه بازگشت و بار دوم در همان روز به بیمارستان مراجعه کرد و معاینه کاستروسکپی نشان از سرطان و زخمهای متعدد معده داشت <ref>عارفی، طبیب دلها، | در اوایل سال ۱۳۶۲، عارفی، پزشک امامخمینی پیشنهاد داد به سبب رعایت مسائل درمانی، سیاسی و امنیتی، بیمارستانی در نزدیکی محل سکونت امامخمینی برپا گردد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۱۵–۱۱۷</ref> امامخمینی به بیماری تنگی عروق قلب مبتلا بود و احتمال اینکه بیماری وخیمی مانند [[سکته]]، [[سرطان]] یا خونریزی برای ایشان به وجود آید، بسیار بود<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۲۰</ref>؛ بنابراین سیداحمد خمینی و دیگران این پیشنهاد را پذیرفتند و بیمارستان بقیةالله (ع) در جماران برپا گردید.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۱۷ و ۱۲۱</ref> از اهداف بنای این بیمارستان بیخبرماندن رسانههای بیگانه از بیماری رهبری بود.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۲۱</ref>{{سخ}} | ||
اعضای خانواده و دفتر ایشان و مسئولان ارشد کشور، ازجمله [[سیدعلی خامنهای]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[میرحسین موسوی]] در محل حضور داشتند و رخداد را از طریق تلویزیون مداربسته میدیدند <ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۸۴</ref> | امامخمینی سه بار در این بیمارستان بستری شد. بار اول در ۶/۱/۱۳۶۵ قلب ایشان یکباره از کار ایستاد که با فعالیت بهموقع دکتر [[مسعود پورمقدس]] به زندگی بازگشت<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۱۸–۱۱۹؛ طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۸۷</ref> و برای اقدامهای تکمیلی به بیمارستان منتقل شد.<ref>نامه جامعه، مجله، ۶۱</ref> بار دوم، ایشان در سال ۱۳۶۷ به سبب ناراحتی گوارشی در بیمارستان بستری شد که تشخیص پزشکان گوارش و جراح در آن زمان، کمخونی قسمتی از روده بود و با اقدامهای درمانی، بهبود یافت.<ref>طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۸۷</ref> امامخمینی در ۷ [[آبان]] ۱۳۶۷ طی یادداشتی به اعضای دفتر خود تأکید کرد که به دلیل بیماری مجاری تنفسی باید آنان از درخواست سخنرانی ایشان در دیدارها هرچند یک جمله [[دعا]] خودداری کنند؛ بهویژه که [[جنگ تحمیلی|جنگ]] نیز تمام شدهاست و نباید به ایشان زحمت داده شود. با این حال، ایشان اصل دیدار با [[خانواده شهدا]] یا دیگران را بدون سخنگفتن بدون مانع شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۱</ref> بیماری سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ امامخمینی به سبب حساسیت بسیار زیاد اوضاع کشور و شرایط جنگ تحمیلی، اعلام نشد و دیگران از بیماری ایشان باخبر نشدند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۱</ref> بار سوم نیز در سال ۱۳۶۸ و آخرین بیماری بود که به درگذشت ایشان انجامید. | ||
==پزشکان امامخمینی== | |||
پس از انقلاب اسلامی، پزشکان گوناگونی به امامخمینی خدمت کردهاند. از ۲۶/۸/۱۳۵۸ نخست عارفی و [[وحید دستجردی]] و از ۲۸/۱۰/۱۳۵۸ تا اعزام ایشان به بیمارستان قلب تهران، عارفی، [[محمدرضا معتمدی]] و [[فریدون عزیزی]] از متخصصان | == آخرین بیماری == | ||
بیش از ۲۴ پزشک نیز چندین بار به گروه پزشکی مشاوره دادند و نزدیک به چهل تن از پزشکان و پیراپزشکان بیمارستان بقیةالله(ع) از متخصصان رادیولوژی و آزمایشگاه و پرستاران، به امامخمینی خدمت کردند <ref>عارفی، طبیب دلها، | امامخمینی در ۲۹/۲/۱۳۶۸ به سبب احساس درد در معده، برای معاینه پزشکی در بیمارستان بقیةالله (ع) جماران بستری گردید و پس از رادیوگرافی، به خانه بازگشت و بار دوم در همان روز به بیمارستان مراجعه کرد و معاینه کاستروسکپی نشان از سرطان و زخمهای متعدد معده داشت.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۷۱–۱۷۲</ref> اعضای گروه پزشکی درمان را آغاز کردند.<ref>رنجبر، گوهری در دستهای لرزان، ۴۷</ref> ایشان عصر روز ۱/۳/۱۳۶۸ برای جراحی داخلی به بیمارستان بقیةالله (ع) و صبح روز ۲/۳/۱۳۶۸ به اتاق عمل منتقل شد. جراحی را دکتر ایرج فاضل با کمک دکتر دوائی و دکتر کلانتر معتمد انجام دادند و از ساعت ۸:۱۰ تا ۱۰:۴۰ صبح به درازا کشید.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۸۳–۱۸۵</ref>{{سخ}} | ||
==واکنش مردم و شخصیتها== | اعضای خانواده و دفتر ایشان و مسئولان ارشد کشور، ازجمله [[سیدعلی خامنهای]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[میرحسین موسوی]] در محل حضور داشتند و رخداد را از طریق تلویزیون مداربسته میدیدند.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۸۴</ref> پزشکان پس از عمل، حال امامخمینی را رضایتبخش اعلام کردند و این خشنودی مردم را در پی داشت<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۶/۳/۱۳۶۸، ۱–۲</ref>؛ ولی با گذشت زمان، امامخمینی ناتوان گشت و اشتهای خود را از دست داد. [[روز جمعه]] ۵ خرداد ۱۳۶۸ ایشان با صدای ضعیفی از اکبر هاشمی رفسنجانی خواست در [[خطبه نماز جمعه]] از مردم بخواهد دعا کنند خداوند ایشان را بپذیرد و خطیب جمعه با ظرافت خاصی آن را به مردم رساند.<ref>هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۳۵–۱۳۶</ref> در ۱۳/۳/۱۳۶۸ فعالیتهای پزشکی نتیجه نداد و ساعت ۲۲ و ۲۳ دقیقه همان شب، قلب امامخمینی برای همیشه از فعالیت ایستاد<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۲۹–۲۳۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید|ارتحال امامخمینی}}. | ||
مردم ایران شیفته رهبر خود بودند و سلامتی امامخمینی برای آنان اهمیت بسیاری داشت و با اطلاع از بیماری با همه وجود، برای سلامتی ایشان دعا میکردند. در ۴/۱۱/۱۳۵۸ و ۶/۱۱/۱۳۵۸ برای سلامتی ایشان، دعا و نیایش سراسری درخواست شد <ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲؛ ۶/۳/۱۳۶۸، ۱ و ۲</ref> | |||
در این بیماری بسیاری از رؤسای کشورها ازجمله [[شاذلیبنجدید]]، رئیسجمهور | == پزشکان امامخمینی == | ||
در آخرین بیماری [[امامخمینی]] در سال ۱۳۶۸ اکبر هاشمی رفسنجانی [[امامجمعه موقت تهران]] با شرح بیماری امامخمینی از مردم خواست برای سلامتی ایشان دعا کنند <ref>هاشمی رفسنجانی، بازسازی، | پس از انقلاب اسلامی، پزشکان گوناگونی به امامخمینی خدمت کردهاند. از ۲۶/۸/۱۳۵۸ نخست عارفی و [[وحید دستجردی]] و از ۲۸/۱۰/۱۳۵۸ تا اعزام ایشان به بیمارستان قلب تهران، عارفی، [[محمدرضا معتمدی]] و [[فریدون عزیزی]] از متخصصان قلب،<ref>عارفی، طبیب دلها، ۴۶–۴۸</ref> پزشک ایشان بودند. در مدت بستریشدن امامخمینی در بیمارستان قلب، نظارت بر کار پزشکی با عارفی بود.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۶۰–۶۶</ref> زمانی که امامخمینی به جماران رفت، یادآور شد نیازی به آمدن پزشک نیست و در صورت لزوم، اطلاع خواهد داد<ref>عارفی، طبیب دلها، ۷۴</ref>؛ ولی عارفی تشکیل یک گروه پزشکی دایم برای مراقبت از ایشان را ضروری میدانست. اعضای گروه ثابت پزشکی دارای تخصصهای قلب، داخلی و ریه، عبارت بودند از: [[سبطالشیخ انصاری]]، مسعود پورمقدس، [[محمدیوسف حیدری]]، [[حسن رنجبرنژاد]]، [[حمید سهرابپور]]، [[سیدمحمدعلی صدر عاملی]]، [[ارشمیدس صنعتی]]، [[عبدالحسین طباطبایی]]، سیدحسن عارفی، [[احمد محبی]]، [[محمدرضا معتمدی]]، [[ابراهیم نعمتیپور]]، [[محمدحسین نعیمی]] و [[فریدون نوحی]]،<ref>عارفی، طبیب دلها، ۷۴–۷۶</ref> و اعضای گروه پزشکی غیر ثابت که با عنوان مشاوره با نامبردگان همکاری میکردند نیز رشید معصومی، اشرفی، [[بهادر اعلمی هرندی]]، [[علیاکبر خوشخونژاد]]، [[فریدون عزیزی]]، [[ایرج فاضل]]، یزدانبخش نجفیان، [[محسن محسنزاده]]، [[محمدرضا زالی]]، موسی زرگر و [[اسماعیل اسدزاده]] بودند.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۷۷</ref>{{سخ}} | ||
==واکنش رسانههای خارجی== | بیش از ۲۴ پزشک نیز چندین بار به گروه پزشکی مشاوره دادند و نزدیک به چهل تن از پزشکان و پیراپزشکان بیمارستان بقیةالله (ع) از متخصصان رادیولوژی و آزمایشگاه و پرستاران، به امامخمینی خدمت کردند.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۷۷–۷۸</ref> کشیک گروه پزشکی هر روز ساعت هشت صبح امامخمینی را معاینه میکردند و فشار خون ایشان را میگرفتند و پس از آن، کارهای روزانه امامخمینی آغاز میشد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۳۱–۱۳۲</ref> ضربان قلب امامخمینی از ۱۳/۱/۱۳۶۵ تا ۱۳/۳/۱۳۶۸ از طریق فرستنده و گیرنده بیسیم، زیر نظر گروه پزشکی بود.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۵۱</ref> | ||
[[رسانههای خارجی]] با اطلاع از نخستین بیماری امامخمینی در سال ۱۳۵۸ شایع کردند رهبر ایران بیش از ششماه زنده نخواهد ماند <ref>گلی زواره، سیاحت خوشید، ۲۰۸</ref> | |||
==روحیه امامخمینی== | == واکنش مردم و شخصیتها == | ||
[[امامخمینی]] در برابر دردهای جسمانی پرتحمل بود؛ چنانکه با وخیمشدن وضع جسمانیشان در آخرین بیماری، پزشکان را دلداری میداد <ref>عارفی، طبیب دلها، | مردم ایران شیفته رهبر خود بودند و سلامتی امامخمینی برای آنان اهمیت بسیاری داشت و با اطلاع از بیماری با همه وجود، برای سلامتی ایشان دعا میکردند. در ۴/۱۱/۱۳۵۸ و ۶/۱۱/۱۳۵۸ برای سلامتی ایشان، دعا و نیایش سراسری درخواست شد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲؛ ۶/۳/۱۳۶۸، ۱ و ۲</ref> [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] از [[مراجع تقلید]] حاضر در قم با صدور اطلاعیهای، در [[مسجد اعظم قم]] برای سلامتی امامخمینی مجلس دعا برگزار کرد و برای [[عیادت]] ایشان به تهران رفت.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۵</ref> [[جامعه مدرسین]] [[حوزه علمیه قم]] ضمن اختصاص مبلغی برای خرید [[گوسفند]] و [[ذبح]] و پخش آن در میان فقرا برای شفای امامخمینی، تلگرامی نیز برای ایشان فرستاد.<ref>صالح، یاران صادق آفتاب، ۲۹۶؛ امامخمینی، ۱۲/۱۳۵</ref> میلیونها زن و مرد در سراسر ایران در مساجد و حسینیهها برای سلامتی امامخمینی دعا کردند. برخی نیز برای سلامتی ایشان [[روزه]] گرفتند<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۵</ref> و شماری از نانواییهای شهر قم برای سلامتی ایشان در میان مردم نان رایگان توزیع کردند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۴</ref> بسیاری از علمای بلاد و دهها گروه از اصناف گوناگون از شهرهای مختلف با فرستادن تلگرام، برای رهبری از درگاه خدا طلب سلامتی و شفای عاجل کردند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۲</ref> مسلمانان دیگر نقاط جهان ازجمله [[پاکستان]]، [[سوریه]]<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۶/۱۱/۱۳۵۸، ۴</ref> و [[برزیل]]<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۷/۱۱/۱۳۵۸، ۲</ref> نیز برای سلامتی امامخمینی دست به دعا برداشتند. امامخمینی در ۹/۱۱/۱۳۵۸ از بخش ویژه به بخش عادی منتقل شد و دکتر موسی زرگر [[وزیر بهداری]] اعلام کرد ایشان بهزودی فعالیتهای خود را از سر خواهد گرفت.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۹/۱۱/۱۳۵۸، ۲</ref>{{سخ}} | ||
==رفتار با خانواده در دوران بیماری== | در این بیماری بسیاری از رؤسای کشورها ازجمله [[شاذلیبنجدید]]، رئیسجمهور الجزایر،<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۳</ref> [[حافظ اسد]]، رئیسجمهور سوریه،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۵۸</ref> [[یاسر عرفات]]، رئیس سازمان آزادیبخش [[فلسطین]]،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۴</ref> [[خالدبنعبدالعزیز]]، پادشاه [[عربستان]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۹۱</ref> و [[فهدبنعبدالعزیز]]، ولیعهد عربستان<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۹۲</ref> تلگرامهایی ارسال کردند که امامخمینی نیز ضمن تشکر به آنان پاسخ داد. مراجع تقلید نجف، قم و [[مشهد]] ازجمله [[سیدابوالقاسم خویی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۲۹</ref> [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۷۱</ref> [[سیدکاظم شریعتمداری]].<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۷۳</ref> سیدمحمدرضا گلپایگانی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۸۹</ref> و [[سیدعبدالله شیرازی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۰ و ۱۷۴</ref> در پی ناراحتی قلبی و ترخیص امامخمینی از بیمارستان، تلگرامهایی ارسال داشتند و ایشان نیز به آنان پاسخ داد. | ||
امامخمینی با خانواده و فرزندانش رفتاری بسیار عاطفی داشت. در جریان بیماریشان در سال ۱۳۵۸ به فرزند خود سیداحمد | در آخرین بیماری [[امامخمینی]] در سال ۱۳۶۸ اکبر هاشمی رفسنجانی [[امامجمعه موقت تهران]] با شرح بیماری امامخمینی از مردم خواست برای سلامتی ایشان دعا کنند.<ref>هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۴۵–۱۴۶</ref> در مساجد و تکایا برای بهبودی ایشان مجالس دعا برگزار شد. رئیسجمهور وقت، سیدعلی خامنهای در مسجد بازار، مجلس نیایشی برگزار کرد و [[محمدتقی فلسفی]] در آنجا به [[منبر]] رفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۳۳</ref> مراسم دعا و نیایش برای سلامتی امامخمینی در ساختمان نخستوزیری، دانشگاهها، مراکز [[سپاه پاسداران]] و [[بنیاد شهید]] برگزار شد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۳/۱۳۶۸، ۱۲</ref> به این مناسبت، در مساجد تهران نان صلواتی میان مردم توزیع شد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۹/۳/۱۳۶۸، ۱۲</ref> مردم برخی از شهرها برای سلامتی امامخمینی روزه گرفتند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۹/۳/۱۳۶۸، ۲ و ۱۴/۳/۱۳۶۸، ۱۲</ref> افزون بر مردم ایران، مسلمانان دیگر کشورها نیز برای سلامتی ایشان، مراسم نیایش برگزار کردند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۷/۳/۱۳۶۸، ۱۲</ref> اسرای ایرانی اردوگاههای عراق نیز برای سلامتی امامخمینی دعا کردند.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۳/۱۳۶۸، ۱۶</ref> | ||
==رفتار با دیدارکنندگان، پزشکان و پرستاران== | |||
دیدارهای امامخمینی با [[کارگزاران نظام]] و [[مردم]]، در دوره بیماری قطع نشد. ایشان سعی میکرد از اتاق خود تا محل ملاقات راه برود و استفاده از صندلی چرخدار را بهسادگی نمیپذیرفت <ref>عارفی، طبیب دلها، | == واکنش رسانههای خارجی == | ||
==رهبری نظام در زمان بیماری== | [[رسانههای خارجی]] با اطلاع از نخستین بیماری امامخمینی در سال ۱۳۵۸ شایع کردند رهبر ایران بیش از ششماه زنده نخواهد ماند.<ref>گلی زواره، سیاحت خوشید، ۲۰۸</ref> پس از آن نیز رسانههای بیگانه شایعات پرشماری دربارهٔ بیماری و بستریشدن، حتی درگذشت ایشان برای ایجاد [[دلهره]] و [[اضطراب]] در میان [[ملت]] پخش کردند که در تمامی این موارد، امامخمینی در سلامت کامل بود، اما در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ این مسئله محرمانه باقی ماند و بیگانگان نتوانستند هیچگونه خبری برای بهرهبرداری به دست آورند.<ref>طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۸۷–۱۸۸؛ عارفی، طبیب دلها، ۱۲۱</ref> در آخرین بیماری نیز با وجود اعلام رسانههای داخلی و رفت و آمد شماری از پزشکان و کارکنان بیمارستان، خبرگزاریهای بیگانه کوچکترین اطلاعی بهجز گزارشهای پخششده منابع رسمی پیدا نکردند و اخباری که پخش میکردند، بر پایه [[حدس]] و [[گمان]] بود.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۳۷۵</ref> هاشمی رفسنجانی نیز تأکید کردهاست که در گزارشهای خبری، اطلاع بیگانگان از بدبودن حال امامخمینی به چشم نمیخورد.<ref>هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۴۶</ref> | ||
امامخمینی با وجود کهولت سن و رنج بیماری، کشور را با جدیت رهبری میکرد و با اجازه پزشکان اخبار کشور به اطلاع ایشان میرسید <ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۱۱/۱۳۵۸، ۲</ref> | |||
امامخمینی با بهبودی نسبی بیماریشان در سال ۱۳۶۵، در دیدار برخی مقامات کشور ازجمله [[سیدعلی خامنهای]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] تأکید کرد که از هیچ قدرتی غیر از [[خدا]] نترسند و در برابر قدرتهای بزرگ، محکم بایستند و بدانند پیروزی با آنان و ملت ایران است <ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۲۸</ref> | == روحیه امامخمینی == | ||
==پانویس == | [[امامخمینی]] در برابر دردهای جسمانی پرتحمل بود؛ چنانکه با وخیمشدن وضع جسمانیشان در آخرین بیماری، پزشکان را دلداری میداد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۲۹–۱۳۰</ref> در برابر معاینات پزشکی و تزریق مداوم سرم، لب به شکایت نمیگشود<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۸۸–۲۸۹</ref> و در بیماری پایانی عمر، نهایت شکیبایی را از خود نشان میداد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۹۹</ref> دستورهای پزشکی را بهطور دقیق رعایت و به صلاحدید پزشکان [[دارو]] مصرف میکرد<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۶۳–۲۶۴</ref>؛ چنانکه یک بار به تجویز پزشک خود [[نماز]] را خوابیده به جای آورد.<ref>مصطفوی، زهرا، خاطرات ما، ۲۱۸</ref> ایشان عمل به نظریه کارشناسان را یک تکلیف میشمرد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۸۵</ref> در شرایط سخت بیماری، نماز را اول وقت به جای میآورد و [[نمازهای نافله]] ایشان ترک نمیشد.<ref>امامجمارانی، مصاحبه، ۲/۵۶</ref> ایشان حتی با وجود نصب لوله در مجرای تنفسی [[نمازهای واجب]] و نافله را به جای میآورد<ref>فاضل، خاطرات، ۳/۱۳۶</ref> و سعی میکرد در حال بیماری نیز نمازها را در [[اول وقت]] بخواند.<ref>مصطفوی، زهرا، ۴۲۰ داستان، ۹۴</ref> پس از [[عمل جراحی]] ذکر «الله اکبر» بر زبان داشت.<ref>آشتیانی، رفتارشناسی، ۹۰–۹۱</ref> پیوسته [[قرآن]] میخواند و پیش از عمل جراحی نیز خواندن قرآن را ترک نکرد.<ref>نوربالا، طبیب دلها، ۲۵۰–۲۵۱</ref> امامخمینی از چیزی نمیترسید و به گفته پورمقدس، پزشک معالج ایشان با وجود ناملایمات و بمباران شهرهای ایران به دست [[رژیم عراق]]، ضربان قلب ایشان بالا نمیرفت،<ref>پورمقدس، خاطرات، ۲/۲۷۷</ref> بنابر گزارشی، امامخمینی در شب آخر در تنهایی میگریسته و از خداوند درخواست میکرده که او را بپذیرد.<ref>اشراقی، خاطرات، ۱/۳۱۶</ref> به گزارش پزشکان، امامخمینی نیمساعت پیش از [[ارتحال امامخمینی|رحلت]] در حال هوشیاری حکم مسئله فقهی [[وضوی پیش از وقت]] را بیان داشتهاست.<ref>عارفی، مجله حضور، ۷۳</ref> | ||
{{پانویس}} | |||
==منابع == | == رفتار با خانواده در دوران بیماری == | ||
امامخمینی با خانواده و فرزندانش رفتاری بسیار عاطفی داشت. در جریان بیماریشان در سال ۱۳۵۸ به فرزند خود سیداحمد دربارهٔ همسرش سفارش کرد<ref>خمینی، برداشتهایی از، ۱/۷۶</ref> و در روزهای پایانی عمر نیز به اعضای خانواده سفارش کرد مراقب [[خدیجه ثقفی|همسر]] ایشان باشند.<ref>خمینی، برداشتهایی از، ۱/۳۰۷</ref> در آخرین بیماری در آستانه درِ بیمارستان، فرزند خود سیداحمد را در آغوش گرفت و بوسید و این صحنه پزشکان را متأثر کرد.<ref>طباطبایی، فاطمه، فصل صبر، ۹۷–۹۸</ref> ایشان از همسر خود [[حلالیت]] طلبید و افزود این رفتن بازگشت ندارد.<ref>نامه جامعه، مجله، ۶۲</ref> ایشان با آنکه دلبسته نوه سهساله خود [[سیدعلی خمینی]] بود، برای آنکه در آخرین ساعتهای عمر نمیخواست جز خدا متوجه دیگری باشد، با وی دیداری نداشت<ref>اعرابی، خاطرات، ۱/۳۱۹</ref> و تأکید میکرد به وی وعده دیدار داده نشود.<ref>طباطبایی، فاطمه، برداشتهایی از، ۱/۳۱۹</ref> در آخرین دیدار با اعضای خانواده، با اشاره به دشواری راه، تأکید کرد مرتکب [[گناه]] نشوند، و آنان را به [[تقوا]] و [[عمل صالح]] سفارش کرد.<ref>آریان، در مسیر عروج، ۱۶</ref> | |||
== رفتار با دیدارکنندگان، پزشکان و پرستاران == | |||
دیدارهای امامخمینی با [[کارگزاران نظام]] و [[مردم]]، در دوره بیماری قطع نشد. ایشان سعی میکرد از اتاق خود تا محل ملاقات راه برود و استفاده از صندلی چرخدار را بهسادگی نمیپذیرفت.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۴۴–۱۴۵</ref> به فکر همه مردم بود و به مسئولان و پزشکان خاطرنشان میکرد امکانات پزشکی باید برای همه فراهم باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۲۶</ref> قدرشناس خدمتگزاران و پزشکان و پرستاران خود بود و از آنان تشکر میکرد. برخوردهای عاطفی امامخمینی پزشکان را متأثر میکرد و باعث میشد اشک در چشمانشان حلقه بزند.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۲۸۷</ref> ایشان در پاسخ التماس دعای دکتر سیدعبدالحسین طباطبایی؛ که مسئول تنظیم داروها بود ابراز داشت هر چند ساعت یکبار برای شخص وی دعا میکند<ref>طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۹۹–۲۰۰</ref>؛ چنانکه به عارفی دربارهٔ پرداخت [[حق ویزیت پزشکان]] سفارش میکرد.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۳۰–۱۳۱</ref> | |||
== رهبری نظام در زمان بیماری == | |||
امامخمینی با وجود کهولت سن و رنج بیماری، کشور را با جدیت رهبری میکرد و با اجازه پزشکان اخبار کشور به اطلاع ایشان میرسید.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۱۱/۱۳۵۸، ۲</ref> با وجود بستریشدن در اتاق مراقبتهای ویژه بیمارستان، به سبب اهمیت نخستین [[انتخابات ریاستجمهوری]] در سال ۱۳۵۸ از طریق [[صدا و سیما]] چند دقیقه با مردم سخن گفت و مطالبی دربارهٔ [[انتخابات]] بیان داشت.<ref>۱۲/۱۲۶؛ عارفی، طبیب دلها، ۶۳</ref> در نهم [[بهمن]] همان سال نیز در پیامی رادیو، تلویزیونی از حضور مردم در انتخابات ریاستجمهوری قدردانی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۱</ref> مراسم [[تنفیذ حکم ریاستجمهوری]] [[سیدابوالحسن بنیصدر]] به دست امامخمینی در بیمارستان صورت گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳۱/۱۲، ۱۲/۱۳۹؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۶/۱۱/۱۳۵۸، ۱–۲</ref> با بهبود نسبی ایشان در بیمارستان به کارها رسیدگی میکرد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۱/۱۱/۱۳۵۸، ۲</ref> در ۲۳ بهمن ۱۳۵۸ در پیامی مکتوب و پیامی رادیو، تلویزیونی مردم را به شرکت فعال در [[انتخابات مجلس شورای اسلامی]] فراخواند و یادآور شد مجلس را به کسانی بسپارند که به [[اسلام]] و [[جمهوری اسلامی]] و [[قانون اساسی]] معتقد هستند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۴۹ و ۱۵۱</ref> در دوران حضور در خانه دربند در سال ۱۳۵۸ نیز با وجود کسالت، با مردم دیدار کرد و روحانیان آمده از قم از برابر ایشان رژه رفتند.<ref>اسدی، امامخمینی و هیأتهای دینی مبارز، ۲۲</ref>{{سخ}} | |||
امامخمینی با بهبودی نسبی بیماریشان در سال ۱۳۶۵، در دیدار برخی مقامات کشور ازجمله [[سیدعلی خامنهای]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] تأکید کرد که از هیچ قدرتی غیر از [[خدا]] نترسند و در برابر قدرتهای بزرگ، محکم بایستند و بدانند پیروزی با آنان و ملت ایران است.<ref>عارفی، طبیب دلها، ۱۲۸</ref> ایشان با ابراز آمادگی برای [[مرگ]]، کارگزاران نظام را با اشاره به آیه «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ»<ref>فتح، ۲۹</ref> به [[وحدت]] و [[الفت]] با یکدیگر و احساس قوت و اتکای به خداوند سفارش کرد.<ref>خامنهای، نرمافزار حدیث ولایت، ۱۳۶۸، ۱۲۸</ref> در آخرین بیماری نیز که بازنگری قانون اساسی در جریان بود، در دیدار هاشمی رفسنجانی بر سرعتدادن به کار [[بازنگری قانون اساسی|بازنگری]] و حفظ اتحاد بهویژه میان وی و خامنهای تأکید کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۴۳</ref> ایشان چند ساعت پیش از عمل جراحی نیز آخرین حکم را که مربوط به موضوعی قضایی بود، به موسوی اردبیلی، رئیس [[دیوان عالی کشور]] داد.<ref>خمینی، فصل صبر، ۱۵</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
خط ۶۵: | خط ۷۸: | ||
* خامنهای، سیدعلی، نرمافزار حدیث ولایت. | * خامنهای، سیدعلی، نرمافزار حدیث ولایت. | ||
* خمینی، سیداحمد، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش. | * خمینی، سیداحمد، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش. | ||
* خمینی، سیداحمد، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم | * خمینی، سیداحمد، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
* رجائینژاد، محمد، روزشمار زندگی اجتماعی و سیاسی امامخمینی، مجله حضور، شماره ۶۳، ۱۳۸۶ش. | * رجائینژاد، محمد، روزشمار زندگی اجتماعی و سیاسی امامخمینی، مجله حضور، شماره ۶۳، ۱۳۸۶ش. | ||
* رنجبر، حشمتالله، گوهری در دستهای لرزان، تهران، مؤسسه تنظیم | * رنجبر، حشمتالله، گوهری در دستهای لرزان، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
* صالح، سیدمحسن، یاران صادق آفتاب، درنگی در پیشینه و تلاشهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | * صالح، سیدمحسن، یاران صادق آفتاب، درنگی در پیشینه و تلاشهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | ||
* طباطبایی، سیدعبدالحسین، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | * طباطبایی، سیدعبدالحسین، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
* طباطبایی، سیدعبدالحسین، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم | * طباطبایی، سیدعبدالحسین، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
* طباطبایی، فاطمه، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم | * طباطبایی، فاطمه، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
* عارفی، سیدحسن، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۸، ۱۳۷۳ش. | * عارفی، سیدحسن، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۸، ۱۳۷۳ش. | ||
* عارفی، سیدحسن، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | * عارفی، سیدحسن، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
خط ۷۷: | خط ۹۰: | ||
* فاضل، ایرج، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | * فاضل، ایرج، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
* قوچانی، محمود، خاطرات سالهای نجف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | * قوچانی، محمود، خاطرات سالهای نجف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | ||
* کهننسب، علی و دیگران، آنجا که بوی یار میدهد، چاپشده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم | * کهننسب، علی و دیگران، آنجا که بوی یار میدهد، چاپشده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | ||
* گلی زواره، غلامرضا، سیاحت خوشید، تهران، هستینما، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | * گلی زواره، غلامرضا، سیاحت خوشید، تهران، هستینما، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | ||
* محتشمیپور، سیدعلیاکبر، خاطرات سیاسی، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | * محتشمیپور، سیدعلیاکبر، خاطرات سیاسی، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
خط ۸۸: | خط ۱۰۱: | ||
* موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش. | * موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش. | ||
* نوربالا، احمد، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | * نوربالا، احمد، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، ارتباط روحی با امام، امین مردم و امام، بررسی ویژگیهای شخصیتی یادگار امام، تهران، مؤسسه تنظیم | * هاشمی رفسنجانی، اکبر، ارتباط روحی با امام، امین مردم و امام، بررسی ویژگیهای شخصیتی یادگار امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | ||
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، به اهتمام علی لاهوتی، دفتر نشر معارف انقلاب، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش. | * هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، به اهتمام علی لاهوتی، دفتر نشر معارف انقلاب، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
* سیدکمالالدین میرمحمدی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/45/ بیماری امامخمینی]، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، | == پیوند به بیرون == | ||
* سیدکمالالدین میرمحمدی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/45/ بیماری امامخمینی]، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۴۵–۵۳. | |||
[[رده:مقالههای بدون تغییرمسیر]] | |||
[[رده:مقالههای بدون لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای نیازمند بازنگری]] | [[رده:مقالههای نیازمند بازنگری]] | ||