۵۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش}} نماز جمعه، نماز دورکعتی در ظهر جمعه همراه با دو خطبه. جُمعه از ریشه «جمع» به معنای ضمیمهکردن چیزی به چیز دیگر<ref> ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، 1/479.</ref> و نام یکی از روزهای هفته است<ref> فیومی، المصباح المنیر، 109.</ref> که در عرب جاهلی به آن...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
وجود روزی از هفته برای استراحت و رسیدگی به امور عبادی و اجتماعی در ادیان، همچون شنبه بر اساس ده فرمان در یهود<ref> کتاب مقدس، خروج، ب16، 29، ب20، 8 ـ 11 و ب35، 2 ـ 3.</ref> و یکشنبه در مسیحیت<ref> بطرس، 396.</ref> دارای سابقهای طولانی است. در میان مسلمانان نیز روز جمعه برترین روز و روز استجابت دعا و بخشش گناهان است، هر کس در این روز بمیرد شهید است<ref> کلینی، الکافی، 3/414.</ref> و خداوند و رسولش این روز را بزرگ شمرده و آن را عید قرار دادهاند<ref> حر عاملی، 7/376.</ref>. | وجود روزی از هفته برای استراحت و رسیدگی به امور عبادی و اجتماعی در ادیان، همچون شنبه بر اساس ده فرمان در یهود<ref> کتاب مقدس، خروج، ب16، 29، ب20، 8 ـ 11 و ب35، 2 ـ 3.</ref> و یکشنبه در مسیحیت<ref> بطرس، قاموس، 396.</ref> دارای سابقهای طولانی است. در میان مسلمانان نیز روز جمعه برترین روز و روز استجابت دعا و بخشش گناهان است، هر کس در این روز بمیرد شهید است<ref> کلینی، الکافی، 3/414.</ref> و خداوند و رسولش این روز را بزرگ شمرده و آن را عید قرار دادهاند<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/376.</ref>. | ||
در قرآن کریم، خداوند از مؤمنان میخواهد که هنگام نماز جمعه به سوی ذکر خدا بشتابند و خرید و فروش را رها کنند<ref> جمعه، 9.</ref>. بنا به نقلی نخستین نماز جمعه را سعدبنابیزراره در مدینه خواند و خداوند آیه نماز جمعه را نازل فرمود<ref> ابوحیان، 10/174.</ref> و سپس نخستین نماز جمعه پیامبر اکرم(ص) در آغاز ورود ایشان در میانه راه قبا به مدینه به همراهی قبیله بنیسالم برپا شد<ref> ابنعبدالبر، 1/42؛ یاقوت حموی، 4/302؛ ابنخلدون، 2/422.</ref>. امروزه در آن مکان مسجد الجمعه بنا شده است<ref> صدر، 2/247.</ref>. با گسترش اسلام به سرزمینهای دیگر، پیامبر(ص) علاوه بر آنکه خود به برپایی نماز جمعه میپرداخت، برخی از صحابه را نیز برای برپایی نماز جمعه به شهرها میفرستاد<ref> ابنماجه، 1/344؛ شوکانی، 3/283.</ref>. پس از رحلت پیامبر(ص) نماز جمعه و نماز عید را حاکمان و منصوبان آنان برپا میکردند<ref> ابنسعد، 38؛ جعفریان، دوازده رساله، 22 ـ 23.</ref> امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در دوره زمامداری خود نماز جمعه برپا میکرد<ref> ابنابیالحدید، 4/92؛ طالقانی، 287.</ref>. و امامان معصوم(ع) در نمازهای حاکمان شرکت<ref> ابنسعد، 38.</ref> و یاران خود را نیز به شرکت در آن توصیه<ref> حر عاملی، 7/309 ـ 310.</ref> میکردند. | در قرآن کریم، خداوند از مؤمنان میخواهد که هنگام نماز جمعه به سوی ذکر خدا بشتابند و خرید و فروش را رها کنند<ref> جمعه، 9.</ref>. بنا به نقلی نخستین نماز جمعه را سعدبنابیزراره در مدینه خواند و خداوند آیه نماز جمعه را نازل فرمود<ref> ابوحیان، 10/174.</ref> و سپس نخستین نماز جمعه پیامبر اکرم(ص) در آغاز ورود ایشان در میانه راه قبا به مدینه به همراهی قبیله بنیسالم برپا شد<ref> ابنعبدالبر، 1/42؛ یاقوت حموی، 4/302؛ ابنخلدون، 2/422.</ref>. امروزه در آن مکان مسجد الجمعه بنا شده است<ref> صدر، 2/247.</ref>. با گسترش اسلام به سرزمینهای دیگر، پیامبر(ص) علاوه بر آنکه خود به برپایی نماز جمعه میپرداخت، برخی از صحابه را نیز برای برپایی نماز جمعه به شهرها میفرستاد<ref> ابنماجه، 1/344؛ شوکانی، 3/283.</ref>. پس از رحلت پیامبر(ص) نماز جمعه و نماز عید را حاکمان و منصوبان آنان برپا میکردند<ref> ابنسعد، 38؛ جعفریان، دوازده رساله، 22 ـ 23.</ref> امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در دوره زمامداری خود نماز جمعه برپا میکرد<ref> ابنابیالحدید، 4/92؛ طالقانی، 287.</ref>. و امامان معصوم(ع) در نمازهای حاکمان شرکت<ref> ابنسعد، 38.</ref> و یاران خود را نیز به شرکت در آن توصیه<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/309 ـ 310.</ref> میکردند. | ||
فقیهان شیعه همواره در مباحث نماز به بررسی احکام شرعی و شرایط نماز جمعه پرداختهاند<ref>طوسی، النهایه، 103؛ حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/9 ـ 11؛ نجفی، جواهر الکلام، 11/130.</ref> و رسالههای متعددی نیز نگاشتهاند<ref>آقابزرگ، 15/63.</ref>. امامخمینی نخست در تعلیقه بر کتاب وسیلة النجاة<ref> 123 و 222.</ref> و تعلیقه بر عروة الوثقی<ref> 272.</ref> اصل وجوب تخییری نماز جمعه را در عصر غیبت پذیرفته و سپس در کتاب تحریر الوسیله به صورت مفصل شرایط و احکام نماز جمعه و فروع آن را در باب مستقلی ذکر کرده است. ایشان پس از انقلاب اسلامی نیز در استفتائات به پرسشهای متعددی در این زمینه پاسخ داده<ref> 1/267 ـ 268.</ref> و در سخنرانیها بر آن تأکید کرده است<ref> امامخمینی، صحیفه، 9/333، 492 و 10/16، 341.</ref>. | فقیهان شیعه همواره در مباحث نماز به بررسی احکام شرعی و شرایط نماز جمعه پرداختهاند<ref>طوسی، النهایه، 103؛ حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/9 ـ 11؛ نجفی، جواهر الکلام، 11/130.</ref> و رسالههای متعددی نیز نگاشتهاند<ref>آقابزرگ، 15/63.</ref>. امامخمینی نخست در تعلیقه بر کتاب وسیلة النجاة<ref> 123 و 222.</ref> و تعلیقه بر عروة الوثقی<ref> 272.</ref> اصل وجوب تخییری نماز جمعه را در عصر غیبت پذیرفته و سپس در کتاب تحریر الوسیله به صورت مفصل شرایط و احکام نماز جمعه و فروع آن را در باب مستقلی ذکر کرده است. ایشان پس از انقلاب اسلامی نیز در استفتائات به پرسشهای متعددی در این زمینه پاسخ داده<ref> 1/267 ـ 268.</ref> و در سخنرانیها بر آن تأکید کرده است<ref> امامخمینی، صحیفه، 9/333، 492 و 10/16، 341.</ref>. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
وجوب اقامه نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم(ع) یا نایب خاص ایشان، مورد اتفاق فقیهان شیعه و از ضروریات دین شمرده شده است<ref>شهید ثانی، 1/173؛ خویی، موسوعه، 11/13 ـ 14.</ref>؛ اما درباره استمرار این حکم در عصر غیبت، اتفاق نظری وجود ندارد. در قرن چهارم شیخ مفید<ref> 163.</ref>، قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه بوده که این نظر تا قرن دهم طرفداری نداشته است. بیشتر فقها در این قرون وجوب تعیینی نماز جمعه را مشروط به برپایی سلطان عادل(امام معصوم(ع)) و از شئون ویژه او دانستهاند که برخی از این فقها عبارتاند از: | وجوب اقامه نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم(ع) یا نایب خاص ایشان، مورد اتفاق فقیهان شیعه و از ضروریات دین شمرده شده است<ref>شهید ثانی، 1/173؛ خویی، موسوعه، 11/13 ـ 14.</ref>؛ اما درباره استمرار این حکم در عصر غیبت، اتفاق نظری وجود ندارد. در قرن چهارم شیخ مفید<ref> 163.</ref>، قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه بوده که این نظر تا قرن دهم طرفداری نداشته است. بیشتر فقها در این قرون وجوب تعیینی نماز جمعه را مشروط به برپایی سلطان عادل(امام معصوم(ع)) و از شئون ویژه او دانستهاند که برخی از این فقها عبارتاند از: | ||
سید مرتضی<ref> 265.</ref>، شیخ طوسی<ref> المبسوط، 1/143.</ref>، ابنادریس<ref> 1/292.</ref>، محقق حلی<ref> شرائع الاسلام، 1/84.</ref> و علامه حلی<ref> منتهی المطلب، 5/334.</ref>. از قرن دهم فقها از شرط سلطان عادل عدول کرده و عالمانی همچون شهید ثانی<ref> 1/173.</ref>، سیدمحمد عاملی<ref> 4/8.</ref> و محدث بحرانی<ref> 9/355 ـ 356 و 378.</ref> و دیگران<ref> فیض کاشانی، 1/17 ـ 18؛ مجلسی، 86/139 و 143.</ref> قائل به مشروعیت آن در عصر غیبت و وجوب تعیینی آن شدند. این فقها برای اثبات آن به امر به نماز جمعه در قرآن کریم در قالب واژه «فَاسْعَوْا»<ref> جمعه، 9.</ref> و تلقی وجوب از آن و به روایت متواتر نیز<ref> حر عاملی، 7/295 و 301.</ref> استناد کردهاند<ref>مجلسی، 86/124؛ بحرانی، 9/398.</ref>. در این میان برخی از فقها در قرن سیزدهم و چهاردهم، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شدهاند. | سید مرتضی<ref> 265.</ref>، شیخ طوسی<ref> المبسوط، 1/143.</ref>، ابنادریس<ref> 1/292.</ref>، محقق حلی<ref> شرائع الاسلام، 1/84.</ref> و علامه حلی<ref> منتهی المطلب، 5/334.</ref>. از قرن دهم فقها از شرط سلطان عادل عدول کرده و عالمانی همچون شهید ثانی<ref> 1/173.</ref>، سیدمحمد عاملی<ref> 4/8.</ref> و محدث بحرانی<ref> 9/355 ـ 356 و 378.</ref> و دیگران<ref> فیض کاشانی، 1/17 ـ 18؛ مجلسی، 86/139 و 143.</ref> قائل به مشروعیت آن در عصر غیبت و وجوب تعیینی آن شدند. این فقها برای اثبات آن به امر به نماز جمعه در قرآن کریم در قالب واژه «فَاسْعَوْا»<ref> جمعه، 9.</ref> و تلقی وجوب از آن و به روایت متواتر نیز<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/295 و 301.</ref> استناد کردهاند<ref>مجلسی، 86/124؛ بحرانی، 9/398.</ref>. در این میان برخی از فقها در قرن سیزدهم و چهاردهم، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شدهاند. | ||
امامخمینی در تحریر الوسیله قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شده و آن را مُجزی از نماز ظهر دانسته است<ref> 1/281.</ref>. این نظر مطابق با آرای جمعی از فقهای گذشته مانند سیدمحمدجواد عاملی<ref> 8/208 ـ 209.</ref>، کاشفالغطاء<ref> 3/250 ـ 251.</ref> و محقق نجفی<ref> 11/187.</ref> است. اینان در پاسخ به استدلال قائلان به وجوب تعیینی، استفاده وجوب از آیه «إِذَا نُودِی لِلصَّلاةِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّه»<ref> جمعه، 9.</ref> را متوقف بر تحقق ندا و فراخوانی برای برپایی نماز جمعه دانستهاند و استفاده وجوب ابتدایی را از آیه منتفی شمردهاند. علاوه بر این، امر در این آیه، ظهور در وجوب ندارد، بلکه دلالت بر استحباب میکند؛ زیرا در صورت پذیرش ظهور در وجوب، مکلف باید از آغاز خطبهها تا پایان نماز حضور داشته باشد؛ در حالیکه به اجماع فقها حاضرشدن در هنگام خطبهها واجب نیست<ref> خویی، موسوعه، 11/15 ـ 17.</ref>. روایات<ref> حر عاملی، 7/295 و 301.</ref> نیز در مقام بیان اصل وجوب نماز جمعه میباشند نه بیان شرایط و اجزای آن<ref> خویی، موسوعه، 11/17 ـ 18.</ref>؛ بنابراین وجوبْ مردد میان تعیینی و تخییری میشود و شواهد متعددی ذکر شده که وجوب تعیینی مراد نیست، مانند ترک نماز جمعه از سوی یاران امامان(ع) که خود راویان این احادیث بودند؛ همچنین احادیثی وجود دارد که نماز جمعه را بر کسانی که در فاصله بیشتر از دو فرسخ زندگی میکنند، یا خطیب ندارند، واجب نمیدانند<ref> حر عاملی، 7/295 و 297.</ref>. از این شواهد استفاده میشود نماز جمعه وجوب تعیینی ندارد<ref>خویی، موسوعه، 11/24 ـ 25.</ref>. | امامخمینی در تحریر الوسیله قائل به وجوب تخییری نماز جمعه شده و آن را مُجزی از نماز ظهر دانسته است<ref> 1/281.</ref>. این نظر مطابق با آرای جمعی از فقهای گذشته مانند سیدمحمدجواد عاملی<ref> 8/208 ـ 209.</ref>، کاشفالغطاء<ref> 3/250 ـ 251.</ref> و محقق نجفی<ref> 11/187.</ref> است. اینان در پاسخ به استدلال قائلان به وجوب تعیینی، استفاده وجوب از آیه «إِذَا نُودِی لِلصَّلاةِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّه»<ref> جمعه، 9.</ref> را متوقف بر تحقق ندا و فراخوانی برای برپایی نماز جمعه دانستهاند و استفاده وجوب ابتدایی را از آیه منتفی شمردهاند. علاوه بر این، امر در این آیه، ظهور در وجوب ندارد، بلکه دلالت بر استحباب میکند؛ زیرا در صورت پذیرش ظهور در وجوب، مکلف باید از آغاز خطبهها تا پایان نماز حضور داشته باشد؛ در حالیکه به اجماع فقها حاضرشدن در هنگام خطبهها واجب نیست<ref> خویی، موسوعه، 11/15 ـ 17.</ref>. روایات<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/295 و 301.</ref> نیز در مقام بیان اصل وجوب نماز جمعه میباشند نه بیان شرایط و اجزای آن<ref> خویی، موسوعه، 11/17 ـ 18.</ref>؛ بنابراین وجوبْ مردد میان تعیینی و تخییری میشود و شواهد متعددی ذکر شده که وجوب تعیینی مراد نیست، مانند ترک نماز جمعه از سوی یاران امامان(ع) که خود راویان این احادیث بودند؛ همچنین احادیثی وجود دارد که نماز جمعه را بر کسانی که در فاصله بیشتر از دو فرسخ زندگی میکنند، یا خطیب ندارند، واجب نمیدانند<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/295 و 297.</ref>. از این شواهد استفاده میشود نماز جمعه وجوب تعیینی ندارد<ref>خویی، موسوعه، 11/24 ـ 25.</ref>. | ||
==شرایط و احکام نماز جمعه== | ==شرایط و احکام نماز جمعه== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
فقها برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی را ذکر کردهاند؛ مانند اسلام که شرط صحت است و بلوغ، عقل، وقت، عدد، دو خطبه و غیره که هم شرط صحتاند و هم شرط وجوب. همچنین آزادبودن<ref> بردهنبودن.</ref>، حاضربودن<ref> مسافرنبودن.</ref>، عاجزنبودن و زمینگیرنبودن از شرایط وجوباند<ref> کرکی، جامع المقاصد، 2/416.</ref>. امامخمینی نیز همچون دیگر فقها<ref>طوسی، الخلاف، 1/615 و 626؛ کرکی، جامع المقاصد، 2/416؛ عاملی، سیدمحمدجواد، 8/172.</ref> برای انعقاد و صحّت نماز جمعه، شرایطی را بیان کرده است که مورد اتفاق فقهاست؛ مانند رعایت فاصله شرعی میان دو نماز جمعه که سه میل<ref> 5544 متر.</ref> است، اقامه جماعت، خواندن دو خطبه و وجود حداقلی از نمازگزاران<ref> تحریر الوسیله، 1/219.</ref>. | فقها برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی را ذکر کردهاند؛ مانند اسلام که شرط صحت است و بلوغ، عقل، وقت، عدد، دو خطبه و غیره که هم شرط صحتاند و هم شرط وجوب. همچنین آزادبودن<ref> بردهنبودن.</ref>، حاضربودن<ref> مسافرنبودن.</ref>، عاجزنبودن و زمینگیرنبودن از شرایط وجوباند<ref> کرکی، جامع المقاصد، 2/416.</ref>. امامخمینی نیز همچون دیگر فقها<ref>طوسی، الخلاف، 1/615 و 626؛ کرکی، جامع المقاصد، 2/416؛ عاملی، سیدمحمدجواد، 8/172.</ref> برای انعقاد و صحّت نماز جمعه، شرایطی را بیان کرده است که مورد اتفاق فقهاست؛ مانند رعایت فاصله شرعی میان دو نماز جمعه که سه میل<ref> 5544 متر.</ref> است، اقامه جماعت، خواندن دو خطبه و وجود حداقلی از نمازگزاران<ref> تحریر الوسیله، 1/219.</ref>. | ||
امامخمینی در تعیین حداقل تعداد نمازگزاران، همراه با امامجمعه، مانند بیشتر فقها<ref> مفید، 164؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، 1/84؛ سلار، 77؛ ابنادریس، 1/303.</ref> پنج نفر را کافی دانسته است<ref> تحریر الوسیله، 1/218.</ref>، ولی برخی فقها عدد هفت نفر را شرط وجوب نماز جمعه و حضور پنج نفر را موجب صحت آن دانستهاند<ref> طوسی، المبسوط، 1/143؛ ابنزهره، 90؛ سیستانی، 161.</ref>. منشأ اختلاف آرا، اختلاف مضامین روایات است<ref> حر عاملی، 7/304 ـ 307.</ref>. فقها راه حلهای مختلفی را برای رفع تعارض میان آنها ارائه کردهاند<ref>نجفی، جواهر الکلام، 11/198.</ref>. امامخمینی حضور پنج نفر را شرط وجوب دانسته و کمتر از آن را صحیح ندانسته و مستند قول مخالف را ضعیف شمرده است<ref> تحریر الوسیله، 1/218.</ref>. همچنین نماز جمعه بر کسی واجب است که مکلف، مرد، آزاد، حاضر و سالم باشد؛ بنابراین بر افراد غیر بالغ، زنان، بردگان، مسافران، سالخوردگان، بیماران و نابینایان خواندن نماز جمعه در عصر حضور لازم نیست؛ هرچند اگر بخوانند، صحیح است<ref> همان، 1/223.</ref>. | امامخمینی در تعیین حداقل تعداد نمازگزاران، همراه با امامجمعه، مانند بیشتر فقها<ref> مفید، 164؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، 1/84؛ سلار، 77؛ ابنادریس، 1/303.</ref> پنج نفر را کافی دانسته است<ref> تحریر الوسیله، 1/218.</ref>، ولی برخی فقها عدد هفت نفر را شرط وجوب نماز جمعه و حضور پنج نفر را موجب صحت آن دانستهاند<ref> طوسی، المبسوط، 1/143؛ ابنزهره، 90؛ سیستانی، 161.</ref>. منشأ اختلاف آرا، اختلاف مضامین روایات است<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/304 ـ 307.</ref>. فقها راه حلهای مختلفی را برای رفع تعارض میان آنها ارائه کردهاند<ref>نجفی، جواهر الکلام، 11/198.</ref>. امامخمینی حضور پنج نفر را شرط وجوب دانسته و کمتر از آن را صحیح ندانسته و مستند قول مخالف را ضعیف شمرده است<ref> تحریر الوسیله، 1/218.</ref>. همچنین نماز جمعه بر کسی واجب است که مکلف، مرد، آزاد، حاضر و سالم باشد؛ بنابراین بر افراد غیر بالغ، زنان، بردگان، مسافران، سالخوردگان، بیماران و نابینایان خواندن نماز جمعه در عصر حضور لازم نیست؛ هرچند اگر بخوانند، صحیح است<ref> همان، 1/223.</ref>. | ||
یکی دیگر از شرایط نماز جمعه، خواندن دو خطبه است. در حدیثی آمده است امامرضا(ع) در تبیین فلسفه خطبه، آن را فرصتی دانسته که زمامدار جامعه، در این گردهمایی عمومی مردم را موعظه و به اطاعت الهی ترغیب میکند و آنان را از مصالح دینی و دنیایی آگاه میسازد<ref> حر عاملی، 7/344.</ref>. امامخمینی همسو با اجماع فقها<ref>حلی، محقق، المعتبر، 2/283؛ بحرانی، 10/81.</ref>، خواندن دو خطبه را واجب میشمرد و نماز جمعه را بدون آن صحیح نمیداند<ref> تحریر الوسیله، 1/218؛ بنیهاشمی، 1/846 ـ 848.</ref>. ایشان همانند دیگر فقها<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/32 ـ 33؛ نجفی، جواهر الکلام، 11/208.</ref> بر این باور است که حمد خداوند در هر یک از دو خطبه واجب است و احتیاط واجب آن است که پس از حمد، ثنای الهی گفته شود و در خطبه اول بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستند و در خطبه دوم این عمل واجب است و سفارش به تقوای الهی نیز در خطبه اول واجب و در خطبه دوم احتیاط واجب است. همچنین در خطبه اول باید و در خطبه دوم بنابر احتیاط واجب باید سورهای در پایان آنها خوانده شود<ref> تحریر الوسیله، 1/220.</ref>. افزون بر این شرایط، فقها پارهای از امور را در خواندن خطبهها چون وقت خواندن دو خطبه، تقدیم خطبه بر نماز جمعه، ایستادن امام هنگام خواندن دو خطبه و نشستن میان دو خطبه را شرط دانستهاند<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/35 ـ 36؛ بحرانی، 10/84 ـ 85؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/221.</ref>. | یکی دیگر از شرایط نماز جمعه، خواندن دو خطبه است. در حدیثی آمده است امامرضا(ع) در تبیین فلسفه خطبه، آن را فرصتی دانسته که زمامدار جامعه، در این گردهمایی عمومی مردم را موعظه و به اطاعت الهی ترغیب میکند و آنان را از مصالح دینی و دنیایی آگاه میسازد<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/344.</ref>. امامخمینی همسو با اجماع فقها<ref>حلی، محقق، المعتبر، 2/283؛ بحرانی، 10/81.</ref>، خواندن دو خطبه را واجب میشمرد و نماز جمعه را بدون آن صحیح نمیداند<ref> تحریر الوسیله، 1/218؛ بنیهاشمی، 1/846 ـ 848.</ref>. ایشان همانند دیگر فقها<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/32 ـ 33؛ نجفی، جواهر الکلام، 11/208.</ref> بر این باور است که حمد خداوند در هر یک از دو خطبه واجب است و احتیاط واجب آن است که پس از حمد، ثنای الهی گفته شود و در خطبه اول بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستند و در خطبه دوم این عمل واجب است و سفارش به تقوای الهی نیز در خطبه اول واجب و در خطبه دوم احتیاط واجب است. همچنین در خطبه اول باید و در خطبه دوم بنابر احتیاط واجب باید سورهای در پایان آنها خوانده شود<ref> تحریر الوسیله، 1/220.</ref>. افزون بر این شرایط، فقها پارهای از امور را در خواندن خطبهها چون وقت خواندن دو خطبه، تقدیم خطبه بر نماز جمعه، ایستادن امام هنگام خواندن دو خطبه و نشستن میان دو خطبه را شرط دانستهاند<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/35 ـ 36؛ بحرانی، 10/84 ـ 85؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/221.</ref>. | ||
==وقت نماز جمعه== | ==وقت نماز جمعه== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==نصب امامجمعه== | ==نصب امامجمعه== | ||
در عصر حضور برپایی نماز جمعه به امامت سلطان عادل از شرایط نماز و از شئون امامت است<ref> حلی، علامه، تذکره الفقهاء، 4/20؛ کرکی، رسائل، 1/194 و 204.</ref>. وحید بهبهانی معتقد است دراینباره حدود چهل ادعای اجماع وجود دارد<ref> الحاشیه، 3/193.</ref>. عمده دلیل آنان ضرورت اجتماعی و جلوگیری از اختلال نظام است که در فلسفه امامت دخالت دارد و نمیتوان چنین امری را در برپایی نماز جمعه نادیده انگاشت<ref>همو، مصابیح، 1/393 ـ 397.</ref>. علاوه بر آن احادیث متعددی نیز دراینباره وجود دارد<ref> حر عاملی، 7/305 ـ 306.</ref>. | در عصر حضور برپایی نماز جمعه به امامت سلطان عادل از شرایط نماز و از شئون امامت است<ref> حلی، علامه، تذکره الفقهاء، 4/20؛ کرکی، رسائل، 1/194 و 204.</ref>. وحید بهبهانی معتقد است دراینباره حدود چهل ادعای اجماع وجود دارد<ref> الحاشیه، 3/193.</ref>. عمده دلیل آنان ضرورت اجتماعی و جلوگیری از اختلال نظام است که در فلسفه امامت دخالت دارد و نمیتوان چنین امری را در برپایی نماز جمعه نادیده انگاشت<ref>همو، مصابیح، 1/393 ـ 397.</ref>. علاوه بر آن احادیث متعددی نیز دراینباره وجود دارد<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/305 ـ 306.</ref>. | ||
در عصر غیبت در اینکه آیا فقها میتوانند نماز جمعه برپا کنند تردید شده<ref>وحید بهبهانی، الحاشیه، 3/181، عاملی، سیدمحمدجواد، 8/222 ـ 226.</ref> و برخی از فقها برپایی نماز جمعه را حرام دانستهاند<ref>نجفی عراقی، 67.</ref>. در برابر آنان، بسیاری از فقها قائل به جواز برپایی آن و نصب عام فقها درباره آن شدهاند<ref>طوسی، الخلاف، 1/626؛ خویی، موسوعه، 11/38 ـ 39.</ref> و محقق کرکی بهتفصیل به این مطلب پرداخته و نتیجه گرفته است مشروعیت نماز جمعه در عصر غیبت برای فقیه، نظر بزرگانِ فقهای شیعه است<ref>رسائل، 1/144 ـ 145 و 160.</ref>. امامخمینی مانند جمعی از فقها<ref> حلی، علامه، مختلف الشیعه، 2/238 ـ 239؛ شهید اول، 1/186؛ فاضل مقداد، 1/231؛ ابنفهد، 1/414؛ میرزای قمی، 2/28 ـ 29.</ref> قائل به جواز برپایی نماز جمعه در عصر غیبت شده و بر نقش ولی امر مسلمین تأکید کرده است<ref> استفتائات، 1/268.</ref>. ایشان هرچند در تحریر الوسیله به این ویژگی اشاره نکرده است، ولی در جای دیگر آن را از شئون حاکم شمرده و تصریح کرده است بدون نصب از سوی ولی امر، تصدی و برپایی نماز جمعه از سوی دیگران جایز نیست<ref> همان؛ امامخمینی، صحیفه، 10/280.</ref> و این خود حاکی از بُعد حکومتی نماز جمعه است. گسترش نماز جمعه و اهمیت آن در میان مردم، باعث شده است که بیشتر استفتائات از امامخمینی ناظر به مسائلی مانند منصب امامت جمعه<ref> همان، 1/268.</ref> و برپایی جانشین امامت جمعه<ref> همان، 1/269.</ref> و حضور زنان<ref> همان، 3/627.</ref> و اهتمام به بهرهوری از خطبهها<ref> همان، 1/270.</ref> بوده است. | در عصر غیبت در اینکه آیا فقها میتوانند نماز جمعه برپا کنند تردید شده<ref>وحید بهبهانی، الحاشیه، 3/181، عاملی، سیدمحمدجواد، 8/222 ـ 226.</ref> و برخی از فقها برپایی نماز جمعه را حرام دانستهاند<ref>نجفی عراقی، 67.</ref>. در برابر آنان، بسیاری از فقها قائل به جواز برپایی آن و نصب عام فقها درباره آن شدهاند<ref>طوسی، الخلاف، 1/626؛ خویی، موسوعه، 11/38 ـ 39.</ref> و محقق کرکی بهتفصیل به این مطلب پرداخته و نتیجه گرفته است مشروعیت نماز جمعه در عصر غیبت برای فقیه، نظر بزرگانِ فقهای شیعه است<ref>رسائل، 1/144 ـ 145 و 160.</ref>. امامخمینی مانند جمعی از فقها<ref> حلی، علامه، مختلف الشیعه، 2/238 ـ 239؛ شهید اول، 1/186؛ فاضل مقداد، 1/231؛ ابنفهد، 1/414؛ میرزای قمی، 2/28 ـ 29.</ref> قائل به جواز برپایی نماز جمعه در عصر غیبت شده و بر نقش ولی امر مسلمین تأکید کرده است<ref> استفتائات، 1/268.</ref>. ایشان هرچند در تحریر الوسیله به این ویژگی اشاره نکرده است، ولی در جای دیگر آن را از شئون حاکم شمرده و تصریح کرده است بدون نصب از سوی ولی امر، تصدی و برپایی نماز جمعه از سوی دیگران جایز نیست<ref> همان؛ امامخمینی، صحیفه، 10/280.</ref> و این خود حاکی از بُعد حکومتی نماز جمعه است. گسترش نماز جمعه و اهمیت آن در میان مردم، باعث شده است که بیشتر استفتائات از امامخمینی ناظر به مسائلی مانند منصب امامت جمعه<ref> همان، 1/268.</ref> و برپایی جانشین امامت جمعه<ref> همان، 1/269.</ref> و حضور زنان<ref> همان، 3/627.</ref> و اهتمام به بهرهوری از خطبهها<ref> همان، 1/270.</ref> بوده است. |
ویرایش