پرش به محتوا

کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۶: خط ۶۶:


==ملاک انتساب مطالب به امام‌خمینی==
==ملاک انتساب مطالب به امام‌خمینی==
سیداحمد خمینی در سال ۱۳۶۱، در نامه‌ای به امام‌خمینی با اشاره به اینکه برخی افراد که پس از پیروزی انقلاب به مسئولیت‌های مهمی رسیدند، در نوشته‌ها و گفته‌های خود مسائلی را به ایشان نسبت می‌دهند، نظر ایشان را جویا شد. امام‌خمینی در پاسخ، با اظهار تأسف از نادرستی بسیاری از مطالبی که اشخاص یا گروه‌ها به ایشان نسبت می‌دهند، آن هم در زمان حیات ایشان و با توجه‌دادن به اینکه کتاب‌ها و رساله‌های فراوانی چاپ شده یا در دست چاپ است که به‌عمد یا به اشتباه به هدف دروغ‌پردازی و تاریخ‌سازی بنا شده‌است، ملاک در صحت نسبت را نوشته و گفته خود ایشان که در زمان حیاتشان ضبط شده یا گفته‌های ایشان که در روزنامه‌های کثیرالانتشار منتشر شده یا بر پایه شهادت دو نفر عادل خالیِ از گرایش به احزاب و گروه‌های سیاسی شمرده‌است و دلیل قید گرایش‌نداشتن را این دانسته‌است که برخی افراد سیاسی هرچند در ظاهر موصوف به دیانت باشند، اما برای اهداف خود، دروغ را توجیه می‌کنند (صحیفه، ۱۷/۳۴۳).
سیداحمد خمینی در سال ۱۳۶۱، در نامه‌ای به امام‌خمینی با اشاره به اینکه برخی افراد که پس از پیروزی انقلاب به مسئولیت‌های مهمی رسیدند، در نوشته‌ها و گفته‌های خود مسائلی را به ایشان نسبت می‌دهند، نظر ایشان را جویا شد. امام‌خمینی در پاسخ، با اظهار تأسف از نادرستی بسیاری از مطالبی که اشخاص یا گروه‌ها به ایشان نسبت می‌دهند، آن هم در زمان حیات ایشان و با توجه‌دادن به اینکه کتاب‌ها و رساله‌های فراوانی چاپ شده یا در دست چاپ است که به‌عمد یا به اشتباه به هدف دروغ‌پردازی و تاریخ‌سازی بنا شده‌است، ملاک در صحت نسبت را نوشته و گفته خود ایشان که در زمان حیاتشان ضبط شده یا گفته‌های ایشان که در روزنامه‌های کثیرالانتشار منتشر شده یا بر پایه شهادت دو نفر عادل خالیِ از گرایش به احزاب و گروه‌های سیاسی شمرده‌است و دلیل قید گرایش‌نداشتن را این دانسته‌است که برخی افراد سیاسی هرچند در ظاهر موصوف به دیانت باشند، اما برای اهداف خود، دروغ را توجیه می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴۳/۱۷.</ref>


امام‌خمینی افزون بر ملاک‌های یادشده، در پایان وصیت‌نامه سیاسی الهی خود، درباره ملاک درستی و نادرستی انتساب مطالب به ایشان تصریح کرده‌است «آنچه به من نسبت داده می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من، یا خط و امضای من، با تصدیق کارشناسان، باشد یا در سیمای جمهوری اسلامی، چیزی گفته باشم» (همان، ۲۱/۴۵۱).
امام‌خمینی افزون بر ملاک‌های یادشده، در پایان وصیت‌نامه سیاسی الهی خود، درباره ملاک درستی و نادرستی انتساب مطالب به ایشان تصریح کرده‌است «آنچه به من نسبت داده می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من، یا خط و امضای من، با تصدیق کارشناسان، باشد یا در سیمای جمهوری اسلامی، چیزی گفته باشم».<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۵۱/۲۱.</ref>


تأکید امام‌خمینی بر «خط و امضا» با «تصدیق کارشناسان» در پایان وصیتنامه، نشان‌دهنده اهتمام ویژه ایشان در جلوگیری از انتساب مطالب نادرست به ایشان از هر نوع که باشد، است و این به‌رغم آن است که با این تقیید و محدودیت، بخشی از مطالب که در واقع مربوط به ایشان است اما همزمان با خط و امضای ایشان نیست، از قلمرو تأیید و درستی انتساب بیرون می‌رود و ایشان (به نظر نگارنده) طبعاً چنین هدفی نداشته‌است؛ زیرا بخش عمده‌ای از مطالب امام‌خمینی، اعم از پاسخ‌های شرعی و اجازات و احکام و غیر آن، به خواست خود ایشان و بنابر رویه موجود، به خط برخی اعضای دفتر نگاشته شده و به امضا یا مهر ایشان رسیده‌است؛ چنان‌که افزون بر تصریح برخی از اعضای بیت مانند رسولی محلاتی، ملاحظه اجمالی مکتوباتی که از گذشته به امضا یا مهر یا مهر و امضای ایشان رسیده و هیچ تردیدی در انتساب آنها به ایشان نیست و کسی نیز تردید نکرده، گواه این واقعیت است. یک نمونه روشن آن پیام امام‌خمینی در ۲ بهمن ۱۳۵۵ در تأکید بر ضرورت کمک به وضع مردم لبنان پس از درگیری‌های خونین داخلی است (همان، ۳/۱۹۲ ـ ۱۹۳) که به خط سیدمحمدجواد مهری نوشته شده و به امضا و مهر ایشان رسیده‌است (مؤسسه تنظیم، بایگانی).
تأکید امام‌خمینی بر «خط و امضا» با «تصدیق کارشناسان» در پایان وصیتنامه، نشان‌دهنده اهتمام ویژه ایشان در جلوگیری از انتساب مطالب نادرست به ایشان از هر نوع که باشد، است و این به‌رغم آن است که با این تقیید و محدودیت، بخشی از مطالب که در واقع مربوط به ایشان است اما همزمان با خط و امضای ایشان نیست، از قلمرو تأیید و درستی انتساب بیرون می‌رود و ایشان (به نظر نگارنده) طبعاً چنین هدفی نداشته‌است؛ زیرا بخش عمده‌ای از مطالب امام‌خمینی، اعم از پاسخ‌های شرعی و اجازات و احکام و غیر آن، به خواست خود ایشان و بنابر رویه موجود، به خط برخی اعضای دفتر نگاشته شده و به امضا یا مهر ایشان رسیده‌است؛ چنان‌که افزون بر تصریح برخی از اعضای بیت مانند رسولی محلاتی، ملاحظه اجمالی مکتوباتی که از گذشته به امضا یا مهر یا مهر و امضای ایشان رسیده و هیچ تردیدی در انتساب آنها به ایشان نیست و کسی نیز تردید نکرده، گواه این واقعیت است. یک نمونه روشن آن پیام امام‌خمینی در ۲ بهمن ۱۳۵۵ در تأکید بر ضرورت کمک به وضع مردم لبنان پس از درگیری‌های خونین داخلی است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹۲/۳ ـ ۱۹۳.</ref> که به خط سیدمحمدجواد مهری نوشته شده و به امضا و مهر ایشان رسیده‌است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، بایگانی (دفتر قم).</ref>


از این‌رو چاره‌ای جز پذیرش کفایت احراز امضای امام‌خمینی یا مهر ایشان در نسخه اصلی نیست و با فرض احراز اصالت امضا یا مهر ایشان، (به این معنا که ایشان وقتی نسبت نوشته‌ای را به خود، با امضا یا مهر خود تأیید و تثبیت کرده‌است) پذیرفته نیست که خود ایشان با این حال، مباشرت در دستخط را نیز شرط اعتبار نوشته بشمارد؛ مگر اینکه احتمال برود ایشان قصد جدی در امضا یا مهر خود را نداشته یا به اجبار به آن تن داده‌است یا مطلب خوانده‌نشده‌ای را امضا و مهر کرده‌است و واضح است هیچ یک از این سه احتمال یا مانند آن، درباره ایشان صادق نیست. البته احراز انتساب امضا و مهر در مقایسه با یک نوشته که دارای شواهد و قرائن بیش‌تری است، طبیعی است دشوار است.
از این‌رو چاره‌ای جز پذیرش کفایت احراز امضای امام‌خمینی یا مهر ایشان در نسخه اصلی نیست و با فرض احراز اصالت امضا یا مهر ایشان، (به این معنا که ایشان وقتی نسبت نوشته‌ای را به خود، با امضا یا مهر خود تأیید و تثبیت کرده‌است) پذیرفته نیست که خود ایشان با این حال، مباشرت در دستخط را نیز شرط اعتبار نوشته بشمارد؛ مگر اینکه احتمال برود ایشان قصد جدی در امضا یا مهر خود را نداشته یا به اجبار به آن تن داده‌است یا مطلب خوانده‌نشده‌ای را امضا و مهر کرده‌است و واضح است هیچ یک از این سه احتمال یا مانند آن، درباره ایشان صادق نیست. البته احراز انتساب امضا و مهر در مقایسه با یک نوشته که دارای شواهد و قرائن بیش‌تری است، طبیعی است دشوار است.
خط ۷۶: خط ۷۶:
افزون بر اینکه امام‌خمینی در پاسخ یادشده به فرزند خود، انتشار در روزنامه‌های کثیرالانتشار یا شهادت دو نفر عادل خالی از گرایش به احزاب و جریان‌ها را نیز ملاک شمرده‌است و طبعاً میان مجموع ملاک‌های یادشده، نمی‌تواند ناسازگاری و تهافت وجود داشته باشد؛ از این‌رو یا باید اموری چون گواهی افراد عادل را به ملاکی که در وصیت‌نامه آمده، افزود، یا پذیرفت که مقصود امام‌خمینی از عطف «امضا» به «خط»، تقیید و ضمیمه نیست، بلکه تخییر و به صورت «منع خلوّ» است و ایشان تأکیدی بر اینکه باید تمام نوشته‌های منسوب به ایشان افزون بر امضا به خط ایشان نیز باشد، ندارد و گرنه این امر با روش ایشان از آغاز مرجعیت تا پایان زندگی و حتی سال‌ها پیش از آن، به هیچ رو سازگاری نخواهد داشت؛ زیرا عقلایی و قابل پذیرش نیست که امام‌خمینی خواسته باشد با چنین تقییدی بخش زیادی از اسناد موجود خود را که از گذشته دور تا سال‌های پایانی عمر خود، تنها به خط ایشان است یا به امضا یا مهر ایشان رسیده‌است، از اعتبار بیندازد؛ در حالی‌که حتی حضور رسولی محلاتی در بیت ایشان از آغاز به دلیل تقارب خط وی با دستخط ایشان بوده‌است و بیش‌تر پاسخ‌های ایشان به استفتاها نه به خط ایشان است و نه به امضای ایشان، بلکه تنها با مهر ایشان اعتبار یافته‌است.
افزون بر اینکه امام‌خمینی در پاسخ یادشده به فرزند خود، انتشار در روزنامه‌های کثیرالانتشار یا شهادت دو نفر عادل خالی از گرایش به احزاب و جریان‌ها را نیز ملاک شمرده‌است و طبعاً میان مجموع ملاک‌های یادشده، نمی‌تواند ناسازگاری و تهافت وجود داشته باشد؛ از این‌رو یا باید اموری چون گواهی افراد عادل را به ملاکی که در وصیت‌نامه آمده، افزود، یا پذیرفت که مقصود امام‌خمینی از عطف «امضا» به «خط»، تقیید و ضمیمه نیست، بلکه تخییر و به صورت «منع خلوّ» است و ایشان تأکیدی بر اینکه باید تمام نوشته‌های منسوب به ایشان افزون بر امضا به خط ایشان نیز باشد، ندارد و گرنه این امر با روش ایشان از آغاز مرجعیت تا پایان زندگی و حتی سال‌ها پیش از آن، به هیچ رو سازگاری نخواهد داشت؛ زیرا عقلایی و قابل پذیرش نیست که امام‌خمینی خواسته باشد با چنین تقییدی بخش زیادی از اسناد موجود خود را که از گذشته دور تا سال‌های پایانی عمر خود، تنها به خط ایشان است یا به امضا یا مهر ایشان رسیده‌است، از اعتبار بیندازد؛ در حالی‌که حتی حضور رسولی محلاتی در بیت ایشان از آغاز به دلیل تقارب خط وی با دستخط ایشان بوده‌است و بیش‌تر پاسخ‌های ایشان به استفتاها نه به خط ایشان است و نه به امضای ایشان، بلکه تنها با مهر ایشان اعتبار یافته‌است.


این نکته مهمی است که افزون بر بیان یادشده، مسیح بروجردی، نوه امام‌خمینی نیز که خود از نزدیک شاهد بوده و نیز به نقل از خاطرات پدر خود، محمود بروجردی (← مقاله خانواده امام‌خمینی) که در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی وجود دارد، بر آن تأکید کرد. وی همچنین خاطرنشان ساخت که امام‌خمینی افزون بر دقت در سخنرانی‌ها و نوشته‌ها و پیام‌های خود، هنگام انتشار آنها از طریق رادیو و تلویزیون یا روزنامه‌ها نیز با دقت دنبال می‌کرد، آنها را گوش می‌کرد یا می‌خواند و پیگیر بود که مطالب به درستی بازگو شده باشد (بروجردی).
این نکته مهمی است که افزون بر بیان یادشده، مسیح بروجردی، نوه امام‌خمینی نیز که خود از نزدیک شاهد بوده و نیز به نقل از خاطرات پدر خود، محمود بروجردی {{ببینید|خانواده امام‌خمینی}} که در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی وجود دارد، بر آن تأکید کرد. وی همچنین خاطرنشان ساخت که امام‌خمینی افزون بر دقت در سخنرانی‌ها و نوشته‌ها و پیام‌های خود، هنگام انتشار آنها از طریق رادیو و تلویزیون یا روزنامه‌ها نیز با دقت دنبال می‌کرد، آنها را گوش می‌کرد یا می‌خواند و پیگیر بود که مطالب به درستی بازگو شده باشد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>


بر این اساس، حتی اگر انتساب برخی نوشته‌ها یا مطالب امام‌خمینی که از سوی برخی طرف‌های دارای نفع، مورد مناقشه و پرسش قرار گرفته‌است (← ادامه مقاله)، از نظر خط‌شناسی نیز احراز نشود که به خط خود ایشان است یا حتی احراز گردد که به خط ایشان نیست، همان احراز اصالت و درستی امضا در نسخه اصلی یا شهادت شهود یا راه‌های علمی دیگر، در اثبات انتساب این دست مطالب کفایت می‌کند و نمی‌توان تنها به ظاهر بدوی نوشته ایشان در پایان وصیتنامه بسنده و استناد کرد. افزون بر اینکه چارچوب‌های مدیریتی امام‌خمینی در بیت و دفتر ایشان و مناسبات حاکم بر آن، به گونه‌ای بوده‌است که هیچ زمینه‌ای برای اقدام‌های خودسرانه و دخل و تصرف‌های احتمالی در امور بیت و دفتر، ازجمله نوشته‌های ایشان در داخل دفتر و بیت ایشان باقی نمی‌گذاشت و شواهد این واقعیت در منابع موجود مرتبط به ایشان کم نیست و آنچه ایشان بر آن به عنوان ملاک درستی انتساب تاکید داشت، عمدتا برای نفی برخی مطالبی بود که افراد یا جریان‌هایی دیگر به ایشان نسبت می‌دادند و برای جلوگیری از چنین نسبت‌هایی در آینده بود.
بر این اساس، حتی اگر انتساب برخی نوشته‌ها یا مطالب امام‌خمینی که از سوی برخی طرف‌های دارای نفع، مورد مناقشه و پرسش قرار گرفته‌است، از نظر خط‌شناسی نیز احراز نشود که به خط خود ایشان است یا حتی احراز گردد که به خط ایشان نیست، همان احراز اصالت و درستی امضا در نسخه اصلی یا شهادت شهود یا راه‌های علمی دیگر، در اثبات انتساب این دست مطالب کفایت می‌کند و نمی‌توان تنها به ظاهر بدوی نوشته ایشان در پایان وصیتنامه بسنده و استناد کرد. افزون بر اینکه چارچوب‌های مدیریتی امام‌خمینی در بیت و دفتر ایشان و مناسبات حاکم بر آن، به گونه‌ای بوده‌است که هیچ زمینه‌ای برای اقدام‌های خودسرانه و دخل و تصرف‌های احتمالی در امور بیت و دفتر، ازجمله نوشته‌های ایشان در داخل دفتر و بیت ایشان باقی نمی‌گذاشت و شواهد این واقعیت در منابع موجود مرتبط به ایشان کم نیست و آنچه ایشان بر آن به عنوان ملاک درستی انتساب تاکید داشت، عمدتا برای نفی برخی مطالبی بود که افراد یا جریان‌هایی دیگر به ایشان نسبت می‌دادند و برای جلوگیری از چنین نسبت‌هایی در آینده بود.


==خاستگاه شرعی و جایگاه حقوقی مؤسسه==
==خاستگاه شرعی و جایگاه حقوقی مؤسسه==
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش