عبادات: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «عبادات، اعمال و مناسک خاص شرعی همراه با قصد قربت. ==معنی== عبادات جمع «عبادت» واژه‌ای عربی، از ریشه «عبد» به معنای نهایت خضوع و تذلل <ref>راغب، مفردات، ۵۴۲؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۹۲.</ref>، اطاعت <ref>جوهری، الصحاح، ۲/۵۰۳.</ref>، یا ترکیبی از این دو <ref>ا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
عبادات، اعمال و مناسک خاص شرعی همراه با قصد قربت.
عبادات، اعمال و مناسک خاص شرعی همراه با [[قصد قربت]].
==معنی==
==معنی==
عبادات جمع «عبادت» واژه‌ای عربی، از ریشه «عبد» به معنای نهایت خضوع و تذلل <ref>راغب، مفردات، ۵۴۲؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۹۲.</ref>، اطاعت <ref>جوهری، الصحاح، ۲/۵۰۳.</ref>، یا ترکیبی از این دو <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۳/۲۷۳؛ زبیدی، تاج العروس، ۵/۸۴؛ مصطفوی، التحقیق، ۸/۱۲.</ref> همراه با تعظیم و تقدیس بیان شده و معادل پرستش در زبان فارسی است <ref>صفی‌پوری، منتهی الارب، ۳/۷۸۸.</ref>. از نظر اصطلاحی، عبادت شامل کارهای خاصی است که انجام درست آنها مشروط به قصد قربت است و چنین اعمالی به اعمال تعبدی مشهورند <ref>عراقی، نهایة الافکار، ۱/۱۸۳؛ مغنیه، فقه الإمام‌الصادق علیه السلام، ۳/۹.</ref>.  
عبادات جمع «[[عبادت]]» واژه‌ای عربی، از ریشه «عبد» به معنای نهایت خضوع و تذلل <ref>راغب، مفردات، ۵۴۲؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۹۲.</ref>، اطاعت <ref>جوهری، الصحاح، ۲/۵۰۳.</ref>، یا ترکیبی از این دو <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۳/۲۷۳؛ زبیدی، تاج العروس، ۵/۸۴؛ مصطفوی، التحقیق، ۸/۱۲.</ref> همراه با تعظیم و تقدیس بیان شده و معادل پرستش در [[زبان فارسی]] است <ref>صفی‌پوری، منتهی الارب، ۳/۷۸۸.</ref>. از نظر اصطلاحی، عبادت شامل کارهای خاصی است که انجام درست آنها مشروط به [[قصد قربت]] است و چنین اعمالی به اعمال تعبدی مشهورند <ref>عراقی، نهایة الافکار، ۱/۱۸۳؛ مغنیه، فقه الإمام‌الصادق علیه السلام، ۳/۹.</ref>.  


عبادت از نظر قلمرو مفهومی چند کاربرد دارد و در کاربرد عام، عبادت به معنای اعتقاد به خدا و پذیرش یگانگی او و اطاعت است که در برابر چندگانه‌پرستی است و همه مراحل توحید را دربر می‌گیرد. عبادت با این معنا مربوط به حوزه معرفت و اعتقاد است <ref>مرتضوی، نگاه فقهی به حضور زنان در عبادت‌های جمعی، ۲۰.</ref> و در معنای توحید عبادی کاربرد دارد؛ اما در کاربرد متعارف خود نیز گاه شامل هر عمل مُجازی است که با قصد تقرب به خداوند انجام شود <ref>←حلی، یحیی، نزهة الناظر، ۵ ـ ۷؛ نایینی، منیة الطالب، ۱/۸۸.</ref>؛ مانند اعمالی که در اصطلاح به اعمال توصلی معروف‌اند <ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۷۲.</ref> و می‌توان آنها را به قصد قربت به‌جا آورد <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۲۵۹؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۲۰۷.</ref>.
عبادت از نظر قلمرو مفهومی چند کاربرد دارد و در کاربرد عام، عبادت به معنای اعتقاد به [[خدا]] و پذیرش یگانگی او و [[اطاعت]] است که در برابر چندگانه‌پرستی است و همه مراحل [[توحید]] را دربر می‌گیرد. [[عبادت]] با این معنا مربوط به حوزه معرفت و اعتقاد است <ref>مرتضوی، نگاه فقهی به حضور زنان در عبادت‌های جمعی، ۲۰.</ref> و در معنای توحید عبادی کاربرد دارد؛ اما در کاربرد متعارف خود نیز گاه شامل هر عمل مُجازی است که با قصد تقرب به خداوند انجام شود <ref>←حلی، یحیی، نزهة الناظر، ۵ ـ ۷؛ نایینی، منیة الطالب، ۱/۸۸.</ref>؛ مانند اعمالی که در اصطلاح به اعمال توصلی معروف‌اند <ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۷۲.</ref> و می‌توان آنها را به قصد قربت به‌جا آورد <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۲۵۹؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۲۰۷.</ref>.


امام‌خمینی میان اعمال قربی و عبادی فرق گذاشته و انجام اعمالی مانند دادن خمس و زکات به قصد اطاعت و تقرب به خدا را مصداق عبادت ندانسته است. به نظر ایشان عبادت ـ همان‌گونه که از ترجمه فارسی آن به «پرستش» بر می‌آید ـ تنها شامل اعمالی مانند نماز است که نشان‌دهنده پرستش و خشوع در برابر خداوند و بیانگر ستایش او به دلیل ربوبیت و دیگر صفات الهی است؛ بنابراین ایشان به منظور پیشگیری از اشتباه بهتر می‌داند برای نوع نخست از اعمال، عنوان «تقربی» به کار رود و برای نوع دوم عنوان «عبادت» و «تعبدی» <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۲۵۸ ـ ۲۵۹؛ امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۲/۱۶۰ ـ ۱۶۲؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۲۰۷ ـ ۲۰۸.</ref>.
امام‌خمینی میان اعمال قربی و عبادی فرق گذاشته و انجام اعمالی مانند دادن [[خمس]] و [[زکات]] به قصد اطاعت و [[تقرب به خدا]] را مصداق عبادت ندانسته است. به نظر ایشان عبادت ـ همان‌گونه که از ترجمه فارسی آن به «پرستش» بر می‌آید ـ تنها شامل اعمالی مانند [[نماز]] است که نشان‌دهنده پرستش و [[خشوع]] در برابر خداوند و بیانگر ستایش او به دلیل ربوبیت و دیگر [[صفات الهی]] است؛ بنابراین ایشان به منظور پیشگیری از اشتباه بهتر می‌داند برای نوع نخست از اعمال، عنوان «تقربی» به کار رود و برای نوع دوم عنوان «عبادت» و «تعبدی» <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۲۵۸ ـ ۲۵۹؛ امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۲/۱۶۰ ـ ۱۶۲؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۲۰۷ ـ ۲۰۸.</ref>.
==پیشینه==
==پیشینه==
عبادت هماره اهمیت والا و بسزایی در زندگی بشر و ادبیات دینی داشته و از نگاه ادیان توحیدی یکتاپرستی محور اساسی دعوت همه پیامبران بوده است <ref>بقره، ۸۳ و ۱۳۳؛ نحل، ۳۶؛ انبیاء، ۲۵؛ زخرف، ۴۵؛ بینه، ۵.</ref>. در کتاب مقدس نیز به مصادیقی از عبادات مانند نماز، دعا و روزه اشاره شده و برای هر یک احکامی ذکر شده است <ref>کتاب مقدس، متی، ب۶، ۵ و ۱۶ ـ ۱۸؛ کتاب مقدس، لوقا، ب۱۸، ۱؛ کتاب مقدس، یوحنا، ب۴، ۲۴؛ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ب۱۶، ۱۳ و ۲۵.</ref>.
عبادت هماره اهمیت والا و بسزایی در زندگی بشر و ادبیات دینی داشته و از نگاه ادیان توحیدی یکتاپرستی محور اساسی دعوت همه پیامبران بوده است <ref>بقره، ۸۳ و ۱۳۳؛ نحل، ۳۶؛ انبیاء، ۲۵؛ زخرف، ۴۵؛ بینه، ۵.</ref>. در کتاب مقدس نیز به مصادیقی از عبادات مانند [[نماز]]، دعا و روزه اشاره شده و برای هر یک احکامی ذکر شده است <ref>کتاب مقدس، متی، ب۶، ۵ و ۱۶ ـ ۱۸؛ کتاب مقدس، لوقا، ب۱۸، ۱؛ کتاب مقدس، یوحنا، ب۴، ۲۴؛ کتاب مقدس، اعمال رسولان، ب۱۶، ۱۳ و ۲۵.</ref>.


قرآن کریم در مواردی به برنامه‌های خاص عبادیِ تشریع‌شده در امت‌های پیشین مانند نماز <ref>بینه، ۵.</ref>، روزه <ref>بقره، ۱۸۳.</ref>، زکات <ref>بقره، ۸۳؛ مائده، ۱۲؛ انبیاء، ۷۳.</ref>، حج <ref>بقره، ۱۲۵؛ حج، ۲۶.</ref> اشاره می‌کند: «وَ أَوصانِی بِالصَّلاةِ و الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیَّاً» <ref>مریم، ۳۱.</ref>؛ همچنان‌که برخی از عبادات جاهلی ازجمله بت‌پرستی <ref>یونس، ۱۸؛ زمر، ۳.</ref> و نماز در کنار کعبه در قالب سوت و کف <ref>انفال، ۳۵.</ref> را ذکر می‌کند.
[[قرآن کریم]] در مواردی به برنامه‌های خاص عبادیِ تشریع‌شده در امت‌های پیشین مانند نماز <ref>بینه، ۵.</ref>، [[روزه]] <ref>بقره، ۱۸۳.</ref>، [[زکات]] <ref>بقره، ۸۳؛ مائده، ۱۲؛ انبیاء، ۷۳.</ref>، [[حج]] <ref>بقره، ۱۲۵؛ حج، ۲۶.</ref> اشاره می‌کند: «وَ أَوصانِی بِالصَّلاةِ و الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیَّاً» <ref>مریم، ۳۱.</ref>؛ همچنان‌که برخی از عبادات جاهلی ازجمله [[بت‌پرستی]] <ref>یونس، ۱۸؛ زمر، ۳.</ref> و نماز در کنار [[کعبه]] در قالب سوت و کف <ref>انفال، ۳۵.</ref> را ذکر می‌کند.


واژه عبادت و مشتقات آن در قرآن کریم ۲۷۵ بار ذکر شده است که در موارد بسیاری با عبادت اصطلاحی مرتبط است. قرآن علاوه بر حکمت، انگیزه و آثار عبادت <ref>ذاریات، ۵۶؛ بقره، ۴۵ و ۱۵۳.</ref>، درباره انواع آن، بدنی مانند نماز <ref>بقره، ۴۳، ۸۳ و ۱۱۰؛ نساء، ۱۰۳.</ref>، روزه <ref>←بقره، ۱۸۳ ـ ۱۸۵.</ref>، تهجد شبانه <ref>←مزمل، ۱ ـ ۶.</ref>، حج <ref>آل ‌عمران، ۹۶ ـ ۹۷؛ حج، ۲۷.</ref>، دعا <ref>غافر، ۶۰.</ref>، شکر <ref>بقره، ۱۷۲؛ نحل، ۱۱۴.</ref>، اعتکاف <ref>بقره، ۱۲۵ و ۱۸۷.</ref>، وضو <ref>مائده، ۶.</ref> و مالی مانند خمس <ref>انفال، ۴۱.</ref>، زکات <ref>توبه، ۷۱؛ نمل، ۳؛ روم، ۳۹.</ref>، صدقات <ref>بقره، ۱۹۶ و ۲۶۴؛ توبه، ۱۰۳.</ref>، فدیه و کفارات <ref>بقره، ۱۸۴؛ نساء، ۹۲؛ مائده، ۸۹ و ۹۵.</ref> شرایط و موانع، آداب، زمان و مکان عبادت <ref>بقره، ۱۸۵، ۱۹۶ ـ ۱۹۹، ۲۰۳ و ۲۳۸؛ آل ‌عمران، ۹۶ ـ ۹۷؛ مائده، ۶ و ۹۷؛ ماعون، ۴ ـ ۶؛ اسراء، ۷۸؛ هود، ۱۱۴.</ref> سخن گفته است. در کتاب‌های تفسیری و آیات الاحکام و فقهی، به آیات مربوط به عبادت و عبادات به صورت مفصل توجه شده است. در روایات نیز مطالب متنوعی درباره عبادات، ازجمله انواع عبادات خاص و احکام و شرایط آنها مطرح شده است؛ برای نمونه حدود نیمی از کتاب وسائل الشیعه به عبادیات اختصاص یافته است. فقها از این روایات همراه با آیات مرتبط در باب‌های عبادی کتاب‌های فقهی مانند طهارة، صلاة، زکات، صوم و حج بحث کرده‌اند. در علم اخلاق نیز از عبادات و آداب آن بحث شده است {{ببینید|عبادت}}.
واژه عبادت و مشتقات آن در قرآن کریم ۲۷۵ بار ذکر شده است که در موارد بسیاری با عبادت اصطلاحی مرتبط است. قرآن علاوه بر حکمت، انگیزه و آثار عبادت <ref>ذاریات، ۵۶؛ بقره، ۴۵ و ۱۵۳.</ref>، درباره انواع آن، بدنی مانند نماز <ref>بقره، ۴۳، ۸۳ و ۱۱۰؛ نساء، ۱۰۳.</ref>، روزه <ref>←بقره، ۱۸۳ ـ ۱۸۵.</ref>، [[تهجد شبانه]] <ref>←مزمل، ۱ ـ ۶.</ref>، حج <ref>آل ‌عمران، ۹۶ ـ ۹۷؛ حج، ۲۷.</ref>، [[دعا]] <ref>غافر، ۶۰.</ref>، [[شکر]] <ref>بقره، ۱۷۲؛ نحل، ۱۱۴.</ref>، [[اعتکاف]] <ref>بقره، ۱۲۵ و ۱۸۷.</ref>، [[وضو]] <ref>مائده، ۶.</ref> و مالی مانند [[خمس]] <ref>انفال، ۴۱.</ref>، [[زکات]] <ref>توبه، ۷۱؛ نمل، ۳؛ روم، ۳۹.</ref>، [[صدقات]] <ref>بقره، ۱۹۶ و ۲۶۴؛ توبه، ۱۰۳.</ref>، [[فدیه]] و کفارات <ref>بقره، ۱۸۴؛ نساء، ۹۲؛ مائده، ۸۹ و ۹۵.</ref> شرایط و موانع، آداب، زمان و مکان عبادت <ref>بقره، ۱۸۵، ۱۹۶ ـ ۱۹۹، ۲۰۳ و ۲۳۸؛ آل ‌عمران، ۹۶ ـ ۹۷؛ مائده، ۶ و ۹۷؛ ماعون، ۴ ـ ۶؛ اسراء، ۷۸؛ هود، ۱۱۴.</ref> سخن گفته است. در کتاب‌های تفسیری و آیات الاحکام و فقهی، به آیات مربوط به عبادت و عبادات به صورت مفصل توجه شده است. در روایات نیز مطالب متنوعی درباره عبادات، ازجمله انواع عبادات خاص و احکام و شرایط آنها مطرح شده است؛ برای نمونه حدود نیمی از [[کتاب وسائل الشیعه]] به عبادیات اختصاص یافته است. فقها از این روایات همراه با آیات مرتبط در باب‌های عبادی کتاب‌های فقهی مانند طهارة، صلاة، زکات، صوم و حج بحث کرده‌اند. در علم اخلاق نیز از عبادات و آداب آن بحث شده است {{ببینید|عبادت}}.


امام‌خمینی در کتاب تحریر الوسیله احکام عبادات را در باب‌های متعدد مطرح کرده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴ ـ ۲۶۳ و ۲/۶۰.</ref> و همسو با دیگر عالمان در کتاب‌های اصولی ذیل بحث اوامر به مبحث تعبدی و توصلی و مقتضای اصل در صورت شک در تعبدی و توصلی و در بحث نواهی درباره مسائلی همچون صحت یا فساد عبادات به جهت نهی از آنها <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۲۵۸ ـ ۲۸۲ و ۲/۱۴۹ ـ ۱۶۹.</ref> و اجتماع امر و نهی در عبادات <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۲/۱۰۹ ـ ۱۴۲.</ref> به صورت مفصل بحث کرده <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۲۳ ـ ۱۹۶.</ref> و در آثار اخلاقی و عرفانی به حقیقت، حکمت‌ها، آثار و شرایط و اسرار اجزا و مقارنات برخی عبادات مانند نماز پرداخته است <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۴ ـ ۱۱۷.</ref>؛ همچنان‌که در پیام‌ها و سخنرانی‌ها به درهم‌تنیدگی ابعاد سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و عرفانیِ عبادات توجه کرده است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷ ـ ۴۴۸؛ ۱۱/۴۶۳؛ ۱۳/۲۷۴؛ ۱۸/۵۳ و ۲۱/۷۷.</ref>.
امام‌خمینی در [[کتاب تحریر الوسیله]] احکام عبادات را در باب‌های متعدد مطرح کرده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴ ـ ۲۶۳ و ۲/۶۰.</ref> و همسو با دیگر عالمان در کتاب‌های اصولی ذیل بحث اوامر به مبحث تعبدی و توصلی و مقتضای اصل در صورت شک در تعبدی و توصلی و در بحث نواهی درباره مسائلی همچون صحت یا فساد عبادات به جهت نهی از آنها <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۲۵۸ ـ ۲۸۲ و ۲/۱۴۹ ـ ۱۶۹.</ref> و [[اجتماع امر و نهی]] در عبادات <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۲/۱۰۹ ـ ۱۴۲.</ref> به صورت مفصل بحث کرده <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۲۳ ـ ۱۹۶.</ref> و در آثار اخلاقی و عرفانی به حقیقت، حکمت‌ها، آثار و شرایط و اسرار اجزا و مقارنات برخی عبادات مانند نماز پرداخته است <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۴ ـ ۱۱۷.</ref>؛ همچنان‌که در [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|پیام‌ها]] و [[سخنرانی‌های امام‌خمینی|سخنرانی‌ها]] به درهم‌تنیدگی ابعاد سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و عرفانیِ عبادات توجه کرده است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷ ـ ۴۴۸؛ ۱۱/۴۶۳؛ ۱۳/۲۷۴؛ ۱۸/۵۳ و ۲۱/۷۷.</ref>.
==انواع عبادات==
==انواع عبادات==
در فقه اسلامی برای عبادت از جهات مختلف، تقسیماتی ذکر شده است:
در [[فقه اسلامی]] برای عبادت از جهات مختلف، تقسیماتی ذکر شده است:
===عبادات قلبی، بدنی و مالی===
===عبادات قلبی، بدنی و مالی===
عبادت در اسلام به سه قسم قلبی، بدنی و مالی تقسیم شده است <ref>کاشف‌الغطاء، هادی، هدی المتقین، ۱۹۲.</ref>. عبادات قلبی شامل اعمالی بیرون از اعضای جارحه هستند؛ مانند تفکر و ذکر قلبی در حال عادی یا در حال اضطرار برای کسی که توان خواندن نماز حتی به صورت اشاره را ندارد <ref>شهید ثانی، المقاصد العلیه، ۲۱.</ref>. در کتاب‌های فقهی باب خاصی برای عبادات قلبی وجود ندارد و معمولاً در ضمن مباحث عبادات بدنی ذکر می‌شود.
عبادت در [[اسلام]] به سه قسم قلبی، بدنی و مالی تقسیم شده است <ref>کاشف‌الغطاء، هادی، هدی المتقین، ۱۹۲.</ref>. عبادات قلبی شامل اعمالی بیرون از اعضای جارحه هستند؛ مانند [[تفکر]] و [[ذکر قلبی]] در حال عادی یا در حال اضطرار برای کسی که توان خواندن نماز حتی به صورت اشاره را ندارد <ref>شهید ثانی، المقاصد العلیه، ۲۱.</ref>. در کتاب‌های فقهی باب خاصی برای عبادات قلبی وجود ندارد و معمولاً در ضمن مباحث عبادات بدنی ذکر می‌شود.


عبادات بدنی شامل اعمالی مانند نماز و روزه، اعتکاف، حج و جهاد است که متعلق آن اعضای بدن است و عبادات مالی شامل زکات، خمس، صدقات و مانند آنهاست. مقصود اصلی در عبادات بدنی اعمال بدنی است و اگر لازمه آن صرف مال باشد، مقصود بالعرض است <ref>کاشف‌الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۴/۱۱۵ ـ ۱۱۶؛ کاشف‌الغطاء، حسن، انوار الفقاهه، ۱.</ref>؛ البته در برخی کتاب‌های فقهی از عباداتی مثل حج و جهاد با عنوان عبادت بدنی ـ مالی یا عبادات مرکب یاد شده است <ref>کاشف‌الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۴/۱۱۶.</ref> و صاحب جواهر حج را جامع همه اقسام عبادات دانسته است <ref>نجفی، جواهر، ۱۷/۲۱۴.</ref>.
عبادات بدنی شامل اعمالی مانند [[نماز]] و [[روزه]]، [[اعتکاف]]، [[حج]] و [[جهاد]] است که متعلق آن اعضای بدن است و عبادات مالی شامل [[زکات]]، [[خمس]]، [[صدقات]] و مانند آنهاست. مقصود اصلی در عبادات بدنی اعمال بدنی است و اگر لازمه آن صرف مال باشد، مقصود بالعرض است <ref>کاشف‌الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۴/۱۱۵ ـ ۱۱۶؛ کاشف‌الغطاء، حسن، انوار الفقاهه، ۱.</ref>؛ البته در برخی کتاب‌های فقهی از عباداتی مثل حج و جهاد با عنوان عبادت بدنی ـ مالی یا عبادات مرکب یاد شده است <ref>کاشف‌الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۴/۱۱۶.</ref> و [[صاحب جواهر]] حج را جامع همه اقسام عبادات دانسته است <ref>نجفی، جواهر، ۱۷/۲۱۴.</ref>.


خمس، زکات، صدقات و کفارات از عبادات مالی‌اند که قصد قربت در آنها شرط است <ref>حلی، محقق، نکت النهایه، ۱/۱۱۸؛ نجفی، جواهر، ۱۵/۴۷۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۲۲.</ref>؛ از این‌رو مقصود اصلی در این عبادت، صَرف مال به قصد رضای الهی است. عبادات مالی علاوه بر تعالی روحی و معنوی انسان، آثار مثبت اجتماعی ـ اقتصادی فراوانی در جامعه دارند؛ چنان‌که امام‌خمینی دراین‌باره معتقد است اجرای دستور خمس، به‌تنهایی می‌تواند جایگزین ساختار مالیاتی شود و از آنجاکه هر کس به اندازه درآمدش و هزینه‌ها، مالیات می‌دهد، رعایت عدالت نیز خواهد شد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ‏۸/۲۳۴.</ref>. به باور ایشان مطالعه در میزان و چگونگی وجوب خمس نشان می‌دهد این امر برای اداره کشور اسلامی و رفع نیازهای مالی آن است <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>.
خمس، زکات، صدقات و کفارات از عبادات مالی‌اند که [[قصد قربت]] در آنها شرط است <ref>حلی، محقق، نکت النهایه، ۱/۱۱۸؛ نجفی، جواهر، ۱۵/۴۷۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۲۲.</ref>؛ از این‌رو مقصود اصلی در این عبادت، صَرف مال به قصد [[رضای الهی]] است. عبادات مالی علاوه بر تعالی روحی و معنوی انسان، آثار مثبت اجتماعی ـ اقتصادی فراوانی در جامعه دارند؛ چنان‌که امام‌خمینی دراین‌باره معتقد است اجرای دستور خمس، به‌تنهایی می‌تواند جایگزین ساختار مالیاتی شود و از آنجاکه هر کس به اندازه درآمدش و هزینه‌ها، مالیات می‌دهد، رعایت عدالت نیز خواهد شد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ‏۸/۲۳۴.</ref>. به باور ایشان مطالعه در میزان و چگونگی وجوب خمس نشان می‌دهد این امر برای اداره کشور اسلامی و رفع نیازهای مالی آن است <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>.
===عبادات عام و خاص===
===عبادات عام و خاص===
عبادات از نگاهی دیگر به دو نوع خاص و عام تقسیم می‌شوند. مقصود از عبادت خاص عبادت با عنوانی معلوم است. مصادیق و تعداد عبادات خاص مانند نماز، روزه و حج، معین است؛ ولی عبادت به معنای عام، گستره وسیعی دارد و منحصر به مناسک و محدود به شرایط زمانی و مکانی خاص نیست و هر عمل مجاز را با قصد قربت می‌توان عبادی کرد <ref>حلی، یحیی، نزهة الناظر، ۵ ـ ۷؛ مغنیه، فقه الإمام‌الصادق علیه السلام، ۳/۹.</ref>. امام‌خمینی نیز افزون بر اعمال خاصِ عبادی، از اموری مانند دعا و قرائت قرآن به عنوان عبادت نام برده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۰۳.</ref>.
عبادات از نگاهی دیگر به دو نوع خاص و عام تقسیم می‌شوند. مقصود از عبادت خاص عبادت با عنوانی معلوم است. مصادیق و تعداد عبادات خاص مانند نماز، روزه و حج، معین است؛ ولی عبادت به معنای عام، گستره وسیعی دارد و منحصر به مناسک و محدود به شرایط زمانی و مکانی خاص نیست و هر عمل مجاز را با قصد قربت می‌توان عبادی کرد <ref>حلی، یحیی، نزهة الناظر، ۵ ـ ۷؛ مغنیه، فقه الإمام‌الصادق علیه السلام، ۳/۹.</ref>. [[امام‌خمینی]] نیز افزون بر اعمال خاصِ عبادی، از اموری مانند دعا و [[قرائت قرآن]] به عنوان [[عبادت]] نام برده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۰۳.</ref>.


در کتاب‌های فقهی از عبادت‌های خاص یاد شده است. شیخ طوسی <ref>شیخ طوسی، الاقتصاد الهادی، ۲۳۹.</ref> و ابن‌زهره حلبی <ref>ابن‌زهره، حلبی، غنیة النزوع، ۳۳.</ref> از پنج مورد (نماز، زکات، روزه، حج و جهاد) و سلار دیلمی با اضافه‌کردن اعتکاف به این موارد، از شش قسم نام برده است <ref>سلار دیلمی، المراسم العلویة، ۲۸.</ref> و ابوالصلاح حلبی <ref>ابوالصلاح، حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۱۳.</ref> و ابن‌حمزه طوسی <ref>ابن‌حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیله، ۴۵.</ref> با کمی تفاوت با افزودن مواردی چون خمس، اعتکاف، عمره، عهد، نذر و ادای امانت ده مورد را برشمرده‌اند. محقق حلی در بخش نخست کتاب شرائع الاسلام که به عبادات اختصاص دارد، از ده موضوع به صورت مستقل بحث می‌کند که عبارت‌اند از: طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، اعتکاف، حج، عمره، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر <ref>محقق حلی، ۱/۲ ـ ۲۶۰.</ref>. این تقسیم‌بندی با کمی اختلاف مبنای کار بسیاری از فقهای بعدی در تدوین و تنظیم مباحث فقه عبادات قرار گرفته است <ref>حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۱۹ ـ ۳۵۴؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۸۶ ـ ۵۰۱ و ۲/۵ ـ ۴۷.</ref> و البته آثار هر یک از این عبادات با یکدیگر تفاوت دارد و واجباتی مانند امر به معروف و نهی از منکر و جهاد می‌تواند بدون قصد قربت انجام شود؛ گرچه در این صورت ثوابی در پی نخواهد داشت.
در کتاب‌های فقهی از عبادت‌های خاص یاد شده است. [[شیخ طوسی]] <ref>شیخ طوسی، الاقتصاد الهادی، ۲۳۹.</ref> و [[ابن‌زهره حلبی]] <ref>ابن‌زهره، حلبی، غنیة النزوع، ۳۳.</ref> از پنج مورد ([[نماز]]، [[زکات]]، [[روزه]]، [[حج]] و [[جهاد]]) و [[سلار دیلمی]] با اضافه‌کردن [[اعتکاف]] به این موارد، از شش قسم نام برده است <ref>سلار دیلمی، المراسم العلویة، ۲۸.</ref> و [[ابوالصلاح حلبی]] <ref>ابوالصلاح، حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۱۳.</ref> و [[ابن‌حمزه طوسی]] <ref>ابن‌حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیله، ۴۵.</ref> با کمی تفاوت با افزودن مواردی چون خمس، اعتکاف، عمره، عهد، نذر و ادای امانت ده مورد را برشمرده‌اند. [[محقق حلی]] در بخش نخست کتاب [[شرائع الاسلام]] که به عبادات اختصاص دارد، از ده موضوع به صورت مستقل بحث می‌کند که عبارت‌اند از: طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، اعتکاف، حج، عمره، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] <ref>محقق حلی، ۱/۲ ـ ۲۶۰.</ref>. این تقسیم‌بندی با کمی اختلاف مبنای کار بسیاری از فقهای بعدی در تدوین و تنظیم مباحث فقه عبادات قرار گرفته است <ref>حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۱۹ ـ ۳۵۴؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۸۶ ـ ۵۰۱ و ۲/۵ ـ ۴۷.</ref> و البته آثار هر یک از این عبادات با یکدیگر تفاوت دارد و واجباتی مانند امر به معروف و نهی از منکر و جهاد می‌تواند بدون قصد قربت انجام شود؛ گرچه در این صورت ثوابی در پی نخواهد داشت.


امام‌خمینی نیز هرچند اصل تحریر الوسیله را بر مبنای کتاب وسیلة النجاة سیدابوالحسن اصفهانی نگارش کرده، اما این کتاب افزوده‌هایی هم دارد {{ببینید|تحریر الوسیله}}. ایشان ازجمله در جلد نخست پس از کتاب خمس، دو کتاب حج و امر به معروف و نهی از منکر را افزوده و در پایان کتاب امر به معروف فصلی را به عنوان دفاع آورده است. از این‌رو بخش عبادات تحریر الوسیله با ‌اندکی تفاوت شبیه اقسام مطرح شده در شرائع الاسلام است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۱ ـ ۴۳۹.</ref>.
امام‌خمینی نیز هرچند اصل تحریر الوسیله را بر مبنای کتاب وسیلة النجاة [[سیدابوالحسن اصفهانی]] نگارش کرده، اما این کتاب افزوده‌هایی هم دارد {{ببینید|تحریر الوسیله}}. ایشان ازجمله در جلد نخست پس از کتاب خمس، دو کتاب حج و امر به معروف و نهی از منکر را افزوده و در پایان کتاب امر به معروف فصلی را به عنوان دفاع آورده است. از این‌رو بخش عبادات تحریر الوسیله با ‌اندکی تفاوت شبیه اقسام مطرح شده در شرائع الاسلام است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۱ ـ ۴۳۹.</ref>.
===عبادات فردی و جمعی===
===عبادات فردی و جمعی===
عبادات بدنی از نظر شکلی به دو نوع فردی و گروهی تقسیم می‌شوند. عبادات فردی مانند روزه، زکات، خمس و نماز فرادا. عبادات جمعی دو دسته‌اند: برخی از آنها واجب است که به صورت جمعی انجام شوند، مانند نماز جمعه و نماز عید در زمان حضور امام معصوم(ع) و برخی مستحب است به صورت جمعی انجام شوند، مانند نمازهای یومیه و برخی مانند حج معمولاً همراه با جمع انجام می‌شوند. برای عبادات جمعی حکمت‌ها و آثاری در قرآن <ref>حج، ۲۸.</ref> و روایات <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۸/۲۸۷ و ۲۹۳.</ref> آمده است. از ویژگی‌های بارز رویکرد فقهی امام‌خمینی، تأکید و توجه به بعد سیاسی عبادات جمعی است. ایشان نماز جمعه، نماز‌های اعیاد و حج را از اجتماعات عظیم و مهمی می‌داند که مسلمانان، خطبا و رهبران باید در آنها مسائل و مشکلات مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه خود را بررسی کنند و درباره سرنوشت مسلمانان به همفکری بپردازند. به نظر ایشان کسی که این امور عبادی و به طور کلی دین را از سیاست، جدا بداند، اسلام و سیاست را نشناخته است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۰.</ref>؛ از این‌رو ایشان در پیام‌ها و سخنرانی‌های متعدد بر اهمیت سیاسی چنین عباداتی تأکید می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷ ـ ۴۴۸؛ ۱۱/۴۶۳؛ ۱۳/۲۷۴؛ ۱۸/۵۳ و ۲۱/۷۷.</ref>.
عبادات بدنی از نظر شکلی به دو نوع فردی و گروهی تقسیم می‌شوند. عبادات فردی مانند روزه، زکات، خمس و نماز فرادا. عبادات جمعی دو دسته‌اند: برخی از آنها واجب است که به صورت جمعی انجام شوند، مانند [[نماز جمعه]] و [[نماز عید]] در زمان حضور امام معصوم(ع) و برخی [[مستحب]] است به صورت جمعی انجام شوند، مانند نمازهای یومیه و برخی مانند حج معمولاً همراه با جمع انجام می‌شوند. برای عبادات جمعی حکمت‌ها و آثاری در قرآن <ref>حج، ۲۸.</ref> و [[روایات]] <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۸/۲۸۷ و ۲۹۳.</ref> آمده است. از ویژگی‌های بارز رویکرد فقهی امام‌خمینی، تأکید و توجه به بعد سیاسی عبادات جمعی است. ایشان نماز جمعه، نماز‌های اعیاد و حج را از اجتماعات عظیم و مهمی می‌داند که مسلمانان، خطبا و رهبران باید در آنها مسائل و مشکلات مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه خود را بررسی کنند و درباره سرنوشت مسلمانان به همفکری بپردازند. به نظر ایشان کسی که این امور عبادی و به طور کلی دین را از سیاست، جدا بداند، اسلام و سیاست را نشناخته است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۰.</ref>؛ از این‌رو ایشان در [[پیام‌ها و اعلامیه‌های امام‌خمینی|پیام‌ها]] و [[سخنرانی‌های امام‌خمینی|سخنرانی‌های]] متعدد بر اهمیت سیاسی چنین عباداتی تأکید می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷ ـ ۴۴۸؛ ۱۱/۴۶۳؛ ۱۳/۲۷۴؛ ۱۸/۵۳ و ۲۱/۷۷.</ref>.
==شرایط عبادات==
==شرایط عبادات==
عبادت‌ها به طور کلی، دارای چند دسته شرایط‌اند که عمده آنها عبارت‌اند از: شرایط وجوب، شرایط صحت و شرایط قبول و کمال.
عبادت‌ها به طور کلی، دارای چند دسته شرایط‌اند که عمده آنها عبارت‌اند از: شرایط وجوب، شرایط صحت و شرایط قبول و کمال.
===شرایط وجوب===
===شرایط وجوب===
برخی از شرایط وجوب عبادت مربوط به مکلف است و برخی دیگر به موضوع و متعلق تکلیف بر می‌گردد. وجوب عبادت بر مکلف مشروط به بلوغ و عقل است <ref>طوسی، المبسوط، ۱/۷۱؛ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۵۴۱.</ref>. امام‌خمینی نیز ذیل بحث از عبادات مختلف، بر لزوم شرط بلوغ و عقل تأکید کرده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۷، ۲۹۵ و ۳۵۰.</ref>. برخی از عبادت‌ها نیز شرایط خاصی دارند که در منابع فقهی به صورت مفصل آمد‌ه‌اند، مانند شرط استطاعت در حج <ref>سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۳۰۱؛ طوسی، النهایه، ۲۰۳؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۵۲.</ref>. برخی احکام به نسبت موضوع و متعلق، شروطی دارند، مانند رسیدن مال به نصاب معین در وجوب زکات <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷ ـ ۲۹۸.</ref> و در غیر درآمد حاصل از شغل از موارد تعلق خمس، مثل معدن، گنج و غوص <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۳ ـ ۳۳۵.</ref>.
برخی از شرایط وجوب [[عبادت]] مربوط به مکلف است و برخی دیگر به موضوع و متعلق تکلیف بر می‌گردد. وجوب عبادت بر مکلف مشروط به بلوغ و [[عقل]] است <ref>طوسی، المبسوط، ۱/۷۱؛ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۵۴۱.</ref>. امام‌خمینی نیز ذیل بحث از عبادات مختلف، بر لزوم شرط بلوغ و عقل تأکید کرده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۷، ۲۹۵ و ۳۵۰.</ref>. برخی از عبادت‌ها نیز شرایط خاصی دارند که در منابع فقهی به صورت مفصل آمد‌ه‌اند، مانند شرط استطاعت در حج <ref>سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۳۰۱؛ طوسی، النهایه، ۲۰۳؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۵۲.</ref>. برخی احکام به نسبت موضوع و متعلق، شروطی دارند، مانند رسیدن مال به نصاب معین در وجوب زکات <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷ ـ ۲۹۸.</ref> و در غیر درآمد حاصل از شغل از موارد تعلق خمس، مثل معدن، گنج و غوص <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۳ ـ ۳۳۵.</ref>.
===شرایط صحت===
===شرایط صحت===
شرایط صحت اموری‌اند که عبادت بدون آنها صحیح نیست و تحصیل برخی از آنها واجب است. گاهی از آنها تعبیر به شرایط واجب می‌شود؛ مانند طهارت که شرط صحت نماز است <ref>حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳ و ۳۸ ـ ۳۹.</ref>؛ همچنین مانند اسلام و ایمان که شرط صحت روزه هستند، ولی شرط وجوب نیستند <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref>؛ بنابراین حاصل‌کردن آنها لازم است؛ البته برخی از شرایط صحت این‌گونه نیستند، مانند سلامتی و در سفرنبودن برای صحت روزه <ref>ابن‌حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیله، ۱۴۰؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref> که حاصل‌کردن آن واجب نیست.
شرایط صحت اموری‌اند که عبادت بدون آنها صحیح نیست و تحصیل برخی از آنها واجب است. گاهی از آنها تعبیر به شرایط واجب می‌شود؛ مانند طهارت که شرط صحت نماز است <ref>حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳ و ۳۸ ـ ۳۹.</ref>؛ همچنین مانند اسلام و [[ایمان]] که شرط صحت روزه هستند، ولی شرط وجوب نیستند <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref>؛ بنابراین حاصل‌کردن آنها لازم است؛ البته برخی از شرایط صحت این‌گونه نیستند، مانند سلامتی و در سفرنبودن برای صحت روزه <ref>ابن‌حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیله، ۱۴۰؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref> که حاصل‌کردن آن واجب نیست.


شرایط صحت را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد: برخی از آنها شروط اختصاصی عبادات خاص‌اند؛ مانند وضو که شرط صحت نماز و طواف است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۵.</ref>؛ اما شرط صحت روزه نیست و حلال‌زاده‌بودن برای امامت جماعت <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۸.</ref>. برخی از شروط، شرط صحت در همه عبادات بدنی‌اند؛ مانند قصد قربت همراه با اخلاص <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹، ۲۶۲ و ۳۹۰.</ref> که قصد قربت به معنای انجام عبادات با انگیزه پیروی از فرمان الهی با هدف خشنودی خداوند است <ref>نراقی، مهدی، تحفه رضویه، ۳۶۱.</ref>. برخی افزون بر قصد قربت قصد وجه را نیز مطرح کرده‌اند که به معنای انجام عمل عبادی به قصد وجوب یا استحباب آن است. البته علما در اشتراط چنین شرطی اختلاف نظر دارند <ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۲/۴۰۶؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۷.</ref>.
شرایط صحت را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد: برخی از آنها شروط اختصاصی عبادات خاص‌اند؛ مانند وضو که شرط صحت نماز و [[طواف]] است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۵.</ref>؛ اما شرط صحت روزه نیست و حلال‌زاده‌بودن برای امامت جماعت <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۸.</ref>. برخی از شروط، شرط صحت در همه عبادات بدنی‌اند؛ مانند [[قصد قربت]] همراه با اخلاص <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹، ۲۶۲ و ۳۹۰.</ref> که قصد قربت به معنای انجام عبادات با انگیزه پیروی از فرمان الهی با هدف خشنودی خداوند است <ref>نراقی، مهدی، تحفه رضویه، ۳۶۱.</ref>. برخی افزون بر قصد قربت قصد وجه را نیز مطرح کرده‌اند که به معنای انجام عمل عبادی به قصد وجوب یا استحباب آن است. البته علما در اشتراط چنین شرطی اختلاف نظر دارند <ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۲/۴۰۶؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۷.</ref>.


هر چیزی که منافات با اخلاص داشته باشد، موجب بطلان آن است، مانند ریا ـ در آغاز یا میانه عمل ـ خواه به خود عبادت و اجزای آن مربوط باشد یا به اوصافی که متحد با آن است؛ مانند آنکه نمازخواندن در مسجد به قصد ریا باشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref>. به دلیل شرط‌بودن قصد قربت، عده‌ای از فقها عمل شخصِ کافر را در عبادات مالی حتی مانند عتق، وقف و صدقه صحیح نمی‌دانند؛ اما برخی دیگر با غلبه‌دادن جنبه مالیت بر عبادیت و حمل روایات منع، بر نفی کمال و ثواب، انجام آن را صحیح دانسته‌اند <ref>نجفی، جواهر، ۳۴/۱۰۸ ـ ۱۱۰.</ref>. به نظر امام‌خمینی زکات‌دادن کافر در حال کفر او صحیح نیست؛ هرچند بر او واجب بوده و امام معصوم(ع) و نائب امام می‌توانند به اجبار زکات او را بگیرند و اگر بخواهد آن را به‌درستی پرداخت کند، باید مسلمان شود <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷.</ref>.
هر چیزی که منافات با [[اخلاص]] داشته باشد، موجب بطلان آن است، مانند [[ریا]] ـ در آغاز یا میانه عمل ـ خواه به خود عبادت و اجزای آن مربوط باشد یا به اوصافی که متحد با آن است؛ مانند آنکه نمازخواندن در [[مسجد]] به قصد ریا باشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref>. به دلیل شرط‌بودن قصد قربت، عده‌ای از فقها عمل شخصِ [[کافر]] را در عبادات مالی حتی مانند عتق، [[وقف]] و [[صدقه]] صحیح نمی‌دانند؛ اما برخی دیگر با غلبه‌دادن جنبه مالیت بر عبادیت و حمل روایات منع، بر نفی کمال و ثواب، انجام آن را صحیح دانسته‌اند <ref>نجفی، جواهر، ۳۴/۱۰۸ ـ ۱۱۰.</ref>. به نظر امام‌خمینی زکات‌دادن کافر در حال کفر او صحیح نیست؛ هرچند بر او واجب بوده و امام معصوم(ع) و نائب امام می‌توانند به اجبار زکات او را بگیرند و اگر بخواهد آن را به‌درستی پرداخت کند، باید مسلمان شود <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷.</ref>.
===شرایط قبول و کمال===
===شرایط قبول و کمال===
شرایط صحت تنها در اصل امتثال و سقوط تکلیف از عهده مکلف نقش دارند؛ اما مطلوبیت و قبول عبادت شرایط دیگری دارد؛ هرچند در برخی مراتب مساوی با صحت‌اند، مانند قصد اخلاص به معنای نبود قصد ریا که وجود آن هنگام عمل، باعث بطلان عمل است؛ اما ریانداشتن پس از عمل یا مراتبِ دیگر اخلاص مانند نبود عُجب، شرط صحت عمل نیست <ref>یزدی طباطبایی، ۲/۴۴۵.</ref>، بلکه شرط قبول است. همچنین حضور قلب شرط صحت نیست. امام‌خمینی عجب، حسد، کبر، غیبت، ادانکردن زکات و دیگر حقوق واجب را از موانع قبول نماز شمرده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.</ref>؛ از این‌رو نبود این رذیلت‌ها از شروط قبول نماز است <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۷ ـ ۳۸.</ref>.
شرایط صحت تنها در اصل امتثال و سقوط تکلیف از عهده مکلف نقش دارند؛ اما مطلوبیت و قبول عبادت شرایط دیگری دارد؛ هرچند در برخی مراتب مساوی با صحت‌اند، مانند قصد اخلاص به معنای نبود قصد ریا که وجود آن هنگام عمل، باعث بطلان عمل است؛ اما ریانداشتن پس از عمل یا مراتبِ دیگر اخلاص مانند نبود عُجب، شرط صحت عمل نیست <ref>یزدی طباطبایی، ۲/۴۴۵.</ref>، بلکه شرط قبول است. همچنین حضور قلب شرط صحت نیست. امام‌خمینی [[عجب]]، [[حسد]]، [[کبر]]، [[غیبت]]، ادانکردن زکات و دیگر حقوق واجب را از موانع قبول نماز شمرده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.</ref>؛ از این‌رو نبود این رذیلت‌ها از شروط قبول نماز است <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۷ ـ ۳۸.</ref>.
 
همچنین حضور قلب از مهم‌ترین شرایطی است که عبادت بدون آن فاقد روح است و مقدمه‌ای برای تحقق خشوع در عبادت است <ref>اردبیلی، زبدة البیان، ۵۳؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۱.</ref> و هیچ عبادتی بدون حضور قلب، مقبول خداوند نیست <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۵.</ref>.
همچنین حضور قلب از مهم‌ترین شرایطی است که عبادت بدون آن فاقد روح است و مقدمه‌ای برای تحقق خشوع در عبادت است <ref>اردبیلی، زبدة البیان، ۵۳؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۱.</ref> و هیچ عبادتی بدون حضور قلب، مقبول خداوند نیست <ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۵.</ref>.
==زمان عبادات==
==زمان عبادات==
در اسلام تعدادی از عبادت‌ها زمان خاصی ندارند؛ مانند برخی نمازها، دعا، ذکر، سجده، قرائت قرآن و بیشتر عبادات قلبی و مالی که به این دسته از عبادت‌ها غیر موقت گفته می‌شود <ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۷/۱۸۷؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۱/۲۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۹۲/۳۵۰؛ حکیم طباطبایی، مستمسک العروة الوثقی، ۴/۴۵۰.</ref>. در دسته‌ای از عبادات قید زمان در انجام آنها دخالت دارد که این دسته، واجب‌ موقت نامیده می‌شوند <ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ۱۰/۱۷۷؛ حلی، فخرالمحققین، ۱/۲۱۳؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۸۲.</ref>؛ بر این اساس انجام عبادت در وقت به صورت ادا و خارج از آن قضاست <ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۲/۲۰۱.</ref>. در برخی از این عبادت‌ها زمان، شرط وجوب است، مانند اوقات نمازهای روزانه <ref>اسراء، ۷۸؛ هود، ۱۱۴؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱/۲۶۴؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref>؛ همچنین زمان در برخی واجباتِ موقت شرط صحت است؛ مانند حج که باید در زمان خاصی انجام شود و انجام آن در غیر از آن زمان دلیل ندارد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۸۳.</ref>. بر انجام برخی عبادات در برخی زمان‌ها و مکان‌ها نیز تأکید شده و دارای استحباب مؤکد است؛ مانند نماز در مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۵.</ref> و روزه در روزهای دحوالارض، مباهله، غدیر و روز تولد و بعثت پیامبر اکرم(ص) <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۵.</ref>.
در [[اسلام]] تعدادی از عبادت‌ها زمان خاصی ندارند؛ مانند برخی نمازها، [[دعا]]، [[ذکر]]، سجده، [[قرائت قرآن]] و بیشتر عبادات قلبی و مالی که به این دسته از عبادت‌ها غیر موقت گفته می‌شود <ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۷/۱۸۷؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۱/۲۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۹۲/۳۵۰؛ حکیم طباطبایی، مستمسک العروة الوثقی، ۴/۴۵۰.</ref>. در دسته‌ای از عبادات قید زمان در انجام آنها دخالت دارد که این دسته، واجب‌ موقت نامیده می‌شوند <ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ۱۰/۱۷۷؛ حلی، فخرالمحققین، ۱/۲۱۳؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۸۲.</ref>؛ بر این اساس انجام عبادت در وقت به صورت ادا و خارج از آن قضاست <ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۲/۲۰۱.</ref>. در برخی از این عبادت‌ها زمان، شرط وجوب است، مانند اوقات نمازهای روزانه <ref>اسراء، ۷۸؛ هود، ۱۱۴؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱/۲۶۴؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref>؛ همچنین زمان در برخی واجباتِ موقت شرط صحت است؛ مانند حج که باید در زمان خاصی انجام شود و انجام آن در غیر از آن زمان دلیل ندارد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۸۳.</ref>. بر انجام برخی عبادات در برخی زمان‌ها و مکان‌ها نیز تأکید شده و دارای استحباب مؤکد است؛ مانند نماز در [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی(ص)]] <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۵.</ref> و روزه در روزهای [[دحوالارض]]، [[مباهله]]، [[غدیر]] و روز تولد و بعثت [[پیامبر اکرم(ص)]] <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۵.</ref>.


در برخی از عبادات مالی مانند زکات فطره نیز زمان خاصی برای آن وجود دارد که طبق نظر برخی، از طلوع فجر تا پیش از نماز عید <ref>مفید، المقنعه، ۲۴۹.</ref> یا از غروب آخرین روز ماه رمضان تا پایان نماز عید فطر است <ref>کیدری، اصباح الشیعة، ۱۲۵.</ref>. به نظر امام‌خمینی زمان آن تا وقت زوال (ظهر) ادامه دارد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۲۹.</ref>.
در برخی از عبادات مالی مانند [[زکات فطره]] نیز زمان خاصی برای آن وجود دارد که طبق نظر برخی، از [[طلوع فجر]] تا پیش از [[نماز عید]] <ref>مفید، المقنعه، ۲۴۹.</ref> یا از غروب آخرین روز ماه رمضان تا پایان [[نماز عید فطر]] است <ref>کیدری، اصباح الشیعة، ۱۲۵.</ref>. به نظر امام‌خمینی زمان آن تا وقت زوال (ظهر) ادامه دارد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۲۹.</ref>.
==مکان عبادات==
==مکان عبادات==
در ادیان معمولاً مکان‌هایی برای برخی عبادات در نظر گرفته شده است؛ ازجمله صومعه و کنیسه که در قرآن کریم از آنها یاد شده است <ref>حج، ۴۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۰/۳۴۷.</ref>. در اسلام برای بسیاری از عبادت‌ها ازجمله نماز مکان خاصی تعیین نشده است <ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۲۸؛ طوسی، الخلاف، ۱/۴۹۶؛ راوندی، فقه القرآن، ۱/۹۸.</ref>؛ گرچه در برخی از اعمال عبادی مکان شرط صحت است، مانند مکه برای اعمال حج و عمره <ref>آل ‌عمران، ۹۶ ـ ۹۷؛ مائده، ۹۷؛ حج، ۲۷ ـ ۲۹.</ref>، میقات‌های معین برای احرام <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۸۸.</ref> و مساجد برای اعتکاف <ref>بقره، ۱۸۷؛ حلی، تذکرة الفقهاء، ۶/۲۴۴؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۸.</ref>. گاه خود مکان نیز شرایط خاصی دارد، مانند مباح‌بودن مکان برای نمازگزار <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۱.</ref>.
در ادیان معمولاً مکان‌هایی برای برخی عبادات در نظر گرفته شده است؛ ازجمله صومعه و کنیسه که در [[قرآن کریم]] از آنها یاد شده است <ref>حج، ۴۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۰/۳۴۷.</ref>. در اسلام برای بسیاری از عبادت‌ها ازجمله نماز مکان خاصی تعیین نشده است <ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۲۸؛ طوسی، الخلاف، ۱/۴۹۶؛ راوندی، فقه القرآن، ۱/۹۸.</ref>؛ گرچه در برخی از اعمال عبادی مکان شرط صحت است، مانند [[مکه]] برای اعمال حج و عمره <ref>آل ‌عمران، ۹۶ ـ ۹۷؛ مائده، ۹۷؛ حج، ۲۷ ـ ۲۹.</ref>، میقات‌های معین برای [[احرام]] <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۸۸.</ref> و مساجد برای اعتکاف <ref>بقره، ۱۸۷؛ حلی، تذکرة الفقهاء، ۶/۲۴۴؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۸۸.</ref>. گاه خود مکان نیز شرایط خاصی دارد، مانند مباح‌بودن مکان برای نمازگزار <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۱.</ref>.


در برخی دیگر از عبادات خصوصیت مکان سبب فضیلت بیشتر عمل یا کاهش آن است، مانند مسجد برای زیادشدن ثواب نماز <ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۲۸.</ref>، به‌ویژه مسجدالحرام یا مسجدالنبی(ص) <ref>کلینی، کافی، ۴/۵۲۶ و ۵۵۵.</ref>؛ البته غیر از نماز بر مرده که بهتر است در مساجد به جز مسجدالحرام خوانده نشود <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۸۷.</ref>؛ همچنین نمازخواندن در برخی مکان‌ها مانند حمام <ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۴۱؛ طوسی، الخلاف، ۱/۴۹۹.</ref>، محل حیوانات، آتشکده و میان قبرها <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۶.</ref> مکروه است. امام‌خمینی با اشاره به تفاوت کراهت در عبادات با کراهت مصطلح، کراهت در عبادات را به معنای کاستی در ثواب می‌داند <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۱/۳۴۲.</ref>.
در برخی دیگر از عبادات خصوصیت مکان سبب فضیلت بیشتر عمل یا کاهش آن است، مانند مسجد برای زیادشدن ثواب نماز <ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۲۸.</ref>، به‌ویژه مسجدالحرام یا مسجدالنبی(ص) <ref>کلینی، کافی، ۴/۵۲۶ و ۵۵۵.</ref>؛ البته غیر از نماز بر مرده که بهتر است در مساجد به جز مسجدالحرام خوانده نشود <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۸۷.</ref>؛ همچنین نمازخواندن در برخی مکان‌ها مانند حمام <ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۴۱؛ طوسی، الخلاف، ۱/۴۹۹.</ref>، محل حیوانات، آتشکده و میان قبرها <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۶.</ref> مکروه است. [[امام‌خمینی]] با اشاره به تفاوت کراهت در عبادات با کراهت مصطلح، کراهت در عبادات را به معنای کاستی در ثواب می‌داند <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۱/۳۴۲.</ref>.
==آداب عبادات==
==آداب عبادات==
مراد از آداب همه اعمالی هستند که به صورت غیر لازم انجام آنها یا ترک آنها از مکلفان خواسته شده است. این آداب به دو دسته عمومی و اختصاصی قابل تقسیم‌اند:
مراد از آداب همه اعمالی هستند که به صورت غیر لازم انجام آنها یا ترک آنها از مکلفان خواسته شده است. این آداب به دو دسته عمومی و اختصاصی قابل تقسیم‌اند:
===آداب عمومی===
===آداب عمومی===
در معارف اسلامی به رعایت برخی از آداب سفارش شده که به نوع خاصی از عبادت اختصاص ندارد:
در [[معارف اسلامی]] به رعایت برخی از آداب سفارش شده که به نوع خاصی از عبادت اختصاص ندارد:
====نشاط====
====نشاط====
یکی از ویژگی‌های منافقان و بیماردلان نمازخواندن با کسالت، و انفاق مال با کراهت و بی‌میلی دانسته شده است <ref>توبه، ۵۴؛ نساء، ۱۴۲.</ref>؛ از این‌رو عبادت از روی نشاط و بهجت قلب و سرور از آداب عبادت است و از انجام‌دادن عبادت مستحبی هنگام کسالت و بی‌رغبتیِ نفس باید پرهیز شود <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۳ ـ ۲۵.</ref>.
یکی از ویژگی‌های منافقان و بیماردلان نمازخواندن با کسالت، و انفاق مال با کراهت و بی‌میلی دانسته شده است <ref>توبه، ۵۴؛ نساء، ۱۴۲.</ref>؛ از این‌رو عبادت از روی نشاط و بهجت قلب و سرور از آداب عبادت است و از انجام‌دادن عبادت مستحبی هنگام کسالت و بی‌رغبتیِ نفس باید پرهیز شود <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۳ ـ ۲۵.</ref>.
====زینت====
====زینت====
از نظر فقهی استفاده از زینت در عبادات دارای احکام خاصی است. قرآن به صورت یک قانون کلی دستور می‌دهد به هنگام رفتن به مسجد زینت خود را با خود داشته باشید: «یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» <ref>اعراف، ۳۱.</ref>. به نظر بسیاری فقیهان آیه یاد شده با توجه به برخی روایات <ref>کلینی، کافی، ۳/۴۱۷ و ۶/۴۸۹؛ صدوق، من لایحضر، ۱/۱۲۸.</ref> دلالت بر مستحب‌بودن آرایش و استفاده از زینت‌های مشروع و بهترین لباس‌ها هنگام عبادت دارد <ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۲/۲۵۵؛ اردبیلی، مجمع الفائده، ۲/۳۹۲.</ref>.
از نظر فقهی استفاده از زینت در عبادات دارای احکام خاصی است. قرآن به صورت یک قانون کلی دستور می‌دهد به هنگام رفتن به [[مسجد]] زینت خود را با خود داشته باشید: «یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» <ref>اعراف، ۳۱.</ref>. به نظر بسیاری فقیهان آیه یاد شده با توجه به برخی روایات <ref>کلینی، کافی، ۳/۴۱۷ و ۶/۴۸۹؛ صدوق، من لایحضر، ۱/۱۲۸.</ref> دلالت بر مستحب‌بودن آرایش و استفاده از زینت‌های مشروع و بهترین لباس‌ها هنگام عبادت دارد <ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۲/۲۵۵؛ اردبیلی، مجمع الفائده، ۲/۳۹۲.</ref>.


در مواردی نیز استفاده از زینت حرام است؛ مانند زینت در حال احرام؛ از این‌رو بر مرد مُحرم استفاده از زینت، حتی انگشتر به قصد زینت حرام است؛ اما اگر به قصد استحباب باشد اشکال ندارد؛ همچنین برای زن مُحرم استفاده از زیورآلاتی که معمولاً همراهش است، بدون قصد زینت حرام نیست <ref>طوسی، النهایه، ۲۱۸؛ ابن‌ادریس، السرائر الحاوی، ۱/۵۴۴؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰۰.</ref>؛ البته زینت حرام در حال احرام از موانع صحت حج نیست و کفاره هم ندارد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰۰ ـ ۴۰۱؛ سبزواری، مهذّب الأحکام، ۱۳/۲۲۱؛ سبحانی، الحج فی الشریعة الاسلامیة الغراء، ۳/۴۰۹.</ref>. زینت مکروه نیز شامل مواردی چون زینت در حال اعتکاف است که به نظر برخی از فقها شایسته است در اعتکاف از تمامی محرمات در حال احرام ازجمله زینت اجتناب شود <ref>ابن‌ادریس، السرائر الحاوی، ۱/۴۲۴ ـ ۴۲۵.</ref> و امام‌خمینی ترک آن را احتیاط مستحب <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۱.</ref> و برخی با توجه به ظهور کلامشان آن را حرام <ref>طوسی، النهایه، ۱۷۲.</ref> دانسته‌اند.
در مواردی نیز استفاده از زینت [[حرام]] است؛ مانند زینت در حال احرام؛ از این‌رو بر مرد مُحرم استفاده از زینت، حتی [[انگشتر]] به قصد زینت حرام است؛ اما اگر به قصد استحباب باشد اشکال ندارد؛ همچنین برای زن مُحرم استفاده از زیورآلاتی که معمولاً همراهش است، بدون قصد زینت حرام نیست <ref>طوسی، النهایه، ۲۱۸؛ ابن‌ادریس، السرائر الحاوی، ۱/۵۴۴؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰۰.</ref>؛ البته زینت حرام در حال احرام از موانع صحت حج نیست و کفاره هم ندارد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰۰ ـ ۴۰۱؛ سبزواری، مهذّب الأحکام، ۱۳/۲۲۱؛ سبحانی، الحج فی الشریعة الاسلامیة الغراء، ۳/۴۰۹.</ref>. زینت مکروه نیز شامل مواردی چون زینت در حال اعتکاف است که به نظر برخی از فقها شایسته است در [[اعتکاف]] از تمامی محرمات در حال احرام ازجمله زینت اجتناب شود <ref>ابن‌ادریس، السرائر الحاوی، ۱/۴۲۴ ـ ۴۲۵.</ref> و امام‌خمینی ترک آن را احتیاط مستحب <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۱.</ref> و برخی با توجه به ظهور کلامشان آن را حرام <ref>طوسی، النهایه، ۱۷۲.</ref> دانسته‌اند.
====صبر====
====صبر====
یکی از آموزه‌های تربیتی اسلام صبر است که در آیات <ref>بقره، ۴۵ و ۱۵۳؛ آل عمران، ۱۲۵ و ۲۰۰.</ref> و روایات فراوانی <ref>کلینی، کافی، ۲/۸۷ ـ ۹۳.</ref> به آن توصیه شده است و ازجمله موارد آن، صبر بر عبادت است. در آیه ۱۳۲ سوره طه امر به صبر شده است: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیها» که به معنای لزوم مداومت و تحمل سختی‌های عبادت است <ref>حسینی جرجانی، آیات الاحکام، ۱/۹۸؛ استرآبادی، آیات الأحکام، ۹۸.</ref>. به گفته امام‌خمینی صبر از نگاه عرفانی از مقامات افراد متوسط است. اگر کسی حقیقت عبادت را بفهمد و به صورت‌های برزخی آن ایمان داشته باشد، هر کاری که موجب ترک عبادت شود، برایش مکروه و رنج‌آور می‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۶۰.</ref> {{ببینید|صبر}}.
یکی از آموزه‌های تربیتی اسلام [[صبر]] است که در [[آیات]] <ref>بقره، ۴۵ و ۱۵۳؛ آل عمران، ۱۲۵ و ۲۰۰.</ref> و روایات فراوانی <ref>کلینی، کافی، ۲/۸۷ ـ ۹۳.</ref> به آن توصیه شده است و ازجمله موارد آن، صبر بر عبادت است. در آیه ۱۳۲ سوره طه امر به صبر شده است: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیها» که به معنای لزوم مداومت و تحمل سختی‌های عبادت است <ref>حسینی جرجانی، آیات الاحکام، ۱/۹۸؛ استرآبادی، آیات الأحکام، ۹۸.</ref>. به گفته امام‌خمینی صبر از نگاه عرفانی از مقامات افراد متوسط است. اگر کسی حقیقت عبادت را بفهمد و به صورت‌های برزخی آن ایمان داشته باشد، هر کاری که موجب ترک عبادت شود، برایش مکروه و رنج‌آور می‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۶۰.</ref> {{ببینید|صبر}}.
===آداب اختصاصی===
===آداب اختصاصی===
عبادات علاوه بر آداب عمومی، آداب اختصاصی دارند؛ مانند آداب نماز که شامل اعمال پیش از نماز همچون اذان و اقامه و آداب و مستحباتی در نماز، مانند قنوت و آدابی پس از آن مانند تعقیبات (دعاها و تسبیحات) است <ref>نجفی، جواهر، ۹/۴ ـ ۵ و ۱۰/۳۴۵ ـ ۴۱۲؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۷ و ۱۷۳ ـ ۱۷۵.</ref> و نیز مانند کراهت بوییدن گل‌ها، حجامت و هر کاری که باعث ضعف بدن شود و سرمه‌کشیدن با چیزهای معطر در حال روزه <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۲.</ref> و استحباب تکرار تلبیه پس از احرام تا پیش از مشاهده خانه‌های مکه <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۹۱ ـ ۳۹۲.</ref> و خواندن قرآن و دعا در حال طواف و کراهت سخن‌گفتن، خندیدن و شعرخواندن در حال طواف <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۱۲.</ref>.
عبادات علاوه بر آداب عمومی، آداب اختصاصی دارند؛ مانند آداب نماز که شامل اعمال پیش از نماز همچون [[اذان و اقامه]] و آداب و مستحباتی در نماز، مانند قنوت و آدابی پس از آن مانند تعقیبات (دعاها و تسبیحات) است <ref>نجفی، جواهر، ۹/۴ ـ ۵ و ۱۰/۳۴۵ ـ ۴۱۲؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۷ و ۱۷۳ ـ ۱۷۵.</ref> و نیز مانند کراهت بوییدن گل‌ها، حجامت و هر کاری که باعث ضعف بدن شود و سرمه‌کشیدن با چیزهای معطر در حال [[روزه]] <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۲.</ref> و استحباب تکرار تلبیه پس از احرام تا پیش از مشاهده خانه‌های مکه <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۹۱ ـ ۳۹۲.</ref> و خواندن قرآن و [[دعا]] در حال طواف و کراهت سخن‌گفتن، خندیدن و شعرخواندن در حال [[طواف]] <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۱۲.</ref>.
==موانع عبادات==
==موانع عبادات==
موانع عبادت همچون شرایط آن دارای اقسامی است. برخی از آنها موانع صحت عبادت‌اند که به قواطع یا مبطلات نیز معروف‌اند <ref>حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۸۱؛ حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۶۷.</ref> و برخی دیگر موانع کمال یا مقبولیت عمل‌اند و برخی نیز آثار و ثواب عمل را پس از آنکه به صورت صحیح واقع شد، از میان می‌برند.
موانع عبادت همچون شرایط آن دارای اقسامی است. برخی از آنها موانع صحت عبادت‌اند که به قواطع یا مبطلات نیز معروف‌اند <ref>حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۱/۸۱؛ حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۶۷.</ref> و برخی دیگر موانع کمال یا مقبولیت عمل‌اند و برخی نیز آثار و ثواب عمل را پس از آنکه به صورت صحیح واقع شد، از میان می‌برند.
خط ۷۰: خط ۷۱:
آفاتی که به طور عموم، از جهت انگیزه و اعتقاد، مانع صحت عبادت یا موجب بطلان، یا بی‌اثرشدن آن می‌شوند، عبارت‌اند از:
آفاتی که به طور عموم، از جهت انگیزه و اعتقاد، مانع صحت عبادت یا موجب بطلان، یا بی‌اثرشدن آن می‌شوند، عبارت‌اند از:
====کفر و ارتداد====
====کفر و ارتداد====
به باور همه فقها، کفر یکی از موانع صحت عبادات است و هیچ عبادتی از کافر صحیح نیست، هرچند مکلف به آن است <ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۵/۳۷۱؛ نجفی، جواهر، ۱۷/۱۰؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref>؛ حتی نیابت از کافر در عبادت، صحیح نیست <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۶۹.</ref>؛ البته بر اساس قاعده «جَبّ»، قضای عباداتی که در حال کفر ـ نه ارتداد ـ فوت شده، لازم نیست <ref>نجفی، جواهر، ۱۷/۱۰؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۱.</ref>؛ اما تأثیر ارتداد در عبادات از نظر فقهی دارای صورت‌های متعددی است. درباره برخی عبادات یا مقدمات آنها مانند غسل و اذان اختلاف نظر وجود دارد. برخی مجرد ارتداد را مفسد آن و برخی دیگر برگشت به اسلام را در صورت از بین‌نرفتن موالات، کافی در صحت دانسته‌اند <ref>نجفی، جواهر، ۹/۱۲۱.</ref>. درباره اعتکاف <ref>←حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۵۱۸؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۹۴؛ طوسی، الخلاف، ۲/۲۳۷؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۷۲۷.</ref> و روزه نیز <ref>←طوسی، المبسوط، ۱/۲۶۶؛ حلی، یحیی، الجامع للشرائع، ۱۵۷؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۶۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref> اختلاف نظر وجود دارد؛ اما درباره ارتدادِ پس از عمل مانند ارتداد پس از حج، مشهور فقها قائل به صحت و نیازنبودن به اعاده عمل در حال اسلام شده‌اند <ref>طوسی، الخلاف، ۲/۴۳۴؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۷۵۷؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۶۱.</ref>.
به باور همه فقها، کفر یکی از موانع صحت عبادات است و هیچ عبادتی از [[کافر]] صحیح نیست، هرچند مکلف به آن است <ref>حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۵/۳۷۱؛ نجفی، جواهر، ۱۷/۱۰؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref>؛ حتی نیابت از کافر در [[عبادت]]، صحیح نیست <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۶۹.</ref>؛ البته بر اساس قاعده «جَبّ»، قضای عباداتی که در حال کفر ـ نه [[ارتداد]] ـ فوت شده، لازم نیست <ref>نجفی، جواهر، ۱۷/۱۰؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۱.</ref>؛ اما تأثیر ارتداد در عبادات از نظر فقهی دارای صورت‌های متعددی است. درباره برخی عبادات یا مقدمات آنها مانند [[غسل]] و اذان اختلاف نظر وجود دارد. برخی مجرد ارتداد را مفسد آن و برخی دیگر برگشت به اسلام را در صورت از بین‌نرفتن موالات، کافی در صحت دانسته‌اند <ref>نجفی، جواهر، ۹/۱۲۱.</ref>. درباره [[اعتکاف]] <ref>←حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۵۱۸؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۹۴؛ طوسی، الخلاف، ۲/۲۳۷؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۷۲۷.</ref> و روزه نیز <ref>←طوسی، المبسوط، ۱/۲۶۶؛ حلی، یحیی، الجامع للشرائع، ۱۵۷؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۶۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۷۶.</ref> اختلاف نظر وجود دارد؛ اما درباره ارتدادِ پس از عمل مانند ارتداد پس از حج، مشهور فقها قائل به صحت و نیازنبودن به اعاده عمل در حال اسلام شده‌اند <ref>طوسی، الخلاف، ۲/۴۳۴؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۷۵۷؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۶۱.</ref>.
====ریا====
====ریا====
انجام عمل عبادی برای نشان‌دادن به دیگران موجب بطلان آن است. برخی آیات ازجمله آیه ۲۶۴ سوره بقره و آیه ۳۸ سوره نساء به‌خوبی بر این مطلب در عبادت‌های مالی گواهی می‌دهند. در آیات دیگری <ref>ماعون، ۴ ـ ۶؛ نساء، ۱۴۲.</ref> به مانعیت ریا در عبادات خاص مانند نماز اشاره شده است. به باور فقها چنین آیاتی بر بطلان عمل با ریا دلالت می‌کنند <ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ۲/۱۸۲.</ref>؛ البته حکم یادشده مربوط به ریا در هنگام عمل است <ref>حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۲۲ و ۲۵۲؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۲/۱۸۰.</ref>؛ اما ریا پس از عمل و اعلام کارهای خوب به مردم برای جلب قلوب و اشتهار که از آن به «سُمعه» تعبیر می‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۸.</ref>، باعث بطلان نمی‌شود؛ هرچند خود این کار حرام است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref>. به نظر امام‌خمینی قصد امور مباح یا حتی راجح (مانند قصد خنک‌شدن در هنگام وضو)، در صورتی که به عنوان مقصود اصلی یا جزء داعی برای عبادت باشد و عبادت به صورت تبعی قصد شود، موجب بطلان عبادت می‌شود؛ اما اگر غرض اصلی امتثال امر عبادی برای رضای خدا باشد و امر مباح به صورت تبعی قصد شود، اشکالی ندارد؛ هرچند بطلان عمل در همه این موارد به احتیاط نزدیک‌تر است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> {{ببینید|ریا|اخلاص}}.
انجام عمل عبادی برای نشان‌دادن به دیگران موجب بطلان آن است. برخی آیات ازجمله آیه ۲۶۴ [[سوره بقره]] و آیه ۳۸ [[سوره نساء]] به‌خوبی بر این مطلب در عبادت‌های مالی گواهی می‌دهند. در آیات دیگری <ref>ماعون، ۴ ـ ۶؛ نساء، ۱۴۲.</ref> به مانعیت ریا در عبادات خاص مانند نماز اشاره شده است. به باور فقها چنین آیاتی بر بطلان عمل با ریا دلالت می‌کنند <ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ۲/۱۸۲.</ref>؛ البته حکم یادشده مربوط به ریا در هنگام عمل است <ref>حلی، علامه، ارشاد الاذهان، ۱/۲۲۲ و ۲۵۲؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۲/۱۸۰.</ref>؛ اما ریا پس از عمل و اعلام کارهای خوب به مردم برای جلب قلوب و اشتهار که از آن به «سُمعه» تعبیر می‌شود <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۸.</ref>، باعث بطلان نمی‌شود؛ هرچند خود این کار حرام است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref>. به نظر امام‌خمینی قصد امور مباح یا حتی راجح (مانند قصد خنک‌شدن در هنگام [[وضو]])، در صورتی که به عنوان مقصود اصلی یا جزء داعی برای عبادت باشد و عبادت به صورت تبعی قصد شود، موجب بطلان عبادت می‌شود؛ اما اگر غرض اصلی امتثال امر عبادی برای رضای خدا باشد و امر مباح به صورت تبعی قصد شود، اشکالی ندارد؛ هرچند بطلان عمل در همه این موارد به احتیاط نزدیک‌تر است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> {{ببینید|ریا|اخلاص}}.
====عُجب====
====عُجب====
عجب ازجمله رذیلت‌های اخلاقی و به معنای بزرگ‌دانستن عمل خویش است <ref>بصری بحرانی، کلمة التقوی، ۱/۳۸۷؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۰/۲۲۳.</ref>. امام‌خمینی همسو با فقهای گذشته <ref>نجفی، جواهر، ۲/۱۰۰، یزدی طباطبایی، ۲/۴۴۵.</ref> عُجب را از صفات ناشایستی دانسته که ثواب اعمال را نابود می‌کند؛ اما موجب بطلان آن نمی‌شود؛ گرچه مقارن با عمل باشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.</ref>. در برابر برخی عجبِ مقارن با عمل عبادی را موجب بطلان آن دانسته‌اند <ref>کاشف‌الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۳/۱۶۴؛ نجفی، جواهر، ۲/۱۰۰.</ref> {{ببینید|عجب}}.
عجب ازجمله رذیلت‌های اخلاقی و به معنای بزرگ‌دانستن عمل خویش است <ref>بصری بحرانی، کلمة التقوی، ۱/۳۸۷؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۰/۲۲۳.</ref>. امام‌خمینی همسو با فقهای گذشته <ref>نجفی، جواهر، ۲/۱۰۰، یزدی طباطبایی، ۲/۴۴۵.</ref> عُجب را از صفات ناشایستی دانسته که ثواب اعمال را نابود می‌کند؛ اما موجب بطلان آن نمی‌شود؛ گرچه مقارن با عمل باشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.</ref>. در برابر برخی عجبِ مقارن با عمل عبادی را موجب بطلان آن دانسته‌اند <ref>کاشف‌الغطاء، جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۳/۱۶۴؛ نجفی، جواهر، ۲/۱۰۰.</ref> {{ببینید|عجب}}.
====منت‌گذاری====
====منت‌گذاری====
یکی از آفات و موانع اعمال عبادی مالی، منت‌گذاری و اذیت است که در آیه ۲۶۴ سوره بقره «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی‏» از آن نهی شده است و البته نهی از بطلان صدقات به معنای بطلان اصطلاحی نیست. برخی آن را به معنای حاصل‌نشدن نتایج مورد انتظار و نداشتن ثواب دانسته‌اند <ref>طوسی، الاقتصاد، ۱۲۲؛ حلی، علامه، منتهی المطلب، ۸/۵۰۷ ـ ۵۰۸.</ref>. به نظر امام‌خمینی کسی که در صدقه‌دادن بر فقیر منت می‌گذارد، پیش از وی بر خداوند منت گذاشته است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۸۹.</ref>. چنین شخصی خیال می‌کند کارش باعث گسترش دین و آسان‌شدن امور مردم است و به همین جهت بر خدای متعال و دیگر انسان‌ها منت می‌گذارد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳ ـ ۶۴.</ref>.
یکی از آفات و موانع اعمال عبادی مالی، منت‌گذاری و اذیت است که در آیه ۲۶۴ سوره بقره «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی‏» از آن نهی شده است و البته نهی از بطلان صدقات به معنای بطلان اصطلاحی نیست. برخی آن را به معنای حاصل‌نشدن نتایج مورد انتظار و نداشتن ثواب دانسته‌اند <ref>طوسی، الاقتصاد، ۱۲۲؛ حلی، علامه، منتهی المطلب، ۸/۵۰۷ ـ ۵۰۸.</ref>. به نظر [[امام‌خمینی]] کسی که در صدقه‌دادن بر فقیر منت می‌گذارد، پیش از وی بر خداوند منت گذاشته است <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۸۹.</ref>. چنین شخصی خیال می‌کند کارش باعث گسترش [[دین]] و آسان‌شدن امور مردم است و به همین جهت بر خدای متعال و دیگر انسان‌ها منت می‌گذارد <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳ ـ ۶۴.</ref>.
===موانع اختصاصی صحت===
===موانع اختصاصی صحت===
هر یک از عبادت‌ها به تناسب دارای موانع خاصی نیز هستند، مانند حدث، پشت به قبله‌کردن، سخن‌گفتن و قهقهه‌زدن و کم یا زیادکردن عمدی اجزا در نماز <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۷۵ ـ ۱۷۹.</ref>، خوردن و آشامیدن و آمیزش در حال روزه <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۶۵.</ref> و نیز آمیزش در اعتکاف <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۱.</ref> و در حج پیش از وقوف در مشعر <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۹۶.</ref>. از این امور به مبطلات یا قواطع تعبیر می‌شود.
هر یک از عبادت‌ها به تناسب دارای موانع خاصی نیز هستند، مانند حدث، پشت به قبله‌کردن، سخن‌گفتن و قهقهه‌زدن و کم یا زیادکردن عمدی اجزا در نماز <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۷۵ ـ ۱۷۹.</ref>، خوردن و آشامیدن و آمیزش در حال روزه <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۶۵.</ref> و نیز آمیزش در [[اعتکاف]] <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۱.</ref> و در حج پیش از وقوف در مشعر <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۹۶.</ref>. از این امور به مبطلات یا قواطع تعبیر می‌شود.
==اجیرشدن برای عبادات==
==اجیرشدن برای عبادات==
درباره اجیرشدن برای عبادت دیدگاه‌های مختلفی میان فقیهان وجود دارد. برخی در صورت وجوب یا عبادی‌بودن عمل، اجاره را صحیح نمی‌دانند؛ زیرا گرفتن اجرت، با قصد قربت که شرط عمل عبادی است، منافات دارد <ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ۴/۴۳۱؛ هاشمی شاهرودی، موسوعة الفقه الإسلامی، ۴/۲۹۲.</ref>؛ اما به نظر بسیاری از فقیهان عبادی‌بودن عمل، مانع از اجاره نیست <ref>وحید بهبهانی، مصابیح الظلام، ۹/۴۸۱؛ نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة، ۱۰/۳۹۳.</ref>؛ البته مشروط بر آنکه نیابت در آن مورد ممکن باشد و مورد اجاره به صورت تعیینی بر اجیر واجب نباشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۵۴.</ref>؛ مانند نماز یا روزه استیجاری. همان‌گونه که این‌گونه عبادت‌ها را می‌توان به صورت تبرعی از طرف میت به‌جا آورد، می‌توان برای انجام آنها اجیر شد و به نیابت از وی به جا آورد. این‌گونه اعمال باید با تعیین منوب‌عنه هرچند به صورت اجمالی و به قصد قربت او انجام شود <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۵.</ref>. در عبادت‌های استیجاری اجیر باید طبق اجتهاد یا تقلید خودش عمل کند؛ هرچند با اجتهاد یا تقلید میت مخالف باشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۶.</ref>.
درباره اجیرشدن برای عبادت دیدگاه‌های مختلفی میان فقیهان وجود دارد. برخی در صورت وجوب یا عبادی‌بودن عمل، اجاره را صحیح نمی‌دانند؛ زیرا گرفتن اجرت، با قصد قربت که شرط عمل عبادی است، منافات دارد <ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ۴/۴۳۱؛ هاشمی شاهرودی، موسوعة الفقه الإسلامی، ۴/۲۹۲.</ref>؛ اما به نظر بسیاری از فقیهان عبادی‌بودن عمل، مانع از [[اجاره]] نیست <ref>وحید بهبهانی، مصابیح الظلام، ۹/۴۸۱؛ نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة، ۱۰/۳۹۳.</ref>؛ البته مشروط بر آنکه نیابت در آن مورد ممکن باشد و مورد اجاره به صورت تعیینی بر اجیر واجب نباشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۵۴.</ref>؛ مانند نماز یا روزه استیجاری. همان‌گونه که این‌گونه عبادت‌ها را می‌توان به صورت تبرعی از طرف میت به‌جا آورد، می‌توان برای انجام آنها اجیر شد و به نیابت از وی به جا آورد. این‌گونه اعمال باید با تعیین منوب‌عنه هرچند به صورت اجمالی و به قصد قربت او انجام شود <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۵.</ref>. در عبادت‌های استیجاری اجیر باید طبق اجتهاد یا تقلید خودش عمل کند؛ هرچند با [[اجتهاد]] یا [[تقلید]] میت مخالف باشد <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۱۶.</ref>.
==نهی از عبادات و تزاحم==
==نهی از عبادات و تزاحم==
نهی از عبادت ممکن است به صورت ارشادی (ارشاد به فساد)، تحریمی نفسی یا مقدّمی (تبعی یا غیری) یا تنزیهی (کراهت) باشد. نهی ارشادی ذاتاً بر فساد عبادت دلالت می‌کند <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۳.</ref>؛ اما در نهی تحریمی نفسی، برخی تلاش کرده‌اند با قیاس به مسئله اجتماع امر و نهی و قائل‌شدن به تعلق نهی به خصوصیت عمل نه ذات آن، راهی برای تصحیح عبادت بیابند <ref>حائری یزدی، درر الفوائد، ۱/۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref>. امام‌خمینی این راه حل را نادرست دانسته است؛ زیرا متعلق امر و نهی در مسئله تعلق نهی به عبادت برخلاف مسئله اجتماع امر و نهی، یک چیز است، و وقتی نهی به ذات عملی تعلق بگیرد، این نهی بیانگر مبغوض‌بودن ذات عمل و ممکن‌نبودن تقرب با آن به خداوند است؛ پس عمل فاسد است <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۳ ـ ۱۶۴.</ref>؛ اما در جایی که نهی تنزیهی (به معنای کراهت) باشد، هرچند از نظر عقل تفاوتی میان آن با نهی تحریمی در دلالت بر فساد نیست، به نظر عرف بازگشت نهی تنزیهی، به کاستی ثواب عمل است <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۴.</ref>.
نهی از عبادت ممکن است به صورت ارشادی (ارشاد به فساد)، تحریمی نفسی یا مقدّمی (تبعی یا غیری) یا تنزیهی (کراهت) باشد. نهی ارشادی ذاتاً بر فساد عبادت دلالت می‌کند <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۳.</ref>؛ اما در نهی تحریمی نفسی، برخی تلاش کرده‌اند با قیاس به مسئله اجتماع امر و نهی و قائل‌شدن به تعلق نهی به خصوصیت عمل نه ذات آن، راهی برای تصحیح عبادت بیابند <ref>حائری یزدی، درر الفوائد، ۱/۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref>. امام‌خمینی این راه حل را نادرست دانسته است؛ زیرا متعلق امر و نهی در مسئله تعلق نهی به عبادت برخلاف مسئله [[اجتماع امر و نهی]]، یک چیز است، و وقتی نهی به ذات عملی تعلق بگیرد، این نهی بیانگر مبغوض‌بودن ذات عمل و ممکن‌نبودن تقرب با آن به خداوند است؛ پس عمل فاسد است <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۳ ـ ۱۶۴.</ref>؛ اما در جایی که نهی تنزیهی (به معنای کراهت) باشد، هرچند از نظر عقل تفاوتی میان آن با نهی تحریمی در دلالت بر فساد نیست، به نظر عرف بازگشت نهی تنزیهی، به کاستی ثواب عمل است <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۴.</ref>.


در بحث نهی مقدمی، جایی که به یک فعل مهم عبادی مانند نماز و یک فعل اهم مانند پاک‌کردن نجاست از مسجد، امر شده باشد و مکلف قادر به انجام‌دادن هم‌زمان هر دو نباشد، در صورت مقدم‌کردن واجب مهم (نماز)، به باور مشهور بنابر قول به اقتضا، نماز مورد نهی است و نهی از عبادت موجب فساد آن است؛ اما به نظر امام‌خمینی در صورتی نماز باطل است که نهی به ذات عبادت تعلق بگیرد و تعلق نهی غیری نیز موجب فساد عمل باشد؛ اما هیچ‌کدام از این دو مطلب صحیح نیست <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۲۹۱ ـ ۲۹۴.</ref>؛ زیرا نهی غیری، مستلزم مبغوض‌بودن عمل یا مفسده‌ای در ذات آن نیست <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۵.</ref>.
در بحث نهی مقدمی، جایی که به یک فعل مهم عبادی مانند [[نماز]] و یک فعل اهم مانند پاک‌کردن نجاست از [[مسجد]]، امر شده باشد و مکلف قادر به انجام‌دادن هم‌زمان هر دو نباشد، در صورت مقدم‌کردن واجب مهم (نماز)، به باور مشهور بنابر قول به اقتضا، نماز مورد نهی است و نهی از عبادت موجب فساد آن است؛ اما به نظر امام‌خمینی در صورتی نماز باطل است که نهی به ذات عبادت تعلق بگیرد و تعلق نهی غیری نیز موجب فساد عمل باشد؛ اما هیچ‌کدام از این دو مطلب صحیح نیست <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۳/۲۹۱ ـ ۲۹۴.</ref>؛ زیرا نهی غیری، مستلزم مبغوض‌بودن عمل یا مفسده‌ای در ذات آن نیست <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۴/۱۶۵.</ref>.


برخی برای حل اشکال به نظریه ترتب روی آوردند که موافقان و مخالفانی دارد <ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۳۴ ـ ۱۳۷؛ نایینی، فوائد الاصول ۱/۳۳۶؛ حائری یزدی، درر الفوائد، ۱۴۰ ـ ۱۴۸.</ref>. به باور امام‌خمینی این مشکل از نظریه انحلال خطاب به خطابات متعدد و تعلق تکالیف به افراد برخاسته است؛ اما بنابر نظریه ایشان در خطابات قانونیه، تکالیف به صورت قانون کلی انشا شده‌اند و هیچ انحلالی در خطابات نیست و اصلاً قدرت یکایک افراد در آن لحاظ نشده است تا تزاحم دو حکم و در پی آن امکان ترتب و طولی‌بودن دو حکم پیش آید {{ببینید|خطابات قانونی}}؛ بنابراین هر دو خطاب در عرض هم متوجه مکلف‌اند؛ البته از آنجاکه مکلف قدرت بر امتثال هر دو را ندارد باید اهم را مقدم کند؛ اما در صورت عصیان و ترک اهم، می‌تواند مهم را انجام دهد و عمل او به سبب وجود اصل امر به آن، مُجزی است <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۲/۲۱ ـ ۲۳؛ امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۱/۱۲۵ ـ ۱۳۴؛ مقیمی، نظریة الخطابات القانونیه، ۲۶۷ ـ ۲۶۸.</ref>. بر این اساس امام‌خمینی در کتاب فقهی خود به صحیح‌بودن چنین نمازی فتوا داده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۶.</ref>.
برخی برای حل اشکال به نظریه ترتب روی آوردند که موافقان و مخالفانی دارد <ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۳۴ ـ ۱۳۷؛ نایینی، فوائد الاصول ۱/۳۳۶؛ حائری یزدی، درر الفوائد، ۱۴۰ ـ ۱۴۸.</ref>. به باور امام‌خمینی این مشکل از نظریه انحلال خطاب به خطابات متعدد و تعلق تکالیف به افراد برخاسته است؛ اما بنابر نظریه ایشان در خطابات قانونیه، تکالیف به صورت قانون کلی انشا شده‌اند و هیچ انحلالی در خطابات نیست و اصلاً قدرت یکایک افراد در آن لحاظ نشده است تا تزاحم دو حکم و در پی آن امکان ترتب و طولی‌بودن دو حکم پیش آید {{ببینید|خطابات قانونی}}؛ بنابراین هر دو خطاب در عرض هم متوجه مکلف‌اند؛ البته از آنجاکه مکلف قدرت بر امتثال هر دو را ندارد باید اهم را مقدم کند؛ اما در صورت عصیان و ترک اهم، می‌تواند مهم را انجام دهد و عمل او به سبب وجود اصل امر به آن، مُجزی است <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۲/۲۱ ـ ۲۳؛ امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۱/۱۲۵ ـ ۱۳۴؛ مقیمی، نظریة الخطابات القانونیه، ۲۶۷ ـ ۲۶۸.</ref>. بر این اساس [[امام‌خمینی]] در کتاب فقهی خود به صحیح‌بودن چنین نمازی فتوا داده است <ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۶.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
emailconfirmed
۲٬۵۷۶

ویرایش