Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
(ابرابزار) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
عبدالله جوادی آملی در سال ۱۳۱۲ در خانوادهای روحانی در [[آمل]] متولد شد. پدرش [[میرزاابوالحسن آملی آقاجانی]] از علمای آمل بود.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، | عبدالله جوادی آملی در سال ۱۳۱۲ در خانوادهای روحانی در [[آمل]] متولد شد. پدرش [[میرزاابوالحسن آملی آقاجانی]] از علمای آمل بود.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۸.</ref> در پی علاقه فرزند و تشویق پدر، جوادی آملی پس از تحصیلات ششم ابتدایی، مشغول به تحصیل [[علوم دینی]] شد و به توصیه پدر نزد ابوالقاسم فرسیو [[ادبیات عرب|ادبیات عربی]] و [[ادبیات فارسی|فارسی]] را فرا گرفت.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۲۴.</ref> وی در سال ۱۳۲۵ به [[مدرسه مسجد جامع آمل]] و سپس به [[مدرسه امامحسن عسکری(ع)]] وارد شد.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۳۹؛ جوادی آملی، میراث ماندگار، ۱۳۳.</ref> جوادی آملی تا سال ۱۳۲۹ در مدارس یادشده نزد پدر، [[ضیاءالدین آملی]]؛ فرزند [[محمدتقی آملی]]، [[میرزامهدی غروی]]، [[عزیزالله طبرسی]] و استادان دیگر دروس مقدماتی و متوسطه را تکمیل کرد.<ref>لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۶۸ ـ ۵۶۹؛ مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۳۷.</ref> و در شهریور ۱۳۲۹ با مشورت محمدتقی آملی وارد [[مدرسه مروی تهران]] شد.<ref>جوادی آملی، میراث ماندگار، ۱۳۳؛ مرکز نشر اسراء، ۵۴.</ref> و دروس سطح عالی حوزه را نزد [[سیدعباس فشارکی]] و [[اسماعیل جاپلقی]] فرا گرفت.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۶۰؛ لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۷۴.</ref> جوادی آملی [[علم کلام|کلام]]، [[علم عرفان|عرفان]] و [[علم فلسفه|فلسفه]] را نزد [[علیمحمد جولستانی]]، [[میرزاابوالحسن شعرانی]]، [[محمدتقی آملی]]، [[میرزامهدی محیالدین الهی قمشهای]] و [[محمدحسین فاضل تونی]] فرا گرفت.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۵۹ ـ ۶۰.</ref> و همزمان با تحصیل به تدریس دروس حوزوی نیز پرداخت.<ref>جوادی آملی، میراث ماندگار، ۱۳۴.</ref> | ||
== ورود به حوزه علمیه قم == | == ورود به حوزه علمیه قم == | ||
جوادی آملی در شهریور ۱۳۳۴ به حوزه علمیه قم رفت و در درس خارج [[سیدحسین بروجردی]] و امامخمینی حاضر شد.<ref>مرکز نشر اسراء، | جوادی آملی در شهریور ۱۳۳۴ به حوزه علمیه قم رفت و در درس خارج [[سیدحسین بروجردی]] و امامخمینی حاضر شد.<ref>مرکز نشر اسراء، ۹۷ ـ ۹۸؛ جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۴۳.</ref> استادِ اصلی وی در فقه [[سیدمحمد محقق داماد]] بود که به مدت دوازده سال از او بهره برد.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۹۸.</ref> وی تقریرات درس این استاد را در موضوع [[حج]] و [[خمس]] نوشته و منتشر کردهاست. جوادی آملی در طی هفت سال یک دوره کاملِ درسِ خارج اصول را از محضر امامخمینی فرا گرفت.<ref>همان؛ جوادی آملی، میراث ماندگار، ۱۳۶.</ref> همچنین در [[حکمت]]، عرفان و [[تفسیر]] بیش از ۲۵ سال در درس [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت کرد و در بحثهای تفسیری و پاسخ به نامهها با ایشان همکاری داشت.<ref>لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۷۹؛ مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۱۶ ـ ۱۳۶.</ref> | ||
== ویژگیهای رفتاری امامخمینی == | == ویژگیهای رفتاری امامخمینی == | ||
منش و رفتار امامخمینی و حضور جوادی آملی در درس ایشان و ارتباط با مبارزان، وی را در مسیر مبارزه قرار داد. او در دوازدهم محرم ۱۳۸۲ق مصادف با حادثه [[قیام ۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲برای خیزش مردم آمل و بستن بازار این شهر تلاش زیادی کرد.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، | منش و رفتار امامخمینی و حضور جوادی آملی در درس ایشان و ارتباط با مبارزان، وی را در مسیر مبارزه قرار داد. او در دوازدهم محرم ۱۳۸۲ق مصادف با حادثه [[قیام ۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲برای خیزش مردم آمل و بستن بازار این شهر تلاش زیادی کرد.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۹۶.</ref> و طی سخنرانی به دفاع از امامخمینی و حرکت انقلابی مردم و افشای ستم [[حکومت پهلوی]] پرداخت. این مسئله موجب شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) او را تعقیب کند؛ ولی با همکاری مردم آمل از دست مأموران رژیم رهایی یافت.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۹۷.</ref> وی به همین دلیل چندین بار ممنوعالمنبر شد که یک بار آن در جریان قتل [[حسنعلی منصور]] [[نخستوزیر]] وقت رژیم پهلوی بود. او همچنین چندبار در اداره ساواک ساری یا [[شهربانی]] آمل به دلیل ترویج افکار امامخمینی بازجویی و تهدید شد.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۹۲؛ لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۸۳.</ref> | ||
== فعالیتهای سیاسی == | == فعالیتهای سیاسی == | ||
جوادی آملی همراه علمای مازندران در سال ۱۳۴۴ طی نامهای به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر وقت، به ادامه [[تبعید]] امامخمینی اعتراض و از مقام مرجعیت ایشان دفاع کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، | جوادی آملی همراه علمای مازندران در سال ۱۳۴۴ طی نامهای به [[امیرعباس هویدا]]، نخستوزیر وقت، به ادامه [[تبعید]] امامخمینی اعتراض و از مقام مرجعیت ایشان دفاع کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۵۸ ـ ۱۶۰.</ref> وی همچنین [[اعلامیه]]ها، پیامها و سخنان بیدارکننده امامخمینی را به گوش مردم میرسانید و در نشر و تبلیغ اندیشههای ایشان اهتمام میورزید و فتاوای ایشان را در جاهای مختلف بازگو میکرد و علاقهمندان را به [[تقلید]] از ایشان ترغیب میکرد.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۹۱.</ref> و با تبیین اندیشههای امامخمینی و تربیت نیروهای فکری، در برابر افکار الحادی که در نواحی شمالی کشور رایج بود مبارزه میکرد<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۹۹؛ لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۸۴.</ref> با ادامه مبارزات امامخمینی و گسترش [[تظاهرات مردمی]]، ازجمله مردم شهرستان آمل در سال ۱۳۵۷ جوادی آملی در پاییز این سال برای شرکت در تظاهرات درسهای [[حوزه علمیه قم]] را تعطیل کرد و به آمل رفت. بر اثر تلاش ایشان و علمای آمل، مردم آن شهر به شکل جدّی و همهجانبه در عرصههای [[انقلاب اسلامی]] حاضر شدند. ایشان مسئولیت تنظیم قطعنامه راهپیمایی، سازماندهی و نظارت بر ستاد برگزاری مراسم را نیز بر عهده داشت.<ref>لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۸۳؛ مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۹۹.</ref> | ||
== مناصب و جایگاهها == | == مناصب و جایگاهها == | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جوادی آملی در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۵۸ با حکم امامخمینی، به سمت [[ریاست دادگاههای انقلاب]] و حاکم شرع آمل منصوب شد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، | پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جوادی آملی در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۵۸ با حکم امامخمینی، به سمت [[ریاست دادگاههای انقلاب]] و حاکم شرع آمل منصوب شد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۶۴.</ref> چنانکه منتخب مردم مازندران در مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در تدوین [[قانون اساس]]ی شرکت داشت<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۲۰۰.</ref> وی همچنین در [[شورای عالی قضایی]] عضویت داشت.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۲۰۱.</ref> و تدوین لوایح قضایی بهویژه تهیه و تدوین [[لایحه قصاص]] در پاسخ به ایراد برخی افراد و گروهها دربارهٔ حکم [[قصاص]] به درخواست ایشان از امامخمینی<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۹/۱۸۰.</ref> و دفاع از آن با کمک [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، از کارهای فقهی ـ قضایی ایشان در شورای یادشده است.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۲۰۰ ـ ۲۰۳؛ لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۸۴.</ref> | ||
== پیشینه رابطه با امامخمینی == | == پیشینه رابطه با امامخمینی == | ||
رابطه جوادی آملی با امامخمینی به سالهای نخست ورود وی به [[قم]] و حضوریافتن در [[درس اصول امامخمینی]] بر میگردد. وی امامخمینی را حکیمی قوی و عارفی نیرومند یافت که مسائل اصولی را استوار، معقول و متقن ارائه میکرد.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، | رابطه جوادی آملی با امامخمینی به سالهای نخست ورود وی به [[قم]] و حضوریافتن در [[درس اصول امامخمینی]] بر میگردد. وی امامخمینی را حکیمی قوی و عارفی نیرومند یافت که مسائل اصولی را استوار، معقول و متقن ارائه میکرد.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۴۳.</ref> او که امامخمینی را در زمینههای علمی و سیاسی از دیگر علما اعلم میدانست، بر این باور بود که اندیشههای ایشان آسمانی است، حصرها را شکسته، علوم و [[معارف اسلامی]] را از انزوا رهانیده و وارد عرصه زندگی مردم کردهاست.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ۱/۲۰.</ref> به عقیده وی [[تقوا]]، آزادمنشی و استقلال فکری امامخمینی از روح بلند حکیمانه او حکایت داشت<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۶۰ ـ ۱۶۶؛ لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۷۹.</ref> که با [[اخلاص]] عمل به مقام منیع و مرحله والای محبت رسیده بود؛<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۶۴.</ref> به همین دلیل صیانت از دین را نه تنها فهمیده بود، بلکه دریافت کرده بود و آن را وظیفه خود میدانست<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۹۳ ـ ۹۴.</ref> و باور کرده بود زمامداری و رهبری مردم سکهای دو روست که یک وجه آن [[خلافت الهی]] است و وجه دیگرش متاع ناچیز دنیایی<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۹۴.</ref> بر همین اساس امامخمینی با نگاه به وجه خلافتاللهی، شریعت و دیانت را عین سیاست خواند و حقیقت و طریقت را به سیاست تفسیر کرد<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۱۰۴.</ref> | ||
جوادی آملی که امامخمینی را جامع علوم عقلی و نقلی و اعلم میدانست<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، | جوادی آملی که امامخمینی را جامع علوم عقلی و نقلی و اعلم میدانست<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۴/۸۷.</ref> تأکید کردهاست که ایشان در حوزه، شخص حکیم و فقیه آگاه و عاملی بود که در میان علمای ربانی به مانند ستاره فروزانْ تمامِ رفتار، گفتار، کردار، قیام و قعودش با حُسن فعلی و فاعلیِ عادلانه همراه بود<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲۲؛ مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref> که جانها را احیا کرد و فداکاری، تبعید و حبس برای احیای ارزشها را در میان اقشار مردم، متداول ساخت.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۶۹.</ref> به باور وی، امامخمینی سخنگوی [[قرآن]] و [[اهل بیت(ع)|عترت]] بود و این دو را از غربت و هجرت بیرون آورد.<ref>مرکز نشر اسراء، مهر استاد، ۱۶۹؛ جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۵۰.</ref> و [[خداوند]] نیز ایشان را با امدادهای غیبی هدایت کرد<ref>لطیفی، جوادی آملی، ۳/۵۸۰.</ref> | ||
== عومل محبوبیت امامخمینی == | == عومل محبوبیت امامخمینی == | ||
به اعتقاد جوادی آملی مهمترین عامل محبوبیت امامخمینی در میان مردم، نوع هدایت و رهبری و اطمینان وی به مردم بود که در پیروزی انقلاب اسلامی مؤثر واقع شد.<ref>گلی زواره، فرازهای فروزان، | به اعتقاد جوادی آملی مهمترین عامل محبوبیت امامخمینی در میان مردم، نوع هدایت و رهبری و اطمینان وی به مردم بود که در پیروزی انقلاب اسلامی مؤثر واقع شد.<ref>گلی زواره، فرازهای فروزان، ۵۱۷.</ref> امامخمینی برای انهدام [[طاغوت]] و کشف نقاب از اسلامِ ناب محمدی جز رضای خداوند هدفی نداشت و به امور [[جامعه اسلامی]] اهتمام میورزید؛<ref>جوادی آملی، سرگذشتهای ویژه، ۴/۱۰ ـ ۱۱.</ref>؛ به همین دلیل در انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی{{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}} طی اعلامیهای [[محمدرضا پهلوی]] و دولتِ او را عوام خطاب کرد. خواندن این اعلامیه امامخمینی حتی برای مراجع نیز رعبآور بود.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۴۶.</ref> این اعلامیه جان تازهای در سطح حوزه علمیه و تمام ایران دمید.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۴۷.</ref> و سیره شهادتطلبی و مبارزه در راه دین را بار دیگر در حوزه زنده کرد؛<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۴۹.</ref> حال آنکه علمای دیگر بر اثر شدت خفقان جز «توسل» راه دیگری نمیشناختند.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۵۲.</ref> | ||
جوادی آملی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی با اتکا به خداوند مبارزه خود را از حوزه علمیه قم آغاز کرد و در برابر رژیم طاغوت ایستاد؛<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، | جوادی آملی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی با اتکا به خداوند مبارزه خود را از حوزه علمیه قم آغاز کرد و در برابر رژیم طاغوت ایستاد؛<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۵۲.</ref> و سیر تحول را در میان علمای دین و جامعه ایجاد کرد؛<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۲۴۴.</ref> بنابراین فرق امامخمینی با علمای دیگر، از نظر جوادی آملی در این بود که آنان از مردم میخواستند قیام و حرکت کنند و آنان حمایت میکنند؛ اما امامخمینی تأکید داشت که او حرکت کردهاست و مردم نیز میتوانند قیام کنند<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۲۵۳.</ref> این سخن امامخمینی برای همه تازگی داشت که با الگوپذیری از [[نهضت عاشورای حسینی]] برای حفظ عزت و استقلال مسلمانان ایران و جهان تلاش میکرد که توانست رژیم شاهنشاهی را ساقط کند<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۴۱؛ جوادی آملی، شکوفایی عقل، ۲۲۵.</ref> | ||
با توجه به جایگاه بالای علمی جوادی آملی و شناخت امامخمینی از وی، ایشان، در ۱۳ دی ۱۳۶۷، او را در صدر هیئتی به نمایندگی خود به [[مسکو]] فرستاد تا پیام مهم ایشان را به [[میخائیل گورباچف]] آخرین رهبر [[اتحاد جماهیر شوروی]] در دعوت وی به مطالعه و تحقیق دربارهٔ [[اسلام]] ابلاغ کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، | با توجه به جایگاه بالای علمی جوادی آملی و شناخت امامخمینی از وی، ایشان، در ۱۳ دی ۱۳۶۷، او را در صدر هیئتی به نمایندگی خود به [[مسکو]] فرستاد تا پیام مهم ایشان را به [[میخائیل گورباچف]] آخرین رهبر [[اتحاد جماهیر شوروی]] در دعوت وی به مطالعه و تحقیق دربارهٔ [[اسلام]] ابلاغ کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نامه به میخائیل گورباچف}} | ||
جوادی آملی پس از بازگشت از سفر به مسکو، شرح مبسوطی بر پیام امامخمینی به گورباچف نوشت که [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] آن را با عنوان آوای توحید در سال ۱۳۷۳ به چاپ رسانید. | جوادی آملی پس از بازگشت از سفر به مسکو، شرح مبسوطی بر پیام امامخمینی به گورباچف نوشت که [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] آن را با عنوان آوای توحید در سال ۱۳۷۳ به چاپ رسانید. | ||