۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
یکی از نخستین اقدامات [[رسول خدا(ص)]]، برقراری پیوند برادری بود که پس از [[هجرت پیامبر به مدینه|هجرت به مدینه]] باعث تقویت روحیه جمعی و برادری میان [[مسلمانان]] گردید.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۷۸–۷۹</ref> همچنین در آغازِ نظامنامهای که به عنوان قانون اساسی دولت نوپای اسلامی، میان قبایل مدینه تدوین شد، از تعبیر «امت واحده» برای مسلمانان استفاده شد که از مبناییترین مفاهیم سیاسی ـ دینی اسلام بود و چارچوب اساسی سیاست اسلامی را معین میکرد.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۸۰</ref> پس از پیامبر (ص) نیز وحدت مسلمانان و دوری از تفرقه، نزد [[اهل بیت(ع)]] به صورت یک هدف دنبال شد<ref>آقانوری، امامان شیعه و وحدت اسلامی، ۶۱</ref> و این راهبرد از روزهای نخستینِ پس از [[رحلت پیامبر(ص)]]، بهرغم افزایش تفرقه میان مسلمانان، به صورت تلاشهای وحدتطلبانه، نمود بارزی داشت.<ref>اردوش، تأملی بر مسئله وحدت اسلامی، ۱۱</ref> سیره و روش [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] در رویارو شدن با خلفای سهگانه پس از رحلت پیامبر (ص)، نشاندهنده عزم آن حضرت در حفظ وحدت میان مسلمانان و یکپارچگی [[حکومت اسلامی]] بود.<ref>موثقی، استراتژی وحدت، ۱/۱۲۰</ref> | یکی از نخستین اقدامات [[رسول خدا(ص)]]، برقراری پیوند برادری بود که پس از [[هجرت پیامبر به مدینه|هجرت به مدینه]] باعث تقویت روحیه جمعی و برادری میان [[مسلمانان]] گردید.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۷۸–۷۹</ref> همچنین در آغازِ نظامنامهای که به عنوان قانون اساسی دولت نوپای اسلامی، میان قبایل مدینه تدوین شد، از تعبیر «امت واحده» برای مسلمانان استفاده شد که از مبناییترین مفاهیم سیاسی ـ دینی اسلام بود و چارچوب اساسی سیاست اسلامی را معین میکرد.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۸۰</ref> پس از پیامبر (ص) نیز وحدت مسلمانان و دوری از تفرقه، نزد [[اهل بیت(ع)]] به صورت یک هدف دنبال شد<ref>آقانوری، امامان شیعه و وحدت اسلامی، ۶۱</ref> و این راهبرد از روزهای نخستینِ پس از [[رحلت پیامبر(ص)]]، بهرغم افزایش تفرقه میان مسلمانان، به صورت تلاشهای وحدتطلبانه، نمود بارزی داشت.<ref>اردوش، تأملی بر مسئله وحدت اسلامی، ۱۱</ref> سیره و روش [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] در رویارو شدن با خلفای سهگانه پس از رحلت پیامبر (ص)، نشاندهنده عزم آن حضرت در حفظ وحدت میان مسلمانان و یکپارچگی [[حکومت اسلامی]] بود.<ref>موثقی، استراتژی وحدت، ۱/۱۲۰</ref> | ||
در سالیان بعد و پس از اینکه خلافت اسلامی به عنوان حکومتی مرکزی در تمامی سرزمینهای اسلامی گسترش یافت و تا زمانی که این حکومت، توانایی محافظت از مرزهای دنیای اسلام را داشت، فقدان وحدت در دنیای اسلام به چشم نمیخورد؛ ولی با ضعف تدریجی دولتهای مسلمان و قدرتنمایی کشورهای اروپایی در برابر مسلمانان و فروپاشی [[امپراتوری عثمانی]]، بار دیگر مسئله وحدت مسلمانان اهمیت خود را بازیافت و به تقویت این باور در میان مسلمانان منجر شد که بهتنهایی نمیتوانند در برابر تهاجم مغربزمین [[مقاومت]] کنند؛ همچنین مسلمانان دریافتند برای به دست آوردن اقتدار و قدرت پیشین، باید به گذشته پرافتخار و اجرای تعالیم اسلام تمسک جویند.<ref>کوهستانینژاد، چالش مذهب و مدرنیسم، ۱۱–۱۲</ref> مصلحانی چون [[سیدجمالالدین اسدآبادی]]، [[محمد عبده]]، [[عبدالرحمان کواکبی]]، [[سلطان عبدالحمید دوم]]، [[محمد نامق کمال]] و [[رشید رضا]]،<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۲؛ موثقی، استراتژی وحدت، ۲/۳۴–۳۵ و ۲۸۰–۲۸۶؛ اردوش، تأملی بر مسئله وحدت اسلامی، ۶۳۲</ref> از پیشروان این راه بودند. علمای شیعه و سنی، همچون [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، از مراجع تقلید بزرگ شیعه و [[محمود شلتوت]] (رئیس [[الازهر]] و مفتی اعظم [[مصر]]) نیز پیگیر وحدت و لزوم همگرایی و همدلی امت اسلامی بودهاند که نتیجه این تلاشها تشکیل [[دارالتقریب]] بود<ref>منتظری، خاطرات، ۱/۱۵۴–۱۵۷</ref> {{ببینید|سیدحسین بروجردی}}. در همین راستا در سال ۱۳۴۸، [[سازمان کنفرانس اسلامی|سازمان همکاری اسلامی]] با هدف ایجاد همکاری و تفاهم اسلامی و استحکام پیوندهای برادری و دوستی میان کشورهای مسلمان تأسیس شد<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۷</ref> | در سالیان بعد و پس از اینکه خلافت اسلامی به عنوان حکومتی مرکزی در تمامی سرزمینهای اسلامی گسترش یافت و تا زمانی که این حکومت، توانایی محافظت از مرزهای دنیای اسلام را داشت، فقدان وحدت در دنیای اسلام به چشم نمیخورد؛ ولی با ضعف تدریجی دولتهای مسلمان و قدرتنمایی کشورهای اروپایی در برابر مسلمانان و فروپاشی [[امپراتوری عثمانی]]، بار دیگر مسئله وحدت مسلمانان اهمیت خود را بازیافت و به تقویت این باور در میان مسلمانان منجر شد که بهتنهایی نمیتوانند در برابر تهاجم مغربزمین [[مقاومت]] کنند؛ همچنین مسلمانان دریافتند برای به دست آوردن اقتدار و قدرت پیشین، باید به گذشته پرافتخار و اجرای تعالیم اسلام تمسک جویند.<ref>کوهستانینژاد، چالش مذهب و مدرنیسم، ۱۱–۱۲</ref> مصلحانی چون [[سیدجمالالدین اسدآبادی]]، [[محمد عبده]]، [[عبدالرحمان کواکبی]]، [[سلطان عبدالحمید دوم]]، [[محمد نامق کمال]] و [[رشید رضا]]،<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۲؛ موثقی، استراتژی وحدت، ۲/۳۴–۳۵ و ۲۸۰–۲۸۶؛ اردوش، تأملی بر مسئله وحدت اسلامی، ۶۳۲</ref> از پیشروان این راه بودند. علمای شیعه و سنی، همچون [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، از مراجع تقلید بزرگ شیعه و [[محمود شلتوت]] (رئیس [[الازهر]] و مفتی اعظم [[مصر]]) نیز پیگیر وحدت و لزوم همگرایی و همدلی امت اسلامی بودهاند که نتیجه این تلاشها تشکیل [[دارالتقریب]] بود<ref>منتظری، خاطرات، ۱/۱۵۴–۱۵۷</ref> {{ببینید|سیدحسین بروجردی}}. در همین راستا در سال ۱۳۴۸، [[سازمان کنفرانس اسلامی|سازمان همکاری اسلامی]] با هدف ایجاد همکاری و تفاهم اسلامی و استحکام پیوندهای برادری و دوستی میان کشورهای مسلمان تأسیس شد.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۷</ref> | ||
در ایران نیز وحدت و [[بیداری اسلامی]] میان مردم و علما بر حول خواستههای ضد استبدادی و ضد استعماری در رویدادهایی همچون [[نهضت تنباکو]]، نهضت عدالتخانه، [[نهضت مشروطهخواهی]]<ref>عیوضی و هراتی، درآمدی تحلیلی، ۸۱–۸۲</ref> و [[ملیشدن صنعت نفت]]<ref>عیوضی و هراتی، درآمدی تحلیلی، ۸۶</ref> متبلور شد. همچنین اهتمام [[امامخمینی]] به مسئله وحدت در جریان مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] و پیروزی [[انقلاب اسلامی]] و پس از آن بهوضوح دیده میشود. ایشان از منظر شرعی، وحدت را نه یک امر [[مستحب]]، بلکه [[واجب شرعی]] خوانده و با واژههای «تکلیف»، «واجب» و «باید»، وظیفه پیروان اسلام را روشن کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۸۲–۸۳؛ ۱۵/۴۸۱ و ۲۰/۷۹</ref> | در ایران نیز وحدت و [[بیداری اسلامی]] میان مردم و علما بر حول خواستههای ضد استبدادی و ضد استعماری در رویدادهایی همچون [[نهضت تنباکو]]، نهضت عدالتخانه، [[نهضت مشروطهخواهی]]<ref>عیوضی و هراتی، درآمدی تحلیلی، ۸۱–۸۲</ref> و [[ملیشدن صنعت نفت]]<ref>عیوضی و هراتی، درآمدی تحلیلی، ۸۶</ref> متبلور شد. همچنین اهتمام [[امامخمینی]] به مسئله وحدت در جریان مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] و پیروزی [[انقلاب اسلامی]] و پس از آن بهوضوح دیده میشود. ایشان از منظر شرعی، وحدت را نه یک امر [[مستحب]]، بلکه [[واجب شرعی]] خوانده و با واژههای «تکلیف»، «واجب» و «باید»، وظیفه پیروان اسلام را روشن کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۸۲–۸۳؛ ۱۵/۴۸۱ و ۲۰/۷۹</ref> |