Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
برخی از عرفا، قسم دیگری نیز به فنا افزودهاند و آن فنای از فنا است؛ به این معنا که سالک این فنای خود را نیز شهود نمیکند؛<ref>کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الأعلام، 464.</ref> البته این فنای از فنا در هر یک از فنای افعالی، صفاتی و ذاتی نیز جاری میشود. | برخی از عرفا، قسم دیگری نیز به فنا افزودهاند و آن فنای از فنا است؛ به این معنا که سالک این فنای خود را نیز شهود نمیکند؛<ref>کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الأعلام، 464.</ref> البته این فنای از فنا در هر یک از فنای افعالی، صفاتی و ذاتی نیز جاری میشود. | ||
به اعتقاد امامخمینی، سالک به تناسب عین ثابتش در اسمی از اسمای الهی فانی میگردد. گرچه بیشتر اهل سلوک در همین مرتبه از فنا میمانند و از آن عبور نمیکنند، برخی که استعدادشان بیشتر است، مورد تجلیات ذاتی قرار میگیرند. در این مرتبه، سالک تمام هستی را مندکّ و فانی در هستی حق مشاهده میکند و به مرتبه فنای ذاتی که آخرین مرتبه آن فنای مطلق و تام است، نایل میگردد و انانیتی در سالک باقی نمیماند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 435 ـ 436.</ref> از این مرتبه به محو کلی و صعق مطلق تعبیر میشود که در اصل، متعلق به [[نبی خاتم(ص)]] میباشد که عین ثابت ایشان تابع [[اسم اعظم]] است و اولیای دیگر به تبعیت ایشان به این مقام دست مییابند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 436 و 590 ـ 592؛ امامخمینی، دعاء السحر، 150 ـ | به اعتقاد امامخمینی، سالک به تناسب عین ثابتش در اسمی از اسمای الهی فانی میگردد. گرچه بیشتر اهل سلوک در همین مرتبه از فنا میمانند و از آن عبور نمیکنند، برخی که استعدادشان بیشتر است، مورد تجلیات ذاتی قرار میگیرند. در این مرتبه، سالک تمام هستی را مندکّ و فانی در هستی حق مشاهده میکند و به مرتبه فنای ذاتی که آخرین مرتبه آن فنای مطلق و تام است، نایل میگردد و انانیتی در سالک باقی نمیماند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 435 ـ 436.</ref> از این مرتبه به محو کلی و صعق مطلق تعبیر میشود که در اصل، متعلق به [[نبی خاتم(ص)]] میباشد که عین ثابت ایشان تابع [[اسم اعظم]] است و اولیای دیگر به تبعیت ایشان به این مقام دست مییابند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 436 و 590 ـ 592؛ امامخمینی، دعاء السحر، 150 ـ 151.</ref> | ||
{{ببینید|توحید}} | |||
به اعتقاد امامخمینی هر گاه سالک خود و هستی خود را یکسره تقدیم ذات حقتعالی کند و هرچه جز او را در مقام فعل، صفت و ذات، فانی در حق ببیند، عنایت ازلی شامل او میگردد و سالک به خود میآید و از فنا به بقا میرسد و صحو (بقا) بعد از محو (فنا) نصیب او میشود و به هوشیاری بازمیگردد و به وجود حقانی نایل میشود<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، 88؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، 114.</ref> به اعتقاد ایشان، در صورتی که سالک به حقیقت اخلاص در این وادی قدم نهد و به همه کثرات دنیا پشت پا زند، اگر از انانیت او چیزی باقی بماند، از عالم غیب او را دستگیری میکنند و با تجلیات الهی کوه انیّت او درهم کوبیده و متلاشی میشود و حال صعق و فنا به او دست میدهد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، 253.</ref> بر این اساس عارف و سالک چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده است، پس از آنکه ذات حق را در آینه حجاب اسمای فعلی و صفاتی مشاهده کرد، همچنان به سیر استکمالی خود ادامه میدهد تا تجلیات ذاتی بر قلب وی روی آورد و او را به فنای کلی و تام<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 436.</ref> و «مَحق» مطلق برساند؛<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 591.</ref> بنابراین [[توحید ذاتی]] حاصل تجلیات [[اسمای ذاتی]] است که استهلاک ذوات نزد حقتعالی است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، 80.</ref> سالک هنگامی که به تجلیات ذاتی غیبی میرسد و خود را متعلق به ذات مقدس میبیند، در این مشاهده، احاطه قیومی حق و فنای ذاتی خود را شهود میکند و وجود تمام موجودات را ظل حق میبیند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 454.</ref> | به اعتقاد امامخمینی هر گاه سالک خود و هستی خود را یکسره تقدیم ذات حقتعالی کند و هرچه جز او را در مقام فعل، صفت و ذات، فانی در حق ببیند، عنایت ازلی شامل او میگردد و سالک به خود میآید و از فنا به بقا میرسد و صحو (بقا) بعد از محو (فنا) نصیب او میشود و به هوشیاری بازمیگردد و به وجود حقانی نایل میشود<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، 88؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، 114.</ref> به اعتقاد ایشان، در صورتی که سالک به حقیقت اخلاص در این وادی قدم نهد و به همه کثرات دنیا پشت پا زند، اگر از انانیت او چیزی باقی بماند، از عالم غیب او را دستگیری میکنند و با تجلیات الهی کوه انیّت او درهم کوبیده و متلاشی میشود و حال صعق و فنا به او دست میدهد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، 253.</ref> بر این اساس عارف و سالک چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده است، پس از آنکه ذات حق را در آینه حجاب اسمای فعلی و صفاتی مشاهده کرد، همچنان به سیر استکمالی خود ادامه میدهد تا تجلیات ذاتی بر قلب وی روی آورد و او را به فنای کلی و تام<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 436.</ref> و «مَحق» مطلق برساند؛<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 591.</ref> بنابراین [[توحید ذاتی]] حاصل تجلیات [[اسمای ذاتی]] است که استهلاک ذوات نزد حقتعالی است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، 80.</ref> سالک هنگامی که به تجلیات ذاتی غیبی میرسد و خود را متعلق به ذات مقدس میبیند، در این مشاهده، احاطه قیومی حق و فنای ذاتی خود را شهود میکند و وجود تمام موجودات را ظل حق میبیند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 454.</ref> | ||