۳۹۲
ویرایش
جز (removed Category:مقالههای آماده ارزیابی using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حزبالله'''، جریان فکری شکلگرفته در [[ایران]] و [[جهان اسلام]] بر اساس ارزشهای اسلامی. | '''حزبالله'''، جریان فکری شکلگرفته در [[ایران]] و [[جهان اسلام]] بر اساس ارزشهای اسلامی. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
حزب را گروهی از مردم <ref>طریحی، مجمع البحرین، | حزب را گروهی از مردم <ref>طریحی، مجمع البحرین، ۲/۳۸.</ref>، گروه دارای قدرت و قاطعیت <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۲۳۱.</ref> و عقیده و گرایش واحد <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۳/۱۶۵.</ref> معنا کردهاند. واژه حزبالله به معنای گروه، لشکر و یاران خداست <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۲۳۱.</ref> و به مؤمنان، صالحان، حافظان قرآن، مصلحان <ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۶/۷۸۲۳.</ref> و نگهدارندگان و یاریکنندگان [[دین خدا]] و [[رسول اکرم(ص)]] <ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۲۵۱۰.</ref> گفته شده است. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
در [[قرآن کریم]] واژه «حزبالله» دو بار آمده است و آن را کسانی معرفی کرده که به خدا، [[روز قیامت]] و پیامبر اکرم(ص) [[ایمان]] دارند، خدا را از خود خشنود میسازند، از میان دشمنان خدا و پیامبر و اهل ایمان، کسی را به دوستی برنمیگزینند <ref>مجادله، | در [[قرآن کریم]] واژه «حزبالله» دو بار آمده است و آن را کسانی معرفی کرده که به خدا، [[روز قیامت]] و پیامبر اکرم(ص) [[ایمان]] دارند، خدا را از خود خشنود میسازند، از میان دشمنان خدا و پیامبر و اهل ایمان، کسی را به دوستی برنمیگزینند <ref>مجادله، ۲۲.</ref> و ولایت خداوند تعالی و پیامبر(ص) و اهل ایمان را پذیرفتهاند <ref>مائده، ۵۶.</ref>. حزبالله گروهی است که ایمان محکم، [[تقوا]] و [[عمل صالح]] دارد و در میان خود، دارای اتحاد و همبستگی کامل و آگاهی و آمادگی کافی است <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۴/۵۳۴.</ref>. در برابر حزبالله، [[حزب شیطان]] و منافقان قرار دارند که تظاهر به [[اسلام]] میکنند؛ ولی در باطن، با دشمنان خدا پیوند دوستی دارند <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹/۳۴۲.</ref>. واژه «حزبالشیطان» نیز دو بار در یک آیه، تکرار شده است <ref>مجادله، ۱۹.</ref>. | ||
پیامبر اکرم(ص) نزدیکی به خدا و فرستاده او را به منزله پیوستن به حزبالله شمرده است <ref>حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد(ص) و اسناد صدر اسلام، | پیامبر اکرم(ص) نزدیکی به خدا و فرستاده او را به منزله پیوستن به حزبالله شمرده است <ref>حمیدالله، نامهها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد(ص) و اسناد صدر اسلام، ۳۳۵ ـ ۳۳۸.</ref>. [[جعفربنابیطالب]] نیز وقتی به همراه مهاجرین دیگر، نزد [[نجاشی]] حاکم حبشه رسید، خود و گروه همراه خود را «حزبالله» و پیرو پیامبری معرفی کرد که به نیکی، فرمان میدهد و از بدی، بازمیدارد و به خوشرفتاری با همسایه و ارتباط با خویشان و یتیمنوازی و پرستیدن خداوند فرامیخواند <ref>طباطبایی، المیزان، ۳/۲۶۹ ـ ۲۷۱.</ref>. | ||
از مصادیق حزبالله در عصر پیامبر اکرم(ص) مؤمنانی بودند که [[ولایت امیرالمؤمنین علی(ع)]] را پذیرفته بودند <ref>طباطبایی، المیزان، | از مصادیق حزبالله در عصر پیامبر اکرم(ص) مؤمنانی بودند که [[ولایت امیرالمؤمنین علی(ع)]] را پذیرفته بودند <ref>طباطبایی، المیزان، ۶/۱۶ ـ ۱۷.</ref>؛ چنانکه پیامبر(ص) ایشان را معیار شناخت حزبالله معرفی کرده است <ref>صدوق، الامالی، ۱۲۳ و ۳۶۸.</ref>. [[امیرالمؤمنین(ع)]] نیز حزب و گروه <ref>طوسی، ۲۷۰.</ref> و [[شیعیان]] خود را <ref>مغربی، شرح الاخبار، ۴۹۹.</ref> حزبالله شمرده است؛ چنانکه [[امامصادق(ع)]]، [[امامان(ع)]] و شیعیان آنان را حزبالله نامیده است <ref>صدوق، التوحید، ۱۶۶.</ref>؛ نیز در روایتی یاران اندک و صبور طالوت(ع) که در برابر نوشیدن آب، مقاومت کردند، حزبالله معرفی شدهاند <ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۰۷.</ref>. | ||
برخی مصداق عام حزبالله را در دوران معاصر، ملت ایران شمردهاند که با پیروی از پیامبر(ص) و رهبری [[امامخمینی]]، تاریخ شاهنشاهی ایران، بلکه تاریخ همه [[مستضعفان]] را دگرگون و اسلام را دوباره احیا کردند <ref>← علمالهدی، ویژگیهای حزبالله، | برخی مصداق عام حزبالله را در دوران معاصر، ملت ایران شمردهاند که با پیروی از پیامبر(ص) و رهبری [[امامخمینی]]، تاریخ شاهنشاهی ایران، بلکه تاریخ همه [[مستضعفان]] را دگرگون و اسلام را دوباره احیا کردند <ref>← علمالهدی، ویژگیهای حزبالله، ۸.</ref>؛ اما حزبالله در مصداق خاص، به آن دسته از انقلابیان مذهبی و معتقد به بینش اسلامی و رهبری روحانیت و در رأس آن امامخمینی، گفته شده که به اسلام فقاهتی اعتقاد دارند، اصل [[ولایت فقیه]] را ضامن موفقیت انقلاب به شمار میآورند، بر حفظ ارزشها اصرار دارند و از شرق و غرب تبرّی میجویند و مبارزه با [[استکبار]] را تا نابودی آن وظیفه خود میدانند <ref>← محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، ۱۵۶.</ref>. در ادبیات سیاسی معاصر عنوان حزبالله نخست درباره گروههای مذهبی خیابانی که با اعضای گروههای مخالف یعنی ائتلاف رئیسجمهور وقت، [[سیدابوالحسن بنیصدر]] و [[سازمان مجاهدین خلق]] درگیر میشدند، به کار میرفت؛ اما پس از بمبگذاری در دفتر [[حزب جمهوری اسلامی]] در تیرماه ۱۳۶۰، جنبه عمومی یافت و این گرایش در سطح دولت تحکیم شد و دولت خود را دولت حزبالله نامید <ref>برزین، جناحهای سیاسی در ایران از دهه ۱۳۶۰ تا دوم خرداد ۱۳۷۶، ۴۹ ـ ۵۰.</ref>؛ با این حال، نگاه امامخمینی به طور عمده ناظر به معنای عام حزبالله و مردم معتقد به اسلام و انقلاب بوده است. | ||
==شاخصهها== | ==شاخصهها== | ||
امامخمینی در دیماه ۱۳۵۷، درباره معنای حزبالله، خاطرنشان کرد که هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار باشد، یک عضو از اعضای حزباللَّه است و تمامی دستورها و خط مشی حزبالله را قرآن و اسلام بیان کرده است و این حزب غیر از احزاب متداول امروز دنیاست. ایشان بر همین اساس تمام مردم [[ایران]] را در هر سِنی، از زن و مرد که با شعارهای اسلامی با [[رژیم پهلوی]] مبارزه میکردند، در شمار حزبالله معرفی میکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، | امامخمینی در دیماه ۱۳۵۷، درباره معنای حزبالله، خاطرنشان کرد که هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار باشد، یک عضو از اعضای حزباللَّه است و تمامی دستورها و خط مشی حزبالله را قرآن و اسلام بیان کرده است و این حزب غیر از احزاب متداول امروز دنیاست. ایشان بر همین اساس تمام مردم [[ایران]] را در هر سِنی، از زن و مرد که با شعارهای اسلامی با [[رژیم پهلوی]] مبارزه میکردند، در شمار حزبالله معرفی میکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۸.</ref> و معتقد بود آنان به خدا ایمان و اخلاص واقعی دارند و همین ویژگی موجب پیروزی آنان در جبهه درونی و بیرونی و جنگ با گروههای شیطانی میشود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۸.</ref>. از نظر ایشان همواره دو حزب الهی و شیطانی در عالم، وجود داشته است: حزبالله که در راه مستقیم قرار دارد و به سوی خدا و [[الوهیت]] و ملکوت دعوت میکند و حزبهای شیطانی که اکثریت را تشکیل میدهد و به طبیعت و خود و غیر خدا فرا میخواند. ایشان بر اساس این شاخصهها باور داشت انسان میتواند با ارزیابی خود، دریابد در کدام یک از این دو حزب قرار دارد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱.</ref>؛ همچنین ایشان معیار خوب یا بدبودن هر حزبی را عقیده و اندیشه آن و الهی یا غیر الهیبودن آن میدانست و معتقد بود همه احزاب و گروهها باید با محور قراردادن [[رضایت الهی]] و دعوت به سوی او در شمار حزبالله درآیند و اگر اندیشهای غیر از این در سر دارند بدانند که در حزب شیطان قرار گرفتهاند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۳ ـ ۱۹۴.</ref>. | ||
امامخمینی با این معیارها همه مردم متدین و انقلابی ایران را حزباللهی به شمار میآورد <ref>امامخمینی، صحیفه، | امامخمینی با این معیارها همه مردم متدین و انقلابی ایران را حزباللهی به شمار میآورد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۱۴، ۳۶۳ و ۱۷/۲۶۲.</ref> و تأسیس احزاب و جبههها و دستههای گوناگون را نشانه وحدتنداشتن و دوری از خدا میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۱۱.</ref> و همگان را به قرارگرفتن زیر پوشش حزبالله فرا میخواند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۵.</ref>؛ همچنین به جوانان مؤمن توصیه میکرد در حزب واحدی که حزب خداست، وارد شوند،خدا را ناظر بر اعمال خود ببینند، تنها برای خدا کار کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۶۹.</ref>، پیش از اصلاح دیگران به خودسازی بپردازند و درباره انحراف دوستان و همراهان خود نیز هوشیار باشند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۳ ـ ۱۹۴.</ref>. ایشان همچنین احزاب و گروههایی نظیر [[انجمن اسلامی دانشجویان]] و حزب جمهوری اسلامی را که در راه انقلاب و اسلام قدم بر میداشتند، در شمار عنوان عام حزبالله به شمار میآورد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۰ ـ ۲۰۱؛ ۱۶/۱۶۶ و ۱۷/۱۱۱ ـ ۱۱۲.</ref> و در برابر، احزاب و گروههایی نظیر [[حزب رستاخیز]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۹۵ و ۱۷/۱۹۱.</ref>، [[گروه فرقان]]، [[چریکهای فدایی خلق]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۲ و ۵۲۶.</ref>، [[حزب دموکرات کردستان]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۱۱.</ref>، [[حزب خلق مسلمان]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۸ ـ ۳۰۹ و ۱۱/۱۷۰.</ref>، [[حزب توده]]، [[بهائیت]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۸۷؛ ۵/۳۴۶ و ۱۷/۴۶۰ ـ ۴۶۱.</ref>، [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۵۹ ـ ۴۶۱؛ ۱۱/۲۳۳ ـ ۲۳۶ و ۱۲/۴۶۵ ـ ۴۶۶، ۴۷۰ ـ ۴۷۱.</ref> و [[حزب بعث عراق]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۳۷ و ۲۰/۲۲۲.</ref> را مخالف اسلام و در خط [[نفاق]] و حزب شیطان میدانست. | ||
==وظایف، عملکرد و اهداف== | ==وظایف، عملکرد و اهداف== | ||
امامخمینی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷، در [[نجف]]، همگان را به حزب الهی فرا خواند و بر لزوم سازماندهی نهضت و گردهمایی همه جناحها، احزاب و مردم و وحدت و هماهنگی آنان در برابر مشکلاتی که متوجه همه است، دعوت کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، | امامخمینی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷، در [[نجف]]، همگان را به حزب الهی فرا خواند و بر لزوم سازماندهی نهضت و گردهمایی همه جناحها، احزاب و مردم و وحدت و هماهنگی آنان در برابر مشکلاتی که متوجه همه است، دعوت کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۹۴ ـ ۳۹۵.</ref>. ایشان پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، در داخل کشور، از همه مردم بهویژه جوانان حزباللهی میخواست با آنچه در [[شرع]] حرام شمرده شده یا بر خلاف مصالح کشور، ملت و نظام اسلامی است، مقابله کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۶.</ref> و در سطح بینالمللی نیز از آنجا که یکی از وظایف حزبالله، آگاهیبخشیدن و هدایتکردن ملتها است، از همه مسلمانان میخواست که با نام حزبالله، متحد شوند و اسلام را آنگونه که هست، به دنیا عرضه کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۹۵.</ref>. ایشان با اشاره به آیه ۲۵۷ [[سوره بقره]] هدف [[پیامبران(ع)]] را بیرونکشیدن مردم از حزب شیطان و واردکردن آنان به حزبالله و مبدأ نور و روشنایی میشمرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۶۸.</ref>؛ چنانکه بازستاندن حق مستضعفان از مستکبران را وظیفه حزبالله میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰ و ۳۳۱.</ref>. | ||
از سوی دیگر، امامخمینی نجات کشور را وابسته به حضور جوانان حزباللهی میدانست و آنان را پاسداران و صاحبان اصلی انقلاب میخواند و از مسئولان میخواست که با تشویق و قدردانی و مهرورزی، استعدادهای آنان را شکوفا کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، | از سوی دیگر، امامخمینی نجات کشور را وابسته به حضور جوانان حزباللهی میدانست و آنان را پاسداران و صاحبان اصلی انقلاب میخواند و از مسئولان میخواست که با تشویق و قدردانی و مهرورزی، استعدادهای آنان را شکوفا کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref>. ایشان معتقد بود از آنجا که حزبالله آمادگی دارد همه وجود خود را برای خدا بدهد، توان ایستادگی در برابر قدرتهای بزرگ و شکست آنان را پیدا کرده است و این قدرت و توان، از یک نیروی معنوی نشئت میگیرد و قدرتهای شرق و غرب عالم به جهت نگاه مادیگرایانه، ناتوان از ارزیابی آن بودهاند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۱۴.</ref>. ایشان با اشاره به انتشار کتاب [[آیات شیطانی]] و اعلان [[حکم اعدام]] نویسنده آن از سوی ایشان، از روحانیان و مردم حزباللهیها خواست همواره بر اصول اساسی اسلام و انقلاب پایبند باشند و فریب تحلیلهای نادرستی که برای زیر پا گذاشتن احکام اسلام ارائه میشود، نخورند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref>. | ||
==سوء استفاده از عنوان حزبالله== | ==سوء استفاده از عنوان حزبالله== | ||
با توجه به وجود افراد خطاکار و مغرض که به نام حزبالله کارهایی خارج از چارچوب و مقررات، انجام میدهند <ref>کانون نشر انقلاب، | با توجه به وجود افراد خطاکار و مغرض که به نام حزبالله کارهایی خارج از چارچوب و مقررات، انجام میدهند <ref>کانون نشر انقلاب، ۳۶ ـ ۳۷؛ ← هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۱۴۴ ـ ۱۴۵، ۳۵۴ و ۴۵۴.</ref>، امامخمینی به اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان سفارش میکرد مراقب منافقان و منحرفانی باشند که چه بسا با ظاهری صالح و مقید به اسلام، قصد نفوذ دارند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۱۱ ـ ۱۱۲.</ref>. ایشان در دیدار ۱۴ شهریور ۱۳۶۱ با هیئتهای بازسازی وزارتخانهها و پاکسازی ادارات، وجود چنین هیئتهایی را ضروری دانست و تأکید کرد به لحاظ چگونگی کار و انتخاب افراد، باید نهایت دقت صورت گیرد تا افراد مفسد، منافق و فریبکار با ظاهری اسلامی و تحت عناوینی چون حزبالله، جندالله و طرفداری از اسلام، در این هیئتها نفوذ نکنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۷۳ ـ ۴۷۵.</ref>. ایشان برای جلوگیری از چنین پیشامدی، بر لزوم بهرهگیری از نیروهای صالح و مطمئن که مورد تأیید یکی از قوای سهگانه یا نهادهای مرتبط باشند، تأکید میکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۷۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|پاکسازی}}؛ از سوی دیگر، به مسئولان هشدار میداد که نیروهای حزباللهی را با بهانههای بیمورد کنار نگذارند و وابستگان [[رژیم پهلوی]] را جایگزین آنان نکنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۱.</ref>. | ||
==حزبالله در تاریخ معاصر== | ==حزبالله در تاریخ معاصر== | ||
در تاریخ معاصر ایران، گروهی با الهامگرفتن از آیات قرآن، نام حزبالله را انتخاب و در سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را به صورت مخفیانه آغاز کرد <ref>شاهی، خاطرات عزتشاهی، | در تاریخ معاصر ایران، گروهی با الهامگرفتن از آیات قرآن، نام حزبالله را انتخاب و در سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را به صورت مخفیانه آغاز کرد <ref>شاهی، خاطرات عزتشاهی، ۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref>. این گروه که دفتر و تشکیلات سازماندهیشده نداشت، بر مبنای عقیده اسلامی و [[جهانبینی توحیدی]] عمل میکرد و هدف اصلی آن خودسازی فردی و جمعی، مبارزه با رژیم پهلوی و براندازی آن و به دستآوردن آمادگی لازم برای مقابله با هر گونه تهدیدِ حکومت پهلوی بود <ref>شاهی، خاطرات عزتشاهی، ۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref>. گروه «حزبالله» به منظور تبلیغ و سازندگی، بهرهبرداری از تواناییهای نیروهای خود، مبارزه با رژیم سلطنتی و شناسایی و جذب افراد مؤمن، فعالیت خود را با کار فکری و آموزشی و بر پایه متون دینی و احادیث و بخشهایی از [[نهج البلاغه]] آغاز کرد <ref>احمد، خاطرات احمد احمد، ۱۷۲ ـ ۱۷۳.</ref>. | ||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، جریان عام حزبالله یعنی انقلابیان مذهبی و معتقد به تفکر اسلامی، نقش زیادی در بهثمرنشاندن انقلاب و رهبری آن داشت <ref>محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، جریان عام حزبالله یعنی انقلابیان مذهبی و معتقد به تفکر اسلامی، نقش زیادی در بهثمرنشاندن انقلاب و رهبری آن داشت <ref>محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، ۱۵۶.</ref>. بیشتر نیروهای این جریان که در برابر جناح [[لیبرال]] قرار داشت و در جریان [[جنگ با عراق]] <ref>محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، ۵۵.</ref> و انتخاب [[محمدعلی رجایی]] به نخستوزیری <ref>محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، ۱۵۸.</ref>، قدرت را به دست گرفت، طبقات متوسط و پایین جامعه تشکیل میدادند؛ نیروهایی که به اعتقادات اسلامی و رهبری روحانیت و در رأس آن، امامخمینی معتقد بودند <ref>مظفری، جریان شناسی سیاسی ایران معاصر، ۲۷ ـ ۳۳.</ref> و دیدگاهی ضد استعماری و ضد امپریالیستی داشتند و بهشدت مخالف فاصلهگرفتن از سیاستهای سالهای نخستین انقلاب بودند <ref>برزین، جناحهای سیاسی در ایران از دهه ۱۳۶۰ تا دوم خرداد ۱۳۷۶، ۵۵ ـ ۵۶.</ref>. | ||
از سوی دیگر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی گروههایی با نام «حزبالله» در کشورهای دیگری ازجمله [[کویت]] و [[عربستان سعودی]] <ref>اخبار شیعیان، | از سوی دیگر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی گروههایی با نام «حزبالله» در کشورهای دیگری ازجمله [[کویت]] و [[عربستان سعودی]] <ref>اخبار شیعیان، ۵۰.</ref> و [[لبنان]] آغاز به کار کردند که [[حزبالله لبنان]] مشهورترین آنهاست؛ این جنبش که متأثر از نهضت امامخمینی است، در سال ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۱ش همزمان با اشغال نیمی از خاک لبنان به دست [[رژیم اسرائیل]] و جنگهای داخلی لبنان به وجود آمد. این گروه بعدها، در سه حوزه جنگ علیه اشغالگری اسرائیل، نیروهای نظامی غرب و دولت امین جُمَیّل که با فشار اسرائیل روی کار آمده بود، وارد عمل شد <ref>اسداللهی، جنبش حزبالله لبنان، ۱۶.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|لبنان}}. امامخمینی همواره [[مقاومت]] و [[ظلمستیزی]] حزبالله لبنان را تحسین و بر حمایت مادی و معنوی [[جمهوری اسلامی ایران]] از این گروه تأکید میکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۴۳ ـ ۲۴۴، ۳۲۱، ۳۳۸ و ۴۸۶.</ref>. | ||
==حزب مستضعفان== | ==حزب مستضعفان== | ||
امامخمینی در پی گسترش جریان حزبالله در تمامی جوامع اسلامی و حتی غیر اسلامی و مظلوم جهان بود و براین اساس با پیشنهاد تشکیل حزب مستضعفان، تلاش کرد همه مستضعفان را اعم از [[مسلمان]] و غیر مسلمان، با هدف مقابله با قدرتهای استکباری سامان دهد؛ حزبی که در نگاه گسترده و جهانی ایشان همان حزبالله بود <ref>امامخمینی، صحیفه، | امامخمینی در پی گسترش جریان حزبالله در تمامی جوامع اسلامی و حتی غیر اسلامی و مظلوم جهان بود و براین اساس با پیشنهاد تشکیل حزب مستضعفان، تلاش کرد همه مستضعفان را اعم از [[مسلمان]] و غیر مسلمان، با هدف مقابله با قدرتهای استکباری سامان دهد؛ حزبی که در نگاه گسترده و جهانی ایشان همان حزبالله بود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۱.</ref>. هدف از تشکیل این حزب، از میانبرداشتن مشکلات مستضعفان جهان با اراده جمعی بود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref>. ایشان این حزب را در مسیر تحقق وعده الهی برای حاکمیت مستضعفان بر زمین به شمار میآورد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> و معتقد بود تأسیس حزب مستضعفان، تمامی مشکلات مسلمانان را رفع خواهد کرد و هیچ قدرتی توان مقابله با آن را نخواهد داشت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۱.</ref>. ایشان تأسیس این حزب که در واقع تحقق اراده الهی در پیروزی مستضعفان جهان بر مستکبران است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰.</ref>، با احزاب محلی و منطقهای که کار خود را درست انجام میدهند و توطئه نمیکنند، مغایر نمیدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مستضعفان}}. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
ویرایش