۲۱٬۲۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== امامخمینی== | == امامخمینی== | ||
{{اصلی|امامخمینی}} | {{اصلی|امامخمینی}} | ||
امامخمینی در ۱۸ یا ۲۰ جمادیالثانی ۱۳۲۰ق در شهر خمین به دنیا آمد. ایشان خود در یک جا تاریخ ۲۰ جمادیالثانی را قطعی و برابر ۱ مهر ۱۲۸۱ شمرده است، اما در جای دیگر با ذکر هر دو تاریخ، ۱۸ جمادیالثانی را صحیحتر دانسته است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۲۶؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۳ ـ ۳۵ و ۱۲۳۱.</ref>؛ چنانکه محاسبات موجود از نظر سال خورشیدی، به ترتیب ۲۹ و ۳۱ شهریور ۱۲۸۱ برابر ۲۱ و ۲۳ سپتامبر ۱۹۰۲ میلادی را نشان میدهد. در شناسنامه ایشان که سال ۱۳۰۴ صادر شده، تولد ۱۲۷۹ و بدون ذکر روز و ماه آمده است که دقیق نیست. | امامخمینی در ۱۸ یا ۲۰ جمادیالثانی ۱۳۲۰ق در شهر [[خمین]] به دنیا آمد. ایشان خود در یک جا تاریخ [[۲۰ جمادیالثانی]] را قطعی و برابر ۱ مهر ۱۲۸۱ شمرده است، اما در جای دیگر با ذکر هر دو تاریخ، [[۱۸ جمادیالثانی]] را صحیحتر دانسته است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۲۶؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۳ ـ ۳۵ و ۱۲۳۱.</ref>؛ چنانکه محاسبات موجود از نظر سال خورشیدی، به ترتیب ۲۹ و ۳۱ شهریور ۱۲۸۱ برابر ۲۱ و ۲۳ سپتامبر ۱۹۰۲ میلادی را نشان میدهد. در شناسنامه ایشان که سال ۱۳۰۴ صادر شده، تولد ۱۲۷۹ و بدون ذکر روز و ماه آمده است که دقیق نیست. | ||
خاندان امامخمینی از خانوادههای اصیل و ریشهدار و در تحولات فرهنگی و اجتماعی خمین و اطراف آن مؤثر بودهاند<ref>ریاضی یزدی، مختصری از شجرهنامه خاندان حضرت امام، ص۲۵۹ ـ ۲۶۰؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۹.</ref> بسیاری از بزرگان این خانواده از علمای دین بودهاند و زندگی آنان از راه کشاورزی میگذشته است<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۲.</ref> آنان از نظر خانوادگی رئوف و مهربان و از نظر اجتماعی خوشنام و ستمستیز و مظلومنواز بودهاند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ۶۹، ۷۴، ۸۷ و ۱۲۹ ـ ۱۳۰.</ref> در طول دوران نهضت اسلامی، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک)، با مراقبت و پیگیری جدی درباره افراد خانواده امامخمینی، یکیک آنان را زیر نظر داشت و گزارشهایی که درباره شناسایی افراد خانواده، کنترل رفت و آمدها و نقش و نفوذ آنان در نهضت تهیه شده، در اسناد ساواک موجود است<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۱۵، ص۳۴۸ ـ ۵۵۸.</ref> | خاندان امامخمینی از خانوادههای اصیل و ریشهدار و در تحولات فرهنگی و اجتماعی خمین و اطراف آن مؤثر بودهاند<ref>ریاضی یزدی، مختصری از شجرهنامه خاندان حضرت امام، ص۲۵۹ ـ ۲۶۰؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۹.</ref> بسیاری از بزرگان این خانواده از علمای دین بودهاند و زندگی آنان از راه کشاورزی میگذشته است<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۲.</ref> آنان از نظر خانوادگی رئوف و مهربان و از نظر اجتماعی خوشنام و ستمستیز و مظلومنواز بودهاند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ۶۹، ۷۴، ۸۷ و ۱۲۹ ـ ۱۳۰.</ref> در طول دوران نهضت اسلامی، [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک)، با مراقبت و پیگیری جدی درباره افراد خانواده امامخمینی، یکیک آنان را زیر نظر داشت و گزارشهایی که درباره شناسایی افراد خانواده، کنترل رفت و آمدها و نقش و نفوذ آنان در نهضت تهیه شده، در اسناد ساواک موجود است<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۱۵، ص۳۴۸ ـ ۵۵۸.</ref> | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[سیدمصطفی خمینی]] فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ در محله رازی [[خمین]] زاده شد. در هشتسالگی پدرش درگذشت (← مقاله اجداد امامخمینی). مادر او سکینهخانم دختر محمدحسین بیک کمرهای و خواهر یوسفخان بود و بیش از این، از زندگی او خبری در دست نیست<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۴؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۴۲ ـ ۴۳؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۰.</ref> و بنا به نقلی سکینهخانم دختر یوسفخان بود<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۶.</ref> | [[سیدمصطفی خمینی]] فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ در محله رازی [[خمین]] زاده شد. در هشتسالگی پدرش درگذشت (← مقاله اجداد امامخمینی). مادر او سکینهخانم دختر محمدحسین بیک کمرهای و خواهر یوسفخان بود و بیش از این، از زندگی او خبری در دست نیست<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۴؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۴۲ ـ ۴۳؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۰.</ref> و بنا به نقلی سکینهخانم دختر یوسفخان بود<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۶.</ref> | ||
سیدمصطفی بخشی از علوم دینی را در مکتبخانه زادگاهش و بخشی را نزد [[میرزااحمد خوانساری]] خواند. قرائن نشان میدهند وی پس از بهپایانبردن درسهای اولیه برای ادامه تحصیل به اصفهان رفته است. محمدتقی نجفی معروف به [[آقانجفی اصفهانی]] و محمدباقر فشارکی اصفهانی از استادان وی بودهاند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۵.</ref> حدود سال ۱۳۰۰ق با [[هاجرخانم|هاجرآغاخانم]] دختر میرزااحمد مجتهد ساکن خمین، نوه حاجمحمدحسین خوانساری ازدواج کرد و در سال ۱۳۰۵ق برای ادامه تحصیل به [[نجف]] رفت و به [[اجتهاد|درجه اجتهاد]] رسید<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۶؛ گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، ص۲۳.</ref>؛ سپس به خمین بازگشت و مرجع امور دینی مردم شد. وی سه همسر دایمی و یک همسر موقت داشت: حاجیه آغاخانم | سیدمصطفی بخشی از علوم دینی را در مکتبخانه زادگاهش و بخشی را نزد [[میرزااحمد خوانساری]] خواند. قرائن نشان میدهند وی پس از بهپایانبردن درسهای اولیه برای ادامه تحصیل به [[اصفهان]] رفته است. محمدتقی نجفی معروف به [[آقانجفی اصفهانی]] و محمدباقر فشارکی اصفهانی از استادان وی بودهاند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۵.</ref> حدود سال ۱۳۰۰ق با [[هاجرخانم|هاجرآغاخانم]] دختر میرزااحمد مجتهد ساکن خمین، نوه حاجمحمدحسین خوانساری ازدواج کرد و در سال ۱۳۰۵ق برای ادامه تحصیل به [[نجف]] رفت و به [[اجتهاد|درجه اجتهاد]] رسید<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۱، ص۳۶؛ گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، ص۲۳.</ref>؛ سپس به خمین بازگشت و مرجع امور دینی مردم شد. وی سه همسر دایمی و یک همسر موقت داشت: [[هاجرخانم|حاجیه آغاخانم]] دختر میرزااحمد، گوهرملک تاجخانم و عقبیخانم دختر فتحاللهخان همسران دایمی وی بودهاند. شش فرزند وی، مولود آغاخانم، [[سیدمرتضی پسندیده]]، سیدنورالدین هندی، فاطمهخانم، آغازادهخانم و [[سیدروحالله خمینی|سیدروحالله]]، فرزندان او از هاجر بودند<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۴ ـ ۷۵.</ref> | ||
سیدمصطفی ملقب به فخرالمجتهدین | سیدمصطفی ملقب به فخرالمجتهدین<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۲.</ref>، در زادگاه خود به فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی پرداخت. در کنار درس و بحث، کشاورزی و باغداری میکرد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۶ ـ ۸۷.</ref> خانوادههای بسیاری از سفره وی نان میخوردند. او با مردم رفتاری کریمانه داشت و در برابر تعدیات والیان و خوانهای ستمکار و اشرار و یاغیان میایستاد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۸ ـ ۷۹.</ref> خانهاش پناهگاه متظلمان بود و افراد ستمدیده در سرای وی بست مینشستند؛ از اینرو گروهی از سوارکاران و تفنگداران وابسته به خود داشت. به مهر و امضایش در قبالجات و مرافعات استناد میشد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۷ ـ ۸۹.</ref> و تولیت بخشی از اوقاف خمین بر عهده وی بود<ref>مرادینیا، آقاسیدمصطفی، ص۶۹.</ref> | ||
سیدمصطفی افزون بر رفتوآمد با بزرگان منطقه، با برخی از بزرگان تهران و سران حکومت قاجار نیز ارتباط داشت. این اقتدار<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۱.</ref> و شیوه زندگی بر برخی از اربابهای منطقه دشوار میآمد و در پی آن بودند او را از میان بردارند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۳؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۸ ـ ۷۹.</ref> تا آنکه در راه خمین به اراک و در سال ۱۳۲۰ق. جعفرقلیخان و رضاقلیسلطان از خانهای خمین او را به شهادت رساندند<ref>قادری، خمینی روح الله زندگی امامخمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، ج۱، ص۱۲۲.</ref> | سیدمصطفی افزون بر رفتوآمد با بزرگان منطقه، با برخی از بزرگان تهران و سران [[حکومت قاجار]] نیز ارتباط داشت. این اقتدار<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۱.</ref> و شیوه زندگی بر برخی از اربابهای منطقه دشوار میآمد و در پی آن بودند او را از میان بردارند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۳؛ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۷۸ ـ ۷۹.</ref> تا آنکه در راه خمین به اراک و در سال ۱۳۲۰ق. جعفرقلیخان و رضاقلیسلطان از خانهای خمین او را به شهادت رساندند<ref>قادری، خمینی روح الله زندگی امامخمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، ج۱، ص۱۲۲.</ref> | ||
امامخمینی هنگام شهادت پدر، کودکی ششماهه بود<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۴.</ref> مردم یک هفته در خمین و اطراف آن برای سیدمصطفی عزاداری کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۶.</ref> پیکرش پس از تشییع در محل مرقد آقا (محل دفن حاجآقامحسن اراکی، از علمای معروف منطقه) در اراک به امانت گذاشته شد؛ سپس به نجف اشرف منتقل و در آنجا دفن شد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۸۲.</ref> برخی از نشریات آن روز نیز چگونگی کشتهشدن سیدمصطفی را گزارش کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref> صاحبهخانم خواهر سیدمصطفی، به همراه همسرش هاجر و عموی وی فضلالله رجایی با فرزندان خردسال سیدمصطفی، برای پیگیری مجازات قاتل از خمین به تهران آمدند و توانستند با عینالدوله (صدر اعظم) و محمدعلیمیرزا (ولیعهد) دیدار کنند و سرانجام با پیگیری علمای تهران بهویژه فعالیتهای [[سیدمحمد کمرهای]] از علمای تهران، جعفرقلیخان در چهارم ربیعالاول ۱۳۲۳ق در میدان توپخانه قصاص شد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۷ ـ ۸۹؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص۳۱۹.</ref>؛ اما رضاقلی پیش از بازداشت مرده بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۸۵.</ref> امامخمینی در برخی نوشتهها، خود را «ابنالشهید روحالله الموسوی خمینی» نامیده<ref>ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه، ج۱، ص۱۱۱.</ref> و [[آقاسیدحسین قمی]] نیز از سیدمصطفی به «شهید گلوله اشقیا و اشرار» تعبیر کرده است<ref>مرادینیا، آقاسیدمصطفی مجتهد کمره شهید تیر اشقیاء و اشرار، ص۷۰.</ref> | امامخمینی هنگام شهادت پدر، کودکی ششماهه بود<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۴.</ref> مردم یک هفته در خمین و اطراف آن برای سیدمصطفی عزاداری کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۶.</ref> پیکرش پس از تشییع در محل مرقد آقا (محل دفن حاجآقامحسن اراکی، از علمای معروف منطقه) در اراک به امانت گذاشته شد؛ سپس به [[نجف اشرف]] منتقل و در آنجا دفن شد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۸۲.</ref> برخی از نشریات آن روز نیز چگونگی کشتهشدن سیدمصطفی را گزارش کردند<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸.</ref> صاحبهخانم خواهر سیدمصطفی، به همراه همسرش هاجر و عموی وی فضلالله رجایی با فرزندان خردسال سیدمصطفی، برای پیگیری مجازات قاتل از خمین به تهران آمدند و توانستند با عینالدوله (صدر اعظم) و محمدعلیمیرزا (ولیعهد) دیدار کنند و سرانجام با پیگیری علمای تهران بهویژه فعالیتهای [[سیدمحمد کمرهای]] از علمای تهران، جعفرقلیخان در چهارم ربیعالاول ۱۳۲۳ق در میدان توپخانه قصاص شد<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۸۷ ـ ۸۹؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص۳۱۹.</ref>؛ اما رضاقلی پیش از بازداشت مرده بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۸۵.</ref> امامخمینی در برخی نوشتهها، خود را «ابنالشهید روحالله الموسوی خمینی» نامیده<ref>ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه، ج۱، ص۱۱۱.</ref> و [[آقاسیدحسین قمی]] نیز از سیدمصطفی به «شهید گلوله اشقیا و اشرار» تعبیر کرده است<ref>مرادینیا، آقاسیدمصطفی مجتهد کمره شهید تیر اشقیاء و اشرار، ص۷۰.</ref> | ||
اجازههای اجتهاد و اوراق و کتابهای باقیمانده از سیدمصطفی، پیش از [[انقلاب اسلامی]] به دست [[ساواک]] از میان رفت<ref>رجائینژاد، یازدهم بهمن، ص۲۶.</ref> | اجازههای اجتهاد و اوراق و کتابهای باقیمانده از سیدمصطفی، پیش از [[انقلاب اسلامی]] به دست [[ساواک]] از میان رفت<ref>رجائینژاد، یازدهم بهمن، ص۲۶.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
# سلطانخانم با کریمخان از مردم خمین ازدواج کرد و دستاورد آن چهار فرزند به نامهای تاجنساءخانم، مریمخانم، امامقلیخان معروف به بیگلربیگی و میرزایحیی بود. میرزایحیی در یکی از مدرسههای جدید تهران به آموزش خط مشغول بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۵۰ ـ ۵۱.</ref> | # سلطانخانم با کریمخان از مردم خمین ازدواج کرد و دستاورد آن چهار فرزند به نامهای تاجنساءخانم، مریمخانم، امامقلیخان معروف به بیگلربیگی و میرزایحیی بود. میرزایحیی در یکی از مدرسههای جدید تهران به آموزش خط مشغول بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۵۰ ـ ۵۱.</ref> | ||
# آغابانوخانم که در پنجشنبه ۱۸ جمادیالاول ۱۲۷۲ق زاده شد و با شکرالله از مردم خمین ازدواج کرد. پس از فوت شوهر، با آخوند ملامحمدجواد کمرهای از علمای خمین ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب سه پسر به نامهای [[میرزارضا نجفی]] (از استادان امامخمینی)، میرزاعلیمحمد ملقب به امامجمعه و صدرالدین نجفی شد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۵۲.</ref> | # آغابانوخانم که در پنجشنبه ۱۸ جمادیالاول ۱۲۷۲ق زاده شد و با شکرالله از مردم خمین ازدواج کرد. پس از فوت شوهر، با آخوند ملامحمدجواد کمرهای از علمای خمین ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب سه پسر به نامهای [[میرزارضا نجفی]] (از استادان امامخمینی)، میرزاعلیمحمد ملقب به امامجمعه و صدرالدین نجفی شد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۵۲.</ref> | ||
# صاحبهخانم، با شکراللهخان از ایل بربرود، ازدواج کرد. پس از فوت وی به ازدواج شوهرِ خواهر متوفای خود (آغابانوخانم)، ملامحمدجواد کمرهای درآمد. وی بانویی شایسته بود و پس از شهادت برادرش سیدمصطفی، به همراه هاجرخانم همسر برادر به سرپرستی فرزندان وی پرداخت و برای قصاص قاتل برادر به اراک، سپس به تهران رفت و پس از قصاص وی به خمین بازگشت. وی در سال ۱۳۳۶ق با بیماری درگذشت و در کنار امامزاده احمد در خاکفرج قم، کنار قبر مادر امامخمینی دفن شد. از وی فرزندی بر جای نماند | # صاحبهخانم، با شکراللهخان از ایل بربرود، ازدواج کرد. پس از فوت وی به ازدواج شوهرِ خواهر متوفای خود (آغابانوخانم)، ملامحمدجواد کمرهای درآمد. وی بانویی شایسته بود و پس از شهادت برادرش سیدمصطفی، به همراه هاجرخانم همسر برادر به سرپرستی فرزندان وی پرداخت و برای قصاص قاتل برادر به اراک، سپس به تهران رفت و پس از قصاص وی به خمین بازگشت. وی در سال ۱۳۳۶ق با بیماری درگذشت و در کنار امامزاده احمد در خاکفرج قم، کنار قبر مادر امامخمینی دفن شد. از وی فرزندی بر جای نماند.<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۵۴ ـ ۵۵.</ref> | ||
==خاندان مادری== | ==خاندان مادری== | ||
میرزااحمد، جد مادری امامخمینی در خمین زاده شد. وی نزد پدر و دیگر استادان خمین درس خواند و به علم و تقوا و سادهزیستی شهره بود. مردم خمین او و خانوادهاش را به درستکاری میشناختند. وی به جای پدر در مسجد جامع شهر نماز جماعت اقامه میکرد و به طلاب درس میداد. سیدمصطفی پدر امامخمینی نزد وی درس خوانده است. ملااحمد در سال ۱۳۱۳ق درگذشت<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۶۲ ـ ۶۳.</ref> | میرزااحمد، جد مادری امامخمینی در خمین زاده شد. وی نزد پدر و دیگر استادان خمین درس خواند و به علم و تقوا و سادهزیستی شهره بود. مردم خمین او و خانوادهاش را به درستکاری میشناختند. وی به جای پدر در [[مسجد جامع خمین|مسجد جامع]] شهر نماز جماعت اقامه میکرد و به طلاب درس میداد. سیدمصطفی پدر امامخمینی نزد وی درس خوانده است. ملااحمد در سال ۱۳۱۳ق درگذشت.<ref>مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۶۲ ـ ۶۳.</ref> | ||
===داییها=== | ===داییها=== | ||
امامخمینی چهار دایی داشت. برخی از داییهای امامخمینی در شکلگیری شخصیت ایشان نقش داشتهاند: میرزامحمدمهدی احمدی، دایی بزرگ ایشان بود. تاریخ تولدش معلوم نیست، ولی در فاصله سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۶ق در عرصه فعالیتهای دینی و اجتماعی خمین حضور داشته است. خواهرزادگان وی ازجمله امامخمینی به او احترام میگذاشتند و او به گردن امامخمینی حق استادی داشت. او به جای پدر در خمین امامت جماعت میکرد. امضای وی ذیل نامهای در مشروطه به محمدعلیشاه قاجار در ضرورت دفع و رفع مفسدان، دیده میشود. میرزامهدی در قیام حاجآقانورالله اصفهانی علیه اقدامات دینستیزانه رضاشاه پهلوی حضوری فعال داشته است<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۶۴ ـ ۶۵.</ref> او در سال ۱۳۱۵ درگذشت و در قم به خاک سپرده شد. فرزندش [[علیاصغر احمدی]] از حامیان امامخمینی و وکیل ایشان در امور حسبه و اخذ وجوه شرعی بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۶۹.</ref> ( | امامخمینی چهار دایی داشت. برخی از داییهای امامخمینی در شکلگیری شخصیت ایشان نقش داشتهاند: میرزامحمدمهدی احمدی، دایی بزرگ ایشان بود. تاریخ تولدش معلوم نیست، ولی در فاصله سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۶ق در عرصه فعالیتهای دینی و اجتماعی خمین حضور داشته است. خواهرزادگان وی ازجمله امامخمینی به او احترام میگذاشتند و او به گردن امامخمینی حق استادی داشت. او به جای پدر در خمین امامت جماعت میکرد. امضای وی ذیل نامهای در [[مشروطه]] به [[محمدعلیشاه قاجار]] در ضرورت دفع و رفع مفسدان، دیده میشود. میرزامهدی در قیام حاجآقانورالله اصفهانی علیه اقدامات دینستیزانه رضاشاه پهلوی حضوری فعال داشته است<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۶۴ ـ ۶۵.</ref> او در سال ۱۳۱۵ درگذشت و در قم به خاک سپرده شد. فرزندش [[علیاصغر احمدی]] از حامیان امامخمینی و وکیل ایشان در [[امور حسبه]] و اخذ وجوه شرعی بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۶۹.</ref> (استادان امامخمینی). | ||
[[میرزاعبدالحسین احمدی]]، دایی دوم امامخمینی نیز از روحانیان بود و تولیت برخی امور مذهبی را عهدهدار شد. وی عالمی اجتماعی و از مخالفان مشروطه بود و یکبار برای مقابله با حاکم ستمگر خمین، در [[حرم عبدالعظیم حسنی]]، در شهر ری بست نشست<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۶۹ ـ ۷۱.</ref> [[سیدمرتضی پسندیده]] از ایشان با عنوان نخستین نماینده خمین در [[مجلس شورای ملی]] یاد کرده است<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۱.</ref> از تاریخ وفات وی خبری در دست نیست، ولی مهر و امضای وی تا سال ۱۳۰۷ در دست است<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۲.</ref> | [[میرزاعبدالحسین احمدی]]، دایی دوم امامخمینی نیز از روحانیان بود و تولیت برخی امور مذهبی را عهدهدار شد. وی عالمی اجتماعی و از مخالفان مشروطه بود و یکبار برای مقابله با حاکم ستمگر خمین، در [[حرم عبدالعظیم حسنی]]، در شهر ری بست نشست<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۶۹ ـ ۷۱.</ref> [[سیدمرتضی پسندیده]] از ایشان با عنوان نخستین نماینده خمین در [[مجلس شورای ملی]] یاد کرده است<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۱.</ref> از تاریخ وفات وی خبری در دست نیست، ولی مهر و امضای وی تا سال ۱۳۰۷ در دست است.<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۲.</ref> | ||
[[میرزازینالعابدین]] دایی دیگر امامخمینی نیز روحانی بود و مُهر وی در پای قبالجات دیده میشود. وی محل رجوع مردم برای پاسخ به مسائل شرعی و رفع اختلاف و انجام معاملات بوده است و دستی نیز در سیاست داشت. پس از سقوط رضاشاه طی تلگرامی به نخستوزیر وقت، خواستار اجرای احکام اسلام و رواج حجاب شرعی شده بود. وی در سال ۱۳۳۲ درگذشت و در صحن امامزاده ابوطالب خمین دفن شد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۳.</ref> | [[میرزازینالعابدین]] دایی دیگر امامخمینی نیز روحانی بود و مُهر وی در پای قبالجات دیده میشود. وی محل رجوع مردم برای پاسخ به مسائل شرعی و رفع اختلاف و انجام معاملات بوده است و دستی نیز در سیاست داشت. پس از سقوط رضاشاه طی تلگرامی به نخستوزیر وقت، خواستار اجرای احکام اسلام و رواج حجاب شرعی شده بود. وی در سال ۱۳۳۲ درگذشت و در صحن امامزاده ابوطالب خمین دفن شد.<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۳.</ref> | ||
آقاحبیبالله آخرین دایی امامخمینی نیز تحصیلات عربی، ادب فارسی و علوم شرعی داشت. وی سردفتر ازدواج و میان مردم محترم بود و با نام ملاحبیبالله شناخته میشد. نوادهاش محمدمهدی در تظاهرات و درگیریهای سال ۱۳۵۷ مردم انقلابی خمین با نظامیان این شهر به شهادت رسید<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۴.</ref> | آقاحبیبالله آخرین دایی امامخمینی نیز تحصیلات عربی، ادب فارسی و علوم شرعی داشت. وی سردفتر ازدواج و میان مردم محترم بود و با نام ملاحبیبالله شناخته میشد. نوادهاش محمدمهدی در تظاهرات و درگیریهای سال ۱۳۵۷ مردم انقلابی خمین با نظامیان این شهر به شهادت رسید<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۷۴.</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
# مولود آغاخانم، دختر بزرگ خانواده، در ۱۸ جمادیالثانی ۱۳۰۵ق/ ۱۲۶۶ش در نجف زاده شد. وی با پسرعمه خود میرزارضا نجفی، فرزند ملامحمدجواد ازدواج کرد. در حدود سال ۱۳۴۲ق در سفر به عتبات بیمار شد و در طول آن سفر، امامخمینی که طلبهای جوان بود، وی را بر دوش خود به زیارت میبرد<ref>آرشیو مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.</ref> وی در ۲۴ رجب ۱۳۴۳ق/ ۲۹ بهمن ۱۳۰۳ درگذشت و در امامزاده احمد، واقع در خاکفرج قم کنار قبر مادر و عمه خود دفن شد (حسینی، جلوههای حسینی در سیمای خمینی، ص۱۰؛ مروی، کتاب و دریا، ص۳۱۶). فرزندی از وی گزارش نشده است. | # مولود آغاخانم، دختر بزرگ خانواده، در ۱۸ جمادیالثانی ۱۳۰۵ق/ ۱۲۶۶ش در نجف زاده شد. وی با پسرعمه خود میرزارضا نجفی، فرزند ملامحمدجواد ازدواج کرد. در حدود سال ۱۳۴۲ق در سفر به عتبات بیمار شد و در طول آن سفر، امامخمینی که طلبهای جوان بود، وی را بر دوش خود به زیارت میبرد<ref>آرشیو مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.</ref> وی در ۲۴ رجب ۱۳۴۳ق/ ۲۹ بهمن ۱۳۰۳ درگذشت و در امامزاده احمد، واقع در خاکفرج قم کنار قبر مادر و عمه خود دفن شد (حسینی، جلوههای حسینی در سیمای خمینی، ص۱۰؛ مروی، کتاب و دریا، ص۳۱۶). فرزندی از وی گزارش نشده است. | ||
# فاطمهخانم متولد شوّال ۱۳۱۲ق/ ۱۲۷۳ش، با باقر، پسر شمسالعلما از سادات امامزاده یوجان ازدواج کرد<ref>گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، ص۲۴؛ مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۷.</ref> از فرزندان و تاریخ درگذشت وی اطلاعی در دست نیست. | # فاطمهخانم متولد شوّال ۱۳۱۲ق/ ۱۲۷۳ش، با باقر، پسر شمسالعلما از سادات امامزاده یوجان ازدواج کرد<ref>گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، ص۲۴؛ مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۷.</ref> از فرزندان و تاریخ درگذشت وی اطلاعی در دست نیست. | ||
# سیدمرتضی پسندیده، ص سومین فرزند سیدمصطفی در ۱۷ شوّال ۱۳۱۳ق/ ۱۲۷۵ش در خمین زاده شد. او در ۲۷سالگی با دختر غلامحسینخان جلاللشگر به نام همدم هندی ازدواج کرد. دستاورد این ازدواج، دو پسر به نامهای سیدمحمدرضا و سیدمحمدتقی و سه دختر به نامهای بدرالسادات، فروغالسادات و نزهتالسادات بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۲۳؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷.</ref> پسندیده پیش از آن نیز با زنی از روستاهای کمره که نام آن مشخص نشده است، ازدواج کرده بود. از او پسری به نام ناصرالدین داشت که برای ادامه تحصیلات به آلمان رفت و در پارچهبافی و چرمسازی تخصص گرفت و مدتی مشغول به کار شد، ولی در سال ۱۳۵۰ به طور مرموزی در مشهد کشته شد | # سیدمرتضی پسندیده، ص سومین فرزند سیدمصطفی در ۱۷ شوّال ۱۳۱۳ق/ ۱۲۷۵ش در خمین زاده شد. او در ۲۷سالگی با دختر غلامحسینخان جلاللشگر به نام همدم هندی ازدواج کرد. دستاورد این ازدواج، دو پسر به نامهای سیدمحمدرضا و سیدمحمدتقی و سه دختر به نامهای بدرالسادات، فروغالسادات و نزهتالسادات بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۲۳؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷.</ref> پسندیده پیش از آن نیز با زنی از روستاهای کمره که نام آن مشخص نشده است، ازدواج کرده بود. از او پسری به نام ناصرالدین داشت که برای ادامه تحصیلات به آلمان رفت و در پارچهبافی و چرمسازی تخصص گرفت و مدتی مشغول به کار شد، ولی در سال ۱۳۵۰ به طور مرموزی در مشهد کشته شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷.</ref> پسندیده در ۲۳ آبان ۱۳۷۵ از دنیا رفت و در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷؛ حضور، مجالس و پیامها، ص۳۶۳)</ref> (← مقاله پسندیده، سیدمرتضی). | ||
# سیدنورالدین هندی، چهارمین فرزند سیدمصطفی در ۲۷ رمضان ۱۳۱۵ق/ ۱۲۷۶ش در خمین زاده شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷؛ مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۷.</ref> پس از شهادت پدر تحت سرپرستی مادر و عمهاش قرار گرفت | # سیدنورالدین هندی، چهارمین فرزند سیدمصطفی در ۲۷ رمضان ۱۳۱۵ق/ ۱۲۷۶ش در خمین زاده شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷؛ مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۷.</ref> پس از شهادت پدر تحت سرپرستی مادر و عمهاش قرار گرفت<ref>رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ۱۸.</ref> پیش از بلوغ به [[لباس روحانیت]] درآمد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷.</ref> پس از تحصیلات اولیه در زادگاه خود، در سال ۱۳۲۶ش/ ۱۳۶۷ق در مدرسه ملاعبدالله اصفهان به درس ادامه داد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۰۴ و ۱۲۳.</ref> در سال ۱۳۴۰ق ازدواج کرد و دستاورد آن پسری به نام محمد و دو دختر به نامهای اقدس و منظر بود. اقدس با سیدناصر هندی (پسندیده) پسرعموی خود ازدواج کرد و دستاورد این پیوند دو پسر به نامهای سیدحمید و سیدسعید و یک دختر است. سیدنورالدین با زنی دیگر از خانواده مستوفی خمین نیز ازدواج کرد که از وی چهار پسر به نامهای سیدمنصور، سیدمسعود، سیدمحسن و سیدمهدی و یک دختر به نام زینت بر جا ماند<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵.</ref> وی با کشاورزی زندگی میگذراند و در دورهای نیز ریاست دادگستری خمین را بر عهده داشت. رضاخان پهلوی، سیدنورالدین را به دلیل ارتباط نزدیک با بختیاریها ـ از ایلات قدرتمند مخالف پهلوی ـ پیگرد کرد و در سال ۱۳۰۳ مدتی در تهران بازداشت شد<ref>رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> بعدها بهناگزیر دادگستری را ترک کرد و به عنوان وکیل دادگستری در تهران مشغول به کار شد و تا آخر عمر در این شغل ماند. وی به سبب دشمنی و کینه یکی از موکلان خود، در دهه چهل مورد حمله او قرار گرفت و بهشدت زخمی شد.<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> سیدنورالدین سفارش کرد ضارب پشیمان و تحریکشده را ببخشند<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۳۲.</ref> او به خوشخلقی و خوشبرخوردی و دیانت مشهور و خانه وی پناهگاه و مهمانخانهای برای اهالی و دیگر مردم بود<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۳۲؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۸.</ref> | ||
# امامخمینی به سیدنورالدین بسیار علاقهمند بود و دو برادر با یکدیگر در ارتباط بودند. ایشان در نامهای از بورسا، در پاسخ نامه سیدنورالدین، وی را از سلامتی خود آگاه کرد و از وی خواست با نامه خبر سلامتی خود و خویشاوندان را به وی برساند. پس از اعزام او برای درمان به خارج از کشور نیز طی نامهای، از سیداحمد خمینی خواست وی را از مسافرت عمویش آگاه کند<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> سیدنورالدین در تیر ۱۳۵۵ در بیمارستانی در لندن از دنیا رفت و پیکر وی به ایران منتقل و در قبرستان باغبهشت قم دفن شد. مأموران ساواک از ترس مطرحشدن نام امامخمینی به بازماندگان اجازه نوشتن آگهی تسلیت و مجلس ختم مناسب وی ندادند و تنها مجلسی مختصر در قم و خمین برگزار شد. امامخمینی نیز در مسجد شیخ انصاری نجف برای وی مراسم ختم برگزار کرد<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> | # امامخمینی به سیدنورالدین بسیار علاقهمند بود و دو برادر با یکدیگر در ارتباط بودند. ایشان در نامهای از بورسا، در پاسخ نامه سیدنورالدین، وی را از سلامتی خود آگاه کرد و از وی خواست با نامه خبر سلامتی خود و خویشاوندان را به وی برساند. پس از اعزام او برای درمان به خارج از کشور نیز طی نامهای، از سیداحمد خمینی خواست وی را از مسافرت عمویش آگاه کند<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> سیدنورالدین در تیر ۱۳۵۵ در بیمارستانی در لندن از دنیا رفت و پیکر وی به ایران منتقل و در قبرستان باغبهشت قم دفن شد. مأموران ساواک از ترس مطرحشدن نام امامخمینی به بازماندگان اجازه نوشتن آگهی تسلیت و مجلس ختم مناسب وی ندادند و تنها مجلسی مختصر در قم و خمین برگزار شد. امامخمینی نیز در مسجد شیخ انصاری نجف برای وی مراسم ختم برگزار کرد<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> | ||
# نکته درخور توجه اینکه از سال ۱۳۰۴ که گزینش نام خانوادگی برای هر ایرانی اجباری شد، سیدمرتضی پسندیده عنوان «مصطفوی» (برگرفته از سیدمصطفی) را برای برادر خود، امامخمینی برگزید و ـ گفته شده ـ خواست او این بود که این نام برای خود وی و برادرش سیدنورالدین نیز باشد که پذیرفته نشد؛ از اینرو نام خانوادگی «هندی» را برای سیدنورالدین و نام پسندیده را برای خود برگزید.<ref>(ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۹۳ ـ ۵۹۴.</ref> | # نکته درخور توجه اینکه از سال ۱۳۰۴ که گزینش نام خانوادگی برای هر ایرانی اجباری شد، سیدمرتضی پسندیده عنوان «مصطفوی» (برگرفته از سیدمصطفی) را برای برادر خود، امامخمینی برگزید و ـ گفته شده ـ خواست او این بود که این نام برای خود وی و برادرش سیدنورالدین نیز باشد که پذیرفته نشد؛ از اینرو نام خانوادگی «هندی» را برای سیدنورالدین و نام پسندیده را برای خود برگزید.<ref>(ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۹۳ ـ ۵۹۴.</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
===سیدمصطفی=== | ===سیدمصطفی=== | ||
{{اصلی|سیدمصطفی خمینی}} | {{اصلی|سیدمصطفی خمینی}} | ||
سیدمصطفی نخستین فرزند امامخمینی در ۲۱رجب ۱۳۴۹ق/ آذر ۱۳۰۹ش زاده شد. از پانزدهسالگی وارد حوزه علمیه شد. پس از پایان سطح، در درس خارج پدر، سیدحسین بروجردی و سیدمحمد داماد شرکت کرد و در ۲۷سالگی به درجه اجتهاد رسید<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۴۴.</ref> در ۲۴سالگی با معصومه | سیدمصطفی نخستین فرزند امامخمینی در ۲۱رجب ۱۳۴۹ق/ آذر ۱۳۰۹ش زاده شد. از پانزدهسالگی وارد [[حوزه علمیه]] شد. پس از پایان سطح، در درس خارج پدر، [[سیدحسین بروجردی]] و [[سیدمحمد داماد]] شرکت کرد و در ۲۷سالگی به درجه اجتهاد رسید<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۴۴.</ref> در ۲۴سالگی با [[معصومه حائری]]، دختر [[مرتضی حائری]] یزدی فرزند استادِ امامخمینی (← مقاله حائری یزدی، عبدالکریم)، ازدواج کرد که دستاورد آن سه فرزند به نامهای سیدحسین، محبوبه و مریم بود. محبوبه در کودکی بر اثر مننژیت درگذشت. وی فرزند چهارمی هم داشت که در حمله نیروهای ویژه رژیم پهلوی به خانه امامخمینی سقط شد و از میان رفت<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۳۷.</ref> سیدمصطفی از آغاز نهضت اسلامی در مبارزه علیه رژیم پهلوی شرکت داشت و در این راه زندانی و تبعید شد. در دوره تبعید در نجف، افزون بر همراهی با پدر در امر مبارزه، به تدریس خارج فقه و اصول و تألیف مشغول بود. وی در اول آبان ۱۳۵۶ به طرزی مشکوک از دنیا رفت و در [[حرم امام علی(ع)|حرم امیرالمؤمنین علی(ع)]] دفن شد<ref>گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، ص۳۳؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ص۳۶۲)</ref> | ||
سیدحسین، فرزند سیدمصطفی در مرداد ۱۳۳۷ در قم زاده شد. درسهای جدید را تا سال نهم در قم و نجف ادامه داد؛ سپس در حوزه نجف مشغول تحصیل شد. پس از بازگشت به ایران نیز به درس ادامه داد. وی با معصومه خائفی ازدواج کرد که دستاورد آن سه فرزند پسر به نامهای سیدمحمد، سیدعلی و سیدمهدی و یک دختر به نام مریم است. مریم با محمد نخجوانپور ازدواج کرده است<ref>خمینی، زندگینامه سیدحسن خمینی، ص۱؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۳۷ ـ ۶۳۸.</ref> امامخمینی در نامهای که ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ خطاب به وی با تعبیر «پسرم، حسین خمینی» نوشته است، با توجهدادن به خطرهای جوانی از وی همانند دیگر بستگان خود خواسته است که در کورانها و اختلافهای سیاسی وارد نشود و در تحصیل علوم اسلامی و تهذیب نفس کوشش کند و افزون بر پند پدرانه، به وی دستور شرعی داده است که وارد بازیهای سیاسی نگردد و از آنها دوری کند و برای ادامه تحصیل به حوزه قم برگردد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۴۵.</ref> | سیدحسین، فرزند سیدمصطفی در مرداد ۱۳۳۷ در قم زاده شد. درسهای جدید را تا سال نهم در قم و نجف ادامه داد؛ سپس در حوزه نجف مشغول تحصیل شد. پس از بازگشت به ایران نیز به درس ادامه داد. وی با [[معصومه خائفی]] ازدواج کرد که دستاورد آن سه فرزند پسر به نامهای سیدمحمد، سیدعلی و سیدمهدی و یک دختر به نام مریم است. مریم با محمد نخجوانپور ازدواج کرده است<ref>خمینی، زندگینامه سیدحسن خمینی، ص۱؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۳۷ ـ ۶۳۸.</ref> امامخمینی در نامهای که ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ خطاب به وی با تعبیر «پسرم، حسین خمینی» نوشته است، با توجهدادن به خطرهای جوانی از وی همانند دیگر بستگان خود خواسته است که در کورانها و اختلافهای سیاسی وارد نشود و در تحصیل علوم اسلامی و تهذیب نفس کوشش کند و افزون بر پند پدرانه، به وی دستور شرعی داده است که وارد بازیهای سیاسی نگردد و از آنها دوری کند و برای ادامه تحصیل به [[حوزه قم]] برگردد.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۴۵.</ref> | ||
=== سیدعلی=== | === سیدعلی=== | ||
دومین فرزند امامخمینی سیدعلی نام داشت که در سال ۱۳۱۲ به دنیا آمد و در سهسالگی به نوعی بیماری نخاع مبتلا شد و درگذشت<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۳۹ ـ ۶۴۱)</ref> و به همین دلیل امامخمینی نام او را در زندگینامه خودنوشت خویش نیاورده است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۲۸.</ref> | دومین فرزند امامخمینی سیدعلی نام داشت که در سال ۱۳۱۲ به دنیا آمد و در سهسالگی به نوعی بیماری نخاع مبتلا شد و درگذشت<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۳۹ ـ ۶۴۱)</ref> و به همین دلیل امامخمینی نام او را در زندگینامه خودنوشت خویش نیاورده است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۲۸.</ref> | ||
===صدیقه=== | ===صدیقه=== | ||
وی در تیر ۱۳۱۵ در قم به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۰ با شهابالدین اشراقی (۱۳۰۲ ـ ۱۳۶۰)، فرزند محمدتقی اشراقی از خطبای معروف قم، ازدواج کرد. اشراقی از فضلای حوزه و معتمد و وکیل تامالاختیار امامخمینی پس از تبعید به عراق بود، و از همراهان و مبارزان پیش از انقلاب اسلامی به شمار میآمد. وی در سال ۱۳۶۰ بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد (← مقاله اشراقی، شهابالدین). صدیقه و اشراقی دارای چهار فرزند دختر و سه فرزند پسر هستند. نفیسه، با سیدکاظم روحانی فرزند سیدمحمدصادق روحانی ازدواج کرد و دختر او سیّدهزهرا با عماد هاشمی نوه اکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرده است (ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴؛ خمینی، مصاحبه، ص۳). زهرا زاده ۱۳۴۲ با سیدمحمدرضا خاتمی فرزند سیدروحالله خاتمی ازدواج کرد که دستاورد آن دو فرزند به نامهای سیدهفاطمه و سیدعلیرضا است. سیدهفاطمه با سیدعلیرضا خرازی ازدواج کرده است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴.</ref> نعیمه اشراقی نیز با سیدمحمدحسن طاهری، فرزند [[سیدجلالالدین طاهری اصفهانی]]، ازدواج کرد و سه فرزند به نامهای سیدهنعیما، سیدمحمود و سیدحسین دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴.</ref> علی اشراقی، فرزند دیگر وی و زاده ۱۳۴۵ با بهاره علوی ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای یاسمن و ملیکا دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴ ـ ۶۴۵.</ref> عاطفه اشراقی، با سیفالدین احمدی مقیم لندن ازدواج کرد و سه فرزند به نامهای آتنا، یوسف و یاسین دارد. محمدتقی اشراقی، زاده ۱۳۵۴ با الهام قنبری ازدواج کرد و فرزند وی شهاب نام دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۵.</ref> هفتمین فرزند این خانواده، مرتضی، زاده ۱۳۵۶ است. وی در سال ۱۳۷۴ وارد حوزه علمیه قم شد و به تحصیل خارج فقه و اصول اشتغال دارد. وی با فاطمهسادات موسوی ازدواج کرده است<ref>هثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۵.</ref> | وی در تیر ۱۳۱۵ در قم به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۰ با شهابالدین اشراقی (۱۳۰۲ ـ ۱۳۶۰)، فرزند محمدتقی اشراقی از خطبای معروف قم، ازدواج کرد. اشراقی از فضلای حوزه و معتمد و وکیل تامالاختیار امامخمینی پس از تبعید به عراق بود، و از همراهان و مبارزان پیش از انقلاب اسلامی به شمار میآمد. وی در سال ۱۳۶۰ بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت و در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد (← مقاله اشراقی، شهابالدین). صدیقه و اشراقی دارای چهار فرزند دختر و سه فرزند پسر هستند. نفیسه، با سیدکاظم روحانی فرزند سیدمحمدصادق روحانی ازدواج کرد و دختر او سیّدهزهرا با عماد هاشمی نوه [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] ازدواج کرده است (ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴؛ خمینی، مصاحبه، ص۳). زهرا زاده ۱۳۴۲ با سیدمحمدرضا خاتمی فرزند سیدروحالله خاتمی ازدواج کرد که دستاورد آن دو فرزند به نامهای سیدهفاطمه و سیدعلیرضا است. سیدهفاطمه با سیدعلیرضا خرازی ازدواج کرده است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴.</ref> نعیمه اشراقی نیز با سیدمحمدحسن طاهری، فرزند [[سیدجلالالدین طاهری اصفهانی]]، ازدواج کرد و سه فرزند به نامهای سیدهنعیما، سیدمحمود و سیدحسین دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴.</ref> علی اشراقی، فرزند دیگر وی و زاده ۱۳۴۵ با بهاره علوی ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای یاسمن و ملیکا دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۴ ـ ۶۴۵.</ref> عاطفه اشراقی، با سیفالدین احمدی مقیم لندن ازدواج کرد و سه فرزند به نامهای آتنا، یوسف و یاسین دارد. محمدتقی اشراقی، زاده ۱۳۵۴ با الهام قنبری ازدواج کرد و فرزند وی شهاب نام دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۵.</ref> هفتمین فرزند این خانواده، مرتضی، زاده ۱۳۵۶ است. وی در سال ۱۳۷۴ وارد حوزه علمیه قم شد و به تحصیل خارج فقه و اصول اشتغال دارد. وی با فاطمهسادات موسوی ازدواج کرده است<ref>هثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۵.</ref> | ||
===فریده=== | ===فریده=== | ||
فریده در سال ۱۳۱۷ در قم به دنیا آمد<ref>احمدی و شجاعی، قدس ایران، ص۵۶۲ ـ ۵۶۳.</ref> در سال ۱۳۳۲ با محمدحسن اعرابی، متولد ۱۳۰۳ فرزند محمدجواد مجتهد قمی ـ از علما و عرفای زمان خود ـ ازدواج کرد. اعرابی در نهضت امامخمینی نقش داشت و مسئول امور مالی ایشان در قم در دوره تبعید بود<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۵ ـ ۶۴۶.</ref> او در ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ درگذشت و در صحن قبرستان علی بن جعفر قم به خاک سپرده شد <ref>پایگاه اطلاعرسانی جماران.</ref> | فریده در سال ۱۳۱۷ در قم به دنیا آمد<ref>احمدی و شجاعی، قدس ایران، ص۵۶۲ ـ ۵۶۳.</ref> در سال ۱۳۳۲ با محمدحسن اعرابی، متولد ۱۳۰۳ فرزند محمدجواد مجتهد قمی ـ از علما و عرفای زمان خود ـ ازدواج کرد. اعرابی در نهضت امامخمینی نقش داشت و مسئول امور مالی ایشان در قم در دوره تبعید بود<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۵ ـ ۶۴۶.</ref> او در ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ درگذشت و در صحن قبرستان علی بن جعفر قم به خاک سپرده شد <ref>پایگاه اطلاعرسانی جماران.</ref> | ||
ثمره پیوند با اعرابی یک فرزند دختر به نام فرشته است که در سال ۱۳۵۳ با سیدمرتضی طباطبایی فرزند سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی از علما و مدرسان حوزه علمیه قم ازدواج کرد و ثمره آن دو فرزند پسر به نامهای سیدعمادالدین و سیدحسین است. سیدعماد در حقوق کیفری تخصص یافته و با مرضیه طالبزاده کارشناس ارشد معماری ازدواج کرده است. سیدحسین نیز با فرشته ادیبزاده ازدواج کرده است.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۸؛ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ص۹۱.</ref> | ثمره پیوند با اعرابی یک فرزند دختر به نام فرشته است که در سال ۱۳۵۳ با سیدمرتضی طباطبایی فرزند سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی از علما و مدرسان حوزه علمیه قم ازدواج کرد و ثمره آن دو فرزند پسر به نامهای سیدعمادالدین و سیدحسین است. سیدعماد در حقوق کیفری تخصص یافته و با مرضیه طالبزاده کارشناس ارشد معماری ازدواج کرده است. سیدحسین نیز با فرشته ادیبزاده ازدواج کرده است.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۸؛ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ص۹۱.</ref> | ||
فریده که در سال ۱۳۶۱ دیپلم علوم انسانی خود را در تهران گرفته است، به تحصیل علوم حوزوی مشغول شد و تا سال ۱۳۷۵ تا خارج فقه و اصول در جامعةالزهرا به درس خود ادامه داد. وی به فعالیتهای اجتماعی روی آورد و دارای مشاغلی ازجمله: عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، عضو هیئت مدیره جامعةالزهرا و استاد دانشکده فاطمیه بوده است. وی که مؤسس مؤسسه خیریه ۱۲ فروردین قم است، در تأسیس مراکز درمانی و فرهنگی و هنری در شهرهای مختلف ایران و ایجاد مراکز کارآموزی نقش فعالی داشته است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۷؛ احمدی و شجاعی، قدس ایران، ص۵۶۲ ـ ۵۶۳.</ref> وی دارای چندین تألیف مستقل و مشترک با دیگران است؛ ازجمله اصول عقائد در نگاه قرآن، روش خودسازی و آیات جهاد در قرآن<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۷.</ref> | فریده که در سال ۱۳۶۱ دیپلم علوم انسانی خود را در تهران گرفته است، به تحصیل علوم حوزوی مشغول شد و تا سال ۱۳۷۵ تا خارج فقه و اصول در [[جامعةالزهرا]] به درس خود ادامه داد. وی به فعالیتهای اجتماعی روی آورد و دارای مشاغلی ازجمله: عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، عضو هیئت مدیره جامعةالزهرا و استاد دانشکده فاطمیه بوده است. وی که مؤسس مؤسسه خیریه ۱۲ فروردین قم است، در تأسیس مراکز درمانی و فرهنگی و هنری در شهرهای مختلف ایران و ایجاد مراکز کارآموزی نقش فعالی داشته است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۷؛ احمدی و شجاعی، قدس ایران، ص۵۶۲ ـ ۵۶۳.</ref> وی دارای چندین تألیف مستقل و مشترک با دیگران است؛ ازجمله اصول عقائد در نگاه قرآن، روش خودسازی و آیات جهاد در قرآن<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۷.</ref> | ||
===زهرا (فهیمه)=== | ===زهرا (فهیمه)=== | ||
زهرا در سال ۱۳۱۹ متولد شد و در سوم آذر۱۳۴۰ در ۲۱سالگی با محمود بروجردی ازدواج کرد و تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه داد. وی استاد دانشگاه، نویسنده و فعّال سیاسی است و دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی بوده است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۹ ـ ۶۵۰.</ref> | زهرا در سال ۱۳۱۹ متولد شد و در سوم آذر۱۳۴۰ در ۲۱سالگی با محمود بروجردی ازدواج کرد و تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه داد. وی استاد دانشگاه، نویسنده و فعّال سیاسی است و دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی بوده است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۴۹ ـ ۶۵۰.</ref> | ||
محمود بروجردی، فرزند محمدحسین بروجردی، از دوستان امامخمینی، متولد شهریور ۱۳۱۲ است. بروجردی از دبیرستان حکیم نظامی (امامصادق(ع)) قم دیپلم گرفت و درس را در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تا درجه دکتری در رشته فرهنگ و تمدن اسلامی ادامه داد. معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت وزارت خارجه، و سفیری در فنلاند، ازجمله مسئولیتهای وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است<ref>بروجردی، پابهپای آفتاب، ج۱، ص۲۲۸.</ref> او در هفتم اسفند ۱۳۸۹ به سبب بیماری از دنیا رفت و در حرم امامخمینی به خاک سپرده شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۹.</ref> از وی دو فرزند به نامهای لیلا و مسیح باقی مانده است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۰ ـ ۶۵۱.</ref> | محمود بروجردی، فرزند محمدحسین بروجردی، از دوستان امامخمینی، متولد شهریور ۱۳۱۲ است. بروجردی از دبیرستان حکیم نظامی (امامصادق(ع)) قم دیپلم گرفت و درس را در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تا درجه دکتری در رشته فرهنگ و تمدن اسلامی ادامه داد. معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت وزارت خارجه، و سفیری در فنلاند، ازجمله مسئولیتهای وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است<ref>بروجردی، پابهپای آفتاب، ج۱، ص۲۲۸.</ref> او در هفتم اسفند ۱۳۸۹ به سبب بیماری از دنیا رفت و در [[حرم امامخمینی]] به خاک سپرده شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۴۹.</ref> از وی دو فرزند به نامهای لیلا و مسیح باقی مانده است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۰ ـ ۶۵۱.</ref> | ||
لیلا نخستین فرزند بروجردی، متولد بهمن ۱۳۴۲ است و در سال ۱۳۶۱ با سیدعبدالحسین طباطبایی فرزند سیدمحمدباقر سلطانی | لیلا نخستین فرزند بروجردی، متولد بهمن ۱۳۴۲ است و در سال ۱۳۶۱ با سیدعبدالحسین طباطبایی فرزند [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، متولد ۱۳۳۶ ازدواج کرد و دستاورد آن دو فرزند دختر به نامهای هدی و ضحی است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۰ ـ ۶۵۱.</ref> هدی با علی رضایی فرزند [[محسن رضایی]]، فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ازدواج کرده و از وی پسری به نام محمد بنیامین دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۱.</ref> | ||
مسیح بروجردی دومین فرزند در سال ۱۳۴۵ زاده شد و پس از تحصیلات متوسطه وارد حوزه علمیه قم شد. وی افزون بر شرکت در درس خارج فقه و اصول حوزه به تحقیق و تدریس نیز اشتغال دارد. وی با لیلا میرمحمدی دختر سیدمحمد میرمحمدی ازدواج کرده است و سه فرزند به نامهای روحالله، مریم و محیا دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۱ ـ ۶۵۲؛ بروجردی، گفتگو.</ref> | مسیح بروجردی دومین فرزند در سال ۱۳۴۵ زاده شد و پس از تحصیلات متوسطه وارد [[حوزه علمیه قم]] شد. وی افزون بر شرکت در درس خارج فقه و اصول حوزه به تحقیق و تدریس نیز اشتغال دارد. وی با لیلا میرمحمدی دختر سیدمحمد میرمحمدی ازدواج کرده است و سه فرزند به نامهای روحالله، مریم و محیا دارد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۱ ـ ۶۵۲؛ بروجردی، گفتگو.</ref> | ||
===سعیده=== | ===سعیده=== | ||
سعیده در سال ۱۳۲۱، به دنیا آمد و در هفتماهگی بر اثر بیماری از دنیا رفت<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۲.</ref> | سعیده در سال ۱۳۲۱، به دنیا آمد و در هفتماهگی بر اثر بیماری از دنیا رفت<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۲.</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
سیدحسن خمینی، در اول مرداد ۱۳۵۱ در قم به دنیا آمد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸.</ref> و در کودکی همراه پدر و مادر خود به نجف رفت و در مدرسه علوی به تحصیل پرداخت؛ سپس با آمدن امامخمینی به ایران در مدرسه حبیببنمظاهر جماران مشغول تحصیل شد و دوره راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه نیکان گذراند. در سال ۱۳۶۹ دیپلم گرفت. وی از سال ۱۳۶۸ به تحصیلات حوزوی روی آورد و پس از چهار سال به لباس روحانیت درآمد و پس از درسهای مقدماتی<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸.</ref>، از درس خارج حسین وحید خراسانی، سیدعلی محقق داماد، سیدموسی شبیری زنجانی، محمدفاضل لنکرانی، یوسف صانعی و عبدالله جوادی آملی استفاده کرد. وی به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارد. تولیت مرقد مطهر امامخمینی و مؤسسه تنظیم و نشر آثار نیز بر عهده وی است. وی با سیدهفاطمه موسوی بجنوردی فرزند سیدمحمد موسوی بجنوردی دانشآموخته رشته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد، ازدواج کرد. دستاورد این ازدواج دو دختر به نامهای فرشته و نرگس و دو پسر به نامهای سیداحمد و سیدمحمدهادی است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۹.</ref>؛ خمینی، سیدحسن){{اصلی|سیدحسن خمینی}} | سیدحسن خمینی، در اول مرداد ۱۳۵۱ در قم به دنیا آمد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸.</ref> و در کودکی همراه پدر و مادر خود به نجف رفت و در مدرسه علوی به تحصیل پرداخت؛ سپس با آمدن امامخمینی به ایران در مدرسه حبیببنمظاهر جماران مشغول تحصیل شد و دوره راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه نیکان گذراند. در سال ۱۳۶۹ دیپلم گرفت. وی از سال ۱۳۶۸ به تحصیلات حوزوی روی آورد و پس از چهار سال به لباس روحانیت درآمد و پس از درسهای مقدماتی<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸.</ref>، از درس خارج حسین وحید خراسانی، سیدعلی محقق داماد، سیدموسی شبیری زنجانی، محمدفاضل لنکرانی، یوسف صانعی و عبدالله جوادی آملی استفاده کرد. وی به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارد. تولیت مرقد مطهر امامخمینی و مؤسسه تنظیم و نشر آثار نیز بر عهده وی است. وی با سیدهفاطمه موسوی بجنوردی فرزند سیدمحمد موسوی بجنوردی دانشآموخته رشته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد، ازدواج کرد. دستاورد این ازدواج دو دختر به نامهای فرشته و نرگس و دو پسر به نامهای سیداحمد و سیدمحمدهادی است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۹.</ref>؛ خمینی، سیدحسن){{اصلی|سیدحسن خمینی}} | ||
سیدرضا (یاسر) در ۲۶ مهر ۱۳۵۷ در تهران زاده شد و پس از گذراندن تحصیلات جدید، وارد حوزه علمیه قم شد و به تحصیل درس خارج فقه و اصول و تدریس اشتغال دارد. وی با سیدهحورا صدر، دختر سیدمحمد صدر فرزند سیدرضا | سیدرضا (یاسر) در ۲۶ مهر ۱۳۵۷ در تهران زاده شد و پس از گذراندن تحصیلات جدید، وارد حوزه علمیه قم شد و به تحصیل درس خارج فقه و اصول و تدریس اشتغال دارد. وی با سیدهحورا صدر، دختر سیدمحمد صدر فرزند [[سیدرضا صدر]]، ازدواج کرد و دارای دو فرزند به نامهای سیدروحالله متولد ۱۳۸۸ و فاطمه متولد ۱۳۹۲ است<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۶۰.</ref> | ||
سیدعلی، در ۲۱ فروردین ۱۳۶۵ در تهران متولد شد. وی مورد علاقه امامخمینی بود و ایشان در ۲۲ آذر ۱۳۶۷ صحیفه سجادیهای به او اهدا و برای او دعا کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۰۹ ـ ۲۱۰؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۶۱.</ref> وی نیز پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، وارد حوزه علمیه قم شد و به تحصیل و تدریس اشتغال دارد. وی با سیدهشیما شهرستانی فرزند سیدجواد شهرستانی و نواده سیدعلی سیستانی از مراجع تقلید ساکن نجف ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای سیدمحمدعلی متولد ۱۳۹۱<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۶۱.</ref> و سیدمحمدحسین دارد. | سیدعلی، در ۲۱ فروردین ۱۳۶۵ در تهران متولد شد. وی مورد علاقه امامخمینی بود و ایشان در ۲۲ آذر ۱۳۶۷ صحیفه سجادیهای به او اهدا و برای او دعا کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۰۹ ـ ۲۱۰؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۶۱.</ref> وی نیز پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، وارد حوزه علمیه قم شد و به تحصیل و تدریس اشتغال دارد. وی با سیدهشیما شهرستانی فرزند سیدجواد شهرستانی و نواده سیدعلی سیستانی از مراجع تقلید ساکن نجف ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای سیدمحمدعلی متولد ۱۳۹۱<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۶۶۱.</ref> و سیدمحمدحسین دارد. | ||
۸. لطیفه: آخرین فرزند امامخمینی، لطیفه بود که در سال ۱۳۲۶ به دنیا آمد و در سهسالگی بر اثر خفگی در حوض خانه درگذشت<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۶۲.</ref> | ۸. لطیفه: آخرین فرزند امامخمینی، لطیفه بود که در سال ۱۳۲۶ به دنیا آمد و در سهسالگی بر اثر خفگی در حوض خانه درگذشت<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۶۲.</ref> | ||
امامخمینی که رابطه عاطفی و صمیمی زیادی با خانواده و فرزندان و بستگان خود داشت، در تبعید در ترکیه و بهویژه در سالهای طولانی نجف که امکان ارتباط آسانتری فراهم بود، نامههای فراوانی به همسر و فرزندان خود نوشته است و متن نامهها بهخوبی نشان میدهد که به مسائل مختلف آنان و اطرافیان آنان توجه داشته و افزون بر تاکید بر نامهنگاری و ابراز علاقه به آگاهی از وضع آنان، همواره نکات ریز و درشتی را، حتی درباره چگونگی نامگذاری فرزند، به آنان یادآور شده است<ref>به عنوان نمونه: امام خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۴۳۰، ۴۳۱، ۴۴۱، ۴۴۲، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۵۱، ۴۵۲، ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۵، ۴۵۶ و ج۳، ۱۱، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶، ۴۰، ۴۷، ۵۴، ۵۵.</ref> | امامخمینی که رابطه عاطفی و صمیمی زیادی با خانواده و فرزندان و بستگان خود داشت، در تبعید در ترکیه و بهویژه در سالهای طولانی نجف که امکان ارتباط آسانتری فراهم بود، نامههای فراوانی به همسر و فرزندان خود نوشته است و متن نامهها بهخوبی نشان میدهد که به مسائل مختلف آنان و اطرافیان آنان توجه داشته و افزون بر تاکید بر نامهنگاری و ابراز علاقه به آگاهی از وضع آنان، همواره نکات ریز و درشتی را، حتی درباره چگونگی نامگذاری فرزند، به آنان یادآور شده است.<ref>به عنوان نمونه: امام خمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۴۳۰، ۴۳۱، ۴۴۱، ۴۴۲، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۵۱، ۴۵۲، ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۵، ۴۵۶ و ج۳، ۱۱، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶، ۴۰، ۴۷، ۵۴، ۵۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |