پرش به محتوا

حوزه علمیه نجف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
حوزه علمیه نجف، حوزه نجف، تحولات گذشته و رویدادهای آن در دوره حضور امام‌خمینی.
'''حوزه علمیه نجف'''، حوزه نجف، تحولات گذشته و رویدادهای آن در دوره حضور [[امام‌خمینی]].
== معرفی==
== معرفی==
حوزه به معنای ناحیه، مجتمع و مرکز و در اصطلاح به معنای مرکز تحصیل علوم دینی است<ref>معین،  فرهنگ فارسی، ۱/۱۳۷۸.</ref> نجف از شهرهای مهم مذهبی عراق و مدفن امیرالمؤمنین علی(ع) است و در طول تاریخ تشیع از مراکز مهم علمی شیعه و کانون تحولات بسیاری بوده است<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۲ ـ ۲۵.</ref> حوزه علمیه نجف در پی هجرت شیخ طوسی به نجف شکل گرفت<ref>← ادامه مقاله.</ref> برخی بر این باورند که پیش از هجرت وی، حوزه علمیه در این شهر، شکل گرفته بود<ref>بحرالعلوم، الدراسۀ و تاریخها فی النجف، ۷/۱۱.</ref>؛ اما معتقدان به دیدگاه اول، ضمن تأیید بر حضور علما در این شهر، کاربرد «حوزه علمیه» درباره آن را پس از هجرت وی به نجف دانسته‌اند<ref>آقابزرگ، زندگینامه، ص۱۳ ـ ۱۴؛ دوانی، هزاره شیخ طوسی، ص۲۰.</ref>
[[حوزه‌های علمیه|حوزه]] به معنای ناحیه، مجتمع و مرکز و در اصطلاح به معنای مرکز تحصیل علوم دینی است<ref>معین،  فرهنگ فارسی، ۱/۱۳۷۸.</ref> [[نجف]] از شهرهای مهم مذهبی [[عراق]] و مدفن [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] است و در طول تاریخ تشیع از مراکز مهم علمی شیعه و کانون تحولات بسیاری بوده است<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۲ ـ ۲۵.</ref> حوزه علمیه نجف در پی هجرت شیخ طوسی به نجف شکل گرفت<ref>← ادامه مقاله.</ref> برخی بر این باورند که پیش از هجرت وی، حوزه علمیه در این شهر، شکل گرفته بود<ref>بحرالعلوم، الدراسۀ و تاریخها فی النجف، ۷/۱۱.</ref>؛ اما معتقدان به دیدگاه اول، ضمن تأیید بر حضور علما در این شهر، کاربرد «حوزه علمیه» درباره آن را پس از هجرت وی به نجف دانسته‌اند.<ref>آقابزرگ، زندگینامه، ص۱۳ ـ ۱۴؛ دوانی، هزاره شیخ طوسی، ص۲۰.</ref>
==دوره‌های تاریخی==
==دوره‌های تاریخی==
برای حوزه نجف چند دوره تاریخی ذکر شده است<ref>پسندیده، نگاهی گذرا به حوزه علمیه نجف اشرف، ص۱۱۴ ـ ۱۱۷؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۵.</ref>:
برای حوزه نجف چند دوره تاریخی ذکر شده است<ref>پسندیده، نگاهی گذرا به حوزه علمیه نجف اشرف، ص۱۱۴ ـ ۱۱۷؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۵.</ref>:
===دوره تأسیس و تثبیت===
===دوره تأسیس و تثبیت===
این دوره با حضور شیخ طوسی در نجف (۴۴۸ ـ ۴۶۰ ق) هم‌زمان است. وی در بغداد کرسی درس پررونقی داشت تا اینکه ترکان سلجوقی متعصب و ضد شیعی بر بغداد مسلط شدند. کتابخانه شیخ طوسی به آتش کشیده شد و خانه‌اش نیز غارت شد و او به نجف هجرت کرد و حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد<ref>آقابزرگ، طبقات، ۲/۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ آقابزرگ، زندگینامه، ۱۷ ـ ۵۰؛ دوانی، هزاره شیخ طوسی، ص۲۰.</ref> شیخ طوسی شاگرد شیخ مفید (م۴۱۳ق) و سید مرتضی (م۴۳۶ق) بود و پس از وفات سید مرتضی ریاست علمی شیعیان بغداد را بر عهده گرفت<ref>نجفی، حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران، ص۳۷.</ref> حوزه نجف با تلاش شیخ طوسی پاگرفت و پس از رحلت وی فرزندش ابوعلی طوسی (م۵۱۵ق) مرجعیت و اداره حوزه را عهده‌دار شد و پس از او فرزندش ابونصر محمد، حوزه نجف را تا اواخر قرن ششم هجری اداره کرد<ref>غروی، الحوزة العلمیه، ۴۲ ـ ۴۳.</ref>
این دوره با حضور [[شیخ طوسی]] در نجف (۴۴۸ ـ ۴۶۰ ق) هم‌زمان است. وی در [[بغداد]] کرسی درس پررونقی داشت تا اینکه ترکان سلجوقی متعصب و ضد شیعی بر بغداد مسلط شدند. کتابخانه شیخ طوسی به آتش کشیده شد و خانه‌اش نیز غارت شد و او به نجف هجرت کرد و حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد<ref>آقابزرگ، طبقات، ۲/۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ آقابزرگ، زندگینامه، ۱۷ ـ ۵۰؛ دوانی، هزاره شیخ طوسی، ص۲۰.</ref> شیخ طوسی شاگرد [[شیخ مفید]] (م۴۱۳ق) و [[سید مرتضی]] (م۴۳۶ق) بود و پس از وفات سید مرتضی ریاست علمی شیعیان بغداد را بر عهده گرفت<ref>نجفی، حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران، ص۳۷.</ref> حوزه نجف با تلاش شیخ طوسی پاگرفت و پس از رحلت وی فرزندش ابوعلی طوسی (م۵۱۵ق) مرجعیت و اداره حوزه را عهده‌دار شد و پس از او فرزندش ابونصر محمد، حوزه نجف را تا اواخر قرن ششم هجری اداره کرد.<ref>غروی، الحوزة العلمیه، ۴۲ ـ ۴۳.</ref>
===دوره پیروی و رکود===
===دوره پیروی و رکود===
این دوره با درگذشت شیخ طوسی آغاز شد و تا زمان ابن‌ادریس حلی (و۵۴۳ ـ م۵۹۸ق) ادامه یافت. حوزه نجف در این دوره با رکود همراه بود. ازجمله دلایل این رکود می‌توان به این موارد اشاره کرد: عظمت شخصیت شیخ طوسی و سیطره دیدگاه‌های او بر حوزه علمیه نجف، خودداری افراد از نقد دیدگاه‌های او<ref>عاملی،  معالم الدین، ص۱۷۶؛ جناتی،  ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص۴۷ ـ ۴۸.</ref>، شکل‌گیری حوزه‌های حله و کربلا و حضور فقهای بزرگ در آنها<ref>بحرالعلوم، الدراسۀ و تاریخها فی النجف، ۷/۵۲ و ۵۴.</ref> و مهاجرت علمای حوزه نجف به آن دو شهر.
این دوره با درگذشت شیخ طوسی آغاز شد و تا زمان [[ابن‌ادریس حلی]] (و۵۴۳ ـ م۵۹۸ق) ادامه یافت. حوزه نجف در این دوره با رکود همراه بود. ازجمله دلایل این رکود می‌توان به این موارد اشاره کرد: عظمت شخصیت شیخ طوسی و سیطره دیدگاه‌های او بر حوزه علمیه نجف، خودداری افراد از نقد دیدگاه‌های او<ref>عاملی،  معالم الدین، ص۱۷۶؛ جناتی،  ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص۴۷ ـ ۴۸.</ref>، شکل‌گیری حوزه‌های حله و کربلا و حضور فقهای بزرگ در آنها<ref>بحرالعلوم، الدراسۀ و تاریخها فی النجف، ۷/۵۲ و ۵۴.</ref> و مهاجرت علمای حوزه نجف به آن دو شهر.
===دوره حضور و فعالیت فقیهان اصولی===
===دوره حضور و فعالیت فقیهان اصولی===
حوزه نجف از قرن دهم تا یازدهم با هجرت برخی از علمای بزرگ مانند محقق کرکی (م۹۴۰ق) و محقق اردبیلی (م۹۹۳ق) و روش ابداعی وی در استنباط احکام و نقد و بررسی اسناد روایی و تربیت عالمان پرتوان، رونقی دوباره یافت<ref>فضلی، تاریخ التشریع الاسلامی، ص۳۹۹ ـ ۴۰۴؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۷۴ ـ ۹۴.</ref> تأسیس حکومت شیعه‌مذهب صفویان (۹۰۵ق) و توجه آنان به آبادانی نجف و حوزه آن نیز در رونق حوزه نجف نقش بسزا داشت<ref>عیسی،  الدراسة فی النجف، ص۱۰۰.</ref>
حوزه نجف از قرن دهم تا یازدهم با هجرت برخی از علمای بزرگ مانند [[محقق کرکی]] (م۹۴۰ق) و [[محقق اردبیلی]] (م۹۹۳ق) و روش ابداعی وی در استنباط احکام و نقد و بررسی اسناد روایی و تربیت عالمان پرتوان، رونقی دوباره یافت<ref>فضلی، تاریخ التشریع الاسلامی، ص۳۹۹ ـ ۴۰۴؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۷۴ ـ ۹۴.</ref> تأسیس حکومت شیعه‌مذهب [[صفویان]] (۹۰۵ق) و توجه آنان به آبادانی نجف و حوزه آن نیز در رونق حوزه نجف نقش بسزا داشت<ref>عیسی،  الدراسة فی النجف، ص۱۰۰.</ref>
===دوره گسترش اندیشه اخباری===
===دوره گسترش اندیشه اخباری===
این دوره از اوائل قرن یازدهم قمری آغاز و تا آخر آن ادامه یافت. در پی هجرت رهبران مکتب اصولی از نجف به کربلا<ref>بحرالعلوم، الدراسۀ و تاریخها فی النجف، ۷/۷۵ ـ ۷۶.</ref>، مباحث اجتهادی در حوزه نجف کم‌رنگ شد و با ظهور محمدامین استرآبادی، افکار اخباری‌گری بر حوزه چیره شد. وی منکر حجیت عقل بود، قرآن را بدون روایات قابل درک نمی‌دانست، منکر اجتهاد و تقلید بود و بر جمود بر ظواهر روایات تأکید می‌کرد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۰/۱۶۸ ـ ۱۷۰.</ref>
این دوره از اوائل قرن یازدهم قمری آغاز و تا آخر آن ادامه یافت. در پی هجرت رهبران مکتب اصولی از نجف به کربلا<ref>بحرالعلوم، الدراسۀ و تاریخها فی النجف، ۷/۷۵ ـ ۷۶.</ref>، مباحث اجتهادی در حوزه نجف کم‌رنگ شد و با ظهور [[محمدامین استرآبادی]]، افکار [[اخباری‌گری]] بر حوزه چیره شد. وی منکر حجیت [[عقل]] بود، قرآن را بدون روایات قابل درک نمی‌دانست، منکر [[اجتهاد]] و تقلید بود و بر جمود بر ظواهر روایات تأکید می‌کرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۰/۱۶۸ ـ ۱۷۰.</ref>


===دوره شکوفایی علمی===
===دوره شکوفایی علمی===
این دوره از قرن دوازدهم هجری قمری آغاز شد. در این دوره با تلاش علمی فراوان محمدباقر وحید بهبهانی (م۱۲۰۵ق)، افکار اخباری‌گری به‌تدریج افول کرد و مباحث اصولی و اجتهادی بار دیگر رونق گرفت<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۰/۱۷۰.</ref> از مراجع و شخصیت‌های برجسته این دوران از سیدمهدی بحرالعلوم، سیدجواد عاملی، جعفر کاشف‌الغطاء، محمدحسن نجفی، مرتضی انصاری، سیدمحمدحسن شیرازی، محمدکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی، سیدابوالحسن اصفهانی، محمدحسین نایینی، ضیاءالدین عراقی، محمدحسین اصفهانی، سیدمحسن حکیم، و سیدابوالقاسم خویی می‌توان نام برد<ref>نجفی، حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران، ص۴۲ ـ ۴۳.</ref>
این دوره از قرن دوازدهم هجری قمری آغاز شد. در این دوره با تلاش علمی فراوان [[محمدباقر وحید بهبهانی]] (م۱۲۰۵ق)، افکار اخباری‌گری به‌تدریج افول کرد و مباحث اصولی و اجتهادی بار دیگر رونق گرفت<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۰/۱۷۰.</ref> از مراجع و شخصیت‌های برجسته این دوران از [[سیدمهدی بحرالعلوم]]، [[سیدجواد عاملی]]، [[جعفر کاشف‌الغطاء]]، [[محمدحسن نجفی]]، [[مرتضی انصاری]]، [[میرزامحمدحسن شیرازی|سیدمحمدحسن شیرازی]]، [[محمدکاظم خراسانی]]، [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی]]، [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، [[محمدحسین نایینی]]، [[ضیاءالدین عراقی]]، [[محمدحسین اصفهانی]]، [[سیدمحسن حکیم]]، و [[سیدابوالقاسم خویی]] می‌توان نام برد<ref>نجفی، حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران، ص۴۲ ـ ۴۳.</ref>
==وضع علمی و آموزشی حوزه نجف==
==وضع علمی و آموزشی حوزه نجف==
در حوزه علمیه نجف عمده علوم اسلامی و دانش‌های مورد نیاز به تناسب زمان تدریس می‌شد. درس حدیث و عقاید و کلام از عمده درس‌ها در طول تاریخ حوزه نجف بوده است. برخی از علما و بزرگان در علومی چون پزشکی، ریاضی و علوم غریبه نیز فعالیت می‌کرده‌اند<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۱۶.</ref> در این حوزه، در قرن هفتم تا نهم افزون بر فقه کتاب‌های عقاید، عرفان و فلسفه و منطق نیز تدوین و خوانده می‌شد<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۵۹ ـ ۶۴.</ref> در قرن دهم علاوه بر فقه و اصول در علومی چون تفسیر، عقاید و رجال و منطق نیز کتاب‌های ارزشمندی نگاشته شد<ref>سیدکباری، حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، ص۲۹۰.</ref> از روزگار شیخ طوسی در حوزه علمیه نجف، درس اخلاق برقرار بوده است<ref>کارگزار چناری، آموزش‌های اخلاقی در حوزه، ص۹۰.</ref> در دوره معاصر و در زمان مرجعیت سیدعبدالهادی شیرازی (و ۱۳۰۵ ـ م ۱۳۸۲ق) در نجف هجده درس اخلاق ارائه می‌شد<ref>کارگزار چناری، آموزش‌های اخلاقی در حوزه، ۹۲؛ جعفری، مصاحبه، ص۲۲.</ref> ورود اندیشه‌های فلسفی غرب در سده اخیر، حوزه علمیه نجف را به تکاپو واداشت تا پاسخ‌های مناسبی به نظریات و مسائل مطرح‌شده از سوی دانشمندان غربی، به‌ویژه درباره فلسفه مادیگری ارائه کند<ref>رفاعی، تطور الدرس الفلسفی فی النجف الاشرف، ۸/۴۱ ـ ۴۲.</ref> در دوره اخیر روش درسی حوزه نجف مانند دیگر حوزه‌ها در سه مرحله مقدمات، سطح و خارج یا به تعبیر دیگر مرحله سطح، فضلا و خارج منحصر بوده است و درس اصول و فقه درس‌های اصلی حوزه را تشکیل می‌داده‌اند<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۷۰ ـ ۲۷۳.</ref> بیشتر استادان از دوره شیخ انصاری تا امروز به این دو درس مشغول بوده‌اند و استادان بزرگی چون شیخ انصاری و شاگردان وی و میرزای شیرازی و شاگردان، آخوند خراسانی و شاگردان در این حوزه درخشیده‌اند و آثار مهمی نگارش کرده‌اند.
در حوزه علمیه نجف عمده علوم اسلامی و دانش‌های مورد نیاز به تناسب زمان تدریس می‌شد. درس [[علم حدیث|حدیث]] و عقاید و [[علم کلام|کلام]] از عمده درس‌ها در طول تاریخ حوزه نجف بوده است. برخی از علما و بزرگان در علومی چون پزشکی، ریاضی و علوم غریبه نیز فعالیت می‌کرده‌اند<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۱۶.</ref> در این حوزه، در قرن هفتم تا نهم افزون بر [[فقه]] کتاب‌های عقاید، [[عرفان]] و [[فلسفه]] و [[منطق]] نیز تدوین و خوانده می‌شد<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۵۹ ـ ۶۴.</ref> در قرن دهم علاوه بر فقه و [[اصول فقه|اصول]] در علومی چون تفسیر، عقاید و [[علم رجال|رجال]] و منطق نیز کتاب‌های ارزشمندی نگاشته شد<ref>سیدکباری، حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، ص۲۹۰.</ref> از روزگار شیخ طوسی در حوزه علمیه نجف، [[درس اخلاق]] برقرار بوده است<ref>کارگزار چناری، آموزش‌های اخلاقی در حوزه، ص۹۰.</ref> در دوره معاصر و در زمان مرجعیت [[سیدعبدالهادی شیرازی]] (و ۱۳۰۵ ـ م ۱۳۸۲ق) در نجف هجده درس اخلاق ارائه می‌شد<ref>کارگزار چناری، آموزش‌های اخلاقی در حوزه، ۹۲؛ جعفری، مصاحبه، ص۲۲.</ref> ورود اندیشه‌های فلسفی غرب در سده اخیر، حوزه علمیه نجف را به تکاپو واداشت تا پاسخ‌های مناسبی به نظریات و مسائل مطرح‌شده از سوی دانشمندان غربی، به‌ویژه درباره فلسفه مادیگری ارائه کند<ref>رفاعی، تطور الدرس الفلسفی فی النجف الاشرف، ۸/۴۱ ـ ۴۲.</ref> در دوره اخیر روش درسی حوزه نجف مانند دیگر حوزه‌ها در سه مرحله مقدمات، سطح و خارج یا به تعبیر دیگر مرحله سطح، فضلا و خارج منحصر بوده است و درس اصول و فقه درس‌های اصلی حوزه را تشکیل می‌داده‌اند<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۷۰ ـ ۲۷۳.</ref> بیشتر استادان از دوره شیخ انصاری تا امروز به این دو درس مشغول بوده‌اند و استادان بزرگی چون شیخ انصاری و شاگردان وی و میرزای شیرازی و شاگردان، آخوند خراسانی و شاگردان در این حوزه درخشیده‌اند و آثار مهمی نگارش کرده‌اند.


درس‌های حوزه نجف معمولاً در چند کانون برگزار می‌شده است. مسجد شیخ طوسی، مسجد هندی، مسجد شیخ انصاری<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۳۷ ـ ۳۸ و ۲۰۱ ـ ۲۰۳)،</ref> صحن علوی<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۰ ـ ۲۰۱.</ref>، حسینیه‌ها مانند حسینیه شوشتری‌ها<ref>خلیلی، مکتبات النجف القدیمه و الحدیثه، ۷/۲۵۰؛ آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ص۱۷۰.</ref>، خانه و بیوت علما<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۳ ـ ۲۰۴.</ref>، مقبره بزرگان مانند مقبره میرزای شیرازی و سیدابوالحسن اصفهانی<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> از گذشته تا دوره معاصر محل برگزاری درس‌های حوزه نجف بوده است. بخش عمده‌ای از درس‌ها نیز در مدارس برگزار می‌شده است. شمار مدرسه‌های گذشته و جدید نجف بیش از پنجاه مدرسه گزارش شده که برخی از میان رفته‌اند<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۷ ـ ۲۰۸.</ref> در زمان ورود امام‌خمینی به نجف در سال ۱۳۴۴ چهل مدرسه در نجف دایر بوده است<ref>امامی میبدی، خاطرات،  ۱/۷۲.</ref> مدرسه مرتضویه، مدرسه مقداد سیوری، مدرسه صحن بزرگ، مدرسه قوام، مدرسه کاشف‌الغطاء، مدرسه میرزای شیرازی، مدرسه ایروانی، مدرسه میرزاحسین خلیلی، مکتبات النجف القدیمه و الحدیثه، مدارس آخوند خراسانی، مدرسه سیدکاظم یزدی، مدرسه هندی، مدرسه آیت‌الله بروجردی، مدرسه امام حکیم و مدرسه آیت‌الله خویی ازجمله مدارس علمیه نجف اشرف‌اند<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۸ ـ ۲۳۴.</ref>
درس‌های حوزه نجف معمولاً در چند کانون برگزار می‌شده است. [[مسجد شیخ طوسی]]، [[مسجد هندی]]، [[مسجد شیخ انصاری]]<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۳۷ ـ ۳۸ و ۲۰۱ ـ ۲۰۳)،</ref> صحن علوی<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۰ ـ ۲۰۱.</ref>، حسینیه‌ها مانند حسینیه شوشتری‌ها<ref>خلیلی، مکتبات النجف القدیمه و الحدیثه، ۷/۲۵۰؛ آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ص۱۷۰.</ref>، خانه و بیوت علما<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۳ ـ ۲۰۴.</ref>، مقبره بزرگان مانند مقبره میرزای شیرازی و سیدابوالحسن اصفهانی<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> از گذشته تا دوره معاصر محل برگزاری درس‌های حوزه نجف بوده است. بخش عمده‌ای از درس‌ها نیز در مدارس برگزار می‌شده است. شمار مدرسه‌های گذشته و جدید نجف بیش از پنجاه مدرسه گزارش شده که برخی از میان رفته‌اند<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۷ ـ ۲۰۸.</ref> در زمان ورود [[امام‌خمینی]] به نجف در سال ۱۳۴۴ چهل مدرسه در نجف دایر بوده است<ref>امامی میبدی، خاطرات،  ۱/۷۲.</ref> مدرسه مرتضویه، مدرسه مقداد سیوری، مدرسه صحن بزرگ، مدرسه قوام، مدرسه کاشف‌الغطاء، مدرسه میرزای شیرازی، مدرسه ایروانی، مدرسه میرزاحسین خلیلی، مکتبات النجف القدیمه و الحدیثه، مدارس آخوند خراسانی، مدرسه سیدکاظم یزدی، مدرسه هندی، مدرسه آیت‌الله بروجردی، مدرسه امام حکیم و مدرسه آیت‌الله خویی ازجمله مدارس علمیه نجف اشرف‌اند.<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۰۸ ـ ۲۳۴.</ref>


کتابخانه‌های بسیاری نیز در شهر نجف برای مطالعه استادان و طلاب حوزه شکل گرفته‌اند، ازجمله کتابخانه حیدری، کتابخانه کاشف‌الغطاء، کتابخانه حسینیه شوشتری، کتابخانه امام‌امیرالمؤمنین(ع)، کتابخانه منتدی‌النشر، کتابخانه آقابزرگ تهرانی، کتابخانه سیدمحسن حکیم و کتابخانه بروجردی<ref>خلیلی، مکتبات النجف القدیمه و الحدیثه، ۷/۲۴۰ ـ ۲۶۷.</ref> از گذشته افزون بر عراقی‌ها از مناطق گوناگون جهان تشیع مانند هند، پاکستان، افغانستان، آذربایجان، لبنان و ایران در حوزه نجف مشغول تحصیل و تدریس بوده‌اند و ایرانیان بیشترین طلاب سده اخیر نجف را تشکیل می‌داده‌اند<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۶۵.</ref>
کتابخانه‌های بسیاری نیز در شهر نجف برای مطالعه استادان و [[طلاب]] حوزه شکل گرفته‌اند، ازجمله کتابخانه حیدری، کتابخانه کاشف‌الغطاء، کتابخانه حسینیه شوشتری، کتابخانه امام‌امیرالمؤمنین(ع)، کتابخانه منتدی‌النشر، کتابخانه آقابزرگ تهرانی، کتابخانه سیدمحسن حکیم و کتابخانه بروجردی<ref>خلیلی، مکتبات النجف القدیمه و الحدیثه، ۷/۲۴۰ ـ ۲۶۷.</ref> از گذشته افزون بر عراقی‌ها از مناطق گوناگون جهان تشیع مانند [[هند]]، [[پاکستان]]، [[افغانستان]]، [[آذربایجان (کشور)|آذربایجان]]، [[لبنان]] و [[ایران]] در حوزه نجف مشغول تحصیل و تدریس بوده‌اند و ایرانیان بیشترین طلاب سده اخیر نجف را تشکیل می‌داده‌اند.<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۳/۲۶۵.</ref>
== حوزه نجف و تحولات اجتماعی سیاسی ==
== حوزه نجف و تحولات اجتماعی سیاسی ==
از قرن سیزدهم و چهاردهم هجری مرجعیت و حوزه نجف به مسائل اجتماعی ـ سیاسی و پیوند دین و حکومت وارد شد<ref>کاشف‌الغطاء، کشف الغطاء ۴/۳۳۳ ـ ۳۳۴؛ نجفی و محمدسجاد نجفی، جریان‌شناسی تحریم در تاریخ فکر سیاسی ایران و تاثیر آن در نهضت بیداری اسلامی، ص۲۰۱.</ref> نظریه‌پرداز و آغازگر این راه جعفر کاشف‌الغطاء و میرزا محمدتقی شیرازی بودند. کاشف‌الغطاء در هجوم روس به ایران فتوای جهاد علیه روس داد<ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> و پس از اشاره به نیابت عامه فقها از ائمه معصوم(ع) در عصر غیبت و وجوب پیروی از آنان، به فتحعلی‌شاه قاجار اجازه داد که امر دفاع از ایران و مسائل مرتبط با آن را بر عهده گیرد<ref>کاشف‌الغطاء، کشف الغطاء ۴/۳۳۳ ـ ۳۳۴.</ref> پس از وی مبارزه میرزای شیرازی با استعمار انگلیس، حوزه نجف را بیشتر به عرصه سیاست کشاند و شاگردان وی مانند آخوند خراسانی، عبدالله مازندرانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی و محمدحسین نایینی با این نگاه وارد مباحث مشروطه و رخدادهای سیاسی عراق شدند<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ۱/۲۷۷.</ref> {{ببینید|نهضت تحریم تنباکو|نهضت مشروطه}}
از قرن سیزدهم و چهاردهم هجری مرجعیت و حوزه نجف به مسائل اجتماعی ـ سیاسی و پیوند دین و حکومت وارد شد<ref>کاشف‌الغطاء، کشف الغطاء ۴/۳۳۳ ـ ۳۳۴؛ نجفی و محمدسجاد نجفی، جریان‌شناسی تحریم در تاریخ فکر سیاسی ایران و تاثیر آن در نهضت بیداری اسلامی، ص۲۰۱.</ref> نظریه‌پرداز و آغازگر این راه [[جعفر کاشف‌الغطاء]] و [[میرزامحمدتقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]] بودند. کاشف‌الغطاء در هجوم روس به ایران فتوای جهاد علیه روس داد<ref>نجفی و فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> و پس از اشاره به نیابت عامه فقها از [[ائمه معصوم(ع)]] در [[عصر غیبت]] و وجوب پیروی از آنان، به [[فتحعلی‌شاه قاجار]] اجازه داد که امر دفاع از ایران و مسائل مرتبط با آن را بر عهده گیرد<ref>کاشف‌الغطاء، کشف الغطاء ۴/۳۳۳ ـ ۳۳۴.</ref> پس از وی مبارزه میرزای شیرازی با استعمار انگلیس، حوزه نجف را بیشتر به عرصه سیاست کشاند و شاگردان وی مانند آخوند خراسانی، [[عبدالله مازندرانی]] و [[میرزاحسین خلیلی تهرانی]] و محمدحسین نایینی با این نگاه وارد مباحث مشروطه و رخدادهای سیاسی عراق شدند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ۱/۲۷۷.</ref> {{ببینید|نهضت تحریم تنباکو|نهضت مشروطه}}


حوزه نجف در مبارزه با هجوم استعماری انگلیس به عراق<ref>وردی، دیدگاه‌های اجتماعی از تاریخ عراق معاصر، ۲/۱۰۰ ـ ۱۱۰.</ref> و مبارزه با تهدیدات روسیه تزاری علیه ایران<ref>حسنی، دور علماء الشیعة فی مواجهة الاستعمار، ص۶۲.</ref> در جنگ جهانی اول حضور فعال داشت؛ همچنین در جنبش ۱۹۲۰م به هدف استقلال عراق از تسلط بریتانیا جلودار بود<ref>وردی، ۲/۴۱۶؛ صادقی تهرانی، ۵ ـ ۸.</ref> در اشغال لیبی به دست ایتالیا و تجاوزهای روس علیه ایران مراجع و علمای نجف ازجمله آخوند خراسانی، سیداسماعیل صدر عاملی، عبدالله مازندرانی و شیخ‌الشریعه اصفهانی حکم جهاد دادند<ref>حبل المتین، شماره ۲۶، ص۹؛ مزینانی، ولایت فقیه در اندیشه و عمل آخوند خراسانی، ص۱۵۹.</ref> در قضیه فلسطین، به‌ویژه پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۶ش میان عرب‌ها و اسرائیل، حوزه نجف به‌سرعت وارد شد و مراجع تقلید نجف ازجمله امام‌خمینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۳۹.</ref> ضمن محکوم‌کردن اشغال سرزمین فلسطین برای مقابله با اشغالگران بیانیه دادند<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۳۳۵.</ref>
حوزه نجف در مبارزه با هجوم استعماری انگلیس به عراق<ref>وردی، دیدگاه‌های اجتماعی از تاریخ عراق معاصر، ۲/۱۰۰ ـ ۱۱۰.</ref> و مبارزه با تهدیدات روسیه تزاری علیه ایران<ref>حسنی، دور علماء الشیعة فی مواجهة الاستعمار، ص۶۲.</ref> در جنگ جهانی اول حضور فعال داشت؛ همچنین در جنبش ۱۹۲۰م به هدف استقلال عراق از تسلط [[بریتانیا]] جلودار بود<ref>وردی، ۲/۴۱۶؛ صادقی تهرانی، ۵ ـ ۸.</ref> در اشغال لیبی به دست ایتالیا و تجاوزهای روس علیه ایران مراجع و علمای نجف ازجمله آخوند خراسانی، [[سیداسماعیل صدر عاملی]]، عبدالله مازندرانی و [[شیخ‌الشریعه اصفهانی]] حکم جهاد دادند<ref>حبل المتین، شماره ۲۶، ص۹؛ مزینانی، ولایت فقیه در اندیشه و عمل آخوند خراسانی، ص۱۵۹.</ref> در قضیه [[فلسطین]]، به‌ویژه پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۶ش میان عرب‌ها و اسرائیل، حوزه نجف به‌سرعت وارد شد و مراجع تقلید نجف ازجمله امام‌خمینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۳۹.</ref> ضمن محکوم‌کردن اشغال سرزمین فلسطین برای مقابله با اشغالگران بیانیه دادند.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۳۳۵.</ref>


با کودتای عبدالکریم قاسم در سال ۱۹۵۸م/ ۱۳۳۷ش، نظام سلطنتی عراق تبدیل به جمهوری شد<ref>تبرائیان،  احیاگر حوزه نجف، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref> در دوره قاسم که گرایش‌های سوسیالیستی داشت، افکار مادی در جامعه ترویج می‌شد. سیدمحسن حکیم طی فتوایی «شیوعیت و سوسیالیسم» را کفر خواند<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۵۳.</ref> و بسیاری از علمای حوزه نجف و گروهی از علمای اهل سنت از این فتوا حمایت کردند. به دنبال روشنگری‌های علمای حوزه نجف، بسیاری از فریب‌خوردگان از تبلیغات سوسیالیست‌ها دوباره به آغوش اسلام بازگشتند و با سست‌شدن پایه‌های کمونیسم در عراق، بنیاد حوزه تقویت شد و شور و نشاط و تحرک به آن بازگشت<ref>تبرائیان،  احیاگر حوزه نجف، ص۳۳۹ ـ ۳۴۸.</ref> در سال ۱۹۶۳م/ ۱۳۴۴ش عبدالسلام عارف و عبدالرحمن عارف علیه عبدالکریم قاسم کودتا کردند. وضعیت حوزه نجف و توجه به مرجعیت در روزگار عارف و برادرش مناسب‌تر از دوره پیشین بود<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۹.</ref> با کودتای احمد حسن البکر و صدام حسین تکریتی در ۲۶ تیر ۱۳۴۷ش/ ۱۷ ژوئیه ۱۹۶۸م حزب بعث به قدرت رسید <ref>گلی زواره، سیاست حزب بعث، ص۵۶.</ref> و اختناق وحشتناکی در عراق و حوزه نجف به‌وجود آمد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۵۵.</ref> بعثی‌ها سعی می‌کردند با ترفند ملی‌گرایی و ضد غربی، توجه مردم را به خود جلب کنند اما امام‌خمینی شعارهای آنان را دامی برای فریب و آنان را افراطی انگلیسی خواند<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۵۱۷.</ref>
با کودتای عبدالکریم قاسم در سال ۱۹۵۸م/ ۱۳۳۷ش، نظام سلطنتی عراق تبدیل به جمهوری شد<ref>تبرائیان،  احیاگر حوزه نجف، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref> در دوره قاسم که گرایش‌های سوسیالیستی داشت، افکار مادی در جامعه ترویج می‌شد. [[سیدمحسن حکیم]] طی فتوایی «شیوعیت و سوسیالیسم» را کفر خواند<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۵۳.</ref> و بسیاری از علمای حوزه نجف و گروهی از علمای [[اهل سنت]] از این فتوا حمایت کردند. به دنبال روشنگری‌های علمای حوزه نجف، بسیاری از فریب‌خوردگان از تبلیغات سوسیالیست‌ها دوباره به آغوش اسلام بازگشتند و با سست‌شدن پایه‌های کمونیسم در عراق، بنیاد حوزه تقویت شد و شور و نشاط و تحرک به آن بازگشت<ref>تبرائیان،  احیاگر حوزه نجف، ص۳۳۹ ـ ۳۴۸.</ref> در سال ۱۹۶۳م/ ۱۳۴۴ش عبدالسلام عارف و عبدالرحمن عارف علیه عبدالکریم قاسم کودتا کردند. وضعیت حوزه نجف و توجه به [[مرجعیت]] در روزگار عارف و برادرش مناسب‌تر از دوره پیشین بود<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۹.</ref> با کودتای احمد حسن البکر و [[صدام حسین|صدام حسین تکریتی]] در ۲۶ تیر ۱۳۴۷ش/ ۱۷ ژوئیه ۱۹۶۸م [[حزب بعث عراق|حزب بعث]] به قدرت رسید <ref>گلی زواره، سیاست حزب بعث، ص۵۶.</ref> و اختناق وحشتناکی در عراق و حوزه نجف به‌وجود آمد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۵۵.</ref> بعثی‌ها سعی می‌کردند با ترفند ملی‌گرایی و ضد غربی، توجه مردم را به خود جلب کنند اما امام‌خمینی [[شعار|شعارهای]] آنان را دامی برای فریب و آنان را افراطی انگلیسی خواند<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۵۱۷.</ref>


از دوره عارف تا وقوع انقلاب اسلامی ایران (۱۳۵۷)، دو رویکرد در حوزه نجف مشاهده می‌شد: رویکرد نخست دوری از سیاست و مخالفت با حضور روحانیان در صحنه اجتماع و صرفاً پرداختن به درس و بحث و مباحث اصولی و فقهی بود<ref>فلاحی، تاریخ شفاهی، ۲۴ و ۲۶.</ref> و از این‌رو کسانی مانند سیدعبدالله شیرازی و عبدالکریم زنجانی که به کار سیاسی پرداختند، در میان علمای نجف منزوی شدند <ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ۱۴۰.</ref> رویکرد دوم ضرورت توجه به جامعه و سیاست در کنار درس‌های سنتی بود. گروهی از علمای حوزه نجف چون سیدمحمدباقر صدر، محمدرضا آل‌یاسین و محمدمهدی آصفی «حزب الدعوة الاسلامیه» و «جماعة العلماء» را در این فضا شکل دادند و فعالیت‌های تبلیغی مثبتی مانند اعزام مبلغ و نشریات دینی گسترش یافت<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۱۰ ـ ۱۳، ۵۵۰ و ۵۷۱ ـ ۵۷۲.</ref> تأسیس «کلیة الفقه» توسط محمدرضا مظفر و «مدرسة العلوم الاسلامیه» به سبک جدید توسط سیدمحسن حکیم برای تربیت طلاب نخبه، از دیگر فعالیت‌های نوگرایانه حوزه علمیه نجف در این دوره بود<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۱۳.</ref>
از دوره عارف تا وقوع [[انقلاب اسلامی ایران]] (۱۳۵۷)، دو رویکرد در حوزه نجف مشاهده می‌شد: رویکرد نخست دوری از سیاست و مخالفت با حضور روحانیان در صحنه اجتماع و صرفاً پرداختن به درس و بحث و مباحث اصولی و فقهی بود<ref>فلاحی، تاریخ شفاهی، ۲۴ و ۲۶.</ref> و از این‌رو کسانی مانند [[سیدعبدالله شیرازی]] و [[عبدالکریم زنجانی]] که به کار سیاسی پرداختند، در میان علمای نجف منزوی شدند <ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ۱۴۰.</ref> رویکرد دوم ضرورت توجه به [[جامعه]] و [[سیاست]] در کنار درس‌های سنتی بود. گروهی از علمای حوزه نجف چون [[سیدمحمدباقر صدر]]، [[محمدرضا آل‌یاسین]] و [[محمدمهدی آصفی]] «[[حزب الدعوة الاسلامیه]]» و «جماعة العلماء» را در این فضا شکل دادند و فعالیت‌های تبلیغی مثبتی مانند اعزام مبلغ و نشریات دینی گسترش یافت<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۱۰ ـ ۱۳، ۵۵۰ و ۵۷۱ ـ ۵۷۲.</ref> تأسیس «کلیة الفقه» توسط [[محمدرضا مظفر]] و «مدرسة العلوم الاسلامیه» به سبک جدید توسط سیدمحسن حکیم برای تربیت طلاب نخبه، از دیگر فعالیت‌های نوگرایانه حوزه علمیه نجف در این دوره بود.<ref>غروی، مع علماء النجف، ۲/۱۳.</ref>
==جایگاه حوزه نجف از نگاه امام‌خمینی==
==جایگاه حوزه نجف از نگاه امام‌خمینی==
امام‌خمینی با حوزه نجف بی‌ارتباط نبود؛ چون سیداحمد موسوی هندی، پدربزرگ و سیدمصطفی پدر امام‌خمینی، سال‌ها در حوزه علمیه نجف تحصیل کرده بودند  و از سوی دیگر، اساتید ایشان نیز تحصیل کرده حوزه علمیه نجف بودند.
امام‌خمینی با حوزه نجف بی‌ارتباط نبود؛ چون [[سیداحمد موسوی هندی]]، پدربزرگ و سیدمصطفی پدر امام‌خمینی، سال‌ها در حوزه علمیه نجف تحصیل کرده بودند  و از سوی دیگر، اساتید ایشان نیز تحصیل کرده حوزه علمیه نجف بودند.
{{ببینید|اجداد امام‌خمینی|استادان امام‌خمینی}}
{{ببینید|اجداد امام‌خمینی|استادان امام‌خمینی}}
افزون بر آن در پی اعتراض سیدابوالحسن اصفهانی، محمدحسین نایینی و مهدی خالصی ـ از مراجع تقلید و ساکن در نجف ـ در سال ۱۳۴۱ق/ ۱۳۰۱ش به انتخابات فرمایشی انگلیس در عراق، این سه فقیه به ایران تبعید و در چهارم محرم ۱۳۴۲ق وارد قم شدند<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱/۲۱۶ ـ ۲۱۷.</ref> عبدالکریم حائری یزدی از آنان به گرمی استقبال کرد<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ص۵۵.</ref> و کرسی تدریس را در حوزه قم به آنان واگذار و طلاب را تشویق کرد که در درس آنان حاضر شوند<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق،  ص۱۷۴ ـ ۱۸۳.</ref> امام‌خمینی نیز در این فضا در حوزه قم درس می‌خواند و مبارزه علمای نجف با رژیم وابسته به انگلیس در گرایش ایشان به مسائل سیاسی و مبارزه بر ضد ستم بی‌تأثیر نبود<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ص۵۷.</ref> ایشان بعدها در خاطره‌ای این حرکت را که خود شاهد آن بوده ستوده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۳.</ref> ایشان در سال ۱۳۵۴ در نامه‌ای به حسن البکر رئیس‌جمهور وقت عراق، به بیرون راندن روحانیان ایرانی از عراق اعتراض کرد و آن را خلاف مصلحت اسلام و مسلمانان دانست. ایشان در این نامه به جایگاه و نقش حوزه نجف اشاره کرد و یادآور شد، حوزه نجف حوزه‌ای هزارساله است که برای فقه اسلام تشکیل شده است و در نابودی فسادهای اخلاقی و اجتماعی اثر بسزایی دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۹۳.</ref>
افزون بر آن در پی اعتراض [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، [[محمدحسین نایینی]] و [[مهدی خالصی]] ـ از مراجع تقلید و ساکن در نجف ـ در سال ۱۳۴۱ق/ ۱۳۰۱ش به انتخابات فرمایشی انگلیس در عراق، این سه فقیه به ایران تبعید و در چهارم محرم ۱۳۴۲ق وارد [[قم]] شدند<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱/۲۱۶ ـ ۲۱۷.</ref> [[عبدالکریم حائری یزدی]] از آنان به گرمی استقبال کرد<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ص۵۵.</ref> و کرسی تدریس را در حوزه قم به آنان واگذار و [[طلاب]] را تشویق کرد که در درس آنان حاضر شوند<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق،  ص۱۷۴ ـ ۱۸۳.</ref> امام‌خمینی نیز در این فضا در [[حوزه علمیه قم|حوزه قم]] درس می‌خواند و مبارزه علمای نجف با رژیم وابسته به انگلیس در گرایش ایشان به مسائل سیاسی و مبارزه بر ضد ستم بی‌تأثیر نبود<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ص۵۷.</ref> ایشان بعدها در خاطره‌ای این حرکت را که خود شاهد آن بوده ستوده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۳.</ref> ایشان در سال ۱۳۵۴ در نامه‌ای به حسن البکر رئیس‌جمهور وقت عراق، به بیرون راندن روحانیان ایرانی از عراق اعتراض کرد و آن را خلاف مصلحت اسلام و مسلمانان دانست. ایشان در این نامه به جایگاه و نقش حوزه نجف اشاره کرد و یادآور شد، حوزه نجف حوزه‌ای هزارساله است که برای فقه اسلام تشکیل شده است و در نابودی فسادهای اخلاقی و اجتماعی اثر بسزایی دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۹۳.</ref>


امام‌خمینی معتقد بود مرجعیت شیعه در حوزه نجف، قیام‌ها و نهضت‌های گوناگونی را علیه ظلم و استبداد در جهان اسلام رهبری کرده است و افزون بر نقش‌آفرینی در استقلال عراق، بر استقلال دیگر کشورها نیز اثرگذار بوده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۱ ـ ۲۴۳.</ref> از نگاه ایشان میرزامحمدتقی شیرازی مبارزه با استعمار انگلیس را رهبری کرد و عراق را نجات داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۳۵۸.</ref> سیدمحمد طباطبایی یزدی فرزند سیدمحمدکاظم یزدی نیز در مبارزه با استعمار بریتانیا به شهادت رسید، سیدمحمدتقی خوانساری به همین جهت به زندان انگلیسی‌ها افتاد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۳.</ref>و سیدابوالحسن اصفهانی، محمدحسین نایینی، محمدحسین شهرستانی و مهدی خالصی برای نجات مسلمانان از سیطره انگلستان تبعید شدند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۱ ـ ۲۴۳.</ref>
امام‌خمینی معتقد بود مرجعیت شیعه در حوزه نجف، [[قیام|قیام‌ها]] و نهضت‌های گوناگونی را علیه ظلم و [[استبداد]] در جهان اسلام [[رهبری]] کرده است و افزون بر نقش‌آفرینی در استقلال عراق، بر استقلال دیگر کشورها نیز اثرگذار بوده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۱ ـ ۲۴۳.</ref> از نگاه ایشان [[میرزامحمدتقی شیرازی]] مبارزه با استعمار انگلیس را رهبری کرد و عراق را نجات داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۳۵۸.</ref> [[سیدمحمد طباطبایی]] یزدی فرزند سیدمحمدکاظم یزدی نیز در مبارزه با استعمار بریتانیا به [[شهادت]] رسید، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] به همین جهت به زندان انگلیسی‌ها افتاد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۳.</ref>و سیدابوالحسن اصفهانی، محمدحسین نایینی، [[محمدحسین شهرستانی]] و مهدی خالصی برای نجات مسلمانان از سیطره انگلستان تبعید شدند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۴۱ ـ ۲۴۳.</ref>


از آغاز نهضت اسلامی ایران، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) با نفوذ در میان جمع همراهان امام‌خمینی، تلاش می‌کرد از میزان هماهنگی حوزه قم و نجف و آگاهی امام‌خمینی و سایر علما از رویدادهای حوزه نجف، آگاهی یابد و این امر در گزارش‌های مأموران ساواک منعکس شده است<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳/۲۷۹ ـ ۲۸۲.</ref> امام‌خمینی با حساسیت درباره حوزه نجف و وحدت نظر علما در مبارزه، هماهنگی حوزه نجف با حوزه قم را ضروری می‌دانست و از این جهت، به عملکرد ناهماهنگ بعضی علمای بزرگ نجف و بی‌توجهی به نامه‌های ایشان، انتقاد می‌کرد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳/۲۸۱.</ref> ایشان برای واداشتن مراجع نجف به انقلاب و دگرگون‌کردن شرایط به سود اسلام از ایران نامه‌ای برای سیدمحسن حکیم رئیس حوزه نجف نوشت که حکیم در پاسخ شرایط را مناسب ندانست<ref>قوچانی، خاطرات، ۱/۱۶۹.</ref>. امام‌خمینی معتقد بود مراجع و حوزه نجف در برابر به‌خطرافتادن اسلام در جریان انجمن‌های ایالتی و ولایتی ساکت نخواهند نشست<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۸۷.</ref> و حمایت علما و فضلای نجف از نهضت امام‌خمینی از آثار آن بود<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۰.</ref> این نکته بعدها در کلام امام‌خمینی در سال‌های پس از انقلاب اسلامی ایران نیز آمده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۵۰۴.</ref> امام‌خمینی از ظلم و ستم حزب بعث عراق به رهبری صدام حسین به حوزه نجف و فضلا و طلاب علوم دینی ازجمله شهادت سیدمحمدباقر صدر به تلخی یاد می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۵۴؛  ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۵۵.</ref> ایشان فضلا و طلاب حوزه نجف را به هماهنگی و وحدت و تهذیب نفس سفارش می‌کرد و به آنان در مورد اختلاف و فساد هشدار می‌داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۲۷.</ref> ایشان در برابر تهدیدهای بعثی‌ها علیه این حوزه کهن، ابراز امیدواری کرد حوزه نجف با پشتیبانی مردم زنده بماند و زوال دولت‌ها در آن بی‌اثر باشد و این حوزه دوباره قوت و شوکت گذشته خود را باز یابد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۱۱.</ref> ایشان در جریان اخراج طلاب غیر عراقی از نجف به بهانه پالایش حوزه از جاسوس و در حقیقت به انگیزه فروپاشی حوزه نجف<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۵۶۵؛ موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۷.</ref>، به بعثی‌ها یادآور شد در حوزه نجف چنین کسانی وجود ندارند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۱۰۴.</ref> ایشان همچنین به سیدمحسن حکیم پیشنهاد کرد به جای دفاع صریح از طلاب غیر ایرانی، به بنیان الحادی و اسلام‌ستیزِ حزب حاکم بعث حمله کند و از جایگاه دین و شریعت آنان را در میان مردم عراق ساقط سازد<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۵۶۵.</ref>
از آغاز نهضت اسلامی ایران، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) با نفوذ در میان جمع همراهان امام‌خمینی، تلاش می‌کرد از میزان هماهنگی حوزه قم و نجف و آگاهی امام‌خمینی و سایر علما از رویدادهای حوزه نجف، آگاهی یابد و این امر در گزارش‌های مأموران ساواک منعکس شده است<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳/۲۷۹ ـ ۲۸۲.</ref> امام‌خمینی با حساسیت درباره حوزه نجف و وحدت نظر علما در مبارزه، هماهنگی حوزه نجف با حوزه قم را ضروری می‌دانست و از این جهت، به عملکرد ناهماهنگ بعضی علمای بزرگ نجف و بی‌توجهی به نامه‌های ایشان، [[انتقاد]] می‌کرد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳/۲۸۱.</ref> ایشان برای واداشتن مراجع نجف به انقلاب و دگرگون‌کردن شرایط به سود اسلام از ایران نامه‌ای برای [[سیدمحسن حکیم]] رئیس حوزه نجف نوشت که حکیم در پاسخ شرایط را مناسب ندانست<ref>قوچانی، خاطرات، ۱/۱۶۹.</ref>. امام‌خمینی معتقد بود مراجع و حوزه نجف در برابر به‌خطرافتادن اسلام در جریان [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] ساکت نخواهند نشست<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۸۷.</ref> و حمایت علما و فضلای نجف از [[نهضت امام‌خمینی]] از آثار آن بود<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۰.</ref> این نکته بعدها در کلام امام‌خمینی در سال‌های پس از انقلاب اسلامی ایران نیز آمده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۵۰۴.</ref> امام‌خمینی از ظلم و ستم حزب بعث عراق به رهبری [[صدام حسین]] به حوزه نجف و فضلا و طلاب علوم دینی ازجمله شهادت سیدمحمدباقر صدر به تلخی یاد می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۵۴؛  ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۵۵.</ref> ایشان فضلا و طلاب حوزه نجف را به هماهنگی و [[وحدت]] و [[تهذیب نفس]] سفارش می‌کرد و به آنان در مورد اختلاف و فساد هشدار می‌داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۲۷.</ref> ایشان در برابر تهدیدهای [[حزب بعث عراق|بعثی‌ها]] علیه این حوزه کهن، ابراز امیدواری کرد حوزه نجف با پشتیبانی مردم زنده بماند و زوال دولت‌ها در آن بی‌اثر باشد و این حوزه دوباره قوت و شوکت گذشته خود را باز یابد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۱۱.</ref> ایشان در جریان اخراج طلاب غیر عراقی از نجف به بهانه پالایش حوزه از [[جاسوسی|جاسوس]] و در حقیقت به انگیزه فروپاشی حوزه نجف<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۵۶۵؛ موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۷.</ref>، به بعثی‌ها یادآور شد در حوزه نجف چنین کسانی وجود ندارند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۱۰۴.</ref> ایشان همچنین به سیدمحسن حکیم پیشنهاد کرد به جای دفاع صریح از طلاب غیر ایرانی، به بنیان الحادی و اسلام‌ستیزِ حزب حاکم بعث حمله کند و از جایگاه دین و شریعت آنان را در میان مردم عراق ساقط سازد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۵۶۵.</ref>


==موضع حوزه نجف در نهضت امام‌خمینی==
==موضع حوزه نجف در نهضت امام‌خمینی==
حوزه علمیه نجف در آغاز نهضت اسلامی در ایران ساکت بود و حمایتی جدی از نهضت در آن دیده نمی‌شد؛ چنان‌که این بی‌تحرکی، امام‌خمینی را به موضع‌گیری واداشت و ایشان در اردیبهشت ۱۳۴۲، فریاد «وای بر نجف ساکت» برآورد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۱۳.</ref> با اوج‌گیری نهضت، طلاب و هواداران امام‌خمینی در جلب نظر علمای نجف به انقلاب اسلامی به کوشش برخاستند<ref>اختری، خاطرات، ۱/۳۷ ـ ۳۸.</ref> و حوزه نجف به‌رغم فضای غیر سیاسی، از نهضت امام‌خمینی حمایت کرد<ref>اختری، خاطرات، ۱/۴۳.</ref> به دنبال بازداشت امام‌خمینی پس از سخنرانی علیه رژیم پهلوی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و شایعه احتمال اعدام ایشان (← دستگیری امام‌خمینی)، غلامرضا رضوانی به همراه محمدحسن قدیری در دیدار با سیدمحمود شاهرودی، سیدابوالقاسم خویی و سیدمحسن حکیم، از مراجع تقلید و سیداسدالله مدنی از اساتید حوزه، از آنان خواستار حمایت حوزه نجف از امام‌خمینی شدند<ref>اختری، خاطرات، ۱/۳۷ ـ ۳۸.</ref> و این عالمان از نهضت امام‌خمینی حمایت کردند<ref>اختری، خاطرات، ۱/۳۷ ـ ۳۸؛  ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۰.</ref> مجالس گوناگونی در حمایت از نهضت امام‌خمینی در مدرسه آخوند خراسانی برگزار شد و سپس به دیگر مدارس چون مدرسه قوام سرایت کرد و فراگیر شد. بعضی از علمای نجف بر منبر از نهضت حمایت می‌کردند و جنایت‌های رژیم پهلوی ازجمله هجوم به مدرسه فیضیه را برای مردم شرح می‌دادند. افزون بر مراجع، سی نفر از فضلای حوزه نجف در تأیید امام‌خمینی اعلامیه‌ای مشترک امضا و منتشر کردند. پس از آنکه امام‌خمینی از حوزه نجف برای حمایت از نهضت اسلامی ایران، طلب کمک کرد، جلسه‌ای در خانه سیدعبدالهادی شیرازی تشکیل شد و در آنجا مدرسان حوزه نجف متنی را تهیه و امضا کردند و به ایران فرستادند اما طومار به دست جاسوسان رژیم پهلوی افتاد و به مقصد نرسید <ref>ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۰.</ref>؛ البته روند حمایت از نهضت امام‌خمینی پایدار نماند<ref>← ادامه مقاله.</ref>
حوزه علمیه نجف در آغاز نهضت اسلامی در ایران ساکت بود و حمایتی جدی از نهضت در آن دیده نمی‌شد؛ چنان‌که این بی‌تحرکی، امام‌خمینی را به موضع‌گیری واداشت و ایشان در اردیبهشت ۱۳۴۲، فریاد «وای بر نجف ساکت» برآورد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۱۳.</ref> با اوج‌گیری نهضت، طلاب و هواداران امام‌خمینی در جلب نظر علمای نجف به انقلاب اسلامی به کوشش برخاستند<ref>اختری، خاطرات، ۱/۳۷ ـ ۳۸.</ref> و حوزه نجف به‌رغم فضای غیر سیاسی، از نهضت امام‌خمینی حمایت کرد<ref>اختری، خاطرات، ۱/۴۳.</ref> به دنبال [[بازداشت امام‌خمینی]] پس از سخنرانی علیه رژیم پهلوی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و شایعه احتمال اعدام ایشان (← دستگیری امام‌خمینی)، [[غلامرضا رضوانی]] به همراه [[محمدحسن قدیری]] در دیدار با [[سیدمحمود شاهرودی]]، [[سیدابوالقاسم خویی]] و سیدمحسن حکیم، از مراجع تقلید و [[سیداسدالله مدنی]] از اساتید حوزه، از آنان خواستار حمایت حوزه نجف از امام‌خمینی شدند<ref>اختری، خاطرات، ۱/۳۷ ـ ۳۸.</ref> و این عالمان از نهضت امام‌خمینی حمایت کردند<ref>اختری، خاطرات، ۱/۳۷ ـ ۳۸؛  ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۰.</ref> مجالس گوناگونی در حمایت از نهضت امام‌خمینی در [[مدرسه آخوند خراسانی]] برگزار شد و سپس به دیگر مدارس چون مدرسه قوام سرایت کرد و فراگیر شد. بعضی از علمای نجف بر منبر از نهضت حمایت می‌کردند و جنایت‌های رژیم پهلوی ازجمله [[هجوم به مدرسه فیضیه]] را برای مردم شرح می‌دادند. افزون بر مراجع، سی نفر از فضلای حوزه نجف در تأیید امام‌خمینی اعلامیه‌ای مشترک امضا و منتشر کردند. پس از آنکه امام‌خمینی از حوزه نجف برای حمایت از نهضت اسلامی ایران، طلب کمک کرد، جلسه‌ای در خانه [[سیدعبدالهادی شیرازی]] تشکیل شد و در آنجا مدرسان حوزه نجف متنی را تهیه و امضا کردند و به ایران فرستادند اما طومار به دست جاسوسان رژیم پهلوی افتاد و به مقصد نرسید <ref>ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۰.</ref>؛ البته روند حمایت از نهضت امام‌خمینی پایدار نماند.<ref>← ادامه مقاله.</ref>


امام‌خمینی در مهر ۱۳۴۴ از تبعیدگاه بورسای ترکیه به نجف تبعید شد<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ص۳۰۸.</ref> فضای ساکت و غیر سیاسی حوزه نجف و میدان‌نیافتن امام‌خمینی برای ادامه مبارزه، از انگیزه‌های رژیم پهلوی برای تبعید ایشان از بورسا به نجف تلقی شد<ref>انصاری، حدیث بیداری، ص۶۸؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۱۹ ـ ۲۰.</ref> ایشان پس از ورود به فرودگاه بغداد برای زیارت به کاظمین(ع) رفت. بسیاری از علما و فضلای ایرانی و عرب حوزه نجف به استقبال ایشان به کاظمین رفتند<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۰؛ روحانی، ۲/۱۵۹.</ref> ازجمله این افراد، فرزندان سیدابوالقاسم خویی، سیدموسی اصفهانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمهدی حکیم فرزند سیدمحسن حکیم و بسیاری از طلاب بودند<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۰.</ref> میزبان امام‌خمینی در کاظمین، عبدالامیر جمالی، صاحب مهمان‌خانه جمالی بود که پس از این میزبانی، به‌ویژه در سفری که مهر ۱۳۴۴ به ایران داشت، حساسیت و پیگیری ساواک را به خود جلب کرد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۱ و ۳۰۲ ـ ۳۰۵.</ref> به گزارش و ادعای ساواک، او در بازجویی منکر ارتباط و آشنایی با امام‌خمینی شد و تنها پذیرفت به درخواست نصرالله خلخالی و برای سفر امام‌خمینی و اطرافیان ایشان به کربلا، خودرو در اختیار آنان گذاشته و پس از آن خود عازم ایران شده است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/ ۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref>
امام‌خمینی در مهر ۱۳۴۴ از تبعیدگاه بورسای ترکیه به نجف [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]] شد<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ص۳۰۸.</ref> فضای ساکت و غیر سیاسی حوزه نجف و میدان‌نیافتن امام‌خمینی برای ادامه مبارزه، از انگیزه‌های رژیم پهلوی برای تبعید ایشان از [[بورسا]] به نجف تلقی شد<ref>انصاری، حدیث بیداری، ص۶۸؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۱۹ ـ ۲۰.</ref> ایشان پس از ورود به فرودگاه بغداد برای زیارت به کاظمین(ع) رفت. بسیاری از علما و فضلای ایرانی و عرب حوزه نجف به استقبال ایشان به [[کاظمین]] رفتند<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۰؛ روحانی، ۲/۱۵۹.</ref> ازجمله این افراد، فرزندان سیدابوالقاسم خویی، [[سیدموسی اصفهانی]]، سیدعبدالهادی شیرازی، [[سیدمهدی حکیم]] فرزند سیدمحسن حکیم و بسیاری از طلاب بودند<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۰.</ref> میزبان امام‌خمینی در کاظمین، [[عبدالامیر جمالی]]، صاحب مهمان‌خانه جمالی بود که پس از این میزبانی، به‌ویژه در سفری که مهر ۱۳۴۴ به ایران داشت، حساسیت و پیگیری [[ساواک]] را به خود جلب کرد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۱ و ۳۰۲ ـ ۳۰۵.</ref> به گزارش و ادعای ساواک، او در بازجویی منکر ارتباط و آشنایی با امام‌خمینی شد و تنها پذیرفت به درخواست [[نصرالله خلخالی]] و برای سفر امام‌خمینی و اطرافیان ایشان به کربلا، خودرو در اختیار آنان گذاشته و پس از آن خود عازم ایران شده است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/ ۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref>


امام‌خمینی پس از آن در میان استقبال مردم به کربلا رفت. استقبال مناسب از امام‌خمینی در [[کربلا]] می‌توانست زمینه‌ساز استقبال باشکوه از ایشان در نجف باشد و فضای منفی و توطئه ساواک در حوزه نجف علیه ایشان را بشکند<ref>عمید زنجانی، حوزه، ص۱۰۱.</ref> ایشان پس از یک هفته اقامت در کربلا روز جمعه ۲۳/۷/۱۳۴۴ در میان بدرقه طلاب و علمای کربلا این شهر را به سوی نجف ترک کرد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۵۰۸.</ref> استقبال علمای حوزه نجف از ایشان پرشورتر از استقبال از ایشان در کربلا بود<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۸۴.</ref> ایشان پس از ورود به نجف و زیارت حرم امیرالمؤمنین علی(ع) در خانه‌ای در شارع‌الرسول ساکن شد<ref>ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۸۸.</ref> با انتشار خبر ورود امام‌خمینی به نجف اشرف، بسیاری از علما و روحانیان مناطق مختلف ایران، پیام تبریک و دعا فرستادند که برخی از بخش‌های این تلگرام‌ها که به گمان رژِیم خلاف مصالح کشور ارزیابی می‌شد، به دستور ساواک حذف می‌شد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۶ ـ ۳۱۱ و ۳۲۰ ـ ۳۲۳.</ref>
امام‌خمینی پس از آن در میان استقبال مردم به کربلا رفت. استقبال مناسب از امام‌خمینی در [[کربلا]] می‌توانست زمینه‌ساز استقبال باشکوه از ایشان در نجف باشد و فضای منفی و توطئه ساواک در حوزه نجف علیه ایشان را بشکند<ref>عمید زنجانی، حوزه، ص۱۰۱.</ref> ایشان پس از یک هفته اقامت در کربلا روز جمعه ۲۳/۷/۱۳۴۴ در میان بدرقه طلاب و علمای کربلا این شهر را به سوی نجف ترک کرد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۵۰۸.</ref> استقبال علمای حوزه نجف از ایشان پرشورتر از استقبال از ایشان در کربلا بود<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۸۴.</ref> ایشان پس از ورود به نجف و زیارت [[حرم امیرالمؤمنین علی(ع)]] در خانه‌ای در شارع‌الرسول ساکن شد<ref>ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۸۸.</ref> با انتشار خبر ورود امام‌خمینی به نجف اشرف، بسیاری از علما و روحانیان مناطق مختلف ایران، پیام تبریک و دعا فرستادند که برخی از بخش‌های این تلگرام‌ها که به گمان رژِیم خلاف مصالح کشور ارزیابی می‌شد، به دستور ساواک حذف می‌شد.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۳۰۶ ـ ۳۱۱ و ۳۲۰ ـ ۳۲۳.</ref>
==حضور امام‌خمینی در حوزه نجف==
==حضور امام‌خمینی در حوزه نجف==
امام‌خمینی در مدت حضور در نجف اشرف، هرشب حدود ساعت ۲۲، پیاده به سمت حرم امیرالمؤمنین(ع) می‌رفت و نیم‌ساعت در آنجا توقف کرده و نماز و دعا می‌خواند. ساواک با پیگیری رفتار ایشان در نجف و گفتگو با افراد مختلف، از وضعیت امام‌خمینی، اقبال برخی از مردم به ایشان و بی‌توجهی رژیم بعث عراق به روحانیان شیعه به طور کلی، گزارش تهیه کرده است<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۹/۱۵۸ ـ ۱۵۹.</ref>
امام‌خمینی در مدت حضور در نجف اشرف، هرشب حدود ساعت ۲۲، پیاده به سمت حرم امیرالمؤمنین(ع) می‌رفت و نیم‌ساعت در آنجا توقف کرده و نماز و دعا می‌خواند. ساواک با پیگیری رفتار ایشان در نجف و گفتگو با افراد مختلف، از وضعیت امام‌خمینی، اقبال برخی از مردم به ایشان و بی‌توجهی [[حزب بعث عراق|رژیم بعث عراق]] به روحانیان شیعه به طور کلی، گزارش تهیه کرده است<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۹/۱۵۸ ـ ۱۵۹.</ref>
پس از استقرار امام‌خمینی در نجف اشرف، عوامل رژیم پهلوی در صدد برآمدند تا علمای نجف را به ایشان بدبین و در حوزه تفرقه ایجاد کنند (نجاری‌راد، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، ص۱۹۳)؛ ولی ایشان که اجمالاً به حوزه نجف خوش‌بین بود<ref>امامی میبدی، خاطرات،  ۱/۷۴؛ برقعی، خاطرات، ۲/۱۳.</ref>، برای صیانت از کیان حوزه و مرجعیت نجف و همبستگی میان مراجع و خنثی‌کردن توطئه عوامل رژیم پهلوی به چند کار دست زد:
پس از استقرار امام‌خمینی در نجف اشرف، عوامل رژیم پهلوی در صدد برآمدند تا علمای نجف را به ایشان بدبین و در حوزه تفرقه ایجاد کنند<ref>نجاری‌راد، ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، ص۱۹۳.</ref>؛ ولی ایشان که اجمالاً به حوزه نجف خوش‌بین بود<ref>امامی میبدی، خاطرات،  ۱/۷۴؛ برقعی، خاطرات، ۲/۱۳.</ref>، برای صیانت از کیان حوزه و مرجعیت نجف و همبستگی میان مراجع و خنثی‌کردن توطئه عوامل رژیم پهلوی به چند کار دست زد:
۱. دیدار با علمای حوزه: مراجع و علمای حوزه نجف ازجمله سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمود شاهرودی، سیدعلی بهشتی، سیدکاظم و سیدمهدی اخوان مرعشی، حبیب‌الله اراکی، سیدحسین حمامی، سیدعبدالاعلی سبزواری و سیدعبدالله شیرازی پس از ورود امام‌خمینی به نجف، با ایشان دیدارکردند<ref>آقایی، دوران تبعید امام‌خمینی در عراق، ص۱۴؛ محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۸۴.</ref> پس از آن امام‌خمینی با مراجع، علما و بسیاری از استادان و فضلا و طلاب دیدار کرد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۶.</ref> ایشان به دیدار با طلاب در مدارس نیز رفت و این دیدارها چهل روز ادامه داشت. آخرین دیدار، مدرسه جامعة النجف الدینیه در میان نجف و کوفه بود<ref>امامی میبدی، خاطرات، ۱/۷۲.</ref> در ادامه نیز ایشان همواره به دیدار علما می‌رفت و در بیماری حکیم در کوفه از ایشان عیادت کرد<ref>امامی میبدی، خاطرات، ۱/۷۴.</ref>
۲. تدریس: با اینکه سیدمحسن حکیم در نخستین دیدار از امام‌خمینی خواست درس خود را آغاز کند<ref>محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۸۴.</ref>، اما تواضع امام‌خمینی از یک‌سو و احترام به علمای نجف موجب شد تا ایشان تدریس درس‌های خارج حوزه را به تأخیر اندازد<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۱۰۴.</ref> ایشان مواظب بود تدریس و دیگر فعالیت‌هایش برخوردی با برنامه‌های مراجع حوزه نجف نداشته باشد<ref>ناصری، خاطرات، ۲/۲۰۱.</ref> سیدمحمدتقی بحرالعلوم امام جماعت مسجد شیخ انصاری از ایشان خواست تا در این مسجد اقامه جماعت کند و به طلاب درس دهد<ref>موسوی، خاطرات، ۲/۱۷۵ ـ ۱۷۶.</ref> شاگردان پیشین امام‌خمینی و برخی فضلای ایرانی حوزه نجف، مانند حسین راستی کاشانی، سیداسدالله مدنی، سیدجعفر کریمی، محمدحسن قدیری، سیدعباس خاتم یزدی و غلامرضا رضوانی نیز خواستار تدریس ایشان شدند و سرانجام ایشان در ۲۳/۸/۱۳۴۴ در مسجد شیخ انصاری درس را آغاز کرد<ref>اختری، خاطرات، ۱/۴۳.</ref> بسیاری از فضلای درسخوان و خوش‌استعداد حوزه، جذب حوزه درسی ایشان شدند<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۱.</ref> ایشان افزون بر نصایح اخلاقی در ضمن درس، روز آخر هفته را به درس اخلاق اختصاص داده بود<ref>امامی میبدی، خاطرات،  ۱/۷۴.</ref> و در درس خارج مکاسب بحث مهم ولایت فقیه و حکومت اسلامی و ضرورت برپایی آن را برای نخستین بار در سطح گسترده و استدلالی مطرح کرد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۰.</ref> ایشان با حذف مباحث غیر ضروری و با نقد آرای گذشتگان، رویه حوزه نجف در حسن ظن به پیشینیان و نقد نکردن آرای آنان را تغییر داد و بدین‌گونه بر سبک تدریس برخی از درس‌های نجف تأثیر گذاشت.<ref>فلاحی، تاریخ شفاهی، ص۶۳.</ref>


افراد زیادی ازجمله سیدمصطفی خمینی، سیدکاظم و سیدمهدی اخوان مرعشی، عبدالله خائفی، سیدعباس خاتم یزدی، سیدمرتضی مهری، مرتضی اشرفی شاهرودی، مجتبی تهرانی، سیدمحمدحسین حسینی تهرانی، محمود قوچانی، محمدرضا ناصری، غلامرضا رضوانی، سیدمحمد موسوی بجنوردی، حسین راستی کاشانی، محمدهادی معرفت، محمد صادقی تهرانی، عباسعلی عمید زنجانی، روح‌الله شاه‌آبادی، نصرالله شاه‌آبادی، سیدجعفر کریمی، سیدمحمود هاشمی شاهرودی، جعفر نایینی، عباس نایینی، سیدمحمود دعایی، سیدحمید روحانی، سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور<ref>محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۴ ـ ۵۰۵.</ref> و عبدالعلی قرهی<ref>ناصری، خاطرات، ۲/۲۰۰.</ref> در درس فقه امام‌خمینی در نجف شرکت می‌کردند. {{ببینید|شاگردان امام‌خمینی}}
# دیدار با علمای حوزه: مراجع و علمای حوزه نجف ازجمله سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمود شاهرودی، [[سیدعلی بهشتی]]، سیدکاظم و سیدمهدی اخوان مرعشی، حبیب‌الله اراکی، سیدحسین حمامی، [[سیدعبدالاعلی سبزواری]] و [[سیدعبدالله شیرازی]] پس از ورود امام‌خمینی به نجف، با ایشان دیدارکردند<ref>آقایی، دوران تبعید امام‌خمینی در عراق، ص۱۴؛ محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۸۴.</ref> پس از آن امام‌خمینی با مراجع، علما و بسیاری از استادان و فضلا و طلاب دیدار کرد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۸۶.</ref> ایشان به دیدار با طلاب در مدارس نیز رفت و این دیدارها چهل روز ادامه داشت. آخرین دیدار، [[مدرسه جامعة النجف الدینیه]] در میان نجف و کوفه بود<ref>امامی میبدی، خاطرات، ۱/۷۲.</ref> در ادامه نیز ایشان همواره به دیدار علما می‌رفت و در بیماری حکیم در کوفه از ایشان عیادت کرد.<ref>امامی میبدی، خاطرات، ۱/۷۴.</ref>
# تدریس: با اینکه سیدمحسن حکیم در نخستین دیدار از امام‌خمینی خواست درس خود را آغاز کند<ref>محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۸۴.</ref>، اما تواضع امام‌خمینی از یک‌سو و احترام به علمای نجف موجب شد تا ایشان تدریس درس‌های خارج حوزه را به تأخیر اندازد<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۱۰۴.</ref> ایشان مواظب بود تدریس و دیگر فعالیت‌هایش برخوردی با برنامه‌های مراجع حوزه نجف نداشته باشد<ref>ناصری، خاطرات، ۲/۲۰۱.</ref> [[سیدمحمدتقی بحرالعلوم]] امام جماعت مسجد شیخ انصاری از ایشان خواست تا در این مسجد اقامه جماعت کند و به طلاب درس دهد<ref>موسوی، خاطرات، ۲/۱۷۵ ـ ۱۷۶.</ref> شاگردان پیشین امام‌خمینی و برخی فضلای ایرانی حوزه نجف، مانند [[حسین راستی کاشانی]]، [[سیداسدالله مدنی]]، [[سیدجعفر کریمی]]، [[محمدحسن قدیری]]، [[سیدعباس خاتم یزدی]] و [[غلامرضا رضوانی]] نیز خواستار تدریس ایشان شدند و سرانجام ایشان در ۲۳/۸/۱۳۴۴ در [[مسجد شیخ انصاری]] درس را آغاز کرد<ref>اختری، خاطرات، ۱/۴۳.</ref> بسیاری از فضلای درسخوان و خوش‌استعداد حوزه، جذب حوزه درسی ایشان شدند<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۱.</ref> ایشان افزون بر نصایح اخلاقی در ضمن درس، روز آخر هفته را به درس اخلاق اختصاص داده بود<ref>امامی میبدی، خاطرات،  ۱/۷۴.</ref> و در درس خارج مکاسب بحث مهم [[ولایت فقیه]] و [[حکومت اسلامی]] و ضرورت برپایی آن را برای نخستین بار در سطح گسترده و استدلالی مطرح کرد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۰.</ref> ایشان با حذف مباحث غیر ضروری و با نقد آرای گذشتگان، رویه حوزه نجف در حسن ظن به پیشینیان و نقد نکردن آرای آنان را تغییر داد و بدین‌گونه بر سبک تدریس برخی از درس‌های نجف تأثیر گذاشت.<ref>فلاحی، تاریخ شفاهی، ص۶۳.</ref> افراد زیادی ازجمله [[سیدمصطفی خمینی]]، سیدکاظم و [[سیدمهدی اخوان]] مرعشی، عبدالله خائفی، سیدعباس خاتم یزدی، [[سیدمرتضی مهری]]، [[مرتضی اشرفی شاهرودی]]، [[مجتبی تهرانی]]، [[سیدمحمدحسین حسینی تهرانی]]، [[محمود قوچانی]]، محمدرضا ناصری، غلامرضا رضوانی، [[سیدمحمد موسوی بجنوردی]]، حسین راستی کاشانی، [[محمدهادی معرفت]]، محمد صادقی تهرانی، [[عباسعلی عمید زنجانی]]، [[روح‌الله شاه‌آبادی]]، [[نصرالله شاه‌آبادی]]، سیدجعفر کریمی، [[سیدمحمود هاشمی شاهرودی]]، [[جعفر نایینی]]، [[عباس نایینی]]، [[سیدمحمود دعایی]]، [[سیدحمید روحانی]]، [[سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور]]<ref>محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۴ ـ ۵۰۵.</ref> و [[عبدالعلی قرهی]]<ref>ناصری، خاطرات، ۲/۲۰۰.</ref> در درس فقه امام‌خمینی در نجف شرکت می‌کردند. {{ببینید|شاگردان امام‌خمینی}}  ایشان حضور طلاب در حوزه علمیه نجف، در جوار مرقد امیرالمومنین(ع) را فرصت ارزنده‌ای برای خودسازی و [[تهذیب نفس]] می‌دانست و از آنان به‌ویژه شاگردان خود می‌خواست با شناخت ابعاد شخصیت و [[سیر و سلوک|سلوک]] آن حضرت(ع) در تهذیب و کمال‌یافتن خود کوشا باشند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۷ ـ ۳۸.</ref>
# جلسه علمی: از برنامه‌های مراجع نجف، نشست علمی در اوقات ویژه برای استادان و نخبگان بود. امام‌خمینی نیز در بیرونی بیت خود، هر روز در ساعتی معین می‌نشست و استادان و فضلای حوزه نزد ایشان حاضر می‌شدند و پس از بیان نکته‌های علمی دیدگاه خود را بیان می‌کرد و به جمع‌بندی جلسه می‌پرداخت. این جلسات در مطرح‌شدن جایگاه علمی ایشان مؤثرتر از درس بود<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>
# صیانت از کیان حوزه و [[مرجعیت]]: یکی از نقش‌های مؤثر امام‌خمینی در حوزه نجف، صیانت از حریم حوزه و مراجع تقلید بود. ایشان برای ساحت مراجع نجف حریم قائل بود و با تمام وجود از آنان حمایت می‌کرد. ایشان به تک‌تک مراجع ازجمله سیدمحسن حکیم، [[حسین حلی]] و سیدابوالقاسم خویی و دیگران احترام می‌گذاشت و به کسی اجازه نمی‌داد به جایگاه آنان بی‌احترامی کند. ایشان تا زمان حیات حکیم در امور حوزه نجف ورود پیدا نکرد و امور مهم و مرتبط به حوزه را به ایشان ارجاع می‌داد<ref>ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص ۱۹۴.</ref> عبدالسلام عارف رئیس‌جمهور عراق تلاش می‌کرد موقعیت حکیم را تضعیف کند و مایل بود با [[امام‌خمینی]]، به عنوان یکی از مراجع، در حرم دیدار کند. خویی نیز در صورت همراهی امام‌خمینی، مایل بود با عارف در حرم دیدار کند؛ اما امام‌خمینی بر این باور بود که با وجود ریاست حکیم بر حوزه، چنین کاری به صلاح نیست و این دیدار انجام نشد<ref>عمید زنجانی، پابه‌پای آفتاب، ۵/۲۴ ـ ۲۶.</ref> در اردیبهشت ۱۳۴۸ که [[حزب بعث عراق|رژیم بعث عراق]] برای اخراج طلاب غیر عرب، به حوزه نجف هجوم آورد، امام‌خمینی با دیدار با حکیم و فرستادن پیغام برای ایشان از تفرقه میان علما در این ماجرا جلوگیری کرد<ref>بصیرت‌منش، علما و رژیم رضاشاه، ص۳۲.</ref> ایشان پس از رحلت حکیم نیز در بسیاری از امور مهم با دیگر علمای نجف [[مشورت]] و تبادل نظر می‌کرد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۴.</ref> امام‌خمینی به جهت حفظ جایگاه مراجع نجف، در آغاز ورود به نجف، از دادن [[شهریه]] به طلاب خودداری کرد؛ ولی در نهایت با اصرار دوستان پذیرفت<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۱۰۵.</ref> ایشان تبعیض میان طلاب ایرانی و دیگران را در توزیع شهریه تغییر داد و با همه ملیت‌ها یکسان برخورد کرد. این ابتکار امام‌خمینی تحولی در حوزه نجف ایجاد کرد و مایه تأسی دیگر مراجع گردید.<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۳؛ آقایی، دوران تبعید امام‌خمینی در عراق، ص۱۶.</ref> {{ببینید|شهریه امام‌خمینی}}


ایشان حضور طلاب در حوزه علمیه نجف، در جوار مرقد امیرالمومنین(ع) را فرصت ارزنده‌ای برای خودسازی و تهذیب نفس می‌دانست و از آنان به‌ویژه شاگردان خود می‌خواست با شناخت ابعاد شخصیت و سلوک آن حضرت(ع) در تهذیب و کمال‌یافتن خود کوشا باشند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۷ ـ ۳۸.</ref>
در مجموع نگاه روحانیان نجف به امام‌خمینی و [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] متفاوت بود. برخی از آنان حامی امام‌خمینی و نهضت اسلامی و برخی در برابر امور سیاسی و مبارزه ساکت بودند. عده‌ای نیز با نهضت و انقلاب اسلامی ایران مخالف بودند<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۵۹.</ref> گروهی نیز در آغاز ورود ایشان به نجف، با ایشان همراه بودند؛ ولی در ادامه از نهضت اسلامی فاصله گرفتند<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۶۴.</ref>؛ چنان‌که برخی از علما و روحانیان در آغاز ورود ایشان به نجف به فعالیت‌های ایشان بدبین بودند؛ ولی پس از مدتی موافق فعالیت‌های ایشان و نهضت اسلامی ایران شدند<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۶۸.</ref> جو غالب حوزه علمیه نجف، پرداختن به مباحث [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و بی‌توجهی به سیاست و انقلاب یا مخالفت با آن بود<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> و فعالیت‌های سیاسی امام‌خمینی خوشایند آنان نبود<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ۲۰۶.</ref>؛ چنان‌که از ورود امام‌خمینی به نجف تا پایان حضور ایشان در آنجا، مخالفان، ایشان و اطرافیان ایشان را به افکار کمونیستی متهم می‌کردند<ref>متقی، خاطرات، ۲/۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref> و ایشان در هنگام ترک نجف با ابراز دلتنگی از ترک حرم مطهر امام‌علی(ع) از اذیت و آزار برخی از آنان شکوه کرد.<ref>خمینی، مصاحبه، ۱/۷۱.</ref>
۳. جلسه علمی: از برنامه‌های مراجع نجف، نشست علمی در اوقات ویژه برای استادان و نخبگان بود. امام‌خمینی نیز در بیرونی بیت خود، هر روز در ساعتی معین می‌نشست و استادان و فضلای حوزه نزد ایشان حاضر می‌شدند و پس از بیان نکته‌های علمی دیدگاه خود را بیان می‌کرد و به جمع‌بندی جلسه می‌پرداخت. این جلسات در مطرح‌شدن جایگاه علمی ایشان مؤثرتر از درس بود<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>
۴.صیانت از کیان حوزه و مرجعیت: یکی از نقش‌های مؤثر امام‌خمینی در حوزه نجف، صیانت از حریم حوزه و مراجع تقلید بود. ایشان برای ساحت مراجع نجف حریم قائل بود و با تمام وجود از آنان حمایت می‌کرد. ایشان به تک‌تک مراجع ازجمله سیدمحسن حکیم، حسین حلی و سیدابوالقاسم خویی و دیگران احترام می‌گذاشت و به کسی اجازه نمی‌داد به جایگاه آنان بی‌احترامی کند. ایشان تا زمان حیات حکیم در امور حوزه نجف ورود پیدا نکرد و امور مهم و مرتبط به حوزه را به ایشان ارجاع می‌داد<ref>ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ص ۱۹۴.</ref> عبدالسلام عارف رئیس‌جمهور عراق تلاش می‌کرد موقعیت حکیم را تضعیف کند و مایل بود با امام‌خمینی، به عنوان یکی از مراجع، در حرم دیدار کند. خویی نیز در صورت همراهی امام‌خمینی، مایل بود با عارف در حرم دیدار کند؛ اما امام‌خمینی بر این باور بود که با وجود ریاست حکیم بر حوزه، چنین کاری به صلاح نیست و این دیدار انجام نشد<ref>عمید زنجانی، پابه‌پای آفتاب، ۵/۲۴ ـ ۲۶.</ref> در اردیبهشت ۱۳۴۸ که رژیم بعث عراق برای اخراج طلاب غیر عرب، به حوزه نجف هجوم آورد، امام‌خمینی با دیدار با حکیم و فرستادن پیغام برای ایشان از تفرقه میان علما در این ماجرا جلوگیری کرد<ref>بصیرت‌منش، علما و رژیم رضاشاه، ص۳۲.</ref> ایشان پس از رحلت حکیم نیز در بسیاری از امور مهم با دیگر علمای نجف مشورت و تبادل نظر می‌کرد<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۴.</ref> امام‌خمینی به جهت حفظ جایگاه مراجع نجف، در آغاز ورود به نجف، از دادن شهریه به طلاب خودداری کرد؛ ولی در نهایت با اصرار دوستان پذیرفت<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۱۰۵.</ref> ایشان تبعیض میان طلاب ایرانی و دیگران را در توزیع شهریه تغییر داد و با همه ملیت‌ها یکسان برخورد کرد. این ابتکار امام‌خمینی تحولی در حوزه نجف ایجاد کرد و مایه تأسی دیگر مراجع گردید<ref> ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۱۹۳؛ آقایی، دوران تبعید امام‌خمینی در عراق، ص۱۶.</ref> {{ببینید|شهریه امام‌خمینی}}


در مجموع نگاه روحانیان نجف به امام‌خمینی و انقلاب اسلامی متفاوت بود. برخی از آنان حامی امام‌خمینی و نهضت اسلامی و برخی در برابر امور سیاسی و مبارزه ساکت بودند. عده‌ای نیز با نهضت و انقلاب اسلامی ایران مخالف بودند<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۵۹.</ref> گروهی نیز در آغاز ورود ایشان به نجف، با ایشان همراه بودند؛ ولی در ادامه از نهضت اسلامی فاصله گرفتند<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۶۴.</ref>؛ چنان‌که برخی از علما و روحانیان در آغاز ورود ایشان به نجف به فعالیت‌های ایشان بدبین بودند؛ ولی پس از مدتی موافق فعالیت‌های ایشان و نهضت اسلامی ایران شدند<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۶۸.</ref> جو غالب حوزه علمیه نجف، پرداختن به مباحث فقه و اصول و بی‌توجهی به سیاست و انقلاب یا مخالفت با آن بود<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.</ref> و فعالیت‌های سیاسی امام‌خمینی خوشایند آنان نبود<ref>فلاحی، سال‌های تبعید، ۲۰۶.</ref>؛ چنان‌که از ورود امام‌خمینی به نجف تا پایان حضور ایشان در آنجا، مخالفان، ایشان و اطرافیان ایشان را به افکار کمونیستی متهم می‌کردند<ref>متقی، خاطرات، ۲/۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref> و ایشان در هنگام ترک نجف با ابراز دلتنگی از ترک حرم مطهر امام‌علی(ع) از اذیت و آزار برخی از آنان شکوه کرد<ref>خمینی، مصاحبه، ۱/۷۱.</ref>
به دنبال مواضع آشتی‌ناپذیر امام‌خمینی علیه [[رژیم پهلوی]]، رژیم عراق فشار را بر ایشان تشدید کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۰۲؛ خمینی، ۱/۹۱ ـ ۹۳.</ref> در ۱/۷/۱۳۵۷ خانه امام‌خمینی در نجف علناً به محاصره نیروهای امنیتی عراق در آمد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۷؛ خمینی، ۱/۹۲.</ref>؛ پس از آن با احضار [[سیدمحمود دعایی]]، حزب بعث عراق حکم اخراج امام‌خمینی از عراق را به وی ابلاغ کرد و از این‌رو امام‌خمینی تصمیم گرفت عراق را ترک کند<ref>خمینی، مصاحبه، ۱/۹۲ ـ ۹۳.</ref> ایشان پس از منع دولت کویت برای ورود به آن کشور به [[فرانسه]] رفت.{{ببینید|هجرت امام‌خمینی}}
 
به دنبال مواضع آشتی‌ناپذیر امام‌خمینی علیه رژیم پهلوی، رژیم عراق فشار را بر ایشان تشدید کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۰۲؛ خمینی، ۱/۹۱ ـ ۹۳.</ref> در ۱/۷/۱۳۵۷ خانه امام‌خمینی در نجف علناً به محاصره نیروهای امنیتی عراق در آمد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۷؛ خمینی، ۱/۹۲.</ref>؛ پس از آن با احضار سیدمحمود دعایی، حزب بعث عراق حکم اخراج امام‌خمینی از عراق را به وی ابلاغ کرد و از این‌رو امام‌خمینی تصمیم گرفت عراق را ترک کند<ref>خمینی، مصاحبه، ۱/۹۲ ـ ۹۳.</ref> ایشان پس از منع دولت کویت برای ورود به آن کشور به فرانسه رفت.{{ببینید|هجرت امام‌خمینی}}
== پانویس==
== پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۱۲۱: خط ۱۱۸:
* وردی، علی، تاریخ عراق، دیدگاه‌های اجتماعی از تاریخ عراق معاصر، ترجمه و تحقیق هادی انصاری، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
* وردی، علی، تاریخ عراق، دیدگاه‌های اجتماعی از تاریخ عراق معاصر، ترجمه و تحقیق هادی انصاری، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
*سیدابراهیم ربانی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/21/ حوزه علمیه نجف]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۲۱-۳۴.
*سیدابراهیم ربانی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/21/ حوزه علمیه نجف]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۲۱-۳۴.




۲۱٬۱۴۹

ویرایش